صدام

صدام از شکست‌ناپذیری آزادگان به شکست‌پذیری خود پی برد

صدام از شکست‌ناپذیری آزادگان به شکست‌پذیری خود پی برد


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، به‌مناسبت گرامیداشت سالروز ورود آزادگان به کشور مراسم تکریم و تجلیل از آزادگان سازمان عقیدتی سیاسی ارتش با حضور حجت‌الاسلام «عباس محمدحسنی» رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، امیر سرتیپ «محمد اکرمی‌نیا» معاون هماهنگ‌کننده سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و جمعی از مسئولان در سالن اجتماعات «غدیر» این سازمان برگزار شد.

حجت‌الاسلام محمدحسنی در این مراسم ضمن گرامیداشت سالروز بازگشت آزادگان به آغوش میهن اسلامی، اظهار داشت: این روز یکی از شورانگیزترین، خاطره انگیزترین و شوق‌انگیزترین روز‌ها برای ملت ایران بود، هست و خواهد بود.

وی افزود: دو روز در تاریخ دفاع مقدس هرگز فراموش نخواهند شد؛ یکی روز فتح خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱ و دیگری نیز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ که سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی است.

رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش با اشاره به شکست‌ناپذیری آزادگان در عراق خاطرنشان‌ کرد: صدام از شکست‌ناپذیری آزادگان در عراق به شکست‌پذیری خود در برابر رزمندگان ایران پی برد.

حجت‌الاسلام محمدحسنی گفت: این آزادگان ما بودند که با حفظ روح آزاده خودشان به دشمن نشان دادند که ما تا آخرین نفس ایستاده‌ایم و همچنین ثابت کردند که پیروزی متعلق به ملت ایران و شکست برای حزب بعث عراق است.

وی با بیان اینکه دشمنان زیادی ازجمله آمریکا در مقابل انقلاب اسلامی ما قرار دارند، اظهار داشت: کشور ما دشمن و بدخواه زیاد دارد، ما باید به اهداف بزرگ‌تر فکر بکنیم، تفکرات راهبردی انسان را از مشغول شدن به تفکرات غیر راهبردی نجات می‌دهد.

رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش عنوان کرد: ما باید ببینیم کجای تاریخ ایستاده‌ایم. آیا امروز ما به همه آرزوهای‌مان رسیده‌ایم یا اینکه آرزو‌های بزرگ‌تری در پیش رو داریم. ما باید خداوند منان را شاکر باشیم که با همه محدودیت‌ها در دنیا قله‌هایی را فتح کرده‌ا‌یم؛ اما همچنان قله‌های فتح نشده‌ای هم باقی مانده است و باید تفکر خود را برای رسیدن به آن قله‌ها راهبردی کنیم.

در پایان این مراسم تعدادی از آزادگان سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران تجلیل شدند.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

صدام از شکست‌ناپذیری آزادگان به شکست‌پذیری خود پی برد بیشتر بخوانید »

سرنوشت جنگی که در «میدان» تعیین شد

سرنوشت جنگی که در «میدان» تعیین شد


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ قطعنامه ۵۹۸ که از سوی ایران پذیرفته شد، صدام تصمیم گرفت که برای «دست بالا داشتن» در مذاکرات صلح با جمهوری اسلامی ایران، مناطقی را از کشورمان به اشغال خود دربیاورد؛ از این روی شاهد بودیم که طی روز‌های آخر جنگ تحمیلی، ارتش صدام با حملات سراسری خود بخش‌هایی را از مناطق مرزی در غرب و جنوب غربی را اشغال کرد. به عبارت دیگر سه روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران بود که ارتش عراق ۳۱ تیر ۱۳۶۷ مجدد تهاجم خود به ایران را در دو محور کوشک و شلمچه آغاز کرد و در این یورش توانست با لشکر‌های پیاده و زرهی حدود ۳۰ کیلومتر از جاده اهواز – خرمشهر در محور کوشک را دوباره اشغال کند و حتی به پادگان حمید هم رسیدند و در جبهه غربی نیز وارد گیلانغرب شدند و پادگان ابوذر را به اشغال خود درآوردند.

در چنین شرایطی که بیم آن می‌رفت تا دوباره خرمشهر به خونین‌شهر تبدیل شود، عزم رزمندگان کشورمان جزم شد تا درسی مجدد به تجاوزکار بدهند. از این روی برای تنبیه متجاوز همه آن‌هایی که توان داشتند و می‌توانستند در جبهه‌ها حضور یابند، به جبهه‌ها اعزام شدند و البته پیام امام (ره) در سیل اعزام‌های مردمی به جبهه‌ها بسیار مؤثر بود.

روز ۳۱ تیر ۱۳۶۷ زمانی که امام خمینی (ره) از حمله دشمن مطلع می‌شوند از طریق مرحوم حاج احمد آقا پیام مهمی را به فرماندهان اعلام می‌کنند که در بخش از این پیام آمده بود: «این نقطه حیاتی کفر و اسلام است. یعنی نقطه شکست یا پیروزی، یا اسلام یا کفر است و باید متر به متر جنگید و چیزی از هیچ‌کس پذیرفته نیست؛ اینجا نقطه‌ای است که یا موجب می‌شود سپاه دوباره در کشور حیات پیدا کند و یا برای همیشه یک سپاه ذلیل و مرده‌ای شود».

بنابراین زمانی که خبر یورش مجدد ارتش صدام به شهر‌های کشورمان رسید و پس از آن که امام خمینی (ره) پیام مورد اشاره را صادر کردند، جبهه‌ها همانند روز‌های اول جنگ مملو از رزمندگان داوطلبی شد که برای جنگیدن با ارتش عراق آمده بودند.

لذا این حضور عظیم مردمی در روز‌های پایانی جنگ باعث شد تا رویا‌های صدام مبنی بر اشغال مجدد شهر‌های ایران هیچ‌گاه به حقیقت نپیوندد و بر این اساس ارتشی که تا سه راهی حسینیه اهواز آمده بود و می‌رفت تا اهواز را با خطر جدی اشغال مواجه سازد، با مقاومت رزمندگان کشورمان وادار به عقب نشینی و بازگشتن به پشت مرز‌های بین المللی شد و بدین شکل در دهم مرداد ۱۳۶۷ ارتش بعث عراق فرار مفتصحانه دیگری را تجربه کرد.

حضور خیل عظیم مردم در جبهه‌ها که با قرائت پیام امام (ره) به فرماندهان طی روز‌های پایانی جنگ تشدید شد، این پیام را داد که سرنوشت صحنه نبرد در میدان تعیین می‌شود نه در مذاکرات.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرنوشت جنگی که در «میدان» تعیین شد بیشتر بخوانید »

وقتی سیر داغ آش‌ آلمانی‌ها با معاینه جانبازان شیمیایی‌ بیشتر می‌شد!+ عکس

وقتی سیر داغ آش‌ آلمانی‌ها با معاینه جانبازان شیمیایی‌ بیشتر می‌شد!+ عکس



جانباز مازندران می‌گوید: آلمانی‌ها بمب‌های شیمیایی را در اختیار عراقی‌ها قرار می‌دادند، از طرف دیگر مصدومان را برای مداوا می‌پذیرفتند، به نظرم هدف‌شان این بود، ببینند علت زنده بودن رزمندگان ما چه بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزهای دفاع مقدس گنجینه‌ای پر از خاطرات است که در خود درس‌ها و عبرت‌های فراوانی برای ما دارد که بازخوانی آن نه تنها دست دشمنان را رو می‌کند بلکه تجربه آن روزها مسیر درست را به ما نشان می‌دهد.

روایت‌های انقلابی آن روزهای جنگ از جمله کشوری که خود عامل بسیاری از جنایات ضدبشری است، کشور دیگری را به بهانه «نقض حقوق بشر» شایسته تحریم می‌داند مایه شگفتی است؛ ادعای نقض حقوق بشر از سوی کشور آلمان موجب شد به سراغ خاطرات جانباز آزاده جعفر مزیدها برویم، آزاده‌ای که حرف‌های شنیدنی برای ما دارد.

وقتی سیر داغ آش‌ آلمانی‌ها با معاینه جانبازان شیمیایی‌ بیشتر می‌شد!+ عکس

روزهای پرتب و تاب جنگ

روایت یک امدادگر

جعفر مزیدها امدادگر رزمی گروهان دو از گردان یا رسول لشکر ۲۵ کربلای مازندران است که در این‌باره می‌گوید: در تاریخ ۸ و ۱۲ اسفند سال ۶۴ در منطقه فاو مورد شیمیایی واقع شدم و باتوجه به اینکه امدادگر بودم مجروحان شیمیایی را به لب خط منتقل می‌کردم و مجددا به گردان برمی‌گشتم.

گردان ما وارد منطقه عملیاتی شد و پشت خط مقدم مستقر شد برای اینکه خط را تحویل بگیرد، در این ایام عراق مدام آنجا را بمباران می‌کردند، توپولوف‌ها بمب می‌ریختند آن هم از نوع بمب شیمیایی؛ به دلیل اینکه امدادگر بودم، مجروحان را پانسمان اولیه میکردم سپس به اورژانس پشت خط اعزام می‌کردم.

وی اضافه می‌کند: گروهان ما وظیفه پدافندی سه راه شهادت بالاتر از کارخانه نمک دریاچه فاو را به عهده داشت از هشتم اسفند ماه وارد خط مقدم شدیم؛ لحظه‌هایی که منطقه بمباران شیمیایی می‌شد را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم، رزمندگان هر کدام به هر طرف می‌دویدند، ناگهان بوهایی گاز خردل در هوا پخش شد، برای افرادی همانند ما که با گازهای شیمیایی آشنا بودیم، لحظه‌ها قد ساعت‌ها می‌گذشت.

وقتی سیر داغ آش‌ آلمانی‌ها با معاینه جانبازان شیمیایی‌ بیشتر می‌شد!+ عکس

همه چیزی بوی خون و باروت می‌داد

این امدادگر می‌گوید: لحظه‌های بمباران چنان در ذهنم حک شد که هیچ‌گاه از مقابل چشمانم کنار نمی‌رود، ناگهان انفجارهای پیاپی، گویی زلزله‌ای به پا می‌شد که پس لرزه‌هایش امان همه را بریده بود، بوی خون، باروت، دود، گوشت سوخته و طعم گزنده گاز شیمیایی هوا را پُر کرده بود، گوشه‌ای را نمی‌شد پیدا کرد که چند نفر مجروح و یا حتی شهید در آن نباشد.

وی ادامه می‌دهد: همان دقایق اول بمباران شیمیایی یکی از رزمندگان مرا صدا زد و گفت من ماسک ندارم و من هم ماسکم را در آوردم و چفیه‌ام را خیس کرده و روی صورتم گذاشتم.

رسیدگی به مجروحان

مزیدها می‌گوید: با توجه به اینکه امدادگر بودم باید به مجروحان رسیدگی می‌کردم برای همین سخت مشغول بودیم چند روزی در منطقه در درگیری مستقیم با عراقی‌ها مشغول بودیم درحالی‌که بمباران شیمیایی هم سیستم ایمنی، ریه و اعصاب و روانم را تحت تاثیر قرار داده بود.

این رزمنده بیان می‌کند: از ۱۸ تا ۲۲ اسفندماه در خط مقدم درگیر جنگ شدیم که در محاصره افتادیم و روز ۲۲ اسفند ماه بعد از مجروح شدن به اسارت رفتم که در اسارت هم نه تنها از لحاظ درمانی نه تنها به ما رسیدگی نمی‌شد، بلکه بیشتر ایام مورد شکنجه قرار می‌گرفتیم.

وقتی سیر داغ آش‌ آلمانی‌ها با معاینه جانبازان شیمیایی‌ بیشتر می‌شد!+ عکس

*روزهای اسارت با چاشنی شکنجه

شعار الموت صدام

در پادگان نظامی بصره ماهر عبدالرشید فرمانده سپاه هفتم عراق از اسرای ایرانی بازدید کرد و با تعجب می‌پرسید: « چگونه باوجود بمباران شیمیایی و توپخانه‌ای شما در فاو زنده هستید؟» در استخبارات بصره به علت شکنجه بسیار، شوک‌های الکتریکی و شهادت یکی از اسرا بنام بیت‌الله معصومی از یاسوج در هنگام شکنجه شعار «الموت الصدام» را گفتم که با ضربات کابل سربازان عراقی بر پیکرم بیهوش شدم و بعد از به هوش آوردن، فرمانده ارشد عراقی قسم یاد کرد در صورت تکرار مرحله بعد مرا خواهد کشت.

وی می‌گوید: چون تئاتر بازی می‌کردم در اسارت هم این کار را در خفا به همراه بچه‌ها دنبال می‌کردیم، یادم هست یک ماه قبل از اسارت نمایشنامه آماده کردیم که اسیر شدم و دقیقا بعد از ان اسیر شدم که با یادآوری آن خنده‌ام می‌گرفت؛ چون یک ماه پیش نقش اسیر را بازی می‌کردیم و واقعا بعد از آن به اسارت رفتم.

وقتی سیر داغ آش‌ آلمانی‌ها با معاینه جانبازان شیمیایی‌ بیشتر می‌شد!+ عکس

*اسارت در اردوگاه عراق

شکنجه‌های روزهای اسارت

مزیدها می‌گوید؛ از شکنجه‌ها، شوک الکتریکی روزهای اسارت بهتر است حرفی نزنم؛ به‌طوری‌که طی مدت ۴ سال و ۶ ماه در اسارت بیشترش در شکنجه سپری شد؛روز آزادی هم کل وسایل پارچه مهر و سجاده جلویمان آتش زدند و سرانجام ۴ شهریور سال ۶۹ آزاد شدیم و به میهن بازگشتیم.

وقتی سیر داغ آش‌ آلمانی‌ها با معاینه جانبازان شیمیایی‌ بیشتر می‌شد!+ عکس

وقتی سیر داغ آش‌ آلمانی‌ها با معاینه جانبازان شیمیایی‌ بیشتر می‌شد!+ عکس

رفتار دوگانه آلمانی‌ها در جنگ؛ سیرداغ آشی که پخته بودند را بیشتر می‌کردند

وی می‌گوید: بعدها می‌شنیدیم، که آلمانی‌ها بمب‌های شیمیایی را در اختیار عراقی‌ها قرار می‌دادند، از یک‌طرف بمب در اختیار عراقی قرار می‌دادند و از یک‌ طرف سربازان را برای مداوا می‌پذیرفتند، به نظرم هدف‌شان از این رفتار دوگانه این بود، ببینند علت زنده بودن رزمندگان ما چه بود چون تقریبا از تاثیرگذاری سلاح‌شان مطمئن بودند، به عبارتی می‌خواستند سیرداغ آشی که پخته بودند را بیشتر کنند که باید بگوییم آنها از عنایت خداوند غافل بودند، عنصری که باعث شد کشورمان در جنگ پیروز شود و به همه ما قدرت داد.

براثر بمباران شیمیایی به ریه، چشم و پوست این امدادگر آسیب رسید که او هم با این دردها و مشکلات سر همچنان سر می‌کند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی سیر داغ آش‌ آلمانی‌ها با معاینه جانبازان شیمیایی‌ بیشتر می‌شد!+ عکس بیشتر بخوانید »

فیلم/ کشتی لوکس صدام حسین موزه شد!

فیلم/ کشتی لوکس صدام حسین موزه شد!



از پرده‌های ابریشمی تا سرویس بهداشتی طلاکاری شده در این کشتی نظرها را به خود جلب می‌کند.


دریافت
10 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ کشتی لوکس صدام حسین موزه شد! بیشتر بخوانید »

پس از فتح خرمشهر صدام جنگ را ادامه داد+ فیلم

پاسخ مشهورترین شبهه در تداوم جنگ از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات بیت المقدس و در نتیجه آن فتح خرمشهر پیروزی بزرگی بود که پس از دو سال از شروع جنگ تحمیلی صدام علیه ایران رقم خورد و نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس محسوب می‌شود.

بسیاری این فتح بزرگ را پایان جنگ پنداشتند و حتی سال‌های پس از دفاع مقدس نیز همواره این سوال مطرح بود که چرا جنگ پس از فتح خرمشهر ادامه یافت؟ پاسخ به این سوال در یک مرور سطحی نسبت به شرایط و وقایع آن دوران روشن است که هر چند بخش زیادی از مناطق جنوبی کشور از جمله هویزه و خرمشهر در جریان این عملیات آزاد شد، اما هنوز ۲ هزار کیلومتر از خاک کشور تحت اشغال رژیم بعث بود.

از طرفی در مجامع حقوقی هنوز صدام به عنوان متجاوز شناسخته نمی‌شد و از این رو خبری هم پرداخت غرامت نبود بلکه هیئت‌های میانجی تلاش داشتند تا روند پیروزی‌های ایران را به نفع صدام تمام کنند. هیچ پیشنهاد صلح و نیز بازگشت به مرز‌های پیش از ۳۱ شهریور نیز از سوی شورای امنیت سازمان ملل و هیئت‌های میانجی به ایران داده نشد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی‌ای به موضوع ادامه دفاع مقدس پس از فتح خرمشهر اشاره داشته و در اینباره نکاتی را ذکر کرده‌اند. ایشان فرموده‌اند: یک حقیقتی که می‌خواهم تاکید کنم این است که حمله نظامی به ایران بعد از انقلاب غیر منتظره نبود چرا که اگرچه حمله را صدام انجام داد، اما پشت سر صدام استکبار جهانی قرار داشت. حمله این‌ها به نظام انقلابی امری طبیعی است به این خاطر که از انقلاب به شدت عصبانی بودند. این واکنش به این اتفاق بزرگ بود. انقلاب اسلامی ایران صرفا یک شکست سیاسی مقطعی به استکبار و نظام سلطه نبود بلکه تهدید امپراتوری نظام سلطه را در پی داشت.

ایشان در ادامه این صحبت‌ها بیان کرده است: رئیس جمهور گینه و از شخصیت‌های برجسته آفریقا به ما گفته بود این جنگ برای شما ناگزیر بود چرا که هر انقلابی را که نتوانند ساقط کنند نهایتش چنین جنگ تحمیلی راه می‌اندازند. حال یک سری تبلیغات کنند که چرا جنگ کردی با عراق، در صورتی که این چنین نبود یا چرا بعد فتح خرمشهر جنگ را ادامه دادید. واقعیت این است که ما و امام قطعنامه را قبول کردیم و من به عنوان رئیس جمهور به سازمان ملل اعلام کردم، اما بعد این صدام حمله کرد، نیرو‌های ما از همه جای کشور حرکت کردند و به دهن مهاجمین زدند و بعد از این مرصاد در غرب کشور شروع شد. برخی گمان می‌کردند اگر پس از خرمشهر دست روی دست می‌گذاشتیم قضیه تمام می‌شد، اما اینطور نبود.

امام خمینی (ره) نیز درباره حمله صدام چنین می‌گوید: ایران در حال جنگ با آمریکا است. اگر آلت دست آمریکا به ایران تجاوز کرده است فکر نکند دولت و ارتش ایران عاجز از این است که جوابشان را بدهد. هر زمان مقتضی شود پیامی به صدام حسین خواهد داد و ثابت می‌کنند که آمریکا قابل ذکر نیستند و ما همیشه بنا داریم در این برخورد‌ها طوری جواب داده شود که به ملت عراق صدمه‌ای وارد نشود.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پاسخ مشهورترین شبهه در تداوم جنگ از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »