عشق

شهیدانه . آن روزها دروازه ای برای شهادت داشتیم وحال،معبری تنگ.هنوز برای شهید شدن فرصت هست….


شهیدانه??
.
آن روزها دروازه ای برای شهادت داشتیم وحال،معبری تنگ.هنوز برای شهید شدن فرصت هست.دل را باید پاک کرد.
شهید محسن حججی(سربلند)
.
من خودبه چشم خویشتن دیدم که جانم می رود♡
.
تا دشمن ایستاده، من هم خواهم ایستاد. جسمم خسته است اما روحم نه. دشمنی که نه دوست می شناسد و نه دشمن، به ناموس من و مرزهای کشورم هرگز رحم نخواهد کرد. گویی که او انسان نیست و خویی حیوانی دارد. در برابر این حیوان درنده یک لحظه غفلت ممکن است باعث شکست من شود. پس غفلت را کنار می گذارم و هم اکنون می خواهم که از مدافعان حرم شوم.
.



منبع

zeinab.pjy@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

شهیدانه . آن روزها دروازه ای برای شهادت داشتیم وحال،معبری تنگ.هنوز برای شهید شدن فرصت هست…. بیشتر بخوانید »

اگه هستی دست بوستم اگر هم شهید شدی واسه ما دعا کن چه دسته گل هایی رفتن و چه کسایی موندن :…


اگه هستی دست بوستم اگر هم شهید شدی واسه ما دعا کن ❤️چه دسته گل هایی رفتن و چه کسایی موندن ???
:

:
:
:::
:

::

::
:
؛
؛
؛



منبع

sweet_clip@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

اگه هستی دست بوستم اگر هم شهید شدی واسه ما دعا کن چه دسته گل هایی رفتن و چه کسایی موندن :… بیشتر بخوانید »

. .یکی میگفت افغان ها به همراه مریض میگن: “نگران” چقدر قشنگه؛ مثلا از یکی بپرسن: کسی نگران…


.
.یکی میگفت افغان ها به همراه مریض میگن: “نگران”
چقدر قشنگه؛ مثلا از یکی بپرسن:
کسی نگرانت هست؟ نگرانت کجاست؟
یا بهش بگن: من نگرانت میشم
یا یکی بگه: خیالم راحته، فلانی نگرانمه…
.
.
.
.
. ..
.

.
.
..
.
.
جهت سلامتی امام زمان صلوات
.

منبع

helma_baanoo@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. .یکی میگفت افغان ها به همراه مریض میگن: “نگران” چقدر قشنگه؛ مثلا از یکی بپرسن: کسی نگران… بیشتر بخوانید »

مرگ مثل خواب است… با جسم تحلیل‌رفته و نحیفش و با آن نفس‌های شمرده‌شمرده، دست‌دردست فرزن…


مرگ مثل خواب است…
با جسم تحلیل‌رفته و نحیفش و با آن نفس‌های شمرده‌شمرده، دست‌دردست فرزند به‌سختی قدم برمی‌داشت.
فرزند نگران بود و پدر از نگرانی و دلشورۀ فرزند با خبر.
چند قدمی که رفتند، ایستاد و گردن به‌سوی فرزند چرخاند؛ لبخندزنان گفت:
«فلانی می‌گوید از مرگ می‌ترسم، اما مرگ خیلی راحت است… مرگ مثل خواب است…
خود قرآن می‌گوید: فَیُمْسِکُ الَّتٖی قَضٰی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْاُخْرٰی.»
(خداوند ارواح را به هنگام مرگ، قبض می‌کند و ارواحی را که نمرده‌اند نیز به‌هنگام خواب، می‌گیرد. سپس ارواح کسانی را که فرمان مرگ آن‌ها را صادر کرده، نگه می‌دارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) باز می‌گرداند تا سرآمد معینی[زمر-۴۲])
.. بر دلشورۀ فرزند افزوده شد، عرق سردی بر پیشانی‌اش نشست، ملتمسانه دست پدر را فشرد…
.
? این بهشت، آن بهشت، ص٨٧؛ بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام والمسلمین علی بهجت
.
.

.
.



منبع

bahjat_arefan@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

مرگ مثل خواب است… با جسم تحلیل‌رفته و نحیفش و با آن نفس‌های شمرده‌شمرده، دست‌دردست فرزن… بیشتر بخوانید »

سلام دوستان گلم به پیج من خوش اومدی . …


سلام دوستان گلم
به پیج من خوش اومدی ?❤

.



منبع

mim.sahell77@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

سلام دوستان گلم به پیج من خوش اومدی . … بیشتر بخوانید »