به گزارش مجاهدت از مشرق، محسن مهدیان طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:
خدا قوت به سردار رادان که تنهاست در میدان. هنوز لایحه عدلیه درباره حجاب به بهارستان نرسیده است، از شورایعالی انقلاب فرهنگی هم خبری نیست، وزارت صمت هم غایب است در این بلبشوی بازار لباس و مجلس و وزارت کشور هم که بماند… .
اما واقعیت این است که نسخه سردار نیز ناقص است. به این فهم تصمیم روز شنبه رادان و همکاران در اصلاح قانونشکنیها کماثر است. تلاش این متن، هم نقد است و هم یک پیشنهاد اجرایی. طرح شنبه فراجا دارای ۲پاشنه آشیل است؛ اول نظارت و برخورد با تجهیزات هوشمند و دوم ورود نهادها، سازمانها، بنگاهها و دکانها در ممانعت برای قانونشکنان. اما این دو هر دو نقص جدی دارند.
درباره بند اول: ۲ اشکال جدی در این رابطه وجود دارد؛ اول اینکه تجهیزات دوربینی پلیس مگر چه میزان از شهر را پوشش میدهد؟ اما دوم و مهمتر اینکه آیا دوربین کافی است؟ واقعیت این است که سایه حضور قانون بسیار بازدارنده است و حذف آن از پیش چشم جامعه، اقتدار قانون را کم و بیاثر میکند. جامعه باید ببیند مجری قانون مصمم و هوشیار در صحنه حاضر است. خلاصه دست قانون باید دیده شود و تمرکز صرف بر دوربین، آن هم با این سطح پوشش، اقتدار قانون را از بین میبرد.
درباره بند دوم: واقعیت این است که عدلیه و قهریه نمیتوانند وظایف خود را به دوش مردم و سازمانها حواله دهند. طبیعی است که نقش مردم در امر به معروف و تذکر سازمانها و نهادها را نفی نمیکنیم، اما بار اصلی بر دوش نهادی است که ماموریت اصلیاش قهریه است و برای این کار آموزش دیده و مجهز است.
از این جهت نمیتوان با یک نسخه کلی نقش پلیس را به دیگران حواله داد؛ مثلا کافهها و رستورانها و دکانهای خصوصی شاید بتوانند همراه پلیس باشند و نسبت به محیط خود تذکر دهند، اما آیا این نسخه برای مترو، برای پارکها، فرودگاهها، مالها، قطارها و دیگر مکانهای عمومی هم مؤثر است؟
خدا را خوش میآید نگهبانی که نه آموزش دیده است و نه ممکن است انگیزه کافی داشته باشد و نه اساسا چنین ماموریتی داشته و دارد، بخواهد مانع آمد و شد قانونشکنها باشد و خدایی ناکرده در مواردی ولو معدود توهین بشنود؟
بهنظر میرسد هیچ رقم حواله دادن وظیفه قهریه به مردم عادی، نگهبان و کارمند منطقی نباشد.
اما راهحل چیست؟ فراجا لازم است ۲کار توامان انجام دهد؛ اولا درخصوص نظارت هوشمند و مکانیزه پنهان، باید تأکید شود که این مهم بهتنهایی کافی نیست. حضور ماموران به جهت نمایش و حضور علنی قانون ضروری است.
از اینرو پیشنهاد میشود مأمور پلیس مجهز به دوربین متصل به لباس، در اماکن عمومی حاضر شود و صرفا تذکر لسانی دهد. اگر توجهی هم نشد یا خدایی ناکرده توهین شنید، سکوت و به تذکر لسانی اکتفا و عبور کند. دوربین همه صحنهها را ضبط کرده و متخلف خارج از میدان قابل پیگیری است. این کار باید در همه اماکن عمومی انجام شود. مترو، پارکها، مالها، فرودگاهها و… .
ممکن است فراجا بگوید مشکل مالی یا نیروی انسانی دارد؛ این هم بدون راهحل نیست. کافی است نیروی انسانی لازم را از نهادهایی مثل بسیج یا داوطلبان مردمی بگیرد و آموزش دهد. هزینه جذب، آموزش و تجهیز را هم میتواند از نهادهایی بگیرد که مستقیم یا غیرمستقیم درگیر این موضوع هستند؛ مثل مالها یا شهرداریها و فرودگاهها و… .
خلاصه امر اینکه مهمتر از اجرای قانون، اقتدار قانون است. اساسا اقتدار یعنی چه؟ اقتدار یعنی اسم قانون مؤثر باشد و اساسا با وجود آن، کار به اعمال قانون نکشد؛ لذا نسخه ناقص شنبه سردار با این نقصهای جدی هم ثمربخش نیست و هم اقتدارشکن است و هم مردم عادی و کارگر و کارمند آموزش ندیده را مقابل قانونشکنان قرار میدهد.
باز هم خدا قوت سردار بهخاطر جسارت، شجاعت و البته تنهایی.