عباس آخوندی

اصلاح‌طلبان رادیکال: مذاکره غیر مستقیم نه مفید است و نه ممکن/ عباس آخوندی: برای سازش با آمریکا نامه نوشتم!

اصلاح‌طلبان رادیکال: مذاکره غیر مستقیم نه مفید است و نه ممکن/ عباس آخوندی: برای سازش با آمریکا نامه نوشتم!



همچنان اطلاعاتی از جزئیات مذاکرات منتشر نشده، هرچند دور اول مذاکرات که هفته گذشته در عمان برگزار شد، بر تعیین لحن و قالب مذاکرات متمرکز بود.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

پایان نخستین دور مذاکرات غیرمستقیم در مسقط، کمتر کسی گمان می‌کرد که ایستگاه بعدی، رم، شهری به دور از مناقشات سیاسی و آرام باشد؛ شهری با معماری تاریخی و هوایی مطبوع که حالا در میانه بهار، میزبان دیپلماسی‌ای پیچیده با ملاحظات جدی راهبردی شده است.

مذاکره با آمریکا سوژه شماره یک در رسانه‌های اصلاح‌طلب است، روزنامه اعتماد به نقل از عباس آخوندی خواستار سازش با آمریکا شده و نوشته است:

تا اینجا خبرهای دریافتی از رم مثبت است و گویا جلسات کارشناسی قرار است به زودی تشکیل شود. نفس تشکیل جلسات کارشناسی علامت مثبتی است. البته من نکته‌ای را بلافاصله پس از نامه‌نگاری ترامپ به رهبری نوشتم مبنی بر اینکه لحظه تاریخی توافق فرا رسیده است. البته هنوز زود است که قضاوت نهایی کرد ولی از جهت تاریخی برخی اتفاقات بزرگ گویی زمانشان فرا می‌رسد. تا این لحظه من بر این باورم که لحظه سازش ایران و امریکا فرا رسیده است، لذا همچنانکه پیش از این برآورد می‌کردم، مذاکرات با سرعتی بسیار تندتر از آنچه همه تصور می‌کنند به ‌پیش می‌رود و شاهد اتفاقاتی خواهیم بود که پیش‌بینی نمی‌کردیم.

در بخش دیگری از یادداشت وزیر روحانی آمده است:

بخشی از آن نیز به فرآیند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در امریکا باز می‌گردد. آنان وقتی درباره موضوعی به نتیجه می‌رسند در مذاکره خیلی روان هستند. من این بحث را در مذاکره با بویینگ تجربه کردم. ایران نیز به آینده دیگری فکر می‌کند. ایران باید در کوتاه‌ترین زمان تصمیم‌های بزرگ بگیرد. اجازه دهید فعلا خوش‌بین باشیم.

اصلاح‌طلبان رادیکال: مذاکره غیر مستقیم نه مفید است و نه ممکن/ عباس آخوندی: برای سازش با آمریکا نامه نوشتم!

روحانی و یارانش با تأکیدی تام و به همان سر و شکلی که خودشان می‌پسندند خواهان سازش با آمریکا هستند تا شاید مواهبی به دست آید، البته آن‌ها یادشان رفته که در صبح فردای امضای توافق نه تنها هیچ دستاوردی شامل حال معیشت مردم نشد بلکه تحریم‌های بیشتری هم گریبان ایران را گرفت!

عباس آخوندی قبل از نوشتن نامه در ابتدا کارنامه سراسر وحشت خود را نگرسته و بعد تز سازش را صادر کند!

روزنامه هم‌میهن نیز در سرمقاله خود خواهان مذاکره مستقیم با آمریکا شده و می‌نویسد:

نکته مهمی که ممکن است در همین هفته رخ دهد، اقدام به مذاکرات مستقیم است. به این دلیل که با ورود به مرحله کارشناسی ادامه گفت‌وگو به‌صورت غیرمستقیم نه مفید و ممکن و نه منطقی است. مفید نیست؛ چون جزئیات موضوعات کارشناسی قابل انتقال دقیق از طریق واسطه نیست و زمان زیادی را تلف می‌کند و کاری خسته‌کننده خواهد بود. پیشتر هم همین فرآیند پس از گفت‌وگوهای غیرمستقیم انجام و در نهایت تبدیل به مستقیم شد. منطقی هم نیست؛ چون هنگامی که به مرحله کارشناسی می‌رسیم یعنی در مورد کلیات توافق اجمالی کرده‌ایم و این حالت، منع ناشی از نبود اعتماد برای گفت‌وگوی مستقیم را برمی‌دارد.

اصلاح‌طلبان رادیکال: مذاکره غیر مستقیم نه مفید است و نه ممکن/ عباس آخوندی: برای سازش با آمریکا نامه نوشتم!

اجرای مذاکره مستقیم که مورد ادعای روزنامه هم‌میهن قرار گرفته ادعایی واهی و خلاف واقع است و در هیچ کدام از دو دور مذاکرات در مسقط و رم شکل نگرفته، البته به نظر نویسنده بدون این نام این متن بیشتر از آرزوهای خود گفته تا واقعیت‌های حاکم بر میز مذاکرات!

روزنامه شرق نیز معترض روایت مذاکرات بوده و نوشته است:

همچنان اطلاعاتی از جزئیات مذاکرات منتشر نشده، هرچند دور اول مذاکرات که هفته گذشته در عمان برگزار شد، بر تعیین لحن و قالب مذاکرات متمرکز بود؛ اما حالا مقامات آمریکایی گفته‌اند هدف آنها در دور دوم، تدوین یک چارچوب برای نحوه پیشبرد مذاکرات است. حتی وال‌استریت ژورنال، در گزارشی مدعی شد که این دور از مذاکرات معطوف به طراحی جدول زمان‌بندی و چارچوب توافق احتمالی است.

اصلاح‌طلبان رادیکال: مذاکره غیر مستقیم نه مفید است و نه ممکن/ عباس آخوندی: برای سازش با آمریکا نامه نوشتم!

سه موضوع اصلی مذاکره عبارت‌اند از: «۱. درصد غنی‌سازی اورانیوم، ۲. سطح و گستره نظارت‌ها، ۳. میزان و نوع ذخایر هسته‌ای» که هر سه مسئله دارای ابعاد فنی هستند و نیاز به بررسی کارشناسی دارند، بنابراین گزاره این رسانه به‌عنوان اهم موضوعات روی میز دیروز خیلی هم قابل اتکا نیست.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصلاح‌طلبان رادیکال: مذاکره غیر مستقیم نه مفید است و نه ممکن/ عباس آخوندی: برای سازش با آمریکا نامه نوشتم! بیشتر بخوانید »

آخوندی که ریشش را می‌تراشید و کراوات می‌زد! + عکس

آخوندی که ریشش را می‌تراشید و کراوات می‌زد! + عکس



آقای اندرزگو هربار با یک چهره متفاوت مرتب رفت و آمد داشت؛ یک بار لباس روحانیت پوشید و عمامه مشکی گذاشت؛ بار دیگر با لباس شخصی بیرون رفت؛ یک بار عینک زد و بار دیگر بی‌عینک رفت…

گروه جهاد و مقاومت مشرق – کتاب «مبارزه به روایت کبری سیل‌سه‌پور» روایت زندگی پرفراز و نشیب همسر شهید حجت الاسلام سید علی اندرزگو است که به قلم سمانه داودی توسط انتشارات روزنامه ایران منتشر شده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، مقطعی از زندگی عجیب این شهید بزرگوار به روایت همسرشان است.

گفت: «من منبرهای داغ رفتم و همین امروز و فرداست که من را بگیرند.» از آنجا که من هم از مسائل آگاه شده بودم و از دوران کودکی تا حدودی از برنامه‌های شاه اطلاع داشتم، وقتی ایشان آن مسئله را مطرح کردند، گفتم: «خب باید حتماً فرار کنیم تا ما را نگیرند.» من نیز همراه ایشان به قم قرار کردم. همان روز یک کامیون آوردند تا مقداری از اثاثیه را ببرد. سپس گفتند اگر کسی از اهالی چیذر چیزی پرسید، نگویید که فرار کرده‌اند؛ بگویید برادرش پایش شکسته و در تبریز است و برای عیادت به تبریز رفته‌اند.

آخوندی که ریشش را می‌تراشید و کراوات می‌زد! + عکس

خودشان نیز به همه در چیذر گفته بودند که برادرم تصادف کرده است و به تبریز می‌رویم. به این طریق می‌خواست مردم و ساواک را گمراه کند.

در حال جمع کردن اثاثیه بودیم و هنوز بیشترش در همان منزل بود اما مجبور شدیم فرار کنیم. در حال فرار، ایشان به من گفت که به قم می‌رویم، اما هیچ کس نباید متوجه شود. ما در قم به منزل آقای شیخ رضا نحوی رفتیم. او یک اتاق داشت و آنجا را به ما داد. ما هم با یک زندگی مختصر، حدود چهار ماه در آنجا زندگی کردیم. بعد از چهار ماه آن خانه لو رفت؛ زیرا آقای اندرزگو به یکی از شهرستانها برای تبلیغ رفت تا آنجا که به یاد دارم یکی از روستاهای آبادان بود. ایشان هم برای تبلیغ و هم برای خرید اسلحه از مرزها به آنجا رفت. آن موقع خواهر سیزده ساله‌ام پیش من می‌ماند تا تنها نباشم.

*گریز از قم و فرار به تهران

آقای اندرزگو روز عاشورا که به منزل آمد، آنجا را محاصره کردند. قبل از آن پدرم را دستگیر کردند و او را به قم بردند و وادارش کردند جای ما را به آنها بگوید. بعد پدرم را به تهران برگرداندند. هنگام محاصره منزل نمی‌دانستم که در محاصره‌ایم. پسرم آقا سید مهدی تقریباً شش هفت ماهش بود. من او را برداشتم و با خواهرم به حرم حضرت معصومه رفتم. محاصره‌کنندگان تعقییمان کردند و در حرم هم مواظب ما بودند در حالی که من اصلا متوجه نشدم.

به منزل آمدم و فردا شبش آقای اندرزگو به منزل آمد و گفت: «ما در محاصره‌ایم. باید خواهرت را به منزل عمویت در ورامین بفرستیم و خودمان هم فرار کنیم وگرنه اگر اینها به اینجا بیایند، درگیری می‌شود و شما را هم از بین می‌برند.»

ایشان نارنجک داشت و به یاد دارم که اسلحه‌هایش را آماده کرده بود، اما نمی‌گذاشت خواهرم بفهمد و بترسد. بعد به من گفت: «لوازم ضروری را جمع کن.» من مقداری لباس جمع کردم و زندگی را رها کردیم و با دو چمدان لباس شبانه فرار کردیم.

نماز مغربم را خوانده بودم که ایشان آمد و گفت: «نماز عشا را دیگر نخوان که فرصت نیست. اینها یک ربع دیگر به منزل می‌ریزند.»

آخوندی که ریشش را می‌تراشید و کراوات می‌زد! + عکس

من نمی‌دانم ایشان چگونه آن قدر اطلاعات کامل از حالات ساواک داشت که چه موقع حرکت می‌کنند و چه موقع به خانه می‌ریزند؛ از عصر آن روز، آقای اندرزگو مرتب جعبه‌های حاوی مدارک و اسلحه و نارنجک را می‌برد. به ایشان گفتم: «آقا! اینها را کجا می‌برید؟ اگر در راه شما را بگیرند چه؟» گفتند: «آنها الان دم در حیاط هستند و اینجا را محاصره کرده‌اند. اما من را نمی‌بینند؛ زیرا من ذکر می‌گویم و دعا می‌خوانم. یکی از علما به من گفته است که این دعا را بخوان تا آنها تو را نبینند. من الان به کوچه می‌روم و برمی‌گردم و آن‌ها اصلا متوجه نمی‌شوند.»

من در حیاط نشسته بودم و بچه شیر می‌دادم. در همین هنگام چند نفر دم در آمدند؛ برای مثال یک بار شیخی آمد و بار دیگر فردی با لباس شخصی آمد و زنگ زد و گفت: «شیخ عباس تهرانی نیستند؟» من یا خواهرم گفتیم: «نه» نیستند. بعد که آقای اندرزگو وارد شد، گفت: «اینها ساواکی بودند.» گفتم: پس چرا شما را دستگیر نمی‌کنند؟ گفت: «الان هم ایستاده اند اما من را نمی‌بینند!»

ایشان کتاب و کلی اسناد و مدارک از حضرت امام از خانه بیرون برد. گفتم: «چطور شما را نمی‌بینند؟» گفت: «نمی‌بینند.» اما همین طور که به بچه شیر می‌دادم، بدنم مدام می‌لرزید. با خود می‌گفتم الان صدای تیر می‌آید و درگیر می‌شوند. آقای اندرزگو هم مسلح بود و بیرون می‌رفت و می‌آمد و من مرتب منتظر شنیدن صدای تیر بودم. این جریان تا مغرب طول کشید و سپس ایشان به من گفت: «آماده بشوید که برویم.» نماز مغرب را خواندم و سجاده‌ام بهن بود که چادر مشکی سر کردم.

ایشان یک اتومبیل آورد در حیاط گذاشت. به راننده اتومبیل کمی پول اضافه داده و به او گفته بود یک مسافر هم بزن. در واقع در میان راننده‌های قم یک نفر آشنا پیدا کرده بود که این کار را بکند. چند مسافر زن و بچه در عقب نشسته بودند و من و آقای اندرزگو هم جلو نشستیم. خواهرم هم در عقب پیش آن مسافرها نشست و حرکت کردیم. تمام اسلحه‌ها را در سبدهای جامرغی جاسازی کرده و آورده بود.

ما شب حدود ساعت دوازده به تهران رسیدیم. آقای اندرزگو ما را به منزل یکی از آقایان بازاری چای فروش برد. دو یا سه روز آنجا بودیم. آقای چای فروش خانواده‌اش را به جایی فرستاده بود تا ما را نبینند و به من گفت: خودت در اینجا غذا درست کن.

آخوندی که ریشش را می‌تراشید و کراوات می‌زد! + عکس

پیرزنی که مقداری حواس پرتی داشت نیز در آن منزل بود. حتی یادم است که آنجا قیمه درست کردم. آقای اندرزگو هربار با یک چهره متفاوت مرتب رفت و آمد داشت؛ یک بار لباس روحانیت پوشید و عمامه مشکی گذاشت؛ بار دیگر با لباس شخصی بیرون رفت؛ یک بار عینک زد و بار دیگر بی‌عینک رفت؛ یک بار با ریش بود و بار دیگر ریشهایش را از ته تراشید و کراوات زد. طی سه روز که در آن منزل بودیم، کف حیاط را کند و اسلحه‌ها را در آن خانه دفن کرد. سپس به خواهرم گفت: «اصلاً به کسی نگو که ما چه کارهایی کردیم.»

ایشان خواهرم را به کسی سپرد تا به منزل عمویم در ورامین ببرد.

*فرار به مشهد

من و آقای اندرزگو با بچه دوباره فرار کردیم. ایشان یک اتومبیل کرایه کرد که راننده‌اش آشنا بود. به یاد دارم که اتومبیل یک پیکان آبی نو بود. صبح زود ساعت پنج و نیم حرکت کردیم و ساعت دوازده شب به مشهد رسیدیم. در آنجا، اتاقی دو تخته در یک مسافرخانه اجاره کرد. آقای اندرزگو با اینکه خیلی متعصب بود راننده را به آن اتاق آورد و یکی از تخت‌ها را به او داد. من تا آن زمان ندیده بودم مردی را در یک اتاق با ما بخواباند! حتی اگر مردی به حیاط خانه می‌آمد من اجازه نداشتم بروم به او سلام کنم؛ اما آن شب راننده را به اتاق خودمان آورد به همین دلیل تعجب کردم و آرام به آقا گفتم: «چرا مرد نامحرم را آوردی؟ شما که اجازه نمی‌دادی من به مرد نامحرم حتی سلام کنم!»

ایشان گفت: «اینجا خطرناک است و مجبورم چنین کاری بکنم. اگر او را به داخل نیاورم، مدتی طول می‌کشد تا جای دیگری برایش پیدا کنم و ممکن است در این فاصله او را بگیرند و مرا لو بدهد.»

ایشان کارش را با دقت زیاد انجام می‌داد. من هم آنجا متوجه شدم که دیگر این مسئله سیاسی است. راننده را تا ساعت ده صبح نگه داشت و به او گفت: «از اینجا تکان نمی‌خوری؛ چون با تو کار دارم. ممکن است با اتومبیلت کار داشته باشم.»

خلاصه سر راننده را گرم کرد. در راه مشهد درباره شکنجه‌های ساواک برای راننده صحبت می‌کرد و توضیح می‌داد که اگر مأموران ساواک کسی را بگیرند چه بلاهایی سر او می‌آورند و او را چگونه شکنجه می‌کنند، حتی جزئیات نحوه شکنجه‌ها را توضیح می‌داد. گویی به من نیز هشدار می‌داد که اگر تو را هم بگیرند همین وضع خواهد بود.

البته من خیلی دلگرم بودم. نمی‌دانم این دلگرمی به دلیل سن کم من بود یا خدا کمک می‌کرد صبور باشم؛ بنابراین زیاد نگران چنین اتفاقی نبودم. فقط دقت می‌کردم تا حرفهایش با راننده را بشنوم.

در میان صحبتش درباره شکنجه‌های یک زن توضیح داد. یک شب در هنگام فرار، زمانی که سه فرزند داشتم برایم کتاب آن خانم را خواند که در زندان چگونه شکنجه شده است. فقط برای من می‌خواند و می‌گفت آن را برایت می‌خوانم تا ببینی اینها چه ظلم‌هایی می‌کنند. البته ایشان بسیار محتاط بود؛ برای مثال وقتی ما به مشهد رسیدیم، راننده را نگه داشت و بعد رفت جایی را پیدا کرد. اول آمد و به راننده گفت شما باز هم اینجا صبر کن تا من برگردم. ایشان من و بچه و ساک‌هایمان را برد و در اتاقی در کوچه پس کوچه‌های خیابان تهران روبه‌روی بازار رضا گذاشت…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آخوندی که ریشش را می‌تراشید و کراوات می‌زد! + عکس بیشتر بخوانید »

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!



امثال آخوندی نمی‌گویند اکنون که نظام سلطه در کالاهای استراتژیک ایران را با تحریم مواجه کرده؛ چه راهکاری برای رفع این مشکل به جز اقتصاد مقاومتی و”خودکفا شدن” وجود دارد؟

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

دفاع بد ربیعی از پزشکیان

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

ایلنا گزارش داد:‌ علی ربیعی، فعال اصلاح‌طلب و از مقامات دولت روحانی در بخشی از یک توییت به بهانه معرفی کابینه دولت چهاردهم به مجلس نوشته است:

“دولت پزشکیان، در عین آنکه هم دولت مقدورات است و هم ممکنات؛ بنیانگذار نظریه جدیدی در اداره جامعه نیز است. روزهای آینده آزمونی بزرگ برای مجلس خواهد بود. اگر مجلس با نگاهی سیاسی و جناحی برخی وزراء را از حضور در کابینه محروم کند، مسئول شکست این نظریه خواهد بود.“[۱]

*بعید است حتی شخص رئیس‌جمهور پزشکیان هم چنین ادعایی داشته باشد که یک نظریه جدید را برای اداره جامعه در کیسه دارد!

بعیدتر اما از آقای ربیعی بود که با سابقه کلان اجرایی و امنیتی خود اما مثل جوانان تازه پا به سیاست گذاشته؛ از یک پیروزی انتخاباتی چنان به وجد بیاید که حرف‌هایی مغایر واقعیت و البته مغایر دموکراسی بر زبان بیاورد.

در بحث تأکید ربیعی بر اینکه اگر مجلس به برخی وزرای پیشنهادی رأی ندهد مسئول شکست پزشکیان خواهد بود؛ اولا باید دانست که اختیارات و قدرت یک رئیس‌جمهور در ایران به قدری زیاد است که هیچکس جز خودش مسئول شکست‌ها و ناکامی‌هایش نیست.

ثانیا ما در ایران قحط‌الرجال مدیریتی نداریم که در فرض رأی نیاوردن یک وزیر پیشنهادی؛ دیگر عنصر کارآمدی نتواند جایگزین او شود.

ثالثا این حق مجلس و نمایندگان مردم است که اگر احساس کردند یک وزیر پیشنهادی کارآمدی لازم را ندارد به او رأی ندهند.

اینکه یک عنصر سیاسی در خارج از مجلس که از قضا علاقه زیادی هم به حواشی سیاسی و “گزینه خیابان” دارد به ناگاه به صحنه بیاید و بگویید با این رأی ندادن پزشکیان را به شکست می‌کشانید؛ حرفی غلط و اوج ناجوانمردی در حق قانون و دموکراسی و عقلانیت است.

ما همچنین این کنایه را به آقای ربیعی عرض می‌کنیم که دشمن پزشکیان نه دموکراسی بلکه ناجوانمردی کسانی در اطراف اوست که در اعتراض به حق پزشکیان برای انتخاب مردان کابینه؛ از سمت خود استعفا کرده‌اند و شکستی هم اگر در کار باشد تقصیر حاشیه‌پردازان دولت پزشکیان است.

***

هم خودکفا نباشیم؛ هم دشمن تحریم کند!

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

عباس آخوندی، وزیر مسکن دولت روحانی و از حامیان انتخاباتی پزشکیان طی یادداشتی که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد دست به یک انتقاد عجیب گفتمانی از دولت جدید زد.

آخوندی در یادداشت خود نوشته است: ایران درگیر صدها مشکل و گرفتاری اقتصادی است. چون تورم بالا و مزمن، کاهش قدرت خرید مردم، بی‌ثباتی پولی و مالی، افزایش نرخ ارز، بحران بانکی، بیکاری، رشد منفی سرمایه‌گذاری، فقر و ده‌ها مساله دیگر. لیکن ریشه‌ی آنها دو مساله اصلی است: کسری بودجه که چاپ پول را در چهل سال گذشته سبب شده و غلبه توهم خوداتکایی و یا خودکفایی بر سیاست تجارت آزاد.

او می‌افزاید: اگر دولت‌مردان تا حدی به پیامدهای چاپ پول آگاه شده‌اند؛ و در انتصابات دولت چهاردهم نیز کم‌وبیش اثر آن را می‌توان دید، در انتخاب وفاداری به سیاست ضدتوسعه‌ی خوداتکایی که بلای جان اقتصاد ایران است هم‌چنان در بی‌راهه هستند!

آخوندی می‌نویسد: اصلی‌ترین مأموریت اقتصادی نهاد دولت در ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک کشور که چهارراه جهان است، باید توسعه‌ی تجارت آزاد باشد. در حالی‌که ضرورت دارد دولت با پایش فرایندهای تجاری کشور، هر جا مانعی بر رشد تجارت دیده ‌شد سریعا آن را مرتفع کند، سیاست خودکفایی مبتنی بر ایجاد مانع بر تجارت انتخاب شده‌ است. این یعنی هم‌چنان اجبار ملت به رفتن در صف خرید خودرو بد کیفیت در برابر خود رو ایمن به نفع سوداگران نهادی و… سیاستی صددرصد ضدتوسعه.

*قبل از هرچیز؛ مردم و مخاطبان محترم باید بدانند که یکی از مؤلفه‌های اصلی در سواد رسانه و پر کردن حافظه از اطلاعات و تحلیل‌های صحیح؛ شنیدن تحلیل از جانب تحلیلگران، سیاسیون و مدیران دارای کارنامه‌های خوب است.

آقای آخوندی هم یک رجل سیاسی و مدیریتی است که نگاهی به کارنامه او در فتنه سال ۸۸ و در دوران مدیریت وزارت مسکن نشان می‌دهد در هیچیک از این ۲ عرصه معدل خوبی به‌دست نیاورده است.

و اما مسئله خودکفا شدن…

کسانی مثل محمود سریع‌القلم و عباس آخوندی صراحتا مخالف این سیاست عقلانی هستند.

امثال این دو نفر در جبهه اصلاحات توضیح نمی‌دهند که اگر کشور روزی محتاج یک کالای غیر استراتژیک شد؛ شبکه سلطه جهانی با ایران چه خواهد کرد؟

اینان نمی‌گویند اکنون که نظام سلطه در کالاهای استراتژیک ایران را با تحریم گسترده مواجه کرده است؛ چه راهکار دقیقی برای رفع این مشکل به جز اقتصاد مقاومتی و “خودکفا شدن” ولو با هزینه بیشتر وجود دارد؟

البته آقایان روحانی و ظریف به نمایندگی از اینان تز برجام و گره زدن رفع مشکلات کشور به توافق نهایی با غرب را پیش بردند که همه دیدیم ماحصل آن “خسارت محض + هیچ” بود.

یعنی نظام سلطه نشان داد که دست از دشمنی با ایران برنمی‌دارد و به عزم توافق و رفع مشکلات نیز به چشم “کرنش ذلیلانه” در مقابل خودش می‌نگرد.

باز می‌گردیم به آن سؤال عقلانی و آن اینکه امثال سریع‌القلم و آخوندی باید پاسخ بدهند اگر کشور در یک کالای استراتژیک یا غیر استراتژیک دچار کمبود شد؛ آنگاه آیا باید کشور را تسلیم بیگانه کرد یا اینکه از هم‌اکنون و با تز امتحان‌پس‌داده‌ی خودکفایی از بروز چنین فاجعه‌ای جلوگیری کرد؟!

تأسف اینجاست که امثال آخوندی نه تنها به این سؤال عقلانی پاسخی نمی‌دهند بلکه حتی اگر متحد انتخاباتی خودشان هم به قدر سر سوزنی معتقد به خودکفایی باشد یا نخواهد کشور را تسلیم بیگانه کند؛ بدین‌سان که می‌بینیم به او می‌تازند و بی‌واهمه از امیدهای مردم برای روی کار آوردن یک دولت و گفتمان جدید؛ نهال نوپای دولت جدید با همه امیدهایش را به زیر دست و پا می‌کشانند.

***

“اقناع مردم” با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

محمد عطریانفر، فعال چپ و از معاریف حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از یک مصاحبه با انصاف‌نیوز پیرامون کابینه پیشنهادی پزشکیان ضمن اینکه بصورت تلویحی کابینه وفاق دولت جدید را “کابینه مونتاژی” می‌نامد؛ در پاسخ به این سؤال که “گروهی می‌گویند ما باید در وهله اول به حق انتخاب رئیس جمهور احترام بگذاریم و اجازه دهیم اسامی کابینه هر نامی که باشند کار کنند بعد به این کابینه‌ی به قول شما مونتاژی ایراد وارد کنیم. نظر شما در مورد حق انتخاب رئیس جمهور چیست؟” گفته است:

“آقای پزشکیان ۱۸ میلیون رای گرفته است. این جامعه باید قانع شود. نمی‌توان پذیرفت که شخصی با پشتوانه‌ی چند ده میلیونی رای بیاورد و رئیس جمهور شود بعد در مقام عمل نتواند جامعه رای دهندگانش را راضی کند و آن‌ها را به جای وصول به ساحل آرامش و اعتماد مضاعف به نقطه‌ی نگرانی برساند که دلخوری‌ها و گلایه‌های سنگین حاصل شود. حتما باید جامعه و بدنه همراه، توجیه شود. این حقیقتی‌ست که نهادهای پیرامونی بعضا نمی‌فهمند و توجهی به آن ندارند که رئیس جمهور برابر جامعه‌ی رای خود مسئولیتی سنگین‌ دارد.[۲]

*این تحلیل آقای عطریانفر صحیح نیست.

زیرا اولا رئیس‌جمهور در فلسفه جمهور؛ وکیل ملت است. یعنی ملت به او وکالت می‌دهند که به شرط کارآمدی و بهبود معیشت؛ وارد ریاست قوه مجریه شود و طبق صلاحدیدهای خودش امورات کشور را به پیش ببرد.

طبعا در این فرایند نمی‌توان در لحظه وارد فرایند وکالت شد و بخش‌هایی از این حق تفویض شده را ستاند و گفت که ما به عنوان رأی دهنده مثلا در فلان حیث تو را قبول نداریم یا درباره تشخیص شما در فلان وظیفه اجرایی اقناع نشده‌ایم!

چه اینکه تمام این تأییدات و اقناع‌ها در قضیه وکالت و تفویض آن مستحیل است.

(اشکال پیش‌گفته در مسئله شفافیت هم که عده‌ای طی سالیان گذشته به دنبال آن بوده‌اند مطرح است و نمی‌توان به نماینده‌ای که به او رأی داده‌ایم و او را به مجلس فرستاده‌ایم اما بگوییم که باید لحظه به لحظه رأیت را به اطلاع ما برسانی!)

ثانیا همه می‌دانیم که همه ما در همه مقولات تخصص و اشراف لازم را نداریم و پر بیراه نیست اگر بگوییم که یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌های اجتماع و قرارداد اجتماعی نیز همین ندانستن‌های فردی بود.

لذا وقتی فردی را در سمت ریاست‌جمهور به عنوان نماینده یا وکیل انتخاب می‌کنیم؛ این نکته را طبیعی می‌دانیم که به عمده موارد تخصصی و اشرافیت‌های او دسترسی نداریم اما او را بعنوان وکیل پذیرفته‌ایم.

پذیرفتنی به این معنا که رأی و انتخاب و صلاحدید او را هم قبول داریم.

بماند که اگر جامعه و تک تک آحاد رأی‌دهندگان قرار بود درباره جزئیات فرایندهای سیاسی و اجرایی قدرت اقناع داشته باشند؛ پس اساسا چه نیازی به رئیس‌جمهور و انتخابات و جلسات محرمانه و نامه‌های به کلی سرّی؟!

زیرا رئیس‌جمهور برآمده از یک شعور جمعی در کلیت تشخیص کارآمدی است. اما این تشخیص اگر قرار باشد به اجزای خرد تبدیل شود و درباره همه امورات، انتخاب‌ها، صلاحدیدها و آرای وکلای کشور اقناع شود؛ آنگاه است که طوفان سلایق، بی‌تخصصی‌ها و نفهمیدن‌ها وزیدن خواهد گرفت، کارآمدی شکل نخواهد گرفت.

پس حق چینش کابینه با رئیس‌جمهور است و جامعه رأ‌ی‌دهندگان و مردم نیز باید از حیث کارآمدی و کارنامه قانع شوند نه از جنبه محرمانه‌ها یا صلاحدیدها، تخصص‌ها و اشراف‌هایی که رئیس‌جمهور در کلیت قضیه دارد.

ما همچنین این انتقاد را هم از عطریانفر مطرح می‌کنیم که به نظر می‌رسد خدشه بر بدیهیات در کلام او و یا مونتاژی نامیدن کابینه پزشکیان، نه از سر دلسوزی که از سر انگیزه‌های دیگری باشد…

سؤال و تردیدی که شخص آقای عطریانفر باید پاسخگوی آن باشد.

***

۱_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-۱۵۱۸۴۱۳

۲_ https://ensafnews.com/۵۴۰۲۹۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟! بیشتر بخوانید »

عکس/ حضور عباس آخوندی در حسینیه ارشاد

عکس/ حضور عباس آخوندی در حسینیه ارشاد



عباس آخوندی وزیر پیشین راه‌‍ و شهرسازی در صف رای حسینیه ارشاد حضور پیدا کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ حضور عباس آخوندی در حسینیه ارشاد بیشتر بخوانید »

پاسخ کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری به عباس آخوندی

پاسخ کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری به عباس آخوندی



کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری به نامه عباس آخوندی پاسخ داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مهدی امیری اصفهانی سخنگوی کمیسیون بررسی تبلیغات چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در پاسخ به نامه عباس آخوندی اعلام کرد:

احتراما به اطلاع می‌رساند ارائه فرصت جهت احقاق حق مندرج ذیل ماده ۶۴ قانون انتخابات ریاست جمهوری مستلزم ذکر مواردی است که از حدود قانونی عدول شده است.

بنابراین لازم است مواردی که از نظر شما مصداق نشر اکاذیب و افترا است به همراه مستندات به کمیسیون ارائه شود تا در صورت وارد بودن موارد براساس نظر کمیسیون بررسی تبلیغات اقدام شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پاسخ کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری به عباس آخوندی بیشتر بخوانید »