صدام

بدعهدی صدام برای امتیاز گرفتن از ایران

بدعهدی صدام برای امتیاز گرفتن از ایران



تنها سه روز بعد از اینکه ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت، سپاه سوم ارتش متجاوز عراق، با استعداد ۱۳ لشکر، تهاجم خود را در روز جمعه ۳۱ تیر ۱۳۶۷ آغاز کرد.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، تنها سه روز بعد از اینکه ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت، سپاه سوم ارتش متجاوز عراق، با استعداد ۱۳ لشکر، تهاجم خود را در روز جمعه ۳۱ تیر ۱۳۶۷ آغاز کرد. در واقع دشمن استعدادی را که ابتدای جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ از قصر شیرین تا خرمشهر به‌طور پراکنده به کار گرفته بود، در ۳۱ تیر ۱۳۶۷ به طور متمرکز، در حدفاصل طلائیه تا شلمچه، به قصد تصرف اهواز و سقوط خوزستان وارد عملیات کرد.

این تجاوز ارتش عراق که یادآور بلندپروازی‌های صدام در روزهای آغازین جنگ بود، با تصور از هم پاشیدن انسجام داخلی ایران، پس از موافقت امام خمینی (ره) با قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد.

سردار «رمضان الله‌وکیل» فرمانده تدارکات تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (ع) روایت می‌کند: چند روز بعد از پذیرش قطعنامه، مجدداً نیروهای عراقی از سمت شلمچه و زید دست به عملیات زدند تا بتوانند در زمان مبادله اسرا نفرات بیشتری را در اختیار داشته باشند. این بار دشمن به محض ورود به خاک کشورمان، با تدبیری که اندیشیده شد، در محاصره نیروهای ما گرفتار و با دادن تلفات و خسارات فراوان مجبور به فرار به داخل خاک خود شد. ناگفته نماند که در این مرحله از عملیات، نیروهای عراقی موفق شدند جاده خرمشهر به اهواز را هم برای ساعتی به اشغال خود دربیاورند ولی با مقاومت نیروهای ما و بسته شدن عقبه‌شان، متحمل خسارات زیادی شدند و تجهیزات فراوانی برجا گذاشتند که به غنیمت درآمد. این نتایج می‌توانست در جلوگیری از شرارت‌های جدید دشمن مؤثر باشد.

همچنین «محمدرضا عیدی عطارزاده» فرمانده لشکر مهندسی رزمی ۴۲ قدر روایت می‌کند: دشمن بدعهد پیمان‌شکن، وقتی دید امتیازات زیادی در قطعنامه ۵۹۸ از دست داده است و مقصر شناخته شده، تصمیم گرفت برای کسب امتیاز بیشتر، دوباره بخش‌هایی از سرزمین ما را به اشغال خود درآورد. چون محتوای قطعنامه برای ایران سند خوبی بود؛ ولو در حد همان نوشته روی کاغذ، سند خوبی بود. برای دیپلماسی سند خوبی بود؛ برای همان جریانی که باور داشت سازمان ملل می‌تواند گره‌گشا باشد، نه برای انقلابیون و انقلاب اسلامی. دشمن می‌دانست که باخته است؛ بنابراین می‌خواست امتیاز بگیرد.

در آن وضعیت، ارتش بعثی صدام، با همه توان تقویت شده خود، در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۶۷، به خطوط پدافندی ما در استان خوزستان، از سمت شمال خرمشهر برای دستیابی به جاده اهواز-خرمشهر و تهدید خرمشهر حمله کرد. رژیم عراق تصمیم داشت دوباره خرمشهر را بگیرد. نوک پیکان حمله دشمن ابتدا به سمت اهواز نبود؛ خرمشهر را هدف گرفته بود. در مقابل حمله عراق، هرکدام از لشکرهای سپاه، یکی دو تا گردان بیشتر در اختیار نداشتند. در این مقطع زمانی، خدا فرماندهان ما را امتحان کرد و آنها با قدرت به میدان آمدند و درس بزرگی به دشمن دادند.

من از عقب‌نشینی‌های گذشته تجربه‌ای داشتم. لباس خاکی بسیجی تنم بود. علامت سپاه روی آن نبود؛ ولی همان‌جا با داد و بیداد گفتم: کی گفته برگردید؟ در حالی که اصلاً نمی‌دانستم وضعیت خط مقدم جبهه چطور است.

هرچند دشمنان با نیرنگ، در نیروها و مسئولان ما تزلزل ایجاد کرده بودند، آنها این درس را به دشمن دادند که اگر بچه‌های انقلاب اراده کنند، او نه می‌تواند خرمشهر را تصرف کند و نه حتی یک وجب از خاک ما را.

هنگام حمله دشمن به جنوب، من در تهران بودم. شبانه با یک ماشین وانت خودم را به اهواز رساندم و مستقیم به طرف جبهه حمیدیه و جاده اهواز-خرمشهر رفتم. نرسیده به پادگان حمید دیدم خیلی از نیروهای ما در حال جمع و جور کردن خود برای عقب‌نشینی هستند. توپخانه و کاتیوشاها و بعضی بنه‌های پشتیبانی، همه داشتند جمع می‌کردند.

من از عقب‌نشینی‌های گذشته تجربه‌ای داشتم. لباس خاکی بسیجی تنم بود. علامت سپاه روی آن نبود؛ ولی همان‌جا با داد و بیداد گفتم: کی گفته برگردید؟ در حالی که اصلاً نمی‌دانستم وضعیت خط مقدم جبهه چطور است.

این نیروها، بدون دستور فرماندهی عقب‌نشینی را شروع کرده بودند. این داد و بیداد ما کمی آنها را متوقف کرد. من تا نزدیک خط مقدم خاکریز پادگان حمید رفتم، دیدم واقعاً خط مقدمی در کار نیست. شاید کمتر از یک گروهان نیرو آنجا بود که در مقابل دشمن مقاومت می‌کردند. یکی دو نفرشان آر. پی. جی زن بودند. از گوش آنها خون می‌آمد و بقیه بچه‌ها هم تقریباً مستأصل ایستاده بودند.

فرماندهی در آنجا نبود. عده‌ای از فرماندهان برای جلوگیری از سقوط خرمشهر به آن جبهه رفته بودند به همین دلیل، این جبهه، هم از طرف خودمان و هم از طرف دشمن مغفول مانده بود.

دروغ مصلحتی!

این خط وضعیت متزلزلی داشت. من برای اینکه بتوانم این جبهه را تقویت و هماهنگی ایجاد کنم، چون ممکن بود دوباره دشمن حمله کند، از بچه‌هایی که در خط بودند سؤال کردم: شما نیروی کی هستید؟ گفتند: نیروی حاج حسین پروین (جانشین فرماندهی لشکر ۱۰ سیدالشهدا)

آنها گفتند: به ما گفته شده باید جمع کنیم و به کمک نیروهای مدافع خرمشهر بریم. وقتی دیدم همین چند نفر نیرویی هم که آنجا هستند می‌خواهند بروند، به دروغ گفتم: من نماینده رحیم صفوی هستم. کاری به حاج حسین پروین نداشته باشید. رحیم صفوی گفته همه شما باید اینجا بمونید.

این را مخصوصاً می‌گویم: تنها دروغی که در جنگ گفتم همین بود؛ چون من با همه وجود، از دوستانی که برای گرفتن امکانات و تجهیزات از پشتیبانی دروغ می‌گویند، ناراحت بودم.

وقتی به بچه‌ها گفتم نماینده رحیم صفوی هستم، یک‌ذره محکم شدند. نیروهای خوب و ساده و با دقتی بودند. تا این مطلب را گفتم، آنها روحیه گرفتند که از طرف جانشین فرمانده کل سپاه نماینده‌ای به آنجا آمده و می‌گوید محکم همین‌جا بمانید و مقاومت کنید. خود این کار سبب تثبیت آن منطقه شد و کمی نظم در خط به وجود آمد.

من به آنها گفتم: هر چی کمبود سلاح و امکانات دارید بگید، می‌رم پشتیبانی براتون میارم. به قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص) رفتم که در چند کیلومتری همان منطقه بود. کسی از مسئولان آنجا نبود.

در موقعیت خط پادگان حمید، روحیه فرماندهی خودم را تقویت کردم و با یک برخورد از بالا، به چندنفری که آنجا بودند گفتم: توی این منطقه چه خبره؟ بچه‌ها شروع کردند به گزارش مجاهدت از دادن و گفتند که به محض اینکه بچه‌ها در منطقه حسینیه به دشمن حمله کردند، عقب‌نشینی عراق از سمت خرمشهر شروع شد.

تانک‌های عراقی به‌طرف اهواز برگشتند، از پیچ کوشک هم گذشتند و به‌طرف همین خاکریزهای اطراف پادگان حمید آمدند… آرپی‌جی زن‌های ما رفتند جلو و دوتا از تانک‌های آنها را زدند، دشمن خیال کرد اینجا جبهه بسیار مستحکمی است.

واقعاً خود خدا این جبهه‌ها را حفظ می‌کرد؛ همچنان که خدا خرمشهر را آزاد کرد. اینها فقط شعار نبود که حضرت امام بیان می‌کردند؛ حقایقی بود که امام با تعبیر ساده مطرح می‌کردند.

در قرارگاه، به آقای محمد فروزنده زنگ زدم و گفتم: خودت بیا اینجا و بنشین تا ببینی چه خبره. مقر لشکر ۷ ولی‌عصر (عج) اطراف قرارگاه بود. به آنجا رفتم، دیدم آنجا هم فرمانده لشکر و چند تا از بچه‌های پشتیبان لشکر هستند که می‌خواهند از منطقه بروند. اصلاً خبر نداشتند که در منطقه پادگان حمید چه پیش‌آمده است.

آقای کیانی فرمانده لشکر گفت: ما باید بریم طرف خرمشهر. آن‌طرف مأموریت داشت یا هر کاری، نمی‌دانم. گفت: من دارم از اینجا می‌رم. گفتم: آقا، بچه‌ها رو جمع کن آماده باشند. ممکنه عراق دوباره به این منطقه تک کنه.

خلاصه هرچه توانستم برای جمع‌آوری نیرو و امکانات تلاش کردم. ظهر به بعد، مشخص شد دشمن مجبور شده عقب‌نشینی کند و جاده‌های این منطقه هم به سمت خرمشهر آزاده شده است.

منابع:

۱-فضل‌الله صابری، رضا اعظمیان جزی، موقعیت الله وکیل، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، حوزه هنری استان اصفهان، تهران ۱۴۰۱، ص ۲۹۵،

۲-مشفقی خامنه، محمدرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت: محمدرضا عیدی عطار زاده، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۳، صص ۲۲۵، ۲۲۶، ۲۲۸، ۲۲۹

منبع: دفاع پرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بدعهدی صدام برای امتیاز گرفتن از ایران

بدعهدی صدام برای امتیاز گرفتن از ایران بیشتر بخوانید »

«ملا صالح» ۶۰ هزارتایی شد

«ملا صالح» ۶۰ هزارتایی شد



هم‌زمان با سالروز بازگشت قهرمانانه آزادگان به میهن؛ کتاب «ملا صالح» اثر رضیه غبیشی توسط نشر شهید کاظمی به چاپ شصتم رسید.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، «ملا صالح» به‌قلم رضیه غبیشی عنوان کتابی است که زندگی مجاهد خستگی‌ناپذیر «ملاصالح قاری» مترجم اسرا در جنگ تحمیلی را روایت می‌کند. نویسنده در این کتاب روایتی شگفت‌انگیز و تکان‌دهنده را از این شخصیت به مخاطب انتقال می‌دهد.

ملاصالح هم در اسارت ساواک رژیم پهلوی بوده و هم زندان‌های استخبارات عراق را تجربه کرده و در این کتاب خاطراتش را از آن روزها بیان کرده است.

ملاصالح طلبه و رزمنده عرب‌زبان آبادانی در پی انجام مأموریتی عجیب درآب‌های منطقه خورعبدالله، به دست نیروهای بعثی افتاده و در ماجراهایی استثنایی و شگفت به قلب مرکز استخبارات ارتش عراق در بغداد وارد و مترجم بین استخبارات و اسیران ایرانی می‌شود و در همین بحبوحه با ۲۳ نفر از نوجوانان اسیر ایرانی با صدام در قصرش دیدار می‌کند؛ دیداری که صدام قصد سوءاستفاده تبلیغاتی از این اسیران نوجوان را به بهانه آزادی دارد ولی با رهنمودهای ملاصالح قاری و هوشمندی این نوجوانان اسیر، این توطئه نیز نقش بر آب می‌شود.

در بخشی از این کتاب آمده است:

«روزها به تلخی و سختی بر من می‌گذشتند. هیچ کس از خانواده و رفقایم نمی‌دانستند بر من چه گذشته. اتاقی که محبسم در اداره ساواک بود نیمه‌تاریک و از شدت گرمی هوا عرق شُرشُر از سر و رویم می‌ریخت. لباس‌هایم پاره و خونِ خشک بر آنها نشسته بود. زمین زیر پایم لخت بود. موقع خواب بر همان زمین سر می‌گذاشتم و می‌خوابیدم.»

چاپ شصتم این اثر در ۲۸۰ صفحه قطع رقعی شمارگان هزار نسخه و با قیمت هزار تومان از سوی نشر شهید کاظمی به بازار نشر عرضه شده است.

علاقه‌مندان برای مشاهده و تهیه این کتاب می‌توانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«ملا صالح» ۶۰ هزارتایی شد

«ملا صالح» ۶۰ هزارتایی شد بیشتر بخوانید »

نگرانی آمریکا از نابودی صدام و صدور انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشورها

نگرانی آمریکا از نابودی صدام و صدور انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشورها


گروه ساجد دفاع‌پرس: رسانه‌های جهان همزمان با آغاز نخستین عملیات برون‌مرزی جمهوری اسلامی ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس تحت عنوان «رمضان» که در راستای راهبرد «تنبیه متجاوز» انجام شد، به پوشش اخبار این عملیات مهم پرداختند؛ چراکه فرماندهان ایرانی، این عملیات را تعیین‌کننده سرنوشت جنگ تلقی می‌کردند و انتظار می‌رفت تا با اجرای موفقیت‌آمیز آن، جمهوری اسلامی ایران دست بالا را به‌عنوان پشتوانه مذاکرات سیاسی پیدا کرده و بتواند دولت عراق را وادار به پذیرش شرایط ایران در خاتمه دادن به جنگ کند و از سوی دیگر نیز با انهدام بخشی از ارتش عراق، از تهدید‌های آینده آن بکاهد.

نگرانی آمریکا از نابودی صدام و صدور انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشورها

خبرگزاری جمهوری اسلامی از واشنگتن، اول مرداد سال ۱۳۶۱ اعلام کرد که مجله آمریکایی طی مقاله‌ای تحت عنوان جنگ ایران و عراق ضمن اینکه ادعا کرده هست امام خمینی طرح‌هایی برای سراسر جهان عرب دارند، نوشته هست: اشغال عراق توسط ایران خطر و تهدیدی بسیار بزرگ‌تر از اشغال لبنان توسط اسرائیل برای منافع آمریکا در خاورمیانه دارد. در این مقاله از قول مقامات آمریکایی آمده هست: در حال حاضر برای خنثی کردن اولین اقدام امام خمینی جهت صدور انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشور‌های مسلمان توسط زور تسلیحات نظامی، همکاری از عهده‌شان ساخته نیست و با دو ارتش صد هزار نفری رو در رو در جبهه خلیج فارس، آمریکا خود را برای اقدامات مقابله دفاعی اجتناب‌ناپذیر آماده می‌کند.  

این مجله می‌افزاید: یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های آمریکا احتمالا این هست که اگر امام خمینی در رسیدن به اهداف خود مبنی بر سرنگون کردن صدام، موفق شود، می‌تواند به‌عنوان نخستین قدرت نظامی در منطقه حساس خاورمیانه پدیدار شود و کشور‌های طرفدار غرب حوزه خلیج فارس در این نگرانی شریک می‌باشند. مجله مذکور ادامه داده هست: اگر این اتفاق روی دهد، ذخیره حیاتی نفت خلیج فارس به آمریکا و دیگر کشور‌ها غربی و ژاپن به‌خاطر هوی و هوس حاکم هشتاد و دو ساله ایران به مخاطره خواهد افتاد. 

در قسمت دیگری از این مقاله آمده هست: بسیاری از کشور‌های خاورمیانه از این نگرانند که نیرو‌های مسلح عراق در مقابل پیشروی ایران زانو بزنند؛ زیرا پس از متحمل شدن تلفات ناشی از عقب‌نشینی‌های سرسخت و جدی نیرو‌های عراق از ایران گفته می‌شود که قدرت اصلی ارتش عراق برای ادامه مقاومت از بین رفته هست. در این مقاله همچنین به تهدید ایران جهت آزادسازی قدس اشاره شده و نوشته شده هست، آمریکا که هیچگونه نفوذ اطلاعاتی در ایران و عراق ندارد، مجبور هست بدون هیچ اختیار و قدرتی در کنار بایستد و از طریق کشور‌های ثالث، نقطه نظر‌های خود را اعلام کند.

نگرانی آمریکا از نابودی صدام و صدور انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشورها
 
 انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
نگرانی آمریکا از نابودی صدام و صدور انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشورها

نگرانی آمریکا از نابودی صدام و صدور انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشورها بیشتر بخوانید »

تصاویر/ سردار سپهبد شهید «غلامعلی رشید» (۲)

فیلم/ روایت رزمنده تیپ قمربنی هاشم (ع) از هدف صدام و حامیانش

گروه ساجد دفاع‌پرس: «اکبر مطهر» مسئول یکی از گردان‌های تیپ قمربنی هاشم (ع) در دوران دفاع مقدس، در فیلمی که از آن دوران به یادگار مانده هست، مصاحبه کرده و وضعیت کلی جنگ تحمیلی از ابتدا تا آن روز، از جمله حمایت کشور‌های غربی، شرقی و عربی از صدام و همچنین خیانت‌های «بنی صدر» را تشریح می‌کند؛ البته در ادامه این فیلم او به دلایلی خنده اش می‌گیرد که به نظر می‌رسد دوستانش از پشت دوربین با وی شوخی می‌کنند؛ بنابراین ثانیه‌هایی نیز رزمنده‌ای دیگر مصاحبه می‌کند.

«اکبر مطهر» در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر این که «از اوایل جنگ تاکنون چه تغییر و تحولی در جبهه‌های جنگ ایران و عراق رخ داده هست؟» می‌گوید: «صدام» نوکر سرسپرده آمریکا فکر می‌کرد با حمله‌ای که کرده و تحلیلی که مستشاران خارجی او کرده بودند، می‌تواند ظرف چند روز خوزستان را که از لحاظ اقتصادی مهم‌ترین جای ایران هست و تاسیسات نفتی و اقتصادی دارد، بگیرد و  با این کار خود، یا رژیم ایران را سرنگون کند و یا حداقل رژیم ایران تسلیم خواسته‌های آن‌ها شود و بتوانند با این کار از صدور انقلاب اسلامی جلوگیری کنند.

وی به خیانت‌های بنی صدر اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: بنی صدر بر این عقیده بود که ارتش ایران توانایی این که نیرو‌های عراقی را از کشورمان بیرون کند را ندارد؛ بنابراین دم از صلح می‌زد؛ اما پس از عزل بنی صدر از فرمانده کل قوا انجام شده و تمام حملات ایران از همین عملیات آغاز شده و مقداری تجربه کسب شد و به دنبال آن عملیات ثامن الأئمه در قسمت شرقی رود کارون، شمال آبادن انجام شد و رزمندگان اسلام عراقی‌ها را تا غرب کارون عقب راندند و آبادان از محاصره درآمد.

این رزمنده تیپ قمربنی هاشم (ع) همچنین در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر این که توان لشکریان اسلام در عملیات‌های مختلف چگونه بوده هست نیز می‌گوید: دشمن در عملیات‌های از نیرو‌های زرهی خوبی برخوردار بوده هست و همیشه کشور‌های مانند آمریکا، شوروی، اسرائیل و کشور‌های عرب خلیج فارس به او کمک می‌کردند.

کد ویدیو

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ روایت رزمنده تیپ قمربنی هاشم (ع) از هدف صدام و حامیانش

فیلم/ روایت رزمنده تیپ قمربنی هاشم (ع) از هدف صدام و حامیانش بیشتر بخوانید »

شهادت ۲۹۰ سرنشین پرواز ۶۵۵ ایران ایر و افشای حقوق بشر آمریکایی

شهادت ۲۹۰ سرنشین پرواز ۶۵۵ ایران ایر و افشای حقوق بشر آمریکایی


گروه استان‌های دفاع‌پرس‌- «محمدرضا حقدادیان» فعال فرهنگی و اجتماعی؛ به‌مناسبت فرارسیدن سالگرد فاجعه دردناک حمله ناو وینسنس آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران در ۱۲ تیر ۱۳۶۷، بار دیگر یاد و خاطره ۲۹۰ مسافر بی‌گناه این پرواز گرامی داشته می‌شود. این جنایت هولناک، که نمادی از نقض حقوق بشر توسط ایالات متحده آمریکا هست، همواره در حافظه تاریخی ملت ایران زنده خواهد ماند.

این فاجعه در حالی رخ داد که رژیم بعثی صدام و حامیانش، پس از هشت سال مقاومت جانانه ملت ایران در جنگ تحمیلی، با به‌کارگیری شیوه‌های ناجوانمردانه و خلاف حقوق بین‌الملل، سعی داشتند ایران را وادار به تمکین در برابر خواسته‌های خود کنند. بمباران‌های شیمیایی گسترده مناطق جنگی و غیر جنگی، بمباران شهر‌ها و مناطق مسکونی، و در نهایت، هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران، اوج رفتار‌های ضد حقوق بشری و انسانی بود که توسط صدام و حامیانش، به‌ویژه آمریکا، رقم خورد.

آمریکا، پس از این جنایت، تلاش کرد با فریبکاری و دروغ‌پردازی، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند و با نسبت دادن اتهام‌های واهی به هواپیمای مسافربری، افکار عمومی جهان را منحرف سازد. اما حقیقت این جنایت، هرگز از دید جهانیان پنهان نماند و چهره واقعی مدعیان حقوق بشر را برملا کرد.

امروز، در سالگرد این فاجعه، بار دیگر شاهد تکرار رفتار‌های خصمانه و ضدانسانی آمریکا در منطقه و جهان هستیم. حمایت همه‌جانبه آمریکا از رژیم غاصب صهیونیستی، که دستش به خون کودکان بی‌گناه فلسطینی آغشته هست، حمله به تاسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز ایران، و تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران، تنها نمونه‌هایی از سیاست‌های تجاوزکارانه و نقض حقوق بشر توسط آمریکا هست.

پیام اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به آمریکا، هشداری جدی به این کشور در خصوص ادامه سیاست‌های غلط و خطرناک خود هست. ایشان با تأکید بر ضرورت حفظ عزت و اقتدار ایران، بر ایستادگی و مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکا تأکید کردند.

ملت ایران، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای پرواز ۶۵۵، بار دیگر بر عزم راسخ خود برای مقابله با سیاست‌های استکباری آمریکا و دفاع از حقوق خود تأکید می‌کند. ما هرگز جنایات آمریکا را فراموش نخواهیم کرد و تا رسیدن به ایرانی آباد و آزاد، از پای نخواهیم نشست.

همچنین یادآوری می‌گردد که روز‌های ابتدایی تیرماه یادآور اتفاقات تلخ دیگری نیز در تاریخ انقلاب اسلامی هست. ترور نافرجام مقام معظم رهبری، بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی و یارانش، بمباران شیمیایی سردشت، و ترور شهیدان کچویی و صدوقی، و جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر همگی در این ایام رخ داده‌اند و نشان‌دهنده دشمنی عمیق استکبار جهانی با انقلاب اسلامی و ملت ایران هست.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهادت ۲۹۰ سرنشین پرواز ۶۵۵ ایران ایر و افشای حقوق بشر آمریکایی

شهادت ۲۹۰ سرنشین پرواز ۶۵۵ ایران ایر و افشای حقوق بشر آمریکایی بیشتر بخوانید »