ظریف

ظریف که نشد؛ حداقل عراقچی بماند!

ظریف که نشد؛ حداقل عراقچی بماند!


روزنامه اصلاح طلب آرمان در مطلبی نوشت: عراقچی و تیم ایشان امروز به علت اینکه برجام و پیچ و خم‌های آن را به خوبی می‌شناسند، بهترین گزینه برای ادامه مذاکرات در وین هستند.

سرویس سیاست مشرق- روزنامه اصلاح طلب آرمان در مطلبی نوشت:عراقچی و تیم ایشان امروز به علت تجربه زیادی که در حوزه بین الملل دارند و به علت اینکه برجام و پیچ و خم‌های آن را به خوبی می‌شناسند، بهترین گزینه برای ادامه مذاکرات در وین هستند. کنار گذاشتن این تیم مذاکره کننده دو پیام دارد. نخست اینکه تیم فنی از مذاکرات کنار گذاشته می‌شود و از سوی دیگر تیمی درحال آمدن است که شن. اختی نسبت به آنچه گذشته ندارد و می‌خواهد رویکرد متفاوتی داشته باشد و احتمالا مطالبات بیشتری از طرف‌های غربی داشته باشد. این امر می‌تواند منجر به یک صف آرایی علیه ایران در مذاکرات وین شود و باید به این نکات نیز توجه داشت

 این روزنامه ادامه داده است: هیچ مانعی برای ادامه فعالیت تیم مذاکره کننده فعلی وجود ندارد. مشکل این جناح با دکتر ظریف بود که او نیز تغییر کرد. گفتمان حاکم بر تیم مذاکره کننده آن چیزی است که از رده‌های بالای نظام ابلاغ شده است و مشخصا نظر شخصی در این میان مطرح نبوده است.

در حالی اصلاح طلبان برای حفظ شاکله تیم مذاکره کننده فعلی در وین تاکید می کنند که؛ برخی از کارشناسان وزارت خارجه اعتقاددارند که  که حفظ شاکله باند نیویورکی ها در ادامه مذاکرات نه‌تنها مؤثر نیست، بلکه طرف غربی را بر خواسته‌های نامشروع خود جسورتر خواهد کرد.

جالب آن که  تا پیش از این باند نیویورکی ها در روزنامه های اصلاح طلب این خط را پیش می بر دند که دولت رئیسی باید ظریف را حفظ کرده و مسئولیت مذاکرات از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه منتقل شود، به نظر این روزها حواریون برجام تخفیف داده و ماندن عراقچی نیز برای آن ها کفایت می کند!

ظریف که نشد؛ حداقل عراقچی بماند!

به نظر می رسد وزارت امور خارجه در دوران جدید از فعالیت خود باید دست به یک خانه تکانی بزرگ بزند، این تغییرات به معنای جابه جایی چند سفیر یا معاون در ساختار آن وزارت خانه نیست؛ بلکه به آن معناست که باید روحیه لیبرالی از این مجموعه انقلابی رخت بسته و نیروهای انقلابی و با انگیزه جایگزین افراد استحاله شده گردند. این اقدام را باید «انقلاب فرهنگی» در وزارت خارجه؛ دانشکده تابعه و مراکز پژوهشی وابسته به آن نامید.

ایران در یک سال نخست ماموریت امیرعبداللهیان  قاعدتاً روزهای دشواری در بعد بین‌المللی پیش رو دارد؛ مهم‌ترین آن «جانمایی» جدید و فهم آشکار از مفاهیم حاکم بر سیاست خارجه و اقتصاد ماست. وقت آن رسیده است که به‌جای تلاش برای شکست تحریم با مذاکره، میزان اثرات تحریم پذیری را پایین بیاوریم؛ این تغییر بزگ استراتژیک نیاز به یک شخصت سازی جدید از وزارت خارجه کشورمان دارد.



منبع

ظریف که نشد؛ حداقل عراقچی بماند! بیشتر بخوانید »

با آمدن دولت رئیسی شرایط اقتصادی سخت‌تر شده است/ باید به FATF ثابت کنیم مخالف تروریسم و پولشویی هستیم

با آمدن دولت رئیسی شرایط اقتصادی سخت‌تر شده است/ باید به FATF ثابت کنیم مخالف تروریسم و پولشویی هستیم


جریان اصلاح طلب حتی تا ماههای پایانی دولت روحانی هم مدعی بود که دولت در حال آواربرداری است. حالا این طیف معترض شده که در دولت رئیسی نه تنها وضع بهتر نشد، بلکه بدتر هم شده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** با آمدن دولت رئیسی شرایط اقتصادی سخت تر شده است

روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «جاوید قربان اوغلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت:«ما باید از شروطی که خودبه‌خود می‌تواند در پیشرفت مذاکرات مانع ایجاد کند، صرفنظر کنیم. شروطی مثل تحقق خواسته‌های مصوبه و قانون مجلس در دی‌ماه سال گذشته و آوردن آن روی میز مذاکره شرایط را برای ما دشوارتر می‌کند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«هرگونه اشتباه محاسباتی از جانب ما به ضرر ما خواهد شد، چراکه زمان به ضرر ماست و طرف‌های دیگر هیچگونه آسیبی از مسئله تاخیر زمانی نمی‌برند و تاخیر زمانی فقط باعث آسیب زدن به کشور ما از نظر اقتصادی و بین‌المللی شده که کاملا مشهود است و با گذشت حدود یک ماه از روی کار آمدن دولت جدید تغییر محسوسی در شرایط اقتصادی کشور ایجاد نشده و چه بسا یک مقدار شرایط سخت‌تر هم شده باشد که ناشی از همین تحریم‌های بین‌المللی است».

با آمدن دولت رئیسی شرایط اقتصادی سخت‌تر شده است/ باید به FATF ثابت کنیم مخالف تروریسم و پولشویی هستیم

این فعال اصلاح طلب در یادداشت مذکور مدعی شده که با آمدن دولت رئیسی نه تنها تغییر محسوسی در شرایط اقتصادی ایجاد نشده بلکه شرایط سخت تر هم شده است.

این ادعا در حالی است که در حال حاضر تنها چند هفته از آغاز به کار دولت جدید سپری شده و وزرای دولت سیزدهم نیز تنها چند روز است که مستقر شده اند.

گویا نویسنده این یادداشت فراموش کرده که دولت روحانی- دولتِ اصلاح طلبان- چه میراثی برای دولت جدید بجای گذاشته است.

دولت روحانی کلید پاستور را با تورم 43 درصدی به دولت بعد تحویل داد. در هشت سال دولت روحانی حجم نقدینگی ۸ برابر شد و از ۴۷۹ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دهم به ۳۸۲۰ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دوازدهم رسید.

بدهی دولت به بانک مرکزی از ۱۳ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۱ به ۱۱۵ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۹ رسیده که نشانگر رشد ۷۷۵ درصدی است.

همچنین ضریب جینی به عنوان شاخص شکاف طبقاتی از ۳۶۵ هزارم در سال ۱۳۹۱ به ۴۰۰ هزارم در سال ۱۳۹۹ رسید یعنی افزایش ۹.۵ درصدی شکاف طبقاتی در دولت روحانی رخ داده است که بالاترین میزان در دهه‌های اخیر است.

علاوه بر این دولت سیزدهم در حالی شکل می‌گیرد که متوسط رشد اقتصادی ۸ ساله دولت روحانی فقط ۱.۲ درصد بود که کمترین رقم بین دولت‌ها است.

قیمت مسکن در تهران در تیرماه ۱۳۹۲ کمتر از ۳.۷ میلیون تومان بود در حالی که در تیرماه ۱۴۰۰ به بالای ۳۰ میلیون تومان رسید یعنی ۷۲۲ درصد گران شد.

نرخ ارز از متوسط ۳۲۷۰ تومان در تیرماه ۱۳۹۲ به حدود 26 هزار تومان در ماه پایانی دولت روحانی افزایش یافت که بیشترین رشد قیمت ارز در سالهای پس از انقلاب است.

جریان اصلاح طلب در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود، به دفعات مدعی شد که دولت در حال آواربرداری است. حالا این طیف در شرایطی که تنها چند هفته از آغاز به کار دولت سیزدهم سپری شده، معترض شده که نه تنها وضع بهتر نشد، بلکه بدتر هم شده است.

شرایط اقتصادی فعلی نتیجه تحریم ها نیست، تحریم نهایتا 20 الی 30 درصد در وضع موجود سهیم است؛ بلکه وضع فعلی همان میراث شوم سوءمدیریت دولتِ اصلاح طلبان است. دولتی که همه امور کشور را به نشست و برخاست با مقامات آمریکایی و اروپایی گره زد و مردم را با مشکلات عدیده اقتصادی درگیر کرد. ضربات ویرانگر دولتِ اصلاح طلبان به معیشت مردم و اقتصاد کشور با چند هفته درمان نمی شود.

** باید به FATF ثابت کنیم مخالف تروریسم و پولشویی هستیم

روزنامه شرق که پیش از این تیتر تاریخی «امضای کری تضمین است؛ اطمینان تهران از اجرای برجام» را منتشر کرده بود در یادداشتی با عنوان «‌دولت، اقتصاد و FATF» نوشت:«روند صعودی نرخ دلار و افزایش تورم در جامعه مشکلات اساسی اقتصادی و معیشتی را برای مردم فراهم آورده است. به اعتقاد کارشناسان اقتصادی و حقوقی، یکی از مهم‌ترین راه‌های برون‌رفت از شرایط فعلی، توسعه سیاست خارجی دولت، رفع تحریم‌ها در معیت استقلال و تکیه داخلی است. ازاین‌رو به جهت سهولت دادوستد بین‌المللی پیوستن کشور به FATF بیش از پیش احساس می‌شود».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«همکاری جمهوری اسلامی ایران با نهاد بین‌الدولی گروه اقدام مالی امری گریزناپذیر بوده که هدف اصلی آن شفاف‌سازی فضای اقتصادی به‌منظور مبارزه با پول‌شویی و تأمین مالی تروریسم است. اقدامات سازنده کشور و وضع قوانین مربوط به پول‌شویی و مبارزه با تأمین مالی تروریسم موجب خروج نام ایران از لیست سیاه گروه اقدام مالی می‌شود».

روزنامه شرق در این یادداشت تاکید کرد:«کشورهایی که به استانداردهای مربوط به مبارزه با پول‌شویی و تأمین منابع مالی تروریسم توجهی ندارند، توسط این نهاد در لیست سیاه قرار می‌گیرند و در نتیجه بانک‌ها و مؤسسات مالی و بنگاه‌های اقتصادی، همکاری خود را با کشورهای در لیست سیاه قطع می‌کنند».

با آمدن دولت رئیسی شرایط اقتصادی سخت‌تر شده است/ باید به FATF ثابت کنیم مخالف تروریسم و پولشویی هستیم

متاسفانه فعالین رسانه ای جریان اصلاح طلب حتی از ابتدایی ترین اطلاعات درباره سازمان FATF نیز بی بهره هستند.

این طیف اینگونه القاء می کند که پیوستن به FATF نشان دهنده رعایت قواعد جهانی و ورود به اقتصاد بین المللی است و ما از طریق پیوستن به این سازمان به نوعی گواهی رعایت مبارزه با تروریسم و پولشویی دریافت می کنیم. اما این ادعاها کاملا غلط است.

«ناهید تاج الدین» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم پیش از این گفته بود:« من به عنوان موافق پیوستن به FATF می دانم که ۴۷ درصد پولشویی دنیا در آمریکا و ۲۳ درصد در اروپا انجام می‌شود و اروپا و آمریکا سهم ۷۰ درصدی در پولشویی دنیا دارند و انگشت اتهام پولشویی پیش و بیش از هرکس به سمت آمریکا و اروپا دراز است. من می دانم که سیاستمداران دنیا بیشتر از اینکه نگران اخلال در نظم اقتصادی به وسیله پولشویی باشند، نگران اخلال در نظم سیاسی هستند و بیشتر از اینکه به اقتصاد توجه داشته باشند، به اثرات و تبعات اقتصاد سیاسی توجه دارند و این نگرانی بیش از همه در آمریکا وجود دارد».

FATF ادعا می کند که هدف اصلی اش، مبارزه با پولشویی و تروریسم است. این در حالی است که این سازمان هیچگاه در مقابل اقدامات تروریستی اعضای خود کوچکترین واکنشی نشان نداده است. برای نمونه در اقدام جنایتکارانه دولت تروریست آمریکا در به شهادت رساندن سردار سپهبد «حاج قاسم سلیمانی، آمریکا به عنوان یکی از اعضای FATF، یکی از فرماندهان نظامی ایران را ترور کرد. کارشناسان مسائل بین الملل تاکید کردند که این اقدام، مصداق آشکار «تروریسم دولتی» است. اما در این میان، کارگروه اقدام مالی به هیچ عنوان به این اقدام تروریستی واکنش نشان نداد.

پیش از این نیز FATF به هیچ عنوان به تبادلات مالی گروهک تکفیری تروریستی داعش در بانک های اروپایی واکنش نشان نمی داد. علاوه بر این مقر FATF در شهر پاریس است. همان شهری که سالهاست میزبان گروهک تروریستی منافقین است. گروهکی جنایتکار که ۱۷ هزار ایرانی اعم از زن و کودک و پیر و جوان را مظلومانه به شهادت رسانده است.

حامیان FATF تاکنون بارها مدعی شده اند که همه کشورهای جهان، به غیر از ایران و کره شمالی عضو FATF  هستند. این ادعا در حالی است که اولا حدود ۳۶ کشور جهان عضو این سازمان هستند، ثانیا علیرغم پیوستن کره شمالی به پالرمو و CFT، نام این کشور از لیست سیاه FATF خارج نشده است.

اگر ایران حتی لوایح مرتبط با FATF را نیز تصویب کند. به هیچ عنوان از لیست سیاه این سازمان خارج نشده و باید همچنان اقدامات یکطرفه را ادامه دهد. تجربه کره شمالی نشان می دهد که کارگروه اقدام مالی، در صورت پیوستن ایران به پالرمو و سی اف تی، در گام بعدی بهانه موشکی را مطرح خواهد کرد، بدون اینکه کوچکترین اقدام مثبتی درخصوص تبادلات بانکی ایران انجام دهد.

** پیشنهاد برجامی یک اصلاح طلب به دولت جدید

«رحمان قهرمانپور» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه ایران گفت:«اولین اقدامی که دولت آقای رئیسی باید انجام دهد این است که تعداد اعضای تیم مذاکرات برجام را گسترش دهد. تعداد تیم مذاکرات ما در برجام حداقل باید شامل 500 الی 600 نفر از متخصصان مختلف از جمله متخصصان صنعت گاز، نفت، بیمه، تحریم و حقوق بین‌الملل و سیاست بین‌الملل و… باشد. خب این کار چند مزیت دارد؛ این کار اول میزان خطا و اشتباه را پایین می‌آورد. دوم اینکه 500 نفر ذینفع حضور دارند که در شرایط خاص که مذاکرات گره خورده و سخت شده می‌توانند جامعه نخبگان را توجیه و قانع کنند و آنها بروند افکار عمومی را قانع کنند».

این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت:«این در حالی است که ما در گذشته کلاً 5 نفر دیپلمات داشتیم که هم مذاکره می‌کردند، هم با رسانه حرف می‌زدند، هم گزارش راهبردی می‌نوشتند، هم به شورای عالی امنیت ملی گزارش می‌دادند، هم اجماع‌سازی می‌کردند و هم با امریکایی‌ها مذاکره می‌کردند. خب طبیعی است که این افراد با توجه به توان فیزیکی که دارند، نمی‌توانند به شکل مطلوب به این کار برسند. فراموش نکنیم که تعداد تیم مذاکراتی امریکا حداقل ده‌ها برابر تیم مذاکراتی ایران است».

با آمدن دولت رئیسی شرایط اقتصادی سخت‌تر شده است/ باید به FATF ثابت کنیم مخالف تروریسم و پولشویی هستیم

روزنامه اعتماد – آذر ۹۷- با انتقاد از تیم مذاکره کننده هسته ای دولت روحانی به ریاست ظریف در مطلبی نوشته بود: «متاسفانه در تیم کارشناسان مذاکره کننده ما تعداد کافی از متخصصان به ویژه در حوزه‌های مالی، تجاری و بانکی حضور نداشتند که خط به خط و بند و به بند توافق را دقیق و به طور تخصصی بررسی کنند تا امروز دچار چنین شرایط ناشی از بی تعهدی آمریکا و اروپا نشویم».

همچنین روزنامه آرمان- تیر ۹۸- در مطلبی نوشته بود: «متأسفانه برجام به شکلی تنظیم شده که هرگونه بی‌تعهدی ایران در مقابل برجام همراه با هزینه است و در مقابل اقدامات آمریکا و کشورهای اروپایی علیه برجام بدون هزینه و یا با هزینه‌های کمی همراه خواهد بود. در نتیجه اشکال از ذات برجام است… هنگامی که توافقی امضا می‌شود که ماهیت ساختاری ندارد و فاقد رویکردهای الزام‌آور برای طرف مقابل است و در نتیجه احتمال برگشت تحریم‌ها وجود دارد، طبیعی است که دستاورد قابل توجهی به دست نخواهد آمد».

«علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی در دولت روحانی- شهریور ۹۵گفته بود:«در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، امریکایی‌ها از شیوه نادرستی استفاده می‌کنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم می‌کردیم دقت بیشتری می‌کردیم این فرصت برای امریکا پیش نمی‌آمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوء استفاده کند».

رهبر معظم انقلاب- مهرماه 94- در نامه ای خطاب به رئیس جمهور(که به شروط 9 گانه مشهور شد) تاکید کردند:«محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه،‌ میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده‌ی کشور منتهی شود».

واقعیت این است که دولت روحانی و شخص آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی و به ویژه در مسئله برجام به هیچ عنوان با کارشناسان و صاحبنظران این حوزه ارتباط کارشناسی و فنی برقرار نکردند.

دولت سابق نه تنها از نقدهای فنی و دقیق و دلسوزانه صاحبنظران حوزه سیاست خارجی استقبال نکرد، بلکه آنان را آماج توهین و تهمت قرار داده و به جهنم حواله داد.

نتیجه آن شد که در برجام ویژگی‌های بدیهی یک توافق بین المللی از جمله توازن در اجرای تعهدات، همزمانی اجرای تعهدات، ضمانت اجرا و مکانیسم شکایت، پیش بینی عهدشکنی طرف مقابل و دریافت خسارت از طرف عهدشکن به هیچ عنوان رعایت نشد و این توافق نه تنها هیچ دستاوردی برای کشورمان نداشت، بلکه خسارت محض را رقم زد و کشور را با مشکلات عدیده مواجه کرد.



منبع

با آمدن دولت رئیسی شرایط اقتصادی سخت‌تر شده است/ باید به FATF ثابت کنیم مخالف تروریسم و پولشویی هستیم بیشتر بخوانید »

ظریف: هیچوقت به آمریکا اعتماد نکردیم/ قنبری: اگر «مدیریت عالمانه» دولت روحانی نبود وضع بدتر بود

ظریف: هیچوقت به آمریکا اعتماد نکردیم/ قنبری: اگر «مدیریت عالمانه» دولت روحانی نبود وضع بدتر بود


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با    «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

******

** قنبری:اگر «مدیریت عالمانه» دولت روحانی نبود وضع بدتر بود

روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «دولت روحانی بدشانس ترین دولت تاریخ» به قلم «داریوش قنبری» فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: «باوجود تحریم‌های سخت و کمرشکنی که به قول خود آمریکایی‌ها، سخت‌ترین تحریم‌های آمریکا علیه ایران بود، ایران به مسیری که آمریکایی‌ها انتظار داشتند، نیفتاد و شبیه ونزوئلا نشد. هرچند فشارهایی بر ملت ایران وارد شد، اما باز به‌نظر می‌رسد دولت شدت فشارها را کم کرد، لذا انصاف نیست مدیریت دولت را در این زمینه نادیده بگیریم. ما در یک وضعیت جنگی قرار گرفتیم و دولت با کار کارشناسانه و با وجود کارشکنی‌ها مانع از این شد که کشور به یک بحران عمیق که طرف مقابل یعنی آمریکایی‌ها انتظار داشتند، فرو رود و گرفتار شود».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آنچه در ارتباط با دولت پیش آمد، شبیه یک بلای طبیعی مثل سیل بود که نازل شد و اگر بگوییم بدشانس‌ترین دولت تاریخ ایران، دولت روحانی بوده است در این زمینه اغراق نکرده‌ایم…دولت روحانی آنچه باید انجام می‌داد را انجام داد و به لحاظ معیارهای علمی و عقلانی درست عمل کرده و تلاش کرده است فشارها از دوش ملت برداشته شود».

قنبری در ادامه نوشت: «گرچه اتفاقاتی که افتاده بود در اختیار دولت نبود ولی نه‌تنها آقای روحانی؛ بلکه هیچ فرد و دولت دیگری که در این شرایط قرار می‌گرفت هم نمی‌توانست کاری از پیش ببرد. درمجموع اگر مدیریت عالمانه این دولت نبود مسائل و مشکلات بیش از این را شاهد بودیم…درحقیقت مسائل و مشکلات فعلی را ناشی از عملکرد دولت روحانی نمی‌دانم، بلکه متغیرهایی که خارج از دولت اثرگذار بوده‌اند در این مسیر دخیلند…ترامپ…و کارشکنی های داخلی».

اظهارات متناقض، بخش جدایی ناپذیر رفتار اصلاح طلبان است. جریان اصلاح طلب در سال ۹۶ مدعی بود که اگر رقبای روحانی در انتخابات پیروز شوند، شرایط اقتصادی ایران شبیه ونزوئلا می شود. این طیف از دلار ۵ هزارتومانی به عنوان یکی از مصادیق ونزوئلایی شدن ایران نام برده بودند.

اما علیرغم این ادعا، در دولت روحانی نه تنها به دلار ۵ هزارتومانی رسیدیم بلکه حتی در دولت تدبیر و امید دلار ۳۲ هزارتومانی را هم تجربه کردیم.

نکته قابل تأمل اینجاست که همان جماعتی که دلار ۵ هزارتومانی را نشانه ونزوئلایی شدن ایران معرفی می کرد، از دلار ۳۲ هزارتومانی در دولت روحانی دفاع کرده و مدعی شد که اگر روحانی نبود، دلار ۴۰ هزار تومان می شد!

برخلاف ادعای فعالین و رسانه های اصلاح طلب، دولت روحانی اصلا بدشانس نبود، بلکه مسئله اینجا بود که دولت از ظرفیت های عظیم کشور و اختیارات گسترده ای که داشت اصلا استفاده نکرد.

اینکه وزیر راه و شهرسازی دولت می گوید به «خانه نساختن برای مردم افتخار می کنم»! هیچ ارتباطی به شانس و اقبال ندارد. اینکه رئیس جمهور می گوید «من هم تازه صبح جمعه از قیمت جدید بنزین مطلع شدم»! ربطی به شانس و اقبال ندارد. اینکه مدیریت ضعیف دولت موجب می شود که از پراید ۱۷ میلیونی برسیم به پراید ۱۴۰ میلیونی هیچ ارتباطی با شانس ندارد. اینها و موارد متعدد دیگر نتیجه سوءمدیریت و بی تدبیری است.

** ظریف: هیچوقت به آمریکا اعتماد نکردیم

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «آخرین دفاع» نوشت: «محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه و البته مرد اول برجام در حاشیه نشست دیروز در جمع خبرنگاران حاضر شد و به برخی پرسش‌های اصحاب رسانه پاسخ داد. ظریف در بخشی از سخنانش با تاکید بر لزوم تعامل با چشم باز با دنیا گفت:”نباید به هیچ‌ کس اعتماد کنیم. روابط بین‌الملل محل اعتماد کردن نیست. به نزدیک‌ترین همسایه، دوست و متحد هم نمی‌شود اعتماد کرد. البته ما متحد نداریم. ” او گفت:”من شهادت می‌دهم که هیچ کدام از مذاکره‌کنندگان، هیچگاه به امریکا اعتماد نکردند“.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «ظریف به وزیر خارجه دولت سیزدهم توصیه کرد که “همیشه دقیق نگاه کند، دقیق گزارش دهد، دقیق دیدگاه‌های خود را بیان کند ولی در مقام عمل از سیاست کشور دفاع و آن را دنبال کند. وزیر خارجه یک وظیفه مشاور و یک وظیفه مدافع دارد؛ وظیفه مشاورت و دفاع را نباید با هم مخلوط کرد. ” وزیر امور خارجه همچنین با تاکید بر اینکه “امریکایی‌ها را در برجام شکست دادیم“، گفت:”عوامل بیرون دولت و کشور مانع از این شد که ما به نتیجه‌ای که می‌خواهیم برسیم.“».

ظریف: هیچوقت به آمریکا اعتماد نکردیم/ قنبری: اگر «مدیریت عالمانه» دولت روحانی نبود وضع بدتر بود

آقای ظریف عدم اعتماد به آمریکا را به عنوان مشخصه اصلی تیم مذاکره کننده و وزارت خارجه در ۸ سال اخیر معرفی کرده است. این در حالی است که اتفاقا خسارت محض برجام و بی دستاوردی این توافق نتیجه اعتماد مطلق و بلاوجه دولت روحانی به آمریکا است.

ظریف (آذر ۹۵) با حضور در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته بود: «من اعتراف می‌کنم که اشتباه کردم و به حرف جان کری اعتماد کردم، اگر استراتژی خودم را دنبال می‌کردم، اکنون با مشکل مواجه نمی‌شدم، می‌پذیرم که اشتباه کردم و مسئولیت آن را قبول می‌کنم، ما با صحبت و قول آقای کری اظهارنظر کردیم».

وی همچنین شهریور ۹۷ در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان و در پاسخ به این سؤال خبرنگار که «اگر شما احساس می‌کردید آمریکا به تحریم‌ها اعتیاد دارد، چرا توافق را ادامه دادید؟» گفت: «این شاید یک اشتباه بوده است اما مشکل اینجا بود که احساس ما این بود ایالات متحده یاد گرفته که دست کم در مورد ایران، تحریم‌ها علی‌رغم ایجاد مشقت‌های اقتصادی، نتایج سیاسی مد نظر آنها را به بار نمی‌آورند و من فکر می‌کردم که آمریکایی‌ها این درس را یاد گرفته‌اندمتأسفانه، اشتباه می‌کردم».

رهبر معظم انقلاب- ۶ مرداد ۱۴۰۰- در آخرین دیدار رییس جمهور و دولت دوازدهم با ایشان فرمودند: «در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد و آنها کمک نمی‌کنند و هرجا که بتوانند ضربه خواهند زد و اگر جایی هم ضربه نمی‌زنند به این دلیل است که نمی‌توانند».

ایشان در ادامه تاکید کردند: «هر جا که کارها را منوط به غرب و مذاکره با آن و آمریکا کردید ناموفق بودید و هر جا که بدون اعتماد به غرب، حرکت و از آنها قطع امید کردید موفق بودید و پیش رفتید».

اگر دیدگاه تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف مبتنی بر عدم اعتماد به آمریکا بود، هیچگاه آقای عراقچی نمی گفت که «امضای کری تضمین است، ما از اجرای برجام اطمینان داریم»! و هیچگاه آقای ظریف نمی گفت «امضای هر توافقی بهتر از عدم توافق است»!

** جنیدی: دولت روحانی موفقیت های بی نظیری به دست آورد

روزنامه ایران در یادداشتی به قلم «لعیا جنیدی» معاون حقوقی رئیسی جمهور با عنوان «دولت دوازدهم زورق خِرَد بر امواجی ناآرام» نوشت: «نوبت خدمتگزاری دولت دوازدهم نیز پایان گرفت. این دولت سخت‌ترین فشار بین‌المللی را تاب آورد تا توان ملی در پس مقاومت و نوآوری‌ها، از بین نرود. در این چهار سال، سختی‌های تحمیل شده از بیرون مانع از بی‌مهری‌ها نسبت به دولت در درون کشور نشد».

ارگان رسانه ای دولت در ادامه نوشت: «دولت دوازدهم با جیب تهی از درآمدهای متعارف و مورد انتظار، خدماتی ماندگار و یادگارهای پایدار برای بسترهای توسعه‌ای کشور فراهم کرد. محیط زیست در این دوران سخت، پاس داشته شد و قهر آشکار طبیعت که به صورت سیل و خشکسالی گسترده و مکرر، پدیدار شد، به شکلی آبرومند تدبیر شد. بهداشت و سلامت در حال تهدید  جدی، به اولویت‌های اساسی تبدیل شد و طرح تحول سلامت به اجرا درآمد. در عرصه بین‌المللی و داخلی موفقیت‌های سیاسی و به ویژه حقوقی بزرگ و کم مانندی به دست آمد و در سایر حوزه‌ها از جمله حوزه‌های زیرساختی نیز پیروزی‌ها و موفقیت‌های دولت، کم نبود».

ظریف: هیچوقت به آمریکا اعتماد نکردیم/ قنبری: اگر «مدیریت عالمانه» دولت روحانی نبود وضع بدتر بود

در روزهای اخیر رسانه های دولتی در کنار رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب در حجمی وسیع به کارنامه سازی برای دولت مشغول هستند.

این رسانه ها به گونه ای فضاسازی می کنند که گویی دولت روحانی دولتی بی نظیر بوده و هیچ عیب و ایرادی نداشته و هر چه بوده تقصیر تحریم ها و منتقدان داخلی بوده است.

روحانی- مهر ۹۱- گفته بود: «درست است که دشمن به ما فشار می‌آورد، درست است که ما نیاز به اقتصاد مقاومتی داریم اما آیا خودمان به ملتمان فشار وارد نمی‌کنیم؟ نقدینگی را چه کسی بالا برده؟ تحریم‌ها شروع شد برای این تحریم‌ها چه برنامه‌ای را در نظر گرفتیم آیا واقعا به فکر اقتصاد مقاومتی بودیم؟».

دردولت روحانی حجم نقدینگی از ۴۶۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۲ به  ۳۶۰۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ افزایش یافت که رقمی سرسام آور است.

روحانی همچنین- فروردین ۹۲- گفته بود: «سوء مدیریت‌ها و مدیریت اقتصادی کشور به جای اینکه با تدبیر و اتکا به قدرت مردم، پیام رشد پایدار را به جهان بدهد. پیام ضعف به تحریم کنندگان می‌دهد. همه ضعف‌ها را نمی‌توان پای تحریم نوشت… در حالی که می‌توانستیم تحریم‌ها را با تدبیر و عزتمندانه، قابل اجتناب و قابل تقلیل کنیم».

ویژه ها

همان جماعتی که دلار ۵ هزارتومانی را نشانه ونزوئلایی شدن ایران معرفی می کرد، از دلار ۳۲ هزارتومانی در دولت روحانی دفاع کرده و مدعی شد که اگر روحانی نبود، دلار ۴۰ هزار تومان می شد!



منبع خبر

ظریف: هیچوقت به آمریکا اعتماد نکردیم/ قنبری: اگر «مدیریت عالمانه» دولت روحانی نبود وضع بدتر بود بیشتر بخوانید »

زوایایی پنهان از ابتکار تهران برای صلح در افغانستان

زوایایی پنهان از ابتکار تهران برای صلح در افغانستان


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پس از گذشت ۲۰ سال از تجاوز نظامی آمریکا و همپیمانانش به افغانستان، جامعه جهانی به این نتیجه رسیده است که راه‌حل پایان بحران این کشور، دیپلماسی و گفتگوهای سیاسی با حضور همه طیف‌های سیاسی و اقوام افغانستانی است.

ایالات متحده که ثمره حضورش در افغانستان صرفاً ناامنی، توسعه خشونت و افزایش کشت و ترانزیت مواد مخدر بوده است، در همین راستا از سال‌ها پیش و در دوران ریاست جمهوری اوباما، تلاش‌های زیادی برای برقراری پل ارتباطی با گروه‌های مختلف افغانستانی داشت که همه این موارد بدون حصول نتیجه ناکام ماند.

سرانجام در ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ (۲۹ فوریه ۲۰۲۰) آمریکایی‌ها بدون درنظر گرفتن دولت قانونی افغانستان و سایر جریان‌های مؤثر این کشور، برای تأمین امنیت و منافع خودش با طالبان به توافق رسید.

بیشتر بخوانید:

۵دستاورد گفتگوهای بین‌الافغانی در تهران

مفاد این توافقنامه، شامل خروج همه سربازان آمریکا و ناتو از افغانستان، تعهد طالبان نسبت به جلوگیری از فعالیت القاعده در نواحی تحت کنترل طالبان، و گفتگو بین طالبان و حکومت افغانستان بود.

ایالات متحده نیز پذیرفت تعداد سربازان خود را از ۱۲۰۰۰ به ۸۶۰۰ نفر کاهش دهد و در صورتی که طالبان به تعهداتش عمل کند، ظرف ۱۴ ماه به‌طور کامل نیروهایش را خارج کند. آمریکا همچنین متعهد شد ظرف ۱۳۵ روز پنج پایگاه خود را تعطیل کند، و تحریم‌های خود علیه طالبان را با هدف پایان دادن به آن‌ها تا ۲۷ اوت ۲۰۲۰ مورد بازبینی قرار دهد.

حفاظت از نیروهای خارجی؛ بند پنهان توافقنامه دوحه!

بنا بر عقیده بسیاری از کارشناسان، در این توافقنامه یک بند پنهان نیز وجود داشته است که بر اساس آن طالبان متعهد به حفاظت از نیروهای خارجی در افغانستان شده است.

شش ماه بعد از این نشست، مجدداً در ۲۲ شهریور سال ۹۹ قطر با موضوع افغانستان به سوژه اصلی عرصه دیپلماسی تبدیل می‌شود و این بار دولت افغانستان نیز در این روند جریان مذاکرات صلح حضور می‌یابد.

دور دوم از این نشست نیز در ۲۰ دی همان سال در دوحه برگزار شد.

در ادامه این بار روسیه میزبان این نشست‌ها می‌شود و در ۲۸ اسفند ۹۹ نشستی با عنوان «تروئیکای توسعه یافته» با حضور نمایندگانی از طالبان، دولت افغانستان، روسیه، آمریکا، چین و پاکستان برگزار شد. در این دور از مذاکرات که همزمان با روی کار آمدن جو بایدن رئیس جمهور آمریکا است، مقدمات برگزاری نشست ترکیه ایجاد می‌شود.

بر اساس توافقات صورت گرفته در مسکو، دو تاریخ پیشنهادی ۲۷ فروردین و ۴ اردیبهشت برای برگزاری نشست استانبول در نظر گرفته شد اما در نهایت با عدم حضور طالبان، این نشست به بن بست خورد.

همزمان با شکست فرآیندهای دیپلماتیک، جو بایدن در ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ اعلام می‌کند که نیروهای نظامی این کشور نهایتاً تا ۱۱ سپتامبر خاک افغانستان را ترک می‌کنند.

آمریکا به هیچ‌یک از اهداف خود در افغانستان نرسید

بنا بر عقیده‌ی بسیاری از کارشناسان، نحوه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، غیر مسئولانه است. زیرا آن‌ها با هدف برقراری دولت مدرن و همچنین صلح و امنیت در افغانستان حاضر شدند اما در نهایت به هیچکدام از اهداف نرسیدند.

در همین راستا شعیب بهمن کارشناس مسائل بین‌المللی، معتقد است آمریکایی‌ها برای دو هدف افغانستان را اشغال نظامی می‌کنند و در ادامه می‌گوید: «هدف اول آمریکا در افغانستان مبارزه با تروریسم بود اما نهایتاً ناگزیر شدند با گروهی که ابتدا تروریستی اعلام می‌کردند، یعنی گروه طالبان بنشینند و مذاکره کنند. لذا این مسئله نشان می‌دهد که یکی از اهداف آمریکایی‌ها کاملاً ناکام مانده است.»

همزمان با شکست فرآیندهای دیپلماتیک، پیشروی‌های نیروهای نظامی طالبان در افغانستان ادامه می‌یابد و به نظر می‌رسد دیگر امیدی وجود ندارد و همه‌ی طرف‌های درگیر در افغانستان باید خود را آماده‌ی جنگ تمام عیار داخلی کنند.

مذاکرات تهران؛ آغاز ابتکاری متفاوت از سایر طرح‌های صلح

در همین حین، روز چهارشنبه ۱۶ تیرماه، سید رسول موسوی مدیر کل آسیای جنوبی وزارت امور خارجه کشورمان در صفحه شخصی خود در توئیتر از سفر چهار هیئت عالی رتبه سیاسی از افغانستان به تهران خبر می‌دهد.

بنا بر اعلام موسوی این چهار هیئت اعزامی به کشورمان عبارتند از: «هیئت کمیسیون فرهنگی پارلمان افغانستان، هیئت عالیرتبه سیاسی طالبان، هیئت عالی‌رتبه سیاسی جمهوریت و هیئت عالی ناظر بر روند تثبیت هویت اتباع»

این نشست مهم که مانند نفسی تازه در کالبد بی‌جانِ «امید برای زنده نگه داشتن راه حل‌های سیاسی» دمیده شد، روز چهارشنبه با سخنرانی محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه کشورمان در محل وزارت امور خارجه تشکیل شد.

ظریف در این نشست ضمن اشاره به نتایج نامطلوب ادامه منازعات در افغانستان، بازگشت به میز مذاکرات بین الافغانی و تعهد به راهکارهای سیاسی را بهترین انتخاب از سوی رهبران و جریان‌های سیاسی افغانستان دانست و آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای کمک به روند گفتگوها میان جناح‌های موجود به منظور حل و فصل مناقشات و بحران‌های جاری در آن کشور اعلام کرد.

این نشست دو روزه در نهایت با صدور بیانیه‌ای به پایان رسید و بر اساس این اعلامیه ۶ ماده‌ای طرفین در موارد ذیل به توافق رسیدند:

۱. هیئت‌ها از مساعی و حسن نیت جمهوری اسلامی ایران در مورد تأمین صلح در افغانستان و مهمان نوازی‌های به عمل آمده ابراز امتنان می‌نمایند.

۲. هر دو جانب با درک مشترک از خطرات ناشی از ادامه جنگ و صدمه‌ای که از آن متوجه سلامت کشور می‌شود، به موافقه رسیدند که جنگ راه حل مساله افغانستان نبوده و باید همه تلاش‌ها در جهت رسیدن به راه حل سیاسی و صلح آمیز توجیه گردند.

۳. گفتگوها در فضای صمیمانه صورت گرفت و همه مسائل به صورت مفصل و با صراحت مطرح گردید.

۴. هر دو جانب تصمیم گرفتند مواردی را که ضرورت به مشورت و وضاحت بیشتر دارد مانند ایجاد مکانیزم گذار از جنگ به صلح دائمی، نظام اسلامی مورد توافق و نحوه دستیابی به آن طی نشست بعدی که در نزدیک‌ترین فرصت ممکن دایر خواهد شد مورد بحث قرار داده، به نتیجه برسند.

۵. طرف‌ها نشست تهران را فرصت و زمینه جدید برای تقویت راه حل سیاسی معضل افغانستان می‌دانند.

۶. هر دو جانب حملاتی را که خانه‌های مردم، مکاتب، مساجد و شفاخانه‌ها را هدف قرار داده باعث تلفات ملکی می‌گردند و همچنان تخریب تأسیسات عامه را به شدت تقبیح نموده خواستار به سزا رساندن عاملین آن می‌گردند.

مدیر کل آسیای جنوبی وزارت امور خارجه کشورمان در یادداشتی در خصوص مفاد این بیانیه نوشت: «پنج محور فوق را می‌توان دستاورد ابتکار تهران در گفت‌وگوهای بین‌الافغانی دانست که از منطق و استحکام نظری محکمی برای برداشتن گام‌های بعدی برای صلح در افغانستان برخوردار است.»

موسوی همچنین تصریح کرد: «ابتکار تهران هم به لحاظ قدمت طرح و هم به جهت ایده و منطق درونی طرحی متفاوت از سایر ابتکارات است. ابتکار تهران، صلح را متعلق به مردم افغانستان دانسته و معتقد است که تنها راه صلح گفت‌وگوهای بین‌الافغانی است و نقش کشورهای خارجی فقط باید تسهیل‌کنندگی مذاکرات بین‌الافغانی باشد.»

وی همچنین گفت: «تحلیل محتوای مفاد سند نهایی گفت‌وگوهای بین‌الافغانی در تهران دلیل دیگری بر تفاوت ابتکار تهران با دیگر طرح‌های صلح است.»

اعضای شرکت کننده در نشست تهران

ترکیب افراد حاضر در نشست تهران نسبت به سایر مذاکرات صلح افغانستان از دوحه تا مسکو متفاوت بود و حکایت از تحقق شعار جمهوری اسلامی مبنی بر حل بحران افغانستان از طریق سیاسی و صرفاً با حضور گروه‌های افغانستانی داشت.

مذاکره کنندگان مذاکرات بین‌الافغان در تهران به شرح زیر بودند:

-از طرف طالبان؛ «شیرمحمد عباس استانکزی»، «خیرالله خیرخواه» و «قاری دین‌محمد حنیف»

-از طرف دولت افغانستان؛ یونس قانونی (معاون اول سابق رئیس‌جمهور افغانستان)

-از طرف گروه «جمهوریت» شامل نمایندگانی از دولت، ملت و گروه‌های منتقد سیاسی داخل افغانستان؛ سلام رحیمی (مشاور رئیس‌جمهور)، کریم خرم و ارشاد احمدی (از چهره‌های نزدیک به حامد کرزای، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان)، ظاهر وحدت از «حزب وحدت» و محمد الله بتاش «جنبش ملی»

در همین راستا پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان، افراد حاضر در این نشست را در درون حاکمیت افغانستان اما دارای موضع با اشرف غنی رئیس‌جمهور فعلی افغانستان توصیف کرد و گفت: «این افراد از خط فکری هستند که معتقدند آقای غنی نوعی انحصارطلبی قومی اعمال و پایگاه دولت را بسیار ضعیف و درگیر فساد کرده است لذا مشروعیتی ندارد.»

عبدالرضا فرجی‌راد، مدیرکل سابق شورای راهبردی روابط خارجی نیز می‌گوید: «گروهی که تحت عنوان جمهوریت در این نشست حضور داشتند بیشتر از جانب مردم افغانستان بودند.»

اعلام آمادگی «هند، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان» و چند کشور اروپایی برای برپایی مذاکرات بین‌الافغان

سعد الله زارعی، کارشناس مسائل خاورمیانه می‌گوید: «در همین ایام خیلی از کشورها از جمله هند، تاجیکستان، ترکمنستان و روسیه از طالبان و سایر گروه‌ها دعوت کردند. حتی آمریکایی‌ها اصرار داشتند اجلاسی در دوحه برگزار شود اما طرفین به ایران آمدند و این اجلاس مشترک در تهران برگزار شد.»

زارعی در ادامه به یک نکته مهم از نشست تهران اشاره و تاکید می‌کند: «طالبان در تهران پذیرفت که کلمه امارت در بیانیه به کار نرود. این در حالی بود که طالبان بر روی کلمه امارت خیلی حساسیت داشت و در مذاکراتی که با آمریکایی‌ها در دوحه داشتند نیز از کلمه امارت استفاده کردند و آمریکایی‌ها نیز این کلمه و تشکیل امارت در افغانستان توسط طالبان را پذیرفتند.»

در دیگر سو، برخی منابع آگاه اعلام کردند که «نمایندگان طالبان در نشست تهران گفتند که چند کشور اروپایی نیز برای برپایی مذاکرات میان آنها و دولت افغانستان اعلام آمادگی کردند»

به‌نظر می‌رسد ابتکار دستگاه سیاست خارجی کشورمان در دور اول گفتگوهای سیاسی تهران، مورد رضایت طرف‌های داخلی افغانستان و همچنین بازیگران بین الملل بوده است و احتمالاً به زودی شاهد توسعه این مذاکرات با حضور سایر بازیگران مؤثر بین المللی از جمله پاکستان، روسیه، هند و چین در تهران باشیم.

منبع: مهر

ترکیب افراد حاضر در نشست تهران برای صلح در افغانستان نسبت به سایر مذاکرات از دوحه تا مسکو متفاوت بود و حکایت از تحقق شعار حل سیاسی بحران با مشارکت همه گروه‌های افغانستانی داشت.



منبع خبر

زوایایی پنهان از ابتکار تهران برای صلح در افغانستان بیشتر بخوانید »

جهانگیری: اگر به میدان نیایم، در بدتر شدن وضع جامعه سهیم هستم

جهانگیری: اگر به میدان نیایم، در بدتر شدن وضع جامعه سهیم هستم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری فارس، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور که امروز با حضور در ستاد انتخابات کشور، برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم ثبت‌نام کرده بود، با انتشار بیانیه ای، برنامه های دولت خود را اعلام کرد.

در این بیانیه آمده است: «برای گشایش در زندگی مردم، توسعهٔ ایران و آغاز مرحلهٔ نوینی از اصلاحات افق‌گشا می‌آیم و دولت ملت را تشکیل خواهم داد»

متن بیانیه معاون اول حسن روحانی که هنگام قرائت آن بغض نیز کرد، به این شرح است:

«به نام خداوند جان و خرد

بسم الله الرحمن الرحیم

هم‌وطنان عزیز!

ایران ما در سال‌های اخیر با مسائل و تنگناهای گوناگون روبرو بوده و اکنون به شدت نیازمند افق‌گشایی‌های واقعی در زندگی مردم و توسعهٔ همه‌جانبهٔ کشور، بهبود معیشت مردم با رفع تحریم‌ها و رشد اقتصادی پایدار و اشتغال‌زا و حمایت از تولید و بازتوزیع عادلانه‌تر ثروت است.

انتخابات را باید به عنوان فرصتی برآمده از آرمان‌های انقلاب اسلامی و ظرفیت‌های قانون اساسی برای اعمال حاکمیت ملی و اصلاح روند حکمرانی پاس داشت و تاثیرگذار کرد.

انتخابات ریاست جمهوری پیش روی ماست. انتخاباتی که از آنِ همه و مظهر جمهوریت نظام است و به تاکید رهبر معظم انقلاب مشارکت گسترده و موثرتر در آن گشایندهٔ راه برای توانمند شدن مردم و حکومت، عبور از بحران‌ها و افزایش اقتدار ملی است. در چهار سال پیش رو فرصتی طلایی داریم برای این‌که:

• به سمت حل مسائل بنیادینِ ایران،‌ تامین منافع ملی و توافق و تنش‌زدایی در خارج و داخل برویم، 

• روی ریل توسعهٔ فراگیر و پایدار قرار بگیریم،

• به اقتضائاتِ تامین عدالت، تشکیل دولت رفاهِ فراگیر، فقرزدایی و افزایش شمول و کیفیتِ خدمات پایهٔ همگانی، به ویژه در حوزهٔ سلامت و آموزش، تن بدهیم و با شکاف درآمدی، تبعیض و فساد سازمان‌یافته مبارزه کنیم،

• ایران برای همهٔ ایرانیان شود، صرف نظر از جنسیت و قومیت و مذهب و محل زندگی‌ آنان،

• به سمت توانمندسازی توامان نهادهای حکمرانی و نهادهای مدنی و افزایش ظرفیت‌های حل‌مسئله‌ایِ دولت و جامعهٔ‌ ایران برویم،

• برای صیانت از حقوق و آزادی‌های اساسی همهٔ شهروندان گام‌های عملی برداریم،

• در جغرافیای سیاسی منطقه و جهان امروز یک محور تردد و ترانزیت شویم و راه‌ها و لوله‌های مهم اقتصادی، ایران را دور نزنند،

• محیط زیست مشترک ایرانیان را از تخریب‌های جبران‌ناپذیر نجات بدهیم و به جای آینده‌خواری آینده‌سازی کنیم، 

• ایران را با اتکای به بهترین متخصصان و کارآمدترین مدیران، به ویژه زنان و جوانان، اداره کنیم و حذف و طرد و تبعیض را کنار بگذاریم،

• و به عنوان یک قدرت تعامل‌گرا در منطقه و جهان به رسمیت ‌شناخته شویم و کشوری باشیم که از همه سو قصد مهار و تضعیف‌مان را نداشته باشند.

قصد ورود به این انتخابات را نداشتم و امیدوار بودم نیازی به حضورم نشود. اما با توجه به نیامدن برادر عزیزم دکتر جواد ظریف و عدم امکان ثبت نام تعدادی دیگر از کسانی که می‌توانستند این مسئولیت را بپذیرند، و این‌که جبههٔ ‌اصلاحات ایران، رهبران و شخصیت‌های دلسوز اصلاح‌طلب و بسیاری از‌ جوانان و فعالان سیاسی و مدنی ‌‌‌تشخیص داده‌اند که باید به صحنه بیایم، به رغم میل و مصلحت شخصی و با توکل به خدا از قبول مسئولیت شانه خالی نمی‌کنم. آبرو و تجربه‌ام را که متعلق به ملت است تقدیم ملت می‌کنم، با آگاهی از شرایط دشوار امروز کشور و سردی‌ها و کناره‌گزینی‌ها وارد این میدان می‌شوم و از هیچ تلاش و اقدامی، تا آن‌جا که ارزشها و هویت‌ اصلاح‌گرانه‌ام را تهدید نکند،‌ دریغ نمی‌کنم. 

می‌دانم که چه شرایط سختی پیشِ روی رئیس جمهوری آینده است. اما نمی‌شد راه عافیت پیش گرفت. به مردم هم نمی‌توانم وعده‌های ناممکن دروغین بدهم. ما به خون شهدا و هم‌وطنانی که اسیر فقر و رنج و کولبری و سوخت‌بری و تبعیض‌اند مدیونیم. آینده را باید با هم بسازیم. 

امروز خوشبختانه زمینهٔ احیای مجدد برجام و رفع تحریم‌ها که مقدمه‌ای برای گشایش در وضعیت کشور و معیشت مردم است فراهم شده است و نباید در این مسیر مانعی ایجاد کنند. گشودن گره‌های ناشی از تحریم‌های شدید سه ساله که ضربات سنگینی بر پیکر اقتصاد کشور وارد کرده است کاری بسیار دشوار و سنگین است. ادامهٔ مسیر رفع عزتمندانهٔ تحریم‌ها را باید مدبرانه پی گرفت و البته بعد از پایان تحریم‌ها نیز بازسازی اقتصاد کشور دشواری‌ها و پیچیدگی‌ها و الزامات زیادی دارد.

بیکاری، فقر و نابرابری فزاینده، توقف بسیاری از کسب و کارها، کاهش مداوم سرمایه‌گذاری‌های نو، خشکسالی و بحران آب، تخریب‌های جبران‌ناپذیر محیط زیست، کاهش اعتماد عمومی به نهادهای حکمرانی، کاهش امید به اثربخشیِ رای مردم، افزایش فساد، مشکلات ناشی از ساختار بودجه و نظام بانکی و مالیاتی کنونی و مشکلات در تولیدِ صنعت، کشاورزی و خدمات کشور از جملهٔ مسائل مزمن کشورند. بحران کرونا و ضرورت سازماندهی قوی‌تر واکسیناسیون رایگانِ همگانی و سریع‌تر هم در صدر اولویت‌ها قرار گرفته است.

همهٔ این‌ها تصویر نگران‌کننده را مقابل نامزد ریاست جمهوری که به عمق مشکلات توجه دارد قرار می‌دهد.

آنان که در کارنامهٔ طولانی کاری‌شان کمتر اقدام واقعی و موثری برای حل عملی مشکلات مردم دیده می‌شود، چنان شعار می‌دهند که قادرند مشکلات پیچیدهٔ کشور و مردم را یک‌شبه حل کنند. من واقعاً نگران سنگینی بار این مسئولیت‌ام. با این‌حال، مبتنی بر شناخت وسیع و عمیق از ظرفیت‌های انسانی، مادی، طبیعی و‌ قدرت زیرساختی ایران باور دارم با افزایش ظرفیت و کیفیت حکمرانی و همیاری دولت و جامعه می‌توانیم بر این مشکلات فائق بیاییم.  

با مشکلات کنونی کشور از نزدیک آشنا هستم و می‌پذیرم اگر مسئولانه به میدان نیایم در بدتر شدن وضع جامعه و خسارت‌های ناشی از عدم ورود به انتخابات ممکن است سهیم باشم. برای همین، در کنار همهٔ نیروهایی که نگران وضعیت و آیندهٔ کشورند و دغدغهٔ‌ رنج هم‌وطنانشان را دارند، برای جلب مشارکت موثر مردم تلاش خواهم کرد. می‌دانم بدون افزایش مشارکت مردم و به صحنه آمدن جمعیت خاموش در انتخابات نمی‌توان پیروز شد. درک می‌کنم که اکنون بسیاری از هم‌وطنانم به سوء حکمرانی‌ها معترض‌اند و امیدی به انتخابات ندارند و راه قهر با صندوق را مطرح می‌کنند، اما برای بهروزی همین ایرانیان راهی روشن‌تر از احیای صندوق رای و تلاش مصلحانه برای افزایش اثربخشی رای عموم مردم نمی‌شناسم. 

اکنون گشایش وضعیت کشور نیازمند رأی ایرانیانی است که دلخسته و آزرده از امروز و ناامید از آینده به انتخابات پشت کرده‌اند. در راهی که به آن قدم نهاده‌ام نیازمند رأی همین هم‌وطنان‌ هستم و امیدوارم با برنامه‌ها و تیمی که معرفی خواهم کرد آن‌ها را قانع‌ کنم که رای دادن آن‌ها بهتر از انفعال است. 

علی‌رغم توصیه‌های روشن مقام معظم رهبری و بر خلاف انتخابات ریاست جمهوری در ادوار گذشته تمایل و تشویق مردم به مشارکت حداکثری و کاستن از موانع تحقق آن در بخش‌هایی از حکومت هم کاهش یافته است.

متاسفانه برخی نهادها، رسانه‌ها و مراکز تأثیرگذار ظاهراً براین باورند که مشارکت حداکثری منجر به شکست جریان و نامزد مطلوب آنان خواهد شد. حال آن‌که، کاهش مشارکت به جمهوریت نظام لطمه‌ای جدی می‌زند و بر بحران‌ها می‌افزاید. سوابق آن‌ها که عوام‌فریبانه مردم‌مردم می‌کنند نشان می‌دهد که منافع‌شان در غیاب مردم تامین می‌شود و ضد مردم‌سالاری بوده‌اند. ما ایرانیانی که می‌خواهیم شرایط زندگی هم‌وطنانمان در ایران را عملا بهبود ببخشیم، راهی جز تلاش برای تقویت مشارکت و رقابت عادلانه در این انتخابات نداریم. برندهٔ مشارکت بالا جامعهٔ ایران است و برندهٔ‌ مشارکت پایین اقلیت و حامیان اندک‌سالاری.

من برای دفاع از صندوق و حق رأی موثر مردم نامزد شده‌ام و با اتکا به رأی ایرانیانی که از مشارکت در انتخابات ناامید شده‌اند امید پیروزی دارم. 

برای گشایش در زندگی مردم، توسعهٔ ایران و آغاز مرحلهٔ نوینی از اصلاحات افق‌گشا آمده‌ام. 

مسیر دشواری پیش رو است، اما به لطف خدا و با حمایت و رأی شما:

• می‌توانم جمعی از بهترین متخصصان و شایسته‌ترین مدیران کشور را در جهت بسط خیر همگانی ایرانیان به همکاری دعوت کنم،

• برنامه‌ای برای ادارهٔ دولت ارائه خواهم کرد که با بهره‌گیری از مشورت و توان بهترین کارشناسان و نهادهای کشور و تجربهٔ گذشته بیش از سایر برنامه‌ها غنا و قابلیت تحقق داشته باشد، 

• مسیر احیای برجام، رفع تحریم‌ها و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان را ادامه خواهم داد، 

• جوان‌سازی دولت و اصلاحات نهادیِ کاهندهٔ فساد و انواع تبعیض و افزایندهٔ کارآمدی را پیش خواهم برد، 

• می‌توانم برای ساختن توافق در خارج و داخل و ائتلاف‌های مساله‌محور «حل مساله» کنم،

• آنچه به عنوان معاون اول اختیارش را نداشتم و برای بسط توسعهٔ فراگیر و پایدار، دموکراتیک، متوازن و مشارکتی ضروری و ممکن می‌دانم را اجرایی خواهم کرد،

• و برای بسط عدالت، آزادی، مردم‌سالاری و رفاه ایرانیان و بالیدن ایران در قرن پانزدهم شمسی هر چه در توان دارم را عرضه می‌کنم،

•  و «دولتِ ملت» را تشکیل خواهم داد. 

متاسفانه در این انتخابات شایسته‌ترها یا نیامدند یا امکان نامزدن شدن نداشتند. بسیاری از شایستگان حتی از مدیریت و خدمت در مسئولیت‌های دیگر علمی، فرهنگی و اجرایی در مؤسسات دولتی و غیردولتی محروم می‌شوند. من بنا دارم که همهٔ توان و همتم را به کار گیرم که شایسته‌ترین‌ها در سرنوشت کشور تأثیرگذار شوند. من اصلاح‌طلبم ولی می‌خواهم تواناترین‌ها،‌ صرف نظر از گرایش‌ سیاسی‌شان، مسئولیت‌های اجرایی و علمی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور را به عهده بگیرند و فرصت‌های خدمت در بخش‌های عمومی و غیردولتی به روی آنان گشوده شود، و امید و برنامه‌ای که برای توسعهٔ‌ ایران دارم با اختیارات ریاست جمهوری صورت عمل به خود بگیرد.

به خدای بزرگ تکیه می‌کنم و همیاری یکایک هم‌وطنانم را در این مسیر می‌طلبم که با همراهی شما همهٔ این اهداف دور و نزدیک دست‌یافتنی می‌شوند.

جزئیات برنامه‌های پیشنهادی تحقق‌پذیر، گام‌های عملی و تیم همکارانِ توانا را در روزهای آتی تقدیم‌ می‌کنم؛ فرصت‌ها کوتاهند و وظایف بسیار. 

قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی
ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم

یا علی

اسحاق جهانگیری

۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰»

انتهای پیام/





منبع خبر

جهانگیری: اگر به میدان نیایم، در بدتر شدن وضع جامعه سهیم هستم بیشتر بخوانید »