شهید مصطفی چمران

صوت/ شهید چمران: شب قدر هر انسان، شبی است که او بین حق و باطل آزمایش می‌شود


گروه ساجد دفاع‌پرس: شب قدر، شبی هست که از هزار شب برتری دارد و سرنوشت انسان در آن معین می‌شود؛ اما به تعبیر شهید مصطفی چمران، شب قدر برای هر انسانی قراتر شب‌های قدر ماه مبارک رمضان هست؛ نه این‌که شب‌های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه مبارک رمضان، تقدیر انسان‌ها نوشته نشود؛ بلکه به تعبیر گسترده‌تر این شهید والامقام، علاوه‌بر آن، شب قدر هر انسان، آن‌جایی هست که او مورد آزمایش الهی قرار می‌گیرد که بین راه حق و باطل، کدام راه را تصمیم‌گیری کند؛ یعنی در واقع آن شب، شب سرنوشت اوست؛ برای مثال، آن‌جایی که «حر ریاحی» تصمیم گرفت تا از مسیر باطل ابن زیاد، به مسیر حق حسین بن علی (علیه‌السلام) هجرت کند؛ آن‌جا شب قدر او بود؛ چون تقدیر او در آن‌جا نوشته شد.

شهید چمران در این‌باره گفته هست: «…بنابراین می‌بینیم که همه را خدای بزرگ آزمایش می‌کند که از این آزمایش چگونه پیروز می‌شود؟ وقتی بود که این سوره کوتاه و پرمعنی از قرآن را برای دوستانم در مریوان تفسیر می‌کردم؛ 

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. ‏ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛ وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ؛ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ؛ سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ»

این سوره برای نزول قرآن و به‌خاطر ماه مبارک رمضان نازل شده هست و می‌خواهد بگوید که هرکسی برای خود شب قدری دارد که برای نبی اکرم نیز شب قدر او، شبی بود که قرآن کریم بر او نازل شد؛ اما هر کسی برای خود شب قدری دارد، معلوم نیست که شب ما هم در نوزدهم رمضان یا بیست و یکم رمضان یا بیست و چهارم و بیست و هفتم رمضان باشد؛ هرکسی شب قدری دارد و شب قدر او ممکن هست هر شب دیگری باشد؛ اما شبی هست که در آن شب، سرنوشت این انسان نوشته می‌شود؛ آن‌جایی هست که انسان راه بین حق و باطل را برای خود تصمیم می‌گیرد؛ آن‌جا که «حر ریاحی» در مقابل لشکر حسین (علیه‌السلام) قرار می‌گیرد و بر خود می‌لرزد و تصمیم می‌گیرد که از قشون یزید و ابن زیاد جدا شود و به صف شهدا بپیوندد، آن‌جا شب قدر اوست؛ آن‌جاست که او تصمیم می‌گیرد و سرنوشت خود را از یک جهت، به جهت دیگر معین می‌کند.

به پاسداران می‌گفتم که شما هم، امشب، شب قدر شماست؛ شبی هست که سرنوشت شما در این شب معین می‌شود، که آیا مردید؟ آیا اهل شهادتید؟ یا کسانی هستید که می‌ترسید و می‌لرزید و می‌گریزید! بنابراین هرکس شب قدری دارد و شب قدر او، شبی هست که سرنوشت او در آن شب نوشته می‌شود، شخصیت او نوشته می‌شود و این شب، از هزاران شب دیگر محترم‌تر و مقدس‌تر و مهم‌تر هست؛ و فرشتگان بر کسانی که در این شب پیروز می‌شوند، درود می‌فرستند و ما هم در «پاوه» چنین شب قدری داشتیم؛ شبی که مورد آزمایش قرار گرفته بودیم و در مقابل خدای بزرگ هیچ‌کس دیگری وجود نداشت، مورد آزمایش که چگونه می‌توانیم در مقابل این مصیبت‌ها و شکست‌ها، سرنوشت خود را معین کنیم و تصمیم بگیرم و خدای را شکر می‌کنم که به ما فرصت داد که در تمام جبهه‌ها پیروز شویم، هم پاسدارانی که در پاره می‌جنگیدند، شب قدر خود را با پیروزی گذراندند و هم ملت ما پیروز شد و شب قدر خود را با پیروزی طی کرد.

من از خدای بزرگ می‌طلبم که به ما فرصت دهد، که در شب‌های قدری که در سرنوشت ما پیش می‌آید، ما را به راه راست هدایت کند؛ از خدای بزرگ می‌خواهم که در تجربه‌های تلخ تاریخ که ملت ما در برابر آن قرار می‌گیرد، راه خیر را، راه صلاح و پیروزی را در جلوی پای ملت ما قرار دهد؛ و از خدای بزرگ می‌طلبم که به همه ما فرصت دهد که تا آخرین قطره خون خود، در راه پاسداری از این انقلاب مقدس بکوشیم».

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۱۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

صوت/ شهید چمران: شب قدر هر انسان، شبی است که او بین حق و باطل آزمایش می‌شود بیشتر بخوانید »

افتخارآفرینی لشکر ۷۷ پیاده خراسان در شکست حصر آبادان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سال ۱۳۶۰ یکی از سال‌های پر التهاب در تاریخ انقلاب اسلامی و کشور هست. این سال آکنده از وقایع تلخ و گاهی شیرین هست که هر یک را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ کشور و انقلاب به شمار آورد. از نظر سیاسی منازعات موجود بین مقامات دولتی که دارای دیدگاه‌های سیاسی مختلف بودند وحدت و یکپارچگی سیاسی کشور را نه تنها خدشه دار بلکه کاملاً بر هم زده بود ابوالحسن بنی‌صدر به عنوان اولین رئیس جمهور اسلامی ایران اندک زمانی پس از رسیدن به قدرت ساز مخالف نواخت و ضمن برقراری ارتباط آشکار و پنهان با گروه‌های مخالف و معاند سعی کرد راهی غیر از آنچه را که حضرت امام و پیروان مخلصش می‌پیمودند بپیماید.

جت‌الاسلام شهاب‌الدین اشراقی در کنار امام خمینی
حجت‌الاسلام شهاب‌الدین اشراقی در کنار امام خمینی (ره)

این در حالی بود که وی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا تمامی اختیارات لازم در خصوص جنگ را اخذ کرده بود؛ اما به جای اینکه از این اختیارات برای پیشبرد امور جنگ و دفع و سرکوب متجاوز استفاده کند عملاً در جهت ایجاد تفرقه بین نیرو‌های مسلح و در نتیجه شکست و هزیمت نیرو‌های خودی استفاده کرد و سرانجام نیز در پرتو رهبری‌های داهیانه و الهی حضرت امام خمینی (ره) و با تصویب عدم کفایت سیاسی وی توسط مجلس شورای اسلامی و تنفیذ امام راحل (ره) از مقام ریاست جمهوری خلع و با همدستی و همکاری منافقین ناگزیر به فرار از کشور شد.

ولی‌الله فلاحی در کنار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
ولی‌الله فلاحی در کنار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (دام ظله)

بی‌تردید این وقایع و تحولات سیاسی در روند جنگ تحمیلی نیز تأثیری بسزا داشت که با همه این احوال رزمندگان سلحشور اسلام – اعم از ارتش، سپاه و نیرو‌های بسیج – توانسته بودند با غلبه بر مشکلات عظیم موجود، حرکت دشمن را متوقف و حتی عملیات‌های آفندی محدودی نیز علیه او طرح‌ریزی و اجرا کنند. پس از فرار بنی‌صدر از کشور زمینه اتحاد و یکپارچگی نیرو‌های مسلح بیش از پیش فراهم و موانع موجود در این مورد کاملاً برطرف شد. در خلال چنین تحولاتی بود که شرایط لازم برای اجرای فرمان تاریخی و راهبردی امام (ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان فراهم شد.

علی صیاد شیرازی
علی صیاد شیرازی

این رهبر الهی به عنوان فرماندهی کل نیرو‌های مسلح در چهاردهم آبان ۱۳۵۹ تدبیرشان را در این خصوص چنین صادر فرموده بود که «باید این حصر شکسته بشود؛ مسامحه نشود در آن حتماً باید شکسته بشود. فکر این نباشند که ما اگر اینها آمدند بیرونشان میکنیم اگر اینها آمدند، خسارت بر ما وارد می‌کنند. نگذارند اینها بیایند در آبادان وارد بشوند از خرمشهر بیرون بکنند. حالت تهاجم بگیرند.»

پس از این فرمان تاریخی زمینه و شرایط مساعد برای تحقق یافتن این فرمان راهبردی و طرح ریزی‌هایی که توسط لشکر ۷۷ خراسان از ماه‌ها قبل برای انجام یک عملیات بزرگ برای شکستن محاصره آبادان آغاز شده بود فراهم شد. بی‌شک با توجه به شرایط نیرو‌های مسلح در آن زمان بار اصلی این عملیات می‌بایست بر دوش ارتش غیور جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. برای اجرای موفقیت‌آمیز این عملیات لازم بود امکانات گسترده‌ای از نیروی زمینی نیروی هوایی و حتی نیروی دریایی ارتش پای کار آورده شود و البته نیرو‌های سپاه و بسیج هم آنچه را که در توان داشتند در اختیار این عملیات سرنوشت‌ساز قرار دادند.

شهاب‌الدین جوادی
شهاب‌الدین جوادی
شهاب‌الدین جوادی

در خرداد ماه ۱۳۶۰ پس از هماهنگی‌های سرهنگ صیاد شیرازی – هماهنگ‌کننده فعالیت‌های ارتش و سپاه پاسداران – با فرماندهی نیروی زمینی ارتش امیر سرتیپ «قاسمعلی ظهیرنژاد» و فرماندهان لشکر‌های ۱۶، ۲۱، ۷۷ و ۹۲ ارتش و تعدادی از مسئولان سپاه پاسداران و بسیج مردمی و جلسه‌ای که با حضور امیر سرتیپ «ولی‌الله فلاحی» ریاست ستاد مشترک ارتش حجت‌الاسلام «شهاب‌الدین اشراقی» نماینده حضرت امام خمینی و دکتر «مصطفی چمران» فرمانده جنگ‌های نامنظم انجام شد؛ بر انجام فرمان امام (ره) تأکید شد.

لشکر ۷۷ پیاده خراسان با فرماندهی سرهنگ «شهاب‌الدین جوادی» موظف شد طرح عملیاتی را با توجه به توان رزمی و امکانات پدافندی دشمن تهیه و ارائه کند؛ به همین دلیل لشکر، سه تیپ و دو گردان تانک و بعضی دیگر از نیروهایش را از مناطق غرب و خراسان به منطقه خوزستان منتقل کرد. سرانجام عملیات ثامن‌الائمه (ع) پنجم مهر ماه ۱۳۶۰ با محوریت لشکر ۷۷ پیاده خراسان و همکاری تنگاتنگ نیرو‌های سپاه و مردمی آغاز و در کمتر از ۴۸ ساعت حصر آبادان شکسته شد و نتایج پرباری در حوزه نظامی و سیاسی برای کشور حاصل کرد.

قاسمعلی ظهیرنژاد

کتاب «عملیات ثامن‌الائمه (ع)» به کوشش «روح‌الله سروری و ابوالقاسم جاودانی» مراحل طراحی، برنامه‌ریزی و اجرای این عملیات را با توجه به اسناد موجود که توسط دو تن از فرماندهان حاضر در عملیات جمع‌آوری و تدوین شده برای اهل تحقیق ارائه کرده هست که طی چند شماره مطلب، از نظر مخاطبان گرامی خواهد گذشت.

منبع: کتاب «عملیات ثامن‌الائمه (ع)» به کوشش «روح‌الله سروری و ابوالقاسم جاودانی»

انتهای پیام/ ۱۱۲

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

افتخارآفرینی لشکر ۷۷ پیاده خراسان در شکست حصر آبادان بیشتر بخوانید »

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، وضعیت امروز کشور لبنان و شیعیان آن تفاوتی اساسی با وضعیت لبنان و شیعیانش نسبت به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دارد. تغییراتی که با روشن‌بینی مرجع تقلید بزرگ شیعیان آیت الله «سید حسین بروجردی» و فرستادن امام موسی صدر به لبنان شروع شد و با تلاش‌های بی‌وقفه امام «موسی صدر» و شهید «مصطفی چمران» و با همت و ایمان مثال‌زدنی شیعیان لبنان به ثبات و استقلال لبنان و شرافت و کرامت شیعیان این کشور انجامید.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر

بدون شک برای ایجاد این استقلال و شرافت و کرامت خون همه شهدای حزب‌الله و به ویژه مجاهدان برجسته آن نقشی مهم و اساسی داشته و دارد. ما در مقاله زیر ضمن نگاهی تاریخی به وضعیت لبنان قبل از تشکیل سازمان حزب الله به نقش شهدای شاخص این گروه در ایجاد شرافت و کرامت برای کل مردم کشور لبنان، بلکه همه مسلمانان و آزادگان جهان اشاره داشته‌ایم.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویرامام موسی صدر

** روزگار محرومیت و قفر

تا حدود چهار دهه پیش کشور لبنان یکی از بی‌ثبات‌ترین کشور‌های منطقه غرب آسیا بود. کشوری که بخش‌هایی از خاک آن در اشغال صهیونیست‌های غاصب بود. جنگ داخلی و کشتار و فقر به عنوان میراث به جامانده از دوران استعمار در آن بیداد می‌کرد و مردمانش را بعد از جنگ جهانی دوم بیش از سه دهه درگیر کرده بود. شرایط سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را در لبنان می‌توان با مراجعه به یادداشت‌های شهید چمران در کتاب «لبنان» به وضوح دید. حتی در لابه‌لای خاطرات مبارزان ایرانی سفر کرده به لبنان هم در آن سال‌ها وضعیت بغرنج این کشور شرح داده شده هست.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
شهید مصطفی چمران

به طور مثال آقای روح‌الله میرزایی از مبارزان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که در سال ۵۶ سفری به لبنان داشته هست، درباره لبنان آن روزگار در کتاب خاطراتش عنوان می‌دارد که «در سال ۵۶ که به لبنان سفر کردم با توطئه آمریکا و اسراییل و فرانسه جنگ داخلی، لبنان را تبدیل به خرابه کرده بود. گروه‌های لبنانی با تفرقه‌افکنی دشمنان بیرونی همدیگر را می‌کشتند؛ بدترین وضعیت هم مربوط به شیعیان بود. شیعیان لبنان از بقیه محروم‌تر و فقیرتر بودند و بیشتر از بقیه گروه‌های لبنانی کشته می‌دادند.

موقع ورود به بیروت از تصاویری که از جلوی چشمان‌مان رد می‌شد، شوکه بودیم. شهر یک خرانه به تمام معنا بود. ساختمان‌ها فروافتاده و ویران، قیافه‌ها وحشت‌زده، سر هر خیابان سنگر‌های ساخته شده از کیسه‌های شنی، مسلسل‌ها و تانک‌ها در خیابان، وجود انبوهی از زیانه در سرگذر‌ها که از نبود بهداشت عمومی و شهری حکایت داشت. از دکتر چمران درباره این گروه‌ها و حزب‌ها سوال کردم که دکتر شروع کرد به شکل دقیق توضیح دادن در موردشان. دکتر برایم تشریح کرد که فلان شعار‌ها برای حزب «احرار» هست. آنها مسلمان بودند و نماینده فئودالیسم در لبنان. رهبر حزبش یک ملاک قدیمی بود که هم از اسراییل پول می‌گرفت، هم از شاه ایران. اعضای این حزب همه مزدور بودند.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
نماد حزب کتائب لبنان

دکتر در ادامه توضیح داد که فلان شعار هم برای حزب «کتائب» هست. آنها مسیحی بودند و خودشان را وارث سرداران صلیبیون می‌دانستند! به گفته دکتر، حزب کتائب چهل هزار نیروی مسلح داشت و با پول و اسلحه‌ای که از اسرائیل و آمریکا می‌گرفتند، هدفی جز نابود کردن مسلمانان نداشتند. همچنین دکتر توضیح داد شعار‌هایی که با امضای گروه «مرابطون» هست مربوط به گروهی با تفکر «پان‌عربیسم» هست. اینها قبلا جزء حزب ناصریون بودند، اما بعد انشعاب می‌کنند و به «ناصریون مستقلون» معروف می‌شوند. بعد هم که نام گروه‌شان را به «مرابطون» تغییر می‌دهند.

حتی به گفته دکتر، فلسطینی‌های آواره شده در لبنان هم در قالب احزاب مختلف مثل «جبهة دیمقراطیه»، «الفتح» و… اینکه شیعیان هم در قالب یک سازمان با نام «حرکة المحرومین» فعالیت می‌کردند و شاخه نظامی آنها «امل» نام داشت.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
نماد «حرکة المحرومین»

** شهید شیخ «راغب حرب»

بعد از انسجام تقریبی شیعیان لبنان به دست امام موسی صدر، با تشویق و هدایت ایشان گروهی از جوانان لبنانی برای کسب علوم دینی راهی نجف اشرف شدند. یکی از این افراد «شیخ راغب حرب» بود. شیخ متولد سال  ۱۳۳۲ خورشیدی در روستای «جبشیت» واقع در جنوب بیروت بود. او زمانی که امام موسی صدر به نمایندگی از آیت‌الله بروجردی به لبنان وارد شد، تنها شش سال داشت. منزل پدری شیخ همیشه محل رفت و آمد افراد مذهبی و علما بود، برای همین از کودکی به خواندن دروس دینی علاقه‌مند شد.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
شهید شیخ «راغب حرب»

شیخ در سال ۱۳۴۸ خورشیدی برای تحصیل علوم دینی به بیروت رفت و در آنجا بود که جذب تفکر و منش امام موسی صدر شد. مدتی بعد برای پیمودن مراتب بالاتر علمی و دینی راهی نجف اشرف شد. در حوزه علمیه نجف به کلاس درس امام خمینی (ره) راه پیدا کرد و از همان‌جا هم بود که بیش از پیش انگیزه مبارزه اسلامی را با اشغالگران صهیونیست و استعمارگران پیدا کرد. وی بعد از بازگشت به لبنان ابتدا با تاسیس یک خیریه به نام خیریه «حضرت زینب (س) لبنان» شروع به خدمت‌رسانی به فقرا و محرومین کشورش کرد. سپس با تاسیس «جمعیة بیت‌المال المسلمین» اقدام به توزیع مناسب اقلام و امکانات میان مردم بر اساس عدالت کرد.

شیخ «راغب حرب» در کنار فعالیت‌های خیریه‌ای، مبارزه با صهیونیست‌ها را هم دنبال می‌کرد. وی جزو موسسان سازمان حزب‌الله لبنان بود و با سخنرانی‌های خود، شیعیان لبنان را به بیعت با امام خمینی (ره) فرا می‌خواند؛ فعالیت‌های مبارزاتی این مجاهد نستوه موجب شد جوانان زیادی از میان شیعیان جذب سازمان حزب‌الله شوند. اقدامی که باعث حساسیت دشمنان صهیونیستی شد و در نهایت سبب شد اسراییل او را در تاریخ ۱۷ اسفند سال ۱۳۶۲ خورشیدی، هنگام بازگشت از مسجد به منزل، به وسیله مزدورانش ترور کند و به شهادت برساند.

** شهید «سید عباس موسوی»

دومین دبیر کل سازمان حزب‌الله حجت‌الاسلام والمسلمین «سید عباس موسوی» نام داشت. وی سال ۱۳۳۱ خورشیدی در شهرک «نبی شیت» در نزدیکی «بعلبک» لبنان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در محل تولد خود به اتمام رساند و برای تحصیل در مقطع دبیرستان راهی شهر «صور» شد. در شهر صور و در حالی که ۱۴ ساله بود با امام موسی صدر آشنا شد. این آشنایی موجب شیفتگی وی نسبت به رهبر شیعیان لبنان شد و مدتی بعد با تشویق امام موسی صدر تحصیل علوم دینی را در مدرسه «معهد الدراسات الاسلامیه» آغاز کرد. یک سال در این مدرسه دینی درس خواند، اما از آنجا که به دنبال کسب علوم بیشتری بود، راهی نجف اشرف شد.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویرشهید «سید عباس موسوی»

در نجف با نامه‌ای که امام موسی صدر به آیت‌الله «سید محمدباقر صدر» نوشته بود، ابتدا به حلقه درس ایشان وارد شد. سپس محضر علمی آیت‌الله «سید ابوالقاسم خویی» و امام خمینی (ره) را درک کرد. آشنایی با اندیشه‌های انقلابی آیت‌الله صدر و امام خمینی (ره) تاثیر عمیقی بر شخصیت «سید عباس موسوی» گذاشت و موجب شد حتی همراه با استادش در عراق مبارزه با حزب بعث را شروع کند. این مبارزات دردسر‌های زیادی برای وی در عراق ایجاد کرد و تا سال ۱۳۵۸ خورشیدی که به لبنان بازگشت، آزار فراوانی را از سوی حزب بعث عراق و استخبارات این کشور تحمل کرد.

از آنجا که در زمان بازگشت «سید عباس موسوی» به لبنان، امام موسی صدر ربوده شده بود و از سرنوشت او خبری نبود و همچنین دکتر مصطفی چمران هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشته بود، لازم بود که علمایی، چون شیخ «راغب حرب» و «سید عباس موسوی» رهبری شیعیان را به عهده بگیرند. به همین علت «سید عباس موسوی» در شهر بعلبک، مدرسه «امام منتظر (عج)» را برای پسر‌ها و همسرش حوزه علمیه‌ای را به نام «الزهرا (س)» برای بانوان تاسیس کردند. دیگر این که وی با تاسیس نهادی به نام «تجمع علماءالمسلمین» ارتباط‌گیری با علمای اهل سنت لبنان را آغاز کرد و بعد از چند سال توانست میان علمای شیعه و سنی وحدت خوبی ایجاد کند.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
«صبحی طفیلی»، دبیرکل برکنار شده حزب‌الله لبنان

دو سال و نیم بعد از بازگشت «سید عباس» به لبنان هجوم گسترده ارتش اسراییل به جنوب این کشور آغاز شد. به همین دلیل وی به همراه تعدادی از جوانان انقلابی لبنان در دره «بقاع» پایه شکل‌گیری سازمان حزب‌الله لبنان را برای جنگ با صهیونیست‌ها بنیان گذاشت. به این صورت مبارزه مسلحانه و چریکی حزب‌الله با صهیونیست‌ها آغاز شد. سید عباس موسوی بعد از مدتی که انتقاد‌ها به اولین دبیرکل حزب‌الله یعنی «صبحی طفیلی» زیاد شد از سوی اعضای سازمان به عنوان دبیرکل انتخاب شد. مدیریت سید عباس در حزب‌الله موجب تربیت جوانانی انقلابی با بصیرت و متبحر در جنگ شد؛ جوانانی، چون «سید حسن نصرالله» و «عماد فایز مغنیه».

اخلاص و مدیریت او در طول بیش از ۱۰ سال، حزب‌الله لبنان را قوی کرد تا این که در تاریخ ۲۷ بهمن سال ۱۳۷۰ خورشیدی زمانی که «سید عباس موسوی» به همراه فرزند و همسرش در حال بازگشت از مراسم سالگرد شهادت شیخ «راغب حرب» بود، با حمله هوایی اسراییل مورد هدف قرار گرفت و همگی به شهادت رسیدند.

** شهید «عماد فایز مغنیه»

«عماد مغنیه» معروف به «حاج رضوان» در سال ۱۳۴۱ خورشیدی در شهر «صور» لبنان به دنیا آمد. هنوز کودک بود که خانواده‌اش از صور به «ضاحیه جنوبی» لبنان مهاجرت کردند. عماد و برادرانش «جهاد» و «فواد» که بعد‌ها هر دو به شهادت رسیدند تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی خود را در بیروت به پایان رساندند. بعد از آن عماد در دانشگاه آمریکایی بیروت پذیرفته شد و تحصیل خود را در این دانشگاه آغاز کرد. در همان دوره دانشجویی به نیروی ۱۷ شاخه نظامی جنبش آزادی فلسطین پیوست و فعالیت‌های جهادی‌اش را شروع کرد.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
شهید «عماد فایز مغنیه»

بعد از مدتی که جنوب لبنان محل جولان صهیونیست‌ها شد، به جنبش «امل» پیوست در آنجا با «سید حسن نصرالله» آشنا شد و کمی بعد با انتقال «سید حسن نصرالله» به سازمان حزب الله او هم به این حزب منتقل شد و فرماندهی محافظت از مقامات بلندپایه حزب‌الله را به عهده گرفت. از این مقطع بود که نبوغ نظامی او برای رده‌های بالای حزب‌الله شناخته شد. به این شکل در مبارزات حزب‌الله برای آزادسازی جنوب لبنان نقش‌آفرینی کرد. حتی در تابستان ۱۳۸۴ خورشیدی رهبری عملیات موفق «ربودن دو نظامی اسراییل» را به عهده داشت. دو سال بعد از آن هم عماد مغنیه در جنگ ۳۳ روزه از فرماندهان موفقی بود که دنیا را شگفت‌زده کرد.

ضربات مهلکی که عماد مغنیه در سال‌های قبل و در جریان جنگ ۳۳ روزه به اسراییل وارد کرده بود، موجب شد اسراییل در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۸۶ خورشیدی با بمب‌گذاری خودرویش در دمشق، او را به شهادت برساند.

** شهید سمیر قنطار

«سمیر قنطار» در سال ۱۳۴۱ خورشیدی در روستای «غبیه» در نزدیکی بیروت و در خانواده‌ای «دروزی» اهل سنت به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در روستای خود تمام کرد و در دوره دبیرستان به همراه چند تن از دوستانش به جبهه آزادی‌بخش فلسطین پیوست و مبارزه با صهیونیست‌ها را در سن ۱۴ سالگی آغاز کرد؛ اما در جریان عملیاتی در منطقه «بیسان» در مرز اردن و فلسطین اشغالی، علیه نظامیان صهیونیست توسط دستگاه اطلاعاتی اردن دستگیر و نزدیک یک سال به زندان افتاد.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
شهید سمیر قنطار

«سمیر قنطار» اندکی بعد از آزادی و این بار در سن ۱۶ سالگی به همراه چند نوجوان دیگر در شهر «نهاریا» نزدیک مرز لبنان با فلسطین اشغالی، اقدام به انجام عملیاتی کرد که طی آن دوستانش شهید شدند و خودش توسط صهیونیست‌ها دستگیر و بعد از محاکمه توسط اسراییلی‌ها به ۴۷ سال زندان محکوم شد. او ۳۰ سال از عمر خود را در زندان‌های رژیم صهیونیستی گذراند و جالب هست که در آن سال‌ها با خواندن نهج‌البلاغه شیعه شد، اما دو سال بعد از جنگ ۳۳ روزه، در حالی که سه دهه از زندانی بودنش در رژیم اسراییل می‌گذشت همراه با چهار عضو حزب‌الله با دو جنازه سربازان اسراییلی معاوضه شد و به این شکل به عنوان یک قهرمان ملی به وطن بازگشت.

«قنطار» در بهمن سال ۱۳۸۷ خورشیدی به ایران سفر کرد و در آن سفر با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار داشت، اما با شروع ماجرای سوریه و فعالیت تکفیری‌ها در آن کشور، خود را برای مبارزه به سوریه رساند و فصل جدیدی از مبارزات خود را علیه جریان تکفیریِ مورد حمایت غرب و اسراییل آغاز کرد. در نهایت نیز در سال ۱۳۹۴ خورشیدی بر اثر حمله موشکی اسراییل در «جرمانا» در نزدیکی دمشق به شهادت رسید.

** شهید «فواد شکر»

«فواد شکر» از فرماندهان نظامی ارشد حزب‌الله لبنان بود که علاوه بر برخورداری از سابقه طولانی در جنگ با صهیونیست‌ها، مشاور «سید حسن نصرالله» و از مسئولان نظارت‌کننده بر ساخت موشک‌های هدایت‌شونده نیز بود. «فواد شکر» معروف به «حاج محسن» در سال ۱۳۴۰ خورشیدی در شهرک «نبی شیت» در «بعلبک» واقع در شرق لبنان به دنیا آمد. از جوانی به بخش نظامی سازمان حزب‌الله پیوست و در مبارزه با صهیونیست‌ها فراز و نشیب بسیاری را طی کرد.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
شهید «فواد شکر»

حاج محسن البته سوابق درخشانی در دفاع از ملت مظلوم مسلمان بوسنی و هرزگووین داشت و به مدت سه سال نیز مسئول ساماندهی و مدیریت نیرو‌های نظامی لبنانی اعزامی به بوسنی برای جنگ با صرب‌های جنایتکار بود. او بعد از شروع طوفان‌الاقصی از فرماندهانی بود که نقش مهمی در دفاع از ملت مظلوم غزه و جنگ با اسراییل غاصب ایفا کرد و در نهایت با حمله هوایی صهیونیست‌ها به محل سکونتش در ضاحیه بیروت، در تاریخ ۹ مرداد سال ۱۴۰۳ خورشیدی به شهادت رسید.

** شهید «ابراهیم محمد عقیل»

«ابراهیم محمد عقیل» معروف به «حاج عبدالقادر» در سال ۱۳۴۱ خورشیدی در شهرک «بِدنایل» واقع در منطقه «بقاع» به دنیا آمد. از جوانی به حزب‌الله لبنان پیوست و مبارزه و جهاد را علیه صهیونیست‌های غاصب شروع کرد و به ویژه در جنگ ۳۳ روزه افتخارات بسیاری آفرید. او یکی از مغز‌های متفکر حزب‌الله در زمینه طراحی و اجرای عملیات‌های نظامی شناخته می‌شد. عقیل به عنوان یکی از اعضای بلندپایه حزب‌الله در جلسات مهم راهبردی این سازمان شرکت داشت و در بسیاری از تصمیم‌گیری‌های مهم موثر بود. یکی از ویژگی‌های برجسته او توانایی‌اش در مدیریت عملیات‌های پیچیده نظامی بود که به موفقیت‌های مهمی برای حزب‌الله منجر شد.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
شهید «ابراهیم محمد عقیل»

ابراهیم عقیل از شروع طوفان‌الاقصی طراح و ناظر عملیات‌های یگان حاج رضوان علیه صهیونیست‌ها بود تا اینکه در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ خورشیدی در حمله موشکی اسراییل به شهادت رسید.

** شهید شیخ «نبیل قاووق»

یکی از اعضای برجسته حزب‌الله لبنان بود که در حادثه هفتم مهر سال جاری (واقعه شهادت سید حسن نصرالله) شهید شد، شیخ «نبیل قاووق» بود. او به مدت ۱۴ سال نائب رئیس شورای اجرایی حزب‌الله بود. این روحانی مبارز که سال‌های طولانی از عمر ۶۰ ساله اش را در جنگ با صهیونیست‌ها گذراند؛ توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم شده بود. او مزد سال‌ها مجاهدتش را با شهادت در کنار یار همیشگی‌اش سید حسن نصر الله گرفت.

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر
شهید شیخ «نبیل قاووق»

منبع: مجله فکه

انتهای پیام/ ۱۱۲

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

قله‌های شهادت در حزب‌الله لبنان+ تصاویر بیشتر بخوانید »

مادر انقلاب به بازار کتاب آمد!

مادر انقلاب به بازار کتاب آمد!


مادر انقلاب به بازار کتاب آمد!

به گزارش نوید شاهد، این کتاب شامل مصاحبه هایی از بانوی مجاهد، مرحومه «مرضیه حدیدچی دباغ» در زمان حیات خودشان است که به خواست خود بانو، خواسته شد بر خلاف کتاب های قبلی خلاصه و جوان پسند و فارغ از توصیف و حاشیه باشد که مورد رضایت ایشان قرار گرفت.

بعد از فوت ایشان، با زیرنویس و مصاحبه با راوی های متعدد سعی شد تا به معرفی راوی کمک شود. راوی متولد همدان و خانواده مذهبی و قرآنی بزرگ شده است. روحیه پرسشگری و جسارت و شجاعتش باعث می شود که در زندگی متفاوت از هم سن و سال های خود عمل کند. با ازدواج او سوالاتش فروکش نمی کند و همسرش حاج حسن میرزا دباغ او را به محضر علما می فرستند تا با کسب علوم دینی سوالاتش رفع شود.

بزرگانی چون آیت الله سید محمد باقر همدانی، آیت الله سعیدی، شهید صالحی خوانساری و… بر روح بزرگ خانم مرضیه حدیدچی دباغ اثر گذاشته و آن را والاتر و درخشان تر کردند. در راه مبارزه بر علیه رژیم پهلوی، همسرش پیشگام و عضو حزب موتلفه بازار بود و همین امر باعث شد تا خانم مرضیه حدیدچی نیز که روحیه مبارزه طلبی و ضدظلم و عدات خواهی داشت پا در راه مبارزه بگذارد و از پخش اعلامیه ها شروع کند اماکار به همین جا ختم نشد و ایشان ضمن سخنرانی و تدریس در مجالس مختلف و همکاری با گروه های مختلف مبارزاتی و…سوژه مهم ساواک شد تا آنجا که برای گرفتن اطلاعات زیر شکنجه های سخت دوره دیدگان ساواک، دختر شانزده ساله اش را مقابلش شکنجه کردند تا زبان به اعتراف باز کند که به خاطر ایمان قوی مرضیه حدیدچی(دباغ) راه به جایی نبردند.

او بعد از فرار از ایران با پاسپورت جعلی به لندن و سپس به سوریه و لبنان رفت و آموزش های چریکی و جنگ های نامنظم را فراگرفت و همراه با دکتر مصطفی چمران و امام موسی صدر مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی را نیز درپیش گرفت. در کنار مبارزات سیاسی مثل شرکت در اعتصاب غذای کلیسای سن ماری و…به عنوان محافظ بیت امام ره در نوفل لوشاتو(فرانسه) انتخاب شد و بعد از پیروزی انقلاب مسئولیت های متفاوتی را بر عهده گرفت از فرماندهی سپاه همدان تا نمایندگی مجلس و…. او به حق الگوی مناسبی برای همه ی زنان و دختران ایران اسلامی می تواند باشد .

در بخشی از کتاب می خوانیم:

قلبم تند می زد. انگار می خواست از شوق دیدن مرادم از سینه بیرون بیاید. ابتدا اجازۀ ملاقات ندادند. چند نفری که در بیت آقا بودند، با هم مشورت کردند و سرانجام گفتند: «امام با یک خانمِ تنها، نمی نشینند صحبت کنند! » ناراحت شدم و گفتم: «اگه ایشون چنین تفکری دارند، من ایشون رو رهبر خودم نمی دونم! » سپس یک نفر که همسرش از شاگردانم در ایران بود، من را شناخت و زمینۀ دیدار خصوصی مهیّا شد. وقتی در برابر امام قرار گرفتم، هیبت و جبروت ايشان به گونه ای بود که نمی توانستم به راحتی صحبت کنم. اما وظیفه ای را که به من محوّل شده بود، باید انجام می دادم. نمی دانستم از کجا شروع کنم. ابتدا خودم را معرّفی کردم. – من دبّاغ هستم آقاجان! امام فرمودند: «شما همان خانمی هستید که آقای سعیدی در نامه هایش از او می نوشتند؟ همان خانمی که هشت فرزند خود را رها کرده و از دست رژیم شاه فرار کرده است؟ » عرض کردم: «بله، من شاگرد آقای سعیدی بودم و با او کار می کردم. » آنجا فهمیدم خبر فعالیت هایم به گوش امام هم رسیده است.

کتاب مادر انقلاب به قلم مونا اسکندری در ۱۸۴ صفحه توسط انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر شده است.



منبع خبر

مادر انقلاب به بازار کتاب آمد! بیشتر بخوانید »

فیلم/ پایان غائله پاوه از زبان شهید چمران

فیلم/ پایان غائله پاوه از زبان شهید چمران

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ پایان غائله پاوه از زبان شهید چمران بیشتر بخوانید »