شکنجه

شکنجه زندانی سیا با آگاهی مقام های دولت وقت آمریکا

شکنجه زندانی سیا با آگاهی مقام های دولت وقت آمریکا



گزارش هایی که به تازگی از شکنجه یکی از زندانیان سیا در رسانه های آمریکایی منتشر شده نشان می دهد که مقام های ارشد دولت وقت آمریکا از شکنجه او آگاه بوده و بر ادامه آزار و اذیت این زندانی پافشاری کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در گزارش اخیر تارنمای کامن دریمز (Common Dreams) آمده که دیک چنی معاون جرج بوش، رئیس جمهوری وقت آمریکا، کاندولیزا رایس مشاور امنیت ملی کاخ سفید و جرج تنت رئیس وقت سیا حتی پس از آنکه دریافتند ابوزبیده در حال همکاری با ماموران است، به شکنجه گران آمریکا چراغ سبز نشان دادند تا به آزار و اذیت وی ادامه دهند.

در جریان یکی از جلساتی که در مورد این زندانی فلسطینی تبار عربستان برگزار شده بود، جان اشکرافت، دادستان کل آمریکا، گفت: چرا در کاخ سفید در این مورد گفت و گو می کنیم؟ قضاوت تاریخ خوشایند نخواهد بود.

هفته پیش یک گروه حامی حقوق بشر وابسته به سازمان ملل اعلام کرد بازداشت یکی از زندانیان گوانتانامو که طولانی‌ترین دوران حبس را داشته و از سوی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) شکنجه می‌شود، غیرقانونی و به مثابه «جنایت علیه بشریت» است.

ابوزبیده یکی از نخستین زندانیان در «مقرهای سیاه» سازمان سیا متشکل از شبکه ای از زندان های مخفی آمریکا در خارج از مرزهایش بوده که در آنها بیش از ۱۰۰ نفر خارج از قوانین آمریکا و کمیته بین المللی صلیب سرخ از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ نگهداری می شدند.

این زندانی که نام اصلی او زین العابدین محمد حسین است، در سال ۲۰۰۲ در یک حمله در پاکستان دستگیر شد و از سال ۲۰۰۶ بدون هیچ اتهامی در پایگاه نیروی دریایی آمریکا در کوبا نگهداری می شود.

این گروه هشدار داده که اقدامات نظام مند در محروم کردن بازداشت شدگان از حق آزادی در این زندان ها به مثابه «جنایت علیه بشریت» است.

آمریکا مدعیست که این زندانی را به دلیل مبارزه با تروریسم نگه داشته هر چند که ابوزبیده هرگز عضو گروه تروریستی القاعده نبوده و او قبل از حملات یازده سپتامبر به آموزش نیروهای جهادی در افغانستان کمک می کرد.

به نوشته این رسانه آمریکایی، دو نفر از روانشناسان پیمانکار سیا برنامه شکنجه ای را ابداع کردند که «تکنیک های بازجویی گسترده» را شامل می شود و به ویژه در مورد ابوزبیده در زندان آمریکا در تایلند استفاده می شد. وی در این زندان با شیوه هایی از جمله غرق مصنوعی، محرومیت از خواب و محبوس شدن در تابوت شکنجه می شد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکنجه زندانی سیا با آگاهی مقام های دولت وقت آمریکا بیشتر بخوانید »

حدیثی درباره حجاب که شخص اول مملکت را زیر سوال برد!

حدیثی درباره حجاب که شخص اول مملکت را زیر سوال برد!



شهید منتظرالقائم به خاطر مبارزات انقلابی توسط ساواک دستگیر شده بود و می‌دانست هر حرفی بزند که ساواک خوشش نیاید چه عواقب و شکنجه‌هایی را در پی خواهد داشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شهید محمد منتظرالقائم فرمانده سپاه یزد بود که در واقعه طبس به شهادت رسید. واقعه‌ای که آمریکا تلاش کرده بود تا با یک عملیات نظامی در ایران جاسوسان خود را که در بند دانشجویان پیرو خط امام بودند آزاد کند، اما امداد غیبی این توطئه‌شان را زمین زد.

شهید منتظرالقائم پس از این حادثه به منطقه رفته بود که در سال ۵۹ به شهادت رسید. آنچه می‌خوانید خاطره‌ای است کوتاه از این شهید که موضعش در مورد حجاب را بیان می‌کند؛ آن هم زمانی که در موقعیت حساسی قرار داشته است.

حدیثی درباره حجاب که شخص اول مملکت را زیر سوال برد!
شهید محمد منتظرالقائم نفر وسط در تصویر

شهید منتظرالقائم به خاطر مبارزات انقلابی توسط ساواک دستگیر شده بود و می‌دانست هر حرفی بزند که ساواک خوشش نیاید چه عواقب و شکنجه‌هایی را در پی خواهد داشت.

در یکی از جلسات بازجویی مأمور ساواک از او پرسیده بود: نظرت در مورد حجاب چیه؟ محمد گفته بود: من کە نظری ندارم، باید از روحانیت پرسید! من فقط یک حدیث بلدم کە هرکس همسرش را بی‌حجاب در معرض دید دیگران قرار دهد بی‌غیرت است و خداوند او را لعنت می‌کند.

ساواکی که کنایه او را متوجه می‌شود، می‌پرسد: شاه را می‌گویی؟ شهید منتظرالقائم خنده‌ای می‌کند و می‌گوید: من فقط حدیث خواندم.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حدیثی درباره حجاب که شخص اول مملکت را زیر سوال برد! بیشتر بخوانید »

پیشنهاد عجیب به حمید نوری با ادعای احتمال سقوط جمهوری اسلامی


وعده آزادی درقبال قبول اتهامات!/حضور اتوبوسی منافقین مقابل دادگاه

این اواخر یک مستندساز در ملاقاتی ادعای احتمال سقوط جمهوری اسلامی را با حمید نوری مطرح کرده و وعده آزادی در ازای پذیرش همه اتهامات را به نوری داده است اما وی امتناع کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در ۱۸ آبان ۱۳۹۸ اتفاقی عجیب افتاد. یک ایرانی در سفر به کشور سوئد، به اتهام جنایت علیه بشریت بازداشت شد و به دور از دوربین‌ها، مورد ضرب و شتم قرار گرفت. بعد از آن زندگی خانواده‌اش کاملاً تغییر کرد. اعضای خانواده می‌گویند زندگی ما به دو دوره قبل و بعد از بازداشت پدر تقسیم شده است.

میزبان خانواده «حمید نوری» کارمند سابق سازمان زندان‌ها هستیم. همسر حمید نوری می‌گوید، در شهریور ماه سال ۱۳۶۳ با همسرش ازدواج کرده و ثمره زندگی مشترک آنان که وارد ۳۹ سال شده، دو فرزند و ۳ نوه است. آنها بازداشت وی را از طریق رسانه‌ها و فضای مجازی متوجه شدند، در حالی که دولت سوئد هیچ‌گونه اطلاع رسمی به خانواده آنان نداده است. نهایتاً مادر، بعد از ۸ ماه انتظار در تماسی ۲۰ دقیقه‌ای توانست با پدر فرزندان گفتگو کند. در شهریور ۱۳۹۹ با اجازه مقامات استکهلم به آن کشور سفر کردند، تا با هماهنگی قبلی بتوانند با پدر خانواده دیدار کنند. اما پلیس آن کشور به یکباره این ملاقات را منوط به انجام بازجویی با اعضای خانواده و با شرط تحقق آنچه می‌خواهند بشنوند، کرد. وقتی با مخالفت و امتناع خانواده نوری مواجه شدند، انجام ملاقات با همسر و پدر فرزندان منتفی شد.

نوری در یک ماراتن سنگین قضائی در ۹۲ جلسه دادگاه که کاملاً یک‌سویه برگزار شد، به حبس ابد محکوم شد. نیروهای سازمان یافته فرقه منافقین در تئاتری از تهمت‌ها و شهادت‌های یک‌طرفه تا انواع ناسزاگویی‌های سازماندهی شده را در نمایشنامه‌ای اجرا کردند. دادستان هم بدون حضور در ایران و تحقیق در مورد آن همه ادعا، صرفاً بعد از اعلام حکم گفت، بله اشتباه کردیم که برای تحقیق به ایران نرفتیم!

نوری کارمند معمولی، زندان اوین در دهه ۶۰ که خود برادر شهید است با بیش از ۴۰ ماه رکوردار زندان انفرادی در یک سلول کوچک ۶ متری، در سوئد شده است. او از معاینه چشم پزشک محروم است و روزه‌های شرعی خود را بدون داشتن کمترین امکانات می‌گیرد. وی در کشوری زندانی است که خودشان مدعی هستند در آنجا اعدامی وجود ندارد، اما در عمل کاری می‌کنند زندانی خودش اقدام به خودکشی کند لیکن وی روحیه خود را با قرآن و مناجات حفظ می‌کند.

این اواخر یک مستندساز در ملاقاتی ادعای احتمال سقوط جمهوری اسلامی را با او مطرح کرده و وعده آزادی در ازای پذیرش همه اتهامات را به نوری داده است. اما وی امتناع کرده و گفته است نمی‌توانم چشمم را بر حقایق ببندم.

پای صحبت‌های همسر حمید نوری و عطیه نوری دختر حمید نوری نشستیم تا از آخرین شرایط پرونده و اوضاع و احوال حمید نوری مطلع شویم. این گفتگو به شرح ذیل است:

* در حال حاضر پرویز ثابتی از مقامات ارشد و به نوعی نفر اصلی ساواک در رژیم گذشته، به شکل آزادانه در غرب زندگی می‌کند. در واقع وی یکی از نفرات اصلی بوده که شکنجه‌ها در زندان‌های ساواک تحت هدایت او اعمال می‌شده است. بسیاری از موافقین و مخالفین در داخل و خارج کشور، اسناد و مدارک خود را در این خصوص ارائه کردند، اما شاهدیم وی آزادانه در غرب حضور دارد و رفت و آمد می‌کند اما آقای حمید نوری پدر شما در شرایطی که کارمند رتبه بالایی هم در زندان نبوده با شهادت‌های یک‌طرفه مورد محاکمه ناعادلانه قرار گرفته است. این معیارها و استانداردهای دوگانه غرب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

چگونه است یک نفر با آن رتبه بالایش در ساواک و با وجود آن همه سند و مدرک علیه‌اش، این‌گونه آزادانه زندگی می‌کند عطیه نوری: دقیقاً همین است که شما در سئوال‌تان به آن اشاره کردید. چندی پیش در فضای مجازی با وجود این همه سند و مدرک علیه وی، حضور آزادانه آقای ثابتی را در تجمعی در آمریکا دیدم و برایم بسیار جای تعجب داشت. چگونه است یک نفر با آن رتبه بالایش در ساواک و با وجود آن همه سند و مدرک علیه‌اش، این گونه آزادانه زندگی می‌کند. صحبت‌ها، مدارک و شهادت‌هایی در خصوص جنایت‌های او وجود دارد اما این همه سال آزادانه در آمریکا حضور دارد. در حالی که در خصوص پدر، هیچ مدرک مستندی وجود ندارد.

در تمام دادگاه پدر در سوئد افرادی شهادت می‌دهند که مثلاً من فلانی را از زیر چشم‌بند دیدم و اینگونه و آنگونه شد. در حالی که گویا کسی دیگر به آن شاهد گفته است که اینگونه شده بود و آن مثلاً شاهد هم شهادت می‌دهد. متأسفانه دادگاه را بر پایه مدارک مستند پیش نبردند بلکه بر اساس گفته‌های یک‌سویه شکل دادند.

همسر نوری: شاهدانی که بی طرف نیستند و جز فرقه منافقین محسوب می‌شوند.

عطیه نوری: بله شاهدهایی که بی‌طرف نیستند و همه آنها زمانی پیدا شدند که عکس و مدارک و مشخصات پدر را در رسانه‌ها پخش کردند.

*آیا همچنان وکیل آقای نوری تسخیری است یا توانستید خارج از سوئد وکیل جدیدی در اختیار بگیرید؟

عطیه نوری: خیر، وکیل پدر وکیل تسخیری است که دولت سوئد در اختیار ما گذاشته است.

*نتوانستید وکیل جدیدی را در اختیار بگیرید یا دولت سوئد اجازه نداد؟

عطیه نوری: آنها اجازه نمی‌دهند.

همسر حمید نوری: در واقع باید وکیل سوئدی باشد تا آنها در سیستم قضائی خود قبول داشته باشند، لذا برای این موضوع نمی‌توانیم و آزاد نیستیم وکیل ایرانی یا هر وکیل دیگری را برای کار بر روی پرونده در اختیار بگیریم.

عطیه نوری: حتی وقتی ما چند وقت پیش به دادگاه در سوئد رفتیم، وکیل تسخیری پدر در آنجا به ما گفت، دادستان وظیفه داشته است که به ایران سفر کند و اطلاعات پرونده و صحت و سقم مطالب را بررسی کند. مثلاً اینکه آقایی در دادگاه ادعا کرده است پدرم او را در فلان سال زده است، دادستان باید تحقیق کند اصلاً آن شخص در آن سال داخل زندان حضور داشته است یا خیر. چون به صرف ادعا که حکم را نمی‌توان صادر کرد.

دادستان پاسخ داد: «شما درست می‌گوئید، ما اشتباه کرده‌ایم و باید به ایران می‌رفتیم و تحقیقات لازم را انجام می‌دادیم!» جالب است بعد از طرح این صحبت‌ها توسط وکیل به دادستان، شخص دادستان پاسخ داد: «شما درست می‌گوئید، ما اشتباه کرده‌ایم و باید به ایران می‌رفتیم و تحقیقات لازم را انجام می‌دادیم!»؛ اما نتیجه این اشتباه آنان حضور بیش از ۳ سال پدرم در سلول انفرادی و مشکلات روحی و روانی است که به ما و ایشان وارد شده است. ضمن آنکه این همه هزینه مالی به ما تحمیل کردند. همه اینها به خاطر اشتباه دادستان است که همان موقع می‌توانست تحقیقات لازم را انجام دهد.

باید بگویم چگونه است دادگاه را برای شنیدن صحبت‌های چند شاهد دو هفته به آلبانی منتقل کردند اما نمی‌توانستند به ایران تشریف بیاورند و اطلاعات این افراد را استخراج کرده تا مشاهده کنند اصلاً آن‌ها در آن زمان مورد ادعایشان، در زندان بوده‌اند یا خیر؟

* پس چند جلسه از آن ۹۲ جلسه دادگاه، در آلبانی برگزار شد؟

عطیه نوری: بله، ۶ جلسه.

* در خصوص دادگاه تجدید نظر با توجه به اینکه مراحل آن از ژانویه ۲۰۲۳ گذشته آغاز شده و تا سپتامبر آینده به طول مدت نه ماه ادامه خواهد داشت، چقدر امیدوارید این بار پیروز شوید؟

تاکنون ۷ جلسه از مراحل دادگاه تجدیدنظر به صورت علنی برگزار شده است عطیه نوری: فکر می‌کنم تاکنون ۷ جلسه از مراحل دادگاه تجدیدنظر به صورت علنی برگزار شده است. در این جلسات، ۳ جلسه دادستان‌ها، یک جلسه وکلای شاکیان و دو جلسه وکلای پدرم صحبت کردند. ضمن آنکه یک جلسه هم به صورت پرسش و پاسخ بوده است. می‌توانم بگویم که وکلای ما تاکنون خوب اقدام کردند و ابهامات داخل پرونده را به خوبی مطرح کرده‌اند و پی‌گیر هستند؛ البته همه اینها منوط به آن است که در پایان دادگاه به درستی قضاوت شده و حکم عادلانه بدهند.

همسر نوری: آنها مدعی هستند که سیستم قضائی‌شان مستقل است و دولت سوئد در آن دخالتی ندارد، اما کاملاً مشخص است که دادگاه سیاسی است. اگر سیاسی نبود آنها باید با بی‌طرفی کامل از دولت ایران درخواست مدارک می‌کردند. همچنین به ایران سفر کرده و ادعاهای مطرح شده را در تحقیقات میدانی مورد بررسی قرار می‌دادند و به صرف ادعاها قضاوت نمی‌کردند. آنان باید به ایران آمده و بررسی می‌کردند اصلاً این زندان اوین یا زندان‌های مورد ادعای شاهدان وجود خارجی دارد یا خیر. همین طور این افرادی که در دادگاه مدعی بودند، کشته شدند را از ثبت احوال ایران بررسی می‌کردند که اصلاً کشته شدند یا خیر. می‌توان گفت دادگاه یک‌طرفه برگزار شد و اعلام می‌کنم که این دادگاه یک نمایشی است که فیلم‌نامه آن در حال کارگردانی و اجرا است. حتی بارها دیدم که استنادات دادگاه به کتاب آقای مصداقی است.

*منظورتان ایرج مصداقی است؟

همسر نوری: بله ایرج مصداقی؛ وی تعدادی کتاب نوشت و آنها را در دسترس بقیه قرار داد. شاهدان و دادستان هم دقیقاً استنادهای‌شان به این کتاب‌هاست. حتی می‌توانم بگویم در دادگاه کتاب مصداقی را خوانده و مورد استناد قرار می‌دادند.

* در دادگاه تجدید نظر هم آن کتاب را می‌خوانند؟

همسر نوری: بله همچنان می‌خوانند و استنادشان این کتاب است. در حالی که کتاب را مانند یک کتاب داستان هر کسی می‌تواند بنویسد و تعدادی اسامی را هم بیاورد.

وقتی هم که آقای نوری دستگیر می‌شود عکسش را منتشر می‌کنند، در سراسر دنیا فراخوان می‌دهند و می‌گویند هر کس می‌خواهد شهادت بدهد بیاید. اخبار کتاب در دسترس همه است و بعد به آن استناد می‌شود که کار چندان سخت و عجیبی نیست. دادستان و سیستم قضائی سوئد نفعشان در این است که به هر حال این راه را ادامه دهند، زیرا دادگاه سیاسی است. حتی خودشان هم گفتند که می‌خواهند در مراحل بعد جمهوری اسلامی را محکوم می‌کنند.

* در خصوص اقدامات و کمک‌های قوه قضائیه و نیز وزارت خارجه کشورمان حال در این دولت و یا در دولت قبلی بفرمائید که چه کمک‌هایی شده و اگر احیاناً کوتاهی صورت گرفته به چه صورت بوده است؟

عطیه نوری: تقریباً می‌توانم بگویم در داخل همکاری نسبتاً خوبی صورت گرفته است ولی ما همچنان منتظریم تا دولت سوئد همکاری لازم را انجام دهد و این ماجرا یک‌سویه پیش نرود.

*در این مدت و طی رفت و آمدهای شما به سوئد و برخوردهایتان با فرقه منافقین، مردم عادی، پلیس سوئد و یا احیاناً مقامات آن کشور، آیا صحبتی مطرح شده است که به نوعی حقانیت آقای نوری مورد تأکید قرار بگیرد، هرچند کاری از دستشان بر نیاید؟

همه یک نکته را اعتراف کرده و به ما گوشزد می‌کنند که ما نمی‌دانیم چرا با آقای نوری اینگونه رفتار می‌کنند، اصلاً چنین موردی تاکنون نداشتیم عطیه نوری: در مورد فشارهایی که به آقای نوری و خانواده ما وارد شده است، شهروندان سوئدی که در آنجا با آنها مراوده داشتیم، همین طور از پلیس گرفته تا وکلای تسخیری قدیم و جدید، همه یک نکته را اعتراف کرده و به ما گوشزد می‌کنند که ما نمی‌دانیم چرا با آقای نوری اینگونه رفتار می‌کنند؛ اصلاً چنین موردی تاکنون نداشتیم که یک نفر در تمام این مدت در انفرادی و شرایط سخت در زندان باشد. این را همه می‌گفتند چون واقعاً منحصر به‌فرد است که یک نفر را ۴۰ ماه در انفرادی نگه دارند.

*پس سوئدی‌ها خود معترف هستند؟

عطیه نوری: بله آنها می‌گویند.

همسر نوری: قاضی «ساندر» که قاضی دادگاه بدوی بود، در روز پایان دادگاه و قبل از اعلام حکم در برابر دوربین‌ها، اظهار کرد: «آقای نوری هیچ گونه محدودیتی ندارد و این به معنای آن است که زندان انفرادی باید پایان یابد و وی بتواند آزادانه و هر زمان که می‌خواهد تماس تلفنی بگیرد، یا با او تماس بگیرند.» ولی بعد از آن شرایط بدتر شد، زندان انفرادی ادامه یافت و حتی تماس‌های ما را هم قطع کردند. زمانی که فرزندانم به آن قاضی ایمیل زدند که بر خلاف دستور شما این چنین شده است. در پاسخ گفت: متأسفم من گفتم اما این به بازداشتگاه مربوط می‌شود و آنها باید انجام دهند!

یک مستندساز سوئدی در زندان نزد بابا رفته و مدعی شده بود «جمهوری اسلامی رفتنی است، بیا و چیزهایی که ما می‌گوئیم را قبول و تأیید کن» عطیه نوری: حدود ۳ الی ۴ ماه پیش در شهریور یک مستندساز سوئدی در زندان نزد بابا رفته و مدعی شده بود «جمهوری اسلامی رفتنی است، بیا و چیزهایی که ما می‌گوئیم را قبول و تأیید کن، بعد از آن همه چیز درست می‌شود.» پدر هم در پاسخ گفته بود من نمی‌توانم چشمم را روی حقایق ببندم و آن‌را انکار کنم.

وقتی می‌خواستیم وارد دادگاه شویم، یک عده‌ای بودند که وظیفه‌شان این بود که به ما فحش و ناسزا بگویند. در واقع پول می‌گیرند که فحش دهند. قبل از اینکه وارد دادگاه شویم، مجبور بودیم وارد جمع آنها شویم. یک بار یک آقایی آمد و با برادرم قبل از ورود به دادگاه، آرام صحبت کرد. برادرم به او گفت مگر ما به‌شما چه کردیم که اینگونه رفتار می‌کنید؟ همان موقع آقای دیگری آمد و به آن مرد گفت چرا با آنها صحبت می‌کنی. همان فرد قبلی به برادرم گفت: «اجازه ندارم بیشتر از این صحبت کنم. بروید آنها ناسزاهایشان را به شما بدهند!» حتی زمانی که می‌خواستیم با برخی صحبت کنیم عده‌ای می‌آمدند و جلوی آنها را می‌گرفتند.

همسر نوری: ما هر بار که به دادگاه می‌رفتیم، آنها جلوی دادگاه می‌ایستادند و ناسزا می‌گفتند. آنان را با اتوبوس می‌آوردند و به آنها ناهار و امکانات می‌دادند و بعد هنگام غروب می‌رفتند. یک لیدر داشتند و پلاکارد دست می‌گرفتند و ناسزا گفته و فحاشی می‌کردند. البته از آنها فیلم‌هایی گرفتیم و در فضای مجازی منتشر کردیم. حتی با حضور بچه کوچک و نیز در زمان استفاده از اتوبوس و در داخل آن هم حاضر بودند و به ما فحاشی می‌کردند. چون ما در سوئد امکاناتی نداشته و در محل‌های عمومی و در هنگام حمل و نقل از وسایلی مثل اتوبوس و مترو استفاده می‌کردیم. این افراد برای گرفتن اقامت و یک سری امکانات، اقدام به وطن فروشی می‌کردند.

* آیا برخورد فیزیکی با شما داشتند؟

همسر نوری: در واقع آنها با فحاشی‌هایشان به دنبال عصبی کردن ما بودند تا ما شروع کننده درگیری باشیم، ولی ما خودمان را کنترل کرده و صبوری به خرج می‌دادیم تا آنها ماهیت خود را بیشتر نشان دهند.

* در کل امروز این پرونده در چه وضعیتی است و چگونه آن‌را پیگیری می‌کنید؟

عطیه نوری: باید بگویم در داخل ایران مشاوره حقوقی داریم که با وکلای تسخیری دولت سوئد در آنجا در ارتباط هستند. مشاوران نکات لازم را به وکلا می‌گویند اما اجازه دخالت در روند قضائی را ندارند. وکلای تسخیری هم اگر صلاح بدانند موضوعات مطرح شده را پی‌گیری می‌کنند. همان طور که قبلاً گفتم نمی‌توانیم خارج از سیستم قضائی سوئد وکیل در اختیار بگیریم. از طرفی وکلای تسخیری که هم اکنون دو نفر هستند، با پدر در ارتباط هستند و می‌توانند وارد دادگاه شوند و موضوعات را مطرح کرده و پیگیر باشند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیشنهاد عجیب به حمید نوری با ادعای احتمال سقوط جمهوری اسلامی بیشتر بخوانید »

تشکیل پرونده برای قتل ابراهیم ریگی در زاهدان

تشکیل پرونده برای قتل ابراهیم ریگی در زاهدان



دادستان زاهدان مرکز سیستان و بلوچستان از تشکیل پرونده قضایی برای متهمان فوت ابراهیم ریگی در زاهدان خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از روابط عمومی دادگستری سیستان و بلوچستان، مهدی شمس آبادی در مورد جزییات فوت ابراهیم ریگی،اظهارداشت: فرد مورد اشاره ۲ شاکی خصوصی داشته است.

وی بیان کرد: شاکیان ابراهیم ریگی به اتهام خیانت در امانت و کلاهبرداری در دادگستری چابهار از وی شکایت و حکم جلب وی را دریافت کرده بودند.

دادستان زاهدان ادامه داد: نیابت قضایی برای بازداشت ابراهیم ریگی به شهرستان زهدان داده شده بود، اما شاکیان خصوصی به صورت خودسرانه اقدام به دستگیری وی می‌کنند.

وی افزود: شاکیان خصوصی ابراهیم ریگی عصر روز واقعه در مسیر تردد وی کمین کرده و اقدام به تعقیب او می‌کنند.

شمس آبادی ادامه داد: در جریان تعقیب و گریز، ابراهیم ریگی روی زمین می‌افتد و از حال می‌رود، شاکیان او با اورژانس تماس می‌گیرند و اورژانس به محل اعزام می‌شود و طبق اعلام اورژانس، ابراهیم ریگی به علت ایست قلبی فوت کرده است.

دادستان زاهدان گفت: هم‌اینک ۲ شاکی ابراهیم ریگی به اتهام قتل از ناحیه بازپرس ویژه قتل در بازداشت هستند تا پزشکی قانونی علت تامه فوت را اعلام کند. بعد از اعلام نتیجه از سوی پزشکی قانونی تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد شد.

وی بیان کرد: ادعاها در مورد ضرب و شتم ابراهیم ریگی در کلانتری صحت ندارد و در زمان فوت وی ماموران کلانتری در محل حضور نداشته‌اند.

در روزهای گذشته رسانه‌های معاند و ضد انقلاب با اعلام خبری مدعی شدند فردی به نام ابراهیم ریگی در زاهدان، در جریان بازداشت توسط ماموران کلانتری مورد ضرب و جرح شدید قرار گرفته و در داخل بازداشتگاه جان باخته است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تشکیل پرونده برای قتل ابراهیم ریگی در زاهدان بیشتر بخوانید »

زندانی معروف دوران پهلوی از انواع شکنجه‌های ساواک می‌گوید

زندانی معروف دوران پهلوی از انواع شکنجه‌های ساواک می‌گوید



زندانی معروف دوران پهلوی که در جریان انقلاب، ۶ سال از دوران محکومیت خود را در شکنجه‌گاه ساواک سپری کرده بود از سخت‌ترین شکنجه‌های خود می‌گوید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، برنامه بدون تعارف این هفته میزبان یکی معروف‌ترین زندانیانی بود که در دوران پهلوی دوم، در ۲۵ سالگی دستگیر و از زیر سنگین‌ترین شکنجه‌های ماموران ساواک جان سالم به در برد. عزت شاهی که از سال ۱۳۶۳ نام خود را به عزت‌الله مطهری تغییر داده است، از بلاهایی که ماموران ساواک بر سر او آوردند، می‌گوید.

او که در طبقه نخست «زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری» که حالا به نام «موزه عبرت» معروف شده است، کنار حوض قدیمی روبروی علی رضوانی، مجری این برنامه نشسته، از شکنجه‌هایی که در آن دوران دیده است، یاد می‌کند.

او به حوضی که کنار آن نشسته اشاره می‌کند و می‌گوید که یادم است زمانی ما را برای شکنجه به این حیاط می‌آوردند. حوض را در سرمای زمستان پر از یخ می‌کردند و سر زندانیان را در آن نگه می‌داشتند، همین‌که زندانی نزدیک بود که جان خود را از دست دهد، یک لحظه سر او را بیرون می‌آوردند و مجدد به زیر آب می‌کردند. این موضوع برای ما یادگاری است.

او که زمان دستگیری هفت گلوله خورده بود، از سخت‌ترین شکنجه‌های خود می‌گوید. «شوک‌های برقی را در جاهای حساس بدن مانند لب، گوش و دیگر جاهای حساس می‌گذاشتند و آن را به برق می‌زدند» این ها را مطهری می‌گوید.

او عنوان می‌کند که یکی دیگر از شکنجه‌هایی که ساواک روی زندانیان انجام می‌داد و برای خود من چندین بار اتفاق افتاده بود، داغ کردن سوزن زیر ناخن بود. به این ترتیب که سوزن‌هایی که از نوع معمول آن، بلندتر بود را به طور نصفه در زیر ناخن فرو می‌بردند و نصف دیگر سوزن را که بیرون بود با فندک یا شمع داغ می‌کردند. در آن حالت اگر شلاق را به‌صورت ضربدری روی دست‌ها می‌زدند، ناخن‌ها می‌افتاد و اگر شلاق را به صورت مستقیم می‌زدند، انگشتان سیاه می‌شد.

او ادامه می‌دهد که به صلیب کشیدن زندانیان از دیگر شکنجه‌هایی بود که انجام می‌شد. یک صندلی به زیر پای ما گذاشتند دست‌های ما را با طناب به میله‌ها می‌بستند و صندلی را از زیر پای ما می‌کشیدند و ما به همان شکل می‌ماندیم. همچنین ما را شش ماه به تخت بسته بودند و روزی یک بار فقط برای دستشویی رفتن باز می‌کردند در آن شش ماه حتی یکبار هم به حمام نرفتیم.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زندانی معروف دوران پهلوی از انواع شکنجه‌های ساواک می‌گوید بیشتر بخوانید »