عربستان سعودی

«خاشقچی» به چه جرمی مُثله شد؟/ اهمیت افکار عمومی مردم ایران برای سعودی‌ها

«خاشقچی» به چه جرمی مُثله شد؟/ اهمیت افکار عمومی مردم ایران برای سعودی‌ها


گروه سواد رسانه خبرگزاری فارس؛ دولت جدید امریکا پس از یک مانور پر سر و صدای تبلیغاتی، سرانجام گزارشی درباره قتل جمال خاشقچی منتشر کرد. در این گزارش تاکید شده است که قتل فجیع خاشقچی، با اطلاع و دستور مستقیم بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی انجام گرفته است. انتشار این گزارش رسمی، باعث شد دوباره نام این روزنامه‌نگار بر سر زبان‌ها بیفتد و واکنش‌های جهانی در پی داشته باشد. اینکه چرا دولت بایدن تلاش دارد این موضوع را برجسته سازد و به عنوان سر خط خبرها در رسانه‌های جهان پین کند، به تحلیلی مجزا نیاز دارد. اما او چه کرده بود که مستحق چنین مجازات دردناکی از سوی شخص ولیعهد بود؟

جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد!

خاشقچی یکی از منتقدان جدی سیاست‌های سعودی بود که به لحاظ رسانه‌ای، دامنه اثرگذاری قابل توجهی داشت. ستون نویسی در واشنگتن پست، تحلیل‌های انتقادی در «الوطن»، نویسندگی در «میدل ایست آی» و مدیریت شبکه خبری «العرب» در کارنامه حرفه‌ای او به چشم می‌خورد. اما این تمام ماجرا و علت ترور او نیست.

پیش از قتل او، روزنامه گاردین در گزارشی به افشای پشت پرده منابع مالی شبکه «ایران اینترنشنال» پرداخته بود.

«می توانم تاکید کنم که جمال خاشقچی به این دلیل کشته شد که صبح ۲۶ سپتامبر (۶ روز قبل از مرگ) از استانبول با من تماس گرفت و فاش کرد که محمد بن سلمان و سعود القحطانی، شبکه ایران اینترنشنال در لندن را تامین مالی می‌کنند.»

 

گاردین افشا کرده بود که سعودی‌ها تامین بودجه و در واقع، سیاست‌گذاری کلان این شبکه ضد ایرانی را بر عهده دارند. اما ارتباط این افشاگری روزنامه گاردین با قتل خاشقچی چیست؟ سعید کمالی دهقان، خبرنگار گاردین در توییتی نوشت: «می توانم تاکید کنم که جمال خاشقچی به این دلیل کشته شد که صبح ۲۶ سپتامبر (۶ روز قبل از مرگ) از استانبول با من تماس گرفت و فاش کرد که محمد بن سلمان و سعود القحطانی، شبکه ایران اینترنشنال در لندن را تامین مالی می‌کنند.» بنابراین، منبع آگاهی که اطلاعات مربوط به این افشاگری پر هزینه را در اختیار گاردین قرار داده بود، همان جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار سعودی-آمریکایی است.


سعید کمالی دهقان از راز قتل خاشقچی پرده بر می‌دارد

کمالی دهقان، خبرنگار ایرانی گاردین پیش از انتشار این توییت، از دوستان و آشنایان خود خواسته بود با او تماسی بر قرار نکنند. همچنین می‌توانیم نگرانی او را از توییت دیگری که خطاب به مادرش نوشته بود دریابیم. او که خبر قتل دلخراش همکارش را شنیده بود، به خوبی می‌دانست که ممکن است هدف ترور بعدی خودش باشد. از همین رو، سفارت ایران در انگلستان او را تحت حمایت خود قرار داد و نسبت به خطرات احتمالی که جان او را تهدید می‌کرد، به مسئولین ذیربط هشدار داد. حال باید پرسید علت این خشونت بی حد و حصر سعودی‌ها نسبت به اهالی قلم و رسانه چیست؟ چرا روزنامه‌نگاران بین المللی تا این اندازه از تیم‌های ترور سعودی وحشت دارند؟ این در حالی است که امروز سعودی‌ها مدعی ایجاد فضای باز رسانه‌ای و آزادی گردش اطلاعات شده‌اند!

سیاست‌های ضدایرانی و هزینه‌های سرسام‌آور

ایران اینترنشنال، شبکه‌ای ماهواره‌ای و فارسی زبان است که ۲۴ ساعته و بدون پخش حتی یک آگهی بازرگانی، علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند. شبکه‌ای که به گفته عواملش، بیشترین تعداد تهیه‌کننده، مجری و گزارشگر، بزرگترین اتاق خبر رسانه‌های فارسی‌زبان و به‌روز‌ترین امکانات تهیه و تولید را در اختیار دارد. ایران اینترنشنال در گران‌ترین شهر اروپا یعنی لندن و با سرمایه‌ای بالغ بر ۲۵۰ میلیون دلار تاسیس شده است و نسبت به دیگر شبکه‌های خبری، حقوقی چند برابری به کارمندانش می‌دهد. گفته می‌شود هزینه سالانه این تلویزیون، چیزی در حدود ۵۰ میلیون دلار است. نگار مرتضوی، گزارشگر سابق تلویزیون ایران اینترنشنال نوشته بود: «عربستان سعودی بسیار سیستماتیک و پیگیر در حال جهت‌دهی جدید به رسانه‌هاست. عربستان سعودی به دنبال نفوذ و اعتبار است و برای تحقق این خواسته هزینه‌های زیادی پرداخت می‌کند.»

ایران اینترنشنال، همان رسانه‌ای است که پس از حمله تروریستی اهواز، با سخنگوی گروهک تروریستی «الاحوازیه» به مصاحبه پرداخت. همچنین پوشش زنده مراسم گردهمایی منافقین در آلبانی، از جمله اقدامات این شبکه ضد‌ایرانی است. پشتیبانی از دیگر گروهک‌های تروریستی، حمایت همه‌جانبه از همایش تجزیه‌طلبان، پوشش لحظه به لحظه اعتراضات و آشوب‌ها در ایران، حمله به نهاد دین و خانواده، سیاه‌نمایی پیوسته از وضعیت داخلی ایران و بزک چهره دشمنان انقلاب اسلامی از سیاست‌های تعریف شده این شبکه ماهواره‌ای است.


ایران اینترنشنال، شبکه‌ای با هزینه‌های گزاف و در خدمت سیاست‌های سعودی

رسانه‌های جنایتکار و اعتماد‌سازی

همیشه یکی از بزرگترین دغدغه‌های رسانه‌ها، اعتماد‌سازی برای مخاطب است. اعتماد مخاطب یعنی اعتبار رسانه و اگر رسانه‌ای از اعتبار کافی نزد افکار عمومی برخوردار نباشد، اساسا از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته است. یعنی توان ارتباط‌گیری با مخاطب و اثرگذاری بر او را از دست داده است. رسانه تدریجا و به دشواری اعتبار کسب می کند، اما این اعتبار انباشت شده، ممکن است به طور ناگهانی فرو بریزد. حتما مدیران ایران اینترنشنال از حجم نفرت مردم ایران نسبت به سعودی‌ها و چهره‌هایی چون بن‌سلمان آگاهی دارند. قاتل زنان و کودکان یمنی در میان جامعه ایرانی، کمترین جایگاه و محبوبیتی ندارد. به همین علت، ایران‌ اینترنشنال که ذهن و اراده مخاطبان ایرانی را هدف گرفته، هرگونه ارتباط خود با سعودی‌ها را انکار می‌کند تا بتواند به مرور، اعتباری به هم بزند. افشاگری‌های امثال خاشقچی، می‌توانست این نقشه را به نابودی بکشاند و دلارهای سعودی که خرج اعتمادسازی شده بود را به باد دهد. گرچه علت کینه بن سلمان با این منتقد عربستانی بسیار ریشه‌دار بود و به نقدهای تند و تیز او در سال‌های گذشته بر می‌گشت؛ اما نمی‌توان نقش این افشاگری را قتل او نادیده گرفت. بنابراین خاشقچی نه تنها باید حذف می‌شد، که باید آیینه عبرتی می‌شد برای دیگران.

انتهای پیام/





منبع خبر

«خاشقچی» به چه جرمی مُثله شد؟/ اهمیت افکار عمومی مردم ایران برای سعودی‌ها بیشتر بخوانید »

آمریکا به دنبال برکناری بن‌سلمان است

آمریکا به دنبال برکناری بن‌سلمان است



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «یوسی بیلین» وزیر دادگستری اسبق رژیم صهیونیستی در مقاله‌ای نوشت که در صورت برکناری «محمد بن سلمان» و روی کار آمدن «محمد بن نایف» به عنوان ولی‌عهد عربستان سعودی، تل آویو نیز از این رخداد استقبال خواهد کرد.

بیشتر بخوانید:

خیانت پاتریوت آمریکا به سلطنت ملک‌سلمان!

او در روزنامه «اسرائیل هیوم» نوشت که پیش‌بینی می‌کند «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا از «سلمان بن عبدالعزیز» شاه سعودی خواسته تا پسرش را از ولی‌عهدی برکنار کند.

«یوسی بیلین» سپس نوشت که با پادشاهی سلمان، بسیاری می‌دانستند که او پسرش را به ولی‌عهدی انتخاب خواهد کرد و این جایگاه را از «محمد بن نایف» که فردی با تجربه بود، می‌گیرد. بنابراین پس از گذشت دو سال در اقدامی شبه کودتا، بن نایف برکنار و بن سلمان جای او را گرفت و کاخ سفید و دیگر کشورهای نیز از ولی‌عهد جوان استقبال کردند و به نظر می‌رسید او فردی عمل‌گرا است و می‌تواند نماینده خوبی برای عربستان جدید باشد.

به نوشته وزیر اسبق صهیونیستی، در ماههای ابتدایی ولی‌عهدی محمد بن سلمان، او از خود چهره‌ای لیبرال و  حامی حقوق زنان نشان داد و رانندگی زنان را آزاد گذاشت، اما پس از آن شروع به بازداشت فعالان زن حقوق بشر کرد و شاهزادگان و ثروتمندان را به زندان انداخت و پس از آن ماجرای ترور خاشقچی در اکتبر ۲۰۱۸ پیش آمد و با اینکه تمامی جهان خشمگین شد اما «دونالد ترامپ» کاملا طرف ولی‌عهد سعودی را گرفت. سپس «محمد بن نایف» ولی عهد پیش از خود و عموزاده‌اش را به همراه «احمد بن عبدالعزیز» عموی خود که هر دو تهدیدی برای پادشاهی او بودند را به زندان انداخت.

«یوسی بیلین» با اشاره به روی کار آمدن «جو بایدن» در آمریکا نوشت که عدم تماس او با محمد بن سلمان و تماس با پادشاه، پیام‌های بشدت روشنی دارد. او چندی پیش گزارش اطلاعاتی در خصوص قتل خاشقجی که به دست داشتن بن سلمان اشاره می‌کرد را منتشر کرد.

او پیش‌بینی کرد که «جو بایدن» در گفت‌وگوی تلفنی با پادشاه سعودی به او گفته باشد که عاقلانه است پسرش را با «محمد بن نایف» جایگزین کند و از این پس نیز بر خواسته خود اصرار خواهد کرد.

این وزیر سابق صهیونیستی در خاتمه نوشت که  آیا برکناری محمد بن سلمان و جایگزینی «محمد بن نایف» به نفع این رژیم است یا نه؟ و در پاسخ نوشت که آمریکا تنها همپیمان واقعی تل آویو است، بنابراین هر گزینه‌ای که به نفع آمریکا باشد بی تردید به نفع اسرائیل نیز خواهد بود.

منبع: فارس



منبع خبر

آمریکا به دنبال برکناری بن‌سلمان است بیشتر بخوانید »

مسئول ناامنی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا کیست؟

مسئول ناامنی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا کیست؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ‌ ناصر کنعانی رییس دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر، در یادداشتی آورده است: “کنت مک کنزی” فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا “سنتکام” در سفر اخیر خود به مصر در گفتگو با شبکه تلویزیونی “ام بی سی” در پاسخ به پرسش خبرنگار این شبکه مصری، مدعی شد که ایران بزرگترین تهدید در منطقه سنتکام است که اقدام به صادرات تروریسم و ساخت موشک های بالستیک تهدیدکننده همسایگان می کند. مک کنزی مهار ایران را دارای اهمیت زیادی برای نیروهای تحت فرماندهی خود خواند.  او در بخش دیگری از اظهارات خود، مهمترین مشغولیت کنونی نیروهای سنتکام را خروج تدریجی نیروهای آمریکائی از افغانستان، موضوع عراق و سوریه و تهدیدهای ناشی از اقدامات ایران خواند.

بیشتر بخوانید:

ادعای آمریکا: نقش ایران در یمن منفی است؛ ما به دنبال صلح هستیم

برای تنویر بیشتر افکار کسانی که اتهامات مک کنزی به جمهوری اسلامی ایران را شنیده اند، نکاتی را ذکر می کنم.

کل بودجه نظامی سالانه ایران با جمعیتی حدود ۸۵ میلیون نفر و قرار داشتن در منطقه ای کاملا بحرانی و پرآشوب، کمتر از ۱۳ میلیارد دلار است. حال این بودجه را با بودجه نظامی برخی دیگر از کشورهایی که در منطقه مشترک با جمهوری اسلامی ایران قرار دارند، مقایسه می کنیم.

بیشتر بخوانید:

تحرکات امارات و رژیم صهیونیستی برای اشغال جزایر یمن

براساس اعلام اندیشکده آمریکاییِ موسوم به «مؤسسه بین المللی مطالعات راهبردی» (IISS)؛ بودجه نظامی عربستان سعودی (با حدود ۳۳ میلیون نفر جمعیت) در سال ۲۰۱۹ معادل ۷۸.۴ (هفتاد و هشت ممیز چهار دهم) میلیارد دلار بوده که اولین در سطح منطقه و سومین در سطح جهان بوده است! بودجه نظامی رژیم صهیونیستی(با کمتر از ۷ میلیون جمعیت یهودی) در همین سال ۲۲.۶ (بیست و دو ممیز شش) میلیارد دلار بوده است. در همین سال بودجه نظامی ایران (با جمعیت حدودا ۸۵ میلیون نفر) کمتر از ۱۳ میلیارد دلار (۱۲.۶۲۳) بوده است. بنابر این بودجه نظامی ایران در سال ۲۰۱۹ حدود یک‌چهارم بودجه نظامی عربستان سعودی در همین سال است! ایران در رتبه بندی این مؤسسه و دیگر مؤسسات بین المللی، از نظر بودجه نظامی حتی در میان ۲۵ کشور اول جهان نیز قرار ندارد. در همین سال، بودجه نظامی یک ساله آمریکا ۷۳۲ میلیارد دلار بوده است!

بیشتر بخوانید:

تداوم روابط آمریکا با عربستان سعودی

و اما گزارش موسسه معتبر بین‌المللی تحقیقات صلح استکهلم “سیپری” از معاملات نظامی جهان در دوره زمانی پنج ساله  ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ واقعیات تکان دهنده ای را بطور شفاف نشان می دهد. براساس این گزارش در دوره زمانی ۵ ساله یادشده:

–  واردات اسلحه توسط کشورهای خاورمیانه ۶۱ درصد افزایش یافته و ۳۵ درصد مجموع خرید جهانی سلاح را طی این مدت به خود اختصاص داده است.  

–  ریاض، ابوظبی و دوحه، بیشترین سهم از واردات جهانی تسلیحات را به خود اختصاص داده‌اند.

–  عربستان در مقایسه با دوره زمانی مشابه قبل، شاهد رشد ۱۳۰ درصدی واردات اسلحه بوده و ۱۲ درصد از کل اسلحه فروخته شده در جهان، به ارتش عربستان رسیده است. ژ

–  در همین دوره زمانی (از زمان آغاز جنگ یمن)، آمریکا ۷۳ درصد، بریتانیا ۱۳ درصد و فرانسه ۴.۳  درصد سلاح مورد نیاز عربستان را تامین کرده‌اند.

–  امارات ۳.۴ درصد کل تسلیحات فروخته شده در دنیا را بخود اختصاص داده و ۶۸ درصد خرید خود را از آمریکا و ۱۱ درصد آن را از فرانسه خریداری کرده است.

–  قطر ۳.۴ درصد خرید کل تسلیحات فروخته شده در دنیا را بخود اختصاص داده که رشدی ۶۳ درصدی نسبت به دوره مشابه داشت و ۵۰ درصد خرید خود را از آمریکا انجام داده است.

–  رژیم صهیونیستی ۲ درصد از خرید کل تسلیحات فروخته شده در دنیا را انجام داد که رشدی ۱۸۱ درصدی به نسبت دوره ۵ ساله مشابه قبل داشت و ۷۸ درصد تسلیحات خود را از آمریکا خریده است.  

–  آمریکا به ۹۶ کشور جهان تسلیحات عمده فروخته که نیمی از کل فروش تسلیحات آمریکایی در این سال‌ها راهی خاورمیانه شده است و یک چهارم کل فروش این سلاح ها به عربستان رسیده است.  

قدمت تأسیس دولت ایالات متحده آمریکا حدود ۲۴۰ سال است. در حالیکه ایران در طول عمر دولت ایالات متحده آمریکا (۲۴۰ سال) هیچ سابقه ای از تجاوز و حمله نظامی به هیچ کشوری را ندارد، اما ایالات متحده آمریکا تنها از نیمه قرن بیستم حدود ۱۰۰ اقدام نظامی و غیرنظامی علیه دیگر کشورهای مستقل داشته است! این اقدامات شامل کودتای نظامی، طراحی و اجرای عملیات براندازی حکومت‌ها، اقدام مستقیم نظامی و اشغال کشورها و … بوده است. اقدام دولت آمریکا در ۶ و ۹ آگوست سال ۱۹۴۵ در بمباران اتمی شهرهای ناکازاکی و هیروشیمای ژاپن، نام آمریکا را بعنوان اولین و تنها کشور استفاده کننده از بمب اتمی در جهان بشری به ثبت رسانده و افتخار! نسل کشی اتمی را برای این کشور به ارمغان آورده است. آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم رسما سیاست مداخله در اقصی نقاط جهان به منظور استیلای جهانی خود را در پیش گرفت و مداخله گرایی به منظور غلبه هژمونیک بر جهان به ماهیت اصلی سیاست خارجی این کشور بدل گردید.

از زمان تأسیس غیرقانونی رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، آمریکا به تدریج به حامی اصلی این رژیم و تجاوزات نظامی و اشغالگرانه آن تبدیل شد و دهه های متمادی است که حمایت مطلق از رژیم اشغالگر اسرائیل به اصل خدشه ناپذیر سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است. آمریکا بطور مستقیم و غیرمستقیم همراه اسرائیل در اشغال جنوب لبنان و بیروت در سال ۱۹۸۲ نقش داشته است. آمریکا رسما مشوق و حامی رژیم اشغالگر در جنگ ۳۳ روزه تابستان ۲۰۰۶ علیه لبنان بوده است و کوندولیزا رایس وزیر خارجه جنگ طلب و نومحافظه کار آمریکا، کشته شدن فجیع شهروندان و کودکان لبنانی در بمباران شهرهای لبنان توسط رژیم صهیونیستی را، درد زایمان خاورمیانه جدید توصیف کرده بود!

دولت آمریکا از حامیان اصلی حمله رژیم بعث عراق به ایران در سال ۱۹۸۱ بود که ۸ سال بطول انجامید. در طول همین جنگ آمریکا رسما در خلیج فارس دست به اقدامات نظامی علیه اهداف نظامی و غیرنظامی ایران زد و نهایتا در ۳ جولای ۱۹۸۸ هواپیمای مسافربری ایران را با بیش از ۲۹۰ مسافر بوسیله موشک شلیک شده از ناو نظامی وینسنس ساقط کرد.

مداخلات آمریکا در جهان بویژه خاورمیانه و شمال آفریقا از آغاز هزاره سوم میلادی با به قدرت رسیدن نومحافظه کاران جنگ طلب و تلاش آنان برای تثبیت رهبری بلامنازع آمریکا بر جهان وارد مرحله جدیدی شد.  

دولت آمریکا از سال ۲۰۰۱ تاکنون رسما علیه کشورهای افغانستان (۲۰۰۱)، عراق (۲۰۰۳)، لیبی (۲۰۱۱) و سوریه (۲۰۱۱) حمله نظامی غیرقانونی و بدون مجوز انجام داده و این حملات را بصورت مستقیم و غیرمستقیم ادامه می دهد. در سوریه علاوه بر حمایت مستقیم و همه جانبه از تروریسم تکفیری، حملات متعدد نظامی داشته و با اشغال بخشی از خاک این کشور، بطور غیرقانونی و برغم مخالفت دولت سوریه، پایگاه و مقرهای نظامی تأسیس کرده و نیروی نظامی در آنها مستقر کرده است!  

البته در طول همین سالها مداخلات آمریکا در انقلاب های رنگین در آسیای مرکزی و قفقاز نیز پرونده مفصل دیگری است که شرح مبسوطی می طلبد.

حال پرسش این است که چه کسی مسبب ناامنی در منطقه و جهان است و چه کسی از دامن زدن به ناامنی و بی ثباتی سود می برد.

جهانیان می دانند که آمریکا مسئول ناامنی نه فقط در خاورمیانه و شمال آفریقا، بلکه در کل جهان است فلذا اتهام زنی به ایران توسط “کنت مک کنزی” که در رأس “نیروی تروریستی سنتکام” قرار دارد، مضحک و بی ارزش است. تمام تلاش های آمریکا برای ساقط کردن نظام ایران در ۴ دهه گذشته به این دلیل است که ایران سلطه آمریکا و صهیونیسم بر منطقه را نمی پذیرد و معتقد به ضرورت خروج آمریکا از منطقه و آزادی کامل فلسطین از بحر تا نهر است.

آمریکا به بحران و تنش در منطقه نیاز دارد، تا بتواند سلاح بفروشد و آمار مؤسسه سیپری نیز این را به خوبی نشان می دهد. ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ حیات سیاسی خود، صلاحیت اخلاقی برای راهبری و شراکت در امنیت منطقه ای و بین المللی را نداشته و ندارد، فلذا سیاست سلطه بر جهان را در بستر تنش آفرینی و بحران دنبال می کند. فلذا آنان که امنیت خود و منطقه خود را در همکاری با آمریکا جستجو می‌کنند، بدانند که قصر بر آب بنا می‌کنند و خانه امن خود را به غارتگر می‌سپارند.

پرسش این است که راهکار عبور از بی ثباتی در منطقه و عبور از آمریکا چیست؟ پاسخ روشن است؛ بازگشت کشورهای منطقه به عناصر ملی و منطقه‌ای تشکیل دهنده قدرت ملی، گفتگو و همکاری دسته جمعی منطقه‌ای.  

جمهوری اسلامی ایران بعنوان قدرت مسئولیت پذیر منطقه ای حسن نیت خود را در این زمینه بارها نشان داده است. ایران ژئوپلیتیک به هم پیوسته ای با جهان عرب دارد و اتفاقا در ۴۰ گذشته از ناحیه جغرافیای همجوار عربی مورد حمله مستقیم نظامی ۸ ساله واقع شده است. معهذا برای خروج از شرایط کنونی نابهنجار منطقه و کوتاه کردن دست مداخله جو و غارتگر آمریکا، ایران به راه حل منطقه ای معتقد است و بر آن اصرار دارد. اینکه کشورهای منطقه به جای خریدهای ده‌ها میلیاردی تسلیحات و تبدیل منطقه به انبار تسلیحات ساخته شده آمریکا و اروپا و ائتلاف با رژیم غاصب صهیونیستی، به توسعه منطقه با استفاده از ظرفیت های عظیم اقتصادی، انرژی، حمل و نقل و تجارت بیندیشند. برای این منظور، ایران علاوه بر آنکه همواره از ابتکارات منطقه‌ای استقبال کرده، خود نیز مبدع ابتکارات منطقه‌ای بوده است.  

– ایران از ابتکار سال ۲۰۱۶ شیخ صباح امیر فقید کویت به کشورهای ذیربط منطقه با تمرکز بر حل اختلافات منطقه ای استقبال کرد. هرچند بعدها با روی کار آمدن ترامپ رئیس جمهور ماجراجوی آمریکا، این طرح به کناری نهاده شد!

– ایران در سال ۲۰۱۹ ابتکار “صلح هرمز” یا “ائتلاف امید” را رسما در سازمان ملل متحد رونمائی کرد. جزئیات این طرح رسما در اختیار کشورهای منطقه خلیج فارس حتی بحرین و عربستان قرار گرفت. طرح صلح هرمز بر پایه اصول مهمی همچون پایبندی به اهداف و اصول ملل متحد، احترام متقابل، منافع متقابل، جایگاه برابر، گفتگو و تفاهم، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی، خدشه‌ناپذیری مرزهای بین‌المللی، حل و فصل مسالمت‌آمیز تمامی اختلافات و از همه مهم‌تر دو اصل بنیادین «عدم تجاوز» و «عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر» قرار دارد. ایران همچنان معتقد است که این ابتکار می‌تواند یک راه حل سازنده و مبتنی بر منافع مشترک برای همه کشورهای منطقه و نیز صلح و امنیت بین المللی باشد.  

– جمهوری اسلامی ایران حتی از پیشنهاد روسیه با عنوان «بررسی جامع وضعیت در خلیج فارس» استقبال کرد و محمدجواد ظریف وزیر خارجه در نشست مجازی مربوط به آن در شورای امنیت سازمان ملل در اکتبر ۲۰۲۰ شرکت کرد. عراق و قطر نیز در این نشست مشارکت کردند، اما دیگر کشورهای این حوزه از جمله عربستان غایب بودند!

– البته در بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ که پایان بخش جنگ عراق علیه ایران بود، هم وظیفه ای برای دبیرکل سازمان ملل مشخص شده که گفتگو میان ایران و عراق و کشورهای منطقه را پیش ببرد. ایران بارها این موضوع را به سازمان ملل متحد و طرف های منطقه ای بعنوان یک گزینه منطقه ای یادآور شده است، اما محل توجه قرار نگرفته است. البته شاید برای برخی کشورهای منطقه که دهها میلیارد دلار صرف حمایت از رژیم صدام در جنگ ۸ ساله علیه ایران کرده بودند، رجوع به قطعنامه ۵۹۸ که پایانی بر تجاوز نظامی شکست خورده علیه ایران بود، آسان نباشد!  

– ایران حتی از ابتکار روسیه برای گفتگوهای منطقه ای نیز که در ۲۰ اکتبر سازمان ملل ارائه شد، استقبال کرد. فلذا ایران و عراق و قطر در آن شرکت کردند، اما بقیه کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان غایب بودند!
آمریکا ۷۶۰۰ مایل با منطقه و خانه مشترک ما فاصله دارد. دولت آمریکا امنیت کشورش و استمرار فروش تسلیحات کمپانی‌های اسلحه سازی خود را در ناامنی خلیج فارس، خاورمیانه و شمال آفریقا جستجو می‌کند و هیچگاه شریکی برای صلح و امنیت نخواهد بود.

منبع: ایرنا



منبع خبر

مسئول ناامنی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا کیست؟ بیشتر بخوانید »

حمله موشکی  یمن به تأسیسات نفتی آرامکو سعودی در جده

حمله موشکی یمن به تأسیسات نفتی آرامکو سعودی در جده


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن، امروز (پنج شنبه – ۴ مارس)، از حمله موشکی مجدد ارتش و کمیته‌های مردمی یمن به شرکت آرامکو در جده، خبر داد.

به نوشته پایگاه خبری «المسیره»، وی اعلام کرد: بامداد امروز، پنج شنبه، یگان موشکی یمن به لطف الهی، شرکت سعودی آرامکو را با موشک بالدار «قدس ۲»هدف قرار داد.

سخنگوی نیروهای مسلح یمن طی پستی در توئیتر نیز اعلام کرد که این موشک با دقت بالایی به هدف مورد نظر اصابت کرده است و عملیات مذکور در چارچوب پاسخ طبیعی و قانونی علیه تداوم محاصره و تجاوز علیه ملت عزیز یمن صورت گرفت.

اوایل آذرماه گذشته، ارتش و کمیته‌های مردمی یمن ایستگاه توزیع فرآورده‌های نفتی در جده را با موشک قدس ۲، هدف قرار دادند برای نخستین بار از این موشک در عملیات در عمق خاک سعودی، رونمایی کردند. وزارت انرژی عربستان سعودی در همان زمان، اصابت موشک را تأیید کرد. یک هفته پس از شلیک این موشک، شرکت آرامکو اعلام کرد که در پی ایجاد نقص فنی در یکی از پمپ‌های ایستگاه توزیع فرآورد‌ه‌های نفتی در منطقه جازان، برخی ایستگاه‌های فروش سوخت در منطقه با کمبود چند فرآورده نفتی مواجه شده‌اند.

انتهای پیام/





منبع خبر

حمله موشکی یمن به تأسیسات نفتی آرامکو سعودی در جده بیشتر بخوانید »