صداوسیما

ما مضطریم، اما چرا؟

رمضان و فرهنگ زندگی



رستگاری سریالی است که علناً و آشکارا می‌خواهد روایت زندگی و بحران‌هایش از چشم افشاگر اسلام و اسلام انقلابی و فسادستیز و عدالت‌محور بیان شود!

به گزارش مجاهدت از مشرق، احمد میراحسان پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی اختصاصی پیرامون محتوای رسانه‌ای در ماه مبارک رمضان نوشت:

آیا در میان هجومی هولناک ترین رخدادهای استکباری، قابل‌قبول است که مجال بزرگی صرف یک سریال شود؟ این کشتار درنده و این دنیای عادت کرده به نسل‌کشی و تماشاگر قتل عام دسته‌جمعی و طرح خاورمیانه‌ای آمریکا که مستقیما ایران را هدف قرار داده تا ویرانه قصدی غزه با نقشه آمریکا و اجرای اسرائیل، راه طرح تأسیس بندر بین‌المللی برای تغییر نقشه ژئوپلتیکی منطقه و انزوای ایران را دنبال کند. و این راه به نفع وارد کردن هم‌پیمانان آمریکا ترکیه، کشور آذربایجان، سعودی و کشورهای نفتی خلیج‌فارس در منازعه راه بین‌المللی به زیان ایران و چین و روسیه طراحی شده است و ستیزبراندازانه علیه اسلام و مقاومت اسلامی و… ‌خوب در گیر و دار این همه مسائل حیاتی و جهانی مربوط به زندگی ایران، چرا باید از یک سریال مذهبی سخن گفت؟

ایران انقلاب اسلامی تا ایران مقاومت و حیات پایدار انقلاب اسلامی باقی بماند در همه عرصه‌های حیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی باید هماهنگ وظایفش را انجام دهد. نمی‌توان برای تمرکز در موضوعی اساسی، کارهای مملکت را رها کرد. مخصوصا بی‌توجهی به امر فرهنگ، انقلاب اسلامی را از درون پوک می‌کند و این همان پیروزی شیاطین در تسخیر اذهان و فلج کردن پایداری‌شان خواهد بود. پس فهم درست سریال مذهبی آن هم در ماه رمضان بسیار مهم است.

سریال رستگاری با حمله دسته‌های مختلف روبروست. ‌آیا این عجیب نیست ‌انواع سریال‌های لغو ضعیف در صدا و سیما ساخته می‌شود اما به این سریال کینه‌جویانه یورش می‌آورند. این یورش حتی با هم‌گامی پاره‌ای از نیروهای خودی همراه می‌شود. این وضع شما را به یاد چه پدیده کلانی می‌اندازد؟

ستیز استکبار جهانی با اسلام و انقلاب و همراهی گروهی از ایرانی‌ها و حتی جناح‌هایی از حاکمیت و مردان نولیبرالیسم پیرامونی درون حکمرانی با این ستیز و هم‌سویی با آن. کینه به اسلام، محو هر یاد و معرفتی و تربیت و هدایتی که ارجاع می‌دهد به اسلام، و بر باد دادن استواری به ارزش‌های انقلاب و نگاه انقلابی، هدف شیاطین و مستکبران و فراعنه کنونی و اذناب و همگرایان با آن است. در قلمرو سینما این رفتار ویرانگر علیه آثار مذهبی تا سرحد بهانه‌جویی‌های گاه کودن و ندیده گرفتن ارزش‌های فکری و زیبایی‌شناسی این آثار پیش می‌رود. رفتاری که اهل ایمان را نومید، منفعل و منزوی کند و عرصه سینما و فیلم و سریال را به نیروهای ناباوری به اسلام و انقلاب بسپارد تا با ابتذال و یا با مهارت هنرمندانه محتوای غیرانقلابی بدون ردّی از خدا و سکولار را برای خوراک فرهنگی مردم آماده کنند.

حضور چنین هنرمندانی طی چهل‌وپنج سال نتیجه‌اش تربیت نسلی است که تعداد قابل‌ملاحظه‌ای از آنان هدایت‌ناپذیر، بی‌هویت و بی‌وطن‌اند که همه چیزشان را بر باد داده‌اند و سربازان فکری و عملی استکبار جاده صاف‌کن اسرائیل و دژخیمان‌اند. چنین است که بررسی نحوه برخورد به رستگاری و یاد جهان آخرت و نفس حرامخواری، گویی تیری به قلب غربزدگان است. برای همین باید بد و خوب و کم و کاست و قوت این سریال و مشابه آن منصفانه و خیرخواهانه واکاوی گردد. این روش دوستان اسلام و انقلاب است که می‌کوشند از خطای آثار انقلابی-اسلامی بکاهند، ضعف‌هایش را بشناسند، راهنمایی و پیشنهاد درست برای فائق آمدن به ضعف‌ها و قوی شدن محتوایی و ساختاری ارائه کنند و به تداوم این آثار یاری برسانند. درمقابل انبوه معاندان نه‌تنها در پی نقد برای اصلاح و پیشنهاد رفع اشتباهات و ضعف‌ها نیستند بلکه نابودی این سریال‌های دینی را آرزو می‌کنند و به این قصد می‌نویسند و مأموریت مستقیم و غیرمستقیم شیطانی‌شان این است.

وجود چنین نیروی پرقدرت ضداسلام و ضدانقلاب که طی چهل‌وپنج سال جایگاه تعیین‌کننده‌ای یافت و در دستگاه حکمرانی نافذ بوده و نیروهای غربگرا را دهه‌ها بر سرنوشت اقتصاد و سیاست و فرهنگ جمهوری اسلامی فرمانروا کرده، نیازمند پژوهش علمی است. اما ناشناخته نیست گمانه نزدیک به حقیقت آن است که علت و بیماری را باید در تداوم میراً ساختار شبه مدرن جستجو کرد و براهین عقلی و مصادیق تجریش فراوانی وجود دارد که این ساختار، پروردگار قشر گریزان از انقلاب و اسلام بوده است و بر جا ماندنش منافع اقشار مدرن را تأمین می‌کند و نه منافع زندگی پاک اسلامی انقلابی را.

وقتی از سال ۸۸ تا امروز بارها در نقد وضعیت تداوم ساختارهای شبه‌مدرن جامعه پیرامونی، با تأکید بر ضرورت تحول ساختاری با رویکرد اسلامی-انقلابی دربرابر بقای مدرنیزاسیون غربگرا و ضدپیشرفت حقیقی فریاد برآورده‌ام کسی توجه جدی نکرد.

نتیجه چهل‌وپنج سال ندانم‌کاری در قلمرو اصلاح ساختاری است که امروز در همه امور اساسی فاقد طرح و استراتژی قرآنی و اساسی و تخصصی هستیم. رسانه و سینما و تلویزیون ما هم دچار همین ندانم‌کاری است. چرا چون بهجای گرفتن حلقه اصلی با انواع خرده‌کاری و کارهای موردی، همچنان عامل فساد را باقی گذاشته و نیروهای ضدانقلاب بهره خود را می‌برند. و نیروهای انقلابی هم نه‌تنها رشد نمی‌کنند بلکه یا نومید و منفعل و گوشه‌گیر می‌شوند یا نیرویشان در لای چرخ ساختار مخلّ عمل انقلابی و حاکمیت دیدگاه‌های کهنه، فرسوده می‌شود و بالاخره به دام همان نگرش‌های لیبرال یا متحجر می‌افتند و فاسد می‌گردند.

نتیجه آن می‌شود که به‌جای جذب توانمندی‌های نخبه مثلا در سریال‌سازی و تأثیر انقلابی بر آنان، کسانی چون مدیری‌ها و جوان‌ها و فتحی‌ها و راعی‌ها و تبریزی‌ها و حاتمی‌کیاها و بحرانی‌ها، مقدم‌ها و افشارها و… همگون‌های دیگرشان یا طرد شده یا یکسر به دام فشار نگرش ضدانقلابی گرفتار آمده و یا مبلغ تفکر گسست گشته و یا آرمان انقلاب اسلامی را رها کرده و نگرش لیبرال را پذیرفته و یا حذف شده‌اند. اینکه تحت چه فرآیند و بستر نظم ساختاری غلط است که کسانی چون مدیری و جوان و فتحی… تن به اقتدار نگرش و عمل ضدانقلاب جهانی علیه کار شرافتمندانه و وطن‌پرستانه می‌دهند و چشم به دهان قدرت سلطه‌جو کار می‌کنند.

رمضان و فرهنگ زندگی

البته جای بررسی دقیق دارد. و اینکه خودزنی به دلیل کدام وانمودها و شخضیت سست فردی و نفسانی یا دو قطبی‌سازی اجتماعی و جوسازی، رخ می‌دهد باز جای بررسی علمی، سیاسی، جامعه‌شناختی و روانشناختی دارد و چرا نگاه شریف انقلابی و الهی و نگرش انتقادی سالم اجتماعی را با سپردن مهار عقل خود به دشمن و اعلام مواضع ویرانگر وطن معاوضه می‌کنند، حتما پاسخی هم قرآنی و در عین حال عقلی می‌طلبد. اما بگذارید با بررسی یک نمونه زنده و کاوش در همه وجوه رخدادش جویی روشن به کف آوریم. می‌خواهم با نمونه سریال رستگاری، این وجوه اساسی را بازخوانی نمایم. من قصد نقد سریال ندارم ‌این کار در پایان نمایش رستگاری مسلما صورت خواهد گرفت ‌اکنون قصدم هستی‌شناسی و پدیده‌شناسی توأمان این کار و شناخت معنای واکنش‌های مختلف آن در ارتباط با نقش ساختار در تخریب کار دینی و انقلابی است.

رستگاری سریالی است؛ که علناً و آشکارا می‌خواهد روایت زندگی و بحران‌هایش از چشم افشاگر اسلام و اسلام انقلابی و فسادستیز و عدالت‌محور بیان شود و درست همین سمت‌گیری راهبردی سریال، پیشاپیش هجوم قلع و قمع‌کننده گروه‌های مختلف مخالف بی‌پرده اسلام یا اهل نهان روشی را برمی‌انگیزد و حملات و تهاجم‌شان بهانه‌های گوناگون پیدا می‌کند. ۱- ‌اولین گروه دشمنان قسم‌خورده جهانی اسلام و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. خداستیزان محارب و علنی که از فیلمساز متدین و انقلابی و آثارش و حرف‌هایش منزجرند.

دسته دیگر، رفرمیست‌های وطنی‌اند. آنان هم کسانی‌اند که فرمانفرمایی نگاه مدرن را پذیرفته و در همه زمینه‌های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به کارها از چشم مدرن می‌نگرند و در همه جا ازجمله در سینما و سریال از روایت قرآنی و دینی متنفرند. فشار آنان برای حذف این روایت و نگاه به امور جامعه کار را به رشد یک سرکوب سیستماتیک علیه تفسیر دینی رویدادها کشانده است. ۳- اخلاق‌گرایان مدرن؛ این گروه هم در تقابل با مفاهیم پایدار اخلاق‌گرایان فطری‌ ساز مخالف زده و با سریال‌هایی که دارای چنین نگرشی هستند مخالفت می‌ورزند، مثلا صبر در زندگی زناشویی تا حد ممکن دربرابر اخلاق آزادی لیبرال و نابردباری به‌عنوان آموزه کهن و اخلاق دینی ارتجاعی مردود شمرده می‌شود و سریالی با این موضع کاری بی‌ارزش قلمداد می‌گردد.

رمضان و فرهنگ زندگی

وقتی گفته‌ام‌ توجه جدی یعنی وقوف به معنای این تغییر و چگونگی آن و درک تأثیرات مخرب آن ساختار ضدترقی بر برنامه حیات نهادهای گوناگون و نحوه مدیریت و اداره و اجرای برنامه در همه نهادهای اصلی و فرعی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و زندگی شهر و روستا و امور گوناگون، باز اعتنایی نشد. و وقتی گفتم نشانه جدی گرفتن و اعتنا یعنی تبدیل مسئله تحول ساختاری از موضوع نگاه تحولی تا اجرا و روش کنترل کار بزرگ، کار مثمرثمر رهبران فکری و دانشمندان متخصص و مشارکت هر متفکر صاحب رأی و هر مدیر انقلابی و پژوهش و گفتگو و نتیجه‌گیری و راهیابی به جزئیات عمل و اقدام برای تحقق گفتمان تحول بنابه علم معتبر است که هدایتگر اصلی آن دو ثقل اصیل و چراغ مطمئن و ریشه‌ای مسائل و وارسی راه‌حل‌هاست باز قدمی جدی در این راه جز اشارات گاه‌بی‌گاه دیده نشد.

اگر سریال رستگاری در جمهوری اسلامی نه‌تنها در معرض برخورد خصمانه بلکه اقدام عملی حذف این‌گونه آثار مذهبی قرار می‌گیرد باید این جو را موفقیت رهبری طاغوت جهانی دانست که برای ایران و جهان نقشه بردگی دارد و با انواع ابزارهای مستقیم و غیرمستقیم ضدیت با نگاه دینی و انقلابی، یعنی شبکه‌ها و فضای مجازی و نویسندگان سینمایی و مدیران تحت‌نفوذ نگرش آمریکایی به رسانه، توده‌های تربیت‌شده با سبک سرگرمی مبتذل اخلاقی، فضای مناسب حذف سرگرمی مشروع را تدارک می‌بینند. درست اینجاست که ناگهان اهمیت یک سریال اسلامی که می‌کوشد ریشه‌های بردگی شیطان را در ملت با داروی بیداری و تزکیه از حرام بخشکاند به چشم می‌آید و درست اینجاست که هجوم علیه این سریال برای جوسازی جهت مخالفت با آن معنا می‌یابد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است


رمضان و فرهنگ زندگی بیشتر بخوانید »

اختتامیه دوره‌های آموزشی ساترا برگزار شد

اختتامیه دوره‌های آموزشی ساترا برگزار شد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، آیین اختتامیه دوره‌های آموزشی ساترا و گرامیداشت روز آموزش رسانه با حضور رئیس و مدیران ساترا برگزار و موضوعاتی حول مبحث آموزش مطرح شد.

حسن صفرعلی، مدیر تعاملات بین‌المللى ساترا در ابتدای این جلسه اظهار داشت: سازمان تنظیم مقررات از سال ۹۶ راه اندازی شد و ماموریت اصلی آن تنظیم مقررات، صدور مجوز، نظارت و پایش و موضوعات تنظیم‌گری صوت‌و تصویر در حوزه صوت و تصویر فراگیر است؛ از همان بدو تاسیس این سازمان، موضوع آموزش یکی از بخش‌های مهم ساترا و جزو ساختار‌های اصلی آن بوده است.

وی ادامه داد: سنوات اولیه کار ساترا در حوزه موضوعات آموزشی بیشتر آموزش داخلی و نیروی انسانی بود؛ در سال‌های بعد ۹۷ و ۹۸ موضوعات آموزشی تغییرات ماموریتی پیدا کرد و گسترده‌تر شد کما اینکه در سال ۹۷ ما تغییر ساختار ساترا را داشتیم و می‌توان گفت از آن زمان آموزش، شاخصه‌های تخصصی‌تری به خود گرفت. این گستردگی مبانی و مباحث سازمان، موضوعات آموزش را خطیرتر و موثر‌تر کرد؛ با حضور آقای مقیسه در اواخر سال ۱۴۰۰ تقریبا یک نگاه جدید به موضوعات آموزش شکل گرفت و این تغییرات، وظیفه مذکور را مشخص‌تر و شاکله‌مندتر کرد.

صفرعلی در ادامه خاطرنشان کرد: سال ۱۴۰۱ آموزش‌هایی که در حوزه تطبیقی بودند در بخش موضوعات عمومی و تخصصی به آن‌ها پرداخته شد. ۳۷۸۰ نفر، ساعت در ساترا آموزش را داشته‌ایم و در سال ۱۴۰۲ با تغییرات تقویمی که داشتیم موضوعات تخصصی‌تر و تعداد آموزش‌ها هم بیشتر شد.

مهدی حاجی‌سیاری در ادامه جلسه عنوان کرد: اینکه ما در حوزه آموزش بخواهیم صرفا به یک مجموعه به‌نام اداره کل آموزش بسنده کنیم، شدنی نیست. در آموزش‌های سازمانی، مسئولیت آموزش با مدیریت مجموعه‌ای است که فرد با آن کار می‌کند. خوشبختانه در دوره جدید ریاست صدا و سیما اتفاقات خوبی رخ داده است که مدت‌ها مغفول مانده بود. یکی از این موارد تصویب آیین‌نامه آموزشی سازمان است و برنامه‌های خوبی هم در حوزه آموزش مدیران در حال انجام است.

حسن طرازنده، مدیرکل امور مالی و اداری ساترا نیز در انتهای جلسه بیان کرد: بدیهی است که ساترا در مقایسه با بسیاری از سازمان‌های کشور از سابقه کمتری برخوردار است همچنین الگویی به این شکل نیز وجود نداشته که ساترا از آن بهره‌مند شود، اما در دنیا وجود دارد و می‌توان از سازمان‌های پیشرو در حوزه تنظیم‌گری در سطح بین‌المللی استفاده کرد حتی می‌توان خبرگان این حوزه را شناسایی و با دعوت از آن‌ها برای مدیران و کارشناسان در زمینه‌های مختلف بهره‌مند شد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اختتامیه دوره‌های آموزشی ساترا برگزار شد بیشتر بخوانید »

مرحوم مهرجویی یکی از نماد‌های سینمای مردمی ایران بود

مرحوم مهرجویی یکی از نماد‌های سینمای مردمی ایران بود


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس‌، در پی حادثه قتل داریوش مهرجویی و همسرش، پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما و محسن برمهانی معاون سیما در پیام‌هایی این حادثه را تسلیت گفتند.

متن پیام رئیس سازمان صداوسیما برای حادثه قتل داریوش مهرجویی کارگردان سرشناس کشورمان و همسرش وحیده محمدی‌فر، بدین شرح است:

انالله و اناالیه راجعون

روزی تلخ و دردناک برای هنر ایران رقم خورد. فقدان اندوه بار و تاسف برانگیز مرحوم داریوش مهرجویی و همسر محترمه‌اش، قلب همه مان را جریجه دار کرد. آن استاد فقید با قلم و نگاهش یکی از نماد‌های سینمای مردمی و محبوب ایران بود و آثارش در زمره ماندگارترین‌ها قرار دارد. مرحوم مهرجویی سابقه همکاری با رسانه ملی در ساخت فیلم‌های مهمان مامان و آسمان محبوب داشت و چه حسرت برانگیز که دو سریال عطار و زکریای رازی با قلم وی به مرحله تصویربرداری نرسید. بی شک عاملان وقوع جنایت هولناک دیشب، تاوان پس خواهند داد و عدالت درباره شان اجرا خواهد شد. ضایعه درگذشت مرحوم مهرجویی و همسرشان را به خانواده، دوستان و اهالی هنر تسلیت گفته و از خداوند منان برای آن دو عزیز، رحمت واسعه الهی مسألت می‌نمایم.

پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما

داریوش مهرجویی و همسرش حمیده محمدی فر، دیشب در خانه خود در کرج توسط افراد ناشناس به قتل رسیدند. مرحوم مهرجویی متولد ۱۳۱۸ بود و با ساخت آثاری مانند گاو، دایره مینا، هامون، لیلا، سارا، پری، اجاره نشین‌ها، مهمان مامان، نارنجی پوش، سنتوری، آسمان محبوب و لامینور از جمله کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران به شمار می‌آمد.

همچنین محسن برمهانی معاون سیما، در پیامی درگذشت این سینماگر باسابقه کشورمان را تسلیت گفت.

متن پیام معاون سیما به شرح زیر است:

انا لله و انا الیه راجعون
ضایعه دلخراش و غم انگیز درگذشت داریوش مهرجویی را به جامعه هنری کشور و همه ایرانیان هنردوست تسلیت عرض می‌کنم. او تولید آثار مختلفی را در کارنامه‌اش دارد که ویژگی مشترک همه آن‌ها دغدغه‌مندی و عشق به ایران است.

داریوش مهرجویی همکاری‌هایی هم با سازمان صداوسیما داشت که نتیجه‌اش خلق آثار تحسین برانگیزی، چون «مهمان مامان» است. همچنین نگاه وسیع و سطح بالای اطلاعات این کارگردان بزرگ باعث شد تا فیلم‌های او دایره وسیعی از مخاطبان را در بربگیرد و هر یک، با سلیقه و ذائقه قشری از جامعه تناسب دارد.

مرحوم مهرجویی قبل از انقلاب اسلامی نیز با آثار خودش از جمله فیلم‌های «گاو» و «دایره مینا» مخالفتش با رژیم ستمگر پهلوی را ابراز کرده بود. این فیلمساز طی سال‌های پس از انقلاب همواره در همه فراز و نشیب‌ها همراه مردم بود و هیچ گاه روی خوشی به دشمنان نشان نداد.

بار دیگر درگذشت دردناک داریوش مهرجویی و همسر ایشان را به همه هموطنان و هنرمندان و به ویژه دختر ارجمند و سایر بازماندگان ایشان تسلیت عرض می‌کنم و از خداوند منان برای ایشان رحمت و آرامش را خواهانم.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مرحوم مهرجویی یکی از نماد‌های سینمای مردمی ایران بود بیشتر بخوانید »

هنوز هم «رسانه ملی» محترم‌ترین رسانه در دنیاست

هنوز هم «رسانه ملی» محترم‌ترین رسانه در دنیاست


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «حسین رفیعی» بازیگر و مجری در گفت‌وگویی با اشاره به حضورش در «فراری» که سریالی در ژانر کودک است، اظهار داشت: عاشق کار کودک است و هر کاری در این حوزه پیشنهاد شود، علاقمندانه آن را می‌پذیرد.

گله برای آدم‌های ضعیف است

رفیعی درباره فعالیت خود در این روز‌ها در تلویزیون و همچنین مدیوم‌های دیگر نیز بیان کرد: من کارم هنر است، این کار را بلدم، برای آن زحمت کشیدم و تحصیلاتش را دارم بنابراین تا وقتی که بخواهم کار می‌کنم و اگر هم نخواهم مشخص است که با این سلیقه جور نیستم و در مدیوم دیگری کارم را بدون هیچ مشکلی ادامه می‌دهم. ولی هیچ وقت گله نمی‌کنم چراکه معتقدم گله برای افرادی است که احساس ضعف می‌کنند.

محکوم شدم به اینکه چرا یک بازیگر باید مجری شود

وی درباره‌ی اینکه آیا او را به عنوان مجری بپذیریم یا بازیگر؟ توضیح می‌دهد: من بازیگر بودم که سمت اجرا آمدم و روز‌های اول هم حتی محکوم شدم به اینکه چرا یک بازیگر باید مجری شود، خیلی از کار‌ها را هم از دست دادم. ولی در این سال‌های اخیر می‌بینم خیلی از دوستانی که نقد می‌کردند بازیگر نباید مجری شود، خودشان اجرا می‌کنند و اصلا اشکالی هم ندارد. این مرزبندی‌ها اشتباه است. من در آن سال‌هایی که اجرا می‌کردم به موازات آن در تئاتر و فیلم هم کار می‌کردم. بیش از ۳۰ سال است فعالیت می‌کنم و رشته‌ی تحصیلی‌ام هم حوزه کودکان است. عاشق کارم هم هستم.

چرا «نیمرخ» تکرار نشد؟

وی در پاسخ به اینکه آیا دلتنگ برنامه‌هایی که سال ۷۷ از جمله «نیمرخ» در تلویزیون داشته، نشده است؟ می‌گوید: سال ۷۷ من برنامه «نیمرخ» را داشتم که برای نوجوانان بود. من و امیرحسین مدرس بعد از این برنامه قریب به ۱۰ سال در این حوزه کار کردیم. در شبکه جهانی جام جم، شبکه یک و همچنین شبکه‌های دیگر. فضا به گونه‌ای شد و به جایی رسید که علاقه‌ای به کار کودک این‌چنینی نبود و نشد و کسی در این حوزه دیگر فعالیت نکرد. دلم برای آن برنامه‌ها تنگ می‌شود، نسلی که کار می‌کردیم شبیه به فوتبالیست‌های دهه‌ی ۶۰ ـ ۷۰ هستیم که با دستمزد‌های بسیار پایین، اما با عشقی که به تیم و کشور داشتند توی زمین می‌آمدند و کارها‌های عجیب و غریب انجام می‌دادند. اما حالا همه چیز بر پایه پول است.

بعضی دستمزد‌ها علمی ـ تخیلی است

به باور وی امروزه بعضی دستمزد‌ها علمی ـ تخیلی است که برای فردی مثل او که در حوزه سینما و تلویزیون کار کرده، چنین چیزی نبوده. او در عین حال می‌گوید: هیچ وقت هم گله نداشتم چرا که معتقدم بخش اعظمی از مخاطبان تلویزیون در شهرستان‌ها و روستا‌ها هستند، برای افرادی که تنها امیدشان و مامن‌شان برای گذراندن اوقات فراغت، همین تلویزیون است. در شهرستان‌ها سینما به آن معنا نیست آدم‌ها نیز خیلی به دنبال فضای مجازی و پلتفرم‌ها به دلیل هزینه‌های آن نیستند، پس در نتیجه تلویزیون خانه‌ی اول و آخری است که دوست دارند بنشینند و برنامه مورد علاقه‌شان را ببینند. من افتخار می‌کنم سال‌ها در رسانه ملی برای این قشر کار کردم و هیچ کاری انجام ندادم که از آن پشیمان باشم. من متولد شده صداوسیما هستم و نمک شناسی می‌گوید با رسانه‌ای که دیده شدی فعالیتت را ادامه دهی؛ بنابراین سعی کردم نه هیچ هزینه‌ای برای آن‌ها داشته باشم و نه هیچ دوره قهر نکردم که بگویم می‌آیم یا نمی‌آیم.

تلویزیون باید پوست‌اندازی کند

این بازیگر حوزه تخصصی کودکان در پاسخ به اینکه تلویزیون در حوزه کودک تا چه اندازه از برنامه‌های برند خود محافظت کرده است؟ گفت: من ۳۰ سال است در سازمان صداوسیما کار می‌کنم و معتقدم سازمان باید پوست‌اندازی کند و باید از افراد جدیدی بهره ببرد. این که مجریان قدیمی نیستند بخشی از آن به اتمسفری که حاکم است و اینکه چه برنامه‌هایی قرار است تولید شود، برمی‌گردد. از طرفی زمانی که بودجه‌ی صداوسیما دچار مشکل می‌شود برای تولید برنامه‌هایش به سمت اسپانسر می‌رود. اسپانسر هم به دلیل پولی که می‌دهد حق دارد مجری اش را خودش انتخاب کند. به نظرم برخی از جوانانی که تازه مشغول اجرا در حوزه کودک شده‌اند بسیار مستعد هستند و آمدند که آزمون و خطا کنند و چه اشکالی دارد.

هنوز هم رسانه ملی محترم‌ترین رسانه در دنیاست

او در ادامه مطلب بالا با بیان اینکه هیچ برنامه‌ای در صداوسیما و تلویزیون دنیا قائم به فرد نیست و شما نمی‌توانید بگویید اگر این برنامه را از فلان فرد بگیرید تلویزیون سقوط می‌کند، می‌گوید: ما یاد گرفتیم در کار کودک هر چیزی که منجر به اضطراب، تشنج و دلشوره نوجوان‌ها می‌شود، الزما نباید صریح گفت. نقد خوب است، اما منطقی و نباید همدیگر را تخریب کنیم. با شرایطی که در حال حاضر در صداوسیما وجود دارد و در حال حاضر تلاشش را می‌کند و اتفاقا مخاطب خودش را هم دارد، خیلی از افراد هستند که آرزو دارند در تلویزیون دیده شوند. آرمان‌گرایی خوب است، اما مخاطبان تلویزیون بیشتر است و رسانه ملی جزو شاخص‌ترین رسانه‌ها در دنیاست و ما یادمان نرود که چه قشر از جامعه را پوشش می‌دهیم. به عنوان مثال اگر یک مجری یا هنرپیشه برنامه‌های خانواده تلویزیون با یک هنرپیشه درجه یک سینما به روستایی بروند، همه مردم روستا به سمت این فرد تلویزیونی می‌روند، چون در روستا همه تلویزیون نگاه می‌کنند و کسی سینما نمی‌رود. میزان مخاطب تلویزیون بیشتر است و معتقدم هنوز هم رسانه ملی محترم‌ترین رسانه در دنیاست.

فضای مجازی آمده که ما را به سمتی که می‌خواهد ببرد

رفیعی درباره طرفداران خود در فضای مجازی با طرح این پرسش که دنبال‌کنندگان میلیونی چقدر می‌تواند معیار باشد، می‌گوید: معتقدم فضای مجازی آمده که ما را به سمتی که می‌خواهد ببرد، نه آن چیزی که صلاح است. به عنوان مثال من در فضای مجازی N میلیون دنبال‌کننده دارم، اما باید پرسید چه تعداد از این افراد واقعی است و چقدر می‌تواند برای من معیار باشد.

مخاطبان از تلویزیون اشباع شده‌اند

رفیعی در مقایسه‌ای درباره پخش آثار تلویزیونی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ با امروز، معتقد است مخاطبان دیگر اشباع شده‌اند و یادآوری می‌کند: برای نسل ما که از دهه‌ی ۴۰ و ۵۰ بودیم، تلویزیون از ساعت ۱۴ شروع می‌شد. همه می‌دانستند چه ساعتی باید بنشینند و چه برنامه‌ای ببینند. ساعت دو برنامه‌ها آغاز می‌شد. اول تصویر افراد گم شده را نشان می‌دادند، سپس یکی می‌آمد و اعلام برنامه می‌کرد. در ادامه تیتراژ برنامه کودک می‌رفت. ۱۴ تا ۱۸ برنامه کودک بود، سپس اذان مغرب، ۱۹ تا ۲۲ سریال‌ها و فیلم‌ها پخش می‌شد و ۲۲ خبر می‌گفتند و پایان. الان تلویزیون ۲۴ ساعته برنامه می‌رود. هر شبکه‌ای را که روشن می‌کنی، تکرار یک سریال پخش می‌شود و بعد در ماهواره هم این سریال‌ها تکرار می‌شود و بنابراین مخاطبان اشباع شده اند.

امروزه آرشیو هر فرد در خانه‌اش بیش از آرشیو صداوسیماست

به باور این بازیگر در حال حاضر آرشیو هر فرد در خانه‌اش بیش از آرشیو صداوسیماست و می‌گوید: نسل ما آن موقع می‌نشست تا سال تحویل شود تا کارتون «رابین هود» و «والت دیزنی» را ببیند یا ساعت‌ها منتظر می‌ماند تا «زورو» را ببیند و یا مثلا شب سال نوی میلادی همه می‌گفتند آهنگ «برنادت» حتما پخش می‌شود و همه در انتظار دیدن آن می‌نشستند و یا در میلاد پیامبر اکرم حتما فیلم حضرت «محمد (ص)» را می‌دیدند و این‌ها برنامه‌های جذابی برای مردم بود و مخاطبان آن را دنبال می‌کردند.

هنرمندان زیادی در حوزه کودک کار کردند و هیچگاه از یاد‌ها نمی‌روند

او در عین حال می‌گوید: امرزه ذائقه مخاطب به سمتی رفته که دیگر برنامه‌ها برایش تکراری است و تکرار برنامه دلیلش این است که ما تولیدات نداریم. در حالی که ما می‌توانیم تولید خوب داشته باشیم مخاطبان را هم جذب کنیم و تا قیام قیامت صداوسیمای ما می‌تواند برای همه جذاب باشد. من می‌روم بعد از من هم هزاران نفر دیگر می‌آیند و مخاطب پیدا می‌کنند و در قاب جادویی دیده می‌شوند؛ کما اینکه بسیاری از مدیران آمدند و رفتند. هنرمندان زیادی در حوزه کودک کار کردند و هیچگاه از یاد‌ها نمی‌روند. هنرمندانی که برخی‌ها از آن‌ها توسط پنج نسل دیده شده‌اند و در ذهن همه حک شده است و به عنوان نمونه آقای شهرام لاسمی ـ قلقلی ـ یا عمو‌های فیتیله را بچه‌ها یادشان نیاید، اما این‌ها همه در یاد مردم حک شده‌اند.

این بازیگر که این روز‌ها سریال فراری در قالب نقش جدیدی حضور دارد و به گفته خود پیشنهاد‌هایی به وی شده است قرار است در آینده نزدیک عملی شود.

رفیعی در پایان گفت‌وگوی خود، درباره نقشی که در سریال «فراری» با نام قبلی «هادی» ایفا می‌کند، نیز توضیح داد: در این سریال نقش شخصیت دستیار یک کارگردان را برعهده دارم که به دنبال این است شخصیت اصلی قصه را که نام آن هادی است، سوپراستار کند، این کاراکتر را دوست دارم و امیدوارم خوب از آب دربیاید.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هنوز هم «رسانه ملی» محترم‌ترین رسانه در دنیاست بیشتر بخوانید »

فرصت‌های تاریخی حکمت ایرانی برای روایت خانواده/ نگاه تک‌ساحتی به‌خانواده آسیب می‎زند

فرصت‌های تاریخی حکمت ایرانی برای روایت خانواده/ نگاه تک‌ساحتی به‌خانواده آسیب می‎زند


«مریم جلالی» معاون صنایع‌دستی وزارت میراث‌ فرهنگی گردشگری و صنایع‌دستی و مشاور رییس سازمان صداوسیما در گفت‌وگو با …، به‌بهانه برگزاری نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا با بیان اینکه سینما به‌عنوان یک ظرف تولید محتوا می‌تواند در نشانه‌شناسی سبک زندگی ما موثر باشد، گفت: در واقع سینما برون‌داد تمام بینش، نگرش و منش خانواده ایرانی است. اگر ما یک بخش تدارکی داشته باشیم یعنی آن‌چیزی که در سیناپس‌ها و قصه‌ها و روایت‌هایی که سینما از زندگی خانواده ایرانی دارد متجلی شود یا آن‌چیزی که در حاشیه‌ی به‌عنوان نشانه‌های بصری شکل می‌گیرد یا در دیالوگ‌ها به‌عنوان نشانه‌های کلامی و در موسیقی به‌عنوان نشانه‌های صوتی، یعنی محتوای متنی و صداپایه و تصویرپایه برخاسته از بینش خانواده‌محور در سینما می‌بینیم، برآیند یک درون‌داده است.

وی تصریح کرد: هنرمندان ما و تمام کسانی که تولید محتوا در ظرف سینما دارند؛ شمع و تکنیک را کنار هم دارند. یعنی اگر از یک تکنیک، ژانر و میزانس‌های خاصی استفاده می‌کنند، این‌ها برخاسته از رویکرد خانواده و از طرفی دیگر تم و درون‌مایه و قصه و روایت و زاویه دید هم بخش دیگر آن است. از طرفی دیگر ما در اجزای کار تیمی سینما یعنی در خانواده تولید کنندگان سینما این حس خانواده‌محوری را باید جستوجو کنیم. آن‌تیمی که بایکدیگر کار می‌کنند. بنابراین ما یک وقتی در سینما درباره محصول صحبت می‌کنیم که این محصول مخاطب یا موضوع آن روبرو است چراکه ما مخاطب و موضوع خانواده را به‌عنوان دو مقوله جدا داریم چراکه گاهی سینما موضوع سینما ندارد اما مخاطب آن خانواده است و گاهی برعکس موضوع خانواده است و اتفاقاً مخاطب نیست و گاهی هر دو. بنابراین تفکیک شجره‌ی معنایی شکل‌گرفته برخاسته از یک نگاه خانواده‌محور که خانواده را چگونه می‌بیند در سینما تجلی پیدا می‌کند و اگر خانواده را به‌قولی یک خانواده فروشگاه رفاهی ببیند که زن و مرد همراه دو بچه است، یک شکل از ارائه زاویه دید را خواهد داشت. اگر خانواده را به‌مفهوم کلان خانواده ایرانی اسلامی که همسایه خانواده محسوب می‌شود، همسفره خانواده محسوب می‌شود و هم کار و هرکسی که همراه می‌شود در یک سفر یک خانواده محسوب می‌شود، یک نگاه دیگر است.

معاون صنایع‌دستی وزارت میراث‌ فرهنگی گردشگری و صنایع‌دستی ادامه داد: تولید کننده محتوا از مفهوم خانواده چه تعریفی برای استفاده در ظرف سینما دارد، این تعیین کننده نوع زاویه دید و میزان فاصله‌ی است که با موضوع ایجاد می‌کند. مثلاً نقش‌های خانوادگی، ارتباطات خانوادگی، اقتصاد خانواده و… همگی در طراحی دکور و لباس و چیدمان صحنه و … به‌شکل غریزی تجلی پیدا می‌کند لذا اگر که مفهوم خانواده را در تمامی اجزای ظرفی به‌نام سینما جست‌وجو کنیم خواهیم دید چقدر برخی از فیلمسازان ما مفهوم خانواده را دقیق‌تر و شفاف‌تر و وسیع‌تر و منصفانه‌تر و حتی یا غیرواقعی و با عینک‌های متفاوت رنگی دیده‌اند و عرضه کرده‌اند و این اصل اساسی در تولید محتوا سینما در محمل و موضوعی به‌نام خانواده است.

جلالی درباره خانواده ایرانی اسلامی و مختصات آن گفت: خانواده ایرانی اسلامی آن‌چیزی که ما به‌عنوان سرمایه اجتماعی از آن یاد می‌کنیم، پدرانگی و مادرانگی در آن بروز و ظهور دارد و نه به‌سمت پدرانگی مطلق میل می‌کند و نه مادانگی را خیلی بزرگ‌تر از چیزی که هست نشان می‌دهد بلکه همه در یک جایگاه متعادل قرار می‌گیرد. من فکر می‌کنم طراحی برخاسته از یک آنِ سینمایی و دارای جوشش باشد. اگر که آثار سینمایی که ما در حوزه خانواده می‌بینیم و به‌دلمان نمی‌چسبد بخاطر این است که برخاسته از یک کوشش است؛ یک تلاشی صورت گرفته اما بن‌مایه، عطر و طراوتی که جوشش رویکرد خانواده‌محوری در سینما هست را کمتر می‌بینیم و گاهاً شاهدیم بعضی از تجلیات خانواده نشان داده می‌شود ولی این دچار افراط و تفریط شدن‌ها و اینکه وقت‌هایی ما فقط به توصیف ظرفیت‌ها می‌پردازیم به‌همان اندازه بد است که به توصیف آسیب‌ها می‌پردازیم لذا سینمای ما باید توصیف واقع‌بینانه و پیش‌برنده‌ی در حوزه خانواده داشته باشیم. لذا سینمای خانوادگی ما باید پیش‌برنده باشد نه اینکه با هاله‌ی از تقدس یک خانواده بی‌مشکل و همه‌چیز درستی را نشان دهد که هیچ سختی ندارد یا از طرفی دیگر تصویرگر یک خانواده سیاه باشیم که همه‌چیز برای آن بن‌بست است و هیچ راه‌کاری ندارد.

وی افزود: سینمای خانواده باید در مسیر ارتقاع و تعالی و پیشنهادات پیش‌برنده برای خانواده باشد و آنجاست که ما می‌توانیم به همذات‌پنداری در خانوادگی برسیم و تنوع فرهنگی و مدیریت فرهنگی و کنش خردمندانه خانواده و در واقع خانواده رو به رشد را ببینیم؛ خانواده‌ای که می‌تواند مسائل خودش را حل کند و با هم حرف می‌زنند و هر کسی در جای درست قرار گرفته است.

مشاور رییس سازمان صداوسیما نگاه تک ساحتی به خانواده را بزرگترین آسیب دانست و گفت: گاهی ما برای خوش‌آمد مشتری که خانواده است، هرکاری می‌کنیم و گاهی محصول سینمایی ما در دام آرمان‌گرایی‌ها قرار می‌گیرد و محصول ما دچار کلیشه‌های تولید می‌شود. ما در این عرصه و در عرصه سازمان باید بتوانیم هم‌تیمی‌های خوبی را پیدا کنیم چراکه معتقدم هوش تاریخی ایرانی و درایت و حکمت ایرانی قابلیت و فرصت‌های بی‌نظیری ایجاد می‌کند تا ما بتوانیم سازماندهی درست انجام دهیم و منصفانه، خردمندانه، دلسوزانه و به‌روز و با معاصرسازی بتوانیم از ظرف سینما برای حرف‌ها و زاویه دیدهای خوبی که داریم برای روایت خانواده استفاده کنیم. 

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ در تهران برگزار خواهد شد. این رویداد محوریت موضوع زنان و‌ خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمان‌های فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال می‌کند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فرصت‌های تاریخی حکمت ایرانی برای روایت خانواده/ نگاه تک‌ساحتی به‌خانواده آسیب می‎زند بیشتر بخوانید »