عراق

افشای ماهیت سیاست‌ورزی فرانسه توسط شهید «همت»


شهید همت: دولت فرانسه همانند روسپی‌های سیاسی استبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، پیروزی انقلاب اسلامی ایران موجب شد تا همزمان با سیطره دو تفکر سرمایه‌داری و کمونیسم بر جهان، تفکر سومی نیز پرچم خود را برافراشته و در جهان حرفی برای گفتن داشته باشد؛ تفکری که حامی مستضعفان، و بر ضد مستکبران، استعمارگران و ظالمان جهان بود و هست.

استقرار نظام نوپای جمهوری اسلامی در کشور ایران، موجب کوتاه شدن دست استعمارگران از این منطقه استراتژیک جهان شد و از سویی دیگر نیز به‌دلیل این‌که انقلاب اسلامی ایران، با تفکر حمایت از مستضعفان و ایستادگی در برابر ظالمان جهان تشکیل شد؛ بنابراین ابرقدرت‌های جهان احساس خطر کرده و به مقابله با آن پرداختند.

امروز اگرچه تفکر «کمونیسم» به‌عنوان یکی از تفکرات حاکم بر جهان، با فروپاشی «شوروی» دیگر حاکمیت خود را در جهان دو قطبی‌شده از دست داده است؛ اما با این‌حال ما با «دو قطبی میان مستضعفین جهان به رهبری جنبش مسلمین با مستکبران به رهبری آمریکا و ناتو و صهیونیزم» (۱) روبه‌رو هستیم.

جنگ تحمیلی یکی از صحنه‌های مقابله ابرقدرت‌ها و کشور‌های وابسته به آن‌ها با جمهوری اسلامی ایران بود؛ در این راستا بیش از ۳۶ کشور جهان به پشتیبانی مالی و تسلیحاتی «صدام» پرداخته و ارتش بعث عراق را با هدف از میان برداشتن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، تجهیز کردند. این درحالی است که ما از نظامیان ۱۵ کشور جهان نیز اسیر در اختیار داشته‌ایم.

کشور «فرانسه» یکی از کشورهای زیر مجموعه بلوک غرب بود که تجهیزات فوق مدرن خود را در اختیار ارتش بعث عراق قرار دارد تا از آن‌ها در جهت نابودی نظام جمهوری اسلامی ایران، بهره ببرد. این درحالی است که براساس قانون این کشور، آن‌ها نمی‌توانستند تجهیزات نظامی فوق مدرن خود را به کشور دیگری بفروشند؛ بنابراین فرانسوی‌ها برای همکاری با «صدام»، قانون کشور خود را نیز دور زده و سر خود را کلاه گذاشتند؛ یعنی جنگنده‌های فوق پیشرفته «سوپراتاندارد» خود را به ارتش بعث عراق اجاره دادند؛ این درحالی است که ارتش «صدام» به این جنگنده‌ها مجهز نبوده و طبیعتاً خلبان‌های عراقی برای هدایت آن‌ها آموزش ندیده بودند؛ لذا این موضوع نشان می‌دهد که فرانسه خلبان‌های خود را نیز در اختیار «صدام» گذاشته بود.

سردار شهید «محمدابراهیم همت» فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) در دوران دفاع مقدس، در تاریخ ۲۷ شهریور سال ۱۳۶۲، نقش «فرانسه» در حمایت از ارتش بعث عراق را این‌گونه روایت کرده است (۲):

از همان ماه‌های اول شروع جنگ به بعد، ما از حضور جنگنده‌های پیشرفته میراژ «اف-۱» فرانسوی در ارتش «صدام» خبر داشتیم، آن‌هم در شرایطی که هیچ خلبان عراقی، تجربه پرواز با این جت‌های مدرن را نداشت. فرانسوی‌ها، دارند به «صدام» موشک‌های «اگزوسه» را می‌دهند تا با شلیک آن‌ها، بعثی‌ها از بندر فاو، کشتی‌های ما را در ترمینال نفتی جزیره «خارک»، هدف قرار دهند و منهدم کنند.

روزی پنج فروند هواپیمای فوق پیشرفته «سوپر اتاندارد»، [روی آن ها] موشک‌های «اگزوسه» سوار کرده‌اند. جالب است این را هم بدانید که فرانسوی‌ها، مطابق قوانین خودشان، مجاز نیستند تسلیحات فوق مدرن‌شان را غیر از ارتش‌شان، به کشور دیگری بفروشند؛ مع‌الوصف آمده‌اند و قوانین خودشان را هم، به‌قول معروف دور زده‌اند! مدعی شده‌اند که ما این «سوپر اتاندارد»ها را به عراق نفروخته‌ایم؛ بلکه فقط آن‌ها را اجاره داده‌ایم! بماند که چنین جنگنده‌هایی، چون جزو تسلیحات سازمانی نیروی هوایی عراق نبوده‌اند، قطعا خلبان عراقی هم ندارند. پس چه کسی آن‌ها را به پرواز در می‌آورد؟ خلبان‌های فرانسوی.

لذا دولت فرانسه، عین روسپی‌های سیاسی، این قدر کِرم می‌ریزد و آن‌قدر بر سر واگذاری «سوپراتاندارد» و موشک «اگزوسه» به عراق، تبلیغات به راه می‌اندازد که در ایران، اجرای دو عملیات «والفجر ۲» و «والفجر ۳» حدود ۱۵ روز به تعویق می‌افتد.

نکته بعدی آن‌جاست که دو، یا سه شب پیش، تلویزیون دولتی فرانسه در بخش خبری خودش صراحتاً اعلام می‌کند که تحویل این هواپیما‌ها به عراق، صرفاً با هدف کمک به رژیم صدام، جلوگیری از سقوط آن و ممانعت از رشد انقلاب اسلامی در منطقه، انجام گرفته است! بعد هم همین تلویزیون دولتی، در کمال رذالت و وقاحت اعلام می‌کند که هم‌اکنون بیش از ۶۰۰ مستشار نظامی فرانسوی، در ارتش عراق خدمت می‌کنند!

سخنان سردار شهید «محمدابراهیم همت» درحالی است که امروز نیز رئیس جمهور «فرانسه» در این فضای دو قطبی به‌وجود آمده میان مستضعفین جهان، با مستکبران به رهبری آمریکا و ناتو و صهیونیزم، توهین به پیامبر گرامی اسلام (ص) را «آزادی بیان» عنوان می‌کند؛ اما اگر در این فضای به ظاهر آزاد، کسی از «هولوکاست» سخنی به میان آورد و علیه صهیونیزم سخن بگوید، با وی برخورد خواهد شد؛ بنابراین امروز نیز دولت فرانسه، همچون گذشته، یک «روسپی سیاسی» در جبهه مستکبران به رهبری آمریکا و ناتو و صهیونیزم است.

منابع:

(۱) خطبه‌های نماز جمعه تهران ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
(۲) کتاب «به روایت همت»

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

افشای ماهیت سیاست‌ورزی فرانسه توسط شهید «همت» بیشتر بخوانید »

سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» یکی از عناصر مؤثر در جبهه مقاومت بود


سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» یکی از عناصر مؤثر در جبهه مقاومت بودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار «حسین الله‌کرم» از فرماندهان و پیشکسوتان دوران دفاع مقدس، امروز (یک‌شنبه) در مراسم تشییع پیکر سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» که با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی برگزار شد، با بیان این‌که راه سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» یک راه مقدس و راهی برگرفته از راه حضرت سیدالشهداء (ع) بود، اظهار داشت: این راه تا زمانی ادامه دارد که به قول جاویدالاثر «احمد متوسلیان» ما پرچم «لا اله الا الله» را در عالم به اهتزاز دربیاوریم.

وی با بیان این‌که سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» یک عمر در سطوح مختلف، مجاهدت و رزمندگی داشت و مراحل فرماندهی را به شکل رزمندگی طی کرد، گفت: وی این مراتب را از فرماندهی دسته شروع کرد تا به فرماندهی تیپ، قائم مقام، اطلاعات لشکر، اطلاعات نیروی زمینی سپاه و سرانجام به مسئولیت معاونت اطلاعات خارجی کل سپاه رسید و هر اتفاقی که در دنیا رخ می‌داد و یک بُعد آن به انقلاب اسلامی مربوط می‌شد، در آن‌جا شهید «حمیدرضا میرزایی» مؤثر واقع می‌شد.

سردار الله‌کرم ادامه داد: سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» در روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی همراه با «جهاد سازندگی» راهی مناطق محروم شد و قبل از شروع دفاع مقدس در منطقه «دشت آزادگان» و «هویزه»، به محرومیت‌زدایی پرداخت. با شروع دفاع مقدس وی به جمع پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و پیراهن سبز سپاه را در راه سربازی امام زمان (عج) بر تن کرد.

وی با بیان این‌که سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» یک ولایت‌مدار ویژه بود، تصریح کرد: اولین مسئولیت تأثیرگذار وی در عملیات «مطلع‌الفجر» بود که فرماندهی جبهه «تنگه حاجیان» را برعهده گرفت که یکی از محورهای موفق در این عملیات شد؛ به این دلیل که، هم توانست با ارتش هماهنگی‌های خوبی داشته باشد و هم نیروهای خود را به خوبی آموزش داده و نیروهای معمولی را به نیروهای توانمند تبدیل کند.

سردار الله‌کرم با تأکید بر این‌که سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» در جبهه دفاع از حرم نیز مسئولیت تأثیرگذاری داشت، گفت: اگر ما امروز در عراق، سوریه و یمن، موفقیت‌های چشم‌گیری را کسب کرده‌ایم، درست است که شهید حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده همه ما بود؛ اما شهید «حمیدرضا میرزایی» نیز یکی از عناصر مؤثر برای این موفقیت‌ها بود.

وی با اشاره به تأکید فرماندهی معظم کل قوا مبنی بر ضرورت انعطاف‌پذیر بودن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم مظهر این انعطاف‌پذیری را در میان فرماندهان ببینیم، باید سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» را نام ببریم؛ چراکه وی به‌عنوان یک عنصر انعطاف‌پذیر، در جبهه‌های مختلف نقش ایفا کرد و امروز مردم ما اگر این امنیت را می‌بینند، دلیل آن چیزی نیست مگر به رهبری امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) و این سبزپوشانی که سربازان واقعی امام زمان (عج) هستند.

این پیشکسوت دوران دفاع مقدس، تأکید کرد: راه سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» راه اطاعت از امامین انقلاب اسلامی است و این یک حرف عادی نیست؛ چراکه هرکسی امام خمینی (ره) را قبول دارد باید امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) را نیز قبول داشته باشد و بالعکس.

وی با بیان این‌که «ولایت‌مداری» در سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» براساس دو کلیدواژه «اطاعت از ولایت» و «ضداستکبار بودن» شکل گرفته بود، گفت: وی جانبازی را در صورت و بدن خود به‌همراه داشت؛ به‌دلیل این‌که جلوتر از همه حرکت کرد و پایش به‌روی مین رفت؛ این‌ها یعنی حسینی بودن.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

سردار شهید «حمیدرضا میرزایی» یکی از عناصر مؤثر در جبهه مقاومت بود بیشتر بخوانید »

چرا قرارداد الجزایر پاره شد؟

چرا قرارداد الجزایر پاره شد؟



قرارداد الجزایر میان ایران و عراق.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، اختلافات مرزی میان کشورها همواره از جمله مسائلی بوده است که کشورهای جهان را در نقاط مختلف درگیر کرده است؛ اختلافاتی که بعضا باعث به وجود آمدن جنگ‌های خانمان سوز متعدد شده و به قیمت کشته شدن جان صدها هزار نفر به پایان رسیده است. در این میان، منطقه خاورمیانه از جمله مناطقی در دنیا محسوب می‌شود که به دلیل قدمت تاریخی و وجود امپراتوری‌هایی که هر یک در مقطعی از هم پاشیده شده‌اند نقش اختلافات مرزی بسیار پررنگ بوده است؛ به خصوص که استعمار نیز نقش خود را ایفا کرده و تلاش کرده با به وجود آوردن مرزهای مصنوعی زمینه جنگ و منازعات فراگیر بیشتر را فراهم آورد.

در این میان، ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای مهم منطقه که دارای مرزهای گسترده‌ای با کشورهای مختلف در شمال، جنوب، شرق و غرب بوده از این چالش جهانی دور نمانده است. یکی از این اختلافات که چالش‌های بسیاری برای ایران به باور آورده اختلافات مرزی با همسایه غربی، یعنی عراق، است. در همین رابطه در دوران پهلوی قراردادی میان ایران و عراق بسته شده که به قرارداد الجزایر یا قرارداد ۱۹۷۵م مشهور است. در اهمیت این قرارداد همین بس که صدام هنگام آغاز حمله به ایران بهانه خود را برای تجاوز و تعدی به خاک کشورمان نارضایتی از قرارداد ۱۹۷۵م اعلام کرد؛ تصاویری که پخش آن از رسانه‌ها به عنوان نقطه عطفی در آغاز جنگ بوده است. بر این اساس برآنیم تا در پی بررسی زمینه‌ها، ابعاد، نتایج و پیامدهای این قرارداد تاریخی باشیم.

محمدرضا پهلوی در سفر به الجزایر در کنار صدام حسین، معاون رئیس‌جمهور عراق (سال ۱۳۵۳)

عهدنامه ۱۹۷۵م و آغاز یک پایان

مناقشات و درگیری‌های مرزی میان ایران و عراق پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و تشکیل کشور عراق پایان نیافت. اردیبهشت سال ۱۳۴۸ش روابط ایران و عراق به‌شدت تیره شد و دو طرف شروع به جنگ تبلیغاتی علیه یکدیگر کردند. در همین سال بود که دولت عراق اعلام کرد کشتی‌های ایران حق تردد و عبور و مرور از اروندرود یا شط‌العرب را ندارند و از ایران به صورت رسمی درخواست کرد که کشتی‌هایش وارد آب این رودخانه نشوند. در نتیجه ایران به ارتش اعلام آماده‌باش داد. شرایط به گونه‌ای بحرانی شد که نیروهای نظامی در اطراف این رودخانه مستقر شدند. نیروی دریایی ایران برای آنکه حاکمیت خود را بر این رودخانه تثبیت نماید کشتی ابن سینا را که پرچم ایران بر آن برافراشته شده بود محافظت و مورد حمایت و پشتیبانی خود قرار داد. در مقابل عراق واکنش نشان داد و به‌سرعت نزدیک به بیست‌هزار ایرانی ساکن عراق را اخراج کرد. در عین حال، درگیری‌های پراکنده‌ای میان دو طرف رخ داد؛ درگیری‌هایی که در آن ارتش و نیروی دریایی ایران موضع نسبتا برتری داشت. با این حال، همین درگیری‌ها بود که از هر دو طرف تلفاتی برجای گذاشت و شورای امنیت را بر آن داشت تا با میانجیگری این چالش منطقه‌ای را حل و فصل نماید. سازمان ملل این کار را با واسطه الجزایر انجام داد و این کشور تلاش کرد دو طرف را به مذاکره، گفت‌وگو و حل و فصل مسائل فی مابین از طریق دیپلماتیک تشویق نماید.۱

در سال ۱۳۵۳ش بود که در الجزایر گفت‌وگوهای رسمی میان مذاکره‌کنندگان دو طرف به سرانجام رسید و زمینه امضای عهدنامه فراهم گردید. هم‌زمان با مذاکرات دیپلماتیک و آب شدن یخ روابط دو کشور، صدام حسین، نایب رئیس‌جمهور عراق، در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ش همراه با هیئتی بلندپایه به تهران سفر کرد. مرتضی کاخی، از دیپلمات‌های حاضر در مذاکرات، می‌گوید در نهایت در خرداد سال ۱۳۵۴ش و این بار در بغداد بود که ایران و عراق با وساطت عبدالعزیز بوتفلیقه، وزیر خارجه الجزایر و عضو شورای انقلاب این کشور، قرارداد مرزی منعقد کردند؛ قراردادی که یک طرف آن عباسعلی خلعتبری، وزیر خارجه ایران، طرف دیگر آن سعدون حمادی، وزیر خارجه عراق، بود و به قرارداد الجزایر یا قرارداد ۱۹۷۵م مشهور گردید. در واقع باید گفت که هرچند که قرارداد و تمام الحاقات آن در عراق به امضای دو نفر رسید، اما از آنجا که هواری بودمین، رئیس‌جمهور الجزایر، و سایر مقام‌های این کشور نقشی بی‌بدیل در به ثمر رساندن آن داشتند به قرارداد الجزایر شهره گشت؛ قراردادی که بیش از آنکه پایان یک آغاز باشد، آغاز یک پایان بود و در درگیری‌های بعدی دو کشور اثرگذار بود.۲

در واقع باید گفت که هرچند که قرارداد و تمام الحاقات آن در عراق به امضای دو نفر رسید اما از آنجا که مقامات الجزایری نقشی بی بدیل در به ثمر رساندن آن داشتند به قرارداد الجزایر شهره گشت؛ قراردادی که بیش از آنکه پایان یک آغاز باشد، آغاز یک پایان بود و در درگیری‌های بعدی دو کشور اثرگذار بود

محتوای کلی عهدنامه الجزایر  

در عهدنامه الجزایر مرزهای آبی دو کشور بر اساس خط تالوگ و مرزهای خاکی بر اساس پروتکل قسطنطنیه در زمان امپراتوری عثمانی تعیین شد. همچنین دو کشور توافق کردند تا از ورود و عملیات مسببین ناامنی در مرزهای دو کشور جلوگیری به عمل آورند. ایران اگرچه توانست خطوط مرزی میان دو کشور را تثبیت نماید، اما شاه متعهد شد دست از حمایت و پشتیبانی کردهای عراق بردارد و این دستاوردی برای حزب بعث بود که با کردهای عراق مشکل داشت. البته عراقی‌ها نیز متعهد شدند که از فعالیت مخالفان رژیم ایران و به‌خصوص کمونیست‌ها در عراق و به‌خصوص نواحی مرزی جلوگیری به عمل آورند. این عهدنامه دارای هشت ماده، سه پروتکل و برخی الحاقات بود و در اردیبهشت سال ۱۳۵۵م به تصویب مجلس شورای ملی و سنای ایران رسید.۳

مواضع رهبران دو کشور در قبال قرارداد

پس از انعقاد قرارداد دو طرف به اظهارنظر در مورد قرارداد پرداختند و هریک آن را موفقیتی برای سیاست خارجی خود قلمداد نمودند. اسدالله علم آن را یک پیروزی برای سیاست خارجی ایران و رژیم پهلوی توصیف کرد. البته با توجه به پیروزی‌های ایران در زمان درگیری‌های دو کشور و دست بالای ایران در مذاکرات انتظار می‌رفت ایران بتواند قرارداد بهتری امضا کند. در مقابل در عراق برخی از شخصیت‌ها و رجل سیاسی این کشور صدام را به واسطه آن تحسین کردند. در عین حال برخی نیز آن را شکستی برای عراق توصیف نمودند. صدام برای اینکه از مخالفت‌ها با خود بکاهد در جریان دیدار امیر عباس هویدا از عراق، که در سال ۱۳۵۵ش رخ داد، به صورت نامتعارفی در یک صندلی بلندتر نشست تا به این ترتیب مقام رسمی ایران را تحقیر نماید. در اظهار نظری دیگر طارق عزیز، وزیر امور خارجه وقت عراق، بعدها مدعی شد شاه ایران در مورد امضای قرارداد الجزایر دچار تردید شده بود. در نتیجه او را تحت فشار قرار دادیم و به او متذکر شدیم اگر قرارداد را امضا نکند دست مخالفان حکومت پهلوی در عراق را باز خواهیم گذاشت. در نتیجه از تردیدهای شاه کاسته شد و موافقت خود را با امضای قرارداد اعلام کرد.۴

قرارداد الجزایر در عمل

در بهار سال ۱۳۵۶ش با نظارت مراجع بین‌المللی، طرفین شروع به تعیین خطوط مرزی کردند. در حالی که این کار باید هم‌زمان توسط دو طرف قرارداد انجام می‌شد طرف عراقی مرزها را ترک و کار را به صورت نیمه‌تمام رها کرد. در واقع طرف عراقی با عدم میل‌گذاری مرزی در منطقه میمک، معاهده الجزایر را جامه عمل نپوشانید و به نوعی اجرای آن را زیرپا گذاشت. بدین‌ترتیب عراقی‌ها توانستند با صرف کمترین هزینه از دادن امتیازات بیشتر به ایران جلوگیری به عمل آورده و بستر را برای استفاده به موقع از اختلافات آماده نمایند. در نتیجه، بغداد دیگر در مناطق مرزی دست به ایجاد تحرکاتی نزد و درگیری‌های دو طرف به حداقل رسید. این روند تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.۵

انقلاب اسلامی در ایران و آغاز اختلافات  

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سرنگونی رژیم پهلوی، دولت عراق جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و علاقه خود را به ادامه حسن همجواری و گسترش روابط دو جانبه ابراز نمود. با وجود این از ایران خواست در قرارداد الجزایر و به‌ویژه در بخش مربوط به اروندرود تجدیدنظر نماید؛ درخواستی که با پاسخ منفی تهران روبه‌رو شد و عراق با توجه به وجود شرایط انقلابی در ایران و عدم تثبیت نظام جدید فرصت را مناسب دید تا اغراض و اهداف خود را دنبال کند. صدام حسین که در مورد اوضاع داخلی ایران دچار اشتباه محاسباتی شده بود درصدد برآمد که از طریق زور نیات خود را عملی کند.۶

بنابراین در اوایل سال ۱۳۵۹ش بود که صدام رسما اعلام کرد عهدنامه الجزایر به نفع ایران بوده و سه شرط را برای توقف رویکرد خصمانه بغداد علیه ایران اعلام نمود. صدام که با پیمان کمپ دیوید و صلح مصر با اسرائیل قاهره را به فروختن آرمان اعراب متهم و خود را رهبر جهان عرب معرفی می‌کرد خواستار خروج بی‌قید و شرط ایران از جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، بازگرداندن اروندرود به حالت قبل از ۱۹۷۵ و به رسمیت شناختن خوزستان با نام عربستان شد. صدام سپس در پیامی تهدیدآمیز به مقام‌های جمهوری اسلامی اعلام کرد که عراق آماده است با زور تمام اختلافات خود را با ایران حل کند. وی در شهریور ۱۳۵۹ش ضمن لغو یکجانبه عهدنامه الجزایر گفت الغای عهدنامه مذکور وضع را به حالت قبل از امضای عهدنامه برمی‌گرداند و بدین‌ترتیب اروندرود به اعراب و در واقع عراق باز می‌گردد و هرکسی که بخواهد با این وضع مقابله کند با نیروی نظامی عراق روبه‌رو خواهد شد.۷

با استناد به همین بهانه بود که صدام در تصاویر تلویزیونی عهدنامه الجزایر را پاره کرد و جنگی هشت‌ساله و فرسایشی را علیه ایران به راه انداخت؛ نبردی که در نهایت اهداف صدام را جامه عمل نپوشاند و با آتش‌بس میان دو طرف و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل به پایان رسید. اما جاه طلبی‌های صدام که پایانی نداشت با حمله عراق به کویت ادامه پیدا کرد که با واکنش آمریکا و در قالب عملیات طوفان صحرا روبه‌رو شد؛ امری که باعث شد صدام برای فیصله مسائل با ایران دوباره قرارداد الجزایر را بپذیرد و بر آن صحه گذارد.  

*محمدرضا چیت‌سازیان / موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

منبع

http://www.iichs.ir/s/۱۷۲۷۱

۱. اصغرجعفری‌ ولدانی، اختلافات‌ مرزی‌ ایران‌ و عراق، تهران، دفتر مطالعات‌ سیاسی‌ و بین‌ المللی، ۱۳۶۷، ص ۳۵.

۲. در گفت‌وگو با مرتضی کاخی مطرح شد: ناگفته‌های قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، اعتماد، ش ۱۵۸۳ (۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۰).
۳. همان.
۴. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده) ۱۳۵۷- ۱۳۲۰، تهران، انتشارات قومس، ص ۴۰۹.
۵. فصلنامه تاریخ روابط خارجی، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، ش ۱۹ (تابستان ۱۳۸۳)، ص ۱۵۵.
۶. همان، ص ۱۵۶.
۷. یعقوب توکلی و دیگران، «روابط ایران و عراق پس از صدام، فرصت‌ها و چالش»، پژوهش‌های انقلاب اسلامی، ش ۵ (تابستان ۱۳۹۲)، ص ۱۶۶.  

محمدرضا پهلوی در سفر به الجزایر در کنار صدام حسین، معاون رئیس‌جمهور عراق (سال ۱۳۵۳)



منبع خبر

چرا قرارداد الجزایر پاره شد؟ بیشتر بخوانید »

هشدار درباره تسلط عربستان بر زمین‌ در عراق به بهانه سرمایه‌گذاری

هشدار درباره تسلط عربستان بر زمین‌ در عراق به بهانه سرمایه‌گذاری



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، رئیس جنبش «عصائب اهل الحق» عراق روز جمعه تلاش‌های عربستان سعودی برای تسلط بر مناطقی از استان‌های عراق به بهانه سرمایه گذاری را مردود خواند.

«قیس الخزعلی» در بیانیه‌ای اعلام کرد: «ما تلاش‌های نظام سعودی در تسلط بر مناطق وسیعی از اراضی استان‌های الانبار، النجف، المثنی و البصره به بهانه سرمایه گذاری را رد می‌کنیم.»

در این بیانیه آمده است: «این پروژه عربستان، تهدیدهای امنیتی بسیار خطرناکی دارد؛ زیرا توسط رژیمی قرار است عملی شود که سوابق متعددی در آسیب زدن به امنیت و ثبات عراق دارد و ضمن صدور فتواهای تکفیر، صدها انتحاری به عراق فرستاده است.»

دبیر کل عصائب اهل الحق همچنین به همزمانی پروژه سعودی‌ها در عراق با پروژه عادی سازی برخی کشورهای عربی با رژیم اسرائیل اشاره کرد و گفت: «رژیم اسرائیل دشمن ابدی عراق است و در واقع تحت رهبری و حمایت رژیم سعودی قرار دارد.»

الخزعلی افزود: «پروژه عربستان سعودی برای کشاورزی در مناطق فوق الذکر همچنین به دلیل نوع کاشت‌هایی که قرار است در آنجا انجام شود، موجب زیان‌های اقتصادی سنگین به ذخیره آب‌های زیرزمینی در این مناطق می‌شود.»

دبیر کل جنبش عصائب اهل الحق از دانشگاهیان، دانشجویان، بزرگان و چهره‌های عشایر و گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی و ملی عراق خواست این پروژه را رد و اجازه پیاده شدن آن را ندهند.

منبع: فارس



منبع خبر

هشدار درباره تسلط عربستان بر زمین‌ در عراق به بهانه سرمایه‌گذاری بیشتر بخوانید »