شوروی

فیلم/ مخابره پیام فضانوردان روس در سالروز شکست آلمان‌نازی

فیلم/ مخابره پیام فضانوردان روس در سالروز شکست آلمان‌نازی



فضانوردان روس در ایستگاه بین المللی فضایی در سالروز شکست آلمان نازی و پیروزی در جنگ جهانی دوم پیامی به زمین مخابره کردند.


دریافت
49 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ مخابره پیام فضانوردان روس در سالروز شکست آلمان‌نازی بیشتر بخوانید »

پاپ: پوتین می خواهد جنگ را در ۹ ماه می تمام کند

پاپ: پوتین می خواهد جنگ را در ۹ ماه می تمام کند



رهبر کاتولیک های جهان طی مصاحبه ای اعلام کرد که به تلاش ها برای دیدار با مقامات کرملین ادامه می دهد چرا که به زعم وی تنش ها در روزهای اخیر در اوکراین شدت یافته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از سی ان ان، «پاپ فرانسیس» رهبر کاتولیک‌های جهان در مصاحبه‌ای با روزنامه ایتالیایی «کوریره دلا سرا» اعلام که در دیدار خود با «ویکتور اوربان» نخست وزیر مجارستان، وی به اطلاعش رسانده که «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه تصمیم دارد درگیری‌ها در اوکراین را در ۹ ماه مه (۱۹ اردیبهشت – سالروز پیروزی شوروی در جنگ جهانی دوم) به پایان رساند.

وی در این باره گفت: وقتی با اوربان ملاقات کردم، او به من گفت که روس‌ها تصمیم دارند تا همه چیز در ۹ ماه مه تمام شود.

پاپ افزود: این مسئله نیز می‌تواند سرعت تشدید تنش در این روزها را توضیح دهد. زیرا اکنون فقط دونباس نیست، کریمه است، اودسا است، بندر دریای سیاه را از اوکراین می‌گیرد، همه چیز است.

رهبر کاتولیک‌های جهان تکرار کرد که آماده است برای دیدار با پوتین به مسکو سفر کند و جنگ در اوکراین را با نسل کشی در رواندا مقایسه کرد.

وی گفت: ما هنوز پاسخی دریافت نکرده‌ایم و همچنان بر این مسئله اصرار داریم، اگرچه به گمانم پوتین نمی‌تواند و نمی‌خواهد در حال حاضر این دیدار را برگزار کند. اما این همه بی رحمی، چگونه نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید؟ بیست و پنج سال پیش ما همین موضوع را با رواندا تجربه کردیم.

پاپ ادامه داد: اراده کافی برای صلح وجود ندارد. من بدبین هستم، اما باید هر حرکت ممکن برای توقف جنگ را انجام دهیم.

وی با انتقاد از «پاتریارک کریل» کلیسای ارتدوکس روسیه که از عملیات روسیه در اوکراین حمایت کامل کرده است، گفت که وی «نمی تواند دستیار محراب برای پوتین شود».

پاپ فرانسیس همچنین گفت که فعلاً به کی یف سفر نخواهد کرد و در عوض نماینده‌ای می‌فرستد.

پیشتر و بعد از ۲ روز پس از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین در ۵ اسفند سال گذشته، پاپ دیداری غیرمنتظره از سفارت روسیه در واتیکان انجام داده بود.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پاپ: پوتین می خواهد جنگ را در ۹ ماه می تمام کند بیشتر بخوانید »

چین: ناتو آغازگر بحران اوکراین است

چین: ناتو آغازگر بحران اوکراین است



دولت پکن ناتو را که ابزار مهار شوروی سابق تلقی می شود، ناسازگار با امنیت جهان تلقی و از این پیمان به عنوان مسبب اصلی بحران اوکراین یاد کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ژائو لیجیان سخنگوی وزارت خارجه چین می گوید ناتو به عنوان محصول جنگ سرد باید همزمان با فروپاشی شوروی سابق، به تاریخ می پیوست.

وی گفت: ناتو با نقض وعده هایی که داده بود، بیش از پیش به سمت شرق اروپا پیشروی کرد. در نهایت، ناتو به نمایندگی از ایالات متحده، آغازگر و بزرگترین مروج بحران اوکراین تلقی می شود.

همزمان، تایمز هندوستان به نقل از «وانگ لوتانگ» مدیرکل امور اروپایی وزارت خارجه چین، نوشت: جو بایدن رئیس جمهور آمریکا باید با ولادیمیر پوتین همتای روس تماس گرفته و به وی قول بدهد که ناتو بیش از این گسترش نمی یابد، تسلیحات راهبردی در اوکراین مستقر نمی شود و دولت کی یف در قبال ناتو بی طرف می ماند.

وی ادامه داد: شاید به این ترتیب، این مسئله (بحران اوکراین) حل شود.

چین بارها گفته است که به تمامیت ارضی اوکراین احترام می گذارد اما لازم است که به دغدغه های امنیتی روسیه هم به دیده احترام نگاه شود.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چین: ناتو آغازگر بحران اوکراین است بیشتر بخوانید »

از تحریم تا برگه سفید امضا

از تحریم تا برگه سفید امضا


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: روزی که من سفیر ایران در شوروی شدم، رابطه ما با آمریکا قطع بود. رابطه‌مان با انگلیس به سطح کارداری تقلیل یافته بود، اما رابطه‌مان با شوروی همچنان پابرجا بود و سفارتخانه دایر بود. تفاوت شوروی با آمریکا و انگلیس این بود که شوروی همسایه بود و از این منظر شوروی برای ایران مهم بود. روس‌ها نیز نسبت به ایران حساس بودند؛ چراکه اهالی جنوب آن کشور مسلمان بودند و کمونیست‌ها می‌ترسیدند آن‌ها نسبت به انقلاب اسلامی و ایران گرایش پیدا کنند. البته شوروی از اینکه ایران پس از انقلاب ضدآمریکا شده بود، خوشحال بود.

پیش از آنکه جنگ ایران و عراق آغاز شود، شوروی به افغانستان حمله کرد. این حمله مورد مخالفت جدی ایران قرار گرفت و ایران از مجاهدان افغانستانی حمایت کرد. در طول جنگ نیز عراق با تجهیزات شرقی و روسی به ما حمله کرد و شهر‌ها و تاسیسات را بمباران و موشک‌باران کرد.

تمامی این شرایط و اتفاقات موجب شده بود تا ایران و شوروی در شرایط پیچیده‌ای قرار بگیرند و علی‌رغم اینکه شوروی در تضاد با جمهوری اسلامی ایران بود، اما همچنان سفارت‌مان در آن کشور فعالیت داشت. شوروی در حفظ یا برهم زدن رابطه با جمهوری اسلامی ایران دچار ابهامات و سوالاتی بود. از یک سو اینگونه محاسبه می‌کرد که اگر با جمهوری اسلامی ایران همکاری کنم، آن هم در شرایطی که ایران از صدور انقلاب اسلامی حرف می‌زند و شوروی نیز چند میلیون نفر مسلمان دارد که اتفاقاً در جوار ایران زندگی می‌کنند، ممکن است آن‌ها انقلابی شوند و به مجاهدان افغانستانی بپیوندند و ارتش سرخ را تحت فشار قرار بدهند و متحمل شکست سازند. از سویی دیگر نیز نزد خود اینگونه محاسبه می‌کرد که اگر به جمهوری اسلامی ایران کمک نکنم، ممکن است آمریکا مجدد بر ایران تسلط یابد و به بازیابی قدرت از دست رفته خود در خلیج فارس بپردازد.

من پیش از آنکه عازم شوروی شوم، خدمت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که رئیس‌جمهور بود رسیدم و پرسیدم شما از من چه می‌خواهید و ایشان فرمود: «سعی کن بین و ما و این همسایه اعتماد برقرار کنی. مهمترین مشکل ما اعتماد است و تنها چیزی که از تو می‌خواهیم این است که بتوانی بین دو همسایه اعتماد ایجاد کنی.» من با این ماموریت سخت به شوروی رفتم. دیدگاه نظام در میانه جنگ تحمیلی در مورد شوروی اعتمادسازی بود و ایران به دنبال برقراری اعتماد با یکی از حامیان عراق بود!

در این رابطه در ابتدای دوره سفارتم دو کار انجام دادم. نخست تلاش کردم رابطه ایران و شوروی را از رابطه ابرقدرتی و جهان سومی به رابطه برابر و مساوی تغییر بدهم. مدل روس‌ها اینگونه بود که در مورد کشور‌های غیر مهم، استوارنامه‌ها را معاون رییس‌جمهور و معاون وزیر خارجه می‌گرفتند و استوارنامه‌های کشور‌های مهم را رییس‌جمهور و وزیر امور خارجه می‌گرفتند. من از همان ابتدا بر این موضوع پافشاری کردم که کاری ندارم مدل شما چیست. سفیر شما که به تهران آمد، استوارنامه‌اش را به رییس‌جمهور ما داد، رونوشت آن را هم به وزیر امور خارجه ما داد. من سفیر امام خمینی برای برقراری رابطه مساوی و برابر هستم و من هم فقط در همان سطح استوارنامه‌ام را می‌دهم، وگرنه نمی‌دهم. روس‌ها گفتند: «این پروتکل ماست و اگر شما این قاعده را رعایت نکنید، بقیه کشور‌ها به ما اعتراض خواهند کرد»، اما من زیر بار نرفتم. باید به روس‌ها فهمانده می‌شد که اوضاع فرق کرده و سفیر جمهوری اسلامی، سفیر دوره پهلوی نیست که بتوانند از موضع ابرقدرتی با او برخورد کند. من سفیر جمهوری اسلامی هستم و آمده‌ام که رابطه مساوی برقرار کنم. این اولین رویارویی من با روس‌ها بود تا به آن‌ها بیاموزم که شرایط تغییر کرده است. ما می‌خواهیم رابطه همسایگی خوب داشته باشیم، اما مساوی، و زیر بار رابطه ابرقدرت با یک کشور جهان سومی نمی‌رویم. این چالش اولیه من با روس‌ها بود که البته پس از یک ماه مقاومت آن‌ها شرایط ما را پذیرفتند و بنده با رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه شوروی دیدار کردم و به طور رسمی آغاز به کار کردم.

پس از آن در خصوص مساله افغانستان و حمایت تسلیحاتی شوروی از عراق با مسئولان آن کشور به گفتگو‌های جدی پرداختم. این دو کار در راستای برقراری اعتماد بین دو کشور انجام گرفت. مهمترین تکیه‌گاه عراق شوروی بود. آمریکا و شوروی این‌گونه تقسیم‌بندی کرده بودند که عراق متعلق به بلوک شرق و شوروی و ایران متعلق به بلوک غرب و آمریکاست. با پیروزی انقلاب اسلامی ساز ناکوکی زده شد و ایران از بلوک غرب خارج شد، اما با این وجود عراق همچنان در بلوک شرق بود و ایران نیز یک عنصر نامعین برای شوروی بود.

انقلاب اسلامی ایران در آن تقسیم‌بندی جهانی که شوروی و آمریکا داشتند، یک پارازیت به حساب می‌آمد. شوروی حاضر نبود که عراق را از دست بدهد و آمریکا نیز اجازه نمی‌داد که شوروی بر ایران تسلط پیدا کند. از سویی شوروی نیز مایل به نزدیکی با ایران نبود؛ چرا که نمی‌دانست ایران پس از انقلاب چه وضعیتی دارد؛ بنابراین ایرانِ متحد غرب از آن اتحاد خارج و از نگاه ابرقدرت‌ها نامعین تشخیص داده شد، اما شوروی تمام تلاش خود را کرد تا عراق را در بلوک شرق نگه دارد. اینکه شوروی در این تلاش و در رقابت با آمریکا تا چه میزان موفق بود، موضوع دیگری است، اما شوروی تکیه‌گاه عراق بود و ما در مذاکرات تلاش زیادی انجام دادیم تا تکیه‌گاه عراق را سست و با نزدیک کردن خود به شوروی، دوستی دیرینه و سنتی آن دو را کم‌رنگ کنیم.

در خصوص سیاست شوروی در جنگ ایران و عراق هم باید گفت که شوروی به دنبال تداوم جنگ بدون پیروزی بود. از نگاه روس‌ها، ایران اگر از جنگ با عراق رهایی پیدا می‌کرد، از مسلمانان افغانستانی که در جنگ با ارتش سرخ شوروی بودند، حمایت می‌کرد و می‌توانست شوروی را از افغانستان بیرون کند؛ بنابراین شوروی از عراق حمایت تسلیحاتی می‌کرد تا ایران در جنگ پیروز نشود. ما باید کاری می‌کردیم تا شوروی حمایتش را از عراق می‌کاست. من در مذاکرات با رئیس‌جمهور شوروی که فکر می‌کنم تنها مذاکره یک سفیر با رئیس‌جمهور است، به طور جدی روی مواضع کشورم تأکید کردم، اما او محکم گفت: «این چیزی که در سیستم جهانی وجود دارد، برای این منظور است که این جنگ نباید پیروز داشته باشد!»

مذاکرات بسیاری با روس‌ها انجام دادیم و تلاش کردیم به آن‌ها تفهیم کنیم که ما می‌توانیم همسایه و شریک خوبی برای یکدیگر باشیم و اگر آن‌ها شریک خوبی برای ما باشند، ما نیز شریک خوبی برای آن‌ها خواهیم بود. محور مذاکرات اولیه تاکید بر حُسن همجواری و حُسن همسایگی بود. چهار سال بعد که از شوروی برمی‌گشتم، وزیر خارجه آن کشور به من گفت که تو اعتماد به ایران را به ما قبولاندی! نتیجه آن تلاش هم این شد که شوروی در ماجرای قطعنامه ۵۹۸ تا حدودی برخی از خواسته‌های ایران را عملی کرد و پس از جنگ نیز برخی از نیازمندی‌های تسلیحاتی ما را برآورده کرد. البته در رابطه با قطعنامه ۵۹۸ باید توجه داشت که دستگاه سیاست خارجی دیر وارد عمل شد. من معتقدم که قطعنامه به ایران تحمیل شد. پس از صدور قطعنامه، تیمی از وزارت خارجه به مسکو آمدند که وزیر خارجه شوروی به آن‌ها گفت: «قطار رفت!»؛ یعنی قطعنامه به تصویب رسیده و دیگر کاری نمی‌شود انجام داد.

نکته‌ای که باید بدان توجه داشت این است که اعتمادسازی با عزت و اقتدار انجام گرفت. مسیر اعتمادسازی ما با شوروی بدین‌گونه بود که ابتدا امکانات خارج از عرف آن قدرت در داخل کشور از بین برده شد؛ یعنی دست داخلی آن قدرت خارجی قطع شد. دوم اینکه مذاکرات از مشترکات آغاز شد تا با تقویت نقاط مثبت، نقاط منفی کم‌رنگ شود.

هنگامی که من در شوروی سفیر شدم، روس‌ها اجازه واردات سیم خاردار به ایران را نمی‌دادند، اما روزی که از آن کشور بازگشتم بیش از ۱۰ میلیارد دلار قرارداد نظامی با شوروی داشتیم. در آن قرارداد‌ها سلاح‌هایی همچون زیردریایی، انواع هواپیما‌های جنگی و… بود که موجب تکمیل کمبود تجهیزات نظامی ما بعد از جنگ شد. در اجلاس سران، در یک جلسه خصوصی، آقای گورباچف برگه‌ای به آقای هاشمی رفسنجانی که آن زمان رئیس‌جمهور بود، نشان داد که زیر آن امضای همه اعضای پولیت‌بورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی) و بالای برگه کاملاً سفید بود و گفت: «من تمامی امضا‌ها را گرفته‌ام و شما در قسمت سفید هر چه می‌خواهید بنویسید و ما به شما می‌دهیم. امروز تصویب کردیم که شما هر تسلیحاتی بخواهید ما به شما بدهیم.» رابطه ایران و شوروی از میانه جنگ تحمیلی با تحریم انتقال سیم خاردار به ایران شروع و پس از پایان جنگ به این برگه سفید امضا رسید.

منبع: نشریه سرو

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از تحریم تا برگه سفید امضا بیشتر بخوانید »

سیستم‌های دفاع هوایی ساخت شوروی به اوکراین تحویل می‌شود

سیستم‌های دفاع هوایی ساخت شوروی به اوکراین تحویل می‌شود



اسپوتنیک در گزارشی اعلام کرده که آمریکا سیستم های دفاع هوایی ساخت شوروی را که به طور مخفیانه خریداری کرده بود به اوکراین می فرستد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از اسپوتنیک، آمریکا سعی دارد تا در ادامه کمک‌های خود به اوکراین برخی از سامانه‌های دفاع هوایی ساخت شوروی را که به صورت مخفیانه سال‌ها پیش خریده بود به اوکراینی‌ها تحویل دهد.

بیشتربخوانید:

۳۵ هزار مستشار آمریکایی در ایران چه می‌کردند؟

اسپوتنیک به نقل از وال استریت ژورنال از سامانه موشکی ضد هوایی «اوسا» نام برده و تاکید کرده است که آمریکایی‌ها قصد ندارند سامانه اس -۳۰۰ که زمانی از بلاروس دریافت کرده بودند را به اوکراین بفرستند.

طبق گزارش وال استریت ژورنال آمریکا نسخه‌های واحدی از سیستم‌های دفاع هوایی را که اتحاد جماهیر شوروی از آنها استفاده می‌کرد و برای مقاصد اطلاعاتی به کشورهای دیگر می‌فروخت را به دست آورده است.

آمریکا و دیگر کشورهای غربی از زمان شروع جنگ اوکراین، محموله‌های تسلیحاتی زیادی به کی یف فرستاده‌اند. اما کشورهای غربی تاکنون به خواسته اصلی اوکراین در مورد اعمال منطقه پرواز ممنوع در این کشور پاسخ منفی داده‌اند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سیستم‌های دفاع هوایی ساخت شوروی به اوکراین تحویل می‌شود بیشتر بخوانید »