سخنگوی طالبان گزارش سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در افغانستان را بیاساس خواند و گفت: «به هیچ کس اجازه کشتار خودسرانه در کشور داده نمیشود.»
به گزارش مجاهدت از مشرق، سخنگوی طالبان به گزارش مجاهدت از سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در افغانستان واکنش نشان داد.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان در توئیتی نوشت: « گزارش یوناما در مورد حقوق بشر در افغانستان حقیقت ندارد به هیچ کس اجازه کشتار خودسرانه در کشور داده نمیشود و اگر فردی مرتکب قتل شود مجرم بوده و با برخورد شرعی مواجه خواهد شد.»
سخنگوی طالبان تاکید کرد: گزارش یوناما بیاساس است.
این در حالی است که سازمان ملل در اولین گزارش از وضعیت حقوق بشر در افغانستان در دوران قدرت گرفتن مجدد طالبان ضمن انتقاد از اعمال محدودیتها بر زنان از سوی این گروه، خواستار عدم تکرار این گونه حوادث در آینده شده است.
یوناما در گزارش خود مدعی شد که با وجود کاهش کلی و قابل توجه خشونت در افغانستان طی ۱۰ ماه گذشته ۷۰۰ غیرنظامی کشته و یک هزار و ۴۰۶ نفر زخمی شدند که اکثر این افراد قربانیان حملات داعش هستند.
در گزارش یوناما به نقل از مارکس پوتزل، سرپرست نمایندگی سازمان ملل آمده است که نظارت این دفتر نشان میدهد که با وجود بهبود وضعیت امنیتی از ۱۵ آگوست، محدودیتهای بر زنان از جمله آموزش و کار بر این قشر جامعه اعمال شده است.
پوتزل گفته است که آموزش و مشارکت زنان و دختران در زندگی عمومی برای هر جامعه مدرن اساسی است. وی افزوده است: «آموزش برای همه نه تنها یک حقوق اساسی بشر است، بلکه کلید پیشرفت و توسعه یک ملت است».
سازمان ملل در ادامه گزارش خود بر عفو عمومی اعلامی از سوی طالبان اشاره کرده و گفته است که به نظر میرسد در برخی مواقع و در برخورد با مقامات دولتی و نظامی دولت پیشین برخوردهای صورت گرفته است.
یوناما ضمن ابراز نگرانی از عدم مجازات مقامات طالبان برای نقض حقوق بشر، تأکید کرده است که نقض حقوق بشر باید توسط طالبان بررسی و عاملان آن پاسخگو شوند و در نهایت از تکرار حوادث در آینده جلوگیری شود.
سازمان ملل از دستورات اداره اطلاعات و امر به معروف طالبان انتقاد کرده و گفته است که بسیاری از دستورالعملهای صادرشده توسط وزارت امر به معروف، آزادیهای شهروندان افغانستان بهویژه زنان و دختران را محدود میکند.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
رسانههای پاکستان گزارش دادند نماینده ویژه ایران در امور افغانستان امروز بهمنظور گفتوگو با مقامات پاکستانی در سفری یک روزه وارد اسلام آباد میشود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، رسانههای پاکستان از سفر «حسن کاظمی قمی»، نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان به اسلام آباد خبر دادند.
«د نیش» نوشت: قرار است نماینده ویژه رئیس جمهور امروز چهارشنبه ۲۹ تیر به پاکستان سفر کرده و با مقامات پاکستان در خصوص وضعیت افغانستان گفتوگو کند.
به نوشته این رسانه پاکستانی، وی با نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان و همچنین وزیر خارجه این کشور دیدار و گفتوگو خواهد کرد.
مسائل مربوط به مدیریت مرزی بین پاکستان، افغانستان و ترانزیت در منطقه از جمله موضوعات این سفر عنوان شده است.
د نیشن نوشت: قرار است همچنین ایران و پاکستان در ماه جاری میلادی در نشستی در تاشکند در خصوص افغانستان شرکت کنند.
پیش از این کاظمی قمی، نماینده ویژه ایران به چندین کشور منطقه از جمله ازبکستان و قرقیزستان و تاجیکستان سفر کرده و با مقامات ارشد این کشورها دیدار و رایزنی کرده بود.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اسناد افشاشده نشان میدهد که آمریکا در کنار سایر روشها برای اداره جنگهای نیابتی خود در خاورمیانه و سراسر جهان، از یک برنامه سری و محرمانه ویژه استفاده میکند.
سرویس جهان مشرق _ اخیرا اطلاعاتی درباره برنامه محرمانه پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) تحت عنوان ۱۲۷ E منتشر شده که مربوط به جنگهای نیابتی ایالات متحده در کشورهای خاورمیانه و آسیای شرقی و شمال آفریقاست. بر اساس این گزارش تعداد محدودی از نیروهای عملیات ویژه ارتش آمریکا در جنگهای نیابتی در خاورمیانه و شمال آفریقا فعال هستند و از سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰، ۲۳ عملیات در این کشورها اجرا کردهاند. البته این نیروها ماموریت آموزش و تسلیح عناصر محلی در کشورهای مدنظر را بر عهده دارند و عملیاتهای نظامی توسط نیروهایی که به دست آمریکاییها آموزش دیدهاند اجرا میگردد.
برنامه ۱۲۷ E چیست؟
برنامه ۱۲۷ E بخشی از تاکتیکها و ابزارهای آمریکا در جنگهای نیابتی بوده و یک دکترین نظامی است که در دولت های متعدد آمریکا اجرا میشد. نیروهای ویژه ارتش آمریکا با استفاده از مجوز برنامه ۱۲۷ E اقدام به آموزش نیروهای محلی در کشورهای مختلف میکنند تا به بهانه مبارزه با تروریسم جنگهای نیابتی به راه بیندازند و همچنین جان نبروهای آمریکایی نیز به خطر نیفتد. با وجود ادعای پنتاگون مبنی بر تلاش آمریکا جهت نابودی تروریسم در کشورهای مختلف از خلال برنامه مذکور، اما شمار زیادی از غیرنظامیان قربانی این سیاست ایالات متحده در جنگهای نیابتی میشوند.
طبق مجوز ۱۲۷ E وزیر دفاع آمریکا میتواند سالانه مبلغی حدود ۱۰۰ میلیون دلار برای حمایت از نیروهای خارجی به بهانه مبارزه با تروریسم اختصاص دهد. این مجوز از جمله طرحهای عجیب کنگره آمریکاست که از ۲۰ سال قبل به پنتاگون داده شده است تا نیروهای آمریکایی بدون به خطر انداختن جان خود بتوانند بر روند جنگهای نیابتی ایالات متحده در سراسر جهان نظارت کنند. طرفهای مربوطه آمریکا که از این برنامه دفاع میکنند مدعی هستند که از خلال طرح مذکور تاکنون هزاران تروریست کشته شدهاند. این درحالی است که هیچ اطلاعی از هویت یا شمار تروریستهایی که از خلال این برنامه کشته شدهاند وجود ندارد و صحت ادعای واشنگتن در زمینه مبارزه با تروریسم نیز زیر سوال میرود.
حمایت آمریکا از ناقضان حقوق بشر با پوشش۱۲۷ E
از طرف دیگر این برنامه از عناصر و شبه نظامیان غیررسمی در کشورهای مختلف حمایت میکند که قوانین بینالمللی را زیرپا میگذارند و رویکرد آنها به رسمیت شناخته نشده است. این نیروها در عملیاتهای مختلفی که توسط آمریکا برنامهریزی شده مشارکت میکنند و درواقع علیه طرفهایی میجنگند که ایالات متحده آنها را تعیین کرده و دشمن خود میداند. گزارشهایی نیز از شکنجه غیرنظامیان توسط این نیروها منتشر شده است. مقامات سابق پنتاگون میگویند که با این برنامه جان نیروهای آمریکایی در عملیاتهای این کشور به خطر نمیافتد.
اما کارشناسان آمریکایی با انتقاد از این برنامه معتقدند که نظارت لازم روی آن وجود ندارد و اطلاعاتی که از نقض حقوق بشر توسط نیروهای نیابتی آمریکا از خلال برنامه مذکور منتشر شده میتواند پیامدهای منفی برای این کشور داشته باشد.
اخیرا اسنادی افشا شده که نشان میدهد آمریکا چگونه از یک برنامه مخفی برای راه اندازی جنگهای نیابتی در مالی، مصر، تونس، لیبی و لبنان استفاده کرده است. همچنین اطلاعات حاکی از آن است که نیروهای آمریکایی تحت برنامه۱۲۷ E با برخی از گروههای شبه نظامی بدنام در چندین کشور آفریقایی از جمله بورکینافاسو، کامرون، چاد، کنگو، کنیا، لیبی، سومالی، سودان جنوبی و تونس همکاری کردهاند.
«ژوزف ووتل» ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا که فرماندهی نیروهای عملیات ویژه و نیز فرماندهی مرکزی ایالات متحده در خاورمیانه را برعهده داشت اعتراف میکند که برنامه آمریکا تحت عنوان ۱۲۷ E به بهانه مبارزه با تروریسم در کشورهای سوریه و لبنان و یمن و مصر اجرا شده است.
جنگهای نیابتی آمریکا در خاورمیانه از خلال برنامه ۱۲۷ E
یک مقام سابق وزارت دفاع آمریکا که خواست نامش فاش نشود وجود نسخهای از برنامه ۱۲۷ E در عراق و یمن را تایید کرد. همچنین اسناد به دست آمده نشان میدهد نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۱۷ در تونس عناصر محلی این کشور را برای انجام عملیاتهای نظامی آموزش میدادند.
همچنین سند دیگری اخیرا فاش شده که به ویژگیهای این برنامه محرمانه اشاره میکند و نشان میدهد که آمریکا نیروهای نیابتی و آموزشدیده خود را به مناطق غیرقابل دسترس در سراسر جهان میفرستد. اطلاعات این سند که توسط وبسایت آمریکایی اینترست منتشر شده به شکل زیر است:
-تخصیص یک بودجه مبهم به برنامه محرمانه ۱۲۷ E که به کماندوهای ایالات اجازه میدهد تا به بهانه مبارزه با تروریسم نیروهای خارجی یا نیروهای متحد آمریکا در سراسر جهان را برای انجام عملیاتهای نظامی مطابق اهداف آمریکا آموزش دهند. البته اطلاعات زیادی از ماموریتها و مکانهای حضور و اهداف این نیروهای آمریکایی و نیز نیروهای خارجی که با آنها همکاری میکنند وجود ندارد و محرمانه بودن این برنامه تا حدی است که اطلاعات مربوط به آن حتی در اختیار مقامات وزارت خارجه یا اعضای کمیتههای اصلی کنگره نیز قرار نمیگیرد.
– آمریکاییها در این برنامه محرمانه وظیفه تامین بودجه مالی و تسلیح و آموزش نیروهای خارجی در کشورهای مورد نظر خود را دارند اما برخلاف رویههای لجستیکی معمول، این نیروها برای تحقق اهداف آمریکا و به ماموریتهای آمریکایی اعزام میشوند. یک مقام سابق پنتاگون در این زمینه میگوید: مشارکت کنندگان در برنامه ۱۲۷ E برای پرکردن شکاف و جای خالی آمریکاییها در عملیاتهای مورد نظر این کشور حاضر میشوند.
– این برنامه در زبان نظامی به «۱۲۷-echo» معروف است تا بدون اینکه جان نظامیان آمریکایی را به خطر بیندازد اهداف این کشور در جنگهای نیابتی را محقق میسازد.
-هزینه این برنامه و عملیاتهای آن از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ بالغ بر ۳۱۰ میلیون دلار بوده است که بخش کوچکی از بودجه هزینههای دفاعی آمریکا طی این سالهاست.
ژنرال ووتل میگوید، من فکر میکنم این برنامه برای آمریکا بسیار ارزشمند است و امکانات لازم را برای تحقق اهداف مورد نظر ایالات متحده با استفاده از گروههای محلی در کشورهای مختلف فراهم میسازد. این برنامه برای نخستین بار در سال ۲۰۱۷ و زمانی که تروریستها ۴ سرباز آمریکایی را در نیجریه کشتند مورد بررسی قرار گرفت و در آن زمان سناتورها ادعا کردند که از عملیات نظامی ایالات متحده در نیجریه بیاطلاع بودند.
پیش از این نیز اسنادی از عملیات ۱۲۷ E در کامرون منتشر شده بود. کاخ سفید از ۵ سال گذشته تاکنون از بحث درباره این برنامه و عملیاتهای آن در خارج از مناطق جنگی سکوت کرده بود و زمانی که یکی از اعضای شورای امنیت ملی ایالات متحده درباره سودمند بودن برنامه ۱۲۷ E سوال کرد، سخنگوی این شورا پاسخ داد که برنامه مذکور مربوط به وزارت دفاع است. البته پنتاگون از هرگونه اظهار نظر در این زمینه خودداری و اعلام کرد که اطلاعات درباره برنامه ۱۲۷ E محرمانه بوده و نمیتوان آن را فاش کرد.
برنامه ۱۲۷ E و جنگ آمریکا در افغانستان
اسناد فاششده نشان میدهد که ریشه برنامه ۱۲۷ E به جنگ آمریکا در افغانستان برمیگردد؛ جایی که مقامات کاخ سفید و سرویس سیا تلاش کردند راهکارهایی برای حمایت از ائتلاف شمال افغانستان علیه طالبان پیدا کنند. در آن زمان فرماندهی نیروهای عملیات ویژه آمریکا متوجه شد که توان کافی برای حمایت از نیروهای نیابتی آمریکا در افغانستان را نداشته و مجبور است برای تامین بودجه مالی آن به سیا متوسل شود. همین مسئله موجب شد فرماندهی نیروهای عملیات ویژه ایالات متحده به فکر یک برنامه جامع برای حمایت از نیروهای نیابتی خود بیفتد.
به گفته مقامات سابق دفاعی آمریکا این برنامه در ابتدا تحت عنوان شاخه ۱۲۰۸ شناخته میشد و در عراق فعال بود سپس توانست اختیارات بیسابقهای از جانب پنتاگون به دست بیاورد که به نیروهای آمریکایی اجازه میدهد در حاشیه درگیریها در مناطق مختلف از جمله خاورمیانه، جنگهایی برای اهداف ایالات متحده به راه بیاندازند و بهانه آنها برای آغاز این جنگها مبارزه با تروریسم است.
به گفته سخنگوی نیروهای عملیات ویژه آمریکا، آماری درباره تعداد کشتهها یا ماهیت شبکههای متلاشی شده در این برنامه محرمانه ارائه نمیشود و شمار نیروهای شرکتکننده و نیز غیرنظامیانی که در جریان عملیاتها کشته میشوند نیز مشخص نیست.
تحرکات مشکوک آمریکاییها در ارتشهای مصر و لبنان
طبق اسناد افشاشده در این زمینه، یک همکاری محرمانه بین آمریکا و ارتش لبنان در این برنامه وجود دارد و ایالات متحده از یک یگان زبده در این ارتش برای انجام عملیاتهایی تحت عنوان مبارزه با داعش و القاعده استفاده میکند. ژنرال ژوزف ووتل میگوید که برنامه ۱۲۷ E در لبنان نام «لئون هنتر» یا «شکارچی شیر» را دارد.
وی همچنین اعتراف کرد برنامههای مشابهی نیز توسط آمریکا در یمن و مصر وجود دارد و نیروهای ویژه آمریکا برای مبارزه با داعش در صحرای سینا با ارتش مصر همکاری کردند.
بر اساس این گزارش، آمریکا سابقه طولانی در همکاری با ارتش مصر و لبنان دارد اما کارشناسان متعجبند که آمریکا چگونه ارتش این کشورها را به نیروهای نیابتی خود تبدیل کرده است. «نیروی ضربتی G۲»، یگان مخفی و مهم در ارتش لبنان بوده که رویکردی جدا از سایر یگانهای این ارتش دارد و همکاری آن با آمریکاییها عجیب نیست.
اما وضعیت برنامه ۱۲۷ E در مصر جنجال برانگیزتر از لبنان بود و گزارشها نشان میدهد که نیروهای ویژه ایالات متحده به بهانه مبارزه با تروریسم در کنار ارتش مصر جنایتهای متعددی از جمله شکنجه و آدم ربایی و کشتار و … علیه غیرنظامیان مرتکب میشدند.
نهادهای مربوطه برای پیگیری اطلاعات درباره رویکرد و عملیاتهای برنامه E۱۲۷ تلاش کردند با وزات دفاعهای تونس و عراق و لبنان و یمن تماس بگیرند اما هیچیک پاسخگو نبودند و تاکنون اطلاعات زیادی از کم و کیف برنامه مذکور آمریکا به دست نیامده است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پرینس سالها قبل از عملیات تروریستی فرودگاه بغداد، دولت آمریکا را به ترور شهید سلیمانی تشویق کرده و گفته بود: «این که افرادی مانند سلیمانی پیشاپیش کشته نشدهاند، یک ننگ ملی برای آمریکاست.»
سرویس جهان مشرق – «اریک پرینس» نظامی سابق آمریکایی و بنیانگذار شرکت نظامی خصوصی «بلکواتر» (که امروزه «آکادمی» نامیده میشود)، یکی از بازیگران برجسته در شکلگیری سیاستهای خصمانهی دولت آمریکا در قبال ایران و به طور خاص، ترور شهید سلیمانی است. در گزارش پیش رو بیشتر با پرینس آشنا خواهید شد.
◄ اطلاعات شخصی:
تولد: ۶ ژوئن ۱۹۶۹ (میشیگان، آمریکا)
والدین: «ادگار پرینس» و «السا پرینس»
همسر اول: «جوان نیکول» (۲۰۰۳-۱۹۹۱)
همسر دوم: «جوانا هاک» (رابطه پیش از مرگ همسر اول) (۲۰۱۲-۲۰۰۴)
همسر سوم: «استیسی دیلوک» (سخنگوی بلکواتر) (۲۰۱۲ تا کنون)
تعداد فرزندان: ۷
تحصیلات: کارشناسی اقتصاد از کالج «هیلزدیل»
تخمین دارایی: ۲/۵ میلیارد دلار
◄ سوابق:
افسر یگان ویژهی نیروی دریایی آمریکا (۱۹۹۵-۱۹۹۲)
تأسیس شرکت نظامی خصوصی بلکواتر، ۱۹۹۷
کارآموز کاخ سفید
کارآموز «دینا روراباکر» نمایندهی کنگره و حامی تجزیه و حملهی نظامی به ایران
◄ مسئولیتها:
بنیانگذار دو مؤسسهی دینی و کاتولیک محافظهکار
مدیرعامل و یکی از مؤسسان بلکواتر (۲۰۰۹-۱۹۹۷)
افسر آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیآیای)
مسئول آموزش و تجهیز ارتش نیروهای خارجی امارات (۲۰۱۱-۲۰۱۰)
مشاور امارات در امور نظامی غرب آسیا و آفریقا
ریاست شرکت ترابری-امنیتی گروه «فرانتیر سرویسز» هنگکنگ
◄ شهرت:
تأسیس بزرگترین ارتش خصوصی جهان و حمایت از جلب مزدور برای جنگ
حمایت از کارزار انتخاباتی ترامپ و تقلب برای پیروزی او
طرح نظریهی ترور شخصیتها با پهپاد
معرفی اجمالی
اغلب شهرت «اریک پرینس[۱]» به خاطر تأسیس شرکت نظامی خصوصی «بلکواتر[۲]» است که اکنون با تغییر نام به «آکادمی[۳]»، بزرگترین ارتش خصوصی جهان است. این شرکت مخوف جنایتهای کلانی در سرتاسر دنیا انجام داده و مسئولیت مستقیم آنها به عهدهی اریک پرینس، بنیانگذار و مدیرعامل سابق آن، است. این عملیاتها در سودان، یمن، عراق، لیبی، افغانستان و دیگر نقاط دنیا انجام شده است. گزارشها حاکی از آن است در دورهی ریاست پرینس فقط ۱/۶ میلیارد دلار بودجه از سوی دولت آمریکا در قالب قراردادهای غیرمحرمانه به حساب این شرکت واریز شده است. درباره قراردادهای محرمانه، اطلاعاتی در دست نیست، اما بخشی از این قراردادها توسط آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا، سیآیای، منعقد شده است.
«اریک پرینس» در دفتر کارش در ایالت ویرجینیا در آمریکا. شرکت پرینس فقط در دورهی ریاستجمهوری جورج بوش پسر، بیش از یک میلیارد دلار قرارداد با دولت آمریکا بست. (+)
اگرچه عملیاتهای امنیتی و نظامی بلکواتر اغلب مرگبار هستند، اما کشتار مردم عراق در میدان «نسور» (سپتامبر ۲۰۰۷) به دست نیروهای بلکواتر بیشتر از بقیهی عملیاتهای این شرکت، رسانهای شد[۴]. در این عملیات حداقل ۱۷ غیرنظامی کشته و ۲۰ نفر زخمی شدند. چند نفر از اعضای این شرکت به خاطر این کشتار به قتل عمد یا غیرعمد محکوم شدند، اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، آنها را مورد عفو قرار داد. در روزهای انتهایی سال ۲۰۰۶، «انرو مونن» یکی از نیروهای بلکواتر، در حالی که مست بود، یکی از محافظین نخستوزیر عراق را به قتل رساند. با این وجود، مونن در فاصلهی کوتاهی در نقش دیگری در کشور کویت مشغول به کار شد و اکنون در واشینگتن و در کاخ سفید مشغول فعالیت است. به طور کلی، بلکواتر در دادگاههای مختلف و به دلایل متفاوت، متهم و محکوم به فساد مالی، ترور اشخاص نظامی و غیرنظامی، و تخطی از قوانین ملی و بینالمللی شده است.
اریک پرینس، سال ۲۰۱۰، و بعد از رسواییهای فراوان، بلکواتر را ترک کرد، اما پس از جدایی باز هم اقدامات و علایق نظامی او فروکش نکرد. تنها در یک مورد، سال ۲۰۱۹، سازمان ملل گزارش مفصلی دربارهی اقدامات نظامی او در کشور لیبی برای ترور، کودتا یا نقض احکام بینالمللی منتشر کرد[۵]. در این گزارش فهرست بلندی از اهداف ترور، ارسال تسلیحات غیرقانونی به لیبی و انتقال کاربری هواپیماهای غیرنظامی به نظامی به قیمت صوری ۱۰ دلار ارائه، و گفته شده ارزش این عملیات حداقل ۸۰ میلیون دلار بوده است. البته این تنها مورد اتهام او در سازمان ملل نیست. پیشتر نیز در سال ۲۰۱۱ تحرکات نظامی پرینس در سومالی و اریتره مورد توجه سازمان ملل قرار گفت، ولی به تحریم یا توبیخ او منجر نشد.
نمایی از میدان «نسور» بغداد، جایی که نیروهای امنیتی «بلکواتر»، سال ۲۰۰۷، در حال اسکورت یک کاروان وابسته به سفارت آمریکا، اقدام به قتلعام عراقیها کردند. در این حادثه، ۱۷ غیرنظامی عراقی کشته و ۲۰ نفر دیگر زخمی شدند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› کدام کمپانیهای آمریکایی دولت آمریکا را تیغ میزنند؟
در گزارشی که سال ۲۰۱۰ در رسانهها منتشر شد، مشخص شد اریک پرینس پیشتر در سیآیای مأمور مخفی بوده و مسئولیت او عملیاتهای ترور شخصیتها بوده است. این گزارش که به تأیید رسانههای معتبری چون نیویورکتایمز، واشینگتنپست و «ونیتیفیر» رسید حاکی از آن بود که سیآیای پرینس را مأمور ترور کرده بوده است. پرینس در پاسخ به این گزارشها، بدون تکذیب ماجرا، اظهار تأسف کرد و گفت: «من متوجه نمیشوم چهطور برنامهای با این حساسیت فاش میشود… و من در رأس آن قرار میگیرم[۶].»
یک فروند هواپیمای متعلق به «بلکواتر» در مسیر ارسال تدارکات برای نیروهای ویژهی آمریکا در افغانستان، در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۹ (+)
روز بعد، رسانهها گامی به جلو برداشتند و ادعا کردند شرکت بلکواتر مسئول ترور سران القاعده و طالبان بوده و در این کار از پهپاد استفاده کرده است[۷]. اگرچه طبق قانون مصوب سال ۱۹۷۶ دولت آمریکا اقدام به ترور، جرمانگاری شده است، اما پس از حادثهی یازدهم سپتامبر، جورج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا، ترور و دستگیری بسیاری از افراد را در دستورکار نیروهای دولتی و خصوصی آمریکا قرار داد. فهرست ترورهای دولت آمریکا و شرکت بلکواتر فراتر از نیروهای القاعده رفت و حتی افرادی مانند «مامون دارکازنلی» متهم به حمایت مالی از تروریسم، و «عبدالقدیر خان» فیزیکدان هستهای اهل پاکستان، در این فهرست قرار گرفتند.
«اریک پرینس» (چپ) در جلسهی شهادت مقابل کمیتهی نظارت و اصلاحات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا در سال ۲۰۰۷ دربارهی کشته شدن ۱۷ غیرنظامی عراقی در میدان «نسور» بغداد به دست نیروهای پیمانکاری شرکت «بلکواتر» (+)
متأسفانه، شرارتهای پرینس در غرب آسیا، شرق آسیا و آفریقا همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال، هر بار که آمریکا قصد کاهش نیروهای خود در عراق، سوریه و افغانستان را دارد، پرینس پیشنهاد جایگزینی این نیروها را با مزدوران خود میدهد. در برخی موارد نیز این پیشنهادها مورد تأیید کاخ سفید و سیآیای قرار گرفته است. به طور ویژه، در دورهی ریاستجمهوری ترامپ فعالیتهای پرینس گسترش یافت. برخی رسانهها فاش کردند که چون ترامپ و «مایک پمپئو» (رئیس سیآیای بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، و سپس وزیر خارجهی آمریکا بین سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱) به تیم اطلاعات آمریکا اطمینان ندارند، درصدد هستند تیمی خصوصی از جاسوسان را اجیر کنند تا مستقیماً به پمپئو گزارش دهد. پرینس گزینهی اول ادارهی این جاسوسان خصوصی بود[۸].
علاوه بر این، چندی پیش شرکت جدید پرینس در هنگکنگ، فرانتیر سرویسز، که تحت پوشش حملونقل فعالیت میکرد، متهم به حمایت مالی و اطلاعاتی از نسلکشی اویغورها در چین شد. در گزارشی مورخ سال ۲۰۱۹ مشخص شد، فرانتیر سرویسز رسماً به عنوان شرکت امنیتی نیز فعالیت میکند و به طور عمده در غرب چین فعال است. به ادعای این گزارشها، نیروهای فرانتیر سرویسز بیش از یک میلیون مسلمان ترکتبار را در اردوگاههای بازآموزی نگه میدارند[۹] و اخیراً با چراغ سبز پکن به سوی لائوس، کامبوج و میانمار روانه شدهاند.
«اریک پرینس» در نشست سال ۲۰۰۷ کمیتهی نظارت و اصلاحات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا در حال دفاع از عملکرد نیروهای «بلکواتر» پس از کشتار ۱۷ غیرنظامی عراقی در میدان «نسور» بغداد، به تصویری از بقایای یک خودروی بمبگذاریشده اشاره میکند. پرینس اگرچه شخصاً از عبارت «مزدور» متنفر است، اما در حقیقت، مزدوری است که برای پول حاضر است با هر کسی معامله کند و دست به هر جنایتی بزند. (+)
پیشنهاد و حمایت از ترور سردار سلیمانی
اریک پرینس طی سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ حامی جدی ریاستجمهوری دونالد ترامپ بود. او کمکهای مالی بسیاری به کارزار تبلیغاتی ترامپ کرد و با برگزاری جلسات متعدد با مسئولین انتخاباتی ترامپ، در شکلدهی به سیاستهای خارجی و نظامی آمریکا مشارکت داشت. سال ۲۰۱۸، پس از تحقیق و تفحصی که دربارهی دخالت روسیه در نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا انجام شد، اطلاعات زیادی درباره لابی پرینس فاش شد که برخی از آنها مربوط به ایران و ترور سردار قاسم سلیمانی بود. این گزارش، اگرچه با حفظ مراتب امنیتی، به دست رسانهها رسید و سروصدای زیادی به پا کرد. با این وجود، سال ۲۰۱۸، کسی به تأثیر پرینس در ترور شهید سلیمانی توجه نکرد؛ تا بامداد سوم ژانویهی ۲۰۲۰، وقتی این اتفاق به انجام رسید.
مستند «جنگ سایه» دربارهی نقش حاج قاسم در پیروزیهای منطقهای ایران مقابل آمریکا [دانلود ~ ۲۰۰ مگابایت]
در همینباره بخوانید:
››کارشناس استرالیایی: «شهید سلیمانی» جاودانهتر از «قاسم سلیمانی» خواهد بود
››روایت مستند آمریکایی از نقش حاج قاسم در «جنگ سایه» ایران با آمریکا
یکی از اسناد فاش شده، ایمیل اریک پرینس به «استیو بنون» مدیر وقت وبسایت محافظهکار و تندروی «بریتبارت»، بود که پرینس در آن، سردار سلیمانی و سپاه قدس را عاملان خشونت منطقه و مانع تحقق منافع آمریکا خوانده و خواستار ترور شهید سلیمانی شده بود. این یادداشت از طریق بنون به دست «کوری لواندوسکی» مدیر کارزار تبلیغاتی ترامپ، رسید و بعدها تقدیم «دونالد ترامپ جونیور» (پسرِ ترامپ) و «مایکل فلین» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا شد[۱۰].
در این یادداشت، پرینس قاسم سلیمانی را «هاینریش هیملرِ[۱۱] حکومت ایران» میخواند و معتقد است او «بازوی» رهبر ایران است. همچنین مینویسد: «اینکه سلیمانی و آدمهایی مثل او پیشاپیش کشته نشدهاند، یک ننگِ ملی برای آمریکاست.» پرینس همچنین دربارهی ملت ایران مینویسد: «آنها آدمهایی هستند که در یک اینچ مربع فرش ایرانی هزار گره میزنند. همین آدمها روی تسلط منطقهای تمرکز کردهاند و موفق هم بودهاند.» او در عین حال، کشور ایران و سپاه پاسداران را با دیکتاتوری نازیها مقایسه میکند و معتقد است باید هرچه سریعتر جلوی اقدامات ایرانیها را گرفت.
بخشی از ایمیل سال ۲۰۱۵ «اریک پرینس» به «استیو بنون» مدیر وقت پایگاه خبری-تحلیلی محافظهکار «بریتبارت» و از حامیان انتخاباتی دونالد ترامپ، که پرینس در آن قاسم سلیمانی را مسئول خشونت در منطقه و محقق نشدنِ منافع آمریکا دانسته و زنده بودن «افرادی مانند سلیمانی» را «ننگ ملی برای آمریکا» توصیف کرده است. (+)
در همینباره بخوانید:
››اعتراف مقام سابق سیآیای: آمریکا باید از راهبرد خاورمیانهای قاسم سلیمانی درس بگیرد
جالب است که توجیه اریک پرینس برای ترور سلیمانی همان است که بعداً توسط ترامپ و اطرافیانش به عنوان توجیه ترور ارائه شد. در واقع، به نظر میرسد پرینس به عنوان مشاور نظامی دولت ترامپ توصیههایی داشته که بعدها مورد توجه دولت ترامپ قرار گرفته است. سیاست خشونت آنها از این قرار است که آنها فهرستی از اقدامات نظامی منطقه را به ایران منتسب میکنند و در این میان، روی امنیت سفارتخانههای آمریکا در کشورهای منطقه و امنیت جانی پرسنل خود تأکید میکنند، تا شاید بتوانند ترور سلیمانی را موجه جلوه دهند. بعد از ترور سلیمانی نیز رسانههای بینالمللی بهدرستی به این نکته اشاره کردند که همهی این مطالب در حد یک ادعا باقی میماند و دولت آمریکا هیچ سند یا شاهدی برای اثبات آنها و سپس توجیه ترور سلیمانی در دست ندارد.
نظر «نبیل خوری» دیپلمات آمریکایی، دربارهی ترور شهید سلیمانی توسط دولت ترامپ [دانلود]
۱۲ ژانویهی ۲۰۲۰، چند روز پس از ترور سردار سلیمانی، وقتی این توصیههای خشونتطلبانه علنی شد، پرینس در مصاحبه با سیانان بر توصیهی خود تأکید کرد و گفت: «توصیهی من دربارهی سلیمانی در سال ۲۰۱۵ صحیح بود، همانطور که توصیهام دربارهی عقلانیسازی شرایط [جنگ] در افغانستان صحیح بود[۱۲].» این سخنان حاکی از آن است که پرینس نهتنها به عنوان طراح نظریهی ترور شهید سلیمانی، چهرهی برجستهای دارد، بلکه در تشویق و ترغیب آن پس از وقوع نیز نقش داشته است. با توجه به نفوذ نظامی پرینس در عراق و روحیهی خشونتطلب او بعید نیست چنین شخصیتی در اجرای عملیاتیِ نقشهی ترور شهید سلیمانی نیز نقشی عملی ایفا کرده باشد.
«اریک پرینس» (مرکز تصویر)، نهتنها در ارائهی پیشنهاد و تشویق دولت آمریکا به ترور شهید سلیمانی دست داشت، بلکه با توجه به سابقهای که دارد، بعید نیست شخصاً در عملیات تروریستی فرودگاه بغداد نیز ایفای نقش کرده باشد. (+)
در همینباره بخوانید:
››مأمور سابق سیآیای درباره جذبه حاج قاسم چه گفت؟
البته در اینکه این توصیهی خصمانه مستقیماً و بلافاصله به دست ترامپ رسیده باشد، تردید وجود دارد، اما چنانکه گفته شد، این توصیه به دست مشاوران ارشد، تصمیمسازان و نزدیکان ترامپ رسیده است. همچنین در اسناد فاش شده آمده است که اریک پرینس به همراه «جورج نادر» و «جوئل زامل» ماه آگوست سال ۲۰۱۶ به برج ترامپ رفتند و دربارهی «سیاستهای آمریکا در قبال ایران» مذاکره کردند.
«نادر» تاجر، لابیگر و سیاستمدار آمریکایی-لبنانی است که جرم اثباتشدهی جنسی تنها یکی از بندهای کارنامهی سیاه اوست. او با مسئولین امارات و عربستان رابطهی نزدیک و رسمی دارد و از طرفی به عنوان لابیگر شرکت بلکواتر با پرینس رابطهای نزدیک داشت. وی همچنین بارها در اندیشکدهها و رسانهها علیه ایران سخن گفته است. از سوی دیگر، زامل، تاجر، کارشناس رسانه و سیاستمدار اسرائیلی است که در حوزهی نظامی تخصص دارد. رابطهی پرینس، نادر و زامل حداقل طی ۱۰ سال اخیر سرشار از پولشویی، دروغ، تقلب و ترور است که این امر برای دولت آمریکا و رسانههای جهان نیز پوشیده نیست. هر سه نفر مواضع تندی علیه ایران دارند.
«اریک پرینس» (راست)، اواخر ماه نوامبر سال ۲۰۱۷، برای شهادت مقابل کمیتهی اطلاعات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا وارد محل این نشست غیرعلنی میشود. (+)
حداقل در یک مورد، که مکالمهی خصوصی پرینس در سال ۲۰۱۰ فاش شد، وی گفته بود دولت آمریکا باید برای جلوگیری از نفوذ ایران در کشورهای نیجریه، یمن، سومالی و عربستان از مزدوران شرکتهای خصوصی استفاده کند تا با «تروریسم» مقابله کنند[۱۳]. او در همین مکالمه گفت: «ایران برای رسیدن به سلطنت بر خاورمیانه و خلیج فارس، نظیر آنچه داریوش هزار سال پیش از میلاد مسیح داشت، میخواهد به سلاح هستهای دست یابد.» و در ادامه گفته بود: «ایرانیها نقشههای شومی دارند… برای حل این مشکل نمیتوان از سربازهای عادی استفاده کرد.»
پایگاه «بلکواتر» در افغانستان، در نزدیکی مرز پاکستان، که از آن برای آموزش نیروهای افغان استفاده میشد. بلکواتر، که اکنون «آکادمی» نام دارد، بزرگترین شرکت نظامی خصوصی جهان است. (+)
در همینباره بخوانید:
››نقش شهید سلیمانی در وحدت ایران و عراق
››دیپلمات آمریکایی: سلیمانی برای مردم خاورمیانه مقدس بود
جمعبندی
آنچه دربارهی اریک پرینس گفته شد، تنها بخشی از کارنامهی عیان اوست. برنامههای محرمانهی او با دولت آمریکا و جنایتهای با واسطه یا بیواسطهی او در عراق، یمن، افغانستان، سودان، لیبی و ایران بسیار زیاد است. نشریهی بلومبرگ از او به عنوان «جلودار مزدوران آمریکا[۱۴]» نام میبرد، چراکه او حاضر است برای پول با هر کسی معامله کند، دست به هر جنایتی بزند و به هر سو برود. خبرها حاکی از آن است که در میانهی سال ۲۰۲۱، وقتی طالبان حکومت را به دست گرفت، پرینس هر یک قطعه بلیط پرواز چارتر برای خروج از افغانستان را به قیمت ۶۵۰۰ دلار (معادل پروازهای لوکس بینالمللی) به مردم این کشور میفروخت.
«اریک پرینس» (راست) در فرودگاه قندهار افغانستان. گزارشها حاکی از آن است که پرینس، سال ۲۰۲۱، همزمان با خروج آمریکا از افغانستان و زمانی که طالبان بهسرعت در حال پیشروی و تسلط بر این کشور بود، هر یک قطعه بلیت پرواز خروجی از افغانستان را به قیمت ۶۵۰۰ دلار میفروخته است. (+)
لحظات هولناک در فرودگاه کابل؛ همکاران سابق نیروهای آمریکایی، مستأصل برای فرار از افغانستان، به هواپیماهای آمریکایی آویزان میشوند و بعد، از آسمان سقوط میکنند (حاوی تصاویر دلخراش) [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››خروج «ترامپیِ» بایدن از بگرام و فرار آمریکا از بازی تاجوتخت افغانستان
›› سرنوشت تلخ افغانهایی که به آمریکا کمک کردند
ارتش خصوصی او در زمان تصدی شرکت بلکواتر و اقدامات نظامی او پس از آن، باعث کشتار هزاران غیرنظامی در غرب آسیا شده است. با این وجود، در خصوص پروندهی ترور سردار سلیمانی، چهرهی اریک پرینس به عنوان یکی از تصمیمسازان و حامیان این عملیات برجسته است. او سال ۲۰۱۵ طی نامهای به مسئولین کارزار انتخاباتی ترامپ چنین پیشنهادی را ارائه کرد و سپس با حضور در برج ترامپ در خصوص سیاستهای ضدایرانی با او صحبت کرد. پس از ترور سردار سلیمانی نیز او از پیشنهاد خود حمایت کرد.
[۱] اریک پرینس لینک
[۲]Blackwater (company) Link
[۳]Academi
[۴] کشتار میدان نسور لینک
[۵]Erik Prince, Trump Ally, Violated Libya Arms Embargo, U.N. Report Says Link
[۶]Tycoon, Contractor, Soldier, Spy Link
[۷]C.I.A. Said to Use Outsiders to Put Bombs on Drones Link
[۸]Trump White House Weighing Plans for Private Spies to Counter “Deep State” Enemies Link
[۹]Blackwater founder’s Hong Kong firm signs Xinjiang training camp deal Link
[۱۰]۲۰۱۵ memo from Erik Prince to Trump campaign: ‘National disgrace’ that Soleimani ‘not already DEAD’ Link
[۱۱] هیملر نظامی و سیاستمدار برجستهی دوران نازی در آلمان بود که یکی از قدرتمندترین افراد در حکومت هیتلر محسوب میشد و او را مهمترین بازوی نظامی هیتلر و یکی از طراحان اصلی هولوکاست میدانند.
[۱۲] منظور پرینس از پیشنهاد عقلانیسازی شرایط جنگ در افغانستان، جایگزینی نیروهای مزدور شرکتهای خصوصی به جای نیروهای ارتش آمریکا در افغانستان است.
[۱۳]Secret Erik Prince Tape Exposed Link
[۱۴]Blackwater Mercenary Prince Has New $۱ Trillion Chinese Boss Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
استفاده ابزاری غرب به ویژه آمریکا از موضوع حقوق بشر در سطح بینالمللی، بزرگترین فجایع انسانی را در سه کشور افغانستان، عراق و یمن رقم زده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، حقوق بشر به عنوان یک شعاری پوشالی همواره به کمک آمریکا برای توجیه ماجراجویی و اشغالگریهای این کشور در پهنه جهان آمدهاست. آمریکا با اشغال افغانستان و عراق در آغاز هزاره سوم، این دو کشور را در بحرانی عمیق فرو برد. حملات هوایی به یمن نیز طی هفت سال اخیر، کشتار، ناامنی و فقر بر بر مردم بی گناه این کشور تحمیل کردهاست.
هزینه دو دهه اشغالگری آمریکا بر دوش مردم افغانستان
از سال ۲۰۰۱ که آمریکا به بهانه مقابله با تروریسم، افغانستان را به اشغال خود درآورد، مردم این کشور تا کنون همواره در فقر و ناامنی روزگار گذرانده و روی خوش به خود ندیدهاند.
اشغال ۲۰ ساله افغانستان به دست ناتو و آمریکا برخلاف شعارهای تبلیغاتی غربیها، هزینههای جبرانناپذیری را بر مردم این مرز و بوم تحمیل کردهاست. حضور نظامی و مداخله جویی غربیها در افغانستان همواره به افزایش چشمگیر فقر، نا امنی، فساد مالی، بیکاری، آوارگی، تخریب زیرساخت ها و غیره دامن زدهاست.
همچنین بسیاری از مردم بیگناه این کشور طعمه زیاده خواهی و ماجراجوییهای غربی شدهاند. در جریان اشغالگری نظامی آمریکا ۱۱۴ هزار سرباز و افراد غیرنظامی افغان کشته شدهاند. «اداره بازرس ویژه آمریکا در امور افغانستان» یا «سیگار» چندی پیش در گزارشی اعلام کرد که در جنگ ۲۰ ساله ایالات متحده در افغانستان ۶۶ هزار نظامی و ۴۸ هزار غیرنظامی افغانستانی کشته شده و ۷۵ هزار غیرنظامی دیگر این کشور زخمی شدند.
بنابراین افزایش ناامنی و فروپاشی اقتصادی، میراث شوم آمریکا برای مردم افغانستان است که باعث شده سیل مهاجران و پناهجویان روانه کشورهای دیگر شوند. جمهوری اسلامی ایران همواره ضمن محکوم کردن دو دهه اشغالگری، پناهگاهی برای جنگ زدگان این کشور دوست و همسایه بودهاست تا جایی که آمارها از حضور سه میلیون نفر افغانی در کشورمان تا قبل از روی کار آمدن طالبان حکایت میکرد.
آمریکا و ناتو در طی این بازه زمانی طولانی، نتوانستند ارتشی منظم و سیستم امنیتی قوی ایجاد کنند و همچنین هیچ یک از شعارهای عوام پسند آنها همچون ایجاد دموکراسی و اجرای حقوق بشر در این کشور تحقق نیافت بلکه عکس آن اتفاق افتاد. دولت ساخت آمریکا در افغانستان حتی چند روز در مقابل طالبان دوام نیاورد و ریشه کن کردن تروریسم (بهانه آمریکای بوش برای حمله به افغانستان) نه تنها محقق نشد که هر روزه شاهد اقدامات تروریستی در گوشه و کنار این کشور از سوی گروهکهای مختلف از قبیل «داعش خراسان» هستیم.
پنج میلیون یتیم، شاهکار حقوق بشر آمریکایی در عراق
بعد از نمایش ریشه کردن کردن تروریسم و اجرای حقوق بشر پوشالی آمریکایی در افغانستان، نوبت به عراق رسید. از سال ۲۰۰۳ که عراق به اشغال نیروهای آمریکایی در دوره ریاست جمهوری جرج بوش درآمد، این کشور روی امنیت و آرامش را به خود ندیدهاست.
آمریکا در دولت «باراک اوباما» رئیس جمهوری دموکرات این کشور تنها راه برونرفت از بحران و باتلاق خودساخته را خروج از عراق دانست. بنابراین در سال ۲۰۱۱ نیروهای خود را به طور کامل خارج ساخت، اما سه سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۴ به بهانه مقابله با گروه تروریستی داعش در صدر یک ائتلاف به اصطلاح بینالمللی بار دیگر وارد این کشور بحرانزده شد.
تبعات اقتصادی و اجتماعی اشغالگری، گریبان شهروندان عراقی را تا به امروز گرفته و معضلاتی را ایجاد کرده که حل و فصل آنها به میلیاردها دلار منابع مالی و سالها تلاش نیاز دارد.
کمیساریای حقوق بشر وابسته به سازمان ملل اواخر سال گذشته در گزارش خود از عراق که به بهانه سالگرد استقلال این کشور تهیه کردهبود، اعلام کرد که بیش از پنج میلیون کودک یتیم در عراق وجود دارد که پنج درصد کل یتیمان جهان است.
روزنامه «الشرق الاوسط» چاپ لندن در این ارتباط نوشت شاخصهایی که توسط کمیساریای مستقل حقوق بشر منتشر شد، ارقام و آمارهای تکان دهنده را در مورد وضعیت نفوس در این کشور، به ویژه موارد مربوط به زندگی، امنیت و آزادیها، همچنین مسائل آموزشی، بهداشت، بیکاری و از دست دادن پدر و مادر کودکان نشان دادهاست.
همچنین شاخص کمیساریای حقوق بشر بر اساس ارقام «یونیسف» نشان می داد که در عراق پنج میلیون یتیم وجود دارد که حدود پنج درصد از کل یتیمان جهان را شامل میشود. این امر، نشان دهنده میزان تلفات و فجایع انسانی ناشی از خشونت بر جمعیت این کشور به ویژه کودکان است.
کمیساریای حقوق بشر همچنین فاش کرد که با توجه به وضعیت فقری که خانواده های فقیر تجربه میکنند، یک میلیون کودک عراقی وارد بازار کار شدهاند. علاوه بر این، ۴۵ هزار کودک به دلیل عضویت در گروه تروریستی داعش، فاقد مدارک شناسایی رسمی هستند.
درباره آمار کشته شدگان مستقیم و غیرمستقیم ناشی از اشغال عراق توسط آمریکا، ارقام مختلفی مطرح شدهاست. بر اساس آمار انتشاریافته از سوی سازمان انگلیسی «آپنین ریسرچ بیزنس»، تنها تا سال ۲۰۰۷ یعنی چهار سال پس از آغاز جنگ، یک میلیون و دویست هزار عراقی کشته شدند. نکته تاسفبرانگیز آنکه قریب ۴۰ درصد از این کشتهها را زنان و کودکان تشکیل میدادند.
عجیبتر آنکه مقامات ستیزهجوی آمریکایی از کشتار مردم بیگناه عراق به ویژه کودکان این کشور پشیمان نیستند همانند مصاحبهای که «مادلین آلبرایت» در ماه می ۱۹۹۶ و زمانی که عهدهدار نمایندگی آمریکا در سازمان ملل با خبرنگار شبکه «سیبیاس» انجام داد.
خبرنگار برنامه «۶۰ دقیقه» سیبیاس در مصاحبه با آلبرایت گفت: «ما این را شنیدهایم که نیم میلیون کودکان (عراقی) جانشان را از دست دادهاند، این تعداد بیشتر از کودکان کشته شده در (حمله اتمی آمریکا به) هیروشیما است. آیا بهایی که پرداخته شد، ارزشش را داشته است؟»
آلبرایت در پاسخ به این سوال از مرگ ۵۰۰ هزار کودک بیگناه عراقی در نتیجه تحریمهای آمریکا حمایت کرد وگفت: «به نظر من، این یک انتخاب بسیار سخت است اما ما فکر میکنیم که بهایی که پرداخته شد، ارزشش را داشت.»
لازم به یادآوری است، آلبرایت که سوم فرودین ماه امسال در سن ۸۴ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان فوت کرد، یکی از چهره های اصلی دولت «بیل کلینتون» رئیس جمهور اسبق آمریکا بود که ابتدا به عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد خدمت کرد و سپس در دوره دوم ریاست جمهوری خود به عنوان دیپلمات ارشد این کشور رسید.
هفت سال فاجعه حقوق بشری در یمن
از ششم فروردین سال ۱۳۹۴ (۲۶ مارس ۲۰۱۵) که با تشکیل ائتلاف عربی – آمریکایی و تجاوز به یمن در عملیات «طوفان قاطعیت» کلید خورد، این کشور فقیر منطقه تا به امروز یکی از بدترین بحرانهای حقوق بشری در جهان را تجربه میکند.
با گذشت بیش از هفت سال از آغاز این حملات، اینک یمن با چالشهای اساسی حقوق بشری ازجمله محاصره اقتصادی توسط عربستان و بروز قحطی، تخریب مراکز بهداشتی توسط جنگندههای ائتلاف سعودی و شیوع انواع بیماری های واگیردار، تخریب مدارس و اماکن آموزشی و محرومیت دانش آموزان از تحصیل روبه رو است.
افزون بر آن، بازداشت فعالان رسانهای و شکنجه آنان توسط نیروهای مورد حمایت امارات، بازداشت بیدلیل فعالان سیاسی و حبس آنان در زندان های زیرزمینی توسط نیروهای سعودی و اماراتی، بدرفتاری با زنان و دختران آواره توسط گروه های سلفی، دستگیری مهاجرین آفریقایی و تجاوز به آنان توسط قاچاقچیان انسان و نیروهای مورد حمایت امارات از دیگر موارد نقض آشکار حقوق بشر به شمار میرود.
در ذیل به مهمترین ابعاد و مصادیق نقض حقوق بشر در یمن اشاره میشود:
– بر پایه گزارش دفتر هماهنگکننده حقوق بشر سازمان ملل متحد، بیش از ۳۳۷ هزار نفر تا پایان سال۲۰۲۱ در این کشور کشته شدهاند.
– پیش بینی می شود که در صورت استمرار جنگ تا سال ۲۰۳۰، شمار کشتهشدگان به یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر برسد.
– بیش از ۲۰ میلیون یمنی در مضیقه غذا هستند، ۱۰ میلیون نفر نیز در آستانه قحطی و گرسنگی و ۶۵ هزار نفر درشرایط حاد گرسنگی و کمبود شدید غذا قرار دارند.
– بیش از ۴ میلیون نفر بر اثر جنگ آواره شدهاند که اغلب آنان زنان و کودکان هستند.
– در حملات هوایی سعودی ۵۲۳ مرکز بهداشتی یمن تخریب، ۵۰ مرکز درمان تعطیل شده و ۱۰۰ خودروی اورژانس نابود شدهاست.
با نگاهی به سه پرونده مذکور از پرونده قطور اشغالگریهای آمریکا و متحدان آن، نقاب حقوق بشر غربی برداشته میشود؛ روپوشی که آنها برای توجیه تهاجم، اشغالگری و کشتار خود بکار میبرند در حالیکه نتیجه آن، قربانی شدن میلیونها انسان بیگناه از جمله زن و کودک در دورترین نقاط کره خاکی است.
*حسن شکوهی نسب: تحلیلگر مسائل اروپا و آمریکا
منبع: مهر
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است