تصاویر / آیین تجلیل از برگزیدگان دومین یادواره نشان سلیمانی
تصاویر / آیین تجلیل از برگزیدگان دومین یادواره نشان سلیمانی بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، علی بخشیزاده معاون صدا رسانه ملی در اختتامیه دومین یادواره نشان سلیمانی که امروز (دوشنبه) در سالن خلیج فارس موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد، با اشاره به اینکه رمز محوبیت شهدا در چیست؟ اظهار داشت: چطور میشود پس از گذشت سه سال از شهادت حاج قاسم هنوز دل ما داغدار است و یاد این شهید دلها را نازک و خاطرات این شهید ولاامقام را تدائی میکند.
بخشیزاده گفت: امروزشهید سلیمانی همچون نگینی میدرخشد و یادشان تذکزی برای قلبهای ما است.
معاون صدا رسانه ملی با بیان اینکه خداوند شهدا مایه محبت و محبوب قلوب هستند، گفت: امروز پس از سه سال مذاهب مختلف یاد شهید سلیمانی را گرامی میداند و برای او مراسم میگیرند.
وی با اشاره به مراسم تشییع شهید سلیمانی گفت: همه دیدیم در تشییع پیکر سردار دلها چه در ایرلن و عراق گذشت.
انتهای پیام/ ۲۴۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
«سردار سلیمانی» همچون نگینی میدرخشد بیشتر بخوانید »
«توفیق عقابی» قائم مقام صدا و سیمای مرکز ایلام امروز (سهشنبه) در حاشیه تشییع پیکر شهدای گمنام در مصاحبه با خبرنگار دفاعپرس از ایلام اظهار داشت: استان ایلام در دوران دفاع مقدس به خوبی نقش خود را از دفاع از ارزشها و مرزهای خاکی انجام داد و در واقع دژ نفوذ ناپذیری در مقابل دشمنان بود.
وی ادامه داد: جوانان امروز ادامه دهنده رسالت شهدا و مسیر با ارزش آنها هستند و با تمام وجود از کیان جمهوری اسلامی دفاع خواهند کرد.
عقابی با اشاره به حضور حداکثری مردم در مراسم تشییع شهدا گفت: ملت جمهوری اسلامی ایران ارزشهای وجودی شهدا و تاثیر آنها بر فضای معنوی جامعه را به خوبی درک کرده است. صدا و سیمای مرکز ایلام با تمام توان تلاش میکند که این مراسم با شکوه را در سطح رسانه انتشار و پخش نماید تا به دشمنان جمهوری اسلامی گوش زد کند که این نظام برگرفته از بطن مردم است.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
استان ایلام دژ نفوذ ناپذیر در مقابل دشمنان بود بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، «پیمان جبلی» رئیس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، عصر روز گذشته (دوشنبه) در جریان سفر به هند برای شرکت در اجلاس اتحادیه رادیووتلویزیونهای آسیا و اقیانوسیه، ضمن دیدار با سفیر و کارکنان سفارت جمهوری اسلامی ایران در «دهلی نو»، در جمع آنها اظهار داشت: معرفی توانمندیها و بازار ایران به فعالان اقتصادی، فرهنگی و رسانهای هند و بالعکس، میتواند به ارتقای روابط دوجانبه اقتصادی، فرهنگی و رسانهای منجر شود.
جبلی از عزم رسانه ملی برای طرح مطالبات تجار و بازرگانان ایرانی ساکن در هند و نیز فعالان مرتبط با طرفهای هندی نیز سخن گفت و افزود: با تولید و پخش گزارشها و برنامههای متنوع در زمینه مطالبات تجار ایرانی و نیز چالشهای موجود در تکمیل طرحهای اقتصادی دو کشور، مشکلات را تا دستیابی به نتیجه نهایی پیگیری میکنیم.
رئیس سازمان صداوسیما با بیان اینکه شکلگیری فضای مجازی و توسعه شبکههای اجتماعی، چالش پیش روی رسانههای مرجع و رسمی در تمام کشورهاست، گفت: در سرتاسر جهان، نفوذ، مرجعیت خبری و مصرف رسانهای شبکههای بزرگ تلویزیونی تنزل پیدا کرده و به مصرف شبکههای اجتماعی و فضای مجازی سوق یافته است.
وی به حملات پیاپی و گسترده به رسانه ملی و برقراری تحریمهای اخیر از سوی کانادا، اتحادیه اروپا و وزارت خزانهداری آمریکا علیه شبکه «پرس تیوی» و مدیران و خبرنگاران این سازمان اشاره کرد و افزود: این حملات نشان از تأثیرگذاری و عملکرد موفق صداوسیما دارد.
جبلی با اشاره به تحریم رؤسای صداوسیما، گفت: دشمنان میدانند اگر صداوسیما خوب کار کند، نقشههای آنها نقش بر آب میشود؛ از این رو به هر نحو ممکن با اثرگذاری رسانه ملی مبارزه میکنند.
رئیس سازمان صداوسیما به زمینههای بروز تأخیر در ارائه روایت اول از برخی حوادث ۷۰ روز گذشته نیز پرداخت و گفت: اگر صداوسیما به موقع وارد میدان اطلاعرسانی شود، میتوان بحرانها را مدیریت و به حل مشکلات کمک کرد.
وی اضافه کرد: در وقایع اخیر، اگر قدرت، امکانات و اطلاعات لازم بهموقع در اختیار صداوسیما قرار میگرفت، بسیاری از این بحرانها یا پیش نمیآمد و یا مدیریت بهتری میشد.
رئیس سازمان صداوسیما تأکید کرد: لازم است برای اجرای طرحهای بزرگ اقتصادی و فرهنگی دولت، یک پیوست رسانهای در نظر گرفته شود تا پیامدهای مختلف آنها به حداقل برسد.
رئیس رسانه ملی علاوه بر حضور در افتتاحیه پنجاهونهمین دوره مجمع عمومی اجلاس ABU، قرار است طی دیدارهایی، با رؤسای شبکههای رادیووتلویزیونی چند کشور نیز گفتوگو کند.
اتحادیه رادیووتلویزیونهای آسیا و اقیانوسیه (ABU) در سال ۱۹۶۴ و ابتدا با ۱۷۰ عضو از ۵۳ کشور جهان آغاز به کار کرد.
این اتحادیه بهعنوان یکی از بزرگترین و حرفهایترین اتحادیههای رسانهای در سطح جهان فعالیت میکند و مأموریت آن، تقویت همکاری، هماهنگی، فعالیتهای مشترک و رایزنی در حوزههای برنامهای، فنی، آموزشی، حقوقی و نیروی انسانی اعضای اتحادیه به منظور تقویت و توسعه رادیووتلویزیونهای منطقه آسیا و اقیانوسیه است.
اتحادیه ABU با سه میلیارد مخاطب در کشورهای منطقه بزرگترین و گستردهترین تشکل رادیووتلویزیونی در جهان به شمار میرود.
در چند روز گذشته و پیش از آغاز مجمع عمومی، چندین نشست از جمله کمیته فنی و آموزشی برگزار شد. در جلسه کمیته فنی، داوران پس از ارزیابی و بررسی مقالات تخصصی ارسال شده از ۷۲ کشور عضو، بهترینهای این دوره را معرفی کردند که ۲ مقاله ارسالی از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز در این بخش برتر شناخته و به ارائه کنندگان آنها جوایزی اهدا شد.
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
صداوسیما با ورود بهموقع به میدان اطلاعرسانی، میتواند بحرانها را مدیریت کند بیشتر بخوانید »
کشتن بیرحمانه حافظان امنیت یا افراد دارای چهره مذهبی، با چاقو و قمه، پنجه بوکس یا اسلحه، تکه تکه کردن و حتی سوزاندن افراد این سؤال را به ذهن میآورد که منشأ این حد از خشونت و توحش کجاست؟!
به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد عبداللهی در یادداشتی نوشت: خشونت عجیب و رفتارهای وحشیانه بعضی آشوبگران هر بیننده ای را به تعجب وا میدارد. کشتن بیرحمانه حافظان امنیت یا افراد دارای چهره مذهبی، با چاقو و قمه، پنجه بوکس یا اسلحه، تکه تکه کردن و حتی سوزاندن افراد این سوال را به ذهن می آورد که منشا این حد از خشونت و توحش کجاست؟! چگونه جامعه ایران که به مهربانی و خونگرمی، به نجابت و مدارا شناخته میشود، چنین افرادی را از بطن خود بیرون می ریزد؟! که تا این حد نسبت به یک «انسان» میتوانند شقاوت و قساوت به خرج دهند. (نمونه اش قتل وحشیانه شهید آرمان علی وردی)
اندیشمندان علوم اجتماعی و تحلیلگران سیاسی دلایل زیادی برمی شمرند: از اخبار عصبانی کننده و نفرت پراکنی شبکه های ماهواره ای تا بازی های خشن رایانه ای. هرچه هست ریشه خشونت و نفرت در «رسانه» است. خوب است به نقش رسانه دیگری نیز بپردازیم: سینما و فیلم.
این برخی از معروفترین و پرفروش ترین فیلم های سینمایی ده سال گذشته ایران است: به موضوع و محتوای آنها دقت کنید:
– مغزهای کوچک زنگ زده: داستان یک خانواده معتاد و قاچاقچی که ۳ پسرش قاچاقچی و معتاد و آدمکش و باند مواد مخدر دارند. در فیلم حمله مسلحانه باند شکور به پلیس و دستگیری مظلومانه آنها! نشان داده میشود.
– متری ۶ و نیم: قهرمان فیلم، قاچاقی ای است (نوید محمدزاده) که با پول قاچاق، میخواهد خانواده و اقوامش را خوشبخت کند! در سرتاسر فیلم، پلیس به صورت نیرویی عصبی، فحاش، و ظالم تصویرپردازی میشود. (تمام لوکیشن فیلم در «زندان» است)
– ابد و یک روز: داستان خانواده ای که پسر معتاد آنها (نویدمحمدزاده) بخاطر خرده فروشی کل خانواده را درگیر میکند. پسر باهوش خانواده، پلیس را فریب میدهد، مادر مواد پسرش را مخفی میکند و خواهر (پریناز ایزدیار) برای پرداخت قرض برادر بزرگش، خانواده ای افغان را وعده ازدواج میدهد. دو خواهر دیگر (مطلقه و شوهرمرده). خانواده ایرانی فروپاشیده و تلخ و سیاه بخت.
– فروشنده: زنی که با شوهرش خانه سابق یک فاحشه را اجاره میکنند و مورد تعرض یکی از مشتریان زن فاحشه قرار میگیرد! زن و شوهر هیچکدام به دستگاه قضایی مراجعه و اعتماد نمیکنند و تلاش میکنند خودشان متجاوز را پیدا و مجازات کنند.
– دارکوب: داستان زنی معتاد که بدنبال شوهر سابق و فرزندش است. دوربین در سرتاسر فیلم در خانه زنان معتاد و محل های مصرف و پخش مواد مخدر میچرخد. سکانسهای چندش آور مصرف مواد مخدر به راحتی جلو چشم بیننده پخش میشود. حمله پلیس به لانه معتادان حمله ای ظالمانه و بی فایده تصویر میشود.
– سرخپوست: پلیس به دنبال مردی بیگناه ولی فراری است. پلیس عاشق (زمان پهلوی) به خاطر عشق به دختر امدادگر زندان (که هرگز در دوره پهلوی چنین موضوعی وجود نداشته) سرانجام پس از یافتن فراری او را رها میکند. تمام فیلم در «زندان» میگذرد.
– نهنگ عنبر: (کمدی مثلا) دختری عاشق آمریکا که بی هیچ دلیلی شیفته «مهاجرت» به امریکاست تا جاییکه عشق دوران کودکیش را رها میکند و سالها به امریکا مهاجرت میکند!
– جدایی نادر از سیمین: زنی که بخاطر «مهاجرت» تصمیم به طلاق دارد.
– میلیونر میامی: چهار نفر به دنبال «جسد سوخته» ای میگردند که او را بجای خود جا بزنند و از بیمه پول هنگفتی به جیب بزنند. در سکانس های متعدد فیلم، سوخته یک انسان عادی سازی میشود و با لذت و ولع و خنده و خوشحالی از خودکشی یا انسان سوخته و جزغاله شده یاد میشود.
– خوک: تم اصلی این فیلم هم «قتل» است. قاتلی در شهر کارگردان های مهم سینما را میکشد و روی پیشانی آنها مینویسد «خوک». یکی از کارگردانها منتظر قاتل نمیماند و خود او را به دام میندازد و کشتن با اسلحه. قهرمان فیلم هم زن دارد هم معشوقه (لیلاحاتمی). معشوقه ای که گویا معشوقه دیگر کارگردانها هم میشود. و فیلم به سادگی از این روابط نامشروع میگذرد.
– ژن خوک: پسری برای رسیدن به معشوقش با همراهی زندانی دیگری از «زندان» فرار میکند. یکی از آنها به شکل مظلومانه ای! توسط پلیس ظالم و بیرحم! کشته میشود ولی نهایتا دو عاشق فراری فرار میکنند. این تم حتی در دوره پهلوی قفل بوده و فرار از دست قانون از جمله خط قرمزهای سینما بوده است.
دقت کردید: فیلم هایی با ۴ تم اصلی: اعتیاد، مهاجرت، تجاوز و قتل و مقابله حتی مسلحانه با پلیس.
با تماشای این فیلم ها نه تنها هیچ حس مثبت و «حال خوب»ی دریافت نمیکنید (شعار تکراری بازیگران و سینماگران)؛ برعکس با اعصاب و روح و روانی سیاه و منفی و آلوده مجبور میشوید فیلمهایی تلخ را تحمل کنید. فیلمهایی که حتی کمدی شان هم ژانر عجیبی دارد به اسم «کمدی سیاه»! فیلم هایی سراسر سیاه و سیاهی. سراسر نکبت و فلاکت. دریغ از معنویت، اخلاق، نگاه زیبابین، دریغ از قهرمان هایی مثبت و سازنده.
شبکه خانگی با فیلمهای سیاه و سراسر خیانت و تجاوز و قتل (شهرزاد، زخم کاری، یاغی، دل، مانکن و..) خود داستان غمناک دیگری است. صدا و سیما هم وضع بهتری ندارد. سریالها حتی سریالهای طنز، کمدی سیاه است و به تصویر کشیدن خانواده های بدبخت و مفلوک. دریغ از سریالی که الهامبخش امید و کار و کارآفرینی به جوانان مملکت باشد. سازنده و هنرمندانه، ارزشهای اخلاقی و انسانی و فرهنگ اسلامی ایرانی را به تصویر بکشد.
هرگز گمان نکنید این فیلم ها، بدون برنامه ریزی، بی هدف و بدون استراتژی خاصی و صرفا از سر دغدغه و علاقه کارگردان و فیلمساز ساخته میشوند. برخلاف وزارت ارشاد و صداوسیمای ایران که بی هیچ هدف و استراتژی و به صورت پراکنده و گتره ای تصمیم میگیرند، این فیلم ها با نقشه راه و کاملا برنامه ریزی شده و هدفمند ساخته میشوند. و اثرگذاری آنها در تشدید آسیب های اجتماعی واقعی و ملموس است. نگاهی به روند صعودی و هولناک آمارهای مهاجرت، طلاق، خودکشی، قتل، قتل های خانگی بیندازید تا اثرگذاری مستقیم رسانه بر جامعه را ببینید. تاثیر سیاسی امنیتی این فیلم های به ظاهر اجتماعی، در تزریق نفرت و خشونت، تمایل به قتل و کشتن و سوزاندن حافظان امنیت، بی تردید یکی از اثرات رسانه و سینمای سیاه و نفرت پراکن است.
خشونت عجیب و رفتارهای وحشیانه بعضی آشوبگران هر بیننده ای را به تعجب وا میدارد. کشتن بیرحمانه حافظان امنیت یا افراد دارای چهره مذهبی، با چاقو و قمه، پنجه بوکس یا اسلحه، تکه تکه کردن و حتی سوزاندن افراد این سوال را به ذهن می آورد که منشا این حد از خشونت و توحش کجاست؟! چگونه جامعه ایران که به مهربانی و خونگرمی، به نجابت و مدارا شناخته میشود، چنین افرادی را از بطن خود بیرون می ریزد؟! که تا این حد نسبت به یک «انسان» میتوانند شقاوت و قساوت به خرج دهند. (نمونه اش قتل وحشیانه شهید آرمان علی وردی)
تا زمانی که وزارت ارشاد، صداوسیما، سازمانهای سینمایی ظاهرا انقلابی، نهادها و دستگاههای فرهنگی کشور، سیاستگذاری و خطوط قرمز ساخت فیلم را به دقت تعیین و اجرا نکنند، فیلمسازان را وادار یا تشویق به فیلم های سازنده (بجای تخریبگر) نکنند، منتظر فاجعه های بدتر از این در کف جامعه ایران باشید. رهبر انقلاب شاه کلید فرهنگ و فعالیت های فرهنگی و هنری و حتی سیاسی کشور را مدتهاست اعلام کرده اند: زنده کردن «امید» در جامعه. «امید موتور پیشران جامعه است». هر فیلمی که مایوس کننده، مخرب امید و پیشرفت باشد از همان ابتدا نباید ساخته شود. نه اینکه ساخته شود و بعد با توقیف، معروفتر و محبوبتر شود. مسئولان فرهنگی کشور را بیدار کنید.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
منشا این همه خشونت، کجاست؟! بیشتر بخوانید »