گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس – رحیم محمدی؛ حکومت پهلوی که آخرین روزهای عمر خود را سپری میکرد و آمریکاییها دیگر امیدی به بقای این رژیم نداشتند، تلاش کردند که خود مستقیم وارد عمل شوند تا بلکه همانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۴۲ بتوانند بار دیگر حکومت شاهنشاهی را در ایران نگاه دارند؛ بر این اساس در آخرین روزهای عمر رژیم پهلوی، آمریکا یکی از افسران خود به نام ژنرال «رابرت هایزر» را به ایران فرستاد تا زمینه اجرای کودتایی را فراهم کند؛ تلاشهایی که این فرمانده ارشد آمریکایی داشت، بی نتیجه ماند و وی مجبور شد بدون دست یافتن به هیچ هدفی، به کشور خود بازگردد.
در چنین شرایطی بود که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و آمریکا و متحدانش نیز که تا پیش از آن خود را همهکاره ایران میدانستند، مجبور شدند ایران را ترک کنند و بدین شکل نفوذی که در کشورمان داشتند را از دست دادند به همین دلیل برای اینکه بتوانند بار دیگر جایگاه از دست رفته خود در ایران را به دست آورند، اقدام به تحریک مردم بخشهایی از کشورمان آنها را رو در روی انقلاب اسلامی قرار دهند که البته با شکست خوردن این عده، آمریکاییها و متحدانش به نتیجهای نرسیدند.
اما این تلاش آنها آخرین اقدام علیه انقلاب اسلامی و بازگشت دوباره به ایران نبود، زیرا پس از آن در اقدامی سعی کردند با حمایت از عدهای شاهدوست (سلطنتطلب) زمینه حضور خود را در کشورمان فراهم کنند؛ بدین صورت که با انجام کودتایی انقلاب اسلامی را با شکست مواجه کنند و مجدد آنهایی که سالها گوش به فرمان آمریکا و متحدانش بودند، زمام امور را به دست گیرند.
از این روی، اتاق فکری توسط آمریکا و افرادی همچون شاپور بختیار آخرین نخست وزیر پهلوی در پاریس تشکیل یافت و طی آن تصمیم گرفتند طرحی که در زمستان ۱۳۵۸ یکی از هواداران بختیار به نام «قادسی» با عنوان «نقاب» یعنی «نجات قیام ایران بزرگ» تهیه کرده بودند را اجرایی کنند؛ طرحی که آژانس جاسوسی آمریکا (C.I.A) به انجام آن امید زیادی داشت و حتی آن را ضربه نهایی و قطعی بر پیکر نظام نوپای جمهوری اسلامی میدانست.
اما همانگونه که اقدام نظامی آمریکا برای رهایی کارکنان به گروگان گرفته شده سفارت این کشور توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) در تهران به واسطه طوفان شن در طبس که امدادی الهی بود، با شکست مواجه شد، این بار نیز توطئه کودتا قبل از هر گونه اقدامی شکست خورد و طی عملیاتی در ۱۹ تیر ۱۳۵۹ سران کودتاچی دستگیر و ۱۲۱ نفر از آنها اعدام شدند.
این کودتا که قرار بود با تسخیر پایگاه سوم شکاری همدان آغاز شود با لو دادن طرح یادشده توسط یکی از خلبانانی که برای بمباران جماران انتخاب شده بود، عقیم ماند و بار دیگر مدد الهی یاریگر مردم کشورمان شد؛ چرا که مجریان طرح پیشبینی کرده بودند چنانچه مردم قصد مقابله داشته باشند، از کشتن مردم نیز دریغ نکنند؛ بنابر این بار دیگر تقدیر الهی بر این شد تا کودتایی که موفقیت آن توسط طراحان آن حتمی تلقی میشد، از جایی که انتظار آن را نداشتند، ضربه بخورد و عوامل آن ناکام بمانند.
اما متأسفانه بعدها این کودتا به اسم کودتای «نوژه» شهرت یافت در حالی که «نوژه» نام یکی از خلبانان پایگاه هوایی همدان بود که هواپیمای آن در کردستان و در درگیری با ضدانقلاب مستقر در این منطقه سقوط کرد و به شهادت رسید به همین دلیل پایگاه یادشده به اسم این شهید مزیّن شد.
انتهای پیام/ 231