قاسم_سلیمانی شادی ارواح پاک و طیبه همه شهیدان…
قاسم_سلیمانی شادی ارواح پاک و طیبه همه شهیدان… بیشتر بخوانید »
?”بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون♡
تو را سپاس میگویم که در تقدیر ما حضور در دانشگاهی را رقم زدی که نامش، هدفش، خصوصیاتش و پرچمش حسینی است تا فداکاری و را از مکتب والای او بیاموزیم.* ”
.
?نامِ ، گره خورده به نامِ
پرستوهایش، دل در گرو عشق او دارند و جز نمیتواند آدمی را به رهایی برساند.
.
?در پسِ نام خانطومان، یک نهفته است و در پشتِ این کربلا، مادران و همسرانی که وار قدم به سوی میدان میگذارند ،نه برای بازگرداندنِ پیکر،برای تقدیمِ جگر گوشهشان، به ساحتِ مقدسِ شاهِ کربلا?
.
?جواد را بنگر…
بی سر و سامان از این عشق، بی تابِ پریدن است.
میشود سالها در تعزیه باشی و دلت مثل او فدا شدن نخواهد؟
.
?در مکتب حسین پرورش یافته ،جایی که هدف و مجاهدت راهِ آزادِگیست.
از آسمان این مکتب، ستاره هایی چون بیرون میآیند تا چراغِ راهی باشند در نَفَس گیرِ عالم…
.
?امروز دوباره، در آغاز این گردونه عاشقی ایستاده ایم، جایی که سید جواد پای در زمین نهاد تا چشم و چراغِ روزهای تاریکمان شود.
انتهایِ مسیرش به خانطومان رسید و اینک نزد پروردگارش، روزی میخورد
.
?ما اما، در نقطه آغاز تو مانده ایم.
در سالروزِ تولدت ،آنجا که قدومت زمین را لاله گون کرد.
محو توایم، دستمان را بگیر تا نقطه تغییرمان با نقطه آغاز تو تلاقی کند?
،سربلندِ مکتبِ حسین?
.
*بخشی از وصیت نامه شهید♡
.
نویسنده :
.
?به مناسبت سالروز تولد
.
?تاریخ تولد : ۱۸ مهر ۱۳۵۹
.
?تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان سوریه
.
?تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱۳۹۹
.
?مزار شهید : ساری
.
“بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند … بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «اصلاً ما توقعی نداریم که در قوه قضائیه به پرونده اعضای فرقه دراویش، به درستی رسیدگی شود؛ بهدلیل اینکه داریم میبینیم که یکی از وزیران دولت، پدرش معاون فرقه «ذهبیه» دراویش دزفول بوده است، طبیعی است که ما نباید توقع داشته باشیم که به این پرونده درست رسیدگی شود»؛ این اظهارات، بخشی از گفتوگوی پدر شهید «محمدحسین حدادیان» ـ از شهدای اغتشاشات دراویش گنابادی در خیابان پاسداران تهران ـ با خبرنگار ماست.
اواخر بهمن سال ۱۳۹۶ بود که خبری هولناک در رسانهها منتشر شد. سه مأمور نیروی انتظامی توسط یک راننده اتوبوس زیر گرفته شده و به شهادت رسیدند. خبر آنقدر برای مردم عجیب بود که آنها را یاد جنایات گروه تروریستی داعش انداخت. این درحالی است که این اتفاق، در جریان اغتشاشات اعضای فرقه دراویش گنابادی در خیابان پاسداران تهران رخ داده بود، نه در عراق و سوریه؛ البته تعداد افرادی که در این اغتشاشات توسط اعضای فرقه دراویش گنابادی به شهادت رسیدند، تنها این سه نفر نبودند، بلکه آن شبی که اغتشاش شد، تقریباً نیمههای شب بود که اغتشاشگران یک جوان بسیجی بهنام «محمدحسین حدادیان» را ربوده و به داخل تجمع خود بردند و سپس با هرچه که در دست داشتند، اعم از تیغ موکتبری، اسلحه ساچمهای و… بر سر، صورت و بدنش زده و او را به شهادت رساندند.
بعد از مدتی از وقوع این حوادث هولناک، وزیر کشور گفت: «رسانههای خارجی بهدنبال منسوب کردن حوادث دوشنبهشب به دراویش هستند. درحالی که ما جریان دراویش را در ایران جریانی منطقی، عاقلانه، معتدل و دور از این مسائل میدانیم!». موضوع تطهیر چهره دراویش در این زمینه تا جایی ادامه پیدا کرد که خبرگزاری ایسنا، به نقل از یک «فعال حقوق دراویش» نوشت: «دراویش هیچگاه نمیخواستند که این اتفاقات بیافتد. آنها همواره تجمعاتی مسالمتآمیز داشتهاند؛ اما درباره اتفاقات دیشب باید دید که چه کسانی میخواهند از این اغتشاشات سود ببرند و تقصیر را بر گردن دراویش بیاندازند». این سخنان و مشخص شدن ابعاد بیشتر از این حادثه، موجب شد تا انتقادها نسبت به مسامحه بیش از حد مسئولان با دراویش گنابادی، بالا بگیرد.
خرداد سال ۱۳۹۷، «محمد ثلاث» همان راننده اتوبوسی که سه مأمور نیروی انتظامی را زیر گرفته و موجب شهادت آنها شده بود، به دار مجازات آویخته شد. اگرچه که پیش از اعدام وی، برخی دشمنان داخلی و خارجی، در فضای مجازی به اعدام او اعتراض کرده و عدهای ناآگاه هم دنبالهرو آنها شدند اما با اعدام «محمد ثلاث» تقریباً ابعاد دیگر این غائله، در افکار عمومی مغفول ماند و دیگر کسی به آن صورت، از مسئولان امنیتی و قضایی، مطالبهای نکرد که سران این فرقه انحرافی، بابت این اقدامات غیرانسانی خود، چه هزینهای دادند؟ همچنین تاکنون مسئولان امنیتی و قضایی درباره قاتلان بسیجی شهید «محمدحسین حدادیان» که او را به طرز فجیعی به شهادت رساندند، سخنی به میان نیاوردهاند، این درحالی است که پدر این شهید والامقام میگوید: «هنوز هم که هنوز است، برخی افراد به این فتنه ادامه میدهند و درحالی که اعضای این فرقه چهار یا پنج نفر را به شهادت رساندند و نزدیک به ۱۰۰ نفر را نیز مجروح کردند اما تا به امروز، هیچ خسارتی را در خصوص اقدامات خود، پرداخت نکردهاند؛ البته منظور من خسارت مالی نیست بلکه سران این فرقه، هنوز تا کلانتری هم احضار نشدهاند و فقط یک رانندهای که اعتیاد هم داشت و بر اثر دیوانگی، از روی سه نفر از مأموران نیروی انتظامی عبور کرد، محاکمه شد».
آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گفتوگوی خبرنگار ما با پدر شهید «محمدحسین حدادیان» است:
واقعیت هنوز مطرح نشده است
واقعیت آن ماجرا هنوز مطرح نشده است. خیلی افراد فکر میکنند که «محمدحسین» همان شب رفت و به شهادت رسید. درحالی که اصلاً اینگونه نبوده است. بلکه این اتفاق، یک فتنهای بود که حدوداً ۳۴ روز بود ادامه داشت و این قضایا از وزارت اطلاعات شروع شد. وزارت اطلاعات سه نفر را دستگیر کرد و به زندان «اوین» انتقال داد اما بهجای اینکه با این سه نفر برخورد شود، متأسفانه شورای تأمین و مسئولان امنیتی، نظرشان بر این بود که این افراد باید آزاد شوند. آنها هم این «چراغ سبز» را دیدند و فراخوان زدند. بنابراین اعضای فرقه از شهرهای مختلف کشور آمدند و سه شب مقابل زندان «اوین» تجمع کرده و به خواسته خود هم رسیدند. یعنی آن سه نفر آزاد شدند اما بهجای اینکه برگردند به زندگی خود، به خیابان پاسداران آمدند و دوباره تجمع کردند. این افراد نزدیک به یک ماه بود که در خیابان پاسداران بودند و در این یک ماه، خسارات خیلی زیادی به نیروی انتظامی وارد شد ولی متأسفانه این اخبار، باز هم به بیرون درز پیدا نکرده است.
وداع با پیکر مطهر شهید «محمدحسین حدادیان» در معراج شهدای تهران
عدهای از مسئولان سخنان دشمنان را تَکرار کردند
«محمدحسین» بسیجی ویژه قرارگاه ثارالله (ع) تهران بود. بنابراین از روزی که این فتنه شکل گرفت، بههمراه تعدادی از دوستان خود، در این زمینه مأموریت داشت، که بخشی از مأموریت آنها رصد فعالیتهای خرابکارانه این فرقه بود اما زمانی که آن سه مأمور نیروی انتظامی به شهادت رسیدند، «محمدحسین» در منزل بود و در آن لحظه، شبکههای معاند اعلام کرده بودند که این سه مأمور نیروی انتظامی تصادف کردهاند و متأسفانه عدهای از مسئولان هم، همان حرفی که از حلقوم دشمن برمیآمد را به زبان خود جاری کردند.
سه شهید نیروی انتظامی در اغتشاشات خیابان پاسداران
سران فرقه دراویش گنابادی هنوز تا کلانتری هم احضار نشدهاند
هنوز هم که هنوز است، برخی افراد به این فتنه ادامه میدهند و درحالی که اعضای این فرقه چهار نفر را به شهادت رساندند و نزدیک به ۱۰۰ نفر مجروح شدند اما تا به امروز، این فرقه هیچ خسارتی را در این خصوص پرداخت نکرده است. البته منظور من خسارت مالی نیست بلکه سران این فرقه، هنوز تا کلانتری هم احضار نشدهاند و فقط یک رانندهای که اعتیاد هم داشت و بر اثر دیوانگی، از روی سه نفر از مأموران نیروی انتظامی عبور کرد، محاکمه شد و این مأمورها خیلی مظلوم به شهادت رسیدند و هیچجایی متأسفانه، هیچ اسمی از آنها برده نشده است و عوامل خارجی هم، جای شهید و جلاد را باهم عوض کردند. از آن بدتر اینکه، متأسفانه برخی از مسئولان داخلی هم داشتند این کار را انجام میدادند.
خیلی از آقایان ارادت خود را به فرقه دراویش اعلام کردهاند
تا امروز به این پرونده بهدرستی رسیدگی نشده است. البته ما هم توقع نداریم که به پرونده این موضوع درست رسیدگی شود! چراکه خیلی از آقایان، ارادت خود را به این فرقه اعلام کردهاند. اصلاً ما توقعی نداریم که در قوه قضائیه به پرونده اعضای این فرقه، به درستی رسیدگی شود. بهدلیل اینکه داریم میبینیم که یکی از وزیران دولت، پدرش معاون فرقه «ذهبیه» دراویش دزفول بوده است، طبیعی است که ما نباید توقع داشته باشیم که به این پرونده، درست رسیدگی شود. متهم ردیف اول هنوز شناسایی نشده است و همچنین طی دو سال، سازمان اطلاعات سپاه و بازپرس جنایی پرونده، در زمینه متهم ردیف دوم پرونده کار کردند و با اسناد و مدارک به نتیجه رسیدند که این شخص متهم ردیف دوم است و کیفرخواست هم برای وی صادر کردند و بهعنوان محارب شناخته شد؛ اما وقتی پرونده به دادگاه و تجدید نظر رفت، وی تبرئه شد! بعد هم که تحقیق کردیم، فهمیدیم که برادر وی تا مدتی قبل از آن، رییس شعبه ۱۰۵۷ کارکنان دولت بوده است؛ بنابراین ما چه توقعی میتوانیم داشته باشیم؟ اما با این حال از مردم کوچه و بازار، خانوادههای شهدا، حوزههای علمیه و دانشجویان ممنونیم که از ابتدا در کنار ما بودهاند و امروز هم هستند.
یک سرباز ارتش: فراتر از توانمان جنگیدیم بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار شهید نادر مهدوی ( حسین بسریا) در ۱۳۴۲/۳/۱۴ در خانودهای مستضعف امّا متدیّن در روستای نوکار، از توابع دهستان بحیری در شهرستان دشتی واقع در استان بوشهر دیده به جهان گشود. او ششمین فرزند خانواده بود.
شهید نادر مهدوی (حسین بسریا) در ۱۳۴۲/۳/۱۴ ه- ش در خانودهای مستضعف امّا متدیّن و پرهـیزکار در روستای نوکار، از توابع دهستان بحیری” در شهرستان دشتی” واقع در استان بوشهر” دیده به جهان گشود. او ششمین فرزند خانواده بود.
در سال دوم دبستان بود که به مکتب رفت و قرآنِ کریم، این کتاب هدایتگر الهی را به مدد علاقه وافر و هوشِ سرشارِ خود، در عرض مدتِ تنها بیست و پنج روز نزد آقای علی فقیه خــتم نمود. در همین سال بود که خانواده وی از روستای نوکار، به روستای بحیری مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.
شهید مهدوی، با ذکاوت و تیزبینیِ توأم با حقیقتطلبی، ضمنِ اهتمام به تحصیل، تمامی رخدادهای نهضتِ انقلابی و فـراگـیر آحاد ملت را تیزبینانه و کنجکاوانه جویا میشد و درباره آنها به کنکاشِ دقیق میپرداخت. مشکلاتِ اقتصادی، دوریِ راه از منزل تا مدرسه و به خصوص پرداختن به فعالیتهای پیگیر و گسترده انقلابی، سبب شد تا شهید، در پایه دوم راهنمایی بهناچار، ترکِ تحصیل نماید.
پس از ترک تحصیل، به جهت سامانبخشی به وضع معیشتی خود و کمک به والدینش، در مغازه ای که از ملکِ پدر و تنها بردارش فراهم ساخته بود، مشغول به کار شد و در کنار کار ، فعالیتهای انقلابی خود را نیز کماکان با بصیرت و علاقمندیِ فراوان، دنبال کرد.
انقلاب که پیروز شد او در تاریخ ۵/۹/۱۳۵۸ به عنوان بسیجیِ ویژه، به عضویت بسیج درآمد. با شروعِ جنگِ تحمیلی، کار را رها کرد تا عملاً هیچ مانعی در راه فعالیتهای شبانهروزی و خستگیناپذیرش در مسیر خدمت به نهالِ نوپای انقلاب شکوهمند اسلامی، وجود نداشته باشد. از همینرو با عزمی مصمّم به خانوادهاش گفت: با وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه میهن اسلامیمان ایران، من دیگر حاضر به ادامه فعالیت در مغازه نیستم و به هر طریقی شده باید وارد عرصه خدمت در جبهههای جنگ شوم.” در این هنگام، او نوجوانی هفدهساله بود.
۱/۲/۱۳۶۰ رسماً در نهاد مقدس سپاه، استخدام و در پادگان آموزشی شهید عبدالله مسگرِ شیراز آموزش اولیه پاسداری را گذراند. به عنوانِ اولین مأموریت، در ۲۱/۵/۱۳۶۰، به تهران اعـزام شد و تا تاریخ ۲۰/۷/۱۳۶۰، در جهت مبارزه بیامان با گروهکهای ملحد و منافقینِ از خدا بیخـبر، خدمات شایانی را به انجام رسانید.
پس از بازگشت از تهران و قبل از انجام عملیات طریقالقدس، شهید مهدوی مأموریت یافت تا به همکاری با سپاه اهواز بپردازد.
حضور شهید در عملیات فتح بستان، بیش از یکروز به طول نینجامید زیرا یکی از صمیمیترین دوستانش به نام شهید نعمت الله تهمتن، در این عملیات به شهادت رسید و شهید مهدوی مأموریت یافت تا پیکر مطهر این شهید را به زادگاهش برگرداند.
شهید مهدوی پس از بازگشت به سِمَت معاون فرمانده سپاه جم منصوب شد و بعد از دو سال خدمت در سپاه جم، به سپاه بوشهر بازگشت و به سِمَت فرمانده عملیات سپاه خارک منصوب گردید.
شهید مهدوی در سال ۱۳۶۱، با دختری مؤمنه از روستای بحـیری به نام خانم سکینه جوکار ازدواج کرد. مدت این زندگی مشترک، پنج سال بود و تنها حاصل آن، دخـتری است به زهرا مهـدوی که چهل روز پس از شهادتِ پرافتخار پدرش به دنیا آمد.
در جریان اعزام طرح لبیک یا امام” در سال ۱۳۶۳، شهید مهدوی به عنوان مسؤول، همراه با رزمندگان اسلام اعزامی از جزیره خارک، عازم دشتعباس گردید و در آنجا مسؤولیت فرماندهی گروهان را به عهده گرفت.
پس از آن، گروهان دریاییِ ناوتیپ امـیرالمؤمنین(ع) را بنیانگذاری کرد و خود، فرماندهی این گروهان را عهدهدار گردید.
با شروع عملیات بدر، شهید مهدوی با گروهان دریاییِ تحت امر خود، فعّالانه و با رشادت تمام، در این عملیات شرکت جست و حماسههای به یادماندنی را از خود به نمایش گذاشت.
پس از پایان موفقیتآمـیز عملیات بدر، در سپاهِ بوشهر، تصمیم به تشکیل ناوگروه دریایی گرفت و آن را «ذوالفقار» نام نهاد. ناوگروه دریایی ذوالفقار، وابسته به منطقه دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و شهید تا زمان شهادت، فرماندهی آن را به عهده داشت.
این یگان رزمی تازه تأسیس در عملیات والفجر ۸ مسؤولیت تدارک نیروهای رزمی به وسیله شناورها را داشت که آن را به نیکوترین وجه، انجام داد. پس از آن در مناطق عملیاتی والفجر ۸ در راستای ماموریت سپاه، نقش موثری در ردگـیری ناوها و ناوچههای دشمن، جلوگـیری از فعالیت نیروی دریایی عراق و نیز مینگذاری در کانال خورعبدالله داشتند.
شهید در عملیات کربلای۳ که در ۱۱/۰۶/۱۳۶۵ آغاز شد حضوری موثر و مبتکرانه داشت که منجر به فتح اسکله و پایانه نفتی الامیه عراق گـردید.
شهید مهدوی به عنوان فرمانده ناوگروه دریایی ذوالفقار، از زمان ورود آمریکایی ها به خلیجفارس تا زمان شهادت، لحظهای از نبرد بیامان با این جنایتکاران نیاسود و تمام توان و استعداد خود را در اینراه به کار بست. او طی این مدت، عملیات بسیاری را علیه آمریکاییهای متجاوز ترتیب داد.
در تیرماه سال ۱۳۶۶ که اولین کاروان از نفتکشهای کویتی با پرچم آمریکا (نفتکش کویتی اَلرَّخاء با نام مبدّل بریجتون) و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور با تبلیغات رسانه ای گسترده به راه افتاد، در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریکه حفره ای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنه آن ایجاد گردید. پس از اقدام دلیرانه سردار شهید مهدوی و همرزمانش در انفجار کشتی بریجتون، به پاس قدردانی از این عزیزان، به دیدار با حضرت امام نائل شدند.
در عصر روز ۱۶/۰۷/۱۳۶۶ سردار شهید نادر مهدوی همراه با تنی چند از همرزمانش، جهت انجام گشت زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار و یک فروند ناوچه به سمت جزیره فارسی حرکت می کنند. پس از اقامه نماز مغرب در جزیره فارسی، مورد تهاجم نیروهای آمریکایی قرار می گیرند. نیروهای آمریکایی با چند فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS۶ به ناوگروه حمله کرده و رادار پایگاه فرماندهی را منهدم می کنند که ارتباط ناوگروه با مرکز به کلّی قطع می شود.
پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر می سازد. با این وجود تنها ناوچه طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش می سوختند. نادر می توانست به سلامت از میدان بگریزد اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمی ها و پیکرهای مطهّر شهدا از آب برمی آید. آنها با همه توان سعی می کردند که اجازه ندهند تا بالگردهای آمریکایی به طرف آنها نزدیک شوند اما کار سختی بود زیرا این بالگردها بسیار کم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشکل بود. نادر مهدوی و بیژن گرد و چهار نفر دیگر پس از بیست دقیقه رزم جانانه و مردانه، زنده به چنگال دشمن میافتند.
بالأخره پس از گذشت شش روز، پیکرهای مطهر شهدا و اسرا از مسقط پایتخت کشور سلطاننشین عمان تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید.
هنگامی که جنازه مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دست ها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان می داد که دشمن، حتّی از جسم بی جان این سردار شهید نیز می ترسید. نادر بر عرشه ناو جنگی یو. اس. اس. چندلر آماج شکنجههای وحشیانه دشمن قرار میگیرد و سینهاش با میخ های بلند آهنین سوراخ میشود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت میرسد.
جنازه مطهر شهید با شکوه خاصی بر دوش هزاران تن از امت حزبالله در مقابل لانه جاسوسی آمریکا تشییع و سپس به بوشهر انتقال یافت. در آنجا نیز پیکر پاک شهید مجدداً بر دوش جمعیت انبوه مردم شهیدپرور تشییع شد و پس از آن جهت خاکسپاری به زادگاهش روستای بحــیری بازگشت. مردم روستا با شور و شکوهی خاص و به نحو کمنظیری به استقبال پیکر غرقهبهخون سردار شهیدمهدوی رفتند و این پیکر گلگونکفن را پس از تشییع تا گلزار شهدای روستا، چون گوهری بهشتی به صدف خاک سپردند.
دیدار عامل انفجار بریجتون با امام خمینی + عکس بیشتر بخوانید »