صدام

رستمی: در وقایع اخیر با جنگ شناختی مواجه هستیم

رستمی: در وقایع اخیر با جنگ شناختی مواجه هستیم



رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها گفت: نظام سلطه چون در عرصه‌ سخت و در میدان‌های حقیقی امکان مواجهه با ملت ایران را ندارد، به دنبال سیاه نمایی و تحریف حقایق است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حجت‌الاسلام و المسلمین مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، در مراسم معارفه سرپرست نهاد رهبری در دانشگاه‌ها در بنیاد ملی نخبگان گفت: رهبر معظم انقلاب سرمایه نخبگانی را از هدیه‌های نفیس خداوند به ملت ایران می‌دانند و ما هم معتقدیم که بابت این نعمت؛ سرمایه انسانی نخبه که خداوند به کشور ما عطا کرده باید مراقبت، شکرگزاری و توجه ویژه‌ای را داشته‌ باشیم.

وی افزود: در تولید علم و دانش و ثروت و موضوع فناوری به افتخارات زیادی دست پیدا کرده‌ایم که بی‌تردید رهبر معظم انقلاب یکی از مهمترین حامیان جریان علمی و نخبگانی کشور بوده‌اند و توجه، حمایت و راه‌اندازی و شتابدهی بالای ایشان در خصوص نخبگان موجب رشد و حرکت بالا بوده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین رستمی با اشاره به سنگ‌اندازی‌های دشمن در مسیر پیشرفت ملت ایران خاطر نشان کرد: این ملت و انقلاب به نظام سلطه و استعمار نه و به آینده روشن بدون بردگی آری گفته است و به تبع این با هجمه‌های مختلفی از ابتدا تا کنون همراه بوده است. نظام سلطه می‌خواهد مانع از آن شود که این ملت بر پای خودش بایستد؛ راز این هجمه‌های ناجوانمردانه و حمله‌های مکرر و اتفاقات دیگر در همین است که نگذارند تا استقلال ملت ایران حفظ شود.

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها عنوان کرد: با وجود همه این اتفاقات ملت ما در همه صحنه‌ها مقتدرانه از خودش دفاع کرده است و حتی پس از دوران ۸ سال دفاع مقدس، صدام به عنوان یک عنصر یاغی در نامه‌ای میگوید شما هر چه می‌خواستید در جنگ به آن رسیدید.

وی با بیان اینکه دشمنی نظام سلطه پس از دوران جنگ تحمیلی همچنان ادامه دارد، افرود: تحریم‌ها، فشارها و آسیب‌های دشمن نشان از آن دارد که آنها به این نتیجه رسیده‌اند که در عرصه سخت امکان هم‌آوردی با ایران وجود ندارد و قدرت ایران به استحکام درونی و اعتقادی و اعتماد بین آحاد جانعه و حاکمیت است و اگر ملت ایران از باورها وآرمان‌ها خالی شود عرصه جنگ سخت را واگذار خواهد کرد.

حجت‌الاسلام مصطفی رستمی در ادامه خاطر نشان کرد: ملت ایران نه تنها در دوره‌ای که دستش خالی بود توانست در مقابل دشمنان بایستد، بلکه در این دوره هم در مسیر پیشرفت و رسیدن به قله اقتدار و بازدارندگی است و اینها همگی محصول همین دانشجویان و نخبگان ایرانی در دانشگاه‌های کشور است. علیرغم وجود تمامی تحریم‌های سخت و شکننده کشور در حوزه‌های علمی نو و پیچیده جزو کشورهای پیش‌روی جهان است. از جمله چهارمین کشور در تولید دانش در حوزه نانو رتبه بندی‌ها می‌شود.

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها در ادامه گفت: نظام سلطه علیرغم آن‌که از درون در حال فرسایش و فروپاشی است و حتی اندیشمندان و سیاست‌مداران غربی به این حقیقت اعتراف کرده‌اند، به دشمنی اش شدت بخشیده است. آن‌ها چون در عرصه‌ی سخت و در میدان های حقیقی امکان مواجهه با ملت ایران را ندارند به این نتیجه رسیده‌اند که تنها کار قابل انجام سیاه نمایی و تحریف حقایق است، می خواهند ملت ما را از درون تهی کنند تا از گذشته پشیمان شوند و نسبت به وضعیت کنونی بی‌توجه و نسبت به آینده ناامید شوند.

حجت الاسلام مصطفی رستمی گفت: در اغتشاشات اخیر شما ملاحظه کردید که میدان واقعیت یک وضعیتی دارد. اکثریت مردم با نظام و انقلاب همراهند و زندگی همراه با امنیت و آسایش را می‌خواهند. جمعیت اندکی از مردم یا دانشجویان هم در ماجرای اخیر معترض بودند و عده‌ای بدخواه سوار این موج اعتراضی شدند. اما خروجی آن در رسانه و فضای مجازی به گونه‌ای دیگر است که همه را دچار اختلال در تصمیم‌گیری می‌کند. شما در این میدان با یک جنگ شناختی مواجه هستید و نخبگان بیشتر در معرض این جنگ هستند و هدف این القائات تصمیمات غلط و احساسی مدیران و جامعه است.

وی در بخش دیگر سخنان خود با تاکید بر لزوم حمایت از نخبگان، افزود: ارزشمندترین گوهرها در فضای دانشگاهی نخبگان هستند و ما موظفیم جهت تسهیل در مسیر نخبگی حمایت‌های خودمان را انجام دهیم. خروج نخبگان از کشور اگر ارزش افزوده‌ای برای کشور نداشته باشد خسارت‌بار است.

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها در پایان خاطرنشان کرد: حضور همکاران نهادی ما در بنیاد ملی نخبگان قطعا برای تقویت حمایت از نبخگان بوده و حضور دکتر دهقانی فیروز آبادی و دکتر باقری مقدم در بنیاد ملی نخبگان فرصت خوبی جهت رقم زدن اتفاقات مثبت در این مسیر است. حجت الاسلام کرمی یکی از عناصر آشنا با محیط و بدنه نخبگی در نهاد است که ان‌شاءالله تمامی اقدامات و فعالیت ها منجر به اعتلای جریان نخبگی به نفع اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی و ملت باشد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رستمی: در وقایع اخیر با جنگ شناختی مواجه هستیم بیشتر بخوانید »

تجاوز هواپیما‌های شوروی به آسمان ایران/ اسارت سربازان مصری در خرمشهر

تجاوز هواپیما‌های شوروی به آسمان ایران/ اسارت سربازان مصری در خرمشهر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، پنجم مهر و در ششمین روز از جنگ تحمیلی آتش شدید و بمباران روی نقاط مختلف خوزستان ادامه یافت. تلاش نیرو‌های بعثی برای ورود به شهر‌های خرمشهر و آبادان و محاصره اهواز به نتیجه نرسید. از طرف دیگر با وجود استقرار نیرو‌های دشمن در قصر شیرین، مقاومت نیرو‌های خودی در این شهر ادامه یافت و وضعیت رزمندگان اسلام در سر پل ذهاب بهبود پیدا کرد؛ لذا پیشروی دشمن در جنوب قصر شیرین به طرف گیلان غرب همچنان ادامه یافت.

هواپیما‌های دشمن علاوه بر پشتیبانی نیروی زمینی، مراکز نظامی و غیرنظامی را بمباران کردند و خسارات جانی و مالی به بار آوردند. از سوی دیگر هواپیما‌های خودی چند پادگان و پایگاه نظامی دشمن را بمباران کرده، چند پل و جاده نظامی را تخریب کردند.

در محور خرمشهر و آبادان اجرای آتش توپخانه و بمباران توسط دشمن ادامه دارد. از شب گذشته تا صبح آتش شدیدی روی خرمشهر ریخته شد و نیرو‌های بعثی از صبح در صدد پیشروی به سوی خرمشهر بر آمدند که تا قبل از ظهر نیرو‌های خودی بر آن‌ها فائق شدند و سه کامیون سلاح سبک، مهمات و یک کامیون غذا به غنیمت برادران رزمنده در آمد و چند تانک و نفربر دشمن منهدم شد. شب گذشته نیرو‌های مردمی که سلاحی در اختیار نداشتند تا صبح آماده بودند در صورت نفوذ دشمن به داخل شهر آن‌ها را با کوکتل مولوتف مورد هجوم قرار دادند. کارت‌ها و اسناد به دست آمده از افراد کشته و اسیر شده دشمن حاکی از مصری بودن تعدادی از آن‌هاست.

تلاش نیرو‌های دشمن برای نزدیک شدن به اهواز ادامه دارد. شهربانی خبر از رسیدن دشمن به ۳۰ کیلومتری اهواز دارد. ستاد مشترک ارتش در ساعت ۱۲ اعلام کرد نیرو‌های صدام اهواز را محاصره کرده‌اند. نبرد توپخانه و تانک‌ها در اطراف شهر ادامه دارد.

به گزارش مجاهدت از سپاه اهواز «نیرو‌های بعثی به طرف سوسنگرد در حال پیشروی‌اند و سعی در تصرف پادگان حمیدیه دارند. در پی تخریب پل بستان توسط نیرو‌های خودی، بعثی‌ها پل زدند و به هفت کیلومتری سوسنگرد رسیدند. آخرین وضعیتی که شب هنگام از این جبهه اعلام می‌شود حاکی است که نیرو‌های دشمن تا دو کیلومتر بالاتر از روستای هوفل رسیده‌اند و توپخانه و پشتیبانی آن‌ها در روستا‌های فنیخی مستقر است. حدود ۸۰ تانک دشمن در خط مقدم مستقرند. تپه‌های الله اکبر به اشغال دشمن درآمده و توپخانه خودی و تیپ سوم زرهی خودی که مشغول مقابله با دشمن بودند مقداری عقب‌نشینی کرده‌اند و تعدادی از تانک‌های خودی به دست دشمن افتاده است.

جبهه میانی

با آنکه ۳۶ ساعت از ورود دشمن به قصرشیرین می‌گذرد هنوز مقاومت و جنگ تن به تن در این شهر ادامه دارد و نیرو‌های خودی در سرپل ذهاب که وضع نسبتا مناسبی دارند در تلاش هستند تا با رساندن نیرو و امکانات به قصرشیرین از تسلط کامل دشمن بر این شهر جلوگیری کنند.

سپاه غرب گزارش داد که امروز طی درگیری در سرپل ذهاب ۲۰ تانک بعثی منهدم شده و دشمن در حال عقب‌نشینی است. همچنین تعدادی از تانک‌های دشمن در ارتفاعات قراویز مسلط بر سرپل ذهاب است و در حال جا به جایی و پیشروی به طرف این شهر هستند. ستاد مشترک ارتش اعلام کرد دشمن با ۲۰۰ تانک در منطقه قاسم آباد مشغول پیشروی به سوی گیلانغرب است.

حملات هوایی

آبادان، خرمشهر، اهواز، همدان، کرمانشاه، سنندج، مریوان، آذربایجان غربی و اسلام آباد مورد حملات هوایی دشمن قرار گرفتند. در آبادان هواپیما‌ها خطوط لوله نفت را بمباران کردند و میگ‌های بعثی نقاط مختلف شهر اهواز از جمله اداره پست را بمباران کردند. در کرمانشاه چند روستا بمباران و تعدادی از مردم شهید و مجروح شدند سپس به پایگاه هوانیروز کرمانشاه حمله شد. اقدامات مشکوکی نیز دیده شد و به گزارش مجاهدت از خبرگزاری پارس در ساعت یک و نیم شب شش هواپیمای شوروی به آسمان ایران تجاوز کردند و در فضای سرخس به پرواز درآمدند که بر اثر واکنش دفاع ضد هوایی منطقه نهایتا سه هواپیما ناچار به فرود در تربت جام شدند.

شش روز پس از آغاز جنگ، با کند شدن روند پیشروی ارتش عراق و ناکامی نیرو‌های بعثی در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده در خوزستان، گرایش به برقراری آتش‌بس در حکام بغداد افزایش می‌یابد، تلاش هیات‌های صلح تشدید شده، فشار سیاسی بر ایران جهت پذیرش آتش‌بس فزونی می‌گیرد، اما در تهران با این که رئیس جمهور به گونه‌ای مشروط، نسبت به مذاکره اظهار تمایل می‌کند، اما سایر مسئولین هر گونه سازش و میانجیگری را به شدت رد می‌کنند. از سوی دیگر آمریکا و متحدین آن جهت حفظ امنیت کشتیرانی آزاد و باز نگه داشتن تنگه هرمز حضور ناوگان‌های خود را در خلیج فارس افزایش می‌‎دهند. دولت کارتر به منظور تسریع در روند آزادسازی گروگان‌های آمریکایی در تهران اعلام می‌کند که موضوع احتیاجات ایران به لوازم یدکی نظامی و در مذاکر همین دو کشور مطرح خواهد شد.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تجاوز هواپیما‌های شوروی به آسمان ایران/ اسارت سربازان مصری در خرمشهر بیشتر بخوانید »

دشمنان برای به چالش کشیدن دیپلماسی موفق ایران تلاش می‌کنند

دشمنان برای به چالش کشیدن دیپلماسی موفق ایران تلاش می‌کنند



ستادکل نیروهای مسلح در بیانیه‌ای آورده است:دشمنان نظام تلاش می کنند دیپلماسی موفق ایران دراجلاس شانگهای را به چالش کشیده و برای حضور هوشمندانه رئیس جمهور در اجلاس سازمان ملل مشکل ایجاد کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ستادکل نیروهای مسلح در بیانیه‌ای با گرامیداشت فرا رسیدن هفته دفاع مقدس، این مناسبت را فرصتی برای بازخوانی و واکاوی دوران دفاع مقدس با رویکرد تبیینی – تحلیلی برای نسل جوان و بهره‌گیری از درس‌ها و عبرت‌های آن دوران برای عبور از شرایط دشوار و غلبه بر جنگ نرم دشمنان دانست.

در بخشی از این بیانیه آمده است: روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹، وقتی مهاجمین بعثی از زمین، هوا و دریا به سرزمین اسلامی ایران یورش آوردند، بر این تصور بودند که به دلیل برخورداری از حمایت و پشتیبانی تمامی قدرت‌های جهان و همچنین برخی از دولت‌های مرتجع در منطقه، به سرعت، فاتح جنگ شده و نظام نوپای جمهوری اسلامی را از بین خواهند برد. اما ملت قهرمان و رزمندگان سلحشور با تأسی به مکتب روح‌بخش اسلام ناب محمدی با تبعیت آگاهانه از فرامین حکیمانه بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و با پشتوانه عظیم مردمی، مقتدرانه ایستادند و با نثار جان و ایثار و فداکاری علاوه بر دفع تجاوز دشمن، آمال و آرزوهای نظام سلطه و علی الخصوص صدام جنایتکار را در زیاده‌خواهی و توسعه‌طلبی به یأس و نومیدی تبدیل کردند و پرده فریب و نیرنگ را از چهره شیطانی قدرت‌های استکباری کنار زدند.

در ادامه این بیانیه با اشاره به توطئه‌ها و جنگ رسانه‌ای اخیر دشمنان و بدخواهان نظام اسلامی تصریح شده است: دشمنان نظام اسلامی با دستاویز قرار دادن پرونده هسته‌ای و موضوع امنیت اخلاقی جامعه با استفاده از شیوه‌‏های تحریم، تهدید، تحریف و ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور به دنبال خدشه وارد کردن به وجهه جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هستند و تلاش می‌نمایند دستاوردهای عظیم اربعین حسینی را از یک سو و دیپلماسی موفق ایران در اجلاس شانگهای را از سوی دیگر به چالش بکشند و برای حضور هوشمندانه ریاست محترم جمهوری اسلامی در اجلاس سالیانه سازمان ملل مشکل بیافرینند غافل از اینکه ایران اسلامی در عرصه جهاد کنونی نیز با رهنمودهای داهیانه فرمانده معظم کل قوا حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی) و اتخاذ دیپلماسی فعال منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و مواضع بصیرانه ملت ولایتمدار، نقشه‌های شوم نظام سلطه را همچون گذشته نقش بر آب خواهند نمود.

ستاد کل نیروهای مسلح در پایان این بیانیه ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس و تبریک این مناسبت به ملت شهید پرور ایران به ویژه جانبازان، آزادگان، خانواده‌های معزز شهدا و رزمندگان، تاکید کرد: استقلال، عزت و توانمندی امروز ایران اسلامی در برابر هر نوع هجوم، توطئه و خباثت نظام سلطه و جبهه استکبار حاصل مقاومت و آزادی‌خواهی ملت سرافراز، متعهد و متدین می‌باشد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دشمنان برای به چالش کشیدن دیپلماسی موفق ایران تلاش می‌کنند بیشتر بخوانید »

زینب‌وار زندگی کنید/ برادرم اگر بود، از رفتار مسئولین ناراحت بود، اما از انقلاب دلگیر نبود

راز شهید «مصطفایی» برای عاقبت‌بخیری‌اش


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: جنگ تحمیلی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به دستور صدام به طور سراسری علیه ایران آغاز شد. صدام با خیال اینکه به راحتی می‌تواند خرمشهر، آبادان و حتی اهواز را تصرف کند، دست به حمله حداکثری در جنوب کشور زد، اما با دفاع همه جانبه مردم در اوایل جنگ وی نتوانست به هدف خود برسد.

در ادامه ارتش، سپاه، شهربانی، ژاندارمری، کمیته انقلاب اسلامی و بسیج با ساماندهی برای دفاع از کشور به مرز‌ها اعزام شدند. در دفاع مقدس نیروی انتظامی از سه بخش (شهربانی، ژاندارمری و کمیته انقلاب اسلامی) تشکیل می‌شد که هر کدام وظیفه جداگانه‌ای داشتند. یکی از یگان‌هایی که در زمان دفاع مقدس علاوه بر نبرد با دشمن بعثی در عقبه جنگ وظیفه حراست از خانواده‌های رزمندگان را برعهده داشت نیروی انتظامی (ژاندارمری، شهربانی و کمیته انقلاب اسلامی) بود.

نیرو‌های ژاندارمری در طول هشت سال دفاع مقدس علاوه بر حفاظت از شهر‌ها و مرز‌های کشور در خط مقدم حاضر می‌شدند و از خاک ایران دفاع می‌کردند. ژاندارمری با توجه به اینکه در زمان شروع جنگ مسئولیت حفاظت از مرز‌ها را بر عهده داشت، اولین شهدای جنگ تحمیلی را تقدیم نظام کرد و اولین تیری که به سمت ایران شلیک شد به پاسگاه‌های ژاندارمری شلیک شد و اولین تیر نیز از سوی ایران توسط نیرو‌های ژندارمری به سمت دشمن شلیک شد.

یکی از این شهدا «محمدحسین مصطفایی» است که در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار دفاع‌پرس را با «معصومه مصطفایی» خواهر این شهید والامقام می‌خوانید:

محمدحسین روز اول فروردین ۱۳۴۱ در تبریز به دنیا آمد و روز ۱۳۶۰/۰۹/۲۳ در گیلان‌غرب به شهادت رسید. برادرم خیلی مهربان بود و چهار سال از من بزرگ‌تر بود و خیلی اهل نماز و هیئت بود و به مطالعه خیلی اهمیت می‌داد.

هر روز که محمدحسین می‌خواست بیرون برود، ابتدا کف پای مادرم را می‌بوسید و همیشه پدرم را بغل می‌کرد. ما خانواده صمیمی هستیم.

برادرم در دو ماه «محرم» و «صفر» لباس مشکی می‌پوشید و هرجا که هیئت بود، در آن شرکت می‌کرد. از آنجایی که آن زمان رژیم طاغوت بود، گاهی اوقات با پدرم به صورت پنهانی به هیئت می‎رفت.

زمانی که اتقلاب پیروز شد، راحت‌تر می‌توانست به هیئت برود. در ماه رمضان هم از بچگی روزه می‌گرفت و به بالکن می‌رفت و برای همسایه‌ها اذان می‌گفت. برادرم از نظر اعتقادی خیلی قوی بود. می‌گفت: من اذان می‌گویم تا اگر همسایگانی هستند که تلویزیون ندارند، از زمان اذان آگاه شوند.

برادرم اصلا غیبت نمی‌کرد. غیبت کردن را دوست نداشت. هنگامی که سر سفره می‌آمد و ما خاطره کسی را تعریف می‌کردیم، به ما می‌گفت: حرف شما غیبت نباشد و یا حرف کسی را نزنید.

محمدحسین خیلی متین و آرام بود و وقتی به چهره‌های شهدا نگاه می‌کنید، یک نگاه معنوی در چهره‌هایشان هست.

طبیعتاً حال اگر هم برادرم بود، از رفتار‌ها و کار‌های مسئولین ناراحت بود، اما ما از انقلاب دلگیر نیستیم و پشتیبان ولایت فقیه هستیم و الآن هم اگر برادرم بود، پشتیبان ولایت فقیه بود و پشت رهبر را خالی نمی‌کرد.

زینب‌وار زندگی کنید/ برادرم اگر بود، از رفتار مسئولین ناراحت بود، اما از انقلاب دلگیر نبود

برادرم داوطلبانه به جبهه رفت

کنار خانه ما مسجدی بود و برادرم با پدرم به مسجد می‌رفتند. پدرم خیلی آدم مذهبی بود و برادرم از همان دوران کودکی با پدرم به مسجد می‌رفت و نماز می‌خواند. دوران ابتدایی را در مدرسه حافظ و دوران دبیرستان را هم در مدرسه شهید طالقانی درس خواند و دیپلم خود را هنوز به اتمام نرسانده بود که به جبهه رفت و تا ۲۳ آذر در جبهه بود و اصلا هم به مرخصی نیامده بود و به صورت داوطلب به جبهه رفته بود و عضو کمیته مرکزی هم بود و چهار ماه به کمیته رفته بود و هنوز هم حقوق نگرفته بود که به صورت داوطلب به جبهه رفت، اما از طرف کمیته نرفت.

برادرم خیلی باغیرت بود و روی ححاب هم خیلی حساس بود و اگر دوستان محمدحسین دم در می‌آمدند، محمدحسین خودش می‌رفت و درب را باز می‌کرد و ما حق نداشتیم دم در برویم. محمدحسین می‌گفت: «دختر باید در خانه بماند» اما با مادرم در تظاهرات شرکت می‌کردیم و یا با هم نماز جمعه می‌رفتیم، اما بعضی وقت‌ها که دختر‌ها می‌آمدند، در کوچه می‌ایستادند و حرف می‌زدند و برادرم اصلا دوست نداشت که ما در کوچه بمانیم و پدرم هم همینطور بود و همیشه به مادرم می‌گفت که اگر برای انجام مراسمات مذهبی بیرون بروید، اشکال ندارد، اما اگر بیرون بایستید و با همسایه‌ها حرف بزنید، من راضی نیستم و محمدحسین هم همینطور بود و می‌گفت من راضی نیستم.

زینب‌وار زندگی کنید/ برادرم اگر بود، از رفتار مسئولین ناراحت بود، اما از انقلاب دلگیر نبود

زمانی که بنی‌صدر عزل شد، محمدحسین جواز جبهه را از مادرم گرفت

محمدحسین به خاطر علاقه‌ای که به نظام و امام خمینی بود که به جبهه رفت؛ اما زمان بنی‌صدر که بود به جبهه نمی‌رفت و زمانی که بنی‌صدر رفت، گفت: مادر، حال که دولت تغییر کرده است، اجازه بده من به جبهه بروم.

مادرم به او گفت: برو پسرم.

ما هم رفتیم و برادرم را هم بدرقه کردیم. آن روز باران هم می‌آمد و محمدحسین آمد و مادرم را هم بوسید و گفت: مادر، زمین خیس هست و نمی‌توانم کف پایت را ببوسم. مادر از من راضی باش که دارم به جبهه می‌روم.

مادرم به او گفت: برو من راضی هستم.

برادرم رفت و سه ماه در جبهه بود، اما دیگر بازنگشت. برادرم به ما گفت: «ححابتان را رعایت کنید و خون شهدا را پایمال نکنید و توصیه کرد که زینب‌وار زندگی کنید و مراقب ححابتان باشید و این توصیه‌ها را هم در وصیتنامه‌شان نوشتند.»

زینب‌وار زندگی کنید/ برادرم اگر بود، از رفتار مسئولین ناراحت بود، اما از انقلاب دلگیر نبود

زمانی که محمدحسین می‌رفت، انگار می‌دانست شهید می‎شود

برادرم مربای گل محمدی را خیلی دوست داشت و زمانی که رفتیم تا بدرقه‌اش کنیم، مادرم به محمدحسین گفت: یادم رفت که مربا را داخل کیفت بگذارم.

برادرم گفت: مادر، نیازی نیست من دارم به جنگ می‌روم و معلوم نیست که من بتوانم از آن مربا بخورم. مدام از این حرف‌ها می‌زد و خودش انگار می‌دانست که شهید می‌شود.

زمانی که خبر شهادت برادرم را به ما دادند، به ما گفتند که ما عقب‌نشینی کرده بودیم و چون پیکر تکه تکه شده بود، ما نتوانستیم جنازه را به عقب برگردانیم، ولی از آنجا که دوباره می‌خواهیم در ماه تیر عملیات کنیم و مناطقی را که از آن‌ها عقب‌نشینی کرده بودیم، دوباره پس بگیریم، پیکر برادر شما را هم پیدا می‌کنیم و می‌آوریم. به همین خاطر ما هم مراسم نگرفتیم. زمانی که از عملیات برگشتند، گفتند چیزی از جنازه پیدا نکردیم و حتی پلاکی از شهید نیاوردند.

برادرم در عملیات «مطلع‌الفجر» شرکت کرد که توپ کنار او می‌خورد و دوستان او برای ما تعریف کرده‌اند که محمدحسین تکه تکه شده بود و به همین خاطر به عقب برگشته بودند و نتوانستند پیکر برادرم را بازگردانند.

برادرم وصیتنامه‌ای دارد که بسیار به روز است و در آن به مسئولین و کسانی که به تضعیف سپاه می‌پردازند، سفارشاتی کرده بود.

زینب‌وار زندگی کنید/ برادرم اگر بود، از رفتار مسئولین ناراحت بود، اما از انقلاب دلگیر نبود

ادامه دادن راه شهدا، یکی از تأثیرات شهادت شهداست

زمانی که برادرم شهید شد، دخترعموی من هنوز ازدواج نکرده بود، اما الان یک دختر دارد و دخترش چند بار از برادر من حاجت گرفته است.

دانشگاه او در یک شهر کوچک نزدیک تبریزهست و گفت: خواب دیده‌ام که برادر شما آنجا دفن شده است. نسل بعدی هم هنوز دوست دارند که برای برادرم کاری انجام بدهند و تا به حال خیلی برای برادرم نذر کرده‌اند و می‌خواهند راه برادرم را ادامه بدهند و با اینکه اصلا شهید را ندیده‌اند، به یاد برادرم هستند.

ما تا به حال هر چیزی که از خدا خواسته‌ایم، از برکت شهدا و برادرم به ما داده است و پدر و مادرم از برکت برادرم حج واجب، سوریه و کربلا رفته بودند. ما یک خانواده مرفهی هم نیستیم بلکه یک خانواده معمولی هستیم، ولی همه این‌ها از بر کت برادرم بوده است.

خاطرات

۱. شماره‌ای که تنها یک نشانه بود

من ۲۰ سال پیش خواب برادرم را دیدم و در خواب دیدم که از کنار کوچه‌ای رد می‌شود و من با تعجب به او گفتم: شما اینجا هستی؟ مادر خیلی دلتنگ تو است. چرا سری به ما نمی‌زنی؟

محمدحسین به من گفت: سر من در اینجا خیلی شلوغ است و حتما به تو یک شماره می‌دهم و به این شماره زنگ بزن. پس از آنکه از خواب بیدار شدم، آن شماره در یادم مانده بود، اما هر چه به آن شماره زنگ می‌زدم، کسی جواب نمی‌داد.

در شهر ما فردی به نام «حجت‌الاسلام مولانا» بود و وقتی که پیش او رفتم و خوابم را برای او تعریف کردم، گفت: این شماره برای شما نشانه است اما در حد توان آن را درک کنید ولی به این شماره زنگ نزنید.

۲. معجزه از شهید

هر وقت که کار اداری داشته باشم و یا مشکلی در زندگی داشته باشم از برادرم کمک می‌خواهم، چون روح آن‌ها آزاد است و می‌توانند به ما کمک کنند و همیشه و همه جا روح برادرم را احساس می‌کنم.

یک دفعه دخترعمه مادرم به خانه مادرم در تبریز آمده بود و برای مادرم درددل کرد که سه پسرم دارم که شغل خوبی ندارند، ولی پسر آخرم تازه لیسانس گرفته است. از شما می‌خواهم که به پسرتان که شهید شده است قسم بده که برای پسرم دعا کند تا کار خوبی پیدا شود.

دخترعمه مادرم آن شب به خانه یکی از اقوام رفته بود و خوابیده بود و فردا صبح به خانه مادرم آمد و به او گفت: «دیشب یک معحزه برای من اتفاق افتاد. شب که به خانه رفتم، خیلی خسته بودم و گوشی من زنگ خورد و صبح روز بعد که از خواب بیدار شدم، دیدم یک نفر ۹ بار به گوشی من زنگ زده است و وقتی که با او تماس گرفتم، گفت: برای پسرتان مرتضی کار پیدا شده است.»

دخترعمه مادرم می‌گفت: من این کار را از معجزات پسرتان می‌دانم.

۳. محمدحسین هنگام سحر به بالکن می‌رفت و اذان می‌گفت

یادم می‌آید که زمان طاغوت بود و برادرم آن زمان ۱۰ یا ۱۲ ساله بود. خانه ما بالکن داشت و هنگامی که ماه رمضان می‌شد، برادرم به بالکن می‌رفت و اذان می‌گفت و همیشه اینگونه فکر می‌کرد که شاید یکی از همسایه‌ها تلویزیون نداشته باشد و سحری خواب بماند و چند کوچه آن طرف‌تر همیشه از مادرم تشکر می‌کردند و به او می‌گفتند پسر شما صدای قشنگی دارد.

۴. بعدازظهر‌های جمعه به بچه‌ها آموزش قرآن می‌داد

برادرم هیئتی به نام هیئت «آل یاسین» را تشکیل داده بود و بعدازظهر‌های جمعه بچه‌ها و دوستانش را جمع می‌کرد و از سوره نبأ تا آخر قرآن را می‌خواندند و برایشان به عنوان جایزه «مداد» و «پاک‌کن» در نظر گرفته بود. تمام بچه‌ها هم بچه‌های کوچک بودند و به آن‌ها درس هم یاد می‌داد.

۵. حلالیت‌طلبی به خاطر یک «نان خامه‌ای»

آن زمان که من و برادرم محمدحسین کوچک بودیم، مادرم برای ما نان‌خامه‌ای می‌خرید و چون برادرم بزرگتر بود، به او دو عدد نان‌خامه‌ای می‌داد و به من یکی می‌داد وبرادرم نان‌خامه‌ای‌های خودش را می‌خورد و حتی سهم نان‌خامه‌ای من را هم می‌گرفت و می‌خورد و بعد که بزرگ‌تر شدیم، برای من یک جفت دمپایی خرید و از من حلالیت طلبید.

۶. با وجود دستپخت شورم، برادرم من را تشویق کرد

یک بار که خاله مادرم فوت کرده بود و مادرم خانه نبود و من برای اولین بار می‌خواستم غذا درست کنم و خیلی به خودم افتخار می‌کردم و پز می‌دادم که برنج درست کردم ولی برنجی که درست کرده بودم خیلی شور شده بود و وقتی که برادرم آمد و سر سفره نشست و من هنوز از آن غذا نخورده بودم. با آنکه آن برنج خیلی شور شده بود، محمدحسین به من گفت: خیلی خوش‌مزه شده است و نزد من یک جایزه داری.

زمانی که خودم از غذایی که درست کرده بودم، خوردم، متوجه شدم که غذا چقدر شور شده است، اما چیزی نگفتم و ما به زور آن خورشت و برنج را خوردیم، اما بعدا برادرم بنا به قولی که داده بود و گفته بود که برایت جایزه می‌خرم، رفته بود و از کنار مغازه پدرم که یک مغازه لباس‌فروشی بود، برای من لباس خرید و گفت این جایزه آن برنجی است که آن روز درست کرده بودی. محمدحسین خیلی به این مسائل اهمیت می‌داد.

۷. من و بابا که نداریم

برادرم خیلی اهل قناعت بود. پدرم مغازه بزازی داشت و محمدحسین هم گاهی اوقات به مغازه پدرم می‌رفت و پدرم حقوقی که به برادرم می‌داد و برادرم پولی که از آن حقوق بدست آورده بود را جمع می‌کرد و در روز مادر و روز پدر برای پدر و مادرم هدیه می‌خرید یا برای خواهر و برادر‌ها چیزی می‌خرید و یا گاهی اوقات مادرم می‌خواست برای کسی هدیه‌ای بخرد، به او می‌گفت: محمدحسین، شب که آمدید، به پدرت بگو این هدیه را بخرد، چون پدرت یادش می‌رود.

وقتی که شب می‌آمدند، محمدحسین خودش چیزی که مادرم گفته بود را می‌خرید و می‌گفت: من و بابا که نداریم؛ یا آنکه محمدحسین پول‌هایی که پدرم به او می‌داد را جمع می‌کرد و با آن‌ها اسباب بازی می‌خرید و آن‌ها را می‌فروخت و پول‌هایش را جمع می‌کرد.

۸. با وجود بیماری آلزایمر مادربزرگم، او را به مشهد برد

زمانی که محمدحسین شهید شد، ۱۸ ساله بود، اما پیش از آن مدام پدر و مادرم را به سفر مشهد می‌برد وما هر سال تابستان به مشهد می‌رفتیم وحتی اگر سالی پدرم می‌گفت: من نمی‌توانم مغازه را ببندم، ما با محمدحسین به مشهد می‌رفتیم. ما سفر‌های زیارتی زیادی را با محمدحسین رفتیم.

مادربزرگی (مادر پدرم) داشتیم که آلزایمر گرفته بود و زمان طاغوت بود و بقیه عمه و عموهایم حاضر نبودند که از مادربزرگم نگهداری کنند، چون حواس‌پرتی داشت و بعضی وقت‌ها نمازش را اشتباه می‌خواند و یا متوجه محرم و نامحرم نبود و مادربزرگم همیشه خانه ما بود.

مادرم هم هر وقت که می‌خواست به مسجد برود، مادربزرگم را هم با خودش می‌برد و بعد که از مسجد می‌آمدند، مادربزرگم می‌گفت: فرخنده (مادرم) من را به مشهد برد. محمدحسین خیلی ناراحت می‌شد و به مادرم می‌گفت: مادربزرگ مدام مشهد مشهد می‌گوید کاش می‌شد که او را هم به مشهد ببریم.

مادرم می‌گفت: مادربزرگ به بیماری آلزایمر دچار است و هر وقت که عمه وعموهایم می‌خواستند به مشهد بروند، می‌آمدند و از مادربزرگم خداحافظی می‌کردند و مادربزرگم هم دنبال آن‌ها گریه می‌کرد.

محمدحسین رفته بود و سه بلیط برای مادربزرگم، یکی از برادرهایم و خودش گرفته بود و به مادرم گفته بود: می‌خواهم محمدحسن را هم دنبال خودم ببرم که وقتی مادربزرگ در مسافرخانه بود و من خواستم برای خرید نان یا وسیله‌ای بیرون بروم و نیاز به این باشد که کسی نزد مادربزرگ بماند، مادرم گفت: تو خود کوچک هستی و ۱۵ ساله هستی. من محمدحسن را کجا با تو بفرستم؟

برادرم آنقدر اصرار کرد که مادرم راضی شد و مادربزرگم را که آلزایمر داشت و بعضی وقت‌ها روسری را از سرش درمی‌آورد و در کیفش می‌گذاشت.

برادرم مادربزرگم را به مدت یک هفته به مشهد و زیارت امام رضا (ع) برد و زمانی که بازگشتند، تمام فامیل می‌گفتند که محمدحسین کاری بهشتی انجام داده است که این پیرزن را با این وضعیت به مشهد برد. در حالیکه کسی حاضر نبود مادربزرگم را به مشهد ببرد، ولی برادرم خودش تنها با سن کم مادربزرگم را به مشهد برده بود و همه از این کار برادرم حیرت‌زده بودند و همه می‌گفتند: وی مسجد را با مشهد اشتباه می‌گیرد. شما چرا می‌خواهید او را با اینهمه زحمت به مشهد ببرید؟

برادرم به آن‌ها گفت: نه؛ مادربزرگم پشت سر هر که می‌خواهد به مشهد برود، گریه می‌کند و من باید او را به مشهد ببرم و دلم نمیاد که همه به مشهد بروند و اما مادربزرگم بماند.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راز شهید «مصطفایی» برای عاقبت‌بخیری‌اش بیشتر بخوانید »

تلاش دشمنان برای کمرنگ کردن پیاده روی اربعین/ اتونشر شنبه ۱۹ شهریور

راهپیمایی اربعین چگونه به قدرت نرم امت اسلامی تبدیل شد؟


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: بعد از سرنگون شدن «صدام» رئیس حزب بعث عراق شاهد برگزاری آزادانه «راهپیمایی عظیم اربعین» هستیم که هر سال به شکوه و عظمت این همایش جهانی افزوده می‌شود؛ البته این راهپیمایی بی‌نظیر امید استکبار جهانی و دشمنان اسلام را نا امید کرده است، چون آن‌ها توطئه خود را برای مقابله با این اجتماع بزرگ جهانی که تهدیدی جدی برای دنیای استعمار است، بی‌فایده می‌بینند.

اما سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که اربعین، این همایش بزرگ و باشکوه مسلمانان از چه خصوصیات و ویژگی‌هایی برخوردار است که استکبار جهانی و دشمنان اسلام هیچ‌گاه تاب تحمل آن را نداشته و ندارند؟ آن هم راهپیمایی که بعد از سال‌ها ممنوعیت از زمان روی کار آمدن دیکتاتور بزرگ عراق یعنی صدام تا سال ۲۰۰۳ همچنان با انواع و اقسام اذیت‌ها و آزار مسلمانان علاقمند به دین مبین اسلام همراه بود.

البته دست خداوند در اینجا هم خودش را به خوبی نشان داد و صدام دیکتاتور خون‌ریز عراق توسط حامیان غربی خود یعنی آمریکا از صدر به ذیل کشیده شد تا این مسیر، تبدیل به فرصتی نیکو و ارزشمند برای مسلمانان و شیعیان منطقه شود تا ضمن برگزاری مراسم‌های مذهبی و عزاداری در ایام محرم، در چهلمین سالروز شهادت سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) با پای پیاده سفری روحانی و ملکوتی را به کربلا داشته باشند.

تلاش دشمنان برای کمرنگ کردن پیاده روی اربعین/ اتونشر شنبه ۱۹ شهریور

بر این اساس بهتر است مقداری به بررسی علل و عوامل تحمل ناپذیری راهپیمایی اربعین، این رویداد عظیم و بی‌نظیر از سوی دنیای غرب بویژه استکبار جهانی بپردازیم؛ در واقع از آنجایی که راهپیمایی اربعین با هدف و فلسفه مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم و با حضور مسلمانان اغلب کشور‌های اسلامی برگزار می‌شود خود این حرکت فی‌نفسه زنگ خطری برای دنیای غرب و استعمارگران مبنبی بر روبه پایان بودن دوران حکمرانی استعمارگونه آن‌ها دارد.

از طرف دیگر به دلیل اینکه در این راهپیمایی شاهد وحدت و یکپارچگی تمامی مسلمانان کشور‌های اسلامی و حتی مسلمانان کشور‌های غیر اسلامی هستیم و این موضوع اصلا باب میل کشور‌های غربی و استعمارگری، چون آمریکا نیست و آن‌ها تمام سعی و تلاش خود را انجام می‌دهند که با انجام برنامه‌ریزی‌های مختلف و ایجاد تفرقه و چند دستگی مابین مسلمانان مانع از وحدت بیش از پیش آنها، در نتیجه حضور گسترده در راهپیمایی اربعین شوند.

تلاش دشمنان برای کمرنگ کردن پیاده روی اربعین/ اتونشر شنبه ۱۹ شهریور

در این میان یکی از ابزاری که دنیای غرب و استعمارگران برای تحت‌الشعاع قرار دادن راهپیمایی اربعین از آن استفاده می‌کنند رسانه‌های زنجیره‌ای است که در اختیار آن‌ها قرار دارد. با توجه به این مهم، اگر به میزان آمار اخبار منتشر شده از سوژه «اربعین» در رسانه‌های غربی به خصوص رسانه‌های فارسی زبان همچون بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال و در مقیاسی کمتر صدای آمریکا نگاه بیاندازیم متوجه می‌شویم که این رسانه‌ها با هوشمندی تمام و با استفاده و بهره‌بردن از موضوعاتی که قابلیت تبدیل به حاشیه و اختلاف مابین مسلمانان را دارد به دنبال پاشیدن بذر تفرقه و اختلاف بین مسلمانان به خصوص شیعیان و اهل سنت هستند تا از این راه تا آنجایی که امکان دارد جمعیت حاضر در راهپیمایی اربعین را کاهش بدهند.

تلاش دشمنان برای کمرنگ کردن پیاده روی اربعین/ اتونشر شنبه ۱۹ شهریور

موضوع دیگر اینکه، هر سال شاهد هستیم تا به محض اینکه به لحاظ زمانی به ایام برگزاری راهپیمایی اربعین حسینی (ع) نزدیک می‌شویم مانور بزرگ رسانه‌ای و تبلیغاتی دنیای غرب را شاهد باشیم که این دست حرکات ایذایی و انجام دادن این مانور‌ها از ترس و وحشت آن‌ها از یکپارچگی و وحدت مسلمانان عالم ناشی می‌شود؛ اما هرسال هم به لطف و بخشش خداوند شاهد ناکام ماندن این تلاش مذبوحانه و برگزاری هرچه باشکوه‌تر مراسم بزرگ و شکوهمند راهپیمایی اربعین هستیم.

نکته قابل توجه دیگر اینکه بر خلاف تمامی جوسازی‌ها و بازی‌های رسانه‌ای که دنیای غرب برای مسلمانان و با هدف وانگیزه کاهش میزان مشارکت آن‌ها در این راهپیمایی تدارک دیده شاهد هستیم که حضور شیعیان و اهل سنت در جریان برگزاری راهپیمایی اربعین به عنوان یکی از فاکتور‌ها و نشانه‌های قدرت نمایی مسلمانان به ویژه شیعیان در برابر دسیسه‌ها و توطئه‌های غرب خودنمایی می‌کند.

تلاش دشمنان برای کمرنگ کردن پیاده روی اربعین/ اتونشر شنبه ۱۹ شهریور

در پایان باید گوش دشمنان اسلام و قرآن و در نگاهی وسیع‌تر استکبار جهانی را به این سخن و نصیحت مهم جلب کنیم که علی‌رغم تمامی تبلیغات عظیم تبلیغاتی که آن‌ها همواره در آستانه چهلمین سالروز شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) علیه مسلمانان و به منظور کاهش سطح مشارکت آن‌ها در این راهپیمایی ترتیب می‌دهند شاهد هستیم که این راهپیمایی وحدت بخش و دشمن‌شکن سال به سال با وسعت و دربرگیری بیشتری برگزار می‌شود و تمامی تلاش‌های آن‌ها محتوم به شکست خواهد بود.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راهپیمایی اربعین چگونه به قدرت نرم امت اسلامی تبدیل شد؟ بیشتر بخوانید »