شکنجه

ضرب و شتم هولناک دختربچه ۹ ساله توسط نامادری+ عکس

ضرب و شتم هولناک دختربچه ۹ ساله توسط نامادری+ عکس



مدیرکل بهزیستی کردستان از ارجاع پرونده ضرب و شتم دختربچه سنندجی توسط نامادری به دادگستری خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین رسولی مدیرکل بهزیستی کردستان اظهار کرد: در راستای تماس بیمارستان بعثت با اورژانس اجتماعی مبنی بر مشاهده مورد مشکوک به کودک‌آزاری، همکاران اورژانس اجتماعی وارد عمل شدند.

وی افزود: پدر کودک هرگونه اذیت و آزار را منکر شد و نامادری نیز علت کبودی را ایجاد حادثه در محیط مدرسه اعلام کرد.

رسولی اظهار کرد: چند روز پس از ترخیص دختر از بیمارستان، مجددا پدر این کودک برای بار دوم وی را به دلیل کتک‌کاری و آزار و اذیت توسط نامادری به بیمارستان برد و به اذیت و آزار نامادری اعتراف کرد.

مدیرکل بهزیستی کردستان ادامه داد: به منظور بررسی بیشتر پرونده، این کودک‌آزاری به شعبه ۷ دادگستری ارجاع داده شده است و در انتظار صدور حکم قرار دارد.

وی گفت: پدر این کودک همسرش را که دوقلو باردار است از خانه بیرون کرده و دختربچه را نزد خود نگهداشته است. به دلیل انکارهای اولیه پدر در اذیت و آزار کودک، امکان عدم تأیید صلاحیت والدین وجود دارد و احتمالا سرپرستی کودک به مراکز بهزیستی سپرده شود.

ضرب و شتم هولناک دختربچه ۹ ساله توسط نامادری+ عکس | ارجاع پرونده کودک‌آزاری به دادگستری

ضرب و شتم هولناک دختربچه ۹ ساله توسط نامادری+ عکس | ارجاع پرونده کودک‌آزاری به دادگستری

ضرب و شتم هولناک دختربچه ۹ ساله توسط نامادری+ عکس | ارجاع پرونده کودک‌آزاری به دادگستری

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ضرب و شتم هولناک دختربچه ۹ ساله توسط نامادری+ عکس

ضرب و شتم هولناک دختربچه ۹ ساله توسط نامادری+ عکس بیشتر بخوانید »

فرماندهی دارای «چهره بین المللی»

فرمانده‌ای با «چهره بین‌المللی»


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ نیمه دوم سال ۱۳۶۶ در جنگ ایران و عراق حوادث و اتفاقاتی رخ داد که بسیار مهم و در روند جنگ تأثیرگذار بود؛ زیرا در این سال بود که جنگ نفتکش‌ها شدت بیشتری یافت؛ بدین ترتیب که ارتش عراق با هدف توقف صدور نفت ایران از بنادر جنوبی کشورمان، کشتی‌های نفتی، اسکله‌های نفتی و مناطق صدور نفت مانند جزیره خارگ را بار‌ها مورد حمله قرار داده و توانسته بود خسارات زیادی را به کشورمان وارد کند؛ به همین جهت ۱۲ اسفند ۱۳۶۵ ابلاغ عملیات مقابله به مثل به نیروی دریایی سپاه صورت گرفت و متعاقب آن اولین اقدام مقابله به مثل نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس یکم فروردین ۱۳۶۶ در شمال خلیج فارس و محدوده جزیره فارسی صورت گرفت.

بدین شکل نیروی دریایی سپاه با هدف مقابله به مثل، کشتی‌های نفتی را که حامل نفت عراق و متحدان آن بود، مورد اصابت قرار می‌داد؛ لذا در همین راستا بعد از ظهر ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ رزمندگان منطقه دوم نیروی دریایی سپاه با قایق‌های تندرو اولین کشتی شوروی سابق با نام «ایوان کوروتیف» را مورد اصابت قرار می‌دهند و ۲۶ اردیبهشت هم دومین کشتی این کشور با نام «مارشال چوخوف» که در اجاره کویت بود با مین برخورد می‌کند.

اما شاید مهم‌ترین اقدامی که در این سال رخ داد و سرو صدای زیادی در جهان ایجاد کرد، برخورد سوپر نفتکش «بریجتون» با مین بود؛ در آن مقطعِ زمانی کویت به‌عنوان متحد اصلی عراق، بنادر خود را در اختیار عراق گذاشته بود و عراق هم از طریق این بنادر ملزومات مورد نیاز خود را تأمین می‌کرد؛ به همین دلیل کشتی‌های کویتی مورد هدف حملات انتقامی سپاه قرار گرفتند.

لذا در چنین شرایطی، مقامات کویتی از شوروی و آمریکا درخواست کردند که به‌منظور مصون ماندن کشتی‌های‌شان از حملات انتقامی، این دو کشور‌ پرچم خود را بر فراز کشتی‌های کویت نصب کنند تا بلکه بدین شیوه، شناورهای کویت از حملات انتقامی به دور بمانند؛ آن‌ها با این شیوه به اصطلاح پای آمریکا را به خلیج فارس باز کردند به نحوی که ارتش آمریکا برای اسکورت کشتی‌های کویتی به ۴۰ فروند ناو را به منطقه گسیل داشت و با همراهی سایر کشور‌های غربی، این تعداد به ۸۰ فروند رسید.

بر این اساس، آمریکایی برای اسکورت ۱۱ فروند نفتکش کویتی آن هم تحت پرچم خود، عملیاتی را با نام «عزم راسخ» آغاز کرد و برای شروع عملیات، سوپر نفتکش «بریجتون» (الدخاء سابق) مورد اسکورت قرار گرفت و برای نشان دادن موفقیت این اقدام، تعدادی از خبرنگاران رسانه‌های مطرح جهان را نیز با خود همراه ساختند.

موفقیت اسکورت نفتکش‌های آمریکایی می‌توانست ضعف ایران را نشان دهد؛ از این روی تصمیم به نشان دادن ضرب شصتی به آمریکا در تهران گرفته می‌شود؛ دستور انجام عملیات علیه اسکورت نفتکش‌ها به نیروی دریایی سپاه ابلاغ و سپس طرح مین‌گذاری طراحی و اجرا شد؛ در پی این اتفاق، نفتکش مورد تحت اسکورت در مقابل چشمان خبرنگاران رسانه‌های خارجی با مین برخورد کرد و منفجر شد.

موفقیت در مین‌ریزی اقدامی بود که از سوی «نادر مهدوی» و هم‌رزمانش صورت گرفت؛ به همین دلیل آمریکایی‌ها دنبال مجری این عملیات یعنی نادر مهدوی می‌گشتند؛ بعد از موفقیت این عملیات، تصمیم گرفته می‌شود که این بار متحد دیگر عراق که عربستان باشد، مورد «ضرب شصت» قرار گیرد؛ از این روی تأسیسات نفتی سعودی‌ها در منطقه «خفجی» انتخاب و مقرر شد که عملیات علیه این تأسیسات با حدود ۴۰۰ قایق تندروی سپاه انجام شود که به دلیل لو رفتن، عملیات لغو می‌شود؛ لذا عملیات محدودی طرح‌ریزی شد و مطابق آن سه قایق به فرماندهی شهید مهدوی به آب‌های آزاد اعزام می‌شوند تا در صورت رویت هر شناور فرامنطقه‌ای علیه آن اقدامی صورت گیرد.

براین اساس، ۱۶ مهر ۱۳۶۶ نادر مهدوی و ۱۱ همراهش توقفی را در جزیره فارسی انجام می‌دهند و بعد قرائت نماز مغرب و عشاء به ناگهان بالگرد‌های کبری نیروی دریایی آمریکا به جزیره فارسی حمله می‌کنند و مقر فرماندهی نیروی دریایی سپاه در این جزیره را مورد اصابت قرار می‌دهند که متعاقب آن نادر مهدوی و همراهانش برای درگیری با بالگرد‌های آمریکایی وارد عمل می‌شوند و در این درگیری ابتدا یکی از قایق‌ها مورد اصابت قرار گرفت و در ادامه درگیری یکی از بالگرد‌های آمریکا با شلیک موشک دوش‌پرتاب «استینگر» سرنگون می‌شود. در نهایت قایق نادر مهدوی نیز غرق می‌شود.

در این درگیری نادر مهدوی هرچند زنده به اسارت گرفته می‌شود، ولی بر اثر شکنجه‌های وحشیانه و قرون وسطایی نظامیان آمریکایی به شهادت می‌رسد و یادش برای همیشه ماندگار می‌ماند؛ اقدامات تأثیرگذار و شجاعت شهید مهدوی باعث شد تا رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران کنگره دو هزار شهید استان بوشهر درباره وی عنوان کند: «شهید نادر مهدوی… اگر متعلق به کمونیست‌ها بود، یک چگوارا از او درست می‌کردند؛ یعنی یک چهر‌ه بین‌المللی مبارز؛ این جوان کم‌سال یک چهره این جوری دارد».

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فرمانده‌ای با «چهره بین‌المللی»

فرمانده‌ای با «چهره بین‌المللی» بیشتر بخوانید »

دختر ۱۳ساله در شکنجه گاه مرد شیشه‌ای +عکس

دختر ۱۳ساله در شکنجه گاه مرد شیشه‌ای +عکس



دختری که آثار وحشتناک شکنجه‌های هولناک بر پیکرش خودنمایی می‌کرد درباره این ماجرای تکان دهنده لب به سخن گشود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ظهر جمعه گذشته، خبر تکان دهنده ای نیروهای انتظامی را به تکاپو انداخت. سر و صدای بیسیم‌های پلیس از یک ماجرای وحشتناک در روستای خلق آباد مشهد حکایت می‌کرد. اهمیت موضوع که به جان دختری ۱۳ ساله گره خورده بود، موجب شد تا خودروهای گشت انتظامی آژیرکشان به طرف روستا حرکت کنند. هر لحظه امکان داشت خبر دلخراشی از آن سوی بیسیم‌ها به گوش برسد !دلهره عجیبی در دل‌های باورمندان به امنیت به راه افتاده بود. افسر گشت، پدال گاز را به کف اتاق خودرو چسباند. رانندگان عبوری با شنیدن آژیرهای ممتد پلیس، راه عبور را می‌گشودند تا این که بالاخره خودروهای انتظامی مقابل منزلی با دیوارهای آجری توقف کردند.

با اشاره سرگرد علی محمدزاده (رئیس کلانتری خلق آباد) که فرماندهی مستقیم عملیات را به عهده داشت، عوامل انتظامی وارد منزل مسکونی شدند، اما فقط ابزار و آثاری از شکنجه‌های هولناک را یافتند که درون پذیرایی و اتاق دیده می‌شد. حالا نه از دختر ۱۳ ساله خبری بود ونه شکنجه‌گر شیشه‌ای در آن جا حضور داشت .این موضوع عملیات پلیس را وارد مرحله جدیدی کرد؛ چراکه فرضیه قتل دختر مذکور، دل‌ها را تکان می‌داد. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است در این هنگام بود که عوامل انتظامی در خیابان‌های اطراف پراکنده شدند و جست وجوهای تخصصی را برای یافتن خودروی پژو پارس آغاز کردند.آنان در بازرسی از منزل به سرنخ‌هایی از یک خودروی سواری رسیده بودند که متعلق به مرد شیشه‌ای بود و احتمال می‌رفت که او دخترش را به مکان نامعلومی انتقال داده باشد!

دقایقی بعد دامنه جست وجوها به خیابان یاس رسید و نیروهای انتظامی خودرو را به صورت پارک شده در حالی پیدا کردند که نرگس( دختر ۱۳ ساله) در صندوق عقب آن محبوس شده بود. به محض این که نیروهای انتظامی او را از صندوق عقب پژو پارس بیرون کشیدند ناگهان دختر نوجوان جیغ وحشتناکی کشید و زخم‌های هولناک شکنجه‌های پدر بر پیکرش نمایان شد. او بیش از ۲ ساعت بود که در گرمای سوزان ظهر جمعه ،به سختی درون صندوق عقب خودرو نفس می‌کشید، ولی از ترس پدرش حتی نمی‌توانست از رهگذران احتمالی کنار خیابان هم کمک بخواهد.

طولی نکشید که بانوان پلیس او را به مرکز درمانی انتقال دادند و عملیات را برای یافتن مرد ۴۲ ساله شیشه‌ای با دستورات قاطع قاضی نیره عابدین‌زاده( معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) ادامه دادند و موفق شدند او را نیز در حالی دستگیر کنند که مقادیر زیادی مواد مخدر صنعتی به همراه یک قبضه کارد از داخل خودرو کشف شد.

دختر ۱۳ساله در شکنجه گاه مرد شیشه‌ای +عکس

نرگس دختری که آثار وحشتناک شکنجه‌های هولناک بر پیکرش خودنمایی می‌کرد پس از انجام درمان‌های اولیه، درباره این ماجرای تکان دهنده گفت :پدرم به مواد مخدر صنعتی( شیشه و کریستال) اعتیاد دارد و به همین خاطر مدام مادرم را کتک می‌زد تا حدی که دیگر مادرم تحمل خود را از دست داد و به مکان نامعلومی فرار کرد ،ولی پدرم مرا به عنوان گروگان در منزل نگه داشت. او هر روز که از مدرسه به خانه باز می‌گشتم مرا ابتدا با کابل و شیلنگ به شدت شلاق می‌زد و بعد هم با سیم داغ نقاط مختلف پیکرم را می‌سوزاند به گونه ای که فریادهایم به آسمان می‌رسید، ولی او علاوه بر دست‌ها، پارچه‌ای را هم بر دهانم می‌بست تا صدایم را کسی نشنود!

بسیاری از روزها به خاطر درد زخم‌های عمیق نمی‌توانستم به مدرسه بروم! که پدرم از همین فرصت استفاده می‌کرد و از آثار شکنجه‌های وحشتناک خودش با گوشی تلفن عکس می‌گرفت و برای مادرم ارسال می‌کرد تا به این طریق او را مجبور به بازگشت کند! پدر شیشه‌ای‌ام حتی به دیگر خواهران و برادرم نیز رحم نمی‌کرد و حتی بدن برادر ۱.۵ساله‌ام را می‌سوزاند تا به مادرم اتهام بزند! دیگر هیچ جای سالمی روی بدنم وجود نداشت و حتی برای رفتن به سرویس بهداشتی هم مشکل داشتم فقط از درد به خود می‌پیچیدم، ولی جرئت اعتراض نداشتم؛ چراکه دوباره باید میله‌های آهنی داغ را تحمل می‌کردم!

وقتی دیگر تحمل این شکنجه‌ها برایم دلخراش شد مخفیانه با مادرم تماس گرفتم تا مرا نجات دهد او هم با اورژانس اجتماعی بهزیستی تماس گرفته بود و این گونه ماجرای شکنجه‌های پدرم لو رفت، ولی اگر نیروهای انتظامی اندکی دیرتر مرا در صندوق عقب خودرو پیدا می‌کردند دیگر با پیکر بی‌جانم روبه رو می‌شدند و…

حسین (متهم ۴۲ ساله شیشه‌ای) نیز در بازجویی های تخصصی نیروهای کلانتری خلق آباد مشهد، به شکنجه‌های هولناک فرزندانش اعتراف کرد و مدعی شد برای بازگرداندن همسرم به زندگی مشترک ،این کارها را انجام می‌دادم.

درخور یادآوری است با دستور ویژه مقام قضایی، متهم مذکور در حالی روانه زندان شد که دو فرزند ۲ و ۶ ساله وی در بهزیستی نگهداری می‌شوند و دختر ۱۳ ساله نیز به بهزیستی انتقال یافت. بررسی‌های بیشتر درباره این ماجرای وحشتناک همچنان ادامه دارد.

منبع: روزنامه خراسان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دختر ۱۳ساله در شکنجه گاه مرد شیشه‌ای +عکس

دختر ۱۳ساله در شکنجه گاه مرد شیشه‌ای +عکس بیشتر بخوانید »

آیت‌الله صانعی از برجسته‌ترین شاگردان امام(ره) بود

آیت‌الله صانعی از برجسته‌ترین شاگردان امام(ره) بود


به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، «محمد مخبر» معاون اول رئیس جمهور در پیامی درگذشت آیت‌الله حسن صانعی را تسلیت گفت و اظهار داشت: خبر درگذشت آیت‌الله شیخ حسن صانعی، یار دیرین امام راحل (ره) دوستداران نظام و انقلاب اسلامی را در غم و اندوه فرو برد.
 
مخبر افزود: بدون تردید مبارزات طولانی آن فقید سعید با رژیم ستمشاهی و تحمل سال‌ها زندان، شکنجه و تبعید در دوران پیش از انقلاب توشه راه ایشان در نزد حق تعالی خواهد بود و از یاد مردم این سرزمین نخواهد رفت.
 
معاون اول رئیس جمهور عنوان کرد: آیت الله صانعی که از برجسته‌ترین شاگردان حضرت امام راحل و فقیه و عالمی شجاع بودند، خدمات گران‌قدرشان در سرپرستی بنیاد پانزده خرداد با حکم حضرت امام (ره) و همچنین حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام صفحه دیگری از فعالیت‌های متعدد ایشان در خدمت به جمهوری اسلامی بود که در تاریخ ماندگار خواهد شد.
 
مخبر خاطرنشان کرد: اینجانب درگذشت این عالم ربانی را به بیت معزز ایشان و همچنین جامعه حوزوی و مردم ایران اسلامی تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم طلب آمرزش و مغفرت دارم.
 
بر اساس این گزارش، آیت‌الله حسن صانعی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و یار دیرین امام (ره) در ۸۹ سالگی درگذشت.
 
آیت‌الله حسن صانعی متولد ۱۳۱۳ در نیک‌آباد اصفهان بود که در سال ۱۳۶۲ متعاقب حکم امام راحل به عنوان سرپرست بنیاد پانزده خرداد منصوب شد.
 
آیت الله صانعی با حکم رهبر انقلاب اسلامی به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز منصوب شده بود.
 
انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آیت‌الله صانعی از برجسته‌ترین شاگردان امام(ره) بود

آیت‌الله صانعی از برجسته‌ترین شاگردان امام(ره) بود بیشتر بخوانید »

روشی که «عزت‌الله شاهی» با آن روحیه تحمل خود زیر شکنجه‌ها را بالا برد/ روش «عزت‌الله شاهی» برای فریب ساواک

اقدام شجاعانه «عزت‌شاهی» برای فریب ساواک


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز ۲۶ ژوئن به‌عنوان روز حمایت از قربانیان شکنجه نام‌گذاری شده است. این روزی است برای پرداختن به کسانی که تجربه‌های هولناکی را پشت سر گذاشته‌اند تا جهانیان در باره آنچه ناگفتنی است، گفت‌وگو کنند.

فیلم زیر مصاحبه‌ای است که با عزت‌الله شاهی انجام شده است. وی از جمله معروف‌ترین مبارزینی است که خشن‌ترین و سخت‌ترین روش‌های شکنجه ساواک را تجربه کرد، اما به طرز حیرت‌آوری مقاومت کرد و در هم نشکست.

وی از سال ۱۳۵۱ تا سال ۱۳۵۷ را در زندان گذراند و بعد از انقلاب، نام خانوادگی خود را به «مطهری» تغییر داد.

«وی در ابتدا اظهار داشت: بسم الله الرحمن الرحیم.. من عزت‌الله شاهی هستم. متولد ۱۳۲۵ هستم و سال ۱۳۵۱ هم دستگیر شدم. دستگیری من اینگونه بود که مرا به رگبار گلوله بستند و هفت گلوله خوردم و دستگیر شدم.

شاهی در مورد دستگیری خود گفت: آن موقع که من به هوش آمدم، اطرافم را دیدم که ۱۰-۲۰ نفر دور و بر من اعم از بازجو، شکنجه‌گر، فلان و نگهبان و افسر هستند. من در آنجا لُخت مادرزاد بودم، اما گفتم: نکند که من زنده بمانم و نتوانم مقاومت کنم.

وی افزود: اگر با آن روحیه از من بازجویی می‌کردند، شاید من الآن از خائنان درجه یک بودم. گفتیم: خدایا، ما در این دنیا هر کاری کردیم، برای تو بوده است، به خاطر تو بوده است. یک سری حرف به خدا و ائمه (ع) زدم. تمام این‌ها ۱۰ دقیقه طول نکشید و من که آن روحیه را داشتم، بعد از آن دو رکعت نماز، سر به سر آن‌ها می‌گذاشتم و با چنین روحیه‌ای، من ۴۸ ساعت آدرس منزلم را ندادم.

شاهی ادامه داد: من برای آنکه وقت بگذرانم تا بچه‌های بیرون خانه ما را تخلیه کنند، معطلشان کردم. بعد از ۴۸ ساعت، گفتیم: آقا، می‌گوییم؛ منتها آن موقع پاکتی در خانه بود که ما آن موقع رفتیم و شعبان بی‌مخ را زدیم، در خیابان صاحب جمع، یک پیرزن جلوی موتور ما سبز شد. ما برای اینکه وی را زیر نگیریم، ترمز را با هم گرفتیم و موتور کله کرد و خوردم زمین و کتف سمت چپ من آسیب دید.

وی در معرفی «حسین محمدی» گفت: من رفتم پیش آن دکتر و گفت: اسمت چیست؟ می‌خواست نسخه بنویسد. من الکی گفتم (این الکی است و مهم نیست) حسین محمدی. آنجا این دو روز، این ۴۸ ساعت، فقط فکر کردم که اگر این‌ها رفتند خانه خالی نشده، آن پاکت را پیدا کردند، روی آن نوشته حسین محمدی، من این حسین محمدی را چه کار کنم؟ بگویم کیست؟ من تمام این‌ها را گردن حسین محمدی انداختم.

روشی که «عزت‌الله شاهی» با آن روحیه تحمل خود زیر شکنجه‌ها را بالا برد/ روش «عزت‌الله شاهی» برای فریب ساواک

شاهی در مورد معطل کردن ساواک ادامه داد: من گفتم که من قراری دارم. من قرارش را بگویم، زودتر بروید بگیرید. مواظب باشید که این دوش خوبی است. زود فرار می‌کند. آدرس دادیم و رفتند و پیدایش نکردند؛ چون کسی نبود، قراری نبود، الکی من یک چیزی گفتم.

وی در مورد پاکتی که وزارت اطلاعات برای او فرستاده بود، بیان کرد: سه، چهار سال پیش از بچه‌های وزارت اطلاعات پاکتی برای من فرستادند و گفته بودند که این برای تو است. ببین چه چیزی است؟

من نگاه کردم و دیدم که کروکی آن آدرسی که من برای حسین محمدی داده بودم و قرارش را لو داده بودم، آن را ساواک با خودکار و خط‌کش کروکی کشیده و منطقه را در نقشه کشیده است و پایین آن هم نوشته است که ۱۷ اکیپ، ۴۸ ساعت منطقه را زیر نظر داشتند و حسین محمدی سر قرار نیامد.

شاهی در مورد ترفند ساواک برای اعتراف گرفتن گفت: آن موقع که دستگیر شدم، ۲۵-۲۶ ساله بودم، ولی ازدواج نکرده بودم. پدر و برادرم هم خیلی سعی کردند که من ازدواج کنم، ولی من زیر بار نرفتم. می‌گفتم من ازدواج کنم، زنم دست کی بیفتد، بچه‌ام دست کی بیفتد؟ اما جوری مطرح کرده بودند که از هر دو (سه) نفری، یکی از آن‌ها ساواکی هستند و مردم از سایه خودشان هم وحشت داشتند.

وی ادامه داد: آن موقع‌ها می‌گفتند که هر وقت آدم دستگیر شود، بعضی مواقع زن و بچه آدم را جلویش می‌آورند و به او تجاوز می‌کنند، حرف‌هایی می‌زنند یا کار‌هایی می‌کنند. گفتم: هر وقت این کار‌ها باشد، زن من را جلوی من می‌آورند، می‌خواهند چه کارش کنند؟ چقدر اذیتش می‌کنند؟ آنجاست که آدم ضعف نشان می‌دهد و می‌برد و حاضر است هر کاری را بکند که با زنش این کار را نکنند.

شاهی در توضیح شکنجه‌های ساواک گفت: شلاق که می‌زدند، اگر روی پا یا روی دست، همین‌طوری یه‌وری بزنند، این پوست و ناخن با هم کند می‌شوند. به بدنشان، به جا‌های حساس بدنشان شوک برقی می‌دادند. این کار را که می‌کردند، طرف می‌لرزید و حالت تشنج به او دست می‌داد.

وی افزود: آن وقت کمیته هم (اگر شما به موزه عبرت رفته باشید) آنجا تختی گذاشته‌اند، ما را شش ماه آنجا به تخت بسته بودند. ۲۴ ساعت و روزی سه-چهار دفعه هم پذیرایی می‌کردند و با کابل و سوزاندن و شلاق و لگد و… می‌زدند.

شاهی گفت: حالا ما می‌خواهیم این رژیم را با رژیم شاهنشاهی مقایسه کنیم. هیچ‌کدامشان قابل مقایسه نیستند. اینکه انسان بایست از خودش بگذرد تا بتواند این کار را بکند. انسان تا از خود نگذرد، نمی‌تواند.

وی در پایان افزود: آن موقع هم من از خودم هیچی نداشتم؛ هر چه بوده است، به نظرم از توسلات به ائمه (ع) و کمک‌های خدا بوده است. چون من نه برای پُستی این کار را کردم و نه برای مقامی. همیشه هم مرگ جلوی چشمم بوده است. حالا هم همیشه آماده هستم.

کد ویدیو

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اقدام شجاعانه «عزت‌شاهی» برای فریب ساواک

اقدام شجاعانه «عزت‌شاهی» برای فریب ساواک بیشتر بخوانید »