او فقط یک فرمانده نظامی نبود او یک مسئول به معنای واقعی کلمه بود
او فقط یک فرمانده نظامی نبود او یک مسئول به معنای واقعی کلمه بود بیشتر بخوانید »
خبرگزاری فارس – اردبیل؛ امیررضا سعیدی: این روزها به واسطه برخی مشکلات اقتصادی، تولید با مشکلاتی دست به گریبان است که تحریمها و سوء مدیریتها از عوامل اصلی این مساله است.
با توجه به وجود تحریمها، برخی از مسؤولان، بهترین راه را برای فرار از زیر بار مسؤولیت وضع فعلی، مقصر جلوه دادن تحریم انتخاب کردهاند و در این چند سال همواره فریاد لعنت بر سر دشمنان را سر دادهاند.
بارها و بارها مقام معظم رهبری بر مساله تمرکز بر تولید داخلی و حمایت از آن تاکید داشتهاند، اما تا چه حد مسؤولان با حمایت از تولید داخل و اعتماد به آن توانستهاند بر مشکلات اقتصادی فائق آیند؟
اما؛ در این میان، هستند انسانهایی که با تکیه بر توان داخلی و هوش و استعداد ایرانی اسلامی، در میدان نبرد تولید ایستادهاند و هیچگاه برای عبور از بنبستها و مشکلات بهانه نیاوردهاند، بلکه راه حل آن را یافته و کار خود را پیش بردهاند.
منتظر مردی کهنسال یا حداقل میانسال بودیم…
در روزهای پایانی سال ۹۷ بود که به دعوت یکی از دوستان جهت بازدید از خط تولید مجموعهی تولید توپ، در شهرک صنعتی اردبیل حضور یافتیم؛ در مسیر، نام برندهای مطرح دنیا را مرور میکردم و این سئوال را داشتم که سطح و کیفیت توپهای تولیدی در چه حد است؟ آیا به اندازه نمونههای خارجی خواهد بود؟
برای اولین بار بود که نام چنین کارخانهای را میشنیدم، وقتی به مقابل درب کارخانه رسیدیم و آن نظم و کیفیت سازهها را دیدم، جرقه اول در ذهنم روشن شد، چند دقیقه بیشتر طول نکشید تا جوانی به استقبالمان آمد و با ما راهی خط تولید شد؛ وارد سوله شدیم و نظم کارگران و بهداشت محیط اولین نکتهای بود که توجهام را جلب کرد.
هر چه جلوتر میرفتیم، ماجرا جذابتر میشد تا اینکه به محصولهای نهایی رسیدیم و یکهای خوردم؛ بهترین توپهای دنیا با بالاترین کیفیت و طراحی در این مجموعه تولید میشد، مشابه همان محصولات برندهای مطرح و حتی به جرات بهتر از آنها.
کار بازدید خط تولید تمام شد، از دیدن چنین مجموعهای به وجد آمده بودم و با همان جوان راهی اتاق جناب مدیر شدیم؛ منتظر بودم تا مرد میانسال یا کهنسالی وارد شود تا اینکه متوجه شدم، مدیر مجموعه همان مرد جوان است؛ دوستم او را صفا مهدیزاده معرفی کرد؛ صفا مهدیزاده، در حال حاضر مالک و مدیر یکی از بهترین کارخانههای تولید توپهای ورزشی در دنیا است، وی در سال ۱۳۶۱ در اردبیل متولد و تحصیل کرده است؛ برند «بتا» حالا در میان موفقترین مجموعههای تولیدی داخل کشور و استان قرار دارد.
تولید توپهای مسابقات جام ملتهای آسیا – امارات
تولیدهای توپ فوتبال، فوتسال، والیبال، بسکتبال، هندبال و مدیسین بال از جمله تولیدات این شرکت موفق بوده و بیشتر تولیدات آن علاوه بر تامین نیاز داخلی صادر میشود، مجموعه «بتا» در مدت بسیار کوتاهی به موفقیتهای بزرگ و کسب گواهینامه استاندارد ملی ایران و سایر استانداردهای معتبر بینالمللی دست یافته است.
یکی از بارزترین آنها، تولید و صادرات توپهای مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا بود که با وجود تحریمها و مشکلات اقتصادی موجود توانست توپهای مورد نیاز بازیهای آسیایی را تولید و تامین کرده و حدود ۱۵ هزار توپ با آرم مخصوص مسابقات و طبق استانداردهای فیفا به امارات، صادر کند.
از صفا مهدیزاده دعوت کردیم تا در خبرگزاری فارس به گفتوگو بنشینیم و مسائل مختلفی را مورد بررسی قرار دهیم.
کتاب زندگی مرا تغییر داد/سابقه شاگردی نقاشی را هم دارم
فارس: کمی از خودتان برایمان بگوئید؟
مهدیزاده: من متولد سال ۱۳۶۱ هستم و در ۹۹/۹/۹ امسال ۳۸ ساله شدم، به تناسب اینکه پدر بنده دبیر حرفهوفن بود و همچنین فروشگاه ورزشی داشت با حوزه ورزش و فعالیت آشنا شدم؛ در حال حاضر نیز تقریباً قدیمیترین فروشگاه ورزشی استان مربوط به پدر بنده است.
پدر ما از بچگی، فعالیت و کار اقتصادی و پول درآوردن با زحمت را به ما آموخت، بهطور مثال در تابستانها که درس نداشتم، قفسهای از فروشگاه برای من بود و هر چه را که میفروختم، سود حاصل از آنها برای خودم بود و در سه ماه آن را ذخیره میکردیم و توشهی یکسالمان میشد و این فرآیند سالها تکرار شد.
در کنار کمک و آموزش کنار پدر، من تجربهی شاگردی نقاشی، شاگرد خطاطی و… را دارم؛ اما جرقهای که در ذهن بنده خورد مربوط میشود به دوران دوم و سوم ابتدایی که معلم ما با یک کار خلاقانه ما را با کتاب آشنا کرد؛ فرآیند اینگونه بود که اول سال از هر نفر میخواست تا چند کتاب بیاورد، از بین آنها یکی را انتخاب میکرد تا با مطالعه، آن را ارائه کنیم و پس از آن کتاب دوستان را به ما میداد تا این که در پایان سال در این چرخه بیش از ۳۰ کتاب میخواندیم.
اینجا است که نقش آموزش و پرورش دیده میشود، مدرسه ما نیز یک مدرسه دولتی، معمولی بود و همچنان است که من از آن دوران کتابخوانی را همچنان جزو اصول موفقیت خود میدانم و ادامه میدهم و در حال حاضر بیش از ۴۵۰۰ جلد کتاب دارم.
۳ سال کل دنیا را گشتم/ریالی برای احداث کارخانه وام نگرفتهام
فارس: چه شد به فکر مجموعه تولیدی توپ افتادید؟
مهدیزاده: پس از آن که دوران سربازیام تمام شد، در مدت ۳ سال به کشورهای مختلفی سفر کردم و تجربههای متفاوتی داشتم و در مسیر این که چه مجموعه تولیدی میتوان راه انداخت، به این نتیجه رسیدم که از لحاظ مولفههای یک طرح تولیدی، ما توان تولید توپ ورزشی را داریم، البته فروشگاه وسایل ورزشی پدر نیز دلیل تمایلم به تولید تجهیزات ورزشی بود.
در طی سالهای ۸۵ تا ۸۸، از ۱۷ کارخانه توپ در کشورهای چین، کره، تایلند، تایوان، مالزی، اندونزی و… که میتوانستم، بازدید کردم و به گفتوگو و بررسی فرآیند تولید توپ آنها پرداختم.
در ابتدای کار هزینه احداث خیلی بالا بود، گاهی به فکر این میافتادم که مجموعه دست دوم خریده و به کشور بیاورم که دلم رضا نشد چون کار خوبی نبود؛ تا این که تصمیم گرفتیم از بانک وام بگیریم، بانک ملی به دلایلی به ما وام نداد و به سراغ بانک دیگری رفتیم.
متاسفانه روزهای خوبی رقم نخورد، با آن بانک به توافق رسیدیم و مدیر آن بانک برای بازدید از سولهها به کارخانه آمد؛ پس از بازدید بانک، حسابدارمان به من گفت که آقای مهدیزاده بر روی چند درصد توافق کردید، تعجب کردم و گفتم من پول زور به کسی نمیدهم و بعدها نیز با آن فرد درگیر شدم و خلاصه قید وام گرفتن را زدیم.
از تولید روزانه ۳۵۰ توپ تا ۱۶هزار در طی ۱۰ سال
فارس: هیچ اعتباری از سوی بانکها دریافت نکردید؟ پس چگونه کارخانه را راه انداختید؟
مهدیزاده: ریالی اعتبار بانکی به ما تعلق نگرفت؛ پدر من به تناسب فروشگاه و پخش محصولات ورزشی که داشت، با مجموعهها و افراد مختلفی در خارج از کشور ارتباط داشت و از این طریق با یک مجموعه تایوانی ارتباط گرفتیم.
با آنها مذاکره کردم و گفتم که ما به این میزان دستگاه نیاز داریم اما توان مالی ما کمتر از آن است و آنها پرسیدند که در چه مدت زمانی میتوانید با ما تسویه کنید که گفتم در عرض یکسال میتوانم مبلغ را پرداخت کنم.
خانواده تایوانی که تنها ۳ یا ۴ بار با آنها مراودهی مالی داشتیم، وقتی انگیزه و صداقت من را دیدند، اعتماد کردند و با دریافت تنها ۲۰درصد از مبلغ کل، دستگاهها و تجهیزات را به ما فروختند و همین مسئله موجب شد تا ارتباط خوبی با آنها داشته باشیم.
پس از تمام این سختیها، بالاخره کارخانه ما در سال ۱۳۸۹ تاسیس شد و ما کارمان را با تولید روزی ۳۵۰ عدد توپ آغاز کردیم؛ عدد را از این بابت میگویم که امروز این رقم حدود ۴۵برابر شده و امروز به تولید ۱۶هزار عدد توپ در هر روز رسیدهایم.
وقتی گفتم باید تولید را ۱۰ برابر کنیم، همه خندیدند
فارس: این فرآیند توسعه با رقم بالا در کمتر از ۱۰ را با وجود سختیهای بسیار چگونه سپری کردید؟
مهدیزاده: از سال ۸۹ تا سال ۹۹، بیش از ۸ مرحله توسعه در مجموعه ما اتفاق افتاده و بگذارید اشاره کنم که در جذب نفرات بسیار سختگیر هستم و به راحتی نیرویی را نمیپذیرم که چرا منابع انسانی جزو مهمترین مسائل هر مجموعهای است و ما فقط به نیروهای متخصص و متعهد اعتماد میکنیم.
ما هستهی اولیه مهندسینی در مجموعه داریم که از همان روزهای ابتدایی در کارخانه هستند و از سال ۸۹ تا به امروز هر هفته جلسه تولید خود را برگزار کردهایم؛ در یکی از جلسات پایانی سال ۸۹ من به آنها گفتم که تولید ما باید از ۳۵۰ توپ به ۳۰۰۰ توپ برسد یعنی نزدیک به ۱۰ برابر؛ همه آنها خندیدند.
روزی که در شهریور ماه ۹۰ به این میزان تولید رسیدیم در همان جلسه گفتم که باید این رقم را به ۶هزار توپ برسانیم، این بار لبخند زدند و همین اتفاق بهصورت پله به پله اتفاق افتاد؛ حلقه مهندسین ما دیگر نمیخندیدند و فقط به دنبال راهکار بودند که چطور توسعههای بعدی را انجام دهند.
قطعاً سختیهایی داشت اما با تکیه بر توان فنی و استعدادهای جوان خودمان این توسعه را انجام دادیم، وقتی تغییر نگرش رخ داد، برنامهریزی شکل گرفت مراحل بعدی طی شد و امروز به تولید روزانه ۱۶هزار توپ رسیدهایم.
بهزودی با تولید روزانه ۳۶هزار توپ، اولین دنیا خواهیم شد
فارس: واقعاً خداقوت، با این فرآیندی که شرح دادید؟ پس در حال حاضر نیز برنامه توسعه دارید؟
مهدیزاده: بله؛ مجموعه فعلی ما به لحاظ مساحت و وسعت دیگر اشباع شده و اگر بازدید میدانی داشته باشید، مشاهده خواهید کرد که دیگر فضای خالی برای احداث سوله تولید، انبار و یا… وجود ندارد؛ به همین دلیل طراحی یک مجموعه دیگر را انجام دادهایم و این مجموعه توان تولیدی روزانه بیش از ۲۰هزار توپ را خواهد داشت.
در حال حاضر یک شرکت پاکستانی که متعلق به آدیداس است با تولید روزانه ۲۷ هزار توپ در رتبه اول تولید توپ دنیا قرار دارد که ما با بهرهبرداری از این مجموعه به تولید روزانه ۳۶ هزار توپ خواهیم رسید که تا مدتها در دنیا کسی توان شکستن این رکورد و توان تولید را نخواهد داشت.
هیچگاه متوقف نشدیم و مسیرهای مختلف را امتحان کردیم
فارس: نقطه قوت شما در موفق بودن توسعه مجموعهتان به جز مواردی که طرح کردید، چیست؟
مهدیزاده: ما همواره با برنامهریزی پیش رفتهایم و در برنامههای خود هیچگاه به یک راهحل تکیه نکردهایم و همواره پلنهای دوم و سوم را نیز پیشبینی کردهایم؛ بارها شده که پلن اول ما دچار مشکل شده، اما کار را متوقف نکردهایم و با پلنهای بعدی، مسیرهای جدید را امتحان و به مقصد رسیدهایم.
به طور مثال در شرایط فعلی که کرونا معیارهای اقتصادی دنیا را تحت شعاع قرار داده است ما فرآیند توسعه خود را متوقف نکردهایم و در حالی که با وضع موجود امکان دستیابی به پلن دوم را نیز نداریم با برنامهریزی همچنان در حال فعالیت هستیم و برخلاف دیگر مجموعهها کارمان ادامه دارد.
جزو معدود مجموعههای بودیم که نمایشگاه مجازی محصولات خود را جهت بازاریابی برپا و ارائه کردیم که اتفاقات خوبی نیز برایمان رقم خورد و بسیاری از شرکتها در حال حاضر با ما ارتباط گرفتهاند تا آنها را نیز برای چنین رویدادی در شرایط کرونایی راهنمایی و همراهی کنیم.
۳۶۰ نفر اشتغال و ۸ بازار صادراتی
فارس: چند نفر در مجموعه شما فعال هستند؟ عناوینی نیز در این مسیر موفقیت به دست آوردهاید؟
مهدیزاده: در حال حاضر بیش از ۳۶۰ نفر از همشهریان عزیزمان در مجموعه بتا، مشغول به کار هستند و با همراهی آنها توانستهایم عناوین متعددی طی سالهای مختلف از جمله؛ کارآفرین برتر، واحد صادراتی موفق، واحد برگزیده استاندارد، واحد نمونه جامعه تولید و کار و… را بدست آوریم.
فارس: پس صادرات نیز دارید؟
مهدیزاده: بله؛ ما هماکنون ۸ بازار صادراتی داریم که قصد داریم تعداد کشورهای هدف صادراتی خود را به ۲۰ کشور ارتقا دهیم اما در همین ماههای اخیر مشکل عجیبی به دلیل عدم صدور کارت بازرگانی برای صادرات داشتیم.
فرآیند صدور کارت بازرگانی را تغییر دادند و ما ۴۵ روز کارت نداشیم!
فارس: ماجرای مشکل صدور کارتهای بازرگانی چه بود؟ برایتان دردسرساز شد؟
مهدیزاده: اعتبار ۵ ساله کارت بازرگانی ما در ۱۵ مرداد ماه به پایان میرسید و ما از یک ماه قبل فرآیند صدور مجدد آن را طی کرده بودیم؛ در نهم مرداد ماه، اعلام کردند که باید با مدل جدید کارت بازرگانی صادر شود و ما حدود یک ماه و نیم بدون کارت بازرگانی ماندیم!
من هر هفته صادرات داشتم و به نظر شما باید چه میکردم؟ این مسئله برای طرف دیگر معامله غیرقابل قبول است و نباید چنین مشکلاتی پیش روی صادرکننده و تولیدکننده باشد.
هیچ کشوری حاضر نشد تا تکنولوژی آن را در اختیار ما قرار دهد
فارس: خاطرهای جالب از این چندسال، دستاندازها و سرعتگیرها که به دلیلی رخ داده داشتهاید؟
مهدیزاده: بله؛ قطعا مشکلاتی بسیاری هم در داستان تحریمها و هم در مشکلات داخلی و… داشتهایم، اما مومن باید زرنگ باشد؛ این مسئله موجب عدم صداقت نیست و مرز بین آن باید حتما رعایت شود.
ما امروز صاحب جدیدترین تکنولوژیهای تولید توپ هستیم اما کسی به این راحتیها، چنین تکنولوژی را به ما نداد، هیچ کشوری حاضر نشد تا تکنولوژی آن را در اختیار ما قرار دهد؛ کسی هم نبود که به آنها بگوید که مگر تولید اورانیوم است که محرمانه باشد؟
به واسطه برخی تولیدکنندگان تایوانی، تقریبا برخی از موارد را حل کردیم اما در چسب مورد استفاده در توپها هم آنها و هم ما دچار گرفتاری شدیم؛ این چسب آن زمان تنها در دو کشور تولید میشد و در حال حاضر نیز در ۵ شرکت تولید میشود.
چسب توپ را با لیوان یکبار مصرف وارد کشور کردم
فرآیند ۴ ماههی سپری شد تا ما بتوانیم به چنین تکنولوژی دست یابیم؛ ماجرای جالبی نیز داشت، ما تحت عنوان مشتریان کویتی به یکی از کارخانههای تولید توپ رفتیم و آنجا هنگام بازدید وقتی به محلی که چسبها وجود داشت رسیدیم، از آنها آب خواستم و با لیوان که به من دادند کمی از آن چسبها را برداشتم.
با هزار مشکل آنرا از طریق هوایی به ایران آوردیم و به سه بخش تقسیم کرده و به سه شرکت تولید چسب دادیم؛ که خوشبختانه شرکت رازی توانست این چسب را برای ما تولید کند و امروز این شرکت نیز جزو پنج شرکت تولید کننده این چسب است.
انتقال تکنولوژی به کشور ما واقعا سخت است، چرا که همه سعی میکنند تا جلوی رشد ایران را بگیرند و سرعت آن را کم کنند اما با تلاش میتوان در برابر چنین مسائلی ایستاد.
ساختارها باید اصلاح شود/ یک دشمن بزرگ دارم آنهم مدیران خلافکار هستند
فارس: به نظر شما وضعیت ما به لحاظ تولید و رشد اقتصادی در منطقه چگونه است؟
مهدیزاده: ما در این چند سال به کار خودمان ادامه دادهایم و کمکاری به آن صورت نداشتهایم اما مسئله این است که سرعت کشورهای دیگر در منطقه بیشتر از ما است، باید قوانین اضافه و بروکراسیهای غلط و بیمفهوم را حذف کنیم.
مشکلات، تحریمها و اتفاقات همواره وجود دارند، مهم این است که ما با آنها چگونه برخورد کنیم؛ برجام آمد اما ما در آن دو سال چگونه عمل کردیم؟ حتی برای بعد برجام نیز کشور ما آماده نبود و آمادگی کافی برای بهرهبرداری از آن را نداشت؛ فکر میکردیم که وقتی برجام آمد، همه میآیند در ایران سرمایهگذاری میکنند و دیدیم که اینگونه نشد.
با همایش برگزار کردن، کلیشهای صحبت کردن و یا… مشکلات حل نخواهد شد و باید ساختارها اصلاح شود، ساختارهای مدیران میانی باید تغییر یابد تا شاهد اتفاقات و روند مثبت باشیم؛ مدیران میانی ما امروز چندزیست شدهاند و نه اجازه اصلاح میدهند و نه کار میکنند.
نمونه آنها در استان ما نیز وجود دارد، هم در این دولت هستند، هم در آن دولت، نه اجازه رشد میدهند نه نیروی جدید معرفی میکنند، هیچ اقدام شاخصی ندارند، خلاقیت را از مجموعههای خود گرفتهاند چرا که تنها خودشان بمانند و دیده شوند؛ اینها موجب توقف این روند توسعه شدهاند.
وقتی جامعه و جوانان ما چنین چیزی را مشاهده میکنند، روحیه بالندگی و توسعهای آنها دچار اختلال میشود و روند منفی را طی میکند اما ما در مجموعه خودمان سعی کردهایم همواره خلاقیت وجود داشته باشد؛ کار ما نیز اقتصاد است و هیچ احدی نمیتواند بگوید که فلانکس چپ یا راست است؛ یک دشمن بزرگ دارم آنهم مدیران خلافکار هستند و همواره با آنان مبارزه کردهام.
دو ماه ادارات تعطیل بودند و این به نفع ما تولیدکنندگان و صادرکنندگان بود
فارس: انتظارتان از مدیران، مسؤولان و دولت، چیست؟
مهدیزاده: زمان، زمان کار است و نباید تحریم را بهانه کرد، ما تولیدکنندگان روند صادرات را حفظ میکنیم اما انتظار ایجاد بحران مضاعف از سوی برخی ادارات را نداریم.
در فروردین و اردیبهشت که برخی ادارات تعطیل بودند، واقعا به نفع ما تولیدکنندگان و صادرات بود چرا که بعضی ادارات با ایجاد قوانین متعدد به جای افزایش صادرات، باعث محدودیت صادرات میشوند.
یا کارت بازرگانی یکی از تولیدکنندگان و صادرکنندگان مطرح استان اردبیل را فقط بهدلیل مغایرت کد پستی واقعی با کد پستی ثبت شده، تمدید نکرده بودند و این تولیدکننده بزرگ چندین ماه دچار مشکل شد.
متاسفانه تنها با اسم تحریم دستوپای خود را گم کرده و خودمان از داخل خودمان را دچار مشکل کردهایم و تضاد قوانین در کشور آزاردهنده است و امیدوارم مسئولان همت کنند تا چنین مواردی دیگر پیش نیاید.
تولید اسباب بازی با ذائقه ایرانی
فارس: کمی در خصوص ایجاد صنعت اسباببازی در مجموعه خود بگوئید؟
مهدیزاده: یکی از دغدغههای من و جوانان مجموعه، نبود یا کم بودن اسباببازی مناسب و متناسب با ذائقه و فرهنگ کودکان ایران اسلامی بود، وقتی پسر خودم را میدیدم که با اسباببازیهای ساخت کشورهای مختلف بازی میکند اذیت میشدم.
این مساله باعث شد تا با تلاشی که انجام شد مجموعه تولید اسباب بازی براساس فرهنگ کودک ایرانی را ایجاد کنیم تا بتوانیم علاوه بر تامین نیاز داخلی این تولیدات را به کشورهای همسایه نیز صادر کنیم.
امروز بیش از ۵۰ نفر در مجموعه اسباب بازی در حال فعالیت هستند که سعی کردهایم با تکنولوژی داخلی و توان مهندسان خودمان اسباببازیهایی با ذائقه اسلامی ـ ایرانی تولید کنیم و قطعا در صدد توسعه این مجموعه نیز هستیم.
«این قسمت اول گفتوگوی ما با کارآفرین برتر استان بود و به دلیل اینکه گفتوگو طولانی اما ارزشمند است تصمیم گرفتیم تا در دو بخش آن را تقدیم شما کنیم؛ بهزودی نیز قسمت دوم این گفتوگو منتشر خواهد شد.»
انتهای پیام/۳۴۶۳/ی
خبرگزاری فارس ـ اراک؛ جنگ و دشمنی دشمنان علیه ایران از گذشته تاکنون ادامه داشته و در این سالها ظاهر و آرایش متفاوتی به خود گرفته است.
در سالهای اخیر و پس از اینکه دشمنان از راههای نظامی به اهداف خود نرسیدید، مسیر جنگ اقتصادی و انواع تحریمها را در پیش گرفتند.
از تحریم نفتی و دارو گرفته تا تحریم افراد مهم و اثرگذار کشور از جمله تلاشهای دشمنان برای ضربه زدن به انقلاب بوده که باید گفت تحریم فعالان اقتصادی توسط آمریکا، نشانه درماندگی دولت تروریست ایالات متحده است.
دشمن میکوشد از طریق اختلال در چرخه تولید کشور اشتغال و معیشت مردم را دچار مشکل کرده و با نارضایتی مردمی آشوب برپا کند، اما جوانان پرتلاش این مرز و بوم، تهدیدات را به فرصت تبدیل کرده و در سالهای اخیر در عرصههای تحریمی نیز با پشت سر گذاشتن تحریمها خوش درخشیدند.
امروز که کشور درگیر ویروس کرونا و تبعات ناشی از آن است و فشارهای اقتصادی زندگی را برای بسیاری از افراد جامعه دشوار کرده اما ملت ایران دست از تلاش برنداشته و با دل و جان برای عزتمندی کشور و نظام گام برمیدارند.
در لیست تحریمهای اخیر آمریکا علیه کشور نام برخی از تولیدکنندگان و صادرکنندگان برتر استان مرکزی نیز به چشم میخورد.
تولیدکننده باسابقهای که سالانه بیش از ۲ میلیارد دلار آورده ارزی داشته و علاوه بر کارنامه درخشان در حوزه اقتصادی، از جانباز ۳۵ درصد شیمیایی دوران هشت سال دفاع مقدس است؛ از جمله افرادی است که در لیست تحریمهای آمریکا قرار دارد.
این تولیدکننده کسی است که روزهای جنگ تحمیلی در جبهههای نبرد حق علیه باطل ایستاده و امروز با توجه به نیاز کشور وارد میدان جنگ اقتصادی شده است.
محمد سلطان محمدی که سال ۶۷ در عملیات مرصاد به عنوان تکاور حضور داشته، بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی جانباز میشود اما امروز در حوزه تولید بید قرمز که مصرف دارویی داشته، فعالیت میکند.
وی در گفتوگو با خبرنگار فارس در اراک میگوید: دهه 70 برای درمان بیماری به کشور هلند سفر کردم، در آن سفر که با عید کریسمس همراه بود، متوجه شدم هلندی برای تزیین وسایل عیدشان چوبهای درختان را جمعآوری کرده و پس از آنکه آنها را با رنگ قرمز رنگآمیزی میکنند، مورد استفاده قرار میدهند، در حالی که در شهرستان محلات و روستای محل سکونت ما به وفور گلهای بید قرمز وجود داشت و هیچ توجهی به آنها نمیشد.
تنها تولیدکننده بید قرمز در جهان بیان میکند: زمانی که موضوع رویش طبیعی بید قرمز در روستا را با یکی از فروشندگان وسایل تزئینی در هلند در میان گذاشتم او به شدت شگفتزده شد، در همان سفر جرقه تولید و صادرات بید قرمز در ذهنم زده شد و با مذاکرهای که با آن فروشنده داشتم قرار شد نمونهای از آن را برایش ببرم که در سفر دیگر این چوبهای طبیعی را به هلند بردم که آنها نیز استقبال کردند و طی قرارداد ۵ ساله تعهد کردند تمام تولیداتم را خریداری کنند، از آن زمان اولین محمولههای بید قرمز محلات راهی بازارهای هلند و پس از پنج سال بازارهای جهان شد.
صادرکننده برتر سال ۱۳۸۶ ادامه میدهد: با درآمد حاصل از صادرات بید قرمز چندین میلیون یورو در روستای محل سکونت سرمایهگذاری کردم و ۱۵۰نفر از جوانان را مشغول به کار کردم.
وی با اشاره به تحریمش از سوی آمریکا میگوید: تحریمهای خارجی در کنار مشکلاتی که از سوی دستگاههای داخلی و دولت سر راه تولیدکنندگان قرار میگیرد، کار سخت میکند، اما وقتی هدف عزت و سربلندی وطن باشد باید با سختیها جنگید، همانطور که من با سختی بسیار با تحریمها جنگیدم تا ارزآوری برای کشور داشته باشم.
این فعال اقتصادی که نامش در لیست تحریمی وزارت خزانه داری آمریکا قرار گرفته بیان میکند: دهکده جهانی بید قرمز را در روستای بزیجان محلات راهاندازی کردم که با ایجاد این دهکده جهانی، سال گذشته نزدیک به ۲هزار نفر گردشگرخارجی به روستای بزیجان آمد که نشان میدهد تحریمهای دشمنان فرصت خلاقیت رابه ایرانیان داده است و تحریمها خللی در فعالیت اقتصادی ایجاد نخواهد کرد.
محمدی بیان میکند: تحریم شرایط فعالیت را سخت میکند به طوری که بارها در فرودگاه کشور مقصد اجازه ورود صادر نشده و ناچار به بازگشت شدم، اما هیچگاه سنگر مبارزه با دشمن راترک نخواهم کرد.
این فعال اقتصادی در روستای برزیجان شهرستان محلات به همراه ۳ فرزندش مشغول فعالیت اقتصادی است و بیش از ۲۰۰ شغل مستقیم ایجاد کرده است.
محمدی علاوه بر تحریم آمریکا، از خودتحریمی برخی مسوولان نیز گلایهمند بوده و میگوید: در حوزه اقتصادی تاکنون حتی ریالی از سوی دولت تسهیلات دریافت نکردهام و متاسفانه از سال ۹۸ کارت بازرگانی بنده نیز توسط مسئولان کشور تعلیق شده است.
وی ادامه داد: معاملات کشور عراق ریالی انجام میشود، در حالی که بانک مرکزی دستورالعمل صادر کرده که صادرات باید دلاری انجام شود و به همین دلیل کارت بازرگانی بنده اعتبار ندارد.
مسوولان با حمایت از تولیدکننده تحریمها را بشکنند
مجتبی کرمعلی تولیدکننده و صادرکننده انواع گل و گیاه کشور نیز که در استان مرکزی مشغول فعالیت است، به فارس میگوید: تحریمهای داخلی شرایط را برای فعالیت اقتصادی بسیار سخت کرده در حالی که مسئولان همواره بر حمایت از تولیدکنندگان تاکید دارند اما در عمل این مهم محقق نمیشود.
وی تصریح کرد: سیاستهای غلط بانک مرکزی و تصمیمات نابجا سبب شده تا بسیاری از واحدهای تولیدی ممنوعالمعامله شده در حالی که با تبصره میتوان مشکلات صادراتی این تولیدکنندگان را برطرف کرد.
کرمعلی با اشاره به اینکه برخی محصولات قابلیت ذخیرهسازی ندارند، گفت: تولیدکنندگان گل و گیاه نمیتوانند محصولات خود را انبار کرده و به محض تولید باید عرضه شود؛ از مسئولان درخواست داریم اهتمام جدی داشته و تصمیمات قاطع در این زمینه اتخاذ کنند.
این صادرکننده گل و گیاه معتقد است تحریمهای خارجی تولیدکنندگان را تقویت کرده و خلاقیت در فعالیت در پی خواهد داشت اما مشکلات داخلی به راحتی قابل درک نیست.
وی، تحریمهای خارجی را تهدیدی برای فرصتآفرینی میداند اما لازمه این امر را حمایت مسوولان میداند.
انتهای پیام/خ
خبرگزاری فارس_کتایون حمیدی: مردم آذربایجانشرقی همانند سایر استانهای ایران، «چیلله گئجه سی» یا همان شب یلدا را به عنوان نخستین شب زمستان و طولانیترین شب سال جشن میگیرند.
حسینقلی کاتبی در بخشی از کتاب «آذربایجان و وحدت ملی» در توصیف یلدا اینگونه آورده است: «فصل زمستان در آذربایجان بسیار طولانی و سرد است و یکی از آیینهای ویژه آن شب چله است. مردم آذربایجانشرقی نیز به عنوان یکی از خطههای زرخیز ایرانزمین برای زنده نگه داشتن این شب به یادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژهای دارند».
اگرچه شب چله امسال به خاطر شیوع ویروس کرونا با چله سالهای پیش تفاوت دارد و به جای «دورهمی» باید «دور از هم» باشیم اما با این حال، آداب و سنن این سنت دیرینه در همه خانهها جاریست.
«جمع نشویم تا کم نشویم» شعار امسال یلدا است چراکه امسال هر دورهمی میتواند یک میهمان ناخوانده و منحوس نیز با خود به همراه داشته باشد که جانِ اهالی آن محفل را نشانه گرفته است.
در سفره های شب نشینی مردم آذربایجان معمولا علاوه بر هندوانه و انار، انواع شیرینی، آجیل، نخودچی و کشمش، تخمه، بادام، گردو و پشمک نیز به چشم میخورد.
پشمک یکی از خوراکیهای خوشمزه شب یلداست که تارهای شیرینش را به گیسوان بلند و سیاه طولانیترین شب سال گره میزند. اسم پشمک که به میان میآید ما ایرانیها به یاد «حاج عبدالله»، میافتیم.
عبدالله طولانی ترین شب ایرانیان کیست
اگرچه خیلیها با نام او آشنا هستند، ولی او را هرگز ندیدهاند، حتی داستان نقل شده از نامگذاری برند پشمک «حاج عبدالله» در فضای مجازی و برخی رسانهها نیز خیالی است! پیشتر خبری نادرست با عنوان راز نامگذاری «پشمک حاج عبدالله» در فضای مجازی منتشر و در آن «حاج عبدالله» مستخدم یک مدرسه معرفی شده بود که یکی از دانشآموزان این مدرسه به دلیل علاقهای که به او داشته بعدها نام «حاج عبدالله» را روی محصولات کارخانهاش گذاشته است!
اما حاج عبدالله کیست و چرا نام پشمک را به این اسم گذاشتهاند؟ برای کشف راز «حاج عبدالله»، به کارخانه بزرگ این برند در شهرک صنعتی سلیمی میرویم تا پای صحبتهای مدیر عامل این کارخانه بنشینیم.
«حاج عبدالله روحی»، بنیانگذار مجموعه تولیدی بستنی اطمینان آذرگل، متولد شهر تبریز است. او از سال ۱۳۳۰ تولید بستنی و پشمک سنتی را در تبریز آغاز کرد. این مجموعه در سال ۱۳۷۹ برای اولین بار استاندارد پشمک در ایران را تدوین کرد.
«حاج عبدالله» در سال ۱۳۸۱ چهره در نقاب خاک کشید تا میراث بزرگی را بعد از رفتنش به جا بگذارد. در حال حاضر مدیریت کارخانه بر عهده «حاج صمد روحی»، پسر دوم حاج عبدالله میباشد و سه برادر دیگر او نیز هر کدام مدیریت بخشهای مختلف کارخانه را برعهده گرفتهاند.
«حاج عبدالله نمرده است، حالا در هر خانه ایرانی با نام او آشنا هستند، وقتی از کیفیت محصولات او لذت میبرند، یک فاتحه هم به پدرمان نوشته میشود که این عزت از سوی پروردگار است، ما ۴ برادر هم به خاطر این عزت و ارزش پدرمان، کاری نکردهایم که به این جایگاه او لطمهای وارد شود». این ها را «حاج صمد روحی» میگوید.
او از ابتدای قصه «حاج عبدالله» تعریف میکند: «پدرم از سال ۱۳۳۵ در مغازهای که در میدان ساعت تبریز واقع بود بستنی و پشمک (بستنی اطمینان) میفروخت و برای هر کدام از این دو، یک سال شاگردی کرده است و الان هم به خاطر آن روزها، بنده همیشه احترام فرزندان استاد کارش را نگه میدارم. خلاصه چند سالی پدرم در آن مغازه کار میکند، سپس با عموهایم تصمیم به مهاجرت به شهر تهران میگیرند از اینرو مغازه در تبریز را فروخته و یک مغازه قنادی در تهران باز میکنند ولی به علت برخی مشکلات، کار و بارشان نمی گیرد و مجبور میشوند تا دوباره به تبریز برگردند ولی دیگر پدرم مغازهای نداشت و حتی آهی در بساطش نبود تا از نو شروع کند از اینرو به عنوان شاگرد در یک کارگاه تولید پشمک و بستنی کار میکند.»
آقای روحی ادامه میدهد: «پدرم بالاخره با تلاش و کارگری توانست در سال ۱۳۴۹، مغازه خیابان عباسی را بخرد که الان هم، آن مغازه همچنان سرپاست و سالهاست که بستنی و پشمک میفروشد».
به اینجای حرفهایش که میرسد، عکس قاب شده حاج عبدالله را روی میز کارش گذاشته و میگوید: «اول عنایت خدا و سپس به خاطر تلاش این مرد بود که ما به اینجا رسیدیم»
او توضیح میدهد: «ما ۴ برادر و ۴ خواهر هستیم و در یک خانواده بسیار معمولی ولی با محبت بزرگ شدهایم به طوریکه جوری ما را تربیت کردهاند که اولویت همه کارهایمان خداست و حتی یادم هست که پدرم در آخرین روزهای زندگیاش از ما خواست تا هیچ وقت خدا و وجدان کاری را فدای لذت های دنیوی نکنیم».
به گفته خودش، تا کلاس هفتم بیشتر درس نخواندهاند و فقط یکی از برادرانش کارمند بانک بود و مابقی از همان نوجوانی وارد بازار کارشدهاند و حتی خود حاج صمد از فروش پشمک و بستنی گرفته تا توزیع و پخش فعالیت کرده است و تجربه بسیار خوبی در تجارت دارد.
راز ماندگاری
او در این خصوص میگوید: «درست است که سواد نقش بسیار مهمی در هر کار و تخصصی دارد ولی ما یک تجربه نیم قرنی داریم و البته سرشت کاسبی و تجارتی هم در این میان بیاثر نیست».
او میگوید: «کارمان خوب گرفته بود و رفته رفته به فکر ابتکار عمل در کارمان بودیم به طوریکه من بعد خدمت سربازی به پدرم پیشنهاد دادم تا بستهبندی را کاغذی به صورت پلاستیکی تبدیل کنیم و این کار را هم انجام دادیم تا جایی که حتی به نوع بستهبندی جهت مراقبت از پشمکها هم دقت میکردیم زیرا اینکه پشمک به خوبی و عین حالت کارخانه به دست مشتری برسد، برای ما مهم بود».
حاج صمد ادامه میدهد: «در یکی از پخشهای شهرستانی متوجه شدم که پشمک وقتی از کارخانه به قصد فروش با خوورو منتقل میشود دچار فشردگی زیادی میشود و آن هوای داخل پاکت و تردی را از دست میدهد و این عین خنجری بر قلب من بود زیرا باید با پشمک خیلی ناز برخورد کرد و نوازشش کنند نه اینکه با دست و پا فشارش دهند و بستهها را کنار و روی هم قرار داد از اینرو بستههای با فاصله برای آنها تعبیه کردیم تا پشمک بدون دخالت دست و فشردگی و به صورت مستقیم از کارخانه به دست مشتری برسد.»
او میافزاید: «پشمکی که ما تولید میکردیم، مثل ابریشم نرم و لطیف بود، قنادی های زیادی مشتری ما بودند و ما پشمکهایمان را بدون هیچ نام و نشانی میفروختیم از اینرو به پدرم پیشنهاد دادم تا نامی برای پشمکها انتخاب کنیم و به خاطر اینکه بستنیهای ما با نام اطمینان بود، قرار شد تا پشمکها هم به نام اطمینان به فروش برسد ولی از پدرم خواستم تا نام خودش را روی پشمکها بگذارد و این کل ماجرایی است که پشمکهای معروف حاج عبدالله میهمان خانه هر ایرانی و حتی خارجی شد.»
حالا موفقیتهای این شرکت موجب شده است که پشمک تولیدی آن به الگو و برند پشمک ایران تبدیل شود و شهرت آن مرزهای ملی را در نوردیده است. در حال حاضر پشمک «حاج عبدالله» به کشورهای اروپایی، عربی، آمریکایی، استرالیا و کانادا صادر میشود و بنابه گفته حاج صمد، همه فرودگاههای بین المللی جهان با نام حاج عبدالله آشنا هستند.
آنطور که حاج صمد میگوید، اولین پشمک به نام یزد بود ولی تبریز به قدری در این زمینه قوی عمل کرده است که دیگر «حاج عبدالله» رقیبی در جهان هم ندارد که البته ابتکار عمل در تولید پشمکهای لقمهای نقطه عطف جهانی شدن این برند است.
«حاج عبدالله» در دهه ۷۰ با ۵۰ کارگر فعالیت میکرد، اما حالا با احتساب عاملان فروش، یک هزار و ۵۰۰ نفر در این کارخانه مشغول به کار هستند. ۹۰۰ نفر در خود کارگاه و ۶۰۰ نفر در پخش.
از حاج صمد روحی میپرسم که آیا فرزندانتان هم در این شغل مشغول هستند که میگوید: «ما ۴ برادر در حال اداره این کارخانه هستیم و اجازه ندادیم تا فرزندانمان وارد این کار شوند ولی برای اداره کارخانه، قطعا به نیروی جوانتر نیاز خواهیم داشت».
در این کارخانه هیچ کارگری اخراج نمیشود
«حاج صمد روحی» در قامت کارآفرین، میل و رغبتی ندارد نیروی انسانی را از عرصه تولید کنار بگذارد یا اخراج کند. در کارخانه «حاج عبدالله» هیچ کارگری جریمه، توبیخ و اخراج نمیشود و اگر فردی از کارخانه برود حتما به خواست خودش بوده است. تاسیس یک قرضالحسنه در بین کارگرها هم از طرحهای پسران «حاج عبدالله» است تا علاوه بر حفظ عزت و احترام کارگرها، با اعطای وام به آنها کمک مالی میشود، به طوریکه الان سرمایه این بانک قرض الحسنه به بیش از یک و نیم میلیارد تومان رسیده است.
او در این خصوص میگوید: «در طول این سالها یکبار هم به خاطر پول و منفعت و جیب خودمان کار نکردیم زیرا در دوران کرونا نزدیک به ۳۰۰ کارگر قرار بود تا از کار بیکار شوند ولی اجازه چنین کاری را ندادیم و همه کارگرها سرکارشان ماندند».
روحی یادآور میشود: «هیچ وقت از کارگرها نخواستهایم تا به خاطر گرانی از زعفران، زنجبیل، شکر و کاکائو کمتر استفاده کنند زیرا معتقدیم انصاف نیست به خاطر گرانی مواد اولیه با کیفیت و آبروی محصولات «حاج عبدالله» بازی کنیم».
محل کار مقدس است/ ورود به محل کار با وضو
به آقای روحی میگویم که شنیدهام، قبل از اینکه وارد کارخانه شوید، حتما وضو میگیرید و با وضو وارد می شوید، او در این خصوص میگوید: «از نظر پدر من، محل کار هم مانند مسجد یک مکان مقدسی است و باید با نیت اینکه برای یک کار خیر، روزمان را آغاز میکنیم، سر کار برویم».
او ادامه میدهد: «باور کنید همه چیز پول نیست، چون تا یک جایی پول انسان را اقناع میکند ولی اگر در این میان، خدا را نبینیم یعنی همه چیزمان را باختهایم؛ هر از گاهی بعد از اتمام کار از پنجره به کارگران جوان نگاه میکنم که بعد از یک روز کاری در حال بردن نان حلال بر سر سفرههایشان هستند، لذت می برم که در این کسب حلال سهیم هستم و این یک لطف الهی است».
رمز موفقیت
به باور حاج صمد، آنچه رمز موفقیت برند «حاج عبدالله» شده، خدا، عشق، اعتقاد و تعهد به کار است.
او تاکید میکند: «خدا را فقط در غمهای خود یاد نکنیم بلکه باید در شادیهایمان هم به یادش باشیم».
آقای روحی میگوید: «کلید پیشرفت و موفقیت کشور تولید است و اگر من وزیر صمت این کشور بودم فقط به دادِ تولید میرسیدم زیرا در کشور در حال حاضر برخی ها عاشق کلمه “واردات” هستند».
حاج صمد روحی علاوه بر فعالیت در زمینه اقتصادی در کارهای عام المنفعه و خیرخواهانه نیز پیش قدم است. اما علاقهای ندارد در مورد آنها صحبت کند.
او در پایان حرفهایش یادآور میشود: «حاج عبدالله نان حلال به ما داده است و اگر نام او تاکنون ماندگار شده است بیدلیل نیست».
انتهای پیام/۶۰۰۲۷/ر
«حاج عبدالله» نمرده است/ مردی که شب یلدا مهمان تمام ایرانیهاست بیشتر بخوانید »