طیب حاج رضایی

ما ندیده شما رو خریدیم!+فیلم


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، یک کاربر فضای مجازی در توییتر سخنانی از شهید طیب حاج رضایی را طی توییتی منتشر کرد.
سلام منو به خمینی برسون و بگو خیلی‌ها شما رو دیدند و خریدند، ما ندیده شما رو خریدیم!

۱۱ آبان سالروز شهادت حر انقلاب، پهلوان پایتخت طیب حاج رضایی گرامی باد!

ما ندیده شما رو خریدیم!+فیلم

دانلود

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

ما ندیده شما رو خریدیم!+فیلم بیشتر بخوانید »

حسادت بی‌بی‌سی به مجسمه «حاج قاسم»

حسادت بی‌بی‌سی به مجسمه «حاج قاسم»



مجسمه «سردار سلیمانی» را در پاسخ به سردیس‌های بد ساختم/مقصر کیست؟

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حمید کنگرانی فراهانی هنرمند مجسمه‌سازی است که اخیراً مجسمه‌ای از سردار شهید سلیمانی با هنر او ساخته و رونمایی شد. هنرمندی که تجربه طراحی و ساخت مجسمه‌های هایپررئال بسیاری از چهره‌های فرهنگی، سیاسی، علمی و ورزشی را هم در کارنامه حرفه‌ای خود دارد.

کنگرانی به بهانه رونمایی از اثر جدید خود، درباره شروع فعالیت حرفه‌ای‌اش در حوزه ساخت مجسمه‌های مومی هایپررئال، به خبرنگار مهر گفت: فعالیت حرفه‌ای خودم را در زمینه مجسمه‌سازی از حدود سال ۱۳۷۶ آغاز کردم و تا امروز بیش از ۳۵۰ اثر هایپررئال، برنزی و فایبرگلاس برای فضاهای مختلف و موزه‌های ایرانی و خارجی طراحی و خلق کرده‌ام.

وی تعدادی از مجسمه‌هایی که در سبک هایپررئال کار کرده است، نام برد و توضیح داد: اولین مجسمه هایپررئالی که از هنرمندان ایرانی کار کردم، متعلق به زنده‌یاد عزت‌الله انتظامی بود که دو مجسمه از ایشان ساختم؛ یکی در موزه سینما و دیگری در خانه موزه استاد انتظامی قرار دارد.

کنگرانی ادامه داد: از دیگر مجسمه‌های هایپررئالی که کار کرده‌ام، می‌توانم به مجسمه‌های علی حاتمی، مرتضی ممیز، حمید سمندریان، داوود رشیدی، محمود فرشچیان، علی نصیریان، رضا کیانیان، غلامحسین بنان، محمدحسین شهریار و طیب حاج‌رضایی اشاره کنم. از چهره‌های سیاسی ایران هم کار کرده‌ام که ۳۰ اثر در موزه مجلس شورای اسلامی قرار دارد که همگی برگرفته از تاریخ مشروطه هستند. تندیس‌های امام خمینی (ره)، شهید مدرس، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، دکتر مصدق، شیخ فضل الله نوری، شهید بهشتی، شهید رجایی، دکتر شریعتی از جمله تندیس‌هایم از چهره‌های سیاسی است. همچنین از چهره‌های علمی کشور نیز مجسمه پروفسور رحیم رحمان‌زاده را ساخته‌ام که در حال حاضر در برلین نصب شده است. عبدالله موحد و ناصر حجازی نیز از چهره‌های ورزشی بودند که مجسمه‌هایشان را ساختم.

کنگرانی فراهانی با اشاره به دعوت موزه مادام توسو لندن برای حضور از وی، گفت: پس از ساخت تعدادی از مجسمه‌های هایپررئالم، موزه مادام توسو در لندن از من دعوت به حضور کرد. پس از آن، مجسمه‌های کلینت ایست‌وود، مرلین مونرو، آنجیلنا جولی، برد پیت، آل پاچینو، الویس پریسلی و الیزابت تیلور را نیز برای موزه‌های خارجی کار کردم.

وی درباره تفاوت مجسمه‌های هایپررئال و مجسمه‌های کار شده با برنز و دیگر متریال، بیان کرد: مجسمه‌ها با متریال مختلف، کاربری متفاوتی دارند؛ مجسمه‌های هایپررئال صرفاً در فضاهای داخلی و مسقف قرار می‌گیرند و دیگر متریال مثل برنز، سیمان و فایبرگلاس برای فضاهای بیرونی مناسب هستند.

حسی که مجسمه هایپررئال برایم دارد عمیق‌تر است

این هنرمند مجسمه‌ساز تاکید کرد: قطعاً واقع‌نمایی که مجسمه‌های هایپررئال دارند و ارتباطی که می‌تواند با مخاطب برقرار کنند، از ویژگی‌های مثبت این نوع مجسمه‌هاست که ممکن است مجسمه‌های دیگر این ویژگی را نداشته باشند اما در هر حال، هر کدام در جای خودشان ارزشمند هستند. واقعیت این است که خودم به شخصه، مجسمه‌های هایپررئال را بیشتر دوست دارم البته کار برنزی هم کم نداشته‌ام ولی حسی که هایپررئال برایم داشته، عمیق‌تر بوده است.

وی با تشکر از خانواده شهید حاج‌قاسم سلیمانی، درباره تجربه طراحی و ساخت مجسمه شهید سلیمانی هم گفت: خانواده حاج قاسم و دکتر اکبری از طرف بنیاد شهید سلیمانی، برای این کار به من سفارش دادند و من هم این مجسمه را طی ۴۰ روز ساختم.

کنگرانی تأکید کرد: انگیزه اصلی من از ساخت مجسمه سردار، مجسمه‌های بسیار بدی بود که از ایشان در اقصی نقاط ایران ساخته و رونمایی شدند و قصد داشتم کاری در شأن و منزلت این شهید بزرگوار ساخته شود، کاری که قابل دفاع باشد.

وی افزود: البته این مجسمه، دومین مجسمه سردار است که ساخته‌ام؛ پیش از این نیز قصد داشتم مجسمه ایشان را بسازم اما شخص سردار برای ساخت آن موافقت نمی‌کرد اما پس از اعلام شهادت ایشان، با مدیرعامل موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای ساخت تندیس شهید سلیمانی مکاتبه و اعلام آمادگی کردم که حاصل آن مجسمه‌ای بود که در ۱۸ روز ساختم.

واکنش بی‌بی‌سی پس از مراسم رونمایی از مجسمه سردار سلیمانی

کنگرانی با اشاره به واکنش‌های رسانه‌های خارجی پس از رونمایی مجسمه سردار در برج میلاد، بیان کرد: این کار آنقدر قابل دفاع بود که رسانه‌های خارجی نتوانستند خبری منفی درباره آن منعکس کنند اما بی بی سی همچنان که از پیشینه‌اش بر می‌آید، خبری منعکس کرد مبنی بر اینکه «به جای هزینه کردن برای ساخت مجسمه سردار، بهتر بود مجسمه استاد شجریان را می‌ساختند!» این در حالی است که هر کدام از شخصیت‌های ایرانی جایگاه خودشان را دارند اما آن‌ها می‌خواهند چیزهای دیگری را القا کنند.

هنرمند و سفارش‌دهنده؛ مقصران جانمایی مجسمه‌های بد

وی در پایان در پاسخ به اینکه در روند ساخت و رونمایی آثار بی‌کیفیت و غیرواقعی که در ارتباط با سردار شهید سلیمانی نیز در کشور اتفاق افتاد، هنرمندان مقصر هستند یا سفارش‌دهندگان، به مهر گفت: هر قرارداد کاری، ناظری دارد و در قراردادها نیز قید شده که اگر اثری مورد پسند نباشد می‌توانند آن را نپذیرند. همچنین برخی هنرمندان نیز وقتی در کارشان ایرادی وجود دارد اما سفارش دهنده سختگیری نمی‌کند، به سمت درست کار کردن نمی‌روند و به مرور کارهایشان باری به هر جهت می‌شود و نگاه بلندی به هنر و کارشان پیدا نمی‌کنند و همان سبک کارشان را ادامه می‌دهند. بنابراین در این مورد، مقصر هر دو طرف هستند.

حمید کنگرانی فراهانی متولد سال ۱۳۵۸ در تهران است و دانش آموخته کاردانی رشته دامپزشکی و لیسانس افتخاری مجسمه‌سازی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. او تاکنون موفق به دریافت لوح تقدیر از بنیاد کنراد آدناور برلین، انستیتو نوابغ برلین، ستاد چهره‌های ماندگار، موزه سینمای ایران، خانه هنرمندان ایران، لوح سپاس از اولین همایش مهندسان هنرمند و میراث فرهنگی و گردشگری ایران شده است. نمایشگاه‌های دائمی او را در موزه مجلس شورای اسلامی، موزه خانه مشروطه اصفهان، موزه عبرت ایران، موزه رئیس علی دلواری بوشهر، موزه سینمای ایران، موزه کاخ گلستان برپا است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حمید کنگرانی فراهانی هنرمند مجسمه‌سازی است که اخیراً مجسمه‌ای از سردار شهید سلیمانی با هنر او ساخته و رونمایی شد. هنرمندی که تجربه طراحی و ساخت مجسمه‌های هایپررئال بسیاری از چهره‌های فرهنگی، سیاسی، علمی و ورزشی را هم در کارنامه حرفه‌ای خود دارد.

کنگرانی به بهانه رونمایی از اثر جدید خود، درباره شروع فعالیت حرفه‌ای‌اش در حوزه ساخت مجسمه‌های مومی هایپررئال، به خبرنگار مهر گفت: فعالیت حرفه‌ای خودم را در زمینه مجسمه‌سازی از حدود سال ۱۳۷۶ آغاز کردم و تا امروز بیش از ۳۵۰ اثر هایپررئال، برنزی و فایبرگلاس برای فضاهای مختلف و موزه‌های ایرانی و خارجی طراحی و خلق کرده‌ام.

وی تعدادی از مجسمه‌هایی که در سبک هایپررئال کار کرده است، نام برد و توضیح داد: اولین مجسمه هایپررئالی که از هنرمندان ایرانی کار کردم، متعلق به زنده‌یاد عزت‌الله انتظامی بود که دو مجسمه از ایشان ساختم؛ یکی در موزه سینما و دیگری در خانه موزه استاد انتظامی قرار دارد.

کنگرانی ادامه داد: از دیگر مجسمه‌های هایپررئالی که کار کرده‌ام، می‌توانم به مجسمه‌های علی حاتمی، مرتضی ممیز، حمید سمندریان، داوود رشیدی، محمود فرشچیان، علی نصیریان، رضا کیانیان، غلامحسین بنان، محمدحسین شهریار و طیب حاج‌رضایی اشاره کنم. از چهره‌های سیاسی ایران هم کار کرده‌ام که ۳۰ اثر در موزه مجلس شورای اسلامی قرار دارد که همگی برگرفته از تاریخ مشروطه هستند. تندیس‌های امام خمینی (ره)، شهید مدرس، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، دکتر مصدق، شیخ فضل الله نوری، شهید بهشتی، شهید رجایی، دکتر شریعتی از جمله تندیس‌هایم از چهره‌های سیاسی است. همچنین از چهره‌های علمی کشور نیز مجسمه پروفسور رحیم رحمان‌زاده را ساخته‌ام که در حال حاضر در برلین نصب شده است. عبدالله موحد و ناصر حجازی نیز از چهره‌های ورزشی بودند که مجسمه‌هایشان را ساختم.

کنگرانی فراهانی با اشاره به دعوت موزه مادام توسو لندن برای حضور از وی، گفت: پس از ساخت تعدادی از مجسمه‌های هایپررئالم، موزه مادام توسو در لندن از من دعوت به حضور کرد. پس از آن، مجسمه‌های کلینت ایست‌وود، مرلین مونرو، آنجیلنا جولی، برد پیت، آل پاچینو، الویس پریسلی و الیزابت تیلور را نیز برای موزه‌های خارجی کار کردم.

وی درباره تفاوت مجسمه‌های هایپررئال و مجسمه‌های کار شده با برنز و دیگر متریال، بیان کرد: مجسمه‌ها با متریال مختلف، کاربری متفاوتی دارند؛ مجسمه‌های هایپررئال صرفاً در فضاهای داخلی و مسقف قرار می‌گیرند و دیگر متریال مثل برنز، سیمان و فایبرگلاس برای فضاهای بیرونی مناسب هستند.

حسی که مجسمه هایپررئال برایم دارد عمیق‌تر است

این هنرمند مجسمه‌ساز تاکید کرد: قطعاً واقع‌نمایی که مجسمه‌های هایپررئال دارند و ارتباطی که می‌تواند با مخاطب برقرار کنند، از ویژگی‌های مثبت این نوع مجسمه‌هاست که ممکن است مجسمه‌های دیگر این ویژگی را نداشته باشند اما در هر حال، هر کدام در جای خودشان ارزشمند هستند. واقعیت این است که خودم به شخصه، مجسمه‌های هایپررئال را بیشتر دوست دارم البته کار برنزی هم کم نداشته‌ام ولی حسی که هایپررئال برایم داشته، عمیق‌تر بوده است.

وی با تشکر از خانواده شهید حاج‌قاسم سلیمانی، درباره تجربه طراحی و ساخت مجسمه شهید سلیمانی هم گفت: خانواده حاج قاسم و دکتر اکبری از طرف بنیاد شهید سلیمانی، برای این کار به من سفارش دادند و من هم این مجسمه را طی ۴۰ روز ساختم.

کنگرانی تأکید کرد: انگیزه اصلی من از ساخت مجسمه سردار، مجسمه‌های بسیار بدی بود که از ایشان در اقصی نقاط ایران ساخته و رونمایی شدند و قصد داشتم کاری در شأن و منزلت این شهید بزرگوار ساخته شود، کاری که قابل دفاع باشد.

وی افزود: البته این مجسمه، دومین مجسمه سردار است که ساخته‌ام؛ پیش از این نیز قصد داشتم مجسمه ایشان را بسازم اما شخص سردار برای ساخت آن موافقت نمی‌کرد اما پس از اعلام شهادت ایشان، با مدیرعامل موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای ساخت تندیس شهید سلیمانی مکاتبه و اعلام آمادگی کردم که حاصل آن مجسمه‌ای بود که در ۱۸ روز ساختم.

واکنش بی‌بی‌سی پس از مراسم رونمایی از مجسمه سردار سلیمانی

کنگرانی با اشاره به واکنش‌های رسانه‌های خارجی پس از رونمایی مجسمه سردار در برج میلاد، بیان کرد: این کار آنقدر قابل دفاع بود که رسانه‌های خارجی نتوانستند خبری منفی درباره آن منعکس کنند اما بی بی سی همچنان که از پیشینه‌اش بر می‌آید، خبری منعکس کرد مبنی بر اینکه «به جای هزینه کردن برای ساخت مجسمه سردار، بهتر بود مجسمه استاد شجریان را می‌ساختند!» این در حالی است که هر کدام از شخصیت‌های ایرانی جایگاه خودشان را دارند اما آن‌ها می‌خواهند چیزهای دیگری را القا کنند.

هنرمند و سفارش‌دهنده؛ مقصران جانمایی مجسمه‌های بد

وی در پایان در پاسخ به اینکه در روند ساخت و رونمایی آثار بی‌کیفیت و غیرواقعی که در ارتباط با سردار شهید سلیمانی نیز در کشور اتفاق افتاد، هنرمندان مقصر هستند یا سفارش‌دهندگان، به مهر گفت: هر قرارداد کاری، ناظری دارد و در قراردادها نیز قید شده که اگر اثری مورد پسند نباشد می‌توانند آن را نپذیرند. همچنین برخی هنرمندان نیز وقتی در کارشان ایرادی وجود دارد اما سفارش دهنده سختگیری نمی‌کند، به سمت درست کار کردن نمی‌روند و به مرور کارهایشان باری به هر جهت می‌شود و نگاه بلندی به هنر و کارشان پیدا نمی‌کنند و همان سبک کارشان را ادامه می‌دهند. بنابراین در این مورد، مقصر هر دو طرف هستند.

حمید کنگرانی فراهانی متولد سال ۱۳۵۸ در تهران است و دانش آموخته کاردانی رشته دامپزشکی و لیسانس افتخاری مجسمه‌سازی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. او تاکنون موفق به دریافت لوح تقدیر از بنیاد کنراد آدناور برلین، انستیتو نوابغ برلین، ستاد چهره‌های ماندگار، موزه سینمای ایران، خانه هنرمندان ایران، لوح سپاس از اولین همایش مهندسان هنرمند و میراث فرهنگی و گردشگری ایران شده است. نمایشگاه‌های دائمی او را در موزه مجلس شورای اسلامی، موزه خانه مشروطه اصفهان، موزه عبرت ایران، موزه رئیس علی دلواری بوشهر، موزه سینمای ایران، موزه کاخ گلستان برپا است.



منبع خبر

حسادت بی‌بی‌سی به مجسمه «حاج قاسم» بیشتر بخوانید »

واکنش آیت‌الله قاضی طباطبایی به شهادت طیب حاج‌رضایی

واکنش آیت‌الله قاضی طباطبایی به شهادت طیب حاج‌رضایی



شهید طیب حاج رضایی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آیت‌الله قاضی طباطبایی از روحانیون تبریز و از حامیان نهضت امام خمینی سخنانی در واکنش به اعدام طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی ایراد کرد که توسط ساواک در ۱۷ /۸ /۱۳۴۲ به شرح زیر گزارش گردید:

«ساعت ۱۹:۰۰ روز ۱۵ جاری آیت‌الله قاضی طباطبایی سخنانی به شرح زیر در مسجد ایراد نمود. در مورد طیب و حاجی [حاج] رضایی گفت که دو نفر جوان رشید مسلمان را تیر باران کردند. آنها در راه دین شربت شهادت نوشیده‌اند. تمام روحانیون تبریز به روح آن دو نفر درود می‌فرستند و به خانواده آنها تسلیت می‌گویند و اضافه نمود. ای طیب و حاج رضا بخوابید، روح شما زنده است.

جمعیت با این وضع مسلمانی نمی‌شود و نمی‌توان در مقابل دستگاه پلید ایستادگی نمود. ما نیز باید مثل این دو نفر شهید مقاومت به خرج داده و مسلمانی را سرمشق بگیریم. روحانیون اطراف را دستگیر کردند و به سازمان می‌برند و به آنها می‌گویند به چه علت طوماری را امضاء کرده‌اند که این مجلس قلابی است. پس چرا به ما نمی‌توانند بگویند ما که امضاء اعلامیه منتشر کردیم، چرا ایران زیر پای خارجی‌ها است. حکومت چرا همیشه از قرآن دم می‌زند. ما مسلمان، دو نفر جوان را تیرباران می‌کنند که از این پشتیبانی کردن قدغن است. چرا برخلاف قانون اساسی رفتار می‌کنند.» [۱]


[۱]. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۴، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۰، ص ۲۰۶.

 
 



منبع خبر

واکنش آیت‌الله قاضی طباطبایی به شهادت طیب حاج‌رضایی بیشتر بخوانید »

همدستی شاه و بهائیت برای حذف «طَیّب»

همدستی شاه و بهائیت برای حذف «طَیّب»



طیب حاج رضایی

به گزرش مشرق، از شهید طیب حاج‌رضایی که سخن می‌گوییم، بی‌اختیار یاد واقعه ۱۵ خرداد می‌افتیم و اتفاقاتی که پس از آن روی داد؛ از بازداشت طیب تا شهادت او در ۱۱ آبان سال ۱۳۴۲، کمتر از پنج‌ماه طول کشید؛ اما انگار همین پنج‌ماه، طیب را برای قرن‌ها جاودانه کرد.

طیب میراث‌دار پهلوانی‌ها و لوطی‌گری‌هایی است که تاریخ ایران، آن را با عنوان پوریای ولی و پهلوان فیله همدانی به یاد می‌آورد. هنگامی که طیب برای حق سینه سپر کرد، بسیار بودند افرادی که رجز پهلوانی می‌خواندند و مدعی جوانمردی بودند؛ اما برخی از آن‌ها ابزار ظلمه شدند و گروهی دیگر به درون سوراخ خزیدند و از پایمال‌شدن حق، کَکِشان هم نگزید؛ ولی طیب از این سنخ نبود و غیرتش اجازه نداد که حق را زیر پا بگذارد. احتمالاً برخی از شما، از این ویژگی طیب و داستان‌هایی درباره او که گاه رنگ افسانه به خود می‌گیرد، روایت‌هایی شنیده باشید.

اما راهی که طیب طی کرد تا در تاریخ جاودانه شود، راهی پنج‌ماهه نبود؛ طیب را باید از گذشته‌هایش، از سوابقش و از اعتقاداتی که طی ۵۲ سال زندگی، بر سر او سایه انداخته بود، بشناسیم. به همین دلیل، در این نوشتار، به سراغ فرازهای ناشنیده‌ای از زندگی او رفتم؛ شهیدی که به‌حق «حرّ انقلاب» لقب گرفته‌است.

لوطی باسواد

طیب، بچه محله صابون‌پزخانه تهران بود؛ جایی در پایین‌شهر و نزدیک دروازه غار. خانواده‌اش، در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، از قزوین به پایتخت کوچیده بودند و او، در سال ۱۲۹۰ به دنیا آمد.

شاید جالب باشد که بدانید طیب دوره دبستان را تمام کرد و در سال ۱۳۰۲، به دبیرستان نظام وارد شد؛ جایی که سیستم امر و نهی آن، به مذاق او خوش نیامد و باعث شد آن‌ را ترک کند. او در سال ۱۳۰۷، وارد دبیرستان شد و تا نزدیکی‌های دیپلمه‌شدن هم درس خواند. طیب از آن لوطی‌های باسواد و اهل علمی بود که خیلی‌ها از این هنرش خبر نداشتند. با این همه، ویژگی بزن‌بهادربودن، از همان دوران نوجوانی همراهش بود. مثل خیلی از بچه‌های شرّ محله صابون‌پزخانه، او هم اهل دعوا بود و تا قبل از سال ۱۳۲۰، چندباری به خاطر دعوا، به زندان افتاد. با این همه، از آن لوطی‌هایی بود که هیچ‌وقت حق را زیرپا نمی‌گذاشت و به قول معروف، «ضعیف جزّونی» نمی‌کرد؛ به ناموس مردم چشمی نداشت و اگر ظلمی می‌دید، بدون معطلی و بی‌واهمه در برابرش می‌ایستاد.

پهلوان واقعی پایتخت

طیب، پهلوان واقعی پایتخت بود؛ هم زور بازو داشت و می‌توانست لات‌هایی مثل حسین رمضان یخی و اطرافیانش را در دعوای معروف چهارراه مولوی، ادب کند و هم راستِ ‌کارش، رسیدگی به مشکلات مردم بود. پسرش می‌گوید که ظهر حجره‌اش را در بازار میوه تعطیل می‌کرد؛ اما ساعت سه بعدازظهر به خانه می‌رسید؛ در راه، کارش گوش‌کردن به حرف مردم و راه انداختن کار آن‌ها بود. این را وظیفه خودش می‌دانست. طیب عاشق امام حسین(ع) بود.

آن‌قدر که در سه روز پایانی دهه اول محرم، خیلی کم آب و غذا می‌خورد و حتی وقتی در یک درگیری به‌شدت زخمی شد و در بیمارستان بستری، درمان را نیمه‌کاره رها کرد تا تکیه و عزاداری‌اش را راه بیندازد. او اهل خسّت و ناخن‌خشکی نبود؛ به غیر از ایام محرم و صفر که هر شب پنج‌هزار نفر را اطعام می‌کرد و روز عاشورا، ۲۰ هزار نفر را غذا می‌داد؛ بخش مهمی از درآمدش، صرف رفع مشکلات مردم می‌شد؛ به قول دوستانش، چون از پول گذشته بود، از پُل هم گذشت.

خیلی از قدیمی‌های تهران، از شیخ حسین انصاریان، واعظ معروف تا آیت‌ا… ناصری، به یاد دارند که شاخصه بارز شخصیت طیب، عشقش به اهل‌بیت(ع) بود و با وجود این‌که خرج بسیاری از خانواده‌های فقیر را می‌داد، دنبال بزرگ‌کردن خودش نمی‌رفت. با وجود آن‌که در جریان کودتای ۲۸ مرداد و حوادث بعد از آن، با برخی عوامل رژیم شاه خط و ربطی پیدا کرد، اما هرگز به دنبال استفاده از این موقعیت نرفت و معتقد بود به برکت مجالس امام حسین(ع) همه‌چیز دارد. طیب با مصدق مخالف بود، اما این مخالفت ریشه در نگاه مذهبی او داشت؛ به اعتقاد طیب، رفتار مصدق باعث می‌شد که توده‌ای‌ها و کمونیست‌ها در ایران بر سر کار بیایند.

مبارزه با بهائیت

طیب ارادتی فوق‌العاده به علما داشت. او ماهی دوبار به دیدار آیت‌ا… العظمی بروجردی می‌رفت و هنگامی که آن مرحوم از گسترش بهائیت و فعالیت‌های تبلیغی این فرقه ضاله با حمایت برخی دستگاه‌ها، اظهار نگرانی کرد، طیب از نخستین افرادی بود که برای مقابله با بهائیان به میدان آمد. در دهه ۱۳۳۰، نفوذ بهائیان در ساختار رژیم پهلوی به‌قدری افزایش یافته بود که آن‌ها جرئت پیدا کردند علناً در یکی از مناطق تهران، به اصطلاح معبدی را برای خود بنا کنند و به تبلیغ اعتقادات مجعول خود بپردازند؛ این بود که با هشدار آیت‌ا… العظمی بروجردی و سخنرانی شدیداللحن مرحوم فلسفی، حرکتی خودجوش و مردمی برای تخریب ساختمان بهائیان آغاز شد که طیب، هدایتگر و بانی اصلی آن بود. بهائیان پس از این واقعه، کینه او را به دل گرفتند.

در یکی از اسناد ساواک، به تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۴۴، از حبیب ثابت پاسال، رئیس بهائی تلویزیون شاه، به عنوان یکی از دست‌اندرکاران به‌شهادت‌رساندن طیب، سخن به میان آمده‌است. درگیری طیب با فرقه بهائیت، یکی از فصل‌های ویژه زندگی اوست که تاکنون به‌درستی درباره‌اش تحقیق و پژوهش نشده‌است.

ارادتی تا پای جان

ارادت طیب به امام(ره)، پس از واقعه انجمن‌های ایالتی و ولایتی بیشتر شد. شهید حاج‌مهدی عراقی نقل کرده‌است که در سال ۱۳۴۲، وقتی در مسجد حاج‌ابوالفتح برای عزاداری محرم آماده می‌شدند و قصد داشتند برای نخستین‌بار از پلاکاردهایی با شعار علیه رژیم صهیونیستی استفاده کنند، یکی‌بودن مسیر حرکت آن‌ها با مسیر حرکت هیئت «جوانان متوسلان به امام حسین(ع)»، یعنی همان هیئت مشهور طیب حاج‌رضایی، باعث بروز این نگرانی شده‌بود که ممکن است رژیم شاه، از طیب برای عقب‌راندن و سرکوب هیئت مسجد حاج ابوالفتح استفاده کند. این موضوع را به اطلاع امام(ره) رسانده بودند و ایشان گفته بود که طیب چنین آدمی نیست و اصلا مرتکب این کار نمی‌شود.

شهید مهدی عراقی که خود شخصاً به دیدار طیب رفته‌بود، از او شنید که دربار در جریان حمله به فیضیه در فروردین ۱۳۴۲، از او خواسته‌است که با رژیم همکاری کند و طیب این کار را نکرده‌است. شهید عراقی نقل می‌کند که «همان‌جا طیب به پسرش یک صد تومانی داد و گفت که برود عکس امام را تهیه کند و بر روی علم و نشان‌های هیئت خودشان بزند» و بعد به حاج مهدی گفته‌بود که اگر بخواهید، ما هیئت‌مان را به مسجد حاج‌ابوالفتح می‌آوریم و آن‌جا عزاداری می‌کنیم. تمام این‌ها نشان می‌دهد که دغدغه و درد طیب، دیانت و اعتقاد بود. او هم مانند هر آدم دیگری، در زندگی‌اش اشتباهاتی داشت؛ اما خصوصیاتی که از آن‌ها سخن گفتیم، در نهایت مسیری روشن را برای «حر انقلاب» رقم زد.

او پس از مشارکت در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، بازداشت شد؛ از طیب خواستند تا علیه امام خمینی(ره) حرفی بزند و به‌دروغ، مدعی شود که از خارج پول گرفته‌است تا علیه شاه شورش راه بیندازد. اما او نپذیرفت و شکنجه و توهین را تحمل کرد. بامداد روز ۱۱ آبان سال ۱۳۴۲، با پرکشیدن پهلوان پایتخت همزمان شد.

منابع: لوطی انقلابی (زندگی و زمانه شهید طیب حاج‌رضایی)؛ محمد جعفر بگلو؛ سوره مهر؛ ۱۳۹۹ آزادمرد(شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک)؛ مرکز بررسی اسناد تاریخی؛ ۱۳۹۸ پهلوانان نمی‌میرند؛ مهدی محمدی‌سرشت؛ نشر محراب؛ ۱۳۹۴

*روزنامه خراسان



منبع خبر

همدستی شاه و بهائیت برای حذف «طَیّب» بیشتر بخوانید »