شهید

عملیات «مطلع الفجر»؛ پیشروی پیروزمندانه در محور «گیلانغرب»

عملیات «مطلع الفجر»؛ پیشروی پیروزمندانه در محور «گیلانغرب»


عملیات «مطلع الفجر»؛ پیشروی پیروزمندانه در محور «گیلانغرب»

به گزارش نوید شاهد، بیستم آذر 60 روز حماسه سازی فرزندان دلیر و غیرتمند ایران در جبهه غرب و محور گیلانغرب است. روزی که با عملیات غرورآفرین و پرحماسه «مطلع الفجر»، فاتحان عرصه شرف و شهامت، موفق شدند تا با ابتکار عمل آفندی و پیشروی در این محور عملیاتی و آزادسازی ارتفاعاتی مهم در گیلانغرب، زمینه پیروزیهای بیشتر و بزرگتر را فراهم ساخته و الگویی درخشان و موفق ازب وحدت فرماندهی و عملیاتی و سازمان رزم مشترک ارتش قهرمان و سپاه پیروز را در تاریخ دفاع مقدس ارائه دهند. مروری داریم بر چگونگی و مقدمات و مراحل این عملیات

زمینه طراحی عملیات

رزمندگان اسلام درصدد بودند تا با پیشروی در محور غرب و آزادسازی ارتفاعات مهم و محوری منطقه گیلانغرب، ابتکار عمل را در این محور در دست گرفته و با انهدام قوای دشمن بعثی، هدف آزادسازی قصرشیرین و نفت شهر و نزدیکی به شهر اشغال شده قصرشیرین در ۲ محور عمده سرپل ذهاب و گیلانغرب را تحقق بخشند. همچنین پیروزی در جبهه غرب به‌عنوان مقدمه و زمینه‌ای برای آمادگی آفندی و تهاجمی پرقدرت‌تر و متمرکزتر در محور جنوب در‌نظر گرفته و طرحریزی شد.

منطقه راهبردی عملیات

رشته ارتفاعات «شیاکوه» و «چرمیان» به موازات یکدیگر در جنوب غرب محور «گیلانغرب – قصرشیرین» واقع شده‌اند و از سمت جنوب‌شرقی به طرف شمال غرب امتداد یافته‌اند. این ارتفاعات توسط دشت شکمیان از یکدیگر جدا شده‌اند. جنس زمین سنگلاخی و شیب تند دامنه‌های ارتفاعات شیاکوه مانع هرگونه حرکت خودرویی می‌شود. ارتفاعات یاد شده از چند قله بهم پیوسته تشکیل شده‌اند که مهمترین آنها قله‌های «بزنعلی، فریدون کشیا، چقاعلی، انار، تلوار، چل کسان» و … هستند. ارتفاعات شیاکوه میدان دید و تیررس خوبی بر «دشت خان لیلی»، «چقا حمام» و «دره شکمیان» دارند. ارتفاعات چرمیان هم معبر «گیلانغرب- قاسم‌آباد» را از سمت غرب تحت نظارت دارد.

اهداف عملیات

۱ – تصرف و تأمین ارتفاعات شیاکوه، چرمیان و تنگ قاسم‌آباد.
۲- درگیر کردن نیروهای متجاوز بعث عراق در مناطق عملیاتی غرب کشور به منظور سهولت در اجرای عملیات رزمندگان اسلام در مناطق عملیاتی جنوب.
۳- فراهم آوردن شرایط لازم برای تسهیل اجرای عملیاتهای آفندی نیروهای خودی در منطقه گیلانغرب.
۴ – وارد آوردن خسارات و تلفات به متجاوزان بعث عراق.

شرح عملیات
عملیات روز بیستم آذر 60 با رمز مبارک یا مهدی (عج) شروع شد که با تسلط کافی دشمن بر منطقه گیلانغرب از پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کرد ولی در محور سرپل ذهاب، قوای جمهوری اسلامی با وجود نداشتن توفیق در فتح تنگه کورک، نقاطی از ارتفاعات برآفتاب را به تصرف خود در آورده و جاده گیلانغرب – قصرشیرین را مسدود کردند. در محور گیلانغرب، درگیری با دشمن بعثی تا روشنی روز ادامه داشت و نیروهای عمل کننده در این محور با صلابت و رزمی بی مانند موفق شدند با تقدیم تعدادی شهید و مجروح، ارتفاع شیاکوه را به تصرف خود در آورند که در روز نخست تلاش رزمندگان اسلام در همین حد باقی ماند. در این عملیات، نیروهای عراقی توانستند با بررسی اوضاع و شناسایی مواضع نیروهای ایرانی در شب دوم عملیات در محور شیاکوه پاتک کنند که با مقاومت و هوشیاری رزمندگان خنثی شد و نیروهای بعثی بدون کسب نتیجه عقب رانده شدند.

نتایج عملیات

1 – تصرف و پاکسازی ارتفاعات شیاکوه توسط رزمندگان اسلام، آزادسازی 30 کیلومتر از خاک کشورمان در دشت گیلانغرب و بازگشت ۳۰ روستای این شهرستان به آغوش کشور.
2 – کشته و زخمی شدن بیش از ۱۷۰۰ نفر از نفرات دشمن
3 – اسارت بیش از 140 نفر از متجاوزان و مزدوران بعثی
4 – خسارات شدید و مهلک به تیپ‌های ۲، ۳۶، ۴۱۲، ۴۲۵ و ۵۰۳ پیاده و «تیپ ۳۲ » نیروی مخصوص دشمن همراه با «گردان ۴ تانک» و گردانهای کماندویی

 

انتهای پیام/



منبع خبر

عملیات «مطلع الفجر»؛ پیشروی پیروزمندانه در محور «گیلانغرب» بیشتر بخوانید »

شهید «هادی محبی»؛ جان شیرین را نثار دوست باید کرد و رفت...

شهید «هادی محبی»؛ جان شیرین را نثار دوست باید کرد و رفت…


شهید «هادی محبی»؛ جان شیرین را نثار دوست باید کرد و رفت...

به گزارش نوید شاهد، بیست و یکم آذر 1378، مردم در گوشه ای از میدان امام حسین در تهران شاهد یک صحنه فجیع بودند؛ جوانی در روز ماه رمضان در حال روزه‌خواری و شرارت و مزاحمت برای نوامیس مردم بود. یک جوان با ظاهری مومن و حزب اللهی به قصد تذکر جلو رفت و با لحنی متین و ملایم، به جوانک شرور تذکر داد که ناگهان، شاهرگش با چاقوی فرد خاطی دریده شد، بر زمین افتاد… و میدان، شد معراجگاه و مقتل شهیدی که شهادت را در خاطره جبهه‌ها و گلزارهای شهدا می‌جست و ناگاه، خود شهیدی شد در راه مقدس «امر به معروف و نهی از منکر» و خود، الگو و آموزگار این طریقت جاوید گشت.

گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را…

هادی در خانواده‌ای مؤمن و مذهبی در شرق تهران و محله پیروزی چشم به جهان گشود. عشق و علاقه او به ایثارگران و شهدا از کودکی محسوس بود و انس و اشتیاق عجیبی به شهدا داشت. همین باعث شد خیلی زود در انجمن اسلامی مدرسه ثبت نام کند. پس از اخذ مدرک دیپلم حسابداری از هنرستان حمزه سید‌الشهدا (ع) در دانشگاه پیام نور در رشته مدیریت پذیرفته شد. هادی از همان ابتدا به دنبال گمشده‌ای می‌گشت،‌ تا جان بی‌تابش را آرام کند و آرامش بخشد. به همین‌علت گاهگاهی به مناطق جنوب می‌رفت تا نشانه‌ای او را به سر منزل مقصود برساند. بسیجی فعال و پای‌کاری بود و مدتی بعد فرماندهی گروهان ۱۱۸ گردان عاشورا را بر‌عهده گرفت.

شرکت در مانور بسیج را به حضور در عروسی برادرش ترجیح داد!

هادی، همه کارهایش را با قصد قربت و در نهایت اخلاص و برای رضای خدا انجام می‌داد،‌ همیشه سعی داشت اخلاق اجتماعی و آداب اسلامی را بیاموزد و آنها را به طور کامل اجرا کند. مسائل مربوط به حلال و حرام را دقیقاً انجام می‌داد، قبل از صحبت در جمع اجازه می‌گرفت، دنیا و تعلقات و دلبستگیهای مادی و دنیایی را به حال خود رها کرده بود. تنها جایی که از آن آرامش می‌گرفت،‌ پایگاه بسیج بود. اینقدر به بسیج انس داشت که حتی به‌دلیل شرکت در مانور بسیج در مراسم عروسی برادرش شرکت نکرد! سیرت زیبا و مهربانی بی‌حدش باعث شده بود،‌ که همه اعضای خانواده و دوستانش او را الگوی خود بدانند. مدام در مورد ضرورت و اهمیت حجاب تذکر می‌داد. اغلب برای خانواده در روزهای مخصوص مانند روز پدر یا مادر، کتب مذهبی هدیه می‌داد.
هادی دوست داشت سرباز صاحب‌الزمان (عج) شود، و اولین قدم را خود، برداشت؛ آمر به معروف و نهی از منکر در ماه مبارک رمضان با نثار جانش…

روزی که «میدان امام حسین» تهران، مقتل خونین یک «شهید» شد…

و هادی که نفس به‌یاد شهدا می‌زد و همیشه در سفرهایش به مناطق جنگی و یادگارهای جبهه، شیفته و دلبسته آن سالهای عشق و حماسه و ایثار سبکبالان عاشق شهادت بود، تقدیرش آن بود که جبهه و مقتل و محراب شهادت و میعادگاه وصالش با دوست، میدان امام حسین تهران خودمان باشد. چه‌کسی فکرش را می‌کرد که باب شهادت، اینگونه برای اهلش باز باشد؟ روز دوم ماه رمضان بود و هادی از مسجد برگشته بود. خسته و با زبان روزه؛ ناگهان در نقطه ای از میدان دید که پسرک جوانی در‌حال تظاهر به روزه‌خواری، مزاحم نوامیس مردم شده. درنگ را جایز ندید و جلو رفت برای تذکر و امر به معروف و نهی از منکر و اجرای یک فریضه و عمل به تکلیف الهی که همیشه در برابرش احساس مسئولیت می‌کرد. دوروز بعد جلوی مغازه اش همان جوان مزاحم پیدایش شد. بقصد انتقام آمده بود. پسر، تازه دو ساعتی قبل، از بازداشتگاه آزاد شده بود، حال عادی نداشت،‌ هادی وارد مغازه شد، پسر نعره کشید:«بیا بیرون» هادی آرام به خیابان رفت تا بلکه با صحبت او را آرام کند. در همین لحظه چاقویی به دستش خورد، خون لباسش را سرخ کرد. پسر چاقو را به گلوی هادی چسباند. شاهرگش را به دمی از هم درید و خون همه جا را پوشاند و پیکر خونین سرباز امام زمان (عج) و «آمر معروف و ناهی منکر» بر زمین افتاده بود…

سلوک اخلاقی شهیدی که الگوی هر «بسیجی» و «آمر به معروف» شد

شهید هادی محبی در رفتار خود بعنوان ضابط امر به معروف و در سلوک عملی خود بعنوان یک بسیجی فعال، همواره بر اساس مدارا و مهرورزی با مردم و از موضع بزرگواری و عیب‌پوشی و اصلاح رفتارهای خطا برخورد می‌کرد. بسیاری از او حکایتها دارند که تا چه حد نرمخویی و زبان و لحن و برخوردی متین، منطقی و ملاطفت‌آمیز داشت و هدف را نه تخریب شخصیت و کرامت انسانی فرد خطاکار، که اصلاح و احیای فضیلت اخلاقی در او می‌دانست. او به نقد تندخویانه و کینه‌جویانه باور نداشت و آن را مفید نمی‌شمرد. معتقد بود رفتار باید سازنده باشد و احیا کننده انسانیت شخص، نه خدشه زننده بر حیثیت و آبروی او. برای همین همیشه بزرگوارانه با منتهای مهر و عطوفت و منش اخلاقمدارانه با ناهنجاریها مواجهه داشت و این او را شایسته یک الگوی حقیقی برای همه بسیجیان و آمران معروف کرده است.

ما آن شقایقیم….

حکایت یکی از شاهدان هم شنیدنی است از عشق او به شهادت: «وارد اتاق شدم، عكسی توجهم را جلب كرد، در ميان صحبت‌های بابا ابراهیم پدر شهید، از جريان عكس پرسيدم. هادی در ميان فضای زيبايی از لاله‌های وحشی در حالت خوابيده عكس انداخته بود. وقتی از مكان و زمان آن سؤال كردم، گفت:«هادی در بازديد مناطق جنگی در مرز خسروی به دوستانش گفته در حال خوابيده از او عكس بگيرند و فكر كنند او شهيد شده است، او حتی به آنان گفته بود، اين عكس را پس از شهادتم در قبرم كنار پيكرم بگذاريد…»

«آقا ابراهیم»، صورت قاتل را بوسید و گفت: بخشیدم!…

دادگاه حکم را صادر کرده بود: قصاص برای قتل عمد… پسرک را به میدان امام حسین (ع) و محل انجام جرم بردند.‌ حکم قرائت شد. پدر هادی در ماشین نشسته بود. موج جمعیت در انتظار اجرای حکم بودند. ناگهان مرد از ماشین خارج شد،‌ مقابل مأموران ایستاد و فریاد زد:«بخشیدم،‌ بخشیدم…» نوای شادی در میان مردم پیچید. اشک از چشمان پسرک جاری شد. ماه رمضان بود؛ ماه کرامت امیر‌المؤمنین (ع) فاتح خیبر و مولای جوانمردان و فتوت‌پیشگان،‌ باید می‌بخشید، او شیعه و شاگرد مکتب علی (ع) بود.‌ «آقا ابراهیم»، چند روز قبل به احترام شب‌های قدر، اجرای حکم را به تعویق انداخته بود. اما این بار صورت پسر نوجوان را بوسید و او را به خدا سپرد.



منبع خبر

شهید «هادی محبی»؛ جان شیرین را نثار دوست باید کرد و رفت… بیشتر بخوانید »

یادبود خلبان شهید منوچهر پیرداده در خرم‌آباد برگزار می‌شود

یادبود خلبان شهید منوچهر پیرداده در خرم‌آباد برگزار می‌شود


به گزارش مجاهدت از  دفاع‌پرس از لرستان، مراسم یادبود سردار رشید اسلام سرتیپ خلبان شهید منوچهر پیرداده‌بیرانوند فردا، ۱۹ آذرماه در مسجد بعثت خرم‌آباد برگزار می‌شود.

این مراسم یادبود ساعت ۱۵ تا ۱۷ با حضور اقشار مختلف مردم و مسئولان و خانواده شهید پیرداده بیرانوند در مسجد بعثت خرم‌آباد واقع در شیرخوارگاه این شهر برگزار خواهد شد.

یادآور می‌شود، چهارشنبه، ۱۴ آذرماه در حادثه‌ا‌ی تلخ یک فروند هواپیمای آموزشی متعلق به وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح، در حین پرواز آزمایشی پس از بازآماد، در منطقه فیروزآباد استان فارس دچار سانحه شد و با ارتفاعات برخورد کرد.

این سانحه منجر به شهادت دو خلبان پرافتخار کشور، حمیدرضا رنجبر و منوچهر پیرداده از طایفه پیرداده‌بیرانوند از فرزندان دیار لرستان شد.
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

یادبود خلبان شهید منوچهر پیرداده در خرم‌آباد برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

فرمانده نیروی هوایی ارتش شهادت دو تن از خلبانان وزارت دفاع را تسلیت گفت

پیام فرمانده نیروی هوایی ارتش در پی شهادت دو تن از خلبانان وزارت دفاع


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر سرتیپ خلبان «حمید واحدی» فرمانده نیروی هوایی ارتش در پیامی، شهادت دو تن از خلبانان وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح را تبریک و تسلیت گفت.

متن این پیام به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

«مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا»

فرزندان رشید ملت که از بدو استخدام در نیرو‌های مسلح، راه دفاع از این مرز و بوم برمی‌گزینند، به قول لسان‌الغیب، تصمیم غیرتمندانه خود برای برخاستن از حجاب تن را گرفته‌اند و برای رستن از تنگنای قفس تن در ورطه تردید نمی‌مانند.

بی‌تردید در آشفته‌بازاری که به ددمنشی دشمن در جنگ ترکیبی و شناختی، تشخیص سره از ناسره و مرد از نامرد دشوار است، سنگ محک مجاهدت و شهادت، عیار سنجش جوانمردان و دل‍سپردگان به سربلندی و آینده امیدبخش سرزمین مادری ماست؛ سنجشی که در آن، خلبانان رشید واصل خورشیدمان، سرتیپ دوم خلبان حمیدرضا رنجبر و سرتیپ دوم خلبان منوچهر پیرزاده، در مسیر اعتلای نام ایران و اقتدار خوداتکای وطن، از آن با اصالت شهادت شناخته شدند و در شب شهادت اولین مدافع حریم ولایت، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پژواک نامشان در اعلی‌علیین از زبان ملائک شنیده شد که با ندای «اُدخُلُوها بِه سَلامٍ آمُنین» به پیشواز ایشان آمده بودند.

اینجانب با گرامیداشت عمری مجاهدت بی چشم‍داشت و تلاش گمنام خلبانان رشید عرصه خودکفایی دفاعی، به خانواده‌های معزز ایشان، همکاران متعهدشان در صنایع هوایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح و خلبانان شجاع و تیزپرواز ایران اسلامی تبریک و تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال صبر و اجر بازماندگان و علو درجات برادران شهیدمان را مسئلت می‌نمایم.

فرمانده نیروی هوایی ارتش
سرتیپ خلبان حمید واحدی

انتهای پیام/ 271

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیام فرمانده نیروی هوایی ارتش در پی شهادت دو تن از خلبانان وزارت دفاع بیشتر بخوانید »

فیلم/ اجرای سان نظامی به مناسبت ورود پیکر شهید گمنام به شهرستان دهلران

فیلم/ اجرای سان نظامی به مناسبت ورود پیکر شهید گمنام به شهرستان دهلران

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ اجرای سان نظامی به مناسبت ورود پیکر شهید گمنام به شهرستان دهلران بیشتر بخوانید »