به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاعپرس، پیمان جبلی، رئیس صداوسیما در دیدار با نماینده ولی فقیه، مدیرکل صداوسیما و جمعی از پژوهشگران استان لرستان، ضمن استقبال از همکاری این مرکز در تولید مستند و مجموعههای نمایشی بومی، بر آمادگی این سازمان برای تسهیل در تولید محتوای متناسب با تاریخ سیاسی این استان و توجه به تولیدات استانی تأکید کرد.
رئیس صداوسیما افزود: یکی از آسیبهای جدی در رسانه ملی وجود نگاه ناعادلانه به ظرفیتهای مختلف برنامهسازی در کشور بود؛ از این رو بسیاری از قاعدهها و دستورالعملهای برنامهسازی معطوف به پایتخت میشد.
وی با اشاره سرفصلهای مهم سند تحول از تلاش رسانه ملی برای بیرون آمدن از این گستره تکراری سخن گفت و افزود: ظرفیتهای هر استان را باید ذیل سند تحول بررسی کنیم و نگاهمان را در تاریخ سیاسی و تأثیرگذاری هر استان بر موقعیت سیاسی و اجتماعی کشور استوار کنیم.
جبلی رویداد «ایران جان» را گواه محکم برای معرفی ظرفیتهای فرهنگی، تاریخی و سیاسی هر استان دانست و گفت: «ایران جان» تجدید عهد رسانه ملی با سند تحولش، میثاقی میان ما و هنرمندان هراستان و عهد واضحی برای به رخ کشیدن هر استان روی آنتن شبکههای سراسری هست.
رئیس صداوسیما با اشاره به ویژگیهای استان لرستان اظهار کرد: لرستان از عرصههای مهم سیاسی و فرهنگی ناشناخته ایران هست که باید در رسانه ملی دیده شود و ما وظیفه خود میدانیم که فضا را برای تولیدات غنی این استان فراهم کنیم.
وی ادامه داد: تأکید ما در رویداد «ایران جان» حفظ نگاه مطالبهگرانه و حل مسئله در هر استان هست. ضمن اینکه به بهانه این رویداد میتوان استعدادهای برنامهسازی را کشف و فضا را برای رشد و ارتقای آنان فراهم کرد.
جبلی در پایان رویداد «ایران جان» را ظرفیت طلایی دانست که میتواند سطح برنامهسازی در استانها را متحول کند.
لزوم توجه به مفاخر استان لرستان در ادامه حجتالاسلام سید احمدرضا شاهرخی، نماینده ولیفقیه در استان لرستان ضمن تقدیر از تولیدات سازمان صداوسیما، از رسانه ملی خواست با بهرهمندی از نیروهای خلاق و پژوهشگران استان تولید برنامههای روشنگرانه را درباره هر استان همچنان پیگیر شود.
وی با بیان اینکه رسانه ملی در بخشهای مختلف میتواند تأثیرگذار باشد و تغذیه فکری مخاطب را برعهده بگیرد، گفت: رسانه ملی در دفاع مقدس ۱۲ روزه نشان داد که چه وظیفه سنگین و حساسی بردوش دارد و میتواند امپراتوری نظام سلطه را با تمام هیاهویش به خواری و ناامیدی برساند.
نماینده ولیفقیه در استان لرستان با اشاره به استعدادهای دیده نشده در این استان عنوان کرد: تاریخ استان لرستان سرشار از نقاط عطف سیاسی و مملو از افتخارات دینی، علمی و ادبی هست که حق آن روی آنتن صداوسیما آنطور که باید، ادا نشده هست. تاریخ و فرهنگ این استان میتواند در قالب مستند به چشم آید.
شاهرخی در ادامه با قدردانی از تولیدات صداوسیما در رویداد «ایران جان»، از رسانه ملی خواست با بهرهمندی از نیروهای جوان و تولید برنامههای خلاقانه، از فاصله میان خود و استانها کاسته و در مسیر تحقق عدالت رسانهای استواتر از همیشه گام بردارد.
طرح مطالبات مردمی روی آنتن احمد شیروی، مدیرکل صداوسیمای مرکز لرستان نیز در این نشست با اشاره به ضرورت پرداخت به تاریخ سیاسی لرستان و تأثیرگذاریاش بر بستر سیاسی ایران گفت: مردم دوست دارند تاریخ خود را در آینه رسانه ملی ببینند. هماکنون پرمخاطبترین برنامههای استانی، تولیدات مردمی هست و آثاری که تاریخ و فرهنگ این مردم را در قالب تلهفیلم و مستند به تصویر کشیدهاند، همچنان پرمخاطب هستند.
مدیرکل صداوسیمای مرکز لرستان ابراز امیدواری کرد که تجربه «ایران جان» در استان لرستان همانند سایر استانها موفقیتآمیز باشد و مسیر بالندگی و پیشرفت را بهدرستی طی کند و مطالبات مردم لرستان را بهخوبی روی آنتن تلویزیون ببینیم و در رادیو بشنویم.
براساس این گزارش، در این نشست پژوهشگران استان ضمن تشریح فعالیتهای رسانهای و تولیدات محتوایی درخصوص استان، خواستار حمایت و مشارکت سازمان صداوسیما در پوشش رسانهای گسترده و تبلیغ مؤثر آن شدند. این پژوهشگران همچنین با ارائه اطلاعات جامع از تاریخ سیاسی و اجتماعی لرستان، بر ضرورت توجه و تمرکز ویژه رسانه ملی به ظرفیتهای مغفولمانده تأکید کردند.
انتهای پیام/ 121
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
فاطمه امینی، مجری برنامههای کودک، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ دفاعپرس اظهار داشت: من سالهاست در حوزه کودک فعالیت میکنم. باید بگویم بچههای امروز با نسلهای گذشته تفاوت زیادی دارند. در واقع، کودکان امروز بسیار آگاهتر و تحلیلگرترند و نمیتوان با آنها همانطور رفتار کرد که با بچههای دهههای ۵۰ یا ۶۰ رفتار میشد. این نسل دنیای متفاوتی دارد، اطلاعات بیشتری دارد و با سرعت بالایی یاد میگیرد. بنابراین باید متناسب با نیازهای فکری و روحی آنها محتوا تولید کرد.
مجری برنامههای کودک با اشاره به خاطرات خود از برنامههای کودک گذشته تصریح کرد: در دهه ۶۰ و ۷۰، برنامهها و فیلمهای کودک تلویزیون و سینما ماندگار بودند، آثاری که هنوز هم بسیاری از ما به یاد داریم. اما همان آثار گاهی برای بعضی از ما تأثیرات ناخوشایندی داشتند. مثلاً خود من از بعضی از شخصیتها یا عروسکهای آن دوران میترسیدم، و بعدها فهمیدم چقدر این تجربهها میتواند بر ذهن کودک تأثیر بگذارد. به همین خاطر معتقدم تولید آثار کودک باید با شناخت دقیق روان و احساسات بچهها همراه باشد.
وی ادامه داد: کودکان امروز باهوشتر، جسورتر و آگاهترند. دیگر نمیتوان با روایتهای ساده یا تکراری برایشان برنامه ساخت. باید به جذابیتهای بصری، ریتم، موسیقی و رنگ توجه ویژه داشت. متأسفانه در تولیدات کودک هنوز این شناخت عمیق کمتر دیده میشود. محدودیتها و چارچوبهایی که در مسیر تولید وجود دارد باعث میشود موضوعات تازه کمتر مجال بیان پیدا کنند. این در حالی هست که پلتفرمهای جدید و فضای مجازی میتوانند بستری مناسب برای تولید آثار متنوع و آزادتر باشند.
امینی درباره وضعیت فعلی سینمای کودک گفت: در حوزه انیمیشن طی دو سه سال گذشته اتفاقات خوبی افتاده و آثار ارزشمندی ساخته شده هست. اما در فیلمهای زنده، ضعف همچنان وجود دارد. فیلمهای کودک امروز اغلب داستانهایی ساده و کشدار دارند که برای مخاطب کودک جذاب نیستند. بچههای امروز سریع متوجه میشوند وقتی یک فیلم قصد دارد به آنها درس بدهد یا نصیحت کند، و همین باعث میشود از اثر فاصله بگیرند. اگر میخواهیم سینمای کودک موفق باشد باید برایشان قصههای واقعی و باورپذیر بسازیم، با زبان خودشان حرف بزنیم و از دنیای واقعیشان فاصله نگیریم.
این مجری برنامههای کودک که سالها در حوزه آموزش نیز فعالیت داشته هست، درباره شناخت خود از نسل جدید توضیح داد: من سالها معلم بودم و در مدارس با کودکان و نوجوانان زیادی سروکار داشتم. به جرئت میگویم دانشآموز ۱۵ ساله امروز در بسیاری از زمینهها جلوتر از ما فکر میکند. آنها تحلیلگرند، سؤال میپرسند و با سرعت عجیبی به نتیجه میرسند. پس ما باید این واقعیت را بپذیریم و متناسب با سطح فکری آنها رفتار کنیم. اگر گفتوگو و آموزش با بچهها آزادانهتر نباشد، مخاطب کودک دیگر با ما ارتباط نمیگیرد.
امینی گفت: من فیلمساز نیستم اما ۱۸ سال هست که کنار کودکان کار میکنم و میدانم مسیر تولید آثار کودک باید اصلاح شود. ما به فیلمنامههای قویتر، ایدههای خلاقانهتر و نگاهی تربیتی متناسب با زمان نیاز داریم.
وی در ادامه افزود: گاهی در تولید آثار کودک نگاه صرفاً آموزشی داریم، در حالی که باید به سرگرمی و تخیل کودک هم بها بدهیم. آموزش بدون جذابیت نتیجه نمیدهد. کودک با بازی، داستان و تخیل یاد میگیرد نه با تکرار شعار.
این مجریساز کودک در پایان به اهمیت بهرهگیری از فرهنگ و قصههای ایرانی اشاره کرد و گفت: ما در فرهنگ خود قصههای عامیانه، افسانهها و متون ارزشمندی چون شاهنامه و مثنوی داریم که پر از آموزههای انسانی و اخلاقی هستند. اما متأسفانه کمتر از این منابع غنی استفاده میکنیم. در شبکه نهال تلاشهایی برای استفاده از این ظرفیتها انجام شده و جلسات فکری خوبی برای تولید آثار بومی و متناسب با فرهنگ ایرانی برگزار میشود. امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و فضای خلاقتری برای کار در حوزه کودک فراهم شود تا نسل آینده با فرهنگ و هویت خود پیوند عمیقتری برقرار کند.
انتهای پیام/ 121
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، «پیمان جبلی» رئیس سازمان صدا و سیما با حضور در ستاد کل نیروهای مسلح با سرلشکر «سید عبدالرحیم موسوی» دیدار و گفتگو کرد.
سرلشکر موسوی در این دیدار از اقدامات جهادی، ایثار و فداکاریهای رئیس و کارکنان رسانه ملی به ویژه در دوران جنگ تحمیلی ۱۲ روزه دوشادوش رزمندگان و نیروهای مسلح قدردانی کرد و هدف قرار گرفتن سازمان صدا و سیما توسط دشمن صهیونیستی را نشانهای از خشم و استیصال در برابر رزم بی امان، روشنگری و اقدامات موثر این سازمان دانست.
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در این دیدار ضمن تشکر از تلاش، هم افزایی و هماهنگی مدیران و کارکنان صدا و سیما با نیروهای مسلح، به ویژه در شرایط بحرانی، علی الخصوص جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، بر اهمیت تداوم همکاری رسانه ملی و نیروهای مسلح تأکید کرد.
وی رسانه ملی را موفق و سربلند در مقابله با دشمن در جبهه جنگ نرم، شناختی و رسانهای و پرچمدار جهاد تبیین دانست.
رئیس سازمان صدا و سیما نیز با ابراز قدردانی از مجاهدت ها، رشادتها و ایثارگریهای رزمندگان قدرتمند و با صلابت نیروهای مسلح در برخورد قاطع و کوبنده با دشمن و حراست و پاسداری از میهن عزیز و آرمانهای انقلاب اسلامی بر هرگونه همکاری و تعامل رسانه ملی با نیروهای مسلح در جهت ارتقای قدرت بازدارندگی، تبیین دستاوردها و قدرتآفرینی آنان تأکید کرد.
وی اعلام کرد که سازمان صدا و سیما آمادگی دارد تا این همافزایی و هماهنگی را روز به روز بیشتر و تقویت کند و این دیدار را نشان دهنده عزم و اراده مشترک برای تقویت همکاری در جهت شکست دشمن عنوان کرد.
انتهای پیام/ 271
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانستهاند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست میرسد؟
به گزارش مجاهدت از مشرق، مهرماه ۱۴۰۱، درست در همان زمانی که دوران کرونا به پایان رسیده و چند روز از یکسالگی دوره مدیریت جبلی بر سازمان صداوسیما میگذشت، او به همراه جمعی از بازیگران و هنرمندان، مرکزی را در سازمان صداوسیما احداث کرد که قرار بود بخش «مغفولماندهای» در مهمترین بازوی رسانهای کشور را احیا کند. جبلی ماژیک آبیرنگی را در دست گرفت و سه خط کنار لوگوی مرکز تازهتأسیس سیمرغ متنی نوشت.
نوشته جبلی به منزله آغاز به کار مرکزی بود که از این پس یکی از مهمترین استراتژیهای تحولی سازمان را به دوش میکشید. در آن مراسم، مهدی فرجی تهیهکننده، جواد افشار کارگردان و امین زندگانی بازیگر، پشت تریبون میروند و از مزایای تاکتیک جدید صداوسیما میگویند. مراسمی که بهجز فرجی و افشار، افرادی همچون بهروز افخمی، سعید سلطانی، احمد نجفی، سید جواد هاشمی، جعفر دهقان، بهروز مفید، حسین طاهری، محمود رضوی، محسن علیاکبری و حبیب والینژاد هم در آن حضور دارند. حالا از آن روز سه سال میگذرد و عملکرد یکی از مهمترین استراتژیهای سازمان برای پرداختن به بخش مغفولمانده در تحول باید مورد بررسی قرار گیرد. بخشی که قرار بود مهمترین تولیدات سازمان برای رقابت با آثار نمایش خانگی از آن سرچشمه بگیرد.
با این حال، تولیدات مرکز سیمرغ طی این سه سال دادههای پرنوسانی منتج شده که از پربینندهترین مجموعه نمایشی شبکه دو سیما تا کممخاطبترین آثار تلویزیون را شامل میشود؛ تولیداتی که باید آنها را روی ترازوی ارزیابی قرار داد تا مشخص شود یکی از ارکان اصلی تحول صداوسیما چه عملکردی داشته است.
اصلاً چرا سیمرغ بال گرفت؟
مرکز سیمرغ از همان ابتدا قرار بود در کنار «سیمافیلم» و «مرکز تولیدات صبا»، سه بازوی اصلی تولیدات سازمان را بر عهده بگیرد و ذیل استراتژی مدیران تازه ساختمان شیشهای، نظام تولید را از نظام پخش جدا کند. یعنی به جای آنکه تولیدات در شبکهها انجام شود، سیمرغ، سیمافیلم و صبا بودند که تولید را بر عهده گرفته و پخش را به شبکههای مختلف میسپردند.
تأسیس مرکزی چون سیمرغ را میتوان پیامد ضعیف شدن شبکههای سازمان و گرفته شدن بسیاری از اختیاراتشان دانست. بعد از کاهش اقبال هنرمندان به کار کردن با تلویزیون در سالهای اخیر، که با اتفاقات ۱۴۰۱ شدت گرفت، سازمان در ابتدا تلاش کرد به دنبال جایگزینی برای خارجشدگان از دایره پیدا کند و مرکز سیمرغ قرار بود همان نیرویی باشد که سازمان به آن احتیاج داشت. سیمافیلم ذیل همین رویکرد، ساخت سریالهای الف ویژه و پرهزینهتر را بر عهده گرفت و مرکز صبا هم تولیدات کودک و نوجوان را پوشش میداد. حالا سیمرغ قرار بود چه کاری انجام بدهد؟
این مرکز تازهتأسیس قرار بود تولیدات کار اولیها و جوانهای فیلمسازِ متعهدی را پوشش بدهد که با بودجههای کم، تولیداتی مبتنی بر بوم و نظام مسائل تعریفشده در سازمان را پیش ببرند. به نوعی مرکز سیمرغ بدل میشد به بازوی جوان سازمان. با این حال، این همه وظایف سیمرغ نبود.
در همان مهرماه ۱۴۰۱ اعلام شد که سیمرغ میخواهد تمرکزش را بگذارد روی تولیداتی که در این سالها مغفول مانده و به تنوع ژانر و بوم در آثار نمایشی تلویزیونی کمک کند. در وهله اول، این اقدام امیدوارکننده به نظر میرسید چون به معنای توجه بیشتر به سینمای مستند، مسابقه، برنامه ترکیبی، تلهتئاتر و گونههای متفاوت سریالسازی همچون سیتکام بود.
ذیل همین نگاه، بخشی از بودجه سازمان به ساخت تولیداتی همچون «آقای قاضی» و «جام جم» تخصیص پیدا کرد و تولیدات موفقی همچون «ایرانگرد» و «زندگی پس از زندگی» به این مرکز انتقال داده شد. این یعنی بخشی از قدیمیها به دلیل تقسیمبندی جدید سازمان به سیمرغ میرفتند و برخی از تولیدات هم منحصراً مربوط به سیستم تغییر یافته بودند.
با همه این احوالات، تأسیس مرکزی چون سیمرغ را میتوان پیامد ضعیف شدن شبکههای سازمان و گرفته شدن بسیاری از اختیاراتشان دانست. بعد از کاهش اقبال هنرمندان به کار کردن با تلویزیون در سالهای اخیر، که با اتفاقات ۱۴۰۱ شدت گرفت، سازمان در ابتدا تلاش کرد به دنبال جایگزینی برای خارجشدگان از دایره پیدا کند و مرکز سیمرغ قرار بود همان نیرویی باشد که سازمان به آن احتیاج داشت. نیرویی که سازمان با آن میتوانست فرایند قدرتگرفتن سلبریتیها را کنترل کند و بازار را در دست بگیرد؛ بازاری که تجربه سالهای اخیر تلویزیون و نمایش خانگی نشان داده به این راحتیها هم رامشدنی نیست.
اسماعیل بهمنآبادی، رئیس مرکز تولیدات جوان سیمرغ، گفته است: «شاید جنس چالشی که من در خانه تولیدات جوان مرکز سیمرغ تجربه کردم، در قیاس با سایر گروهها در این مرکز در سه سال گذشته شدیدتر بود؛ هم باید کمبود نیروی انسانی هنرمند، متعهد و متخصص را در فرصت محدود و شروعی که داشتیم جبران میکردیم و هم باید برای حضور کسانی که از قبل در صف انتظار بودند، فرصتی فراهم میشد و برنامهریزی میکردیم تا وارد چرخه تولید شوند. سختترین چالش ما این بود که همزمان با هم باید این کارها را انجام میدادیم؛ آن هم در شرایطی که مرکز سیمرغ تازهتأسیس بود و تحقق مواردی که بیان کردم با طول و عرض این مرکز بهراحتی اتفاق نمیافتاد.
اکثریت سریالهای مرکز سیمرغ یا شکست خورده بودند یا شرایطی نزدیک به شکست را تجربه کردند. «دم زندگی»، «رویای ریحانه»، «لمندگان»، «دوقلوها در شهر پرستاره»، «حکایتهای کمال»، «جایی برای همه»، «دستچین» و «چرخ گردون» از دیگر سریالهای مرکز سیمرغ در یک سال اخیر بودند که عمده آنها نتوانستند از ده درصد مخاطب عبور کنند و برخی آثار چون «لمندگان» که ۴۰ قسمت تولید شد، در نهایت (بنابر آمار مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق) مخاطبی ۹درصدی کسب کرد و از بیمخاطبترین آثار تلویزیون و نمایش خانگی در ششماهه نخست امسال بود.سیمرغ در بازار سریال
با گذشت چند هفته از تأسیس رسمی این سازمان، مرکز سیمرغ عملکرد قابلتوجهی را با سریال «آقای قاضی» از خود نشان داد. آقای قاضی در برهوت تولیدات تلویزیون، اثر موفقی بود که توانست به آمار بیش از۴۰ درصد مخاطب هم دست پیدا کند و سجاد مهرگان، کارگردان آقای قاضی، خیلی زود به عنوان مهمترین آورده مرکز سیمرغ شناخته شد. آمارهای آقای قاضی و البته تولیدات ضعیف سیمافیلم باعث شد این سریال در برخی نظرسنجیها به عنوان بهترین تولید سال ۱۴۰۳ شناخته شود. با این حال، آقای قاضی یک تولید تمامسیمرغی نیست و محصول مشترک تلویزیون و حوزه هنری است و نمیتوان آن را دستاورد تماموکمال این مرکز تازهتأسیس دانست.
بهجز این اثر، عملاً اکثریت سریالهای مرکز سیمرغ یا شکست خورده بودند یا شرایطی نزدیک به شکست را تجربه کردند. «دم زندگی»، «رویای ریحانه»، «لمندگان»، «دوقلوها در شهر پرستاره»، «حکایتهای کمال»، «جایی برای همه»، «دستچین» و «چرخ گردون» از دیگر سریالهای مرکز سیمرغ در یک سال اخیر بودند که عمده آنها نتوانستند از ده درصد مخاطب عبور کنند و برخی آثار چون «لمندگان» که ۴۰ قسمت تولید شد، در نهایت (بنابر آمار مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق) مخاطبی ۹درصدی کسب کرد و از بیمخاطبترین آثار تلویزیون و نمایش خانگی در ششماهه نخست امسال بود.
وضعیت «لمندگان» برای دیگر آثار نمایشی هم تکرار شد و تولیداتی همچون «رویای ریحانه» با آنکه در قسمتهای اول در تلوبیون به عدد ۲۳ هزار مخاطب رسیده بودند، اما با گذشت زمان این عدد به دو یا سه هزار مخاطب رسید که نشان میدهد مهمترین تولید مرکز سیمرغ در حوزه فرزندآوری در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است. حتی سریالهایی چون «حکایتهای کمال» و «چرخ گردون» که اعلام میشد در جذب مخاطب موفق عمل کردهاند و با همین استدلال توانستند مجوز ساخت فصل دوم را بگیرند، تولیدات متوسطی بودند و فصل دومشان با افول جدی مخاطب مواجه شد. شاهد مثال این موضوع هم مخاطب ۷ درصدی «چرخ گردون ۲» است که نشان میدهد پروژه دنبالهسازی برای این مجموعه با شکستی فاحش مواجه شده است.
دنبالهسازی البته تنها استراتژی ناموفق مرکز سیمرغ در چند سال اخیر نبود. این مرکز با دادن بودجه به برخی از بلاگرها هم در چند ماه اخیر تلاش کرد از ظرفیت صفحات مجازی برای دیده شدن آثارش استفاده کند و با دادن بودجه به مصطفی آزاد (بلاگر)، «دستچین» را روانه آنتن شبکه دو کرد. البته این سریال هم موفق نبود و با گذشت چند هفته از پخشش، نتوانست مخاطبان شبکه دو را افزایش دهد.
لمندگان محصول مرکز سیمرغ
این مرکز با دادن بودجه به برخی از بلاگرها هم در چند ماه اخیر تلاش کرد از ظرفیت صفحات مجازی برای دیده شدن آثارش استفاده کند و با دادن بودجه به مصطفی آزاد (بلاگر)، «دستچین» را روانه آنتن شبکه دو کرد. البته این سریال هم موفق نبود و با گذشت چند هفته از پخشش، نتوانست مخاطبان شبکه دو را افزایش دهد.
البته نباید این نکته را فراموش کرد که مرکز سیمرغ با برخی تولیدات همچون «دوقلوها» و «شهر پرستاره» آثار نسبتاً موفقی را روانه آنتن کرد؛ آثاری که نشان میدهد دنبالهسازی از تولیدات دوران موفق تلویزیون و همچنین استفاده از چهرهها هنوز در جذب مخاطب مؤثر است.
شاید مهمترین مشکلات تولیدات سیمرغ در چند سال اخیر را بتوان مربوط به عدم حضور چهرهها و همچنین ضعف جدی در فیلمنامه و کارگردانی دانست. آثاری که برخی از آنها مانند «آقای قاضی» موفق ظاهر میشوند، اما بخش مهم و حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از تولیدات، ضعف جدی در فیلمنامه دارند و پرداختشان به محتوا به شکل مشهودی کلیشهای است؛ موضوعی که در آثار کمدی مرکز سیمرغ بیشتر و بهتر به چشم میآید.
نوسان در برنامهها هم ادامه دارد
مرکز سیمرغ از همان ابتدای تأسیسش تمرکز جدی روی مستندمسابقه گذاشته بود و در همین راستا، تولیداتی همچون «خونه مونه»، «مزرعه فراوری»، «خانه» و «خانه سبز» را روانه آنتن کرد. برنامههایی که بنا داشتند روی مفاهیمی همچون کارآفرینی، تمرکززدایی و خانواده متمرکز شوند اما درنهایت نتوانستند مخاطب چندانی را به آنتن تلویزیون بازگردانند و درمجموع ناموفق ارزیابی میشوند. بهعنوان مثال، مستندمسابقهای چون «خونه مونه» در هیچکدام از قسمتهایش در تلوبیون نتوانست بیش از سه هزار مخاطب بگیرد، با آنکه در یکی از پنج شبکه اصلی تلویزیون هم پخش میشد.
با این حال، این مرکز در ساختن برنامه نسبتاً موفقتر عمل کرد و مهمترین برنامهای که مسئله نقد تلویزیون را به دوش میکشید، روی آنتن برد. برنامه جام جم تا حدودی توانست بخشی از انتقادها نسبت به عدم مورد نقد قرار گرفتن خود سازمان در میان شبکههای سیما را پوشش دهد و مخاطب قابل قبولی هم بخصوص در فصل ابتدایی- پای آنتن بنشاند، با این حال جام جم هم مثل آقای قاضی و زندگی پس از زندگی نسیمِ موقت بودند و برخی تولیدات چون دوکوهه ادبیات، مشاور، هموطنز، تو بگو ماه کجاست(نوروز و محرم) و دیده بگشا(تولیدات نوروزی) نتوانستند چندان مخاطبی را برای مرکز سیمرغ جذب کنند. هرچند استراتژی استفاده از برنامههای گذشته همچنان در دستور کار مرکز سیمرغ قرار گرفته و قرار است فصل جدید «قندپهلو» به عنوان یکی از تولیدات موفق سالهای قبل به آنتن تلویزیون بازگردد.
در سینمایی و مستند چیزی به جز ایرانگرد قابل ارائه است؟
مرکز سیمرغ در سه سال اخیر به جز تولیدات مختص به تلویزیون تلاش کرد به سمت آثار سینمایی هم حرکت کند و بلندپروازانهتر از تلهفیلم آیندهای برای تولیداتش ترسیم کند. ساختن آثاری چون «خوناب» و «شکلات ششم» هم از این دست اقدامات بود.
هرچند که این دو فیلم فرصت حضور در جشنوارههای درجه اول کشور را پیدا نکردند و شکلات ششم از ورود به جشنواره فجر بازماند و مهمترین دستاوردش بردن جایزه بهترین فیلم کمهزینه از جشنواره فیلم مقاومت بود.
خوناب هم به عنوان دیگر اثر ساختهشده در این سه سال توانست با برنده شدن جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره مقاومت موفقیت دیگری را برای مرکز سیمرغ پدید بیاورد. به جز جشنواره مقاومت محصولات مرکز سیمرغ در سالهای اخیر پای ثابت جشنواره عمار هم بودند و چندباری ازشان با فانوس عمار و لوح افتخار تقدیر شد. با این حال گویا این تولیدات صرفاً آثار تجربیای بودند که قرار نبود به سمع و نظر مخاطب برسند.
این دست آثار در میان تولیدات مستند هم بسیار قابل توجه بود، هرچند کیفیت بسیاری از آثار مستند به نسبت آثار داستانی مرکز سیمرغ بهتر است و قابلیت ارزیابی بیشتری دارد؛ آثاری همچون «امیرعلی»، «همه فرزندان من»، «اسماعیل»، «سه روز قبل پرواز»، «جمعه سیاه»، «آلبوم خانوادگی من»، «پلاک ۱۱»، «ماه بالاسر آبادی»، «وداع تهران»، «تاریخ ورزشی ایران»(با جواد خیابانی)، «لیلی من»، «تا آخرین نفس»، «آقای وزیر»، «آذربایجان آتاسی»، «عهدنامه»، «مرگ پشت دیوارهای سبز»، «سید فیصل»، «باقر شمر» و «اربعین».
شاید مهمترین نکتهای که در مستندها و آثار کوتاه داستانی تولیدشده در مرکز سیمرغ به چشم میخورد، تولیدات مناسبتی است که به نظر هدفی جز تکمیل کنداکتور سیما در مناسبتهای خاص ندارد و عمده آثار از این دست تولیدات سفارشی ناموفق است. در بین همین آثار تولیدشده هم مهمترین اثر ایرانگردِ جواد قارایی است که آن هم به مدیریت سه دور قبل سازمان صداوسیما برمیگردد.
شاید مهمترین سؤال اینجا باشد که چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانستهاند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست میرسد؟ برآیندها نشان میدهد، این مرکز با آنکه تا کنون بیش از ۵۰ اثر داستانی و غیرداستانی را روی آنتن برده اما حدود ۹۰ درصد از این آثار نتوانسته مخاطبی به تماشاگران اصلی رسانه ملی اضافه کند یا حتی باعث جذب همان تماشاگران پای ثابت شود.
برآیند تولیدات موفق را اعلام کنید
شاید مهمترین سؤال اینجا باشد که چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانستهاند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست میرسد؟ برآیندها نشان میدهد، این مرکز با آنکه تا کنون بیش از ۵۰ اثر داستانی و غیرداستانی را روی آنتن برده اما حدود ۹۰ درصد از این آثار نتوانسته مخاطبی به تماشاگران اصلی رسانه ملی اضافه کند یا حتی باعث جذب همان تماشاگران پای ثابت شود.
این موضوع نشان میدهد مرکز سیمرغ در مخاطبسنجی ایرادی جدی دارد. با آنکه در برنامههای این مرکز احیای موضوعاتی چون تلهفیلم و تلهتئاتر گنجانده شده بود اما آمار و ارقام و کیفیت محصولات نشان میدهد این ایده مرکز سیمرغ خیلی زود به بنبست رسیده و با واقعیت مواجه شده.
مجموعه این عملکردها چه در مرکز سیمرغ و حتی سیما فیلم یک پرسش جدی را ایجاد میکند؛ آیا ایده جداسازی پخش از تولید از اساس ایده درستی بود؟ آیا به جای بهرهوری بیشتر ایدههای بهتری به جز تولید سازمانهای جایگزین وجود نداشت؟
منبع: روزنامه فرهیختگان
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه جامعه دفاعپرس، «خلیل شفیعی» دبیر کنگره بینالمللی شعر پیامبر اعظم (ص) گفت: کنگره بینالمللی شعر پیامبر اعظم (ص) به مناسبت هزار و پانصدمین سال میلاد رسول الله (ص) در ۲ روز سهشنبه ۱۸ و پنجشنبه ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴ از ساعت ۱۵ تا ۱۸:۳۰ در سالن شهید دستغیب آستان مقدس احمدبن موسی شاهچراغ (ع) با موضوع «امت احمد (ص) اسوه مقاومت» برگزار میشود.
وی ادامه داد: تاکنون بیش از ۸۰۰ اثر از ۳۰۰ شاعر داخل و خارج کشور به دبیرخانه ارسال شده که نشاندهنده استقبال گسترده جامعه ادبی از این رویداد معنوی هست.
دبیر کنگره بینالمللی شعر پیامبر اعظم (ص) افزود: شاعران بخش بینالملل شامل: عنایت شریفی (پاکستان)، سلمی الویس (سوریه)، فاطمه بتول سایوز (ترکیه)، عینی رضوی (هندوستان)، حمزه محمودی (افغانستان)، آنا برزینا (رئیس دپارتمان ادبیات دانشگاه روسیه)، پروفسور اخلاق آهن (استاد دانشگاه دهلی، هندوستان)، پروفسور سرویش تریپاتی (استاد دانشگاه کلکته، هندوستان)، سمانه خلفزاده (ایران – عربزبان) هستند.
شفیعی گفت: در بخش نوجوانان یکی از ویژگیهای شاخص این کنگره، حضور بخش ویژه نوجوانان تحت عنوان «انجمن ادبی کبوتران حرم» هست که در این بخش ۱۵ شاعر نوجوان منتخب به شعرخوانی خواهند پرداخت تا طنین صدای نسل جدید در ستایش پیامبر اعظم (ص) در کنار شاعران بزرگ بینالمللی شنیده شود.
وی ادامه داد: شورای علمی کنگره هیأت علمی کنگره شامل استادان برجسته ادبیات فارسی دکتر غلامرضا کافی، دکتر محمد حسین بهرامیان، دکتر محمد مرادی و برگزارکنندگان این کنگره به همت انجمن ادبی آستان مهر و آستان مقدس احمدبن موسی (ع) با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و صدا و سیمای مرکز فارس و شبکه رادیویی فرهنگ برگزار میشود که آخرین مهلت ارسال آثار پانزدهم شهریورماه ۱۴۰۴ هست.
دبیر کنگره بینالمللی شعر پیامبر اعظم (ص) تصریح کرد: پیام این کنگره، پیام مقاومت، مهربانی و همبستگی امت محمدی هست؛ پیامی که پس از پانزده قرن همچنان روشن و زنده هست و امروز بیش از هر زمان دیگری در جهان معاصر نیازمند بازتاب آن هستیم.
انتهای پیام/۹۵۵
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست