شورای عالی دفاع

پذیرش قطعنامه، تلخ‌تر از جام زهر/ شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بود

شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بود


پذیرش قطعنامه، تلخ‌تر از جام زهر/ شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، قطعنامه‌های سازمان ملل متحد از ابتدای جنگ عمدتا به نفع رژیم عراق و بدون توجه به خواسته‌های ایران صادر می‌شد. به هر حال با عدم عقب نشینی کامل ارتش عراق از خاک ایران و نپذیرفتن قرارداد ۱۹۷۵ از سوی رژیم بعثی به عنوان مبنایی برای حل اختلافات و با تصور ایران از توانایی خود برای وارد کردن ضربه اساسی به رژیم بعثی عراق، جنگ پس از آزادسازی خرمشهر تداوم یافت.

گرچه امام خمینی (ره) در ابتدا موافق ورود قوای ایران به خاک عراق نبودند ولی پس از برگزاری دو جلسه شورای عالی دفاع و اعلام نظر مقامات سیاسی و نظامی کشور منع عبور از مرز برداشته شد. از این پس عراق برای مقابله با قوای ایران و اجرای سیاست عملیاتی خود، دفاع مستحکم در زمین و استفاده از جنگ‌افزار‌های شیمیایی در جبهه‌ها و گسترش تهاجمات هوایی در خلیج فارس و حمله به مراکز اقتصادی و تأسیسات نفتی ایران را در دستور کار قرار داد.

البته از بیانات و اظهار نظر‌های امام خمینی (ره) اینگونه بر می‌آید که ایشان در تداوم جنگ در پی ساقط کردن صدام از قدرت و کمک به مردم عراق برای تغییر رژیم بعثی بودند. طبیعی بود که قدرت نظامی ایران، امکان حمله به بغداد و یکسره کردن کار صدام را نمی‌داد، بنابراین تلاش ایران عمدتاً برای انجام عملیات‌هایی در منطقه نفت خیز جنوب عراق و در پیرامون بصره دومین شهر بزرگ عراق متمرکز بود.

گرچه ایران در مسیر اجرای این سیاست گام‌های جدی و موثری برداشت اما تصرف منطقه فاو در اواخر زمستان ۱۳۶۴ و انجام عملیات کربلای ۵ در زمستان سال ۱۳۶۵ نشان داد که علاوه بر اقدامات نظامی، لزوم انجام تلاش‌های سیاسی و فعالیت‌های دیپلماتیک در سطح بین‌المللی نیز از نیازمندی‌های پایان دادن به جنگ است.

یکی از ظرفیت‌های بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ، شورای امنیت سازمان ملل بود که ایران آن را بازیچه قدرت‌های بزرگ و طرفدار عراق محسوب می‌کرد و به مؤثر بودن اقدامات وی زیاد اطمینان نداشت. بر همین اساس در روز‌های آغاز و تداوم جنگ آنچنان که باید، برای خاتمه دادن به جنگ به این نهاد بین‌المللی مراجعه نمی‌کرد.

سر انجام پس از گذشت حدود پنج ماه از عملیات کربلای ۵، قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹ تیر سال ۱۳۶۶ برابر با ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد به منظور خاتمه دادن به جنگ عراق با ایران، صادر شد. می‌توان گفت که هماهنگی سیاست ابرقدرت‌ها در سازمان ملل، باعث تنظیم و تصویب قطعنامه ۵۹۸ توسط شورای امنیت شد.

این قطعنامه حاصل ۹ ماه کار دیپلماسی کشور‌های آمریکا، شوروی، عراق، عربستان، فرانسه، انگلیس، آلمان غربی و چند کشور دیگر بود. تدوین‌کنندگان قطعنامه ۵۹۸ که قدرت‌های بزرگ جهانی بودند به دنبال آن بودند که تا حدودی دل طرف پیروز جنگ را بدست آورند به گونه‌ای که ایران بتواند این قطعنامه را بپذیرد.

در واقع تنظیم قطعنامه ۵۹۸ علی‌رغم واژه‌ها و مندرجات بی‌طرفانه آن از موضع عدالت نبود بلکه به منظور ایجاد فشار به ایران جهت خاتمه دادن به جنگ بود. به همین دلیل طرح تحریم تسلیحاتی ایران در صورت عدم پذیرش قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی توسط آمریکا مطرح شد. این اقدام بیانگر نگرانی جامعه بین‌المللی نسبت به ادامه جنگ از سوی ایران بود. البته آمریکا نتوانست قطعنامه تحریم علیه ایران را به تصویب برساند.

قطعنامه ۵۹۸ در ۱۰ بند به تصویب رسید و در بند اول، خواستار آتش بس و بازگشت نیرو‌های دو کشور به مرز‌های شناخته شده بین‌المللی شده بود. تا قبل از قطعنامه ۵۹۸ در هیچ یک از قطعنامه‌های دیگر صحبتی از بازگشت نیرو‌های طرفین به مرز‌های دو کشور، شناسایی متجاوز و طرح پرداخت خسارات جنگ نشده بود.

قطعنامه ۵۹۸، برای اولین بار بر روی اختلافات ایران و عراق و تعیین چارچوبی برای پایان دادن به جنگ متمرکز شده بود.

بند سوم خواستار آزادی اسرای جنگی و بند چهارم خواستار یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در مورد تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد شده بود.

بند پنجم هم درباره خویشتن‌داری همه کشور‌ها به منظور عدم تشدید و گسترش منازعه بود. گرچه در بند ششم این قطعنامه به تحقیق راجع به مسئولیت منازعه اشاره شده بود ولی همچون قطعنامه‌های گذشته اشاره‌ای به کشور آغازکننده جنگ در آن وجود نداشت. اگر در این بند به جای تعیین آغازگر جنگ، از عبارت تعیین متجاوز استفاده می‌شد، منافع ایران بهتر تأمین می‌شد. بند هفتم درباره بررسی ابعاد خسارات وارد شده به طرفین بود.

در این بند نیز بایستی به جای تعیین خسارت، تعیین غرامت مطرح می‌شد تا ایران بتواند خسارات جنگ را از عراق دریافت کند. بند هشتم نیز درباره راه‌های افزایش امنیت و ثبات در منطقه بود. باید توجه داشت که به رغم اینکه ظاهراً بعضی امتیازات در این قطعنامه در راستای خواسته‌های جمهوری اسلامی قرار داشت، اما در عمل، دو کشور به یک میزان در خصوص جنگ مقصر قلمداد شده بودند.

به عنوان مثال در موضوع تأسیس صندوقی برای جذب کمک‌های کشور‌های دیگر جهت تأمین خسارات وارده، مقرر شده بود تا دو کشور به یک میزان از کمک‌های این صندوق برخوردار باشند و از نظر حقوقی، تفاوتی بین متجاوز و قربانی تجاوز در فطعنامه وجود نداشت. به هر حال، این قطعنامه برای اولین بار در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد صادر شد تا ضمانت اجرایی داشته باشد.

معنای این اقدام آن بود که عمل به قطعنامه برای همه کشور‌ها از جمله ایران و عراق لازم‌الاجراست؛ بنابراین ایران و عراق موظف به پذیرش آن بودند. در روزی که این قطعنامه به تصویب رسید، به دلیل برتری نظامی ایران، جمهوری اسلامی احساس نیازی به پذیرش این قطعنامه برای پایان دادن به جنگ نمی‌کرد.

پس از صدور قطعنامه، عراق آن را پذیرفته و از شورای امنیت نیز تشکر کرد ولی وزارت امور خارجه ایران طی صدور بیانیه‌ای در ۱۳۶۶/۰۴/۳۰ ضمن ناعادلانه خواندن قطعنامه به تناقض بند‌های آن و خودداری از معرفی آغازگر جنگ اشاره کرد و پس از گذشت یک روز نظرات خود را مبنی بر اینکه ابتدا باید متجاوز مشخص شود به شورای امنیت اعلام کرد.

در مجموع قطعنامه ۵۹۸ تا حدود زیادی با قطعنامه‌های سابق شورای امنیت در مورد جنگ عراق با ایران متفاوت بود و اولین قطعنامه‌ای بود که دارای شرایط صلح و تا حدودی متعادل بود. از زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸، از تابستان سال ۱۳۶۶ تا تابستان سال ۱۳۶۷ که قطعنامه مورد پذیرش ایران قرار گرفت، شرایط بسیار سختی برای طرفین جنگ بوجود آمد.

آمریکا اسکورت نفتکش‌های کویتی در خلیج فارس را آغاز کرد و عربستان درست یک هفته پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ دست به کشتار حجاج ایرانی در مکه زد. در این جنایت حدود ۴۰۰ نفر از زنان و مردان زائر به شهادت رسیدند و نزدیک به یک هزار نفر از زائرین مجروح شدند. با این اقدام، دولت عربستان در هماهنگی با برنامه‌های آمریکا و عراق تلاش کرد تا حتی ایام حج را تبدیل به یک فشار جدید علیه ایران بکند.

از مرداد ۱۳۶۶ جنگ شهر‌ها وسعت بی‌سابقه‌ای یافت و شمار زیادی از غیرنظامیان در معرض مستقیم آسیب‌های جنگ قرار گرفتند. تهران و بغداد و بسیاری از شهر‌های بزرگ دو کشور، هدف بمباران‌های هوایی و موشک‌های زمین به زمین بود. جنگ در خلیج فارس توسعه یافت.

نفتکش‌های زیادی مورد اصابت قرار گرفت و ناوگان جنگی آمریکا در خلیج فارس دست به حملات بی‌سابقه‌ای علیه ایران زد. جنگ در جبهه‌های زمینی ادامه یافت. ایران و عراق هر دو سیاست تهاجمی را در زمین، دریا و هوا در پیش گرفتند. از زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸، سیاست تهاجمی و خشن آمریکا علیه ایران در خلیج فارس ابعاد تازه‌ای یافت. ناوگان جنگی آمریکا در خلیج فارس، عملاً در مقابل ایران گسترش یافته و آرایش گرفت.

تبلیغات گسترده‌ای علیه ایران در سطح بین‌المللی انجام گرفت. محیط مذاکرات شورای امنیت سازمان ملل به زیان ایران تیره شد. سیاست آمریکا علیه ایران باعث شد تا عملاً توازن نظامی بین طرفین جنگ بهم خورده و با تحریم تسلیحاتی ایران و مداخله نظامی آمریکا موازنه قوا به نفع عراق تغییر یابد. در چنین وضعیتی حملات ارتش عراق از روز ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ به جبهه‌های جنگ زمینی در کنار حمله به مناطق مسکونی و نفتکش‌ها و پایانه‌های نفتی هم شروع شد.

درآمد‌های نفتی ایران رو به کاهش بود و آمریکا همزمان با حملات ارتش عراق به مواضع قوای ایران در جبهه فاو، به سکو‌های نفتی سلمان و نصر در خلیج فارس حمله و آن‌ها را منهدم و میلیون‌ها دلار خسارت به ایران وارد کرد. حمایت از نفتکش‌های حامل نفت کشور‌های عربی خلیج فارس به صورت آشکار از سوی آمریکا آغاز شد.

در پی اقدامات همه جانبه ایالات متحده در حمایت از رژیم عراق، امریکا به صورت رسمی از اواخر شهریور ۱۳۶۶ وارد جنگ با ایران درآب‌های خلیج فارس شد. در مجموع آمریکا حدود ۹ ماه به طور مستقیم وارد جنگ با ایران در خلیج فارس شد.

در این مدت، ۱۲ برخورد نظامی بین ایران و آمریکا بوجود آمد که خسارات زیادی را برای ایران و اعتبار آمریکا در بر داشت. آمریکا در حملات اولیه خود به قایق‌های تندروی سپاه و کشتی ایران اجر مربوط به نیروی دریایی ارتش که در مهر ماه ۱۳۶۶ انجام گرفت، سعی در یک درگیری نظامی محدود با نیروی دریایی ایران در خلیج فارس داشت.

اما این حملات در ماه‌های پایانی جنگ به سکو‌های نفتی ایران توسعه یافت و با پرتاب دو موشک ناو وینسنس آمریکایی به سوی هواپیمای مسافربری هما در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ و کشته شدن ۲۹۰ سرنشین ایرباس به اوج جنایت رسید.

از سوی دیگر در حالی که پس از حمله عراق به فاو و شلمچه، منافقین به مهران حمله کرده بودند و احتمال حمله ارتش عراق به جزایر مجنون وجود داشت. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در روز سه شنبه ۱۳۶۷/۰۳/۳۱ به کرمانشاه سفر کرد و در محل قرارگاه رمضان مستقر شد. ایشان در همان شب پس از دریافت گزارش وضعیت جبهه‌ها از فرمانده سپاه به وی گفتند: «قبل از این سفر به اتفاق رئیس‌جمهور و حاج احمد آقا در روز جمعه ۱۳۶۷/۰۳/۲۷ خدمت امام رفتیم.

وضع جبهه‌ها، نیروها، امکانات کشور و وضع دشمن را برای امام تشریح کردیم و دو راه بسیج نیرو‌ها و امکانات برای جنگ یا پذیرش ختم جنگ را برای امام مطرح کردیم. ایشان راه اول را انتخاب کردند و برای صدور حکم واجب بودن رفتن به جبهه‌ها برای هم (کاری که سال گذشته نشد و پیشنهاد شده بود) اظهار آمادگی کردند.»

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به فرمانده سپاه گفت: «به امام گفتم: ارتش عراق در حال باز پس گیری بعضی مواضعی است که از او گرفته‌ایم و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند ممکن است حتی ارتش عراق از مرز‌ها عبور کند و بخش‌هایی از کشور را اشغال کند.

امام فرمودند طرح تان چیست؟ گفتیم جنگ را با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تمام کنیم. امام فرمودند نه ما باید جنگ را ادامه دهیم. به امام گفتم برای ادامه جنگ فرماندهان از ما امکانات و وسایلی می‌خواهند که ما در شرایط فعلی کشور بودجه لازم را برای تهیه آن‌ها نداریم. امام گفتند بروید از مردم مالیات بگیرید. به ایشان گفتم این کار را قبلا کرده‌ایم و دیگر گرفتن مالیات بیشتر از مردم برای دولت امکان ندارد و میزان آن به حداکثر خود رسیده است. امام گفتند خوب استقراض کنید.

پس از این مسئله به امام گفتم نیرو‌های مردمی به جبهه نمی‌آیند. امام گفتند من برای حل این مشکل به مردم حکم جهاد می‌دهم. گفتم در کشور ارز نداریم تا بعضی نیاز‌های جنگ را از خارج خریداری کنیم. امام گفتند برای آن راهی پیدا کنید. بروید نفت پیش فروش کنید. پس از طرح این مطالب، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: ما هم به نتیجه رسیده بودیم که یا باید جنگ را تمام کرد و یا بسیج نیرو و امکانات بدهیم و کشور را وارد جنگ کنیم.

حال که امام راهکار ورود امکانات کشور در جنگ را تصویب کرده‌اند شما طرح و برنامه خودتان را تهیه کنید و به ما بدهید.»

به این ترتیب وی در این جلسه از فرمانده سپاه خواست تا برنامه خود را به منظور ادامه جنگ تهیه و ارائه کنند. بدین منظور در تاریخ دوم تیر سال ۱۳۶۷ محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه نامه‌ای را خطاب به فرماندهی جنگ نوشت و در آن کلیات طرحی را تقدیم ایشان کرد که هدف نبرد انهدام صدام و حزب بعث عراق منظور شده بود.

بر اساس این طرح باید ارتش و سپاه هر دو ظرف پنج سال هر کدام به میزان حدود ۵.۲ و هفت برابر افزایش کمی می‌یافتند و برای تامین نیرو‌های مورد نیاز می‌بایستی افراد بین ۱۷ تا ۴۰ سال، سالانه چهار ماه در جبهه باشند. دولت و مجلس شورای اسلامی هم باید در اولویت یکم، بودجه و امکانات مورد نیاز نیرو‌های مسلح را در اختیار جانشین فرماندهی کل قوا قرار می‌دادند.

صنایع و کارخانجات کشور نیز در اولویت یکم موظف به تأمین مایجتاج رزمندگان اسلام بودند. همچنین فرض بر آن بوده است که انگیزه آمریکا، شوروی، صدام و حزب بعث علیه انقلاب اسلامی نه تنها کاهش نیافته بلکه با رشد بیداری اسلامی در جهان مشکلات سیاسی ابر قدرت‌ها در جهان بیشتر از گذشته شده است و آن‌ها قوی‌تر از گذشته به جنگ خلیج فارس ادامه خواهند داد.

از سوی دیگر عراق به توسعه سازمان رزم و سازماندهی نیرو‌های منافقین، ادامه خواهد داد. تقدیم این نامه که ۲۵ روز قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ صورت گرفت، تاثیر فراوانی در به تصمیم رساندن فرماندهی کل قوا برای آینده جنگ داشت. در این اوضاع و احوال ایران چاره کار را در خاتمه دادن به جنگ از طریق پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دید و در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ با اعلام رسمی پذیرش قطعنامه راه جدیدی را در پیش گرفت.

گرچه پذیرش آتش بس برای امام تلخ و اتخاذ چنین تصمیمی برای ایشان چون زهر کشنده بوده است و از چنین شرایطی راضی نبوده‌اند ولی حضرت امام خمینی شجاعانه‌ترین تصمیم دوران حیات خود را در یک فرصت مهم اتخاذ کردند و با پذیرش مسئولیت قبول قطعنامه از سایر مسئولین کشور سلب مسئولیت کردند. به هر حال یک سال و یک روز کم، طول کشید تا ایران قطعنامه ۵۹۸ را در روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ بپذیرد و راه را برای خاتمه یافتن جنگ هشت ساله باز کند. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران گرچه به یکباره اتفاق افتاد ولی نتیجه فرآیندی بود که در سال‌های پایانی جنگ آغاز شده بود.

گزارش از حسین علایی

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بود بیشتر بخوانید »

توان دفاعی ایران با قبل انقلاب قابل مقایسه نیست

توان دفاعی ایران با قبل انقلاب قابل مقایسه نیست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امیر سرتیپ امیر حامی امشب در برنامه تیتر امشب ۲ شنبه شب شبکه خبر با بیان اینکه در بخش توسعه دفاعی کشور مسیر بسیار موفقیت امیز و خوبی را طی کرده ایم افزود: بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، بخش دفاعی کشور تحریم شد و امریکایی‌ها و دشمنان ایران تلاش کردند که به هیچ وجه اقلام دفاعی به دست جمهوری اسلامی ایران نرسد.

وزیر دفاع گفت: با هدایت الهی و حکیمانه امام خمینی (ره) و هدایت‌های میدانی رهبر معظم انقلاب اسلامی که آن زمان به عنوان عضو شورای عالی دفاع ایفای نقش بسیار موثر داشتند، ما مسیر خودکفایی و خود اتکایی را در نیروهای مسلح طی کردیم.

وی اضافه کرد: با توجه به تجهیزات زیادی که در اختیار ارتش بود کارمان را با سرپا نگه داشتن (اورهال) تجهیزات و تسلیحات اغاز کردیم و بعد به سمت مهندسی معکوس حرکت کردیم.

وزیر دفاع گفت: به تدریج در این مسیر توانمندتر شدیم و توانستیم از مهندسی معکوس عبور کنیم و وارد مرحله طراحی شویم.

وی افزود: طراحی‌های اولیه ما در حوزه صنایع دفاعی ساده‌تر وسبک‌تر بود و هر چه جلوتر رفتیم، به همت همه دست اندرکاران و جهادگران عرصه صنایع دفاعی کشور، مهندسان، دانشگاه‌ها وفعالان صنعتی پیشرفت کردیم به طراحان و تولید کنندگان بزرگی در این حوزه شدیم که امروز قادریم بخش بزرگی از نیازهای صحوزه دفاعی کشور را تامین کنیم.

وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح گفت: هم اکنون بیش از ۸۰۰ صنعت و محصول دفاعی موردنیاز را در کشور تولید می‌کنیم.

امیر حامی افزود: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وضع کشور متفاوت و رویکرد حاکم، رویکرد ناشی از وابستگی به امریکا بوده و انچه مورد نظر و مطالبه نظام سرمایه داری ان روز بوده است و امریکایی‌ها تولید می‌کردند به قیمت‌های گزاف به ایران و برخی دیگر از کشورهای منطقه فروخته می‌شد.

وی اضافه کرد: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، صنایع دفاعی خیلی کمی در داخل داشتیم و در مجموع حدود ۳۰ کارخانه در زمینه تولید صنایع دفاعی سبک مشغول بوده اند که آن هم صرفا در قالب فعالیت خط تولید خریداری شده از خارج فعالیت می‌کرده است.

امیر حاتمی گفت: امروز جمهوری اسلامی ایران در حوزه موشکی از قدرت‌های به نام دنیاست و در حوزه‌های هوایی، الکترونیک و پدافند هم محصولات بسیار خوبی داریم.

وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تصریح کرد: نگاه به نیازهای نیروهای مسلح، نگاه به تهدیدهای آینده و نگاه به ظرفیت‌های در دسترس بخش دفاعی کشور ۳ اولویت توسعه صنایع دفاعی کشور است.

امیر حاتمی  افزود: درهمین سه چهار سال گذشته حرکت در مسیر تحقیق و توسعه دفاعی کشور با قوت ادامه داشته است که بخشی از نتایج آن را به ملت عزیزمان اعلام کرده ایم و بخش خیلی بزرگتر از دستاوردهای دفاعی را معرفی نمی‌کنیم.

وی اضافه کرد: حاصل این تلاش برنامه‌ای است که در این باره تقدیم مجلس شورای اسلامی کردیم که ناشی از بررسی نیازهای نیروهای مسلح، نگاه به تهدیدهای آینده و نگاه به ظرفیت‌های در دسترس مان بوده است.

وزیر دفاع گفت: این ۳ بخش به علت اهمیتی که در دکترین کشور برای بازدارندگی دارند مورد توجه ویژه قرار گرفته است.

وی افزود: در حوزه موشکی برای دقت افزایی موشک‌ها و اصطلاحا نقطه زنی هدف گذاری شده بود که در نتیجه تلاش ها، امروز همه موشک‌هایی که در اختیار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است، دقیق و نقطه زن هستند و نیروهای مسلح در رزمایش‌هایی که در خشکی و دریا انجام دادند به خوبی از آن‌ها استفاده کردند.

امیر حاتمی گفت: در حوزه پهپادها یکی از قدرت‌های برتر جهان و در رتبه چهارم و پنجم هستیم.

وزیر دفاع همچنین با اشاره به طراحی و ساخت ناوشکن پیشرفته دنا افزود: این ناوشکن در کلاس جماران است، اما تسلیحات و تجهیزات آن ارتقا پیدا کرده و همه تسلیحات آن تولید داخل است.

امیر حاتمی تهدیدات نظامی رژیم صهیونیستی را ناشی از استیصال و شکست از انقلاب اسلامی دانست و گفت: رژیم کوچک و پلید رژیم صهیونیستی توانایی حمله نظامی به ایران را ندارد و اگر هم بخواهد دچار چنین اشتباهی شود شروعی خواهد بود بر نابودی کامل آن و ما به لحاظ دفاعی دارای قدرت دفاعی اطمینان بخش هستیم و این به خوبی به دشمنان تفهیم شده است.



منبع خبر

توان دفاعی ایران با قبل انقلاب قابل مقایسه نیست بیشتر بخوانید »

طرح عملیات «کربلای ۴» با کدام تحلیل ارائه شد؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات والفجر ۸ و تصرف فاو نشان داده بود که ایرانی‌ها نه تنها در وضعیت دفاعی، بلکه در حالت هجومی نیز در مسیر موفقیت قرار دارند. تحولات صحنه نبرد پس از پیروزی فاو و اقدامات نظامی دشمن که به طور گسترده و همه‌جانبه صورت می‌گرفت، فرماندهان سپاه را با وضعیت جدیدی مواجه کرد.

موشک‌باران شهرها، مراکز اقتصادی، صنعتی و نفتی، فشار فوق‌العاده‌ای را بر کشور وارد ساخت. همراه با این فشارها، تحرک جدید دشمن با عنوان «راهبرد دفاع متحرک» در عرصه زمینی که پس از اشغال اراضی کشور در آغاز جنگ، برای اولین بار صورت می‌گرفت، جبهه خودی را تحت فشار قرار داده بود.

عراقی‌ها در چارچوب راهبرد دفاع متحرک از لاک دفاعی چهار ساله خود خارج شده و تحرکاتی را در جبهه جنوب و غرب انجام دادند که در اردیبهشت سال ۱۳۶۵ منجر به اشغال شهر مهران شد.

این راهبرد خیلی زود مورد تحلیل قرار گرفت و قرار شد برای مبارزه با آن از راهبرد نیرو‌های مردمی استفاده شود که نتیجه آن آزادسازی شهر «مهران» در تیر سال ۱۳۶۵ بود.

بر اساس راهبرد نظامی جدید سپاه پاسداران که به مسئولین کشور ارائه شد، برای نیل به پیروزی در جنگ، می‌بایست در جبهه جنوب، جاده‌های شمالی و یا جنوبی بصره و در جبهه شمالی، جاده‌های مواصلاتی «کرکوک» به «بغداد»، قطع و یا تحدید و در نتیجه صدور نفت عراق به خارج کاملا قطع گردد. این امر باعث شده تا عراق از موضع ضعف وادار به پایان دادن به جنگ و مذاکره با ایران شود.

برای تحقق این استراتژی، سپاه پاسداران عملیات فتح ۱ را در مهر سال ۱۳۶۵ انجام داد و موفق شد به عمق ۱۵۰ کیلومتری خاک عراق نفوذ کرده و تاسیسات نفت و گاز کرکوک را منفجر کند. برای تحقق این استراتژی در فاز جنوبی جنگ، محاصره، تهدید و نهایتا تصرف شهر بصره به عنوان هدف بزرگ در نیمه دوم سال ۱۳۶۵ مورد نظر قرار گرفت؛ بنابراین ایران برای انجام عملیاتی بزرگ و سرنوشت‌ساز آماده می‌شد.

در واقع می‌توان گفت در این دوران به دلیل نبود یک طرح سیاسی مهم و تاثیرگذار برای پایان دادن به جنگ، ایران چاره‌ای جز انجام یک عملیات بزرگ سرنوشت‌ساز زمینی نداشت. در همین رابطه مرحوم حجت الاسلام «هاشمی رفسنجانی» که در آن دوران نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع بود در کتاب خاطرات خود ذکر می‌کند: «به همان سیاستی که در خیبر اعلام کرده بودیم که یک جای حساسی از عراق را بگیریم و بعد جنگ را تمام کنیم، عمل می‌کردیم. در آن زمان آن طرف فاو در دست ما بود، نظر من همان موقع این بود که از ساحل «خور عبدالله» به «ام‌القصر» برویم. ام‌القصر پایگاه دریائی عراق بود و کشتی‌های جنگی و غیر جنگی شان که در آنجا بود، از طریق کانالی به دریای خلیج فارس می‌رفتند. بنا، بر این بود که ما به آنجا برویم، البته قبلا هم رفته بودیم، اما موفق نشده بودیم. این دفعه بنا شد عملیاتی انجام دهیم که بتوانیم کاملا عراق را از دریا جدا کنیم، یعنی هدف اصلی من به عنوان فرمانده جنگ این بود که اگر این کار انجام می‌شد، ما به هدفمان می‌رسیدیم و می‌گفتیم که الان قطعنامه را می‌پذیریم و شما هم بیائید حق و حقوق ما را بدهید تا آتش‌بس را بپذیریم.»

از طرف دیگر در صحنه بین‌الملل نیز چنین تصور می‌شد که چشم انداز روشنی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق وجود ندارد و چنین نتیجه گیری شده بود که یک تغییر موازنه نظامی در جنگ به نفع عراق، شرط اساسی برای پایان داده به جنگ بوده و لذا تمامی تلاش‌ها برای حمایت و تجهیز صدام برای برتری یافتن در برابر ایران توسط جامعه جهانی انجام می‌شد.

برای اثبات مدعای خود به سخنان رئیس هیئت نمایندگی شوروی سابق در سازمان ملل در سال ۱۳۶۵ اشاره می‌کنیم: «مسکو امیدوار است، سیاست فروش تسلیحات جنگی به عراق، ایران را وادار به گفتگو کند.»

همچنین در بعد اقتصادی نیز می‌توان به تحریم خرید نفت از ایران توسط «ریگان»، رئیس جمهور ایالات متحده اشاره کرد که نشان می‌دهد عزم جامعه جهانی برای اعمال فشار نظامی و اقتصادی بر ایران و وادار کردنش به پایان دادن به جنگ بیش از پیش جزم شده بود.

فرماندهان جنگ در ایران با آگاهی از این مسئله به نتیجه رسیده بودند که بایستی پیش دستی کرده و ابتکار عمل در پایان دادن به جنگ را خود در دست می‌گرفتند. از طرفی ناکامی عراق در بازپس‌گیری فاو و همچنین ناکامی در اهداف استراتژیک دفاع متحرک، نشان‌دهنده ضعف در ساختار دفاعی و تهاجمی عراق بود.

با این تحلیل طرح عملیات کربلای ۴ ارائه شد تا نشان دهد ما جنگ را تمام خواهیم کرد.

گزارش از خسرو هداوندخانی

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

طرح عملیات «کربلای ۴» با کدام تحلیل ارائه شد؟ بیشتر بخوانید »

اقتدار آیت‌الله‌ خامنه‌ای برای مدیریت‌ نیروها در آزادسازی سوسنگرد/ لطف پنهان شهید چمران برای نجات جان یک پیرمرد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «اسلحه‌اش را برداشت. خشاب را جدا کرد. تمام تلاشش را می‌کرد گلنگدن بکشد تا تیری که در لوله اسلحه مانده را خارج کند، اما به حدی خون از دست داده بود که رمقی برایش نمانده بود. بالاخره با هر سختی بود این کار را انجام داد. دکتر چمران همیشه تاکیدش بر این بود که تمام موارد دستورات امنیتی حمل سلاح را که آموزش دیده بود، به بهترین شکل انجام دهد؛ حتی در آن حالی که در عملیات آزادسازی سوسنگرد او را مجروح کرده بود، تا جایی‌که خیلی از رزمنده‌ها فکر می‌کردند دکتر به شهادت رسیده».

۲۵ آبان سال ۶۰ با حمله دوباره ارتش بعث به منطقه سوسنگرد، درگیری‌ها در حالی شروع شد که نیروی آماده به طور کافی در جنوب وجود نداشت. لشکر ۹۲ زرهی اهواز یک لشکر بود در مقابل چندین لشکر حمله‌ور بعثی که باید طول بسیار زیادی از مرز خوزستان را پوشش می‌داد. لشکری که بسیاری از استعدادهایش را در عملیات قبل از دست داده بود.

اقتدار آیت‌الله‌ خامنه‌ای برای مدیریت‌نیروها در آزادسازی سوسنگرد/ لطف پنهان شهید چمران برای نجات جان یک پیرمرد

از آنجایی‌که عملیات نیاز به هماهنگی‌های بسیار زیاد داشت، در جریان عملیات آزادسازی خرمشهر نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سطح استراتژیک و کلان وارد عمل شدند؛ هماهنگی میان ارتش و سپاه و ستاد جنگ‌های نامنظم زیر نظر معظم له بود و فرماندهی حوزه‌های عملیاتی ستاد جنگ‌های نامنظم نیز وظیفه دکتر چمران.

دکتر چمران جلودار خط مقدم

کاویانی یکی از معاونین شهید چمران در زمان آزادسازی سوسنگرد بود. او پیرامون دو نقش اساسی شهید چمران در زمان عملیات آزادسازی خرمشهر اظهار داشت: «یکی از نقش‌های دکتر به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع، هماهنگی میان نیرو‌ها در جبهه جنوب بود تا از این طریق بتوانند نیرو‌ها را برای اجرای عملیات آماده کند و نقش دیگر او، فرماندهی ستاد جنگ‌های نامنظم در مناطق جنوب مثل اهواز و سوسنگرد بود.»

کاویانی جزییات بیشتری از نقش دوم شهید چمران را به خاطر می‌آورد: «دکتر برای آزادسازی سوسنگرد، همه نیرو‌ها را بسیج کرد و با قراردادن نیرو‌ها در یک آرایشی مهاجمانه، آماده جنگیدن بود. چمران به عنوان فرمانده بسیجیِ جلودار، جنگ‌های نامنظم را سازماندهی می‌کرد و در میدان جنگ، خودش جلوی نیرو‌ها حرکت می‌کرد و اولین نفر در خط مقدم بود.»

طوفان‌ها را روانه کنید!

او از روز عملیات و ساعات درگیری می‌گوید: «من همیشه همراه دکتر بودم، اما وقتی به روستای ابوحمیظه رسیدیم دکتر گفت که شما همین‌جا بایستید و خودش رفت جلو… همان‌جا منتظر بودیم که پیرمردی به اسم حاجی شمرونی با لباس خاکی و به‌هم‌ریخته به ما نزدیک شد و گفت که دکتر چمران این را برای شما داده‌اند.

دیدیم روی کاغذ سیگار نوشته شده «طوفان‌ها را روانه کنید…!»

من با توجه به اینکه با دکتر زیاد بودم و روحیاتش را می‌شناختم متوجه منظورش شدم. او می‌خواست به بهانه رساندن این پیغام به دست ما، پیرمرد را از معرکه دور کند…»

خبر شوکه کننده شهادت دکتر چمران

کاویانی از محل مجروحیت دکتر می‌گوید: «نگران دکتر بودم. بالاخره چشمم به یکی از بچه‌ها افتاد. با حال پریشان سمت ما آمد و خبر شهادت دکتر را داد. تعجب کرده بودم. اصلا باورم نمی‌شد! به راه افتادم، تا اینکه به محل درگیری رسیدم. دیدم آن قد رشید روی زمین افتاده و هیچ رنگی به چهره ندارد؛ از بس خون از دست داده بود.

در یکی از معبر‌هایی که قرار بود به طرف سوسنگرد باز شود و در مسیر مستقیم اهواز به سوسنگرد بود، دکتر چمران خودش به شخصه پیشروی را انجام داده بود. همیشه در راس نیرو‌ها بود. در این مورد هم زیر آخرین پل جاده اهواز به سوسنگرد خودش با نیرو‌های بعثی درگیر و همان‌جا از ناحیه پا مجروح شد. جراحت به حدی بود که بچه‌ها فکر می‌کردند دکتر به شهادت رسیده!

هیچ وقت یادم نمی‌رود که دکتر با آن حال وخیمی که داشت در مسیری که قرار بود به بیمارستان جندی‌شاپور منتقل شود، چطور خودش را نگه داشته بود تا مبادا روحیه بچه‌ها از دست نرود. در همان حال اسلحه‌اش را برداشت. خشابش را جدا کرد. تمام تلاشش را کرد گلنگدن بکشد تا تیری که در لوله اسلحه مانده را خارج کند. به حدی خون از دست داده بود که رمقی برایش نمانده بود. بالاخره با هر سختی بود این کار را انجام داد. چمران همیشه تاکیدش بر این بود که تمام موارد دستورات امنیتی حمل سلاح را که آموزش دیده بود، به بهترین شکل انجام دهد؛ حتی در آن حالی که داشت.»

اقتدار آیت‌الله‌ خامنه‌ای برای مدیریت‌نیروها در آزادسازی سوسنگرد/ لطف پنهان شهید چمران برای نجات جان یک پیرمرد

نفسی تازه می‌کند و ادامه می‌دهد: «امیر قاسمی نو فرمانده لشکر ۹۲ اهواز بود. شب عملیات، قاسمی نو به تحریک بنی صدر و بر خلاف قولی که داده بود، جا خالی کرد، اما در نهایت با فشار زیاد حضرت آیت الله خامنه‌ای که نامه هایشان موجود است و نامه بی‌نهایت احساسی دکتر چمران به قاسمی نو مبنی بر اینکه «اگر در این عملیات شرکت نکنید خون شهدا گردن شما می‌افتد» قاسمی نو هم وارد عملیات شد و از طریق توپخانه عملیات کرد و موفقیت‌هایی هم داشت.»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از دفاع‌پرس، عملیات آزادسازی سوسنگرد، عملیات یک روزه بود که به دستور امام خمینی، ارتش، سپاه و ستاد جنگ‌های نامنظم توانستند سوسنگرد را آزاد کنند و با موفقیت در این عملیات، مقدمه پیشروی‌ها و پیروزی‌های جنگ هشت ساله دفاع مقدس شروع شد و در روحیه دادن به رزمنده‌ها و پیروزی‌های بعدی نقش کلیدی ایقا کرد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

اقتدار آیت‌الله‌ خامنه‌ای برای مدیریت‌ نیروها در آزادسازی سوسنگرد/ لطف پنهان شهید چمران برای نجات جان یک پیرمرد بیشتر بخوانید »

اقتدار آیت‌الله‌ خامنه‌ای برای مدیریت‌نیروها در آزادسازی سوسنگرد/ لطف پنهان شهید چمران برای نجات جان یک پیرمرد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «اسلحه‌اش را برداشت. خشاب را جدا کرد. تمام تلاشش را می‌کرد گلنگدن بکشد تا تیری که در لوله اسلحه مانده را خارج کند، اما به حدی خون از دست داده بود که رمقی برایش نمانده بود. بالاخره با هر سختی بود این کار را انجام داد. دکتر چمران همیشه تاکیدش بر این بود که تمام موارد دستورات امنیتی حمل سلاح را که آموزش دیده بود، به بهترین شکل انجام دهد؛ حتی در آن حالی که در عملیات آزادسازی سوسنگرد او را مجروح کرده بود، تا جایی‌که خیلی از رزمنده‌ها فکر می‌کردند دکتر به شهادت رسیده».

۲۵ آبان سال ۶۰ با حمله دوباره ارتش بعث به منطقه سوسنگرد، درگیری‌ها در حالی شروع شد که نیروی آماده به طور کافی در جنوب وجود نداشت. لشکر ۹۲ زرهی اهواز یک لشکر بود در مقابل چندین لشکر حمله‌ور بعثی که باید طول بسیار زیادی از مرز خوزستان را پوشش می‌داد. لشکری که بسیاری از استعدادهایش را در عملیات قبل از دست داده بود.

اقتدار آیت‌الله‌ خامنه‌ای برای مدیریت‌نیروها در آزادسازی سوسنگرد/ لطف پنهان شهید چمران برای نجات جان یک پیرمرد

از آنجایی‌که عملیات نیاز به هماهنگی‌های بسیار زیاد داشت، در جریان عملیات آزادسازی خرمشهر نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سطح استراتژیک و کلان وارد عمل شدند؛ هماهنگی میان ارتش و سپاه و ستاد جنگ‌های نامنظم زیر نظر معظم له بود و فرماندهی حوزه‌های عملیاتی ستاد جنگ‌های نامنظم نیز وظیفه دکتر چمران.

دکتر چمران جلودار خط مقدم

کاویانی یکی از معاونین شهید چمران در زمان آزادسازی سوسنگرد بود. او پیرامون دو نقش اساسی شهید چمران در زمان عملیات آزادسازی خرمشهر اظهار داشت: «یکی از نقش‌های دکتر به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع، هماهنگی میان نیرو‌ها در جبهه جنوب بود تا از این طریق بتوانند نیرو‌ها را برای اجرای عملیات آماده کند و نقش دیگر او، فرماندهی ستاد جنگ‌های نامنظم در مناطق جنوب مثل اهواز و سوسنگرد بود.»

کاویانی جزییات بیشتری از نقش دوم شهید چمران را به خاطر می‌آورد: «دکتر برای آزادسازی سوسنگرد، همه نیرو‌ها را بسیج کرد و با قراردادن نیرو‌ها در یک آرایشی مهاجمانه، آماده جنگیدن بود. چمران به عنوان فرمانده بسیجیِ جلودار، جنگ‌های نامنظم را سازماندهی می‌کرد و در میدان جنگ، خودش جلوی نیرو‌ها حرکت می‌کرد و اولین نفر در خط مقدم بود.»

طوفان‌ها را روانه کنید!

او از روز عملیات و ساعات درگیری می‌گوید: «من همیشه همراه دکتر بودم، اما وقتی به روستای ابوحمیظه رسیدیم دکتر گفت که شما همین‌جا بایستید و خودش رفت جلو… همان‌جا منتظر بودیم که پیرمردی به اسم حاجی شمرونی با لباس خاکی و به‌هم‌ریخته به ما نزدیک شد و گفت که دکتر چمران این را برای شما داده‌اند.

دیدیم روی کاغذ سیگار نوشته شده «طوفان‌ها را روانه کنید…!»

من با توجه به اینکه با دکتر زیاد بودم و روحیاتش را می‌شناختم متوجه منظورش شدم. او می‌خواست به بهانه رساندن این پیغام به دست ما، پیرمرد را از معرکه دور کند…»

خبر شوکه کننده شهادت دکتر چمران

کاویانی از محل مجروحیت دکتر می‌گوید: «نگران دکتر بودم. بالاخره چشمم به یکی از بچه‌ها افتاد. با حال پریشان سمت ما آمد و خبر شهادت دکتر را داد. تعجب کرده بودم. اصلا باورم نمی‌شد! به راه افتادم، تا اینکه به محل درگیری رسیدم. دیدم آن قد رشید روی زمین افتاده و هیچ رنگی به چهره ندارد؛ از بس خون از دست داده بود.

در یکی از معبر‌هایی که قرار بود به طرف سوسنگرد باز شود و در مسیر مستقیم اهواز به سوسنگرد بود، دکتر چمران خودش به شخصه پیشروی را انجام داده بود. همیشه در راس نیرو‌ها بود. در این مورد هم زیر آخرین پل جاده اهواز به سوسنگرد خودش با نیرو‌های بعثی درگیر و همان‌جا از ناحیه پا مجروح شد. جراحت به حدی بود که بچه‌ها فکر می‌کردند دکتر به شهادت رسیده!

هیچ وقت یادم نمی‌رود که دکتر با آن حال وخیمی که داشت در مسیری که قرار بود به بیمارستان جندی‌شاپور منتقل شود، چطور خودش را نگه داشته بود تا مبادا روحیه بچه‌ها از دست نرود. در همان حال اسلحه‌اش را برداشت. خشابش را جدا کرد. تمام تلاشش را کرد گلنگدن بکشد تا تیری که در لوله اسلحه مانده را خارج کند. به حدی خون از دست داده بود که رمقی برایش نمانده بود. بالاخره با هر سختی بود این کار را انجام داد. چمران همیشه تاکیدش بر این بود که تمام موارد دستورات امنیتی حمل سلاح را که آموزش دیده بود، به بهترین شکل انجام دهد؛ حتی در آن حالی که داشت.»

اقتدار آیت‌الله‌ خامنه‌ای برای مدیریت‌نیروها در آزادسازی سوسنگرد/ لطف پنهان شهید چمران برای نجات جان یک پیرمرد

نفسی تازه می‌کند و ادامه می‌دهد: «امیر قاسمی نو فرمانده لشکر ۹۲ اهواز بود. شب عملیات، قاسمی نو به تحریک بنی صدر و بر خلاف قولی که داده بود، جا خالی کرد، اما در نهایت با فشار زیاد حضرت آیت الله خامنه‌ای که نامه هایشان موجود است و نامه بی‌نهایت احساسی دکتر چمران به قاسمی نو مبنی بر اینکه «اگر در این عملیات شرکت نکنید خون شهدا گردن شما می‌افتد» قاسمی نو هم وارد عملیات شد و از طریق توپخانه عملیات کرد و موفقیت‌هایی هم داشت.»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از دفاع‌پرس، عملیات آزادسازی سوسنگرد، عملیات یک روزه بود که به دستور امام خمینی، ارتش، سپاه و ستاد جنگ‌های نامنظم توانستند سوسنگرد را آزاد کنند و با موفقیت در این عملیات، مقدمه پیشروی‌ها و پیروزی‌های جنگ هشت ساله دفاع مقدس شروع شد و در روحیه دادن به رزمنده‌ها و پیروزی‌های بعدی نقش کلیدی ایقا کرد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

اقتدار آیت‌الله‌ خامنه‌ای برای مدیریت‌نیروها در آزادسازی سوسنگرد/ لطف پنهان شهید چمران برای نجات جان یک پیرمرد بیشتر بخوانید »