شوروی

فیلم/ ادای احترام پوتین به گورباچف

فیلم/ ادای احترام پوتین به گورباچف



رئیس جمهور روسیه برای ادای احترام به میخائیل گورباچف در بیمارستان مسکو با دسته گلی بر تابوت او حاضر شد. پوتین به دلیل مشغله کاری روز شنبه قادر به شرکت در مراسم تشییع جنازه گورباچف نیست.


دریافت
3 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ ادای احترام پوتین به گورباچف بیشتر بخوانید »

مجاهدی که همواره دغدغه مردم را داشت/ تقدیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از خانواده شهید موسوی

مجاهدی که همواره دغدغه مردم را داشت/ تقدیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از خانواده شهید موسوی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: دفاع مقدس هر چند بیانگر دفاع مردم ایران از خاک و میهن اسلامی خود حکایت دارد، اما در آن دوران بودند افرادی که هر چند ملیت ایرانی نداشتند، ولی بواسطه عرقی که به اسلام و احساس برادری با مردم کشورمان می‌کردند، وارد کارزار جنگ با ارتش بعث عراق شدند که در این رابطه می‌توان به حضور مجاهدان عراقی و افغانستانی اشاره کرد.

این موضوع موجب شد تا با یکی از فرزندان شهدای افغانستانی که اکنون مجری شبکه سحر افغانستان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است و در سال ۱۳۷۵ در تهران به دنیا آمده و از دانشگاه شهید بهشتی در رشته معماری فارغ التحصیل شده، گفت وگویی را انجام دهیم؛ لذا آنچه در ادامه آمده ماحصل گفت‌وگوی خبرنگار دفاع‌پرس با «هاجر السادات موسوی» فرزند شهید «سید محمدعلی شاه موسوی» از اعضای جامعه پزشکی حاضر در دوران دفاع مقدس، است.

دفاع‌پرس: ابتدا مختصری از خانواده خود و پدرتان بگویید؟

من به همراه دو برادر بزرگتر از خودم و پدر و مادرم که یک خانواده پنج نفره را تشکیل می‌دادیم؛ پدرم در سال ۱۳۳۹ در شهر «گردیز» مرکز ولایت «پکتیا» در خانواده‌ای متدین و فرهنگی چشم به جهان گشود؛ سپس تحصیلات ابتدایی خود را در سال ۱۳۵۵ با درجه عالی به پایان رساند و در سال ۱۳۵۶ در دانشکده طب دانشگاه کابل پذیرفته شد، اما به علت جنگ و اشغال افغانستان توسط شوروی سابق درس را رها می‌کند و ادامه اش را در سال ۱۳۶۹ بعد از مهاجرت به ایران و با بورسیه تحصیلی در دانشگاه علوم پزشکی تهران می‌گذراند که در سال تحصیلی ۱۳۷۷- ۱۳۷۸ موفق به دریافت دانشنامه دکترای پزشکی خود از این دانشگاه شد.

البته یکی از برادرانم هم راه پدر را در پزشکی ادامه دادند به نحوی که الان فوق تخصص رادیولوژی است؛ من و دو برادر در ایران تحصیل می‌کردیم و فقط مادرم در افغانستان با پدرم زندگی می‌کرد، اما بواسطه ناامنی در افغانستان، مادرم نیز بعد از شهادت پدرم به ایران آمد.

دفاع‌پرس: توضیحی درباره فعالیت‌های پدر بفرمایید.

پدرم همواره بر قناعت و شجاعت تاکید داشت و به دلیل روحیه وحدت دوستی که داشت در میان اهل تسنن و شیعیان افغانستان محبوب بود.

وقتی ارتش شوروی سابق به افغانستان حمله کرد و بواسطه تهدیداتی که وجود داشت، همراه خانواده به ایران مهاجرت می‌کند، اما بعد از گذشت سال‌ها تصمیم گرفت به دلیل عرقی که به مردمان کشورش داشت و اینکه می‌خواست به مردم وطن خود خدمت داشته باشد، در سال ۱۳۸۲ مجدد به افغانستان مهاجرت کرد و به عنوان نماینده مردم «پکتیا» در «ولسی جرگه» انتخاب و با استقبال بی‌نظیر و چشم‌گیر مردم این ولایت مواجه شد.

ولی از آنجایی که آمریکای جنایتکار نمی‌توانست افراد مفید را در افغانستان ببیند برای همین از حضور کسی که در میان مردم محبوب بود وحشت داشت لذا این عاملی شد تا نیرو‌های آمریکایی در حمله‌ای شبانه وارد قلعه پدر بزرگم شدند و پدرم را همراه با دو عمو و پسر عمویم به اسارت بردند.

هر چند بقیه را بعد از گذشت دو هفته آزاد کردند، اما پدرم بعد از ۴۰ ماه که در زندان‌های گوانتانامو و بگرام بود و شکنجه‌های سخت جسمی و روحی زیادی را تحمل کرد در سال ۱۳۸۵ آزاد شد. بعد از اینکه پدرم آزاد شد تصمیم گرفت تسلیم این اتفاق نشود به همین دلیل از خدمت به جامعه منصرف نشد.

یک کلینیک به همراه عمویم که پزشک بود دایر کردند و در آنجا نیز همواره سعی داشتند به کسانی که نیازمند هستند به صورت رایگان خدمات بهداشتی ارایه کنند؛ از سوی دیگر برای ارتقای سطح علمی مردم منطقه نیز مدرسه‌ای تاسیس کرد که بعد از شهادت اش هنوز آن مدرسه در افغانستان دایر است.

دفاع‌پرس: گویا یک هفته قبل از شهادت پدرتان شما به دیدار پدرتان در افغانستان رفته بودید، درست است؟
بله؛ فعالیت‌های دیگر پدرم این بود که در کنار کار خود، خدمات دیگری نیز داشت، چون پدرم رییس حوادث غیرمترقبه آن منطقه بود و در آنجا می‌توانست در بر طرف کردن نیاز‌های مردم آسیب دیده بشتابد؛ این کاری بود که در کنار خدمات دیگرش همراه زندگی خود داشت تا اینکه در تابستان ۱۳۹۷ به افغانستان پیش پدرم رفتم، زیرا پدرم گفته بود تا من اینجا هستم زودتر بیا، چون سفر دیگری در راه دارم. البته فقط توانستم به مدت ۶ روز همراه پدرم باشم برای اینکه جمعه بعدش به شهادت رسید.

مجاهدی که همواره دغدغه مردم را داشت/ تقدیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از خانواده شهید موسوی

مدتی که پیش پدرم بودم، دیدم قرص آرام بخش می‌خورد؛ به پدرم گفتم اینقدر خودتان درگیر مردم نکنید، حداقل پنچشنبه و جمعه برای خودتان وقت بگذارید و استراحت کنید؛ ولی در جواب من گفت مگر می‌شود وقتی کسی مشکلی دارد بگویم نمی‌توانم در مشکلات شما سهیم باشم؛ واقعاً پدرم تا آخرین لحظه زندگی خود درگیر مشکلات و مسایل مردم بود، چون خود را جدا از مردم نمی‌دانست.

پدرم انگار می‌دانست که شهید می‌شود، زیرا مادرم که همراهش بود تعریف کرد در ماه رمضان ۱۳۹۷ پدرم بار‌ها برای نماز شب بیدار می‌شد و طی آن علاوه بر گریه‌های شبانه، بسیار استغفار و مناجات با خدا داشت.‌

نمی‌دانم پدرم چی دیده بود که حتی به دوستانش و از جمله رجایی از بزرگان ادبیات فارسی در ایران و افغانستان، گفته بود: «دعا کن تا شهید شویم، اما رجایی به پدرم گفته بود حالا حالا‌ها کار داریم لذا پدرم در پاسخ از وی خواسته بود: «دعا کنید زودتر شهید شوم»؛ بنابراین وقتی پدر شهید شد مرحوم رجایی گفت نمی‌دانم چرا پدرت درخواست همچین دعایی داشت، چون جنگی در کار نبود به همین علت حرفشان برایم عجیب بود؛ حتی هفته قبل از شهادت پدرم، باز هم او در یک مهمانی سر سفره دعا می‌کند که خدایا من را شهید کن! و اصلاً به فکرم نمی‌رسید که پدرم بر اثر انتحاری داعش به شهادت برسد؛ یکی از دوستان پدرم برایش عطری آورده بود که پدرم به او گفت با این عطر سنگ مزارم را شستشو دهید.

همه این حرف‌ها می‌رساند که ارتباط پدرم با خدا آن قدر قوی بود که از شهادت خود خبر داشت.

دفاع‌پرس: شهادت پدرتان به چه صورت اتفاق افتاد؟

جمعه ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ پدر زودتر از همه بلند شد و غسل جمعه و کار‌های عقب مانده اش را انجام داد؛ آن روز خیلی خوشحال بود که همدیگر را دیده بودیم، چون چند مرتبه به من گفت که چقدر کار خوبی کردی آمدی؛ چهره پدرم که آن روز نورانی‌تر شده بود برای من سئوال بود مگر چه اتفاقی افتاده که پدر این قدر نورانی شده؛ هر چند در این رابطه من و مادرم یه حسی مشترکی داشتیم، اما نمی‌دانستیم لحظات دیگر قرار است برایمان چه اتفاقی بیفتد تا اینکه پدرم خداحافظی کرد و به مراسم نماز جمعه در مسجد رفت.

ظهر بود که من و مادرم صدای انفجار را شنیدیم دیدیم مردم برای کمک به طرف مسجد می‌دوند گویا این اقدام انتحاری توسط دو داعشی انجام شده بود، چون یکی از آن‌ها درب مسجد را قفل کرده بود تا کسی نتواند به بیرون فرار کند لذا وقتی نفر اول کمربند انفجاری خود را منفجر کرد و ۳۳ نفر از اهالی سادات محله «گردیس» را به شهادت رساند، نفر دوم هم با اسلحه به طرف مردم تیر اندازی کرد که بدین ترتیب پدرم، شوهرعمه و پسر عمه ام به شهادت رسیدند.

مجاهدی که همواره دغدغه مردم را داشت/ تقدیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از خانواده شهید موسوی

پسر عمویم به کمک پدرم که زخمی بود می‌شتابد و او را به طرف بیمارستان راهی می‌کند، اما پدرم با آن شرایطی که داشت، نگران مجروحان انفجار بود، چون تلفن همراه را به پسرعمویم داد و گفت به شهردار زنگ بزن بگو اینجا مردم در حال به شهادت رسیدن هستند؛ زودتر کمک برساند.

پدرم با آن که خونریزی داشت و به واسطه پزشک بودن از حال خود خبر داشت، ولی سُرم را از دست خود در آورد و از خود گذشتگی کرد و تقاضا کرد آن را به مجروح دیگری بزنند؛ سرانجام پس از دو ساعت لحظه‌های ناب و عارفانه و درک شهادت، به دیدار معبود شتافت. البته پدرم این از خود گذشتگی را بار‌ها در جهاد و در دفاع مقدس دیده بود؛ آن روز در عملیات تروریستی که پدرم و ۳۳ تن از یاران نزدیکش هم به شهادت رسیدند، یکصد تن از نمازگران نیز زخمی شدند.

پس از شهادت پدرم ده‌ها مراسم برای تجلیل، یادبود و گرامیداشت شخصیت وی در اقصی نقاط جهان همانند افغانستان، ایران، پاکستان، آمریکا، هلند، انگلیس و آلمان برگزار شد.

دفاع‌پرس: خاطره‌ای از دیدار مقام معظم رهبری در سالگرد شهادت پدرتان دارید؟

پدرم همیشه دوست داشت که مقام معظم رهبری را از نزدیک ببیند و با ایشان ملاقات داشته باشد؛ من بعد از اسارت پدرم یادم است که وعده‌هایی برای این دیدار داشت که، ولی متاسفانه قسمت نشد و این فرصت برای پدرم پیش نیامد، اما وقتی که در مراسم اولین سالگرد پدرم، قرآن منقش به دستخط رهبری به خانواده ما اهدا شد این هدیه برای ما خیلی ارزشمند بود و چون از علاقه قلبی پدرمان به رهبری با خبر بودیم، می‌دانستیم که روح پدرمان از این اتفاق بسیار شاد است.

دفاع‌پرس: پدرتان در مواجهه با مشکلات مردم چه عکس العملی داشت؟

پدرم بیشتر زمان عمرش مشغول به خدمت بود با آنکه پدرم ۴۰ ماه اسیر بود، ولی در آن رفت و آمد‌هایی که پدرم با مردم داشت درس‌های بسیاری از او گرفتم؛ هر چند پدرم نسبت به مردم دغدغه‌مند بود، اما هیچ وقت در مقابل حرف ظلم و زور تسلیم نمی‌شد و همیشه سعی داشت از حق مظلوم دفاع کرده و به مردم کمک کند به عنوان مثال وقتی به افغانستان می‌رفتیم ساعت ۵ صبح با صدای در زدن مردم به درب خانمان که به کمک نیاز داشتند از خواب بیدار می‌شدیم و این در حالی بود که هیچ وقت گوشی پدر من روی بی صدا قرار نداشت، چون اعتقاد داشت مردم کار دارند و نباید معطل شوند.

مجاهدی که همواره دغدغه مردم را داشت/ تقدیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از خانواده شهید موسوی

همه این‌ها باعث شد که پدرم با پاکترین حالتشان و آن هم در محراب مسجد و در نماز جمعه پیش خدا برود و شاید این شهادت پدرم دستمزد تمام کار‌های نیکی بود که در رضای خدا انجام می‌داد.

پدرم در گفتارشان خیلی به ارتقای شخصیتی و تحصیلی و خدمت به مردم را سفارش می‌کرد و ما خیلی از کار‌های پدر را بعد از شهادت ایشان متوجه شدیم که بدون هیچ چشم داشتی چه خدماتی برای مردم داشته است. تفکر پدرم بیشتر در اتحاد کردن شیعه و سنی بود و این کار هم در اولویت کار‌های دیگرش قرار داشت.

چون همیشه دوست داشت اسلام و مسلمین پیشرفت داشته باشند و می‌دانم که اگر ما هم بتوانیم ادامه دهنده خدمات دوستانه به جامعه داشته باشیم روح پدرمان شاد می‌شود لذا امیدوارم روح تمام شهدای اسلام و شهدای مسجد امام زمان شهر «گردیز» شاد و راهشان پر رهرو باشد و بتوانیم یاد و خاطره آن‌ها را در تاریخ اسلام زنده نگه بداریم.

دفاع‌پرس: شما اکنون به عنوان یکی از مجریان شبکه سحر افغانستان در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در حال فعالیت هستید؛ توضیح مختصری درباره چگونگی انتخاب خود به عنوان مجری شبکه سحر و ادامه همکاری با این شبکه بفرمایید.

از طریق یکی از دوستان خانوادگی که از زمان مهاجرت و بعد از شهادت پدر هم به یاد ما بودند و در سازمان صدا و سیما مشغول کارهستند، متوجه شدیم که قرار است شبکه سحر افغانستان تاسیس شود؛ بدین صورت که به برادرم پیام دادند که شبکه‌ای قرار است برای افغان زبان‌ها تاسیس شود به همین جهت اگر برای کار مایل هستید رزومه ارسال کنید؛ لذا برادرم رزومه خودش و من را بدون اطلاع از اینکه دقیقا برای چه کاری است ارسال کرده بود که بعد از چندی برای مصاحبه دعوت شدیم.

بر این اساس وقتی رسیدیم به صدا و سیما متوجه شدیم برای اجرا، تست می‌گیرند؛ به همین علت متنی را به دستمان دادند که حفظ و اجرا کنیم و اجرایی بداهه نیز داشته باشیم؛ بعد از تست و قبولی در آن راهی کلاس‌های فشرده آموزشی سازمان شدیم البته، چون اجرا با روحیه برادرم سازگار نبود، انصراف داد، اما برای من فرصتی بود برای رسیدن به آنچه که سال‌ها در انتظارش بودم.

مجاهدی که همواره دغدغه مردم را داشت/ تقدیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از خانواده شهید موسوی

وقتی به عنوان گوینده خبر شبکه سحر افغانستان انتخاب شدم، احساس مسئولیت زیادی داشتم و باید کارم را به نحو احسنت و با بیشترین تلاش انجام می‌دادم، به همین دلیل سعی کردم تمرینات زیادی داشته باشم لذا در ابتدا چندین روز تمرین می‌کردم و برای اجرا آماده می‌شدم تا اینکه شبکه سحر افغانستان به صورت پخش آزمایشی کار خود را آغاز کرد.

در اولین اجرا، استرس زیادی داشتم، ولی از اینکه می‌توانم در شبکه سحر افغانستان به عنوان مجری به نوعی به مردم وطنم و هم زبانانم خدمت کنم، حس لذت بخشی بود.

البته هر چند الآن با فضای اجرا و آنتن راحت هستم، اما همیشه جای تمرین، یادگیری و تلاش بسیار وجود دارد و پایانی برای آن وجود ندارد. چون خطا هم در کار وجود دارد که امیدوارم بینندگان عزیز بر ما ببخشند؛ بنابراین به طور کلی باید گفت فضای بسیار صمیمی و دوستانه‌ای در این شبکه حاکم است و همین ارتباطات دوستانه و صمیمی باعث می‌شود با وجود استرس‌ها و سختی‌های کار بتوانیم در تمام شرایط و زمان‌ها در خدمت همراهان عزیزمان باشیم.

گفت‌وگو از رحیم محمدی

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مجاهدی که همواره دغدغه مردم را داشت/ تقدیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از خانواده شهید موسوی بیشتر بخوانید »

فواید قبول قطعنامه ۵۹۸

دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هماهنگی و پشتیبانی دولت‌های غرب و شرق و حتی کشور‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس آغاز شد و پس از گذشت هشت سال جنگ نابرابر ایران مجبور شد قطعنامه خاتمه جنگ که از سوی شورای امنیت سازمان ملل به شماره ۵۹۸ تصویب شده بود را بپذیرد؛ البته این قطعنامه در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ به تصویب رسید، اما چون آن زمان ایران در موضع قدرت قرار داشت و توانسته بود با انجام عملیات کربلای ۵ دروازه‌های بصره را تهدید کند، در زمان صدور از پذیرش آن امتناع کرده بود.

در واقع پیروزی ارزشمندی که ایران به واسطه دو عملیات مهم والفجر ۸ و کربلای ۵ به دست آورد و در این دو عملیات فاو و شلمچه را به تصرف خود درآورد، حامیان صدام متوجه شدند که چنانچه اقدام مؤثرتری در حمایت از صدام انجام ندهند، عراق در این جنگی که شروع کرده با شکست مواجه خواهد شد.

بر این اساس همچون گذشته که هرگاه ایران در جبهه‌های نبرد پیروزی ارزشمندی را کسب می‌کرد، حامیان بین المللی صدام بلافاصله در شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای از طرفین بدون اینکه اعلام کنند متجاوز کدام کشور بوده و خسارت وارده چگونه باید پرداخت شود، فقط می‌خواستند که آتش‌بس صورت گیرد که به لحاظ سیاسی تامین‌کننده نظرات ایران نبود؛ لذا کشورمان از پذیرش آن امتناع می‌کرد.

زیرا شورای امنیت سازمان ملل از زمان شروع جنگ تحمیلی در شهریور سال ۱۳۵۹ تا تیر ۱۳۶۶ در مجموع ۱۶ قطعنامه صادر کرد که در تمام مضمون این قطعنامه‌ها توصیه به آتش‌بس دو طرفه شده بود، اما قطعنامه ۵۹۸ از نظر کمی و تعداد واژه‌های به کار گرفته شده مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرایی قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بود و در آن تا حدودی شرایط ایران تأمین می‌شد.

همان‌گونه که عنوان شد، بعد از عملیات موفق کربلای ۵ حامیان اصلی صدام وقتی متوجه شدند در صورتی که اقدامی برای توقف جنگ نکنند، ایران پیروز این جنگ خواهد بود، تصمیم گرفتند استراتژی خود را در قبال جنگ عراق با ایران تغییر دهند که از جمله این موارد می‌توان به حمایت مستقیم کشور‌های غربی از صدام، معرفی صدام به عنوان صلح‌طلب، بکارگیری سلاح‌های شیمیایی گسترده توسط عراق، تهدیدات وسیع بین المللی علیه ایران، سلب منطق دفاع مشروع از ایران، تغییر روند تحولات در جبهه‌های نبرد و تحریم شدید تسلیحاتی ایران اشاره کرد.

بر این اساس، عراق شروع به استفاده گسترده از سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌ها کرد و در استفاده از این سلاح ممنوعه حتی ملاحظه مردم خودش را در زمان تصرف حلبچه توسط رزمندگان کشورمان نکرد و با هدف ضربه زدن به ایران از انواع بمب‌ها شیمیایی علیه مردم حلبچه و رزمندگان کشورمان استفاده کرد که در نتیجه صد‌ها نفر بر اثر استنشاق گاز‌های شیمیایی یا جان خود را از دست دادند و یا به‌شدت دچار مجروحیت شدند.

هم‌زمان با این اقدام و عدم تنبیه صدام در استفاده از سلاح‌های شیمیایی، آمریکا علاوه بر دادن اطلاعات ماهواره‌ای از موقعیت و امکانات نیرو‌های پدافندی مستقر در فاو به ارتش عراق جهت بازپس‌گیری این شهر بندری مهم، نیروی دریایی خود را هم به خلیج فارس اعزام کرد و ناوگان این کشور در راستای حمایت از عراق به دو سکوی نفتی ایران به نام‌های سلمان و نصر حمله کرد و این دو پایانه نفتی را کاملاً منهدم ساخت.

همچنین آمریکایی‌ها در اطراف جزیره سیری به ناوچه جوشن و در منطقه شمالی خلیج فارس به ناوشکن‌های سهند و سبلان نیروی دریایی ارتش حمله کردند و ناوچه‌های ایران با اصابت موشک‌های پیشرفته هارپون ناو‌های آمریکا غرق شدند و حتی در ادامه، هواپیمای مسافری کشورمان را با حدود ۳۰۰ سرنشین بر فراز اّبهای خلیج فارس منهدم ساختند و تمام مسافران آن را به شهادت رساندند.

بعد از اتمام عملیات کربلای ۵ و قبول نکردن قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در سال ۱۳۶۶، به واسطه حمایت همه‌جانبه‌ای که کشو‌های کوچک و برزگ با میدان‌داری ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق از صدام صورت گرفت، موجب شد تحولات میدان نبرد از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۷ به سود عراق چرخش یابد در این رابطه یعنی کمک‌های بی سابقه خارجی‌ها به عراق اگر بخواهیم مثالی ذکر کنیم، می‌توان به ارسال هواپیما‌های جنگی میگ ۲۱، ۲۳، ۲۵ و توپولوف ۷۲ برای سوخت‌رسانی هوایی به همراه موشک‌های زمین به زمین اسکاد B از سوی شوروی سابق به عراق اشاره کرد.

از سوی دیگر در جلسه‌ای که هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا به همراه سران قوا در منزل امام خمینی (ره) برگزار می‌کند در خصوص الزامات ادامه جنگ به درخواست سپاه اشاره می‌کند که عنوان شده بود فقط برای پدافند در خوزستان به ۴۵۰ گردان نیروی پیاده، ۶۰ گردان زرهی و ۱۲۰ گردان توپخانه نیاز دارد؛ درخواستی که امکان انجام آن وجود نداشت؛ لذا با توجه به اتفاقاتی که به آن اشاره شد، امام خمینی (ره) وقتی نظر حاضران در جلسه را موافق با پایان دادن جنگ آن هم با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دیدند، سرانجام با پذیرش آن موافقت کردند؛ البته ایشان در رابطه با قطعنامه و چرایی پذیرش آن فرمودند: «اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم، در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می‌نگریستیم و می‌رسیدیم، ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان رفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شده ایم.

چه کوته‌نظرند آن‌هایی که خیال می‌کنند، چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی فایده است. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی‌شود که ما از اصول خود عدول کنیم. البته معترضیم که در مسیر عمل، موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شده ایم روش‌ها و تاکتیک‌ها را عوض نماییم.»

در این رابطه، مقام معظم رهبری نیز در تاریخ ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۷ عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه، به وسیله جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت؛ اول آتش‌بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم. دوم با اعلام قبول قطعنامه ماهیت رژیم عراق علی رغم ادعا‌های صلح‌طلبی آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص ساخت.»

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بیشتر بخوانید »

فواید قبول قطعنامه ۵۹۸

فواید قبول قطعنامه ۵۹۸


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هماهنگی و پشتیبانی دولت‌های غرب و شرق و حتی کشور‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس آغاز شد و پس از گذشت هشت سال جنگ نابرابر ایران مجبور شد قطعنامه خاتمه جنگ که از سوی شورای امنیت سازمان ملل به شماره ۵۹۸ تصویب شده بود را بپذیرد؛ البته این قطعنامه در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ به تصویب رسید، اما چون آن زمان ایران در موضع قدرت قرار داشت و توانسته بود با انجام عملیات کربلای ۵ دروازه‌های بصره را تهدید کند، در زمان صدور از پذیرش آن امتناع کرده بود.

در واقع پیروزی ارزشمندی که ایران به واسطه دو عملیات مهم والفجر ۸ و کربلای ۵ به دست آورد و در این دو عملیات فاو و شلمچه را به تصرف خود درآورد، حامیان صدام متوجه شدند که چنانچه اقدام مؤثرتری در حمایت از صدام انجام ندهند، عراق در این جنگی که شروع کرده با شکست مواجه خواهد شد.

بر این اساس همچون گذشته که هرگاه ایران در جبهه‌های نبرد پیروزی ارزشمندی را کسب می‌کرد، حامیان بین المللی صدام بلافاصله در شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای از طرفین بدون اینکه اعلام کنند متجاوز کدام کشور بوده و خسارت وارده چگونه باید پرداخت شود، فقط می‌خواستند که آتش‌بس صورت گیرد که به لحاظ سیاسی تامین‌کننده نظرات ایران نبود؛ لذا کشورمان از پذیرش آن امتناع می‌کرد.

زیرا شورای امنیت سازمان ملل از زمان شروع جنگ تحمیلی در شهریور سال ۱۳۵۹ تا تیر ۱۳۶۶ در مجموع ۱۶ قطعنامه صادر کرد که در تمام مضمون این قطعنامه‌ها توصیه به آتش‌بس دو طرفه شده بود، اما قطعنامه ۵۹۸ از نظر کمی و تعداد واژه‌های به کار گرفته شده مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرایی قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بود و در آن تا حدودی شرایط ایران تأمین می‌شد.

همان‌گونه که عنوان شد، بعد از عملیات موفق کربلای ۵ حامیان اصلی صدام وقتی متوجه شدند در صورتی که اقدامی برای توقف جنگ نکنند، ایران پیروز این جنگ خواهد بود، تصمیم گرفتند استراتژی خود را در قبال جنگ عراق با ایران تغییر دهند که از جمله این موارد می‌توان به حمایت مستقیم کشور‌های غربی از صدام، معرفی صدام به عنوان صلح‌طلب، بکارگیری سلاح‌های شیمیایی گسترده توسط عراق، تهدیدات وسیع بین المللی علیه ایران، سلب منطق دفاع مشروع از ایران، تغییر روند تحولات در جبهه‌های نبرد و تحریم شدید تسلیحاتی ایران اشاره کرد.

بر این اساس، عراق شروع به استفاده گسترده از سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌ها کرد و در استفاده از این سلاح ممنوعه حتی ملاحظه مردم خودش را در زمان تصرف حلبچه توسط رزمندگان کشورمان نکرد و با هدف ضربه زدن به ایران از انواع بمب‌ها شیمیایی علیه مردم حلبچه و رزمندگان کشورمان استفاده کرد که در نتیجه صد‌ها نفر بر اثر استنشاق گاز‌های شیمیایی یا جان خود را از دست دادند و یا به‌شدت دچار مجروحیت شدند.

هم‌زمان با این اقدام و عدم تنبیه صدام در استفاده از سلاح‌های شیمیایی، آمریکا علاوه بر دادن اطلاعات ماهواره‌ای از موقعیت و امکانات نیرو‌های پدافندی مستقر در فاو به ارتش عراق جهت بازپس‌گیری این شهر بندری مهم، نیروی دریایی خود را هم به خلیج فارس اعزام کرد و ناوگان این کشور در راستای حمایت از عراق به دو سکوی نفتی ایران به نام‌های سلمان و نصر حمله کرد و این دو پایانه نفتی را کاملاً منهدم ساخت.

همچنین آمریکایی‌ها در اطراف جزیره سیری به ناوچه جوشن و در منطقه شمالی خلیج فارس به ناوشکن‌های سهند و سبلان نیروی دریایی ارتش حمله کردند و ناوچه‌های ایران با اصابت موشک‌های پیشرفته هارپون ناو‌های آمریکا غرق شدند و حتی در ادامه، هواپیمای مسافری کشورمان را با حدود ۳۰۰ سرنشین بر فراز اّبهای خلیج فارس منهدم ساختند و تمام مسافران آن را به شهادت رساندند.

بعد از اتمام عملیات کربلای ۵ و قبول نکردن قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در سال ۱۳۶۶، به واسطه حمایت همه‌جانبه‌ای که کشو‌های کوچک و برزگ با میدان‌داری ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق از صدام صورت گرفت، موجب شد تحولات میدان نبرد از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۷ به سود عراق چرخش یابد در این رابطه یعنی کمک‌های بی سابقه خارجی‌ها به عراق اگر بخواهیم مثالی ذکر کنیم، می‌توان به ارسال هواپیما‌های جنگی میگ ۲۱، ۲۳، ۲۵ و توپولوف ۷۲ برای سوخت‌رسانی هوایی به همراه موشک‌های زمین به زمین اسکاد B از سوی شوروی سابق به عراق اشاره کرد.

از سوی دیگر در جلسه‌ای که هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا به همراه سران قوا در منزل امام خمینی (ره) برگزار می‌کند در خصوص الزامات ادامه جنگ به درخواست سپاه اشاره می‌کند که عنوان شده بود فقط برای پدافند در خوزستان به ۴۵۰ گردان نیروی پیاده، ۶۰ گردان زرهی و ۱۲۰ گردان توپخانه نیاز دارد؛ درخواستی که امکان انجام آن وجود نداشت؛ لذا با توجه به اتفاقاتی که به آن اشاره شد، امام خمینی (ره) وقتی نظر حاضران در جلسه را موافق با پایان دادن جنگ آن هم با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دیدند، سرانجام با پذیرش آن موافقت کردند؛ البته ایشان در رابطه با قطعنامه و چرایی پذیرش آن فرمودند: «اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم، در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می‌نگریستیم و می‌رسیدیم، ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان رفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شده ایم.

چه کوته‌نظرند آن‌هایی که خیال می‌کنند، چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی فایده است. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی‌شود که ما از اصول خود عدول کنیم. البته معترضیم که در مسیر عمل، موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شده ایم روش‌ها و تاکتیک‌ها را عوض نماییم.»

در این رابطه، مقام معظم رهبری نیز در تاریخ ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۷ عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه، به وسیله جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت؛ اول آتش‌بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم. دوم با اعلام قبول قطعنامه ماهیت رژیم عراق علی رغم ادعا‌های صلح‌طلبی آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص ساخت.»

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فواید قبول قطعنامه ۵۹۸ بیشتر بخوانید »

چک، بالگرد ساخت شوروی به اوکراین هدیه می دهد

چک، بالگرد ساخت شوروی به اوکراین هدیه می دهد



جمهوری چک خودروهای نظامی را که در جنگ اوکراین آسیب دیده اند، تعمیر و بازسازی خواهد کرد و برخی ادوات نظامی دوره شوروی را به ارتش اوکراین می دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وال استریت ژورنال روز چهارشنبه گزارش داد که دولت چک یک فروند بالگرد تهاجمی ساخت شوروی را به اوکراین اهدا کرده است. گفته شده این بالگرد در هفته‌های آینده پس از تعمیرات موردنیاز خود در طیف وسیعی از مأموریت‌های زرهی مورد استفاده نیروهای اوکراینی قرار خواهد کرد.

پیشتر در اوایل همین هفته، «لوید آستین»، وزیر دفاع ایالات متحده، از مقامات پراگ به خاطر ارائه هلی کوپترها به اوکراین تشکر کرده بود.

جمهوری چک پیش از این تانک‌ها و سلاح‌های ضد تانک را به اوکراین تحویل داده و همراه با اسلواکی خودروهای زرهی سبک اوکراینی را پس از تعمیرات در اختیار نیروهای نظامی قرار داده است. وال استریت ژورنال به نقل از یکی از مقامات چک گفت: «به زودی تمام انواع خودروهای مورد استفاده توسط نیروهای زمینی [اوکراین] را بازسازی خواهیم کرد.»

مسکو پیشتر ایالات متحده و متحدانش را متهم کرده بود که از طریق ارسال تسلیحات، آموزش و اطلاعات به نیروهای اوکراینی، «جنگ نیابتی» علیه روسیه به راه انداخته است.

همزمان با هجوم تسلیحات خارجی به اوکراین، «دیمیتری کولبا»، وزیر امور خارجه این کشور روز چهارشنبه پذیرفت که وضعیت در منطقه «دونباس بسیار نامساعد است. با این حال، کولبا با درخواست تسلیحات بیشتر غربی گفت که ارسال تسلیحات بیشتر به اوکراین می‌تواند به نیروهای اوکراینی اجازه دهد تا مدت زمان بیشتری در برابر روسیه مقاومت کنند.»

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چک، بالگرد ساخت شوروی به اوکراین هدیه می دهد بیشتر بخوانید »