طرح/ روزهای محنت؛ روزهای عزت
طرح/ روزهای محنت؛ روزهای عزت بیشتر بخوانید »
شهید غلامعلی پیچک بیشتر کار شناساییها را در عملیاتها خودش انجام میداد و تا پشت سنگرهای دشمن هم نفوذ میکرد. او در اوایل جنگ صدام حسین را در جبهه غرب عاصی کرده بود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، شهید غلامعلی پیچک در قالب بورسیه فیزیک هستهای وارد دانشکده علوم دانشگاه تهران شد. در واقع او از دومین سری دانشجویان دانشکده انرژی اتمی ایران بود و حدود ۸۰ واحد را گذرانده بود که با آغاز غائله کردستان همراه با شهید بروجردی و حاج احمد متوسلیان به این منطقه رفت و همین حضور زمینه او را در جبهه غرب برای مقابله با دشمن بعثی فراهم کرد.
نظر رهبر انقلاب درباره شهید پیچک
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب درباره شجاعت و جانفشانی غلامعلی پیچک فرمودند: درود خدا و فرشتگان و صالحان بر سردار شجاع و صمیمی و فداکار اسلام، غلامعلی پیچک، شهیدی که در دشوارترین روزها، مخلصانهترین اقدامها را برای پیروزی در نبرد تحمیلی انجام داد.
مسئولیتی که بر دوش همه ما است
شهید غلامعلی پیچک در بخشی از وصیتنامهاش نوشته است: مسؤولیت ما، مسؤولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی (ع) بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگونی نمیترسیم، از انحراف میترسیم.
درباره این شهید بیشتر بدانید
شهید غلامعلی پیچک در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شد. او در بیست و دوم آذرماه سال ۱۳۶۰ با سمت مسؤول طرح و برنامهریزی قرارگاه در گیلان غرب بر اثر اصابت گلوله توسط نیروهای عراقی در عملیات مطلعالفجر شهید شد. مزارش در بهشت زهرا قطعه ۲۴ ردیف ۱۱۹ واقع است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نخبه هستهای که صدام را در جبهه غرب عاصی کرد+ عکس بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، چهارم آبان ۱۳۶۲ مدرسه راهنمایی حمدالله پیروز در بهبهان توسط مزدوران عراقی بمباران شد. دقایقی قبل از بمباران یکی از معلمان مدرسه به نام محمدطاهر خلفیان درباره فلسفه شهادت در راه خدا برای دانشآموزان صحبت میکرد که با انفجار مهیبی همه دانشآموزان کلاس بهاتفاق معلم خود به شهادت رسیدند. تنها بازماندهٔ آن حادثه نیز که روایتگر صحنه بود پس از بهبودی نسبی بارها به جبهه رفت تا سرانجام سه سال بعد در جریان کربلای ۵ به جمع دوستان و معلم شهیدش پیوست. تعداد زیادی از دانشآموزانی که در حیاط مدرسه مشغول بازی بودند نیز زخمی و مجروح شدند.
روز ۲٠ دی ۱۳۶۵، موشکهای زمین به زمین صدامیان دبستان امام حسن مجتبی (ع) بروجرد را هدف قرار دادند. محمود روزبهانی، مدیر مدرسه میگوید: بالای سکویی که در مقابل صفوف دانشآموزان بود، قرار گرفتم تا مراسم ظهرگاهی مدرسه آغاز شود و از سویی گروه سرودی از دانشآموزان نیز آمادهٔ خواندن سرود خود در تقدیر از پیروزیهای رزمندگان اسلام در روزهای اخیر بودند که به یکباره قیامتی برپا شد و صدای مهیبی من را به چند متر آنطرفتر پرتاب کرد. چشم که باز کردم تاریکی مطلق بود و همهٔ بچهها به هر ترتیبی که بود تلاش میکردند خود را از این مهلکه نجات دهند. او میافزاید این حمله به تلافی شکست ارتش بعث عراق در عملیات کربلای ۵ صورت گرفته بود.
دبستان ثارالله شهر میانه در روز ۱۲ بهمن ۱۳۶۵ مورد حمله مزدوران بعثی قرار گرفت. فاطمه منتظری میگوید: روز واقعه، به مناسبت شروع دهه فجر جشن داشتیم. دقایقی قبل از بمباران زنگ زدند و گفتند آژیر قرمز را بزنید. مدرسه پناهگاه نداشت و بچهها همان وسط حیاط مدرسه پخش شده بودند. روی پشتبام ساختمان سپاه بچههای پاسدار پدافند هوایی را آماده میکردند که به یکباره بمباران آغاز شد. خلبانان عراقی، چون میدانستند که شهر میانه پدافند هوایی ندارد با خونسردی تا جایی که میتوانستند پایین آمده بودند. بهطوری که من خلبان جنگنده را میدیدم حتی افتادن بمب روی سقف آزمایشگاه را دیدم. وقتی به کشتههای مدرسه نگاه میکردم، چون آتش و دود، همهجا با هم دیده میشد صحنه عاشورا را برایم تداعی میکرد. پشت حیاط یک منبع نفت بود؛ که بعضی بچهها هولشده و زیر آن پناه گرفته بودند. این منبع نزدیک ساختمان آزمایشگاه هم بود. وقتی بمباران شد همهٔ بچههایی که آنجا بودند در آتش سوختند.
انتهای پیام/ 141
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اوج شقاوت صدام در بمباران مدرسه بیشتر بخوانید »
گروه بینالملل دفاعپرس- سیروس فتحاله؛ امنیت عراق برای جمهوری اسلامی ایران از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است؛ شاید هیچ کشوری در منطقه بویژه از ناحیه غربی به اندازه این کشور برای ایران مهم نباشد، چون این کشور تنها نقطه اتصال سرزمینی جمهوری اسلامی ایران به حوزه عربی است.
لذا با توجه به تاثیر امنیت عراق بر امنیت ایران، تقریبا نزدیک به ۵۰۰ سال است که تلاش میشود، این سرزمین همیشه نقطه تهدید امنیتی برای ایران باقی بماند؛ هرچند در دورههایی موفق شدند و در دروههایی نیز با شکست مواجه شدند، اما این نقطه تنش، از ۱۳۸۲ که رژیم بعث در عراق سرنگون شد، تا حدودی به پایان رسید.
البته آمریکاییها و انگلیسیها در سال ۱۳۸۲ در جریان اشغال عراق که منجر به سرنگونی صدام شد، بهدنبال ناامنسازی مرزهای غربی ایران بودند و تلاش میکردند از رویدادهای سیاسی و نظامی عراق در راستای ناامنسازی و به هم زدن روابط این دو کشور سوءاستفاده کنند، اما هر دفعه نقشه و توطئه آنها توسط مقامات و ملت طرفین خنثی میشد.
اگر آمریکاییها و انگلیسیها بعد از سرنگونی صدام میتوانستند بساط نظامی خود در عراق را بهطور کامل پهن کنند، جمهوری اسلامی ایران با تهدیدات فراوان و طولانیمدت مواجه میشد؛ اما چه عاملی باعث شد که نقشه آنها در به هم زدن امنیت این دو کشور عملیاتی نشد؟
به نظر میرسد، آنچه مانع شکست نقشه آمریکاییها و انگلیسیها در به هم زدن امنیت و روابط ایران و عراق شد، قدرت عملیاتی جمهوری اسلامی ایران، محبوبیت این کشور در میان شیعیان، کُردها و اهل سنت عراق و روابط تاریخی و فرهنگی این دو کشور بود.
البته نقش جمهوری اسلامی ایران در خنثی کردن این توطئه نیز چشمگیر بوده است؛ جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی تمام روی روابط تاریخی و فرهنگی میان مردم عراق با مردم ایران کار کرد و با یک برنامه کاملا هوشمند و پیچیده، بر روی اخراج آمریکا و انگلیس از عراق تمرکز کرد.
بر همین اساس شاهد بودیم که عراقیها در مدت کوتاهی نظامیان آمریکایی و انگلیسی را که برای تسلط دهها به این کشور آمده بودند و میخواستند دولتی که در این کشور رأس کار میآید سرسپرده آنها باشد را مجبور به عقبنشینی کردند و در ۷ تیر ۱۳۸۳ اولین دولتی که در عراق روی کار آمد، اکثریت اعضای آن رابطه دوستانه با ایران داشتند و پس از آن تا به امروز و بهطور پیاپی دولتهای منتخب مردم عراق و مورد توافق اقوام و گروههای آن، با جمهوری اسلامی رابطهای «بسیار خوب» و نزدیک به سطح راهبردی داشتهاند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با «محمد شیاع السودانی» نخستوزیر جدید عراق فرمودند: «البته دیدگاه ما درباره امنیت عراق این است که اگر هر طرفی قصد برهمزدن امنیت عراق را داشته باشد، ما سینه خود را در مقابل او و برای حفاظت از عراق سپر خواهیم کرد.»
این بخش از فرمایشات رهبری در راستای امتداد مذهبی و قومی این دو کشور در ایجاد روابط راهبردی همهجانبه است که مصداق بارز آن را در جمع کردن بساط تروریسم تکفیری- که بزرگترین توطئه جهانی علیه امنیت منطقه بود- شاهد بودیم؛ مصداقی که منجر به همآمیختگی خونی بین دو ملت شد.
امیداواریم این همآمیختگی خونی و روابط فرهنگی و تاریخی بتواند روابط اقتصادی و سیاسی دو کشور را به موقعیت ممتاز و مثالزدنی برساند.
انتهای پیام/ 411
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
چرا امنیت ایران امنیت عراق است؟ بیشتر بخوانید »
گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس- رحیم محمدی؛ در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که به مدت هشت سال ادامه داشت، کشورهای زیادی در راستای حمایت از صدام و البته کسب منافع مالی بیشمار، برای فروش تسلیحات نظامی با یکدیگر رقابت میکردند؛ هرچند در نگاه اول این موضوع به نظر میرسد که در فروش اسلحه، مهمات و حتی تکنولوژی نظامی به عراق، دلالان نقشآفرین بودند، ولی میزان و حجم کمکها به عراق در حدی بود که اگر بدون اطلاع دولتها انجام نمیشد، بهطور حتم عراق نمیتوانست به سلاحهای روز شرقی و غربی و تکنولوژیهای پیشرفته نظامی دست یابد.
صدام در دوران هشت ساله جنگ با ایران متوجه شد هرکسی و هر کشوری میخواهد سهمی از درآمدهای نفتی این کشور را عاید خود کند و این همان موضوعی بود که باعث شد تا عراق در آن دوران بهعنوان یکی از پنج کشور عمده خریدار اسلحه در جهان معرفی شود و فروشندگان اسلحه از هر نقطه جهان دلالان خود را به این کشور میفرستادند تا نظر صدام را برای خرید سلاح از آنها جلب کنند.
به همین منظور و درپی دخالتهای پیاپی دولت آلمان در امور داخلی ایران طی روزهای اخیر که با ادعاهای این دولت مبنی بر دفاع از حقوق بشر همراه بوده است، خبرگزاری دفاع مقدس بهصورت اجمالی، کمکهای خارجی را که به ارتش بعث عراق صورت گرفت، ازجمله کمک آلمان به صدام برای ساخت تسلیحات شیمیایی را در ذیل بررسی کرده است.
فروش بالگرد با همکاری ژاپن
آلمان غربی هم مثل سایر کشورهای اروپایی به نفت خلیج فارس وابسته بود به همین جهت ۳۵ سال بعد از فاجعه هیروشیما، آلمان غربی میخواست تکنولوژی را در اختیار عراق قرار دهد تا این کشور بتواند گاز مسمومکننده، موشک دوربرد و حتی بمب هستهای بسازد، در حالی که آلمان غربی به موجب قوانین موجود، مجاز به فروش اسلحه نبود.
نفس وجود صنایع تسلیحاتی در آلمان غربی در دهههای ۱۹۵۰ مخفی نگاه داشته شد. بدین ترتیب که پس از گذشت سالها همان شرکتهای آلمانی که در زمان هیتلر در تولید بمب فعالیت میکردند، یکی یکی از میان خاکسترهای جنگ دوم جهانی سر برآوردند.
«ام بی بی» یکی از این شرکتها بود که هواپیمای جنگی تولید میکرد؛ این شرکت در سالهای آخر دهه ۱۹۷۰ در زمینه ساختن بالگردهای جنگی و موشکهای کوتاهبرد تاکتیکی، شرکت پیشگامی بود.
آلمان و تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی
بالگرد ۱۱۷ BK
«ام بی بی» وقتی میدید عراق چه پولهایی را صرف خرید سلاح میکند، غبطه میخورد که چرا شوروی و فرانسه از جانب این فروشها سودهای بسیاری را تصاحب کنند، ولی این شرکت به دلیل ممنوعیت قانونی نتواند سهمی از این سود بادآورده را نصیب خود سازد.
بر این اساس شرکت «ام بی بی» کوشید تا با یافتن راه فرار قانونی سهمی از سود مورد اشاره را نصیب خود سازد؛ به همین خاطر سرانجام راه فرار قانونی را پیدا کرد و تصمیم گرفت به گروههای فروش بینالمللی ملحق شود؛ از این رو با شرکت «آئروسپاسیال» فرانسه کنسرسیوم «اورومیس سایل» (موشک اروپایی) را به وجود آورد که هزاران موشک ضد تانک و ضد هواپیما در سطح جهانی و عمدتاً عراق به فروش رساندند.
شرکت «ام بی بی» چند فقره فروش عمده بالگرد به عراق را به طرق مختلف مخفی ساخت که نخستین فقره آن، شامل ۲۰ فروند بالگرد BO ۱۰۵ بود که در سالهای ۱۹۸۲ و ۱۹۸۳ از مونیخ به بغداد ارسال میشد؛ البته این محمولهها ابتدا به سوئیس منتقل میکردند و در انجا شرکتی به نام «سوئیس ترانس آر» سلاحهای آتش سریع ساخت سوئیس و سایر سلاحهای لازم را بر روی آنها نصب میکرد.
بعد از آن به اتریش فرستاده میشد و در آنجا شرکت «دنتسل» وسایل مخابراتی و کنترل آتش را بر روی آنها به اصطلاح سوار میکرد بعد از آن نیز «ام بی بی» تعداد ۱۲ فروند بالگرد سبک حمل و نقل ۱۱۷ BK را به عراق فروخت که محصول این شرکت با کاواساکی ژاپن بود.
علاوه بر این «ام بی بی» در زمینه صنایع موشکی نیز با بغداد همکاری داشت. به طور مثال یکی از سلاحهای ساخته شده توسط این شرکت که از طریق مصر به عراق فروخته شد، موج انفجاری آن مشابه با انفجار یک بمب کوچک اتمی بود.
احداث زرادخانههای سلاحهای غیر متعارف
بعدها آلمان غربی دوشادوش شیمیدانها، مهندسان موشکی و دانشمندان هستهای عراق کار کردند تا یکی از متنوعترین زرادخانههای سلاحهای غیر متعارف را که در هیچ جای دنیا یافت نمیشد، به وجود آورند. به عنوان مثال عراق در سال ۱۹۸۱ قراردادی به ارزش ۲۱/۴ میلیون مارک با شرکت «تیسن راینشتال تکنولوژی» امضاء کرد که به ظاهر قرارداد آزمایشگاه یک دانشگاه بود، اما با استناد به قرارداد امضا شده آزمایشگاه شیمیایی «دیاله» بود که در «تیسن سلمان پاک» در حومه «سوبره» بنا شد و با نصب تجهیزات خاصی قادر بود قویترین ترکیبات مسمومکننده از جمله «پنتاکلرور فسفر» را بسازد.
فعالیت ۱۰۰ شرکت آلمانی در بغداد
آلمانیها در بغداد سخت به فعالیت افتاده بودند، خرید کالاهای آلمان غربی از طرف عراقیها روز به روز بیشتر میشد به نحوی که بیش از ۱۰۰ شرکت آلمانی در بغداد فعال بودند. تعدادی از این شرکتها مقر دائمی خود را بغداد قرار داده بودند به عنوان مثال شرکت «کارل کولب جیام بی اچ» شرکت شیمیایی متوسطی از گروه «دراییچ» یکی از این شرکتها بود که نمایندگی آن در بغداد فعالیت میکرد.
آلمان و تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی
«هلموت مایر» مدیر عامل شرکت «کارل کولب» و «فرانتسل» سهام دار عمده این شرکت با یک موسسه عراقی تازه تاسیس به نام «موسسه دولتی تولید آفتکش» (SEPP) قراردادی بستند که مجتمع کامل و بزرگ تولید سلاح شیمیایی را در سامره بنا کنند.
البته «هلموت مایر» میدانست که تولید گاز خفهکننده موضوعی است که در آلمان حساسیت برانگیز است؛ لذا میبایست با احتیاط کامل عمل میکرد. به همین جهت شرکتی به نام «پیلوت پلانت» در «دراییچ» دایر کرد تا کار طرح سامره را به آن واگذار کند.
ایجاد شش خط تولید سلاح شیمیایی
«کارل کولب» سرانجام شش خط تولید سلاح شیمیایی جداگانه به نامهای «احمد»، «عانی»، «محمد»، «عیسی»، «مدار» و «قاضی» ایجاد کرد؛ بدین ترتیب که اولی را در سال ۱۹۸۳ و آخرین آن را در سال ۱۹۸۶ تکمیل کرد؛ این کارخانه از گاز خردل و اسید پروسیک تا گازهای عصبی «سارین» و «تابون» را تولید میکرد.
احداث پناهگاهی مجهز برای صدام
صدام از یک شرکت آلمانی در «اگسبورگ» به نام «بوسوائووکناور» خواست پناهگاه مطمئنتر و مجهزتری برای او در زیر کاخ ریاست جمهوری که در دست ساخت بود، بسازد. این پناهگاه در قعر ۳۰۰ پایی زیر رود دجله بنا میشد.
مشارکت زیمنس در طرحهای موشکی
موسسه عمومی سعد در سال ۱۹۸۴ با «گیلد مایستر پروزکتا آو بایلفلد» شرکت سازنده ابزار ماشینی در آلمان غربی قراردادی را امضاء کرد که طرح، ساخت و راه اندازی یک مرکز تحقیق، توسعه و آموزش موشکی در نزدیکی موصل شهر شمالی عراق، مضمون و مفاد این قرارداد را تشکیل میداد. نام این طرح «سعد ۱۶» بود. این طرح معادل ۲۳۵ میلیون دلار و بنا به برآوردی، کل برنامه موشکی عراق، حدود ۹۵۰ میلیون دلار هزینه داشت.
آلمان و تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی
در این طرح ۳۸ شرکت آلمان غربی فعالیت میکردند که در میان آنها تعدادی از شرکتهای بسیار بزرگ آلمانی مانند «ام بی بی»، «زیمنس»، «تیسن» و «راین» نیز حضور داشتند.
فروش ۸۶۰ میلیون دلار تکنولوژی
سطح همکاریهای شرکت آلمانی «گیلد مایستر» با عراق در سطحی بود که فقط در سال ۱۹۸۴ رقمی معادل ۸۶۰ میلیون دلار تکنولوژی به عراق فروخت.
مشارکت در مجتمع شیمیایی «فلوجه» و «عکاشات»
شاید بلندپروازانهترین طرح در میان همه پروژهها مجتمع تازه تاسیس شیمیایی «فلوجه» بود که در ۶۰ کیلومتری غرب بغداد بر سر راه «رمادی» و نزدیک پایگاه هوایی «حبانیه» قرار داشت. در این پروژه کنسرسیومی از شرکتهای آلمان غربی به رهبری «والتر توستی براسوائو» (WTB) و یک شرکت مشاور به نام «اینفراپلان» مشارکت داشتند.
کارخانه اصلی و اولیه این مجتمع را همان طراح کارخانه گاز سمی سامره، یعنی شرکت مهندسی آب WET از هامبورگ طرح ریزی کرد. بدین ترتیب ۱۰۰ تکنسین و کارگزار از آلمان غربی به عراق اعزام شدند تا بر ساخت و تاسیس خطوط تولید «سارین» و «تابون» نظارت کنند.
همچنین «کلاکنر اینداستریز» شرکت پتروشیمی آلمان غربی واقع در «دوریسبورگ» نیز در اوایل دهه ۱۹۸۰ مجتمع «عکاشات» را که نسخه دوم مجتمع فسفات «القائم» بود، احداث کرد؛ مجتمعهایی که جنگ افزارهای شیمیایی تولید میکردند.
همچنین مجله آلمانی «اشترن» در گزارشی از صنایع بمب شیمیایی عراق، با اشاره به اینکه عراق از سال ۱۹۸۳ از این بمبها علیه نیروهای ایرانی استفاده میکرد، نوشت: «وسعت منطقه کارخانه سموم جنگی عراق در نزدیکی شهر سامره، ۲۵ کیلومتر مربع بود که در آن دو ردیف سیم خاردار بلند داشت و به وسیله موشکهای زمین به هوا از آن حفاظت میشد.»
اشترن افزود: «پس از آنکه اسرائیل در سال ۱۹۸۱ مراکز اتمی را بمباران کرد و امیدهای عراق را برای استفاده از بمبهای اتمی بر باد داد، عراق کارخانه سموم دفع آفات نباتی در سامره را تبدیل به کارخانه ساخت مواد سمی بمبهای شیمیایی کرد و دست به ساخت «بمب اتمی فقرا» یعنی «گاز خردل»، «تابون» و «سارین» زد.
آلمان و تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی
قسمت اعظم تأسیسات این کارخانه را شرکت آلمانی «پیلوت پلانت» برای قسمتهای «احمد ۱ و ۲» این مجتمع را تامین کرده است.
کمک ۴۴۵ شرکت به راه افتادن ماشین جنگی عراق
ماشین مرگآفرین صدام حسین تنها و تنها به یاری شرکتهای غربی ساخته شد. قسمت اعظم ابزارهای ماشینی، کامپیوترها و ابزارهای آزمایشی مورد نیاز برای تولید موشکهای دوربرد، بمب، گلوله، توپ و تفنگ را به صورت قانونی از شرکتهایی خریداری کرد که همگی پروانه صادراتی داشتند یک آمار سرانگشتی نشان میدهد که ۴۴۵ شرکت غربی در ساختن این ماشین مرگ و پرسود شرکت داشتند که یکسوم آنها شرکتهای آلمانی هستند.
امروزه دیگر ثابت شده است که بدون فنآوری آلمان، عراق قادر به تولید موشکهای دوربرد «اسکاد B» نبوده است؛ فنآوری پیشرفته آلمان که در اختیار عراق قرار میگرفت به بغداد این امکان را میداد که برد موشکهای اسکاد B را به ۶۰۰ کیلومتر افزایش دهد.
بدین ترتیب میتوان گفت که دولت عراق از سال ۱۹۷۵ توسط ۸۰ کمپانی آلمانی، ۲۴ شرکت آمریکایی و حدود ۱۲ شرکت انگلیسی و چند شرکت سوئیسی، ژاپنی، ایتالیایی، فرانسوی، سوئدی، برزیلی و آرژانتینی تجهیزات دریافت کرد.
انتهای پیام/ 231
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نقش آلمان در دستیابی عراق به سلاحهای شیمیایی بیشتر بخوانید »