شهید ناصر کاظمی
ویژه نامه الکترونیکی سردار شهید «ناصر کاظمی»
به گزارش نوید شاهد، ویژه نامه الکترونیکی شهید «ناصر کاظمی» در قالب 9 مطلب خواندنی که به روایت ابعاد مختلف زندگی این شهید والامقام می پردازد در دسترس علاقه مندان قرار گرفت.
«ناصر انقلاب؛ درنگی در زندگی شهید ناصر کاظمی»، «آزادی کردستان مدیون کاظمی هاست»، «شهید ناصر کاظمی در کلام شهید محمد بروجردی»، «معجزه انقلاب و امام (ره)»، «آدم خودساخته ای بود»، «بی محابا به نوک پیکان درگیری می رفت»، «شهید ناصر کاظمی به روایت فرماندهان ارتش و سپاه»، «90 خاطره شفاهی از فرمانده دلاور سپاه کردستان» و «مهتاب کردستان؛ تصاویر شهید ناصر کاظمی» مطالب این ویژه نامه الکترونیکی هستند.
برای ورود به صفحه ویژه نامه الکترونیکی شهید «ناصر کاظمی» اینجا کلیک کنید.
منبع خبر
ویژه نامه الکترونیکی سردار شهید «ناصر کاظمی» بیشتر بخوانید »
نقش شهید کاوه در آزادسازی سد بوکان و محور راهبردی پیرانشهر/ راز محبوبیت شهید در میان نیروهایش
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید «محمود کاوه» در سال ۱۳۴۰ در مشهد و در خانوادهای مذهبی و دوستدار اهل بیت (ع) به دنیا آمد.
پدرش از کسبه متعهد بهشمار میآمد و در دوران ستمشاهی و اختناق، با علماء و روحانیون مبارز، از جمله آیتالله العظمی خامنهای، شهید هاشمینژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت.
وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قائل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت میبرد و از این راه فرزندش را با مکتب اسلام و اهل بیت (ع) آشنا میکرد.
شهید کاوه دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. با علاقه قلبی و مشورت پدر وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد. با شروع جریانات انقلاب، محمود که جوانی بانشاط، فعال و مذهبی بود، با شرکت در محافل درسی مسجد جوادالائمه (ع) و امام حسن مجتبی (ع) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز بود، از هدایتها و تعالیم حضرت آیتالله خامنهای بهرههای فراوانی برد و رهتوشههای همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانشآموزان منتقل میکرد.
او در دبیرستان بهعنوان محور مبارزه شناخته میشد. با علاقه وافر، به پخش اعلامیههای امام خمینی (ره) میپرداخت و فعالانه در راهپیماییها و درگیریهای زمان انقلاب شرکت داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، شهید کاوه جزء اولین عناصر مؤمن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مشهد پیوست و پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت.
پس از آن برای حفاظت از بیت شریف حضرت امام (ره) در یک مأموریت ششماهه به تهران عزیمت کرد و با شروع جنگ تحمیلی بههمراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهههای جنوب اعزام شد. مدتی بعد بهعلت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آماده سازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند.
آزادسازی سد بوکان و جاده ۴۷ کیلومتری آن، آزادسازی جاده صائبین دژ به تکاب، پاکسازی منطقه کیلر واشتوزنگ، آزادسازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت که بهعنوان مرکزیت و نقطه ثقل ضدانقلاب بهشمار میآمد و منجر به انهدام مرکز رادیویی آنها و فتح ارتفاعات مهم مرز منطقه (آلواتان و آزادسازی زندان دولهتو) و کشتن بیش از ۷۵۰ نفر از ضدانقلاب شد، از جمله نبردهای تهاجمی بود که توسط شهید کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرحریزی و اجرا شد.
کاوه در عملیاتهای گوناگون شرکت داشت و کارآزموده میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشکر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان، اما برجسته بود.
پس از شهادت شهیدان ناصر کاظمی و محسن گنجیزاده و محمد بروجردی در خرداد ۱۳۶۲، رسماً به فرماندهی تیپ منصوب شده بود و با تلاش همهجانبه برای آموزش، سازماندهی و آمادهسازی نیروها از هیچ کوششی دریغ نمیکرد.
با حکم فرمانده سپاه، در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۲، تیپ ویژه شهدا مأموریت یافت تا در عملیات برونمرزی والفجر ۲ که در منطقه حاجعمران انجام میگرفت، شرکت کند. در این عملیات، شهید کاوه با هدایت قوی رزمندگان، اهداف از پیش تعیین شده تیپ، از جمله ارتفاعات ۲۵۱۹ را با موفقیت تصرف کرد. همزمان با عملیات والفجر ۴، مأموریت پاکسازی محور سردشت از وجود ضدانقلاب (دموکراتها و منافقین) به این تیپ واگذار شد.
رزمندگان غیور و سلحشور نیز ضمن تسلط به ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشو و روستای اسلامآباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دموکراتها را تصرف کردند. تیپ ویژه شهدا در سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر، همراه با سایر یگانهای سپاه با دشمن تا بن دندان مسلح جنگید و در روز ۲۳ تیر ۱۳۶۴ در عملیات قادر (همراه با یگانهایی از ارتش) در جبهه شمالی سیدکان عراق باعث برهم زدن آرایش نظامی دشمن شد. همچنین برهم زدن آرایش نظامی دشمن شد.
همچنین در عملیات پشتیبانی والفجر ۹ که در منطقه چوارته عراق انجام شد، در انهدام قوای دشمن و تصرف بخشی از خاک آنها، نقش مؤثر داشت، که هر کدام نشانی از دلاوریها و حماسهآفرینی شهید کاوه و یارانش را در خود ثبت کرده است.
مربی آموزش نظامی، مسئول محافظین بیت امام (ره)، مسئول عملیات سقز، مسئول عملیات تیپ ویژه شهدا، فرمانده تیپ ویژه شهدا و فرمانده لشکر ویژه شهدا از عمدهترین مسئولیتهای شهید کاوه بود. شهید کاوه بارها از ناحیه سر، صورت، دست و شکم مجروح شد که تنها در اردیبهشت ۱۳۶۵ در منطقه عمومی «حاج عمران» مورد اصابت ۱۲ ترکش نارنجک به ناحیه سر قرار گرفت. سرانجام روز دهم شهریور ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ در منطقه حاج عمران به شهادت رسید.
روحیه اطاعتپذیری و ولایتمداری، هوش سرشار و چابکی در عملیات، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بیباکی، سادهزیستی و صمیمیت با نیروها از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.
با وجودی که در مقابل ضدانقلاب، سازشناپذیر، جسور و باشهامت بود، اما در داخل تیپ با نیروهای تحت امر خود، برخوردی بسیار متواضعانه و باصفا و صمیمی داشت و همین تواضع او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیروها داشته باشد.
شهید کاوه در قلب نیروهای بسیج و سپاه جای داشت و مصداق بارز تلفیق محبت و قاطعیت در امر فرماندهی نظامی بود.
انتهای پیام/ 118
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
همتنامههای نگاشتهشده در وصف زندگانی سردار خیبر
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در این نوشتار، به معرفی کتابهایی که در مورد شهید همت نگاشته شدهاند، پرداخته شده است.
۱. کتاب «شهید همت در مکتب نبوی (ص): گذری بر رفتارهای مدیریتی شهید همت» به قلم «علیرضا شفیعی» در مورد شهید همت نوشته است که «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» آن را در قالب مجموعه «فرماندهان جوان» منتشر کرده است.
در بخشی از پیشگفتار کتاب آمده است: «تولد فرماندهان جوان، اما بزرگ و حماسهساز در دفاع مقدس ملت ایران، مرهون اعتماد امام امت به جوانانی بود که باایمان و روحیه انقلابی، استعداد و توانشان را خالصانه به میدان آوردند تا وابستگی و حقارت را از صفحات تاریخ ملتشان پاک و کاری کنند که دیگر هیچ تجاوزگری خیال تجاوز به میهنشان را در سر نپروراند؛ بنابراین بیان فرازهای دست یافتنی از زندگی و همچنین تدبیرها، ابتکارها و شیوههای فرماندهی آنان در دوران دفاع مقدس، درسهایی آموختنی و الگوهایی بهکارگرفتنی در بحرانهای سخت دیگر دارد.
با این دیدگاه، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بر آن است که رفتارها، تجربهها و نکاتی مفید از زندگی فرماندهان شهید جنگ را در قالب مجموعه «فرماندهان جوان» تدوین و منتشر کند.»
بخشی از مقدمه نویسنده از این قرار است: «شهید «محمدابراهیم همت» از جمله چهرههای برجسته دوران طلایی دفاع مقدس است که توانست در مدت کوتاه عمر پرثمر خود، آثار بسیار شگفتانگیزی بر جای بگذارد. او با پیروی از شیوه رفتار بزرگان دین مبین اسلام، مدیریتی را به منصه ظهور رساند که امروز دستورالعمل رفتاری خیل عظیمی از همرزمان و دلدادگان آن شهید بزرگوار است.»
در این کتاب در مورد فعالیت همت در کردستان آمده است: «همت پس از پیروزی انقلاب، در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرضا نقش چشمگیری داشت. او عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران و مسئولیت واحد روابط عمومی را بهعهده گرفت و به فعالیتهای خود، بُعدی تازه بخشید.
اواخر سال ۱۳۵۸ بود که برای فعالیتهای عقیدتی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک عزیمت کرد. هنوز چند صباحی از آغاز انقلاب اسلامی نگذشته بود که دشمنان اسلام و انقلاب بهدنبال براندازی نظام نوپای اسلام برآمدند و برای این منظور، در مناطقی از کشور غائلههایی برپا کردند، یکی از این مناطق، کردستان بود.
ابراهیم مانند دیگر دلسوزان انقلاب، برای دفاع از میهن اسلامی در خرداد سال ۱۳۵۹ رهسپار شهر پاوه شد و در ابتدای امر، مسئولیت روابط عمومی سپاه آنجا را بهدستور شهید «ناصر کاظمی» بهعهده گرفت.
اولین روزهای ورود همت به پاوه، مصادف با اوج درگیری بین نیروهایی شهید «ناصر کاظمی» و عوامل ضدانقلاب بود. همانطور که نیروهای نظامی، مسئولیت خود را بهدقت انجام میدادند و روستاهای منطقه را از وجود عناصر مسلح ضدانقلاب پاکسازی میکردند، همت نیز خودش را موظف میدانست که مشکلات فرهنگی، عمرانی و بهداشتی تودههای روستانشین منطقه را رفع کند.
اخبار مربوط به پاکسازی روستاها را جمعآوری کند و به هماهنگی در برنامههای تبلیغی، مذهبی و اخلاقی نیروهای رزمنده و بومیان منطقه بپردازد. مجموعه این فعایتها و بهویژه رفتارهای شخصیتی همت در خنثی کردن جنگ روانی دشمن و جذب مردم کُرد به انقلاب، تأثیرهای شگفتانگیزی برجای گذاشت.
آغاز جنگ تحمیلی و نیاز به دفاع همهجانبه، همکاری همت با حاج «احمد متوسلیان» را بیشتر میکند. حاج ابراهیم، همراه با فرمانده دلاورش، بهدستور فرماندهی کل سپاه، مأموریت یافت که ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ «محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله)» را تشکیل دهند. او در سازماندهی نیرو ۹های این لشکرِ همیشه قهرمان، نقش بهسزایی داشت.
پس از چندی، همت بر اساس ضرورت و دستور، همراه با حاج احمد، به لبنان اعزام شد و در آنجا نیز مدیریتی وصفناپذیر از خود برجای گذاشت. زمانی که به ایران بازگشت، دل و جان خود را در لبنان جاگذاشت و تنها برگشت.
درسهایی که از فرماندهاش آموخته بود، او را به یک فرمانده تبدیل کرده بود؛ لذا مسئولان سپاه پاسداران تصمیم گرفتند او را جایگزین حاج احمد در لشکر کنند.
رفتارها و منشر والای حاج همت در طول مسئولیت در لشکر، باعث شد که چنان محبوبیتی در بین نیروهایش پیدا کند که هر آنچه را دستور میداد، بدون کوچکترین مخالفتی انجام دهند؛ چراکه خودش اولین اقدام کننده در خط مقدم همه برنامهها بود.»
۲. «یادگاران ۲ (کتاب محمدابراهیم همت)» به قلم «مریم برادران» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است.
۳. «معلم فراری» به قلم «رحیم مخدومی» زندگینامه داستانی شهید همت نوشته شده است که نشر «سوره مهر» آن را منتشر کرده است.
۴. «طنین همت» به قلم «ابراهیم رستمی» منتشر شده است که نویسنده در آن به بیان گوشهای از زندگانی شهید همت پرداخته و مکالمات شهید همت با دیگر فرماندهان را منتشر کرده است و نشر «جمال» آن را منتشر کرده است.
۵. «شهید همت» به قلم «احمد عربلو» توسط انتشارات «دفتر کمکآموزشی» منتشر شده است. این کتاب سبک جدیدی از بیان خاطرات است.
۶. «افلاکیان زمین (محمدابراهیم همت)» به قلم «محمدحسین عباسی ولدی» توسط نشر «شاهد» منتشر شده است.
۷. «از چشمها ۳؛ به مجنون گفتم زنده بمان (کتاب همت)» به قلم «فرهاد خضری» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است.
مجموعه کتابهای «از چشمها» که بههمت انتشارات روایت فتح منتشر میشود، در سومین کتاب خود به روایت ماجراها و خاطرات شهید همت از زبان دوستان، همسر، برادر و همرزمان او دارد.
۸. «نیمه پنهان ماه ۲؛ همت بهروایت همسر شهید» به قلم «حبیبه جعفریان» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است.
۹. «به روایت همت» به قلم «حسین بهزاد» توسط انتشارات «۲۷ بعثت» منتشر شده است.
این کتاب در برگیرنده ۳۲ درسگفتار برگزیده از مجموعه مصاحبهها، سخنرانیها، بیانات توجیهی و … شهید همت در حد فاصل بهار ۱۳۵۹ تا زمستان ۱۳۶۲ است که طی یک روند پژوهشی توسط این نویسنده جمعآوری شده است.
۱۰. «ضربت متقابل» به قلم «گلعلی بابایی» توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شده است. این کتاب، عنوان دوم مجموعه «حماسه ۲۷» با نام «ضربت متقابل» است که حوادث مربوط به سوابق رزمی تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تابستان گرم و طولانی سال ۱۳۶۱ همزمان با آغاز دوران فرماندهی شهید «محمدابراهیم همت» بر این یگان و عملیات عظیم برونمرزی رمضان در جبهه شرق را بیان میکند.
۱۱. «آن روز در کنار تو» به قلم «محسن پرویز» توسط انتشارات «پیام فاطمیون» منتشر شده است که روایت داستانی زندگانی شهید همت برای نوجوانان است.
۱۲. «برای خدا مخلص بود؛ خاطراتی از شهید محمدابراهیم همت» به قلم «علی اکبری» توسط انتشارات «یازهرا (س)» منتشر شده است.
این کتاب، هفتمین سری از مجموعه کتابهای «یاران ناب» است که انتشارات «یا زهرا (س)» این کتاب را در ترکیب تصویر و خاطرات منتشر کرده است.
این کتاب، ارائه اجمالی است از زندگی نامه شهید همت. در عین حال سعی شده است که با ذکر سالنمای زندگی شهید در ابتدای کتاب، تصویری ذهنی از شهید برای مخاطب ارائه شود و از طرف دیگر عموم خاطرات با ذکر نام راوی خاطره است.
۱۳. «شرارههای خورشید» نوشته مشترک «گلعلی بابایی» و «حسین بهزاد» است که توسط نشر ۲۷ بعثت با محوریت شخصیت شهید همت و کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در عملیات خیبر منتشر شده است.
این کتاب، ششمین اثر از گروه کتابهای «حماسه ۲۷» اثر گلعلی بابایی و حسین بهزاد است. این کتاب رویدادهای متنوعی از کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) طی چهارماهه پایانی سال ۱۳۶۲ را دربرمیگیرد.
در این اثر، حوادث و ماجراهای شگفتانگیزی از تاریخچه لشکر ۲۷ و واپسین ماههای حیات دنیوی فرمانده پرآوازه آن، شهید محمدابراهیم همت آمدهاند که عمده آنها ازجمله مهمترین ناگفتههای دوران دفاع مقدس بوده که برای نخستین بار در قالب اثری مکتوب منتشر میشود.
۱۴. «الشهید ابراهیم همت» به قلم «سید مصطفی حسینی» توسط انتشارات «پشتیبان» منتشر شده است که زندگی شهید همت را به زبان عربی روایت میکند.
۱۵. «ماه همراه بچههاست» بهقلم «گلعلی بابایی» توسط انتشارات «نشر ۲۷ بعثت» منتشر شده است و زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت است که از کودکی تا زمان شهادت وی را در برمی گیرد.
۱۶. «یاران ناب ۷؛ به فرماندهی همت» بهقلم «محمدعلی صمدی» توسط انتشارات «یا زهرا (س)» منتشر شده است و جستاری در زندگی جهادی شهید محمدابراهیم همت است.
تصاویر این کتابها را در زیر مشاهده کنید:
منبع:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/12/17/305601/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D9%85%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF
انتهای پیام/ 118
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
همتنامههای نگاشتهشده در وصف زندگانی سردار خیبر بیشتر بخوانید »
فوتبالیستی با ریش پروفسوری که فرمانده سپاه شد
به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، امروز ششم شهریور ماه سالروز شهادت ناصر کاظمی است، فوتبالیستی که تیپ روشنفکری داشت، اما سپاهی و فرماندار پاوه شد و به خاطر علاقه مردم کردستان به او، نام «ناصر» را در آن دیار فراگیر کرد.
سردار حسن رستگارپناه در تاریخ شفاهیاش در کتاب «کردستان در بحران امنیت و محرومیت» درباره شهید ناصر کاظمی از فرماندهان سپاه در جبهه غرب بیان میکند:
فرماندهی که در غرب ضد انقلاب را عاصی کرده بود
آقای بروجردی به این جمعبندی رسیده بود که بایستی فرد مقتدر و توانمندی در مرکز استان کردستان داشته باشد که بتواند کارها را دنبال کند. ناصر کاظمی در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ به سپاه کردستان معرفی شد. او از همان ابتدا با افراد مختلف جلسه میگذاشت و نظرهایشان را میگرفت. کاظمی یک طرح عمومی تهیه کرد و آن را به مرکز برد.
در آن طرح، عملیاتهایی که باید در کردستان اجرا میشدند، طراحی شده بود. از جمله این عملیاتها، پاکسازی شهر بانه و محورهای مواصلاتی بین شهری بود که باید از تسلط ضد انقلاب خارج میشدند و در اختیار ما قرار میگرفتند.
جاده بانه به سردشت، جاده مریوان به کامیاران از مسیر سروآباد به سمت گاز رخانی و ادامه جاده بوکان به سقز، از جمله محورهای مواصلاتی بودند که باید پاکسازی میشدند. در نهایت این طرح تصویب شد و کاظمی به سراغ مقدمات کار رفت. او طرح مانوری برای پاکسازی جاده بانه- سردشت طراحی کرده بود. بر اساس طرح قرار بود در چند نقطه هلی برن انجام شود که یکی از هلیکوپترها سقوط کرد و عملیات عقب افتاد. یکی دو ماه بعد، دوباره طرح پاکسازی آن جاده اجرا شد.
ناصر علاقه زیادی به فوتبال داشت
ناصر کاظمی با توجه به وسعت دیدی که برای اجرای عملیاتها به صورت سلسلهوار داشت، به سرعت در بین نیروهایی که در کردستان بودند، جا افتاد و همه، فرماندهی او را بلامنازع پذیرفتند. سپاه کردستان هم به تدریج انسجام ستادیاش را در سنندج پیدا کرد.
ناصر کاظمی کنترل عملیاتهای شهرهای گوناگون، افزایش نیرو، گسترش سازمان و تحرک در عملیاتهای آفندی را به شدت دنبال میکرد و هیچ توقفی نداشت.
او از همان روزهای اولی که برای پاکسازیها آمد- هر چند در اواخر سال ۱۳۶۰ و اوایل سال ۱۳۶۱، در وضعیت سخت زمستانی قرار داشتیم- مرتب طرح میداد و برنامهاش این بود که در این دوره، باید ضدانقلاب را در مناطق مختلف تعقیب کنیم.
کاظمی در دوران فرماندهیاش، امکانات مورد نیاز را جذب کرد. او با شیوهای که در پیش گرفت، در اواخر دهه ۶۰ و اوایل سال ۱۳۶۱، در مجموعه فرماندهان مختلف استان کردستان تحرکی ایجاد کرد. او در عین حال، سازماندهی و انسجام سپاه در شهرهای گوناگون، از جمله بانه، مریوان و سقز را دنبال کرد و میکوشید سپاه این شهرستانها را ساختارمند کند.
جابجایی همه فرماندهان سپاه در این شهرها، پشتیبانی نیروها و کنترل حوادث غیرمترقبهای که در عملیاتها پیش میآمد را کاظمی انجام میداد.
چرا یگان ویژه شهدا در مهاباد تشکیل شد؟
کاظمی از اقداماتی هر چند جزئی که منجر به تلفات مردم میشد، ناراحت بود و تلاش میکرد آنها را کنترل کند. میشود گفت، یکی از طلاییترین مقاطعی که سلسله عملیاتهای تعقیب ضدانقلاب در آن انجام شد، دوره فرماندهی ناصر کاظمی در سپاه کردستان بود.
حساسیتهای عملیاتهای کردستان و مناطق کردنشین استان آذربایجان غربی سبب شد تا آقای بروجردی و ناصر کاظمی جرقه راهاندازی یگانهای رزمی در کرمانشاه را بزنند و یگان ویژه شهدا را در کرمانشاه و همچنین یگان ویژه شهدا را در مهاباد تشکیل دهند.
آنها با یگان مهاباد، سلسله عملیاتهای پاکسازی جاده پیرانشهر به سردشت را که بسیار حساس بود، انجام دادند. در مراحل اولیه پاکسازی این جاده، در ۶ شهریور ۱۳۶۱، ناصر کاظمی در کمین ضدانقلاب افتاد و به شهادت رسید.
شهید ناصر کاظمی در سال ۱۳۳۵ در شهر تهران به دنیا آمد. او در سال ۱۳۵۶ وقتی ورزشکاران آمریکایی برای برگزاری مسابقات کشتی به ایران آمدند، به همراه تعدادی از دانشجویان تصمیم گرفت در سالن مسابقات به دلیل اعتراض به حمایتهای آمریکا از شاه، پرچم آن کشور را به آتش بکشد. در نهایت به جرم فعالیتهای سیاسی و آتش زدن پرچم آمریکا دستگیر شد و همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی و بر اثر فشارهای داخلی به رژیم پهلوی، با بسیاری از زندانیان دیگر آزاد شد.
ناصر کاظمی در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه درآمد و در اولین مأموریت سازمانی، برای فرونشاندن آشوبهای فرقهگرایانه خوزستان که با پشتیبانی و حمایت سازمان اطلاعات عراق، انجام میشد، به آن استان اعزام شد و پس از پایان آن آشوبها، در خوزستان ماند.
یادمان شهید ناصر کاظمی در محل شهادتش
او سپس به پیشنهاد شهید محمد بروجردی در ۱۷ دیماه سال ۱۳۵۸ به پاوه رفت. در این زمان شهر پاوه با فعالیتهای گروههای تجزیهطلب مسلح، از جمله حزب دموکرات و کومله، روزهای پرآشوبی را سپری میکرد، شرایط امنیتی شهر و جادههای مواصلاتی پاوه به نحوی بود که غیر از هلیکوپتر، امکان ورود به شهر برای دیگر وسایل نقلیه میسر نبود.
ناصر کاظمی در آن روزهای بحرانی، همزمان با تصدی مسئولیت روابط عمومی سپاه پاسداران، به سمت فرمانداری شهر منصوب شد و فعالیت خود را آغاز کرد و پس از مدت اندکی، فرمانده سپاه پاوه شد. او در خردادماه سال ۱۳۵۹ مجروح شد و ۲ ماه از صحنههای عملیاتی دور بود.
کاظمی در بازگشت دوباره، با فرماندهی هوشمندانه، دقیق و حساب شده، موفق به پاکسازی مناطق نوسود، نودشه، نروی، نیسانه، کله چنار و شمسی در نوار مرزی شد.
موفقیتهای چشمگیر وی سبب شد تا پس از یک سال و نیم به فرماندهی سپاه کردستان در سنندج انتخاب شود. در زمان تصدی این مسئولیت نیز عملیاتهای موفق و مؤثرتری را برای پاکسازی مناطق حساسی همچون جاده بانه به سردشت، کامیاران به مریوان، تکاب به صائین دژ و آزادسازی شهر و سد بوکان انجام داد.
شهید ناصر کاظمی در کنار شهید حداد عادل در میان مردم پاوه
ناصر به دلیل صبر و شکیبایی، مدارا و دوستی با مردم، عملیاتهای موفق علیه ضدانقلاب و رهانیدن مردم از قید و سلطه گروههای کومله و دمکرات از چنان محبوبیتی در میان مردم کردستان برخوردار شد که بسیاری از مردم، نام «ناصر» را برای نوزادان خود انتخاب کردند. سرانجام این فرمانده نستوه و مجاهد در ششم شهریورماه سال ۱۳۶۱ حین انجام عملیات شناسایی برای طرحریزی عملیاتی در غرب کشور در محور پیرانشهر به سردشت به شهادت رسید.
از نکات جالب زندگانی شهید ناصر کاظمی این است که او جزو فوتبالیستهای خوب شهر تهران بود و در تیم ایرانا به مربیگری مرحوم پرویز دهداری عضویت داشت. او دانشجوی تربیت بدنی بود تیپ روشنفکری داشت. برای همین ابتدا که به سپاه آمد، همه نظر منفی روی ناصر کاظمی داشتند و فقط نظر شهید بروجردی مثبت بود.
سردار شهید ناصر کاظمی
محمد، ناصر را در کردستان خواست و گفت: میخواهم تو را فرماندار پاوه کنم، از او خواست تیپش را طوری کند که کسی متوجه نشود فرماندار سپاهی است. بعد از اینکه ناصر حکم وزارت کشور را از مهدویکنی گرفت، کت و شلواری شیک پوشید، ریشش را پروفسوری زد و راهی پاوه شد.
مزار این شهید در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران در قطعه ۲۴، ردیف ۷۲، شماره ۲۵ قرار دارد.
انتهای پیام/ 141
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
فوتبالیستی با ریش پروفسوری که فرمانده سپاه شد بیشتر بخوانید »