عملیات فتح المبین کمر دشمن را شکست
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از لرستان، در هشت سال دفاع مقدس، رژیم بعثی آمده بود تا میراث گرانسگ ۱۴۰۰ ساله مان را به یغما ببرد، اما دلاورمردان این مرز و بوم با خون خود نهال انقلاب اسلامی را آبیاری کردند تا آیندگان بر این درخت تکیه زنند و بر روحیه مقاومت و ایستادگی گذشتگان خود ببالند و از آنها الگو پذیرند.
همزمان با سالروز عملیات غرور آفرین فتح المبین، با امیرسرتیپ دوم «علی عبدی بسطامی» از پیشکسوتان دفاع مقدس که در عملیات فتح المبین حضور داشته و علاوه بر نقش آفرینی خود، از نزدیک شاهد رشادتها و جان فشانیهای نیروهای عمل کننده بوده است، مصاحبهای انجام دادهایم که ماحصل آن را در ذیل میخوانید:
دفاعپرس: در مورد زمان و محدوده منطقه عملیاتی فتح المبین توضیح دهید.
عملیات فتحالمبین در یکم فروردین سال ۱۳۶۰ آغاز شد. شب عید را در حرکت بودیم، ولی به دلیل اینکه دشمن به بخشی از نیروهای ما حمله کرده بود، تصمیم قرارگاههای فتح و فجر این بود که یک روز عملیات به تأخیر افتاد و در تقویم روز دوم فرودین شروع عملیات محسوب میشود. این عملیات تقریبا هشت روز به طول انجامید و در مناطق «چیخواب»، «کمر سرخ»، «دچه»، «عین خوش»، «دشت عباس» و «ابو غریب» به وقوع پیوست.
دفاعپرس: مسئولیت شما در آن عملیات چه بود؟
من در ابتدا مسئول رکن سوم گردان ۱۳۹ بودم، ولی در روز چهارم عملیات فرمانده گردان «شاهمراد نقدی» به شهادت رسید. بعد از این حادثه تاسف بار، به من گفتند هم معاون گردان هستی و هم مسئول رکن سوم گردان ۱۳۹ منتهی، چون از قدیمیهای گردان بودم و با همه مسائل گردان آشنایی داشتم، آن زمان به یاری خداوند، نقش من در هدایت گردان مؤثر بود.
دفاعپرس: در سِمتی که گفتید چه کاری انجام میدادید و چه نقشی داشتید؟
با هدایت بخشی از نیروها نقش همکار و کمکی فرمانده گردان و فرمانده گروهان تک ور را بر عهده داشتم.
دفاعپرس: علاوه بر لشکر ۸۴ لرستان، نیروهای دیگری از سایر استانها در عملیات فتح المبین نقش داشتند؟
بله. در مجموع یگانهای تابعه قرار گاه عملیاتی قدس از جمله تیپهای امام حسین (ع) و ثارالله از سپاه، ۸۴ پیاده و ۲ زرهی دزفول، هوانیروز، یگانهای مهندسی و توپخانه.
دفاعپرس: بر اساس مشاهدات شما، اوج مقاومت رزمندگان در چه محوری بود؟
اوج مقاومت رزمندگان این محور برای انهدام دشمن و حفظ هدف متصرفی، بر روی تپه ۲۰۲ در جنوب غربی پادگان «عین خوش» بود و برای مقابله با پاتکهای شدید یگانهای زرهی عراق، شبانه خاکریزی در دامنه شمالی این ارتفاع احداث شد و در پناه این دژ، ضربات محکمی بر دشمن وارد گردید. تلاش دشمن برای دستیابی دوباره به «عین خوش» و «دشت عباس» بینتیجه ماند و در نهایت مجبور به فرار شد. البته تعدادی از رزمندگان و فرماندهان نامدار در اطراف این خاکریز به شهادت رسیدند.
دفاعپرس: مهمترین ویژگی عملیات فتح المبین چه بود؟
در این عملیات هر روز و هر لحظه شاهد رویدادهایی از شکست دشمن و یا پیروزیهای رزمندگان بودیم. حُسن این عملیات این بود که دشمن چنان غافلگیر و دست پاچه شده بود که گاهی اوقات تصمیمهایی میگرفت که کاملاً معلوم بود از روی آشفتگی است و عرصه به گونهای بر آنها تنگ شده بود که نمیدانستند میخواهند چکار کنند!
دفاعپرس: خاطرهای جذاب و شیرین از عملیات فتح المبین را نقل کنید.
سرباز «منفرد» در این عملیات به عنوان راننده موتور پرشی با من بود و همکاری میکرد. بعد از ظهر روز پنجم فروردین نفسزنان نزدم آمد و گفت: «چند نفر سرباز از پایین آمدهاند و میگویند تعداد زیادی عراقی به صورت دسته جمعی آماده تسلیم هستند! یکی از سربازها را احضار کردم و چگونگی قضیه را از او جویا شدم. او سَمتی را به طرف شمالغربی پایگاه متروکه عراقی نزدیک «شیخ قوم» به من نشان داد و گفت: «نزدیک هستند و در محل گودی تجمع کردهاند. دستها را بالا برده و میخواهند تسلیم شوند!» گفتم: «مطمئنی قصد دارند تسلیم شوند؟ فریبی در کار نباشد!» او گفت: «اسلحه و مهمات ندارند زیر پیراهن سفید خود را بلند کردهاند و با اشاره از ما میخواهند به طرف آنها برویم.»
ابتدا به علت کمبود سرباز و احتمال درگیری مایل نبودم خود را درگیر قضیهای کنم که احتمال اشتباه در گزارش وجود داشت، ولی در نهایت با استفاده از نیروهای بسیجی که از گردان «ثارالله» کرمان به فرماندهی حاج «قاسم سلیمانی» بودند تصمیم به انجام ماموریت گرفتم. سرباز «منفرد» که همراه آنها بود پس از ساعتی برگشت و با خوشحالی گفت: «آنها حدود ۴۰۰ نفر هستند و تسلیم شدند!»
دفاعپرس: پس شما با سردار سلیمانی همرزم بودید؟
بله همانطور که خدمت شما عرض کردم، در آن عملیات حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده تیپ لشکر ثارالله بود که با تیپ ۸۴ لرستان ادغام شده بودند.
دفاعپرس: به نظر شما چه عاملی باعث شده بود آن نیروهای بعثی خودشان را تسلیم کنند؟
به خاطر آتش فراوان و پیشروی رزمندگان ما، عراقیها آشفته و سر در گم بودند و خودشان را باخته بودند. اگر به طرف نیروهای خودشان حرکت میکردند، راحت نجات پیدا میکردند. ولی با اوضاعی که در منطقه حاکم بود و از توان نیروهای ایرانی ترسیده بودند گمانشان این بود که به هر طرف حرکت کنند کشته و یا اسیر میشوند؛ بنابراین تصمیم گرفته بودند خودشان را تسلیم کنند.
دفاعپرس: از رزمندههای لرستانی که آن زمان همراه شما بودند، اسامی چه کسانی را به یاد دارید؟
بیشتر افرادی که در عملیات فتح المبین شرکت داشتند به ویژه فرماندهان لرستانی بودند، البته از شهرها و استانهای دیگر هم بودند. شهیدان نقدی، حیدری، همتی و تعدادی دیگر که به شهادت رسیدند لرستانی بودند. تیپ ۴۸ سربازهایی بودند که خودمان آموزش دادیم.
دفاعپرس: کدام رویداد عملیات فتح المبین، بیشتر شما را آزرده خاطر کرد؟
شهادت سرگرد شاهمراد نقدی، ایشان بسیار شجاع، غیور و جسور بود. هیچگونه هراسی به دل راه نمیداد. آخرین باری که او را دیدم در همان روزهای آغازین عملیات، زمانی بود که پاسداران اعزامی از جانب حاج حسین خرازی فرمانده تیپ امام حسین (ع) که آنها نیز با تیپ ۸۴ به صورت ادغامی عمل کردند، با او صحبت میکرد و من از پهلوی راست او را میدیدم. از جا بلند شد و به سمت من برگشت و با دست به ما علامت داد و گفت شما حرکت کنید به سمت «عین خوش». گویا این حرکت دست علامت جدایی و خداحافظی بود و دیگر او را ندیدم مگر پیکر گلوله باران شدهاش را! شرح نحوه شهادت و پیدا کردن پیکر او همراهانش ماجرای مفصلی دارد که در این مجال نمیگنجد و مفصل در کتاب «خاکریز ۲۰۲» آن را بیان کرده ام.
دفاعپرس: مهمترین نتایج و دستاوردهای عملیات فتح المبین چه بود؟
در عملیات فتح المبین در مجموع حدود هفت لشکر از نیروهای عراقی مقابل نیروهای ما بودند که بیش از ۱ هزار و ۲۰۰ تانک در اختیار داشتند. از ۲۰ الی ۸۰ درصد یگانهایشان منهدم شدند. نزدیک ۱۵ هزار و ۴۵۰ نفر از نیروهای عراقی اسیر شدند. تجهیزات فراوانی، از توپ و تانک و نفربر گرفته تا سلاحهای سبک و مهمات از آنها به جای ماند.
شاید از نظر منطقه جغرافیایی عملیاتهای گستردهتر از فتح المبین داشتیم؛ اما این موفقیتی که در فتح المبین داشتیم، حتی در بیت المقدس نداشتیم؛ با وجودی که در عملیات بیت المقدس نیز پیروز شدیم و حتی منطقه بیشتری هم آزاد شد، اما در عملیات فتح المبین کمر دشمن شکسته شد و بیش از آن اهدافی که پیش بینی شده بود، پیشروی کردیم، تجربیات عالی کسب کردیم و روحیه ما به اوج خود رسید.
عملیات بیت المقدس تقریبا ۴۰ روز بعد از فتح المبین به وقوع پیوست. همان نیروهای عمل کننده در عملیات فتح المبین پس از ستون کشی و جابهجایی، در عملیات بیت المقدس نیز شرکت کردند.
گفتوگو از عصمت دهقانی
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عملیات فتح المبین کمر دشمن را شکست بیشتر بخوانید »