ماجرای فرار یک رزمنده از خواندن نماز شب!
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «جعفر طهماسبی» از رزمندگان تخریبچی لشکر ۱۰ سیدالشهدا خاطرهای جذاب از دوران دفاع مقدس را روایت کرد که در ادامه آن را میخوانید.
معمولا عموم بچههای تخریب اهل نماز شب بودند غیر از عده قلیلی که من هم جزوشان بودم. موقعیت شهید موحد در جاده اهواز خرمشهر قرار داشت و تابستان گرمی را در آن تجربه میکردیم. قرار شد تیپ سیدالشهدا (ع) چند ماه بعد از عملیات خیبر داخل جزیره مجنون عملیات کند که عملیات بهم خورد.
یکی ۲ ماهی از آمدن شهید پیام پوررازقی به گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) میگذشت و حسابی توی دل بچهها خودش را جا کرده بود. به قول بچهها از جهت معنوی نور بالا میزد.
شهید حاج عبدالله نوریان فرمانده ما نیروهایی که تازه وارد گردان شده بودند با نیروهای قدیمیتر ادغام کرد و بچهها داخل چادرها مستقرشدند.
چادر پیام پوررازقی کنار چادر ما بود و شهید زعفری با پیام داخل یه چادر بودند. یک ساعتی به اذان صبح بود که دیدم سرو صدای زعفری میاد و بلند بلند داره داد و هوار میکند، جوری که انگار حنجره اش در حال پاره شدن بود. اول خیال کردیم عقرب و یا رطیل او را نیش زده، اما این نبود، داد میزد «آی ملت ما اگه نخواسته باشیم نماز شب بخونیم باید کیو ببینیم»
با سروصدای زعفری تقریبا اکثر بچهها بیدار شدند و توی نیمه شب از چادر بیرون زدند. خلاصه آن موقع ما نفهمیدیم چی شد، فقط دیدیم پیام پوررازقی با سرعت توی بیابون محو شد و ما هم رفتیم خوابیدیم تا فردا بعد از مراسم صبحگاه که بچهها از هم میپرسیدند دیشب چرا زعفری داد و بیداد میکرد.
بچهها تعریف کردند که دیشب موقع خوابیدن، یکی از بچهها از شهید پوررازقی خواسته بود که او را برای نماز شب بیدار کند و محل خوابیدنش رو هم توی چادر نشان داده بود که توی تاریکی چادر برای کسی دیگر مزاحمت ایجاد نشود که از بخت بد، شهید زعفری میره و آنجا میخوابه و شهید پوررازقی از همه جا بیخبر برای نماز شب میرود تا او را بیدار میکند که اشتباها شصت پای زعفری را فشار میدهد و او هم از خواب بیدار شده و آن علم شنگه را به پا میکند.
یاد همهی شهدا بخیر، چقدر با صفا بودند، دو شهید در آن عالم دستشان باز است که برای ما دعا کنند و خدا دعایشان را مستجاب کند.
شهید پیام پوررازقی در عملیات کربلای ۱ و در تیرماه ۱۳۶۵ از شهر مهران به معراج رفت و شهید غلامرضا زعفری هم روزهای آخر اسفند ماه سال ۱۳۶۶ از جبههی جنوب به خیل شهدا ملحق شد.
انتهای پیام/ ۱۴۱
منبع خبر
ماجرای فرار یک رزمنده از خواندن نماز شب! بیشتر بخوانید »