عباس آخوندی

در حلقه عشّاق مالزی و دوبی چه گذشت!؟ / "آه" راننده‌تاکسی‌ها و لبوفروش‌ها گرفت!

در حلقه عشّاق مالزی و دوبی چه گذشت!؟ / "آه" راننده‌تاکسی‌ها و لبوفروش‌ها گرفت!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

از مروّج برجام تا منتقد برجام

“آه” راننده‌تاکسی‌ها و لبوفروش‌ها گرفت!

محمود سریع‌القلم، از استادان اصلاح‌طلب و فردی که گفته می‌شود سمت مشاورت رئیس‌جمهور روحانی را نیز بر عهده داشته است، به تازگی طی یادداشتی که سایت جماران آنرا منتشر کرد در اشاره به سیاست‌های آمریکا در دوران جو بایدن نوشته است:

“دلیل اصلی که این نویسنده حتی قبل از جشن های خیابانی در تهران، ناکامی برجام را پیش بینی می کرد ناشی از نادیدهِ گرفته شدنِ مسایل بنیادی اختلافاتِ ایران و آمریکا در مذاکراتِ برجام بود. اصولاً توافقات موردی ایران و آمریکا بدونِ در نظر گرفتن کلیتِ روابط، دوام نخواهد داشت! “[۱]

*آنچه که افکار عمومی جامعه ایرانی از آقای سریع‌القلم می‌داند اتفاقا نه مخالفت با برجام یا پیش‌بینی شکست آن که اتفاقا کارچاق‌کنی برای برجام، تلاش برای بسترسازی پیرامون آن و تقلای آشکار برای بازی دادن افکار عمومی در بحث مذاکرات هسته‌ای است.

این استاد سریع‌القلم بود که روزی از روزهای سال ۹۲ و در بحبوحه تأکیدات دولت آقای روحانی بر “توافق نهایی با غرب” که بعدها برجام نامیده شد؛ لوله اسلحه را به سمت منتقدان و مردم گرفت و گفت: صدا و سیمای ما هم متاسفانه به این جریان کمک می‌کند. از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتی‌اش است، درباره جریان هسته‌ای نظرخواهی می‌کند. بنابراین صدا و سیما اصالتا یک نهاد پوپولیستی است و به جلوگیری از رشد عقلی و استدلالی جامعه کمک می‌کند. [۲]

و یا همین آقای سریع‌القلم بود که در روزهای سرسمتی از پیروزی رئیس‌جمهور روحانی و زمینه‌سازی برای برجام از این می‌گفت که آمریکا دیگر در فکر براندازی ایران نیست، خودکفایی معنا ندارد و ایران باید بپذیرد که یک قدرت میان‌پایه است.

جالب است که سریع‌القلم پس از مشاهده بی‌دستاوردی برجام نیز نه به “عذرخواهی” که به بازی در پروژه معطل‌نگه داشتن افکار عمومی رو آورد و طی اظهاراتی در سال ۹۴ اظهار کرد: در اجلاس اخیر داووس سرمایه گذاران خارجی می‌گفتند که ما منتظر نتیجه انتخابات دوره بعدی ریاست جمهوری ایران هستیم و بعد جدی وارد مذاکره برای سرمایه‌گذاری می‌شویم!

او گفته بود: این نشان می‌دهد که اگر آنها سرمایه‌گذاری هم می‌کنند نگران آینده هستند، چون تجربه تغیییر سیاست‌ها را در دوران اقای احمدی‌نژاد دیده‌اند. [۳]

مع‌الوصف شاهدیم که آقای سریع‌القلم با وجود این سابقه محرز اما با یک پشتک واروی آشکار سیاسی و “عوض کردن جای شهید و جلاد”؛ امروز که تشت رسوایی برجام با صدای بلندی از بام افتاده اظهار می‌دارد که او نیز در جرگه پیش‌بینی‌کنندگان شکست برجام بوده است!

جالب توجه است که سایت رجانیوز طی یادداشتی در سال ۹۶ با اشاره به طرح یک انتقاد از سریع‌القلم به روند توافقات خارجی دولت آقای روحانی نوشته بود:

“آیا احتمال دارد که تداوم روند فعلی به وضعیتی منجر شود که حتی سریع‌القلم نیز به جرگه لبوفروشان و رانندگان تاکسی بپیوندد؟ “[۴]

می‌توان اذعان کرد که امروز و در سال ۹۹؛ آن روز رسیده است و البته بدون آنکه کسی از محمود سریع‌القلم و امثال او شنوای “عذرخواهی” باشد.

***

به اسم جوانان، به کام باورهای ۳۰ سال قبل!

در حلقه عشّاق مالزی و دوبی چه گذشت!؟

محمدصادق خرازی، فعال چپ و دبیر کل حزب ندای ایرانیان در سخنانی در کنگره اخیر این حزب اصلاح‌طلب با بیان اینکه مشکل این کشور (یعنی ایران!) این است که یک ماهاتیر محمد ندارد که درد مردم را بفهمد، گفت: ماهاتیر محمد همزمان با نخست‌وزیری میرحسین نخست وزیر شد. مردم در فقر مطلق بودند و روی درختان می‌خوابیدند. اکنون ببینید که مالزی چه شرایطی داشته و در تراز جهانی قرار دارد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از ایلنا، وی با اشاره به پیشرفت دبی نسبت به ۴۰ سال پیش تصریح کرد: این همان دبی چند سال پیش است که طوفان رمل جاده‌های آن را می‌پوشاند؟ دبی بر اساس عقل خردمند ساخته شده است. درست است که خارجی‌ها به آنها کمک کردند اما عقلی آن را خواسته است که آنها توانستند.

خرازی در اظهارات خود همچنین برخی انتقادات را نیز نسبت به اصلاح‌طلبان مطرح می‌کند و می‌گوید: بزرگترین مشکل، حضور پدرخوانده ها در تمام گروه‌های مرجع و گروه‌های کوچک سیاسی و همچنین در محفل‌هایی است که به صورت مافیا سایه خودشان را در احزاب چپ و راست انداخته‌اند و باز هم آنها می‌خواهند تصمیم بگیرند.[۵]

*آنچه که آقای خرازی به زبان آورده است همان ترّهات حزب کارگزاران و چپ‌های سنتی در ابتدای دهه ۷۰ است.

حرف‌هایی که موجب می‌شد برخی مدیران چپ سفرهایی را به مالزی داشته باشند و هر بار با به به و چه‌چهی فزون‌تر به ایران بازگردند و از این بگویند که ما چرا از آنها پیروی نمی‌کنیم!؟

و دست آخر نیز همین حرف‌ها بود که دولت‌هایی مثل اصلاحات و اعتدال را در دامن رأی مردم گذاشت بی‌آنکه هیچ خاطره خوبی از آنها برجای بماند.

از طرفی گویا قرار است حزب ندا با محوریت همین تفکرات نیز در انتخابات شرکت کند و مومیایی‌های جدیدی را به مردم تحویل بدهد…

جالب آنکه بر اساس تازه‌ترین رنکینگ اقتصادهای جهانی؛ اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در رتبه ۲۲ دنیا قرار دارد اما اقتصاد مالزی در جایگاه چهلم است!

سیدامیر سیّاح، کارشناس مسائل اقتصادی چندی قبل در همین رابطه نوشت: “۲۰ سال پیش مالزی و ماهاتیر محمد کعبه آمال تکنوکرات‌های ایران شده بود. با حسرت از قول ماهاتیر می‌گفتند با انتقال فناوری از غرب، مالزی را تا۲۰۲۰ یک قدرت جهانی میکند. او پستان گاو را گرفته و ما شاخش را!

۲۰۲۰ تمام شد و اقتصاد ایران بدون نفت و با وجود همه فشارها، ۲۲ام و مالزی چهلم دنیاست. [۶]

فؤاد ایزدی، از کارشناسان مسائل بین‌المللی هم چندی قبل با انتشار جدیدترین پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول از وضعیت رشد GDP در میان کشورهای جهان در یک توییت نوشت:

“اگر ملاک رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) و برآورد صندوق بین‌المللی پول باشد وضع جمهوری اسلامی ایران بهتر از کشورهای زیر است:

عربستان

رژیم صهیونیستی

امارات

کویت

عمان

عراق”

مسئله دیگر نیز این است که ایران اسلامی یک کشور صاحب هژمون در جهان است که از متحدان خود ولو در قلب اروپا (اشاره به جنگ بوسنی) دفاع سیاسی و اقتصادی و نظامی می‌کند و مرزهای گفتمانی او از مرز چین و دشت قبچاق در شرق تا سواحل مدیترانه در غرب و حتی در آمریکای لاتین گسترانیده شده است.

فلذا مقایسه چنین هژمونی بزرگی با کشورهای میکروسکوپی مثل مالزی یا دوبی که به نسبت ایران هیچ تأثیر یا توانایی خاصی در جهان پیرامون ندارند؛ یک اشتباه فلسفی آشکار است.

اینکه چرا گروه‌ها و رجال اصلاح‌طلب در بیان این حقایق دچار لکنت هستند، بهروزی خود را در سیاه‌نمایی از نظام اسلامی می‌جویند و ایضا حاضر به بحث و صحبت و پیرامون اشتباهات گفتمانی خود نیستند! مقوله‌ای است که امثال آقای خرّازی باید برای جوانان حزب ندای ایرانیان توضیح بدهد.

***

آخوندی:

دولت رسمی منفعل شده و قادر به تصمیم گیری نیست

عباس آخوندی، وزیر سابق مسکن و از فعالان فتنه ۸۸ به تازگی طی اظهاراتی در کنگره حزب ندای ایرانیان گفته است: ما با یک شبکه عجیبی مواجه هستیم که مستقل از جامعه است و هیچ نیازی به جامعه و پاسخگویی به آن ندارد و همه ارتباطات آن زیر زمینی و مخفیانه‌ است. ‌ درنتیجه من فکر می‌کنم اکنون که در آستانه انتخابات هستیم باید ماهایی که جوانی و زندگی خود را برای انقلاب گذاشتیم این روند را برای مردم توضیح دهیم و بگوییم که نتیجه این فرآیند این شده که دولت رسمی منفعل شده و قادر به تصمیم گیری نیست.

او می‌افزاید: دولت اکنون در ضعیف ترین حالت است. امروز قوه قضائیه، مجلس و یا نهادی مانند مجمع تخشیص مصلحت نظام به یک قوه در برابر دولت تبدیل شده‌اند و اساساً ما امروز پنج دولت داریم و در عمل با پدیده بی‌دولتی مواجه هستیم.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از ایلنا، وزیر سابق راه و شهرسازی با بیان اینکه این شرایط نشان می‌دهد که یک عدم قطعیت بر کشور حاکم است، گفت: بین ایرانی‌ها بیشترین چیزی که مبادله می‌شود، “چه خبر است؟ “؛ صبح که از خواب بر می‌خیزند، میپرسند، چه خبر است؟ چرا که این ملت هر لحظه منتظر یک اتفاق هستند.  این یعنی اینکه عدم قطعیت مطلق وجود دارد و در این شرایط امکان سرمایه‌گذاری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجود ندارد. نمی‌دانید که فردای شما چه خبر است. حال می‌خواهید چند میلیارد دلار در این جامعه سرمایه‌گذاری انجام شود؟ [۷]

*اظهارات آقای آخوندی در بحث دولت مخفی و غیر رسمی تنها با یک انگاره کاملا ساده رد می‌شود و آن اینکه فرضا اگر نه ۵ دولت که تنها یک دولت در سایه هم در ایران داشتیم؛ بدیهی بود که دستی قوی از درون این دولت پیدا شود تا به سیاست‌های غلط آقای آخوندی در بحث مسکن تودهنی بزند و اجازه گران شدن چند صد درصدی مسکن در دوران وزارت ایشان را ندهد!

اما این اتفاق رخ نداد چون پای هیچ دولت در سایه‌ای در میان نیست و دولت و وزرای دولت حاضر در ساختمان پاستور بر بیش از ۹۵ درصد از اجرائیات و بودجه کشور استیلا دارند.

به سخن دیگر اینکه اگر دولت رسمی قادر به تصمیم‌گیری نیست پس چگونه آخوندی بعنوان یک عضو دولت رسمی توانست یک‌شبه چنین بلای بزرگی را بر سر قیمت مسکن و اضلاع مختلف آن بیاورد!؟

اظهارات آقای آخوندی در واقع یک فرار رو به جلو برای پاسخ ندادن به افتضاحی است که ایشان و دوستان ایشان در دولت اعتدال به وجود آوردند و موجب کوچک شدن سفره‌های مردم شدند.

جالب است که یکی از ارکان اصلی بروز بلیّه عدم قطعیت در ابعادی از اقتصاد ایران که آخوندی مدعی آن شده؛ همین آقایان و کارنامه مدیریتی همینان است و مقصّرتراشی از باب اشتباهات یا شاید جرم‌های رخ داده در دولت اعتدال؛ یکی از زوایای پنهان این فرار رو به جلو محسوب می‌شود.

به تازگی حرف و حدیث‌هایی مبنی بر پیگیری قانونی سوء مدیریت‌های آخوندی در دوران حضور او در وزارت مسکن مطرح شده است.

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1491826

2_ https://www.dana.ir/37803

3_ https://www.jamnews.com/detail/News/631163

4_ http://kayhan.ir/fa/news/122138

5_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1024877

6_ mshrgh.ir/1162391

7_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1024896



منبع خبر

در حلقه عشّاق مالزی و دوبی چه گذشت!؟ / "آه" راننده‌تاکسی‌ها و لبوفروش‌ها گرفت! بیشتر بخوانید »

از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می‌شود! / آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟

از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می‌شود! / آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟


سرویس سیاست مشرق- روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه های مشرق» همراه شوید.

*******

**از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می شود!

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «ترامپ و تهدید ایران» به قلم «فریدون مجلسی» دیپلمات سابق نوشت: «امریکا که سال گذشته با ترور سردار سلیمانی بنزین بر آتش تنش در منطقه ریخته حالا مدعی است برخی اظهارات مقامات ایرانی پیرامون انتقام‌گیری خطرناک است و وعده برخورد سخت داده است. این رفتارهای یکجانبه‌گرایانه و خطرآفرین دولت ترامپ در روزهای آینده هم ادامه خواهد داشت و امیدواریم که ایران و جامعه جهانی بتوانند در این بازه زمانی تا پایان دولت دونالد ترامپ به سلامت عبور کنند. چرا که هر اتفاقی در این میان بیفتد این مردم ایران هستند که آسیب می‌بینند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «همچنان نگرانی‌های زیادی وجود دارد چرا که دونالد ترامپ رییس‌جمهور امریکا از سلامت روانی کافی برخوردار نیست و ممکن است بدون سنجیدن شرایط و در نظر گرفتن تبعات موضوع دست به هر اقدام خطرناکی بزند. باید در نظر داشت که طی این مدت به صلاح نیست که با اظهاراتی تند یا تهدید چنین فردی را تحریک کرد، زیرا ترامپ نشان داده بدون توجه به عواقب و مشکلاتی که می‌تواند اقداماتش به همراه داشته باشد، ممکن است دست به کارهایی بزند که توجیه عقلانی برای آنها نداشته باشد».

این دیپلمات سابق تاکید کرده است که «ترامپ از سلامت روانی کافی برخوردار نیست»؛ نکته جالب اینجاست که در سالهای اخیر فعالین اصلاح طلب از جمله نویسنده همین یادداشت در کنار حجاریان، تاجزاده، علوی تبار، عبدی، حسین موسویان، کرباسچی و…به دفعات اصرار می کردند که ما می توانیم با ترامپ مذاکره کرده و به توافق برد-برد برسیم.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در لفافه تاکید کرده که در آستانه سالگرد شهادت سردار سلیمانی، مقامات ایران باید از بیان اظهارات تند پرهیز کرده و ترامپ را تحریک نکنند.

این ادعای مضحک در حالی است که همین پارسال ایران- در اقدامی بی سابقه- با موشک باران پایگاه عین الاسد، آمریکا را تحقیر کرد. مقامات آمریکایی و از جمله ترامپ در ابتدا با لاف زنی از پاسخ قاطع سخن گفتند ولیکن به فاصله بسیار کوتاهی، از موضع قبلی عقب نشینی کرده و اقدامی انجام ندادند.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشت مذکور ابراز امیدواری کرده است که «ایران و جامعه جهانی بتوانند در این بازه زمانی تا پایان دولت دونالد ترامپ به سلامت عبور کنند»؛ این در حالی است که «جو بایدن» و تیم وی سابقه تشکیل و تجهیز و حمایت همه جانبه از داعش را در کارنامه خود دارند.

در مقطعی که جو بایدن معاون اول رئیس جمهور بود، دانشمندان هسته ای در ایران ترور شده و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران تمدید شد.

بایدن در سال ۹۴ و در ماه عسل روابط دولت روحانی با دولت اوباما در اظهارنظری خصمانه گفت «لازم باشد با ایران وارد جنگ می شویم». بایدن و اوباما و کلینتون از جمله حامیان اصلی فتنه ۸۸ نیز بوده اند.

طیف تندرو اصلاح طلب همواره نسخه ضعف و حقارت و استیصال می پیچد؛ برای این طیف هیچ تفاوتی ندارد که اوباما در کاخ سفید است یا ترامپ یا بایدن، از نگاه فعالین این طیف، آمریکا کدخداست و ایرانی ها رعیت هستند و این رعیت است که باید تا ابد به کدخدا باج بدهد و صدایش هم درنیاید.

برخلاف فضاسازی جریان تندرو اصلاح طلب، انتقام خون حاج قاسم، قطعی و جدی است.

** برخورد اصلاح‌طلبان با مسئله جامعه مدنی، نمایشی بوده است

«محمد نعیمی‌پور» فعال سیاسی اصلاح طلب و نماینده مجلس ششم در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «اصلاح‌طلبان همواره با مسئله جامعه مدنی به صورت نمایشی برخورد کرده‌اند. برای مثال وقتی درباره حقوق کارگران سخن به میان می‌آید، می‌گویند کارگران هفت‌تپه را بازداشت کردند؛ یعنی مسئله کارگران از یک موضع کاملا سیاسی مورد پیگیری قرار می‌گیرد. یک تحلیل قابل اعتنا در این زمینه نمی‌بینیم…اصلاح‌طلبان باید به جامعه، گروه‌ها و سرمایه‌های اجتماعی خود توجه نشان دهند و موضوعات را واضح برای مردم بیان کرده و از کلی‌گویی حذر کنند. راهکار برای حل مشکلات، مسائل و معیشت مردم ارائه دهند. تنها گفتن لزوم ایجاد عدالت در جامعه کافی نیست، بلکه باید برای ایجاد عدالت در جامعه راه‌حل ارائه داد».

نعیمی پور در ادامه گفت: «نقطه ضعف جریان اصلاحات در ]انتخابات های[ سال‌های اخیر تصمیم‌گیری در دقیقه ۹۰ بوده است. روش اصلاح‌طلبان در ادوار گذشته این بوده که می‌توان موجی ایجاد کرد و بر آن موج سوار شد. سؤالی که در اینجا وجود دارد، این است که آیا مردم همچنان به این موج‌ها توجه نشان می‌دهند؟».

اصلاح طلبان مردم را صرفا «ماشین رأی» و جوانان را «سیاهی لشکر میتینگ های انتخاباتی» و «سپر بلای آشوب های خیابانی» و زنان را نیز  در حد «کاندیداهای نمایشی برای شهرداری و وزارت و…» می بینند.

این طیف هیچوقت به حقوق معوقه کارگران اشاره ای نمی کند، اما بلافاصله پس از مطرح شدن نام یک مدیر در مسئله «حقوق های نجومی» ، وی را ذخیره نظام و نخبه معرفی کرده و حقوق های نجومی را حق این فرد جا می زند.

هرگاه یک مفسد دانه درشت اقتصادی در دستگاه قضا مورد محاکمه قرار می گیرد، اصلاح طلبان به صف شده و او را کارآفرین برتر جا زده و محاکمه وی را اشتباه و ظلم جا می زنند.

این طیف هیچ واکنشی نسبت به پرواز قیمت دلار و سکه و مرغ و تخم مرغ و پراید ندارد و اتفاقا با ژست «آزادسازی قیمت ها» از این افزایش سرسام آور دفاع هم می کند.

اصلاح طلبان بارها از یک «قاتل» دفاع کرده اند، چه آن وقتی که شهردار سابق اصلاح طلب، همسر دومش را که زنی جوان بود به طرز فجیعی در حمام با گلوله به قتل رساند، و چه آن وقتی که یکی از اراذل و اوباش- که پیش از آن کشتی گیر بوده است- از پشت سر، پدر یک خانواده را با چاقو سلاخی کرد و سه فرزند وی را از داشتن نعمت پدر محروم کرد و…

اصلاح طلبان همان طیفی هستند که در سال ۹۶ مدعی شدند که اگر آقایان رئیسی یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، قیمت دلار ۵ هزارتومان خواهد شد؛ همین طیف در سال های بعد دلار را تا آستانه ۳۲ هزارتومان افزایش داده و حتی بابت آن فخر فروشی هم کردند.

همانطور که این فعال اصلاح طلب نیز اذعان کرده است، برخورد اصلاح طلبان با مسئله جامعه مدنی همواره نمایشی بوده است.

** آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟

«عباس آخوندی» وزیر مستعفی راه و شهرسازی در دولت روحانی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «طرح اصلاح قانون انتخـــابات ریاســــت جـــمهـــوری کـــه در مجلـس در دســـت بــــررســــی اســــــت، آشــکارا مشـحون از تبعیــض‌هــای نــاروا میـان شـــهرونــدان و موجب سلب حق از انتخاب‌شوندگان و انتخاب‌کنندگان است…اکنون پرسش این است که چرا چنین طرحی در دستور کار قرار می‌گیرد تا اعصاب و روان ملتی را آزار دهد و زمان ارزشمند مجلسیان، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت را که در این روزگاران سخت باید در اندیشه گره‌گشایی از کار ملت باشند به چنین امر ناسنجیده‌ای مشغول می‌سازد».

آخوندی در این یادداشت از «آزرده خاطرشدن اعصاب و روان مردم» و «لزوم گره گشایی از کار ملت» سخن گفته است. گویا آقای آخوندی دچار ضعف حافظه شده است. ظاهرا وی فراموش کرده است که در دوران تصدی وزارت راه و شهرسازی، چگونه اعصاب و روان مردم را آزرده خاطر کرده و گره گشایی از کار ملت را به فراموشی سپرده بود.

در اصل ۳۱ قانون اساسی آمده است: «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند».

روحانی-خرداد ۹۲- در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری گفت: «تامین مسکن ارزان برای جامعه جزو برنامه‌های دولت تدبیر و امید است».وی در همان مقطع تاکید کرد: «مسئله مسکن در اولویت دوم جوانان [برای ازدواج] است که به آن توجه ویژه‌ای دارم. همین مشکل اقتصادی بسیاری از ازدواج‌ها را به طلاق رسانده است». روحانی در سال ۹۲ علی‌رغم انتقادهایی که به طرح مسکن مهر داشت در چندین نوبت قول داد که تا پایان فعالیت دولت یازدهم، طرح مسکن مهر تکمیل خواهد شد.

همچنین «عباس آخوندی» وزیر سابق راه و شهرسازی- مرداد ۹۲- در جلسه‌ رأی اعتماد مجلس گفت: «شخص من هرگز با مسکن مهر مخالف نبوده و نیستم و من جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامه‌ریزی ایران کردم که بعد از آن، این مسئله ردیف پیدا کرد و مباحث دیگری چون بهسازی مسکن روستایی و مسکن اجتماعی تا قبل از دوره‌ی مسئولیت من در تاریخ ایران سابقه ندارد».

نکته قابل توجه اینجاست که آخوندی در سال ۹۲ تاکید کرده بود که «من مسکن مهر وارد نظام برنامه‌ریزی ایران کردم»؛ ولی در سالهای بعد با توهین به مردم گفت «مسکن مهر طرح مزخرفی است»!؛ البته وقتی یک مسئول دولتی با سرمایه چند صد میلیاردی در ویلای هزار و چندصد متری در لواسان ساکن می شود و همزمان مسئولیت تامین مسکن مردم را هم بر عهده می گیرد، باید هم انتظار اینگونه اظهارات تکبرآمیز و تاسف برانگیزی را داشته باشیم.

از ابتدای انقلاب تاکنون، عباس آخوندی قریب به ۹ سال وزیر مسکن و راه و شهرسازی بوده است. وی یکبار در دهه ۷۰ وعده داد که مسکن اجتماعی را برای اقشار ضعیف و متوسط جامعه اجرا خواهد کرد. آخوندی در سال ۹۲ نیز مجددا تاکید کرد که مسکن اجتماعی به زودی ساخته خواهد شد.

اما حتی ماکت مسکن اجتماعی هم ساخته نشد، چه برسد به اجرایی شدن این پروژه و تحویل کلید به مردم! نمایندگان مجلس پیش از این تاکید کرده بودند که آخوندی متهم به «ترک فعل» است و باید به همین منظور پاسخگو باشد.

قیمت مسکن و همچنین اجاره بهای مسکن در دولت روحانی حدود ۶ برابر افزایش یافت. این وضعیت تنها یکی از نتایج حضور آخوندی در وزارت راه و شهرسازی است. به نظر شما آیا کارنامه آخوندی، مصداق بارز آزرده شدن اعصاب و روان مردم و بی توجهی به مسئله گره گشایی از کار ملت نیست!؟

آخوندی بجای یادداشت نویسی باید به افکارعمومی جواب پس بدهد؛ یک سوال مهم این است؛ آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟



منبع خبر

از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می‌شود! / آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟ بیشتر بخوانید »

حمله اصلاح طلبان به طرح «ضدتحریمی» مجلس / بایدن می‌خواهد تحریم‌ها را بردارد، کارشکنی نکنید

حمله اصلاح طلبان به طرح «ضدتحریمی» مجلس / بایدن می‌خواهد تحریم‌ها را بردارد، کارشکنی نکنید


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** از بمباران اسرائیل حرف نزنید!

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «حیفا را بکوبید!» نوشت: «همزمان با نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم، جمعی موسوم به «دانشجویان ارزشی» …تجمعی را مقابل ساختمان هرمی‌شکل میدان بهارستان برگزار کردند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «شرکت‌کنندگان در این همایش بنرها و پلاکاردهایی در دست داشتند که براساس آن خواستار برخورد قاطع و البته نظامی جمهوری اسلامی با رژیم صهیونیستی به دلیل ترور محسن فخری‌زاده شدند“حیفا را بکوبید”…دست‌نوشته‌ای بود که دانشجویان ارزشی همراه خود به مقابل مجلس برده بودند و بدون هرگونه مزاحمتی آن را در دست گرفتند…همه این موارد در کنار هم خبر از رشد جریانی در ایران دارد که به بهانه ترور دانشمند موشکی ایران خواستار جلوگیری از احیای دوباره توافق هسته‌ای موسوم به برجام است».

تناقض گویی های اصلاح طلبان که برآمده از رفتار قبیله ای است، در نوع خود شاهکار است. این طیف از یکسو در روزنامه های خود در شماره امروز، تصویر روحانی و شهید فخری زاده را منتشر کرده و در توصیف آن نوشته اند «نشان خدمت برجام بر سینه فخر ایران»؛ اما از سوی دیگر روزنامه اعتماد در گزارش مذکور، شهید فخری زاده را یک دانشمند موشکی معرفی کرده و مدعی شده که نباید برجام را به ترور وی مرتبط کرد!

علاوه بر این روزنامه اعتماد در گزارش مذکور از اینکه دانشجویان از پلاکارد «موشک باران اسرائیل» استفاده کرده اند، برآشفته شده است. دیروز هم یکی از مدیران اسبق وزارت خارجه در دولت اصلاحات در یادداشتی در روزنامه شرق نوشته بود: « قطعا راهکار معقول در این شرایط حرف‌های بی‌پشتوانه نیست. ضمن اینکه شلیک یک یا چند موشک به اسرائیل نیز برخلاف تصورها، نه‌تنها تزلزلی در ارکان این رژیم ایجاد نمی‌کند، بلکه به دلایلی که همه از آن آگاهیم، تنها دستاورد چنین اقدامی، این است که زمین بازی عوض می‌شود و ایران در معرض محکومیت بین‌المللی قرار می‌گیرد و علاوه بر ترامپ که هنوز در قدرت است، بایدن و اتحادیه اروپا را برای محکومیت ایران تحت فشار قرار خواهد داد».

چرا برخی رسانه های اصلاح طلب حتی از شعار «موشک باران اسرائیل» هم برآشفته و عصبانی می شوند!؟ چرا این طیف قدرت نظامی پوشالی رژیم جعلی اسرائیل را بزک می کند!؟

پاسخ این سوال در وقایع فتنه 88 نهفته است؛ سران رژیم صهیونیستی در آن سال با اشاره به رفتار فعالین اصلاح طلب در فتنه تاکید کردند که «اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه های اسرائیل در ایران هستند» و «جریان اصلاح طلب به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران می جنگد» و…

**بایدن می خواهد تحریم ها را بردارد، کارشکنی نکنید

«داریوش قنبری» معاون پارلمانی شهردار تهران در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «از همان روزی که نتیجه انتخابات آمریکا اعلام و به نوعی مشخص شد که جو بایدن برنده انتخابات است و با توجه به صحبت‌های بایدن هم این انتظار می‌رود که تحریم‌ها برداشته شود و فشارهایی که از زمان ترامپ وارد شده از بین رود، دوباره شاهد تحرک جدید دلواپسان در داخل کشور بودیم. برخی در داخل ناخواسته اقداماتی انجام می‌دهند که همان خواسته‌های ترامپ، اسرائیل و عربستان را دنبال می‌کنند».

قنبری در ادامه نوشت: «این روزها نگرانی سردمداران رژیم‌صهیونیستی از پیروزی بایدن را شاهدیم که دست به ترورهای کور می‌زنند. آنچه برای تندروها یک جریان خاص سیاسی مهم است اینکه همانطور که بهارستان را فتح کردند، سال آینده پاستور را هم فتح کنند و گشایشی که احتمال می‌رود در مناسبات ایران و 1+5 مجددا صورت بگیرد می‌تواند مانع از رسیدن آنها به پاستور شود و مردم امیدوار شوند و نهایتا مشارکت پررونقی شکل ‌گیرد که دراین‌صورت احتمال پیروزی آنها کم می‌شود».

همچنین «سید حسین موسوی تبریزی» از فعالین اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «برجام یک توافق عقلایی و خردورزانه بود که از سوی طرفین صورت گرفت تا همه طرفین سود ببرند. با این وجود حضور ترامپ در کاخ سفید سبب اقدام غیرعقلایی خروج از برجام شد... در شرایط کنونی که ترامپ در انتخابات شکست خورده فرصت‌های جدیدی برای آمریکا ایجاد شده که اشتباه گذشته رئیس‌جمهور سابق خود را جبران کنند و دوباره به برجام بازگردند. در این مسیر نیز باید از فرصت‌ها استفاده کرد و تا آنجا که امکان دارد با گفت‌وگو به سمت جلو حرکت کرد. بایدن باید دوباره به برجام بازگردد تا زمینه‌های تنش‌آفرینی آمریکا کاهش یابد».

اصلاح طلبان مدعی هستند که «جو بایدن» در پی لغو تحریم هاست. این ادعا در حالی است که اتفاقا بایدن با انتقاد از ترامپ گفته است که روش های هوشمندانه تری برای تحریم و فشار بر ایران وجود دارد که دولت ترامپ از آنها غفلت کرده بود.

نزدیکان بایدن و اعضای احتمالی دولت وی در هفته های اخیر تاکید کرده اند که برجام یک سکو برای دولت آمریکاست تا از طریق آن ضمن دائمی کردن محدودیت های هسته ای ایران، الگوی برجام را در حوزه های موشکی و منطقه ای نیز تعمیم دهند.

در این میان مسئله لغو تحریم ها به هیچ عنوان از سوی بایدن و اعضای احتمالی دولت وی مطرح نشده است. آمریکا در پی آن است تا از طریق مذاکره به همان نتیجه ای برسد که قرار بود از طریق اعمال تحریم ها حاصل شود.

ساختار حاکمیتی آمریکا به دلیل خوی سلطه گری و غارتگری و زورگویی، در مواجهه با دیگر کشورها سه روش به کار می گیرد؛ تحریم، مذاکره و جنگ؛ شواهد و مستندات متعدد حاکی از آن است که مدت هاست گزینه جنگ علیه ایران از روی میز مقامات آمریکایی کنار رفته است.

علاوه بر این به اذعان مقامات آمریکایی، در مسئله ایران دیگر چیزی باقی نمانده که تحت تحریم قرار بگیرد و ابزار تحریم در مقابل ایران، بیش از این دیگر قابلیت ندارد.

بنابراین آمریکا در پی آن است تا از طریق مذاکره به همان نتیجه ای برسد که میخواسته از جنگ و تحریم ایران به آن برسد.

آمریکا و تروئیکای اروپایی فقط زبان زور را می فهمند. اما در این میان هر وقت ایران در پی آن است تا با زبان اقتدار، آمریکا را از زیاده خواهی و گستاخی بازدارد، طیف اصلاح طلب و برخی دولتمردان به این رویکرد مقتدرانه حمله می کنند.

** حمله اصلاح طلبان به طرح «ضدتحریمی» مجلس

روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «مجلسِ مقابله با برجام» نوشت: «بهارستانی‌ها عزم خود را جزم کرده‌اند تا قبل از بازگشت آمریکا به برجام با الزام دولت به خروج از برجام از تداوم تحریم‌ها خیال خود را راحت کنند. اینکه کاسبان تحریم با تندروی‌های غیرمعقول همیشگی، بر طبل تداوم تحریم‌ها به بهانه‌های مختلف بکوبند، جای تعجب ندارد اما اینکه بهارستانی‌ها در مقام نمایندگی مردم به‌دنبال ادامه حصر اقتصادی کشور هستند و از هیچ گشایش اقتصادی‌ای استقبال نمی‌کنند، جای سؤال دارد».

روزنامه ایران نیز در گزارشی با عنوان «حرکت یکطرفه مجلس در جاده برجام» نوشت: «ساکنان بهارستان دیروز به یکی از آرزوهای خود مبنی بر خروج ایران از برجام نزدیک شدند. آنها ابتدا کلیات طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از ملت ایران» را بی‌توجه به نظر مخالف دولت تصویب کردند و بلافاصله رسیدگی به جزئیات را آغاز کرده و با هر ۹ ماده آن موافقت کردند. نمایندگان آنقدر برای تصویب طرح موسوم به لغو تحریم‌ها عجله داشتند که جلسه را در نوبت بعدازظهر هم ادامه دادند و کار را یکسره کردند».

روزنامه اعتماد هم در مطلبی در اعتراض به طرح مجلس نوشت: «ترور شهید محسن فخری‌زاده ضربه سرویس اطلاعاتی خارجی به سرویس اطلاعاتی و امنیتی ایران بود و منطق می‌گوید واکنش به ضربه اطلاعاتی و امنیتی باید از همان جنس و مجری هم باید سرویس‌ اطلاعاتی ایران باشد نه وزارت امور خارجه».

«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در یادداشتی در روزنامه اعتماد با اعتراض به طرح اخیر مجلس درباره لغو تحریم ها نوشت: «برخی‌ افراد قدرت اطلاعاتی و عملیاتی اسراییل را برجسته می‌کنند در حالی که به نظر من قدرت تحلیلی آنان مهم‌تر است. همین که نبض رفتاری این جماعت را در دست داشته و می‌دانند با یک عملیات ترور، مسیری را می‌گشایند که نتیجه‌اش از وجود ترامپ هم برای اسراییل بهتر است نشانه‌ای از عمق درک تحلیلی آنان است».

کارشناسان اقتصادی با گرایش های مختلف سیاسی بارها تاکید کرده اند که علت اصلی مشکلات اقتصادی در کشور، سوءمدیریت در دولت است و تحریم ها حداکثر 20 الی 30 درصد در ایجاد مسکلات موجود سهیم هستند.

طیف اصلاح طلب از یکسو افرادی همچون آخوندی و زنگنه را مدیران خبره و ژنرال های دولت می نامد و کارنامه غیرقابل قبول این افراد را انکار می کند و از سوی دیگر مذاکره و توافق با آمریکا را عامل رفع تمامی مشکلات کشور قلمداد می کند.

طرح اخیر مجلس درباره لغو تحریم ها در حقیقت ابزاری قدرتمند برای وزارت خارجه و دولت و در جهت احقاق حقوق برجامی ایران است. طرح مجلس می گوید ایران نباید یکطرفه تعهدات خود را انجام داده و طرف عهدشکن باید بابت بی عملی خود هزینه بدهد.

این طرح در راستای منافع ملی و علیه منافع آمریکا و تروئیکای اروپایی است. اما عجیب اینجاست که برخی دولتمردان و رسانه ها و فعالین اصلاح طلب از اینکه زورگویی آمریکا و اروپا مورد هجمه قرار گرفته است، برآشفته و عصبانی شده اند!



منبع خبر

حمله اصلاح طلبان به طرح «ضدتحریمی» مجلس / بایدن می‌خواهد تحریم‌ها را بردارد، کارشکنی نکنید بیشتر بخوانید »