شورای ائتلاف نیروهای انقلاب

برگزاری نشست دو روزه رؤسا و دبیران استان‌های شورای ائتلاف

پیام تسلیت شورای ائتلاف نیروهای انقلاب به مناسبت عروج شهادت گونه مجاهد سخت کوش اسماعیل احمدی



ایشان که از اعضای شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی بود در طول بیست سال پرچمداری گروه جهادی منتظران خورشید با سخت کوشی و اخلاص، خدمات ارزشمندی را در مسیر خدمت به محرومان به یادگار گذاشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق؛ شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با صدور پیامی عروج شهادت گونه اسماعیل احمدی مشاور وزیر ورزش و جوانان را تسلیت گفت:

الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ

برادر عزیز و مجاهد با اخلاص مرحوم اسماعیل احمدی پس از سال ها مجاهدت خالصانه در مسیر خدمتگزاری به مردم و محرومان در شب میلاد سرور و سالار شهیدان دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار معبود شتافت.

ایشان که از اعضای شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی بود در طول بیست سال پرچمداری گروه جهادی منتظران خورشید با سخت کوشی و اخلاص در میدان عمل، خدمات ارزشمندی را در مسیر خدمت به محرومان از خود به یادگار گذاشت.

مرحوم اسماعیل احمدی متولد ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، از فرزندان حضرت روح الله و یادگاران انقلاب شکوهمند ایران اسلامی بود که در دوران زندگی پرافتخارش، لباس عافیت طلبی را از تن به درآورده بود و زندگی عزتمندانه را در عرصه جهاد و خدمت رسانی به مردم خلاصه کرده بود.

شورای ائتلاف نیروهای انقلاب عروج شهادت گونه این مدیر خدوم را به خانواده، همکاران و دوستان داغدارش تسلیت عرض نموده و برای آن مرجوم همنشینی با شهدا و صالحان را از خداوند متعال مسئلت دارد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیام تسلیت شورای ائتلاف نیروهای انقلاب به مناسبت عروج شهادت گونه مجاهد سخت کوش اسماعیل احمدی بیشتر بخوانید »

کتاب شعری که دکتر حدادعادل در پاییز امسال دوبار آن را خواند

کتاب شعری که دکتر حدادعادل در پاییز امسال دوبار آن را خواند



رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب گفت: در پاییز امسال، من دوبار همه دیوان حافظ را از آغاز تا انجام با درنگ بر سر تک تک ابیات خواندم و هنوز مشتاق خواندن بیشتر هستم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دکتر غلامعلی حدادعادل رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حاشیه سفر اخیر به استان فارس در اختتامیه کنگره ملی شعر «دفاع مقدس» که در شیراز برگزار شده بود، شرکت و به تبیین و تشریح جایگاه شعر در جامعه و تاثیر انقلاب اسلامی بر اعتلای ادبیات فارسی پرداخت.

متن کامل سخنان دکتر حدادعادل جهت اطلاع فرهیختگان جریان انقلابی به همراه صوت سخنرانی ایشان در این خبر منتشر می‌شود.

بسم الله الرحمن الرحیم

به جمع ارجمند حاضر سلام عرض میکنم، و به همه کسانیکه در سراسر کشور این برنامه را میبینند و میشنوند، سپاس گذار دوستانی هستم که در بنیاد حفظ ارزش های دفاع مقدس و شعر دفاع مقدس و مقاومت، فرصت در اختتامیه این جشنواره را، بیست و چهارمین جشنواره را به بنده ارزانی داشتند. تبریک میگویم اعیاد ماه رجب و به ویژه ولادت امیر مومنان علی (ع) که در پیش است و همینطور دهه مبارک فجر و پیروز انقلاب اسلامی را که در آستانه آن قرار داریم. ادای احترام میکنم به پیشگاه حضرت احمد ابن موسی (ع) و درود میفرستم به روح شهدای واقعه تروریستی اخیر شهدای شاهچراغ. در جوار آرامگاه حافظ و سعدی هستیم و انتخاب شیراز به عنوان مرکز ثابت برگزاری این جشنواره در چهار نوبت اخیر،‌ انتخابی شایسته است که شیراز به خصوصیات فراوانی نام بردار است، به ویژه به شعر و ادب.

بنده از این فرصت استفاده میکنم،‌ هم به جوانان با استعداد شیراز و استان فارس و به همه فارسی دوستان و ادب دوستان کشور عرض میکنم، همه ما باید شکرگزار نعمت وجود حافظ و سعدی باشیم. در باب حافظ و سعدی سخن بسیار میتوان گفت و من بر سر آن نیستم که درباره این دو شاعر بزرگ، بحث مفصلی کنم. در میان سخنانی که از بزرگان ادب فارسی، از استادان معاصر درباره حافظ و سعدی شنیده ام، یکی این است که گفته اند اگر خدای نخواسته، روزی همه آثار ادبی نو و کهن ما،‌ همه آثار زبان فارسی محو و نابود شود و از دسترس ما خارج شود و فقط آثار حافظ و سعدی باقی بماند، دوباره میتوان کاخ بلند زبان و ادبیات فارسی را با آنچه از سعدی و حافظ به جامانده است، بنا کرد، این را عرض کردم که بدانید چه گوهری در خاک شیراز نهفته است. بنده بدون اغراق، بیش از ۷۰ سال است که خواننده شعر حافظ هستم، این را برای آگاهی جوان ها عرض میکنم، در همین پاییز امسال، من دوبار همه دیوان حافظ را از آغاز تا انجام با درنگ بر سر تک تک ابیات خواندم و هنوز مشتاق خواندن بیشتر هستم، این را از جهت اینکه نمک خورده ام و حق نمک به جا آورده باشم،‌ در کنار آرامگاه حافظ عرض میکنم و همنیطور سعدی.

در حضور شاعران ارجمندی که در مجلس حضور دارند و یک نمونه بالا و فاخر شعر معارصر را از زبان برادر ارجمندم، جناب آقای دکتر قزوه شنیدید که روح را جلا میدهد، این سخن فاخر خوش لفظ و خوش مضمون ایشان. بنده اشاره میکنم به اینکه هر انقلاب راستین، سبب تحول و دگرگونی بر زبان و ادب خواهد شد، زبان یک امر اجتماعی است، با تحولات اجتماعی،‌ تحول میپذیرد، انقلاب یک تحول اجتماعی عظیم است، اصیل است،‌ طبیعی است که هر انقلابی در پی خود یک تحول زبانی و ادبی در پی داشته باشد، فرق است بین انقلاب و کودتا، کودتا ها معمولا باعث رفتن اشخاصی و آمدن اشخاص دیگر میشوند، در کودتا ها افراد عوض میشوند،‌ جامعه سر جای خودش است،‌ مردم شب خوابیده اند، صبح بیدار میشوند و میبینند که عمری رفته است و زیدی آمده است.

این باعث تحول در ادبیات نمیشود، بعضی اوقات کودتاها حداکثر به تغییر رژیم سیاسی و نظامی سیاسی منجر میشود، اما خبری از تحول اجتماعی نیست،‌ اما انقلاب ها از متن جامعه میجوشد و به تحول سیاسی می انجامد، انقلاب ما چنین انقلابی بود و قطعا انتظار این بود که به تحولی در زبان و ادبیات منجر شود که چنین نیز شد. اگر کسی سال اول پیروزی انقلاب چنین وعده ای میداد و پیش بینی آن را میکرد، شاید بسیاری از کسان باور نمیکردند، اما امروز که ۴۴ سال از انقلاب را پشت سر گذاشته ایم، میتوانیم به کارنامه درخشان ادبیات انقلاب نظر کنیم و آن را برهانی بر صحت این سخن بدانیم، انقلاب مشروطه باعث تحول در زبان و ادبیات شد، مشروطه دو آرمان را تعقیب میکرد، یکی آرمان تجدد از طریق روشنفکران و دیگری آرمان عدالت از طریق توده مردم. مردم مجلس شورا را که دستاورد مشروطه بود عدالت خانه مینامیدند،‌ توده های مردم، وارد انقلاب مشروطه شدند، بیشتر به امید عدالت که یک مفهوم اسلامی و انسانی بود. روشنفکران از طریق مشروطه تجدد را جستجو میکردند، بعد از پیروز انقلاب مشروطه رگه تجدد خواهی بر رگه عدالت خواهی غلبه کرد، درجایی گفته ام که مشروطه روحانیت القدوس و علمانیت البقاع بود، یعنی مراجع دینی توده های مردم را دعوت کردند و با حضور آنها مشروطه با پیروزی رسید و بعد به دست سکولارها افتاد، به دست کسانیکه از حکومت و حاکمیت دینی فرار میکردند.

اما مشروطه با همه این احوال، مفاهیم تجدد را وارد زبان و ادبیات کرد که یکی از آنها، مفهوم وطن بود که ببینید در شعر مشروطه چقدر رواج دارد. اما کودتای سوم اسفند رضا خان تحولی در زبان و ادبیات ایجاد نکرد، یعنی زبانی که قبل بود،‌ بعد هم بود، چرا؟ چون یک کودتا بود،‌ انقلاب اسلامی ادبیات نوینی بوجود آورد، تحول اساسی ایجاد کرد،‌ هم تحول در زبان و هم تحول در ادبیات، تحول در واژگان ایجاد شد،‌ شما ببینید واژگانی که در این ۴۴ سال بر زبان ها و قلم ها جاری شده است، واژگانی نبوده است که قبلا رواج داشته باشد، بله در کتاب های لغت بوده است و گاهی ادبای بزرگ هم ممکن بود در نوشته هایشان به کار ببرند اما زبان مردم نبود، خود واژه انقلاب،‌ مستضعف، مستکبر،‌ جهاد،‌ شهادت، شهید،‌ جانباز،‌ آزاده،‌ ایثارگر، حماسه، مقاومت، فهرست بالابلندی داریم از واژگانی که اینها به برکت انقلاب مردمی شده است و خیلی عادی و طبیعی شده است.

این تحول در ادبیات، هم در شعر بوده است و هم در نثر، در نثر داستان های کوتاه، بلند، چندین هزار کتاب که امروز در فضای اسلامی و انقلابی با مضامین معنوی، مضامین ملی و حماسی در دامن انقلاب پدید آمده است،‌ اینها تحولی است که انقلاب در ادبیات بوجود آورده است. خاطره گویی و خاطره نویسی یک گونه برجسته ای در ادبیات ما شده است، ما چند هزار کتاب داریم در حوزه دفاع مقدس و انقلاب از نظر ادبی، در شعر هم تحول بیشتر از نثر بوده است، من اجمالا اشاره میکنم،‌ یکی از تاثیرات انقلاب در شعر فارسی، تقید و التزام بیشتر به وزن و بحور عروضی است که اگر کسی با شعر قبل از انقلاب آشنا باشد و مجلات روشنفکری قبل از انقلاب را خوانده باشد، میبیند که شعر انقلاب التزام بسیار بیشتری به موسیقی شعر و به شعر موزون و شعر کهن از لحاظ قالب و وزن دارند،‌ اما شعر انقلاب در عین تقید به وزن و قافیه و بحور عروضی، از نظر زبان پیراسته تر و پالایش یافته تر شده است، یعنی زبان شعر انقلاب،‌ زبان شسته،‌ رفته و فاخر و استوار و سالم شده است،‌ نمونه اش را در شعر اقای قزوه، همین امروز در آن قصیده فاخری که خواندند مشاهده کردید، این یک نمونه از زبان شعر انقلاب است،‌ غیر از این تحول زبانی و مهم تر از آن، تعالی است که در مضامین شعر انقلاب پدید آمده است، شعر انقلاب مضمونی معنوی الهی و مردمی و ملی پیدا کرده است،‌ انقلاب، شعر سخیف پلید را نمیپذیرد و نمیپسندد.

امروز با گذشت ۴۴ سال از انقلاب،‌ دشمنی دشمنان،‌ فزونی یافته است،‌ دیده اید و میبینیم و استفاده هرچه بیشتر از هنر و ادبیات، ضرورت بیشتر یافته است، ادبیات عبارت است هنری شدن زبان، وقتی زبان هنری میشود و در جامه هنر عرضه میشود،‌ به آن میگویند ادبیات، ما باید از هنر در حوزه زبان برای دفاع از ارزش های انقلاب و دفاع مقدس و مقاومت استفاده کنیم و این را بگویم که استفاده از شعر فاخر، در دفاع از انقلاب گامی موثر در مسیر جهاد تبیین است،‌ با شعر است که میتوان به نحوه دلنشین، تببین کرد حقایق انقلاب را، برانگیخت جوانان را،‌ شعر فارسی همیشه انگیزاننده بوده است، همیشه انگیزه ایجاد میکرد.

اهل ادب در مجلس حضور دارند، رودکی پدر شعر فارسی، آن شعر بوی جوی مولیان آید همی را برای چه سرود؟ امیر سامانی بخارا را ترک کرده بود و به جای دیگری دل بسته بود و از آنجا دل نمیکند و امیران دستگاه او همه مستاصل و آواره از خانه و کاشانه ناچار بودند به میل پادشاه سامانی، دور از بخارا زندگی کنند، نه یک هفته یا دو هفته، بلکه چند سال، هرچه وسیله بر می انگیختند، موثر نمی افتاد، تا به سراغ رودکی رفتند و از سلاح شعر برای حرکت امیر سامانی استفاده کردند،‌ رودکی این شعر ساده و زیبا را ۱۱۰۰ سال پیش سرود، بوی جوی مولیان آید همی، بوی یار مهربان آید همی، میر ماه است و بخارا آسمان، ماه سوی آسمان آید همی، میر سرو است و بخارا بوستان، سرو سوی بوستان آید همی.

نوشته اند که وقتی امیر سامانی این شعر رودکی را شنید آنچنان به وجد و به حرکت آمد که موزه در پای نکرده یعنی کفش نپوشیده، سوار بر مرکب شد و دیگران از پی او شتابان که کفش به او برسانند که به پا کند. این تاثیر شعر است و با این تاثیر خیلی کارها میتوان کرد. امروز جهاد تبیین پادزهر توطئه تحریف است و شعر ابزار مناسبی برای جهاد تبیین‌.

عرضم را تمام کنم، دوست گرامی ام، جناب آقای دکتر اکرامی فرمودند که شعری بخوانم، دهه فجر در پیش است، سزاوار تر از همه، یاد امام است، امام بزرگوار که ما انقلاب را از تقوا و توکل و شجاعت او داریم. غزلی میخوانم به نام پرچم آزادگی و یک قطعه کوتاه نیز در وصف دماوند میخوانم که به ایران قوی اشاره دارد.

پرچم آزادگی

در سکوت سرد شب، فریاد مردی شد بلند

خیزش خشم خروش اهل دردی شد بلند

خواب شب آشفته شد از تندر طوفنده ای

آذرخشی آتش گردون نبردی شد بلند

گردبادی شد نمایان در دل هامون ز دور

شهسواری تاخت در صحرا و گردی شد بلند

پیشتر آرامش مهتاب در مرداب بود

ناگهان موج خروشان نبردی شد بلند

کرد گلگون سرخی خون چهره های زرد را

شعله های آتشین سرخ و زردی شد بلند

نغمه آزادی از هر گوشه ای آمد به گوش

آتش از خاکستر خاموش و سردی شد بلند

باردیگر کاوه آهنگری از ره رسید

پرچم آزادگی با دست مردی شد بلند/

نثار روح امام صلواتی ختم کنید. قطعه دماوند را هم خدمتتان عرض کنم و رفع زحمت کنم.

دماوند سربلند

ای کوه پرشکوه دماوند سربلند

ای سرو راست قامت سنگین و استوار

برج نگهبانی این مرز مرد خیز

ایران پر صلابت، ایران ماندگار

بام بلند ایران، نامت بلند باد

ای مانده از گذشته اعصار یادگار

ای کوه ایستاده، ما ایستاده ایم

مردان کار شیر شکاران کارزار

فردا که نسل های دگر بر تو بگذرند

زنهار استواری مارا به یاد دار

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کتاب شعری که دکتر حدادعادل در پاییز امسال دوبار آن را خواند بیشتر بخوانید »

وحدت جریان‌های انقلابی یک وظیفه است/ مرحوم حبیبی دارای روحیه وحدت‌آفرین بود

وحدت جریان‌های انقلابی یک وظیفه است/ مرحوم حبیبی دارای روحیه وحدت‌آفرین بود



رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، گفت: در روزگاری که همه دشمنان اسلام وحدت پیدا کردند و علیه انقلاب اسلامی فعالیت می‌کنند، دوستان انقلاب وظیفه‌شان هست که با یکدیگر وحدت کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در چهارمین سالگرد مرحوم محمدنبی حبیبی دبیرکل پیشین حزب مؤتلفه اسلامی، غلامعلی حدادعادل رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در ابتدای مراسم ضمن گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم حبیبی، از روحیه انقلابی و ساده‌زیستی و ثابت قدم بودن مرحوم حبیبی در طول سال‌های پس از انقلاب سخن گفت.

حدادعادل خاطرنشان کرد: متأسفانه در این چند سال و روزهای کرونایی نشد مراسمی در خور، برای مرحوم حبیبی برگزار شود، اما امسال و در چهارمین سالگرد فوت ایشان، تشکر می‌کنم که این دوستان این مراسم را برگزار کردند.

وی در ادامه گفت: مرحوم حبیبی چهارده سال مستمر دبیرکلی حزب مؤتلفه را بر عهده داشت و در تمام این سال‌ها در راستای وحدت جریان انقلاب فعالیت می‌کرد.

حدادعادل با اشاره به خاطرات خود و مرحوم حبیبی، گفت: بنده با ایشان همکار نبودم، اما از ابتدای انقلاب آقای حبیبی را یک فرد انقلابی و مؤمن و جدی در کار می‌شناختم، از سال ۵۸ که ایشان معاون سیاسی استانداری شدند و تا آخر عمرشان ایشان در هر سنگری که بود به دنبال حل مشکلات و قدم برداشتن برای نظام بود.

وی اضافه کرد: در چند سال اخیر هم یعنی از سال ۹۵ که ما تصمیم گرفتیم یک مجمعی به نام جمنا درست کنیم، با آقای حبیبی ارتباط بیشتری پیدا کردیم، آقای حبیبی در شورای مرکزی جمنا حضور پیدا کردند و همیشه در تمام جلسات ثابت قدم بودند.

رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در ادامه گفت: آقای حبیبی از دوران دانشجویی فعال انقلابی بود، در رشته جامعه‌شناسی تحصیل می‌کرد و این رشته هم به صورت خاص تعلق به تفکرات غربی داشت و در آن زمان نیروهای مذهبی سراغ این رشته‌ها نمی‌رفتند، در حالی که خطر از ناحیه این افکار بود و این خیلی مهم بود که آقای حبیبی به سراغ دیگر رشته‌ها نرفته بود و این جهان‌بینی را داشت که وارد این رشته شده و فعالیت کند.

وی افزود: مرحوم حبیبی تسلطی بر افکار مارکسیست‌ها داشت و مبارزه با مارکسیسم و کمونیسم را جزو وظایف خود می‌دانست و جوانان را در آن زمان از رفتن به سمت تفکرات التقاطی منافقین نجات می‌داد.

حدادعادل خاطرنشان کرد: شما ببینید مسئولی که در سطوح بالا، مسئولیت‌های اجرایی داشته، استاندار چندین استان کشور و شهردار تهران از سال‌های ۶۲ تا ۶۶ بوده و کوله‌باری عظیم از انواع مسئولیت‌ها برعهده داشته، می‌توان گفت که در تمام چهل سال مسئولیتش یک لکه سیاه در کارنامه مرحوم حبیبی دیده نشد و همه احزاب گواهی می‌دهند که ایشان حتی کوچکترین حاشیه نداشته و بدون منفعت‌طلبی به دنبال خدمت بوده است.

وی با تأکید بر روحیه وحدت‌آفرین مرحوم حبیبی، گفت: در تمام سال‌های فعالیت سیاسی ایشان، هیچ صحبتی که مخل وحدت باشد از ایشان نشنیدم و ندیدم و ما واقعا فقدان آقای حبیبی را به عنوان یک نیروی مؤثر، کاردان و وحدت‌بخش و خردمند و باتقوا این روزها به وضوح حس می‌کنیم.

حداد عادل در پایان خاطرنشان کرد: در روزگاری که همه دشمنان اسلام وحدت پیدا کردند و علیه انقلاب اسلامی فعالیت می‌کنند، دوستان انقلاب که دیگر وظیفه‌شان هست که با یکدیگر وحدت کنند و ما اگر با هم باشیم به لطف الهی پیروز خواهیم شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وحدت جریان‌های انقلابی یک وظیفه است/ مرحوم حبیبی دارای روحیه وحدت‌آفرین بود بیشتر بخوانید »

شهید سلیمانی و منافع ملی

شهید سلیمانی و منافع ملی



شهید سلیمانی به عنواه مرد عرصه های دشوار، ۴۰سال عمر خود را صرف منافع ملی و مصالح عمومی کشور کرد و تنها خط قرمز او ولایت فقیه، امنیت ملی، منافع ملی و مصالح عمومی بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از کمیته رسانه و ارتباطات شورای ائتلاف نیروهای انقلاب،  کارویژه‌ی اصلی سیاست‌خارجی تأمین منافع ملی است. منافع ملی، یعنی «امنیت، قدرت، بازدارندگی، مقابله با تهدیدات و ایجاد توازن». هرکدام از این چهار مقوله که استحکام بیشتری به نظام سیاسی بدهد و برای آن امنیت ایجاد ‌کند و در مقابل تهدیدات به آن قدرت دهد، جزء منافع ملی است. امّا اینکه چه دستگاه‌ها و نهادهایی با کدام سبک مدیریتی، منافع ملی را تأمین می‌کنند و بر آن تأثیرمی گذارند یک مساله اساسی است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی حداقل چهار حوزه‌ی ساختاری شامل: حوزه‌ی دیپلماسی؛ حوزه‌های اطلاعاتی و امنیتی؛ حوزه‌های راهبردی؛ حوزه‌های فرهنگی(هنجاری، ارتباطی ورسانه‌ای) وحوزه‌های اقتصادی درتامین منافع ملی دخیل هستند. بنابراین سیاست‌خارجی و منافع ملی صرفاً به وزارت امورخارجه ارتباط ندارد. بلکه ساحت سیاست‌خارجی ترکیبی است و هدف، منافع ملی است.

در ایران در همه‌ی ادوارتاریخی، حداکثر کاری وزیر امورخارجه انجام می داده، قراردادن تسهیلات لازم در اختیار نهادهای راهبردی بوده است؛ تا نهادهای راهبردی در روند «امنیت‌سازی، قدرت‌سازی، ائتلاف‌سازی و مبارزه با تهدید موفق عمل کنند. دیپلماسی فعال در همه‌ی کشورها آرزو و امید و ابزاری برای قدرت‌سازی و استحکام‌بخشی نظام سیاسی است.  انقلاب اسلامی، جهت‌گیری سیاست‌خارجی‌ کشوررا تغییر داد. به این مفهوم که ایران از مدار سازش به  مدار مقاومت تغییرجهت داد. در واقع یک نوع تغییر گفتمانی و رفتاری اتفاق افتاد و جهت‌گیری‌ و کنش های نظام سیاسی درداخل  و بالتبع  در محیط منطقه‌ای را هم تحت تأثیر قرار داد. سیاست بعد ازانقلاب برمحور سه کلید واژه معنویت، عدالت و عقلانیت بنیاد نهاد شده که در کنش خارجی با سه کلید واژه عزت، مصلحت و حکمت درآمیخت تا با تکیه به رویکرد عملگرایانه واقع بینانه، منافع ملی در عرصه بین الملل را در فضای رفاقت و حتی خصومت رقم بزند. درچنین شرایطی است که راهبرد مقاومت فعال متکی به عملگرایانه معطوف به منافع ملی، بهترین فضا را برای هویت‌سازی جدید درحوزه بین الملل ایجاد کرد. درچنین فضایی نیروی قدس با راهبری سردار سلیمانی، عنصرشاخص مقاومت در برابر دیپلماسی منفعلانه در غرب آسیا می شود و یک نهاد ظاهراً نظامی تبدیل به پیشران دیپلماسی فعال «مقاومت پایه» در راستای تامین منافع ملی می شود.

با رویکرد تبارشناسی نیروی قدس و مدیریت مقاومتی آن درمی یابیم که تفکر نهضت‌های آزادی‌بخش نیرو وسبک مدیریتی هیبریدی آن  ریشه‌ درتاریخ اسلام وایران زمین دارد که خاستگاه آن فرهنگ استقلال طلبی و بیگانه ستیزی و نگاه تفکری ژئوپلتیکی دارد. تفکری ژئوپلتیکی که همواره ایران را  از تهدید ژئوپلتیک صیانت کرده است. سردار شهید قاسم سلیمانی در بستر نیروی قدس توانست این تفکر عمگرایانه عدالت طلبانه را در منطقه و جهان بشناسد و مدل جدیدی از مدیریت نبرد ژئوپلتیک منطبق با منافع ملی را به تصویر بکشد. ایشان توانستند ظرفیت های بالقوه موجود در جغرافیای منطقه را به مرحله بالفعل برساند؛ و یک نظام منطبق با گفتمان مقاومت ملی و منطقه ای به ظرفیت های موجود بدهد و آنها را از وضعیت پراکندگی و جدایی خارج کند و تبدیل به نیروی قدرتمندی کند که دراختیار منافع ایران و اسلام قرار گیرد و توازن قدرت و توازن تهدید را در سطح عالی میان ایران با بازیگران رقیب و مزاحم ایجاد کند. به تعبیر مؤسسه‌ای آمریکایی «سی. اس. آی. اس» یک  شبکه‌ی تهدیدات نیابتی راهبردی درمقابل جبهه ضد مقاومت شکل دهد که این شبکه های قدرت، نشانه‌ی موفقیت قدرت ایران در تضمین  امنیت ملی آن است.

ازجمله اقدامات و عملکردهای که فرماندهی جریان مقاومت که تامین کننده و تضمین کننده منافع ملی در کوتاه مدت و بلند مدت بوده و خواهد بود می توان به موارد زیر اشاره داشت:

  1.         ایجاد یک شبکه قدرت نیابتی با تکیه بر ظرفیت بالفعل که درتولید قدرت، اقتدار، اعتبارسیاسی و نظامی و ائتلاف‌سازی منطقه ای درچارچوب گفتمان مقاومت که تضمین کننده و تامین کننده منافع راهبردی ایران درحال و آینده خواهد بود، نقش اساسی داشت.
  2.         ترمیم و تکمیل دیپلماسی کشور با احیا و باز تولیدقدرت میدانی و ترکیب دیپلماسی با ظرفیت های میدانی و هم افزا کردن دیپلماسی با میدان در تعقیب منافع ملی.  نیروی قدس پیشران و پیش برنده اهداف، منافع و قدرت ملی ایران؛ تاکنون موفق شده است با کمک اندیشه‌ی قدرت به  دیپلماسی کشور هویت جدید بدهد. زیرا این نیرو  توفیق پیدا کرده که همزمان هم قدرت بسازد، هم ائتلاف‌سازی کند و هم تحرک ژئوپلتیکی  را دردستورکار قراردهد.
  3.         تشکیل ارتش چند ملیتی از جمله موضع محل توجه ایران و آمریکا در نبرد راهبرد های منطقه ای بوده است. دراین نبرد تاریخی آمریکایی ها با کلی هزینه و سرمایه گذاری در ایجاد آن ناکام ماندند اما ایران در سایه درایت وتدابیر فرماندهی شهید سلیمانی موفق شد ایده ارتش چند ملیتی را محقق سازد. تشکیل این نیرو، علاوه برحفظ عقبه استراتژی ایران، توانست عمق استراتژی جمهوری اسلامی را درابعاد سیاسی، فرهنگی و نظامی تضمین کند.
  4.         شهید سلیمانی با تحمیل شکست راهبردی و تاکتیکی بر آمریکا و جبهه ضد مقاومت، نوعی بازدارندگی پایدار را برای کشور رقم بزند که کشور را از خطر یک جنگ ۱۰ ساله مصونیت بخشید.
  5.         شکستن محاصره سیاسی، رسانه ای، اقتصادی و نظامی ایران و ایجاد مسیر دور زدن تحریمها با تعریف دیپلماسی اقتصادی درکنار دیپلماسی رسمی و میدان.

نتیجه:

اگر منافع ملی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در اسلامیت نظام، جمهوریت نظام، تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، وحدت ملی، حفظ جان مردم، حفظ و ارتقای منابع حیاتی کشور، فقدان تهدید جدی از خارج نسبت به منافع ملی و حیاتی کشور، نظام و امنیت عمومی جامعه، کیان اسلام و تشیع در جهان، استقلال سیاسی، پرستیژ و افتخارات ملی و همچنین امنیت بین‌المللی تعریف کنیم، شهید سلیمانی ازجمله فرماندهان و چهره ها و مدیرانی بودند که با تکیه به ظرفیت های کاریزمای دینی و سیاسی و نظامی که داشت، توانست با درایت درتامین و تضمین منافع ملی و امنیت ملی موفق عمل کند.  

شهید سلیمانی به عنواه مرد عرصه های دشوار،  ۴۰سال عمر خود را صرف منافع ملی و مصالح عمومی کشور کرد و تنها خط قرمز او ولایت فقیه، امنیت ملی، منافع ملی و مصالح عمومی بود. به نحوی که هرجا ایران و انقلاب به هر شکلی به خطر می افتاد، این حاج قاسم بود که پای کار بود. ایشان در تامین منافع ملی و حفاظت از استقلال و حاکمیت ملی در عرصه بین‌المللی  نه اهل معامله بود و نه مسامحه، براین اساس جان خود را فدای منافع ملی و مصالح عمومی کشور و جبهه مقاومت کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید سلیمانی و منافع ملی بیشتر بخوانید »

شاهد ارتباط موثر شورای ائتلاف با مردم و نقش قوی‌تر احزاب در حاکمیت خواهیم بود

شاهد ارتباط موثر شورای ائتلاف با مردم و نقش قوی‌تر احزاب در حاکمیت خواهیم بود



معاونت احزاب و تشکل‌های سیاسی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب گفت:‌ با اجرایی شدن برنامه های معاونت احزاب شاهد ارتباط منسجم تر شورای ائتلاف با آحاد مردم و نقش موثر تر احزاب در حکمرانی خواهیم بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جلسه معاونت احزاب و تشکل‌های سیاسی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با حضور دبیران کل و نمایندگان احزاب عضو شورا برگزار شد.

عبدالحسین روح الامینی معاون احزاب و تشکلهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در جلسه با دبیران و نمایندگان احزاب سیاسی که روز یکشنبه سوم دی‌ماه برگزار شد، ضمن ارائه گزارشی از وضعیت کشور، به بررسی آخرین تحولات و مسائل روز پرداخت.

در این نشست پس از سخنان اولیه روح‌الامینی، دبیران و نمایندگان احزاب جریان انقلاب حاضر در نشست، پیشنهادات خود برای کمک بهتر به مجلس و دولت ارائه کرده و درخواست‌هایی که داشتند را مطرح نمودند.

در ادامه جلسه، کارگروه‌های تخصصی زیرمجموعه معاونت احزاب شورای ائتلاف تعیین و هرکدام از احزاب حاضر در نشست ضمن سازماندهی در هر کارگروه، نسبت به تشریح وظایف هر بخش هماهنگی بعمل آمد و در انتها مسئول هر کارگروه نیز به تایید و تصویب اعضای حاضر رسید.

در انتهای نشست، عبدالحسین روح الامینی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و معاونت احزاب و تشکل‌های سیاسی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، با اشاره به فعالیت این کارگروها مطابق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته گفت: این تصمیم و اقدام منجر به تقویت شورای ائتلاف در جهت ارتباط قوی تر و منسجم تر با آحاد مردم خواهد شد که در آینده نزدیک شاهد این نتایج خواهیم بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شاهد ارتباط موثر شورای ائتلاف با مردم و نقش قوی‌تر احزاب در حاکمیت خواهیم بود بیشتر بخوانید »