عباس عبدی

عبور چپ‌ سنتی از رادیکال‌ها آغاز شده است/ آیا جبهه اصلاحات آماده پوست اندازی و عبور از خاتمی است؟

عبور چپ‌ سنتی از رادیکال‌ها آغاز شده است/ آیا جبهه اصلاحات آماده پوست اندازی و عبور از خاتمی است؟



نامه افرادی همچون عبدی به سیدمحمد خاتمی را باید در چارچوب نمادی از شورش علیه انقیاد موجود در جبهه اصلاحات دانست.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

**********

روزنامه‌های امروز یکشنبه یازدهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که اولین گفتگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور، فشار رادیکال‌ها به دولت، سهم‌خواهی چپ‌ها و عوبر اصلاح‌طلبان از خاتمی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

یک روزنامه اصلاح طلب بر این باور است که نامه عباس عبدی به سیدمحمد خاتمی بیانگر رویکرد وی برای فاصله گیری از رادیکالیسم بوده و وی لزوم پوست اندازی جریان اصلاحات با عبور از رادیکال ها را گوشزد کرده است.

روزنامه اعتماد با بیان اینکه عباس عبدی به عنوان یک کنشگر و روزنامه‌نگار جسارت پوست‌اندازی در مواضع و دیدگاه‌های سیاسی خود براساس واقع‌گرایی و پراگماتیسم را داشته است، نوشت:

نگارش نامه اخیر نیز ناشی از همین پراگماتیک بودن وی است. رویکرد آقای عبدی بیانگر نوعی پوست‌اندازی و فاصله‌گیری از شعارهای رادیکال دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ براساس واقع‌بینی است و این نه‌تنها یک عیب بلکه برای یک کنشگر سیاسی ضرورت است که باتوجه به درک شرایط و مقتضیات زمان نوع کنشگری خود را تنظیم کند. نویسنده نامه به عنوان یک روزنامه‌نگار و کنشگر که به‌خوبی از شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران آگاه است به این نتیجه رسیده که فاصله‌گیری از دوقطبی اصولگرایی -اصلاح‌طلبی ضرورت دارد و در حال حاضر اولویت ایران و منافع ملی آن می‌باشد و ضرورت تحقق آن تعدیل مواضع خود است.

این روزنامه اصلاح طلب در خاتمه نوشت:

باید عینک بدبینی را کنار گذاشت و با نگاهی واقع‌گرایانه به نگارش این نامه نگاه کرد. بدین‌معنا که عبدی به عنوان یک کنشگر و روزنامه‌نگار پراگماتیک با درک شرایط و مقتضیات زمان و برای تحقق وفاق ملی خواهان نوعی پوست‌اندازی در اردوگاه سیاسی خود شد و با تقاضا از رهبر اردوگاه خواستار برخی اصلاحات کلامی و رفتاری در میان نیروهای رادیکال اصلاح‌طلب برای نیل به ضرورت فعلی جامعه ایران یعنی تحقق وفاق ملی گردیده است، موضوعی که اولویت اول جامعه ایران است و لازمه تحقق آن کاهش تنش، استفاده از توان تمامی نیروها، شایسته‌سالاری در انتصابات، عقل‌گرایی در کنشگری و اعتدال‌گرایی در رویکرد کلامی و عملی است.

همچنین عبدی در یادداشتی مجزا در اعتماد می‌نویسد:

منظور از فرهنگ نقد این است که عواطف مخاطب را نشانه‌گیری نمی‌کنند و نمی‌خواهند در یک فضای احساسی، مخاطب را با خود همراه کنند. به گمان من ارتقای فرهنگی و سیاسی جامعه به سطحی رسیده است که نقدهای احساسی، شخصی و مملو از کلمات تحقیرکننده معمولا اثری ندارند و اگر داشته باشند، اثرشان کوتاه‌مدت و موقت است.

عبور چپ‌ سنتی از رادیکال‌ها آغاز شده است/ آیا جبهه اصلاحات آماده پوست اندازی و عبور از خاتمی است؟

عبدی همچنین در خلال نوشته خود به شکلی در حال بیان این نکته است که برخی از انتقادات اصلاح طلبان به وی ناشی از هیجان و احساس بوده و قصدشان افشاگری و رسواسازی است نه روشن شدن حقیقت!

بیان این مطالب از سوی عباس عبدی نشان می‌دهد که واکنش ها و نقدهای اصلاح طلبان نسبت به نامه وی خطاب به سیدمحمد خاتمی آنچنان بوده که وی در گام اول و پیش از پاسخ به محتوای نقد منتقدین تلاش کرده که از لزوم فرهنگ نقد سخن به میان بیاورد.

تاملی بر این مطالب نشان می‌دهد که در جریان اصلاحات دو طیف عملگرا (در ساختار) وجنبشی(برساختار) وجود داشته و این جبهه در برزخ ایده‌هایی مبتنی بر توافق- ستیز با نظام سیاسی به سر می برد، نامه افرادی همچون عبدی به سیدمحمد خاتمی را باید در چارچوب نمادی از شورش علیه انقیاد موجود در جبهه اصلاحات دانست. وضعیت موجودی در جریان اصلاحات که نسبتی به واقعیت های جامعه ندارد.

روحانی به صورت معنادار به مشکلات شرق ایران توجه نکرد!

یک روزنامه اصلاح طلب معتقد است که روحانی به صورت معنادار به مشکلات شرق ایران توجه نکرد؛ روزنامه اعتماد در یادداشتی با انتقاد از برخی دولت ها برای توسعه شرق کشور، نوشت:

تحلیل مشکلات مردم سه استان خراسان رضوی، شمالی و جنوبی و همچنین مشکلات متفاوت استان سیستان و بلوچستان و نیاز آنها به توسعه مدیریت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و توسعه زیرساخت‌های ملی و بین‌المللی در دستور کار برخی از پژوهشگران قرار گرفته است که باید به آن توجه شود.

این روزنامه همچنین با اشاره به مسائل مهم مرزی ناشی از حاکمیت طالبان و پرورش گروه‌های تروریستی در همسایگی ایران به ویژه در ولایات هرات، فراه، نیمروز، زابل و زرنج افغانستان، هجوم مهاجران افغانی و … ضرورت توجه دولت وفاق ملی به شرق کشور را یادآور شد و تصریح کرد، مردم شرق کشور ۱۴۰۳ در راستای تامین منافع ملی، برای پرهیز از تنش‌های ملی و بین‌المللی، برای تغییر و امید به تحول در مدیریت امور کشور و «برای ایران» به دکتر پزشکیان رای دادند.

عبور چپ‌ سنتی از رادیکال‌ها آغاز شده است/ آیا جبهه اصلاحات آماده پوست اندازی و عبور از خاتمی است؟

اگر اهل سنت بر قهر و تحریم انتخابات گذشته اصرار می‌کردند و به دعوت ‌ندای اصلاح‌طلبان و اشخاص خیرخواه بی‌توجهی می‌کردند پرواضح است که امروز دکتر مسعود پزشکیان، رییس‌جمهور ایران نبود. همان‌گونه که در دوره یازدهم ‌و دوازدهم به دکتر روحانی رای دادند ایشان را کمک کردند و متاسفانه آن رییس‌جمهور هم به‌رغم اصرار ما به صورت معنادار به مشکلات شرق ایران توجه نکرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عبور چپ‌ سنتی از رادیکال‌ها آغاز شده است/ آیا جبهه اصلاحات آماده پوست اندازی و عبور از خاتمی است؟ بیشتر بخوانید »

خودگویی و خودشگفتی متهمان فرصت‌سوزی

خودگویی و خودشگفتی متهمان فرصت‌سوزی



اظهارات برخی حاضران در نشست «واکاوی گفتمان دولت چهاردهم»، حکایت نواختن شیپور از سر گشاد آن است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: محمدجواد ظریف در این همایش گفت: «ما دوگانه «نگرش تهدیدمحور» و «نگرش فرصت‌محور» را داریم. تحریم بسیار بد است، اما این مردم بودند که تحریم را تحمل کردند، نه ما و من فکر می‎کنم، دکتر پزشکیان، شما مردم را تهدید نمی‎بینید و این شروع مهمی است که ما مردم، جوانان و بانوان‌مان را فرصت ببینیم. اگر پزشکیان این دید فرصت نسبت به مردم را نداشت افزایش مشارکت در دور دوم اتفاق نمی‎افتاد. مردم با حضور و عدم حضورشان در دور اول این پیام را به ما دادند که از ما راضی نیستند و در برابر این پیام باید سه مرحله را پیش ببریم. اول؛ با مردم آشتی کنیم. دوم؛ باید از مردم پوزش بخواهیم. سوم؛ باید با مردم همدل شویم.

در حوزه بین‌المللی هم نیاز نداریم تهدیدها را فراموش کنیم اما بدانیم که همه آنها را می‌توانیم به فرصت تبدیل کنیم. درست است که ما در دنیا اختلافاتی داریم اما دنیا می‌تواند برای ما فرصت باشد و می‌توانیم از امکانات دنیا استفاده کنیم. ما نیاز داریم سرمایه دنیا وارد کشورمان شود و جوانان ما از بهترین تکنولوژی دنیا بهره‌مند شوند. نگاه تهدیدمحور ناشی از عدم خودباوری است. کسی که خود را باور دارد معتقد است که می‌تواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. قدرت معنایی ایران که مهم‌ترین عامل قدرت ماست، همین خودباوری است که با آن با غرور و افتخار با دنیا مذاکره کند و راه را پیش ببرد و سدها را بشکند. سد هسته‌ای، سد FATF و همه سدها را می‌توانیم بشکنیم به شرط آنکه خود را باور کنیم و بپذیریم که می‌توانیم فرصت داشته باشیم. لذا معتقدم دولت پزشکیان دولت فرصت‌محور است نه دولت تهدید».

همچنین در این نشست، عباس عبدی گفته است: «انتخابات روز ۸ یا ۱۵ تیر رخ نداد. این رخداد فرآیندی قدیمی دارد. در حقیقت از سال ۱۴۰۰ که انتخابات برگزار شد، این ذهنیت به وجود آمد که دیر یا زود سیستم سیاسی به بن‌بست می‌رسد که رسید و به دموکراسی تن داده شد تا اصلاح صورت گیرد. حدود اواسط سال گذشته سیستم به این نتیجه مشخص رسید که حکومت نه توانست یکدست شود و نه کارآمد. بنیاد این اتفاق دو شکاف عمیق در ساختار سیاسی ایران است. یکی شکاف درون ساختار قدرت و شکاف دیگر به مرور ایجاد و تشدید شده بین ساختار قدرت و مردم. صحبت‌های رهبری دقیق و روشن و با ادبیات دیگری ساختار اول را توضیح می‌دهد. تا وقتی که با شکاف درون ساختار قدرت مواجه هستیم امکان ندارد که پروژه‌ها پیش ‌رود. اما شکاف بدتر بین دولت و مردم است… از سال ۱۳۹۶ رابطه مردم با این فرآیند قطع شد و تنها یک راه مانده بود، اینکه آیا سیستم سیاسی کشور حاضر می‌شود انتخاباتی را آگاهانه بپذیرد؟ سیستم سیاسی در سال ۷۶ و ۹۲ انتظار روی کار آمدن خاتمی و روحانی را نداشت، اما آنها روی کار آمدند. بنابراین آن نوع انتخابات فایده‌ای نداشت. انتخابات ۱۴۰۳ مبنایی برای برطرف کردن این شکاف‌ها است. صحبت‌ها درباره انتخابات و اجرای آن معرف این اراده بود که سیستم سیاسی به نتیجه رسیده که باید این مسیر را برود اما این‌بار آگاهانه. از ابتدا گفتم که سیستم سیاسی ایران تن داده که آگاهانه پزشکیان رئیس‌جمهور شود، آن‌هم برخلاف ۷۶ و ۹۲. بارها هم در جلسات علنی و غیرعلنی گفتم اگر می‌خواهید زیر این انتخابات بزنید، از الان این اقدام را انجام دهید. صحبت‌های رهبری کاملاً مرحله بعدی را نشان داد که مجلس نمی‌تواند چوب لای چرخ دولت بگذارد. ایده کلی انتخابات ۱۴۰۳ بازگشت به جامعه و مردم و همچنین حذف شکاف درون قدرت و یکدست شدن قوا برای پیشبرد پروژه توسعه و آرامش مردم، حذف شکاف بین دولت و ملت و اعتماد مردم به اقدامات دولت است».

درباره اظهارات ظریف و عبدی گفتنی است هر دو نفر به تناسب اعوجاجات شخصیتی روایتی تحریف شده به دست می‌دهند. آقای ظریف در حالی ادعا می‌کند گفتمان دولت پزشکیان فرصت محور است و جریان تهدید محور را تخطئه می‌کند که شخصاً مجسمه فرصت سوزی و جلب بی‌سابقه‌ترین تهدیدهاست. مواضع او و دیگرانی مانند آقای روحانی در همان سال ابتدائی تشکیل دولت یازدهم، ارسال پیام ضعف به دشمنان تاریخی ملت ایران بود و روشن است که باب مذاکره متوازن با همین ادبیات اظهار ضعف بسته شد و باب تهدید و طلبکاری تروئیکای اروپایی قبل و بعد از برجام گشوده شد تا آن تحقیرهای تاریخی در پایمال کردن حقوق برجامی ایران و افزایش سیستماتیک تحریم‌ها در سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن، تحقیر ظریف در مونیخ، تحقیر حمید ابوطالبی از سوی آمریکا، ممانعت انگلیس از افتتاح حساب بانکی و…. سپس توسعه تهدید داعش در پشت مرزهای ایران و نهایتاً ترور سردار سلیمانی در اثر پیام‌های ضعف پیاپی‌ای که از سوی تیم روحانی و ظریف ارسال شد و موجب شد دولت روحانی چهار سال دوم کاملاً به توپ فوتبال میان آمریکا و اروپا تبدیل شود و با بدترین کارنامه اقتصادی و امنیتی و دیپلماتیک، در حالی به پایان برسد که ناتوان از فروش نفت و واردات واکسن است و قادر به تأمین حداقل درآمد ارزی نیست و بایدن به واسطه خروج ترامپ از برجام از این دولت باج مضاعف می‌خواهد و فشار حداکثری را ابزار طلبکاری خویش قرار داده است. در چنین فرآیندی، محبوبیت روحانی تک‌رقمی شده و به زیر شش درصد رسیده بود.

عباس عبدی محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان هم در خلاف گویی و «خودگویی و خودشگفتی»، دست کمی از ظریف ندارد. آقای پزشکیان در انتخابات اخیر چیزی حدود دو میلیون کمتر از آقای رئیسی (انتخابات ۱۴۰۰) کسب کرد (۲۵ درصد کل واجدان حق رأی) و طبق ادبیات خود همین افراطیون رئیس‌جمهور و دولت حداقلی محسوب می‌شود. اما با این وجود متهم پرونده فروش اطلاعات، انتخابات ۱۴۰۰ را موجب شکاف ملت و حاکمیت و انتخابات اخیر را موجب پر کردن آن شکاف می‌داند! مضحک نیست؟ یقیناً امثال عبدی سر سوزنی ارادت و احترام برای رئیس‌جمهور محترم و منتخب قائل نیستند همان‌گونه که برای خاتمی و ‌هاشمی و روحانی قائل نبودند و هر بار که خرشان از پل گذشت، از خجالت یکایک آن سیاسیون درآمدند.

اما افراطیون همان‌هایی هستند که قریب بیست سال است ادعا کرده‌اند انتخابات مهندسی شده است، رئیس‌جمهور تدارکاتچی نظام و فاقد اختیار است و فلان یا بهمان نامزد، نامزد نظام در انتخابات است و نظام نمی‌خواهد نامزد رقیب انتخاب شود و تقلب اتفاق افتاده و انبوهی از خزعبلاتی مانند این. اما هربار هم با هیجان تمام – و با بی‌صداقتی مطلق- آویزان یکی از نامزدها شده‌اند تا اگر پیروز شد، به دوگانگی و تقابل و ناکارآمدی در نظام دامن بزنند و مردم را طبق نقشه خارجی ناراضی کنند، و اگر رأی نیاورد دم از مهندسی و تقلب در انتخاب بزنند و مردم را بی‌اعتماد کنند. در همین انتخابات اخیر ادعا می‌شد قالیباف یا جلیلی نامزد نظام است و نمی‌گذارند پزشکیان انتخاب شود. برخی هم در همین حیص و بیص مدعی شدند نظام، پزشکیان را به بازی گرفته و می‌خواهد رئیس‌جمهور کند تا مشکلات را گردن او و حامیان سیاسی وی بیندازد!

این همه دروغ و دغل در حالی است که یکی از نشانه‌های سلامت انتخابات در اغلب دوره‌ها غیر قابل پیش‌بینی نبودن نتیجه آن و انتخاب افرادی از طیف‌های رقیب هم بوده است. که اگر غیر از این بود، بر خلاف ادعای دروغین عبدی، خاتمی و کروبی و مجمع روحانیون و ۱۶ حزب از ۳۱ حزب اصلاح‌طلب در انتخابات ۱۴۰۰، پشت آقای عبدالناصر همتی صف نمی‌بستند و آقای مهرعلیزاده را هم یار کمکی و تخریبی وی قرار نمی‌دادند. و یا در انتخابات مجلس ۱۳۹۸ به جای یک لیست با سه لیست اصلاح‌طلبان مواجه نمی‌شدیم.

نکته مهم این است که بر خلاف تحریفات متهم پرونده فروش اطلاعات، شکاف عمیق دولت و ملت در دولت روحانی، با همت شهید رئیسی تا حدود زیادی کاهش یافت و اگر آن روند خدمتگزاری و معبرگشایی در دو عرصه سیاست خارجی و داخلی با حضور شهید رئیسی تداوم پیدا می‌کرد، قطعاً امید و اعتماد و همدلی تار و مار شده در دولت اشرافی غربگرا بیش از آنچه اتفاق افتاد، تقویت می‌شد.

نهایتاً این که مسئولیت بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی طبق قانون اساسی با مجلس شورای اسلامی است و کسانی که دزدکی سوار قطار مردم سالاری شده‌اند (و بعضاً سابقه آشوب در برابر رأی اکثریت و کارشکنی در مقابل دولت‌های ناهمسو به شکل حداکثری را دارند) مطلقاً در جایگاهی نیستند که برای لوث کردن مسئولیت مجلس تعیین تکلیف کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خودگویی و خودشگفتی متهمان فرصت‌سوزی بیشتر بخوانید »

بادبان‌ها را بکشید

بادبان‌ها را بکشید



بزرگنمایی مشکلات و مقصردانستن سیاست‌های پیشین ناامیدی مردم نسبت به ساختار را به‌همراه دارد و جلوگیری از شکل‌گرفتن این حس میان مردم کار چندان راحتی نیست.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مواجهه رسانه‌های اصلاح‌طلب نسبت به ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان با مضامینی مثل روبه‌رویی او با بحران و مطالبات متنوع و مشکلات در راه همراه است.

در این رویکرد رسانه‌ها و افراد هوادار و نزدیک به رئیس‌جمهور از این عبارات به‌عنوان مانع و توجیهی برای به بن‌بست‌خوردن‌های «احتمالی» این دولت استفاده می‌کنند. این موضوع اما تبعاتی دارد که «کاهش سطح مطالبات» یکی از آنهاست.

اینکه مشکلات کشور را در ذهن مردم بزرگ و بزرگ‌تر کنیم، انتظارات و حتی کنش‌های مدنی آنها را در سطوح پایین و میانی محدود می‌کند.

بهتر است این موضوع هم در نظر گرفته شود که در سال‌های اخیر کشور همواره با مشکلات مختلفی به‌خصوص در حوزه‌های اقتصادی روبه‌رو بوده و تعرفه‌های رای مردم دقیقا به دلیل رفع این مشکلات به صندوق ریخته می‌شود.

بنابراین این حجم از بزرگ‌نمایی مشکلات توسط برخی از رسانه‌ها و افراد نه‌تنها گره‌ای از آنها باز نمی‌کند بلکه پیامدهای منفی قابل‌توجهی نیز به همراه دارد.

از مشکلات در راه نترسید

در دنیای «هواداری» افراد از موضوع مورد علاقه خودشان حمایت و درصورت لزوم از او برابر هجمه‌ها دفاع می‌کنند. این کنشی طبیعی است اما این روند جایی از حالت طبیعی خود خارج می‌شود که سطوح هواداری از مسیر عقلانی خود منحرف شده و کارویژه اصلی خود یعنی «حمایتگری» را جایگزین کنش‌های فرعی می‌کند.

همزمان با انتخاب مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور منتخب مردم، فعالیت‌های حمایتی از او شدت گرفته و مردم فارغ از اینکه روز ۱۵ تیر تعرفه مرقوم به نام او را در صندوق‌های قرمزرنگ انداخته‌اند یا نه، سعی می‌کنند در مسیر حکمرانی کشور او را همراهی کنند.

در مسیر هموارسازی اما برخی با بحرانی ‌جلوه دادن وضعیت کشور سطح انتظارات از چهاردهمین تیم دولت را کاهش می‌دهند.

«مشکلاتی که در راهند» تیتر صفحه اول روزنامه «اعتماد»، یک روز پس از اعلام نتایج انتخابات بود. این روزنامه اصلاح‌طلب مهم‌ترین اولویت‌های پزشکیان را مورد بررسی قرار داده و با این تیتر که مشکلاتی که در راهند، به استقبال کارگزاران جدید رفته است.

محمدعلی ابطحی فعال اصلاح‌طلب با اشاره به اینکه مطالبات غیرواقعی و حداکثری از دولت آینده کشور را با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌کند؛ نوشت: «باید باور کنیم که رقبا به‌صورت منسجم در حال فعالیت هستند. از رقبای پزشکیان هم باید دعوت کرد که با دولت همکاری کنند.» احمد زیدآبادی از دیگر فعالان اصلاح‌طلب هم تاکید کرده است: «کوه مشکلاتی که بر سر راه دولت مسعودپزشکیان قد علم کرده است بر هیچ فرد آگاهی پوشیده نیست.» عباس عبدی هم وعده‌های دولت رئیسی برای حل این مشکلات را شکست‌خورده دانسته است و نوشت: «تورم به جای نصف و تک‌رقمی شدن افزایش یافته، حتی رکورد ۸۰ ساله تورم شکسته شده است. اکنون افق روشنی برای رشد اقتصادی پایدار وجود ندارد، ساخت مسکن و تولید شغل با وعده‌های داده‌شده فاصله بسیاری دارد، همچنانکه چشم‌اندازی از رفع تحریم‌ها وجود ندارد. مجموعه این موارد موجب ناترازی‌های شدیدی در انرژی، بودجه دولت، محیط‌زیست و… شده که برای کشور و آینده آن خطرناک است.» یکی از وب‌سایت‌های اصلاح‌طلب هم چالش‌های پیش روی پزشکیان در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بررسی کرده و راه‌حل تمام چالش‌های موجود در کشور اعم از مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در گرو تندروهای جریان مقابل دانسته شده. روزنامه دیگری در این باره نوشت: «فشارهای اقتصادی به‌وجودآمده ناشی از ناکارآمدی تصمیمات اقتصادی دولت در کنار مشکلات ناشی از خروج آمریکا از برجام و افزایش قابل‌توجه ارزش کالاها، خدمات و ارزاق عمومی موجبات ایجاد انتظارات فزاینده بهبود وضعیت اقتصادی در آحاد جامعه بالاخص پس از تاکید بر لزوم بازگشت به میز مذاکرات از سوی ساکن بعدی خیابان پاستور در مناظرات انتخاباتی فراهم آورده است.»

اصلاح‌طلبی علیه اصلاح‌طلبی

قرار دادن دولت جدید در هزارتوی مشکلات و توجیه ناکارآمدی در حل آنها چندان عمل موثری نیست. شاید این موضوع در نگاه اولیه و کوتاه‌مدت کارآمد باشد و حتی آورده‌های مثبتی هم داشته باشد اما در طول زمان تبدیل به یک بافتار سیاسی و اجتماعی فرسوده‌ای می‌شود که گذر از آن راحت نخواهد بود. در شرایط کنونی از مشکلات موجود می‌توان به‌عنوان فرصت و انگیزه‌ای مناسب برای حل آنها استفاده کرد.

بادبان‌ها را بکشید

دولت جدید ممکن است ‌انگیزه و فرصت مناسبی برای اجرای اصلاحات و تغییرات داشته باشد که دولت‌های قبلی نتوانسته‌اند به آنها بپردازند. در عین حال بزرگنمایی این مشکلات منجر به ناامیدی و نتیجه عکس می‌شود.

از وجود مشکلات می‌توان برای مشارکت فعال و حمایتگر مردم در حل آن استفاده کرد. مردم اعم از طرفداران دولت جدید و حتی ۴۵ درصدی که به آن رای نداده‌اند، ممکن است درصورت آگاهی از تلاش تیم دولت برای حل مشکلات از آنها حمایت کنند با این امید که مشکلات موجود حل شوند. حمایت‌های مردمی فزاینده می‌تواند به دولت جدید قدرت و مشروعیت بیشتری برای اقداماتش بدهد.

ورود فرد یا تیم‌های جدید به حوزه‌های مختلف، نشانگر ‌انگیزه، نوآوری و روحیه کاری بیشتر نسبت به رفع چالش‌های موجود است بنابراین باید برای کمک به این موضوع از بزرگ‌نمایی مشکلات جلوگیری شود تا دولت جدید به سردرگمی دچار نشود. همان‌طور که اشاره شد رجوع به مشکلات گذشته در دولت‌ها امری مرسوم است. این موضوع جواب هم می‌دهد، اما در کوتاه‌مدت.

بزرگنمایی مشکلات و مقصردانستن سیاست‌های پیشین ناامیدی مردم نسبت به ساختار را به‌همراه دارد و جلوگیری از شکل‌گرفتن این حس میان مردم کار چندان راحتی نیست.

علاوه‌بر این، تعریف بحرانی از شرایط موجود نه‌تنها انتظارات را کاهش نمی‌دهد که موجب تولید تقاضاهای اساسی از دولت شده و با توجه به اینکه دولت جدید تجربه و منابع کافی برای مدیریت آنها ندارد، مسیر کارآمدی‌اش با این انتظارات متنوع، پیچیده و اولویت‌بندی‌نشده مختل می‌شود. درنهایت دولت مسعود پزشکیان که سبد رای متنوعی داشته، اگر نتواند با چالش‌های بازنمایی‌شده توسط طرفداران و حلقه‌های نزدیک به خودش به‌درستی تعامل کند، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را از دست می‌دهد.

به‌طور کلی اینکه دولت جدید در شرایط بحرانی روی کار آمده هم می‌تواند فرصت‌هایی برای اصلاحات و بهبود ایجاد کند و هم چالش‌ها و مشکلاتی را به همراه داشته باشد. موفقیت دولت جدید بستگی به توانایی آن در مدیریت بحران، ایجاد اعتماد عمومی و اجرای سیاست‌های موثر دارد.

به گذشته برگردیم یا آینده را ببینیم؟

خروج از این برساخت ذهنی ناپایدار از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور امری ضروری است و در عین‌حال راه‌حل‌هایی برای آن تعریف شده:

۱. درک علل و ریشه مشکلات: بررسی عملکرد دولت‌های گذشته و تحلیل علل مشکلات می‌تواند به درک بهتری از وضعیت فعلی منجر شود و از تکرار اشتباهات جلوگیری کند.

۲. مسئولیت‌پذیری و شفافیت: توجه به نقش دولت‌های گذشته در ایجاد مشکلات و البته رفع آنها می‌تواند به مسئولیت‌پذیری و شفافیت بیشتر در سیستم حکمرانی کشور کمک کند. این موضوع باعث می‌شود تا دولت جدید و دولت‌ها در آینده نسبت به تصمیمات و عملکرد خود دقت بیشتری داشته باشند.

در دیدگاه دیگر، توجه به گذشته کنار گذاشته شده و نگاه به آینده مدنظر قرار گرفته است:

۱. تمرکز بر راه‌حل‌ها: همان‌طور که پیش‌تر ذیل تبعات بزرگ‌نمایی مشکلات اشاره شد شایسته است که به‌جای این این امر بر راه‌حل مشکلات تمرکز شود. نگاه به آینده و تمرکز بر راه‌حل‌های عملی برای مشکلات موجود می‌تواند به پیشرفت و توسعه کشور کمک کند. تمرکز بر آینده به معنای حرکت به سوی بهبود و استفاده از فرصت‌ها برای ایجاد تغییرات مثبت است. اگر جای این رویکردها عوض شود جامعه از حرکت متوقف می‌شود.

۲. انرژی و ‌انگیزه برای بهبود: تمرکز بر آینده و حل مشکلات می‌تواند ‌انگیزه و انرژی مثبتی برای دولت و جامعه ایجاد کند. این ‌انگیزه می‌تواند به تحرک و پیشرفت بیشتر منجر شود. همچنین منجر به تقویت امر ملی و سرمایه اجتماعی که از فرصت‌های امروز کشور ماست می‌شود.

۳. همبستگی و همکاری: نگاه به آینده و حل مشکلات نیازمند همکاری و همبستگی میان دولت، مجلس و قوه‌قضائیه است. همچنین حضور فعال نهادهای مختلف و مردم نقش بسزایی در این مسیر دارد. این همکاری می‌تواند به ایجاد جو اعتماد و تعامل مثبت منجر شود.

به نظر تعادل و ترکیب این دو رویکرد می‌تواند مسیر بهتری برای پاسخ به چالش‌ها ترسیم کند:

۱. یادگیری از گذشته و حرکت به سوی آینده: بهترین رویکرد می‌تواند ترکیبی از هر دو باشد؛ به این معنی که از گذشته یاد بگیریم و درس‌هایی که می‌توانیم از آن بگیریم را مد نظر قرار دهیم، اما تمرکز اصلی را بر حل مشکلات و پیشرفت به سوی آینده قرار دهیم.

۲. انتقاد سازنده و پیشنهادها: اینکه صرفا دولت‌های گذشته نقد شوند و عملکرد دوره ریاست‌جمهوری محدود به این کار شود نه‌تنها مسائل را حل نمی‌کند که باعث از کار افتادن چرخ‌های توسعه و پیشرفت می‌شود. انتقاد از عملکرد دولت‌های گذشته باید سازنده و با پیشنهادهای عملی برای بهبود وضعیت همراه باشد.

این رویکرد می‌تواند به بهبود و اصلاح عملکرد دولت کمک کند. درنهایت، توجه به گذشته برای یادگیری و جلوگیری از تکرار اشتباهات ضروری است اما تمرکز اصلی باید بر آینده و تلاش برای حل مشکلات موجود باشد. این تعادل می‌تواند به دستیابی به نتایج مثبت و پیشرفت کشور کمک کند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بادبان‌ها را بکشید بیشتر بخوانید »

۱۰ معجزه در دولت پزشکیان! / واردات فرش دستباف ایرانی؛ آتش در خرمن قالیبافان

۱۰ معجزه در دولت پزشکیان! / واردات فرش دستباف ایرانی؛ آتش در خرمن قالیبافان



از جمع حامیان انتخاباتی نامزد اصلاحات و سابقه شخص وی؛ صداهای امیدبخشی برای آینده گرانی و اوضاع اقتصادی مردم به گوش نمی‌رسد.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

۱۰ معجزه در دولت پزشکیان!

۱۰ معجزه در دولت پزشکیان! / واردات فرش دستباف ایرانی؛ آتش در خرمن قالیبافان

فردی به نام جعفر گلابی، اخیراً طی یادداشتی که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، برای مدح مسعود پزشکیان نوشت:‌ او قرار نیست معجزه کند و وعده‌های ناشدنی نخواهد داد ولی…

گلابی سپس وعده و وعیدهایی را به پزشکیان نسبت داده است که تیترهای آنها را در ادامه می‌خوانید:

۱_در رفع تحریم‌ها ابتکارات عملی به خرج خواهد داد.

۲_با غول‌های افسارگسیخته تورم و فساد و تهدیدهای خارجی و شکاف میان دولت و ملت گلاویز می‌شود.

۳_وزیر خارجه‌اش زبان دنیا را خوب خواهد دانست.

۴_وزیر اقتصادش تمام ظرفیت‌های علمی کشور را به‌ کار خواهد بست.

۵_وزیر ارشادش با سینما و هنر و فرهنگ و روزنامه‌ها و دنیای مجازی آشتی خواهد کرد.

۶_ وزیر کشورش با زبانی نرم و فروتنانه با زنان و دختران و جوانان و نوجوانان سخن خواهد گفت.

۷_وزیر کارش بدون شعار کارگران را بر صدر خواهد نشاند.

۸_وزیر علومش در اکرام و احترام اساتید دانشگاه و دانشجویان عملا وارد میدان خواهد شد.

۹_با آقای پزشکیان اخلاق و برادری و آگاهی و دوستی و عدالت جانی تازه خواهند گرفت.

۱۰_ آشتی بزرگی صورت می‌گیرد و حبس‌ها و حصرها به حداقل می‌رسند. [۱]

*با خوانش ۱۰ وعده فوق که به آقای پزشکیان نسبت داده شده، آقای پزشکیان همانند دولت روحانی، جهان را گلستان خواهد کرد!

جالب آنکه نویسنده محترم در عین حال مدعی شده است که قرار نیست پزشکیان معجزه کند!

ما قضاوت درباره این وعده‌ها و کارنامه پزشکیان پیرامون آنها را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم.

بماند که برخی از این وعده‌ها اساسا در سطح اختیار یا توانایی هیچ رئیس‌جمهوری نیست!

***

واردات فرش دستباف ایرانی؛ آتش در خرمن قالیبافان

۱۰ معجزه در دولت پزشکیان! / واردات فرش دستباف ایرانی؛ آتش در خرمن قالیبافانبر اساس یک تصمیم عجیب دولت سیزدهم؛ فرش دستباف ایرانی که به خارج از کشور صادر شده است؛ ‌من‌بعد می‌تواند مجددا بعنوان فرش مستعمل به کشور وارد شود و حتی در نمایشگاه نیز فروخته شود!

اتفاقی عجیب، تلخ و بی‌منطق که بهانه آن امکان عملیات تعمیر، رفوگری، شست و شو و رنگ برداری در داخل کشور عنوان شده است.

به گزارش مجاهدت از تسنیم، این رخداد تلخ که از بهمن ماه گذشته به تصویب دولت رسیده است؛ همچنین به فرش‌های بازآوری شده به ایران اجازه عرضه در نمایشگاه را هم می‌دهد! [۲]

در همین راستا رئیس مرکز ملی فرش دستباف نیز اخیراً طی اظهاراتی با افتخار گفته است:‌ ورود موقت فرش‌دست‌باف به منظور رفوگری از سال گذشته در حال انجام است.

به گزارش مجاهدت از ایرنا، او می‌افزاید: در خصوص ورود قطعی فرش دست‌باف هم لایحه مربوطه در هیات دولت است، که به زودی انجام خواهد شد! [۳]

*ما اعتراف می‌کنیم که با چشمان پر از اشک این خبرهای مرتبط با صنعت فرش دستباف را خواندیم…

فرشی که دسترنج هزاره‌ی ایرانیان است و از گرده همین دیرینگی و رنج‌زادگی و مردمی بودن به گرانقیمتی و یکتایی رسیده اما حالا به یمن نگاه عجیب مسئولان امر قرار است تبدیل به کالایی دم دستی و بی‌ارزش شده به نحوی که خارجی‌ها بتوانند پس از استفاده؛ آنرا به خودمان بفروشند!

و ما هم قانون‌مدار و با افتخار؛ این فرش مستعمل را روی سر نهاده و به کشور برگردانیم و اگر هم دیگر آنرا نخواستند؛ هیچ ایرادی ندارد!

عجیب آنکه می‌بینیم بهانه‌هایی مثل رفوکاری و تعمیر برای واردات فرش‌های دستباف عنوان شده و این در حالی است که رفوکاری و تعمیر صرفا باید برای فرشی به کار برود که در داخل ایران تولید و مستعمل شده زیرا طبعا تعمیر برای فرش گرانقیمت صادر شده هیچ معنایی ندارد!

در واقع مشتری خارجی باید پس از استفاده از کالای مصرفی فرش؛ قالی نو بخرد نه اینکه به بهانه رفو کاری و غیره همان قالی را به خودمان پس بدهد یا خواستار خدمات پس از فروش در کالای مصرفی باشد!

و ما هم با افتخار قاشق غذا را دور سر بچرخانیم و همان قالی را به ایران وارد و تعمیر کنیم و احیانا اگر مشتری خارجی تقاضامند دریافت فرش تعمیری خودش نبود هم آنرا در نمایشگاه‌های فرش ایران به فروش برسانیم!

این عملا یک کاپیتولاسیون در صنعت فرش است که در ماه‌های اخیر اتفاق افتاده و از رحم ناپاک آن نیز یک اتفاق بسیار بد متولد می‌شود که همان “ارزانی و تبدیل شدن فرش دستباف ایرانی به دستمال” است.

جالب است که مخاطبان محترم بدانند آن دسته از کشورهای دنیا که کالاهای گرانقیمت مصرفی بااصالت دارند؛ در صورت صادرات هرگز چنین گشاده‌دستی‌های بیجایی را در قبال آن کالاها ندارند و معتقدند کالای گرانقیمت صادر شده؛ رفت که رفت!

بماند که این هم جای سوال است که صادرکنندگان قَدَر فرش ایرانی چرا به خود زحمت ایجاد چند واحد تعمیرکاری فرش در کشورهای هدف را نمی‌دهند اما در مقابل زحمت صدبرابری دریافت همان فرش، وارداتش به ایران، تعمیرش و سپس عودت آن به مشتری خارجی یا فروشش در نمایشگاه ایرانی را به جان می‌خرند!؟

این قضیه به شدت تأسف‌انگیز و مشکوک است و جا دارد که حتی نهاد امنیتی به مسئله ورود کند.

مجددا تأکید می‌شود که فرش‌بافی و هنر قالی؛ یک هنر هویتی و گرانقیمت ایرانی است که بار اصلی آن بر دوش زنان و مردان و دختران زحمتکشی است که با عزت نفس در کارگاه‌های کوچک و خانه‌های محقّرشان اما دوست‌داشتنی‌شان کالای مهم فرش را تولید می‌کنند اما به جای اینکه ذینفع اصلی بهای فرش باشند؛ اینچنین قربانی قوانین عجیب و ابعاد تاریک ماجرای “واردات فرش دستباف ایران به ایران” می‌شوند!

این ماجرا باید هرچه سریعتر ملغی شود.

“جای آن است که خون موج زند در دل لعل/ زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش”

***

سکوت تئوریسین‌های پزشکیان درباره تورم و “گرانی”

۱۰ معجزه در دولت پزشکیان! / واردات فرش دستباف ایرانی؛ آتش در خرمن قالیبافان

عباس عبدی، از تئوریسین‌های جریان چپ در یادداشتی که در شماره دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد منتشر کرده؛ خطاب به پزشکیان نوشته است:

“وعده‌های بی‌پایه و نشدنی ندهید. سال ۱۴۰۰ را به یاد بیاورید، مبادا بگویید که تورم را نصف و تک‌رقمی می‌کنم. آنان که به شما رأی می‌دهند این حرف‌ها را توهین به خود خواهند دانست. من سعی می‌کنم ایده‌های خود را به نحوی منعکس کنم یا به اطلاع برسانم ولی می‌دانم که در یک موقعیت تاریخی خطیری هستید، مسوولیت شما تکرار نشدنی است.“[۴]

*ما هم با آقای عبدی موافقیم که وعده نصف یا تک‌رقمی کردن تورم وعده معقولی نیست. اما کاهش آن که معقول است!

ما و مردم توقع این را نداریم که آقای عبدی بعنوان تئوریسین، لام تا کام درباره “لزوم کاهش تورم” چیزی به روی مبارک نیاورد و آقای پزشکیان هم با سخنانی که چند ماه قبل در انتقاد از پایین بودن تعرفه‌های درمانی بیان کرده بود؛ عملا نوید گرانی‌های بیشتر را بدهد! [۵]

با این توصیه‌های عبدی و آن اظهارات پزشکیان یعنی مردم ایران در صورت پیروزی پزشکیان باید شاهد گرانی بیشتر باشند و قاتق نانشان را به کشاکش‌های سیاسی گره بزنند!

و البته این بسته به انتخاب خود مردم است…

***

۱_https://www.etemadonline.com/tiny/news-۶۶۲۹۷۵

۲_https://tn.ai/۳۰۳۸۲۶۱

۳_https://irna.ir/xjQMJm

۴_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/۲۱۸۰۴۵/۵۱-

۵_ mshrgh.ir/۱۶۱۱۳۱۶

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

۱۰ معجزه در دولت پزشکیان! / واردات فرش دستباف ایرانی؛ آتش در خرمن قالیبافان بیشتر بخوانید »

کشمکش در جبهه اصلاحات درباره یک نامزد اختصاصی/ سرگردانی اصلاح‌طلبان در تکرار انتخابات ۷۶، ۸۴، ۹۲ یا ۱۴۰۰/ تاج‌زاده: انتخابات را تحریم کنید!

کشمکش در جبهه اصلاحات درباره یک نامزد اختصاصی/ سرگردانی اصلاح‌طلبان در تکرار انتخابات ۷۶، ۸۴، ۹۲ یا ۱۴۰۰/ تاج‌زاده: انتخابات را تحریم کنید!



اصلاح‌طلبان گرچه تلاش می‌کنند در قالب جبهه اصلاحات برنامه‌های انتخاباتی خود را پیش برده و به کنشگری بپردازند اما فعلاً با دو مشکل مواجه هستند.

سرویس سیاست مشرق- ورود اتوبوسی اصلاح‌طلبان به انتخابات و جدال بر سر داشتن نامزد اختصاصی یا حمایت از فردی خارجی از تشکیلات باعث کشمکش در جبهه اصلاحات شده است. تأملی برکنش‌ها و محورهای رسانه‌ای جریان اصلاحات بیانگر آن است که اختلافات درزمینهٔ راهبرد انتخاباتی جریان اصلاحات همچنان مسئله اصلی این جریان می‌باشد.

بررسی‌ها در این زمینه نشان می‌دهد که مبتنی بر راهبرد اتخاذشده از سوی احزاب و طیف‌های مختلف جریان اصلاح‌طلب پرسش اصلی مطرح در این جبهه عبارت است از اینکه چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تکرارکننده چه دوره‌ای از انتخابات پیشین می‌تواند باشد، تکرار ۷۶، تکرار ۱۳۸۴، تکرار ۱۳۹۲ یا تکرار ۱۴۰۰؟

در همین رابطه گفته می‌شود که شخص خاتمی و برخی از مشاوران وی بر لزوم تکرار انتخابات ۷۶ با به میدان آوردن چهره‌ای نو، غیرتکراری و برخوردار از حمایت پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان تأکید کرده و درعین‌حال تصریح می‌کنند که تکرار انتخابات ۹۲ و رفتن به‌سوی کاندیدای غیر اصلاح‌طلب باید از روی میز جبهه اصلاحات حذف شود.

از سوی دیگر اما برخی احزاب و طیف‌های میانه‌روی جریان اصلاحات همچون حزب کارگزاران سازندگی بر مطلوب بودن رفتن به‌سوی تکرار انتخابات ۷۶ تصریح دارند اما تأکید می‌کنند اما در صورت رد کاندیدای اصلاح‌طلب باید جریان اصلاحات با پرهیز از تجربه ۸۴، به‌سوی تکرار انتخابات ۹۲ حرکت کند.

در این رابطه حسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به اینکه کاندیدای معرفی‌شده از سوی اصلاح‌طلبان باید دارای ۳ شرط باشد، «تأیید صلاحیت نامزد اصلاح‌طلب از سوی شورای نگهبان»، «وجود ظرفیت اجماع در نامزد معرفی‌شده» و «جلب حمایت نظام» را به‌عنوان این ۳ شرط مطرح و عملاً از وجود گرایش‌هایی در جبهه اصلاحات رونمایی می‌کند که نسبتی با این ۳ شرط ندارند.

وی اما در ادامه نسبت به تکرار تجربه انتخابات ۸۴ هشدار داده و ضمن تأکید بر لزوم توجه جریان اصلاحات به خواست جامعه تصریح می‌کند که باید ببینیم، جامعه چه می‌خواهد!

دبیر کل حزب کارگزاران گفته است:

ما سیاسیون ممکن است بتوانیم بر یک فرد به توافق برسیم اما آن فرد باید با استقبال گروه‌های اجتماعی مواجه شود. نمی‌توان نسبت به خواست و مطالبات زنان، جوانان، دانشگاهیان، فرهنگیان، اصناف، کارگران، کشاورزان، صنعتگران، بازرگانان و سایر اقشار جامعه بی‌توجه بود و انتظار توفیق در انتخابات داشت. یک برآورد تمایلات عمومی لازم است که در نظرسنجی‌ها خودش را نشان خواهد داد؛ بنابراین ما باید به نظرسنجی‌ها توجه زیادی داشته باشیم و به سمتی برویم که کسانی را در جمع‌های سیاسی پیشنهاد کنیم که در نظام اجتماعی دارای مقبولیت باشند.

از جانب دیگر اما برخی از تحول‌خواهان در بدنه جریان اصلاحات همچون مصطفی تاج‌زاده هستند که طی پیام‌های به جبهه اصلاحات و بابیان اینکه اتفاق خاصی نیفتاده بر ضرورت تکرار انتخابات ۱۴۰۰ یعنی تحریم انتخابات تأکیددارند. وجود این شرایط در جبهه اصلاحات اما موجب شده که عباس عبدی از فعالان اصلاح‌طلب نیز با تأکید بر اینکه ️جبهه اصلاحات در یک سردرگمی تحلیلی قرارگرفته است، تصریح کند که باعث تأسف است که بگویم دوستان جبهه اصلاحات در یک سردرگمی تحلیلی قرارگرفته و قادر نیستند تصمیمات سیاسی جامعی را اتخاذ کنند.

عبدی نوشته است:

دوستان اعلام کرده‌اند که مشارکت جبهه در انتخابات منوط به تأیید صلاحیت حداقل یکی از نامزدهای اختصاصی خود خواهد بود. هم به لحاظ راهبردی نادرست است و هم از منظر تاکتیکی. شرط گذاشتن به‌تنهایی به معنای تهدید و تقابل است و باید حضور انتخاباتی را از طریق گفت‌وگو و تفاهم حل کرد و نه شرط و شروط گذاشتن…

عبدی با تصریح بر اینکه آن گزاره به لحاظ تاکتیکی نیز به دو دلیل ایراد جدی دارد، می‌نویسد، اول اینکه چرا یک نیروی سیاسی باید دست خود را در اتخاذ تصمیمات سیاسی بعدی ببندد؟ شاید به هر دلیلی به این نتیجه برسید و بخواهید که از یک نامزد دیگر حمایت کنید. به نظرم دوستان اصلاح‌طلب درباره سبد رأی خود دچار خطا هستند. بدون تردید انتخابات ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ با حضور مستمر و فعال آنان شکل گرفت ولی این اثرگذاری مطلق و یک‌سویه نبود. نیروی سیاسی باید متوجه این ماجرا باشد که چه‌بسا این راهبرد از سوی نیروهای خودش هم شکسته شود و این زیان سیاسی خواهد بود.

درمجموع با توجه به مطالب فوق می‌توان گفت؛

۱- اصلاح‌طلبان در اتخاذ راهبرد انتخاباتی خود برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دچار تشتت و چنددستگی شده‌اند. از سویی نمی‌خواهند ژست اپوزیسیونی خود را به چالش بکشند و از جانب دیگر نمی‌توانند از انتخابات مهم ریاست جمهوری دل بکنند

۲- اصلاح‌طلبان گرچه تلاش می‌کنند در قالب جبهه اصلاحات برنامه‌های انتخاباتی خود را پیش برده و به کنشگری بپردازند اما فعلاً با دو مشکل مواجه هستند.

نخست اینکه شخص خاتمی خود نظرات شخصی داشته و علاوه بر آن تحت تأثیر رادیکال‌های جریان اصلاحات هست لذا بعضاً تصمیماتی به‌صورت دیکته شده برای جبهه اصلاحات دارد، این رویه را می‌توان در گفتگوی مستقیم با محمد صدر برای کاندیداتوری برای انتخابات مشاهده کرد. مورد دوم اما بازمی‌گردد به مسئله شکاف میان هسته سخت و رادیکال جریان اصلاحات با طیف میانه‌رو که طیف میانه‌رو تصریح دارد در صورت عدم موفقیت کاندیدای اصلاح‌طلب باید از کاندیدای میانه‌رو در انتخابات حمایت کرد.

این مسئله اما گرچه از سوی هسته سخت جریان اصلاحات به بهانه تأکید بر حمایت از کاندیدای هویتی رد می‌شود اما در بطن و متن خود یک نکته بسیار مهم دیگری را نیز گوشزد می‌کند و آن اینکه خاتمی و تصمیم سازان اصلاح‌طلب به‌شدت از هر آنچه یادآور انتخابات ۹۲ و حمایت آنان از روحانی است حذر می‌کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کشمکش در جبهه اصلاحات درباره یک نامزد اختصاصی/ سرگردانی اصلاح‌طلبان در تکرار انتخابات ۷۶، ۸۴، ۹۲ یا ۱۴۰۰/ تاج‌زاده: انتخابات را تحریم کنید! بیشتر بخوانید »