عاشقانه

گفت چادری شدم خندیدم بهش و گفتم: تو خیلی وقته چادری بودی که… گفت: چادر که به جای خودش ا…


گفت چادری شدم
خندیدم بهش و گفتم:
تو خیلی وقته چادری بودی که… گفت:
چادر که به جای خودش
از امروز با حیاتر شدم
نمازم را هم اول وقت میخوام
دور گناه را هم خط کشیدم? .
.



منبع

helma_baanoo@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

گفت چادری شدم خندیدم بهش و گفتم: تو خیلی وقته چادری بودی که… گفت: چادر که به جای خودش ا… بیشتر بخوانید »

نا امید نشویم وقتی نا امید می شویم به تاریخ برگردیم. تاریخ نقل خاطره نیست بازسازی ارزشها …


نا امید نشویم ✅ وقتی نا امید می شویم به تاریخ برگردیم. تاریخ نقل خاطره نیست بازسازی ارزشها برای زمان حال هم هست، تعمق و تفکر است در تجربه های زیسته. هر گاه احساس کردیم” دیگر نمیشود ” به میرزا حسن رشدیه مراجعه کنیم که در تبریز مدرسه می ساخت و مرتجعین خراب میکردند، او باز می ساخت مرتجعین باز خراب می کردند. در توالی ساخت و تخریب، آنقدر ساخت که اولی بر دومی فائق شد. آنقدر آزارش دادند که از تبریز به مشهد گریخت، در مشهد هم مدرسه ساخت. مخالفین آموزش جدید باز هم مدرسه اش را تخریب کردند. کار رشدیه ساختن بود و کار رقبا تخریب. تاریخ همین است، هیچ ساختنی بی چالش نبوده. آن نیمکت های چوبی که زمانی ما بر آنان درس می خواندیم حاصل مجاهدت های میرزا حسن ها بوده که مخالفین اش زنگ مدرسه را ناقوس کلیسا و میرزا را مامور مخفی جذب مردم به مسیحیت میدانستند!!! ✅ میرزا ترور می شد از رو نمی رفت،کتکش می زدند از رو نمی رفت، خانواده اش را آزار می دادند از رو نمی رفت. خانه و کاشانه اش را تخریب می کردند، مهاجرت می کرد. آموزه میرزا زندگی بر اساس اصل مقاومت بود. یعنی مقاومت کردن در برابر ساختاری که علیه آفریدن بود، زندگی در نظر میرزا یعنی آفرینش، خلق ارزش در برابر ضد ارزش. خوشبختی میرزا در شنیدن صدای کودکانی بود که با شوق برای یادگرفتن الفبای تازه به مدرسه اش می آمدند. امروز بازخوانی میرزا برای روحیه های افسرده و ناامید ضروری است. میرزا خانه و کاشانه اش ویران شد اما نق نزد، مدارسی ساخت که فرزندان همان ویران کنندگانِ خانه اش در آنها درس خواندند. فلسفه زندگی به مثابه آفرینش را از حیات پرفراز و نشیب میرزا به عاریه بگیریم. . ?
تجدد ستیزی در ایران سکه رایج روز بوده است.
۹۹/۰۳/۲۳



منبع

safdar2745@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نا امید نشویم وقتی نا امید می شویم به تاریخ برگردیم. تاریخ نقل خاطره نیست بازسازی ارزشها … بیشتر بخوانید »


 



منبع

mahtab.ir1381@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

بیشتر بخوانید »


 



منبع

mahtab.ir1381@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

بیشتر بخوانید »

ماندن “مرد” می خواهد. می شود زن بود و مرد بود، می شود مرد بود و مرد نبود. مردانگی به عاق…


ماندن “مرد” می خواهد.
می شود زن بود و مرد بود، می شود مرد بود و مرد نبود.
مردانگی به عاقل بودن نیست.
پشتِ کسی که آمده ای و اهلی اش کرده ای را دم به دقیقه خالی نکردن “مرد” می خواهد.
مردانگی به منطقی بودن نیست.
عشق و عاشقی کردن “مرد” می خواهد.
احساس امنیت “مرد” می خواهد.
شانه شدن برای بهانه ها و دلشوره ها و دلتنگی های…، آخ دلتنگی هایش… دلتنگی…
شانه شدن برای دلتنگی های زنی که دوستت دارد “مرد” می خواهد.
مردانگی به موهای سفید کنار شقیقه ها نیست.
مردانگی اصلا به به مرد بودن نیست!
ماندن “مرد” می خواهد.
ساختن “مرد” می خواهد.
بودن “مرد” می خواهد…
بدبختانه تمام خوشبختی های کوچک و ساده ی دنیا “مرد” می خواهد،
و از همین رو کار جهان رو به خوشبختی نیست!

مهدیه لطیفی

. . . شیعه



منبع

tehran_iran_0211@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

ماندن “مرد” می خواهد. می شود زن بود و مرد بود، می شود مرد بود و مرد نبود. مردانگی به عاق… بیشتر بخوانید »