شوروی

آمریکا و اسرائیل از جمهوری اسلامی سیلی می‌خورند

آمریکا و اسرائیل از جمهوری اسلامی سیلی می‌خورند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار «نصرت‌الله سیف» معاون عملیات سازمان بسیج کشور، در مراسم ۱۳ آبان و در جمع دانش‌آموزان شهرستان فردیس، با بیان اینکه امروز سالروز سیلی خوردن آمریکا به دست دانشجویان و دانش آموزان انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی‌ است، اظهار داشت: آمریکا از روز اول نمی‌خواست انقلاب اسلامی پیروز شود و توطئه‌های بسیاری را علیه جمهوری اسلامی رقم زد.

سردار سیف خطاب به دانش آموزان گفت: دانش آموزان و سرمایه‌های نظام اسلامی و یادگاران ۳۶ هزار شهید دانش آموز، روزی که اولین سیلی را بر گوش آمریکا نواختید، از همان روز آماده مبارزه بی امان با آمریکا شدید.

این مقام مسؤول بااشاره به اینکه پیش از انقلاب تمام قدرت دنیا بین دو ابر قدرت آمریکا و شوروی تقسیم شده بود، بیان کرد: پیش از انقلاب اسلامی ایران تحت نظارت آمریکا بود و حتی ارتش زیر نظر ژنرال هایزر اداره می‌شد. تا اینکه به رهبری امام خمینی، انقلاب پیروز شد. پس از انقلاب هم آمریکا از طریق افرادی مثل بنی صدر منافقین را مسلح و ۱۷هزار نفر را شهید کردند. پس از آن هم نظامی و جنگ را به کشور تحمیل کردند.

وی افزود: در روزهای دفاع مقدس دانش آموزان و معلمان هم در سنگر علم تلاش کردند هم برای دفاع از کشور جنگیدند می‌جنگیدند و ۳۶ هزار شهید دانش‌آموز تقدیم انقلاب اسلامی شد. پس از پیروزی رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی، آمریکا به پیروزی رسید.‌ پس از جنگ هم آمریکا تلاش کرد از طریق تهاجمات فرهنگی با ایران مقابله و از صدور انقلاب اسلامی به دنیا جلوگیری کند، اما نتوانست و لشگرهای بسیج برای مقابله با آمریکا در سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و … تشکیل شد و ایستادگی کرد.

سیف با بیان اینکه جنگ ما با آمریکا تا ابد ادامه خواهد داشت، گفت: آمریکا دیگر جایی این دنیا ندارد. به آمریکا هشدار می‌دهیم که مثل شوروی در حال فروپاشی هستید.

وی خطاب به دانش‌آموزان گفت: شما بدانید در هرخاکریز می‌روید و قله های دنیا را در علم و دانش، فرهنگ، اقتصاد و استکبار ستیزی فتح می‌کنید، به گوش آمریکا سیلی می‌زنید.‌ آمریکا می داند دیگر در منطقه و بین مسلمانان و مستضعفان جهان جایی ندارد.

معاون عملیات بسیج گفت: جمهوری اسلامی به عنوان حافظ ملت‌های مستضعف جهان پرچم استکبار ستیزی را برافراشته خواهد کرد و شک نداریم امریکا واسرائیل سیلی می‌خورند و بر جایشان می نشینند.

وی با اشاره به عملیات طوفان‌الاقصی در فلسطین، گفت: مردم مظلوم و رزمندگان قهرمان فلسطین چنان بر اسرائیل تاختند که رئیس جمهور آمریکا، فرانسه و دیگر حامیانشان را واسطه می کنند. همه دستپاچه شده اند و زورشان را با همواپیماها و بمباران کودکان نشان می‌دهند.‌ اما بدانند همین کودکان زخمی روزی معالجه می‌شوند و انتقام برادران و خواهران خود را از امریکا و اسرائیل می‌گیرند یقین داشته باشید دست خدا با رزمندگان فلسطین خواهد بود.

سردار سیف گفت: شما دانش‌آموزان در حمایت از ملت مظلوم فلسطین کار بزرگی انجام دادید. دانش آموزان زمان جنگ درس می‌خواندند و روزی دانشمندان این کشور شدند و موشک‌هایی را ساختند که دشمنان را به وحشت انداخته است. حالا دشمنان به هم پیمانانشان اعلام می‌کنند که از ایران اسلحه نخرید. یقین داشته باشید روزی همه مستکبران جهان را بر سر جایشان خواهیم نشاند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آمریکا و اسرائیل از جمهوری اسلامی سیلی می‌خورند بیشتر بخوانید »

دشمن چطور از براندازی به فروپاشی رسید؟!

دشمن چطور از براندازی به فروپاشی رسید؟!



ماجرای کشف حجاب را هم باید درست دید. احساس ناامیدی و بی‌هویتی در ایران به فروپاشی این هویت بیشتر کمک می‌کرد. یکپارچگی ایران با از بین رفتن قدرت حاکمیت و عناصر استقلال‌بخش و هویتی‌اش شدنی بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، علی مهدیان استاد حوزه و دانشگاه طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: فروپاشی یکی از روش‌های برداشتن قدرت‌ها از پیش پای تمدن غرب است. بعد از جنگ جهانی اول فروپاشی عثمانی یکی از روش‌های ظاهرا موفق غرب در این جهت بود. عثمانی مراحلی را طی کرد و تا پیش از آن به «مرد بیمار» اروپا تبدیل شده بود. این تعبیری بود که در سال ۱۸۵۳ توسط تزار روس نیکلای اول برای توصیف امپراتوری عثمانی برای سفیر انگلیس در کشورش استفاده شد. این بیماری دو بعد و دو ضلع جدی داشت؛ یکی اقتصادی و دوم فرهنگی. بعد اقتصادی توسط تجار و شرکت‌های غربی دنبال می‌شد و بعد فرهنگی نیز با همان ابزارهای آن دوران و البته جریان روشنفکری منفعل در داخل پی گرفته می‌شد. هویت ملی عثمانی نیز البته آنچنان مستحکم نشده بود که بتواند دوام بیاورد.

فروپاشی دیگر در شوروی رقم خورد. غرب مادی باز با دو بازوی فشار اقتصادی و تبلیغات و کار رسانه‌ای زمینه فروپاشی شوروی را فراهم کرد. آن بخش‌هایی از شوروی که این هویت ملی درشان کمرنگ بود و به زور جریان کمونیستی به هم متصل شده بودند جدا شدند. اما بعد از نابودی و اعلام شکست، کمونیسم روسیه تبدیل به یک قدرت درجه چندم در دنیا نشد. عناصر قدرت اقتصادی و نظامی باقی ماند و البته شکل‌گیری دستگاه حاکمیت مقتدر نیز در این جهت مؤثر بود. اما هر چه بود در برهه‌ای از تاریخ، غرب احساس اقتدار کرد. گفتمان جامعه جهانی با محوریت آمریکا و سپس شکل‌گیری اتحادیه اروپا بروز و ظهور طرح انسجام‌بخشی مدرن در دنیا بود. به مرور که قدرت اسلام در خاورمیانه شکل گرفت و جریان اسلام انقلابی و بیداری اسلامی گسترش می‌یافت، تحقق جریان‌های وحدت‌شکن دینی با هویت‌های جهادی و حاکمیتی می‌توانست در شکستن قدرت در حال گسترش اسلامی مؤثر باشد.

دولت – ملت‌سازی‌ مدرن یک رشته مهم برای راهبری دنیا توسط دنیای غرب بود؛ برای آنکه فروپاشی‌ها را مدیریت کنند.

توجه به اغتشاشات ایران از این زاویه بسیار حیاتی است. کردها سال‌ها بود در غرب ایران مشغول فعالیت فرهنگی و نظامی و تشکیلاتی بودند. دروغ پدر مهسا می‌توانست مددرساننده به آنها باشد. در شرق نیز ماجرای عبدالحمید و اعوان و انصارش می‌توانست به این فرایند کمک کند. شهرهای شمالی و جنوبی نیز به شکل دیگر می‌توانستند در این جهت پیش بروند. مشکل اصلی، حکومت نبود بلکه هویت ایرانی بود؛ هویت قیام‌کرده و برخاسته که بنا داشت به‌دست خود و بدون آویزان شدن به قدرت‌ها و با فکر و نرم‌افزار سیاسی معنوی جدید به نام مردم‌سالاری دینی رشد کند. فشارهای اقتصادی از بیرون به‌علاوه تبلیغات و فشار رسانه‌ای با ابزارهای جدید در داخل و با کمک جریان منفعل غربگرای درون ایران می‌توانست ایران را از چند جهت به یک مرد بیمار تبدیل کند و سپس به سمت فروپاشی سوق دهد. به همین دلیل اغتشاشات در ایران نیازی به یک افق روشن نداشت و دلقکی مثل رضا پهلوی برایش مناسب‌تر بود. هر چه ایرانی‌ها بیشتر ناامید و منفعل می‌شدند و هر چه اقتدار حکومت مرکزی بیشتر به هم می‌خورد فروپاشی ساده‌تر بود.

ماجرای کشف حجاب را هم باید درست دید. احساس ناامیدی و بی‌هویتی در ایران به فروپاشی این هویت بیشتر کمک می‌کرد. یکپارچگی ایران با از بین رفتن قدرت حاکمیت و عناصر استقلال‌بخش و هویتی‌اش شدنی بود. اگر ایرانی‌ها دیگر عنصر هویت‌بخشی را در خود احساس نکنند با سرعت زیاد بیماری بر آنها غلبه می‌کند و نابود می‌شوند. صلوات پهلوی و «رضاشاه روحت شاد» ته دل همه ایرانی‌ها را حتی کسانی که فریادش می‌زدند خالی می‌کرد. چون ولو برای رو کم کنی خوب بود اما هویت‌کش بود.

جنگ امروز برای حفظ عناصر هویتی امروز یک جنگ جدی و بی‌بازگشت است. حفظ اقتدار مردم‌سالاری دینی، حفظ دین، حفظ هویت تاریخی تمدن‌ساز ایرانی، تقابل با زورگویان عالم و مفاهیم بنیادین بسیاری که در دست داریم اگر به هر بهانه‌ای از دست برود فروپاشی و شق عصای مومنین رخ خواهد داد. جالب است که حتی شعار وحدت‌گرایی و ولاء طرفینی و امثالهم وقتی براساس تقویت عناصر هویتی دنبال نشود یعنی با نگاهی جزئی یا سطحی و یا خیالی انتزاعی پی گرفته شود می‌تواند مدد به طرح فروپاشی دهد. راه‌حل فقط و فقط، جدی‌کردن دو عنصر «امید» و «ایمان» است؛ امید از سر ایمان و ایمان در پی امید. این دو یکی هویت را و دیگری مسیر پیشرفت را یادآوری می‌کند. این نه یک طرح اجرایی و نه حتی یک راهبرد بلکه امری عمیق‌تر و اساسی‌تر است وقتی فشار بر یک هویت توحیدی و سالک زیاد می‌شود و او در تقابل با ابتلائات ناشی از دوست و دشمن قرار می‌گیرد. گفتمان ایمان و امید که ترجمه انالله و اناالیه راجعون است باید فراگیر شود. توجه به هویت و توجه به مسیر.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دشمن چطور از براندازی به فروپاشی رسید؟! بیشتر بخوانید »

بلومبرگ: دوران تک‌قطبی و تسلط آمریکا به پایان رسیده است

گلوبال تایمز: جنگ اوکراین خلاف نقشه آمریکا پیش رفت



یک روزنامه چینی تاکید کرد دولت آمریکا گرفتار سوء محاسبه شده و جنگ اوکراین، روند سقوط قدرت آمریکا را تشدید خواهد کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: گلوبال تایمز در این زمینه نوشت: به نظر می‌رسد جنگ اوکراین در حال تبدیل ‌شدن به یک بن بست خونین و یا یک نسخه موفقِ روسی از جنگ فرسایشی است. برخی استدلال می‌کنند بدترین کابوس ژئوپلیتیک آمریکا می‌تواند به واسطه جنگ اوکراین، رنگِ واقعیت به خود بگیرد. البته که نخبگان سیاسی آمریکا، اصلی‌ترین مقصران وقوع چنین فاجعه‌ای برای واشنگتن خواهند بود.

بر اساس تمامی شواهد و قرائن، ایالات متحده از نظر قدرت جهانی، وارد مرحله انحطاط شده است. منشا اصلی ماجرا این است که قمارهای ژئوپلیتیکی این کشور در دوره اخیر، به جای این‌که موقعیت هژمونیک ادعایی را تقویت کنند، عملا فرآیند فروپاشی آن را تسریع کرده‌اند.

هنگامی که روسیه در سال ۲۰۲۲ عملیات نظامی علیه اوکراین را آغاز کرد، بعضی‌ها از اقدام روسیه شگفت‌زده شدند. آنها تحلیل می‌کردند که این اقدام در چهارچوب منافع ملی‌ روسیه قرار ندارد. پیش از آغاز حمله روسیه، بسیاری از جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای آمریکایی نسبت به این اقدام هشدار می‌دادند و از تحمیل هزینه‌های سنگین از سوی غرب علیه روسیه می‌گفتند. با این حال، دروغ‌پردازی‌های گسترده دولت آمریکا در موقعیت‌های مختلف بین‌المللی، روسیه و بسیاری از کشورهای جهان را مطمئن کرده بود که آمریکا بلوف می‌زند و کاری از او ساخته نیست.

آمریکا سابقه‌ای طولانی در تحریک جنگ‌های مختلف دارد. جنگ‌هایی که هدف اصلی و اساسی آنها حراست از هژمونی آمریکا در جهان است. نمود عینی این مسئله قبل از جنگ اوکراین را می‌توان در حمله شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ و یا حمله عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ مشاهده کرد. دلایل زیادی وجود دارند تا حدس بزنیم که آمریکا تفکرات مشابهی را در مورد جنگ اوکراین نیز داشته است. اهمیت راهبردی اوکراین برای روسیه به خوبی قابل درک است. پس از آن‌که جنگ اوکراین شروع شد، این‌طور گفته شد که قبل از فوریه سال ۲۰۲۲، مقام‌های آمریکایی تحلیل‌های مختلفی را در مورد ‌شانس بالای آمریکا جهت تحریک یک جنگ در اوکراین داشته‌اند که البته رئیس‌جمهور اوکراین نیز در برابر آن مقاومتی نکرده است.

چند ماه قبل از آغاز جنگ اوکراین، «یاهو نیوز» به نقل از منابع آگاه در سازمان سیا گزارش داد که آمریکا در حال آموزش دادن به گروه‌های چریکی جهت مقابله با روس‌ها و کشتن سربازان روسی است. در واقع، آمریکا بار دیگر سعی داشت تا از الگوی سنتی خود در قالب جنگ سرد استفاده کند.

در گذشته، آمریکا از گسترش ناتو به سمت شرق شدیدا حمایت می‌کرد. اقدامی که حقیقتا تحریک‌آمیز بوده است. همان‌طور که اتحاد نظامی روسیه با کشوری نظیر مکزیک که در جوار مرزهای آمریکا است، برای آمریکا تحریک‌کننده است. با این همه، آمریکا با وجود دانستن تهدیدهای ناشی از این مسئله، باز هم به رفتار تحریک‌آمیز خود ادامه داد و حتی خواست روسیه جهت مواجهه با موضوع از منظر سیاسی و دیپلماتیک را نیز رد کرد. آمریکا شدیدا خواهان آن بوده و هست که جنگی خونین را علیه روسیه مدیریت کند.

آمریکا همچنین به دنبال ایجاد رژیم تحریمی علیه روسیه بود تا این کشور را از تجارت جهانی به ویژه با اروپا حذف کند. این مسئله توضیح می‌دهد که چرا آمریکا و انگلستان قویا با وجود تلاش‌های صلحی که می‌توانستند به جنگ اوکراین در ماه آپریل سال ۲۰۲۲ خاتمه دهند، مخالفت‌های جدی ابراز کردند و نگذاشتند تلاش‌ها به نتیجه برسند.

نخبگان سیاسی آمریکا، ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی جنگ اوکراین را به بدترین شکل ممکن پیش‌بینی کردند و همین موجب شد جنگ، به جای این‌که از هژمونی جهانی آمریکا حفاظت کند، عملا آن را بیش از گذشته در سراشیبی سقوط قرار دهد. «فیونا هیل» از مقام‌های سابق دولت آمریکا می‌گوید: «جنگ اوکراین احتمالا رویدادی است که جلوه‌ای عینی از به سر آمدن دوران هژمونیک آمریکا در عرصه نظام بین‌الملل را رونمایی می‌کند».

رهبران آمریکا فقط و فقط باید خود را سرزنش کنند. این‌که آنها مدام به دنبال توسعه برتری جهانی خود باشند و به هر کاری دست بزنند، چیزی شبیه به یک جنون و دیوانگی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گلوبال تایمز: جنگ اوکراین خلاف نقشه آمریکا پیش رفت بیشتر بخوانید »

پشت پرده ناآرامی های شرق کشور چیست؟

پشت پرده ناآرامی های شرق کشور چیست؟



با توجه به شواهد و قرائن به نظر می‌رسد اقدامات ضد امنیتی در ناامن سازی مرزهای کشور در منطقه سیستان و بلوچستان امری اتفاقی و تنها از سر ماجراجویی نیست.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در روزهای گذشته خبر درگیری طالبان با نیروهای مرزبانی ایران و شهادت یک نفر و مجروح شدن دو نفر از نیروهای خدوم این یگان در رسانه‌ها منتشر شد. از ابتدای قدرت‌گرفتن طالبان در افغانستان، چندین بار شاهد اقدامات این‌چنینی از سوی آن‌ها در منطقه مرزی هستیم، مسئله‌ای که برخی آن را به‌عنوان یک ماجراجویی صرف از سمت گروهی خاص تحلیل می‌کنند و چاره کار را نقره‌داغ کردن آن‌ها می‌دانند و برخی معتقدند یک اقدام آگاهانه و هماهنگ با سرویس‌های خارجی است. برای روشن شد انگیزه طالبان از انجام این اقدامات چند نکته قابل‌توجه است.

تأثیر و ارتباط طالبان با آمریکا

در خصوص شکل‌گیری طالبان ابهامات فراوان وجود دارد؛ ولی نظریه‌ای که بیشتر مورد قبول است این است که طالبان توسط آمریکا به وجود آمده است؛ موضوعی که بی‌نظیر بوتو نخست‌وزیر اسبق پاکستان به صراحت در بخش فارسی بی‌بی‌سی بیان می‌کند: «سازمان سیا و پاکستان گروه متعصب طالبان را به وجود آوردند.» شواهد و قرائن نیز این مسئله را تأیید می‌کند. زیرا گروهی متعصب مذهبی در برابر نفوذ کمونیسم در افغانستان به وجود می‌آید و حکومت مورد حمایت شوروی را سرنگون می‌کند.

این مسئله در دوران نظام دوقطبی جهانی به سود آمریکا بوده و حمایت‌های آمریکا و انگلیس از آن‌ها در این مقطع وجود داشته است. پس از ورود آمریکا به افغانستان و کنار زدن طالبان از مسند قدرت و به‌وجودآوردن دولت مدرن در این کشور، مخالفت و درگیری طالبان با آمریکا شروع می‌شود. درگیری‌ای که تنها بر سر قدرت بوده است به‌نحوی‌که پس از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان با خروج آمریکا از این کشور، سخنگوی طالبان رسماً اعلام می‌کند «به دنبال ایجاد روابط خوب با آمریکا هستیم ». همچنین سرپرست وزارت کشور طالبان در مصاحبه‌ای عنوان کرد: «که به آمریکا به چشم دشمن نگاه نمی‌کند. » اینها نشان‌دهنده این است که ارتباط کنونی طالبان با سرویس‌های امنیتی آمریکا مسئله‌ای دور از تصور نیست.

همچنین ناآرامی‌هایی که این روزها در مرز رخ می‌دهد می‌تواند به‌صورت سازمان‌یافته و در ارتباط با سرویس‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل انجام شوند.

چند دسته بودن نیروهای طالبان

نکته دیگری که در خصوص طالبان وجود دارد این است که این گروه یک جریان یکدست و متحد نیست. بلکه خود این گروه شامل طیف‌های مختلفی هست که برخی از آن‌ها حتی در زمانی که آمریکا در این کشور حضور داشت و اکثر طالبان با آن درگیر بودند، آن‌ها با آمریکا همکاری کامل را داشتند. پس از خروج آمریکا از افغانستان نیز میان گروه‌های مختلف این جریان بعضاً جنگ و درگیری رخ داد.

در اتفاقات اخیر نیز در خصوص ایران بارها شاهد موضع‌گیری‌های متفاوت و متناقض از سوی مقامات مختلف این گروه هستیم و این نشان‌دهنده این است که این گروه موضع واحدی در خصوص ایران ندارد. برخی شدید موضع ضدایرانی دارند و برخی همراه‌تر هستند.

موضع جمهوری اسلامی در خصوص روی کار آمدن طالبان

باتوجه‌به رویکرد متخاصمانه دولت ایالات متحده آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران، حضور این کشور در یک کشور همسایه و داشتن پایگاه‌های نظامی، یک تهدید برای ما به حساب می‌آمد. لذا ایران از خروج آمریکا از افغانستان استقبال کرد. با توجه به اینکه طالبان نقش اصلی را در اخراج آمریکا از این کشور داشت ایران از این حرکت طالبان استقبال کرد. اما از همان ابتدا هیچ‌گاه از تسلط طالبان بر افغانستان حمایت نکرد و بحث تشکیل دولت فراگیر را مطرح کرد سپس شروط خود را برای به‌رسمیت‌شناختن آن‌ها اعلام کرد. با هیئت طالبان برای شروط خود بارها مذاکره کرده است؛ اما هیچ‌گاه آن‌ها را به‌عنوان حاکم رسمی افغانستان به رسمیت نشناخته است.

وجود برخی حامیان طالبان در داخل ایران

یکی از مسائل اجتماعی مهم که در اتفاقات اخیر به چشم می‌خورد، حمایت عبدالحمید اسماعیل زهی از جنبش طالبان بود. باتوجه‌به اینکه عبدالحمید اسماعیل زهی تحصیلکرده مدارس علمیه پاکستان بوده و دارای تفکر دیوبندی است حمایت ایشان از آن‌ها دور از تصور نیست؛ لذا شاهد این هستیم که از ابتدای قدرت‌گرفتن طالبان در افغانستان تلاش‌های زیادی برای به رسمیت شناخته شدن طالبان توسط حکومت جمهوری اسلامی کرده است. او حتی در خصوص قضیه حقابه رود هیرمند که مسئله‌ای ملی و حق قطعی ایران است موضعی خنثی گرفت و گفت دو طرف با هم مذاکره کنند. این نشان دهنده این امر است که برخی حامیان طالبان داخل مرزهای ایران حضور دارند.

خطر فعال شدن گروه‌های تجزیه‌طلب بلوچ در صورت بروز درگیری در این منطقه

در استان سیستان و بلوچستان علیرغم اینکه اکثر مردم بلوچ احساس تعلق خاطر به هویت اصیل ایرانی خود دارند، برخی گروه‌های تجزیه‌طلب فعالیت دارند. از مهرماه ۱۴۰۱ هم‌زمان به شروع اغتشاشات در کشور، این گروه‌ها فعالیت خود را در این استان بیشتر کرده‌اند و با برگزاری راهپیمایی‌ها پس از نمازهای جمعه زاهدان، سعی بر همراه‌کردن مردم بلوچ با خود داشتند.

آن‌ها همان زمان نیز کلیپ‌هایی از حضور نظامی در پشت مرزهای ایران منتشر می‌کردند که آماده ورود به ایران هستند. پس از ناکام ماندن آن‌ها در همراه‌کردن ملت غیور بلوچ، ورود نظامی و درگیری‌های سخت منتفی شد.

حال در صورت به وجود آمدن درگیری نظامی با طالبان در این منطقه، این گروه‌های تجزیه‌طلب فعال می‌شوند و برنامه دارند پس از شروع درگیری با طالبان، درگیری به داخل مرز منتقل شود و شهرهای استان سیستان و بلوچستان درگیر جنگ با گروه‌های تجزیه‌طلب می‌شود.

با توجه به شواهد و قرائن به نظر می‌رسد اقدامات ضد امنیتی طالبان در ناامن سازی مرزهای کشور در منطقه سیستان و بلوچستان امری اتفاقی و تنها از سر ماجراجویی نیست؛ بلکه باتوجه‌به اینکه در ماه‌های اخیر گروه‌های تجزیه‌طلب بلوچ در این منطقه فعال شده‌اند و در جذب اکثریت مردم بلوچ ایران ناکام بوده‌اند، سازمان‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل قصد دارند با تحریک گروه طالبان، ناآرامی را در این منطقه به وجود بیاورند تا جرقه آغاز جنگ به وجود بیاید و گروه‌های تجزیه‌طلب با آمادگی قبلی، وارد میدان شوند و جنگ به داخل مرزها کشیده شود. لذا الان شاهد آن هستیم که تمامی حامیان اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، فضاسازی برای انتقام از طالبان را طلب می‌کنند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پشت پرده ناآرامی های شرق کشور چیست؟ بیشتر بخوانید »

خرازی:ما در انتظار یک نظم نوین هم در منطقه و هم در سطح بین‌المللی هستیم

خرازی:ما در انتظار یک نظم نوین هم در منطقه و هم در سطح بین‌المللی هستیم



رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: ما در انتظار یک نظم نوین هم در منطقه و هم در سطح بین‌المللی هستیم و اساساً نظم جدید در پی تغییر توازن قوا انجام می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی عصر امروز(پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت‌ماه) در دومین روز همایش هندسه نظم جدید جهانی که در دانشگاه عالی دفاع ملی برگزار شد، گفت: ما در انتظار یک نظم نوین هم در منطقه و هم در سطح بین‌المللی هستیم. اساساً نظم جدید در پی تغییر توازن قوا انجام می‌شود. هر کشوری که صاحب قدرت است در این تغییر توازن قوا تلاش می‌کند تا موقعیت خود را تثبیت و نقش بالاتری ایفا کند.

وی ادامه داد: یکی از منابع عظیم قدرت، نظامی و دفاعی است تا امنیت و استقلالشان حفظ شود و با استفاده از قدرت رشد و توسعه پیدا کنند. جمهوری اسلامی ایران در احراز چنین قدرتی خون‌های بسیار داده است. بعد از آن هم با توسعه صنایع دفاعی به خودکفایی رسیده و تجهیزاتی ساخته که هم از جهت قدرت و هم سرعت اعجاب‌آور است.

خرازی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران قدرت را به دست آورده است، بیان کرد: اما در کنار این، انواع دیگر قدرت مثل اقتصادی، علمی و فناوری، سیاست خارجی، رسانه‌ای و نرم هم وجود دارد که باید احراز شود تا کشوری بتواند در سطح بین‌المللی ابراز وجود کند و منافع خود را تثبیت سازد.

وزیر اسبق امور خارجه با بیان اینکه شوروی با وجود قدرت نظامی بالا نتوانست در رقابت با آمریکا در قدرت رسانه‌ای و اقتصادی پیروز شود و نهایتاً فروپاشید، تصریح کرد: چین هم تا همین سال‌های اخیر هیچ وقت تلاش نکرد در رقابت با قدرت‌های دیگر به ویژه آمریکا ابراز وجود کند. اما اخیراً شاهد هستیم چون قدرت نرم، علمی و فناوری و اقتصادی پیدا کرده است به رقابت و مقابله با آمریکا وارد شده و نه تنها قدرت سخت یافته که به قدرت نرم هم رسیده است.

خرازی با اشاره به قدرتمند شدن چین تصریح کرد: قدرت نرم چین به جایی رسیده است که با ‌«تیک‌تاک» به مصاف آمریکا رفته و آمریکا آن را تهدیدی برای خود تلقی می‌کند. کره شمالی هم یک حکومت نظامی دارد و از این نظر قدرتمند است اما از جهت اقتصادی، رسانه‌ای و نرم نمی‌تواند در جهان ابراز وجود کند. ما باید قدرت‌های خود را در زمینه‌هایی جز نظامی و دفاعی هم بالا ببریم.

رئیس شورای راهبردی روابط خارجی با تاکید بر اینکه ما در انقلاب و جبهه‌های جنگ، نصرت الهی را تجربه کرده‌ایم، تاکید کرد: انگیزه و پشتوانه ایران در کسب قدرت انگیزه الهی است و پشتوانه حرکت ملت بزرگ ایران هم همین است. اما اینکه چه ساختاری می‌تواند موجب کسب قدرت شود، در قانون اساسی ما مشخص شده و فرماندهی کل قوا که رهبری انقلاب باشد قدرت نظامی و دفاعی کشور را توسعه می‌دهد.

وی ادامه داد: راهبردهای که رهبری به دولت‌ها ابلاغ می‌کنند در همین جهت است که در زمینه‌های دیگر قدرت بتوانیم مثل قدرت نظامی به نتایج مطلوب برسیم و حقانیت خود را ثابت کنیم.

وزیر اسبق امور خارجه تاکید کرد: ما در منطقه خودمان خواستار همکاری هستیم. تا به حال رقابت‌های زیادی در این منطقه وجود داشته و اغلب هم به دلیل دخالت‌های بیگانگان بوده که به دنبال ایجاد اختلاف بین کشورها و کسب سود خود بوده‌اند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: امروز یک بلوغی در منطقه در حال شکل‌گیری است که دست به دست هم دهیم و از اختلافات فاصله بگیریم و کنار هم کار کنیم تا بدون دخالت بیگانگان ساختارهایی در منطقه ایجاد کرد که منطقه به سمت توسعه و پیشرفت و ارتقای استقلال خود حرکت کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خرازی:ما در انتظار یک نظم نوین هم در منطقه و هم در سطح بین‌المللی هستیم بیشتر بخوانید »