شورای همکاری خلیج فارس

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از «الخلیج اونلاین»، سنتکام برای توجیه رزمایش با کشورهای عربی مدعی شد که این رزمایش می تواند در ثبات منطقه‌ای نقش داشته باشد.

سنتکام اعلام کرد که رزمایش «عزم النسر ۲۳»، (عزم عقاب ۲۳) با هدف بهبود قابلیت همکاری میان نیروهای حاضر در رزمایش در راستای تحقق ثبات منطقه صورت می‌گیرد.

فرماندهی ستاد مرکزی ایالات متحده امریکا گزارش داد که این رزمایش شامل تمرین های مختلف از جمله تیراندازی با گلوله جنگی، تجهیزات پدافند هوایی زمینی و هواپیماهای ضد پهپاد است.

پیش از این نیز خبرگزاری رسمی عربستان روز گذشته اعلام کرد که رزمایش عزم عقاب ۲۳ با هدف تقویت همکاری نظامی و تبادل تجربه در زمینه پدافند هوایی و یکپارچه سازی برنامه ریزی و اجرا و تحکیم اصول و اساس هماهنگی مشترک برای دستیابی به انسجام و تکامل عملیاتی مورد نظر برگزار می شود.

این رزمایش در عربستان و با حضور امریکا و کشورهای عضو شورای همکاری برگزار می شود.

این سومین رزمایش بزرگ آمریکا در منطقه طی یک سه ماه گذشته است، سنتکام اسفندماه گذشته نیز از برگزاری رزمایش دریایی بین المللی با مشارکت عربستان، امارات و مصر خبر داده بود.

اوایل اسفندماه نیز ناوگان پنجم آمریکا در بحرین بزرگ‌ترین تمرین دریایی در غرب آسیا را برگزار کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در این گزارش که به قلم «استیو بل» کارشناس مسائل سیاسی نوشته شده، آمده است: توافق بین ایران و عربستان سعودی برای احیای روابط دیپلماتیک بسیار مایه خرسندی است. روابط دیپلماتیک دو کشور در ژانویه ۲۰۱۶ قطع شده بود. این رویداد به دنبال اعدام شیخ نمر باقر النمر روحانی برجسته شیعه توسط رژیم سعودی صورت گرفت.

تلاش‌های جدی برای حل رفع اختلاف فی‌مابین صورت گرفت. دولت عراق از آوریل ۲۰۲۱ پنج دور مذاکرات را میزبانی و عمان نیز در این زمینه مساعدت کرد. توافق دو طرف در پکن اتفاق افتاد، جایی که پنج روز مذاکره با میزبانی و کمک دولت چین به موفقیت منجر شد.

به موجب این توافق روابط دیپلماتیک از سر گرفته می‌شود و سفارت‌ها و نمایندگی‌های دو طرف ظرف دو ماه آینده بازگشایی می‌شوند. توافق یادشده به حاکمیت دولت‌ها احترام می‌گذارد و تعهداتی را درباره عدم مداخله در امور ملی کشورها شامل می‌شود همچنین هر دو طرف توافق کردند که توافقنامه همکاری امضا شده قبلی در سال ۱۹۹۸ و توافقنامه همکاری امنیتی امضا شده در سال ۲۰۰۱ را اجرا کنند.

نادیده گرفتن امپریالیسم ایالات متحده

در ادامه این گزارش می‌خوانیم: این توافق و نقش موفق دیپلماسی چین از اهمیت بالایی برخوردار است. تا سال ۱۹۷۹، ایران و عربستان سعودی «ستون‌های دوقلوی» استراتژی آمریکا در غرب آسیا و شمال آفریقا بودند.

انقلاب ایران به قیمت از دست رفتن یکی از ستون‌های آمریکا تمام شد. از آن زمان، ایالات متحده عربستان سعودی را به عنوان یک قدرت نظامی و دیپلماتیک از جمله به عنوان نیروی مسلط در شورای همکاری خلیج فارس (GCC) ساخته است.

اما در سال جاری، عربستان سعودی از همکاری با دولت آمریکا در خصوص تحریم‌ها علیه روسیه خودداری کرد. این کشور تلاش‌های آمریکا برای افزایش تولید نفت توسط سازمان کشورهای صادرکننده نفت را هم رد کرد.

بنابراین حل و فصل یک مناقشه کلیدی دیپلماتیک (میان ایران و عربستان) بدون در نظر گرفتن ایالات متحده مسلما بی‌محلی به واشنگتن تلقی می‌شود. این درحالیست که میانجی گری چین هم نشانگر کاهش نسبی نفوذ ایالات متحده و ظهور سیاست چندقطبی در منطقه غرب آسیا است.

این توافق در سطح منطقه‌ای مورد استقبال گسترده قرار گرفته است. دولت بغداد اکنون به دنبال تنش زدایی عمومی در منطقه است که امکان بازسازی عراق را فراهم می‌کند.

رئیس پارلمان لبنان می‌گوید که اخبار مثبت درباره توافق ایران و عربستان باید سیاستمداران این کشور را وادار کند تا به سرعت رئیس جمهور لبنان را پس از ماه‌ها بن بست انتخاب کنند.

وزارت خارجه سوریه هم از این توافق به عنوان گامی مهم که ثبات منطقه را تقویت می‌کند، استقبال کرد. خالد القدومی نماینده جنبش حماس در ایران گفت: این وحدت بدست آمده خواست ملت‌های منطقه است و کاری که رهبران سیاسی باید انجام دهند گوش دادن به خواسته‌های مردم است.

نگرانی برای امپریالیسم

مورنینگ استار در ادامه می‌افزاید: البته این توافق مخالفانی هم دارد. هم رژیم اسرائیل و هم مخالفان آن وحشت زده‌اند. نفتالی بنت نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی گفت: این یک تحول جدی و خطرناک و ضربه مهلکی به تلاش برای ایجاد اتحاد منطقه‌ای علیه جمهوری اسلامی است.

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر (رژیم) اسرائیل هم دولت قبل را مقصر دانست. هاآرتص به نقل از او نوشت: کسانی که ما را متهم می‌کنند باید از خود بپرسند که چگونه این اتفاق در زمان سکان‌دری آنها رخ داده و چگونه اوضاع تا اینجا پیش رفته است.

دولت‌های امپریالیستی در واکنش به توافق ایران و عربستان چهره شجاعانه‌ای نشان داده‌اند. کاخ سفید از این توافق استقبال اما ابراز تردید کرده است. جان کربی سخنگوی شورای امنیت ملی، گفت: «واقعاً باید دید که آیا ایرانی‌ها به این توافق احترام می‌گذارند یا خیر. ایرانی دولتی نیست که به طور معمول به قول خود احترام بگذارد.». این را نماینده کشوری مطرح کرد که به طور یکجانبه تعهد خود به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ (برجام) با ایران را زیر پا گذاشت.

دولت فرانسه نیز از این توافق استقبال کرد اما از ایران خواست از اقدامات بی‌ثبات‌کننده صرف نظر کند اما شاید بهتر باشد دولت فرانسه به یاد بیاورد که پس از تحریم‌های غیرقانونی آمریکا علیه ایران، در حمایت از تجارت مشروع با ایران خودداری کرد.

“همسویی” در غرب آسیا؟

استیو بل در ادامه این گزارش، بحث همسویی بین کشورهای غرب آسیا را مطرح کرده و نوشته است: هر چقدر هم که قدرت‌های امپریالیستی خشمگین باشند، اما چیزی از اهمیت توافق ایران و عربستان کم نمی‌کند. نیویورک تایمز دهم مارس نوشت که توافق به دست آمده «می‌تواند به یک تغییر آرایش و همسویی بزرگ در خاورمیانه منجر شود. این توافق همچنین نشان دهنده یک چالش ژئوپلیتیکی برای ایالات متحده و یک پیروزی برای چین است.»

گمانه زنی‌هایی در مورد تأثیر این توافق بر درگیری‌های منطقه‌ای که دو کشور از اطراف مختلف مانند لبنان، سوریه و یمن حمایت کرده‌اند، آغاز شده است. حوزه‌های مهم دیگری نیز وجود دارند که در آن دو کشور سیاست‌های متفاوت، اگر نگوییم متضاد، دنبال می‌کنند؛ مانند فلسطین. اگر ثباتی وجود داشته باشد، مطمئناً پیشرفت در این زمینه‌ها حاصل می‌شود.

در ادامه این گزارش مورنینگ استار به موضوع یمن اشاره شده و آمده است: برخی ابتکارات فوری به بحث پایان جنگ در این کشور دامن می‌زنند. گفت وگوهای بین انصارالله (حوثی‌ها) و شورای رهبری ریاست جمهوری مورد حمایت عربستان سعودی در ژنو از سر گرفته شده که تحت نظارت سازمان ملل و کمیته بین المللی صلیب سرخ است.

پیش از این انصارالله ۱۱۷ زندانی را پیش از ماه رمضان آزاد کرد. مذاکرات ژنو بر اجرای یک طرح بسیار بزرگتر مبادله زندانیان متمرکز است که برای اولین بار در مذاکرات استکهلم پنج سال پیش مورد توافق قرار گرفت. تحولات امیدوارکننده‌ای جریان دارد، اما هنوز پیشرفتی حاصل نشده است.

پیروزی برای دیپلماسی چین

در بخش پایانی گزارش می‌خوانیم: کمک چین به توافق ایران و عربستان یک تحول مهم است. این کشور روابط بسیار خوبی با هر دو طرف ایجاد کرده است – سیاست‌های اقتصادی “برد – برد” به آن اجازه داده است که به بزرگترین شریک تجاری برای هر دو کشور تبدیل شود. سیاست‌های دیپلماتیک مبتنی بر احترام و عدم مداخله باعث اطمینان در نیات پکن شده است.

دیپلماسی چین به توافقی دست یافته است که دوره جدیدی از تاریخ جهان را نشان می‌دهد، دنیایی که در آن جهان چندقطبی یک واقعیت غیرقابل انکار است که به نفع کره زمین خواهد بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا در بیانیه ای در پایان نشست اخیر خود اتهاماتی واهی را علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده و به زعم خود ایران را باعث و بانی بروز “فاجعه انسانی” در یمن دانستند و با طرح ادعای واهی کمک تسلیحاتی ایران به جنبش انصارالله یمن بدون ارایه هرگونه سند و مدرک متقن و محکمه پسندی، مدعی شدند که “تداوم عرضه تسلیحات متعارف، موشک های پیشرفته و سامانه‌های هواپیمای بدون سرنشین به حوثی ها، که درگیری در یمن را تشدید کرده و فاجعه انسانی در آنجا ایجاد کرده، نگران کننده است. “

عربستان سعودی از ششم فروردین ۱۳۹۴ در قالب ائتلافی از چند کشور عربی از جمله امارات و با کمک و چراغ سبز آمریکا و حمایت تسلیحاتی و سیاسی همه جانبه این کشور و برخی کشورهای دیگر غربی از جمله انگلیس، حملات گسترده‌ای را علیه یمن – فقیرترین کشور عربی – آغاز کرد تا به بهانه بازگرداندن عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری این کشور به قدرت، به اهداف و زیادی خواهی‌های سیاسی خود جامه عمل بپوشاند.

همزمان با یورش و حملات زمینی علیه یمن، ائتلاف متجاوز سعودی -آمریکایی با استقرار ناوگان دریایی خود در آب های یمن و بستن آسمان آن به روی هواپیماهای مسافربری و تجاری، این کشور را تحت محاصره همه جانبه قرار داد.

محمد بن سلمان ولیعهد جوان و ناپخته و سایر مقامات سعودی فکر می کردند که در سایه زاردخانه میلیادرها دلاری غربی خود و حمایت های همه جانبه آمریکا و برخی دیگر از دولت های غربی و عربی می توانند به سادگی کشور یمن را تحت اشغال خود درآورند و به مقاومت ملت یمن که پشت جنبش انصارالله این کشور بسیج شدند، پایان دهند؛ بویژه که یمنی ها در مقابل دشمن متجاوز خود از نظر تسلیحات نظامی در موضع کاملا نابرابر بودند و با کمترین امکانات به مقابله برخواسته بودند.

با این حال، مقاومت همه جانبه ارتش و کمیته های مردمی یمن که برای نبرد با اشغالگران متجاوز و مزدوران داخلی آنها در یمن شکل گرفت، نقشه سعودی ها و هم پیمانان آنها برای یکسره کردن تجاوز نظامی به این کشور در مدت کوتاهی را نقش بر آب کرد و یمن به باتلاق بزرگی برای ائتلاف متجاوز تبدیل شد.

همین امر باعث شد تا به مروز زمان و با فرسایشی شدن جنگ برای ائتلاف متجاوز متشکل از چند کشور عربی و افزایش جنایت های آن علیه مردم عادی یمن از یک سو و افزایش توانمندی نظامی ارتش و کمیته های مردمی یمن از سوی دیگر، اعضای این ائتلاف اندک اندک خود را کنار کشیده و از این ائتلاف خارج شوند تا فقط خود سعودی ها و امارات در آن باقی بمانند؛ هرچند که امارات هم پس از حملات موفق ارتش یمن به قلب این کشور تا حدی از سطح حضور اشغالگرانه مستقیم خود در این کشور کاست.

ارتش و کمیته های مردمی یمن با تکیه بر توانمندی ها و دانش بومی خود تلاش کردند تا هر اندازه که می توانند بر قدرت نظامی و تسلیحاتی خود بیفزایند تا بتواند در مقابل مدرن ترین سلاح و سامانه های موشکی و هواپیماهای جنگنده ائتلاف سعودی مقابله کنند.

از این رو، ارتش یمن تلاش کرد تا دانش بومی را با تسلیحات باقیمانده از دوره قبل از آغاز تجاوزگری ائتلاف متجاوز به این کشور تلفیق کرده و انواع جدیدی از موشک ها با بردهای مختلف را تولید کند و همزمان نیز برنامه تولید پهپاد را در دستور کار قرار دهد و به مرور زمان موفق شود تا آنها را توسعه داده و ورق جنگ را به نفع ملت یمن با هدف قرار دادن عمق عربستان و امارات برگرداند و در جبهه های داخلی نیز شکست های سنگینی به مزدوران وابسته به آنها وارد کرد؛ امری که متجاوزان را در نهایت بر آن داشت که از در آتش بس با دولت نجات ملی یمن و جنبش انصارالله برآیند و به دنبال حل و فصل سیاسی بحران باشد.

آتش بس بین دو طرف برقرار و دو بار تمدید شد اما در سایه نقض مکرر آن توسط ائتلاف متجاوز و زیاده خواهی و برآورده نکردن مطالبات ملت یمن از جمله رفع محاصره بندر الحدیده و فرودگاه بین المللی صنعا و پرداخت حقوق کارمندان یمنی از ۱۱ مهر ماه دیگر تمدید نشد و دولت نجات ملی یمن تاکید کرد که تا این مطالبات تامین نشود، از تمدید آتش بس خبری نخواهد بود و ما وضعیت نه جنگ و نه صلح را نمی پذیریم.

در سایه چنین شرایطی، کارگروه مشترک شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا چهارشنبه شب در بیانیه پایانی سومین نشست خود در ریاض تلاش کرد که با فرافکنی، جمهوری اسلامی ایران را مقصر اوضاع یمن معرفی کند و خود این کشورها را که یگانه عامل وضعیت کنونی یمن و بحران این کشور هستند، بی گناه جلوه دهد.

این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران براساس اصول و مبانی ثابت خود همواره مخالفت خود را با جنگ و درگیری برای حل و فصل مسائل بین المللی و لزوم دنبال کردن گزینه ها و راهکارهای سیاسی اعلام کرده است که وضعیت یمن نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست.

جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز جنگ تجاوزگرانه ائتلاف متجاوز سعودی – آمریکایی اعلام کرد که از حل و فصل سیاسی وضعیت یمن حمایت می کند و حتی در این باره ابتکاری سیاسی را نیز به کشورهای عرب منطقه ارایه کرد اما این، ائتلاف متجاوز سعودی در سایه بلندپروازی های بن سلمان ولیعهد ناپخته و دستورات پشت پرده آمریکا بود که بر طبل ادامه جنگ کوبید و به جنایات علیه ملت یمن ادامه داد.

همچنین جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز این جنگ تجاوزگرانه اعلام کرد که مطابق قوانین و موازین بین المللی دفاع از خود در برابر تجاوزگری خارجی حق همه ملت ها است و از همین رو از حق قانونی و مشروع یمنی ها برای دفاع از خود حمایت و پشتیبانی سیاسی و معنوی می کند.

بیانیه شورای همکاری و آمریکا علیه ایران درحالی ادعای “تداوم عرضه تسلیحات متعارف، موشک های پیشرفته و سامانه‌های هواپیمای بدون سرنشین از سوی ایران به حوثی ها (انصارالله یمن) “را مطرح کرده است که اساسا در طول هفت سال گذشته آنها برای این ادعای تکراری خود هیچ گونه سند و مدرک متقنی ارایه نکرده اند زیرا اگر واقعا آنگونه که آنها مدعی هستند ایران برای یمنی ها سلاح ارسال می کند، در طول این سال ها برای فشار بر ایران موضوع را به مراجع بین المللی می کشاندند اما از آنجا که سند و مدرک متقنی ندارند؛ فقط آن را در سطح ادعا برای فضاسازی علیه ایران مطرح می کنند.

نکته جالب توجه دیگر این است که خود ائتلاف متجاوز و همدستان آمریکایی و عربی آنها در طول این سال ها یمن را از زمین و دریا و هوا تحت محاصره شدید و همه جانبه قرار داده و در آب های یمن و حریم هوایی و زمینی این کشور ۲۴ ساعته گشت زنی می کنند و در این شرایط، اساسا چگونه می توان برای یمنی ها سلاح و مهمات و تسلیحات فرستاد؛ بدون اینکه شناسایی شود.

اما اوج وقاحت این بیانیه آنجا است که جنگ افروزان سعودی و هم پیمانان غربی آنها چشم خود را به روی جنایت های بی شمار مستقیم و غیرمستقیم خود علیه یمن بسته و جمهوری اسلامی ایران را به “ایجاد فاجعه انسانی در یمن” متهم می کنند؛ درحالی که اساسا این هواپیماهای جنگی سعودی ها و اماراتی ها و انواع تسلیحات کشنده و مخرب حامیان غربی آنها از جمله آمریکا و انگلیس است که هر روزه مردم یمن را به قتل می رساند یا مجروح و معلول می کند و هزاران آواره برجای می گذارد و متجاوزان و حامیان آنها با محاصره همه جانبه یمن نمی گذارند که دارو و تجهیزات پزشکی به سادگی وارد این کشور شود و بیمارستان ها از کمبود دارو و برق در سایه انهدام زیرساخت های شهری توسط متجاوزان رنج می برند و بیماری های واگیر دار به علت نبود آب سالم آشامیدنی ناشی از انهدام شبکه آب شرب توسط همین متجاوزان شیوع یافته و جان شهروندان یمنی را می گیرد.

سخن آخر این که اکنون متجاوزان سعودی – آمریکایی بعد از هفت سال در سایه شکست نقشه خود در یمن و توانمندی بالای یمنی ها برای دفاع از خود و گرفتار شدن در باتلاق یمن و ناتوانی در برابر قدرت روز افزون منطقه ای ایران تلاش می کنند با صدور اینگونه بیانیه ها دست به فضاسازی زده و ایران را مسبب بی ثباتی در منطقه معرفی کنند؛ درحالی که نه تنها خود عامل اصلی بی ثباتی بلکه جنگ افروزی و تجاوزگری در منطقه هستند و باید براساس موازین و قوانین بین المللی پاسخگوی جنایات خود در یمن و فجایع ناشی از این تجاوزگری باشند.