عباس عبدی

ما مضطریم، اما چرا؟

ما مضطریم، اما چرا؟



در ایران امروز اضطرار غرب‌گرایی چهره های متفاوت بامراتب گوناگون دارد، مهم‌ترین مشخصه آنان بی اعتمادی به خدا و وعده‌ها وسنت‌های الهی و عهد های قرآنی و هدایت خاندان وحی است.

سرویس دیدگاه مشرق- امام خمینی، اهل انقلاب اسلامی، مؤمنان و پیروان متقی قرآن و اهل البیت علیهم السلام‌  و اهل باور به سنت های الهی و دارای نفوس مطمئنه  و دست کم لوامه  ومنتظران صدیق  حجت بن الحسن العسکری، همه مردم انبوه از اقشار مختلف که حلال خوار بوده اند و چشم براه  امام و منجی موعود جهان(عج) برای رهایی از ظلمات و دار دهشت عدم ظهور نوربخش بزرگ،   نیٌر الاعظم (عج) زیسته اند، مضطرین غیبت امام منتظرشان هستند و جان ناچیز در راه انجام تکالیف عصر غیبت در کف گرفته و بسیاری هم با شهادت گواه راستگویی خود را در معامله با ربٌ یکتا  امضا کرده اند.

ایستادگی بازماندگان واین دست مردم صبور، گویای آن است که بر سر همان عهد و همان پیمان ازلی‌هستند. امام خمینی(ره) و امام خامنه ای دامت برکاته، کارشان‌رهبری و سرپرستاری این مؤمنان دارای بها و به دور از بهانه‌گیری و پیمانداران جان بر کف بوده است.

اما مضطران و به تنگ آمدگان دیگری هم که کم نیستند میان مردم ایران، از درون حکومت و وزیر و وکیل و قاضی وگروه های سیاسی و مقتدران اقتصادی و… تا میان اقشار مردم از مسرفین و دارامندان و زراندوزان مرفه و تحصیل‌کرده گرفته تا حتی مردم  معمولی، مضطرند و اینان هم امروزهمه جا حضور علنی دارند که کارشان و علت درماندگی و ناچاری و دچاری شان غیبت امام غایب عج نیست، بر عکس  حضور وجود نورانی امام معصوم (عج) در زندگی جامعه و انقلاب ایران است که تاب از آنان برده است؛ زیرا اهل حرام از نظارت پاکان دلخسته می شوند و از مدد و یاری امام (عج)   به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی وبه  امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای دامت برکاته که راه امام خمینی را در مسیر انتطاربقیه الله الاعظم ادامه میدهد، به تنگ می آیند.

 حضور امام زمان که  فراخواننده به انجام تکلیف بندگی و حلال کاری و ایستادگی و مقاومت برابر ظلم و فساد و بردگی شیاطین وگناه است، به مذاقشان خوش نمی آید  و حرام‌خواران و بی ایمانان و اسیران شیاطین و نفس اماره و خودپرست و نفاق‌کار و  متمایل به دنیا و آرامش و رفاه و خوشی و لذات دنیوی و زندگی بی درد سر ولو تحت فرمان کفر مدرن از نظامی گریزان از کفر حاکم به جهان و پذیرنده مشقات ایستادگی برای آزادگی و ذلت ناپذیری خشمگین اند.

آنان از همان قیام لله امام (ره) وسپس  پیروزی انقلاب و در تمام طول ایستادگی معجزه آسا و جاری بودن سنت الهی و در دوران امام خمینی (ره) وجانشین شایسته ایشان و تا امروز مضطر بوده اند، اما نه اضطرار مومنان با تمنای ظهور عدل جهانی، بلکه مضطر برای پذیرش سرپرستی کفر جهانی و دست شستن از مقاومت برای حفظ استقلال و آزادی از قید طاغوت متکبر و فرعون دجال عصر و مضطر برای  سازش با شیطان بزرگ و کاربرد عقل مدرن که به نفع های زندگی  دنیوی می اندیشد  و و فراموشی عمل به قرآن و چشیدن لذات قدرت و فرار ار هزینه بندگی و جان دادن برای انجام تکلیف الهی و به امتیاز  بهره مندی از دنیا وچرب و شیرین سازش و تسلیم به فرعون وحفظ قدرت ولو با ذلت!

این دسته از ایرانیان مراتب مختلف دارند و هر کاری برای گریز از انجام تکالیف الهی و پاسخ به «میل» خویش و زیر پانهادن فرامین و سنت‌های الهی کرده اند از هولناک ترین جنایات تا رفتارهای کوچک از سر جهالت و اعتماد به کفر وشیاطین و مدرنیته و سبک زندگی غربی و اجتهاد رای، از  ترور وجاسوسی وخونریزی و نفوذ تا عمل فاسد و حرام و تجاوز به حقوق ملت  در درون نهادهای حکومت و تضعیف مقاومت و کار مشرکانه ی ترویجی و دانشگاهی و «علمی» و سیاسی مدرن  و  تبلیغ عمومی  و رسانه ای و حزبی به سود تسلیم به غیر خدا  و حرام‌خواری و فساد و نهان روشی و اجتهاد رای و دل‌سپردگی به دنیا و دشمن محارب و هر موقعیت و چهره ای داشته اند از اپوزیسیون کمونیست و لیبرال تا یار سابق امام و انقلاب و از خانواده رهبران انقلاب و اهل جبهه سابق تا آیت الله العظمی و مجتهد عالیقدر، از  افراد اهل نماز شب واصول گرا تا اهل اباحه اصلاح طلب و مدرن! و این گریزندگان از خدا و اهل البیت علیهم السلام  و در جاهلان و فریب خوردگان معمولی و دل دادگان به فساد و سبک زیست شیطان بزرگ، امروز در دانشگاه، بازار و اداره و کارخانه  و میان غنی و فقیر هم همراهان اغوا شده و به مهلکه دنیا و فساد غلتیده دارد اینان مضطران بازگشت ارتجاعی به جاهلیت سرپرستی کفرند.

باری، این دو اضطرار ماهوا متفاوت است. یکی مبین شجاعت مؤمنان در وفا به پیمان با خدا و امام عصر عج و انقلاب اسلامی  ودیگری بیانگر ترس از دشمنان خدا و روحیه انحلال  و تسلیم طلبانه و سست ایمانی ی نا معقول و نفاق و دنباله رو نگرش دشمن و زمره ی رفرمیست های غرب و شرقگرا  و اسیران شیطان نفس اماره و شیطان بزرگ مدرنیته ی الحادگرا و لائیک اند.

ما مضطریم، اما چرا؟

ما مضطریم، اما چرا؟

در ابن مقاله می خواهم در باره این دو اضطرار سخن بگویم و نمونه‌هایی به نمایش بگذارم و نشان دهم هر موضوع از برجام تا شهادت شهید بهشتی، از موضوع عقلانیت تا محاسبه نفع ضرر و وظایف عاجل و نوع برخورد به دشمن غدار و موضوع انعطاف و حد انعطاف با نگاه هریک چه معنایی دارد!

 خط پشیمانی از راه امام(ره)

غربگرایان بر عکس خدا باوران حقیقی، دارای اضطرارجهت قبول وظهورسرپرستی شیطان مدرنیت و خواهان حضور فیزیکی آن در قالب رسمیت یافتن پذیرش سلطه نظام جهانی قدرت سرمایه داری  و شیطان بزرگ، پیوند با فرعونیت و کفر جهانی محارب با اسلام، تسلیم به خواستهای او و خاطر جمع شدن از رضایت شیطان و اهدای برد و پیروزی مطلق به خصم اسلام و ایران هستند. امروز این گروه‌های غربگرا و هر گروه دیگر نافی استفلال اسلام از کفر،   آگاهی مردم را کور می کنند. می کوشند مردم احساس کنند که بدون پذیرش بردگی شیطان، راهی برای زندگی امن شان وجود ندارد.

 آنان می کوشند مردم نفهمند که شرایط آمریکا مطلقا به ذلت کشاندن مردم ایران و نا امنی ابدی و دوزخ همیشگی است. کنگره آمریکا، دولت آمریکا و افراد مؤثرشان در قدر، کاملا و به روشنی مقاصد خود را باز می گویند : تحمیل و تٱمین منافع یک جانبه خود، بدون کمترین امتیاز و ادامه این وضعیت تا  تحقیر ملت، نفی مطلق ایستادگی بر پیمانذبا خدا،   هویت زدایی از ملت ، بدل کردنشان به خود باختگانی که خدا و اسلام شان را به بهایی پوچ می فروشند و به ابزار نفی استقلال و آزادی و عدالت و عزت خود بدل می شوند.

 آنان توهم و پندارهای بی پایه در ذهن جامعه منتشر می کنند. نظیر آن که گویی خدایی نیست و گویی ماجرای تقابل حق و باطل افسانه‌ی لای کتابهاست نه زندگی واقعی  و یاری خدا که در هر مرتبه وظیفه‌ای بر گردن ما می نهد،   شدنی نیست و این وعده که در صورت یاری دادن به خدا مشمول مدد الهی خواهیم شد و نظایر این سنت‌های الله، اساسا خرافه است و آدم‌ها به اجتهاد رٱی خویش و رها از فرامین قرآن و به عقل محاسب و به میل و نکراء باید عمل کنند و اجتهاد این گروه ها سرشار از خودباختگی و ترس و زبونی و تسلیم بی قید و شرط به أمریکاست.

 آن ها حتی به گونه فریبنده ای از قیاس سود می جویند و زمان/مکان واقعی را پرده پوشی می کنند. مثلا تکالیف زمانی را که حاکم شیعه حکومت دارد با دورانی عوض می کنند که زمانه و سرزمین غلبه مطلق مشرکان و کفر خشن است  و دشمن غدار و سلاطین وحشی بر مردم حاکم اند و امام معصوم در اردوگاه و سیاهچال زندانی و یا تقیه ناگزیر و هر مخالفت آشکار بی هوده و زیان بخش در حد مرگ بی فایده  و کاری نا مشروع بوده، در حالیکه  برعکس امروز ایران در عصر حاکمیت جمهوری اسلامی و حکومت سرپرست فقیه است و باید به او یاری داد و نظام  قدرتمند تر از دیروز و آمریکا ضعیف تر از دیروز است  و فساد نه مربوط به خواست نظام که حاصل دشمنان داخلی و خارجی است و باید قدرتمندانه با آن مقابله و حیات پاک جمهوری اسلامی راحفظ کرد نه حرف و عمل مشرکان و منافقان و گرویدگان به مستکبران را پیشه نمودو با مضطرین بازگشت به گذشته همراه شد!

 البته امروزاین فشار سلطه جویان و اضطرار رفرمیست ها دلیل دیگری هم دارد، آنها می ترسند آقای رئیس جمهور فرصت و مجال تغییر ساختار جامعه ایران را و گسست از وضعیت پیرامونی را بیابد و همه رؤیاهایشان به باد رود. در نتیجه بیشترین تلاش را می کنند که آقای رئیسی در کوتاه مدت زمین گیر شود و هیچ توفیقی در تغییر ساختار نیابد و آب رفته را به جوی باز گردانند. به هجوم رهبران فکری و سیاسی این جریان توجه کنید. همه طیف هاشان طوری دستپاچه اند که گویی همین روزها هر فرصتی نابود می شود وحیات جمهوری اسلامی را قطع می کنند!

همه جا رفتار گسست از فرامین مسجل اسلام، انقلاب اسلامی و آرمان‌های اصیل جهاد الهی دیده می شود. توگویی اسلام در ایران مغلوب و قدرت دست کفر و حاکم، جائر و مشرک است و ما به جای کمک به او باید با او بستیزیم و قدرت را به ظالمان جهانی واگذاریم!

از زید آبادی تا عبدی، از خاتمی تا خانواده منتطری و بهشتی ومطهری و همراهان سابق امام(ره)   سانی که راه امام را ترک کرده به لیبرالیسم غربی پناه برده اند امروز دچار این خطا هستند و رفتار زمان مغلوبیت را با زمان غلبه و تشکیل حکومت و ضرورت حفظ حکومت یکی وانمود می کنند و ملت و حکومت را به پذیرش بی چون وچرای مقاصد دشمن فرا می خوانند و علیرغم تجربه و عقل و وحی باز نمی بینند کفر محارب و شیطان بزرگ اصلا در پی توافق نیست و گیم و وانموده مذاکره برای او ابزار تسلیم محض و حراج ایمان و اسلام و استقلال و آزادی و آزادگی است. اینان آگاهانه به سبب غربزدگی و سلطه پذیری  خود را به نا بینایی و نا شنوایی می زنند.

البته کور کردن آگاهی مردم و انحلال طلبی در باور و سلطه رقبای غرب و شرقزدگی، و فراتر از وفا به عهد با کافرانی که محارب نیستند  رفتار کردن و از کف دادن بصیرت قرآنی در این جبهه، هم خطری بزرگ است. وباید مراقب وسوسه موذیانه ابالسه بود. برای مؤمنان هر سلطه پذیری جز عبودیت الله حرام است و نباید ارتباط صلح آمیز با کفار غیر محارب را به معنی پذیرش سیطره شان گرفت. برای اهل خدا هر کس که با اسلام و استقلال اهل ایمان  و برای سلطه گری بر ما بکوشد دشمن است و باید به هر شکل که می توانیم ایستادگی کنیم. چه فرق می کند  شیطان در نقش آمریکا بخواهد به زور بر ما غلبه کند یا انگلیس یا فرانسه یا روسیه یا چین و…امروز اگر با چین و روسیه ارتباط صلح آمیز داریم به سبب فایده دو سویه و نبود خطر و توان آنهاست در سلطه گری بر ما و وفای آن هاست به پیمان روابط معقول  و دور از محاربه!

ما مضطریم، اما چرا؟

ما مضطریم، اما چرا؟

نقاب غرب‌گرایی در ایران

ببینیم در هر فرصت نگرش خود باخته و نامعقول برابر غرب که همه آگاهی، تجربه و عقل را زیر پا می نهد و هراس زده خواهان تسلیم است، در چه سیمای فکری ظهورمی‌کند.

در ایران امروز اضطرار غربگرایی چهره های متفاوت بامراتب گوناگون دارد. مهمترین مشخصه آنان بی اعتمادی به خدا و وعده ها وسنتهای الهی و عهد های قرآنی و هدایت خاندان وحی است و نیز ترک عقل نوری و بصیرت قرآنی و تسلیم عقل مدرن و در اصل محاسبات  دنیایی ی مغز بی ایمان شدن !

چهره ی جاسوسان و مزدوران مستقیم شیطان بزرگ و گروه ها و افراد خود فروخته البته فرق می کند با سیمای جاهلانی که مرعوب تمدن فرعونی غرب اند و فرق می کند با نیروهای درون جامعه و انقلاب اسلامی که امروز بریده اند و از جهاد خستهدشده اند ودچار وهم دنیاگرایی، اعتماد به کفر محارب با اسلام و انقلاب اسلامی و ایران شده اند. طیف رهبران فکری، گرویدگان به دامان غرب و بوق  های بی بی سی و ایران انتر نشنال و صدای آمریکا و… و. همراهان مانده در ایران آنان  و انبوه اشتباه کار اقشار فریب خورده مردم و نیروهای انقلاب را نباید در یک سژح از سقوط ارزیابی کرد.

 ببینیم کسانی چون زید آبادی، عبدی و… و. چه می گویند. البته از سروش تا کدیور از بشیریه تا حجاریان و انواع رهبران کمونیست و لیبرال مقیم آغوش شیاطین خارجی کم و بیش همین راه را طی می کنند و ارجاع به همه، در یک مقاله مقدور نیست!

من‌ آخرین  متن‌های منتشر شده‌ از کسانی را برای گفتگو و نقد برگزیده ام که در گفتارهای ژورنالیستی و دیدارهای عمومی حضور دارند و از فعالان  اصلاح طلبی اند و گرایش ایدئولوژیک متفاوت دارند. البته کسانی دیگر که هم‌حکم رهبری فکری و هم سیاسی اینان را دارند، با گفته‌های عریان‌تر رادیکال‌تر علیه خط امام که نگاه حاضر را بی رودربایستی رمز گشایی  می کند، وجود دارد و حتی سخنانی و مصاحبه ها و نوشتارهایی از همین سه تن که اتفاقی انتخاب شدند ووجود است که روشنتر تعارض دیدگاهی شان را با هدایت زنده قرآن و سنت های الهی و راهنمایی اهل البیت علیهم السلام و نیز راه پیرو خالص‌شان، راه امام و با قانون اساسی انقلاب اسلامی به نمایش می گذارد؛ اما قصدم گزینش انتخابی سخن شان که حتی ظاهرا بی ربط به موضوع خط امام خمینی است بوده تا نشان دهم حتی در این نوع مباحث می توان تعرض نگاه را تماشا کرد.

 اینان به سبب پرده پوشی و کلی بافی و حذف اجزا و اساس سخن امام هردو، حرف خود را جای حرف امام می نشانند و یا میدانند که نظرشان غیر و حتی ضد نظر امام (ره) است اما به روی خود نمی آورند و همچنان در سست کردن پایه های نفوذ دیدگاه امام و انقلاب او در جامعه می کوشند.

نکته دیگر آن که امیدوارم در کنار هزار کار جدی نقادانه در باره عملکرد جمهوری اسلامی، مسئولان تٱثیر گذار، نهادهای حکومتی از منظر قرآن و اهل البیت (ع) و استفاده از نتایج برای اصلاح فکر و عمل انقلابی  نیز، این کار هم بشود که مجموعه نظر و عمل اپوزیسیون برانداز و اصلاح طلب و اصول گرا واکاوی شود  (از گروهای مخلف و کمونیست‌ها و منافقان و لیبرال‌ها و شرق‌گراها و غرب‌گراهای امروزی گرفته تا  نامداران عرصه مخالفخوانی  و بررسی موضع گیری های شان درمقاطع مختلف  و وضعبت کنونی شان در نسبت با استکبار و طاغوت عصرو…بازخوانی گردد).

این عمل در  نشان دادن حقانیت و مظلومیت امام خمینی و امام خامنه ای و انقلاب اسلامی و مردم مؤمن به انقلاب و… و. نقش بزرگی دارد و نشان می دهد مسیر اینان از زمان امام (ره) تا امروز یقینا به چه ارتجاع و تسلط مجددشیطان بزرگ و فلاکت و ذلتی ختم می شده و چه خیانتی علیه اسلام و چه سرنوشتی برای حذف تدریجی نظر و عمل مؤمنان در آستین داشته است.

ما مضطریم، اما چرا؟

من ناگزیرم پیش از پرداختن به جزییات متن این سه تن در باره ساختار و ابزارهای خود را بر حق جلوه دادن و پرده پوشی حق، مقدمه‌ای بیان کنم.

۱-زبان ماهوا دارای ویژگی هایی است، از جمله آن که زبان می تواند بیانگر حقیقت باشد و یا به اشتباه فهم خود را که نا حقیقت است، حقیقت وابنمایاند. از مسائل کلان دو جهان وقتی شناخت خود انسان مقیاس حق و باطل می شود و فعالیت مغز نام عقل می گیرد تا مسائل کوچک روزمره و بالمآل مسایل سیاسی چنین است.

۲-زمانی هم قصد استفاده از زبان تا ناحقیقت خود راحقیقت وانمود کنیم، کاملا آگاهانه است. یعنی زبان غیر معصوم  می تواند نا حق راحق جلوه دهد. تاریخ تفکر، تاریخ فلسفه، تاریخ سیاست و حتی تاریخ علم بشری و تاریخ زندگی افراد و… و. مشحون است از این منطق زبان پرده پوش و مطلقا نه منطق ارسطویی و نه هیچ منطقی قادر نیست از نظر ساختاری بر این مشکل فائق آید. فیلسوفانی از ویژگی هنرهمیشه بر حق بودن صحبت کرده اند. پاره ای از این شگردهای زبانی قابل افشا و در مواردی غیر قابل آشکار کردن از نظر منطقی است. مادر چهارچوب زبان نمی دانیم فرد معین دارد اشتباه می کند و یا اراده درونی  قصد سخن ناراست دارد و یا در ردون در باره راستی سخن خود مردد است و…

خود فیلسوف هم گاه از مبانی خود در حق جلوه دادن ناحق دفاع می کند وگاه این روش را  بمثابه «هنری» سفسطه آمیز فاش می سازد! بنا بر این  اغوای این «هنر» زبان و کاربرد ماکیاوللیستی نیروی نطق که در مجادلات برای پیروزی به هر قیمت به کار می رود قابل افشا و گاه غیر قابل افشا ست. چرا که زبان ظرفیت آن دارد که از توان های مختلفی سود جوید و ردی در تحریف گری اش بجا ننهد و یا برعکس نادرستی ساختار  وانمایی و وانمودگی و بازنمایی کلامی  به سنجش آید و خطایش فاش گردد. نکته جالب آن است که امر معکوس هم رخ می دهد و انسانی که حق با اوست به سبب ناتوانی در بکاذگیری زبان آن چه می گوید قدرت اثبات حقانیتش را ندارد و قدرت اقناع در آن ضعیف است.

به هر رو آن چه در جهان واقعی، ناممکن استذدر زبان ممکن وانمود تواند شد. آنچه رخ نداده رخداد می شود پیدایش هستی در زبان با چرخش زبانی به غیر آفریدگار و پروردگار حقیقی نسبت داده می شود، حتی «علم» در خدمت بزرگترین دروغ در می آید و مخلوق بی جان را موجودی خود بنیان و یا بنیان هستی معرفی می کند و با شعبده زبان  حق را باطل و باطل راحق معرفی می نماید فیلسوفان بزرگ کتابها در باره کلیات و موضوع وجود و قوانین حیات و جامعه و تاربخ و عقل وفلسفه حق و… و. نوشته اند با بنایی کانتی ویا پیچیده ترین کلام هگلی و یا براهین  «علمی» کانتی و مارکسی و استدلالات اکزیستانسیالیستی و نگرش هایدگری یا ساختار منطق ابطال پذیر پوپری  که چندی نگذشته خود و یا دیگران  بر ناحقیقت آن اذعان کرده اند. همین زبان در روانشناسی و بیان  فرمول های متقن  اقتصادی  و جامعه شناختی و علم سیاست چنین نقشی ایفا کرده وحتی در بیان فیزیک و مکانیک! و چندی نگذشته که ناحقیقت آن حقیقت ساخته شده در زبان فرو پاشیده شده است. وتازه این مربوط به قلمرو فلسفه و نگرشهای علمی است که قصد پرده پوشی و اراده وارو نمایی بنا به منافعی در آن وجود نداشته است، چه رسد زمانی که بنا به منافع قدرت و دفاع از حقانیت خود، زبان در خدمت پرده پوشی آگاهانه قرار گیرد.

۳- از منظرالهی راه حل تنها یکی است ایمان و وحدت وجودی با حق، خاصیت آینگی عقل نوری و حاصل از تقوی و تزکیه روح و تمسک به تنها زبان مطلقا دارای عصمت و تبعیت از آن  یعنی زبان وحی،   قرآن و اهل البیت (ع) که مستلزم همان پاکیزگی وجود و ایمان و تقوا و اراده با حق زیستن و خلوص است. چیزی که فراتر از فعالیت مغز و لفظ، عقل نوری را از ظلمات نفس می رهاند و بنا به مراتب عبودیت به آن دیده وری و روشن بینی حق  اعطاء می کند. و اختلاف حاصل از دست اندازی و تحریف آگاه و نابخود آگاه نفس را از میان بر می دارد. اگر چنین تزکیه و پیوندی با حق نباشد بزرگترین فیلسوف دهر و فقیه هوشمند هم باشی خواسته و ناخواسته یک تحریف گر حقیقت از آب در می آیی!

۴- درهرمجادله با حق از هر و همه چیز برای غلبه نفس ومیل خود سود می جویی. از کلیات درست برای پیروزی نتایج غلط دل‌خواه، از قیاس و تمثیل و توجیه، از تطبیق نمونه نا بجا با نمونه معروف مطلوب، از هم با کردن نمونه فاسد با نمونه صالح و نادرست با درست در زبان و لفظ، از تشبیه و استعاره و شعر، از وجود اشخاص نامدار و مقبول به صورت بی وجه با صورت مسئله، و اثبات آن چه خود بدان باور داریم، از قدرت جدل کلامی و عقب نشینی نکردن از موضع خود حتی وقتی که غلط بودنش عیان می شود و پرده پوشی تجربه، از تفسیر واروی تجربه و شکست  و تنگنا را دال بر عدم‌ حقانیت  رقیب معرفی کردن،   استفاده از سفسطه های نو مثل همان سوفسطاییان باستانی و حتی ستایش سفسطه و عقب نشینی نکردن از موضع خود بی توجه به راستی و نا راستی آن، شکاف انداختن بین اصول درست و رخدادهای جزیی و مشخص در واقعیت، ندیده گرفتن مدام قوانین اصولی الله و سرپوش نهادن بر آن و دنبال کردن نفس و میل و منافع دنیوی خود، سرپوش نهادن بر محل واقعی نزاع، ارائه تعریف نادرست از مفاهیم کلی برای استفاده به سود محق جلوه دادن خود و مصداق های غلط ارائه دادن، استفاده از فنون خطابی و کاربرد رهزن های عاطفی صرفا به قصد اقناع مخاطب درباره موضع غلط  و صحت نظرخود، بی اهمیت کردن راه پژوهش برای درک حقیقت و اتکا به اسناد حقیقی برای شناخت امر واقع، از شناخت ولی خدا (ص) وحقانیت رسول او گرفته تا شناخت شیاطین و… و. ، استفاده از مهارت های ادبی و کلامی، فصاحت و سلاست و …برای توفیق در مجادله بی توجه به حقانیت و عدم حقانیت، و نیزآنچه ماکیاوللی و فیلسوفانی  چون نیچه و شوپنهاور و… و. پیشنهاد کرده و کسانی که صرفا در صدد پیروزی در مجادله و برحق جلوه کردن هستند امروزه به وفور از آن بهره می گیرند.

۵- کسترش دادن گستره مصداق، استفاده کردن از مشترکات لفظی، تعمیم دادن گزاره های رقیب، توسل قضایای قبلی که صادق نیست برای اثبات صدق قضیه دلخواه، و مقدمات کاذب، و مسلم فرض کردن  چیزی که باید به اثبات برسد. مسائل انحرافی مطرح کردن، موارد خاص نا کارامدی رقیب یا کارامدی خود را تعمیم دادن برای نفی کلیت درست او، از ارای امام برای مسیری خلاف او استفاده کردن، موضوع را تعمیم دادن و علیه غلط خود ساخته وموهوم داد یخن سر دادن، نتیجه گیری دلخواه از وانموده ها و تفاسیر غلط خود در باره رخدادها، کاربرد قیاس های نادرست، هم و غم خود را صرف ساهتن مثال نقص برای نفی حقیقت کلی بکار بردن، اوضاع را به سود خود تفسیر و عوض و وارو جلوه دادن، مردم نا آگاه را متقاعد کردن و نه متهم مظلوم را که در مظان اتهان ناحق قرار گرفته و توانایی دفاع از حقیقت را دارد اما حرف اورا نشنوده گرفتن و از دلایل او گریختن و پاسخ نگفتن، دلایل روش و عمل برحق انقلاب اسلامی و حکومت جمهوری اسلامی در ایستادگی برابر خصم  را و در ممانعت از بردگی و نفوذ دشمن را در مقولات نفرت انگیز چون استبدادو اقتدار گرایی و… و. طبقه بندی کردن، با نکاتی دلفریب  که در حرف صادق است و نه در عمل، مردم را اغوا کردن و با دلیلی کم اهمیت و رخدادی قابل تصحیح کل حقانیت و دلایل محکم ایستادگی انقلاب برابر دشمن را نادرست جلوه دادن و …

۶– هریک از این ترفندهای ضد قرآنی در کنش فکری  و جدل اپوزیسیون برانداز و اصلاح طلبان و متحجران به وفور یافت می شود و نشان دادن ان در کارنامه شان هم ضروری و هم روشنگر است که البته کتاب پژوهشی قطوری می طلبد و جایش اینجا نیست. اما این روشهای نهان کار وسیعا در نظر و عمل نامدارن و رؤسای اپوزیسون و اصلاح طلبانیافت شدنی است در اسناد سخن همان کسانی که ایده مانور اشرافیت را به جای خطبه های دفاع از عدالتخواهی پس از رحلت امام راحل در خطبه های نماز جمعه جار زدند، همان کسان که گسترش قشر ممتاز مدیران و تکنوکرات های رانتخوار را در دوران سازندگی و توسعه تبعیض را عادی سازی و رایج کردند، همان کسان که در مقدمه برنامه چهارم پذیرش منطقی، قلبی وروانی فرعونیت عصر و رهبری طاغوت را در ارکستر جهانی سرمایه سالاری  با اراده آزاد یک حکومت مدعی اسلام، و تسلیم  میراث بزرگ استقلال و آزادی را به شیطان، عقلایی و ضروری عنوان کردند، همان کسان که تحت نام اصلاح طلبی، به جای مبارزه با مادر و کانون فساد بزرگ و بردگی کفر و غارتگر اموال مردم و ازبین بردن موانع تولید مستقل، پروژه ضدیت با راه اصلی امام و حفظ استقلال و عدم اعتماد به کفر محارب و به کرگ  درنده و دشمن دین و چشم نداشتن به غرب در اداره مملکت اسلامی را زیر پا نهادند و در عوض برای استدراج نفی میراث و وصیت  امام و حاکم کردن سکولاریسم  غربگرا از درون حکومت و مجلس نقشه کشیدند و با نهان روشی و پنهان کردن تفکر خود وجدایی شان از راه امام قدم به قدم کوشیدند مردم را ازمعارف اسلام و امام دور وخط ریشه دار خود را اجرا کنند که باید تبار شناسی شود. همان کسانی که روش ضد انقلابی و غرب‌گرا و اشرافی شان منشٱ فساد بزذگ درون حکومت شد ولی از فساد برای فریب و اقناع مردم به پذیرش سرپرستی شیطان مفسده جو و ام الفساد یود جسته اند.

ما مضطریم، اما چرا؟

آیا این رفتاری ماکیاوللیستی نیست ما خود را  به عنوان میراث دار راه امام معرفی و از اعتماد مردم سوء استفاده کنیم ولی راه غرب و نه حتی  فقهای بزرگ و ارجمند ولی با مبانی متفاوت از امام انقلاب را  به جامعه تزریق کنیم که تازه حتی اگر به اسم امام راهی را که در عراق یا لبنان درست است یا نظر یا  فتوای فقیه دیگریست به خورد مردم بدهیم حرام است چه رسد به آن که  به راه پدران خود باز گردیم. تازه آقایان بزرگوار  ضرات آیات عظام چون بروجردی، خویی، گلپایگانی و وحید…شرافتمندانه از دیدگاه خود سخن گفتند و معاصران امام از تمایزات سوء استفاده نکردند اما کسانی که در تقوایشان خلل ها بوده، بنام کارگزار امام وارد دستگاه انقلاب اسلامی شدند و به مبانی آن وفانکرده و امیال خود را پی گرفتند که لیبرال دموکراسی غرب و مدرنیت ضد راه امام و سیاست زدایی از دین و دین زدایی ازسیاست و بی توجهی یه قرآن و سنن الهی مهمترین آنهاست.

انبوه متکاهای غربی در حکمرانی و اقتصاد و اداره فرهنگ زیر مجموعه این تحریف است و فضاحت بیشرمانه تبریک به اهل فحشا برای جایزه بازیگری جشنواره کن،   در  اثری دشمن اهل البیت(ع) و خصم اسلام و انقلاب اسلامی کمترین نشان فساد این اصلاح طلبی و نتایج  غربگرایی و بردگی انان است وگرنه کارنامه دلبستگی و اعتماد به شیطان در همه برنامه های مدیریت اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظامی و روش فکری برگرفته از منابع تفکر غربی، به وفور در کارنامه شان مندرج است و همسو یی با پروژه های امریکا و اسراییل بویژه از اخر دهه هفتاد و هشتاد تا امروز که در ماجرای کوی دانشگاه  پروژه بدنام کردن و شالوده شکنی عیان به‌وسیله اصلاح‌طلبی غرب‌گرای درون حکومت رقم خورد و در ماجرای سعید امامی و سید امامی فاش گشت و در ۸۸به اوج رسید و تا امروز ادامه دارد و هم خشونتگران اپوزیسیون و هم خشونت نفوذی‌های شیطان پرست داخل حکومت هم‌دست در این پروژه هستند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ما مضطریم، اما چرا؟ بیشتر بخوانید »

ما با آمریکا صرفا اختلافات سیاسی داریم، همین و بس/ اعتراف چندباره به ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان

ما با آمریکا صرفا اختلافات سیاسی داریم، همین و بس/ اعتراف چندباره به ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان



جریان اصلاحات شریک اصلی کارنامه دولت روحانی است. عملکرد این طیف از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ تنها در یک نمونه به افزایش ۱۰ برابری قیمت دلار و گرانی ۷۰۰ درصدی مسکن منجر شد.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** اعتراف چندباره به ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان

«اسماعیل گرامی مقدم» در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان از قبل پیش بینی می‌شد و در نهایت نیز این اتفاق رخ داد.»

وی افزود:«شرایط جامعه به شکلی نیست که بتوان با شعارهای روشنفکری مطالبات آنها را نمایندگی کرد. نمایندگی مطالبات مردم نیازمند داشتن برنامه برای حضور در قدرت و تأثیرگذاری در سطح جامعه است. مطالبه اصلی مردم از اصلاح‌طلبان سیاست‌ورزی و خردورزی است و از شعارزدگی بیزار هستند

این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت:«واقعیت این است که جبهه اصلاحات نیز نیازمند اصلاحات است و باید اصلاحاتی در ساختارهای موجود جریان اصلاحات به وجود بیاید. تنها در چنین شرایطی است که می‌توان نسبت به بهبود وضعیت اصلاح‌طلبان خوشبین بود.»

ما با آمریکا صرفا اختلافات سیاسی داریم، همین و بس/ اعتراف چندباره به ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان

چندی پیش روزنامه شرق در مطلبی نوشته بود:«آنچه باید باشدِ”‌ اصلاح‌طلبان با بسیاری از مردم فاصله‌ای جدی دارد و به یک معنا آنان توان پیشگامی خود را از دست داده‌اندو چون اصلاح‌طلبان پیشگامی خود را از دست داده‌اند پس ضعف‌های آنان عیان‌تر و خدماتشان در چشم‌اندازهایی دورتر و عملکردشان نزدیک‌تر از همیشه پیش چشم مردم و در کفه قضاوت قرار دارد.»

روزنامه اعتماد نیز پیش از این در مطلبی نوشته بود:«پیرو برگزاری انتخابات اسفند ماه 98 و خرداد ماه 1400، اصلاح‌طلبان تقریبا هر آنچه طی سال‌های گذشته در بخش‌هایی از نهادهای انتخابی همچون دولت، مجلس و شوراهای شهر به دست آورده بودند، از دست رفته می‌بینند

همچنین «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب چندی پیش در مطلبی نوشته بود:«اصلاح طلبان…امر سیاست را به کمپین انتخاباتی تقلیل داده و بازاریابی را بر مفهوم سیاست غلبه دادند… آنگاه که سه ساعت مانده به نیمه‌شب پایان رای‌گیری، جنبش توییتری و مجازی راه انداختند که دور دوم قطعی است، اگر یک همت دیگری کنید در همین دور اول کار تمام است!! این حرف را برای شورای شهر تهران هم می‌گفتند درحالی‌که نفر اول لیست آنان چند ده هزار رای ناقابل بیشتر نیاورده بود و برخی محاسبات نشان می‌داد که کل آرای جبهه‌ای آنان در کف لیست، فقط چند هزار رای بود ولی تبلیغ می‌کردند که بیش از نیمی از اعضای ما انتخاب شده‌اند!! من نمی‌دانم این رفتار را چه چیزی جز شکست اخلاقی باید نامید؟»

در دولت روحانی، از معاون اول گرفته تا وزیر نفت و وزیر صمت و وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه و و…دیگر وزرا و معاونین وزرا و بخش قابل توجهی از استانداران و سفرای ایران و فرماندار و بخشدار و…از بدنه جریان اصلاح طلب بوده اند.

اما جریان اصلاحات در دوره ۸ ساله دولت تدبیر و امید به دلیل اینکه هیچ برنامه ای برای اداره کشور نداشت، نتوانست موفق شود و مردم در انتخابات ۱۴۰۰ به این طیف «نه» گفتند.

«صادق زیباکلام»   فعال سیاسی اصلاح طلب پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر ۱۴۰۰ گفت: «(پس از براندازان)   دومین و بزرگ‌ترین بازنده انتخابات ۲۸خرداد اصلاح‌طلبان بودند…دوونیم میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاح‌طلبان بعد از ۲۴ سال حیات سیاسی‌شان بود».

جریان اصلاحات شریک اصلی کارنامه دولت روحانی است. عملکرد این طیف از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ تنها در یک نمونه به افزایش ۱۰ برابری قیمت دلار و گرانی ۷۰۰ درصدی مسکن منجر شد.

در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جریان اصلاح طلب با لیدری خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و کروبی و تبلیغات فراوان توسط ۱۶ حزب اصلاح طلب تنها توانست ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی به دست بیاورد؛ یعنی حدود ۸ درصد کل آراء ماخوذه. این در حالی است که آقای رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ علیرغم هجمه و تخریب گسترده، حدود ۱۸ میلیون رای کسب کرد.

همچنین سرلیست شورای ائتلاف(اصولگرایان) در انتخابات شورای شهر ششم تهران، قریب به ۴۹۰ هزار رأی کسب کرد. اما بیشترین رأی اعضای لیست جمهور(اصلاح طلبان) در این انتخابات، تنها حدود ۳۶ هزار رأی بود.

در انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ نیز سرلیست وحدت-قالیباف- حدود یک میلیون و سیصدهزار رای کسب کرد اما سرلیست اصلاحات- مجید انصاری- تنها حدود ۷۰ هزار رای کسب کرد.

** ما با آمریکا صرفا اختلافات سیاسی داریم، همین و بس

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:«نهایتا ما با امریکا دارای اختلافات سیاسی هستیم. همین و بس! و باید برای حل این اختلافات روند بین دو کشور و هیزم بیاران داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی را مدیریت کنیم.»

در ادامه این مطلب آمده است:«دلیلی ندارد ایران با این حجم از بحران‌ها، چالش‌ها و مسائل مبتلابه که بر اثر سوءمدیریت و بد تعریف کردن گرایش‌های سیاست خارجی‌اش ایجاد شده، غرب و امریکا را در مقابل خود تعریف کند.» 

ما با آمریکا صرفا اختلافات سیاسی داریم، همین و بس/ اعتراف چندباره به ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان

در روزهای گذشته «مصطفی هاشمی طبا»  فعال اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:«اینکه فکر کنیم اگر تسلیم آمریکا بشویم، همه چیز درست می‌شود، اگر غرض نباشد ساده‌انگاری است

رهبر معظم انقلاب- دوم خرداد 97- فرمودند:«عمق دشمنی آمریکا با ایران و با جمهوری اسلامی است. دشمنی، دشمنیِ عمیق است، دشمنیِ سطحی نیست. مخالفت بر اساس و بر محور مسئله‌ای مثل مسئله‌ی اتمی نیست، این را همه فهمیده‌اند؛ بحث، فراتر از اینها است. بحث این است که اینها با نظامی که در این منطقه‌ی حسّاس سر بلند کرده، ایستاده، قد برافراشته، رشد کرده، با ظلمهای آمریکا مخالفت میکند، نسبت به آمریکا هیچ‌گونه ملاحظه‌کاری نمیکند، روحیه‌ی مقاومت را در منطقه توسعه میدهد، پرچم اسلام را در دست گرفته مخالفند؛ عمیقاً مخالفند. مسئله‌ی آنها این است که این نظام اسلامی و جمهوری اسلامی نباید باشد؛ نه‌فقط این نظام نباشد، [بلکه] آن مردمی که این نظام را حمایت میکنند یعنی ملّت ایران هم منفور سران حکومتهای آمریکایند.»

ایشان در ادامه تاکید کردند:«یکی از معاونان رئیس‌جمهور آمریکا -نه این رئیس‌جمهور، یکی از رؤسای جمهور قبلی- صریحاً گفت که ما باید ریشه‌ی ملّت ایران را -نه ریشه‌ی جمهوری اسلامی را- بکَنیم. خب، پس مسئله‌ی آمریکا با جمهوری اسلامی مسئله‌ی این نیست که حالا دعوای اینها مثلاً سرِ قضیّه‌ی هسته‌ای یا سرِ قضیّه‌ی موشک یا مانند اینها باشد؛ نخیر، قضیّه‌ی هسته‌ای و موشک و امثال اینها هم یک داستان دیگری دارد یعنی تکیه‌ی روی آنها برای این است که عناصر مؤلّفه‌ی قدرت جمهوری اسلامی را اینها میخواهند از بین ببرند.»

رهبر معظم انقلاب همچنین- 31 اردیبهشت 93- فرمودند: «دشمنیِ دشمنان ما به‌خاطر این است که نظام جمهوری اسلامی در مقابل نظام سلطه ایستاده است؛ در مقابل عادت بدِ تقسیم دنیا به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر ایستاده است؛ بقیه‌ی چیزها بهانه است. امروز بهانه، مسئله‌ی هسته‌ای است؛ یک روز بهانه، حقوق بشر است؛ یک روز بهانه، یک چیز دیگر است. آنها میخواهند نظام جمهوری اسلامی را از ایستادگی در مقابل قلدرها و گردن‌کلفت‌ها و باج‌بگیرها و زورگویان عالم منصرف کنند؛ البته این اتفاق نخواهد افتاد.»

نکته قابل توجه اینجاست که نسخه تجویزی اصلاح طلبان در سیاست خارجی در حدفاصل سالهای 92 تا 1400 در دولت قبل به صورت تمام و کمال پیاده شد اما نتیجه آن این شد که هم گرانی دلار رکورد زد و هم تحریم ها 2 برابر شد.

** حالا فهمیدید چرا به شما می گوییم «بانیان وضع موجود»؟!

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «کورس تورم و سرقت» نوشت:«در پنج سال گذشته میزان سرقت در ایران بیشتر از چهار برابر شده است. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران شمار سرقت‌ها در سال ۹۵ حدود ۳۴۳ هزار و ۴۲۵ فقره بوده که بنا به اعلام معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه در سال گذشته شمار سرقت‌ها به حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار فقره رسیده است. به نظر می‌رسد افزایش سرقت در ایران با رشد نرخ تورم رابطه معنادار دارد. به طوری که در بازه پنج‌ساله ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ نرخ تورم سالانه حدود ۴.۴ برابر شده است.»

در ادامه این مطلب آمده است:«دولت ایران می‌گوید به دنبال مهار تورم بالاست، اما تاکنون موفقیتی در این زمینه به دست نیاورده و مرکز آمار ایران به تازگی گزارشی هشداردهنده از نرخ تورم خرداد ماه امسال منتشر کرده است. بر اساس این گزارش نرخ تورم ماهانه رشد قابل توجهی به ثبت رسانده است.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«حالا به نظر می‌رسد وضعیت دشوار اقتصادی منجر به افزایش سرقت در ایران شده است. پیش از این در سال ۹۹ علیرضا لطفی، رئیس وقت پلیس آگاهی تهران بزرگ به ایلنا گفته بود ۵۰ درصد سرقت‌های ایران سرقت‌اولی هستند و به عبارتی سارقان برای اولین بار دست به سرقت زده‌اند. او تأکید کرده که شرایط اقتصادی روی رشد سرقت‌ها تأثیر گذاشته و این «حرفی بیهوده» است که گفته شود شرایط اقتصادی بر میزان جرم و جنایت بی‌تأثیر است.»

ما با آمریکا صرفا اختلافات سیاسی داریم، همین و بس/ اعتراف چندباره به ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان

این روزنامه اصلاح طلب با بیان ارتباط میان تورم و سرقت، اذعان کرده است که در سالهای 95 تا 1400 همزمان با افزایش افسارگسیخته تورم، سرقت نیز افزایش یافته است.این مقطع دقیقا همان دوره ای است که اصلاح طلبان وعده رسیدن سیب و گلابی های برجام را می دادند.

اعتراف این روزنامه اصلاح طلب تنها یکی از مستنداتی است که اثبات می کند جریان اصلاح طلب بانی اصلی مشکلات موجود است. این طیف بانی اصلی کارنامه دولت روحانی و شریک اصلی میراث دولت روحانی است.

این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که دولت رئیسی در مهار تورم موفقیتی کسب نکرده است. این ادعا در حالی است که در روزهای گذشته، خاندوزی، وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت گفته بود: «شهریور ۱۴۰۰ تورم ۵۹ درصد بود اما امروز این عدد به ۴۶ درصد رسیده است.»

در روزهای گذشته همچنین، رئیسی در بیست و ششمین سفر استانی در خراسان شمالی گفته بود:« دولت سیزدهم از ابتدای فعالیت خود، هر ماه، علاوه‌بر پرداخت حقوق و دستمزد، بین ۱۰ تا ۱۳ هزار میلیارد تومان بابت هزینه‌هایی پرداخت می‌کند که در این دولت انجام نشده است.» منظور رئیس جمهور، پرداخت بدهی های دولت قبلی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ما با آمریکا صرفا اختلافات سیاسی داریم، همین و بس/ اعتراف چندباره به ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان بیشتر بخوانید »

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل



طیفی که این روزها از «دستِ بسته بایدن» سخن می گوید، همان جریانی است که پیش از این مدعی بود که اگر بایدن رئیس جمهور امریکا شود، «آبان رویایی» در ایران رقم خواهد خورد.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** دست آمریکا بسته است، نمی تواند به ایران امتیاز بدهد

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مشکل اصلی احیای برجام فعلا در گرو مساله سپاه پاسداران از یکطرف و تضمین‌ها از طرف آمریکاست که این دو مطالبه اصلی برای احیای برجام است. در مورد اولی آمریکایی‌ها رسما به ایران اطلاع داده‌اند که دولت آمریکا نمی‌تواند سپاه پاسداران را از فهرست گروه‌های تروریستی درآورد و تحریم‌ها را بردارد. این موضوع رسما از طریق کانال‌هایی با ایران وجود دارد به ما ابلاغ شده است. در رابطه با تضمین‌ها مساله ساده‌تر است و سازوکار و راهکارهایی برایش پیدا شده بوده هرچند جزئیات آن بیان نشده است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «در رابطه با مساله احیای برجام نیازمند یک تصمیم سیاسی هستیم. البته دست بایدن هم از طرف کنگره و هم لابی صهیونیست‌ها بسته است. انتخابات کنگره را پیش‌رو دارد و حزب دموکرات در یک فضای کاملا لرزان قرار دارد و چنانچه امتیازی به ایران دهد، ممکن است منجر به شکست دموکرات‌ها در انتخابات آتی بشود.»

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

آمریکا مدعی است که سپاه را از فهرست FTO  حذف کرده اما سپاه قدس را در این لیست تحریمی قرار می دهد. این پیشنهاد، گستاخانه، بی شرمانه و فریبکارانه است. چرا که که برداشته شدن تگFTO  از سپاه پاسداران به معنای انتفاع ایران از برجام نیست، لیست SDN  آنچنان گسترده است که تگ تشریفاتیFTO  نمی تواند در میان مدت انتفاع ساز باشد، تنها در شرایطی می توان از طرح برداشتن FTO  استقبال کرد که قبل از آن آمریکایی‌ها تگ‌های SDGT  (ذیل کاتسا) را برداشته و حسن نیت خود را اثبات کنند.

آمریکا با شراکت اسرائیل و تروئیکای اروپا در پی آن است که ضمن حفظ محدودیت های برجامی ایران، توافق هسته ای را به حوزه های دیگر از جمله توان دفاعی و قدرت منطقه ای ایران نیز تعمیم دهد. در این میان هیچ خبری از لغو تحریم ها نیست.

با اینحال فعالین و رسانه های اصلاح طلب ضمن دفاع از این طرح ضدایرانی مدعی هستند که دست بایدن بسته است و نمی تواند امتیازی به ایران بدهد.

طیفی که این روزها از «دستِ بسته بایدن» سخن می گوید، همان جریانی است که پیش از این مدعی بود که اگر بایدن رئیس جمهور امریکا شود، آبان رویایی در ایران رقم خورده و فتح الفتوح عظیم اقتصادی را در کشورمان شاهد خواهیم بود.

** هجمه به قدرت منطقه ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح طلب در زمین اسرائیل

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «ایالات متحده آمریکا اگر می‌خواست افکار عمومی جهان را علیه جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک قدرت متوسط در نظام بین‌الملل بسیج کند، این مهم برایش میسر نبود. اما جهت‌گیری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی تهران و آشکارسازی حرکت ایران در قالب یک تئوری معنادار به نام جنگ‌های نامتعادل، سبب شد قدرت‌افزایی ایران و به دنبال آن قدرت‌افکنی تهران به تهدیدی برای نظام بین‌الملل تعریف شود

در ادامه این مطلب آمده است: «شعارهای جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته وضعیتی را به وجود آورده که تلاش برای نفوذ تهران در برخی کشورهای خاورمیانه با وجود بحران‌های متعددی مانند بحران سوریه، عراق، فلسطین، لبنان، یمن و… عملا به حرکتی ضد تهران در منطقه تبدیل شود.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ و آنچه در قالب دکترین اوباما برای مدیریت تهران انجام شد، موجب شد آمریکایی‌ها به‌سرعت دکترین محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران را کلید بزنند؛ چون ایران صرفا محدود به توان هسته‌ای نبود و برجام دیگری برای توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای را هم نمی‌پذیرفت؛ بنابراین در سایه این دکترین ما شاهد ایجاد فضایی بودیم که ائتلاف عربی – اسرائیلی به صورت دقیق‌تر و جدی‌تر از قبل دنبال شد تا به موازات آمریکا توان منطقه‌ای و موشکی ایران را مدیریت کند.»

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

آمریکا و اسرائیل شکست های مفتضحانه ای را در منطقه غرب آسیا متحمل شده اند. در سوی مقابل، ایران و محور مقاومت پیروزی های قابل توجهی کسب کرده اند. با اینحال طیف اصلاح طلب مدعی است که آمریکا و اسرائیل دست برتر را در منطقه داشته و ایران یک بازنده است!

در روزهای گذشته روزنامه الوطن در گزارشی نوشت: دو نفتکش ایرانی بدون هیچ تأخیر و مزاحمتی در سواحل سوریه پهلو گرفتند و این امر اولین نشانه‌های فعال شدن خط اعتبار جدید بین ایران و سوریه است. همچنین رویترز در گزارشی نوشت: یک فروند نفتکش ایران حامل یک میلیون بشکه نفت خام وارد آب‌های ونزوئلا شد…ایران در ماه جاری میلادی ۳ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی به ونزوئلا صادر کرده است.

در حال حاضر شاهد ترافیک دیدارهای دیپلماتیک و امضای سندهای همکاری اقتصادی دوجانبه با ایران هستیم؛ از قطر و ونزوئلا تا ترکمنستان و تاجیکستان. چندی پیش وزیر نفت گفته بود: در دولت سیزدهم بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهم‌نامه امضا کردیم و در این مدت ۱۶، ۵ میلیارد دلار قرارداد نفتی و گازی با شرکت‌های داخلی و خارجی امضا شده است… در مجموع چند برابر وعده بی‌عمل توتال، حاضر به سرمایه‌گذاری شده‌اند و قرارداد هم امضا کرده‌اند.

در دولت سیزدهم با به‌کارگیری دیپلماسی عزتمندانه و عبور از حصار برجام، شاهد تحولات قابل توجهی در دریافت درآمدهای کشور بودیم. برای نمونه درآمدهای نفت ایران در ماه‌های اخیر نه‌تنها افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است، بلکه همه منابع حاصل از فروش نفت ایران وصول شده و درآمد نفتی معوق در دولت سیزدهم وجود ندارد.

در حال حاضر «دیپلماسی» و «میدان» همانند دو لبه قیچی، نقشه های آمریکا و اسرائیل در منطقه را نقش بر آب کرده و طرح خاورمیانه بزرگ را به آرزویی محال و دست نیافتنی بدل کرده است.

با اینحال برخی رسانه ها و فعالین اصلاح طلب با بازی در پازل آمریکا و اسرائیل، هجمه به قدرت منطقه ای ایران را دنبال می کنند.

** مگر شما نمی گفتید ارز ۴۲۰۰ تومانی، «استخوانی در گلو» است!؟

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «در شرایطی که این روزها و بعد از آغاز پروژه آزادسازی قیمت‌ها و حذف ارز ترجیحی، مردم تحت فشارهای معیشتی زایدالوصفی قرار دارند و از هر سو، تیرهای گرانی، فقر و تورم به سمت آنها پرتاب می‌شود، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم که دیروز در شمایل سخنگوی اقتصادی کابینه رو در روی خبرنگاران ایستاده بود نه تنها وضعیت اقتصادی کشور را با ثبات، در مسیر پیشرفت و همراه با رشد اقتصادی مستمر ارزیابی می‌کند، بلکه معتقد است قدرت خرید اقشار متوسط و دهک‌های محروم جامعه بهبود و شکاف طبقاتی کاهش یافته است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «اظهاراتی که به نظر می‌رسد، تناسبی با وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم کف جامعه ندارد و برآمده از تلاش دولت برای عادی جلوه دادن شرایط کشور است

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

سال گذشته «حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه سازندگی تاکید کرده بود که دلار ۴۲۰۰ تومانی، «استخوانی در گلو» است. پیش از آن نیز «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب در توئیتی نوشته بود: «دو پوست موز زیر پای دولت(رئیسی) است. اول ادامه دلار ۴۲۰۰ تومانی. دوم حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی. انتخاب کنید که کدام گام را برخواهید داشت؟». این در حالی است که روزنامه های اصلاح طلب از جمله روزنامه سازندگی در سال ۹۷ و در مقطعی که کارشناسان اقتصادی و صاحبنظران با دلایل فنی و منطقی با دلار ۴۲۰۰ تومانی مخالف بودند، تصویر جهانگیری را در لباس «سوپرمن» منتشر کرده و مدعی بودند که دلار ۴۲۰۰ تومانی(دلار جهانگیری) فتح الفتوحی اقتصادی را رقم خواهد زد.

روزنامه اعتماد نیز در دولت روحانی از حامیان پروپاقرص سیاستگذاری غلط و غیرکارشناسی دلار ۴۲۰۰ تومانی-دلار جهانگیری- بود.  برای نمونه، «عبدالله ناصری» مشاور خاتمی در مطلبی در روزنامه اعتماد با عنوان «میدان داری ارزی جهانگیری» نوشته بود: «تصمیم قاطع دولت در مورد تک‌نرخی شدن ارز به همت آقای جهانگیری گرفته شد. نوسانات بازار ارز بسیار حساس و بحرانی بود و دولت باید زودتر از اینها دراین‌باره تصمیم می‌گرفت. بالاخره هم آقای جهانگیری به عنوان میدان‌دار این ماجرا تصمیم خوبی گرفت

تصویر سازی سوپرمنی از دولت روحانی درباره دلار ۴۲۰۰ تومانی در حالی بود که دولت قبل با این سیاستگذاری غلط حدود ۶۰ میلیارد دلار از ذخائر ارزی را بر باد داد. در دولت قبل ۶۰ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی، ظرف سه سال به شکل ظاهرا بی‌هدف، در اختیار معدودی تسهیلات بگیر قرار گرفته بود؛ اگر دوست داشتند کالای اساسی وارد کردند اما به قیمت آزاد فروختند. اگر هم دوست نداشتند، همان ارز را در بازار آزاد فروختند و مابه‌التفاوت چند ده هزار تومانی را به جیب زدند. یا با ارز واردات کالاهای اساسی، کالای دیگری وارد کردند و کمر تولید را شکستند.

چندی پیش روزنامه شرق در اعترافی دیرهنگام نوشته بود: «همین ارز چهارهزارو ۲۰۰تومانی که به ۲۵ کالای اساسی اختصاص و در ادامه به هفت قلم کالای اساسی تقلیل یافت، بستری برای رانت ۹۰۰ هزارمیلیاردتومانی از سال ۹۷ تا پایان ۱۴۰۰ ایجاد کرد

دلار ۴۲۰۰ تومانی در تبعیضی آشکار موجب شده بود که پول متعلق به همه مردم ایران تنها به جیب حدود ۴۰۰۰ نفر برود ولی اکنون با مردمی سازی یارانه و به عبارتی با عادلانه کردن پرداخت یارانه، منافع ارز ترجیحی به جیب حداقل۷۲ میلیون ایرانی می رودبر همین اساس ذی‌نفعان این ثروت ملی با تصمیم دولت حدود ۱۷۵۰۰ ‌برابر شده است.

نکته قابل توجه اینجاست که  سیاستگذاری دولت سیزدهم تحت عنوان «مردمی سازی یارانه ها» دارای ویژگی هایی است که در طرح های قبلی به درستی به آن پرداخته نشده بود. یکی از ویژگی های بسیار مهم این طرح، مبارزه با قاچاق کالاهای اساسی است.

حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باید در دولت روحانی و با هزینه ای کمتر انجام می شد، اما به دلیل اینکه دولت قبل نه انگیزه لازم و نه همت کافی داشت، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در حد حرف باقی ماند تا نهایتا در دولت سیزدهم این اقدام بسیار مهم انجام شد.

دولت قبل که مقامات ارشد آن از اعضای ارشد ستادهای میرحسین و کروبی بودند و به دولت سوم و چهارم خاتمی مشهور شد، با اعلام ارز ۴۲۰۰ تومانی به عنوان ارز تک نرخی آن‌هم برای همه کالاها قیمت ارز را ۸ برابر، قیمت طلا را ۱۰ برابر، قیمت مسکن را ۷ برابر، قیمت خودرو را ۶ برابر و قیمت بقیه کالاها را تا ۳۰۰ درصد افزایش داد. حالا بانیان و حامیان این خسارت بزرگ، ژست مدعی به خود گرفته و تازه به یاد مشکلات معیشتی مردم افتاده اند.

 جریان اصلاح طلب تعمدا و با غرض ورزی «میراث شوم دولت تدبیر و امید» را سانسور می کند.  بر اساس گزارش‌های منتشر شده از سوی بانک مرکزی، نرخ تورم در تابستان ۱۴۰۰ و در پایان دولت دوازدهم به حدود ۶۰ درصد رسید. این در حالی است که در حداقل ۴۰ سال گذشته میزان تورم هیچ‌گاه بالای ۵۰ درصد نبوده و فقط در سال ۱۳۷۴ شاهد تورم ۴۹، ۵ درصدی بوده‌ایم. و اما در حال حاضر و در شرایطی که حدود ۸ ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم سپری شده است، شاهد کاهش شتاب تورم بوده‌ایم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل بیشتر بخوانید »

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم



جریان اصلاح طلب به هیچ عنوان حاضر نیست به این سوال پاسخ دهد که چرا علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، تحریم ها در «دولتِ اصلاح طلبان» 2 برابر شد!؟

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** عبدی: وضع فعلی بی حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی کند

روزنامه اعتماد– به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم که پیش از این تصاویر او با «شهرام جزایری» از مفسدین اقتصادی در دوره دولت اصلاحات منتشر شده بود- در یادداشتی با عنوان «موضوع تکراری حجاب» به قلم «عباس عبدی» نوشت: «متاسفانه در جامعه ما گفت‌وگوهای سازنده و منطقی برای حل مسائل اجتماعی وجود ندارد و به‌طور معمول یک یا هر دو سوی موضوعات اجتماعی علاقه دارند که مسائل را حیثیتی و جنجالی کنند و اجازه ندهند که موضوع از طریق شایسته و منطقی به بحث گذاشته شود. مساله اندازه و حدود حجاب از این نوع است.»

وی در ادامه نوشت: «بسیاری از زنان تجربه زیسته خود را در کشور و تهران و رفتن به پاسگاه وزرا یا برخورد با گشت ارشاد یا افراد عادی و ماموران امر به معروف می‌نویسند و همدلی دیگران را نیز کسب می‌کنند… بعید است که حتی یک در هزار مردم، قتل و سرقت را جرم ندانند و خواهان مجازات مرتکب آن نشوند، یا قاچاق مواد مخدر را اغلب مردم جرم می‌دانند، ولی نظرسنجی‌ها و رفتار عمومی مردم نشان داده است که اکثریت قاطع معتقد به برخورد قانونی یا تلقی مجرمانه از بی‌حجابی نیستند، نه به این علت که لزوما به حجاب اعتقادی ندارند، بلکه به علت فلسفه جرم مخالفت می‌کنند، اتفاقا حتی بسیاری از زنان چادری، خواهان حق انتخاب پوشش در حد متعارف هستند و گمان می‌کنند که این‌گونه اجباری شدن حجاب معنای انتخابی بودن پوشش آنان را تغییر داده است و حتی برخی خانم‌ها به همین علت در پوشش خود تجدیدنظر کرده‌اند.»

این فعال اصلاح طلب در ادامه نوشت: «جرم به افعالی گفته می‌شود که نظم یا عفت عمومی را خدشه‌دار کند، این حد از عدم رعایت ماده قانونی حجاب نه نظم اجتماعی را نقض می‌کند و نه عفت عمومی را که اساسا موضوعی عرفی است. اگر مساله حکومت اجرای دستور شرع است که در این صورت باید قانون را به‌طور کامل و در همه جا و فقط برای زنان مسلمان اجرا کند و میان خانه و خیابان نیز فرق ذاتی ندارد.… دستورالعمل برای پوشش کارکنان دولتی نیز چاره کار نیست، زیرا بیرون از اداره به گونه دیگری رفتار خواهند کرد و این دوگانگی و ریا برای جامعه ما بدتر از هر رفتار دیگر از جمله عدم رعایت حجاب است.»

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

«مصطفی تاجزاده»   از محکومین فتنه ۸۸ پیش از این گفته بود: «به نظرم باید به سمتی حرکت کنیم هر کس خود سبک زندگی خود را تعیین کند اما هزینه عدم رعایت حجاب را بالا نبریم

این قبیل اظهارات و موضع گیری ها، نه تنها مصداق دفاع از حقوق زنان نیست، بلکه توهین به زنان ایرانی است. برای نمونه «فائزه هاشمی»  پیش از این در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «مانتوهای دراز و گشاد که در هرکدام چند نفر جای می‌گیرند، چیست که تن دخترهایمان کرده‌ایممن  سر کلاس چادر را برمی‌داشتم، مانتوهایم بلند نبود، معمولا رنگ روشن می‌پوشیدم یا بارانی که کمی چسبان بود…هیچوقت درگیر برادر غیرتی نبودم.»

فضاسازی برخی فعالین و رسانه های اصلاح طلب در موضوع حجاب در حالی است که ما در ایران حجاب اجباری نداریم، بلکه حجاب در ایران الزامی است. تفاوتش این است که برای احکام فردی اجبار نداریم،  الزام برای احکام اجتماعی است. مثل تفاوت حکم مستی در خلوت و جلوت؛ در خانه یا خیابان. الزام حجاب، برای باحجاب کردن بی حجاب ها نیست، بلکه برای صیانت از حق عموم جامعه استبدحجابی در ایران ناشی از بی دینی نیست، نتیجه یک هجمه فرهنگی عظیم و گسترده است (که البته قصور و تقصیرهای متولیان فرهنگی نیز در این میان قطعا تاثیرگذار بوده است). حجاب امری اجتماعی است، نه فردی؛ بی حجابی در خیابان و اماکن عمومی، تعرض به حقوق دیگران است.

از سوی دیگر در ایران قانونی است به عنوان حجاب قانونی این حجاب قانونی را شما که مسلمان هستید باید رعایت کنید چون هم قانون‌تان است و هم در شرع آمده، اگر هم غیرمسلمان هستید به عنوان قانون شهروندی ایران رعایت می‌کنید، نه شرع.

لازم به ذکر است که چندی پیش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اعلام کرده بود «بر اساس نتایج پیمایش این موسسه، ۵۳.۱ درصد مردم موافق الزام حجاب بوده اند و تنها ۲۲.۲ درصد با آن مخالفت کرده­ اند.» با توجه به نتایج این پیمایش، حتی اگر نگاه اکثریت گرایانه محض داشته باشیم و از الزام شرعی اغماض کنیم، باز هم هر حاکمیتی، مسئولیت های الزام آور اجتماعی دارد که با تصور اکثریت گرایی تعطیل نمی شود

به این نمونه توجه کنید: اکثریت مردم در همه کشورها اگر مورد پرسش قرار بگیرند، حاضر نیستند مالیات بپردازند. یا احتمالا خیلی ها علاقه ندارند سقف سرعت مجاز و انواع قوانین رانندگی محدودیت زا را رعایت کنند.با این وصف،  آیا حکومت ها مالیات نمی گیرند یا قوانین و جریمه های سنگین رانندگی را اعمال نمی کنند؟  و یا مثلا می گویند تا زمانی که اکثریت مردم -به واسطه فرهنگ سازی – موافق نشده اند، قانون نمی گذرانیم و اجرا نمی کنیم!؟ یا این که برای ضرورت ها و مصالح مهم، قانون می نویسند و به اجرا می گذارند؟

«سید امیر خرم» که تا پاییز ۹۷ عضو ارشد نهضت آزادی بوده و به دلیل اختلافات داخلی از این حزب جداشده، چندی پیش در مصاحبه با روزنامه همدلی گفته بود: «یکی از مؤلفه‌های گفتمان اصلاح طلبی، “اعتقاد به جدایی نهاد دین از نهاد حکومت” است

اصلاح طلبان از جدایی دین از سیاست می گویند و آرمانشهر آنان، جایی است که در آن شراب خواری و استعمال موادمخدر آزاد است.  این طیف علاوه بر این مدعی است که همانطور که در صنعت هسته‌ای بتن ریخته شد، باید در صنعت موشکی و صنعت فضایی نیز بتن ریخته شود و برجام منطقه‌ای و حقوق بشری نیز کلید بخورد!

به عبارت دیگر،  جریان سیاسی خاص که پیشنهاد جدایی دین از سیاست را مطرح می‌کند، همان جماعتی است که ایستادگی در مقابل باج‌خواهی دشمنان بیرونی و مخصوصاً آمریکا را «تنش‌آفرینی»! و دفاع از منافع ملی و عزت مردم را «تندروی»! و «افراطی‌گری»! می‌داند.

طیف اصلاحات قلمرو دین را از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدا می‌دانند و حیطه آن را حداقلی و صرفاً به عبادت فردی محدود می‌کنند. از این رو نظام سیاسی برآمده از رأی مردم و بر پایه احکام دین، نه تنها در مخیله آنان نیست بلکه همواره حمله به نهادها و ساختارهای نظام اسلامی مانند نهاد انتخابات، سپاه، شورای نگهبان و… که متضمن پاسداری از جمهوریت و اسلامیت آن است، در دستور کار آنهاست.

** اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

«قاسم محبعلی» دیپلمات سابق و فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اگر طرفین به سمت یک توافق جدید حرکت کنند این انتظار که به ایران امتیازات زیادی داده شود بعید به نظر می‌رسد. برجام حداکثر امتیازی بود که دولت اوباما حاضر شد به جمهوری اسلامی ایران بدهد. پس از اوباما ترامپ به قدرت رسید که از برجام خارج شد و تنش‌های زیادی با ایران به وجود آورد. در شرایط کنونی بایدن حاضر نیست به اندازه‌ای که اوباما به ایران امتیاز داد به ایران امتیاز بدهد.»

وی افزود: «این در حالی است که شانس پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات کنگره آمریکا بالاست و این احتمال وجود دارد که کنگره در آینده در اختیار جمهوری خواهان قرار بگیرد. از سوی دیگر شانس پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز پایین است و جمهوری خواهان از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری برخوردار هستند. بدون تردید اگر جمهوری خواهان در آمریکا قدرت را به دست بگیرند شرایط سخت‌تری را برای برجام در نظر خواهند گرفت و مسیر توافق سخت‌تر خواهد شد.»

این دیپلمات اصلاح طلب در ادامه گفت: «اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم…دیپلماسی به معنای داد وستد است و کشورها باید تلاش کنند در چنین فضایی منافع خود را تأمین کنند. مسئولان جمهوری اسلامی باید به این نکته فکر کنند که در شرایط کنونی چه امتیازی را می‌توانند از طرف مقابل بگیرند و در مقابل چه امتیازی را به طرف مقابل بدهند.»

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم

جریان تندرو اصلاح طلب اصلا به چیزی تحت عنوان امتیازگیری در سیاست خارجی اعتقادی ندارد. این طیف معتقد است که ایران باید همواره یکطرفه امتیاز داده و به هیچ عنوان در فکر اخذ امتیاز نباشد.

نکته قابل تأمل اینجاست که در حال حاضر جنگ اوکراین، آمریکا و اروپا را با بحران در حوزه نفت و انرژی مواجه کرده است. به دلایل مختلف آمریکا و همچنین اعضای اروپایی برجام شدیدا نیازمند احیای برجام هستند.

سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که آیا اکنون بهترین زمان برای احیای برجام برای طرف ایرانی نیست!؟ پاسخ منفی است؛ چرا!؟ به این دلیل که یکی از موارد مهم در هر توافقی، طرفین در آن توافق است.

طرف غربی در برجام و به خصوص طرف آمریکایی، به «قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی» مشهور است. بر همین اساس وقتی خرِ آمریکا از پل بگذرد، به ریش طرف مقابل خندیده و همه تعهدات خود را زیر پا می گذارد.

پس چه باید کرد؛ باید مذاکرات را تعطیل کرد!؟ پاسخ قطعا منفی است. روش منطقی این است که مذاکره را پی گرفت اما با این قید که به هیچ عنوان همه تخم مرغ ها در سبد برجام چیده نشود. همچنین باید به صورت قاطع بر ۳ شرط اساسی مبنی بر لغو دائمی تمامی تحریم ها، ارائه تضمین معتبر و راستی آزمایی تاکید کرد.

این را نیز نباید فراموش کرد که مذاکره تنها یک روش برای کنارزدن تحریم های غیرقانونی و ظالمانه آمریکاست. رویکرد بسیار مهم خنثی سازی تحریم ها، مکمل این روش و در ضمن یک ابزار قدرت و چانه زنی در مواجهه با طرف مقابل است.

با اینحال نکته قابل تأمل اینجاست که جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این طیف با وارونه نمایی مسئله، جای طرفین را عوض کرده و اینگونه القاء می کند که ایران شدیدا نیازمند به توافق است و اگر توافق حاصل شود، امتیاز ویژه ای است که توسط آمریکا به ایران اعطا شده است.

جریان اصلاح طلب از توافق فرابرجامی و دادن امتیازات جدید به طرف مقابل سخن می گوید اما به هیچ عنوان حاضر نیست که به این سوال پاسخ دهد که چرا علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، تحریم ها در «دولتِ اصلاح طلبان» 2 برابر شد!؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عبدی: وضع فعلی بی‌حجابی، عفت عمومی را خدشه‌دار نمی‌کند/ اگر به سمت توافقی جز برجام حرکت کنیم، باید امتیازات بیشتری بدهیم بیشتر بخوانید »

وقتی عبدی به دفاع از «جمهوری اسلامی» برمی‌خیزد!

وقتی عبدی به دفاع از «جمهوری اسلامی» برمی‌خیزد!



عباس عبدی در یادداشت دیروز بعد از مدت‌ها نگران «جمهوری اسلامی» شد و البته تعجب چندانی هم نداشت، چون این «جمهوری اسلامی» که عبدی ناگهان نگرانش شد، اشاره به نام یک روزنامه چاپ تهران است…

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس عبدی در یادداشت دیروز بعد از مدت‌ها نگران «جمهوری اسلامی» شد و البته تعجب چندانی هم نداشت، چون این «جمهوری اسلامی» که عبدی ناگهان نگرانش شد، اشاره به نام یک روزنامه چاپ تهران است که این روزها دیگر خیلی ربطی به خود جمهوری اسلامی ندارد و تنها از اشتراک لفظی برخوردار است. جالب اینجاست که عبدی از این گلایه‌مند است که چرا برای یک ماه آگهی‌های دولتی روزنامه مذکور قطع شده است. در این خصوص چند نکته گفتنی است.

اولاً همانگونه که عبدی هم خود معترف است قطع آگهی‌های دولتی بنا به آیین نامه مصوب وزیر ارشاد صورت گرفته که این آیین نامه پیشتر و در دوره دولت روحانی محرومیتی سه ماهه برای چنین تنبیهی در نظر گرفته بود و حتی در آن دوره یکی از روزنامه‌های اقتصادی سه ماه از این آگهی‌ها محروم شد و تازه در دولت رئیسی این محرومیت مطابق آیین نامه جدید به یک ماه کاهش یافت.

ثانیأ مطابق آیین نامه روزنامه جمهوری اسلامی از هیئت نظارت بر مطبوعات تذکر دریافت کرده که نهادی فراقوه‌ای و متشکل از هفت نفر است که دو نفر از آن‌ها دولتی هستند.

ثالثاً این آیین نامه قبل از اعمال روی روزنامه یادشده پیشتر نیز اجرا شده و برای رسانه خاصی خلق نشده است.

رابعاً روزنامه جمهوری اسلامی حدود ۴۰ سال است با یک مدیر اداره می‌شود و خوب است بدانیم که مدیر این روزنامه در دولت‌های موسوی، هاشمی، خاتمی و روحانی در همسویی با رؤسای دولت‌ها بوده و شاید دلیل وابستگی کامل این روزنامه به آگهی‌های دولتی قابل توجه (که قطع آن هم حتی برای یک ماه تأثیر چندانی بر اوضاع این روزنامه ندارد و علت ناراحتی تا این حد این روزنامه از این موضوع هم قدری عجیب است) همین باشد.

خامساً در تذکر هیئت نظارت بر مطبوعات به روزنامه جمهوری اسلامی به نادیده گرفته شدن مصوبات شورای عالی امنیت ملی (که مطابق تبصره ۲ ماده ۵ قانون مطبوعات برای رسانه‌ها لازم الاتباع است) از سوی این روزنامه اشاره شده است. روشن است که تخلف از قانون موجب این تنبیه شده و ربطی به انتقاد از دولت ندارد؛ و نکته ششم را نه خطاب به عبدی، بلکه باید به مسئولان روزنامه جمهوری اسلامی نوشت. میان نام روزنامه شما و عملکردتان فاصله در حال زیاد شدن است. تا دیر نشده در یکی از دو سو بایستید یا به آغوش جمهوری اسلامی برگردید یا به تیترسازی برای رسانه‌های بیگانه بدون این نام مقدس ادامه دهید.

منبع: روزنامه جوان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی عبدی به دفاع از «جمهوری اسلامی» برمی‌خیزد! بیشتر بخوانید »