صدام

جنگ جدید، جنگ روایت‌سازی است

جنگ جدید، جنگ روایت‌سازی است



سردار نائینی گفت: آن دوره خبرنگاران جنگ سخت را پشتیبانی می‌کردند و امروز افسران جنگ نرم هستند؛ جنگ جدید جنگ روایت سازی و جنگ‌ در هم کوبیدن اراده هاست، جنگ برای بی معنا کردن مقاومت و ناامیدسازی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سردار «علی محمد نائینی» رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌ مقدس در نشستی با خبرنگاران، دفاع مقدس را دارای ابعاد گوناگونی دانست و اظهار داشت: یک بخش دفاع مقدس جنگ تمام عیار رسانه‌ای بود که همه ظرفیت‌های رسانه‌ای ابرقدرت‌ها از رژیم بعث پشتیبانی می‌کردند.

وی با اشاره به هدف دشمنان از پشتیبانی رسانه‌ای رژیم بعث عراق افزود: روایت سازی برای پشتیبانی از صدام، توجیه جنگ و خط کلی رسانه‌های معاند، ایران هراسی بود، صدام و رسانه‌های حزب بعث برای توجیه جنایت‌های خود ایران را به عنوان یک‌ خطر جهانی معرفی می کردند تا منطقی برای تحمیل جنگ داشته باشند.

جنگ جدید، جنگ روایت‌سازی است

سردار نائینی گفت: اینجا نقش خبرنگاران به عنوان بخشی از رزمندگان جبهه جنگ رسانه‌ای خود را نشان داد. رسالت خبرنگاران در دفاع مقدس در سه محور حفظ و ارتقا روحیه حماسی ملت، حفظ و ارتقا روحیه رزمی رزمندگان و مقابله با عملیات دشمن خلاصه می شد.

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌ مقدس ادامه داد: برخی از خبرنگاران قبل کار رسانه‌ای یک رزمنده و مجاهد فی سبیل الله بودند و در خط مقدم برای به تصویر کشیدن رشادت‌های رزمندگان حضور داشتند. کار خبرنگاران به انتقال رشادت‌ها خلاصه نمی‌شد. صرفا این نبود که مردم از اخبار جنگ مطلع شوند.

وی تاکید کرد: رسانه عامل تعیین کننده در دفاع مقدس و بخشی از قدرت ملی ما بود که توطئه‌های دشمن را خنثی می‌کرد.

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با برشمردن برخی ترفندهای رسانه‌ای دشمنان گفت: کتمان پیروزی‌ها، مقابله با روحیه مردم و فروپاشی روحیه در سطح ملی با ایجاب التهاب ناشی از بمباران شهرها، ناامیدسازی مردم برای پشتیبانی جنگ از جمله دسیسه‌های دشمنان بود.

جنگ جدید، جنگ روایت‌سازی است

سردار نائینی گفت: آنچه امروز به عنوان گنجینه صوتی و تصویری و متنی از دفاع مقدس داریم که بخش قابل توجه آن در مرکز اسناد قرار دارد نتیجه مجاهدت راویان جنگ و خبرنگاران دوران دفاع مقدس و مدیران رسانه‌ای و تبلیغی است؛ یکی از نقش‌های خبرنگاران و راویان ثبت و ضبط وقایع جنگ بود و نتیجه قرار گرفتن راویان کنار فرماندهان و ضبط جلسات و گزارش عملیات‌ها تهیه گنجینه بی بدیل در مرکز اسناد است که می‌تواند از تحریف تاریخ جنگ جلوگیری کند.

وی با اشاره به اینکه خبرنگاران در دفاع مقدس جنگ نظامی را در ابعاد مختلف پشتیبانی می‌کردند، افزود: گزارشات و اخبار آنان در همه خانه ها و شهرها و روستاها امتداد داشت.

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با بیان اینکه کار رسانه‌ای بدون پشتوانه مردمی پیروزی‌های افتخار آفرین را دربر نداشت، افزود: امروز اگر شما خط تحریف، شبهه و سوال در مورد دفاع مقدس می‌بینید به خاطر این است که دوره دفاع مقدس شالوده قدرت جمهوری اسلامی است. تمام داشته ما در جبهه مقاومت متکی به منبع غنی و ثروت عظیمی به نام معارف و تجربه‌های دوران دفاع مقدس است.

جنگ جدید، جنگ روایت‌سازی است

سردار نائینی گفت: آن دوره خبرنگاران جنگ سخت را پشتیبانی می‌کردند و امروز افسران جنگ نرم هستند؛ جنگ جدید جنگ روایت سازی و جنگ‌ در هم کوبیدن اراده هاست، جنگ برای بی معنا کردن مقاومت و ناامیدسازی است.

وی اضافه کرد: دشمن از آن تجربه استفاده و جنگی همه جانبه را طراحی کرد که مبتنی بر فناوری ارتباطی، سلاح تولید محتوا و روایت سازی است در این حالت پیروز جنگ کسی است که درک درستی از صحنه داشته باشد. یعنی با قدرت نرم و مهارت بتواند یک بازیگر موفق این صحنه باشد. تفاوت زیادی بین صحنه این جنگ و دفاع مقدس است. دفاع مقدس ۸ ساله ظهور و بروز داشت، دیده می‌شد، افراد به راحتی برانگیخته می‌شدند، درگیری در خط با دشمن، شلیک توپ و موشک ملموس بود. هر روز تشییع شهدا داشتیم، ستون‌های خودرویی در سطح شهرها برای پشتیبانی از جبهه‌ها داشتیم. فضای حاکم، مردم را همراه خود کرده بود. عقلانیت بر آن فضا حاکم بود.

وی با اشاره به اینکه یکی از جنبه‌های دفاع مقدس عقلانیت آن است، ادامه داد: همه تصمیمات نظامی بر پایه عقلانیت بود. پذیرش قطعنامه هم در زمان خودش عقلایی بود، امام می گوید از یک روز جنگ پشیمان نیستیم. همه ملت به صحنه آمدند برخلاف برآوردهای دشمن که فکر می‌کرد ثبات سیاسی و قدرت بازدارندگی در ایران نیست مردم محاسبات دشمن را بهم زدند.

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با اشاره به عقلانیت در دفاع مقدس گفت: برای نبرد ۵۰ روزه والفجر ۸ یا ۷۰ روزه کربلای ۵ حداقل هفت تا ۱۰ ماه جلسات طرح ریزی برگزار شد که صوت همه جلسات هست. روی همه چیز بحث شد و حتی آنان که اختلاف نظر داشتند با همه وجود پای کار آمدند. متاسفانه نتوانستیم روایت‌های همه جانبه‌ای از این دوران منتقل کنیم.

وی به کارهای صورت گرفته در مرکز اسناد اشاره کرد و افزود: بخشی از اسناد را گویا کردیم، سامانه‌ای راه اندازی می شود با عنوان دانشنامه جنگ، ۵۶۰ پروژه در حال اجرا وجود دارد، برای تمام عملیات‌ها کتاب کارنامه، شناسنامه و اطلس دارد و موضوعات اساسی طی یک پروژه تحقیقاتی تعریف شده است.

سردار نائینی با بیان اینکه جهاد تبیینی که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمود امروز کلیدی ترین میدان نبرد است، اضافه کرد: مواجه با جریان تحریف پایان ندارد و همچنان فعال است‌ و داشته‌های ما و مناسبت‌های ما را نشانه می‌گیرد. ساخت، کنترل، تثبیت روایت، مرزبانی از روایت‌های انجام شده و به دست گرفتن روایت درست و مستند و معتبر شرط پیروزی در این میدان است که برعهده رسانه و خبرنگاران قرار دارد. کل جریان انقلاب اسلامی امروز هدف قرار گرفته است. روایت می‌سازند که مقاومت بی فایده بوده، امیدی به حل مشکلات مردم نیست، الگوی حاضر را الگوی ناکارآمد معرفی می‌کنند.

وی بخش جدی کار خبرنگاران علاوه بر آگاه سازی و کار خبری را تبیی دانست و افزود: شاخص این است روایت اقناع کننده، همراه کننده، معتبر و آگاه ساز باشد. روایت رسانه‌ای قدرت متقاعدسازی و همراه سازی باید داشته باشد. در این فضا باید جنگید، صاحبنظران و خود غربی‌ها از مولفه‌های اصلی قدرت را در دست گرفتن افکار عمومی می‌دانند. تحریف خودباوری داخلی را تخطئه می‌کند. از جریان انقلابی و کانون‌های قدرت انقلاب اعتبار زدایی می‌کند. دقیقا مکتب حضرت امام و حاج قاسم، دفاع مقاومت را هدف قرار می‌دهند. همه قله‌های تاریخ انقلاب و دفاع مقدس با تحریف هدف قرار می‌گیرد.

سردار نائینی با اشاره به اینکه جنگیدن در همه عرصه‌ها نیاز به باور، دانش، اخلاص، صداقت، مقاومت و پایداری دارد گفت: در عرصه جنگ نیازمند تولید محتوا، روایت و فهم این صحنه پیچیده و ابزارهای آن هستیم. جنگی که امروز در آن قرار داریم خیلی پیچیده است. دشمن برای تغیرات سبک زندگی و اجتماعی مطالعات زیادی کرده‌اند.

وی بیان کرد: در بحث جبهه مقاومت رسانه‌ها کار ویژه‌ای کردند. امروز صدها کتاب در این‌باره داریم و نوبت چاپ آنان زیاد است که نشان می‌دهد پر مخاطب شده است. در مقابل فتنه ۸۸ که اقدام براندازانه بود رسانه‌ها نقش آفرینی خوبی داشتند. دشمن در انتخابات ۸۸ امید به براندازی داشت. فتنه ۸۸ از مصادیق جنگ تمام عیار علیه جمهوری اسلامی بود، سران داخلی فتنه عامل اصلی تحریم‌های علیه ایران بودند. عده‌ای فتنه را به یک دعوای سیاسی تنزل دادند و روایت فتنه را به عنوان براندازی کتمان کردند. موضع گیری‌های آشکار کردند چون فکر می‌کردند کار نظام تمام است.

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با اشاره به برگزاری چهارمین دوره همایش یادها و نام‌ها گفت: این همایش در هفته دفاع مقدس برگزار می‌شود تا از ۶۰ فرمانده جدیدی که در سال گذشته اهتمام به ثبت خاطرات خود داشتند تقدیر شود، در این مراسم از ۲۰۰ اثر جدید پژوهشی و اسنادی رونمایی می‌شود و از خانواده فرماندهان شهید که در یک سال اخیر شهید شدند تجلیل به عمل خواهد آمد. به برکت این کار ۸۰ درصد فرماندهدن شاخص تاریخ شفاهی آنان احصا شده است. در چند سال آینده شاهد خروجی اینها به عنوان تاریخ شفاهی فرماندهان خواهیم بود که بخش قابل توجه مطالبات رهبری را محقق می‌کند.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنگ جدید، جنگ روایت‌سازی است بیشتر بخوانید »

روایت خفقان و خشونت دوره صدام در رمانی عاشقانه/ «اسطوره‌های عشق» بیانگر تاثیرات شهید صدر بر جوانان عراقی است

روایت خفقان و خشونت دوره صدام در رمانی عاشقانه/ «اسطوره‌های عشق» بیانگر تاثیرات شهید صدر بر جوانان عراقی است


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، نشست نقد و بررسی کتاب «اسطوره‌های عشق» با حضور اسماء خواجه‌زاده، مترجم کتاب و جمعی از فعالان فرهنگی به همت موسسه فرهنگی اجتماعی سلمان در کافه عراق حسینیه هنر قم برگزار شد.

بنابرین گزارش، رمان «اسطوره‌های عشق» ترجمه‌ای است از کتاب «آخر اساطیر الحب» نوشته کمال السید، نویسنده و ادیب عراقی که توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است.

در ابتدای این نشست، اسماء خواجه‌زاده، مترجم کتاب ضمن ارائه توضیحاتی درباره این اثر، به معرفی کمال‌السید، نویسنده عراقی کتاب و دیگر آثار مکتوب او و دو مورد از آثار جدید ترجمه شده توسط خود در ارتباط با موضوع عراق از جمله اندیشه سیاسی شهید صدر اشاره کرد.

خواجه زاده در پاسخ به این سوال که «اسطوره‌های عشق» چه دوره‌ای از عراق را روایت می‌کند، عنوان کرد: داستان کتاب از اواسط دهه ۶۰ میلادی شروع شده و تا ابتدای دهه ۸۰ ادامه دارد. نویسنده توانسته فضای خفقان و خشونت و ترس عمومی از رژیم بعث عراق را به زیبایی ترسیم کند.

وی در خصوص میزان واقعیت داشتن داستان کتاب اظهار داشت: اصل داستان این کتاب واقعی بوده و در کتاب «مذکرات سجینه» نوشته علی العراقی آمده است. علی العراقی و همسرش فاطمه العراقی در این کتاب سرنوشت ده‌ها زن عراقی را که در زندان‌های بعث شهید شدند، به صورت مستند و با مدارک فراوان بیان کرده‌اند و این کتاب و شهیده میسون غازی، سوژه کتاب «اسطوره‌های عشق» در عراق معروف هستند.

این مترجم افزود: «اسطوره‌های عشق»، رمانی عاشقانه و انقلابی است و مبارزات دانشجویان و نخبگان عراقی با رژیم بعث عراق را به تصویر می‌کشد و به اثرگذاری افکار و اندیشه‌های شهید صدر و بنت الهدی صدر بر نخبگان و جوانان عراقی می‌پردازد. از سویی بیان می‌شود که رژیم بعث عراق، در آن مقطع چقدر از پیروزی انقلاب اسلامی ایران واهمه و ترس داشته است.

محمد دشتی خویدکی، مسئول موسسه سلمان هم در بخش دیگری از این نشست، به ابعاد فرهنگی – اجتماعی عراق در این دوره پرداخته و آن را یکی از مهمترین نقاط قوت کتاب بیان کرده و گفت: یکی از ویژگی‌های جالب توجه کتاب این است که توصیف فضای سیاسی -اجتماعی عراق در این رمانِ عاشقانه پیچیده شده است.

وی توجه نویسنده در نام‌گذاری فصل‌ها را یکی دیگر از لطافت‌های کتاب ارزیابی کرد و ضمن تقدیر از مترجم به دلیل توجه به انتقال این لطافت‌ها در ترجمه عنوان داشت: در جای جای کتاب، می‌توان این ظرافت‌های ترجمه و توجه به آن را مشاهده نمود و این همان چیزی که باعث روانی مطالعه شده و خواننده را با خود همراه می‌کند. این کتاب صرفاً ترجمه معمولی نشده، بلکه یک ترجمه ادبی و ارزشمندی است.

در بخش پایانی این نشست، حاضران به بیان سوالات خود در رابطه با کتاب و فضای عراق آن زمان پرداختند.

بنابر این گزارش، کتاب ۳۸۴ صفحه‌ای «اسطوره‌های عشق» با قیمت ۴۵ هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» روانه بازار نشر شده است و علاقه‌مندان علاوه بر کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند از طریق سایت و یا صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub.ir نسبت به تهیه کتاب اقدام کنند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت خفقان و خشونت دوره صدام در رمانی عاشقانه/ «اسطوره‌های عشق» بیانگر تاثیرات شهید صدر بر جوانان عراقی است بیشتر بخوانید »

روایت یک فرمانده از عملیات غرور آفرین «مرصاد»/

روایت یک فرمانده از عملیات غرور آفرین «مرصاد»/ خیال خام منافقان برای نابودی انقلاب اسلامی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از بیرجند، درست شش روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، مقارن با ساعت ۱۴:۳۰ سوم مرداد سال ۱۳۶۷ منافقین و ارتش بعث عراق به تصور اینکه اوضاع داخلی ایران نابسامان است، عملیات مشترک خود را با هجوم زمینی از مسیر سرپل ذهاب و از جنوب گردنه پاتاق (نزدیکی سرپل ذهاب) آغاز و به طرف شهر کرند پیشروی کردند.

حدود ساعت ۱۸:۳۰ اولین تانک‌های عراقی با آرم منافقین وارد شهر شدند و پس از تصرف کرند، حرکت خود را به سمت اسلام‌آباد غرب آغاز و به محض رسیدن به مدخل شهر اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتی و همچنین تیراندازی و آشفته کردن اوضاع کردند.

رویایی که منافقان به گور بردند

منافقین طرح عملیات خود را در یک جلسه ۲۴ ساعته آماده کرده بودند و در تاریخ ۳۱ مرداد، نیروهای خود را توجیه کرده و نام عملیات خود را هم «فروغ جاویدان» گذاشته بودند. منافقین به خیال واهی پیشروی تا تهران با تحلیل وضعیت داخلی ایران گفته بودند که جمع‌بندی نهایی را در میدان آزادی تهران انجام خواهند داد.

تمرکز نیروهای ایرانی در جبهه جنوب منجر بدان شد که حرکت منافقین در داخل خاک ایران در ابتدا به سرعت انجام گیرد. هر چند در آغاز عملیات نیروهای سازمان توانستند در مدت‌زمان ۲۴ ساعت خود را به ۳۴ کیلومتری کرمانشاه برسانند، اما برخلاف تصور مسئولان سازمان مجاهدین، مردم هیچ‌گونه همراهی با آنان نکردند حتی پس از اطلاع از تجاوز مجاهدین خلق درصدد مقابله برآمده و به جبهه‌‏های جنگ اعزام شدند.

نقشه کودکانه و ابلهانه‌ای به‌ نام عملیات «فروغ جاویدان» ریخته شد تا به زعم سران منافقین، تهران فتح و کار نظام مردمی جمهوری اسلامی، یکسره شود؛ تحلیل‌های توهم‌آمیز «مسعود رجوی» نیروهای جو زده و سرسپرده او را به مسلخی کشاند که برایشان باور نکردنی بود.

فروغی که جاویدان نشد

سرانجام عملیات «مرصاد» در پنجم مرداد ۱۳۶۷ با رمز «یا علی» و به منظور مقابله با منافقین در منطقه اسلام‌آباد غرب و کرند غرب در استان کرمانشاه، آغاز شد.  

آن‌ها که با پنج هزار نیرو و ادوات زرهی متوسط با خط سیر مستقیم، قصد حرکت به سمت تهران را داشتند که در تنگه چهارزبر، چنان در گل فرو رفتند که بیرون آمدن از آن منجلاب، برای بسیاری از آن‌ها ممکن نشد. روز پنجم مرداد ۱۳۶۷ منافقین در تنگه چهارزبر، مقهور رشادت سربازان دلیر ایران شدند. دو هزار نفر از فریب‌خوردگان و همراهان رجوی در این عملیات بر خاک مذلت افتادند و از بین رفتند.

این روزها که سی و یکمین سالگرد عملیات پرافتخار «مرصاد» را پشت سر می‌گذاریم، به سراغ «علی دوستی» فرمانده گردان الغدیر در عملیات مرصاد رفتیم و پای صحبت‌های این رزمنده خراسان جنوبی در عملیات مرصاد نشستیم تا مشاهداتش از آن حماسه را برایمان روایت کند.

آشنایی با رزمنده دفاع مقدس «علی دوستی»

«علی دوستی» در عملیات‌های بیت‌المقدس، طریق‌القدس، ثامن‌الائمه، کربلای ۵، والفجر ۸ و ۱۰ را از مهم‌ترین عملیات‌هایی اعلام می‌کند که در آن‌ها شرکت داشته و بیان داشت: بنده فرماندهی گردان‌های شهید کامیار، امام حسین (ع) و الغدیر را در دوران حضور در جبهه برعهده داشته و در این دوران به عنوان تک تیرانداز و در برهه‌ای به آموزش‌های دفاعی می‌پرداختم.

وی در دوران حضور در جنگ تحمیلی با شهدای زیادی از جمله «ابراهیم همت، حاج محمد بروجردی، ناصر ناصری، محمود کاوه، الله‌یار جابری، کاوورسی، حسن فایده و کاووسی» هم دوره بوده و از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۰ به عنوان یک شاگرد همراه شهید «چمران» بوده و بعد از آن به دلیل انتقال از تهران به بیرجند به خراسان جنوبی منتقل شده است.

«علی دوستی» فرمانده گردان الغدیر در عملیات مرصاد است. وی زمانی که فرماندهی این گردان را برعهده داشت ۳۵ سال سن بیشتر نداشت. از او می‌خواهیم که ابتدا به سراغ خاطره‌هایش از عملیات مرصاد برود. عملیاتی هر چند کوتاه، اما شنیده‌ها حاکی از آن است که منافقین در قساوت سنگ تمام گذاشته‌اند.

وی با اشاره به سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد، گفت: دشمنان ما در آغاز انقلاب با شیوه‌های مختلف در تلاش بودند این نظام و انقلاب را به شکست وا دارند لذا صدام نقشه خود را برای حمله مجدد به ایران تنها چند روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ با تجهیز کردن منافقین عملیاتی کرد.

فرمانده گردان الغدیر در عملیات مرصاد یادآور شد: تیرماه ۱۳۶۷ بود که صدام حسین در یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد: «بعد از مدتی خواهید دید که چگونه مجاهدین خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همین طور پیوستن مردم ایران به صفوف آن‌ها را خواهید دید».

روایتی از عملیات غرور آفرین «مرصاد»

دوستی با اشاره به اینکه در روزهای پذیرش قطعنامه به دلیل حمله‌های عراق بیشتر نیرو‌ها به سمت جنوب رفته بودند، افزود: در سوم مرداد ۱۳۶۷ منافقین و حزب بعث عراق با خیال اینکه نیروی دفاعی و ارتش جمهوری اسلامی پس از هشت سال جنگ تحمیلی دچار ضعف و ناتوانی شدند اقدام به طرح عملیات «فروغ جاویدان» کردند.

وی با اشاره به اینکه شعار اصلی آن‌ها در این عملیات «امروز مهران، فردا تهران» بود، اضافه کرد: دشمن گمان می‌کرد که مردم از جنگ خسته شده و اگر وارد کشور شوند مورد استقبال مردم قرار خواهند گرفت اما نه تنها اینگونه نشد بلکه مردم خود نیز به میدان آمدند.

فرمانده گردان الغدیر در عملیات مرصاد اضافه کرد: آن‌ها فکر می‌کردند تا منطقه‌ای که ارتش عراق پیش آمده مردم به استقبال آن‌ها خواهند رفت اما مردم توجهی به آن‌ها نمی‌کردند و مانع پیشروی آن‌ها شدند تا جایی که همین مردم نیروهای بسیج، سپاه و ارتش را یاری و مانع از پیشروی دشمن می‌شدند.

جنایات فراموش نشدنی منافقین در عملیات «مرصاد»

دوستی تصریح کرد: از جمله مسائلی که منافقین برای رسیدن به اهداف خود حساب جدی روی آن باز کرده بودند، همراهی و همکاری مردم با آن‌ها بود در حالی که مردم از همکاری با آن‌ها خودداری کردند و همین موضوع سبب رقم زدن جنایات فجیعی توسط منافقین در شهرهای تصرف شده شد.

وی یادآور شد: منافقین از هیچ جنایتی فروگذار نکردند و برای رسیدن به هدف خود به هیچ کس رحم نمی‌کردند و مردم بی‌گناه و سربازان را تیرباران یا حلق‌آویز کرده بودند، بیمارستان ارتش در اسلام‌آباد را هم به آتش کشیده بودند و متأسفانه شدت جنایت‌های منافقین آنقدر زیاد بود که هر بیننده‌ای را از نظر روحی و روانی تحت ‌تأثیر قرار می‌داد.

فرمانده گردان الغدیر در عملیات مرصاد که انگار آن روز‌ها دوباره برایش زنده شده و لحظه به لحظه‌اش را می‌بیند ادامه داد: منافقین طی ۴۸ ساعتی که شهر در تصرفشان بود از شهر چیزی باقی نگذاشته بودند و هر نوع جنایتی انجام داده بودند حتی برای تضعیف روحیه رزمندگان و خانواده‌هایشان تلاش می‌کردند.

دوستی همچنین به نقش‌آفرینی شهید «حاج قاسم سلیمانی» در عملیات «مرصاد» اشاره و مطرح کرد: در این عملیات  «حاج قاسم» به همراه نیروهای اطلاعاتی، عملیات و تخریب زودتر از دیگران به اسلام‌آباد رفتند تا در ابتدا کار شناسایی منطقه و هدفی که به لشکر واگذار شده بود را انجام دهند چرا که منافقین در منطقه پخش شده بودند و شناسایی آن‌ها کار سختی بود.

وی اعلام کرد: در ابتدای عملیات نگرانی‌های زیادی داشتیم و اضطراب شدید بر ما غالب شده بود که در این حین شهید «صیاد شیرازی» و سردار شهید «شوشتری» سریع‌السیر خود را به منطقه غرب رساندند.

فرمانده گردان الغدیر در عملیات مرصاد گفت: دشمن قصد داشت با اشغال شهرهای مرزی وارد کشور شود که با حضور به موقع نیروهای مردمی و جانفشانی رزمندگانی چون شهید «شیرازی و شوشتری» گروهگ تروریستی منافقین و حزب بعث عراق در تنگه چهار زبر (تنگه مرصاد) شکست سختی خورد.

سرنوشت تلخ منافقین 

دوستی با بیان اینکه منافقین سراسر دنیا را در قالب ۲۵ تیم سازماندهی شده از مرز خسروی وارد کشور کردند و تمام هدفشان ساقط کردن نظام و از بین بردن انقلاب اسلامی بود، اضافه کرد: دشمن غافل از این بود که مردم بیدارند و اسلام، انقلاب و دین خود را دوست دارند و هیچ وقت تسلیم گروهک‌های تروریستی نخواهند شد.

وی با تأکید بر اینکه رزمندگان اسلام  تا ساعت ۱۶ پنجم مرداد با جان و دل مقابل منافقان ایستادگی کرده و از پیش روی آن‌ها جلوگیری کردند، افزود: منافقان با تانک و خمپاره اندازهای خود طی چهار مرحله به قصد تصرف تنگه چهار زبر حرکت کردند اما با مقاومت نیروهای ایرانی، آر پی جی زن و تیربار چی ها مواجه شده و مجددا عقب‌نشینی کردند.

فرمانده گردان الغدیر در عملیات مرصاد ادامه داد: در ساعت ۱۶ روز پنجم مرداد نیروهای کمکی به فرماندهی شهید «صیاد شیرازی» با ۲ لشکر از اسلام‌آباد غرب و یگان‌های عملیاتی و گردان‌ها از شرق و غرب به منافقین حمله کردند و پس از گذشت سه روز حمله و عقب‌نشینی منافقان از کشور خارج شدند و در برابر اراده جوانان غیور ایران سر تسلیم فرود آوردند.

این یادگار سال‌های جنگ که شهادت را تنها آرزوی خود ذکر و عنوان کرد: رزمندگان آن دوران به پیروی از سرور و سالار شهیدان لحظه‌ای دست از دفاع از دین و اسلام و انقلاب برنداشتند.

وی متذکر شد: امروز بر همگان لازم هست خاطرات و دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس را به نسل جدید منتقل کرده و یاد و خاطره شهیدان، جانبازان و آزادگان سرافراز و رزمندگان غیورمان را زنده نگه داریم و قدر این پیروزی‌ها و حماسه‌ها را که منجر به قرار گرفتن ایران به‌عنوان قدرتمندترین کشور اسلامی ‌شده را بدانیم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت یک فرمانده از عملیات غرور آفرین «مرصاد»/ خیال خام منافقان برای نابودی انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

فیلم/ چاپلوسی مسعود رجوی برای صدام

فیلم/ چاپلوسی مسعود رجوی برای صدام



مسعود رجوی سرکرده منافقین خطاب به صدام: ما (منافقین) و شما یکی هستیم!


دریافت
7 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ چاپلوسی مسعود رجوی برای صدام بیشتر بخوانید »

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

حمایت غربی‌های مدعی حقوق بشر از جنایات شیمیایی صدام


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و  جهاد دفاع‌پرس، روز «هشتم تیر ۱۳۶۶» یادآور یکی از تلخ‌ترین روز‌های تاریخ برای مردم ایران است. نام‌گذاری این روز به نام روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی به خاطر حملات شیمیایی جنگنده بمب‌افکن‌های رزیم بعثی عراق به شهر سردشت در غرب ایران است.

در چنین روزی است که در اثر این جنایت بزرگ، ده‌ها نفر بلافاصله شهید و هزاران نفر مجروح و مصدوم شدند و اکنون نیز از عوارض شدید ریوی، چشمی و پوستی رنج می‌برند.

نام‌گذاری این روز به روز «مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی»، بهانه‌ای شد که دوره‌های مختلف به‌ کار گیری این سلاح نامتعارف کشتار دسته‌ جمعی توسط عراق در جنگ هشت‌ساله با ایران، واکنش ایران به این اقدام ضدانسانی و همچنین موضع‌گیری سازمان ملل متحد به‌ عنوان عالی‌ترین نهاد حقوقی و سیاسی بین‌الملل را در قبال این جنایت‌های ضدبشری مورد بررسی قرار دهیم.

استفاده عراق از جنگ‌افزار‌های شیمیایی در جنگ علیه ایران در سه [۱] دوره متمایز انجام شد:

دوره نخست

دوره نخست از آغاز تهاجم برق‌آسای ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا پایان مقطع آزادسازی مناطق اشغالی، به‌ویژه آزادی خرمشهر در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ بود که طی آن نیرو‌های عراقی به‌ طور پراکنده و برای در هم شکستن مقاومت‌های پراکنده نیرو‌های رزمنده ایران و هموار کردن مسیر پیشروی به داخل خاک کشور ما از سلاح‌های شیمیایی استفاده کردند.

دوره دوم به استفاده عراق از سلاح‌های شیمیایی اختصاص دارد که از مرداد سال ۱۳۶۱ هم‌زمان با آغاز نخستین عملیات نفوذی نیرو‌های ایران به داخل خاک عراق (عملیات رمضان) با هدف تنبیه متجاوز آغاز شد و تا پایان سال ۱۳۶۵ و نبرد‌های بزرگ کربلای ۴ و ۵ ادامه یافت.

دوره دوم به‌کارگیری سلاح شیمیایی

در این دوره عراق با اتخاذ تاکتیک نظامی دفاع مطلق در زمین، از جنگ‌افزار‌های شیمیایی در نقش سلاح تدافعی استفاده کرد تا به کمک آن عملیات‌های تهاجمی متکی به انبوه نیرو‌های پیاده جمهوری اسلامی ایران را خنثی کند. در طول این دوره ارتش عراق بیش از ۲۳۰ بار، مواضع نیروها، مراکز پشتیبانی و تدارکاتی و حتی شهر‌ها و مناطق غیرنظامی ایران را هدف حملات شیمیایی قرار داد؛ اقدامی که درمجموع حدود ۴۲ هزار نفر تلفات اعم از کشته و مجروح را در پی داشت.

دوره سوم به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی

دوره سوم جنگ شیمیایی بین عراق و ایران از آغاز سال ۱۳۶۶ شروع شد و تا پایان جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و حتی پس‌ از آن تا تابستان سال ۱۳۶۷ ادامه یافت.

در این دوره ارتش عراق پس از برطرف کردن ضعف‌های تاکتیکی خود در زمینه کاربرد گاز‌های شیمیایی در دو دوره گذشته و دستیابی به عوامل شیمیایی مضاعف یا دوگانه توانست از آن‌ها به‌ عنوان یک سلاح تهاجمی برای بازپس‌گیری مناطق تحت کنترل نیرو‌های ایران استفاده کند.

نظامیان عراقی همچنین موفق شدند از این سلاح‌ها به‌ عنوان بخشی از عملیات‌های هماهنگ شده خود در بهار ۱۳۶۷ علیه نیرو‌های ایران در فاو، شلمچه و جبهه‌های غرب و شمال بهره گیرند و عملاً نیرو‌های ایرانی را به عقب‌نشینی از مواضع تصرف‌شده مجبور کنند.

فعالیت دیپلماتیک ایران و واکنش سازمان ملل [۲]

اما حملات گسترده شیمیایی عراق علیه نیرو‌های ایران در زمستان سال ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی بدر، سبب شد تا جمهوری اسلامی ایران طی درخواستی از دبیر کل سازمان ملل، اعزام یک هیئت کارشناسی را درخواست کند.

در پاسخ به دادخواست ایران، دبیر کل به ابتکار خود و پس از مشورت با اعضای شورای امنیت، طرح هشت ماده‌ای را تهیه کرد و در بازدیدی که در ماه آوریل سال ۱۹۸۵ (فروردین‌ سال ۱۳۶۴) از تهران و بغداد داشت، به دو کشور ارائه داد.

بر اساس بند چهار این طرح، هر دو دولت ایران و عراق موظف شدند؛ پیش از ۱۹ فروردین‌ سال ۱۳۶۴ از مجاری محرمانه تعهد خود را با رعایت ضوابط مندرج در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو در مورد منع استفاده از سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی به دبیر کل اعلام کنند. درخواستی که جمهوری اسلامی ایران بدان پاسخ مثبت داد و آمادگی خود را برای همکاری در این‌ ارتباط اعلام کرد و عراق با ابراز بهانه‌هایی از پذیرش آن خودداری کرد و دقیقاً از ۱۹ فروردین‌، موج جدیدی از حملات شیمیایی را علیه نیرو‌های ایران از سر گرفت و تا آخرین ماه، حدود ۱۹ بار مناطق عملیاتی بدر و خیبر را هدف گلوله‌باران و بمباران شیمیایی قرار داد که درنتیجه آن، حدود هزار و ۶۵۰ نفر از نیرو‌های ایرانی مجروح و ۱۰ تن از آن‌ها شهید شدند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

در پی این حملات جمهوری اسلامی ایران بار دیگر از دبیر کل درخواست کرد تا هیئت کارشناسی دیگری به منطقه اعزام شود. دبیر کل گزارش کارشناس اعزامی را همراه با نامه‌ای که در آن، اتهام عراق مبنی بر حمله شیمیایی علیه نیرو‌های ایرانی تائید شده بود، به شورای امنیت فرستاد.

شورای امنیت نیز در ۶ اردیبهشت‌ تشکیل جلسه داد و با صدور بیانیه‌ای، با ابراز نگرانی از این‌که در جنگ ایران و عراق، سلاح شیمیایی علیه نیرو‌های ایرانی به کار گرفته‌شده، استفاده مکرر از سلاح‌های شیمیایی و کاربرد احتمالی این سلاح‌ها را در آینده قویاً محکوم کرد.

در این بیانیه همچنین، پایان مخاصمات و حل کامل، جامع، عادلانه و شرافتمندانه مسائل مورد اختلاف بین دو کشور نیز درخواست شده بود. باوجوداین شورای امنیت بار دیگر، از عراق به‌عنوان به‌کارگیرنده سلاح‌های شیمیایی نام نبرد و تنها با اشاره به این‌که سلاح‌های شیمیایی علیه نیرو‌های ایرانی به کار گرفته‌شده است، به‌طور غیرمستقیم عراق را محکوم کرد.

رژیم بغداد از این بیانیه برآشفت و در پاسخ بدان، مسئله کاربرد سلاح‌های شیمیایی را موضوع درجه دوم خواند. هرچند بدین ترتیب، عراق عدم تمکین خود را نسبت به بیانیه شورای امنیت نشان داد، اما تحت فشار افکار عمومی جهان تا زمان انجام عملیات والفجر ۸ از به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی علیه نیرو‌های ایران خودداری کرد.

عملیات والفجر ۸ و توسل مجدد عراق به سلاح‌های شیمیایی

با آغاز عملیات والفجر ۸ در منطقه عمومی فاو در ۲۰ بهمن‌ سال ۱۳۶۴، نیرو‌های عراقی که توان مقابله با این هجوم حساب‌شده و منظم نیرو‌های ایرانی را نداشتند، بار دیگر به سلاح‌های شیمیایی متوسل شدند و یکی از بی‌سابقه‌ترین حملات شیمیایی را در تاریخ جنگ‌های شیمیایی رقم زدند.

با ورود نیرو‌های ایران به شهر فاو و درهم‌شکسته شدن تمامی ضدحملات ارتش عراق و مهم‌تر از همه به محاصره در آمدن گارد ریاست جمهوری این کشور در نزدیکی کارخانه نمک، عراقی‌ها تنها چاره را استفاده از سلاح‌های شیمیایی دانستند. آن‌ها طی ۱۵ روز، بیش از هفت هزار گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد شیمیایی را علیه نیرو‌های ایرانی مستقر در فاو به کار گرفتند و منطقه عملیاتی را با بیش از هزار بمب شیمیایی بمباران کردند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

در پی این حملات جمهوری اسلامی ایران در ۲۵ بهمن‌ سال ۱۳۶۴ با اعلام این‌که عراق بار دیگر از سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌های جنگ استفاده کرده است، با اصرار از سازمان ملل خواست تا هیئت تحقیقی را به محل اعزام کند.

در این مرحله، گستردگی استفاده عراق از گاز‌های شیمیایی به حدی بود که ایران تهدید کرد، اگر در این مورد، سازمان ملل و شورای امنیت تدابیری اتخاذ نکند، ایران به مقابله‌به‌مثل متوسل خواهد شد.

بدین ترتیب، اعضای شورای امنیت در ۵ اسفند ۱۳۶۴ تشکیل جلسه دادند و قطعنامه ۵۸۲ را به تصویب رساندند و در بند ۲ قسمت اجرایی آن از نقض حقوق انسانی در جنگ ایران و عراق، به‌ویژه استفاده از سلاح‌های شیمیایی مغایر با پروتکل ۱۹۲۵ ژنو اظهار تأسف کردند.

بدین ترتیب شورای امنیت برای چندمین بار از یادآوری نام عراق به‌ عنوان آغازکننده جنگ شیمیایی خودداری کرد و از جنایت‌های این کشور چشم پوشید.

در همین حال جمهوری اسلامی ایران قطع‌نامه شورای امنیت را قدم مثبتی برای محکوم کردن عراق به‌ عنوان متجاوز و سپس پایان عادلانه جنگ خواند و از شورای امنیت درخواست کرد تا در راستای انجام وظایف خود عراق را به‌عنوان به‌کارگیرنده سلاح‌های شیمیایی محکوم کند.

رئیس شورای امنیت با صدور بیانیه اول فروردین ۱۳۶۵، برای نخستین بار با یادآوری نام کشور به‌کارگیرنده سلاح‌های شیمیایی، کاربرد این‌گونه سلاح‌ها را در جنگ ایران و عراق به‌شدت محکوم کرد. بدین ترتیب جمهوری اسلامی سال ۱۳۶۴ را با موفقیتی سیاسی درصحنه بین‌المللی به پایان برد.

با وجود این، هیچ‌ یک از این اقدامات نتوانست عراق را به خودداری از به‌ کارگیری سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌های جنگ وادار کند. این کشور با بی‌اعتنایی به افکار عمومی جهان، تهدید کرد در صورت ادامه جنگ و حملات ایران، همچنان، از گاز‌های شیمیایی استفاده خواهد کرد؛ چراکه معتقد بود در حال دفاع از خود در مقابل حمله ایرانیان است و خود را قربانی حمله نظامی ایران تلقی می‌کند و اعمالش را دفاع مشروع می‌داند.

جنگ شیمیایی در سال ۱۳۶۵

در سال ۱۳۶۵، حملات شیمیایی عراق به دو علت افزایش زیادی یافت: ۱) افزایش تعداد حملات نیرو‌های ایران به داخل خاک عراق؛ و ۲) آغاز استراتژی دفاع متحرک عراق.

بدین ترتیب، در این سال، تعداد حملات شیمیایی به ۷۹ مورد، یعنی دو برابر سال پیش افزایش یافت. موقعیت جغرافیایی مناطق بمباران‌شده نشان می‌دهد که مواضع مورد هجوم در این سال نیز تابعی از مناطق عملیاتی نیرو‌های ایران بوده است، به‌طوری‌که در ماه‌های فروردین و اردیبهشت سال ۱۳۶۵، با ادامه عملیات والفجر ۸، محور فاو و منطقه عملیاتی آن به‌شدت هدف حملات شیمیایی قرار گرفت و هواپیما‌های عراق بمب‌های حاوی گاز خردل را در منطقه فروریختند.

همچنین برای تصرف مهران در اردیبهشت‌ ۱۳۶۵ و منطقه عملیاتی شیخ صالح در غرب کشور در شهریور این سال، از گلوله‌های حاوی گاز خردل و اعصاب استفاده کردند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

اوج حملات شیمیایی عراق در سال ۱۳۶۵ همانند سال‌های گذشته، در زمستان و با آغاز عملیات بزرگ کربلای ۴ و ۵ اتفاق افتاد.

در ۱۰ دی‌ماه این سال، اجرای عملیات بزرگ کربلای ۴ در محور جزیره مینو، خرمشهر- آبادان و بلافاصله پس‌ از آن، عملیات کربلای ۵ در شلمچه در ۱۹ دی‌ماه سال ۱۳۶۵ و هم‌زمان با عملیات کربلای ۶ در محور سومار در غرب کشور سبب شد که یکی دیگر از شدیدترین حملات شیمیایی در جنگ ایران و عراق رخ دهد.

به دنبال این حملات گسترده، جمهوری اسلامی ایران از دبیر کل خواست، هیئت تحقیق را به ایران اعزام کند. هیئت تحقیقی در ۸ اسفند سال ۱۳۶۵ به ایران سفر کرد و با تعدادی از اسیران عراقی و مجروحان ایرانی که در اثر بمباران شیمیایی مجروح شده و در بیمارستان بستری بودند، دیدار و گفت‌وگو کردند.

هیئت مزبور پس از بازگشت از ایران، در گزارشی به دبیر کل سازمان ملل، کاربرد مجدد جنگ‌افزار‌های شیمیایی را در جنگ ایران و عراق مورد تائید قرار داد. دبیر کل این گزارش را طی نامه‌ای به شورای امنیت تسلیم داشت، اما شورا به آن توجهی نکرد و موضوع را مسکوت گذاشت.

این بی‌اعتنایی شورای امنیت در پایان سال ۱۳۶۵ در حالی رخ داد که تعداد حملات شیمیایی عراق در این سال به رقم بی‌سابقه ۷۹ مورد رسیده بود و بر اساس برخی از اسناد موجود، تعداد مصدومان شیمیایی ایران به دوازده هزار نفر بالغ می‌شد، اما فاجعه بزرگ‌تری در راه بود که در سال ۱۳۶۶ روی داد.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

فاجعه شیمیایی در سال ۱۳۶۶

با به بن‌بست رسیدن جنگ در جبهه‌های جنوب، جمهوری اسلامی ایران به‌ ناچار استراتژی عملیاتی خود را تغییر داد و کانون اصلی حملاتش را از مناطق جنوبی به مناطق شمالی عراق منتقل کرد.

کشاندن نیرو‌های عراقی مستقر در استحکامات نفوذناپذیر جنوب به جبهه‌های شمال، یکی از مهم‌ترین اهداف نظامی ایران بود تا از این طریق، فرصت لازم را برای وارد آوردن ضربات نهایی به آنان به دست آورد، اما ارتش عراق فریب استراتژی نظامی ایران را نخورد و از همان آغاز امر، برای مقابله با حملات نیرو‌های ایرانی در جبهه‌های شمال، به سلاح شیمیایی متوسل شد تا منطقه ر ا به سرزمین سوخته برای ایرانیان تبدیل کند.

با آغاز عملیات کربلای ۸، در فروردین‌ سال ۱۳۶۶، نیرو‌های عراقی، منطقه عملیاتی شلمچه را در روز‌های ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱ فروردین‌ماه، از زمین و هوا، هدف حملات شیمیایی قراردادند و با استفاده از عوامل تاول‌زا، خردل و خون، بیش از ۱۴۰ تن از نیرو‌های ایران را مصدوم کردند.

با وجود این، مهم‌ترین حمله شیمیایی در ۲۷ فروردین‌ سال ۱۳۶۶ در منطقه سلیمانیه و اربیل عراق رخ داد و هواپیما‌های عراقی با بمباران این مناطق با گاز خردل، ۷۰ تن را شهید و ۳۸۰ تن دیگر را مجروح کردند.

با آغاز عملیات کربلای ۱۰ در منطقه ماووت عراق، نیرو‌های عراقی بار دیگر، به‌جای روبرو شدن با نیرو‌های عمل‌کننده ایرانی، به دفاع شیمیایی متوسل شدند و با بمباران منطقه عملیاتی در روز ۱۷ اردیبهشت‌ از تداوم عملیات و پیشروی نیرو‌های ایران به عمق خاک عراق جلوگیری کردند.

در پی این حملات، جمهوری اسلامی ایران، اعزام هیئت کارشناسی را از دبیر کل سازمان ملل خواستار شد. عراق نیز با ادعای کاربرد سلاح شیمیایی از سوی ایران، درخواست مشابهی را عنوان کرد.

هیئت کارشناسی از ۲۲ تا ۲۹ ماه آوریل در ایران و از ۲۹ آوریل تا ۳ ماهمی در عراق به جمع‌آوری شواهد و اطلاعات پرداخت و در ششم ماه می، گزارش خود را به دبیر کل تسلیم کرد. در این گزارش آمده بود: ۱) نیرو‌های عراقی بار‌ها از سلاح‌های شیمیایی به‌صورت بمباران هوایی یا حمله موشکی علیه نیرو‌های ایرانی استفاده کرده‌اند.۲) غیرنظامیان ایرانی در اثر گاز‌های شیمیایی مجروح شده‌اند؛ و ۳) پرسنل نظامی عراق براثر عوامل شیمیایی جراحت‌هایی را متحمل شده‌اند که از گاز خردل و التهاب ریوی ناشی است.

دبیر کل این گزارش را در ۱۸ اردیبهشت‌ به شورای امنیت فرستاد و در نامه خود به ریاست شورا، با ابراز تأسف از کاربرد سلاح‌های شیمیایی، تصریح کرد که نیرو‌های عراقی بار دیگر از سلاح‌های شیمیایی علیه نیرو‌های ایرانی استفاده کرده‌اند و وارد آمدن جراحت‌هایی را به غیرنظامیان در جمهوری اسلامی ایران موجب شده‌اند.

شورای امنیت سازمان ملل برای رسیدگی به گزارش مجاهدت از هیئت کارشناسی و نامه دبیرکل، در ۲۴ اردیبهشت‌ تشکیل جلسه داد و پس از مشورت‌های اعضای شورا، بیانیه‌ای صادر شد که در آن آمده بود: غیرنظامیان در ایران بر اثر سلاح‌های شیمیایی مجروح شده‌اند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

فاجعه شیمیایی سردشت

شورا در پایان بیانیه، بدون آوردن نام عراق، استفاده مکرر از سلاح‌های شیمیایی را به‌شدت محکوم کرد. پس‌ازاین بیانیه و متوقف شدن عملیات‌های تهاجمی نیرو‌های ایران در داخل خاک عراق، حدود چهل روز از حملات شیمیایی خبری نبود، اما این آرامش پیش از طوفان بود؛ چراکه با آغاز عملیات نصر ۴ در ۱ تیر، سال ۱۳۶۶ عراق یکی از فاجعه‌آمیزترین حملات شیمیایی خود را انجام داد و در روز ۷ تیر همین سال، چهار نقطه شهر سردشت را با استفاده از گاز خردل بمباران کرد که در اثر آن، تعداد زیادی از مردم شهر مصدوم شدند و بیش از ۲۵ تن از آنان جان باختند.

در پی حمله شیمیایی به شهر سردشت، کاردار ایران در سازمان ملل، طی نامه‌ای به دبیر کل از وی خواست، هیئت کارشناسی را برای تحقیق درباره بمباران شیمیایی سردشت به ایران اعزام کند.

اما تلاش‌ها و درخواست‌های جمهوری اسلامی ایران برای اعزام هیئت کارشناسی و بازدید آن از شهر سردشت به نتیجه‌ای نرسید و ایران، شورای امنیت و دبیر کل را به این متهم کرد که در مقابل جنایت‌های عراق در سردشت، هیچ اقدامی نکرده‌اند.

با ادامه سکوت مجامع بین‌المللی، عراق به حملات شیمیایی خود ادامه داد و ضمن استفاده از سلاح‌های شیمیایی در منطقه عملیاتی نصر ۴، ارتفاعات قشن، دوقلو و اسپیدار در روز‌های ۸ و ۹ تیر ۱۳۶۶، روستا‌های اطراف سردشت را هدف حملات گسترده شیمیایی قرار داد که در نتیجه این حملات، پانزده تن مصدوم و دو تن شهید شدند.

جنایت شیمیایی حلبچه

اما در این ماه فاجعه‌ای اتفاق افتاد که همه جهانیان ر ا تحت تأثیر قرارداد. با آغاز عملیات والفجر ۱۰ در جبهه شمال و تصرف شهر حلبچه، هواپیما‌های عراقی با استفاده از عناصر شیمیایی گاز خردل؛ اعصاب و سیانور؛ این شهر و روستا‌های اطراف آن را بمباران کردند که د ر نتیجه آن، بیش از ۹ هزار نفر تحت تأثیر عوامل شیمیایی قرار گرفتند و پنج هزار نفر از آن‌ها کشته شدند.

در پی این حادثه، روزنامه انگلیسی گاردین، حمله شیمیایی به حلبچه را بزرگ‌ترین جنایت جنگی عراق در جنگ علیه ایران دانست و نوشت:

دو انگیزه وقوع این عمل وقیحانه را موجب شد. یکی ضربه زدن به نیرو‌های ایرانی در حال پیشروی و دیگری سرکوب اقلیت مورد غضب کرد.

در پی حمله شیمیایی به حلبچه، وزارت امور خارجه ایران از دبیر کل خواست تا هیئتی را برای تحقیق به منطقه اعزام کند، اما دبیر کل اعلام کرد؛ ازآنجاکه حلبچه، جزء قلمرو ایران نیست، مانع حقوقی برای اعزام هیئت تحقیق به این شهر وجود دارد.

بدین ترتیب، بزرگ‌ترین جنایت‌های جنگی عراق در شورای امنیت نادیده گرفته شد و سال ۱۳۶۶، در حالی پایان یافت که فاجعه حلبچه به مبحث روز رسانه‌های گروهی جهان تبدیل‌شده بود.

دوره سوم: کاربرد جنگ‌افزار شیمیایی به‌منزله یک سلاح تهاجمی

هرچند سومین دوره استفاده عراق از سلاح‌های شیمیایی به‌صورت وسیع از ابتدای سال ۱۳۶۷ آغاز شد و تا پایان جنگ ادامه یافت، اما این شیوه به‌صورت محدود در سال ۱۳۶۵ در استراتژی دفاع متحرک عراق و تصرف مهران به کار گرفته‌شده بود.

در دور سوم، ارتش عراق موفق شد، ضعف‌های تاکتیکی خود در شیوه استفاده از گاز‌های سمی را رفع کند و با دست‌یابی به عوامل شیمیایی مضاعف یا ترکیبی از آن‌ها به‌منزله سلاحی تهاجمی برای بازپس‌گیری مناطق تحت تصرف نیرو‌های ایران بهره گیرد.

نیرو‌های عراقی با استفاده گسترده ازاین‌گونه سلاح‌ها به‌منزله آتش پشتیبانی نیرو‌های عمل‌کننده خود موفق شدند در خلال چند ساعت، بندر فاو را از دست نیرو‌های ایران خارج کنند. منابع خارجی تعداد تلفات نیرو‌های ایرانی را در این حمله پنج هزار تن دانستند که مبالغه‌آمیز به نظر می‌رسد.

دومین حمله عراق در ماه می‌ سال ۱۹۸۸ (خرداد ۱۳۶۷) در منطقه عملیاتی کربلای ۵ در شلمچه رخ داد که طی آن، عراقی‌ها با توسل به گاز‌های شیمیایی موفق شدند، نیرو‌های ایران را از بخشی از مناطق تحت کنترل عقب برانند. در این عملیات، از عوامل گاز خردل و اعصاب به‌ طور گسترده استفاده شد.

در ماه بعد، عراقی‌ها با دو حمله هم‌زمان در مهران و جزایر مجنون، بارانی از گاز‌های شیمیایی را روی نیرو‌های ایران ریختند و آنان را به تخلیه مواضع خود در داخل خاک عراق مجبور کردند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

نتیجه‌گیری

استفاده عراق از جنگ‌افزار‌های شیمیایی در طول هشت سال جنگ علیه جمهوری اسلامی و سکوت و بی‌اعتنایی مجامع بین‌المللی در قبال آن، چند درس اساسی را به همراه داشت:

هرچند تحولات گسترده‌ای در قوانین و مقررات بین‌المللی درباره منع به‌کارگیری سلاح‌های کشتارجمعی در جهان رخ داده است، اما این قوانین و مقررات همچنان فاقد ضمانت اجرایی کافی و وافی هستند و اتکای صرف به افکار و وجدان عمومی نمی‌تواند مانع از استفاده ازاین‌گونه سلاح‌ها در جنگ‌ها شود.

جنگ ایران و عراق نشان داد که سلاح شیمیایی به‌منزله سلاح ارزان و قابل‌ دسترس می‌تواند در هر کشوری با کم‌ترین امکانات آزمایشگاهی تولید شود و در خدمت نیرو‌های مسلح یا تروریست‌ها قرار گیرد؛ بنابراین، تلاش گسترده‌ای صورت گرفت تا آمادگی دفاعی برای مقابله با جنگ شیمیایی در سازمان رزم ارتش‌های دنیا طراحی و تعریف شود.

در طول جنگ هشت‌ ساله ایران و عراق، بسیاری از کشور‌های غربی ازجمله آلمان، آمریکا، انگلستان، فرانسه، شوروی، ایتالیا و … که از طرحان پروتکل ۱۹۲۵ ژنو هستند، در تجهیز عراق برای تولید گاز‌های شیمیایی نقش داشتند.

علت این همکاری را می‌توان در دو نکته خلاصه کرد: الف) حمایت از عراق در جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ؛ و ب) کسب سود و نفع طلبی.

منبع:

[۱] فصلنامه تخصصی نگین ایران، شماره ۴، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهار ۱۳۸۲، صفحات ۵۱، ۵۲.

[۲] فصلنامه تخصصی نگین ایران، شماره ۵، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تابستان ۱۳۸۲، صفحات ۵۴، ۵۵، ۵۶، ۵۷، ۵۸، ۵۹، ۶۰، ۶۱، ۶۲.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمایت غربی‌های مدعی حقوق بشر از جنایات شیمیایی صدام بیشتر بخوانید »