صدا وسیما

ارگ کریمخانی شیراز ثبت جهانی می‌شود

ارگ کریمخانی شیراز ثبت جهانی می‌شود



وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی از ثبت جهانی ارگ کریمخانی شیراز خبر داد و گفت: با ثبت جهانی این اثر شیرازی‌ها احساس شور و شعف خواهند کرد.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید رضا صالحی امیری شامگاه جمعه در آئین اختتامیه جشنواره چندرسانه‌ای میراث‌فرهنگی با بیان اینکه استان فارس استان رمزها و رازها است، گفت: فارس و شیراز به مثابه خورشید درخشانی است که در ایران و جهان می‌درخشد. ما نمی‌توانیم از میراث فرهنگی سخن بگوییم و از فارس حرف نزنیم.‌

وی ادامه داد: امروز بازدیدی از تمدن ساسانی در فیروزآباد فارس داشتم و ای کاش صداوسیما هر روز این میراث فرهنگی را به مردم نشان می‌داد تا ایرانیان احساس غرور کنند و ای کاش آموزش و پرورش و آموزش عالی ما هر روز در منابع درسی‌شان بیاموزند که ایران سرزمین تابانی است که در آن زیست می‌کنند و به آن افتخار کنند. انسان برای سخن گفتن در این دیار دچار سختی می‌شود که از چه چیزی سخن بگوید و از کدام بنا و کدام هویت صحبت کند.

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی افزود: ما دچار یک شکاف هویتی شده‌ایم چرا که نتوانستیم آن‌گونه که لازم و شایسته این نسل بوده است، هویت ایرانی را به مردم معرفی کنیم. یکی از اهداف این جشنواره بازشناسی هویت است. این جشنواره نشان می‌دهد که مردمان این سرزمین فرهیخته هستند و نسل جوان به فرهنگ و هنر علاقه‌مند هستند. این جوانان، ادیبان و بزرگان کشور سرمایه‌های ملی ما هستند و نباید ناشناخته بمانند.

صالحی امیری گفت: در این جشنواره هیچ وقت قائل به تقسیم و تفکیک میان مردم ایران نبودیم و همه مردم متعلق به این خاک هستند. ما باید بپذیریم که با نسل جدید با زبان جدید سخن بگوییم. ما باید سراغ نسل جدید برویم و فهم درستی از آن‌ها داشته باشیم. باید شکاف خودمان را با نسل جدید ترمیم کنیم. امروز سینما، شعر، موسیقی و فرهنگ ما متعلق به نسل جوان است و باید این امانت را به نسل جدید بسپاریم.

وی ادامه داد: یک میلیون اثر تاریخی در این کشور شناسایی شده است و باید این امانت را به دست جوانان بسپاریم تا از آن‌ها صیانت کنند. میراث ما ایران ماست و ایران ما میراث ماست؛ ما باید آنگونه که شایسته مردم ایران است از این میراث حفاظت کنیم‌. من و همکارانم وظیفه خودمان می‌دانیم که تمام تلاشمان را برای مرمت و نگه‌داری از آثار تاریخی به کار ببریم تا نسل جوان بدانند ایران همیشه یک خورشید تابان است.

سید رضا صالحی امیری در پایان تصریح کرد: ارگ شیراز با توسعه جدیدی که پیدا می‌کند به سمت ثبت جهانی حرکت می‌کند و با ثبت جهانی ارگ کریمخانی و ایجاد میدان بزرگی که به مراتب زیباتر از نقش جهان خواهد شد، شیرازی‌ها شعف و غرور بیشتری پیدا خواهند کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ارگ کریمخانی شیراز ثبت جهانی می‌شود بیشتر بخوانید »

بهره برداری از بزرگترین استودیو تولید فیلم آسیا در ایران/ زیرساخت تولید در کشور متحول می‌شود/ حاتمی کیا جسارت و ریسک پذیری بالایی داشت

بهره برداری از بزرگترین استودیو تولید فیلم آسیا در ایران/ زیرساخت تولید در کشور متحول می‌شود/ حاتمی کیا جسارت و ریسک پذیری بالایی داشت



سید محمود رضوی تهیه کننده سریال موسی کلیم الله از ساخت و بهره برداری از بزرگترین استودیو Virtual Production آسیا و سومین استودیو بزرگ جهان در ایران خبر داد.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید محمود رضوی، تهیه کننده سریال حضرت موسی(ع) در یادداشتی نوشت:

بهره برداری از سومین استودیو جهان در زمینه تکنولوژی جدید در ایران/ زیرساخت تولید در کشور متحول می شود/ حاتمی کیا جسارت و ریسک پذیری بالایی داشت.

سید محمود رضوی تهیه کننده سریال موسی در متنی به فنآوری جدید این سریال پرداخته است؛

اینجا تهران،

پایتخت مقاومت،

پایتخت ام‌القرای جهان اسلام

جائی که با تمام محدودیت ها و تحریم‌هائی که بر مردمانش می‌گذرد، جوانانش هر چه را اراده کرده اند محقق نموده اند.

در نزدیکترین نقطه به قلب اقتدار نظامی کشور، هوا و فضا،

در عرصه فناوری‌های نوین تصویری،

حالا چراغی روشن است.

امروز فاصله‌ی جمهوری اسلامی

تا قله ی تکنولوژی تصویری جهان کمتر از یک قدم است.

نزدیک به دو سال از طرح ایده‌ی تغییر فناوری تولید سریال موسی‌کلیم‌الله (ع) از روش سنتی به VirtualProduction می‌گذرد، تغییری که نیازمند جسارت و ریسک پذیری آقای ابراهیم حاتمی‌کیا بود، اما با تمام ریسک پذیری و جسارت ایشان، باز هم تحقق آن فقط یک رویا بود.

حالا با ذهن هنرمند و دست فن سالار ابراهیم حاتمی کیا و تمام گروه هنرمند سریال، نه تنها Virtual Production در تولید سریال موسی کلیم الله (ع) با تیمی جوان، با انگیزه، متخصص و آینده دار محقق شده که در آینده نزدیک با اراده و پشتکار رئیس محترم صدا و سیما آقای دکتر جبلی بزرگ‌ترین استودیو Virtual Production آسیا و سومین استودیو جهان در این مرز و بوم به بهره ‌برداری خواهد رسید.

اتفاق بزرگی که تنها صداوسیما نفع آن را نخواهد برد، بلکه این ابرپروژه فرهنگی، زیر ساخت تولید در صنعت تصویر کشور را متحول خواهد کرد.

این روزها با اراده رئیس صدا و سیما و همکاری و همراهی مدیران عالی این سازمان، جمعی از جوانان متخصص این خاک در سریال عظیم موسی‌کلیم الله (ع) در فعالیت هنری فناورانه خود در لبه تکنولوژی صنعت تصویر جهان ایستاده اند.

اگر سالهاست در صنایع دفاعی حرفی برای گفتن داریم، امروز در تولید محتوای تولید مجازی و در آینده نه چندان دور در زیر ساخت آن شاهد اتفاقی خواهیم بود که همه‌ی اهالی صنعت تصویر کشور می‌توانند در عرصه جهانی افتخار کنند که ایران در صنعت تصویر نیز حرف جدیدی برای گفتن دارد.

به وعده‌ی خداوند صادق متعال که فرمود:

الیس الصبح بقریب

باور داریم و یقین داریم که؛

موعود نزدیک است

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بهره برداری از بزرگترین استودیو تولید فیلم آسیا در ایران/ زیرساخت تولید در کشور متحول می‌شود/ حاتمی کیا جسارت و ریسک پذیری بالایی داشت بیشتر بخوانید »

فیلم/ از اسم جعلی خلیج عربی تا تاسیس فارسی وان

خواباندن مچ فارسی‌وان در تهران



کارشناس حوزه شناختی معتقد است در رویارویی صداوسیما با شبکه های ماهواره ای، وقتی رسانه ملی نیاز و انتظار را به درستی می شناسد، در جذب مخاطب موفق می شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، برنامه “ساعت بیست و چهار و یک دقیقه” در قسمت سوم از فصل دهم این مجموعه برنامه با موضوعِ تعادل شناختی، رسانه، علوم شناختی و ایجاد تعادل محتوایی و میدانی، نیازسازی های ۵ گانه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی در جامعه با حضور دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی و محمدهادی فکری، فعال رسانه روانه آنتن رادیو گفت‌وگو شد.

*رسانه باید نیاز مخاطب را مدیریت کند

داودی بحث را با تشریح پارامتر نیاز در حوزه شناختی آغاز کرد: ابتدا باید دانست که مخاطب تجربیات و بایسته هایی دارد که بر اساس آن به دیدگاهی رسیده و در پروسه زمان، دستخوش تغییراتی می شود که به نتیجه رسیده یا در ذهن مخاطب بدون پاسخ رها خواهد شد.

نتیجه بخش بودن از مدیریت یکسری مفاهیم ناشی می شود؛ ولی رها شدگی شروعِ ساخت نیازهای جدیدی را شکل می دهد. چون انواع نیاز در ذهن مخاطب، در مواجه با رویدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است به داده های خطرناک و بدون پشتوانه تبدیل شود؛ از این رو مخاطب باید در حوزه نیازها به خویش-کنترلی برسد.

*تولد فتنه ۱۴۰۱ از دل نیاز کاذب

در اینجا مفهوم نیاز کاذب و واقعی شکل می گیرد. وقتی ادراکات بر بستر نیازهای احساسی باشد، شکلی کاذب به خود می گیرد. مثل سال ۱۴۰۱ که بخشی از اتفاقات بر اساسِ نیازهای کاذب و احساسی شکل گرفت و ناشی از رها شدگی فرهنگی بود.

در مفهوم دوم به ساختار و سازمانی باز می گردیم که رسانه به عنوان یک سیستم ارگانیک بر بستر تنظیم و مدل مواجهه با نیازها در جامعه شکل می دهد. اما مدل مقاومت، در برابر نیازهای کاذب با مواجهه با نیازهای واقعی متفاوت است؛ چراکه نیازهای واقعی باید براورده شود ولی نیاز کاذب در صورت برآورده شدن، به نیازِ برهم زننده مبدل خواهد شد.

*چرا مخاطب بی بی سی نگاه می کند؟

مجری: در حقیقت مرتفع کردن نیازهای کاذب پیامدهای بسیار خطرناک و مخلی دارد؟

داودی در پاسخ گفت: این کار اساسا نیازهای مضاعفی را ایجاد می کند که از توان فرد خارج است. این مسئله در بسیاری حوزه های فرهنگی و سیاسی دیده می شود.

در این بین مرحله سوم زمانی رخ می دهد که در رابطه ی خدمت متقابل رسانه و مخاطب ایجاد می شود. اما آیا نیاز مخاطب در جامعه ایرانی به بی بی سی فارسی حقیقی یا کاذب است!؟

*وقتی مردم به ماهواره “نه” گفتند…

وی معتقد است برخی نیازها بر مبنای زیستی تعریف می شود چون وقتی به بی بی سی در حوزه رسانه نیاز پیدا می کنیم، این شبکه ها –بر حسب این که کاذب یا واقعی باشد- لزوما از نیاز مخاطب ناشی نشده و به یک انتظار باز می گردد. بنابراین اساسا نیازی در کار نیست.

داودی با ذکر مثالی از شبکه فارسی-وان گفت: این رسانه نیاز به پخش فیلم های ۲۴ ساعته را ایجاد کرد و در برابر رسانه ملی، شبکه نمایش و آی-فیلم را تاسیس و مبادرت به پخش ۲۴ ساعته فیلم و سریال کرد. از آن پس مخاطب در ترازِ نیاز خود به جمع بندی رسید که شبکه داخلی را ببیند.

در این جا شبکه فارسی وان یک نیاز سازِ کاذب بود ولی مواجهه منطقی رسانه ملی، نیاز کاذب را از بین برد و یک نیاز حقیقی و متناسب با فرهنگ و اجتماع بومی را جایگزین کرد.

*نقش صداوسیما؛ از برهنگی تا انتخابات

هر جایی که شناخت متقابل رسانه و مخاطب ایجاد شود، یعنی نیاز کاذب در حال شکل گیری است که ممکن است خانمان برانداز باشد. مثال آن خبرِ آزادسازی ۶۰ متر از سواحل دریای مازندران است که دارای تبعات مخرب اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بود. رسانه ۲ ماه پای کار آمد و اندیشمندان می پرسیدند آیا این طرح ملی مورد نیاز سواحل جنوبی هم هست؟

در این جا برای یک اقدام انحرافی و برای رسیدن به یک پنل تبلیغاتی نیاز کاذب شکل گرفت که تبعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن حقیقی بود. از آن پس باید درباره پوشش و حجاب هم فکری می شد اما رسانه این ها را رها کرد. در نتیجه نیاز کاذب از سوی رسانه اثری گذاشت که روزی در انتخابات و نا به سامانی روانی و ادراکی و نیز نارضایتی مردم شمال کشور از ولنگاری و بی بند و باری، تبلور یافت.

*رسانه‌ی تک‌صدا؛ ماحصل عقب‌ماندگیِ مسئولان

فکری هم با ورود به بحث گفت: در دهه های اخیر از رسانه ی تک سویه گذرکردیم. رفته رفته ماهواره به عنوان پایگاهی برای جهت دهی به نیاز جدید شکل گرفت که فضای رسمی رسانه ای ما توان پاسخگویی به آن را نداشت. فضای اینترنتی هم کنش گریِ موثری را ایجاد نکرد و رسانه ای که توسط بخش رسمی در کشور اداره می شد، به منبعی تبدیل شد که این بار باید توسط افراد مدیریت می شد.

هر کس شبکه رسمی خود را ایجاد کرده و فضا نیز تعاملی تر شده است. اما بخش عمده ای از فضای حاکمیتی در حوزه رسانه بر پاشنه قبلی می چرخد و [عده ای می خواهند] رسانه همچنان تک صدایی باشد و به برخی موضوعات پرداخته نشده و بدان ضریب ندهیم. این روند موجب سکوت در برابر سوال می شود که اتفاقا از سوی رسانه های معاند و کنش گران در فضای داخلی پاسخ داده می شود.

*مخاطب در زندان الگوریتم ها

امروز شبکه های اجتماعی بر اساس یک الگوریتم سلیقه و سبک زندگی مخاطب را شناسایی کرده و مرتب او را بمباران می کنند و در این میان مطالبِ مورد نظر خود را هم در ذهن مخاطب جا می اندازند.

ما توانستیم در محور مقاومت قدرت های کلاسیک دنیا را شکست دهیم و جنگ نامتوازن را مدیریت کنیم و این کاری است که در حوزه رسانه، به شدت از آن غافلیم. در حوزه انقلاب بسیاری گروه های پارتیزانی را رها کرده ایم که موجب شده در حوزه ادراک سازی به مشکل بخوریم.

*تحریم انتخابات و طیف خاکستری

عدم ارتباط درست با کنش گران موثر در فضای مجازی، خود را در حوادثی نظیر ۱۴۰۱ و انتخابات نشان می دهد. امروز با طیفی خاکستری رو به رو هستیم که به رهبری و انقلاب باور دارند ولی احساس می کنند شرکت در انتخابات فایده ای ندارد. این ذهنیت از طریق همین کنش گران جدید شکل گرفته که دست به نیازسازی می زنند.

ما سراغ مخاطب نمی رویم و او خوراک فکری خود را از شبکه های اجتماعی می گیرد و کم کم معانی جدیدی برای او شکل می گیرد؛ لذا ادبیات نسل جدید را درک نمی کنیم که بر اساس سبک زندگیِ شبکه های اجتماعی قالب بندی شده است.

*رسانه چه زمانی ضد امنیت‌ملی می‌شود؟

داودی هم گفت: در بسیاری مواقع رسانه در تولید “مفهوم نیاز” دچار لکنت می شود. جامعه به دلیل تغییر نسل و شرایط و تبدیل رسانه به شبکه های نوین، تفاوت بسیاری نسبت به قبل پیدا کرده و همین مسئله نیاز نا متقارن را شکل داده که نیاز اصلی تلقی می شود و لذا باید مراقب رسانه نامتقارن باشیم تا به لحاظ ادراکی نامتوازن نشده و از مرحله تعادل خارج نشود. خود را ضد امنیت ملی و منافع مردم و خود را در برابر ایدئولوژی چند هزار ساله کشور تعریف نکند و مقابل میهن پرستی و ملی گرایی قرار نگیرد.

در این صورت وحدت رویه در انتخابِ راهِ براورده شدن نیازها باید از سوی رسانه پیش گرفته شود و به جز رسانه، نمی توان این ها را راهبری کرد.

*وحدت” در رسانه تعطیل است

در زمان جنگ بمباران می شدیم ولی پ پایدار بودیم. در آن زمان شیر فروش محل، نوار چسبی که روی شیشه می چسباندیم و حتی خانم خامنه‌ی مجری و شهدا و مسجد، هر یک برای خود رسانه بودند. مجموعه این ها به ما می گفتند اگر موشک به شما برخورد کرد، نگران نباشید چون خمینی و رزمنده ها هستند.

امروز رسانه های بسیاری در اختیار داریم ولی وحدت رویه در حوزه استقرار را شاهد نیستیم چون وحدتِ در عین کثرت در رسانه تعطیل است و به مرحله ای رسیده که به جای فاعلیت در سطح مفعولیت قرار بگیرد.

*بی آبرویی؛ به خاطر یک مُشت فالوور

فکری سخنان داودی را تکمیل کرد: کنش گران فضای مجازی، نیازهایی دارند که اگر به این نیاز بی تفاوت باشیم، آن را از جایی دیگر مرتفع خواهند کرد. در فضای اینستاگرام کنش گرانی که چندین میلیون فالوور دارند، رفتار های خجالت آوری انجام می دهند؛ چون کثرت کنش گر زیاد است و وارد ر قابت با یکدیگر شده تا خود را بیش از سایرین مورد پسند مخاطب قرار دهند؛ حال آن که از نظر شئونات و پرستیژ رفتاری ناپسند دارند.

*ورزشکار چادری هم یک رسانه است

رهبری مسئله مشارکت را بیش از انتخاب یک کاندید مهم می دانند چراکه این مسئله نشان از وحدت و درک مشترکی از یک نوع کنش در جامعه است.

گاه از اینفلوئنسرها یا کارگردان یا دوبلور و مجری و برنامه ساز و سینماگران و فعالان تئاتر رفتارهایی خاص سر می زند و هرچه به سطح اینفلوئنسرها نزدیک می شویم، این رفتارها عجیب تر می شود. حتی ورزشکاران هم رسانه هستند. مثلا خانمی که با چادر مدال خود را دریافت کرده یا فردی که در زمان قهرمانی سجده می کند، وجهی از رسانه را نمایان می سازد.

*تعادل رسانه‌ومیدان؛ شاخ‌های مجازی را توجیه کنید!

امروزه یکی از نگرانی های رژیم صهیونیستی آسیب خوردن به چهره اسرائیل در المپیک است چراکه ممکن است رفتارهایی همه گیر از سوی جامعه ورزشکار بروز و ظهور کند.

در داخل اما بسیاری ورزشکاران ما قصد دیده شدن نزد حاکمیت را دارند. وقتی یک خواننده رپ را تحویل می گیریم و با او به سخن می نشینیم، احساس دیده شدن پیدا می کند و دنبال ارتباط گرفتن با حاکمیت است.

فکری در نتیجه این بحث گفت: رهبری تاکید کردند در حوزه وحدت غفلت جدی داشتیم و با توجه به محتوای این برنامه در رادیو گفت‌وگو، باید از تعادل مناسبی میان رسانه و میدان صحبت کنیم. در این خصوص می بایست به کنش گران میانی توجه کرده و این بدنه باید نسبت به مسائل شناختی توجیه شوند. وقتی با این ها تعامل برقرار کنیم، [جریانِ نیازهای واقعی] در بدنه عموم مردم هم رسوخ خواهد کرد.

*انقلابی‌هایی که از رقابت، میدان جنگ ساختند

داودی هم گفت: برخی افراد نیاز دارند در جامعه یا خانواده، افرادی مهم قلمداد شوند ولی وقتی در این روند اخلال ایجاد می کنیم، رقابت سالم را تبدیل به جنگ بینابینی کردیم. مثلا یک جریان خاص در کشور که دیگران را فاقد فهم می داند و با [دم زدن از انقلاب] پنل رقابت سالم را به جنگ تبدیل می کند. بنابراین ممکن است یک خواننده بر اساس تعریف این جریان خاص، به صورت خودکار از قافله عقب بماند.

لذا در حوزه شناختی باید دقت کنیم اصل و مبنای یک رسانه برای شکل گیری وحدت عالی، ایجاد تعادل در برآورده شدنِ نیازِ مهم شمرده شدن و تبدیل نشدن رقابت سالم به جنگ بینابینی است.

*انسان ۲۵۰ساله؛ نقشه راه رسانه

از طرفی نیاز را باید یک فرایند در نظر بگیریم نه پروژه و مادامی که بسیاری مسائل را به حادثه گره می زنیم، نتایجی نظیر فتنه ۱۴۰۱ را شاهد خواهیم بود.

وی افزود: رسانه هایی نظیر بی بی سی، فاکس نیوز و سی ان ان و… سعی در کنترل مخاطب دارند ولی ما سند انسان ۲۵۰ ساله را در اختیار داریم و باید برای ۵ نسل بعد از او نیز تاثیر گذار باشیم و در این جا دیگر نیاز به هالیوود و اف بی آی و… نداریم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خواباندن مچ فارسی‌وان در تهران بیشتر بخوانید »

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو



در صحیفه بنیانگذار انقلاب اسلامی جلد ۲۰ صفحه ۳۲۵ می‌خوانیم اگر بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، درباره حضور «نیک یوسفی» کارگردان مجموعه «گل یا پوچ» پیش از این مشرق گزارشی تفصیلی را منتشر کرد و از این احتمال نوشت که تصمیم مشترک «علی اسدزاده» تهیه کننده پرحاشیه این مجموهخ و پلت‌فرم فیلیمو، در انتخاب این فعال و حامی شورش‌های ۱۴۰۱ ‌کم‌تاثیر نبوده است.

فیلیمو با انتشار نام کارگردان این مجموعه به صورت رسمی عملا نشان داد که به محملی برای حمایت از معارضانی تبدیل شده است که آشکارا و به صورت رسمی از مهمترین مهره‌های شورش‌های ۱۴۰۱ حمایت می‌کند.

بیشتر بخوانید:

بنویسید فیلیمو؛ بخوانید دفتر حافظ منافع اسرائیل!

نام «نیک یوسفی» و فعالیت‌های مجازی او پس از شورش‌های ۱۴۰۱ آنچنان پررنگ نبود تا اینکه که با انتشار ریلیتی‌شوء «گل یاپوچ» نام او دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و به بهانه انتشار این مجموعه، او به نماد ضد تبلیغی پلت‌فرم «فیلیمو» تبدیل شد.

بیشتر بخوانید:

جناب شکوری! ما برای هر آجر حرم عمه سادات، شهید دادیم

پس از اعتراض گسترده رسانه‌های مرجع و مجازی نسبت به حضور یوسفی در این مجموعه، او در واکنشی نسبت به شهادت اسماعیل هنیه دفتر حماس، استوری را منتشر کرده که در آن فردی با انگشت یک مگس را شکار می‌کند.

یوسفی که عملا مهره فراموش شده‌ای بود با انتشار گل یا پوچ و حواشی اخیر نامش دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و صفحه اینستاگرام او دوباره مورد توجه قرار گرفت. انتشار این ویدئو آشکارا نشان می‌دهد که او در شرایط فعلی همان مواضع سخت گذشته‌اش در خلال شورش‌ها ۱۴۰۱ را دنبال می‌کند.

اما چرا نیک‌یوسفی علی‌رغم پیامدهای قضایی در پی شهادت رئیس دفتر سیاسی حماس چنین واکنشی نشان می‌دهد؟ علی رغم فعالیت‌های تبلیغاتی یوسفی در شورش‌های ۱۴۰۱ برای او فرصتی فراهم می‌شود تا به صورت رسمی در پلت‌فرم فیلیمو مشغول به کار شود. همین دوگانگی سازوکار فعلی، که فردی می‌تواند علیه سیستم سیاسی کشور فعالیت تبلیغی کند و از سوی دیگر می‌توان در پلت‌فرم رسمی صاحب مجوز در همان کشور فعالیت دلخواهش را دنبال کند دامنه توهمات فردی را چنین افرادی را گسترش می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

تهیه‌کننده و پلت‌فرم در نتیجه واکنش‌های کارگردان هنری این مجموعه به شهادت یکی از چهره‌هی مهم محور مقاومت، بهره‌برداری تبلیغاتی ضد سیستمی نصیبشان می‌شود. فرمولی که در سریال «سقوط» توسط حمیدفرخ‌نژاد پایه‌گذاری شد تا او ضمن ایفای نقش در یک سریال امنیتی سفارشی، علیه همان سیستم در صفحه اینستاگرام محتوا معارضانه تولید کند.

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو
برجسته شدن نیک یوسفی هوادار شورش‌های ۱۴۰۱ در میان حامیان اغتشاشات ۱۴۰۱

در صحیفه بنیانگذار انقلاب اسلامی جلد ۲۰ صفحه ۳۲۵ می‌خوانیم اگر بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد.

این عبارت یکی از راهبردی‌تری شگردهای آیت ‌الله خمینی(ره) در چنین دوگانه‌هایی است.

این هم آوایی و خوشحالی در قالب یک آستوری آشکار درتوهین به رهبر مقاومت مردم فلسطین، آیا برای مسئولان صدا و سیما و در ذیل آنان مجموعه ساترا آیا برخورنده نیست؟

نکته جالب واکنش بسیار رنگین‌کمانی ساترا به همکاری یوسفی با مجموعه گل یا پوچ است. این سکوی نظارتی در واکنشی اعلام کرد در پی هماهنگی ساترا با فیلیمو، نام «نیک یوسفی» به عنوان کارگردان، از تیتراژ و صفحه برنامه «گل یا پوچ» و «تبلیغات شهری» و «سایت فیلیمو» با اجرای مهران مدیری حذف شده است.

بیشتر بخوانید:

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

در حالیکه ۱۲ ساعت قبل از انتشار این خبر، یوسفی با انتشار ویدئوی مذکور در قالب استوری، ابتکار دیگری به خرج داده است و شهادت اسماعیل هنیه را تمسخر کرده است.

مجموعه صدا و سیما و ساترا با مبنایی انقلابی آیا نمی‌خواهند بر اساس راهبرد بنیانگذار انقلاب عمل کنند. کاملا مشخص است یوسفی قصد عذرخواهی ندارد و شهادت یکی از چهره‌ها مهم مقاومت را به تمسخر می‌گیرد. متقابلا ساترا و تمامی نهادهای نظارتی باید واکنش سخت‌تری از خود نشان دهند و پخش مجموعه گل یا پوچ تا زمانی که کارگردان هنری عذرخواهی نکرده متوقف باقی بماند.

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو

این واکنش‌ها در شان ساترا نیست. تمسخر دیدگاه رسمی حاکمیتی نسبت به شهادت رئیس دفتر سیاسی حماس، نیازمند کنش فرهنگی قاطعانه‌ای است و احضارهای قضایی و برخوردهای نهادهای بالادستی هیچ آورده‌ای به همراه نخواهد داشت.

برای برخورد با هنجارشکنان از چنین روش‌هایی باید استفاده تا ریل گذاری فرخ‌نژاد به راهی برای یوسفی تبدیل نشود و سریال معارض‌های منتفع از سیستم ادامه پیدا نکند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تمسخر شهادت هنیه توسط کارگردان «گل یا پوچ» فیلیمو بیشتر بخوانید »

چگونه  دومین شبکه برتر سیما به قعر جدول رفت؟

چگونه دومین شبکه برتر سیما به قعر جدول رفت؟



کار تا جایی وخیم شده که نسیم بعد از دهه محرم چون محصولی مناسب ندارد، سراغ تکرار چند باره برنامه‌هایی چون «شهروند و مافیا» رفته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه هفت صبح طی گزارشی نوشت: سال ۹۲ که شبکه نسیم تاسیس شد، خیلی زود جای خود را باز کرد و در عمل ثابت شد، نسیم مصداق فربه شدن تلویزیون نیست. کار تا جایی پیش رفت که نسیم در نظرسنجی‌های رسمی همواره رتبه اول یا دوم میان شبکه‌ها را داشت. حالا اما رنگ و روی این شبکه تغییر کرده و در کمال تاسف جایگاه رشک‌برانگیز خود پیش مخاطب را از دست داده است. در گزارش امروز وضعیت نسیم را ارزیابی می‌کنیم و برای اینکه گفته‌ها سندیت داشته باشد، از آمار تلوبیون نیز کمک می‌گیریم. این مطلب در ادامه سلسله گزارش‌های هفت‌صبح با سرفصل چرایی قهر مخاطب از تلویزیون است.

مورد اول| حذف برندها

سرتان را درد نیاوریم؛ چون می‌دانید و بارها نوشتیم که شبکه نسیم در دوران مدیریت جدید صدا و سیما نتوانست برندهای خود را حفظ کند ‌ یا تصمیم به حذف آنها گرفت! روایت‌های مختلفی از عدم ساخت ادامه «خندوانه»، «دورهمی» و «کتاب باز» شنیدیم و کاشف به عمل آمد که از قضا مقصر اصلی خود مدیران جدید تلویزیون هستند. این حرفی است که رامبد جوان و سروش صحت به صراحت بیان کردند و افسوسِ انبوه مخاطبان را برانگیختند. نمی‌دانیم مسئولان سیما سری به کامنت‌های شبکه‌های اجتماعی می‌زنند یا خیر؛ آنها که دل‌خوشی‌شان در این روزگار تلخ کمی نشاط و سرگرمی است که پیش‌تر نسیم برای‌شان تامین می‌کرد و حالا نه.

مورد دوم| دورخیز کوتاه

این هم بارها گفته شده و حتی در برنامه تلویزیونی «جام جم» سرفصل بحث بود که مدیریت کنونی صدا و سیما تصمیم به حذف چهره‌ها داشت. آنها قصد داشتند با مجریان و برنامه‌سازان مورد وثوق خود آنتن را گرم نگه دارند اما دیری نپایید که ایده شکست خورد و همزمان با ریزش مخاطب، صدای رسانه‌های همسو با تلویزیون نیز درآمد. مسئولان سیما در شب یلدا و نوروز وارد دوربرگردان شدند اما این تصمیم نیز مقطعی بود.

خود شبکه نسیم به‌طور خاص، اجرای ویژه‌برنامه سال تحویل را به فرزاد حسنی سپرد و اجازه حضور چهره‌ها مقابل او را داد. این هیجان هم زود خوابید و دستاوردی که باید به دنبال نداشت. چشم امید مخاطبان به «مهمانی» ایرج طهماسب بود ولی نتیجه نشد آنچه باید. چرا؟ چون در فرآیند پاستوریزه کردن شخصیت‌ها، جذابیت از بین رفت و موج ایجاد نشد.

هرچند فصل دوم برنامه طهماسب در پلتفرم نیز رضایت حداکثری را به همراه نداشت. به این عدد توجه کنید: قسمت ۲۸ «مهمانی» که ۱۵ تیر در تلوبیون بارگذاری شده، فقط ۵ هزار بازدید داشته است! شرایط برای دیگر برنامه جدید شبکه نسیم یعنی «برمودا» نیز خوب نیست و آمار بازدید دو قسمت آخر آن از ۳ هزار مشاهده فراتر نرفته. داریم از برنامه‌ای می‌گوییم که امتیازات مثبت زیادی داشت اما قربانی شرایط وخیم کنداکتور شبکه نسیم شد.

مورد سوم| شکست سریالی

شبکه نسیم «خندوانه» را تعطیل کرد و سراغ کپی آنها رفت! «بگو بخند» می‌خواست مثل «خنداننده شو» کشف استعداد کند اما بارش به سر منزل مقصود نرسید. آمار تلوبیون گویاست ولی کافی است نظر اطرافیان را بپرسیم و بگوییم «بگو بخند» بهتر بود یا «خنداننده شو»؟ میزان مشاهده این مسابقه استعدادیابی، در بازه طلایی نوروز از ۴ هزار مورد بالاتر نرفته.

«خوش نمک» دیگر برنامه کپی شده از «خندوانه» کیفیتی به مراتب پایین‌تر دارد و باور کنید تماشای آن امری طاقت‌فرسا بود! آخرین قسمت این مسابقه که ۱۲ تیر بارگذاری شده، فقط ۱۰ هزار بازدید داشته است. درباره ضعف‌های بی‌شمار «کودک شو» با اجرای ملیکا شریفی‌نیا و نیز مسیر اشتباه برنامه بارها نوشتیم. آخرین قسمت «کودک شو» که پیش‌تر برگ برنده نسیم بود و در نظرسنجی‌ها رتبه‌ای بالا داشت، هزار بازدید داشته. راستی چطور می‌شود یک برند محبوب را اینگونه نابود کرد؟!

مورد چهارم| بدون نشاط و سرگرمی

شبکه نسیم برای ایجاد نشاط و سرگرمی تاسیس شد ولی این ویژگی مهم را حالا از دست داده است. حتی برنامه‌ای چون «با انرژی» با اجرای پژمان بازغی و مهمانان مطرح دیده نمی‌شود چون فاقد کیفیت و ایده نو است و همان کاری را می‌کند که برنامه‌های کلیشه‌ای در دیگر شبکه‌ها انجام می‌دهند. باور می‌کنید قسمت آخر آن فقط ۲۷۷ بازدید داشته است؟ دیگر برنامه‌های نسیم نیز قدرت لازم برای همراه کردن مخاطبان انبوه را ندارند.

مثل فصل جدید «چهار شگفت‌انگیز». برنامه‌هایی چون «نسیمی‌ شو» هم که اصلا نمی‌دانیم چرا ساخته می‌شوند. کار تا جایی وخیم شده که نسیم بعد از دهه محرم چون محصولی مناسب ندارد، سراغ تکرار چند باره برنامه‌هایی چون «شهروند و مافیا» رفته… مدیران اگر می‌خواهند تحول نه در شعار بلکه در عمل معنا شود، باید فکری اساسی برای نسیم کنند. هرچند نشانه‌ها حکایت از این دارند که گویا نسیم همچون دیگر شبکه‌های سیما برای مخاطب حداقلی فعالیت می‌کند .

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چگونه دومین شبکه برتر سیما به قعر جدول رفت؟ بیشتر بخوانید »