عفاف و حجاب

ترویج فرهنگ ایثار و شهادت مصون سازی جامعه از آسیب‌های اجتماعی است

ترویج فرهنگ ایثار و شهادت مصون سازی جامعه از آسیب‌های اجتماعی است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، احمد حاجی‌زاده، معاون سیاسی امنیتی استانداری قم امروز در دومین جلسه شورای آموزش و پرورش استان، اظهار داشت: کمک به نظام آموزش و پرورش کشور وظیفه‌ای همگانی است و همه دستگاه‌ها باید برای تأمین امکانات و زیرساخت‌های لازم برای اداره کل آموزش و پرورش همکاری و مشارکت داشته باشند.

وی با بیان اینکه متأسفانه آنچنان که به موفقیت‌ها و رتبه‌های علمی دانش آموزان توجه شده، از باور‌ها و آموزه‌های دینی و اخلاقی آن‌ها غفلت شده است، تصریح کرد: هرچه نسبت به باور‌ها و اعتقادات کودکان اهتمام داشته باشیم، از آسیب‌ها و ناهنجاری‌های آن‌ها در آینده پیشگیری کرده‌ایم.

حاجی‌زاده با بیان اینکه کودکان در دهه‌های گذشته نسبت به انجام کار‌های فرهنگی شوق و مشارکت بیشتری داشتند، اما امروزه فقط رتبه‌های علمی آن‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد، گفت: ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و سیره شهیدان، یکی از ابزار‌های جدی برای مصونیت‌سازی جامعه از آسیب‌های اجتماعی است.

وی اهتمام به فرهنگ عفاف و حجاب، فضای مجازی و مسائل خانوادگی در میان دانش‌آموزان را نیز مورد توجه قرار داد و یادآور شد: همه ما نسبت به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان مسئولیت داریم و باید در پیشگاه خداوند متعال پاسخگو باشیم و از همه ظرفیت‌ها در این مسیر استفاده کنیم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ترویج فرهنگ ایثار و شهادت مصون سازی جامعه از آسیب‌های اجتماعی است بیشتر بخوانید »

تشریح دستاورد‌های قرارگاه فرهنگی ۱۹ دی سپاه قم

تشریح دستاورد‌های قرارگاه فرهنگی ۱۹ دی سپاه قم


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، نشست فصلی قرارگاه ۱۹ دی استان قم با موضوع ارائه گزارش عملکرد سال ۱۴۰۰ قرارگاه، بیان راهکار‌های عملیاتی برای سال ۱۴۰۱ و تشریح طرح شهربانو در سالن جلسات شهرداری قم برگزار شد.

مهدی علی بابایی مسئول دبیرخانه قرارگاه ۱۹ دی استان قم در این نشست، طی سخنانی با بیان اینکه اصلاح وضعیت استان قم در حوزه حجاب و عفاف نیازمند مشارکت همه دستگاه‌هاست، اظهار داشت: ما نسبت به این موضوع به صورت کامل آگاه هستیم که موضوع تغییر چهره یک شهر در یک مدت کوتاه شدنی نیست، اما برای رسیدن به هدف باید حرکت کرد و برای آینده برنامه داشت.

وی با اشاره به اینکه قرارگاه ۱۹ دی قم در قالب ۱۵ کمیته فعالیت‌های مختلف خود را دنبال می‌کند، اضافه کرد: کمیته امر به معروف و نهی از منکر که در قالب ۱۳ کارگروه کار خود را دنبال می‌کند تبلور فعالیت‌های قرارگاه ۱۹ دی است که طرح «بوستان نمونه» یکی از دستاورد‌های این کمیته است که با مشارکت شهرداری قم دنبال شده است.

مسئول دبیرخانه قرارگاه ۱۹ دی استان قم عنوان کرد: فعالیت‌های اصناف موضوع دیگری است که مورد توجه کمیته امر به معروف قرار گرفته است و تا کنون نشست‌های مختلف برای بررسی وضعیت اصناف با حضور نمایندگان دستگاه‌های مختلف برگزار شده و در این راستا گشت‌های امر به معروف با مشارکت پلیس اماکن درحال دنبال شدن است که موجب تغییر وضعیت شده است.

وی با اعلام این خبر که ۱۵ بوستان استان قم دارای هیأت امنا می‌شوند، عنوان کرد: امام جماعت مساجد، نیروی انتظامی و شهرداری از جمله اعضای این هیأت امنا هستند و تا به امروز نیز هیأت امنای بوستان علوی شکل گرفته و برنامه‌های فرهنگی در این بوستان درحال دنبال شدن است.

بابایی خاطرنشان کرد: کمیته‌های مختلف از جمله بانوان، فرهنگی، اجتماعی، رسانه و فضای مجازی، تبلیغات، دانشجویی، رسانه نوین، اشراف و هیأت اندیشه ورز در قرارگاه گردهم می‌آیند تا بتوانند حرکت‌های منسجم را با مشارکت دستگاه‌ها دنبال کنند.

وی با بیان اینکه کمیته اشراف و رصد قرارگاه ۱۹ دی پژوهش‌های علمی از جمله بررسی تغییرات فرهنگی شهر و روند جرائم سایبری را دنبال می‌کند، عنوان کرد: کمیته فرهنگی قرارگاه با حضور رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری قم به دنبال این است که بتواند در ۱۵ بوستان قم برنامه‌های فرهنگی را اجرا کند.

بابایی بر لزوم اجرای برنامه‌های فرهنگی با محوریت کمیته فرهنگی قرارگاه در سطح مدارس تاکید کرد و گفت: برگزاری جشنواره و مسابقات برای دانش‌آموزان و تقویت شبکه دهه هشتادی‌ها و دهه نودی‌ها از جمله برنامه‌های این کمیته برای سال جاری است.

وی با اشاره به اینکه مسئولیت کمیته بانوان بر عهده مسئول امور بانوان اداره‌کل تبلیغات اسلامی استان قم گذاشته شده است، گفت: این کمیته با تشکیل کارگروه بانوان فعال استان، برگزاری آموزش‌های تخصصی در حوزه حجاب و عفاف، هویت زنانه، به عرصه ترویج حجاب و عفاف در میان بانوان ورود مستقیم داشته است و کارگاه آموزشی ارتباط مؤثر را برای مبلغان برگزار کرده و تربیت مبلغان محله محور و کنش گران حجاب و عفاف را در محلات دنبال می‌کند.

بابایی برپایی نمایشگاه حجاب و عفاف در اماکن عمومی را یکی از دستاورد‌های کمیته بانوان برشمرد و گفت: این کمیته نسبت به وضعیت روستا‌ها نیز دغدغه‌مند است و تا به امروز برنامه‌های مختلفی را در نقاط مختلف استان از جمله روستا‌ها دنبال کرده است.

وی با اشاره به اینکه بازدید از کافی‌شاپ‌ها، اصناف و آرایشگاه‌ها افزایش یافته و شرایط تغییر محسوسی داشته است، تصریح کرد: کمیته امر به معروف و نهی از منکر با محوریت قرارگاه ثارالله فعالیت‌های میدانی را به صورت ویژه دنبال می‌کند که اگر این تذکر‌های لسانی نباشد وضعیت نامناسب خواهد شد چراکه دشمن حجاب و عفاف را در قم هدف گرفته است و در این راستا درحال اجرا کردن نقشه‌های شومی است.

بابایی عنوان کرد: برگزاری جلسات علمی اقناع‌سازی دختران با حضور اساتید حوزه و دانشگاه، تشکیل کافه گفتگو و حضور این کافه در دانشگاه‌ها، تشکیل مرکز تخصصی بانوان در استان قم، ایجاد دفاتر محلی خانه سبز، اعزام مشاور به محلات و تربیت مبلغ و مشاور و راه اندازی مراکز مشاور به منظور پاسخگویی به شبهات دشمن در حوزه حجاب و عفاف از جمله دستاورد‌های قرارگاه ۱۹ دی استان قم است.

وی از فعالیت کمیته محرومیت زدایی قرارگاه ۱۹ دی استان قم یاد کرد و گفت: ۱۰ رزمایش کمک مؤمنانه در شهر قم ایجاد شده و ۱۷۰ هزار بسته معیشتی در ۱۳ محله توزیع شده است و برنامه‌های مختلف خدماتی و فرهنگی با محوریت ۱۲۰ گروه جهادی در نقاط مختلف استان درحال دنبال شدن است.

مسئول دبیرخانه قرارگاه ۱۹ دی استان قم با بیان اینکه کمیته رسانه و فضای مجازی با محوریت مدیرکل صدا و سیمای استان قم با قدرت درحال سهیم کردن مطبوعات و رسانه‌های استان قم در حوزه حجاب و عفاف است، گفت: تشکل‌های حوزوی و دانشگاهی نیز به دنبال این است که بتواند ظرفیت‌های حوزه و دانشگاه را در راستای اهداف قرارگاه پای کار بیاورد و در این راستا تشکیل شبکه دختران فاطمی و پسران دهه هشتادی و گروه‌های سرود را دنبال کرده است.

وی با اشاره به اینکه کمیته تبلیغات و فضاسازی با محوریت روابط عمومی شهرداری قم در تغییر چهره شهر تاثیرگذار بوده است، گفت: فقط در حوزه حجاب و عفاف بیش از ۸۰۰ متر مربع تبلیغات و فضاسازی انجام شده است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تشریح دستاورد‌های قرارگاه فرهنگی ۱۹ دی سپاه قم بیشتر بخوانید »

نشست بازرسی عفاف و حجاب بنیاد برگزار شد/ فعالیت‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب موفق بوده است

تشخیص درست نیازهای کشور مانع افراطو تفریط می‌شود


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نشست بازرسی عفاف و حجاب بنیاد شهید و امور ایثارگران روز دوشنبه (نهم خرداد) با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین «یوسفعلی شکری» نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران در مجتمع شهید رسول‌زاده برگزار شد.

حجت‌الاسلام «یوسفعلی شکری» نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران در این نشست اظهار داشت: یکی از ایرادات ما این است که بر اساس سلایق خودمان و نه بر اساس مسائل دین زندگی می‌کنیم و قرآن را بر اساس خیال‌پردازی و هوا‌های نفسانی خودمان دنبال می‌کنیم و این یکی از آفت‌هایی است که دامن‌گیر دین شده است.

وی افزود: مهم‌ترین محور در امور زندگی انسان‌ها دانایی است. دانایی بر اساس نیاز انسان است تا تحقق پیدا کند و نیاز‌های انسان حد و اندازه دارد و اگر غرائز و نیاز‌ها را نشناسیم و اندازه تأمین آن را ندانیم به یقین دچار افراط و تفریط خواهیم شد بر همین اساس انبیاء الهی (ع) با بیانات خود و با کتاب و میزان اندازه نیاز‌های انسان‌ها را بیان می‌کنند.

حجت‌الاسلام شکری افزود: اگر عواطف و احساسات با دانایی تأمین نشود و به اندازه نباشد و در آن افراط و تفریط صورت بگیرد انسان رشد پیدا نمی‌کند و برای همین از «عفت» نام برده می‌شود و عفت به معنی این است که نیاز‌های انسان باید به اندازه تأمین شود و نیاز‌های غیر ضروری را کنار گذاشت و اگر از افراط و تفریط دست برنداریم شیطان بر ما مسلط می‌شود.

نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران ضمن تفسیر و ترجمه برخی آیات قرآن کریم به اهمیت جایگاه لباس ظاهری و باطنی برای انسان‌ها اشاره کرد و گفت: لباس برای زن و مرد جایگاه رفیعی دارد و اگر در قرآن کریم صحبت از خیر گفته می‌شود انسان باید خیر را بشناسد و به آن عمل کند. خیر انسان در لباس ظاهری و تقوا است و عقل حکم می‌کند که انسان به دنبال خیر باشد.

وی افزود: اگر انسان می‌خواهد به کمال برسد، باید لباس تقوا به تن داشته باشد و لازم است که این موضوعات را برای مردم جامعه شرح داد، زیرا شیطان پاشنه آشیل را نشانه گرفته است؛ لذا لازم است شیطان درون را شناخت و با آن مقابله کرد.

نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران اظهار داشت: بنیاد در زمینه فعالیت‌های فرهنگی و توانمندسازی ایثارگران و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف موفق و اثرگذار بوده است. در برنامه‌های فرهنگی پیش قدم بوده و در مدارس شاهد و دانشگاه شاهد فعالیت‌های فرهنگی خوبی انجام می‌شود و در مجموع فعالیت‌های فرهنگی بنیاد افتخارآمیز است.

«سمیه گنجی» مشاور رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در امور بانوان و خانواده در این نشست در خصوص مسئله حجاب و عفاف اظهار داشت: خانواده شهدا و ایثارگران الگو و تراز انقلاب هستند و لازم است که الگو مداری در بنیاد شهید و امور ایثارگران بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و امیدوار هستیم در این مسیر موفق باشیم.

در این نشست «علی ملازاده» بازرس کل دستگاه‌های اجرایی در وزارت کشور در موضوع عفاف و حجاب و «علی میرزایی» رئیس هیئت بازرسی در بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز به ارائه گزارش پرداختند.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تشخیص درست نیازهای کشور مانع افراطو تفریط می‌شود بیشتر بخوانید »

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!



عید امسال خیلی از خانم های چادری و خانواده های مذهبی نتوانستند برای خانم خانه و دخترانشان چادر نو بخرند! در کنار افزایش تمام قیمتها و هزینه ها، چادر مشکی هم رشد قیمت زیادی را تجربه کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، با چند صد متر گز کردن در بازار دست‌تان می‌آید که چادرهای آماده قیمت‌های مناسب‌تری دارند اما خیلی از خانم‌های چادری ترجیح می‌دهند از چادرهای سنتی ایرانی استفاده و پارچه‌های مشکی قواره‌ای تهیه کنند. رشد قیمت چادر آن هم در کنار حساسیت های جامعه در مسئله عفاف و حجاب و تاکید بر چادر به عنوان حجاب برتر می‌تواند میزان اقبال به این کالا را در بین خانواده‌ها دچار چالش کند. پارچه فروش ها می‌گویند دیگر مثل گذشته برای قواره چادر مشکی مشتری ندارند! برای بررسی دلایل افزایش قیمت نجومی این کالا که باید به سادگی در دسترس همه باشد به سراغ «اسدالله سلیمانی» مدیرعامل انجمن تولید کنندگان محصولات عفاف و حجاب رفتیم تا درباره چالش رشد قیمت چادر مشکی به گفتگو کنیم.

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!

ظاهراً باز هم با افزایش قیمت چادر مشکی مواجهیم به طوری که یک قواره چادر حدود یک میلیون قیمت دارد و برای یک خانواده کارگر چیزی نزدیک به یک چهارم حقوق ماهانه باید برای خرید یک قواره چادر هزینه شود!

ما وقتی دردی را درمان نکنیم با گذشت زمان این درد بدخیم‌تر شده و درمانش سخت‌تر می‌شود. ما کاری برای چادر انجام ندادیم و مسئولین ما اهتمامی بر آن نداشتند دوای درد ارزانی چادر شناخته شدن آن به عنوان کالای فرهنگی است که اگر این اتفاق می افتاد و در مجلس تصویب می شد به عنوان کالای فرهنگی مشمول دریافت یارانه بود و قیمت آن به یک پنجم کاهش پیدا می‌کرد. در حال حاضر هم در قیمت چادر مشکی هم در تولید تنها کارخانه داخلی افزایش قیمت داریم و هم در چادرهای وارداتی.

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!

چرا قیمت چادرهای آماده اغلب از قواره چادر ارزانتر است؟ البته این ارزانی چندان چشمگیر هم نیست اما به نسبت چادر های قواره ای این نوع چادر ها همچنان قیمت پایین تری دارند.

در برخی کارها همچون چادر ملی و دانشجویی به دلیل اینکه در دوخت سری کار، پارچه ها روی هم می افتد مصرف پارچه چادر پایین‌تر می‌آید و قیمت آن کاهش می‌یابد اما درباره قواره برای یک چادر در عرض کم حدود ۵ متر و در عرض زیاد حدود ۳.۵ تا ۳.۷۵ سانتی متر پارچه نیاز داریم. وقتی شما می‌خواهید یک چادر سنتی را ببرید حدود ۱ متر پرت در می‌آید اما در چادرهای مدل‌دار و در تولید انبوه، این پرتی کاهش و الگوها را در هم می‌اندازند و مصرف پارچه خیلی پایین می‌آید به همین خاطر قیمتش کمتر است.

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!

دلیل رشد قیمت چند برابری چادر چیست. آیا می‌توانیم بگوییم که در بازار چادر مشکی هم مافیا وجود دارد؟

رشد قیمت چادر مثل بقیه پارچه هاست و بقیه اجناس و پارچه ها هم رشد می‌کند اما بحثی که اینجا پیش می آید این است که ما پارچه محصولات حجاب را پارچه معمولی می بینیم یا کالای استراتژیک! اگر ما نسبت به این مسئله قائل هستیم که داشتن حجاب قانون جمهوری اسلامی ایران است و داشتن این حجاب تاثیر مثبتی بر جامعه و خانواده دارد، به همان کالای فرهنگی می‌رسیم و بحث حمایت از آن ضروری می‌شود. اما در این بازار هم شرایط به این شکل است که  هر کس پول بیشتر و نفوذ بیشتری دارد بیشتر این پارچه‌ها را وارد می‌کند. درمان اصلی مسئله قیمت چادر این است که به عنوان کالایی استراتژیک شناخته شود.

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!

 

ما قانون حجاب و عفاف و قانون مد و لباس را داریم که در هر دو مورد دستگاه ها در حوزه حجاب و عفاف وظایفی دارند و به نظر می‌رسد حمایت اقتصادی از پوشش چادر هم یکی از وظایف ایجابی باشد. در حال حاضر آیا از تولید و واردات چادر حمایت میشود؟

نزدیک به ۲۶ نهاد و سازمان متولی بحث عفاف و حجاب هستند که در سالهای گذشته و در مناسبتهای مختلف عملکردشان به یک نمایشگاه و یک فروشگاه زدن محدود می شد در حالی که این کار اصلا در حیطه کاری دستگاه ها نیست بلکه در حوزه کاری تولید کنندگان محصولات حجاب است. این دستگاه ها باید تسهیل گری، کار فرهنگی و تبلیغ را در دستور کار داشته باشند در حالی که تبلیغات ضد حجاب بسیار عریان است اما کسانی که در این حوزه کار می کنند حتی نمی توانند اسم تولیدی شان را ببرند. یا وزارت صمت موظف است به تولیدکنندگان محصولات حجاب یارانه بدهد، یا کارگروه مد و لباس با این همه هزینه و بودجه ای که از دولت و بیت المال گرفته است کاری در این حوزه انجام نداده است. در کارگروه مد و لباس اصناف و اتحادیه ها حضور داشته اند اما آدمهایی که آنجا هستند کارایی نداشته اند و این کارگروه خروجی نداشته است مگر بنا نبود این کارگروه مد و لباس را ساماندهی کند؟ الان چه مقدار این کارگروه توانسته است ذائقه مردم را تغییر دهد؟ ما چقدر در کوچه و خیابان لباسهای ایرانی اسلامی می بینیم؟ این معاونت تنها به برگزاری نمایشگاه های فروش اکتفا کرده است در حالی که برگزاری نمایشگاه فروش محصولات حجاب به تولیدکنندگان این حوزه باز می گردد و یک نهاد دولتی که بناست ذائقه سازی، ساماندهی، الگوسازی و تسهیل گری دارد نه وظیفه برگزاری نمایشگاه فروش!

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!

پس از نگاه شما به عنوان انجمن تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب، کارگروه ساماندهی مد و لباس در طی سالهای اخیر کارایی لازم  و تاثیر مثبتی نداشته است؟

ما بارها عرض کردیم و امروز در کمیسیون فرهنگی هم ین مسئله مطرح شده و وزیر ارشاد هم این را در هیئت دولت مطرح کردند که محصولات حجاب به عنوان کالای فرهنگی شناخته شود و آقای ضرغامی هم بر حمایت از محصولات حجاب تاکید کردند و به رغم سالهای گذشته که انجمن حجاب و کالای حجاب دیده نمی شد اما به نظر می رسد در این دوره این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. ما به خانم خزعلی معاون امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری هم گفتیم که ما توانایی این را داریم که بتوانیم به مشکلات تولید و عرضه محصولات حجاب سامان بدهیم و این نیازمند تشکیل یک ستاد عفاف و حجاب ذیل معاونت ریاست جمهوری است که قدرت تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی را در حوزه حجاب داشته باشد این ربطی به کارگروه مد و لباس ندارد. این کارگروه ۱۵ سال نشان داد در حوزه عفاف و حجاب حرفی برای گفتن ندارد و در هر دوره ای با مسئولان جدید ابتدا با تعدادی از تولیدکنندگان جلسه می گذارند و حرفهایی می‌زنند و با عملیاتی نشدن این حرفها پاسخگو نیستند و چون تریبون دارند از کار نکرده خود دفاع می‌کنند. این توانایی که در بخش خصوصی وجود دارد مردمی که به میدان آمده‌اند و کار کرده‌اند و ۹ عضو انجمن تولیدکنندگان امروز به ۲۵۰ -۳۰۰ عضو می‌رسد و در شرف اتحادیه شدن هستیم و نخستین اتحادیه تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب در حال تشکیل است. دولت باید این توانایی را مغتنم بشمارد و به سراغ کسانی بیاید که در این عرصه می‌خواهند کار کنند. ما انتظار داریم دولت همسو و دغدغه‌مند به سراغ ما بیایند تا این کار را ادامه دهیم.

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!

آقای سلیمانی شما در عرصه تولید و فروش فعالیت دارید و با مصرف کنندگان چادر در ارتباطید. آیا رشد قیمت چادر میتواند برخی افراد را برای کنار گذاشتن این حجاب برتر متقاعد کند؟

بله می‌تواند! کسی که چادر می پوشد زیر چادر هم یک پوشش کاملی دارد و این هزینه مضاعف است. چادر حجاب برتر است. چرا خانم های چادری باید هزینه بالاتری بپردازند تا این حجاب برتر را داشته باشند؟ چرا این عمل بانوان عزیز ما حرکتی فرهنگی و والا تلقی نمی‌شود و درباره آن تسهیل‌گری صورت نمی‌گیرد؟   اگر این حجاب شبیه سایر پوشاک است چرا یکی از بخش های نمایشگاه قرآن به بحث کالاهای حجاب و عفاف اختصاص می یابد و در نمایشگاه های بهاره و پاییزه این غرفه را نمی بینیم؟   این نشان می‌دهد که چادر با سایر کالاها فرق دارد و کالایی فرهنگی است. من به عنوان یک تولید کننده و یک مسئول که بازار را رصد می‌کنم، می‌گویم که به واسطه افزایش قیمت چادر، چادری های ما ریزش کرده‌اند و آمار این ریزشها هم زیاد است.

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!

بسیاری از خانمهایی که مشتریان خود ما یا همکاران ما بوده اند به دلیل همین گرانی چادرهایشان را برداشته اند. الان کارخانه حجاب شهرکرد که محصولاتش را به صورت مستقیم در سایتش عرضه می کند قواره چادر را ۳۵۰ هزار تومان گذاشته است که حداقل ۱۰۰ هزار تومان هزینه دوخت و آماده سازی دارد. حالا تولید کننده، بنک‌دار و خرده فروش هم هر کدام میخواهند سود خودشان را روی کار بکشند و این هزینه به ۵۵۰ هزار تومان می‌رسد. اما برخی به مردم آدرس غلط می‌دهند و می‌گویند چادر ۲۵۰ هزار تومان است! زیرا میخواهند خودشان را تبرئه کنند و بگویند ما در بحث حجاب کار کردیم. ما در سراسر کشور نزدیک به ۲۴۰ اتحادیه داریم که هر کدام از آنها در یک رسته کار می کنند و هیچ کدام به شکل اختصاصی در حوزه حجاب کار نمی‌کنند به همین خاطر هم ما سه سال پیش تقاضا دادیم تا یک رسته عفاف و حجاب در اتحادیه پوشاک ایجاد شود اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. برای صیانت از حجاب باید از تولیدکنندگان حمایت کرد. ما امیدواریم در دولت آقای رئیسی ستادی قدرتمند و تصمیم‌گیرنده در حوزه عفاف و حجاب ایجاد شود.

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر!

ساماندهی در قیمت پارچه چادر می تواند مشوقی برای این پوشش در جامعه مان باشد؟

بسیاری از بانوان چادری از قیمت های بالای این پارچه ها گلایه‌مند هستند. وقتی بعد از چند سال توان این را نداشته باشید که برای خود و دختران تان پارچه چادر تهیه کنید ممکن است این حجاب برتر را کنار بگذارید. کاهش قیمت در این بازار حتما تقاضای بیشتر مصرف کنندگان را به دنبال خواهد داشت. تولید محصولات حجاب مهم است و ما هر چیزی را که یک بانوی مسلمان از آن استفاده کند باید به آسانی در دسترس همه قشرها قرار دهیم. در نمایشگاه قرآن امسال ما ۱۶۰ غرفه داشتیم و انواع و اقسام پوشاک بانوان را عرضه کردیم.

کشور ما این توانایی را دارد که در حوزه محصولات عفاف و حجاب به یکی از قطب های اصلی محصولات عفاف و حجاب در منطقه تبدیل شود. همین حالا هم برخی تولیدکنندکان به ۷-۸کشور منطقه صادرات محصولات عفاف و حجاب دارند که این هم کاری اقتصادی است و موجب اشتغالزایی و ارز آوری می شود و هم با این کار ما فرهنگ خودمان را به کشورهای منطقه صادر می کنیم. امیدوارم قول های مسئولان در خصوص کالای فرهنگی شدن محصولات عفاف و حجاب و اتحادیه شدن تولیدکنندگان این کالاها و همچنین تاسیس یک سکوی فروش دائم محصولات عفاف و حجاب در تهران عملی شود.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قیمت‌های میلیونی برای حجاب برتر! بیشتر بخوانید »

روایت دختر دهه‌هشتادی که شب قدر محجبه شد

روایت دختر دهه‌هشتادی که شب قدر محجبه شد



از افراد مذهبی خوشم نمی‌آمد. احساس می‌کردم اصلا اهل حرف زدن و خندیدن و خوشگذرانی نیستند. تصور می‌کردم آدم‌های افسرده و بد اخلاقی هستند که هیچ طور نمی‌توانم با آنها کنار بیایم.

به گزارش مجاهدت از مشرق،  «از افراد مذهبی خوشم نمی‌آمد. احساس می‌کردم اصلا اهل حرف زدن و خندیدن و خوشگذرانی نیستند. تصور می‌کردم آدم‌های افسرده و بد اخلاقی هستند که هیچ طور نمی‌توانم با آنها کنار بیایم.» این‌ها را رقیه ۱۸ ساله می‌گوید. دختری که به گفته خودش تا دو سال پیش دلش می‌خواست طوری لباس بپوشد که همه نگاه ها را به سوی خودش جلب کند. حالا رو به روی‌ام نشسته و طوری چادر سر کرده که نکند یک تار مو از روسری‌اش بیرون بیاید. رقیه این عنایت ها را از شب‌قدر می‌داند.  می‌گوید پس از شب های قدر مسیر زندگی اش تغییر کرده و روایت محجبه شدن‌اش را اینطور برایمان بازگو می‌کند. 

از چادر متنفر بودم!

چادر را دوست نداشتم. اصلا از چادر متنفر بودم. مانتو کوتاه، شلوار تنگ و موهای رها روی شانه ام آن چیزی بود که به من اعتماد به نفس می‌داد. به نظرم من اینطوری زیبا بودم. برادرهایم اصرار داشتند که چادر بپوشم و حجابم را رعایت کنم, اما من مقابل این سختگیری ها کوتاه نمی‌آمدم. هر کاری می‌کردم که زیربار حرف هایشان نروم. چندباری هم چادرهایی که برایم خریده بودند را پاره کردم.گفتم من به هیچ وجه چادر نمی‌پوشم! وقتی دوست هایم را می‌دیدم که هرطور دلشان می‌خواهد لباس می‌پوشند و هر جا دوست دارند می‌روند. من هم می‌خواستم آزاد باشم. قبول داشتم کارهایشان درست نبود و جاهایی که می‌رفتند اصلا مناسب نبود, اما دلم می‌خواست مثل آنها باشم.

روایت دختر دهه‌هشتادی که شب قدر محجبه شد

وقتی پایم به مسجد باز شد 

کلاس نهم که بودم برای اولین بار تصمیم گرفتم. روزه بگیرم. برادرم روزه بود و من هم دوست داشتم مثل او روزه بگیرم. بلد نبودم نماز بخوانم. برادرم می‌آمد. می‌نشست کنارم و می‌گفت چه بگوییم و چه کار کنم.  وقتی خانه بود نماز می‌خواندم. وقتی نبود هم هیچ! نیمه ماه رمضان رسیده بود. یکی از همکلاسی‌هایمان که مذهبی بود و شاید فقط او در کلاس ما روزه می‌گرفت. وقتی فهمید روزه‌ام.گفت:«چرا نمی‌آیی مسجد؟ امشب میلاد امام حسن مجتبی است. مسجد برنامه دارد. بیا.» قبول کردم و برای سرگرمی هم که شده بود. شب به همراه دوستم راهی مسجد شدم. دختر هایی که به مسجد آمده بودند یا یک سال از من کوچک تر بودند و یا بزرگ تر بودند. خیلی خوش برخورد بودند. از رفتارشان خوشم آمد و سریع با هم دوست شدیم. از همان شب به بعد به واسطه برخورد آن دخترهای مذهبی پای من به مسجد باز شد. 

خدایا من بنده خوبت نیستم من را آدم کن!

شب قدر بود و حوصله‌ام سر رفته بود. با یکی از دوست‌هایم تماس گرفتم و گفتم:«حوصله‌ام سر رفته می‌آیی برویم مسجد؟» فقط برای سرگرمی دلم می‌خواست بروم مسجد. دوستم گفت قرار است خانوادگی بروند پارک. از من خواست که با آنها بروم اما مادرم اجازه نداد. چند دقیقه بعد با ریحانه همانی که پای مرا به مسجد باز کرده بود. راهی مراسم شدیم. رفتار دخترهای مذهبیِ هم‌سن و سال خودم دوباره همانطور بود خوش‌برخورد و مهربان. از من دعوت‌کردند که در طول مراسم کنارشان باشم. خوشحال شدم و پذیرفتم. شب اول برای مراسم قرآن به سرگرفتن  شرکت نکردم. دوست هایم رفتند و من بیرون از مسجد با تلفن همراهم مشغول بودم. 

شب دوم حال و هوای خادم ها عجیب بود. همدیگر را بغل گرفته بودند و گریه می‌کردند. پرسیدم چه شده؟! چرا اینطور می‌کنید؟! گفتند قرار است شهید بیاورند. درکی از واژه شهید و شهادت نداشتم. گفتم خب که چی؟! دوستانم گفتند بمان و خودت ببین! تابوت را که آوردند همه‌ رفتند به استقبالش. حال و هوای شان را نمی‌توانم توصیف کنم, اما من نمی‌توانستم مثل آنها باشم واکنشی نداشتم فقط نگاه می‌کردم. برای من آن تابوت فقط یک تابوت بود. همین! مراسم قرآن به سرگرفتن که شروع شد من هم همراه دوستانم به داخل شبستان مسجد رفتم. رفتارهایشان را درک نمی‌کردم. گریه می‌کردند و با التماس از خدا طلب بخشش می‌کردند. با خودم گفتم چی شده! معلوم نیست چی کار کردند که اینطور طلب ببخشش می‌کنند. چیزی از مراسم نمی‌دانستم. فقط برایم عجیب بود چرا اینطور می‌کنند. ریحانه که متوجه کنجکاوی من شد آرام کنار گوشم گفت:«رقیه امشب خدا بنده هایش را می‌بخشد. امشب دعا به درگاه الهی مستجاب می‌شود. پس هرچی از خدا می‌خواهی را الان ازش بگیر!»

نمی‌دانستم از خدا چه بخواهم. بی‌اختیار گفتم:«خدایا من بنده خوبت نیستم من را آدم کن!» شاید همان شب بود که خدا مسیر هدایتم را نشانم داد. شب سوم یقین پیدا کرده بودم آرامش از دست رفته ام را اینجا می‌توانم پیدا کنم. چند وقت بود حال دلم خوب نبود هم خودم را اذیت می‌کردم و هم بقیه را. احساس می‌کردم حال و هوای خوب مسجد و هیئت می‌تواند حالم را خوب کند. دلم می‌خواست هر شب بیایم. پرسیدم مسجد هر شب مراسم دارد من بیایم؟! گفتند نه. برای مناسبت ها برنامه داریم. هر وقت مراسم بود به شما اطلاع می‌دهیم. خوشحال شدم. در هفته چند بار به مسجد سر می‌زدم و با دوست هایی که آنجا پیدا کرده بودم. حسابی خوش می‌گذشت .

رفتار بعضی از مذهبی ها برایم آزار دهنده بود   

پوشش من در مسجد همان پوششی بود که در بیرون داشتم. گاهی احترام می‌گذاشتم و روسری ام را کمی جلوتر می‌کشیدم و یا مانتو بلند تری می‌پوشیدم. این باعث شده بود بعضی از افراد چپ‌چپ نگاهم کنند و یا حرف‌هایی بزنند که اصلا خوشایند نبود. البته من توجهی هم نمی‌کردم. دلم می‌خواست مثل دوستانم خادم مسجد شوم. چند باری هم مطرح کرده بودم, اما دوست هایم می‌گفتند رقیه اصرار نکن! علتش را که پرسیدم گفتند فرمانده پایگاه گفته تو را خادم نکنیم. رفتار این خانم و بعضی دیگر از خانم های مسجد برایم اذیت کننده بود. چون چادر نداشتم رفتار خوبی با من نداشتند. برای پیاده روی اربعین همراه با مسجدی ها  رفته بودیم زیارت  شاه‌عبدالعظیم حسنی . من آن‌روز چادر سر کرده بودم, اما در راه برگشت. چون نمی‌توانستم. چادرم را کنترل کنم. از سرم برداشتم و داخل کیفم گذاشتم. خانمی که مسئول گروه ما بود. وقتی مرا بدون چادر در اتوبوس دید. جلوی همه گفت یک بار دیگر اگر چادر نپوشی وسط راه از اتوبوس پیاده ات می‌کنم!    

روایت دختر دهه‌هشتادی که شب قدر محجبه شد

آئین تعزیه خوانی ؛ عکس تزئینی است

اولین باری که شیرینی گریه بر اهل بیت(ع) را تجربه کردم

یکی از دوستانم زنگ زد و گفت:« رقیه برای محرم قرار است تعزیه برگزار کنیم. تو هم می‌آیی»؟! خجالت می‌کشیدم تصور می‌کردم باید یک کاغذ بگیرم دستم و سرود بخوانم. گفتم نه من دوست ندارم بیایم. اصرار دوستانم و شوق و ذوق شان برای رفتن را که دیدم. قبول کردم یک جلسه بروم. خیلی برایم جالب بود. نمایش قشنگی بود. از همه بیشتر استادی که به ما آموزش می‌داد مرا جذب آنجا کرد. خیلی مهربان بود و سعی می‌کرد با مهربانی بعضی از چیزها را یادم بدهد. مثلا می‌گفت: قشنگ خانم نبینم وسط تعزیه لاک بزنی؟! اینکه با شوخی و مهربانی می‌گفت به دلم می‌نشست و به حرف هایش گوش می‌دادم. برای‌مان روایت می‌خواند و به زبان داستانی از ائمه می‌گفت. در طی این جلسه‌ها علاقه و شناختم نسبت به اهل بیت(ع) بیشتر شد و ارادت خاصی نسبت به حضرت عباس(ع) پیدا کردم. 

در این مدتی که به مسجد رفت و آمد داشتم تا به حال پیش نیامده بود. مثل دوستانم گریه کنم یا اصلا احساساتی شوم نسبت به روضه‌هایی که خوانده می‌شد. حتی این رفتار بقیه را هم درک نمی‌کردم و برایم عجیب بود. چند شب قبل از تاسوعا در هیئت‌مان روضه حضرت عباس(ع) برگزار شد. من به واسطه شناختی که در کلاس های تعزیه از ایشان پیدا کرده بودم ارادت خاصی به حضرت داشتم و تا روضه خوانده شد برای اولین بار دلم لرزیدو بغضم ترکید. بلند بلند گریه می‌کردم و حال خودم را نمی‌فهمیدم. یکی از دوستانم بغلم گرفت و گفت:« رقیه اولین بار است گریه کردی من را دعا کن. حتما حضرت عباس(ع)امشب نگاه ویژه ای به تو داشته!» این‌ها را می‌گفت و من گریه‌ام بیشتر می‌شد. شیرینی اشک ریختن برای اهل بیت(ع) آمده بود زیر زبانم و دلم نمی‌خواست از دستش بدهم. روضه تمام شده بود و من هنوز اشک می‌ریختم!

روایت دختر دهه‌هشتادی که شب قدر محجبه شد

گفتند اگر بروی مسجد رفاقت مان تمام است!

با چند نفر از دوستانم خیلی صمیمی بودم. تقریبا ۱۰ سال بود که هم‌دیگر را می‌شناختیم. رفاقت مان را تا پای جان بسته بودیم. بیشتر روزها کنار هم بودیم. باهم گردش می رفتیم و تمام وقت در مدرسه با هم بودیم. دوستانم از لحاظ ظاهری مثل خودم بودند. مانتوهای کوتاه و جلو باز، شلوار تنگ و کوتاه و…. من روی رفاقت شان خیلی حساب کرده بودم, اما وقتی متوجه شدند پایم به مسجد باز شده. پیام دادند و گفتند رقیه بس کن این رفتارت را؟! تعجب کردم فکر کردم کار اشتباهی انجام دادم. گفتم مگر چه کاری کردم؟! گفتند برای چی ‌می‌روی هیئت! جواب دادم مسجد رفتن من چه ربطی به شما دارد؟! وقتی حالم خوب می‌شود چرا نروم!؟ جوابی را شنیدم که اصلا انتظارش را از دوستان چندین و چند ساله ام  نداشتم. گفتند پس اگر می‌خواهی ادامه بدهی رفاقت‌مان تمام است. برایم مهم نبود. کم کم ازشان فاصله گرفتم. منی که تا چند وقت پیش همراه شان مذهبی ها را مسخره می‌کردم و برایم ایام شهادت اهل بیت (ع)مهم نبود. حالا نمی‌توانستم آرام بنشینم؛ تا رفتار خلافی ازشان سر می‌زد واکنش نشان می‌دادم. ظاهرم هیچ تغییری نکرده بود, اما رفتارم عوض شده بود. به دوستانم می‌گفتم:« چرا می‌خواهید بازیچه دست دیگران بشوید؟ چرا یک بار هم که شده با ذهنیت خوب به دین و اسلام نگاه نمی‌کنید؟ تا کی می‌خواهید حرف های دیگران را بلغور کنید؟ من نمی‌خواهم دیگر بی‌ارزش باشم!»

اینجا واقعا بهشت است

دوست هایم محدود شده بودند به همان هایی که در مسجد باهم آشنا شده بدیم. رفت و آمدم به مسجد بیشتر شده بود. یک روز در مسجد عکس یکی از شهدا را دیدم. یکی از بچه ها گفت: دلت می‌خواهد درباره این شهید بیشتر بدانی؟!

مشتاق بودم. قرار شد برایم کتاب زندگی شهید را بیاورد. چند کتاب برایم آورد. وقتی خواندم واقعا جالب بود. فکر نمی‌کردم مذهبی ها اینطور زندگی کنند. فکرمی‌کردم آدم‌های افسرده و خشکی باشند که فهمی از خوشگذرانی و عشق و علاقه ندارند. بچه های مسجد علاقه من را که به کتاب ها دیدند. یک روز تلفن زدند و گفتند: رقیه قرار است برویم بهشت زهرا می‌آیی؟! حوصله ام سر رفته بود. قبول کردم. به توصیه دوستانم چادر سر کردم . به محض ورودم به قطعه شهدا حس خوبی داشتم آن‌قدر که بی ‌اختیار گفتم. اینجا واقعا بهشت است! اتفاقا آن روز یکی از مادران  شهدا هم بود. کنار مزار پسرش ایستاده بود و می‌گفت پسرم فدای اسلام. فدای سر رهبر! آنجا تازه فهمیدم مدافع حرم چیست. آنجا تازه فهمیدم همه حرف‌هایی که درباره شان شنیده بودم.اشتباه است. 

برای چی باید با مُرده دوست شوم!

بهشت زهرا که رفته بودیم. بچه های مسجد درباره توسل به شهید گفتند. کتاب شهید محمدخانی را خوانده بودم. قصه دلبری‌اش نگاه مرا به مذهبی ها تغییر داده بود. پرسیدند رقیه به یک شهید خاص متوسل شو؟! خندیدم. گفتم چرا باید با یک مرده متوسل شوم! چه فایده ای دارد؟! دوست‌هایم گفتند فایده اش را خودت می‌بینی. شهید محمدخانی را انتخاب کردم. آن روز یک تسبیح از خادم مزار شهید هدیه گرفتم و از آن به بعد کارم شده بود ذکر گفتن و درد ودل کردن با شهید «محمدحسین محمدخانی». برای کوچک ترین کارهایم هم به او توسل می‌کردم. من که تا پیش از آن درکی از شهادت و شهید نداشتم. حالا همه  حرف‌هایم را به او می‌گفتم. کسی که من مرده خطابش کرده بودم  زنده بود. این را از عنایت‌هایی فهمیدم که در زندگی ام داشت. تا نامش را می‌بردم و کمک می‌خواستم مشکلم حل می‌شد. 

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده!

بین  وابستگی های قبل و مسجد و مسیری که نشانم داده بودند. دو دل بودم. نمی‌دانستم باید چه کار کنم. دوباره متوسل شدم به شهید؛ گفتم: آقا محمدحسین شما راه را نشانم بده.

چند بار دیگر پیش آمد که با دوست های قدیمی ام رفتیم بیرون. خانم های چادری را که می‌دیدند. پشت سرشان حرف می‌زدند و قضاوت می‌کردند. می‌گفتند این‌ها همه نمایش است. باطن‌شان طور دیگری است. من سریع واکنش نشان می‌دادم و می‌گفتم چرا قضاوت می‌کنید من هم مثل شما فکر می‌کردم ,اما کاش بدون منطق حرف نزنید, اما هیچ طوری راضی نمی‌شدند که حداقل برای خودشان هم که شده تحقیق کنند و ببینند واقعا حرف هایی که به ذهن‌شان تحمیل شده درست است یا نه! همین رفتار های کورکورانه دوستانم باعث شده بود من در مسیری که هستم ثابت قدم بشوم. دلم می‌خواست تغییر کنم و نمی‌خواستم مابقی عمرم را مثل دوستانم باشم که تمام افتخارشان تعداد دوست پسرهایشان بود.

گفتم اگر حاج قاسم نبود. شما را به قیمت یک پاکت سیگار می‌فروختند

حاج قاسم که شهید شد. واقعا ناراحت شدم. حال خوشی نداشتم. در گروه مدرسه حرف می‌زدیم که یکی از دوست های قدیمی‌ام به سردار اهانت کرد. دیگر نمی‌توانستم تحمل کنم. در متن کتاب‌های مدافعان حرم  خوانده بودم که چه اتفاقاتی  برای دختران جنگ زده می‌افتد. از ناسپاسی دوستانم عصبانی شدم. گفتم اگر حاجی نبود. شما را به قیمت یک پاکت سیگار می‌فروختند. همان جا رابطه‌ام با همه دوست‌های قدیمی‌ام تمام شد. حالا من رقیه دیگری شده بودم.

گفتم نه مادر دیگر چادرم را درنمی‌آورم!

ایام شهادت  بود. برای تمرین تعزیه حضرت زهرا(س) به مسجد می‌رفتم. آن روزها به احترام حضرت زهرا(س) چادر می‌پوشیدم, اما فقط در مسجد. اگر جای دیگری می‌خواستم بروم. با همان ظاهر قبلی ام می‌رفتم. تازه از تمرین برگشته بودم. مادرم خواست که باهم برویم خرید. قبول کردم. انتظار داشت مثل همیشه چادرم را دربیاورم. خوشحال بود از اینکه چادرم را در نیاورده‌ام پرسید رقیه با چادرت برویم خرید؟ مکث کردم. مثل همیشه از واکنش دیگران می‌ترسیدم, اما به خودم نهیب زدم رقیه تو می‌خواهی خدا و حضرت زهرا(س) از تو راضی باشند یا آدم های پوچی که تکلیف شان با خودشان مشخص نیست؟! تصمیم ام را گرفته بودم.گفتم نه مادر دیگر چادرم را درنمی‌آورم!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت دختر دهه‌هشتادی که شب قدر محجبه شد بیشتر بخوانید »