مسوولان و فرماندهان کمتر وارد کار پژوهش شدهاند/ باید سراغ زندگی بازماندگان جنگ برویم
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، پژوهش پشتوانهای قابل اتکا و مهم برای اعتباربخشی به موضوعات قابل پژوهش است، خواه این پژوهش در خصوص یک پدیده اجتماعی باشد، یا یک دوره تاریخی، در خصوص فرد باشد یا یک ملت و کشور، پژوهش درست و دقیق میتواند زوایای مختلف موضوع را به روشنی بیان کند و در اختیار طیف گوناگونی از مردم قرار دهد.
دفاع مقدس به عنوان یکی از برهههای سرنوشتساز تاریخ ایران اسلامی با طی کردن هشت سال سخت و با اندوخته و تجربه فراوان جایگاه خاصی در حوزههای پژوهشی دارد. این دوران پر افتخار از جنبههای مختلف الهامبخش آثار و تولیدات بسیاری در حوزههای ادبی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی، اجتماعی و … شده است که میتواند به عنوان الگو در اختیار نسلهای بعدی این سرزمین قرار گیرد. با توجه به اهمیت و ضرورت پژوهش و نیز جایگاه هشت سال دفاع مقدس در تاریخ ایران پیوند این دو میتواند میراث گرانبهایی را بر جای گذارد.
از این رو مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با همکاری خبرگزاری دفاع مقدس در سلسله نشستهایی با نویسندگان و پژوهشگران حوزه دفاع مقدس به تبیین جایگاه پژوهش در آثار مکتوب دفاع مقدس پرداختهاند. پیش از این مشروح صحبتهای ارائه شده در سه نشست منتشر شد. بخشی از نشست چهارم با حضور «سعید فخرزاده» و «فرزانه قلعه قوند» از پژوهشگران و نویسندگان حوزه دفاع مقدس در ادامه آمده است.
در صورت شناسایی درست فرهنگ جبهه ما موفق به بهره برداری از فرهنگ آن دوران شدهایم
فخرزاده: اگر فرهنگ جبهه فرهنگ خوبی بوده است، این که ما فقط بشنویم و لذت ببریم کفایت میکند؟ مثل آنچه در حادثه کربلا رخ داد و ما در مراسم سوگواری و عزاداری و روضه خوانی شرکت میکنیم، میگرییم تا روحمان تلطیف شود و لذت میبریم، اما تنها با گریه کردن باید با این پدیده رو به رو شد؟ یا باید تلاش کنیم آن فرهنگ شهادت و عاشورایی را در جامعه اجرا کنیم. ضرورت پژوهش اینجا مطرح میشود که ما باید این فرهنگ جنگ و جبهه را شناسایی و سپس در جامعه جاری و ساری کنیم، اگر این اتفاق افتاد، ما موفق شدهایم از آن
فرهنگ بهرهبرداری درست کنیم. لازمه این اتفاق پژوهش درستی است که شناخت کاملی به ما بدهد و سپس تصمیم گیرندگان براساس آن تصمیمات فرهنگی و اجتماعی لازم را اتخاذ کنند.
باید سراغ زندگی بازماندگان دفاع مقدس برویم/ مقاومت اسرا در مقابل تحریمها قابل مقایسه با تحریم امروز نیست
قلعهقوند: در بحث سبک زندگی و فرهنگ آنقدر لایههای زیروستی و نانوشته برای پژوهش وجود دارد که شاید هیچ گاه به آن پرداخته نشود. امروز یکی از مشکلات ما تحریم و تنگناهای ناشی از آن است. ما این فشارها را به شدت در دوران اسارت داشتیم. مگر از دوران اسارت هم بیشتر تحریم و تنگنا داریم؟ برای هر چی که فکر کنید اسرا تحریم بودند. یعنی محروم از همه چیزهایی که جزو یک زندگی است. من وقتی اینها را میخوانم بسیار متاثر میشوم، در یک جایی خواندم یکی از آزادهها دعا میکرد روزی آزاد بشود که به راحتی دستشویی برود. یعنی حتی برای یک دستشویی رفتن در مضیقه بودند و این خیلی درد است. اتفاقاً این اسیر ده ساله بود و شما فکر کنید ده سال یک اسیر نتواند یک دستشویی راحت برود، چون برای دستشویی رفتن اسرا زمان مشخص کرده بودند و اگر زمان میبرد آنها را میزدند و خیلی برخوردهای وحشیانهای انجام میشد. عدهای از اسرا در ابتدای اسارات در همان ظروفی که غذا میخوردند در بعضی مواقع باید دستشویی میکردند. آنقدر این مواد در اتاق میماند که تمام اتاق بوی تعفن میگرفت. در یک فضای بستهای که هیچ روزنهای نداشت. آیا از این تنگنا بیشتر؟ ولی اینها زندگی کردند و رشد کردند و توانستند این مشکلات و موانع را پشت سر بگذارند پس ماهم میتوانیم. بیشتر این اسرا محصل بودند و وقتی به اسارت گرفته شدند باسواد برگشتند. کسانی بودند که به چند زبان زندة دنیا اشراف پیدا کردند و برگشتند.
ولی ببینید وقتی برگشتند، جامعه با آنان چه رفتاری داشت؟ اسیری که با مدرک سوم راهنمایی رفت، حالا که برگشته به لحاظ کلاسیک مدرک دکتری ندارد، یا فوقلیسانس و یا حتی دیپلم هم ندارد، برای همین پیشنهاد کاری که به او میدهند، خدمتگزاری مدرسهاست. نمیگویم این شغل عیب است، نه، این یک شغل شریفی است، ولی چرا هیچ فرصتی برای آنان فراهم نشد؟ اینها چیزهایی است که نیاز مبرم به پژوهش دارد.
صدام اسرای خودش را پایش سلامتی کرد، ولی اسرای ما فقط رها شدند. جایی شنیدهام که به یک مجروح قطع نخاع روسیه که از گردن به پایین فلج است و فقط دستش آزاد است، در داخل خانه شغل دادهاند، به او پیچ و مهره دادند و گفتند همین طور که خوابیده است اینها را سرهم کن. ولی چرا اسیر ما باید برگردد و بعضا دچار مشکلات روحی بشود؟ این یک دنیا درس با خودش آورده بود. ولی عین برگ خزان میریزد و دنیای درس و تجربه را با خودش میبرد.
من میگویم باید برویم سراغ زندگی بازماندگان دفاع مقدس. باید روی دستاوردهای دفاع مقدسمان که نیاز به صدور، نیاز به پژوهش و آسیبشناسی و نیاز به کار علمی دارد کار کنیم. ما اصلاً روی اینها مانور ندادهایم.
مسوولان و فرماندهان کمتر وارد کار پژوهش شدهاند
دفاعپرس: چرا پژوهشگران به این سمت نمیرود؟ آیا کارهایی پیرامون موضوعاتی که شما گفتید انجام شده؟
قلعهقوند: نه اینکه پژوهشی انجام نشده، ولی کسانی که وارد حوزه نویسندگی میشوند افراد خرد هستند، یعنی من رزمنده عادی خاطراتم را مینویسم، باز میبینیم جای کار پژوهشی خالی است، شما کار پژوهشی را مقایسه کنید با کار خاطره، داستان، رمان و زندگینامه ببینید چقدر کمتر است.
فرماندهان و مسوولین ما و تصمیمگیرندگان اصلی جنگ، خیلی کمتر وارد حوزه خاطره نگاری میشوند. یک تحقیقی بکنید ببینید ما چقدر کتاب داریم، چقدر مربوط به افراد عادیست و چقدر مربوط به مسوولان و تصمیم گیرندگان جنگ، چرا نباید وارد این حوزه بشوند؟!
دفاعپرس: در ادامة صحبتهای خانم قلعه قوند این سوال مطرح است که ما اساسا به چه نوع پژوهشی احتیاج داریم و پژوهش ما در عرصه دفاع مقدس چگونه باید باشد؟ آیا ویژگیهای این پژوهش با پژوهشهای دیگر فرق میکند؟
خانم قلعهقوند: فکر میکنم هدف از سوال شما این است که ما چه موضوعاتی را باید مورد پژوهش قرار بدهیم. الان، چون به طور تخصصی موضوع این نشست ما پژوهش در دفاع مقدس است، ما فقط در این مورد صحبت میکنیم، این هم نیاز به یک اتاق فکر دارد و این طور نیست که با یک جلسه صحبت در یک زمان کوتاه بتوانیم تعریف کلی ارائه بدهیم. اتفاقاً باید برای همین پژوهش کرد که ما باید سراغ کدام قسمت برویم.
اولاً نیازسنجی لازم است که بدانیم نیاز روز جامعه چیست. هر کس از منظر خودش به موضوع توجه میکند، من در عرصهای که کار میکنم اگر بخواهم سراغ موضوعی بروم و در خصوص آن پژوهش انجام دهم سواد رسانه و سبک زندگی است. چرا که جامعه با آن درگیر است.
آزاده ما بدون تحصیلات دانشگاهی سواد رسانهای داشت/ اگر سواد رسانهای به کودک و نوجوان امروز یاد دهیم دیگر نگران قدرت ماهواره نمیشویم
یک اسیر ۱۳_۱۴ سالة ما بدون این که تحصیلات دانشگاهی داشته باشد، سواد رسانهای فطری داشت که درگیر و اسیر رسانه نمیشد. آزاده ۹ سالهای داریم که وقتی آب به او دادند بخورد، آب را ریخت زمین و گفت تا همه نخوردند من هم نمیخورم. این عمل را در مقابل رسانه انجام داد. یا اسیر کم سن و سالی که دوربینها آمدند از او فیلم بگیرند کلی اسباببازی، ماشین، تفنگ، برایش آورده بودند وقتی گفتند چیز دیگری هست که بخواهی او یک نگاهی به دوربین کرد و گفت یک قرآن برای من بیاورید. ما به اتاق فکر نیاز داریم، افرادی که اهل فن هستند و در بطن جنگ بودند و جزو برنامه ریزان این عرصه هستند با توجه به نیاز جامعه نیاز سنجی کنند. امروز اگر سواد رسانهای را به بچهها و نوجوانان تزریق کنیم دیگر نگران دیش ماهواره نیستیم، نگران نیستیم که این بچه در گوشی خودش چه عکسی را سرچ میکند و میبیند. چون بچه قوی و ضدضربه شده است. وقتی جلوی او را نمیتوانیم بگیریم، باید او را قوی کنیم.
انتهای پیام/ ۱۴۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است