صنعت هسته ای

تقلای تل‌آویو در برابر توفیقات دیپلماتیک ایران

تقلای تل‌آویو در برابر توفیقات دیپلماتیک ایران



روند تحولات دیپلماتیک ایران در ماه‌های اخیر باعث شده است تا صهیونیست‌ها دچار سردرگمی شوند. پیامدهای دیپلماسی فعال و هوشمند ایران است باعث افزایش تقلای صهیونیست‌ها جهت عوض کردن صفحه بازی شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روند تحولات دیپلماتیک ایران در ماه‌های اخیر باعث شده است تا صهیونیست‌ها دچار سردرگمی شوند. از یک سو با وجود پیشرفت‌های تاریخی ایران در توسعه صنعت هسته‌ای، شورای حکام از روند مخرب انتشار قطعنامه سیاسی علیه ایران عقب‌نشینی کرد و از سویی دیگر ایران و عربستان سعودی برای از سرگیری روابط با یکدیگر به توافق دست یافتند و ترمز عادی‌سازی روابط برخی کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی کشیده شد. علاوه بر اینها خبر کاهش تولید نفت توسط اوپک پلاس که منجر به افزایش قیمت انرژی شد و همچنین حکم دادگاه لاهه به نفع تهران در ماجرای شکایت ایران از امریکا در مسأله سرقت اموال کشورمان توسط واشنگتن باعث عصبانیت اردوگاه دشمنان ایران شده است. این اتفاقات که عمده آنها پیامدهای دیپلماسی فعال و هوشمند ایران است باعث افزایش تقلای صهیونیست‌ها جهت عوض کردن صفحه بازی شده است.

سفرهای برجامی الی کوهن به اروپا

نشست شورای حکام در اسفند ماه ۱۴۰۱ و پس از سفر رافائل گروسی به تهران برخلاف رویه گذشته بدون قطعنامه ضدایرانی برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران این اتفاق را به عنوان عقب‌نشینی کشورهای غربی از تصاعد تنش با تهران و نگرانی آنها از پاسخ متقابل ایران ارزیابی کرده‌اند. اما رژیم بحران‌زی صهیونیستی که از این مسأله رضایت نداشت اکنون تلاش‌های جدیدی را برای ترغیب کشورهای غربی به انجام اقداماتی در ارتباط با برنامه هسته‌ای ایران آغاز کرده تا نشست ماه‌های آتی شورای حکام با اتخاذ مواضعی سخت علیه ایران و انتشار متن توبیخی همراه باشد. الی کوهن، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی با وزیر خارجه فرانسه درباره روش‌های متوقف کردن برنامه هسته‌ای ایران تلفنی گفت‌وگو کرده است و قصد دارد به جمهوری چک سفر کرده و با مقام‌های این کشور درباره ایران رایزنی کند. جمهوری چک از این جهت برای این رژیم اهمیت دارد که این کشور ریاست نشست آتی شورای حکام آژانس اتمی را بر عهده خواهد داشت. الی کوهن روز دوشنبه صریحاً در این خصوص اعلام کرد که سفر به جمهوری چک به مبارزه بی‌امان با برنامه هسته‌ای ایران اختصاص خواهد داشت.

عصبانی از تبعات توافق ایران و عربستان

این تلاش‌ها در شرایطی است که رژیم صهیونیستی با بحران‌های داخلی و خارجی متعددی دست و پنجه نرم می‌کند. علاوه بر اعتراضات داخلی در سرزمین‌های اشغالی، کشورهای عربی که پیش از این برای توسعه روابط با صهیونیست‌ها مشتاق بودند اکنون روابط سردی با این رژیم دارند. در آخرین خبرها سفرای امارات و بحرین در ضیافت افطاری که وزارت خارجه رژیم صهیونیستی برگزار کرده بود، حاضر نشدند. این درحالی است که دو کشور در سال ۲۰۲۰ پای توافقات سازش با رژیم صهیونیستی را امضا کرده بودند. روزنامه صهیونیستی «تایمز» با اعلام این خبر که کشورهای عربی دیگر از نشست‌های سطح بالا با صهیونیست‌ها اجتناب می‌کنند از آن با عنوان ترمز توافقات سازش یاد کرد و ایندیپندنت نیز سرد شدن روابط کشورهای عربی با اسرائیل را از پیامدهای توافق ایران و عربستان دانست. همه این شواهد نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی در بحران‌های متعدد محاصره شده و در حال تقلا برای خروج از این وضعیت است.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تقلای تل‌آویو در برابر توفیقات دیپلماتیک ایران بیشتر بخوانید »

نماد اقتدار علمی ایران

نماد اقتدار علمی ایران



حتی برخی دست‌اندرکاران دولت قبل معتقد بودند ترور فخری‌زاده با هدف ایجاد مانع داخلی بر سر راه احیای برجام بود. برجام در ذهن آنان آن‌قدر بزرگ شد چنین عملیات‌های سنگینی را هم به آن متصل می‌کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه رسالت نوشت: دو سال پیاپی. دو شخصیت فوق برجسته. هر دو به وسیله کمین. هر دو توسط ترور دولتی؛ تروری که نه به دست یک گروهک با اسم و عقاید و روش‌های عجیب و غریب؛ بلکه از سوی یک دولت که در سازمان ملل پرچم و کرسی و نماینده خود را دارد صورت گرفته است.

هر دو ترور با نوعی توحش و عقده‌گشایی صورت گرفته است؛ نه با یک بمب یا انتحاری؛ بلکه با روش‌هایی که در خود نوعی قدرت‌نمایی دارد.

هر دو ترور برنامه‌ریزی‌های اطلاعاتی پیچیده‌ای دارد و در هر دو ترور اهداف روانی نقش زیادی دارند. هر دو ترور توسط جریان‌ها تندروتر دو رژیم رجیم، آمریکا و رژیم اشغالگر صورت گرفت.

سلیمانی و فخری‌زاده دو نام بزرگ برای دشمن بود. دو نامی که به دشمن می‌فهماند ایرانی بودن می‌تواند چقدر مفهوم خطرناکی باشد. این دو نام، هر دو برای ایرانی‌ها گمنام بود. اکثر مردم ایران تقریبا تا اواسط دهه نود، یا حاج‌قاسم را نمی‌شناختند یا از جایگاهش درک دقیقی نداشتند.

همچنین اکثر قاطعی از مردم تنها وقتی شهید حاج‌محسن فخری‌زاده ترور شد نام او را شنیدند و آرام آرام به جایگاه او پی بردند.

حاج‌قاسم تنها در اسم و عنوان سردار نبود؛ بلکه وقتی به او می‌گفتند ژنرال؛ همه دل‌ها این عنوان را تصدیق می‌کرد. فرمانده‌ای که ابهت نظامی خاصی داشت و لفظ سردار برایش یک لفظ حقیقی و نه تنها حقوقی بود.

شهید فخری‌زاده نیز از پا تا به سر، یک دانشمند بود. عبارت دانشمند هسته‌ای هم مثل عبارت سردار، قدری مستعمل شد و باری حقوقی پیدا کرده است.

با احترام به تمام نظامیان رشید و دست‌اندرکاران صنعت هسته‌ای کشور؛ نه کسی که پیراهن سبز سپاه را به تن کند و بر دوش، تعداد مشخصی ستاره داشته باشد حقیقتا می‌شود سردار و نه کسی که قدم به سایت‌های هسته‌ای بگذارد حقیقتا واجد عنوان دانشمند می‌شود.

فخری‌زاده اما مرد علم بود و دانشمند برایش، عنوانی با مسما. خاکریزهای علم را قدم به قدم گشت می‌زد همچنان که حاج‌قاسم بر فراز خاکریزهای جبهه قدم می‌زد. مسئله فخری‌زاده، خود علم بود. به همین دلیل در معرفت‌شناسی و فلسفه نیز غور می‌کرد.

رشته اصلی‌اش فیزیک هسته‌ای بود؛ اما پروژه فکری و زیستی‌اش، علم و فناوری نوین. تأسیس مؤسسه سپند نیز با هدف وارد کردن ایران به عرصه علوم و فناوری‌های نوظهور رخ داد. در زمانی که ایران موشک می‌خواست؛ او در صنعت موشکی فعال بود و در زمان کرونا، واکسن ساخت.

فخری‌زاده وقتی ترور شد، که ترورش بار روانی داشته باشد. قتل حاج‌قاسم و شهید فخری‌زاده، هر دو در درجه نخست یک انتقام بود بیش از آنکه یک اخلال باشد. یعنی مسیری طی شده و گروهی به قله رسیده بودند، حالا دشمن اقدام به ترور رأس گروه می‌کند.

ترورهای پیشین با هدف ضربه مستقیم به صنعت هسته‌ای و خدشه‌دار کردن اراده فعالان این صنعت بود؛ اما این ترور یک انتقام بود و در وهله بعد؛ می‌خواست پیامی به ملت ایران القا کند.

این پیام، نوعی ناامیدی، سرخوردگی و حس از دست دادن طلائیه‌داران سپاه بود و هدف این بود که در اذهان، شبیه به چنین جمله‌ای نقش ببندد: «نکند دیگر کار تمام است؟». دشمن می‌خواست ملت احساس کند دشمنش دارد قدم به قدم جلوتر می‌آید. حال آنکه محسن فخری‌زاده از دهه هشتاد در لیست تحریم و ترور رژیم اشغالگر بوده است.

حتی برخی دست‌اندرکاران دولت قبل معتقد بودند ترور فخری‌زاده با هدف ایجاد مانع داخلی بر سر راه احیای برجام بود. برجام در ذهن آنان آن‌قدر بزرگ شد چنین عملیات‌های سنگینی را هم به آن متصل می‌کردند.

حال آنکه خط مشی ایران پس از خروج بی‌قیدانه آمریکا از برجام؛ از حالت رها و همراه با اغماض پیشین خود درآمده بود و دیگر کسی مذاکره با دست پایین را قبول نمی‌کرد. تضمین و عدم عقب‌نشینی؛ مطالبه‌ای بود که لگد ترامپ به برجام و شهادت سردار سلیمانی آن را اجتناب‌ناپذیر کرد و شهادت دانشمندی چون حاج‌محسن فخری‌زاده را باید در چارچوب گسترده‌تری بررسی کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نماد اقتدار علمی ایران بیشتر بخوانید »

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم



جریان اصلاح طلب به هیچ عنوان حاضر نیست به این سوال پاسخ دهد که چرا علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، تحریم ها در «دولتِ اصلاح طلبان» 2 برابر شد!؟

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** عبدی: وضع فعلی بی حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی کند

روزنامه اعتماد– به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم که پیش از این تصاویر او با «شهرام جزایری» از مفسدین اقتصادی در دوره دولت اصلاحات منتشر شده بود- در یادداشتی با عنوان «موضوع تکراری حجاب» به قلم «عباس عبدی» نوشت: «متاسفانه در جامعه ما گفت‌وگوهای سازنده و منطقی برای حل مسائل اجتماعی وجود ندارد و به‌طور معمول یک یا هر دو سوی موضوعات اجتماعی علاقه دارند که مسائل را حیثیتی و جنجالی کنند و اجازه ندهند که موضوع از طریق شایسته و منطقی به بحث گذاشته شود. مساله اندازه و حدود حجاب از این نوع است.»

وی در ادامه نوشت: «بسیاری از زنان تجربه زیسته خود را در کشور و تهران و رفتن به پاسگاه وزرا یا برخورد با گشت ارشاد یا افراد عادی و ماموران امر به معروف می‌نویسند و همدلی دیگران را نیز کسب می‌کنند… بعید است که حتی یک در هزار مردم، قتل و سرقت را جرم ندانند و خواهان مجازات مرتکب آن نشوند، یا قاچاق مواد مخدر را اغلب مردم جرم می‌دانند، ولی نظرسنجی‌ها و رفتار عمومی مردم نشان داده است که اکثریت قاطع معتقد به برخورد قانونی یا تلقی مجرمانه از بی‌حجابی نیستند، نه به این علت که لزوما به حجاب اعتقادی ندارند، بلکه به علت فلسفه جرم مخالفت می‌کنند، اتفاقا حتی بسیاری از زنان چادری، خواهان حق انتخاب پوشش در حد متعارف هستند و گمان می‌کنند که این‌گونه اجباری شدن حجاب معنای انتخابی بودن پوشش آنان را تغییر داده است و حتی برخی خانم‌ها به همین علت در پوشش خود تجدیدنظر کرده‌اند.»

این فعال اصلاح طلب در ادامه نوشت: «جرم به افعالی گفته می‌شود که نظم یا عفت عمومی را خدشه‌دار کند، این حد از عدم رعایت ماده قانونی حجاب نه نظم اجتماعی را نقض می‌کند و نه عفت عمومی را که اساسا موضوعی عرفی است. اگر مساله حکومت اجرای دستور شرع است که در این صورت باید قانون را به‌طور کامل و در همه جا و فقط برای زنان مسلمان اجرا کند و میان خانه و خیابان نیز فرق ذاتی ندارد.… دستورالعمل برای پوشش کارکنان دولتی نیز چاره کار نیست، زیرا بیرون از اداره به گونه دیگری رفتار خواهند کرد و این دوگانگی و ریا برای جامعه ما بدتر از هر رفتار دیگر از جمله عدم رعایت حجاب است.»

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

«مصطفی تاجزاده»   از محکومین فتنه ۸۸ پیش از این گفته بود: «به نظرم باید به سمتی حرکت کنیم هر کس خود سبک زندگی خود را تعیین کند اما هزینه عدم رعایت حجاب را بالا نبریم

این قبیل اظهارات و موضع گیری ها، نه تنها مصداق دفاع از حقوق زنان نیست، بلکه توهین به زنان ایرانی است. برای نمونه «فائزه هاشمی»  پیش از این در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «مانتوهای دراز و گشاد که در هرکدام چند نفر جای می‌گیرند، چیست که تن دخترهایمان کرده‌ایممن  سر کلاس چادر را برمی‌داشتم، مانتوهایم بلند نبود، معمولا رنگ روشن می‌پوشیدم یا بارانی که کمی چسبان بود…هیچوقت درگیر برادر غیرتی نبودم.»

فضاسازی برخی فعالین و رسانه های اصلاح طلب در موضوع حجاب در حالی است که ما در ایران حجاب اجباری نداریم، بلکه حجاب در ایران الزامی است. تفاوتش این است که برای احکام فردی اجبار نداریم،  الزام برای احکام اجتماعی است. مثل تفاوت حکم مستی در خلوت و جلوت؛ در خانه یا خیابان. الزام حجاب، برای باحجاب کردن بی حجاب ها نیست، بلکه برای صیانت از حق عموم جامعه استبدحجابی در ایران ناشی از بی دینی نیست، نتیجه یک هجمه فرهنگی عظیم و گسترده است (که البته قصور و تقصیرهای متولیان فرهنگی نیز در این میان قطعا تاثیرگذار بوده است). حجاب امری اجتماعی است، نه فردی؛ بی حجابی در خیابان و اماکن عمومی، تعرض به حقوق دیگران است.

از سوی دیگر در ایران قانونی است به عنوان حجاب قانونی این حجاب قانونی را شما که مسلمان هستید باید رعایت کنید چون هم قانون‌تان است و هم در شرع آمده، اگر هم غیرمسلمان هستید به عنوان قانون شهروندی ایران رعایت می‌کنید، نه شرع.

لازم به ذکر است که چندی پیش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اعلام کرده بود «بر اساس نتایج پیمایش این موسسه، ۵۳.۱ درصد مردم موافق الزام حجاب بوده اند و تنها ۲۲.۲ درصد با آن مخالفت کرده­ اند.» با توجه به نتایج این پیمایش، حتی اگر نگاه اکثریت گرایانه محض داشته باشیم و از الزام شرعی اغماض کنیم، باز هم هر حاکمیتی، مسئولیت های الزام آور اجتماعی دارد که با تصور اکثریت گرایی تعطیل نمی شود

به این نمونه توجه کنید: اکثریت مردم در همه کشورها اگر مورد پرسش قرار بگیرند، حاضر نیستند مالیات بپردازند. یا احتمالا خیلی ها علاقه ندارند سقف سرعت مجاز و انواع قوانین رانندگی محدودیت زا را رعایت کنند.با این وصف،  آیا حکومت ها مالیات نمی گیرند یا قوانین و جریمه های سنگین رانندگی را اعمال نمی کنند؟  و یا مثلا می گویند تا زمانی که اکثریت مردم -به واسطه فرهنگ سازی – موافق نشده اند، قانون نمی گذرانیم و اجرا نمی کنیم!؟ یا این که برای ضرورت ها و مصالح مهم، قانون می نویسند و به اجرا می گذارند؟

«سید امیر خرم» که تا پاییز ۹۷ عضو ارشد نهضت آزادی بوده و به دلیل اختلافات داخلی از این حزب جداشده، چندی پیش در مصاحبه با روزنامه همدلی گفته بود: «یکی از مؤلفه‌های گفتمان اصلاح طلبی، “اعتقاد به جدایی نهاد دین از نهاد حکومت” است

اصلاح طلبان از جدایی دین از سیاست می گویند و آرمانشهر آنان، جایی است که در آن شراب خواری و استعمال موادمخدر آزاد است.  این طیف علاوه بر این مدعی است که همانطور که در صنعت هسته‌ای بتن ریخته شد، باید در صنعت موشکی و صنعت فضایی نیز بتن ریخته شود و برجام منطقه‌ای و حقوق بشری نیز کلید بخورد!

به عبارت دیگر،  جریان سیاسی خاص که پیشنهاد جدایی دین از سیاست را مطرح می‌کند، همان جماعتی است که ایستادگی در مقابل باج‌خواهی دشمنان بیرونی و مخصوصاً آمریکا را «تنش‌آفرینی»! و دفاع از منافع ملی و عزت مردم را «تندروی»! و «افراطی‌گری»! می‌داند.

طیف اصلاحات قلمرو دین را از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدا می‌دانند و حیطه آن را حداقلی و صرفاً به عبادت فردی محدود می‌کنند. از این رو نظام سیاسی برآمده از رأی مردم و بر پایه احکام دین، نه تنها در مخیله آنان نیست بلکه همواره حمله به نهادها و ساختارهای نظام اسلامی مانند نهاد انتخابات، سپاه، شورای نگهبان و… که متضمن پاسداری از جمهوریت و اسلامیت آن است، در دستور کار آنهاست.

** اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

«قاسم محبعلی» دیپلمات سابق و فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اگر طرفین به سمت یک توافق جدید حرکت کنند این انتظار که به ایران امتیازات زیادی داده شود بعید به نظر می‌رسد. برجام حداکثر امتیازی بود که دولت اوباما حاضر شد به جمهوری اسلامی ایران بدهد. پس از اوباما ترامپ به قدرت رسید که از برجام خارج شد و تنش‌های زیادی با ایران به وجود آورد. در شرایط کنونی بایدن حاضر نیست به اندازه‌ای که اوباما به ایران امتیاز داد به ایران امتیاز بدهد.»

وی افزود: «این در حالی است که شانس پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات کنگره آمریکا بالاست و این احتمال وجود دارد که کنگره در آینده در اختیار جمهوری خواهان قرار بگیرد. از سوی دیگر شانس پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز پایین است و جمهوری خواهان از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری برخوردار هستند. بدون تردید اگر جمهوری خواهان در آمریکا قدرت را به دست بگیرند شرایط سخت‌تری را برای برجام در نظر خواهند گرفت و مسیر توافق سخت‌تر خواهد شد.»

این دیپلمات اصلاح طلب در ادامه گفت: «اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم…دیپلماسی به معنای داد وستد است و کشورها باید تلاش کنند در چنین فضایی منافع خود را تأمین کنند. مسئولان جمهوری اسلامی باید به این نکته فکر کنند که در شرایط کنونی چه امتیازی را می‌توانند از طرف مقابل بگیرند و در مقابل چه امتیازی را به طرف مقابل بدهند.»

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

جریان تندرو اصلاح طلب اصلا به چیزی تحت عنوان امتیازگیری در سیاست خارجی اعتقادی ندارد. این طیف معتقد است که ایران باید همواره یکطرفه امتیاز داده و به هیچ عنوان در فکر اخذ امتیاز نباشد.

نکته قابل تأمل اینجاست که در حال حاضر جنگ اوکراین، آمریکا و اروپا را با بحران در حوزه نفت و انرژی مواجه کرده است. به دلایل مختلف آمریکا و همچنین اعضای اروپایی برجام شدیدا نیازمند احیای برجام هستند.

سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که آیا اکنون بهترین زمان برای احیای برجام برای طرف ایرانی نیست!؟ پاسخ منفی است؛ چرا!؟ به این دلیل که یکی از موارد مهم در هر توافقی، طرفین در آن توافق است.

طرف غربی در برجام و به خصوص طرف آمریکایی، به «قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی» مشهور است. بر همین اساس وقتی خرِ آمریکا از پل بگذرد، به ریش طرف مقابل خندیده و همه تعهدات خود را زیر پا می گذارد.

پس چه باید کرد؛ باید مذاکرات را تعطیل کرد!؟ پاسخ قطعا منفی است. روش منطقی این است که مذاکره را پی گرفت اما با این قید که به هیچ عنوان همه تخم مرغ ها در سبد برجام چیده نشود. همچنین باید به صورت قاطع بر ۳ شرط اساسی مبنی بر لغو دائمی تمامی تحریم ها، ارائه تضمین معتبر و راستی آزمایی تاکید کرد.

این را نیز نباید فراموش کرد که مذاکره تنها یک روش برای کنارزدن تحریم های غیرقانونی و ظالمانه آمریکاست. رویکرد بسیار مهم خنثی سازی تحریم ها، مکمل این روش و در ضمن یک ابزار قدرت و چانه زنی در مواجهه با طرف مقابل است.

با اینحال نکته قابل تأمل اینجاست که جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این طیف با وارونه نمایی مسئله، جای طرفین را عوض کرده و اینگونه القاء می کند که ایران شدیدا نیازمند به توافق است و اگر توافق حاصل شود، امتیاز ویژه ای است که توسط آمریکا به ایران اعطا شده است.

جریان اصلاح طلب از توافق فرابرجامی و دادن امتیازات جدید به طرف مقابل سخن می گوید اما به هیچ عنوان حاضر نیست که به این سوال پاسخ دهد که چرا علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، تحریم ها در «دولتِ اصلاح طلبان» 2 برابر شد!؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم بیشتر بخوانید »

خنثی‌ سازی خرابکاری صهیونیست‌ها در فردو یک پیام واضح داشت

خنثی‌ سازی خرابکاری صهیونیست‌ها در فردو یک پیام واضح داشت



رییس سازمان انرژی اتمی درباره خنثی سازی خرابکاری در مجتمع فردو گفت: این اقدام، یک پیام واضح برای رژیم صهیونیستی داشت و آن هم هوشیاری سیستم اطلاعاتی و امنیتی ایران در برابر هرگونه تهدید است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، معاون رئیس جمهور در گفتگو با رادیو تهران در خصوص شعار سال گفت: تاکیدات مقام معظم رهبری بر موضوع تولید، دانش بنیان و اشتغالزایی، برای این است که مؤلفه‌های موثر قدرت در کشور به صورت متوازن رشد کند و کشور بتواند در مسیر پیشرفت بدون آنکه از عوامل بیرونی آسیب پذیر باشد قرار گیرد.

وی ادامه داد: قدرت اقتصادی در کنار قدرت نظامی یک مولفه مهم است و کشور را به سمت یک دیپلماسی کارآمد هدایت می‌کند و در این فضا، کشور می‌تواند حرف خود را به طور موثر در دنیا به پیش ببرد و از مزاحمت‌های رنگارنگی که در دنیای زور امروز وجود دارد ممانعت کند.

بیشتر بخوانید:

اثرات راهبردی غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصد در فوردو

رئیس سازمان انرژی اتمی با اشاره به نامگذاری سال توسط مقام معظم رهبری به نام تولید، دانش بنیان، اشتغالزایی گفت: هدف از این نام گذاری ایجاد تحول در زندگی مردم است، به نوعی از پرتو توجه به توسعه اقتصادی، درآمد سرانه افزایش پیدا کند و سطح رفاه مردم بیشتر شود.

بیشتر بخوانید:

امضای لودریان هم تضمین است؟

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر تحقق شعار سال در سازمان انرژی اتمی و توجه به نقش جوانان و شرکت‌های دانش بنیان در صنعت هسته‌ای خاطرنشان کرد: فناوری هسته‌ای یکی از فناوری‌های محوری و پایه است که سهم بزرگی در گسترش فناوری‌های نو و پیشرفت صنایع نوین دارد، برنامه‌ریزی‌های لا

زم انجام شده تا مراسم روز ملی فناوری هسته‌ای در سال جدید به نحوی برگزار شود که به صورت نقطه عطفی در رویکرد آینده محسوب شود و تاثیرات همه جانبه فناوری هسته‌ای در سایر رشته‌ها و صنایع را بتوانیم معرفی کنیم.

خنثی‌سازی خرابکاری در فردو یک پیام واضح برای صهیونیست‌ها داشت

اسلامی اضافه کرد: با رونمایی از سند توسعه و برنامه راهبردی سازمان انرژی اتمی در روز ملی فناوری هسته‌ای، هدف گذاری گسترده برای آینده خواهیم داشت و از ظرفیت‌های صنعت هسته‌ای در بهترین حالت بهره‌برداری خواهد شد.

وی درباره اهداف تدوین سند توسعه و برنامه راهبردی صنعت هسته‌ای، عنوان کرد: این سند دو وجه دارد اول اینکه، در این سند ما خود را در مقابل جامعه و کشور متعهد می‌کنیم و دوم اینکه مردم از ابعاد متنوع و کاربردهای گسترده‌ای که فناوری هسته‌ای می‌تواند داشته باشد مطلع شوند، برخلاف آنچه که استکبار و صهیونیست‌ها در دنیا القا می‌کنند و سعی می‌کنند با تهمتی که به کشور می‌زنند مانع پیشرفت ما در حوزه هسته‌ای شوند.

معاون رئیس جمهور درباره خنثی سازی عملیات خرابکاری در مجتمع غنی سازی شهید علیمحمدی (فردو) گفت: این اقدام، یک پیام واضح برای رژیم صهیونیستی داشت و آن هم هوشیاری سیستم اطلاعاتی و امنیتی ایران در برابر هرگونه تهدید است.

رئیس سازمان انرژی اتمی در پاسخ به سوالی مبنی بر ادامه روند مذاکرات و اظهارنظرهای دوگانه مقامات آمریکایی عنوان کرد: ایران خودش را وابسته به مذاکرات نکرده و هیچ جای کشور وابسته به مذاکرات نیست، نه اقتصاد و نه تصمیم‌گیری‌ها و نه برنامه‌های اجرایی که در حوزه هسته‌ای داریم، ما برنامه‌ها را طبق مفادش پیش می‌بریم.

وی ادامه داد: در جریان مذاکرات گفتگوهای فنی انجام شده و همه چیز معطوف به تصمیم سیاسی آمریکایی‌ها برای بازگشت به تعهد خودشان است، بحث بازگشت به تعهدات برای کشور ما مطرح نیست، طرف مقابل مذاکرات، تعهداتی داشتند و ایران هم تعهداتی داشت، ایران به طور کامل تعهدات خود را انجام داده است، ولی آن‌ها به تعهدات عمل نکردند و این دو اقدام متقابل است، اگر اکنون می‌خواهند بصورت تمام عیار تعهدات خود را انجام دهند بسم الله، ما هم متناسب با اقداماتی که آن‌ها انجام می‌دهند اقداماتی را انجام می‌دهیم و به توافق می‌رسیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خنثی‌ سازی خرابکاری صهیونیست‌ها در فردو یک پیام واضح داشت بیشتر بخوانید »

مدافعان حکم «قصاص» تمایل به خشونت دارند! / شیرزاد: بعد از پنج، شش ماه لطیفه «میراث دولت قبل» دیگر مزه‌ای ندارد

مدافعان حکم «قصاص» تمایل به خشونت دارند! / شیرزاد: بعد از پنج، شش ماه لطیفه «میراث دولت قبل» دیگر مزه‌ای ندارد


بی صداقتی با مردم و بی احترامی به افکارعمومی یعنی وقتی خودمان در قدرت هستیم، بعد از ۸ سال مدعی شویم که هنوز برای ثمردهی وعده ها زود است و باید حداقل ۱۶ سال صبر کنید!

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** مدافعان حکم «قصاص» تمایل به خشونت دارند!

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «جامعه خشن و انتقام جو» به قلم «عبدالصمد خرمشاهی» حقوقدان اصلاح طلب نوشت: «در مورد پرونده آرمان عبدالعالی به هر حال حکم قصاص اجرا شد و به هیچ طریق دیگر نمی‌توان مسائل را واکاوی کرد، چون حکم اجرا و پرونده بسته شد. فقط مساله‌ای که در این میان ذهن مرا به خود درگیر کرده، این است که روحیه خشن و انتقام‌جو در بین افراد جامعه زیاد شده است تا حدی که بسیاری از مردم در جامعه بعد از اجرای حکم قصاص آرمان ابراز خوشحالی کردند. این موضوع جالب نیست و قابل تامل است. باید ریشه‌یابی شود که چرا در یک جامعه برخی افراد اینقدر روح‌شان تمایل به خشونت دارد».

در ادامه این مطلب آمده است: «آستانه صبر و تحمل بسیاری از مردم پایین آمده است و نمی‌توانند با همدیگر در یک جامعه مدارا کنند. خصیصه‌هایی مانند بخشش، گذشت و مهربانی در میان افراد جامعه کمرنگ شده است و جای آن را خشونت و انتقام گرفته. خشونت در جامعه نیز معلول واقعیت‌هایی است که در آن جامعه وجود دارد. اما سوال اینجاست که چرا افراد جامعه باید تمایل به خشونت و اجرای خشونت داشته باشند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «وقتی صحبت از قانون مجازات اسلامی می‌کنیم، این قانون وجود دارد که قصاص باید توسط اولیای دم اجرا شود و این قانون برگرفته از مجازات فقه اسلام است. در سایر جوامع در خصوص اجرای حکم قصاص تصمیمات دیگری می‌گیرند. به عنوان مثال در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی نیز مجازات‌هایی مانند حبس ابد به محکومان داده می‌شد و در اجرای حکم قصاص نقش اولیای دم کمرنگ‌تر بود…درست این است که فرهنگ مردم در جامعه به سمت مدارا با یکدیگر، بخشش و گذشت حرکت کند».

مدافعان حکم «قصاص» تمایل به خشونت دارند! / شیرزاد: بعد از پنج، شش ماه لطیفه «میراث دولت قبل» دیگر مزه‌ای ندارد

رسانه ها و فعالین اصلاح طلب به دفعات به مردم ایران توهین کرده اند. برای نمونه، «علیرضا علوی تبار»  از فعالین تندروی اصلاح طلب– اردیبهشت ۹۹- در یادداشتی توهین آمیز در روزنامه شرق، مدعی شده بود که مردم ایران، خودخواه، منفی باف و سرشار از خشم و نفرتند!

و اما نویسنده یادداشت مذکور با حمله به حکم قرآنی قصاص و مقایسه آن با احکامی همچون حبس ابد، تلویحا اجرای این حکم را اجرای خشونت نامیده و حامیان حکم قصاص را نیز افرادی خشونت طلب و انتقام جو معرفی کرده است!

چندی پیش «عمادالدین باقی»  فعال سیاسی اصلاح طلب با هجمه به حکم قرآنی قصاص در مطلبی نوشته بود: «برای من ‌آنچه اصالت دارد و ارزش هست، جان انسان‌هاست با هر روحیه و گرایشی و معتقدم جان انسان متعلق به ‌خداوند استواقعا در ‌جایی که می‌بینم کسی که دارد اعدام می‌شود، انسان شریفی است…واقعا دلم به درد می‌آید که شاهد مرگ ‌چنین فردی به اسم قاتل ‌باشیم».

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهْ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ- (۱۷۹بقره)  ». حکم اسلامی قصاص که در تمامی ادیان الهی نیز وجود دارد، به تعبیر قرآن کریم  «حیات‌آفرین»  است.

 حکم اسلامی قصاص تضمین‌کننده جان انسان‌های بیگناه و تامین‌کننده امنیت جوامع است و کسانی که قصاص قاتل را ناموجه قلمداد می‌کنند،  برخلاف پُز به اصطلاح اصلاح طلبانه و بشردوستانه که می‌گیرند،  از رواج قتل و جنایت دفاع کرده و بین قاتل که مرتکب ظلمی بزرگ شده است و مقتول که بی‌گناه کشته شده است، جانب قاتل را گرفته و قاتلان را به ارتکاب جرایم بعدی تشویق می کنند!

قطعا مجازات اعدام موجب نمی شود که جرم به صفر برسد، اما مجازات طبیعتا بازدارندگی قابل توجهی دارد. مجازات‌ اعدام در عملکرد انسان‌های‌ شرور تاثیرگذار است و اغلب این افراد به دلیل ترس از این مجازات در رفتار خود تجدیدنظر می کنند و اجرای این حکم قرآنی، موجب افزایش آسایش برای عموم جامعه می شود و به‌ همین‌ خاطر خداوند در قرآن کریم می فرماید: «قصاص، موجب‌ حیات‌ است‌ ای‌ صاحبان‌ خرد».

لازم به ذکر است که در پرونده آرمان عبدالعالی، علیرغم آنکه وی جان یک انسان دیگر را گرفته بود، تلاش های بسیاری جهت اخذ رضایت از خانواده مقتول صورت گرفت. اما به هر دلیلی خانواده مقتول رضایت نداده و خواستار اجرای حکم شدند.

برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، مدافعان حکم قصاص، نه تنها تمایل به خشونت ندارند، بلکه از مخالفان سفت و سخت خشونت گرایی هستند. چرا که به دنبال بازدارنگی و کاهش خشونت در جامعه هستند. اتفاقا این مخالفان حکم قصاص هستند که حامی خشونت بوده و آن را ترویج می کنند، چرا که با مظلوم نمایی از یک قاتل، جای ظالم و مظلوم را عوض کرده و خشونت و قتل را عادی جلوه داده و در پی آن هستند تا تبعات این عمل فجیع و غیرانسانی را به جایی برسانند که برای قاتل، کمترین هزینه ایجاد شود.  

** شیرزاد: بعد از پنج، شش ماه لطیفه «میراث دولت قبل» دیگر مزه ای ندارد

«احمد شیرزاد» از اعضای طیف تندرو اصلاح طلب و نماینده مجلس ششم که به دلیل اظهارات مغایر با منافع ملی، رئیس وقت مجلس لقب  «صدای رادیو اسرائیل»  را به او داده بود در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «وقتی دولت جدید بر سر کار می‌آید دوره طلایی و یا ماه عسل اجرایی همان شش ماه اول است. به محض پایان این دوره شش ماه شاهد بروز مشکلات و  گلایه‌ها از سوی جامعه خواهیم بود… در مورد دولت جدید اندکی بیش از سه ماه از عمر دولت سیزدهم گذشته است و باید دولتمردان حواس‌شان باشد که این دوره طلایی به شدت در حال سپری شدن است و در این دوره طلایی کماکان افراد می‌آیند و در مصاحبه‌ها تقصیرها را بر گردن دولتمردان گذشته می‌اندازند تا حدی ناظران و جامعه چیزی نمی‌گویند ولی بعد از پنج، شش ماه این لطیفه مزه‌ای ندارد و دولتمردان باید دست و پای خودشان را جمع کنند و حرف‌های دیگری بزنند».

شیرزاد در ادامه نوشت: «نمی‌خواهم در مورد عملکرد دولت مأیوسانه قضاوت کنم ولی آن چه که واضح است آن بهشتی که آقایان تصور می کردند به سادگی رقم بزنند، مشاهدات نشان می‌دهد به این سادگی‌ها قابل تحقق نیست. کار کردن و نتیجه خوب گرفتن از آنچه که تصور می‌شد، بسیار دشوارتر از این حرف‌هاست و نیازمند گام‌های خیلی جدی است. با گام‌های کوچک، رفتن میان مردم، سفر استانی و بازدید سر زده یک مقدار در تبلیغات خیلی گذرا شاید بشود نتیجه گرفت ولی مشکلات حل نمی‌شود. قطعا برای مشکلات باید گام‌های خیلی جدی برداشت. شرایط نشان می‌دهد این گام‌های بسیار جدی در عرصه تصمیمات کوچک اقتصادی نیست».

مدافعان حکم «قصاص» تمایل به خشونت دارند! / شیرزاد: بعد از پنج، شش ماه لطیفه «میراث دولت قبل» دیگر مزه‌ای ندارد

بی صداقتی با مردم و بی احترامی به افکارعمومی یعنی وقتی خودمان در قدرت هستیم، بعد از ۸ سال مدعی شویم که هنوز برای ثمردهی وعده ها زود است و باید حداقل ۱۶ سال صبر کنید، اما وقتی طیف مقابل روی کار آمد، به او اولتیماتوم شش ماهه بدهیم!

به این نمونه توجه کنید؛ بنابر مستندات منتشر شده، دولت سیزدهم از یکسو وارث «کسری بودجه» و از سوی دیگر میراث دار «اوراق سر رسید شده» دولت سابق است؛ اوراقی که عواید آن توسط دولت دوازدهم استفاده شده، اما بازپرداخت آن به دولت سیزدهم میراث رسیده است.

در روزهای گذشته «مسعود میرکاظمی» رییس سازمان برنامه و بودجه در حساب کاربری توئیتر خود نوشت: «تا سال ۱۴۰۵ دولت باید ۵۳۵ هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق دولت قبل را پرداخت کند. دولت سیزدهم تاکنون بیشتر از آنکه اوراق بفروشد، اوراق تسویه کرده است».

از آنجایی که آغاز به کار تیم اقتصادی دولت سیزدهم در شهریور بود می‌توان گفت انتشار اوراق تا پایان تابستان به روال گذشته و بر اساس سیاست‌های دولت قبل پیش رفته است. سیاست‌های اقتصادی دولت جدید در عمل و به تدریج از مهرماه پیاده و اعمال شده است.  

بر اساس اعلام سازمان برنامه و بودجه در آبان امسال ۱۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اصل و سود متعلق به دولت قبل را خریداری شده است که به معنای تسویه بدهی دولت قبل است.

همچنین، در سال ۱۴۰۱ باید معادل ۱۳۲ هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق دولت دوازدهم خریداری شود. به طور میانگین باید ماهانه ۱۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اصل و سود اوراق متعلق به دولت سابق خریداری شود که با توجه به ۴ ماه باقی‌مانده تا پایان سال معادل ۴۵ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان می شود.

به نظر شما این مسئله «لطیفه» است!؟ میراث دولت قبل «لطیفه» نیست، بلکه حقیقتی تلخ و غیرقابل کتمان است. شاید تورم ۴۳ درصدی برای آقای شیرزاد «لطیفه» باشد، اما قطعا برای مردم اینطور نیست.  

لطیفه آن اظهارنظر «احمد شیرزاد» در آذر ۹۳ در میزگردی در دانشگاه تهران بود که گفت: «هیچکس در ایران نمی‌داند که ما به چه دلیلی به مسیر هسته‌ای شدن پا گذاشته‌ایم و این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود در حالیکه برخی افراد شعارهایی مانند راه قدس از کربلا می‌گذرد را بیان می‌کردند… از این چاه (صنعت هسته‌ای) آبی در نمی‌آید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید… از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور».

حامیان دولت سیزدهم به هیچ عنوان به دنبال وقت کشی و یا بیان توجیهات غیرمنطقی نیستند، بلکه از یکسو از دولت برای رسیدگی به امور مطالبه کرده و از سوی دیگر توجه دارند که با گذشت ۳ ماه نمی توان انتظار تحول عظیم داشت و باید به دولت فرصت داد تا گام به گام به سمت بهبود اوضاع و تحول پیش رود.



منبع

مدافعان حکم «قصاص» تمایل به خشونت دارند! / شیرزاد: بعد از پنج، شش ماه لطیفه «میراث دولت قبل» دیگر مزه‌ای ندارد بیشتر بخوانید »