عاشورای حسینی

شهادت «ثقه‌الاسلام تبریزی»؛ بیدار تا پای دار...

شهید «ثقه‌الاسلام تبریزی»؛ بیدار تا پای دار…


شهادت «ثقه‌الاسلام تبریزی»؛ بیدار تا پای دار...

به گزارش نوید شاهد، 113 سال پیش از این، در دهم دی ماه 1290 مصادف با عاشورای حسینی 1330 قمری، سرداری بر دار، سرود پایداری و ایثار سرود که سنگر و سرپناه مردم آذربایجان در جنبش مشروطیت و در مقابل مستبدان و خودکامگان داخلی از سویی، و قوای بیگانه و متجاوز استعمارگر خارجی، از سوی دیگر بود. در روزهایی که تبریز، عرصه کشاکش اختلافات داخلی بود، تمام سعی و همت او مصروف بر تجمیع و تمرکز قوای داخلی و نزدیک کردن آن ها به یکدیگر بود تا نیروهایشان را در مبارزه با اشغالگران روس و انگلیس به کار گیرند. در نهایت، قوای روس، ثقة‌الاسلام را در روز نهم محرم  (تاسوعا)1330 قمری برابر با نهم دی ماه 1290 شمسی دستگیر کردند. آن‌ها از ثقة الاسلام خواستند که برای حفظ جان و مقام خود، مجاهدان تبریزی را آغازگر جنگ و کشتار معرفی کند ولی او این تقاضا را به‌شدت رد کرد. قوای روس، این عالم مجاهد را پس از اهانت و هتک حرمت، به دار کشیده و در دهم دی ماه 1330 شمسی برابر با عاشورای سال 1330 قمری به شهادت رساندند. خون پاک این عالم آگاه و بیدار، نشان افتخاری شد بر صحیفه افتخارات تاریخ استقلال و آزادیخواهی و مبارزات حق‌طلبانه ملت ایران بر علیه استبداد و استعمار.

 

عالم زمان شناس، روشن‌بین و جامع‌نگر

 

میرزا علی در رجب 1277 هجری قمری به دنیا آمد. فرزند ارشد حاج میرزا موسی ثقه الاسلام و نواده حاج میرزا شفیع صدر ثقه الاسلام بود. میرزاشفیع تحصیلات دینی خود را در عتبات گذراند. در ایران و عتبات، فقه، اصول، حکمت، کلام، تاریخ، جغرافیا، نجوم، ادب، علم الرجال و کتاب شناسی آموخت. او به فارسی، عربی، ترکی و فرانسه تسلط داشت و در علم تاریخ، کلام و مثنوی‌شناسی، صاحب‌نظر بود. ثقة الاسلام بیشتر اوقاتش را در کتابخانه شخصی‌اش می‌گذراند و با شخصیت‌های علمی و ادبی همنشینی داشت. بزرگان آن روز آذربایجان از جمله حسنعلی خان امیرنظام گروسی، مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه)، ادیب خلوت، ادیب الممالک فراهانی و سید محمدکاظم عصار از معاشران او بودند.

 

واجد بیشترین رای علمای ایران برای مجلس مشروطه

 

فصل مهم حیات ثقة الاسلام از آغاز جنبش مشروطه‌خواهی شکل می‌گیرد. او از آغاز جنبش عدالت‌خواهی و سپس مشروطه خواهی، همراه مردم بود و هنگام مهاجرت اول علما از تهران به قم و تحصن آنان، طی تلگرافاتی به علما و دربار مظفرالدین شاه، از خواسته های متحصنان حمایت کرد و خواستار بازگرداندن آنها شد. پس از پیروزی نهضت مشروطه، به هنگام رأی گیری برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملی، او بیشترین آراء مردم را در میان علما به دست آورد اما خود، نمایندگی را نپذیرفت.

 

منتقد و مخالف افراطی‌گری و تندروی مشروطه خواهان و دشمنان «مشروطه مشروعه»

 

ثقه‌الاسلام با وجود آنکه از اولین حامیان و مدافعان جدی و سرسخت مشروطیت، از همان آغاز شکل‌گیری بود، و اصل وجود مشروطیت را برای آزادی و آبادانی ایران، لازم و ضروری و مفید می‌شمرد، از منتقدان جدّی واولیه مدعیان آن به شمار می‌رفت و با رفتارهای خام و تند مشروطه‌خواهان به شدت مخالفت می‌کرد تا آنجا که کتابچه‌ای درباره خیانت‌های مشروطه طلبان نوشت. او با درک عمیق و روشن‌بینی خود از همان ابتدا، خطر مشروطه وابسته به بیگانه و بریده از دیانت و ایجاد انحراف در نهضت مردم و سوق دادن آن به بیراهه توسط عوامل استعمار را بخوبی دریافته بود و در مقابل این روند انحرافی ایستاد. روندی که به وارونه کردن ماهیت و مسیر ضد استبدادی- ضد استعماری مشروطیت منجر شد و بسیاری از این مدعیان را به دامن دیکتاتوری رضاخانی و به جیره‌خواری و مزدوری انگلیس و اعدام بزرگمردی چون شیخ شهید فضل الله نوری کشاند. سرانجام نیز در اعتراض به تندروی‌های مشروطه خواهان، با وجود آنهمه سوابق و پیشگامی در مشروطه، گوشه‌نشینی اختیار کرد.

 

اندیشه های اجتماعی پیشرو و بینش اصلاحگر ثقه‌الاسلام

 

ثقة الاسلام  در کنار مبارزه با دشمنان آزادی و هویت و استقلال ملت، از پیشگامان اندیشه اجتماعی و طرح ایده های اصلاحی در جهت پیشرفت کشور و بهبود زندگی مردم در همه ابعاد از سطح رفاه و معیشت تا توسعه اقتصاد، کشاورزی و صنعت ملی، خودکفایی در تامین نیازها، ارتقای آموزش و فرهنگ و… در مسیری مستقل و مقتدرانه و عزتمندانه بود. تأسیس مراکز علمی و فنی و ترویج آموزش علوم و فنون را ضروری‌ترین نیاز کشور می‌دانست. بر تولیدات داخلی تأکید و از تجارت همه جانبه خارجی، که سبب خروج ثروت و ورود اجناس زائد می‌شد، انتقاد می‌کرد. به نظر او تنزل ارزش مسکوکات داخلی در مقابل پول خارجی، ناشی از تجارت خارجی و آزادی فعالیت بانک‌های آنها در ایران و نامحدود بودن ضرابخانه دولتی بود. طرح‌های او برای آموزش کشاورزی، ایجاد شرکت‌های استخراج زغال سنگ برای مصارف داخلی یا تهیه آب آشامیدنی برای شهرها و ذوب آهن، بیانگر شناخت دقیق و عمیق او از ضعف‌های کشور بود. او منتقد و مخالف جدی سیاستهای اشتباهی چون استقراض بی‌جا و مسافرت‌های پر خرج و گرو گذاشتن گمرکات بود و این کارها را عاملِ فراوانی مفاسد شرعی و ملی و سیاسی می‌دانست.

 

نظریه پرداز و مدافع «دولت مشروطه مشروعه»

 

یکی از وجوه اصلی اندیشه های ثقه‌الاسلام، با وجود اشتهار او به حمایت از مشروطیت، نوع نگرش او به مشروطه است که آن را در پیوند با شرع و اجرای احکام الهی تفسیر کرده و استبداد و سلطنت استبدادی و مبتنی بر نفی و سلب حقوق مردم را اساسا در تعارض با شریعت می‌دید. او در پاسخ به محمدعلی شاه که مشروطه را خلاف شرع می‌دانست، با استناد به اینکه احکام شرعی را نمی‌توان مشروطه کرد و قوانین جاری نیز با وجود هزاران منکَر موجود در آن شرعی نیست، «مشروطه مشروعه» را دولتی مقید و مشروط به اجرای احکام شرعی معرفی کرد که در وضع قوانین جدید یا اجرای قواعد عرفی سابق، مطابق عدل و اصول «مذهب» و مصالح مملکت عمل می‌کند. از اندیشه‌های دیگر او محدود ساختن سلطنت و تأسیس دارالشورا و رفع استبداد برای مقابله با تلاش دولت‌های خارجی برای تضعیف دین بود. او بستر تحقق دینداری و دین‌مداری را تشکیل حاکمیتی مستقل و غیر وابسته می‌دانست که با استحکام و پشتگرمی به حمایت ملت، با قطع ید اجانب، توطئه و نقشه آنها برای خلل در دیانت مردم و تضعیف اسلام و تفرقه مسلمین را خنثی خواهد نمود.

 

در محاصره دو تیغه یک قیچی: استبداد سلطنتی و مشروطه‌خواهی تندرو و بی‌ریشه

 

ثقة الاسلام تحت فشاری چند جانبه بود: مخالفان مشروطه و مستبدان وابسته به دربار محمد علیشاه، که او را محرک و همه کاره مشروطه می‌دانستند و دموکرات‌های تندرو، که ثقة الاسلام از آنان انتقاد می‌کرد، و آنان با او مخالفت و از او بدگویی می‌کردند. در این میان، تمام تلاش ثقه الاسلام معطوف به حفظ وحدت و همبستگی بین مردم و جلوگیری از تفرقه و تضاد و اختلافات داخلی در برابر دشمن مشروطیت و مردم بود. در پی بحران میان دولت و مجلس بر سر پذیرفتن یا نپذیرفتن اتمام حجت روس‌ها برای اخراج مورگان شوستر (مستشار مالی امریکایی)، اهالی تبریز به خروش در‌آمدند. روس‌ها که همواره مترصد فرصتی بودند، بدرفتاری را آغاز کردند. مجاهدان تبریزی نیز در واکنش به این رفتار، آمادگی نظامی خود را به رخ آنان می‌کشیدند. در این میان ثقة الاسلام که نگران عاقبت کار بود، با مجاهدان مخالفت کرد؛ از این رو دموکرات‌ها او را به هواداری از روس‌ها متهم کردند و نقشه قتل وی را کشیدند، اما این نقشه عملی نشد. تلاش‌های ثقة الاسلام برای آرام کردن اوضاع نتیجه‌ای نداشت و در نهایت، روسها جنگ را در تبریز شروع کردند.

 

مرگ اگر مرد است گو نزد من آی!…

 

بر خلاف همگان و به رغم هشدار برخی اشخاص، از جمله نماینده دولت امپراطوری عثمانی، که پیغام داده بود روس‌ها قصد کشتن او را دارند، حاضر به مخفی شدن و پناهندگی نشد. روسها در ۹ محرم 1290 شمسی به بهانه لزوم حضور یافتن در جلسه‌ای، او را به کنسولگری روسیه بردند و محبوس کردند. در آنجا ثقة الاسلام از قبول خواست کنسول روس، در تأیید نوشته‌ای مبنی بر آنکه مجاهدان آغازگر جنگ بودند و روس‌ها تنها برای دفاع از خود، ناگزیر از جنگ شدند، سر‌باز زد و تأکید کرد که جنگ را خود روس‌ها آغاز کرده‌اند. این نقطه پایان حیات او بود و روسها مصمم به قتل و از میان برداشتن او شدند.

 

شاه گفتا کربلا امروز، میدان من است…

 

به روایت «ناظم‌الاسلام کرمانی»: «عصر روز نهم محرم، ثقة الاسلام از خانۀ خود بیرون آمد تا به خانۀ دکتر علینقی‌خان برود. در ورودی کوچه، ودنسکی با یک افسر روسی از درشکه پایین آمد و پس از سلام به ثقة الاسلام گفت: کنسول روس سلام می‌رساند و می‌گوید جلسه‌ای در کنسول است. چند نفر دیگر هم هستند. شما هم تشریف بیاورید. ثقة الاسلام خواست با درشکۀ دیگری برود، ولی ودنسکی گفت این درشکه را کنسول برای شما فرستاده است. وی را سوار بر درشکه کردند و به کنسول‌خانه بردند. آن روز ضیاء العلما و صادق الملک و آقا محمدابراهیم تفقایچی و حسن قدیر و پسران علی سید را هم گرفته بودند… در باغ کنسول‌خانه، در روز دهم محرم، روس‌ها دستور دادند بر سر آنان ریخته، به کندن لباس‌های آنان پرداختند و جز پیراهن و زیرشلواری همه را از تنشان درآوردند. گویا شیخ سلیم ایستادگی می‌نماید. کریم سرخابی با قمه ضربه‌ای به بازوی او زد و او را زخمی کرد. ثقة الاسلام و برخی آهسته دعا می‌خواندند. ثقة الاسلام به همگی دلداری می‌داد و از هراس و غم ایشان می‌کاست. شیخ سلیم بی‌تابی‌ می‌کرد. ثقة الاسلام گفت: این بی‌تابی بهر چیست؟ ما را چه بهتر از اینکه در چنین روزی به دست دشمنان دین کشته شویم؟»

 

یاد آن عالم مبارز شهید و پیرو راستین مکتب عاشوراییان را در سالروز شهادتش گرامی می‌داریم.

 



منبع خبر

شهید «ثقه‌الاسلام تبریزی»؛ بیدار تا پای دار… بیشتر بخوانید »

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی ارتش مردمی ایران

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی ارتش مردمی ایران


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ و با شکست دولت‌های متعدد در مقابله با مبارزه مردم، شاه تصمیم گرفت با انتصاب یک نظامی به ریاست دولت جریان انقلاب را متوقف کند به همین منظور ارتشبد غلامرضا ازهاری را انتخاب کرد. نخست وزیر جدید در ۱۵ آبان ۱۳۵۷ منصوب شد و همان روز کابینه نظامی خود را معرفی کرد. در این دولت غلامعلی اویسی به سرپرستی وزارت کار و امور اجتماعی، سپهبد امیرحسین ربیعی به سرپرستی وزارت مسکن و شهرسازی و ارتشبد قره باغی به وزارت کشور منصوب شدند از اقدامات دولت نظامی ازهاری دستیگری نویسندگان جرائد و مطبوعات و برخی از سران رژیم پهلوی مانند نصیری، آزمون و هویدا بود. 

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

ازهاری برای سرکوب انقلاب در شهرستان‌ها چند نظامی را به استانداری خراسان، کرمانشاه و آذربایجان غربی منصوب کرد ولی این تلاش‌ها مثمر ثمر نبود. قیام اسلامی مردم در مدت زمان کوتاه حکومت ازهاری شکل وسیع‌تری به خود گرفت. نقطه اوج این قیام تظاهرات میلیونی و تاریخی مردم در روز‌های تاسوعا و عاشورای حسینی (۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷) در سراسر کشور بود. یکی از مهمترین حوادثی که در دوران حکومت ازهاری رخ داد حمله مسلحانه چند نفر از نظامیان پادگان لویزان به سوی فرماندهانشان بود. این حادثه در ظهر روز عاشورا ـ ۲۰ آذر ۱۳۵۷ـ به وقوع پیوست.

در این روز یک درجه دار و یک سرباز وظیفه ارتش به نام‌های اسماعیل سلامت‌بخش و ناصرالدین امیدی عابد، افسران پادگان لویزان را که در سالن غذاخوری مشغول صرف ناهار بودند به رگبار بستند. این عملیات که طی آن تعداد زیادی از درجه داران شاهنشاهی هدف قرار گرفته و کشته یا زخمی شدند و نشان‌دهنده وجود نیرو‌های انقلابی در بدنه ارتش بود؛ نور امیدی در دل‌های مردم ایجاد کرد و انگیزه سرکوب را در نیرو‌های وفادار به سلطنت کاهش داد.

روزنامه کیهان در تیر ۱۳۵۸ طی یک گزارش تحقیقی به بررسی جزئیات این عملیات پرداخت که در پی می‌آید: 

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

«در عاشورای حسینی یک درجه دار به نام اسماعیل سلامت بخش و سرباز وظیفه ناصرالدین امیدی عابد که قبلا طرح حمله به پادگان لویزان را با هم ریخته بودند و منتظر فرصت مناسبی جهت این اقدام قهرمانانه خود بودند، در ساعت ۱۲ ظهر روز عاشورا، طرح از پیش ساخته خود را به اجراء گذاشتند. آنها با سلاح‌های خود که از قبل آماده و فشنگ گذاری نموده بودند از درب غربی سالن ناهار خوری پادگان لویزان وارد شدند و به همه برپا دادند. 

در این موقع کلیه افراد نظامی که از امرای ارتش و درجه داران پادگان لویزان بودند به یکباره به خالت خبردار ایستادند در همین لحظه اسماعیل سلامت بخش و امیدی عابد با یک عمل شجاعانه افراد حاضر در سلف سرویس را به رگبار گلوله بستند و خود با یک عمل ماهرانه خواستند از پادگان فرار کنند ولی ماموران دیگر پادگان با صدای شلیک گلوله به آن محل شتافتند و این دو مجاهد را هدف گلوله‌های خود قرار دادند. بدین ترتیب عده زیادی از افسران و درجه‌داران حاضر در ناهار خوری کشته و زخمی شدند.

با این اقدام شجاعانه، یکبار دیگر سربازان و درجه داران، وفاداری خود را نسبت به نهضت مبارزه ملت ایران در ریشه کردن رژیم شاه مخلوع نشان دادند. در روز‌های دهم (عاشورا) و یازدهم این ماه پس از آن تظاهرات عظیم خبری به مردم رسید. خبری تکان دهنده، چون رعد در عین حال که با ناباوری مردم همراه بود. اهمیت فوق العاده داشت و آن خبر حمله چند مبارز مسلمان و از جان گذشته به افسران مجتمع در سالن ناهار خوری درجه داران بود. این خبر امیدی در دل همه مردم ایجاد کرد، به طوری که دریافتند در داخل ارتش هم افراد آگاه و جانباز در راه اهداف اسلامی وجود دارد. اینک گزارش آن روز را از نظرتان می‌گذرانیم.

این گزارش حاصل تحقیقاتی هست پیرامون همین حماسه دلیرانه در روز عاشورا.

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

در هفته گذشته طی تماس‌هایی که با دو تن از مبارزان گروه هفت نفری و بعضی از پرسنل پادگان لویزان برقرار کردیم، اسرار تازه‌ای پیرامون این حماسه همراه با اسناد و مدارک به دست آوردیم.

مجاهدان شهید، گروهبان سلامت بخش و سرباز وظیفه امیدی عابد، طراحان و عاملین این حماسه بوده اند. شهید گروهبان سلامتبخش پس از گذراندن دوره آموزشگاه گروهبانی به گردان توپخانه منتقل می‌شود. وی در طول مراحل انقلاب با داشتن آگاهی سیاسی و اجتماعی اقدام به تبلیغ مخفیانه مذهبی در داخل پادگان می‌نماید به طوری که با شش تن دیگر که دو نفر آنها سرباز وظیفه درجه دار بوده اند، ارتباط برقرار می‌کند و گروه تشکیل می‌دهند و به دنبال آن فعالیت گروهی آغاز می‌شود.

از جمله اقدامات این گروه متشکل، نمازعیدی بود که آنها در داخل پادگان برگزار کردند. این برنامه همزمان با برگزاری عظیم نماز عیدفطردر قیطریه تهران بود که به دنبال آن گروهبان سلامت بخش توسط ضد اطلاعات شناسایی و مورد بازجویی قرار می‌گیرد. در ۲۱ آذر سال گذشته قرار بود که شاه در مراسم آن روز شرکت کند و گروه تصمیم به شلیک توپ به طرف جایگاه را داشتند ولی شاه در این مراسم شرکت نکرد و در نتیجه اجرای طرح آنها معوق ماند.

با فرار رسیدن ماه محرم و جنایات خونبار رژیم در روز‌های دو و سوم این ماه مبارزان در پی اجرای طرح دیگری بر می‌آیند. شاه در شب عاشورا در داخل پادگان بود. لکن گروه مزبور از این مساله بی اطلاع و مشغول طراحی نقشه و حمله به افسرانی که در سالن غذاخوری مجتمع شده بودند، می‌شوند. از صبح روز عاشورا، گروهبان سلامت بخش با خواندن نماز‌های مکرر و اظهار نیاز به درگاه خداوند، وصیت نامه خود را تکمیل کرد و سرباز امیدی نیز وصیت نامه خود را نوشت. زمینه سازی برای دسترسی به اسلحه خانه و قسمت آتشبار توسط افراد گروه انجام گرفت و این دو با اسلحه و مهمان همراه خود حمله را آغاز کردند.

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

نحوه حمله بنا به اظهار یکی از افسران پادگان که خود مسئول جمع آوری اطلاعات در این حادثه می‌باشد، چنین هست:

«روز تاسوعا و عاشورا ارتش در آماده باش کامل بود. واحدی از گارد جاویدان پاسداری کاخ شاه را به عهده داشت و عده‌ای دیگر از آرامگاه مراقبت می‌کردند. در محوطه پادگان لویزان در حدود ۲۷ تا ۳۰ هلیکوپتر مستقر شده بود. زمان حمله فرا می‌رسد. سرباز امیدی از ناحیه شمال و از پله‌های شرقی و گروهبان سلامتبخش نیز از سمت جنوب ساختمان مرکزی ستاد گارد جاویدان به افسران مجتمع در سالن غذاخوری حمله می‌نمایند.

از جانب سلامتبخش در این برنامه اشتباهی رخ می‌دهد. وی به جای اینکه داخل نهار خوری اصلی شود، فقط دو تا سه درجه دار در آنجا تیر می‌خورند و بعد وقتی متوجه اشتباهش می‌شود، ساختمان ستاد را دور می‌زند و از طرف ساختمان فرماندهی به جلو ستاد می‌آید. در ضمن سرباز امیدی، پس از شعار‌های «خدا» «قرآن» «خمینی» و «ا… اکبر» نیز از سمت شمال به نهار خوری افسران می‌رود و تیراندازی می‌کند که به دنبال آن افسران در حالی که مسلح می‌شوند، سالن را ترک می‌کنند. در این هنگام با سلامت بخش موجه می‌شود.

گروهبان سلامت بخش با دو دست تیراندازی می‌کرد. یک دست با نوغان (اسلحه مخصوص) و یک دست با تفنگ. در این هنگام که اوضاع به شدت متشنج بود. یک هلیکوپتر جهت تیراندازی به طرف پادگان در آسمان پرواز می‌کرد. لشکر حشمتیه نیز برای سرکوبی به پادگان لویزان اعزام شده بود و هنگام تیراندازی شاه در منطقه لویزان در منزل تیمسار بدره‌ای بود. در این درگیری‌ها تعداد کشته و زخمی که تاکنون تائید شده به ترتیب ۱۴ و ۳۸ می‌باشد که جمعا ۵۲ کشته و زخمی می‌باشد. عده‌ای از اعضای گروه مبارز، شناسایی و دستگیر می‌شوند که پس از بازجویی‌های مداوم و محاکمه صحرایی به زندان می‌افتند و خوشبختانه در جریان پیروزی انقلاب اسلامی توسط مردم از زندان آزاد می‌گردند.»

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

 ارتشبد قره‌باغی وزیر کشور کابینه ازهاری در کتاب خاطرات خود، ماجرا را این چنین شرح می‌دهد: 

تیراندازی به وسیله چند نفر درجه‌دار و سرباز از طرفداران مخالفین و مذهبی‌ها بر روی افسران و درجه داران در داخل نهارخوری پادگان لویزان گارد شاهنشاهی که در جریان آن عده‌ای افسر و درجه‌دار و سرباز به قتل رسیدند. هر چند جریان این واقعه مخفی نگهداشته شد و تعداد کشته‌شدگان رسماً اعلام نشد. ساعت ۵/۱ بعد از ظهر عاشورا یک افسر، دو درجه دار و چهار سرباز مسلح به نهارخوری افسران ارشد پادگان لویزان حمله بردند و با رگبار مسلسل هفتاد و دو نفر از افسران ارشد و درجه‌داران پادگان لویزان و هوانیروز را کشته … اعلامیه غیر رسمی حاکی هست … ۲۷ افسر، ۴۱ درجه‌دار و ۴ سرباز را کشته‌اند. کلیه حمله‌کنندگان به غیر از یک سروان هوانیروز که دستگیر شده کشته شده‌اند. 

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی مردم ایران

بعد‌ها گفته شد که در اجلاس لویزان، نظامیان سرگرم تدارک نقشه برای قتل عام دسته‌جمعی مردم تهران بودند. حادثه لویزان روحیه نظامیان و افسران بلندپایه حکومت شاه را به شدت متزلزل کرد و آنان را بیش از گذشته به بی‌حاصل بودن مقاومت در برابر اراده ملت، متقاعد کرد. در دوران حکومت ازهاری بعضی ژنرال‌های ارشد ارتش از جمله ارتشبد «غلامعلی اویسی» فرماندار نظامی تهران و عامل قتل عام مردم در روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ به بهانه‌های مختلف از کشور خارج شدند.

ازهاری، چون دیگر رجال پهلوی انقلاب را باور نداشت بی ثمر ماندن تلاش‌های دولت نظامی منجر به تمایل ازهاری برای برکناری از این پست حساس شد و سرانجام با این عنوان که سکته کرده و بیمار هست از نخست وزیری کناره گرفت و بلافاصله کشور را ترک و به آمریکا رفت. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

عاشورای ۱۳۵۷ نقطه عطفی در مبارزه انقلابی ارتش مردمی ایران بیشتر بخوانید »

عکس/ عزاداری عاشورای حسینی در اردبیل

عکس/ عزاداری عاشورای حسینی در اردبیل


مراسم عزاداری عاشورای حسینی سه شنبه ۲۶ تیر ماه ۱۴۰۳ با حضور هیئت‌ها و دسته‌های عزاداری در میدان عالی قاپو اردبیل برگزار شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ عزاداری عاشورای حسینی در اردبیل بیشتر بخوانید »

امام جمعه بهشهر درگذشت

امام جمعه بهشهر درگذشت


حجت الاسلام سید عربعلی جباری امام جمعه بهشهر به دلیل عارضه قلبی دقایقی پیش در بیمارستانی در شرق مازندران درگذشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، امام جمعه بهشهر روز سه شنبه در مراسم عزاداری عاشورای حسینی در یکی از روستاهای بهشهر دچار عارضه قلبی شد و در بیمارستانی در شرق استان درگذشت.

مراسم تشییع و خاکسپاری امام جمعه فقید بهشهر به زودی از سوی فرمانداری بهشهر اطلاع رسانی خواهد شد.

حجت الاسلام و المسلمین جباری مسوولیت امام جمعه سرخرود را در کارنامه خود دارد و از سال ۱۳۹۳ تاکنون امام جمعه بهشهر بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امام جمعه بهشهر درگذشت بیشتر بخوانید »

روز عاشورا در مناطق مسلمان‌نشین روسیه +فیلم

روز عاشورا در مناطق مسلمان‌نشین روسیه +فیلم


صدها نفر از شیفتگان و دوستداران مکتب حسینی در مسکو و دیگر مناطق مسلمان‌نشین روسیه روز سه‌شنبه همزمان با فرارسیدن روز عاشورای حسینی در سوگ شهادت امام حسین (ع) عزاداری کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مناطق مختلف روسیه، از جمله پایتخت این کشور از جمله در مسجد خاتم‌النبیاء (ص)، حسینیه حضرت فاطمه زهرا (س)، مسجد شیعیان و مرکز اسلامی مسکو ، صحنه ابراز عشق و ارادت به سرور و سالار شهیدان بود .

فیلم: عزاداری روز عاشورا در مسجد خاتم الانبیاء (ص) – مسکو

در مساجد و حسینیه‌های شهر شیعه نشین دربند در جمهوری داغستان، مسجد امام علی(ع) سن‌پترزبورگ، حسینیه شیعیان شهر یکاترینبورگ، حسینیه کنسولگری‌های ایران در آستراخان و شهر کازان نیز مراسم عزاداری روز عاشورای حسینی با حضور مسلمانان و اتباع ایرانی ، آذری ، افغانی ، تاجیکی ، عراقی و لبنانی برگزار شد.

در مرکز اسلامی مسکو ، براساس سنتی دیرین ، عزاداری سالروز شهادت حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) و یاران باوفای آن حضرت ، بی وقفه از غروب تاسوعا تا ظهر عاشورا ادامه داشت.

مراسم شب‌زنده‌داری شب عاشورای حسینی در مرکز اسلامی مسکو با حضور حماسی دلداگان حسینی از نماز مغرب تاسوعا آغاز شد و پس از اقامه عزا ، سخنرانی مذهبی و مراسم سینه‌زنی تا نماز ظهر عاشورا ادامه داشت.

عزاداری روز عاشورا در مسکو و مناطق مسلمان‌نشین روسیه

در ظهر عاشورای حسینی نیز نماز جماعت در حسینیه‌ها و مساجد شیعیان این کشور اقامه شد.

علاوه بر مسجد خاتم الانبیا (ص) ، نماز جماعت ظهر عاشورا به یاد حضرت سیدالشهدا امام حسین (ع) و یاران باوفایش، در مرکز اسلامی مسکو ، مسجد شیعیان پایتخت و برخی دیگر از مناطق روسیه همچون دربند، ماخاچ قلعه اقامه شد.

این آیین روز سه‌شنبه در مسجد خاتم‌الانبیا (ص) مسکو پس از قرائت زیارت عاشورا برپا شد.

در این آیین ، حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالهی مدیر نمایندگی دانشگاه المصطفی در روسیه و حوزه اوراسیا به بیان ابعاد و اهداف قیام حضرت سیدالشهدا (ع) پرداخت.

این مراسم که باحضور جمعی از شیعیان پایتخت روسیه از ملیت‌های مختلف برگزار شد، با سوگواری و سینه زنی در رثای شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفایش همراه به پایان رسید.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روز عاشورا در مناطق مسلمان‌نشین روسیه +فیلم بیشتر بخوانید »