شیعه

پیامدهای تاریخی نهضت علمی امام محمدباقر علیه‌السلام/ او بزرگ‌ترینِ دانشمندان است

پیامدهای تاریخی نهضت علمی امام محمدباقر علیه‌السلام/ او بزرگ‌ترینِ دانشمندان است


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، امام باقر (ع) در دوره‌ای امامت خویش را آغاز کرد که جامعه اسلامی در وضع فرهنگی نابه سامانی به سر می‌برد و عرصه فرهنگی جامعه گرفتار چالش‌های عمیق عقیدتی و درگیری‌های مختلف فقهی میان فرق اسلامی شده بود. فروکش کردن تنش‌های سیاسی پس از واقعه عاشورای سال 61 هجری، همچنین شکست برخی احزاب سیاسی مانند «عبداللّه بن زبیر» سبب یکپارچگی حاکمیت بنی امیه شده بود و ناگزیر، بسیاری از دانشمندان از صحنه سیاسی دور شده بودند و حرکت گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف علمی با بحث و بررسی درباره مسایل گوناگون آغاز شده بود.

این رویکرد گسترده به مسایل فقهی و بحث تبادل نظرهای علمی در این برهه و پیدایش مکتب‌ها و سبک‌های مختلف علمی پس از مدت‌ها رکود، رونق فراوانی به بازار علم بخشید و به واقع نقش درخشان امام در این دوره در روشن سازی افکار عمومی دانشمندان اسلامی و به ویژه خردورزان شیعه بسیار دارای اهمیت و برتری است. با ظهور امام باقر(ع)، گام مهم و به سزایی در راستای تبیین آراء شیعه برداشته شد و جنبش تحسین برانگیزی در میان دانشمندان شیعی پدید آمد.

از سوی دیگر، خطر افکار آلوده یهود و سیطره نظریات فرقه مرجئه، جبریه، قدریه، غلات و… حیات فکری شیعه را با خطر روبه رو کرده بود که به راستی مرجعیت علمی شایسته ای چون امام باقر(ع)، تفکرات خطرناک این فرقه‌ها را تا حد قابل توجهی منزوی ساخت که آراء و نظرات آنها و نیز موضع‌گیری امام در برابر هر یک، به گونه‌ای گسترده‌تر بررسی خواهد شد.

ترسیمی از چهره علمی امام (ع)

امام به سان خورشیدی گیتی فروز، بر سپهر دانش پرتو افکن بود و در بیان برتری و بزرگی این جایگاه، همین بس که بیشترین حدیث در بین جوامع حدیثی شیعه، از آن امام همام و فرزند برومند و خردمندش امام صادق(ع) است و این خود بزرگ ترین گواه در برجستگی شخصیت علمی ایشان به شمار می‌رود.

بسیاری از دانشمندان بزرگ اسلامی درباره جایگاه علمی امام، جمله‌های بسیار زیبایی بر زبان رانده و یا نگاشته‌اند که همچنان تاریخ، آن را در خاطر خود نگاهداری می‌کند. دانشمندان بسیاری چون «ابن مبارک»، «زهری»، «اوزاعی»، «مالک»، «شافعی»، «زیاد بن منذر نهدی» و… درباره برجستگی علمی او سخن رانده اند. دامنه گسترده روایات امام در زمینه‌های گوناگون علمی، اندیشوران اهل سنت و محدثین آنان را بر آن داشت تا از ایشان روایت کنند و سخنان وی را درج و نقل نمایند که از جمله آنها «ابوحنیفه» را می‌توان نام برد.

پایه گذاری نهضت بزرگ و پویای علمی

امام باقر(ع) در دوران امامت خویش، با وجود شرایط نامساعدی که بر عرصه فرهنگ اسلامی سایه افکنده بود، با تلاشی جدّی و گسترده نهضتی بزرگ را در زمینه علم و پیشرفت‌های آن طراحی کرد. تا جایی که این جنبش دامنه‌دار به بنیان‌گذاری و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید که پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق(ع)، به اوج خود رسید.

امام با برقراری حوزه درس، با کج اندیشی‌ها، زدودن چالش‌های علمی، تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی با تکیه بر آیات رهنمون‌گر قرآن مبارزه کرد و تمام ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی کمر بست؛ به گونه‌ای که دانشمندی چون «جابر بن یزید جعفی» هرگاه می‌خواست سخنی در باب علم به میان آورد ـ با آن توشه‌ای که از دانش داشت ـ می‌گفت: «جانشین خدا و میراث دار دانش پیامبران محمد بن علی(ع) برایم این گونه گفت» و به‌دلیل ناچیز دیدن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه امام، از خود نظری به میان نمی‌آورد.

«ابو اسحاق سبیعی» از دیگر فرهیختگان این دوره، آن قدر نظرات علمی امام را درست می پندارد که وقتی از او در مورد مسئله ای می پرسند، پاسخ را از زبان امام می‌گوید و می‌افزاید: «او دانشمندی است که هرگز کسی به سان او [در علم] ندیده‌ام».

«ابو زُرعة» نیز در این باره اقرار می‌کند: «او بزرگ ترینِ دانشمندان است».

تحکیم بنیادهای تفکر شیعی

در آن روزگار، بسیاری از شیعیان به مراتب عالی تشیع دست نیافته بودند و دسته ای از آنان در کنار استفاده از احادیث اهل سنت، علاقه زیادی به فراگیری و بهره مندی از دانش امام نیز نشان می دادند. آن گونه که از کتاب های رجالی فهمیده می شود، نام بسیاری از اشخاصی که رابطه تنگاتنگی با امام داشته اند، جزو اصحاب او نیست. همین موضوع می توانست تا اندازه ای اندیشه شیعه را سست کند؛ چه بسا امکان اختلاط آموزه های دیگری با آن قسمت از معارفی که آنان از امام می آموختند وجود داشت. امام باقر(ع) نیز مانند دیگر امامان شیعه، برای تحکیم پایه های اندیشه شیعه بسیار کوشید و امامت شیعه را به خوبی برای همگان معرفی کرد. او می فرمود: «فرزندان رسول خدا(ص) درهای دانش خداوندی و راه رسیدن به خشنودی او هستند. آنان دعوت کنندگان مردم به سوی بهشت و راهنمایان به سوی آنند».

امام با تکیه بر قرآن، رهبری شیعه و تقویت مبانی پیروی از آن را معرفی می کرد و می کوشید تا امامت را نیز مانند نبوت، امری الهی و مبتنی بر قرآن تبیین کند. بازتاب دیدگاه امام در مورد رهبری شیعه بر احادیث نبوی که بر شباهت و قرابت میان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) تأکید می کرده در بحث های کلامی ایشان انعکاس فراوانی دارد. او با بیان اینکه امام، دارای صفاتی ذاتی ـ مانند عصمت و علم ـ است، در نظر داشت رویکرد جدّی تری به موضوع امامت داشته باشد. دیدگاه های ایشان درباره این موضوع، تأثیر ویژه ای بر مردم گذاشت و بسیاری از تهدیدها و خطرات را از تفکر شیعی دور کرد و سبب شد با وجود عقاید گوناگونی که در آن زمان درباره مرجعیت وجود داشت، تعداد گرایندگان به این مکتب رو به فزونی گذارد.

در احادیث شیعی نیز توجه گسترده ای به این موضوع در سخنان امام باقر(ع) شده است.

پرورش فرهیختگان و دانشوران بسیار

امام باقر(ع)، دانشمندان برجسته ای را در رشته های گوناگون معارف چون فقه، حدیث، تفسیر و دیگر شاخه های علوم اسلامی تربیت کرد که هر یک وزنه ای در دانش به شمار می رفتند. امام با درایت و هوشیاری تمام توانست شکافی را که در گذر سال های متمادی بین قرآن و عترت در باورهای دینی بخش عظیمی از مردم پدید آمده بود، از میان بردارد. پیش از دوران امامت امام باقر(ع)، خفقان سیاسی به اندازه ای بود که در برخی از ادوار انتقال آموزه های ناب اسلامی فقط از طریق دعا و نیایش و یا در قالب آموزش های دینی به چند پیشکار و خدمتگزار که با امام حشر و نشر داشتند، صورت می گرفت.

در این میان، عصر امام باقر(ع) به دلیل وجود شرایط سیاسی خاص اوضاع حاکم، تا اندازه ای به امام اجازه برقراری مجامع علمی داد تا ایشان بتواند استعدادهای نهفته ای را که در جامعه اسلامی وجود داشت تربیت کند؛ با این همه، نباید تصور کرد که امام هیچ گونه محدودیتی در این راستا نداشته؛ بلکه با رعایت تقیه و پنهان کاری و عدم برانگیختن حساسیّت دستگاه، این معنا را عملی کرده و با وجود تنگناهای خاص سیاسی و فرهنگی توانست افراد زیادی ـ بالغ بر 462 نفر ـ را با آموزش ها و تعالیم ناب خویش پرورش دهد که نام یکایک آنها در دست است.(7) برجسته ترین آنها عبارت بودند از:

1. زرارة بن اعین

او از بزرگ ترین راویان احادیث اهل بیت علیهم السلام و از ثقات آنهاست که بسیار مورد اطمینان اهل بیت علیهم السلام بوده و بارها از زبان آنان ستایش شده است. او پس از امام باقر(ع)، محضر فرزندان آن امام همام را نیز درک کرد و در زمان امامت آنان نیز از بهترین ها به شمار می آمد.

حتی نقل است که امام صادق(ع) روزی به او فرمود: «ای زراره، نامت در ردیف نام های بهشتیان است». و نیز می فرمود: «خدای رحمت کناد زراة بن اعین را که اگر او و تلاش های او نبود، احادیث و سخنان پدرم از بین می رفت».(9) و نیز: «گروهی هستند که ایمان را به زینهار گرفته و برگردن می افکنند (از آن پاسداری می کنند) که در روز قیامت آنان را پاسداران [ایمان] نامند. بدانید که زرارة بن اعین از آن گروه است».

و احادیث بسیار دیگری که در ثنا و ستایش ایمان زراره از امامان وارد شده است.

2. محمد بن مسلم ثقفی

او از بزرگان و راویان احادیث ائمه علیهم السلام بود و احادیث بسیاری از امام باقر(ع) روایت کرده است که در کتاب های معتبر

حدیثی یافت می شود. در مورد او نیز ستایش های گوناگونی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) وجود دارد.

«عبداللّه بن ابی یعفور» می گوید:

«نزد امام صادق(ع) رفتم و گفتم: ما نمی توانیم هر ساعت شما را ملاقات نماییم و امکان دسترسی به شما [ برای پاسخ به پرسش هایی که داریم [ برایمان وجود ندارد و گاه برخی از من پرسش هایی می کنند که پاسخ همه آنها را نمی دانم [ تکلیف ما چیست؟[ امام فرمود: چرا سراغ محمد بن مسلم ثقفی نمی روید؟ همانا او [ احادیث [ بسیاری از پدرم شنیده و نزد او فردی قابل اطمینان و احترام بوده است».

امام باقر(ع) درباره اش می فرمود: «در شیعیان ما کسی فقیه تر از محمد بن مسلم نیست».

او مدت چهار سال در مدینه سکنا گزید و همه روزه در محضر نورانی امام باقر(ع) حاضر می شد و پاسخ پرسش های خویش را می شنید و درس می آموخت. وی در مدت عمر خویش، سی هزار حدیث از امام باقر(ع) و شانزده هزار حدیث از امام صادق(ع) شنید و آنها را روایت کرد که قسمتی از آنها به دست ما رسیده است. هم چنین او در بین مردم به عبادت بسیار، مشهور بود و از پرستش گران راستین زمان خود به شمار می آمد. او به سال 150 هجری قمری در کوفه بدرود حیات گفت.

3. ابوبصیر؛ لیث بن البَختَریّ مرادی

او نیز از نزدیکان و شاگردان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود و سخنان بسیاری را نیز از آن دو بزرگوار نقل کرد. او کتابی نگاشت که بسیاری از دانشمندان آن را تأیید و از آن روایت کردند. «شعیب عقرقونی» می گوید:

«از امام صادق(ع) پرسیدم: اگر احتیاج به پرسش در مورد مسئله ای پیدا کردیم از چه کسی سؤال کنیم؟ امام پاسخ فرمود: از ابابصیر».

4. بُرید بن معاویه عجلی

او از بزرگان روزگار خویش و فقیهی ماهر بود و نزد امام باقر(ع) جایگاهی ویژه داشت و نیز دارای کتابی بود که برخی از دانشمندان بعد از او، از آن روایت کرده اند.

«ابو عُبیدة حِذاء» می گوید:

«از امام صادق شنیدم که فرمود: زراره، ابو بصیر، محمد بن مسلم و بُرید از کسانی هستند که خدای بزرگ در مورد آنان می فرماید: (وَالسّابِقونَ السابِقونَ اُولئِکَ المُقَربُونَ)».

امام صادق(ع) در روایتی دیگر می فرماید:

«هیچ کس به اندازه زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و برید بن معاویه یاد ما را زنده نگاه نداشت و احادیث پدرم را احیا نکرد. اگر اینها نبودند کسی تعالیم دین و مکتب پیامبر(ص) را گسترش نمی داد. اینان پاسداران دین و امینان پدرم بودند که بر پاسداری از حلال خدا و حرام او کمربستند. آنان هم در دنیا به ما نزدیک بودند و هم در آخرت با مایند».

او در دوران امامت امام صادق(ع) زندگی را فرو گذاشت و در خاک آرمید.

در این میان، بزرگان دیگری چون؛ «جابر بن یزید جعفی»، «حمران بن اعین»، «هشام بن سالم»، «فضیل بن یسار»، «ابان بن تغلب»، و بسیاری دیگر از بزرگان و فرهیختگان این عصر را نیز می توان نام برد.

پی‌ریزی تدوین حدیث

در پی انحرافات عمیقی که پس از رحلت رسول اکرم(ص) به وجود آمد، رخداد تأسف برانگیزی دامن گیر جهان اسلام شد و آن جلوگیری از تدوین احادیث اهل بیت علیهم السلام بود که آثار زیان بار آن سالیان دراز بر پیشانی فرهنگ دینی مردم باقی ماند. نزدیک به یک قرن از نگاشتن و محفوظ داشتن احادیث نبوی(ص) و سخنان تابناک اهل بیت: جلوگیری شدید به عمل آمد و به جای آن سیل عظیمی از تحریفات در زمینه احادیث نبوی(ص) و جعل آنها به فرهنگ و اعتقاد مردم روی آورد که به «اسرائیلیات» شهرت یافت؛ تا سال 100 هجری که «عمر بن عبدالعزیز» فرمان تدوین احادیث را به «ابوبکر بن محمد انصاری» صادر کرد. او که از رجال و بزرگان تابعین به شمار می رفت و از اصحاب علی(ع) شمرده می شد، به بازگرداندن فدک به اهل بیت علیهم السلام و تدوین حدیث کمربست.

امام باقر(ع) از این فرصت استثنایی کمال بهره را برد و بیان احادیث را آغاز کرد و راویان مختلف از ایشان ده ها هزار حدیث نقل کردند. در واقع، امام باقر(ع) نماینده مکتب اهل بیت علیهم السلام و نخستین سر و سامان دهنده احادیث تابناک معصومین علیهم السلام بود.

از این رو، بسیاری از محدثین وقت با دیدن تلاش های بی دریغ امام، کمر به نگاشتن و نگاهداری سخنان امام بستند و بدین سبب، بیشتر احادیث اهل بیت علیهم السلام، از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است.

بنیان گذاری اجتهاد

یکی از شاخه های بزرگ علوم اسلام «علم اصول» است که با بهره گیری از آن احکام شرعی را از ادله شرعیه استخراج می کنند. از این رو، اجتهاد متوقف بر آن است و مجتهد برای استنباط احکام شرعی به آن نیاز مبرم دارد و ملکه اجتهاد برای او حاصل نمی شود، مگر اینکه به تمامی بحث های آن آشنایی کامل داشته باشد.

تمامی دانشمندان شیعی بر این باورند که امام باقر(ع)، نخستین کسی بود که این علم را تأسیس کرد و قواعد آن را به وجود آورد و بدین وسیله دروازه اجتهاد را به روی دانشمندان اسلامی گشود.

قواعدی را که امام تأسیس کرد به این نام ها در بین اصولیین شهرت یافت.

استصحاب، قاعده تجاوز، قاعده فراغ، قاعده نفی ضرر، علاج تعارض بین اخبار و…

تمامی این قواعد به همراه اخباری که از امام در مورد آنها وارد شده است، در کتاب های اصولی موجود است. به گونه ای که هر یک از این روایات، درون مایه تأسیس قاعده ای بزرگ در اصول فقه قرار گرفت و آن را مبنای قواعد اصولی قرار دادند.

مبارزه با شیوه های نادرست اجتهاد

امام باقر(ع) وقتی باب اجتهاد را به روی دانشمندان گشود، عده ای با اتخاذ برخی شیوه های نادرست در اجتهاد، مانند «قیاس» و «استحسان» استنباط احکام شرعی را با خطری جدی روبه رو کردند. آنان با قوانینی این گونه، گاه به مخالفت با نصّ کتاب و سنّت و سیره رسول خدا(ص) برخاستند.

از این دانشمندان، می توان از «نعمان بن ثابت» نام برد که به نام «ابو حنیفه» شهرت یافت. او فتاوی عجیب و قیاساتی را وارد کرد و بر پایه گمان و سلیقه خود فتواهایی داد که این فتاوی اکنون در دست است.از دیگر این افراد می توان از «سفیان بن سعید بن مسروق» مشهور به «سفیان ثوری» نام برد که برخی نیز او را از اطرافیان امام صادق(ع) ذکر کرده اند. از او نیز روایاتی در دست است که دلالت بر کژاندیشی او دارد. آنان گاه مورد لعن اهل بیت علیهم السلام نیز قرار می گرفتند.

آنچه اهمیت دارد این است که این گونه برداشت های اشتباه و به کار گیری شیوه های نادرست در استنباط احکام، همواره مورد ذمّ اهل بیت علیهم السلام بوده و بخشی از تلاش های امام باقر(ع) را نیز در زمینه مبارزات فرهنگی به خود اختصاص می داده است. امام برای زدودن این شیوه و به کارگیری کارکردهای صحیح اجتهاد به اصحاب وارسته خود می فرمود:

«سنت رسول خدا قیاس بردار نیست. چگونه می توان قیاس را ملاک [استنباط حکم] قرار داد، در حالی که بر زن در دوران قاعدگی اش قضای روزه واجب است، ولی قضای نماز واجب نیست؟».

توسعه فرهنگ انتظار

تلاش های گسترده و عمیق امام باقر(ع) در نشر معارف اسلام ناب، سوق دادن امت به سوی فرهنگ انتظار امام آخرین (عج) بود. او در تبیین این فرهنگ بر آن بود تا با روشن کردن زوایای پنهان فرج آل محمد(ص) و پاسخ دادن به پرسش های گوناگون، غیبت و ظهور او را امری خدادادی و خارج از اختیار معرفی و نیز منتظران را به انتظار ظهور او ترغیب کند.

«ام هانی ثقفیة» می گوید:

«بامداد، خدمت سرورم محمد بن علی الباقر(ع) رسیدم و گفتم: سرورم! آیه ای از کتاب خدا بر دلم خطور کرده و مرا پریشان ساخته و خواب از چشمم در ربوده است. فرمود: بپرس ای امّ هانی. گفتم: (فَلا اُقسِم بِالخُنَّسِ الجَوار الکُنّسِ) فرمود: ای امّ هانی، خوب مسئله ای پرسیدی. او مولودی در آخر الزمان است. او مهدی این دودمان است و برای او غیبتی خواهد بود که اقوامی در آن گمراه می شوند و گروهی نیز هدایت می یابند و خوشا بر تو اگر او را دریابی و خوشا به حال کسی که او را دریابد».

نشر فرهنگ اصیل اسلامی
1. بازیافت بهره گیری صحیح از قرآن

هر چند سیاست جلوگیری از تدوین احادیث نبوی(ص) با شعار «کافی بودن قرآن» پیش می رفت، اما از عمل به قرآن خبری نبود و فقط از آن به صورت ابزاری برای جلوگیری از نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و زنده شدن نام آنها استفاده می شد. کتاب خدا به ابزاری برای دست یابی به اغراض سیاسی و سرکوبی پیروان اهل بیت علیهم السلام با تأویل و تفسیر به رأی، به ابزار سرکوبی مخالفین تبدیل شده و در واقع، قرآن در انزوای شدید بود.

امام باقر(ع) در جایگاه بهترین مفسّر قرآن با بازگو کردن تفسیر درست آیات، بسیاری از ابهام ها را زدود و مشت مخالفین و سودجویان را باز کرد. او همواره برای به اثبات رسانیدن مدّعاهای خود از آیات قرآن بهره می جست و کلام خدا را گواه بر سخن خویش می گرفت و می فرمود:

«هر چه را می گویم از من سؤال کنید [این که گفتی] در کجای قرآن آمده تا آیه مربوط به آن را برایتان تلاوت نمایم». امام به اندازه ای بر آیات قرآن تسلط داشت که «مالک بن اعین جهنی» شاعر هم عصر امام درباره او سرود:

«اگر مردم در صدد جست وجوی علوم قرآن بر آیند، باید بدانند که قریش بهترین دانای آن را دارد و اگر امام باقر(ع) در علوم قرآنی لب به سخن گشاید، فروع زیادی برای آن ترسیم خواهد نمود…»

شایان ذکر است که امام کتابی در تفسیر قرآن نگاشت که «زیاد بن منذر» و بسیاری از بزرگان چون «ابو بصیر» از آن روایت کردند.

2. مرجعیت فقهی و موقعیت پاسخگویی علمی

از دیگر تلاش های چشم گیر امام در راستای نشر تعالیم اسلامی، مرجعیت عملی امام در پاسخگویی به مسایل فقهی مردم بود. «ابو حمزه ثمالی» می گوید:

«نزد امام باقر(ع) در مسجد پیامبر(ص) نشسته بودم که مردی نزد من آمد و سلام کرد و پرسید: کیستی ای بنده خدا؟ گفتم: از کوفیان هستم، چه می خواهی؟ گفت: آیا ابا جعفر را می شناسی؟ گفتم: بله، کارت با او چیست؟ گفت: چهل مسئله آماده کرده ام و در پی جواب آنم تا بدانم به کدام باید عمل کنم… در این هنگام، امام وارد شد؛ در حالی که جماعتی از اهل خراسان و دیگر استان ها همراه وی بودند و در مورد مسایل حج از امام می پرسیدند. آن مرد نیز نزدیک امام نشست و پرسش های خود را مطرح کرد و پاسخ گرفت».

همچنین، بسیاری از دانشمندان چون «قتادة بن دعامة»، «طاووس یمانی» و «عاصم بن عمر»، هر گاه حضرت را می دیدند برای پاسخ گرفتن پرسش های خود از لحظات بهره می جستند و در هر حالی از امام سؤال می کردند. نمونه های زیادی از این گونه گفت وگوها و پرسش و پاسخ ها در تاریخ آمده است.

3. شناساندن رهیافتی جایگاه امام

امام باقر(ع) تلاش فراوانی برای جلب دل ها به سوی دوستی اهل بیت علیهم السلام مبذول می داشت و در صدد بود تا با این شیوه، جایگاه امامت را به گونه ای روشن تر برای مردم ترسیم کند و وسیله نجات و رستگاری را به آنان بنمایاند. «حکم بن عتیبه» طی داستان تأثیر گذاری در این باره می گوید:

«من کنار ابا جعفر(ع) در مجلس پر ازدحامی نشسته بودم که پیرمردی عصا زنان وارد مجلس شد. بر آستانه در ایستاد و گفت: درود و رحمت خدا بر تو ای پور پیامبر. امام پاسخ سلامش گفت. سپس رو به حاضرین کرد و به آنان نیز سلام نمود. پس پیش روی امام آمد و گفت: ای پسر فرستاده خدا، مرا نزدیک خود جای ده که جانم فدایت باد! به خدا سوگند که من شما [اهل بیت] را دوست می دارم و با هر که شما را دوست بدارد دوستم و به خدا سوگند که این دوستی با شما [اهل بیت] و دوستداران تان به خاطر مطامع دنیوی نیست. من از دشمنان شما بیزارم و سوگند که دشمنی ام با آنان به خاطر

گمراهی و زبونی شان است. سوگند که حلال شما را حلال می دانم و حرامتان را حرام و دستورتان را بر چشم قرار داده ام. فدایت شوم، آیا بر من امیدی [از رستگاری] هست؟ امام به او فرمود: جلوتر بیا. و او را آنقدر به پیش خواند که پهلوی خود نشاند و فرمود: ای پیرمرد! مردی از پدرم علی بن الحسین(ع) همین را پرسید و پدرم پاسخ داد: آن گاه که از دنیا رخت بر بستی، نزد جدم رسول خدا(ص)، حسن(ع) و حسین(ع) و فرزندانش وارد می شوی. دلت سرور می یابد، خاطرت آسوده می گردد، چشمت [به دیدارشان] روشن می شود و به بهترین گونه نزد پروردگارت حاضر می شوی و آن گاه که جانت به اینجا رسید [و به گلوی پیرمرد اشاره فرمود] در بالاترین منزلگاه با ما خواهی بود و زندگانی آخرت، روشنی چشمت خواهد شد. پیرمرد از خرسندی پرسید: چگونه؟ امام باز هم برایش گفت. پیرمرد با شور و اشتیاقی بسیار گفت: اللّه اکبر! آیا به راستی آن گاه که بمیرم نزد پیامبر و خاندانش وارد می شوم و [از دیدارشان] دیده روشن می کنم؟ و…

اشک شوق بر رخسار پیرمرد تراوید، زانوانش سست شد، گریه اش بالا گرفت و بر زمین نشست. حاضرین نیز با دیدن این عشق بازی اشک شوقشان بیرون تراوید. امام اشک از چشمان پیرمرد پاک کرد. پیرمرد گفت: ای فرزند فرستاده خدا، فدایت گردم دستت را به من بده. دست امام را گرفت بوسید و بر صورت و چشمانش کشید. آن گاه گریبان گشود و دست امام را بر روی قلب خود گذاشت و گفت: سلام خدا بر شما [اهل بیت علیهم السلام] باد و رفت. امام به حاضرین رو کرد و فرمود: هر که دوست دارد مردی از اهل بهشت را ببیند به او نگاه کند. راوی می گوید: هرگز مجلسی را چنین حسرت زده ندیده بودم».

4. نیایش؛ کانون ترویج آموزه های دینی

یکی از فعالیت های بارز امامان در زمینه نشر تعالیم دینی و آموزه های بلند عرفانی، بهره گیری از زبان نیایش برای اشاعه فرهنگ ارتباط با خدا در تمامی حالات زندگی است. آنان در هنگامی که جامعه را امواج متلاطم فساد و تباهی، زورگویی و زر سالاری و خفقان و اسلام ستیزی در نوردیده بود، با خدای خویش راز و نیاز می کردند و برای بیان بخشی از عقاید و فرهنگ اسلامی از دعا بهره می گرفتند و در سنگر دعا، مردم را به توجه بیشتر به پروردگار و مبارزه با زورگویان فرا می خواندند. هر چند مقصود اصلی آنان در این نیایش، بندگی و پرستش خدای بزرگ بود، با توجه به تعابیری که در نیایش آنها وجود دارد از لابه لای آن، مفاهیمی چون خلافت اهل بیت علیهم السلام، عدم سکوت در برابر ظلم و… را نیز می توان دریافت.

در بیشتر ادعیه، جمله صلوات بر محمد و آل محمد(ص) به چشم می خورد و این در حالی است که دشنام به اهل بیت علیهم السلام به ویژه امیرالمؤمنین(ع) سکه رایج حکمرانان وقت شده و آیات خدا به دست فراموشی سپرده شده بود. امام باقر(ع) در نیایشی برای دریافت خواسته های خود از خدا، چنین می فرماید:

«… پروردگارا، تو را به تمامی نام هایت می خوانم که آنها را خود نامیدی و یا در کتابت فرو فرستادی و یا آنها را بر برخی از بندگانت فرا آموختی که بر محمد(ص) و خاندان او درود فرستی و قرآن را بهار قلبم قرار دهی و آن را نور چشمم و وسیله از بین بردن غم هایم قرار دهی…».

امام در دیگر دعاهای خود افزون بر این مسایل، اعتقادات درست اسلامی را در زمینه یگانه پرستی، خدا محوری، رسالت، بازگشت به سوی خدا، وسوسه های شیطان و… نیز بیان می کردند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیامدهای تاریخی نهضت علمی امام محمدباقر علیه‌السلام/ او بزرگ‌ترینِ دانشمندان است بیشتر بخوانید »

پیامدهای تاریخی نهضت علمی امام باقر(ع)/ او بزرگ ترینِ دانشمندان است

پیامدهای تاریخی نهضت علمی امام باقر(ع)/ او بزرگ ترینِ دانشمندان است


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، امام باقر (ع) در دوره‌ای امامت خویش را آغاز کرد که جامعه اسلامی در وضع فرهنگی نابه سامانی به سر می‌برد و عرصه فرهنگی جامعه گرفتار چالش‌های عمیق عقیدتی و درگیری‌های مختلف فقهی میان فرق اسلامی شده بود. فروکش کردن تنش‌های سیاسی پس از واقعه عاشورای سال 61 هجری، همچنین شکست برخی احزاب سیاسی مانند «عبداللّه بن زبیر» سبب یکپارچگی حاکمیت بنی امیه شده بود و ناگزیر، بسیاری از دانشمندان از صحنه سیاسی دور شده بودند و حرکت گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف علمی با بحث و بررسی درباره مسایل گوناگون آغاز شده بود.

این رویکرد گسترده به مسایل فقهی و بحث تبادل نظرهای علمی در این برهه و پیدایش مکتب‌ها و سبک‌های مختلف علمی پس از مدت‌ها رکود، رونق فراوانی به بازار علم بخشید و به واقع نقش درخشان امام در این دوره در روشن سازی افکار عمومی دانشمندان اسلامی و به ویژه خردورزان شیعه بسیار دارای اهمیت و برتری است. با ظهور امام باقر(ع)، گام مهم و به سزایی در راستای تبیین آراء شیعه برداشته شد و جنبش تحسین برانگیزی در میان دانشمندان شیعی پدید آمد.

از سوی دیگر، خطر افکار آلوده یهود و سیطره نظریات فرقه مرجئه، جبریه، قدریه، غلات و… حیات فکری شیعه را با خطر روبه رو کرده بود که به راستی مرجعیت علمی شایسته ای چون امام باقر(ع)، تفکرات خطرناک این فرقه‌ها را تا حد قابل توجهی منزوی ساخت که آراء و نظرات آنها و نیز موضع‌گیری امام در برابر هر یک، به گونه‌ای گسترده‌تر بررسی خواهد شد.

ترسیمی از چهره علمی امام (ع)

امام به سان خورشیدی گیتی فروز، بر سپهر دانش پرتو افکن بود و در بیان برتری و بزرگی این جایگاه، همین بس که بیشترین حدیث در بین جوامع حدیثی شیعه، از آن امام همام و فرزند برومند و خردمندش امام صادق(ع) است و این خود بزرگ ترین گواه در برجستگی شخصیت علمی ایشان به شمار می‌رود.

بسیاری از دانشمندان بزرگ اسلامی درباره جایگاه علمی امام، جمله‌های بسیار زیبایی بر زبان رانده و یا نگاشته‌اند که همچنان تاریخ، آن را در خاطر خود نگاهداری می‌کند. دانشمندان بسیاری چون «ابن مبارک»، «زهری»، «اوزاعی»، «مالک»، «شافعی»، «زیاد بن منذر نهدی» و… درباره برجستگی علمی او سخن رانده اند. دامنه گسترده روایات امام در زمینه‌های گوناگون علمی، اندیشوران اهل سنت و محدثین آنان را بر آن داشت تا از ایشان روایت کنند و سخنان وی را درج و نقل نمایند که از جمله آنها «ابوحنیفه» را می‌توان نام برد.

پایه گذاری نهضت بزرگ و پویای علمی

امام باقر(ع) در دوران امامت خویش، با وجود شرایط نامساعدی که بر عرصه فرهنگ اسلامی سایه افکنده بود، با تلاشی جدّی و گسترده نهضتی بزرگ را در زمینه علم و پیشرفت‌های آن طراحی کرد. تا جایی که این جنبش دامنه‌دار به بنیان‌گذاری و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید که پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق(ع)، به اوج خود رسید.

امام با برقراری حوزه درس، با کج اندیشی‌ها، زدودن چالش‌های علمی، تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی با تکیه بر آیات رهنمون‌گر قرآن مبارزه کرد و تمام ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی کمر بست؛ به گونه‌ای که دانشمندی چون «جابر بن یزید جعفی» هرگاه می‌خواست سخنی در باب علم به میان آورد ـ با آن توشه‌ای که از دانش داشت ـ می‌گفت: «جانشین خدا و میراث دار دانش پیامبران محمد بن علی(ع) برایم این گونه گفت» و به‌دلیل ناچیز دیدن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه امام، از خود نظری به میان نمی‌آورد.

«ابو اسحاق سبیعی» از دیگر فرهیختگان این دوره، آن قدر نظرات علمی امام را درست می پندارد که وقتی از او در مورد مسئله ای می پرسند، پاسخ را از زبان امام می‌گوید و می‌افزاید: «او دانشمندی است که هرگز کسی به سان او [در علم] ندیده‌ام».

«ابو زُرعة» نیز در این باره اقرار می‌کند: «او بزرگ ترینِ دانشمندان است».

تحکیم بنیادهای تفکر شیعی

در آن روزگار، بسیاری از شیعیان به مراتب عالی تشیع دست نیافته بودند و دسته ای از آنان در کنار استفاده از احادیث اهل سنت، علاقه زیادی به فراگیری و بهره مندی از دانش امام نیز نشان می دادند. آن گونه که از کتاب های رجالی فهمیده می شود، نام بسیاری از اشخاصی که رابطه تنگاتنگی با امام داشته اند، جزو اصحاب او نیست. همین موضوع می توانست تا اندازه ای اندیشه شیعه را سست کند؛ چه بسا امکان اختلاط آموزه های دیگری با آن قسمت از معارفی که آنان از امام می آموختند وجود داشت. امام باقر(ع) نیز مانند دیگر امامان شیعه، برای تحکیم پایه های اندیشه شیعه بسیار کوشید و امامت شیعه را به خوبی برای همگان معرفی کرد. او می فرمود: «فرزندان رسول خدا(ص) درهای دانش خداوندی و راه رسیدن به خشنودی او هستند. آنان دعوت کنندگان مردم به سوی بهشت و راهنمایان به سوی آنند».

امام با تکیه بر قرآن، رهبری شیعه و تقویت مبانی پیروی از آن را معرفی می کرد و می کوشید تا امامت را نیز مانند نبوت، امری الهی و مبتنی بر قرآن تبیین کند. بازتاب دیدگاه امام در مورد رهبری شیعه بر احادیث نبوی که بر شباهت و قرابت میان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) تأکید می کرده در بحث های کلامی ایشان انعکاس فراوانی دارد. او با بیان اینکه امام، دارای صفاتی ذاتی ـ مانند عصمت و علم ـ است، در نظر داشت رویکرد جدّی تری به موضوع امامت داشته باشد. دیدگاه های ایشان درباره این موضوع، تأثیر ویژه ای بر مردم گذاشت و بسیاری از تهدیدها و خطرات را از تفکر شیعی دور کرد و سبب شد با وجود عقاید گوناگونی که در آن زمان درباره مرجعیت وجود داشت، تعداد گرایندگان به این مکتب رو به فزونی گذارد.

در احادیث شیعی نیز توجه گسترده ای به این موضوع در سخنان امام باقر(ع) شده است.

پرورش فرهیختگان و دانشوران بسیار

امام باقر(ع)، دانشمندان برجسته ای را در رشته های گوناگون معارف چون فقه، حدیث، تفسیر و دیگر شاخه های علوم اسلامی تربیت کرد که هر یک وزنه ای در دانش به شمار می رفتند. امام با درایت و هوشیاری تمام توانست شکافی را که در گذر سال های متمادی بین قرآن و عترت در باورهای دینی بخش عظیمی از مردم پدید آمده بود، از میان بردارد. پیش از دوران امامت امام باقر(ع)، خفقان سیاسی به اندازه ای بود که در برخی از ادوار انتقال آموزه های ناب اسلامی فقط از طریق دعا و نیایش و یا در قالب آموزش های دینی به چند پیشکار و خدمتگزار که با امام حشر و نشر داشتند، صورت می گرفت.

در این میان، عصر امام باقر(ع) به دلیل وجود شرایط سیاسی خاص اوضاع حاکم، تا اندازه ای به امام اجازه برقراری مجامع علمی داد تا ایشان بتواند استعدادهای نهفته ای را که در جامعه اسلامی وجود داشت تربیت کند؛ با این همه، نباید تصور کرد که امام هیچ گونه محدودیتی در این راستا نداشته؛ بلکه با رعایت تقیه و پنهان کاری و عدم برانگیختن حساسیّت دستگاه، این معنا را عملی کرده و با وجود تنگناهای خاص سیاسی و فرهنگی توانست افراد زیادی ـ بالغ بر 462 نفر ـ را با آموزش ها و تعالیم ناب خویش پرورش دهد که نام یکایک آنها در دست است.(7) برجسته ترین آنها عبارت بودند از:

1. زرارة بن اعین

او از بزرگ ترین راویان احادیث اهل بیت علیهم السلام و از ثقات آنهاست که بسیار مورد اطمینان اهل بیت علیهم السلام بوده و بارها از زبان آنان ستایش شده است. او پس از امام باقر(ع)، محضر فرزندان آن امام همام را نیز درک کرد و در زمان امامت آنان نیز از بهترین ها به شمار می آمد.

حتی نقل است که امام صادق(ع) روزی به او فرمود: «ای زراره، نامت در ردیف نام های بهشتیان است». و نیز می فرمود: «خدای رحمت کناد زراة بن اعین را که اگر او و تلاش های او نبود، احادیث و سخنان پدرم از بین می رفت».(9) و نیز: «گروهی هستند که ایمان را به زینهار گرفته و برگردن می افکنند (از آن پاسداری می کنند) که در روز قیامت آنان را پاسداران [ایمان] نامند. بدانید که زرارة بن اعین از آن گروه است».

و احادیث بسیار دیگری که در ثنا و ستایش ایمان زراره از امامان وارد شده است.

2. محمد بن مسلم ثقفی

او از بزرگان و راویان احادیث ائمه علیهم السلام بود و احادیث بسیاری از امام باقر(ع) روایت کرده است که در کتاب های معتبر

حدیثی یافت می شود. در مورد او نیز ستایش های گوناگونی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) وجود دارد.

«عبداللّه بن ابی یعفور» می گوید:

«نزد امام صادق(ع) رفتم و گفتم: ما نمی توانیم هر ساعت شما را ملاقات نماییم و امکان دسترسی به شما [ برای پاسخ به پرسش هایی که داریم [ برایمان وجود ندارد و گاه برخی از من پرسش هایی می کنند که پاسخ همه آنها را نمی دانم [ تکلیف ما چیست؟[ امام فرمود: چرا سراغ محمد بن مسلم ثقفی نمی روید؟ همانا او [ احادیث [ بسیاری از پدرم شنیده و نزد او فردی قابل اطمینان و احترام بوده است».

امام باقر(ع) درباره اش می فرمود: «در شیعیان ما کسی فقیه تر از محمد بن مسلم نیست».

او مدت چهار سال در مدینه سکنا گزید و همه روزه در محضر نورانی امام باقر(ع) حاضر می شد و پاسخ پرسش های خویش را می شنید و درس می آموخت. وی در مدت عمر خویش، سی هزار حدیث از امام باقر(ع) و شانزده هزار حدیث از امام صادق(ع) شنید و آنها را روایت کرد که قسمتی از آنها به دست ما رسیده است. هم چنین او در بین مردم به عبادت بسیار، مشهور بود و از پرستش گران راستین زمان خود به شمار می آمد. او به سال 150 هجری قمری در کوفه بدرود حیات گفت.

3. ابوبصیر؛ لیث بن البَختَریّ مرادی

او نیز از نزدیکان و شاگردان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود و سخنان بسیاری را نیز از آن دو بزرگوار نقل کرد. او کتابی نگاشت که بسیاری از دانشمندان آن را تأیید و از آن روایت کردند. «شعیب عقرقونی» می گوید:

«از امام صادق(ع) پرسیدم: اگر احتیاج به پرسش در مورد مسئله ای پیدا کردیم از چه کسی سؤال کنیم؟ امام پاسخ فرمود: از ابابصیر».

4. بُرید بن معاویه عجلی

او از بزرگان روزگار خویش و فقیهی ماهر بود و نزد امام باقر(ع) جایگاهی ویژه داشت و نیز دارای کتابی بود که برخی از دانشمندان بعد از او، از آن روایت کرده اند.

«ابو عُبیدة حِذاء» می گوید:

«از امام صادق شنیدم که فرمود: زراره، ابو بصیر، محمد بن مسلم و بُرید از کسانی هستند که خدای بزرگ در مورد آنان می فرماید: (وَالسّابِقونَ السابِقونَ اُولئِکَ المُقَربُونَ)».

امام صادق(ع) در روایتی دیگر می فرماید:

«هیچ کس به اندازه زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و برید بن معاویه یاد ما را زنده نگاه نداشت و احادیث پدرم را احیا نکرد. اگر اینها نبودند کسی تعالیم دین و مکتب پیامبر(ص) را گسترش نمی داد. اینان پاسداران دین و امینان پدرم بودند که بر پاسداری از حلال خدا و حرام او کمربستند. آنان هم در دنیا به ما نزدیک بودند و هم در آخرت با مایند».

او در دوران امامت امام صادق(ع) زندگی را فرو گذاشت و در خاک آرمید.

در این میان، بزرگان دیگری چون؛ «جابر بن یزید جعفی»، «حمران بن اعین»، «هشام بن سالم»، «فضیل بن یسار»، «ابان بن تغلب»، و بسیاری دیگر از بزرگان و فرهیختگان این عصر را نیز می توان نام برد.

پی‌ریزی تدوین حدیث

در پی انحرافات عمیقی که پس از رحلت رسول اکرم(ص) به وجود آمد، رخداد تأسف برانگیزی دامن گیر جهان اسلام شد و آن جلوگیری از تدوین احادیث اهل بیت علیهم السلام بود که آثار زیان بار آن سالیان دراز بر پیشانی فرهنگ دینی مردم باقی ماند. نزدیک به یک قرن از نگاشتن و محفوظ داشتن احادیث نبوی(ص) و سخنان تابناک اهل بیت: جلوگیری شدید به عمل آمد و به جای آن سیل عظیمی از تحریفات در زمینه احادیث نبوی(ص) و جعل آنها به فرهنگ و اعتقاد مردم روی آورد که به «اسرائیلیات» شهرت یافت؛ تا سال 100 هجری که «عمر بن عبدالعزیز» فرمان تدوین احادیث را به «ابوبکر بن محمد انصاری» صادر کرد. او که از رجال و بزرگان تابعین به شمار می رفت و از اصحاب علی(ع) شمرده می شد، به بازگرداندن فدک به اهل بیت علیهم السلام و تدوین حدیث کمربست.

امام باقر(ع) از این فرصت استثنایی کمال بهره را برد و بیان احادیث را آغاز کرد و راویان مختلف از ایشان ده ها هزار حدیث نقل کردند. در واقع، امام باقر(ع) نماینده مکتب اهل بیت علیهم السلام و نخستین سر و سامان دهنده احادیث تابناک معصومین علیهم السلام بود.

از این رو، بسیاری از محدثین وقت با دیدن تلاش های بی دریغ امام، کمر به نگاشتن و نگاهداری سخنان امام بستند و بدین سبب، بیشتر احادیث اهل بیت علیهم السلام، از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است.

بنیان گذاری اجتهاد

یکی از شاخه های بزرگ علوم اسلام «علم اصول» است که با بهره گیری از آن احکام شرعی را از ادله شرعیه استخراج می کنند. از این رو، اجتهاد متوقف بر آن است و مجتهد برای استنباط احکام شرعی به آن نیاز مبرم دارد و ملکه اجتهاد برای او حاصل نمی شود، مگر اینکه به تمامی بحث های آن آشنایی کامل داشته باشد.

تمامی دانشمندان شیعی بر این باورند که امام باقر(ع)، نخستین کسی بود که این علم را تأسیس کرد و قواعد آن را به وجود آورد و بدین وسیله دروازه اجتهاد را به روی دانشمندان اسلامی گشود.

قواعدی را که امام تأسیس کرد به این نام ها در بین اصولیین شهرت یافت.

استصحاب، قاعده تجاوز، قاعده فراغ، قاعده نفی ضرر، علاج تعارض بین اخبار و…

تمامی این قواعد به همراه اخباری که از امام در مورد آنها وارد شده است، در کتاب های اصولی موجود است. به گونه ای که هر یک از این روایات، درون مایه تأسیس قاعده ای بزرگ در اصول فقه قرار گرفت و آن را مبنای قواعد اصولی قرار دادند.

مبارزه با شیوه های نادرست اجتهاد

امام باقر(ع) وقتی باب اجتهاد را به روی دانشمندان گشود، عده ای با اتخاذ برخی شیوه های نادرست در اجتهاد، مانند «قیاس» و «استحسان» استنباط احکام شرعی را با خطری جدی روبه رو کردند. آنان با قوانینی این گونه، گاه به مخالفت با نصّ کتاب و سنّت و سیره رسول خدا(ص) برخاستند.

از این دانشمندان، می توان از «نعمان بن ثابت» نام برد که به نام «ابو حنیفه» شهرت یافت. او فتاوی عجیب و قیاساتی را وارد کرد و بر پایه گمان و سلیقه خود فتواهایی داد که این فتاوی اکنون در دست است.از دیگر این افراد می توان از «سفیان بن سعید بن مسروق» مشهور به «سفیان ثوری» نام برد که برخی نیز او را از اطرافیان امام صادق(ع) ذکر کرده اند. از او نیز روایاتی در دست است که دلالت بر کژاندیشی او دارد. آنان گاه مورد لعن اهل بیت علیهم السلام نیز قرار می گرفتند.

آنچه اهمیت دارد این است که این گونه برداشت های اشتباه و به کار گیری شیوه های نادرست در استنباط احکام، همواره مورد ذمّ اهل بیت علیهم السلام بوده و بخشی از تلاش های امام باقر(ع) را نیز در زمینه مبارزات فرهنگی به خود اختصاص می داده است. امام برای زدودن این شیوه و به کارگیری کارکردهای صحیح اجتهاد به اصحاب وارسته خود می فرمود:

«سنت رسول خدا قیاس بردار نیست. چگونه می توان قیاس را ملاک [استنباط حکم] قرار داد، در حالی که بر زن در دوران قاعدگی اش قضای روزه واجب است، ولی قضای نماز واجب نیست؟».

توسعه فرهنگ انتظار

تلاش های گسترده و عمیق امام باقر(ع) در نشر معارف اسلام ناب، سوق دادن امت به سوی فرهنگ انتظار امام آخرین (عج) بود. او در تبیین این فرهنگ بر آن بود تا با روشن کردن زوایای پنهان فرج آل محمد(ص) و پاسخ دادن به پرسش های گوناگون، غیبت و ظهور او را امری خدادادی و خارج از اختیار معرفی و نیز منتظران را به انتظار ظهور او ترغیب کند.

«ام هانی ثقفیة» می گوید:

«بامداد، خدمت سرورم محمد بن علی الباقر(ع) رسیدم و گفتم: سرورم! آیه ای از کتاب خدا بر دلم خطور کرده و مرا پریشان ساخته و خواب از چشمم در ربوده است. فرمود: بپرس ای امّ هانی. گفتم: (فَلا اُقسِم بِالخُنَّسِ الجَوار الکُنّسِ) فرمود: ای امّ هانی، خوب مسئله ای پرسیدی. او مولودی در آخر الزمان است. او مهدی این دودمان است و برای او غیبتی خواهد بود که اقوامی در آن گمراه می شوند و گروهی نیز هدایت می یابند و خوشا بر تو اگر او را دریابی و خوشا به حال کسی که او را دریابد».

نشر فرهنگ اصیل اسلامی
1. بازیافت بهره گیری صحیح از قرآن

هر چند سیاست جلوگیری از تدوین احادیث نبوی(ص) با شعار «کافی بودن قرآن» پیش می رفت، اما از عمل به قرآن خبری نبود و فقط از آن به صورت ابزاری برای جلوگیری از نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و زنده شدن نام آنها استفاده می شد. کتاب خدا به ابزاری برای دست یابی به اغراض سیاسی و سرکوبی پیروان اهل بیت علیهم السلام با تأویل و تفسیر به رأی، به ابزار سرکوبی مخالفین تبدیل شده و در واقع، قرآن در انزوای شدید بود.

امام باقر(ع) در جایگاه بهترین مفسّر قرآن با بازگو کردن تفسیر درست آیات، بسیاری از ابهام ها را زدود و مشت مخالفین و سودجویان را باز کرد. او همواره برای به اثبات رسانیدن مدّعاهای خود از آیات قرآن بهره می جست و کلام خدا را گواه بر سخن خویش می گرفت و می فرمود:

«هر چه را می گویم از من سؤال کنید [این که گفتی] در کجای قرآن آمده تا آیه مربوط به آن را برایتان تلاوت نمایم». امام به اندازه ای بر آیات قرآن تسلط داشت که «مالک بن اعین جهنی» شاعر هم عصر امام درباره او سرود:

«اگر مردم در صدد جست وجوی علوم قرآن بر آیند، باید بدانند که قریش بهترین دانای آن را دارد و اگر امام باقر(ع) در علوم قرآنی لب به سخن گشاید، فروع زیادی برای آن ترسیم خواهد نمود…»

شایان ذکر است که امام کتابی در تفسیر قرآن نگاشت که «زیاد بن منذر» و بسیاری از بزرگان چون «ابو بصیر» از آن روایت کردند.

2. مرجعیت فقهی و موقعیت پاسخگویی علمی

از دیگر تلاش های چشم گیر امام در راستای نشر تعالیم اسلامی، مرجعیت عملی امام در پاسخگویی به مسایل فقهی مردم بود. «ابو حمزه ثمالی» می گوید:

«نزد امام باقر(ع) در مسجد پیامبر(ص) نشسته بودم که مردی نزد من آمد و سلام کرد و پرسید: کیستی ای بنده خدا؟ گفتم: از کوفیان هستم، چه می خواهی؟ گفت: آیا ابا جعفر را می شناسی؟ گفتم: بله، کارت با او چیست؟ گفت: چهل مسئله آماده کرده ام و در پی جواب آنم تا بدانم به کدام باید عمل کنم… در این هنگام، امام وارد شد؛ در حالی که جماعتی از اهل خراسان و دیگر استان ها همراه وی بودند و در مورد مسایل حج از امام می پرسیدند. آن مرد نیز نزدیک امام نشست و پرسش های خود را مطرح کرد و پاسخ گرفت».

همچنین، بسیاری از دانشمندان چون «قتادة بن دعامة»، «طاووس یمانی» و «عاصم بن عمر»، هر گاه حضرت را می دیدند برای پاسخ گرفتن پرسش های خود از لحظات بهره می جستند و در هر حالی از امام سؤال می کردند. نمونه های زیادی از این گونه گفت وگوها و پرسش و پاسخ ها در تاریخ آمده است.

3. شناساندن رهیافتی جایگاه امام

امام باقر(ع) تلاش فراوانی برای جلب دل ها به سوی دوستی اهل بیت علیهم السلام مبذول می داشت و در صدد بود تا با این شیوه، جایگاه امامت را به گونه ای روشن تر برای مردم ترسیم کند و وسیله نجات و رستگاری را به آنان بنمایاند. «حکم بن عتیبه» طی داستان تأثیر گذاری در این باره می گوید:

«من کنار ابا جعفر(ع) در مجلس پر ازدحامی نشسته بودم که پیرمردی عصا زنان وارد مجلس شد. بر آستانه در ایستاد و گفت: درود و رحمت خدا بر تو ای پور پیامبر. امام پاسخ سلامش گفت. سپس رو به حاضرین کرد و به آنان نیز سلام نمود. پس پیش روی امام آمد و گفت: ای پسر فرستاده خدا، مرا نزدیک خود جای ده که جانم فدایت باد! به خدا سوگند که من شما [اهل بیت] را دوست می دارم و با هر که شما را دوست بدارد دوستم و به خدا سوگند که این دوستی با شما [اهل بیت] و دوستداران تان به خاطر مطامع دنیوی نیست. من از دشمنان شما بیزارم و سوگند که دشمنی ام با آنان به خاطر

گمراهی و زبونی شان است. سوگند که حلال شما را حلال می دانم و حرامتان را حرام و دستورتان را بر چشم قرار داده ام. فدایت شوم، آیا بر من امیدی [از رستگاری] هست؟ امام به او فرمود: جلوتر بیا. و او را آنقدر به پیش خواند که پهلوی خود نشاند و فرمود: ای پیرمرد! مردی از پدرم علی بن الحسین(ع) همین را پرسید و پدرم پاسخ داد: آن گاه که از دنیا رخت بر بستی، نزد جدم رسول خدا(ص)، حسن(ع) و حسین(ع) و فرزندانش وارد می شوی. دلت سرور می یابد، خاطرت آسوده می گردد، چشمت [به دیدارشان] روشن می شود و به بهترین گونه نزد پروردگارت حاضر می شوی و آن گاه که جانت به اینجا رسید [و به گلوی پیرمرد اشاره فرمود] در بالاترین منزلگاه با ما خواهی بود و زندگانی آخرت، روشنی چشمت خواهد شد. پیرمرد از خرسندی پرسید: چگونه؟ امام باز هم برایش گفت. پیرمرد با شور و اشتیاقی بسیار گفت: اللّه اکبر! آیا به راستی آن گاه که بمیرم نزد پیامبر و خاندانش وارد می شوم و [از دیدارشان] دیده روشن می کنم؟ و…

اشک شوق بر رخسار پیرمرد تراوید، زانوانش سست شد، گریه اش بالا گرفت و بر زمین نشست. حاضرین نیز با دیدن این عشق بازی اشک شوقشان بیرون تراوید. امام اشک از چشمان پیرمرد پاک کرد. پیرمرد گفت: ای فرزند فرستاده خدا، فدایت گردم دستت را به من بده. دست امام را گرفت بوسید و بر صورت و چشمانش کشید. آن گاه گریبان گشود و دست امام را بر روی قلب خود گذاشت و گفت: سلام خدا بر شما [اهل بیت علیهم السلام] باد و رفت. امام به حاضرین رو کرد و فرمود: هر که دوست دارد مردی از اهل بهشت را ببیند به او نگاه کند. راوی می گوید: هرگز مجلسی را چنین حسرت زده ندیده بودم».

4. نیایش؛ کانون ترویج آموزه های دینی

یکی از فعالیت های بارز امامان در زمینه نشر تعالیم دینی و آموزه های بلند عرفانی، بهره گیری از زبان نیایش برای اشاعه فرهنگ ارتباط با خدا در تمامی حالات زندگی است. آنان در هنگامی که جامعه را امواج متلاطم فساد و تباهی، زورگویی و زر سالاری و خفقان و اسلام ستیزی در نوردیده بود، با خدای خویش راز و نیاز می کردند و برای بیان بخشی از عقاید و فرهنگ اسلامی از دعا بهره می گرفتند و در سنگر دعا، مردم را به توجه بیشتر به پروردگار و مبارزه با زورگویان فرا می خواندند. هر چند مقصود اصلی آنان در این نیایش، بندگی و پرستش خدای بزرگ بود، با توجه به تعابیری که در نیایش آنها وجود دارد از لابه لای آن، مفاهیمی چون خلافت اهل بیت علیهم السلام، عدم سکوت در برابر ظلم و… را نیز می توان دریافت.

در بیشتر ادعیه، جمله صلوات بر محمد و آل محمد(ص) به چشم می خورد و این در حالی است که دشنام به اهل بیت علیهم السلام به ویژه امیرالمؤمنین(ع) سکه رایج حکمرانان وقت شده و آیات خدا به دست فراموشی سپرده شده بود. امام باقر(ع) در نیایشی برای دریافت خواسته های خود از خدا، چنین می فرماید:

«… پروردگارا، تو را به تمامی نام هایت می خوانم که آنها را خود نامیدی و یا در کتابت فرو فرستادی و یا آنها را بر برخی از بندگانت فرا آموختی که بر محمد(ص) و خاندان او درود فرستی و قرآن را بهار قلبم قرار دهی و آن را نور چشمم و وسیله از بین بردن غم هایم قرار دهی…».

امام در دیگر دعاهای خود افزون بر این مسایل، اعتقادات درست اسلامی را در زمینه یگانه پرستی، خدا محوری، رسالت، بازگشت به سوی خدا، وسوسه های شیطان و… نیز بیان می کردند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیامدهای تاریخی نهضت علمی امام باقر(ع)/ او بزرگ ترینِ دانشمندان است بیشتر بخوانید »

جایگاه اندیشه امام خمینی (ره) در غرب/ نقش مذهب در پیروزی و شکل‌گیری انقلاب اسلامی

جایگاه اندیشه امام خمینی (ره) در غرب/ نقش مذهب در پیروزی و شکل‌گیری انقلاب اسلامی


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، شخصیت امام خمینی (ره) بی‌شک تاثیری جهانی داشته و این را با نگاهی بر آثار منتشر شده به زبان‌های مختلف دنیا درباره اندیشه امام و تاریخ مبارزاتی او برای هدایت و رهبری رخداد عظیم انقلاب اسلامی می‌توان دریافت.

در این گزارش نگاهی به آثار منتشر شده درباره ایشان به زبان اسپانیایی شده است.

به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس، در بخش ابتدایی گزارش پنج کتاب که با محوریت امام خمینی (ره) منتشر شده‌اند معرفی و در بخش دوم به معرفی مترجمین و مولفینی که این کتاب‌ها را تولید کرده‌اند پرداخته شده است.

ضمنا باید توجه کرد که این گزارش مجموعه کتاب‌هایی را که به سفارش نهاد‌های دولتی و غیر دولتی در تهران و قم به نویسندگان به‌ویژه در آمریکای لاتین برای ترجمه و تولید آثار درباره امام خمینی و انقلاب اسلامی (از جمله مثلا کتاب‌های ترجمه شده توسط آقای رائول گونزالس) منتشر شده‌اند وارد این فهرست نکرده و صرفا به کتاب‌هایی پرداخته است که در کشور اسپانیا و از سوی نخبگان این کشور در واکنش به انقلاب اسلامی نوشته شده‌اند.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

ایران امام خمینی EL IRAN DEL IMAM JOMEINI

این کتاب در سال ۱۹۸۸ برای اولین بار در اسپانیا منتشر شده است. نویسنده، دکتر گوستاوو مورالس که در هنگام نگارش کتاب روزنامه نگار بوده است در مقدمه کتاب خود آورده است که نمی‌توان کور ماندن سیاست استعمارگرانه غرب و نیز دولتمردان غربزده رژیم سابق ایران نسبت به قدرت و نفوذ شیعه جعفری دوازده امامی در میان توده‌های مردم را نادیده گرفت.

نقش مذهب در شکل‌گیری انقلاب اسلامی یک نقش بنیادی است. یک روحانی تبعید شده بدون هیچ حمایت زیرساختی به جز همین اعتقاد مذهبی جنبشی را به راه انداخت که آرایش صحنه بین المللی را بر هم زد. امام خمینی فرآیندی از تغییرات را که پیامد‌هایی دست اول داشت کلید زد. فرآیندی که غرب همچنان با حیرت به آن نگاه می‌کند.

این کتاب در دو بخش کلی تنظیم شده است. در بخش نخست نویسنده به ترسیم شرایط فرهنگی اجتماعی ایران که باعث شکل‌گیری انقلاب اسلامی شد پرداخته و بر نقش اعتقاد مذهبی و فرهنگ شیعه در میان مردم تاکید کرده است. در این بخش همچنین نظام اسلامی و پایه‌های سیاسی و اعتقادی آن معرفی شده اند. فصلی به رابطه میان ایالات متحده آمریکا با انقلاب و فصلی نیز به رابطه اتحاد جماهیر شوروی با انقلاب اسلامی اختصاص داده شده است. منظور از ارتباط در واقع نسبتی است که امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی با این دو ابرقدرت بر قرار کرد و جهتگیری نظام برساخته شده پس از انقلاب با این دو را معین نمود.

در این بخش همچنین از دستاورد‌های انقلاب اسلامی (البته در دهه شصت) و نیز برخی رخداد‌های سیاسی تا زمان نگارش کتاب مطالبی به رشته تحریر درآمده است. در بخش دوم کتاب نویسنده ابتدا به سراغ منتخبی از نوشته‌های امام خمینی رفته است و در پایان نیز متن یکی از مصاحبه‌های امام را به اسپانیایی ترجمه کرده است. او هدف از این بخش را معرفی بی واسطه و مستقیم آرا و اندیشه‌های امام خمینی به خواننده اسپانیایی زبان عنوان کرده است که مستقل از هر نوع تفسیر و توضیحی بتواند با نگاه سیاسی و نظری امام خمینی در این چند متن آشنا شود. این کتاب در ۱۹۰ صفحه و توسط انتشارات Biblioteca Universitaria منتشر شده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

ایران در جهان IRAN EN EL MUNDO

این دومین کتابی است که گوستاوو مورالس تالیف کرده و در آن اهمیت انقلاب اسلامی ایران و نقش رهبری امام خمینی در این نهضت را تبیین نموده است. این کتاب دو سال پس از کتاب اولش با عنوان «ایران امام خمینی» و در سال ۱۹۹۰ منتشر شده است. او در این کتاب کوشیده است مضامین اصلی نخستین کتابش را با عمق بیشتری بسط داده و به زمینه‌های اصلی انقلاب اسلامی از جمله ویژگی‌های مذهب شیعه و جایگاه آن در تاریخ ایران و همچنین سابقه تمدنی طولانی کشور ایران اشاره کند.

در این کتاب پس از مقدمه، فصل‌هایی با این عناوین می‌خوانیم: ایران و غرب، ایران و خلیج فارس، ایران و شوروی، جنگ و سازمان ملل و ایران پس از خمینی. همچنین یکی از پیوست‌های اصلی و طولانی کتاب به ترجمه کامل وصیت نامه امام خمینی اختصاص یافته است. این اولین بار است که وصیت نامه امام به زبان اسپانیایی منتشر می‌شود. این کتاب در ۱۸۰ صفحه و توسط اتشارات Biblioteca Universitaria منتشر شده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

جنگ صهیونیستی علیه امام خمینی LA GUERRA SIONISTA CONTRA JOMEINI

نویسنده کتاب آقای مانوئل گالیانا از سال ۲۰۱۱ به بعد پنج سفر به ایران داشته است. در این سفر‌ها او در کنفرانس‌های مختلف که همگی با محوریت جریان مقابله با صهیونیسم بین‌الملل برگزار می‌شد شرکت کرد و در آخرین سفر که باعث شد روز‌های بیشتری در ایران بماند تا از ترجمه فارسی کتابش رونمایی شود توانست شناخت عمیق‌تر و بهتری از جامعه امروز ایران به دست آورد. رهاورد این سفر، کتاب «جنگ صهیونیستی علیه امام خمینی» بود.

کتابی که در آن او کوشید شواهد دیگری از نظریه‌اش را مبنی بر شرارت‌های صهیونیستی در جهان این بار در مقاومت جمهوری اسلامی ایران بیابد. او از خوزستان و مناطق عملیاتی جنگ در جنوب غربی ایران بازدید کرد. به این ترتیب کتاب او روایتی است از چگونگی حمله نظامی ارتش عراق در زمان صدام حسین و حمایت همه جانبه قدرت‌های جهانی به ویژه آمریکا و کشور‌های اروپایی از این حمله. مانوئل گالیانی تصویری تکان دهنده از این حمایت چه در سال‌های پیش از آغاز جنگ و چه در تمام طول هشت سال دفاع مقدس در پیش چشمان مخاطب اسپانیایی می‌گذارد. حمایتی که در نگاه او ریشه در تاثیر صهیونیسم بین الملل بر مناسبات جهانی و نفوذ آنان در قدرت‌های بزرگ دارد. کتاب همچنین به توصیف امام خمینی به عنوان رهبری که توانست در مقابل این جریان بایستد و مقاومتی ملی و مردمی را در برابر آن سامان دهد می‌پردازد. این کتاب در ۸۲ صفحه و از سوی انشارات ماندالا Mandala Ediciones منتشر شده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

اپیزود‌های ایرانی EPISODIOS PERSAS

این کتاب در سال ۲۰۰۱ منتشر شده و مجموعه‌ای است از خاطرات آقای خوزه ماریا سیرا ناوا، سفیر اسپانیا در ایران که دوران ماموریتش مصادف شد با انقلاب اسلامی ایران و سال‌های ابتدایی تاسیس جمهوری اسلامی. او در این کتاب از زاویه دید یک دیپلمات غربی به وقایع ایران نگریسته ودر یازده فصل سعی کرده تصویری از ایران پس از انقلاب اسلامی به خواننده غربی ارائه کند.

اگرچه تصویر امام خمینی (ره) تقریبا در تمام این فصل‌ها پررنگ و تعیین کننده است، اما او یک فصل مهم از کتابش را نیز به شخصیت امام اختصاص داده است.

او این فصل را با این جملات آغاز می‌کند: «هر جور که درباره آیت‌الله خمینی فکر کنیم و هر نگاهی که به او داشته باشیم، نمی‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که او شخصیتی بسیار کاریزماتیک داشت که میلیون‌ها مسلمان را شیفته خود کرد. بد نیست به خاطر بیاوریم که در جامعه امروز ما در غرب که لبریز از مصرف گرایی و مادی گری است، ایده‌های مذهبی همچنان پتانسیل قدرتمندی دارند و می‌توانند ناگهان مسیر تاریخ را عوض کنند. در مورد مسیحیت، آیا همین اتفاق نیفتاد که در آن تعدادی ماهی گیر بدون آنکه سواد خواندن یا نوشتن داشته باشند به کمک ایمان دینی تبدیل به یکی از دلایل مهم فروپاشی امپراطوری رم شدند؟ ایمان می‌تواند باعث سقوط امپراطوری‌ای شود که قدرتمندترین سپاه، بهترین نظام حقوقی و پیشرفته‌ترین سیستم سیاسی و قانونگذاری را در طول تاریخ غرب داشته است؛ و این همان قدرتی است که آیت‌الله خمینی نیز از آن بهره گرفت تا مسیر تاریخ را تغییر دهد.

عنوان فصل‌های این کتاب به ترتیب این‌ها هستند: غریبه، اما آشنا، یک سفر ناگهانی، یکی از جاسوس ها، ایران و شیطان بزرگ، یک جنگ بی معنی، آیات شیطانی، آیت‌الله خمینی، زندگی در تهران، اسپانیایی‌ها در کشور آیت الله‌ها، کاپیتان روسالس، پایان یک ماموریت.

کتاب در ۱۶۰ صفحه و از سوی انتشارات DOSSOLES به چاپ رسیده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

رهبران بزرگ قرن بیستم: امام خمینی

این کتاب یک مجلد از مجموعه کتاب‌هایی است که با عنوان رهبران بزرگ قرن بیستم از سوی موسسه TIEMPO CULTURAL در سال ۱۹۹۱ منتشر شده است. این مجموعه در جستجوی یافتن آثار و نشانه‌هایی است که در زندگی افراد کاریزماتیک قرن وجود دارد و باعث شده است توده‌های مردمی شیفته آن‌ها شده و با هدایت آنان اسباب ایجاد تغییرات بزرگ شوند. از این نظر کتاب جستجویی است در زندگی و تاریخچه حرکتی که امام خمینی آن را رهبری نمود.

برای رسیدن به پاسخ، نویسنده به احوال شخصی و شکل زندگی او از یک سو و آثار سیاسی و اجتماعی عظیمی که به واسطه انقلاب اسلامی پدید آمده است از سوی دیگر می‌پردازد. کتاب در بخشی به توصیف نویسنده پر آوازه ریشارد کاپوچنسکی از امام ارجاع می‌دهد: «بالاتر از ریش سراسر سفیدش، صورت او رنگ پریده و غیر قابل نفوذ است…. هر از گاهی ابروهایش را به بالا حرکت می‌دهد و اخمی را بر روی پیشانی بلندش ظاهر می‌سازد. اما معمولا حتی یک ماهیچه کوچک نیز در صورت این مرد سرسخت، مصمم، آهنین اراده و توقف ناپذیر حرکت نمی‌کند.»

کتاب را ماتیو گوردون نویسنده انگلیسی زبان به رشته تحریر درآورده است و خانم ماریا، اما باربریا آن را به اسپانیایی ترجمه کرده است. کتاب همراه است با انبوهی از تصاویر مربوط به امام خمینی و انقلاب اسلامی تا بتواند بخشی از بار توصیفات را به دوش بکشد. همچنین پانویس‌های بسیاری از سوی نویسنده و مترجم افزوده شده اند تا پس زمینه تاریخی سخنان و حوادث را به خواننده منتقل کنند. کتاب شامل نه فصل است: گرفتن سفارت، کودک و پیامبر، جستجوگر، پادشاه و روستایی، شکننده بت ها، صدای تبعید، دادخواهی، بلای ستمگران، شهدا.

کتاب امام خمینی، در ۱۱۰ صفحه منتشر شده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

خداوند بزرگ است Alá es grande

این کتاب مجموعه‌ای است از گزارش‌های روزنامه‌نگار آلمانی پیتر شول-لاتور در دهه هفتاد و هشتاد میلادی از رخداد‌های مهم جهان. فصل بزرگی از این کتاب شرح سفر او به ایران در دوران انقلاب اسلامی، سفر او به گوشه و کنار ایران و مشاهده خیزش مردمی با محوریت و تاثیر امام خمینی و سپس حضور در فرودگاه و توصیف لحظه بازگشت امام خمینی از تبعید در پاریس و نشان دادن اهمیت این اتفاق برای مخاطبان غربی است. به گونه‌ای که مجله اشپیگل این گزارش او را تحسین کرده و می‌گوید صحنه ورود آیت‌الله خمینی به تهران، با تشکر از توان و مهارت بالای شول-لاتور که به خوبی می‌داند چگونه روایت کند طوری که روایت سهل و ممتنع از آب در بیاید، به خوبی اوج احساسات و در عین حال طبیعت حرکت مردمی در ایران را که باعث تغییر ابعاد تاریخ شد نشان می‌دهد.

نام فصل اختصاص یافته به امام خمینی و انقلاب اسلامی هست: «از تخت طاووس تا دولت دینی شیعی». یکی از بخش‌های مفصل در روایت این روزنامه نگار آلمانی به ایران، روز‌های اشغال لانه جاسوسی است.

روایتی که تاثیر حضور و رهبری امام را در ایران انقلابی به تمامی نشان می‌دهد: «پس از اندکی انتظار سه جوان به سالن کنفرانس خبری وارد شدند. بیشتر از ۲۰ سال نداشتند و گفتند که سخنگوی کمیته اشغال سفارت هستند. گفتند پیرو خط امام هستند و به جز ایدئولوژی خمینی هیچ خط و ربط سیاسی دیگری را دنبال نمی‌کنند. اسلام انقلابی تنها راه آنهاست. جوانک‌ها با ریش‌های اصلاح نشده که اثری از هیچ لبخندی در تمام طول صحبت در صورتشان پدیدار نشد به نظر خسته می‌آمدند، اما معلوم بود که بسیار مصمم هستند. در جواب سوال من گفتند که خواهان تحویل گرفتن شاه هستند و تا وقتی این کار انجام نشود گروگان‌های آمریکایی آزاد نخواهند شد و این کار در واقع اهرم فشاری برای نشان دادن جدیت آن‌ها در تحویل داده شدن شاه به آنهاست».

این کتاب ۴۶۴ صفحه دارد و از سوی انتشارات پلانتا PLANETA در سال ۱۹۸۳ منتشر شده است.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جایگاه اندیشه امام خمینی (ره) در غرب/ نقش مذهب در پیروزی و شکل‌گیری انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

غرب از امام خمینی (ره) چه می‌گوید/ کتاب‌هایی که در اسپانیا منتشر شد

غرب از امام خمینی (ره) چه می‌گوید/ کتاب‌هایی که در اسپانیا منتشر شد


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، شخصیت امام خمینی (ره) بی شک تاثیری جهانی داشته و این را با نگاهی بر آثار منتشر شده به زبان‌های مختلف دنیا درباره اندیشه امام و تاریخ مبارزاتی او برای هدایت و رهبری رخداد عظیم انقلاب اسلامی می‌توان دریافت. در این گزارش نگاهی به آثار منتشر شده درباره ایشان به زبان اسپانیایی شده است.

به گزارش مجاهدت از روز جمعه ایرنا، در بخش ابتدایی گزارش پنج کتاب که با محوریت امام خمینی منتشر شده اند معرفی و در بخش دوم به معرفی مترجمین و مولفینی که این کتاب‌ها را تولید کرده اند پرداخته شده است.

ضمنا باید توجه کرد که این گزارش مجموعه کتاب‌هایی را که به سفارش نهاد‌های دولتی و غیر دولتی در تهران و قم به نویسندگان به ویژه در آمریکای لاتین برای ترجمه و تولید آثار درباره امام خمینی و انقلاب اسلامی (از جمله مثلا کتاب‌های ترجمه شده توسط آقای رائول گونزالس) منتشر شده اند وارد این فهرست نکرده و صرفا به کتاب‌هایی پرداخته است که در کشور اسپانیا و از سوی نخبگان این کشور در واکنش به انقلاب اسلامی نوشته شده اند.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

ایران امام خمینی EL IRAN DEL IMAM JOMEINI

این کتاب در سال ۱۹۸۸ برای اولین بار در اسپانیا منتشر شده است. نویسنده، دکتر گوستاوو مورالس که در هنگام نگارش کتاب روزنامه نگار بوده است در مقدمه کتاب خود آورده است که نمی‌توان کور ماندن سیاست استعمارگرانه غرب و نیز دولتمردان غربزده رژیم سابق ایران نسبت به قدرت و نفوذ شیعه جعفری دوازده امامی در میان توده‌های مردم را نادیده گرفت.

نقش مذهب در شکل گیری انقلاب اسلامی یک نقش بنیادی است. یک روحانی تبعید شده بدون هیچ حمایت زیرساختی به جز همین اعتقاد مذهبی جنبشی را به راه انداخت که آرایش صحنه بین المللی را بر هم زد. امام خمینی فرآیندی از تغییرات را که پیامد‌هایی دست اول داشت کلید زد. فرآیندی که غرب همچنان با حیرت به آن نگاه می‌کند.

این کتاب در دو بخش کلی تنظیم شده است. در بخش نخست نویسنده به ترسیم شرایط فرهنگی اجتماعی ایران که باعث شکل گیری انقلاب اسلامی شد پرداخته و بر نقش اعتقاد مذهبی و فرهنگ شیعه در میان مردم تاکید کرده است. در این بخش همچنین نظام اسلامی و پایه‌های سیاسی و اعتقادی آن معرفی شده اند. فصلی به رابطه میان ایالات متحده آمریکا با انقلاب و فصلی نیز به رابطه اتحاد جماهیر شوروی با انقلاب اسلامی اختصاص داده شده است. منظور از ارتباط در واقع نسبتی است که امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی با این دو ابرقدرت بر قرار کرد و جهتگیری نظام برساخته شده پس از انقلاب با این دو را معین نمود.

در این بخش همچنین از دستاورد‌های انقلاب اسلامی (البته در دهه شصت) و نیز برخی رخداد‌های سیاسی تا زمان نگارش کتاب مطالبی به رشته تحریر درآمده است. در بخش دوم کتاب نویسنده ابتدا به سراغ منتخبی از نوشته‌های امام خمینی رفته است و در پایان نیز متن یکی از مصاحبه‌های امام را به اسپانیایی ترجمه کرده است. او هدف از این بخش را معرفی بی واسطه و مستقیم آرا و اندیشه‌های امام خمینی به خواننده اسپانیایی زبان عنوان کرده است که مستقل از هر نوع تفسیر و توضیحی بتواند با نگاه سیاسی و نظری امام خمینی در این چند متن آشنا شود. این کتاب در ۱۹۰ صفحه و توسط انتشارات Biblioteca Universitaria منتشر شده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

ایران در جهان IRAN EN EL MUNDO

این دومین کتابی است که گوستاوو مورالس تالیف کرده و در آن اهمیت انقلاب اسلامی ایران و نقش رهبری امام خمینی در این نهضت را تبیین نموده است. این کتاب دو سال پس از کتاب اولش با عنوان «ایران امام خمینی» و در سال ۱۹۹۰ منتشر شده است. او در این کتاب کوشیده است مضامین اصلی نخستین کتابش را با عمق بیشتری بسط داده و به زمینه‌های اصلی انقلاب اسلامی از جمله ویژگی‌های مذهب شیعه و جایگاه آن در تاریخ ایران و همچنین سابقه تمدنی طولانی کشور ایران اشاره کند.

در این کتاب پس از مقدمه، فصل‌هایی با این عناوین می‌خوانیم: ایران و غرب، ایران و خلیج فارس، ایران و شوروی، جنگ و سازمان ملل و ایران پس از خمینی. همچنین یکی از پیوست‌های اصلی و طولانی کتاب به ترجمه کامل وصیت نامه امام خمینی اختصاص یافته است. این اولین بار است که وصیت نامه امام به زبان اسپانیایی منتشر می‌شود. این کتاب در ۱۸۰ صفحه و توسط اتشارات Biblioteca Universitaria منتشر شده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

جنگ صهیونیستی علیه امام خمینی LA GUERRA SIONISTA CONTRA JOMEINI

نویسنده کتاب آقای مانوئل گالیانا از سال ۲۰۱۱ به بعد پنج سفر به ایران داشته است. در این سفر‌ها او در کنفرانس‌های مختلف که همگی با محوریت جریان مقابله با صهیونیسم بین الملل برگزار می‌شد شرکت کرد و در آخرین سفر که باعث شد روز‌های بیشتری در ایران بماند تا از ترجمه فارسی کتابش رونمایی شود توانست شناخت عمیق‌تر و بهتری از جامعه امروز ایران به دست آورد. رهاورد این سفر، کتاب «جنگ صهیونیستی علیه امام خمینی» بود.

کتابی که در آن او کوشید شواهد دیگری از نظریه اش را مبنی بر شرارت‌های صهیونیستی در جهان این بار در مقاومت جمهوری اسلامی ایران بیابد. او از خوزستان و مناطق عملیاتی جنگ در جنوب غربی ایران بازدید کرد. به این ترتیب کتاب او روایتی است از چگونگی حمله نظامی ارتش عراق در زمان صدام حسین و حمایت همه جانبه قدرت‌های جهانی به ویژه آمریکا و کشور‌های اروپایی از این حمله. مانوئل گالیانی تصویری تکان دهنده از این حمایت چه در سال‌های پیش از آغاز جنگ و چه در تمام طول هشت سال دفاع مقدس در پیش چشمان مخاطب اسپانیایی می‌گذارد. حمایتی که در نگاه او ریشه در تاثیر صهیونیسم بین الملل بر مناسبات جهانی و نفوذ آنان در قدرت‌های بزرگ دارد. کتاب همچنین به توصیف امام خمینی به عنوان رهبری که توانست در مقابل این جریان بایستد و مقاومتی ملی و مردمی را در برابر آن سامان دهد می‌پردازد. این کتاب در ۸۲ صفحه و از سوی انشارات ماندالا Mandala Ediciones منتشر شده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

اپیزود‌های ایرانی EPISODIOS PERSAS

این کتاب در سال ۲۰۰۱ منتشر شده و مجموعه‌ای است از خاطرات آقای خوزه ماریا سیرا ناوا، سفیر اسپانیا در ایران که دوران ماموریتش مصادف شد با انقلاب اسلامی ایران و سال‌های ابتدایی تاسیس جمهوری اسلامی. او در این کتاب از زاویه دید یک دیپلمات غربی به وقایع ایران نگریسته ودر یازده فصل سعی کرده تصویری از ایران پس از انقلاب اسلامی به خواننده غربی ارائه کند.

اگرچه تصویر امام خمینی (ره) تقریبا در تمام این فصل‌ها پررنگ و تعیین کننده است، اما او یک فصل مهم از کتابش را نیز به شخصیت امام اختصاص داده است.

او این فصل را با این جملات آغاز می‌کند: «هر جور که درباره آیت االله خمینی فکر کنیم و هر نگاهی که به او داشته باشیم، نمی‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که او شخصیتی بسیار کاریزماتیک داشت که میلیون‌ها مسلمان را شیفته خود کرد. بد نیست به خاطر بیاوریم که در جامعه امروز ما در غرب که لبریز از مصرف گرایی و مادی گری است، ایده‌های مذهبی همچنان پتانسیل قدرتمندی دارند و می‌توانند ناگهان مسیر تاریخ را عوض کنند. در مورد مسیحیت، آیا همین اتفاق نیفتاد که در آن تعدادی ماهی گیر بدون آنکه سواد خواندن یا نوشتن داشته باشند به کمک ایمان دینی تبدیل به یکی از دلایل مهم فروپاشی امپراطوری رم شدند؟ ایمان می‌تواند باعث سقوط امپراطوری‌ای شود که قدرتمندترین سپاه، بهترین نظام حقوقی و پیشرفته‌ترین سیستم سیاسی و قانونگذاری را در طول تاریخ غرب داشته است؛ و این همان قدرتی است که آیت االله خمینی نیز از آن بهره گرفت تا مسیر تاریخ را تغییر دهد.

عنوان فصل‌های این کتاب به ترتیب این‌ها هستند: غریبه، اما آشنا، یک سفر ناگهانی، یکی از جاسوس ها، ایران و شیطان بزرگ، یک جنگ بی معنی، آیات شیطانی، آیت االله خمینی، زندگی در تهران، اسپانیایی‌ها در کشور آیت االله ها، کاپیتان روسالس، پایان یک ماموریت.

کتاب در ۱۶۰ صفحه و از سوی انتشارات DOSSOLES به چاپ رسیده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

رهبران بزرگ قرن بیستم: امام خمینی

این کتاب یک مجلد از مجموعه کتاب‌هایی است که با عنوان رهبران بزرگ قرن بیستم از سوی موسسه TIEMPO CULTURAL در سال ۱۹۹۱ منتشر شده است. این مجموعه در جستجوی یافتن آثار و نشانه‌هایی است که در زندگی افراد کاریزماتیک قرن وجود دارد و باعث شده است توده‌های مردمی شیفته آن‌ها شده و با هدایت آنان اسباب ایجاد تغییرات بزرگ شوند. از این نظر کتاب جستجویی است در زندگی و تاریخچه حرکتی که امام خمینی آن را رهبری نمود.

برای رسیدن به پاسخ، نویسنده به احوال شخصی و شکل زندگی او از یک سو و آثار سیاسی و اجتماعی عظیمی که به واسطه انقلاب اسلامی پدید آمده است از سوی دیگر می‌پردازد. کتاب در بخشی به توصیف نویسنده پر آوازه ریشارد کاپوچنسکی از امام ارجاع می‌دهد: «بالاتر از ریش سراسر سفیدش، صورت او رنگ پریده و غیر قابل نفوذ است…. هر از گاهی ابروهایش را به بالا حرکت می‌دهد و اخمی را بر روی پیشانی بلندش ظاهر می‌سازد. اما معمولا حتی یک ماهیچه کوچک نیز در صورت این مرد سرسخت، مصمم، آهنین اراده و توقف ناپذیر حرکت نمی‌کند.»

کتاب را ماتیو گوردون نویسنده انگلیسی زبان به رشته تحریر درآورده است و خانم ماریا، اما باربریا آن را به اسپانیایی ترجمه کرده است. کتاب همراه است با انبوهی از تصاویر مربوط به امام خمینی و انقلاب اسلامی تا بتواند بخشی از بار توصیفات را به دوش بکشد. همچنین پانویس‌های بسیاری از سوی نویسنده و مترجم افزوده شده اند تا پس زمینه تاریخی سخنان و حوادث را به خواننده منتقل کنند. کتاب شامل نه فصل است: گرفتن سفارت، کودک و پیامبر، جستجوگر، پادشاه و روستایی، شکننده بت ها، صدای تبعید، دادخواهی، بلای ستمگران، شهدا.

کتاب امام خمینی، در ۱۱۰ صفحه منتشر شده است.

نگاهی به کتاب‌های منتشر شده با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) در اسپانیا

خداوند بزرگ است Alá es grande

این کتاب مجموعه‌ای است از گزارش‌های روزنامه نگار آلمانی پیتر شول-لاتور در دهه هفتاد و هشتاد میلادی از رخداد‌های مهم جهان. فصل بزرگی از این کتاب شرح سفر او به ایران در دوران انقبلی اسلامی، سفر او به گوشه و کنار ایران و مشاهده خیزش مردمی با محوریت و تاثیر امام خمینی و سپس حضور در فرودگاه و توصیف لحظه بازگشت امام خمینی از تبعید در پاریس و نشان دادن اهمیت این اتفاق برای مخاطبان غربی است. به گونه‌ای که مجله اشپیگل این گزارش او را تحسین کرده و می‌گوید صحنه ورود آیت االله خمینی به تهران، با تشکر از توان و مهارت بالای شول-لاتور که به خوبی می‌داند چگونه روایت کند طوری که روایت سهل و ممتنع از آب در بیاید، به خوبی اوج احساسات و در عین حال طبیعت حرکت مردمی در ایران را که باعث تغییر ابعاد تاریخ شد نشان می‌دهد.

نام فصل اختصاص یافته به امام خمینی و انقلاب اسلامی هست: «از تخت طاووس تا دولت دینی شیعی». یکی از بخش‌های مفصل در روایت این روزنامه نگار آلمانی به ایران، روز‌های اشغال لانه جاسوسی است.

روایتی که تاثیر حضور و رهبری امام را در ایران انقلابی به تمامی نشان می‌دهد: «پس از اندکی انتظار سه جوان به سالن کنفرانس خبری وارد شدند. بیشتر از ۲۰ سال نداشتند و گفتند که سخنگوی کمیته اشغال سفارت هستند. گفتند پیرو خط امام هستند و به جز ایدئولوژی خمینی هیچ خط و ربط سیاسی دیگری را دنبال نمی‌کنند. اسلام انقلابی تنها راه آنهاست. جوانک‌ها با ریش‌های اصلاح نشده که اثری از هیچ لبخندی در تمام طول صحبت در صورتشان پدیدار نشد به نظر خسته می‌آمدند، اما معلوم بود که بسیار مصمم هستند. در جواب سوال من گفتند که خواهان تحویل گرفتن شاه هستند و تا وقتی این کار انجام نشود گروگان‌های آمریکایی آزاد نخواهند شد و این کار در واقع اهرم فشاری برای نشان دادن جدیت آن‌ها در تحویل داده شدن شاه به آنهاست».

این کتاب ۴۶۴ صفحه دارد و از سوی انتشارات پلانتا PLANETA در سال ۱۹۸۳ منتشر شده است.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

غرب از امام خمینی (ره) چه می‌گوید/ کتاب‌هایی که در اسپانیا منتشر شد بیشتر بخوانید »

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت



امام صادق(ع) در میان ائمه اطهار(ع) به دلیل فراهم شدن شرایط، روایات بیشتری در خصوص عزاداری برای امام حسین(ع) دارد. هم خود ایشان مجلس عزا برپا می‌کردند و هم به دیگران توصیه داشتند تا مجلس راه بیندازند .

به گزارش مجاهدت از مشرق، اباعبدالله، جعفر بن محمد الصادق معروف به جعفر صادق، امام ششم شیعیان است. ایشان مانند امروز ۲۵ شوال در سال ۱۴۸ هجری قمری در سن ۶۵ سالگی توسط منصور دوانیقی، خلیفه عباسی مسموم شد و به شهادت رسید. امام صادق(ع) بیشترین سال عمر را در میان یازده امام اول شیعیان داشته‌ است. ایشان در طول عمر بابرکت خود برای امام حسین(ع) بسیار عزاداری کردند و روایات متعددی نیز در این خصوص دارند که شاید بیش از بقیه ائمه (ع) باشد.

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت+عکس و فیلم
مزار امام صادق(ع) در قبرستان بقیع

روضه‌های خانگی امام صادق(ع) برای امام حسین(ع)

در این روایات امام صادق (ع) ضمن آنکه خود، به عزاداری و گریه می‌پردازد، به دیگران توصیه به عزاداری می‌کند و ثواب گریه بر اباعبدالله (ع) را بیان کرده‌اند، همچنین در بعضی از روایات نقل شده است که خود حضرت (ع) از شعرا درخواست می‌کرد که شعر در عزای حضرت اباعبدالله بسرایند و امام نیز به شدت گریه می‌کردند. در یکی از این روایت‌ها که در جلد اول کامل الزیارات، صفحه ۱۱۲ آمده است، محمّد بن جعفر، از محمّد بن الحسین، از ابن ابی‌عمیر، از عبداللّه بن حسّان، از ابن‌ابی‌شعبه، از عبداللّه بن غالب نقل کرده که وی گفت: بر حضرت ابی‌عبداللَّه (ع) داخل شده پس شعری در مرثیه حضرت امام حسین (ع) خواندم و وقتی به این بیت منتهی شدم: لبلیّة تسقو حسینا بمسقاة الثّری غیر التّراب. ‌به خدا قسم مصیبتی بود که آن مصیبت حسین (ع) را در آب‌خورگاه زمینی مرطوب نه خشک سیراب کرد، پس مخدّره‌ای که در پشت پرده می‌گریست با صدای بلند فریاد زد: وا ابتاه!

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت+عکس و فیلم

بشارت بهشت برای شاعر و روضه‌خوان امام حسین(ع)

در روایت دیگری که در جلد اول کتاب رجال الکشی صفحه ۲۸۹ آمده است: زید شحام نقل می‌کند که گفت: ما و گروهی از کوفی‌ها در حضور امام جعفر صادق (ع) نشسته بودیم که جعفر بن عفان به حضور امام صادق(ع) مشرف شد. حضرت صادق(ع) وی را نزدیک خود جای داد و به او فرمود:‌ به من این‌طور رسیده که تو خیلی خوب درباره امام حسین (ع) شعر می‌گویی؟ گفت: آری فدای تو شوم. فرمود: پس شعر بگو! وقتی وی شعر گفت: امام صادق (ع) به‌قدری گریه کرد که اشک‌های آن حضرت به گونه‌های صورت و ریش مبارکش فرو ریخت و افرادی هم که حضور داشتند، گریان شدند. سپس حضرت صادق (ع) فرمود: ‌ای جعفر! بخدا قسم ملائکه مقرب خدا، شعر تو را که در اینجا برای امام حسین(ع) گفتی شنیدند و بیشتر از ما گریه کردند. ‌ای جعفر! خدا الساعه بهشت را بر تو واجب کرد و تو را آمرزید. آنگاه فرمود: ‌ای جعفر! آیا زیادتر از این برای تو بگویم؟ گفت: آری‌ ای مولای من. فرمود: احدی نیست که درباره مصیبت امام‌ حسین(ع) شعر بگوید و گریه کند و دیگران را گریان کند، مگر اینکه خدا بهشت را بر او واجب می‌کند و او را می‌آمرزد.

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت+عکس و فیلم

مانند مجالس خودتان برایم روضه بخوان

در جلد اول کامل الزیارات صفحه ۱۱۱ داریم که ابی‌هارون مکفوف نقل کرده که حضرت ابوعبداللَّه (ع) فرمودند:‌ ای اباهارون آیا شعری در مصیبت امام حسین (ع) برایم می‌خوانی؟ اباهارون می‌گوید: پس برای آن حضرت شعری خواندم و آن جناب گریست. سپس فرمودند: همان‌طوری که پیش خود شعر و مرثیه می‌خوانید برایم بخوان یعنی با رقّت و لطافت، هواندم و ایشان بسیار گریست. سپس فرمود: بیشتر برایم بخوان. پس قصیده دیگر برای حضرتش خواندم. اباهارون می‌گوید: امام (ع) گریستند و صدای گریه اهل منزل را از پشت پرده شنیدم.

سپس اباهارون می‌گوید: وقتی از خواندن فارغ شدم حضرت به من فرمودند: ‌ای اباهارون کسی که در مرثیه حسین بن علی (ع) شعری خوانده و خود گریه کرده و ۱۰ نفر دیگر را بگریاند، بهشت بر ایشان واجب می‌شود. کسی که در مرثیه حسین (ع) شعری خوانده و خود گریه کرده و یک نفر دیگر را بگریاند، بهشت برای هر ۲ واجب می‌شود و کسی امام حسین را نزدش یاد کنند و از چشمش به مقدار بال مگس اشک بیاید، ثواب و اجر او بر خداست و خداوند برای وی به کمتر از بهشت اجر و ثواب نمی‌دهد.

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت+عکس و فیلم

گریه امام صادق(ع) هنگام نوشیدن آب

داود رقّی می‌گوید: در محضر مبارک امام صادق (ع) بودم، حضرت آب طلبیدند و زمانی که آب را نوشیدند دیدم در حضرت حالت گریه پیدا شد و ۲ چشم آن حضرت غرق اشک شد سپس به من فرمودند: ‌ای داود خدا قاتل حسین (ع) را لعنت کند، بنده‌ای نیست که آب نوشیده و حسین (ع) را یاد کرده و کشنده‌اش را لعنت کند مگر آنکه خداوند منّان ۱۰۰ هزار حسنه برای او منظور می‌کند و ۱۰۰ هزار گناه از او محو کرده و ۱۰۰ هزار درجه مقامش را بالا برده و گویا ۱۰۰ هزار بنده آزاد کرده و روز قیامت حق تعالی او را با قلبی آرام و مطمئن محشورش می‌کند. این روایت در جلد ششم کتاب الکافی صفحه ۳۹۱ آمده است.

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت+عکس و فیلم

هر گریه‌ای مکروه است غیر از گریه برای امام حسین(ع)

برخی از افراد نسبت به گریه بر عزای امام حسین(ع) ایجاد شبهه می‌کنند که امام صادق(ع) پاسخ آن را داده است. در جلد اول کتاب الامالی صفحه ۱۶۱ آمده است: پیرمردی با کمر خمیده به حضور آن حضرت مشرف شد و گفت: السلام علیک و رحمت اللَّه. امام صادق پاسخ سلامش را دادند و فرمودند: ای پیرمرد نزدیک من بیا. وقتی نزد آن حضرت آمد، دست آن بزرگوار را بوسید و گریان شد. بعد از گفت‌وگویی امام صادق (ع) فرمود: ‌ای پیرمرد گمان می‌کنم که اهل کوفه باشی؟ گفت: نه. فرمود: پس اهل کجایی؟ گفت: فدایت شوم از اطراف کوفه می‌باشم. فرمود: تا قبر جد مظلومم امام حسین(ع) چقدر فاصله داری؟ گفت: نزدیک هستم‌. فرمود: چقدر به زیارت قبر امام حسین می‌روی؟ گفت: من زیاد آن حضرت را زیارت می‌کنم. حضرت صادق (ع) فرمود: خون امام حسین(ع) یک خونی است که خدا آن را مطالبه خواهد کرد.

هیچ مصیبتی مثل مصیبت حسین(ع) دچار فرزندان فاطمه نشده و نخواهد شد. امام حسین(ع) با ۱۷ نفر از اهل بیت(ع) خود در حالی شهید شدند که برای خدا نصیحت و صبر کردند. خدا هم بهترین جزای صابرین را به آنان عطا کرد. هنگامی که روز قیامت فرا رسد پیامبر خدا با امام حسین(ع) در حالی می‌آیند که دستش بالای سرش خواهد بود و خون می‌چکد. آن حضرت می‌فرماید: پروردگارا از امت من جویا شو: برای چه پسر مرا کشته‌اند؟ حضرت صادق (ع) فرمود: هر جزع و گریه‌ای مکروه است غیر از جزع و گریه برای امام حسین(ع).

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت+عکس و فیلم

بیان جواز سینه‌زنی بر امام حسین(ع)

در جلد ۸ کتاب تهذیب الاحکام صفحه ۳۲۵ آمده است: ابن‌سدیر نقل می‌کند که از امام صادق (ع) در مورد مردی سؤال کردم که لباسش را برای پدر یا مادرش یا برادرش و یا یکی از نزدیکانش پاره کرده است. آیا این عمل او جایز است؟ امام (ع) فرمودند: پاره کردن لباس اشکالی ندارد. موسی (ع) برای‌هارون (ع) پیراهن پاره کرد. البته پدر برای فرزند و مرد برای زنش نمی‌تواند پیراهن پاره کند. اما زن می‌تواند در عزای شوهرش، لباسش را پاره کند و اگر پدر در مرگ فرزندش و مرد در مرگ همسرش چنین کرد، کفاره آن همانند شکستن قسم است و نماز این ۲ مادامی که کفّاره نداده‌اند و از عمل خود توبه نکنند، پذیرفته نیست.

زمانی که زن به صورت خود چنگ بزند و یا موهایش را ببرد و یا بکند، برای بریدن مو باید برده‌ای را آزاد کند، یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد یا ۶۰ فقیر را غذا دهد. چنانچه صورتش را بخراشد و خون خارج شود و یا موی خود را بکند، کفاره شکستن قسم بر عهده او است. در لطمه به صورت، کفاره‌ای غیر از استغفار و توبه نیست. به تحقیق زنان بنی‌هاشم بر حسین بن علی (ع) گریبان چاک کردند و بر گونه‌ها نواختند. بر مانند او باید بر گونه‌ها نواخته شود و گریبان‌ها چاک شود.

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت+عکس و فیلم

روایات امام صادق(ع) نوحه مداحان شد

این دستوران امام صادق(ع) توسط شاعران خوش قریحه تبدیل به مداحی شده است و با نوای مداحان سرشناس کشور زیاد شنیده‌ایم. یکی از آن‌ها نوحه مشهور «قال الصادق عشاق حسین/ خون گریه کنید بر داغ حسین» با نوای محمود کریمی است. متن شعر این نوحه به شرح زیر است:

قال الصادق، عشاق حسین
خون گریه کنید، بر داغ حسین

ای آب حیات، کشتی نجات
شاه عرصات، عالم به فدات

بیچاره کسی که در خیالش، سودای غم تو را ندارد
درد دل عاشقم دوایی، جز تربت کربلا ندارد

آتش به جان همه، عالم زدی یا حسین
اینکه رحمت واسعه، یا سیدی یا حسین

ای تشنه شهید سر بریده
دست از سر و از پسر کشیده

ای آب حیات آل احمد
ای کشتی امت محمد

ای کاش که در غمت بمیرم
کز دست تو خون بها بگیرم

شور ـ قال الصادق عشاق حسـین ـ محمود کریمی

قال الصادق، نوحوا علی الحسین شهید کربلا

حنیف طاهری مداح سرشناس کشورمان هم به سبک دیگری از احادیث امام صادق(ع) را در مضمون نوحه خود به کار گرفته است. متن نوحه او به شرح زیر است:

گویم ز امام صادق این طرفه حدیث
تا شیعه او به لوح دل بنگارد
فرمود که برشفاعت ما نرسد
هرکس که نماز را سبک بشمارد

قال الصادق علیه السلام علیک بصلاة
قال الصادق نوحوا علی الحسین شهید کربلا

با گریه بر حسین شهیدی بین خون
نماز با حسین معراج مومنون

یا اباعبدالله قد امقت الصلاة …

شد پایه گذار دین حق پیغمبر
شد خون حسین بن علی رمز بقا
آثار روایت و احادیث تو بود
جان داد به دین احمد و عاشورا

فقه شیعه به نام شماست مذهب جعفری
احکام دین از انفاس توست با دم حیدری

گفتی شفای درد با تربت حسین
سفارش تو بود زیارت حسین

یا اباعبدالله قد امقت الصلاة …

زمینه ـ گویم ز امام صادق این طُرفه حدیث ـ حنیف طاهری

بانی روضه‌های امام حسین(ع)

براساس روایت‌هایی که بیان شد می‌توان امام صادق(ع) را بانی روضه‌های امام حسین(ع) دانست که این رسم از ایشان به ما رسیده است. امروز طبق احادیث و روایات ایشان می‌توانیم مجالس خود را برپا کنیم. بانی روضه امام حسین(ع) در نوحه‌ای از سیدرضا نریمانی هم مورد اشاره قرار گرفته بود. متن این نوحه به شرح زیر است:

حرفی که از حقایقه
قال امام صادقه
راهو به ما نشون می‌ده
روز قیامت که می‌شه
هر کسی که مُریدشه
خدا بهش امون می‌ده

شمس نورانیه عالمینه
به همه شیعه‌ها نور عینه
تو مدینه که بپرسی میگن
بانی روضه‌های حسینه

خیلی سالاره مخزن الاسراره
وارث علم حیدر کراره
از زیر پاهاش حضرت جبرائیل
خم میشه تا که رزقشو برداره

اباعبدالله امام صادق …

گریه تو ماتم حسین ارث امام صادقه
حتی همه محرما
امشبه رو از طرفش
تو هروله سلام بده
به ساکنه کرببلا

شیعه صاحب ذوالفقاریم
غیر این آرزویی نداریم
یه روزی پرچم شیعه‌ها رو
سر در صحن بقیع بذاریم

تا بقیع رفتن حاجت هر شیعه است
قال صادق‌ها عزت هر شیعه است
توی این عالم طنین اندازه
یا علی حیدر رایت هر شیعه است

شور ـ بانی روضه‌های حسینه ـ سیدرضا نریمانی

قربان آن دل

ایشان در روایتی هم فرمودند مجالسی که شیعیان برپا می‌کنند و در آن نام و ذکر اهل بیت(ع) را می‌برند، دوست دارند که مقام معظم رهبری در سال ۱۴۰۰ در دیدار با مداحان با اشاره به این روایت فرمودند: «امام صادق (ع) از راوی سؤال می‌کنند: تَجلِسونَ وَ تُحَدِّثون؟ می‌نشینید دُور هم، صحبت می‌کنید، حرف می‌زنید؟ یعنی مسائل ما را مطرح می‌کنید؟ او جواب می‌دهد که بله، این کار را می‌کنیم؛ یعنی همین مجموعه‌ هیأت‌ها. بعد حضرت می‌فرمایند: اِنَّ تِلکَ المَجالِسَ‌ اُحِبُّها؛ من دوست می‌دارم این مجالس را. قربان آن دل! [می‌فرماید] مجالس شما را دوست می‌دارم. اِنَّ تِلکَ المَجالِسَ‌ اُحِبُّها و اَحیوا اَمرَنا؛مسئله‌ ما را زنده نگه دارید.»

نماهنگ «قربان آن دل» با نوای سیدمهدی میرداماد

صلوات خاصه امام صادق(ع)

امروز روز شهادت امام صادق(ع) است و قبر خاکی این امام ما در قبرستان بقیع دور از دسترس ما شیعیان ایشان در ایران است، از دور سلامی به ایشان عرض کنیم: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِی إِلَیْکَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِینِ اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَ وَحْیِکَ وَ خَازِنَ عِلْمِکَ وَ لِسَانَ تَوْحِیدِکَ وَ وَلِیَّ أَمْرِکَ وَ مُسْتَحْفَظَ [مُسْتَحْفِظَ] دِینِکَ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَصْفِیَائِکَ وَ حُجَجِکَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آنچه امام صادق(ع) درباره روضه‌ و عزاداری امام حسین(ع) برای ما به ارث گذاشت بیشتر بخوانید »