صدا وسیما

«پایتخت ۸» در راه است

«پایتخت ۸» در راه است



پس از مطرح شدن برخی اظهارات، فضای مجازی بارها با تیترهایی چون «جنگ ۱۲ روزه» و «پایتخت ۸» داغ شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پس از استقبال مخاطبان از فصل هفتم «پایتخت» در نوروز ۱۴۰۴ و بازگشت موفق خانواده «معمولی» به تلویزیون، سازندگان این مجموعه و همچنین مدیران صداوسیما نسبت به ساخت فصل هشتم سریال ابراز امیدواری و آمادگی خود را اعلام کردند. این موضوع نشان می‌داد صداوسیما و عوامل «پایتخت» بر سر اصل موضوع ساخت ادامه این مجموعه محبوب توافق دارند، منتها شرط تولید «پایتخت ۸»، رسیدن به ایده‌های خوب و جذاب برای ادامه قصه مطرح شد. الهام غفوری تهیه‌کننده «پایتخت» ضمن تاکید بر شرط لازم برای تولید «پایتخت ۸»، درباره احتمال ساخت این مجموعه توضیح داده است. ۲۴ شهریورماه نیز نشستی با حضور سازندگان سریال و استاندار مازندران انجام شده بود تا درباره تولید «پایتخت ۸» گفت‌وگو کنند.

طرح متفاوت ارائه شود، تولید آغاز می‌شود

پس از مطرح شدن برخی اظهارات، فضای مجازی بارها با تیترهایی چون «جنگ ۱۲ روزه» و «پایتخت ۸» داغ شد. حتی سفر اخیر سیروس مقدم به استان گلستان، شایعاتی درباره انتخاب گرگان به‌ عنوان یکی از لوکیشن‌های احتمالی این سریال را تقویت کرد.

در همین‌باره، الهام غفوری در گفت‌وگو با تسنیم توضیح داد: «در رسانه‌ها صحبت‌های زیادی درباره ساخت فصل هشتم منتشر شده و به ‌نظر می‌رسد همه بر این نکته اتفاق نظر دارند که «پایتخت ۸» بالاخره ساخته خواهد شد، اما همان‌طور که آقای نقویان رئیس سیمافیلم هم تأکید کرده‌اند، این سریال نیازمند طرحی تازه و متفاوت است؛ طرحی که بتواند همه بازیگران را دوباره کنار هم جمع کند.» او در ادامه افزود: «در حال حاضر هنوز چنین طرحی نهایی نشده است، اما اگر پیشنهاد خوبی ارائه شود، روند ساخت فصل جدید آغاز خواهد شد.» او درباره انتخاب لوکیشن‌ها نیز چنین توضیح داد: «پایتخت متعلق به همه مردم ایران است و محدود به مرز جغرافیایی خاصی نیست.

هر نقطه‌ای که از نظر بصری جذاب باشد و شرایط لازم برای تولید در آن فراهم شود، می‌تواند محل فیلم برداری ما باشد.» غفوری در ادامه تأکید کرد: «جالب است بدانید که سریال «پایتخت» همیشه با سفر همراه بوده و با سفر شکل گرفته است. به همین دلیل، حضور در استان‌های مختلف برای این مجموعه اتفاقی طبیعی و در ذات آن است. پیش‌تر نیز در شهرهایی چون تهران، قشم، مشهد و حتی در کشورهای ترکیه و سوریه تصویربرداری داشته‌ایم. این رویکرد نه ‌فقط در «پایتخت»بلکه در بسیاری از پروژه‌های دیگر نیز رایج است.» غفوری ابراز امیدواری کرد که بتوانند در سال جاری به یک طرح و فیلمنامه مناسب برسند تا از سال آینده وارد مرحله تولید شوند.

دیدار سازندگان «پایتخت» با استاندار مازندران

همچنین به تازگی ویدئویی از دیدار سیروس مقدم و محسن تنابنده با مهدی یونسی رستمی استاندار مازندران در تاریخ ۲۴ شهریورماه، منتشر شده است. بنابر خبری که پایگاه اطلاع رسانی استانداری مازندران منتشر کرده، محور اصلی این نشست بررسی ابعاد تولید فصل هشتم سریال «پایتخت» و همچنین طراحی و اجرای مجموعه فرهنگی «پایتخت» در یکی از مناطق شاخص استان بوده است. این مجموعه قرار است با رویکردی چندمنظوره، شامل بخش‌های گردشگری سینمایی، کلاس‌های آموزشی، اقامتگاه هنری و فضاهای تعاملی فرهنگی باشد و به عنوان نماد پیوند هنر و توسعه محلی، نقش‌آفرینی کند.

در فصل هشتم سریال نیز، موضوعاتی چون ساماندهی پسماند استان و چالش‌های زیست‌محیطی در قالب جنگ ۱۲ روزه، با نگاهی انتقادی و امیدبخش به تصویر کشیده خواهد شد. استاندار مازندران در این دیدار با تأکید بر حفظ ارزش‌های فرهنگی و هویتی استان، حمایت کامل خود را از این پروژه اعلام کرد.

منبع: روزنامه خراسان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«پایتخت ۸» در راه است

«پایتخت ۸» در راه است بیشتر بخوانید »

بنیاد شهید به تعهدات خود برای شهدای جنگ ۱۲ روزه عمل می‌کند

بنیاد شهید به تعهدات خود برای شهدای جنگ ۱۲ روزه عمل می‌کند



رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران تاکید کرد: همه شهدای عزیزی که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به شهادت رسیده بودند، از طرف بنیاد شهید احراز شهادت شدند و در خصوص تعهدات قانونی در خدمت آنان هستیم.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، «سعید اوحدی» معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در جمع خبرنگاران اظهار داشت: تصمیمی در بنیاد شهید اتخاذ کردیم تا فرآیندی که باید برای احراز شهادت با تایید استانداری‌ها به بنیاد شهید می‌آمد، تاکید شد و حذف شود.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: همه شهدای عزیزی که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به شهادت رسیده بودند، از طرف بنیاد شهید احراز شهادت شدند و در خصوص تعهدات قانونی در خدمت آنان هستیم. تاکید ما بر این است که تصمیمی که درباره بیمه تکمیلی جامعه ایثارگری گرفتیم، اجرایی شود. ظرف ۷۲ ساعت اگر هر عزیزی به مراکز درمانی غیر طرف قرارداد مراجعه می‌کند، ظرف ۷۲ ساعت هزینه‌های آنان برگشت داده خواهد شد.

وی تصریح کرد: سفری به استان اصفهان داشتیم، تاکید ما بر این است که ظرف دو سال و نیم موضوع مسکن جامعه ایثارگری را حل کنیم. تاکنون بیش از ۸۰ درصد موضوع مسکن اصفهان که پیچیده بود حل شد. بالغ بر ۱۴ هزار فقره زمین در تفاهم با استانداری به نتیجه رسید. در استان‌های بوشهر و یزد صد در صد موضوع حل شده است. امسال در سفرهای استانی روی موضوع مسکن جامعه ایثارگری متمرکز هستیم. تاکید می‌کنم موضوع درمانی جامعه ایثارگری در اولویت ما قرار دارد.

اوحدی در ادامه تاکید کرد: طبق ماده ۳۱ برنامه هفتم توسعه فرصتی بعد از ۲۶ سال در اختیار بنیاد شهید و دولت قرار داده شده است تا تجمیع و اصلاح قانون خدمات جامع ایثارگری صورت بگیرد. لایحه جامع ایثارگری با حضور نمایندگان همه تشکل‌ها تدوین شده است، حتی نماینده جانبازان زیر ۲۵ درصد که در قانون قبلی مورد غفلت قرار گرفته بودند، در این لایحه دیده شده‌اند. ۲۵ هزار ساعت کار شد و لایحه تدوین شد و به دولت تقدیم کردیم. اکنون در کمیسیون مربوط روی آن کار کارشناسی انجام می‌شود و امیدوار هستیم که هرچه سریع‌تر در دولت به تصویب برسد و تقدیم مجلس شود، تبدیل وضعیت نیز در آن دیده شده است.

وی افزود: یک شایعه‌ای اخیرا در فضای مجازی مطرح می‌کنند که سازمان صلیب سرخ جهانی یک کارت‌هایی را برای آزادگان فرستاده و در بانک مرکزی یا بانک دی یا بانک‌های عامل است. این کارت‌ها مبلغی است و در اختیار آزادگان قرار خواهد گرفت؛ این مطلب از اساس کذب محض است. اولا سازمان صلیب سرخ جهانی چنین وظیفه‌ای ندارد. دوم اینکه مکتوب از سازمان صلیب سرخ جهانی نیز نامه گرفتیم که آنها نیز این شایعه را تکذیب کردند.

اوحدی خاطرنشان کرد: توصیه و خواهش من از جامعه ایثارگری این است به این شایعات توجه نکنند. به هر حال دشمن تلاش می‌کند به روش‌های مختلف با ایجاد شایعه در فضای مجازی روح و روان جامعه را دچار چالش کند، به هیچ وجه به این شایعات توجه نکنند. اطلاع رسانی موثق از طریق صدا و سیما و اصحاب رسانه انجام می‌شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بنیاد شهید به تعهدات خود برای شهدای جنگ ۱۲ روزه عمل می‌کند

بنیاد شهید به تعهدات خود برای شهدای جنگ ۱۲ روزه عمل می‌کند بیشتر بخوانید »

آرزم: در شرایط تهدید نیاز به موسیقی حماسی داریم

آرزم: در شرایط تهدید نیاز به موسیقی حماسی داریم


هادی آرزم، عضو شورای موسیقی صداوسیما در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، با اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی علیه کشورمان و نقش موسیقی در این ایام اظهار داشت: هرچند نقش موسیقی در طول تاریخ مهم و برجسته هست و در این ایام اتفاقات خوبی رقم خورد اما جا داشت در عرصه موسیقی بیشتر و برجسته‌تر ظاهر شویم.

عضو شورای موسیقی صداوسیما گفت: شخصا به عنوان یک فعال عرصه هنر معتقدم شاید تولیدات موسیقی این روزها به اندازه نیاز نبود لذا در صداوسیما که مصرف کننده اصلی این تولیدات هست، باید تولیدات بهتری شکل می‌گرفت. 

وی به بازخوانی قطعه ای ایران توسط محمود کریمی پرداخت و گفت: به نظرم ذاکرین اهل بیت می‌توانند خودشان تولیدات ملی مذهبی صداشته باشند و با اشعار فاخر در هیئات کارهایی بخوانند که جنبه‌ ملی داشته باشد. 

آرزم به سرودهای ماندگار دوران انقلاب پرداخت و با بیان اینکه آثار موفق زیادی در آرشیو موسیقی ایران وجود دارد که جا داشت در این ایام به آن‌ها رجوع شود، گفت: بعد از شهادت شهید مطهری در روزهای انقلاب وقتی سرودی برای ایشان در محضر حضرت امام خمینی(ره) خوانده شد، ایشان استقبال کردند و موسیقی را تایید کردند. 

عضو شورای موسیقی صداوسیما توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی به شعر و هنر را ویژه دانست و تصریح کرد: تولید موسیقی ایرانی این روزها ضرورت ویژه‌ای پیدا کرده‌‌اند و توصیه می‌کنم افرادی که در این ایام دست به تولیدات موسیقایی می‌زنند حتمأ توجه به موسیقی اقوام و ایرانی داشته باشند. 

وی گفت: بخش مهمی از موسقی امروز پاپ هست که مصرف روزانه دارد و تاریخ‌ مصرف دارد اما موسیقی ملی و اصیل ایران که در مناطق مختلف متفاوت هست، ماندگار هست. در شرایطی که در معرض تهدید دشمنان هستیم حتمأ نیاز به موسیقی حماسی و ملی هستیم‌.

آرزم خاطرنشان کرد: در دفاع مقدس ۱۲ روزه جا داشت از موسیقی و تولیدات دوران دفاع مقدس بیشتر استفاده شود و بهره ببریم. شخصا جای این تولیدات را خالی دیدم درحالی که شبکه‌های مختلف تلویزیون تنها از چند موسیقی استفاده می‌کردند درحالی که با یک جستجوی ساده امکان دسترسی به آثار ماندگار زیادی به وجود می‌آمد. 

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

آرزم: در شرایط تهدید نیاز به موسیقی حماسی داریم

آرزم: در شرایط تهدید نیاز به موسیقی حماسی داریم بیشتر بخوانید »

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!



.اینترنشنال را ایران‌اینترنشنال نمی‌دانم؛ این توهین به ایران است.هیجان همبستگی را به شعور تبدیل نکنیم، همه‌چیز دود می‌شودتنابنده را تکفیر کردند، حالا عزیزش شهید شده؛ این یعنی جنگ!

  • هتل تارا مشهد

به گزارش مجاهدت از مشرق، رضا رشیدپورِ این روزها، به چه چیزی شناخته می‌شود؟ او در سه هفته اخیر، به یکی از چهره‌های اصلی ایکس(توییتر) فارسی بدل شده، واکنش‌های پی‌درپی درباره تهاجم اسرائیل داشته و هر توئیتش محل بحث‌های محافل مختلف سیاسی و فرهنگی قرار گرفته است.

ممکن است ما هم با برخی از این مواضع موافق نباشیم اما با این حال، در زمانه آتش‌بس هستیم و گفت‌وگو، زمانی که باید مواضع روشن و ناگفته‌ها گفته شود، چهره‌ها پشت تریبون قرار بگیرند و گفت‌وگو کنند.

کسی که اعلام می‌کند می‌خواهد با ترامپ گفت‌وگو کند و این دومین رئیس جمهوری است که او خودش را در برابرش قرار دهد. رشیدپور در همان روزهای ابتدایی جنگ یکی از اولین برنامه‌های واکنشی نسبت به رویدادهای دفاع ۱۲ روزه را می‌سازد.
در ادامه این گفتگو را بخوانید:

*با شنیدن صدای جنگنده‌ها چیزی در دلم فرو ریخت

*رضا رشیدپور را در این چند سال با کنش‌مندی و فعالیت‌هایش در فضای مجازی می‌شناسیم. یکباره جنگی به ما تحمیل شد و شما نیز ذیل مفهوم «وطن» شروع به فعالیت کردید. برای اولین سؤال، می‌خواهم برگردیم به همان روز اول. از لحظات اولیه‌ای بگویید که متوجه شدید اسرائیل به کشورمان حمله کرده است. آن ساعات اول برای شما چگونه گذشت؟

برای من که مدام اخبار و تحلیل‌ها را دنبال می‌کنم، حمله یا شروع جنگ خیلی دور از انتظار نبود؛ در دقایقی که خبر تیک‌آف جنگنده‌ها به گوشم رسید – چون من عادت دارم نیمه‌شب با خواندن کتاب سر می‌کنم- کنارش هم اسپیسِ ایکس (فضای گفت‌وگومحورِ اپلیکیشن ایکس) روشن بود و داشتم گوش می‌کردم. خبر عبور جنگنده‌ها از آسمان منطقه را شنیدم. بدون اغراق باید بگویم که چیزی در قلبم فرو ریخت. مثل خیلی از هم‌وطن‌های دیگر که در آن لحظه متوجه شروع جنگ – تا چند دقیقه دیگر – شدند، دلشوره گرفتم. نمی‌توانم کتمان کنم که دلهره و دلشوره عجیبی در وجودم شکل گرفت.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*جنگ؛ بازگشت هویت ملی و همبستگی فراموش‌شده

*وقتی جنگ شروع شد و پس از گذر از شوک اولیه، کم‌کم واکنش‌ها نیز شکل گرفت. به عنوان یک هنرمند وقتی این واکنش‌ها را دیدید، چه احساسی داشتید؟ اینکه همه کنار هم ایستادند، برای شما چه معنایی داشت؟

در کنار همه تلخی‌هایی که جنگ داشت، من فکر می‌کنم که به میزان قابل توجهی به هویت ملی ما و به همبستگی ملی‌مان انسجام و جان دوباره بخشید که به شدت و به شدت محل تامل است و باید این فرصت بی‌نظیر را – نمی‌خواهم بگویم کم‌نظیر- مسئولان امر قدر بدانند.ببینید، من اصولاً جنگ را پدیده‌ای درست نمی‌دانم. یعنی تا جایی که ممکن است باید از جنگ پرهیز کرد؛ اما وقتی جنگ اتفاق می‌افتد باید ببینیم از آن چه چیزی عایدمان شده است. خب، در کنار صدمات و لطمات فراوانی که دیدیم و غیرقابل انکار است، یکی از نتایج بدون شک آن، تقویت هویت ملی و بازگشت حمیت و همبستگی بین ایرانی‌ها بوده است. راستش را بخواهید، من سال‌هاست – شاید از سال نودوپنج و شش که در برنامه «حالاخورشید» مدام به کلیدواژه‌های هویت ایرانی، جغرافیای ایرانی و مردم ایران تأکید می‌کردم- در لایه‌های مختلف ذهنم به این موضوع فکر می‌کردم که چرا ما به این سرعت داریم دچار انشقاق می‌شویم و اختلاف سلیقه‌های عقیدتی، اجتماعی و فرهنگی، به جای اینکه باعث تضارب آرا بشود، دارد ذات هویت ایرانی را نشانه می‌گیرد.

در کنار همه تلخی‌هایی که جنگ داشت، من فکر می‌کنم که به میزان قابل توجهی به هویت ملی ما و به همبستگی ملی‌مان انسجام و جان دوباره بخشید که به شدت و به شدت محل تامل است و باید این فرصت بی‌نظیر را – نمی‌خواهم بگویم کم‌نظیر- مسئولان امر قدر بدانند.

* کرختی جمعی؛ حاصل فریادهایی که شنیده نشدند

*طبیعی بود اگر واکنش‌ها در حد استوری‌هایی مثل «نه به جنگ» باقی می‌ماند، اما یک طیف مثل شما واکنشی صریح‌تر نشان داد. خیلی زود هم رفتید سراغ تولید رسانه‌ای. چه شد که همه‌چیز این‌قدر سریع و بی‌پرده پیش رفت؟ چرا تصمیم گرفتید با یک دوربین ساده و رودررو با مردم صحبت کنید؟ انگار این جنگ سرد، واکنش گرم و معمولی نمی‌طلبید.

تحقیر شدند، برچسب‌ها و انگ‌های مختلف به آنها زده شده هم از طرف عده‌ای که سلیقه ناهمگون داشته‌اند هم از طرف نهادهای مختلف و این ترس و اضطراب کم‌کم جای خودش را به کرختی و بی‌حسی داد و واویلا، ما به بی‌حسی زمانی رسیدیم که حساس‌ترین مقطع تاریخی کشورمان است و تجاوز به خاک این کشور صورت گرفته.
این خیلی سؤال درستی‌ است. ببینید ما دچار یک کرختی جمعی، یک عدم واکنش به هرچیز در جمع، در توده به یک بی‌حسی، به یک باری به هر جهت بودن دچار شده بودیم که ریشه‌ همه این‌ها را باید در نوعی فریاد زدن و شنیده نشدن ارزیابی کرد.

شاید تحلیل من برایتان تلخ باشد ولی لایه‌های مختلف مؤثر اجتماعی بارها مطالبه کردند، بارها روشنگری کردند، بارها فداکاری کردند، اما بسیار زود به فراموشی سپرده شدند یا اصلاً در بدو امر مطالبه‌شان با پرخاش مواجه شده، دیده نشدند، تحقیر شدند، برچسب‌ها و انگ‌های مختلف به آنها زده شده هم از طرف عده‌ای که سلیقه ناهمگون داشته‌اند هم از طرف نهادهای مختلف و این ترس و اضطراب کم‌کم جای خودش را به کرختی و بی‌حسی داد و واویلا، ما به بی‌حسی زمانی رسیدیم که حساس‌ترین مقطع تاریخی کشورمان است و تجاوز به خاک این کشور صورت گرفته.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*وقتی وجدان شخصی بلندتر از ترس‌ها فریاد می‌زند

به قول شما عده‌ای واکنش نشان دادند اما شاید به اندازه‌ای که انتظار داشتیم نبود. من به آن‌ها حق می‌دهم. به آن‌هایی که قبل‌ها واکنش نشان داده بودند و مورد تحقیر و تخریب و واکنش‌های پرخاشگرانه قرار گرفته بودند. به آن‌ها حق می‌دهم، اما من یک چیز را در زندگی شخصی و حرفه‌ایم یاد گرفتم: چیزی که بدانم درست است با همه هزینه‌هایش انجام می‌دهم. قبلاً هم فکر می‌کنم این را ثابت کردم؛ هرچیزی که به نظر خودم درست بیاید همه هزینه‌هایش را هم پرداخت می‌کنم.

در این مورد هم همین طور بود. من احساس کردم صرفاً با یک استوری و یک «آخ مردم ایران گفتن»، وظیفه من تمام نمی‌شود. مدت‌ها این مردم به من لطف کردند تا اگر یک جایگاه نصفه نیمه‌ای در فضای رسانه‌ای دارم آن را به دست بیاورند (و از تریبون من حرف‌هایشان را بزنند). بنابراین بر خودم وظیفه می‌دانستم که در جواب لطف مردم، فریادم را بلندتر کنم و از خانه مردم، از حیثیت مردم، از هویت مردم دفاع کنم و منتی هم به گردن کسی نیست. این کمترین وظیفه‌ای بود که من باید انجام می‌دادم.

*در این مدت بازخوردی هم از مردم گرفتید؟

بله، فارغ از انتظارم بود این حد از لطفی که مخاطبان و بینندگان به برنامه «شرایط خاص» کردند. جالب است برایتان بگویم شرایط خاص فقط با پنج شماره کارش را انجام داد و تماماً هم از هزینه شخصی بود. یعنی هیچ کسی بابت تولید شرایط خاص چه بچه‌های فنی، چه نویسنده‌ها، چه خودم خدای ناکرده از جایی ریالی دریافت نکردیم. انگار که چون حرف دل بود (و بنابر آن گفته که) هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند، بسیار واکنش‌های مثبتی دیدیم، یعنی بدون اغراق می‌توانم بگویم هیچ واکنش منفی از گروه‌های مختلف فکری ندیدیم. هرچه بود لطف و محبت و تشویق به ادامه راه بود که خب به فضل الهی همان طور که خودم هم آرزو می‌کردم شمارگان زیادی نداشت و در همان شماره پنج، خدا را شکر به پایان رسید.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*مرجعیت رسانه‌ای را دودستی تقدیم کردیم

*از همان شروع جنگ، دیدیم که شبکه‌ ایران اینترنشنال خیلی واضح کنار اسرائیل ایستاد. خیلی از هنرمندها هم در واکنش، در کمپین‌هایی علیه این شبکه شرکت کردند. شما هم در برنامه‌تان خیلی روشن و بی‌پرده با مردم درباره‌ این موضوع صحبت کردید. حالا به‌عنوان کسی که سال‌ها در رسانه فعالیت داشته، دوست دارم نظرتان را درباره‌ عملکرد این شبکه‌ ضدایرانی بدانم. چه شد که تصمیم گرفتید در برنامه‌تان وارد این بحث شوید و برای روشن شدن موضوع قدم بردارید؟

ما چه کردیم که مخاطب ما، خانواده ایرانی ما می‌نشیند در منزل و یک تلویزیونی مثل اینترنشنال را نگاه می‌کند و اخبار آن را اخبار موثق می‌داند و تحلیل‌هایش را تحلیل‌های متقن می‌داند! خب حتماً ایراد از ماست.
ببینید در مورد شبکه اینترنشنال دوست ندارم ایران را کنار نامش بگذارم. اجازه بدید برای شرحِ حرفم از این مطلب استفاده کنم که از کوتهی ماست که دیوار بلند است. اگر یک جست‌وجوی ساده بفرمایید؛ (هشدار درباره) تقدیم دودستی مرجعیت رسانه‌ای بارها در گفت‌وگوهای من بوده. رسانه مثل پدافند می‌ماند. یعنی ما همان قدر که خرج پدافند می‌کنیم باید خرج رسانه هم بکنیم. رسانه‌ای که بتواند بر محور مردم، با مطالبات مردم، دور سر مردم بچرخد. ما آیا چنین رسانه‌ای در ایران داریم؟

نخیر نداریم. تعدادی شبکه تلویزیونی داریم که درنهایت بی‌سلیقگی، با کمترین جذابیت و خیلی دور از مطالبات مردم دارند کار می‌کنند و تعدادی خبرگزاری رسمی که وظیفه‌شان انتشار رسمی اخبار است. بنابراین مرجعیت دست چه کسی می‌افتد؟

تعداد کانال‌های تلگرامی که با استفاده از جذابیت‌های عامه مرجعیت تولید می‌کنند، تعدادی شبکه ماهواره‌ای خارج از ایران که با سوار شدن روی موج مطالبات مردم، مرجعیت رسانه‌ای درست می‌کنند. پس به جای اینکه صرفاً به تحقیر و صرفاً به فحش دادن بسنده کنیم، الان وقت این است که بیاییم این طرف معادله را ببینیم. ببینیم ما چه کردیم که مخاطب ما، خانواده ایرانی ما می‌نشیند در منزل و یک تلویزیونی مثل اینترنشنال را نگاه می‌کند و اخبار آن را اخبار موثق می‌داند و تحلیل‌هایش را تحلیل‌های متقن می‌داند! خب حتماً ایراد از ماست.

حتماً ما نتوانستیم. آیا بعد از این جنگ هم به این نتوانستن که به نظرم نتوانستن تعمدی است (ادامه می‌دهیم؟). قطعاً اگر ما بخواهیم می‌توانیم. ما این همه انسان فرهیخته در حوزه رسانه در ایران داریم. این همه جوان پویا و توانا در ایران در حوزه رسانه داریم. چه ایرادی دارد چند تا از این شبکه‌های تلویزیونی را برون‌سپاری کنند؟ مثلاً به تعدادی از هنرمندها و به تعدادی از اهالی فرهیخته‌ رسانه. هم به خدا هزینه‌شان کمتر می‌شود، هم شاید درآمدزایی داشته باشد برایشان و هم اینکه به نوعی این بحث مرجعیت رسانه‌ای در ایران ترمیم شود.

*ضرورت پیوند هیجان ملی با تحلیل هویت و فرهنگ روزمره

*این روزها برای همه ما همبستگی ملی خیلی مهم شده. جالب است که حتی خود مردم هم در فضای مجازی ویدئوهایی برای این همبستگی می‌سازند. به نظر شما برای اینکه این حس همبستگی حفظ بشود، هرکدام از ما به عنوان یک ایرانی چه وظیفه‌ای داریم؟

همبستگی از یک پیش‌زمینه‌ هیجانی آغاز می‌شود و اگر این پیش‌زمینه در ادامه به چهارچوب و منطق همبستگی تبدیل نشود، آن هیجان فروکش می‌کند و آش همان آش و کاسه همان کاسه. بنابراین بزرگان جامعه و اقشار تأثیرگذار، استادان دانشگاه، هنرمندان عالی‌رتبه باید این هیجان را با منطق همبستگی، با تحلیل هویت ملی و با تطبیق فرهنگ با عادات و رفتار روزانه و مسائل علمی متعدد در این حوزه بپردازند تا این هیجان تبدیل به یک شعور منطقی برای ادامه‌ همبستگی باشد وگرنه متأسفم که بگویم مثل یک هیجان زودگذر شاید فراموش شود و ما این فرصت مغتنم را خدای ناکرده از دست بدهیم.

بنابراین تقاضا می‌کنم از حکمرانان در درجه‌ اول و در درجه‌ دوم از فرهیختگان جامعه که در تبدیل این هیجان به منطق و انتقالش به جامعه کمک کنند که ان‌شاءالله رهیافت و برون‌یافت این هیجانی که در این روزها به وجود آمده است، یک همبستگی پایدار بین سلایق مختلف فکری و سبک‌های مختلف زندگی با محوریت ایران باشد.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*تنابنده را تکفیر کردند، حالا عزیزش شهید شده؛ این یعنی جنگ!

*در این بین واکنش‌هایی هم از سمت هنرمندان دیدیم. بعضی‌ها عزیز از دست دادند، مثل آقای تنابنده که برادرزاده‌شان شهید شد. مطمئناً خیلی از مردم واقعیت را درک کردند، اما به نظرم هنوز هم نیاز است که بیشتر گفته شود. شما به عنوان یک کنشگر فرهنگی، از این به بعد چه روشی را برای روشن‌تر کردن این موضوع انتخاب می‌کنید؟ و در ادامه‌اش، می‌خواهم بدانم چه چیزی به مردم می‌خواهید بگویید؟

اولاً باید بگویم چون من در تهران نبودم نتوانستم به مجلس ختم برادرزاده‌ عزیز محسن بروم. بنابراین از طریق رسانه شما به محسن تنابنده عزیز و خانواده‌اش تسلیت می‌گویم. به محسن زمان ساخت پایتخت چقدر از گروه‌های فکری مختلف حمله شد. تندروهای مذهبی‌نما تکفیرش می‌کردند و کسانی که با جمهوری اسلامی زاویه دارند او را به مزدوری متهم می‌کردند و حالا چنین فردی از نزدیک‌ترین عزیزانش هزینه داده و جزء شهدای جنگ محسوب می‌شود.

همین مثال نشان می‌دهد که جنگ و خشونت یعنی چی؟ نمی‌دانم رسانه چقدر می‌تواند این کلمات را بازتاب دهد اما ما باید بپذیریم که تعداد منتقد و حتی مخالف نسبت به جمهوری اسلامی ایران در داخل کشورمان عددش کم نیست. آن‌ها هم باید بدانند راه در خشونت نیست. باید حرف مردم را در مباحث کارشناس‌محور، در مباحث امنیت ملی‌محور بشنوید و بدانید که ایران ۹۰ میلیون نفری، شکل هم نیست. شاید هزاران سلیقه وجود دارد، هزاران سبک زندگی وجود دارد، هزاران راه وجود دارد برای رسیدن به سعادت خانوادگی. به قول فیلم مارمولک: «به اندازه هر کسی یک راهی برای رسیدن به خداوند هست.»

ما اگر این تکثر در افکار عمومی، تکثر در سلیقه‌ها را زیر چتر امنیت ملی جمع کنیم و به آن احترام بگذاریم و حقوق شهروندیشان را تأمین کنیم و نیازهای آن‌ها را رفع کنیم، آن موقع کسی به موشک و جنگ سلام نخواهد کرد و در درون از جنگ بیزار خواهد شد نه صرفاً با پروپاگاندا و شعار دادن.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*محسن چاوشی و شجاعت در شکستن مارپیچ سکوت

در مورد آقای محمود کریمی هم که به نظرم آن چند ثانیه‌ای که در روح و جان من را خلق کردند، هم خدمت بزرگی به تسکین آلام مردم داغ‌دیده بود و هم اینکه به نظر من یک تنوع و جذابیتی بود که بسیار از آن لذت بردم.*واکنش محسن چاوشی و بعدتر محمود کریمی در ایام محرم، خیلی مورد استقبال قرار گرفت. همه این واکنش‌ها کنار هم باعث شکل‌گیری یک همبستگی ۹۰ میلیونی شد. می‌خواهم نظر شما را درباره این واکنش‌ها بدانم.

کار محسن چاوشی که فوق‌العاده بود و شکستن مارپیچ سکوت بود. محسن چاوشی در شرایطی به این کار اقدام کرد که واقعاً باید تحسینش کرد. بسیار مانیفست درستی را در ترانه‌اش انتخاب کرد و می‌دانم آدم باهوشی است. حتماً خودش هم می‌دانست که احتمالاً مورد حمله برخی از گروه‌های فکری قرار خواهد گرفت اما محکم ایستاد، ترانه‌اش را منتشر کرد و عقیده خودش را فریاد زد. ما اگر به این باور برسیم که عقیده هزینه دارد، اگر فکر کنیم عقیده‌مان را نمی‌توانیم مطرح کنیم، بنابراین بهتر است که خودمان را یک آدم پوشالی بدانیم، ولی اگر عقیده داریم باید بابتش هزینه پرداخت کنیم. حالا –بلاتشبیه- خودم در اوایل بحث عرض کردم، من هرچیزی که عقیده داشته باشم درست است اعلامش می‌کنم و روی موضعم می‌ایستم حتی اگر هزینه‌ای برایم داشته باشد.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

در مورد آقای محمود کریمی هم که به نظرم آن چند ثانیه‌ای که در روح و جان من را خلق کردند، هم خدمت بزرگی به تسکین آلام مردم داغ‌دیده بود و هم اینکه به نظر من یک تنوع و جذابیتی بود که بسیار از آن لذت بردم.

*تلویزیون جلوی پخش برنامه من را گرفت؛ اما من عقب نکشیدم!

*اگر تصمیم بگیرید دوباره به تلویزیون برگردید و اثری تولید کنید، باز هم سراغ برنامه‌هایی مثل «شرایط خاص» می‌روید یا ترجیح‌تان به سمت قالب‌های گفت‌وگومحور است؟

در مورد تلویزیون اولین بار از رسانه شما عرض می‌کنم، وقتی که من توییت کردم حاضرم برنامه‌ای مثل شرایط خاص را در تلویزیون اجرا کنم، همه استقبال کردند. حتی این را برای اولین بار می‌گویم. تعدادی از مدیران ارشد تلویزیون استقبال کردند و گفتند برنامه تولید شود و ما از آنتن شبکه سه پخش می‌کنیم. ساعت ۱۰ شب، ده‌ونیم شب اما نمی‌دانم افرادی که مانع می‌شوند، آن کسی که میل به همبستگی ندارد، چه کسی است؟

در آخرین دقایق گفتند تلویزیون عذرخواهی کرده و من هم واقعیتش نه بهم برخورد، نه انگیزه‌ام را از دست دادم چون تقریباً توقعم همین بود. من برنامه را ساختم و آقای شکوری عزیز از فیلیمو به من گفت چون الان اینترنت و فیلترشکن و این‌ها سخت است اگر در یوتیوب بگذاری احتمالاً تعداد کمی می‌بینند، بده بگذاریم در فیلیمو که تعداد بیشتری ببینند. من هم با کمال میل فایلش را به آقای شکوری فیلیمو دادم و آن‌ها هم محبت کردند و پخش کردند.

بیشتر بخوانید:

گفت‌وگو با ایرانگردی که شفاف‌ترین مواضع را دربارۀ تهاجم رژیم جعلی گرفت

الان هم نمی‌دانم با وجود برخی افراد اصلاً احتمال بازگشتی به تلویزیون وجود داشته باشد، اما تلویزیون را خانه خودم می‌دانم. تلویزیون را محل رشد خودم می‌دانم. تلویزیون برای من بسیار محترم است. درباره برنامه گفت‌وگومحور هم فکر می‌کنم، الان دیگر تقریباً همه شبکه‌های تلویزیونی و حتی همه کانال‌های یوتیوبی در حال ساختن گفت‌وگو هستند. دوست دارم اگر بخواهم برنامه‌ای برای تلویزیون تولید کنم، حتماً چیزی شبیه شرایط خاص بسازم.

*شما در سال‌های مختلف با شخصیت‌های سیاسی مهمی گفت‌وگو داشتید. الان فکر می‌کنید در این شرایط، گفت‌وگو با کدام شخصیت اهمیت بیشتری دارد؟ مایلید با چه کسی گفت‌وگو کنید؟

فکر می‌کنم مخاطبان شما می‌دانند، تقریباً من با هرکسی که لازم بوده در ایران گفت‌وگو کردم. الان دوست دارم از تریبون شما بگویم که من دوست دارم با دونالد ترامپ گفت‌وگو کنم. چرا هیچ‌وقت یک پرسشگر ایرانی مقابل دونالد ترامپ ننشسته برای گفت‌وگو کردن؟ من از آقای ترامپ دعوت به گفت‌وگو می‌کنم در هر کشوری هر کجا که بگویند. من آماده‌ام که بیایم و ۶۰ دقیقه با ایشان گفت‌وگو کنم. از ایشان پرسش‌های مهمی دارم.

*شاید این سؤال عجیب به نظر برسد اما با چه کسی دوست ندارید گفت‌وگو کنید؟

اولین پیش‌شرط گفت‌وگو این است که شما بتوانی به چشم‌های طرف مقابل نگاه کنی. تنها کسی در دنیا که من حتماً نمی‌توانم در چشمانش نگاه کنم، رئیس رژیم صهیونیستی است که طبیعتاً هرگز حتی نمی‌توانم به چشمانش نگاه کنم چه برسد به گفت‌وگو کردن با او.

*در چنین شرایطی طبیعی است که همه نگران خانواده‌شان باشند و سعی کنند آن‌ها را از خطر دور نگه دارند. وقتی جنگ اتفاق افتاد، بیشتر از همه نگران کدام عضو خانواده بودید؟ چطور نگرانی برای خانواده و تولید برنامه را با هم جمع کردید؟

والله نگران همه. همه ۹۰ میلیون نفر خانواده من هستند. خب ما در جزیره کیش بودیم و جالب است که اگر (آغاز جنگ) ۲۴ ساعت جابه‌جا می‌شد من در خارج از ایران می‌ماندم برای اینکه در یک سفر خارجی بودم. به محض اینکه رسیدم به جزیره کیش جنگ شروع شد و پروازها قطع شد و دیگر تهران هم نتوانستم بیایم. نگران خانواده ۹۰ میلیون نفری‌ام بودم. در خانواده خصوصی‌تر خودم، بیشتر از همه نگران مادرم بودم. چون طبیعتاً سنی هم ازشان گذشته و یک جنگ هشت‌ساله را هم تجربه کرده بودند.

*اگر سؤالی یا نکته‌ای باقی مانده و دوست دارید به آن اشاره کنید، ما مشتاقانه منتظریم.

امیدوارم کشورمان همیشه برای ایرانی‌ها امن و امان باشد. همه‌مان یک خانواده‌ایم در یک خانه دور یکدیگر. خدا به ایرانمان آبادی و به مردم‌مان عشق و به سرنوشتمان روشنایی عطا کند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده! بیشتر بخوانید »

بیانیه ستاد حقوق بشر ایران درباره حمله به صداوسیما

بیانیه ستاد حقوق بشر ایران درباره حمله به صداوسیما



ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: حمله به نهادهای رسانه‌ای، از جمله رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران، نقض آشکار اصل مصونیت خبرنگاران و رسانه‌ها محسوب می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق از ستاد حقوق بشر، در این بیانیه آمده است: رژیم متجاوز صهیونیستی با بهره‌گیری گسترده از حمایت‌های اطلاعاتی، تسلیحاتی و سیاسی کشورهای غربی که خود را داعیه‌دار حمایت از حقوق بشر می‌دانند، مجموعه‌ای از حملات نظامی برنامه‌ریزی‌شده و هماهنگ را علیه جمهوری اسلامی ایران به اجرا درآورده است. این اقدامات متجاوزانه و غیرقانونی، تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای، مراکز نظامی، زیرساخت‌های حیاتی غیرنظامی و مناطق مسکونی، امدادگران هلال احمر و ارکان رسانه‌ای را هدف قرار داده‌اند.

این بیانیه می‌افزاید: در ادامه حملات متجاوزانه رژیم صهیونیستی، ساختمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مورد تجاوز قرار گرفت که در پی آن تعدادی از خبرنگاران و کارمندان صدا و سیما شهید و زخمی شدند.

در بیانیه ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران تصریح شده است: براساس قواعد مسلم و بنیادین حقوق بین الملل بشردوستانه، حمله به خبرنگاران مانند حمله به بیمارستان‌ها مطلقا منع شده است. مصونیت خبرنگاران از هرگونه تعرض در کنوانسیپن های ژنو ۱۹۴۹، به ویژه کنوانسیون سوم و پروتکل های الحاقی، به ویژه ماده ۷۹ پروتکل الحاقی اول به عنوان یک قاعده اولیه و آمره، مورد شناسایی و تضمین قرار گرفته است.

حمله رژیم صهیونیستی به صدا و سیما نقض آشکار مقررات بین‌المللی است

این بیانیه تاکید دارد: علاوه بر نقض اصول بنیادین حقوق بین الملل بشردوستانه نظیر اصول تفکیک و احتیاط و همچنین نقض فاحش اسناد و معاهدات عرفی شده فوق الذکر، جنایت رژیم اشغالگر در حمله به خبرنگاران و اهالی رسانه، واحد وصف حقوق بشری بوده و نقض فاحش برخی از قواعد بنیادین حقوق بشر نیز به شمار می رود.

این بیانیه می‌افزاید: این اقدام، فارغ از نقض آشکار ماده ۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی در خصوص حق حیات، نقض صریح ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی با موضوع آزادی مردم در داشتن نظر و بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات و رسانه بدون ملاحظات مرزی نیز محسوب می شود.

این بیانیه خاطرنشان می‌کند: البته تعرض این عنصر نامطلوب جامعه بین المللی به خبرنگاران و اهالی رسانه مسبوق به سابقه است. در جریان تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه نیز همواره خبرنگاران داخلی و بین‌المللی مورد هدف قرار می گرفتند؛ طبق گزارش‌های موجود، از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا دو ماه قبل، آمار خبرنگاران کشته شده توسط رژیم اسرائیل در غزه به ۲۲۶ نفر رسیده است.

در بیانیه ستاد حقوق بشر تاکید شده است: سکوت و انفعال جامعه جهانی در قبال کشتار خبرنگاران در غزه و بی‌کیفر ماندن چنین جنایاتی رژیم صهیونیستی را به جایی رسانده که امروز ارکان رسانه و خبرنگاران را در جمهوری اسلامی ایران مورد هدف قرار می‌دهد، بدون آنکه ذره ای نگران پاسخگویی درخصوص این جنایات باشد.

در این چارچوب، ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران اعلام می دارد حمله به نهادهای رسانه‌ای، از جمله رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران، نقض آشکار اصل مصونیت خبرنگاران و رسانه‌ها در مخاصمات مسلحانه بر اساس کنوانسیون‌های ژنو و قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد محسوب شده و تعرض به خبرنگاران مانند تعرض به مراکز درمانی، یک ممنوعیت مطلق و غیر قابل عدول است. این تعرض آشکار، نشان از ترس عمیق رژیم صهیونیستی از صدای حقیقت و آگاهی‌بخشی دارد؛ صدایی که همواره بازتاب‌دهنده مظلومیت ملت‌ها، به‌ویژه ملت مقاوم فلسطین بوده است.

حمله رژیم صهیونیستی به صدا و سیما نقض آشکار مقررات بین‌المللی است

ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران از نهادهای بین‌المللی، از جمله سازمان ملل متحد، شورای حقوق بشر، یونسکو و اتحادیه‌های رسانه‌ای مستقل می‌خواهد تا ضمن محکومیت صریح این تجاوز، اقدامات عملی، مؤثر و بازدارنده در برابر این رژیم یاغی اتخاذ کنند. همچنین از کشورهای غربی و به‌ویژه دولت‌هایی که خود را مدعی حمایت از حقوق بشر می‌دانند، انتظار می‌رود از سیاست‌های دوگانه و سکوت شرم‌آور خود در قبال جنایات این رژیم دست بردارند و به مسئولیت اخلاقی و حقوقی خود عمل کنند.

بیانیه ستاد حقوق بشر ایران درباره حمله به صداوسیما

در این خصوص، بیانیه ستاد حقوق بشر به دولت های مدعی حقوق بشر که همواره خود را نگران وضعیت حقوق بشر و به ویژه وضعیت خبرنگاران و فعالین حقوق بشر در ایران جلوه می دهند یادآور می شود که همکاری آنها از جمله از طریق حمایت های مادی، تسلیحاتی، لجستیکی و معنوی از رژیم صهیونیستی، آنها را به شریک و معاون این قبیل جنایات تبدیل کرده و دروغین بودن ادعاهای آنها مبنی بر نقض حقوق خبرنگاران و روزنامه نگاران در ایران را نمایان می‌کند.

این بیانیه می‌افزاید: در جهانی که رسانه‌ها باید پاسدار حقیقت، آگاهی و کرامت انسانی باشند، هدف قرار دادن آن‌ها نشانه‌ای است از استیصال و ترس رژیمی که دیگر به هیچ قاعده و اصلی پایبند نیست. تاریخ این جنایات را فراموش نخواهد کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بیانیه ستاد حقوق بشر ایران درباره حمله به صداوسیما

بیانیه ستاد حقوق بشر ایران درباره حمله به صداوسیما بیشتر بخوانید »