فرض محال که محال نیست!
هر وجدان آگاه و منصفی میپذیرد که باید بیش از پیش، قدر انقلاب و اقتدار و امنیت و آرامش ایران عزیز که مرهون خون پاک شهدای عزیزمان است را بدانیم.
به گزارش مجاهدت از مشرق، رضا رضایی عضو شورای مرکزی جمعیت نیروهای انقلاب اسلامی طی یادداشتی نوشت: در شب و روزهایی که میگذرد، عدهای همچنان به تجمع در خیابانها و دانشگاهها به نشانه اعتراض (بخوانید اغتشاش) و سردادن شعارهای بعضا تند و… اصرار داشته و دارند. اگرچه این وضع با مسامحه و مماشات نظام، فعلا اشکالی ندارد (بخوانید اهمیتی ندارد!) اما فرض کنیم تدبیر جمهوری اسلامی این باشد تا با خواست این تعداد از هموطنان، موافقت نموده و امور کشور به این گروه معترض، سپرده شود؛ البته با عنایت به اینکه عرض شد، فرض کنیم!
در این میان، بماند که نداشتن حداقل یک برنامه یا پیشنهاد اصلاحی یا یک انتقاد سازنده و از همه بدتر مواردی چون بیهدفی، سردرگمی، تأثیرپذیری و تبعیت از دشمنان قسم خورده، منافقان، تجزیهطلبان، سلطنتطلبان و… از جمله ویژگیهای این آقایان و این خانمهاست که در این چند روز شعار «زن- زندگی- آزادی…» را فریاد میزنند و پرداختن به آن را راهحل گذر از مشکلاتشان میدانند!
اما فرض محال که محال نیست؛ لذا فرض میکنیم این فرضی که عرض شد، محقق شود! در این صورت چه میکنند؟ برنامه و تدبیرشان چیست؟ ادامه کار کشور و کشورداری آنها به چه ترتیب است؟ آیا مسائل کشور، تنها همینهاست که میگویند؟ زن!؟ زندگی!؟ آزادی!؟ آیا واژه « آزادی» که صرفا شعار و ذهنیتی از آن ساختهاند تا به مذاق عدهای خوش بیاید! بی آنکه پشت پرده نیت طراحان آن را بدانند تنها مسئله ایران ماست؟ آیا رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی آحاد مردم هم در گرو همین شعارهاست؟ یا اینکه صرفا بینظمی، شورش، آشوب و هرج و مرج تنها هدفی است که به خواست رسانههای دشمن در این جنگ روایتها، دنبال میکنند؟ هدف اصلی چیست؟
به موضوع برمیگردیم؛ آبها از آسیاب افتاده و با همان فرضی که عرض شد، گروه معترضی که در این مدت به وضع موجود تاخته و اقتدار جمهوری اسلامی در منطقه و جهان را نادیده گرفتهاند و کشور را به اغتشاش کشاندهاند و خون پاک جوانان این سرزمین را پایمال کردهاند، حال باید ناامنی که به دست خود رقم زدهاند را جمع کرده و به کشورداری بپردازند… (اگر بتوانند!) و باز فرض میکنیم ددمنشی دشمن داعشی که ناجوانمردانه در ترور صحن شاهچراغ مرتکب آن شد ادامه پیدا کند… (که میکند) یا مثلا به انحاء مختلف به داخل کشور نفوذ کنند و در دیگر شهرهای ما به تهدید و تجاوز و… بپردازند! و قص علی هذا، آیا زمان دفاع نیست!؟ آیا زمان رویارویی مستقیم نیست!؟ البته که دیگر جای تعارف هم نیست! خطر در کمین همه ایران اسلامی است… حتی در کمین همین معترضین به وضع داخلی! با همین معترضینی که با بیحجابی (بخوانید بیحیایی)، خود را منتقد وضع موجود میدانند حال باید مقابل دشمن تا دندان مسلح و بیرحم داعشی ایستاد یا اینکه خیر! میتوان تسلیم شد!! که در این صورت میشود آنچه که نباید بشود…! آری؛ قتل و غارت و…
راستی کدامیک از همین معترضان خیابانی که شعار «زن زندگی آزادی» و… را سر میدهند قرار است در مقابل دشمن متجاوز، سینه سپر کنند!؟ کدامیک از آنها قرار است به جبهه جنگ با داعشیان بشتابند و از نام و ناموس ایرانی دفاع کنند؟ مگر آنکه دشمن و آنانی که با سوءاستفاده از شرایط بحرانی کشور و البته با چراغ سبز اغتشاشگران وارد کشور میشوند کاری به کار یاران و دوستان داخلی خود نداشته باشند! که این خود، فرضی است محالتر از فرض اصلی ما.
بگذریم؛ تازه این بخشی از آغاز ماجراست…
جهت استحضار آقایان و خانمهای فعال در این ایام پرآشوب، کشور، مشکلات دیگر و کارهای دیگر و بزرگتری جز امنیت هم دارد؛ از مدیریت و رسیدگی به امور اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و عمرانی گرفته تا پیگیری امور اجرایی در سراسر کشور… آیا عدهای که در این روزها و شبها در کف خیابان یا در بام خانهها بازیچه رسانههای غرب شدهاند، همانهایی که به اعتراف چندبارهی دشمنان، لشکر آنها در داخل کشورند! توان ادارهی کشور را نیز دارند!؟ اگر دارند بسمالله…
اما نوشته حاضر که پس از تحقیقات میدانی، گفتگو و نشست با بعضی از همین به اصطلاح منتقدین به رشته تحریر درآمده گویای این نکته است که اکثریت آنها اسیر جنگی شدهاند که در آن رسانههای دشمن، واقیتها را دروغ انگاشته و برداشت منفی از روایتها را به شکل کاملا سیاه، در ذهن جوانان و نوجوانان این مرز و بوم تلقین کردهاند تا درصورت حتی عدم دستیابی به اهداف شومشان، مخاطب خود را در ادامه ماجرا میان زمین و هوا رها نموده و کشور را حداقل برای مدتی درگیر حواشی دروغ و مخرب کرده باشند.
لذا با همین چند فرض محالی که در ابتدا گذشت، هر وجدان آگاه و منصفی میپذیرد که باید بیش از پیش، قدر انقلاب و اقتدار و امنیت و آرامش ایران عزیز که مرهون خون پاک شهدای عزیزمان است را بدانیم و این همان چیزی که دشمنان ما سالهاست آنرا برنمیتابند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
فرض محال که محال نیست! بیشتر بخوانید »