شکنجه

مشاهده آثار شکنجه و رد زنجیر تانک روی پیکرهای شهدای فلسطینی


مشاهده آثار شکنجه و رد زنجیر تانک روی پیکرهای شهدای فلسطینی

منابع آگاه از برجای ماندن آثار شکنجه و رد زنجیر تانک روی پیکرهای شهدای فلسطینی که روز گذشته مبادله شدند خبر دادند.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از الجزیره، روز گذشته پیکرهای ۴۵ اسیر فلسطینی در برابر اجساد تعدادی از اسرای صهیونیست مبادله شد؛ این در حالی است که منابع آگاه اعلام کرده‌اند بر روی پیکرهای این شهدای فلسطینی آثار شکنجه به چشم می‌خورد.

منابع مذکور اضافه کردند که بررسی آثار برجای مانده نشان می‌دهد که برخی از این اسرا به صورت میدانی اعدام شده‌اند.

آنها اضافه کردند که رد زنجیر تانک‌ها روی پیکرهای این شهدا دیده می‌شود و احتمالاً برخی از آنها زیر خودروهای نظامیان صهیونیست انداخته شده و به شهادت رسیده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مشاهده آثار شکنجه و رد زنجیر تانک روی پیکرهای شهدای فلسطینی

مشاهده آثار شکنجه و رد زنجیر تانک روی پیکرهای شهدای فلسطینی بیشتر بخوانید »

روایت دق کردن اسیر ایرانی با نامه جعلی منافقین؛ نجات جان ۷۵۰نفر از مرگ

روایت دق کردن اسیر ایرانی با نامه جعلی منافقین؛ نجات جان ۷۵۰نفر از مرگ



هم‌بند شهید ابوترابی به نقل خاطره‌ای از نقش شهید ابوترابی در نجات جان ۷۵۰ نفر از اسرای ایرانی اشاره کرد.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدرضا شایق هم‌بند و همراه شهید ابوترابی، گفت: اگر کسی داستان کربلا را روایت نمی‌کرد، یا این واقعه تنها در کتاب‌ها بود و به دل جامعه راه پیدا نمی‌کرد، آیا مردم از آن آگاه بودند؟ امروز مشاهده می‌کنیم که حتی در مقابل کاخ سفید، مراسم عزاداری برگزار می‌شود. در اروپا، استرالیا، ژاپن و هند، هر کجا چند مسلمان یا شیعه باشند، برای امام حسین (ع) عزاداری می‌کنند. نام امام حسین (ع) با این عزاداری‌ها، نقل مجالس، روایت‌ها، کتاب‌نویسی و خاطره‌گویی برجسته شده است. این انتقال سینه به سینه باعث زنده نگه داشتن خاطرات شده است. همان‌طور که اگر رزمندگان جنگ خاطرات خود را در خانواده بازگو نکنند، فرزندان‌شان از حقایق دفاع مقدس فاصله می‌گیرند. همین امروز جوانانی هستند که بعد از جنگ به دنیا آمده‌اند و با اینکه سال‌ها از آن گذشته است، آنچنان از وقایع جنگ آگاه هستند که گویی خودشان در جبهه حضور داشته‌اند. مطالعه و روایت تاریخ، انسان را به گذشته پیوند می‌دهد و تا حدی به او این حس را می‌دهد که شخصاً آن حوادث را تجربه کرده است.

وی افزود: اما همه مردم اهل مطالعه تاریخ نیستند، بنابراین باید این حقایق برایشان احضار و بیان شود. این وظیفه مسئولان فرهنگی جامعه است که وقایع مهم را از دل کتاب‌ها بیرون آورده در دسترس مردم قرار دهند. تنها رونمایی از یک کتاب کافی نیست، زیرا درصد کمی از جامعه کتاب‌ها را می‌خوانند. خاطرات زندگی شخصیت‌های برجسته‌ای مانند ابوترابی نباید تنها در لابه‌لای کتاب‌ها محصور بمانند. بلکه باید به شکل روایت‌گری، سخنرانی‌ها و جلسات عمومی در دسترس مردم قرار گیرد تا بهتر شناخته شوند.‌

شهید ابوترابی فردی عادی نبود

هم‌بند شهید ابوترابی گفت: سه سال با حاج آقا ابوترابی هم‌بند بودم؛ از سال ۶۳ تا ۶۶. او فردی عادی نبود، گاهی وقتی از خصوصیات او صحبت می‌کنم، عده‌ای باور ندارند و گمان می‌برند که اغراق می‌کنم. ابوترابی نمونه‌ای از انسانیت، ایمان و اخلاق بود. سعه صدر، مهربانی، ثبات قدم، خوش‌اخلاقی، انصاف، فهم و معرفتش او را متمایز می‌ساخت. در شرایط سخت اسارت، زمانی که دیگر تحملم به انتها می‌رسید و احساس نیاز روحی و معنوی می‌کردم، تنها نگاه کردن به نماز خواندنش به من آرامش می‌داد و حال روحی‌ام را کاملاً تغییر می‌داد. سجده‌های طولانی‌اش بر خاک زمین و تواضع خالصانه‌اش در نماز به من هم طراوت می‌بخشید.

وی ادامه داد: عبادت خالصانه این مرد او را از جامعه منزوی نکرده و نیز تعاملش با جامعه و تجربه دردهای بزرگ دیگران ذهن و دلش را آشفته نساخته، بر عبادت و توجهش به خدا اثر منفی نگذاشته بود. او در مواجهه با مشکلات و اخبار تلخ روزمره، هرگز از راه عبودیت و منش اخلاقی خود دور نمی‌شد. صبح تا شب در معرض فشارهای مختلف قرار داشت اما چنان نماز می‌خواند که گویی تمام دغدغه‌ها را از قلبش بیرون ریخته است. حتی اگر حرفی ناخوشایند از کسی می‌شنید، اثری بر رفتار آرامش نداشت.

شایق گفت: رفتار ابوترابی تنها بر روی طرفداران انقلاب اثرگذار نبود بلکه حتی افراد غیرمذهبی یا دشمنان بعثی نیز تحت‌تأثیر اخلاق او قرار می‌گرفتند. به خاطر دارم که وقتی حاج آقا وارد اردوگاه ما شد فرمانده اصلی بنام خمیس که قبلاً ایشان را دیده و شیفته کمالات اخلاقی او شده بود در مرخصی بود. افسر ضد شورش اردوگاه (ضابط احمد) با سربازانش ایشان را به سختی با شلاق شکنجه کردند که در نهایت حاج‌آقا مجروح شده و به درمانگاه منتقل شد.

وی افزود: زمانی که فرمانده ارشد آمد و فهمید حاج آقا به این اردوگاه آمده اظهار شادی کرد و سراغ او را گرفت گفتند در درمانگاه بستری است، وی به عیادت او آمد و بعد از تفقد و اظهار صمیمیت علت بستری شدن را از او پرسید. حاج آقا به من گفتند به چهره ضابط احمد نگاه کردم دیدم به شدت نگران و ترسیده که مبادا علت بستری شدنم را بگویم. ایشان برای مراقبت از افسر ضد شورش می‌گوید کسالتی داشته‌ام و به‌جای شکایت از ضابط احمد از او عیب‌پوشی و از رفتار او و سربازانش تشکر کردند که سبب شرمندگی او شد و علاقه عجیبی به حاج آقا پیدا کرد و از مریدان او شد. برخورد احترام‌آمیز حاج‌آقا حتی در برابر کسانی که او را آزار داده بودند چنین پیامبر گونه و مؤثر بود.

هم‌بند شهید ابوترابی گفت: بعد از این اتفاق، رفتار آن مأمور کاملاً عوض شد. او دائماً با حالت فروتنی به حاج‌آقا نزدیک می‌شد و برایش هدیه‌هایی مانند بسته بزرگ سیگار و شکلات می‌آورد تا بین بچه‌ها تقسیم کند. این میزان از محبت و احترام از یک فرمانده بعثی خشن در برابر یک اسیر باورکردنی نبود. جذبه اخلاقی ابوترابی باعث شده بود حتی کسانی که دشمن محسوب می‌شدند، تحت تأثیر شخصیت او قرار گیرند و به او احترام بگذارند.

وی ادامه داد: شهید ابوترابی فراتر از یک عالم عادی بود؛ عنایات الهی از او انسانی متعالی ساخته بود. ما کرامت‌هایی را از او شاهد بودیم. خداوند رحمتش کند و با اولیا خاص خود محشورش گرداند. دلبستگی و معرفت او به امام عصر و اهل بیت (ع) در گفتار و اعمالش دائماً مشهود بود.‌

شایق گفت: برای یکی از همراهان ایشان سو تفاهمی پیش آمد که سبب دلخوری او از حاج آقا شد و با ایشان قهر کرد و در هنگام راه رفتن چند نوبت جواب سلام حاج آقا را نداد ایشان نقل کرد تصمیم گرفتم دیگر با ایشان قطع رابطه کنم اما یک لحظه کسی از پشت سر دستم را گرفت و به مهربانی فشرد و با چهره‌ای باز احوالم را پرسید من خیلی شرمنده شدم، وقتی علت ناراحتی‌ام را گفتم و حاج آقا حقیقت مطلب را بیان کرد سو تفاهم و ناراحتیم رفع شد و شرمندگی‌ام از ایشان با این همه تواضع باقی ماند.

وی افزود: شهید ابوترابی همانند پدری که نام کوچک فرزندانش را از یاد نمی‌برد نام کوچک هیچ‌کدام از اسرا را فراموش نمی‌کرد و هر کدام را اغلب با نام کوچک صدا می‌زد. این نمونه‌ای از تأثیرگذاری اخلاقی او بود که حتی افراد بی‌دین و بی‌نماز را تحت تأثیر قرار می‌داد.

کتاب پاسیاد پسر خاک روایت خاطرات دردناک و طولانی از دوران اسارت است

هم‌بند شهید ابوترابی گفت: حاج آقا با اخلاق، رفتار و نگاه متفاوت خود، افراد را متحول می‌کرد. یکی از خاطرات جالب از او مربوط به زمانی است که در اردوگاه، پیرمردها به همراه حاج آقا تیمی تشکیل داده بودند و با تیمی از جوان‌ها مسابقه دادند. پیرمردها شکست خوردند و احساس شرمندگی می‌کردند، ولی حاج آقا لبخند می‌زد. یکی گفت حاج آقا این همه گل خوردن که لبخند ندارد. ایشان گفت شاد کردن دل این بچه‌ها که در اسارت هستند خیلی ارزش دارد. با این گل‌ها چیزی از ما کم نشد اما دل چند جوان در بند شاد شده پس ما باید به خاطر خوشحال کردن این بچه‌ها خوشحال باشیم.

وی ادامه داد: متأسفانه بسیاری از آثار و نوشته‌ها درباره شهید ابوترابی بیشتر جنبه‌های اجتماعی او را مدنظر قرار داده‌اند؛ درحالی‌که تعالی اخلاقی، معنویت بالا، و بصیرت بی‌نظیر او و ارتباطی که با عالم غیب داشت، کمتر بازتاب یافته است. حتی در جنبه‌های اجتماعی زندگی او نیز معنویتش کاملاً مشهود بود.‌

شایق گفت: کتاب پاسیاد پسر خاک روایت خاطرات دردناک و طولانی از دوران اسارت است که در آن تجربه‌های تلخ فیزیکی و روحی زندانیان در اردوگاه به تصویر کشیده شده است. نویسنده ابتدا به معرفی یکی از شخصیت‌ها می‌پردازد و تأکید می‌کند که این فرد با وجود سختی‌ها و شکنجه‌های فراوان، همواره جاذبه و عظمت خاصی داشت که حتی در میان سربازان و فرماندهان عراقی نیز احترام بر می‌انگیخت. در بخشی از متن، حادثه‌ای از کتک خوردن ایشان شرح داده می‌شود؛ زمانی که سربازان عراقی به او دستور دادند به امام توهین کند و او این کار را نپذیرفت، به سختی کتک خورد تا حد بیهوشی. اما پس از این واقعه، احترام عراقی‌ها به او بیشتر شد و در اردوگاه رفتار متفاوتی با وی داشتند.

وی افزود: از سال ۱۳۶۳، با ورود نمایندگان سازمان ملل و بررسی جنایات رژیم بعث، شکنجه‌های فیزیکی به تدریج کاهش یافت اما آزارهای روحی تشدید شد. از جمله دستکاری نامه‌های آزادگان برای ایجاد آشفتگی ذهنی، جعل خبرهای ناراحت‌کننده مانند فوت عزیزان یا پایان رابطه‌های خانوادگی که باعث ضربه‌های روحی شدیدی به زندانیان می‌شد. نمونه‌ای از این موضوع روایت مرگ یکی از اسرا در اردوگاه است که بر اثر باور کردن نامه‌ای جعلی توسط منافقین مربوط به همسرش دق کرد و جان سپرد. این خاطرات بازتاب دهنده عمق ظلم و بی‌رحمی اعمال شده دشمن بعثی نسبت به اسرا است. همچنین نشان‌دهنده مقاومت مردمی است که در شرایط بسیار سخت و ناامیدکننده، همچنان پایبند ارزش‌های خود باقی ماندند.

هم‌بند شهید ابوترابی گفت: به نظر من این دوره اسارت از لحاظ سختی و تلخی، حتی از دوره‌های قبلی هم دردناک‌تر بود. در گذشته، بچه‌ها در سخت‌ترین شرایط معنویت خود را حفظ می‌کردند؛ نماز می‌خواندند، در دعا گریه می‌کردند و رابطه قلبی خودشان با خدا را زنده نگه می‌داشتند. اما در این دوره، شرایط تغییر کرد و هدف دشمن نابود کردن معنویت و دین اسرا بود. رژیم بعث عراق با تبلیغات سنگین و برنامه‌ریزی شده ایمان اسرا را هدف گرفت تا باورها و اعتقادات‌شان را تحت تأثیر قرار دهد اما به عنایت خدا با رهنمودهای حاج آقا این مرحله نیز سپری شد و دشمن بعثی از این نقشه‌اش هم طرفی نبست. بی‌شک این دوران اسارت سخت‌ترین دوران بود، شاید از لحاظ ظاهر خشونت کمتری دیده می‌شد، اما اثرات معنوی و روانی آن بسیار مخرب‌تر بود.

شهید ابوترابی برای اسرای اردوگاه مظهر امید و معنویت بود

وی افزود: یکی از اسرای اول جنگ برایم تعریف کرد که در اردوگاه موصل یک روز عراقی‌ها بی دلیل اتاق‌ها را بسته و طی یک‌هفته هر روز اسرا را به شدت کتک می‌زدند. در این حین حاج آقا پیامی به اسرا رساند و توصیه‌ای جدی کرد که هیچ‌کس نباید دست روی سربازان عراقی بلند کند و این کار را از بزرگترین گناهان نامید. او گفت که هرچقدر هم کتک بخورید، صبوری کنید و مقابله نکنید. علت این توصیه آن بود که گاهی در حین ضرب و شتم اسیری جانش به لب رسیده به عراقی‌ها ضربه‌ای می‌زد. اسرا به توصیه حاج آقا ایمان داشتند و از ایشان اطاعت کردند. در نتیجه، در حالی که هفت روز بی‌وقفه مورد شدیدترین ضرب و شتم قرار گرفتند، هیچ‌کدام اقدام به واکنش نکردند.

شایق گفت: بعد از پایان هفت روز ضرب‌وشتم، فرماندهان عراقی جلسه‌ای برگزار کردند. آنها اعلام کردند که دستور قتل نیمی از اسرا (حدود ۷۵۰ نفر) از بغداد رسیده بود، آنها برای جلوگیری از محکومیت بین‌المللی نقشه‌ای کشیدند که با زدن اسرا آنان را تحریک کنند تا بر ضد سربازان عراقی واکنش نشان دهند. دوربین‌هایی در اردوگاه نصب شده بود تا لحظه‌ای که یکی از اسرا دست روی سرباز بلند کند ثبت شود و از آن بهانه‌ای برای کشتار استفاده کنند. اما بر خلاف انتظار آن‌ها، هیچ‌کس واکنش نشان نداد؛ موضوعی که باعث حیرت فرماندهان عراقی شد. فرمانده عراقی با تعجب گفته بود نمی‌دانم چرا بر خلاف هر بار این دفعه با این حجم سنگین ضرب و شتم کسی دست بر روی سرباز ما بلند نکرد.

وی افزود: وقتی این اتفاقات روایت شد، بچه‌ها از خود می‌پرسیدند که چگونه حاج آقا چنین نقشه‌ای را از پیش می‌دانست؟ برخی این امر را الهام الهی یا نوعی ارتباط معنوی با ولی عصر (عج) دانستند که برای افراد بی‌ایمان قابل فهم نیست. جذبه او به حدی بود که وقتی وارد اردوگاهی می‌شد شور و شعفی در بچه‌ها ایجاد می‌کرد که شبیه مژده آزادی شادی‌آفرین بود، مرحوم یاور پوردیان که به تشویش حاج آقا حافظ کل قرآن شد برایم گفت روزی که حاج آقا به اردوگاه عنبر آمد یکی از بچه‌ها از شدت خوشحالی بی‌هوش شد! حاج آقا برای اسرای اردوگاه مظهر امید و معنویت بود. حضور او باعث آرامش دل‌ها می‌شد و وقتی او را از اردوگاهی می‌بردند، اسرا با اشک و اندوه بدرقه‌اش می‌کردند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت دق کردن اسیر ایرانی با نامه جعلی منافقین؛ نجات جان ۷۵۰نفر از مرگ

روایت دق کردن اسیر ایرانی با نامه جعلی منافقین؛ نجات جان ۷۵۰نفر از مرگ بیشتر بخوانید »

تصاویر/ سردار سپهبد شهید «غلامعلی رشید» (۲)

اعلامیه یک آزادی‌خواه آلمانی در واکنش به جنایت فجیع منافقین+ سند


گروه ساجد دفاع‌پرس: ضربات مهلک به بالاترین رده‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در اردیبهشت سال ۱۳۶۱ موجب شد تا آن‌ها که همچون مار زخم‌خورده به‌خود می‌پیچیدند، به مراکز عمومی حمله کرده و از مردم انتقام بگیرند و به‌دنبال آن خط شکنجه را هم دنبال کنند. منافین در این راستا، مرداد سال ۱۳۶۱ در یک اقدام ددمنشانه، سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی به‌نام‌های «محسن میرجلیلی»، «طالب طاهری» و «شاهرخ طهماسبی» را به‌طرز وحشیانه و غیرانسانی شکنجه کرده و به شهادت رساندند و سپس پیکرهای مطهر این شهیدان والامقام را نیز زنده‌به‌گور کردند.

خبر این جنایت تلخ، علاوه بر داخل کشور، در خارج از کشور نیز بازتاب‌هایی را به‌همراه داشت؛ به‌عنوان نمونه،  یک خانم خانه‌دار آلمانی اعلامیه‌ای را در این زمینه، در یکی از شهر‌های آلمان پخش کرد که در ادامه متن و تصویر آن را مشاهده می‌کنید.

با نهایت تاسف از شهادت دوستان ایرانی خود، پاسداران جوان خلیلی، طاهری، طهماسبی اطلاع حاصل نمودیم. در اوت ۸۲ عده زیادی به‌دست عناصری که خود را «مجاهدین خلق» می‌نامند، کشته شدند، به‌دست همان‌هایی که در مملکت ما نیز آن‌ها را گروه مخالف دولت ایران می‌نامند و طرفدارانی هم در آلمان دارند. قاتلین این سه پاسدار می‌گویند ما آن‌ها را هر روز شکنجه کردیم، ما ناخن‌های آن‌ها را کشیدیم، اتوی داغ روی سر، گردن و دست‌های آن‌ها گذاشتیم، دست‌های آن‌ها را در آب‌جوش فرو بردیم، با چاقوی موکت‌بری پوست آن‌ها را کندیم. چشم‌های آن‌ها را از حدقه در آوردیم، دو نفر از آن‌ها را که هنوز زنده بودند در باغ فیض دفن نمودیم. یکی از شکنجه‌گران به اصطلاح «مجاهد خلق» بنام «خسرو زندی» آن‌ها را دفن نمود. آن‌ها شهید شدند به‌دلیل این‌که به خود این حق را می‌دادند که در راه انقلاب انسانی، فداکاری نمایند و علیه ظلم و ستم بجنگند. جان این رهروان جهاد و فداکاری در راه انقلاب از جانب کسانی که به غایت از انسانیت به‌دور بودند، از آن‌ها گرفته شد و ما در سوگ آن‌ها نشسته‌ایم.

برای دوستان انقلاب اسلامی در ایران (لیزولوته – اسکاج)

 

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اعلامیه یک آزادی‌خواه آلمانی در واکنش به جنایت فجیع منافقین+ سند

اعلامیه یک آزادی‌خواه آلمانی در واکنش به جنایت فجیع منافقین+ سند بیشتر بخوانید »

استفاده صهیونیست‌ها از مواد شیمیایی برای شکنجه اسرا

استفاده صهیونیست‌ها از مواد شیمیایی برای شکنجه اسرا



یک اسیر جوان آزاد شده فلسطینی با اشاره به شکنجه‌های وحشیانه صهیونیست‌ها علیه اسرای فلسطینی در زندان‌ها، گفت: نظامیان اسرائیلی با مواد شیمیایی قابل اشتعال بدن من را سوزاندند و چشمم را نابینا کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در حالی که بعد از آزادی شماری از اسرای فلسطینی در جریان معامله تبادل اسرا در دوره‌های آتش بس، گزارش‌های زیادی درباره شکنجه‌های وحشیانه صهیونیست‌ها علیه اسرای فلسطینی در زندان‌ها فاش شده است، «محمد ابوطویله» اسیر آزاد شده ۲۹ ساله فلسطینی که هنوز آثار زخم‌های پاک نشدنی در نتیجه شکنجه‌های وحشیانه رژیم اشغالگر در بدن او پیداست، اعلام کرد که صهیونیست‌ها در زندان با استفاده از مواد شیمیایی اسرا را شکنجه می‌کنند.

نیروهای اشغالگر صهیونیستی محمد ابوطویله را در ساختمانی در مجاورت بیمارستان الشفاء در شهر غزه در جریان حمله جنایتکارانه به این بیمارستان در مارس ۲۰۲۴ بازداشت کردند و قبل از انتقال به بازداشتگاه مخوف و بدنام «سدی تیمان»، وی را تحت شکنجه میدانی در داخل غزه قرار داده بودند.

استفاده صهیونیست‌ها از مواد شیمیایی برای شکنجه اسرای فلسطینی

این اسیر آزاد شده فلسطینی به روایت بخشی از آزار و اذیت‌هایی که در یکی از جلسات بازجویی در زندان رژیم اشغالگر متحمل شده بود پرداخته و گفت: نظامیان صهیونیست مواد شیمیایی مرگبار و سوزاننده مانند کلر و اسید سولفوریک روی بدنم ریختند و با استفاده از الکل آن را آتش زدند، شعله‌های آتش پوستم را می‌سوزاند و دود بلند می‌شد.

محمد ابوطویله که به مدت ۶ ماه با چشمان و دستان بسته، بدون غذا و دارو و بدون دیدن نور خورشید بین اتاق‌های شکنجه آهنی متحرک جابجا می‌شد، اظهار داشت که بدن من دیگر تحمل گرما را نداشت و چشمانم کور می‌شد.

او ساکن محله شجاعیه در شرق شهر غزه است که بعد از چند ماه شکنجه در زندان‌های صهیونیست‌ها از عوارض شدید از جمله سوختگی شدید در قسمت‌های مختلف بدن خود رنج می‌برد و چشم چپش را هم از دست داده است. محمد ابوطویله بعد از بازداشت در بازداشتگاه سدی تیمان به چندین زندان بدنام رژیم اشغالگر از جمله زندان عوفر و الرمله منتقل شد و ماه‌ها قبل از آزادی در ۱۵ فوریه ۲۰۲۵ در جریان تبادل اسرا در زندان عوفر بود.

ابوطویله یکی از اسرای فلسطینی است که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ از نوار غزه بازداشت و ناپدید شده بود و طبق تایید سازمان‌های حقوق بشری از انواع شکنجه‌های شدید رنج می‌برد.

این اسیر آزاد شده فلسطینی می‌گوید که رهایی از زندان پایان رنج ما نیست، زیرا زندگی در این شرایط غزه بسیار وحشتناک است و آثار شکنجه هم هنوز روی بدن من پیداست. یک چشم من نابینا شده و سوختگی شدید همه بدنم را فرا گرفته است، من نمی‌توانم ذره‌ای گرما را تحمل کنم یا در معرض نور خورشید قرار بگیرم.

او که قبلاً به عنوان مهندس مکانیک در شهر غزه کار می‌کرد بعد از آزادی به دلیل بیماری و ادامه جنگ در نوار غزه قادر به کار کردن نیست.

طبق گزارش باشگاه اسرای فلسطینی تعداد اسیران فلسطینی در زندان‌های رژیم اشغالگر تا اوایل ۲۰۲۵ از ۹۹۰۰ نفر فراتر رفته که شامل ۳۴۹۸ زندانی اداری بدون اتهام یا محاکمه و حداقل ۴۰۰ کودک و ۲۷ زن است.

پنجشنبه هفته گذشته بعد از شهادت یک اسیر ۲۰ ساله فلسطینی به نام «مصعب حسن عدیلی» در زندان‌های دشمن صهیونیستی در نتیجه اهمال کاری عامدانه پزشکی، تعداد اسرای شهید فلسطینی از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون به ۶۴ نفر افزایش یافت. از این تعداد اسرا دست کم ۴۰ نفر آنها متعلق به نوار غزه هستند و این مرحله خونین‌ترین دوره در تاریخ اسرای فلسطینی از سال ۱۹۶۷ تاکنون به شمار می‌رود.

ده‌ها اسیر فلسطینی از غزه هم همچنان مفقود هستند و سرنوشت آنها مشخص نیست. افزایش تعداد شهدای اسیر فلسطینی در زندان‌های رژیم اشغالگر روندی بسیار خطرناک بوده و هزاران اسیر فلسطینی در زندان‌های دشمن تحت شکنجه‌های سیستماتیک، گرسنگی، خشونت سازمان یافته، جنایات پزشکی و انواع تجاوزات قرار دارند.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استفاده صهیونیست‌ها از مواد شیمیایی برای شکنجه اسرا

استفاده صهیونیست‌ها از مواد شیمیایی برای شکنجه اسرا بیشتر بخوانید »

جزئیات تکان‌دهنده از ساعات پایانی زندگی اسطوره

جزئیات تکان‌دهنده از ساعات پایانی زندگی اسطوره



کارشناسان از شکنجه جسمانی اسطوره آرژانتینی پیش از مرگ می‌گویند.

  • راحتیران - استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، کارلوس مائوریسیو کاسینلی، کارشناس پزشکی قانونی گفت که دیگو مارادونا حدود ۱۲ ساعت پیش از مرگش در عذاب بوده و وزن بیشتر اعضای بدنش دو برابر حد معمول بوده است.

روز گذشته (پنجشنبه) جلسه دیگری از دادگاه رسیدگی به مرگ مارادونا در آرژانتین برگزار شد. محاکمه هفت پزشک متهم به قتل غیرعمد این فوتبالیست از ۱۱ مارس آغاز شده و انتظار می‌رود دادگاه شهادت ۱۹۲ شاهد و همچنین حجم زیادی از مدارک و شواهد از جمله آزمایش‌ها، گزارش‌های پزشکی، فایل‌های صوتی و محتوای مکاتبات متهمان را بررسی کند. پیش‌بینی می‌شود این روند حداقل تا اواسط جولای به طول انجامد.

به گفته کاسینلی، وزن اکثر اندام‌های مارادونا تقریباً دو برابر بیشتر از حد طبیعی یک فرد بالغ بوده است.

این متخصص پزشکی قانونی در ادامه توضیح داد: مغز مارادونا متورم بود و وزنی بیشتر از یک مغز معمولی داشت. ما در حفره‌های پلورال مایع پیدا کردیم، حدود نیم لیتر در هر حفره. این نشان می‌دهد که ریه‌ها بسیار متورم و پر از آب بودند. این مایع در یک روز جمع نمی‌شود و جمع شدن آن احتمالاً حدود ۱۰ روز طول کشیده است.

کاسینلی خاطرنشان کرد: وزن قلب مارادونا ۵۰۳ گرم بود که تقریباً دو برابر وزن طبیعی قلب یک فرد بالغ است. روی دیواره‌های قلب چربی یافت شد و لخته‌هایی در قلب وجود داشت که نشان می‌دهد او در عذاب بوده است. علاوه بر این، مارادونا کلیه‌های بزرگ شده و تا سه لیتر مایع در حفره شکمی خود داشته است.

این متخصص پزشکی قانونی در پایان گفت: مارادونا بیماری نبود که بتوان در خانه از او مراقبت کرد و باید در بیمارستان بستری می‌شد.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جزئیات تکان‌دهنده از ساعات پایانی زندگی اسطوره

جزئیات تکان‌دهنده از ساعات پایانی زندگی اسطوره بیشتر بخوانید »