شورای روابط خارجی آمریکا

فتنه ۸۸ و آشوب‌های اخیر تابلوی متفاوت و ریشه مشترک داشتند

فتنه ۸۸ و آشوب‌های اخیر تابلوی متفاوت و ریشه مشترک داشتند



مدیر مسئول کیهان گفت: زمانی که ائتلاف سفید شکل می‌گیرد تابلوی آن قلابی است، به معنای این که اصل قضیه مسئله دیگری است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری ظهر دیروز در نشست تخصصی جهاد تبیین که به‌صورت مجازی(وبینار) و با موضوع تحلیل مسائل روز کشور و منطقه که به همت دفتر بسیج دانشجویی و بسیج اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد میمه با همکاری سازمان بسیج اساتید استان اصفهان و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های آزاد اسلامی استان اصفهان برگزار شد، ضمن تطبیق حوادث اخیر کشور با رخدادهای فتنه ۸۸ اظهار داشت: در آستانه ۹ دی باید به این موضوع اشاره کنیم که حوادث اتفاق افتاده در ۹ دی به شکل دیگری در اتفاقات اخیر رخ داد و البته نوع جدید آن تفاوت‌هایی نیز داشت و واقعیت این است که درس‌ها و عبرت‌هایی در ۹ دی است که می‌تواند راهگشا باشد.

وی افزود: درگیری نظام جمهوری اسلامی با نظام سلطه درگیری ماهوی است، یعنی ماهیت‌های ما با یکدیگر درگیر است و مادامی که در حاکمیت بر اسلام ناب محمدی تاکید کنیم این درگیری وجود دارد چرا که از ویژگی‌های اسلام ناب، ظلم‌ستیزی است، بنابراین زمانی که این نسخه می‌خواهد برکرسی حاکمیت بنشیند طبیعی است که نظام سلطه در مقابل آن قد علم می‌کند.

مدیرمسئول روزنامه کیهان با بیان این که درگیری نظام سلطه از همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل شناخت دشمن از ماهیت ظلم‌ستیز اسلام ناب نشأت می‌گیرد گفت: این درگیری ماهوی است یعنی زمانی درگیری تمام می‌شود که یکی از طرفین ماهیت خود را تغییر دهد، یا نظام سلطه از خوی استکباری خود دست بکشد و یا جمهوری اسلامی نسخه اسلام ناب محمدی(ص) را از کرسی حکومتی پایین بیاورد. و چون هیچ یک از ماهیت خود دست بر نمی‌دارند این درگیری همچنان ادامه خواهد داشت و در عین حال میدان‌های درگیری دائما تغییر پیدا می‌کند، بنابراین فتنه ۸۸ تمام شد اما فتنه‌های دیگر به پایان نرسیده است.

شریعتمداری با اشاره به برخی از اسناد موجود درخصوص ریشه‌های فتنه ۸۸ و آشوب‌های اخیر طراحی این فتنه و آشوب‌ها را از پیش آماده عنوان کرد و گفت: ژنرال کند مکنزی فرمانده اسبق نیروهای نظامی آمریکا در منطقه در نشست کنگره آمریکا زمانی که درباره ایران سؤال می‌شود که آیا گزینه نظامی در پیش است، می‌گوید؛ گزینه نظامی عملا امکان‌پذیر نیست و آسیب‌های فراوانی برای ما در پیش خواهد داشت، اما برنامه‌ای تحت عنوان پلن B در دست داریم تا در صورتی که در مذاکرات هسته‌ای به نتیجه‌ای نرسیم از آن استفاده کنیم.

وی اضافه کرد: رابرت مالی نماینده آمریکا در امور ایران نیز در تماس با جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اظهار می‌دارد «۲ هفته صبر کنید و سپس خواهید دید ایران با عجله و اضطراب برای ادامه مذاکرات مراجعه می‌کند»، این در حالی است که دو هفته بعد آشوب‌ها در ایران شروع می‌شود و همه دشمنان خارجی و داخلی همانند جنگ احزاب به هم پیوند می‌خورند.

مدیرمسئول روزنامه کیهان عنوان کرد: فوت مهسا امینی یک اتفاق بود که مشابه آن در نقاط دیگر دنیا نیز رخ می‌دهد و هم اکنون نیز صدها نمونه از این مورد در کشورهای دیگر اتفاق می‌افتد، به عنوان نمونه در عربستان سعودی ۲۱ نفر آماده هستند تا گردن آنها زده شود و یا در آمریکا در سال ۲۰۲۲ بیش از هزار نفر توسط پلیس در خیابان‌ها کشته شدند.

وی افزود: آن اتفاق با آشوب‌هایی که برپا شد به هیچ وجه با یکدیگر متوازن نبودند، اما می‌بینید همه وارد شده و سعی کردند از آن پی بسازند، در فتنه ۸۸ نیز همه آمده بودند و از مدت‌ها قبل برای آن تدارک دیده شده بود. شریعتمداری با تأکید بر هماهنگی و آمادگی رسانه‌های خارجی و معاند در فتنه ۸۸ تصریح کرد: تعداد زیادی از مدیران سرویس‌های اطلاعاتی تحت عناوین آکادمیک از دو سال قبل از فتنه ۸۸ وارد ایران می‌شوند، بنابراین در داخل اتفاقاتی می‌افتد و باید به آن دقت شود چرا که این اتفاق در آشوب‌های اخیر نیز رخ داد.

وی خاطرنشان کرد: ریچارد ‌هاوس مسئول شورای روابط خارجی آمریکا طرحی تحت عنوان ائتلاف سفید در فتنه ۸۸ به کار می‌گیرد و این طرح به نوعی در آشوب‌های اخیر نیز به کار گرفته شد، این طرح به معنای آن است که برای شروع کار در ایران باید ائتلاف سفید وجود داشته باشد یعنی همه گروه‌ها وارد میدان شوند و روی یک نقطه مشترکا کنار بیایند.

مدیرمسئول روزنامه کیهان در ادامه به ائتلاف همه گروه‌های سیاسی و احزاب مخالف داخلی و خارجی در زمان انتخابات و فتنه ۸۸ اشاره کرد و افزود: در همان ایام نیز رهبر انقلاب بیاناتی داشتند و فرمودند «نه این‌جا شوروی سابق است و نه خاتمی گورباچف است»‌، بنابراین این برنامه از قبل آماده شده بود.

وی رفت و آمد چهره‌های امنیتی سرویس‌های خارجی به ایران را از نشانه‌های برنامه‌ریزی نظام استکبار برای ایجاد فتنه و آشوب در ایران بیان کرد و گفت: جان کین مشاور ارشد MI۶ از مسئولان امنیتی اطلاعاتی که با پوشش‌های آکادمیک وارد ایران می‌شود در سخنانی اظهار می‌دارد برنامه‌ای که دنبال می‌کند تأسیس جامعه مدنی ایران است و معتقد است تمام انقلاب‌های رنگی باید انتخابات محور باشند.

وی اضافه کرد: جان کین زمانی که برای بار دوم به ایران می‌آید مأموریت خود را تشکیل یک هسته مادر عنوان کرده و می‌گوید «ما نیاز به زنجیره‌ای از مطبوعات و سایت‌های اینترنتی داریم»، لذا در همان زمان ناگهان مجوز روزنامه‌ها و ماهنامه‌های فراوانی صادر می‌شود.

شریعتمداری استفاده از شعار واحد در فتنه‌ها و آشوب‌های رخ داده را به عنوان تابلوی طرح ائتلاف سفید دانست و افزود: زمانی که ائتلاف سفید شکل می‌گیرد تابلوی آن قلابی است، به معنای این که اصل قضیه مسئله دیگری است، به عنوان مثال در فتنه ۸۸ تابلو، انتخابات بود، اما انتخابات بهانه بود، لذا برای آن که هدف ائتلاف را بشناسیم باید این فرمول را بدانیم.

وی خاطر نشان کرد: زمانی که ائتلاف سفید شکل می‌گیرد برای آن که دریابیم هدف ائتلاف چه می‌باشد باید از مواضع گروه‌های شرکت‌کننده در ائتلاف مخرج مشترک گرفت، هم‌چنان که در جنگ احزاب نیز هدف ائتلاف از بین بردن اسلام نوپا بود.

مدیرمسئول روزنامه کیهان با تأکید بر اذعان دشمنان و تحلیلگران سیاسی غرب به شکست در واقعه ۹ دی تصریح کرد: پس از ۹ دی ریچارد ‌هاوس اظهار می‌دارد «تئوری حرکت معکوس فوکویاما نتیجه معکوس داد، فوکویاما می‌گفت مشکل ما با ایران از ولایت فقیه شروع می‌شود، بنابراین باید همین نقطه را هدف قرار داد اما مستقیم به سراغ آن رفتن واکنش‌هایی را در بردارد».

شریعتمداری یادآور شد: در وقایع اخیر نیز تابلوی ائتلاف زن، زندگی، آزادی است، در حالی که تمام کارنامه آنها را که می‌بینید دشمنان زن، آزادی و زندگی هستند، لذا این شعار نیز پس از مدتی به تدریج تغییر کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فتنه ۸۸ و آشوب‌های اخیر تابلوی متفاوت و ریشه مشترک داشتند بیشتر بخوانید »

ریچارد هاس: آمریکا گرفتار دشمنان جهانی و دودستگی است

ریچارد هاس: آمریکا گرفتار دشمنان جهانی و دودستگی است



رئیس ‌شورای روابط خارجی آمریکا گفت ایالات متحده با چین، روسیه، ایران و کره شمالی در حال جنگ است اما قادر نیست نقش سابق خود را در نظم جهانی ایفا کند. ضمنا گرفتار دودستگی داخلی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: ریچارد هاس، در گفت‌وگو با شبکه الجزیره و در پاسخ این سؤال که آیا نقش بین‌المللی ایالات متحده افول کرده و از این پس نقش کمرنگ‌تری در نظم جدید جهان خواهد داشت اظهار داشت: بله، دو مسئله مهم، این شرایط را به وجود می‌آورد. یکی، پدیدار شدن مجدد تنش‌ها میان قدرت‌های بزرگ متخاصم است که بسیاری فکر می‌کردند با پایان جنگ سرد تمام شده، اما اکنون آمریکا خودش را در وضعیتی می‌بیند که با دو قدرت متخاصم یعنی روسیه و چین و دو قدرت متوسط یعنی ایران و کره شمالی سر و کار دارد. دومین مسئله این است که ما در دورانی زندگی می‌کنیم که می‌تواند با چالش‌های جهانی تعریف شود. ما در پایان داستان پاندمی کرونا هستیم، کاملا مشهود است که تغییر اقلیم با بیشترین تاثیر خود در حال وقوع است. سوم اینکه مسائلی وجود دارد که به خودمان مربوط می‌شود. آمریکا به طور اساسی به عنوان یک کشور تغییر کرده و دیگر چیزی تحت عنوان اجماع درباره سیاست خارجی آمریکا وجود ندارد. در واقع در آمریکا دیگر هیچ اجماع نظری درباره هیچ چیزی وجود ندارد. اختلاف و دودستگی در بین ما از همیشه بیشتر شده است. از نظر من این عصر را می‌توان به عنوان ترکیب این دو چالش جهانی و ژئوپولیتیکی در مقابل آمریکا تعریف کرد. ما همانند دیگر کشورها نیستیم، ما در ۷۵ سال گذشته نقشی بزرگ در جهان ایفا کرده‌ایم اما اکنون مطمئن نیستم که آماده‌باشیم به همان‌اندازه نقشی بزرگ ایفا کنیم.

وی درباره اهمیت مشارکت آمریکا در مسائل جهانی گفت: شاید مردم فکر کنند که جنگ اوکراین به صورت یک‌جانبه بر زندگی روزانه آمریکایی‌ها تاثیر ندارد و یا اینکه اکنون دیگر مثل حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر نیست و جنگ‌ها از داخل آمریکا به کشورهای دیگری چون افغانستان و عراق کشیده شده و در آنجا ادامه یافته است اما مردم باید این حقیقت را متوجه باشند اینکه جهان چطور بر ما تاثیر می‌گذارد و ما چگونه بر جهان تاثیر می‌گذاریم یک مسیر دوطرفه است. مردم باید متوجه باشند که امنیت ملی یک سکه دو طرف است با مسائلی که در داخل رخ می‌دهد و مسائلی که در سطح بین‌المللی رخ می‌دهد. اکنون چالش رهبری دشوارتر شده است.

هاس در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا و نگرانی نسبت به انزواگرایی فلج‌کننده در سیاست‌های این کشور گفت: من شاهد این سیاست‌ها در هر دو حزب هستم. در حال حاضر در هیچ‌یک از دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه شاهد حضور نمایندگانی که فلسفه حفط برتری آمریکا در جهان را داشته باشند، نیستیم.

هاس درباره ادامه ایفای نقش آمریکا در جهان و مشارکت در مسائل بین‌المللی گفت: ما نمی‌توانیم در رابطه با چین و روسیه به صورت یک‌جانبه اقدام کنیم بلکه باید به دنبال ایجاد ائتلاف‌هایی باشیم که با دیپلماسی، طرح اضطراری نظامی و همچنین طرح اضطراری اقتصادی سر و کار داشته باشد. ما همچنین می‌توانیم گزینه اعمال تحریم علیه چین را در نظر داشته باشیم، نه آنهایی که تنها تهدیدی برای چین هستند بلکه آنهایی که باعث شود چین متوجه شود که هرگونه استفاده از زور علیه تایوان هزینه‌ای گزاف به همراه خواهد داشت. ما باید با کشورهای همفکر ائتلاف‌هایی تشکیل دهیم تا به طور موثر به مشکلات جهانی رسیدگی کنیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ریچارد هاس: آمریکا گرفتار دشمنان جهانی و دودستگی است بیشتر بخوانید »

بزرگ‌ترین اشتباه آمریکا!

بزرگ‌ترین اشتباه آمریکا!



بزرگ‌ترین اشتباه آمریکایی‌ها این است که نمی‌خواهند بپذیرند اشتباه می‌کنند. آمریکا از یک جنگ شناختی عبور کرده و به جنگ کثیف روی آورده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:

۱- ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در مصاحبه با الجزیره انگلیسی مطالب مهمی را گفته،برای کسانی که هنوز به گفت‌وگو با آمریکایی‌ها برای حل مشکلات داخلی می‌اندیشند، عبرت‌آموز است.

وی در پاسخ به این پرسش که بزرگ‌ترین اشتباه آمریکایی‌ها چه بوده، گفت: «فکر نمی‌کنم کسی بتواند به این سؤال پاسخ دهد».

وی در تشریح سیاست خارجی آمریکا گفته است:

الف- چیزی به عنوان اجماع در سیاست خارجی آمریکا وجود ندارد.

ب- سیاست خارجی وقتی برای آمریکایی‌ها اهمیت دارد که شما در جنگ باشید و هزینه بابت جنگ بدهید.

ج- هیچ اجماع نظری درباره هیچ چیز در آمریکا وجود ندارد.

د- آمریکا با ایران در حال جنگ است.

۲- مقام معظم رهبری در دیدار با بسیجیان فرمودند: «می‌گویند برای اینکه اغتشاش را تمام کنیم باید مشکلمان را با آمریکا حل کنیم. آمریکایی‌ها باج می‌خواهند،کدام ایرانی باغیرتی حاضر می‌شود به آمریکا باج بدهد».

مهم‌ترین و قوی‌ترین سند برای قول سدید رهبری در مورد ماهیت سیاست خارجی آمریکایی‌ها همین اعترافات صریح ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا است. دلیل صحت و اتقان کلام رهبری درباره اینکه مذاکره با آمریکایی‌ها نمی‌تواند مشکل ما را حل کند همین است که آمریکایی‌ها نمی خواهند بپذیرند اشتباه می‌کنند آن‌ها برای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و رؤسای جمهور آمریکا «عصمت» قائل هستند. لذا نمی‌توانند به این سؤال پاسخ دهند که بزرگ‌ترین اشتباه آمریکایی‌ها چیست؟ پاسخ به این سؤال خیلی ساده است . بزرگترین اشتباه آمریکایی‌ها این است که نمی‌خواهند بپذیرند «اشتباه» می‌کنند.

عدم درک برخی رجال سیاسی و مذهبی در کشور در دولت‌های پس از انقلاب از ماهیت آمریکا و عدم درک مواضع امام (ره) و رهبری در مورد استبداد و استکبار جهانی به رهبری آمریکا باعث شده است هزینه‌های زیادی بر کشور تحمیل شود و درآمدهای شگفت‌انگیز و محیرالعقول مقاومت و مبارزه با آمریکا دیده نشود.

خواص باید به این ادراک برسند در آمریکا هیچ نهاد مسئولی نباید اعتراف ریچارد هاس برای انجام تعهدات و رعایت حقوق بین‌المللی وجود ندارد. تنها نهادی که در ارکان حکومت آمریکا دیده می‌شود و ثابت است نهاد باج‌خواهی سیری‌ناپذیر است و بس!

۳- کاخ سفید، پنتاگون، سیا، وزارت خارجه آمریکا و رئیس شورای روابط خارجی آمریکا بی‌پرده و صریح می‌گویند؛ ما در حال جنگ با ملت ایران هستیم. عده‌ای با انکار این حقیقت روشن‌تر از آفتاب همچنان دل به باج‌دهی بسته‌اند و به آن اصرار هم دارند.

این جماعت حاضر نیستند در هیچ بیانیه‌ای ،گفت‌وگو ، مناظره و سخنرانی بپذیرند ملت ایران از سوی آمریکا مورد حمله قرار گرفته و رسما آن‌ها با ما اعلام جنگ کرده‌اند و همه گزینه‌ها را هم روی میز گذاشته‌اند.

آن‌ها حاضر نیستند این جنگ ظالمانه و نابرابر را محکوم کنند و در کنار ملت برای مقابله با متجاوز بایستند.

آمریکا در تاریخ ۲۵۰ ساله پیدایش خود فقط ۱۶ سال در جنگ نبوده است . آمریکا بیش از دو قرن در حال جنگ با ملت‌های جهان با میلیون‌ها کشته و زخمی به سر ‌برده است.

۴- جنگ شناختی، جنگ ادراکی وجنگ نرم علیه ملت ایران آشکارا روی میز آمریکایی‌ها قرار دارد. آن‌ها بی‌رحمانه به همه ارزش‌های وجودی ملت ایران هجوم آورده‌اند. با پمپاژ احساس حقارت و مأیوس‌سازی و بی‌ثبات‌سازی دولت و مشروعیت‌زدایی از نظام، یک چهره «ویران‌شهری» در سپهر رسانه در داخل و خارج ترسیم می‌کنند.

آن‌ها می‌خواستند گروهک‌های مجازی و رباتیک را به لشکرهای خیابانی تبدیل کنند و تیم اراذل و اوباش شبکه‌بندی شده را چاشنی اردوکشی خیابانی کنند. آتش‌ها افروختند اما نتوانستند جامعه را به آتش بکشند مردم با آن‌ها هم صدا نشدند. مردم به وضوح دیدند که آن‌ها با آتش، خون، دروغ، فریب، جعل و جنون می‌خواهند روایت‌سازی و جای جلاد و شهید را عوض کنند. اما آگاهی و بصیرت مردم باعث شد به بیراهه نروند.

۵- آمریکا از جنگ شناختی عبور کرده به «جنگ کثیف» روی آورده است.

جنگ کثیف یعنی تهدید ورزشکاران و هنرمندان به مرگ و اسیدپاشی و آتش‌زدن خانه و کاشانه آن‌ها! جنگ کثیف یعنی تهدید کامیونداران و مغازه‌داران و کاسبان جزء و کل برای شکل‌گیری یک اعتصاب سراسری! جنگ کثیف یعنی قرآن سوزی ، مسجدسوزی و چادر کشیدن از سر زنان عفیفه و محجوبه! جنگ کثیف یعنی حتی عدم تحمل هدیه چند شکلات یک مغازه دار سنندجی به رئیس جمهور به رسم مهمان‌نوازی و تهدید او به مرگ و … .

جنگ کثیف یعنی ترویج بی‌ناموسی، همجنس‌بازی، تجزیه‌طلبی و …

آمریکا و انگلیس در جنگ با ایران زنجیر پاره کرده‌اند. چرا عده‌ای که خود را «خواص» آن‌هم از جنس «عقلا» گذاشته‌اند نمی‌خواهند در قبال این جنگ کثیف موضع بگیرند و پا در میدان مقابله با تبهکارترین دولت جهان یعنی آمریکای جهانخوار و استبداد جهانی بگذارند.

امروز تبهکارترین انسان‌ها، در آمریکا و سه کشور شرور اروپایی حکومت می کنند و می خواهند با جنگ کثیف دوباره به سلطه خود به ایران برگردند. تبهکارتر از آنان نیز کسانی هستند که در داخل می‌خواهند مقدمات این بازگشت جنایتکارانه و متجاوزانه را فراهم کنند. ۷۰ سال پیش سه جوان دانشجو در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ چهار ماه بعد از کوتای ننگین آمریکا مردانه قیام کردند و با ریختن سه قطره خون بر سنگ فرش دانشگاه تهران اعلام کردند ما اجازه سلطه آمریکا به ایران را نمی‌دهیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بزرگ‌ترین اشتباه آمریکا! بیشتر بخوانید »

آمریکا قادر نیست ایران و عراق را از هم جدا کند

آمریکا قادر نیست ایران و عراق را از هم جدا کند



شورای روابط خارجی آمریکا و از روابط عمیق میان دو ملت ایران و عراق و تاثیر آن بر خلاف منویات آمریکا در بغداد ابراز نگرانی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: نشریه فارن افرز در تحلیلی به ارزیابی میزان نفوذ ایران در عراق پرداخته و ساختاری، تاریخی و بسیار پیچیده‌تر از آن دانسته که بشود با مداخلات خارجی از سوی قدرت‌هایی چون آمریکا، محدود یا بی‌اثر کرد.

این تحلیل خاطر نشان می‌کند: ایران از زمان سقوط رژیم صدام در سال ۲۰۰۳ عمیقا درگیر سیاست عراق بوده است. بیش از ۱۲ حزب سیاسی عراقی با ایران ارتباط دارند. برخی از گروه‌های شبه نظامی تحت چتر «حشدالشعبی» عراق با رهبر معظم ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای بیعت کرده‌اند. 

از زمان بیرون راندن داعش در سال ۲۰۱۷، این شبه‌نظامیان به طور مکرر به ۲۵۰۰ نیروی آمریکایی که در عراق مانده‌اند، حملاتی را انجام داده‌اند.

هدف اصلی ایران، بیرون راندن نیروهای آمریکایی از عراق و منطقه است. در همین حال، تعداد انگشت شماری از گروه‌های ضدایرانی مخالف (مسلح تروریستی) که از فعالیت در خاک ایران منع شده‌اند، در شمال عراق مستقر هستند.

ایران گاهی حملاتی را علیه این گروه‌ها در خاک اقلیم کردستان عراق به راه‌انداخته است، اخیرا نیز زمانی که گروه‌های فرقه دموکرات کردستان و کومله از تظاهرات ضددولتی اخیر در کردستان حمایت کرده و در آن مشارکت کردند، نیروهای سپاه حملاتی را به مقرها و مواضع این گروه‌ها در شمال عراق ترتیب داده است.

مخالفان نتوانستند مانع از تعیین «السودانی» توسط قانونگذاران عراقی به عنوان نخست‌وزیر در اکتبر ۲۰۲۲ شوند و سودانی اکنون فرصت تشکیل دولت را دارد. بعلاوه، بسیاری از عراقی‌ها، از آیت‌الله العظمی «علی سیستانی» مرجع تقلید متولد ایران‌، احترام گذاشته و از او تقلید می‌کنند. 

ایران و عراق به واسطه دین، فرهنگ و جغرافیا پیوندهای ناگسستنی دارند. «برهم صالح» رئیس‌جمهوری سابق عراق در جریان یک سخنرانی خود در شورای روابط خارجی آمریکا در سال ۲۰۲۱ در این باره گفت: «شما به سادگی نمی‌توانید عراق و ایران را از هم جدا کنید.»

سالانه میلیون‌ها زائر ایرانی برای زیارت مقابر امامان شیعه به شهرهای کربلا و نجف می‌روند و این دو شهر مذهبی برای ایرانی‌ها بسیار مورد احترام است.

پیش از آن، ایران صدها هزار عراقی را که از دیکتاتوری صدام‌گریخته بودند، پذیرفت که بسیاری از آنها پس از سرنگونی صدام به کشور خود بازگشتند.

این دو کشور همچنین روابط تجاری بسیار گسترده دارند. عراق پس از چین دومین شریک تجاری بزرگ ایران در سال ۲۰۲۱ بود. روابط تجاری  دو کشور در اعتراضات سال ۲۰۱۹ عراق، زمانی که تظاهرات کنندگان عراقی از گسترش بازار کالاهای بی‌کیفیت ساخت ایران در کشورشان انتقاد کردند، توجه‌ها را به خود جلب کرد. 

عراق مدت‌هاست که برای واردات گاز طبیعی و برق به ایران متکی بوده است و ایالات متحده آن را از تحریم‌های بخش انرژی ایران معاف می‌کند

این رابطه برای ایالات متحده و دیگر قدرت‌ها چه معنایی دارد؟ از زمان پایان اشغال هشت ساله عراق، ایالات متحده به دنبال یک دولت عراقی قوی است که بتواند با تهدیدات ایران، مقابله کند و واشنگتن بتواند روابط خود با آن را حفظ کند.

حفظ دسترسی ایالات متحده به منابع عظیم انرژی عراق نیز اولویت واشنگتن است. اگرچه دولت فدرال عراق اوایل سال جاری قراردادهای شرکت‌های نفتی آمریکا در کردستان عراق را باطل کرد، اما ایالات متحده هنوز سرمایه‌گذاری‌های بزرگی در بخش انرژی منطقه دارد.

در نهایت، با وجودی که واشنگتن و تهران هر دو به دنبال گسترش نفوذ در عراق هستند، اما آمریکا در این رقابت با ایران همیشه وضعیت نامناسب تری داشته است. کارشناسان داخل و خارج از منطقه می‌گویند که رهبران عراقی، ایران را شریک قابل اعتمادتری نسبت به ایالات متحده می‌دانند.

کشورهای دیگری که مشتاق مهار ایران هستند می‌توانند با افزایش همکاری خود با عراق، نفوذ ایران را کاهش دهند. برای مثال، پس از دهه‌ها روابط پرتنش با بغداد، عربستان سعودی رقیب ایران در تلاش است تا به عراق کمک کند تا به عنوان بخشی از تلاش گسترده‌تر برای تقویت روابط، کمتر به برق ایران وابسته شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آمریکا قادر نیست ایران و عراق را از هم جدا کند بیشتر بخوانید »

راز جمعیت جاری در شاهراه امام علی (ع)

تبارشناسی آشوب و فرصت برآمده از آن



هرقدر درباره روشنگری و بصیرت مردم تلاش کنیم جا دارد و باید هم انجام بشود. اما نباید درباره تروریست‌ها و اشرار و تجزیه‌طلبان و سلبریتی‌های جاده صاف‌کن آنها در داخل، دچار خطای تحلیل و مسامحه شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱) شاید برای خیلی‌ها سؤال باشد که چرا آشوبگران در ماجرای اخیر، به سرعت سراغ دو کار رفتند؛ یکی «آتش‌افروزی و اقدامات خشن و جنایتکارانه و ایجاد هیاهو»، و دیگری «حمله به حجاب و مساجد و حسینیه‌ها و پرچم‌های عزای سالار شهیدان»؟ یا این که چرا بلافاصله، گروهک‌های تجزیه‌طلب و تکفیری در مرزهای شمال غرب و جنوب شرق فعال شدند؟

پاسخ این است که قاطبه مردم، کمترین همراهی با طراحان آشوب نکردند و بنابراین آشوبگران، ماموریت یافتند با صحنه‌سازی‌های تند و خشن، خلأ بزرگ «حمایت مردم» را بپوشانند. در عین حال، پشت‌صحنه ماجرا، از برنامه‌ریزی گسترده برای عقده‌گشایی علیه مقدسات اسلامی حکایت می‌کند که سد راه یاغیگری غرب در منطقه و در مقابل ایران بوده است.

۲) ۱۳ سال قبل، هنگامی که فتنه سبز، کشور را درگیر «پیامدهای امنیتی» و سپس بیش از یک دهه «تحریم حداکثری» کرد، وزیر ارشاد دولت موسوم به اصلاحات، از تاسیس «اتاق فکر جنبش سبز در خارج کشور» خبر داد.

هسته مرکزی این اتاق لندنی، شامل «عبدالکریم سروش، اکبر گنجی، محسن کدیور و عبدالعلی بازرگان» بود. اظهارات برخی از این افراد و مشابهان آنها، روشن می‌کند که آن فتنه پیچیده چرا شکست خورد و چرا به آشوب کور اخیر، تغییر ماهیت داد.

شاید خیلی‌ها به یاد نیاورند که «مجید محمدی» از اعضای فراری حلقه کیان (یکی از چند حلقه اصلی سازمان‌دهنده آشوب‌های ۷۸ و ۸۸، با حضور برخی اصلاح‌طلبان، و گروهک ملی- مذهبی) مهرماه ۱۳۸۸ در وبسایت رادیو فردا نوشت: «اعضای جنبش سبز اهل ریاضت نیستند. می‌خواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند. می‌خواهند سینه بزنند و اگر هوس کردند، لیوان شرابی بنوشند… آنها در ملأعام روزه‌خواری می‌کنند و نصر من الله و فتح قریب سر می‌دهند. در نماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت‌سر هاشمی نماز می‌خوانند و جای صلوات، سوت و کف می‌زنند»! طبیعی بود که نقاب انداختن تدریجی این جریان، مورد انزجار ملت ایران قرار گیرد و بانیان فتنه، سیلی اصلی را از خود ملت باورمند ایران بخورند.

در همین روند قهقرایی بود که مجید محمدی، ۴ آبان ۱۳۸۸ در رادیو فردا اعتراف کرد: «اسلام‌گرایی جدی‌ترین مانع و مخاطره‌برانگیزترین مشکل در برابر جنبش سبز است. ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی که به تأسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه زنده‌اند. آنچه خطر جدی در برابر جنبش سبز است، نام جمهوری اسلامی نیست، بلکه اسلام‌گرایی است که در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن و اهمیت آن، همین بس که بیش از سه دهه، حکومت را سر پا نگه داشته است. این ایدئولوژی، از نفس نیفتاده و بر زمین‌زدن آن کاری است بس دشوار. نقطه حساس و بنیادین جمهوری اسلامی، نه مقام ولی‌فقیه یا شخص [آیت‌الله] خامنه‌ای، بلکه اسلامگرایی است».

۳) تحرکات وحشیانه و آمیخته با استیصالِ پیاده‌نظام دشمن در شرارت‌های اخیر، بی‌سابقه و علت نیست.

چنان‌که عبدالکریم سروش ۴ اسفند ۸۸ در دانشگاه دلفت هلند گفته بود: «براساس تز سکولارها، جهان به سمت جدایی حکومت از دین پیش می‌رود، در حالی که این تز واژگونه شده. وجود دین را در عمق زندگی ایرانیان و بازگشت دین را در مغرب‌زمین می‌توانیم ببینیم. آنچه گمان می‌رفت رو به احتضار می‌رود یا مُرده، تجدیدحیات کرده و دیگران را به نگرانی افکنده است. سکولاریسم که قرار بود نسبت به ادیان بی‌طرف باشد، اکنون ستیزه‌گر شده، رسما می‌ستیزد و وجود اجتماعی آنان را تحمل نمی‌کند».

او همچنین ۱۱ مرداد ۸۶ در جمع عناصر ضدانقلاب در پاریس گفته بود: «رفته‌رفته سکولاریسم، وارد دوره‌ ستیزه‌گر و میلیتانت [نظامی‌] می‌شود و مدارا و هاضمه قوی پیشین را از دست داده است. پیش‌بینی ضعیف شدن تدریجی ادیان باطل از آب درآمده. در این ۲۰، ۳۰ سال از جامعه‌شناسان بزرگ می‌شنوید که ادیان در حال قوت گرفتن هستند. سکولاریسم و لیبرالیسم ‌هاضمه‌اش برای بلعیدن ادیان ضعیف، قوی بود اما دین قوی و فربه از گلویش پایین نمی‌رود و لذا ستیزه‌گر می‌شود… آمریکا حمله کرد به افغانستان و عراق، هر دو کشور در قانون اساسی تازه خود نوشتند ما باید قوانین‌مان را از شرع بگیریم، چیزی که در مخیله آمریکایی‌ها نمی‌گنجید».

۴) مستندات فراوان می‌گوید ایران قوی و قدرتمند، خار چشم رژیم‌های یاغی مانند آمریکا و اسرائیل و انگلیس است و آنها، تجزیه ایران و به تحلیل بردن قدرت آن را همواره در دستور کار داشته‌اند.

اکبر گنجی هنگام حضور در ایران، از پیشقراولان یگان تخریب و ترور شخصیت در میان غربگرایان مدعی اصلاحات بود. او توسط کسانی مانند حجاریان و برخی عناصر امنیتی آلوده، در نشریات زنجیره‌ای فربه شد و با برچسب «عالیجناب سرخپوش قتل‌های زنجیره‌ای»، به ترور شخصیت مرحوم‌ هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۸ و ۷۹ پرداخت؛ چرا که آن روز تصور می‌کردند او موی دماغ‌شان خواهد شد. جماعت وحشی مدعی تساهل، حتی به‌ هاشمی که نقش موثری در روی کار آمدن خاتمی داشت، رحم نکردند.

دو دهه بعد، وقتی مصیبت کرونا وارد ایران شد و غربگرایان همسو با جریان تحریم، زبان به شماتت و جنگ اعصاب گشودند،

اکبر گنجی اعتراف تلخی کرد. او اواخر اسفند ۹۸، در حالی که چهار ماه از فتنه آبان‌ماه نمی‌گذشت، از پروژه ایجاد جنگ و نزاع در میان مردم ایران خبر داد: «ما کارمندان دولت‌های راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. وظیفه ما کارمند رسمی ‌بخش پروپاگاندای دولت ‌ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی، وحشت‌افکنی است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم… گمان باطل نکنید که ما «مخالف سیاسی»، «مدافع حقوق بشر»، «فمینیست» و… هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولت‌های راست افراطی هستیم. تلویزیون مال بن‌سلمان است و «منبع معتبر» هم کسی جز خود او نیست… ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریم‌های تاریخ نتوانست انجام دهد، ما موظفیم با کروناهراسی انجام دهیم».

سه سال بعد از این اعتراف مهیب، نمودهای میدانی آن ماموریت وطن‌فروشانه را می‌توان در قالب جنایت و شرارت در کف خیابان و فعال کردن گروهک‌های تروریستی تجزیه‌طلب دید؛ و مثل همیشه، هیزم‌کشان و تهییج‌کنندگان اصلی، برخی عناصر ورشکسته مدعی اصلاح‌طلبی بوده‌اند.

۵) چرا آشوبگران به سرعت سراغ شرارت و آتش‌افروزی و اقدامات خشن رفتند؟ یک علت، نیاز غرب به تحریف واقعیت ایران قوی در نگاه ناظران جهانی است تا از اثرگذاری منحصربه‌فرد ایران در معادلات جهانی بکاهد.

سیاستمداران ارشد غربی، بارها در چند سال اخیر گفته‌اند پروژه «قرن جدید آمریکایی»، در میدان عمل جای خود را به «قرن جدید آسیایی» داده است و در این میان، مقاومت ایران توانسته به قدرت‌هایی مثل چین و روسیه، جرأت نقش‌آفرینی بیشتر در تغییر معادلات جهانی را بدهد.

ایران بود که جبهه آمریکا و اسرائیل و ناتو را در دو جنگ موسوم به جنگ جهانی چهارم و سوم به هزیمت کشاند، هر چند که موضوع اصلی پروژه ویرانی‌طلبانه و تجزیه‌طلبانه «خاورمیانه جدید» بود. ایران نگذاشت سرنوشت رقت‌بار جنگ داخلی و تجزیه لیبی در لبنان و سوریه و عراق و یمن تکرار شود و از تحریم‌شدگی در جنگ تحمیلی صدام (در حد سیم خاردار)، به تولیدکننده و صادرکننده پهپادهای فوق‌مدرن و موشک‌های دوربرد نقطه‌زن تبدیل شد.

ایران نشان داد که بدون بستن با کدخدا و معطل ماندن در قبال عهدشکنی او، می‌توان موانع تحریمی را به تدریج از پیش پا برداشت و به سمت رونق اقتصاد حرکت کرد.

۶) تلاش برای ایجاد ناآرامی خشونت‌بار در ایران، رفتار از سر درماندگی غرب است، تا شاید به زور حُقّه‌های رسانه‌ای و به خیابان آوردن چندهزار نفر در خیابان، «مردم‌ربایی» کند و اشرار جنایتکار یا برخی عناصر فریب‌خورده را جای یک ملت ۸۵ میلیونی، یا پایتخت هشت میلیون نفری جا بزند و تصور «ایران ضعیف» را جای حقیقت «ایران قوی» بنشاند.

این جنگ روانی، همان واقعیتی است که «کیت کلارنبرگ» روزنامه‌نگار تحقیقی، تحت عنوان «رمزگشایی از جنگ آنلاین پنتاگون علیه ایران» منتشر کرده و در اینجا  هم بدان پرداخته شده است.

درست در دوره‌ای که دولت غربگرا و وزارت ارتباطات آلوده در ایران سرگرم واگذاری شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات به بیگانگان بود، جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا، چهارم مرداد ۱۳۹۴ در شورای روابط خارجی آمریکا گفت: «به ایران امروز نگاه کنید… ۲۵ درصد جوانان آنها بیکارند. اگر به تهران بروید- من نرفتم ولی دوستانم که رفته‌اند به من گفتند که- جوانان به‌دنبال گوشی‌های هوشمند هستند و می‌خواهند بخشی از دنیا باشند».

اما آیا «مالیا» و «ساشا»، دختران ۱۰ و ۱۴ ساله‌ باراک اوباما حق نداشتند بخشی از همین دنیایی باشند که کری می‌گفت؟! پاسخ اوباما منفی بود. او اواخر آذر ۱۳۹۰ گفت «دخترانم را از استفاده از شبکه اجتماعی فیس‌بوک منع می‌کنم. این، مکانی امن برای گذران اوقات فراغت دخترم نیست. چرا باید بخواهیم با افرادی روبه‌رو شویم و از امور ما باخبر باشند، در حالی که آنها را نمی‌شناسیم. این عاقلانه نیست».

۷) شهید سلیمانی می‌گفت «من با تجربه می‌گویم میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد، در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم». این، یک الگوی عملیاتی موفق است، به شرط اینکه تردید و تحیر و رودربایستی و انفعال کنار زده شود.

هرقدر درباره روشنگری و بصیرت مردم تلاش کنیم جا دارد و باید هم انجام بشود. اما نباید درباره تروریست‌ها و اشرار و تجزیه‌طلبان و ویرانی‌طلبان و به‌ویژه سیاسیون و سلبریتی‌های جاده صاف‌کن آنها در داخل، دچار خطای تحلیل و مسامحه شد.

نباید اجازه داد جماعت ورشکسته وطن‌فروش، با گروگان گرفتن نام مردم، مرتکب جنایت و خیانت پیاپی شوند. فرصت تعقیب و مجازات جنایتکاران وطن‌فروش را باید مغتنم شمرد؛ همچنان که در انهدام مقر برخی گروهک‌های تروریست آن سوی مرز انجام شد. منافذ و معابر نفوذ را باید بست و در انهدام شبکه داخلی نباید تاخیر به خرج داد.

همچنین نباید اجازه داد معیشت و کسب‌وکار مردم در فضای واقعی و مجازی، گروگان معرکه‌گیری اشرار و اوباش سیاسی شود. باید بی‌معطلی، نسبت به تامین شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات (سالم، امن، قانونمند و شفاف) به جای شبکه عاریتی دشمن اهتمام شود تا جان و مال و معیشت و ناموس مردم در امان بماند.

۸) و بالاخره اینکه؛ همزمان با شکست فاحش نقشه دشمن و تودهنی خوردنش از ملت ۸۵ میلیونی ایران، باید سرِ مار را در آن سوی مرزها کوبید. هیجانات تدریجا جمع می‌شود- و از ابتدا هم طبق برآورد طراحان پیش نرفت- اما جبهه مقاومت در منطقه، با بانیان ماجرا حسابی دارد که حتما تسویه خواهد کرد.

بایستند و تماشا کنند و سپس همدیگر را لعنت کنند که چرا ایران را وادار به انتقام کردند. صدای لعنت همدیگر، احتمالا به زودی از تل‌آویو و ریاض و برخی مقرّ‌های آمریکایی شنیده خواهد شد؛ همچنان که در پایگاه‌های منهدم‌شده تروریست‌ها شنیده می‌شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تبارشناسی آشوب و فرصت برآمده از آن بیشتر بخوانید »