شیخ احمد کافی

صوت/ "دعای سمات" با نوای شیخ احمد کافی

صوت/ "دعای سمات" با نوای شیخ احمد کافی



دعای سِمات دعایی منقول از امام باقر(ع) که خواندن آن در آخرین ساعات روز جمعه مستحب است. بنابر روایتی از امام محمد باقر(ع) اسم اعظم الهی در این دعا ذکر شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است


صوت/ "دعای سمات" با نوای شیخ احمد کافی بیشتر بخوانید »

صوت/  سخنرانی تأثیرگذار شیخ احمد کافی درباره سبک شمردن نماز

صوت/ سخنرانی تأثیرگذار شیخ احمد کافی درباره سبک شمردن نماز



شیخ احمد کافی (۱۳۱۵-۱۳۵۷ش) روحانی واعظ و روضه‌خوان شیعه پیش از انقلاب اسلامی ایران و مؤسس مهدیه تهران بود که سخنرانی‌های وی معمولاً بسیار پرشور بود و نقش مؤثری در انقلاب ایران داشت.


دریافت
3 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

صوت/ سخنرانی تأثیرگذار شیخ احمد کافی درباره سبک شمردن نماز بیشتر بخوانید »

معمای پارچه سیاه بالای جیب سبز لباس پاسداری

معمای پارچه سیاه بالای جیب سبز لباس پاسداری



معمای پارچه سیاه بالای جیب سبز لباس پاسداری

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شهادت در مکتب اسلام یک مسئله انتخابی است که انسان با تمام آگاهی خودش آن را انتخاب می‌کند و با شهادت خویش، شمع راه انسان‌هایی پاک و نورانی می‌شود. من با انتخاب آگاهانه، راه شهیدان را تا رسیدن به ساحل سعادت ادامه خواهم داد، نظر به اینکه لیاقت شهادت را داشته باشم. (بخشی از وصیت نامه شهید محسن دین شعاری)

…خانه پدری شأن دست کمی از یک پادگان کوچک نداشت. اما قانون حاکم بر آن، محبت بود و احترام. فرزندان خانواده مثل حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته و وابسته بودند. حاج اسماعیل، پدرشان، ازمداحان به نام تبریز بود که در محضر آیت الله امینی- صاحب الغدیر- به صورت افتخاری مداحی می‌کرد. مرد متدینی بود و خدمت گزاری صادق برای مردم. محسن آخرین نعمت خانواده بود که ۵ مرداد ۱۳۳۸ به دنیا آمد. انگار قرار بود کوچک‌ترین پسر خانواده، گل سرسبد خانواده باشد.

از تبریز که راهی تهران شدند، محسن سه چهار سال بیشتر نداشت. خانواده درمحله درخونگاه ساکن شدند. دوران کودکی محسن در خانواده‌ای علاقمند به اهل بیت طی شد و دوستان خوبی که همگی اهل مسجد بودند. روبه روی خانه یشان مسجدی بود که محسن با پیش نمازش رابطه دوستانه‌ای داشت. در سن سیزده چهارده سالگی هیأتی به نام شهدای دشت کربلا را راه انداخت. مسئولیت اداره‌ی هیأت را خودش به عهده گرفت، با همان سن و سال، هیئت شهدای کربلا چند سال فعال بود و با مدیریت محسن به خوبی اداره می‌شد تا رسید به نزدیکی‌های انقلاب. محسن با شرکت در فعالیت‌های پیش از انقلاب، دیگر نتوانست کارهای هیئت را پیگیری کند. درس را هم به اجبار رها کرد و فشار کار به او اجازه نداد درس و مدرسه‌اش را ادامه دهد. پس از آن، به صورت جدی تر در فعالیت‌های دینی و انقلابی حضور پیدا کرد.

شیخ احمد کافی و مهدیه تهران

یکی از برادرهایش او را با مهدیه و شیخ احمد کافی آشنا کرد. یک بار حضور محسن در مهدیه برای پایبند شدن او کافی بود. بعد از آن، مهدیه تهران و جلسات پربار شیخ احمد کافی کلاس درسی شد برای عمیق شدن باورهای دینی محسن. یا خودش سخنرانی‌های مرحوم کافی را ضبط می‌کرد؛ یا نوارهای سخنرانی را از مهدیه می خرید. غیر از این محسن خدمتگزار مهدیه هم شده بود.

همزمان با نزدیک شدن روزهای پیروزی انقلاب، جلسات بحث سیاسی در مهدیه بیشتر جان گرفت. نخستین فعالیتا های سیاسی محسن در همان جا شکل گرفت. یک بار به همین دلیل دستگیر و توسط ساواک بازجویی شد. محسن و دوستان انقلابی اش در شکل گیری راه پیمایی و تظاهرات علیه رژیم پهلوی، شعار نویسی روی دیوارها و پخش اعلامیه در محله‌های نزدیک مهدیه نقش مهمی داشتند. بعد از پیروزی انقلاب حرفی دهان به دهان پیچید. امام دستور داده بود متولدین سال ۱۳۳۸ خودشان را به برای انجام خدمت سربازی به پادگان‌ها معرفی کنند. او از نخستین کسانی بود که خودش را معرفی کرد. دوره سربازی را که تمام کرد. رفت سپاه. در همین مدت، پدر و مادرش را هم از دست داد.

گردان تخریب

محسن شجاع بود. برای خدمت و تلاش، سر از پا نمی‌شناخت. همیشه به دنبال سخت‌ترین کارها می‌رفت. ترس و خطر برایش بی معنی بود. ورود محسن به گردان تخریب به روزهای عملیات مسلم بن عقیل برمیگردد. اولین حضورش در میدان رزم تا روزهای گرم تابستان ۱۳۶۶، در تمام این سالهای محسن مامنی بود برای بچه‌های گردان و حتی لشکر ۲۷… محسن بعد از مجروحیت جعفر جهروتی در والفجر ۱، معاون گردان تخریب شد. نقش کلیدی محسن در سازماندهی رزمندگان لشکر ۲۷ در تمام سالهای حضور در میدان جنگ قابل چشم پوشی نیست.

السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)

همیشه یک پارچه سیاه کوچک بالای جیب سبز پاسداریش دوخته بود. دقیقاً روی قلبش. روی پارچه نوشته شده بود: السلام علیک یا فاطمه الزهرا. همه می‌دانستند که محسن ارادت دور از تصوری به حضرت زهرا دارد. هر وقت پارچه سیاه کم رنگ می‌شد، از تدارکات پارچه نو می‌گرفت و می‌دوخت به لباسش. کل محرم را در اوج گرمای جنوب با پیراهن مشکی می‌گذراند. گردان تخریب همیشه توی عزاداری‌ها و خواندن دعا پیش قدم بود. محسن، بین عزاداری‌ها بارها و بارها و بارها دم یا زهرا می‌گرفت و همیشه عزاداری‌ها را با ذکر حضرت زهرا به پایان می‌برد.

اواسط سال ۶۶ محسن آن محسن همیشگی نبود. بیش‌تر در خودش فرو رفته بود. تازه از عملیات برون مرزی آمده بودند. یک روز غروب، محوطه گردان تخریب خیلی خلوت بود. بچه‌ها نبودند. فقط تعداد کمی مانده بودند. احمد بیگدلی محسن را دید. سرش پایین بود و دستانش را پشت کمرش قلاب کرده بود و می‌رفت. توی حال و هوای خودش بود. محسن راه می‌رفت و سرش را تکان می‌داد، احمد جلو رفت و دید چشم‌های محسن قرمز و اشک آلود است. بالاخره محسن به حرف آمد و روبه احمد گفت: «احمد جای خالی بچه‌ها را می‌بینی؟ شهدا چرا ما را صدا نمیزنن احمد؟ چرا؟» این را می‌گفت و اشک می‌ریخت. دنیا برای محسن تنگ شده بود.

عملیات نصر ۷

در عملیات نصر ۷ باید ارتفاعات دوپازا را می‌گرفتند که مشرف بود به شهر قلعه دیزه دی کردستان عراق. بچه‌های تخریب راه را برای نفرات باز کرده بودند. باید میدان‌ها تعریض می‌شد تا بچه‌های مهندسی جاده بزنند. منطقه سردشت زمستان‌های پربرفی داشت. گاهی برف تا ارتفاع سه متر می‌رسید. میدان‌های مین آنجا مربوط به اوایل جنگ بود. مین‌ها به مرور زمان با بارش برف و باران زنگ زده بود و کار با مین پیر و زنگ زده، سخت و خطرناک بود. از طرف دیگر، مین‌ها لا به لای بوته‌های و علف‌ها پنهان شده بودند. بچه‌ها که بالای سر محسن رسیدند، ریش‌های بلند محسن را غرق در خون دیدند….

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شهادت در مکتب اسلام یک مسئله انتخابی است که انسان با تمام آگاهی خودش آن را انتخاب می‌کند و با شهادت خویش، شمع راه انسان‌هایی پاک و نورانی می‌شود. من با انتخاب آگاهانه، راه شهیدان را تا رسیدن به ساحل سعادت ادامه خواهم داد، نظر به اینکه لیاقت شهادت را داشته باشم. (بخشی از وصیت نامه شهید محسن دین شعاری)

…خانه پدری شأن دست کمی از یک پادگان کوچک نداشت. اما قانون حاکم بر آن، محبت بود و احترام. فرزندان خانواده مثل حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته و وابسته بودند. حاج اسماعیل، پدرشان، ازمداحان به نام تبریز بود که در محضر آیت الله امینی- صاحب الغدیر- به صورت افتخاری مداحی می‌کرد. مرد متدینی بود و خدمت گزاری صادق برای مردم. محسن آخرین نعمت خانواده بود که ۵ مرداد ۱۳۳۸ به دنیا آمد. انگار قرار بود کوچک‌ترین پسر خانواده، گل سرسبد خانواده باشد.

از تبریز که راهی تهران شدند، محسن سه چهار سال بیشتر نداشت. خانواده درمحله درخونگاه ساکن شدند. دوران کودکی محسن در خانواده‌ای علاقمند به اهل بیت طی شد و دوستان خوبی که همگی اهل مسجد بودند. روبه روی خانه یشان مسجدی بود که محسن با پیش نمازش رابطه دوستانه‌ای داشت. در سن سیزده چهارده سالگی هیأتی به نام شهدای دشت کربلا را راه انداخت. مسئولیت اداره‌ی هیأت را خودش به عهده گرفت، با همان سن و سال، هیئت شهدای کربلا چند سال فعال بود و با مدیریت محسن به خوبی اداره می‌شد تا رسید به نزدیکی‌های انقلاب. محسن با شرکت در فعالیت‌های پیش از انقلاب، دیگر نتوانست کارهای هیئت را پیگیری کند. درس را هم به اجبار رها کرد و فشار کار به او اجازه نداد درس و مدرسه‌اش را ادامه دهد. پس از آن، به صورت جدی تر در فعالیت‌های دینی و انقلابی حضور پیدا کرد.

شیخ احمد کافی و مهدیه تهران

یکی از برادرهایش او را با مهدیه و شیخ احمد کافی آشنا کرد. یک بار حضور محسن در مهدیه برای پایبند شدن او کافی بود. بعد از آن، مهدیه تهران و جلسات پربار شیخ احمد کافی کلاس درسی شد برای عمیق شدن باورهای دینی محسن. یا خودش سخنرانی‌های مرحوم کافی را ضبط می‌کرد؛ یا نوارهای سخنرانی را از مهدیه می خرید. غیر از این محسن خدمتگزار مهدیه هم شده بود.

همزمان با نزدیک شدن روزهای پیروزی انقلاب، جلسات بحث سیاسی در مهدیه بیشتر جان گرفت. نخستین فعالیتا های سیاسی محسن در همان جا شکل گرفت. یک بار به همین دلیل دستگیر و توسط ساواک بازجویی شد. محسن و دوستان انقلابی اش در شکل گیری راه پیمایی و تظاهرات علیه رژیم پهلوی، شعار نویسی روی دیوارها و پخش اعلامیه در محله‌های نزدیک مهدیه نقش مهمی داشتند. بعد از پیروزی انقلاب حرفی دهان به دهان پیچید. امام دستور داده بود متولدین سال ۱۳۳۸ خودشان را به برای انجام خدمت سربازی به پادگان‌ها معرفی کنند. او از نخستین کسانی بود که خودش را معرفی کرد. دوره سربازی را که تمام کرد. رفت سپاه. در همین مدت، پدر و مادرش را هم از دست داد.

گردان تخریب

محسن شجاع بود. برای خدمت و تلاش، سر از پا نمی‌شناخت. همیشه به دنبال سخت‌ترین کارها می‌رفت. ترس و خطر برایش بی معنی بود. ورود محسن به گردان تخریب به روزهای عملیات مسلم بن عقیل برمیگردد. اولین حضورش در میدان رزم تا روزهای گرم تابستان ۱۳۶۶، در تمام این سالهای محسن مامنی بود برای بچه‌های گردان و حتی لشکر ۲۷… محسن بعد از مجروحیت جعفر جهروتی در والفجر ۱، معاون گردان تخریب شد. نقش کلیدی محسن در سازماندهی رزمندگان لشکر ۲۷ در تمام سالهای حضور در میدان جنگ قابل چشم پوشی نیست.

السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)

همیشه یک پارچه سیاه کوچک بالای جیب سبز پاسداریش دوخته بود. دقیقاً روی قلبش. روی پارچه نوشته شده بود: السلام علیک یا فاطمه الزهرا. همه می‌دانستند که محسن ارادت دور از تصوری به حضرت زهرا دارد. هر وقت پارچه سیاه کم رنگ می‌شد، از تدارکات پارچه نو می‌گرفت و می‌دوخت به لباسش. کل محرم را در اوج گرمای جنوب با پیراهن مشکی می‌گذراند. گردان تخریب همیشه توی عزاداری‌ها و خواندن دعا پیش قدم بود. محسن، بین عزاداری‌ها بارها و بارها و بارها دم یا زهرا می‌گرفت و همیشه عزاداری‌ها را با ذکر حضرت زهرا به پایان می‌برد.

اواسط سال ۶۶ محسن آن محسن همیشگی نبود. بیش‌تر در خودش فرو رفته بود. تازه از عملیات برون مرزی آمده بودند. یک روز غروب، محوطه گردان تخریب خیلی خلوت بود. بچه‌ها نبودند. فقط تعداد کمی مانده بودند. احمد بیگدلی محسن را دید. سرش پایین بود و دستانش را پشت کمرش قلاب کرده بود و می‌رفت. توی حال و هوای خودش بود. محسن راه می‌رفت و سرش را تکان می‌داد، احمد جلو رفت و دید چشم‌های محسن قرمز و اشک آلود است. بالاخره محسن به حرف آمد و روبه احمد گفت: «احمد جای خالی بچه‌ها را می‌بینی؟ شهدا چرا ما را صدا نمیزنن احمد؟ چرا؟» این را می‌گفت و اشک می‌ریخت. دنیا برای محسن تنگ شده بود.

عملیات نصر ۷

در عملیات نصر ۷ باید ارتفاعات دوپازا را می‌گرفتند که مشرف بود به شهر قلعه دیزه دی کردستان عراق. بچه‌های تخریب راه را برای نفرات باز کرده بودند. باید میدان‌ها تعریض می‌شد تا بچه‌های مهندسی جاده بزنند. منطقه سردشت زمستان‌های پربرفی داشت. گاهی برف تا ارتفاع سه متر می‌رسید. میدان‌های مین آنجا مربوط به اوایل جنگ بود. مین‌ها به مرور زمان با بارش برف و باران زنگ زده بود و کار با مین پیر و زنگ زده، سخت و خطرناک بود. از طرف دیگر، مین‌ها لا به لای بوته‌های و علف‌ها پنهان شده بودند. بچه‌ها که بالای سر محسن رسیدند، ریش‌های بلند محسن را غرق در خون دیدند….



منبع خبر

معمای پارچه سیاه بالای جیب سبز لباس پاسداری بیشتر بخوانید »

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس



رونمایی کتاب سید سقا

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، نشست رونمایی از کتاب «سید سقا» شامل خاطراتی از مرحوم سید فضل‌الله محمدی معروف به سید سقا به کوشش انتشارتا مرد نو در محل کتابفروشی آستان قدس رضوی (به‌نشر) با حضور خانواده راوی، خانواده شهیدان جاویدالاثر حاج نقی کریمی و داود کریمی و اهالی فرهنگ و رسانه برگزار شد.

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس

همسر شهید جاویدالاثر کریمی: جواب چندین هزار جانباز اعصاب و روان را چه کسی می‌دهد؟

حاجیه خانم زهرا نگهدار، همسر شهید جاویدالاثر حاج نقی کریمی و مادر شهید داود کریمی و حاج محمود کریمی (مداح اهل بیت(ع)) از سخنرانان این مراسم بود.

وی در ابتدای سخنانش گفت: خانواده ما بی‌نهایت ارادت به سید سقا داشتند و حتی قبل از شهادت همسر و پسرم به ما لطف و محبت داشتند. البته مرحوم سید سقا به کل خانواده شهدا ارادت داشتند. عیدها که می‌شد اول سال تحویل به منزل ما می‌آمدند و هدیه‌هایی می‌آوردند. یک سال برایمان قند و شکر آوردند که سالیان سال برایمان برکت داشت.

همسر شهید جاویدالاثر حاج نقی کریمی ادامه داد: آقا سید با همسر من چندین سال رفیق بودند و روابطشان از برادر هم نزدیک‌تر بود. ما چندین سال در شاهین‌شهر اصفهان زندگی می‌کردیم و هر وقت از آنجا به تهران می‌آمدیم مستقیم به منزل آقا سید سقا می‌رفتیم. مرحوم سید سقا هر وقت نام همسر من را می‌بردند شانه‌هایشان از گریه تکان می‌خورد و یادآوری خاطرات برایشان خیلی سخت بود.

مادر شهید داود کریمی و حاج محمود کریمی (مداح اهل بیت(ع)) تصریح کرد: ۴ فروردین ۱۳۶۱ همسرم جاویدالاثر شد و پسرم سال ۶۵ شهید شد و بعد از ۱۳ سال، فقط پاهایش برگشت. از همه خواهش می‌کنم بنویسید که مسئولان پا روی خون شهدا نگذارند. بچه‌های ما با خون و جانشان این انقلاب را حفظ کردند. پسر ۱۳ ساله من به هوای حمام گرفتن از خانه رفت و سر از جبهه درآورد. ما چندین هزار جانباز اعصاب و روان داریم. جواب این‌ها را چه کسی می‌خواهد بدهد؟

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس

حسین شیخانی: چرا حوزه هنری و موسسه پیام آزادگان کاری نکردند؟

حسین شیخانی نویسنده این کتاب در ابتدای این نشست گفت: کتاب «سید سقا» کتابی دلی است و به سفارش هیچ نهاد و ارگانی نوشته نشده. سید سقا سال‌ها در دو مجموعه حوزه هنری و موسسه پیام آزادگان حضور داشت و رفت و آمد می‌کرد اما این دو مجموعه خاطرات او را ثبت و ضبط نکرده بودند. سالی که به ذهنم رسید روی خاطرات ایشان کار کنم، این دغدغه را داشتم که چرا آن ها روی خاطرات سید سقا در این زمینه کوتاهی کردند؟

وی افزود: من هم مثل خیلی ها سید را در برنامه‌ها و مناسبت‌های مذهبی و سیاسی و یادواره‌های شهدا دیده بودم و شناخت نزدیکی نداشتم اما احساس کردم تکلیف من است که به عنوان یک سوژه جذاب، این کار را انجام بدهم.

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس

شیخانی ادامه داد:‌ فکر نمی‌کردم سید سقا سرگذشت و زندگی جذابی داشته باشد. گمان می‌کردم با یک سری خاطرات عمومی روبرو بشوم ولی بعد که وارد کار شدم با سه شخصت ویژه مواجه شدم که در زندگی سید سقا نقش مهمی داشتند؛ شهید شیخ احمد کافی خراسانی، شهید جاویدالاثر حاج نقی کریمی و مرحوم سید علی‌اکبر ابوترابی. همیشه وقتی نام شهید کریمی برده می‌شد، چشمان آقا سید هم خیس می‌شد. این سه شخصیت هم واقعا بی‌نظیر هستند و جا دارد که کتاب هایی درباره‌شان نوشته شود، به ویژه شخصیت شهید حاج نقی کریمی که شناخت کمتری نسبت به ایشان وجود دارد.

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس

نویسنده کتاب سید سقا گفت: سال ۹۵ که همت کردم تا کار ثبت خاطرات را شروع کنم، آقا سید را در قطعه ۵۰ بهشت زهرا دیدم و با ایشان صحبت کردم اما به خاطر برخی گرفتاری‌ها یک سال فاصله افتاد که خودم را به خاطر این تاخیر نمی‌بخشم؛ چون همان یک سال هم در کمرنگ شدن خاطرات آقا سید تاثیر داشت. سال ۹۶ ایشان با روی باز از من استقبال کردند و چون خیلی‌ها برای ثبت خاطرات نزد ایشان رفته بودند، فکر نمی‌کردند که کار من جدی باشد. ما در منزل آقا سید در حوالی میدان امام حسین گفتگو می‌کردیم و هشت جلسه مصاحبه انجام شد و بعد از آن هم نشست‌هایی برای تکمیل خاطرات داشتیم. در جریان گفتگوها، اهتمام آقا سید به نماز اول وقت بسیار آموزنده بود و همیشه چند دقیقه به اذان، نگران بودند که وقت نماز از دست نرود.

وی افزود: چهره‌هایی مثل حاج بخشی، سید سقا، آقای علمایی و مانند آن از ذخایر انقلاب هستند که متاسفانه آنطور که باید و شاید نتوانسته‌ایم خاطراتشان را ثبت و ضبط کنیم. اواخر ثبت خاطرات، گاهی سید سقا از کلنجار من برای جزئیات خاطرات خسته می‌شد ولی بعدش مشتاق بود که کتاب را ببیند اما مشیت الهی بر این بود که در مراسم رونمایی کتابشان حضور نداشته باشند و من شک ندارم که روحشان حاضر و ناظر است.

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس

سید محمد محمدی (فرزند سید سقا): همه رفتار و حرکات آقاسید یادگاری بود

فرزند ارشد مرحوم سید سقا نیز در این مراسم گفت: همه زندگی آقاسید خاطره بود. زمان جنگ تصمیم گرفتم به جبهه بروم. به من گفت من می‌روم و شما بالاسر خانواده باش… من هم گفتم چشم. خانه ما در میدان امام حسین، ایستگاه صلواتی بود و همیشه رزمندگانی به منزل ما می‌آمدند و شب‌ها می‌ماندند و صبح، عازم می‌شدند. وقتی بابا رفت، ‌من هم به جبهه رفتم و آنجا همدیگر را دیدیم. با تعجب پرسید: مگر من خانه و زندگی را به دست تو نسپردم؟! گفتم:‌ من هم خانه و زندگی را به دست خدا سپردم و آمدم.

وی افزود: همه رفتار و حرکات آقاسید یادگاری بود و علاقه شدیدی به یادواره شهدا و مراسم‌های مذهبی داشت و همیشه مشتاقانه ما را هم با خودش می‌برد و بعدها هم تاکیدداشت که نوه‌ها را هم همراهمان ببریم.

جانباز حاج سید محمد محمدی ادامه داد: پدرم قبل از انقلاب از طریق حاج نقی کریمی با شیخ احمد کافی آشنا شد و با مجموعه مهدیه تهران مرتبط شد و بعد از آن هم به انقلاب پیوست و در ادامه به مناطق جنگی می‌رفت. بعد از جنگ هم خدمتگزار جلسات آزادگان در تهران و در خدمت مرحوم ابوترابی بود. در پیاده‌روی حرم تا حرم و دعای عرفه در مرز خسروی هم نقش مهمی داشت.

وی تصریح کرد:‌ هر کسی به منزل ما می‌آمد، بابا دنبال کارهایش می‌رفت و دست رد به سینه‌اش نمی‌زد. پدرم شغل خاصی نداشت و مدام دنبال حل مشکل مردم بود و گرفتن رضایت برای زندانیان و باز کردن گره از زندگی مردم و جوانان بود.

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس

دختر سید سقا: هر چه از کارهای پدرم بگوییم کم است

دختر مرحوم سید سقا هم در این نشست و در سخنان کوتاهی گفت: پدر ما نشان داد که خوب بودن کار عجیبی نیست. ما هر چه از کارهای پدرم بگوییم کم است. آنقدر دایره کارهای آقاسید زیاد بود که ما خودمان تعجب می‌کردیم. یکی از خصوصیات ایشان این بود که به شدت به اهالی فرهنگ و معلمان علاقه داشت و امیدوارم این قشر ارزشمند هم تلاش کنند تا ارزش های فرهنگی بهتر به نسل های بعدی منتقل شود.

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس

محمدمهدی ادیبی، مدیر نشر مرد نو: روایت کتاب «سید سقا» غیر رسمی است

محمدمهدی ادیبی، مدیر نشر مرد نو نیز در این نشست گفت: من زندگی آقاسید را رسمی ندیدم و از نویسنده کتاب تشکر می‌کنم که آقاسید را به طور غیررسمی روایت کرده است. سید سقا به سختی بزرگ شده بود و برای من جالب بود که این کتاب در نشان دادن واقعیت‌های زندگی سید سقا، صادق بوده است.

وی افزود: من در کودکی با آقا سید در مسجد امام حسین علیه السلام و در مرز خسروی آشنا شدم و خوشحالم که توفیق انتشار این کتاب نصیب انتشارات مرد نو شد.

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس

در پایان این نشست، لوح یادبود سید سقا توسط حاضرین امضا شده و عکسی به یادگار گرفته شد.

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس



منبع خبر

هشدار مادر «حاج محمود کریمی» به مسئولان + عکس بیشتر بخوانید »

دوره‌های موسیقی به مداحان لازم است؟!

دوره‌های موسیقی به مداحان لازم است؟!



گذراندن دوره‌های موسیقی به مداحان توصیه نمی‌شود

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سنت دیرپای ستایشگری از آغاز در ادب فارسی و عربی وجود داشته و مدیحه سرایی، هنری مورد توجه بوده است، طوری که اگر کسی قریحه شعر گفتن داشت اشعاری درباره اتفاقات و حتی در وصف اشخاص می‌سرود. یکی از نخستین نمونه‌هایی که می‌توان به عنوان اولین مرثیه از آن یاد کرد مربوط به فرمایش امام سجاد (ع) می‌شود که بعد از بازگشت به مدینه خطاب به بشیر می‌فرمایند: آیا تو نیز همانند پدرت می‌توانی شعر بگویی؟ بشیر اولین مرثیه کربلا را با عنوان «یا اَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها…» می‌سراید و مورد تحسین و تشویق اهل بیت (ع) قرار می‌گیرد.

مداحی حرفه بسیار با شرافتی است و مداح می‌تواند از این طریق به تبلیغ معارف دین اقدام کند. وقتی یک مدیحه سرا، رنج اهل بیت (ع) را در کربلا و حوادث حزن‌آمیز صدر اسلام را بیان می‌کند در اصل به تبلیغ معارف دین و سوق دادن نسل جوان به عمل به دین و شریعت اقدام کرده است؛ مداح با تبلیغ معارف دین و همچنین با پرهیز از انحراف و خرافه گویی می‌تواند آن چیزی که مردم به خصوص جوانان برای پاک بودن و پاک زیستن و به معنای واقعی کلمه مؤمن بودن و عاقبت بخیری نیاز دارند، به آنان بیاموزد.

جامعه مدّاح کاری بزرگ بر عهده دارد و آن عبارت است از مدیریّت شادی و عزای جامعه. مداحان در حقیقت شادی‌های معنوی و عزاهای اساسی و قلبی و عمیق را مدیریّت کرده و جهت می‌دهند.مدیحه سرایی هزار و یک نکته با اهمیت دارد. برای آگاه شدن بیشتر از بایدها و نبایدهایی که مداح در مدیحه سرایی باید مورد توجه قرار دهد با حاج مرتضی طاهری رئیس هیئت مدیره خانه مداحان به گفتگو نشستیم. بخش اول این گفتگو به شرح زیر است:

* از چه زمانی مدیحه سرایی و ستایشگری اهل بیت (ع) را شروع کردید و اساتید شما در این راه چه کسانی بودند؟

متولد فروردین ۱۳۳۸ هستم و قریب به ۶۰ سال است که در مجالس سراسر معرفت و نورانی خاندان عصمت و طهارت (ع) به مداحی و روضه خوانی اشتغال دارم. مداحی را از همان دوران کودکی آغاز و در پنجم ابتدایی به صورت حرفه‌ای در جلسات متعدد عمومی و خصوصی در مدح و رثای امامان معصوم و ذکر مناقب آن بزرگواران به مداحی و مرثیه سرایی پرداختم.

نخستین مشوق به امر مداحی و استادم، مرحوم پدرم بود. آن مرحوم از پیر غلامان عرصه مداحی به شمار می‌رفت و در زمان جوانی و میان‌سالی جز مداحان برجسته و کم رقیب تهران محسوب می‌شد و جلسات مهمی را در پایتخت اداره می‌کرد. بر همین اساس بنده در یک خانواده‌ای چشم به جهان گشودم و رشد یافتم که همیشه زمزمه و نوای مداحی را با گوش و جان می‌شنیدم و شاهد رفت و آمدهای مداحان و دوستان مرحوم پدرم به منزلمان و تشکیل جلسات مشترک آنان به منظور مباحثه و مبادله اشعارشان بودم. علاوه بر آن هر ماه جلسه روضه خوانی و همچنین به مناسبت شهادت امام صادق (ع) یک دهه مراسم عزاداری در منزلمان برگزار می‌شد؛ همه این امور سبب شد بنده در این مسیر که هم اکنون در آن قرار دارم تشویق شوم، حرکت کنم و پیش بروم.

یکی از مهمترین اساتیدم که از محضر ایشان به لحاظ معنوی، اطلاعات مذهبی و نغمات آئینی بهره بردم مرحوم شهید حاج شیخ احمد کافی بود. من و برادرم از همان ابتدای آشنایی با مرحوم کافی انس گرفتیم و ارتباط قوی بین ما ایجاد شد، ایشان نیز پدرانه ما را زیر پر و بال خود گرفت و اجازه داد تا از خرمن معرفتش خوشه‌ها بچینیم.

*درباره جایگاه آموزش موسیقایی در نظام مداحی کشور چه نظری دارید؟

موسیقی خواسته و ناخواسته در مداحی جریان دارد نه تنها در مداحی بلکه در سخن گفتن نیز نواهایی که از حنجره خارج می‌شود در معادلات موسیقی قرار می‌گیرد، برای مثال زمانی که انسان آرام سخن می‌گوید اگر یک لحظه صدای خود را بلند کند کلاً نظام موسیقایی کلام به هم می‌ریزد و خارج از نغمات قرار می‌گیرد همین امر مخاطب را اذیت می‌کند؛ در مداحی نیز همین امر صادق است.

زمانی که گفته می‌شود مداحی باید در قالب موسیقی باشد ممکن است مخاطب عوام تصور کند که مداح باید با استفاده از یک سازی بخواند، در حالی که چنین نیست و مداحی با خواندن همراه با ساز دو مسیر متفاوت است. به عقیده بنده اختلاط این دو با هم، یک مسیر و جریان انحرافی است، زیرا مداحی خود موسیقی است و مداح می‌تواند بدون هیچ ساز موسیقی برای مخاطب حزن و شادی ایجاد کند، او را روی موج نغمات موسیقی قرار دهد تا لذت ببرد بدون اینکه هیچ سازی در کار باشد.

آموزش دوره‌های موسیقی به شرطی ایراد ندارد که به موسیقایی مداحی لطمه وارد نکند، چرا که هرچند گاهی افرادی بودند که این دوره‌ها را گذراندند اما از مسیر مشخص مداحی دور شدند و راه خوانندگی را در پیش گرفتند

اینکه گفته شود یک مداح حتماً باید برود دوره‌های موسیقی را بگذراند! نه توصیه می‌شود و نه الزامی است؛ خوب است که انسان بداند این نغماتی که می‌خواند اسمش چیست؟ از کدام گوشه است؟ و از کدام دستگاه گرفته شده؟ ولی خیلی از مداحان مشهور امروز و پیشکسوتان نیز اهتمامی به گذراندن دوره‌های دستگاه‌های موسیقی نداشتند و ندارند، زیرا موسیقی از نغمات مداحان و تعزیه خوانان تنظیم شده و شکل گرفته است؛ آن زمانی که هیچ آوازه خوانی در کشور وجود نداشت این مداحان و تعزیه خوانان بودند که بر مبنای همین موسیقی می‌خواندند.

چنانچه مداحی خارج از آن ردیف خود خوانده شود بلافاصله خواننده و مخاطب متوجه می‌شوند و در ذوق آنان می‌خورد برای همین مداحی باید بر اساس همان تنظیم خود پیش برود و چنانچه از ریلش خارج شود باید سریع به ریل سابق برگردد، در غیر این صورت اگر مداح بخواهد مداحی خود را غیر مرتبط تغییر دهد کاملاً مشخص می‌شود و به مداحی لطمه می‌زند. بنابراین آموزش دوره‌های موسیقی به شرطی ایراد ندارد که به موسیقایی مداحی لطمه وارد نکند، چرا که هرچند گاهی افرادی بودند که این دوره‌ها را گذراندند اما از مسیر مشخص مداحی دور شدند و راه خوانندگی را در پیش گرفتند.

*مداح تا چه اندازه می‌تواند از موسیقی ایرانی و غیر ایرانی در مداحی بهره ببرد؟

موسیقی خارجی اصلاً در فرهنگ ایرانی و شیعی یک وصله ناجور است، موسیقی خارجی یعنی رپ و … که اگر در مداحی وارد شود کار را بسیار خنده دار می‌کند ضمن اینکه از نظر معنوی نیز کار ضعیف می‌شود.

موسیقی غنی ایرانی که در بسیاری از نقاط جهان از غنای آن استفاده می‌شود همان چیزی است که از گذشته در مداحی‌ها وجود داشت و امروز نیز همان مشاهده می‌شود منتهی زمانی که کسی به نغمات اصیل ایرانی و فرهنگ شیعی وارد باشد می‌داند که موسیقی‌های غربی هیچ جایگاهی در مداحی ندارد.

*آیا مداح باید شعر شناس هم باشد؟

مداح باید شعر شناس باشد؛ یکی از نقاط قوت و ضعف مادحین شناخت و عدم شناخت شعر است، زیرا مداح ابزار کارش شعر بوده و هرگز نمی‌تواند بدون این ابزار مداحی کند. گاهی اوقات مشاهده می‌شود برخی مداحان بدون اینکه شعر را بشناسند مداحی می‌کنند و اصلاً به وزن و قافیه اشعار توجه نمی‌کنند، این ضعف بسیار بزرگی است که یک مداح حتی به اولیات شناخت شعر توجه نمی‌کند و نسبت به آن آگاهی ندارد.

اشعار باید با شور و شعور همراه باشد، شور مخاطب را به وجد می‌آورد و شعور سبب افزایش معرفتش می‌شود، شور شاید بتواند تنها احساسات مردم را برانگیزد اما نمی‌تواند شعور ایجاد کند، برای مثال عده‌ای در فتنه ۸۸ شور زده شدند و کشور را دچار بحران کردند اما زمانی که شور با شعور همراه بود، حماسه ۹ دی خلق شد؛ در بحث مداحی نیز همین امر جاری است اگر مداحی بدون شعور و تنها با شور همراه باشد فتنه می‌شود اما اگر شور و شعور با هم همراه باشند حماسه خلق می‌شود.

*نقاط ضعف و قوت شعرهای آئینی امروز چیست؟

امروزه شعرهای آئینی به خاطر هدایت‌های داهیانه حضرت آیت الله خامنه‌ای پیشرفت‌های بسیاری داشته است، اگر توجه داشته باشید هر سال یک مرتبه مداحان و ذاکران آل الله دیداری با معظم‌له دارند و به محضر ایشان مشرف می‌شوند و رهبر انقلاب نیز در این دیدار سالانه امّهات را بیان می‌فرمایند تا مداحان و ذاکران به آن امور توجه داشته باشند. در طول سال نیز مراکزی هستند که این بیانات را دسته بندی کرده و به صورت جزوه و یا پیام‌های کوتاه در اختیار مداحان و ذاکران قرار می‌دهند همین امر باعث شده شاعران جوان و خوش ذوق شعرهای آئینی قوی را بسرایند و تا حدودی خلاءها و ضعف‌های به وجود آمده را رفع کنند.

در برهه‌ای نه چندان دور، ضعف‌هایی در ابعاد مختلف شعرهای آئینی مشاهده می‌شد و می‌دیدیم که این اشعار از نظر قوت و استخوان بندی دچار ضعف شده است، حتی در بعضی اشعار واژگانی استفاده می‌شد که در شأن و ساحت مقدس اهل بیت (ع) نبود یعنی هر لفظی به ذهن شاعر می‌آمد، می‌سرود و بعضی دیگر نیز چون شعر شناس نبودند آنان را می‌خواندند که امروز این ضعف در حال رفع شدن است و کمتر این نوع اشعار سروده و خوانده می‌شود.

وقتی گفته می‌شود شعرهای آئینی باید دارای قوت شعری باشد مقصود این نیست که صنایع و بدایع فراوانی در آن وجود داشته باشد زیرا باید مخاطب را نیز در نظر گرفت، حتی در اشعار برخی شعرای پیشکسوت و معاصر که حضرت آیت الله خامنه‌ای به استفاده از آن سفارش می‌کنند صنایع و بدایع دیده نمی‌شود اما در عوض مخاطب بسیار خوب آنها را می‌فهمد. البته سطح ادبی مخاطبان را نیز باید ارتقا داد.

یک مساله مهمی که وجود دارد این است که امروز در جلسات مذهبی و آئینی برخی صنایع و بدایع برای مخاطب قابل هضم نیست و این امر سبب می‌شود مخاطب از شعر زده شود

در گذشته شعرهای آئینی بسیار غنی بود به حدی که معانی برخی اشعار در دیوان قدما را به سختی می‌توان متوجه شد، حتی از لحاظ واژه بندی نیز در حد عالی قرار داشت منتهی به مرور کمی با غنی بودن فاصله افتاد و ضعف‌هایی در ادبیات پیش آمد که این ضعف نیز با ورود شاعران جوان با استعداد و خوش ذوق در حال رفع شدن است. اما یک مساله مهمی که وجود دارد این است که امروز در جلسات مذهبی و آئینی برخی صنایع و بدایع برای مخاطب قابل هضم نیست و این امر سبب می‌شود مخاطب از شعر زده شود.

انسان زمانی می‌تواند از کسی تعریف کند که آن فرد را به خوبی بشناسد در غیر این صورت دچار غلو و لغو می‌شود برای همین وقتی کسی می‌خواهد برای اهل بیت (ع) شعر بسراید باید مخزن معارفش قوی و پربار باشد یا به کتاب‌های معتبر مراجعه کند. آن شاعری که هنگام سرودن شعر از الفاظی مثل «حسین الله» استفاده می‌کند نشان می‌دهد که شناختی از خاندان عصمت و طهارت (ع) و معارف اسلامی ندارد. شاعر باید نسبت به اهل بیت (ع) شناخت و معرفت قوی داشته باشد تا بتواند شعری درخور جایگاه آنان بسراید و این نیست مگر آنکه شاعر خودش در این زمینه قوی باشد.

*امام شناسی و تاریخ شناسی مدیحه سرا چقدر می‌تواند سبب معرفت افزایی مجالس و هیأت‌های مذهبی باشد؟

پرسش بسیار درستی است، اگر مداح با تاریخ و سیره ائمه اطهار (ع) ناآشنا باشد چطور می‌تواند برای مخاطبش نسبت به زندگی و جایگاه این بزرگواران مطلبی ارائه دهد در حالی که خودش بی اطلاع است. چنانچه شخص مداح طوطی‌وار مطلبی را فراگیرد و بخواند هرگز نمی‌تواند آن روح معنوی که در خواندن وجود دارد جاری کند؛ بنابراین مداح علاوه بر تاریخ شناس بودن باید نسبت به سیره اولیای الهی اطلاعات کافی داشته باشد.

البته برای نوجوانان و کسانی که در عرصه مداحی نوپا هستند باید آموزش‌هایی در این زمینه ترتیب داد و کلاس‌هایی را برای آنان برگزار کرد. مداح باید بداند اگر از مباحث معرفتی و بینشی غفلت کند در این عرصه ماندگار نخواهد شد.

اگر به سیره مداحان و پیر غلامان گذشته دقت شود معمولاً آن بزرگان در رکاب علما و عالمان ربانی بودند، ما نیز در رکاب مرحوم کافی بودیم و به موازات از محضر دیگران مانند حضرات آیات حاج شیخ رضا سراج و حاج شیخ محمود تحریری نیز بهره می‌بردیم. البته یک برهه بسیار کوتاهی یک فاصله‌ای بین مداحان جوان و علما اتفاق افتاد که امروز الحمدالله با ارتباطی که این دوستان با مراکز معرفتی پیدا کردند این فاصله ایجاد شده در حال رفع شدن است. مداحان باید بدانند بهره بردن از نفس پیر هدایت‌گر و عالم کارکشته سبب افزایش معرفت و یقین انسان می‌شود.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سنت دیرپای ستایشگری از آغاز در ادب فارسی و عربی وجود داشته و مدیحه سرایی، هنری مورد توجه بوده است، طوری که اگر کسی قریحه شعر گفتن داشت اشعاری درباره اتفاقات و حتی در وصف اشخاص می‌سرود. یکی از نخستین نمونه‌هایی که می‌توان به عنوان اولین مرثیه از آن یاد کرد مربوط به فرمایش امام سجاد (ع) می‌شود که بعد از بازگشت به مدینه خطاب به بشیر می‌فرمایند: آیا تو نیز همانند پدرت می‌توانی شعر بگویی؟ بشیر اولین مرثیه کربلا را با عنوان «یا اَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها…» می‌سراید و مورد تحسین و تشویق اهل بیت (ع) قرار می‌گیرد.

مداحی حرفه بسیار با شرافتی است و مداح می‌تواند از این طریق به تبلیغ معارف دین اقدام کند. وقتی یک مدیحه سرا، رنج اهل بیت (ع) را در کربلا و حوادث حزن‌آمیز صدر اسلام را بیان می‌کند در اصل به تبلیغ معارف دین و سوق دادن نسل جوان به عمل به دین و شریعت اقدام کرده است؛ مداح با تبلیغ معارف دین و همچنین با پرهیز از انحراف و خرافه گویی می‌تواند آن چیزی که مردم به خصوص جوانان برای پاک بودن و پاک زیستن و به معنای واقعی کلمه مؤمن بودن و عاقبت بخیری نیاز دارند، به آنان بیاموزد.

جامعه مدّاح کاری بزرگ بر عهده دارد و آن عبارت است از مدیریّت شادی و عزای جامعه. مداحان در حقیقت شادی‌های معنوی و عزاهای اساسی و قلبی و عمیق را مدیریّت کرده و جهت می‌دهند.مدیحه سرایی هزار و یک نکته با اهمیت دارد. برای آگاه شدن بیشتر از بایدها و نبایدهایی که مداح در مدیحه سرایی باید مورد توجه قرار دهد با حاج مرتضی طاهری رئیس هیئت مدیره خانه مداحان به گفتگو نشستیم. بخش اول این گفتگو به شرح زیر است:

* از چه زمانی مدیحه سرایی و ستایشگری اهل بیت (ع) را شروع کردید و اساتید شما در این راه چه کسانی بودند؟

متولد فروردین ۱۳۳۸ هستم و قریب به ۶۰ سال است که در مجالس سراسر معرفت و نورانی خاندان عصمت و طهارت (ع) به مداحی و روضه خوانی اشتغال دارم. مداحی را از همان دوران کودکی آغاز و در پنجم ابتدایی به صورت حرفه‌ای در جلسات متعدد عمومی و خصوصی در مدح و رثای امامان معصوم و ذکر مناقب آن بزرگواران به مداحی و مرثیه سرایی پرداختم.

نخستین مشوق به امر مداحی و استادم، مرحوم پدرم بود. آن مرحوم از پیر غلامان عرصه مداحی به شمار می‌رفت و در زمان جوانی و میان‌سالی جز مداحان برجسته و کم رقیب تهران محسوب می‌شد و جلسات مهمی را در پایتخت اداره می‌کرد. بر همین اساس بنده در یک خانواده‌ای چشم به جهان گشودم و رشد یافتم که همیشه زمزمه و نوای مداحی را با گوش و جان می‌شنیدم و شاهد رفت و آمدهای مداحان و دوستان مرحوم پدرم به منزلمان و تشکیل جلسات مشترک آنان به منظور مباحثه و مبادله اشعارشان بودم. علاوه بر آن هر ماه جلسه روضه خوانی و همچنین به مناسبت شهادت امام صادق (ع) یک دهه مراسم عزاداری در منزلمان برگزار می‌شد؛ همه این امور سبب شد بنده در این مسیر که هم اکنون در آن قرار دارم تشویق شوم، حرکت کنم و پیش بروم.

یکی از مهمترین اساتیدم که از محضر ایشان به لحاظ معنوی، اطلاعات مذهبی و نغمات آئینی بهره بردم مرحوم شهید حاج شیخ احمد کافی بود. من و برادرم از همان ابتدای آشنایی با مرحوم کافی انس گرفتیم و ارتباط قوی بین ما ایجاد شد، ایشان نیز پدرانه ما را زیر پر و بال خود گرفت و اجازه داد تا از خرمن معرفتش خوشه‌ها بچینیم.

*درباره جایگاه آموزش موسیقایی در نظام مداحی کشور چه نظری دارید؟

موسیقی خواسته و ناخواسته در مداحی جریان دارد نه تنها در مداحی بلکه در سخن گفتن نیز نواهایی که از حنجره خارج می‌شود در معادلات موسیقی قرار می‌گیرد، برای مثال زمانی که انسان آرام سخن می‌گوید اگر یک لحظه صدای خود را بلند کند کلاً نظام موسیقایی کلام به هم می‌ریزد و خارج از نغمات قرار می‌گیرد همین امر مخاطب را اذیت می‌کند؛ در مداحی نیز همین امر صادق است.

زمانی که گفته می‌شود مداحی باید در قالب موسیقی باشد ممکن است مخاطب عوام تصور کند که مداح باید با استفاده از یک سازی بخواند، در حالی که چنین نیست و مداحی با خواندن همراه با ساز دو مسیر متفاوت است. به عقیده بنده اختلاط این دو با هم، یک مسیر و جریان انحرافی است، زیرا مداحی خود موسیقی است و مداح می‌تواند بدون هیچ ساز موسیقی برای مخاطب حزن و شادی ایجاد کند، او را روی موج نغمات موسیقی قرار دهد تا لذت ببرد بدون اینکه هیچ سازی در کار باشد.

آموزش دوره‌های موسیقی به شرطی ایراد ندارد که به موسیقایی مداحی لطمه وارد نکند، چرا که هرچند گاهی افرادی بودند که این دوره‌ها را گذراندند اما از مسیر مشخص مداحی دور شدند و راه خوانندگی را در پیش گرفتند

اینکه گفته شود یک مداح حتماً باید برود دوره‌های موسیقی را بگذراند! نه توصیه می‌شود و نه الزامی است؛ خوب است که انسان بداند این نغماتی که می‌خواند اسمش چیست؟ از کدام گوشه است؟ و از کدام دستگاه گرفته شده؟ ولی خیلی از مداحان مشهور امروز و پیشکسوتان نیز اهتمامی به گذراندن دوره‌های دستگاه‌های موسیقی نداشتند و ندارند، زیرا موسیقی از نغمات مداحان و تعزیه خوانان تنظیم شده و شکل گرفته است؛ آن زمانی که هیچ آوازه خوانی در کشور وجود نداشت این مداحان و تعزیه خوانان بودند که بر مبنای همین موسیقی می‌خواندند.

چنانچه مداحی خارج از آن ردیف خود خوانده شود بلافاصله خواننده و مخاطب متوجه می‌شوند و در ذوق آنان می‌خورد برای همین مداحی باید بر اساس همان تنظیم خود پیش برود و چنانچه از ریلش خارج شود باید سریع به ریل سابق برگردد، در غیر این صورت اگر مداح بخواهد مداحی خود را غیر مرتبط تغییر دهد کاملاً مشخص می‌شود و به مداحی لطمه می‌زند. بنابراین آموزش دوره‌های موسیقی به شرطی ایراد ندارد که به موسیقایی مداحی لطمه وارد نکند، چرا که هرچند گاهی افرادی بودند که این دوره‌ها را گذراندند اما از مسیر مشخص مداحی دور شدند و راه خوانندگی را در پیش گرفتند.

*مداح تا چه اندازه می‌تواند از موسیقی ایرانی و غیر ایرانی در مداحی بهره ببرد؟

موسیقی خارجی اصلاً در فرهنگ ایرانی و شیعی یک وصله ناجور است، موسیقی خارجی یعنی رپ و … که اگر در مداحی وارد شود کار را بسیار خنده دار می‌کند ضمن اینکه از نظر معنوی نیز کار ضعیف می‌شود.

موسیقی غنی ایرانی که در بسیاری از نقاط جهان از غنای آن استفاده می‌شود همان چیزی است که از گذشته در مداحی‌ها وجود داشت و امروز نیز همان مشاهده می‌شود منتهی زمانی که کسی به نغمات اصیل ایرانی و فرهنگ شیعی وارد باشد می‌داند که موسیقی‌های غربی هیچ جایگاهی در مداحی ندارد.

*آیا مداح باید شعر شناس هم باشد؟

مداح باید شعر شناس باشد؛ یکی از نقاط قوت و ضعف مادحین شناخت و عدم شناخت شعر است، زیرا مداح ابزار کارش شعر بوده و هرگز نمی‌تواند بدون این ابزار مداحی کند. گاهی اوقات مشاهده می‌شود برخی مداحان بدون اینکه شعر را بشناسند مداحی می‌کنند و اصلاً به وزن و قافیه اشعار توجه نمی‌کنند، این ضعف بسیار بزرگی است که یک مداح حتی به اولیات شناخت شعر توجه نمی‌کند و نسبت به آن آگاهی ندارد.

اشعار باید با شور و شعور همراه باشد، شور مخاطب را به وجد می‌آورد و شعور سبب افزایش معرفتش می‌شود، شور شاید بتواند تنها احساسات مردم را برانگیزد اما نمی‌تواند شعور ایجاد کند، برای مثال عده‌ای در فتنه ۸۸ شور زده شدند و کشور را دچار بحران کردند اما زمانی که شور با شعور همراه بود، حماسه ۹ دی خلق شد؛ در بحث مداحی نیز همین امر جاری است اگر مداحی بدون شعور و تنها با شور همراه باشد فتنه می‌شود اما اگر شور و شعور با هم همراه باشند حماسه خلق می‌شود.

*نقاط ضعف و قوت شعرهای آئینی امروز چیست؟

امروزه شعرهای آئینی به خاطر هدایت‌های داهیانه حضرت آیت الله خامنه‌ای پیشرفت‌های بسیاری داشته است، اگر توجه داشته باشید هر سال یک مرتبه مداحان و ذاکران آل الله دیداری با معظم‌له دارند و به محضر ایشان مشرف می‌شوند و رهبر انقلاب نیز در این دیدار سالانه امّهات را بیان می‌فرمایند تا مداحان و ذاکران به آن امور توجه داشته باشند. در طول سال نیز مراکزی هستند که این بیانات را دسته بندی کرده و به صورت جزوه و یا پیام‌های کوتاه در اختیار مداحان و ذاکران قرار می‌دهند همین امر باعث شده شاعران جوان و خوش ذوق شعرهای آئینی قوی را بسرایند و تا حدودی خلاءها و ضعف‌های به وجود آمده را رفع کنند.

در برهه‌ای نه چندان دور، ضعف‌هایی در ابعاد مختلف شعرهای آئینی مشاهده می‌شد و می‌دیدیم که این اشعار از نظر قوت و استخوان بندی دچار ضعف شده است، حتی در بعضی اشعار واژگانی استفاده می‌شد که در شأن و ساحت مقدس اهل بیت (ع) نبود یعنی هر لفظی به ذهن شاعر می‌آمد، می‌سرود و بعضی دیگر نیز چون شعر شناس نبودند آنان را می‌خواندند که امروز این ضعف در حال رفع شدن است و کمتر این نوع اشعار سروده و خوانده می‌شود.

وقتی گفته می‌شود شعرهای آئینی باید دارای قوت شعری باشد مقصود این نیست که صنایع و بدایع فراوانی در آن وجود داشته باشد زیرا باید مخاطب را نیز در نظر گرفت، حتی در اشعار برخی شعرای پیشکسوت و معاصر که حضرت آیت الله خامنه‌ای به استفاده از آن سفارش می‌کنند صنایع و بدایع دیده نمی‌شود اما در عوض مخاطب بسیار خوب آنها را می‌فهمد. البته سطح ادبی مخاطبان را نیز باید ارتقا داد.

یک مساله مهمی که وجود دارد این است که امروز در جلسات مذهبی و آئینی برخی صنایع و بدایع برای مخاطب قابل هضم نیست و این امر سبب می‌شود مخاطب از شعر زده شود

در گذشته شعرهای آئینی بسیار غنی بود به حدی که معانی برخی اشعار در دیوان قدما را به سختی می‌توان متوجه شد، حتی از لحاظ واژه بندی نیز در حد عالی قرار داشت منتهی به مرور کمی با غنی بودن فاصله افتاد و ضعف‌هایی در ادبیات پیش آمد که این ضعف نیز با ورود شاعران جوان با استعداد و خوش ذوق در حال رفع شدن است. اما یک مساله مهمی که وجود دارد این است که امروز در جلسات مذهبی و آئینی برخی صنایع و بدایع برای مخاطب قابل هضم نیست و این امر سبب می‌شود مخاطب از شعر زده شود.

انسان زمانی می‌تواند از کسی تعریف کند که آن فرد را به خوبی بشناسد در غیر این صورت دچار غلو و لغو می‌شود برای همین وقتی کسی می‌خواهد برای اهل بیت (ع) شعر بسراید باید مخزن معارفش قوی و پربار باشد یا به کتاب‌های معتبر مراجعه کند. آن شاعری که هنگام سرودن شعر از الفاظی مثل «حسین الله» استفاده می‌کند نشان می‌دهد که شناختی از خاندان عصمت و طهارت (ع) و معارف اسلامی ندارد. شاعر باید نسبت به اهل بیت (ع) شناخت و معرفت قوی داشته باشد تا بتواند شعری درخور جایگاه آنان بسراید و این نیست مگر آنکه شاعر خودش در این زمینه قوی باشد.

*امام شناسی و تاریخ شناسی مدیحه سرا چقدر می‌تواند سبب معرفت افزایی مجالس و هیأت‌های مذهبی باشد؟

پرسش بسیار درستی است، اگر مداح با تاریخ و سیره ائمه اطهار (ع) ناآشنا باشد چطور می‌تواند برای مخاطبش نسبت به زندگی و جایگاه این بزرگواران مطلبی ارائه دهد در حالی که خودش بی اطلاع است. چنانچه شخص مداح طوطی‌وار مطلبی را فراگیرد و بخواند هرگز نمی‌تواند آن روح معنوی که در خواندن وجود دارد جاری کند؛ بنابراین مداح علاوه بر تاریخ شناس بودن باید نسبت به سیره اولیای الهی اطلاعات کافی داشته باشد.

البته برای نوجوانان و کسانی که در عرصه مداحی نوپا هستند باید آموزش‌هایی در این زمینه ترتیب داد و کلاس‌هایی را برای آنان برگزار کرد. مداح باید بداند اگر از مباحث معرفتی و بینشی غفلت کند در این عرصه ماندگار نخواهد شد.

اگر به سیره مداحان و پیر غلامان گذشته دقت شود معمولاً آن بزرگان در رکاب علما و عالمان ربانی بودند، ما نیز در رکاب مرحوم کافی بودیم و به موازات از محضر دیگران مانند حضرات آیات حاج شیخ رضا سراج و حاج شیخ محمود تحریری نیز بهره می‌بردیم. البته یک برهه بسیار کوتاهی یک فاصله‌ای بین مداحان جوان و علما اتفاق افتاد که امروز الحمدالله با ارتباطی که این دوستان با مراکز معرفتی پیدا کردند این فاصله ایجاد شده در حال رفع شدن است. مداحان باید بدانند بهره بردن از نفس پیر هدایت‌گر و عالم کارکشته سبب افزایش معرفت و یقین انسان می‌شود.



منبع خبر

دوره‌های موسیقی به مداحان لازم است؟! بیشتر بخوانید »