شورای امنیت سازمان ملل

مقابله مردم اسلام‌آباد با منافقین

سنگ تمام مردم اسلام‌آباد غرب در سرکوب منافقین


مقابله مردم اسلام‌آباد با منافقینبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ۲۷ تیر ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل را رسما پذیرفته بود. پذیرش قطعنامه به گمان منافقین، نشان‌دهنده انهدام سازمان رزمی و از بین رفتن پشتوانه مردمی نظام جمهوری اسلامی ایران بود. منافقین تصمیم گرفتند از این فرصت استفاده کرده و کار نظام را یکسره کنند.

سحرگاه سوم مرداد ۱۳۶۷یک ستون از منافقین به استعداد پنج هزار نفر نیرو با فرمان مسعود رجوی از مرز خسروی گذشتند و به سمت سرپل‌ذهاب پیشروی کردند. قرار بود آن‌ها در این عملیات که نامش را فروغ جاویدان گذاشته بودند، از پنج محور و طی ۳۲ ساعت و بعد از گذشتن از شهر‌های اسلام‌آباد غرب، کرمانشاه، همدان و قزوین خود را به تهران برسانند.

منافقین بر این باور بودند که این کار شدنی است. آن‌ها در قالب ۵۰ تیپ و هر تیپ ۲۵۰ نفر با لباس‌های خاکی که بازوبند سفیدی روی بازوهای‌شان بود با تجهیزاتی که از صدام گرفته بودند از تنگه پاتاق به طرف اسلام‌آباد حرکت کردند و در گام اول موفق به تسخیر این شهر شدند و در آن به کشتار فجیعی دست زدند.

جنایات منافقین در اسلام‌آباد

مردم اسلام‌آباد غرب که کُرد زبان و مرزنشین هستند، بیش‌ترین آسیب را از حمله منافقین دیدند. منافقین در اسلام‌آباد به کسی رحم نکردند و مردم را به رگبار گلوله بستند. علاوه بر مردم اسلا‌م‌آباد مردمی که در این شهر به شهادت رسیدند از مناطق کرند غرب و سرپل‌ذهاب بودند که در این منطقه پناه گرفته بودند.

یکی از تلخ‌ترین صحنه‌ها این بود که منافقین بعد از گرفتن شهر، به بیمارستان امام خمینی (ره) حمله کردند و تمام کارکنان، مجروحان نظامی و شخصی را کشتند و پیکرهای‌شان را در حیاط بیمارستان آتش زدند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از یکی از شاهدان عینی، منافقین به ۳۰ نفر از رزمندگان مجروح که به این بیمارستان آورده شده بودند، تیر خلاص زدند و یکی از مجروحان را که قصد مقاومت داشت به محوطه بیمارستان آورده روی بدنش بنزین ریختند و زنده زنده سوزاندند. همچنین به مزارع مردم رحم نکردند و خرمن‌های گندم را به آتش کشیدند.

از جنایات دیگر منافقین در اسلام‌آباد، شرط‌بندی روی زنانه حامله بود. «ایران ترابی» یکی از زنان حاضر در منطقه می‌گوید: «آن‌ها روی زن حامله شرط‌بندی می‌کردند، سپس شکم آن زن را پاره منافقین مسعود رجوی مریم رجوی اسلام آابدمی‌کردند، نوزادش را بیرون می‌آوردند تا ببینند پسر است یا دختر. آن‌ها با همسر یکی از معتمدین شهر هم همین کار را کردند. شکمش را دریدند و بچه‌اش را سر بریدند. بعد هم مادر مجروح را اعدام کردند.»

در یکی از صحنه‌ها در حوالی شهر کرمانشاه، منافقین با تانک از روی یک پیکان قرمز رنگ که یک خانواده پنج نفره سوار آن بودند رد شدند، به‌طوری که رنگ خون افراد این خانواده با رنگ خودرو یکی شده بود.

خیال خام منافقین از پیوستن مردم به آن‌ها

منافقین بر این باور بودند که هیچ نیرویی بر سر راه‌شان مقاومت نخواهد کرد، مردم هم به آن‌ها خواهند پیوست و به‌راحتی می‌توانند شهر‌ها را یکی پس از دیگری فتح کنند.

حتی رجوی در نشستی قبل از اجرای عملیات، با ترسیم وضعیتی مطلوب از حمایت‌های مردم از سازمان، حرکت ارتش آزادیبخش را مشابه گلوله برفی تصویر کرد که هرچه به سمت پایین حرکت می‌کند درشت‌تر شده و در نهایت بهمن عظیمی را به وجود می‌آورد که به وسیله آن رژیم ایران را سرنگون خواهد کرد: «نیرو‌های ما آن‌طرف مرز‌ها منتظر هستند و به محض ورود ما به ما خواهند پیوست.»

اما مردم آن‌ها را همراهی نکردند بلکه برای مقابله با ارتش رجوی و دفاع از خاک میهن به نیرو‌های رزمی پیوستند.

اهالی اسلام‌آباد غرب هم پس از ورود منافقین به شهر، از آن‌ها استقبال نکردند. در حالی که مردم هیچ اسلحه‌ای نداشتند و شهر کاملا تسخیر شده بود، منافقین با مخالفت‌های گسترده مردمی علیه خودشان روبه‌رو شدند. وقتی رزمندگان وارد شهر شدند، بخش عمده‌ای از مردم مسلح شدند و به‌ طور کاملا خودجوش ساماندهی شده و به تعقیب منافقین پرداختند. بخشی از آن‌ها هم بلدچی رزمندگان شدند.

نبرد با منافقین

خبر جنایات منافقین در اسلام‌آباد خیلی سریع به شورای عالی دفاع در تهران رسید. سپهبد شهید علی صیادشیرازی به سرعت با یک فروند فالکون عازم کرمانشاه شد و طرحی را برای به دام انداختن منافقین طراحی کرد.
صبح روز پنجم مرداد، عملیاتی که به نام «مرصاد» مشهور شد با رمز «یا علی‌بن‌ابی‌طالب (ع)» آغاز شد. در این عملیات، دو گردان از تیپ نبی‌اکرم (ص)، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلام‌آباد حمله کردند و توانستند به‌ راحتی شهر را از دست نیرو‌های منافق خارج کنند.

رزمندگان هنگام ورود به اسلام‌آباد با صحنه‌های دلخراش جنایات منافقین روبه‌رو شدند. یکی از صحنه‌ها این بود که عمامه یک طلبه را دور گردنش بسته بودند و او را از ساختمان سه طبقه‌ای در میدان مرکزی اسلام‌آباد آویخته بودند.

در ادامه نیرو‌های ضدزره و هوانیروز جمهوری اسلامی منافقین را که به صورت ستونی از جاده اسلام‌آباد به سمت کرمانشاه پیشروی می‌کردند در تنگه «چارزبَر» مورد هدف قرار دادند. آن‌ها که به ۳۴ کیلومتری کرمانشاه رسیده بودند در ساعت دو بعد از ظهرِ پنجم مرداد شکست را پذیرفته و پس از تحمل خسارات فراوان به سوی اسلام‌آباد عقب‌نشینی کردند.

پس از هجوم دوباره نیرو‌های سپاه، ارتش، بسیج و عشایر تا ساعت ۱۲ شب، بسیاری از منافقین به هلاکت رسیدند و آن‌هایی که زنده مانده بودند به طرف گردنه پاتاق فرار کردند و از آن‌جا به عراق گریختند.

منابع

۱. پورداراب، سعید، عملیات مرصاد، تهران: سوره سبز، ۱۳۹۴.
۲. مهدی‌نژاد، سارا، قطعه‌ای از آسمان، تهران: بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس، ۱۳۹۴.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

سنگ تمام مردم اسلام‌آباد غرب در سرکوب منافقین بیشتر بخوانید »

تلاش برای جلوگیری از پیروزی نهایی ایران در جنگ

تلاش برای جلوگیری از پیروزی نهایی ایران در جنگ



دفاع مقدس نمایه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پیش‌نویس قطعنامه ۵۹۸ در شرایطی تدوین شد که ایران پیروز میدان جنگ بود و از نظر نظامی دست بالا را داشت. فاو، جزایر مجنون، حلبچه، حاج عمران و بخش‌های عمده‌ای از نوار مرزی در اختیار ایران بود.

هر جنگی روزی به پایان می‌رسد، باید توجه داشت که معدودی از جنگ‌ها با نابودی نیروهای نظامی دشمن پایان یافته‌اند. معمولاً جنگ‌ها هنگامی پایان می‌یابند که ترکیبی از عوامل سیاسی، نظامی و اجتماعی باعث فرسودگی یا متلاشی شدن توان طرف یا طرفین برای ادامه جنگ شوند.

مهم‌ترین موضوع برای آغازگر جنگ و همچنین قربانی تجاوز این است که چه راهبرد و برنامه‌ای برای پایان دادن به جنگ دارند.

از زمانی که عراق جنگ با ایران را آغاز کرد، جمهوری اسلامی ایران به دنبال دفع تجاوز و پایان جنگ بود. عراق هم در پی تحمیل آتش‌بس به ایران و خاتمه دادن به جنگ با حفظ بخشی از سرزمین‌های ایران بود.

پس از فتح خرمشهر، موضوع پایان دادن به جنگ برای هردو کشور جدی‌تر شد. عراق سعی کرد با اعلام آتش‌بس، ایران را وادار کند تا به خواسته‌هایش تن دهد و معاهده ۱۹۷۵ را بی‌اعتبار بشمرد. همچنین با مذاکره، پیمان مرزی جدیدی با ایران منعقد کند.

جمهوری اسلامی هم به دنبال آن بود تا با مبنا قرار دادن معاهده الجزایر، متجاوز را مشخص و خسارات جنگ را دریافت کند. همچنین با تنبیه متجاوز، امکان حمله مجدد به ایران در آینده را منتفی سازد.»[۱]

وقتی‌که ایران به‌عنوان طرف پیروز در جنگ، تحقق خواسته‌های مشروع خود را امکان‌پذیر نمی‌دید، چاره‌ای جز ادامه جنگ و اشغال بخشی از خاک عراق و اعمال فشار به رژیم بعثی به‌منظور دست‌یابی به حقوق مسلم خود نمی‌دید و این مسئله‌ای بود که متحدین منطقه‌ای و بین‌المللی صدام و بیش از همه آمریکایی‌ها را که به‌هیچ‌عنوان برهم خوردن توازن قدرت در منطقه به نفع جمهوری اسلامی را به منفعت خود نمی‌دانستند، نگران می‌کرد.

«ویلیام کوانت مشاور امور خاورمیانه‌ای شورای امنیت ملی آمریکا، تغییر در موازنه قوا و جلوگیری از پیروزی ایران را ازجمله اهداف تلاش‌های دو قدرت بزرگ جهانی (آمریکا و شوروی) اعلام کرد. وی گفت: کاملاً واضح است که دو ابرقدرت علی‌رغم مبارزه‌ای که (با یکدیگر در قالب جنگ سرد) انجام می‌دهند، برای یک تغییرات کلی در مورد توازن قوا در این منطقه، توافق دارند و به‌عبارت‌دیگر آن‌ها نمی‌خواهند شاهد پیروزی عظیم ایران باشند.»[۲]

«قدرت‌های بزرگ پس‌ازآنکه دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵ را به‌عنوان تحول مهم ایران در صحنه نظامی جنگ ارزیابی کردند، دریافتند ایران می‌تواند پیروز جنگ باشد. پس از تصرف فاو، ارتش عراق نشان داد، توان و قدرت دفاعی سابق خود را ندارد و ایران توانائی اجرای عملیات‌های بزرگ‌تری را دارد و ممکن است، کنترل عملیاتی جنگ از دست قدرت‌های بزرگ خارج شود.

شدت گرفتن جنگ نفت‌کش‌ها در خلیج‌فارس، یک نوع نگرانی بین‌المللی در مورد تأثیر عوارض جنگ بر مسئله تأمین انرژی جهانی به وجود آورد. تشدید جنگ در دریا و اقدامات مقابله‌به‌مثل ایران، موجب شروع بحث در شورای امنیت سازمان ملل جهت ایجاد مقدماتی برای صدور قطعنامه‌ای برای پایان دادن به جنگ شد.

کار تدوین پیش‌نویس قطعنامه ۵۹۸ از پائیز سال ۱۳۶۵ آغاز شد. این پیش‌نویس در شرایطی تدوین شد که ایران پیروز میدان جنگ بود و از نظر نظامی دست بالا را داشت. فاو، جزایر مجنون، حلبچه، حاج عمران و بخش‌های عمده‌ای از نوار مرزی در اختیار ایران بود.

قدرت‌های بزرگ جهانی که تدوین‌کنندگان قطعنامه بودند، در پی آن بودند تا دل طرف پیروز جنگ را تا حدودی به دست آورند، به‌گونه‌ای که ایران این قطعنامه را بپذیرد. این قطعنامه حاصل کار ۹ ماه دیپلماسی کشورهای آمریکا، شوروی، عراق، عربستان، فرانسه، انگلیس، آلمان و چند کشور دیگر بود.

در تصویب قطعنامه ۵۹۸، با جمهوری اسلامی ایران که طرف اصلی قضیه بود، به‌هیچ‌وجه مشورتی نشد. این اقدام بیانگر نگرانی جامعه بین‌المللی نسبت به ادامه جنگ از سوی ایران بود.»[۳]

برخی از بندهای مهم این قطعنامه که در ۲۹ تیرماه سال ۱۳۶۶ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسید؛ عبارت بودند از:

«بند ۱- خواستار آن است که به‌عنوان اولین گام جهت حل‌وفصل مناقشه از راه مذاکره، ایران و عراق به آتش‌بس فوری تن داده و به‌تمامی عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه دهند و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین‌المللی بازگردانند.

بند ۳- مصرانه می‌خواهد اسیران جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، بر اساس کنوانسیون سوم ژنو مورخ ۱۲ اوت ۱۹۴۴، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.

بند ۶- از دبیر کل درخواست می‌نماید که با مشورت ایران و عراق، مسئله تفویض اختیار به یک هیئت بی‌طرف جهت تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده، در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.

بند ۷- ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاش‌های بازسازی با کمک‌های مناسب بین‌المللی پس از خاتمه درگیری، تصدیق می‌گردد و در این خصوص از دبیر کل درخواست می‌کند که یک هیئت کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین نماید.»[۴]

«این قطعنامه که برای نخستین بار در چهارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد صادر شد و اجرای آن برای هر دو کشور الزام‌آور بود، همچون قطعنامه‌های گذشته اشاره‌ای به کشور متجاوز و آغازکننده جنگ نداشت. موضوع خسارات و غرامت جنگ هم به‌روشنی در آن نیامده بود. ظاهراً بعضی امتیازات در این قطعنامه در راستای خواسته‌های جمهوری اسلامی قرار داشت، اما دو کشور عملاً به یک میزان درباره جنگ مقصر قلمداد شده بودند.

مثلاً در موضوع تأسیس صندوقی برای دریافت کمک کشورهای دیگر به‌منظور تأمین خسارات وارده، مقرر شده بود که دو کشور به یک‌میزان از کمک‌های این صندوق برخوردار باشند و از نظر حقوقی، تفاوتی بین متجاوز و قربانی تجاوز قائل نشده بودند.»[۵]

«روزنامه پاکستانی مسلم در تحلیل خود از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، اقدامات شورا را در این زمان سؤال‌برانگیز خوانده و به سکوت این شورا در برابر تجاوز عراق به ایران در سال ۱۳۵۹ اشاره می‌کند. این روزنامه می‌نویسد: چگونه شورای امنیت در بیانیه‌ای که در هنگام تجاوز عراق به ایران انتشار داد، خواستار خروج نیروهای عراقی از ایران نگردید، ولی امروز که نیروهای ایرانی مناطقی از خاک عراق را آزاد ساخته‌اند، خواستار خروج نیروهای ایرانی از عراق شده است؟ این نشریه سپس نتیجه‌گیری می‌کند که شورای امنیت سازمان ملل بی‌طرف نیست و از عراق حمایت می‌کند.»[۶]

دیپلماسی منفعلانه ایران در خصوص قطعنامه

«در هنگام تنظیم و تصویب قطعنامه ۵۹۸، دبیر کل سازمان ملل از دو کشور ایران و عراق خواست نظراتشان را درباره مفاد اولیه آن اعلام کنند.

در آن مقطع زمانی، در وزارت خارجه ایران، فضائی برای بررسی قطعنامه، اعلام نظر و فعالیت‌های دیپلماتیک وجود نداشت. ایران به‌طور فعال در مذاکرات مربوط به آن شرکت نکرد، شاید اگر ایران برخورد فعال‌تری با شورای امنیت سازمان ملل داشت، می‌توانست نقش پررنگ‌تری در تصویب قطعنامه ایفا کند و این قطعنامه را بهتر از آن چیزی که تصویب شد، به نتیجه برساند.

بنابراین پیش‌نویس قطعنامه در غیاب ایران و البته با حضور و مشارکت فعال دولت عراق و به نفع آن کشور تنظیم شد و به تصویب رسید. در اوج قدرت نظامی ایران، محتوای قطعنامه تأمین‌کننده منافع عراق بود.

پس از صدور قطعنامه، عراق آن را پذیرفت و از شورای امنیت تشکر کرد، ولی وزارت امور خارجه ایران طی بیانیه‌ای در ۳۰ تیر ۱۳۶۶، ضمن ناعادلانه خواندن قطعنامه به تناقض بندهای آن و خودداری از معرفی آغازگر جنگ اشاره کرد.

باوجوداین، ایران این قطعنامه را بهترین نوع قطعنامه‌های سازمان ملل از ابتدای جنگ تحمیلی تا آن زمان می‌دانست. اکثر بندهای این قطعنامه به‌نوعی خواسته‌های (تعدیل‌شده) ایران برای پایان دادن به جنگ بود.»[۷]

«در واقع ایران دستور کاری تردیدآمیز را بر مبنای، نه رد، نه قبول قطعنامه در پیش گرفت و از سپتامبر ۱۹۸۷(شهریور ۱۳۶۶)، برای وارد شدن به فرایند مذاکرات سیاسی خاتمه جنگ، بدون تعهد صریحی به پذیرش قطعنامه مذکور، تمایل نشان داد، اما روند مذاکرات را به نحوی مدیریت می‌کرد تا از یکسو مانع از تصویب قطعنامه تحریم گردد و از سوی دیگر با کسب فرصت‌های بیشتر برای تحرک بخشیدن به صحنه‌های نبرد، بر نتایج آن تأثیر گذارد.»[۸]

«به‌عبارت‌دیگر، ایران قطعنامه را رد نکرد و پس از دو ماه از تصویب، آن را به‌صورت مشروط پذیرفت، ولی به‌منظور عدم تأثیر منفی بر رزمندگان، از اعلام رسمی پذیرش آن خودداری کرد تا فرصت رایزنی را از دست ندهد.

شاید اگر ایران نگاه فعال‌تری نسبت به قطعنامه می‌داشت، متن آن بهتر از محتوای کنونی می‌شد و اگر دستگاه دیپلماسی ایران با یک ارزیابی دقیق، قطعنامه را در بهترین موقعیت قدرتی ایران می‌پذیرفت، در این صورت کارایی قطعنامه بیشتر از تاریخ پذیرش آن می‌شد.»[۹]

ادامه دارد…

منابع:

[۱] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول، ۱۳۹۵، صفحه ۳۵۳

[۲] جمعی از نویسندگان، روزشمار جنگ ایران و عراق (جلد چهل و نهم)؛ تصویب قطعنامه ۵۹۸ زمینه‌های سیاسی و نظامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۸۷، صفحه ۳۷۷

[۳] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول،۱۳۹۵، صفحات ۳۵۴،۳۵۵،۳۵۶

[۴] خرمی، محمدعلی، جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد (جلد ششم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،۱۳۸۸، صفحات ۳۰۴ و ۳۰۵

[۵] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول،۱۳۹۵، صفحات ۳۵۹ و ۳۶۰

[۶] جمعی از نویسندگان، روزشمار جنگ ایران و عراق (جلد چهل و نهم)؛ تصویب قطعنامه ۵۹۸ زمینه‌های سیاسی و نظامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۸۷، صفحه ۶۶۷

[۷] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول،۱۳۹۵، صفحات ۳۶۳،۳۶۵

[۸] فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، (شماره ۸)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، زمستان ۱۳۹۲، صفحه ۸۷

[۹] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم) صفحه ۳۶۵



منبع خبر

تلاش برای جلوگیری از پیروزی نهایی ایران در جنگ بیشتر بخوانید »

پذیرش قطعنامه، تلخ‌تر از جام زهر/ شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بود

شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بود


پذیرش قطعنامه، تلخ‌تر از جام زهر/ شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، قطعنامه‌های سازمان ملل متحد از ابتدای جنگ عمدتا به نفع رژیم عراق و بدون توجه به خواسته‌های ایران صادر می‌شد. به هر حال با عدم عقب نشینی کامل ارتش عراق از خاک ایران و نپذیرفتن قرارداد ۱۹۷۵ از سوی رژیم بعثی به عنوان مبنایی برای حل اختلافات و با تصور ایران از توانایی خود برای وارد کردن ضربه اساسی به رژیم بعثی عراق، جنگ پس از آزادسازی خرمشهر تداوم یافت.

گرچه امام خمینی (ره) در ابتدا موافق ورود قوای ایران به خاک عراق نبودند ولی پس از برگزاری دو جلسه شورای عالی دفاع و اعلام نظر مقامات سیاسی و نظامی کشور منع عبور از مرز برداشته شد. از این پس عراق برای مقابله با قوای ایران و اجرای سیاست عملیاتی خود، دفاع مستحکم در زمین و استفاده از جنگ‌افزار‌های شیمیایی در جبهه‌ها و گسترش تهاجمات هوایی در خلیج فارس و حمله به مراکز اقتصادی و تأسیسات نفتی ایران را در دستور کار قرار داد.

البته از بیانات و اظهار نظر‌های امام خمینی (ره) اینگونه بر می‌آید که ایشان در تداوم جنگ در پی ساقط کردن صدام از قدرت و کمک به مردم عراق برای تغییر رژیم بعثی بودند. طبیعی بود که قدرت نظامی ایران، امکان حمله به بغداد و یکسره کردن کار صدام را نمی‌داد، بنابراین تلاش ایران عمدتاً برای انجام عملیات‌هایی در منطقه نفت خیز جنوب عراق و در پیرامون بصره دومین شهر بزرگ عراق متمرکز بود.

گرچه ایران در مسیر اجرای این سیاست گام‌های جدی و موثری برداشت اما تصرف منطقه فاو در اواخر زمستان ۱۳۶۴ و انجام عملیات کربلای ۵ در زمستان سال ۱۳۶۵ نشان داد که علاوه بر اقدامات نظامی، لزوم انجام تلاش‌های سیاسی و فعالیت‌های دیپلماتیک در سطح بین‌المللی نیز از نیازمندی‌های پایان دادن به جنگ است.

یکی از ظرفیت‌های بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ، شورای امنیت سازمان ملل بود که ایران آن را بازیچه قدرت‌های بزرگ و طرفدار عراق محسوب می‌کرد و به مؤثر بودن اقدامات وی زیاد اطمینان نداشت. بر همین اساس در روز‌های آغاز و تداوم جنگ آنچنان که باید، برای خاتمه دادن به جنگ به این نهاد بین‌المللی مراجعه نمی‌کرد.

سر انجام پس از گذشت حدود پنج ماه از عملیات کربلای ۵، قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹ تیر سال ۱۳۶۶ برابر با ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد به منظور خاتمه دادن به جنگ عراق با ایران، صادر شد. می‌توان گفت که هماهنگی سیاست ابرقدرت‌ها در سازمان ملل، باعث تنظیم و تصویب قطعنامه ۵۹۸ توسط شورای امنیت شد.

این قطعنامه حاصل ۹ ماه کار دیپلماسی کشور‌های آمریکا، شوروی، عراق، عربستان، فرانسه، انگلیس، آلمان غربی و چند کشور دیگر بود. تدوین‌کنندگان قطعنامه ۵۹۸ که قدرت‌های بزرگ جهانی بودند به دنبال آن بودند که تا حدودی دل طرف پیروز جنگ را بدست آورند به گونه‌ای که ایران بتواند این قطعنامه را بپذیرد.

در واقع تنظیم قطعنامه ۵۹۸ علی‌رغم واژه‌ها و مندرجات بی‌طرفانه آن از موضع عدالت نبود بلکه به منظور ایجاد فشار به ایران جهت خاتمه دادن به جنگ بود. به همین دلیل طرح تحریم تسلیحاتی ایران در صورت عدم پذیرش قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی توسط آمریکا مطرح شد. این اقدام بیانگر نگرانی جامعه بین‌المللی نسبت به ادامه جنگ از سوی ایران بود. البته آمریکا نتوانست قطعنامه تحریم علیه ایران را به تصویب برساند.

قطعنامه ۵۹۸ در ۱۰ بند به تصویب رسید و در بند اول، خواستار آتش بس و بازگشت نیرو‌های دو کشور به مرز‌های شناخته شده بین‌المللی شده بود. تا قبل از قطعنامه ۵۹۸ در هیچ یک از قطعنامه‌های دیگر صحبتی از بازگشت نیرو‌های طرفین به مرز‌های دو کشور، شناسایی متجاوز و طرح پرداخت خسارات جنگ نشده بود.

قطعنامه ۵۹۸، برای اولین بار بر روی اختلافات ایران و عراق و تعیین چارچوبی برای پایان دادن به جنگ متمرکز شده بود.

بند سوم خواستار آزادی اسرای جنگی و بند چهارم خواستار یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در مورد تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد شده بود.

بند پنجم هم درباره خویشتن‌داری همه کشور‌ها به منظور عدم تشدید و گسترش منازعه بود. گرچه در بند ششم این قطعنامه به تحقیق راجع به مسئولیت منازعه اشاره شده بود ولی همچون قطعنامه‌های گذشته اشاره‌ای به کشور آغازکننده جنگ در آن وجود نداشت. اگر در این بند به جای تعیین آغازگر جنگ، از عبارت تعیین متجاوز استفاده می‌شد، منافع ایران بهتر تأمین می‌شد. بند هفتم درباره بررسی ابعاد خسارات وارد شده به طرفین بود.

در این بند نیز بایستی به جای تعیین خسارت، تعیین غرامت مطرح می‌شد تا ایران بتواند خسارات جنگ را از عراق دریافت کند. بند هشتم نیز درباره راه‌های افزایش امنیت و ثبات در منطقه بود. باید توجه داشت که به رغم اینکه ظاهراً بعضی امتیازات در این قطعنامه در راستای خواسته‌های جمهوری اسلامی قرار داشت، اما در عمل، دو کشور به یک میزان در خصوص جنگ مقصر قلمداد شده بودند.

به عنوان مثال در موضوع تأسیس صندوقی برای جذب کمک‌های کشور‌های دیگر جهت تأمین خسارات وارده، مقرر شده بود تا دو کشور به یک میزان از کمک‌های این صندوق برخوردار باشند و از نظر حقوقی، تفاوتی بین متجاوز و قربانی تجاوز در فطعنامه وجود نداشت. به هر حال، این قطعنامه برای اولین بار در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد صادر شد تا ضمانت اجرایی داشته باشد.

معنای این اقدام آن بود که عمل به قطعنامه برای همه کشور‌ها از جمله ایران و عراق لازم‌الاجراست؛ بنابراین ایران و عراق موظف به پذیرش آن بودند. در روزی که این قطعنامه به تصویب رسید، به دلیل برتری نظامی ایران، جمهوری اسلامی احساس نیازی به پذیرش این قطعنامه برای پایان دادن به جنگ نمی‌کرد.

پس از صدور قطعنامه، عراق آن را پذیرفته و از شورای امنیت نیز تشکر کرد ولی وزارت امور خارجه ایران طی صدور بیانیه‌ای در ۱۳۶۶/۰۴/۳۰ ضمن ناعادلانه خواندن قطعنامه به تناقض بند‌های آن و خودداری از معرفی آغازگر جنگ اشاره کرد و پس از گذشت یک روز نظرات خود را مبنی بر اینکه ابتدا باید متجاوز مشخص شود به شورای امنیت اعلام کرد.

در مجموع قطعنامه ۵۹۸ تا حدود زیادی با قطعنامه‌های سابق شورای امنیت در مورد جنگ عراق با ایران متفاوت بود و اولین قطعنامه‌ای بود که دارای شرایط صلح و تا حدودی متعادل بود. از زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸، از تابستان سال ۱۳۶۶ تا تابستان سال ۱۳۶۷ که قطعنامه مورد پذیرش ایران قرار گرفت، شرایط بسیار سختی برای طرفین جنگ بوجود آمد.

آمریکا اسکورت نفتکش‌های کویتی در خلیج فارس را آغاز کرد و عربستان درست یک هفته پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ دست به کشتار حجاج ایرانی در مکه زد. در این جنایت حدود ۴۰۰ نفر از زنان و مردان زائر به شهادت رسیدند و نزدیک به یک هزار نفر از زائرین مجروح شدند. با این اقدام، دولت عربستان در هماهنگی با برنامه‌های آمریکا و عراق تلاش کرد تا حتی ایام حج را تبدیل به یک فشار جدید علیه ایران بکند.

از مرداد ۱۳۶۶ جنگ شهر‌ها وسعت بی‌سابقه‌ای یافت و شمار زیادی از غیرنظامیان در معرض مستقیم آسیب‌های جنگ قرار گرفتند. تهران و بغداد و بسیاری از شهر‌های بزرگ دو کشور، هدف بمباران‌های هوایی و موشک‌های زمین به زمین بود. جنگ در خلیج فارس توسعه یافت.

نفتکش‌های زیادی مورد اصابت قرار گرفت و ناوگان جنگی آمریکا در خلیج فارس دست به حملات بی‌سابقه‌ای علیه ایران زد. جنگ در جبهه‌های زمینی ادامه یافت. ایران و عراق هر دو سیاست تهاجمی را در زمین، دریا و هوا در پیش گرفتند. از زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸، سیاست تهاجمی و خشن آمریکا علیه ایران در خلیج فارس ابعاد تازه‌ای یافت. ناوگان جنگی آمریکا در خلیج فارس، عملاً در مقابل ایران گسترش یافته و آرایش گرفت.

تبلیغات گسترده‌ای علیه ایران در سطح بین‌المللی انجام گرفت. محیط مذاکرات شورای امنیت سازمان ملل به زیان ایران تیره شد. سیاست آمریکا علیه ایران باعث شد تا عملاً توازن نظامی بین طرفین جنگ بهم خورده و با تحریم تسلیحاتی ایران و مداخله نظامی آمریکا موازنه قوا به نفع عراق تغییر یابد. در چنین وضعیتی حملات ارتش عراق از روز ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ به جبهه‌های جنگ زمینی در کنار حمله به مناطق مسکونی و نفتکش‌ها و پایانه‌های نفتی هم شروع شد.

درآمد‌های نفتی ایران رو به کاهش بود و آمریکا همزمان با حملات ارتش عراق به مواضع قوای ایران در جبهه فاو، به سکو‌های نفتی سلمان و نصر در خلیج فارس حمله و آن‌ها را منهدم و میلیون‌ها دلار خسارت به ایران وارد کرد. حمایت از نفتکش‌های حامل نفت کشور‌های عربی خلیج فارس به صورت آشکار از سوی آمریکا آغاز شد.

در پی اقدامات همه جانبه ایالات متحده در حمایت از رژیم عراق، امریکا به صورت رسمی از اواخر شهریور ۱۳۶۶ وارد جنگ با ایران درآب‌های خلیج فارس شد. در مجموع آمریکا حدود ۹ ماه به طور مستقیم وارد جنگ با ایران در خلیج فارس شد.

در این مدت، ۱۲ برخورد نظامی بین ایران و آمریکا بوجود آمد که خسارات زیادی را برای ایران و اعتبار آمریکا در بر داشت. آمریکا در حملات اولیه خود به قایق‌های تندروی سپاه و کشتی ایران اجر مربوط به نیروی دریایی ارتش که در مهر ماه ۱۳۶۶ انجام گرفت، سعی در یک درگیری نظامی محدود با نیروی دریایی ایران در خلیج فارس داشت.

اما این حملات در ماه‌های پایانی جنگ به سکو‌های نفتی ایران توسعه یافت و با پرتاب دو موشک ناو وینسنس آمریکایی به سوی هواپیمای مسافربری هما در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ و کشته شدن ۲۹۰ سرنشین ایرباس به اوج جنایت رسید.

از سوی دیگر در حالی که پس از حمله عراق به فاو و شلمچه، منافقین به مهران حمله کرده بودند و احتمال حمله ارتش عراق به جزایر مجنون وجود داشت. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در روز سه شنبه ۱۳۶۷/۰۳/۳۱ به کرمانشاه سفر کرد و در محل قرارگاه رمضان مستقر شد. ایشان در همان شب پس از دریافت گزارش وضعیت جبهه‌ها از فرمانده سپاه به وی گفتند: «قبل از این سفر به اتفاق رئیس‌جمهور و حاج احمد آقا در روز جمعه ۱۳۶۷/۰۳/۲۷ خدمت امام رفتیم.

وضع جبهه‌ها، نیروها، امکانات کشور و وضع دشمن را برای امام تشریح کردیم و دو راه بسیج نیرو‌ها و امکانات برای جنگ یا پذیرش ختم جنگ را برای امام مطرح کردیم. ایشان راه اول را انتخاب کردند و برای صدور حکم واجب بودن رفتن به جبهه‌ها برای هم (کاری که سال گذشته نشد و پیشنهاد شده بود) اظهار آمادگی کردند.»

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به فرمانده سپاه گفت: «به امام گفتم: ارتش عراق در حال باز پس گیری بعضی مواضعی است که از او گرفته‌ایم و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند ممکن است حتی ارتش عراق از مرز‌ها عبور کند و بخش‌هایی از کشور را اشغال کند.

امام فرمودند طرح تان چیست؟ گفتیم جنگ را با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تمام کنیم. امام فرمودند نه ما باید جنگ را ادامه دهیم. به امام گفتم برای ادامه جنگ فرماندهان از ما امکانات و وسایلی می‌خواهند که ما در شرایط فعلی کشور بودجه لازم را برای تهیه آن‌ها نداریم. امام گفتند بروید از مردم مالیات بگیرید. به ایشان گفتم این کار را قبلا کرده‌ایم و دیگر گرفتن مالیات بیشتر از مردم برای دولت امکان ندارد و میزان آن به حداکثر خود رسیده است. امام گفتند خوب استقراض کنید.

پس از این مسئله به امام گفتم نیرو‌های مردمی به جبهه نمی‌آیند. امام گفتند من برای حل این مشکل به مردم حکم جهاد می‌دهم. گفتم در کشور ارز نداریم تا بعضی نیاز‌های جنگ را از خارج خریداری کنیم. امام گفتند برای آن راهی پیدا کنید. بروید نفت پیش فروش کنید. پس از طرح این مطالب، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: ما هم به نتیجه رسیده بودیم که یا باید جنگ را تمام کرد و یا بسیج نیرو و امکانات بدهیم و کشور را وارد جنگ کنیم.

حال که امام راهکار ورود امکانات کشور در جنگ را تصویب کرده‌اند شما طرح و برنامه خودتان را تهیه کنید و به ما بدهید.»

به این ترتیب وی در این جلسه از فرمانده سپاه خواست تا برنامه خود را به منظور ادامه جنگ تهیه و ارائه کنند. بدین منظور در تاریخ دوم تیر سال ۱۳۶۷ محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه نامه‌ای را خطاب به فرماندهی جنگ نوشت و در آن کلیات طرحی را تقدیم ایشان کرد که هدف نبرد انهدام صدام و حزب بعث عراق منظور شده بود.

بر اساس این طرح باید ارتش و سپاه هر دو ظرف پنج سال هر کدام به میزان حدود ۵.۲ و هفت برابر افزایش کمی می‌یافتند و برای تامین نیرو‌های مورد نیاز می‌بایستی افراد بین ۱۷ تا ۴۰ سال، سالانه چهار ماه در جبهه باشند. دولت و مجلس شورای اسلامی هم باید در اولویت یکم، بودجه و امکانات مورد نیاز نیرو‌های مسلح را در اختیار جانشین فرماندهی کل قوا قرار می‌دادند.

صنایع و کارخانجات کشور نیز در اولویت یکم موظف به تأمین مایجتاج رزمندگان اسلام بودند. همچنین فرض بر آن بوده است که انگیزه آمریکا، شوروی، صدام و حزب بعث علیه انقلاب اسلامی نه تنها کاهش نیافته بلکه با رشد بیداری اسلامی در جهان مشکلات سیاسی ابر قدرت‌ها در جهان بیشتر از گذشته شده است و آن‌ها قوی‌تر از گذشته به جنگ خلیج فارس ادامه خواهند داد.

از سوی دیگر عراق به توسعه سازمان رزم و سازماندهی نیرو‌های منافقین، ادامه خواهد داد. تقدیم این نامه که ۲۵ روز قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ صورت گرفت، تاثیر فراوانی در به تصمیم رساندن فرماندهی کل قوا برای آینده جنگ داشت. در این اوضاع و احوال ایران چاره کار را در خاتمه دادن به جنگ از طریق پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دید و در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ با اعلام رسمی پذیرش قطعنامه راه جدیدی را در پیش گرفت.

گرچه پذیرش آتش بس برای امام تلخ و اتخاذ چنین تصمیمی برای ایشان چون زهر کشنده بوده است و از چنین شرایطی راضی نبوده‌اند ولی حضرت امام خمینی شجاعانه‌ترین تصمیم دوران حیات خود را در یک فرصت مهم اتخاذ کردند و با پذیرش مسئولیت قبول قطعنامه از سایر مسئولین کشور سلب مسئولیت کردند. به هر حال یک سال و یک روز کم، طول کشید تا ایران قطعنامه ۵۹۸ را در روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ بپذیرد و راه را برای خاتمه یافتن جنگ هشت ساله باز کند. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران گرچه به یکباره اتفاق افتاد ولی نتیجه فرآیندی بود که در سال‌های پایانی جنگ آغاز شده بود.

گزارش از حسین علایی

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بود بیشتر بخوانید »

تاکید پوتین و بایدن بر لزوم همکاری دوجانبه در سوریه

تاکید پوتین و بایدن بر لزوم همکاری دوجانبه در سوریه


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از تاس، سرویس خبری کاخ کرملین، با صدور بیانیه‌ای، بخش دیگری از موضوعات مورد بحث میان روسای جمهور روسیه و آمریکا را منتشر کرد.

بر اساس این گزارش، کاخ کرملین با تاکید بر اینکه «ولادیمیر پوتین» و «جو بایدن» در جریان مکالمه تلفنی روز جمعه، در خصوص مساله سوریه با یکدیگر گفتگو کردند، اعلام کرد که دو طرف از تلاش‌های کشورهای خود برای حل بحران در سوریه تقدیر کردند.

در بیانیه کاخ کرملین آمده است: در جریان مکالمات تلفنی، دو طرف در خصوص مساله سوریه، با تمرکز بر بررسی وضعیت انسانی (در سوریه) با یکدیگر به گفتگو پرداختند. هر دو طرف ارزیابی مثبتی نسبت به همکاری میان روسیه و آمریکا و همچنین تلاش‌های دو طرف در این زمینه از جمله تلاش‌های شورای امنیت سازمان ملل در این زمینه داشتند.

در همین راستا، یک مقام وابسته به دولت آمریکا نیز امروز، با اشاره به تصویب قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل درباره سوریه، گفت: استنباط ما این است که تعامل سران آمریکا و روسیه که مبتنی بر گفتگوی آنها در نشست ژنو است؛ صدور این قطعنامه را عملی ساخت. بنابراین ما معتقدیم که این اقدامی منتج از تماس بین روسای جمهور و تاثیر واقعی ارتباط شخصی آنها و صحبت هایشان در نشست ژنو است.

پیشتر در روز جمعه شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه ای در رابطه با کمک های بشردوستانه در مرزهای سوریه را تصویب کرد که پیش نویس آن برای اولین بار با تلاش های مشترک روسیه و آمریکا تهیه و تنظیم شده بود.

تماس تلفنی روز جمعه بین جو بایدن و ولادیمیر پوتین، اولین تماس بین این دو پس از نشست ژنو در ۱۶ ژوئن (۲۶ خرداد) بود. آنها در این تماس درباره شرایط فعلی دورنمای گسترش بیشتر روابط دوجانبه، مسائل ثبات راهبردی و امور بین المللی گفتگو و تبادل نظر کردند.

منبع: مهر

کاخ کرملین از تاکید روسای جمهور روسیه و آمریکا بر لزوم همکاری دوجانبه در خصوص مساله سوریه و تلاش مشترک برای ایجاد ثبات در این کشور خبر داد.



منبع خبر

تاکید پوتین و بایدن بر لزوم همکاری دوجانبه در سوریه بیشتر بخوانید »

جزئیات دیدار بشار اسد با معاون نخست‌وزیر روسیه

جزئیات دیدار بشار اسد با معاون نخست‌وزیر روسیه


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «بشار اسد»، رئیس‌جمهور سوریه در دمشق پایتخت این کشور با «یوری بوریسوف»، معاون نخست‌وزیر روسیه دیدار کرد.

خبرگزاری ایتارتاس روسیه با گزارش این خبر نوشت بوریسوف به نمایندگی از مردم روسیه انتخاب بشار اسد در انتخابات ریاست‌جمهوری سوریه را به وی تبریک گفت.

معاون نخست‌وزیر روسیه گفت این انتخابات، مرجعیت سیاسی بشار اسد و اعتماد مردم سوریه به مسیر وی برای باثبات کردن اوضاع این کشور را نشان داد.

وی گفت: «یک هیئت روسیه‌ای متشکل از اعضای شورای فدراسیون روسیه و دوما برای نظارت بر برگزاری انتخابات در سوریه حاضر بود. این هیأت، از برگزاری انتخابات تمجید کردند.»

بوریسوف خاطرنشان کرد دولت سوریه به زودی تشکیل خواهد شد و روسیه، با در نظر داشتن اینکه اوضاع سخت اقتصادی در سوریه نیازمند راه‌حل‌های فوری است به سرعت با دمشق همکاری خواهد کرد.

معاون نخست‌وزیر روسیه گفت: «شما از موضع اصولی روسیه مبنی بر احترام بی‌قید و شرط به تمامیت ارضی و حاکمیت یکپارچه سوریه و همچنین حق مردم این کشور برای تعیین سرنوشت خودشان طبق قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل مطلع هستید.»

معاون نخست‌وزیر روسیه خاطرنشان کرد مسکو آماده ارائه کمک‌های جامع به سوریه برای بازگرداندن حیات صلح‌آمیز به این کشور است.

وی گفت: «همان‌طور که در جریان هستند ما با رییس کمیسیون بین دولتی روسیه-سوریه در تماس بودیم.»

سوریه از سال ۲۰۱۱ صحنه درگیری‌های مرگبار میان نیروهای ارتش سوریه و گروه‌های تروریستی و افراطی که در حال نبرد با دولت مرکزی هستند بوده است.

گزارش‌های بسیاری از جمله در رسانه‌های غربی نشان می‌دهند کشورهای غربی برای براندازی دولت سوریه از این گروه‌ها حمایت‌های تسلیحاتی، اطلاعاتی و لوجستیک کرده‌اند.

منبع: فارس

رئیس‌جمهور سوریه در دمشق با معاون نخست‌وزیر روسیه دیدار و با وی درباره مسائل مختلف گفت‌وگو کرد.



منبع خبر

جزئیات دیدار بشار اسد با معاون نخست‌وزیر روسیه بیشتر بخوانید »