علوم اجتماعی

نقش حکمرانی خوب در ارتقاء امنیت جامعه

نقش حکمرانی خوب در ارتقاء امنیت جامعه


گروه اجتماعی ‌دفاع‌پرس – سردار جلیل موقوفه‌ئی فرمانده انتظامی سمنان؛  در جهان متحول امروز، نقش و مسئولیت پلیس نیز متغیر و متفاوت شده است و مجموعه انتظامی به تنهایی قادر به پاسخگویی به نیاز‌های جدید نخواهند بود.

پلیس بایستی با بازنویسی و افزایش قابلیت‌های خود، توان پاسخگویی به نیاز‌های جدید را افزایش دهد و این امر نیازمند الگویی جدید برای استفاده از همه ظرفیت‌های جامعه در تمام دستگاه‌های دولتی و خصوصی است.

حکمرانی خوب به عنوان پارادایم جدیدی است که بر نقش فرماندهان و مدیران در فراهم کردن ارائه خدمات با کیفیت بالا به شهروندان تاکید دارد.

حکمرانی خوب با شاخص‌ها و پیامد‌های زیاد در دو دهه پایانی قرن بیستم وارد حوزه علوم اجتماعی شد و با پذیرش گسترده مواجه شد؛ این مفهوم توجه محافل علمی جهان را به خود معطوف نموده است. هرچه شاخص‌های حکمرانی خوب بهبود یابد، شاخص‌های فساد کاهش خواهد یافت؛ لذا یکی از راه‌های کاهش فساد و ارتقاء امنیت جامعه افزایش شاخص­‌های حکمرانی خوب در نظام اداری، سیاسی و اجتماعی خواهد بود.

دولت به منزله ابزاری، حاصل عمل ارادی انسان برای تامین نظم و امنیت در جهان تدوین شده است و این دولت است که برای مردم وجود دارد نه مردم برای دولت، پس باید با حکمرانی مطلوب، برابری و عدالت اجتماعی، امنیت شهری و منزلت اجتماعی را برای مردم فراهم نماید.

حکمرانی خوب به عنوان یکی از شیوه‌های مشارکتی با شاخص‌های متناظر خود (شفافیت، قانونمندی، مشارکت، پاسخگویی) در امنیت شهری و بهبود امنیت ادراک شده ­شهروندان موثر است. حکمرانی مطلوب شهری به عنوان شکلی خاص از نظام اداره شهرها، برنامه ریزی در جهت دستیابی به توسعه پایدار شهری است.

در حکمرانی مطلوب مدیریت شهری،  باید از تکه تکه شدن کار‌ها و مسئولیت‌ها کاست و همه سازمان‌ها را جهت رسیدن به هدف مشخص که امنیت شهری است بسیج نمود، شهر سرشار از چالش‌های ملموس و غیرملموس می‌باشد که تنها با شیوه‌های درست مدیریتی قابل ردیابی و حل شدن است.

برابر تحقیقات انجام شده، حکمرانی خوب با امنیت شهری ارتباط معناداری دارد و یکپارچگی و دوری از تفرق مدیریتی، امنیت شهری را بهبود خواهد بخشید. این رویکرد افزایش امنیت، کاهش فقر شهری، افزایش کارآمدی، افزایش شفافیت و توانمندی پاسخگویی را در پی خواهد داشت.

مشارکت همه ذی نفعان شهری (شهروندان، دولت و بخش خصوصی) در اداره امور شهری و پاسخگو بودن مدیران و مسئولان شهری در برابر شهروندان و به وجودآوردن شهروندان مسئول و مدیران پاسخگو از راه حل‌های مهم ایجاد محیط امن شهری است؛ لذا آگاهی بخشی شهروندان در سهیم بودن آنان در امنیت شهری و ارائه آموزش‌های اجتماعی در پیشگیری از وقوع جرم در جامعه و محله و وفاق بین دستگاه‌های اجرایی و پای کار آمدن آنان برای پاسخگویی به مطالبات شهری از روشنایی پارک‌ها، کیفیت بافت‌های فرسوده و… در بالابردن احساس امنیت، تا ارائه نتایج عملکرد خود به مردم از راهکار‌های حکمرانی خوب در مدیریت شهری و از آن رهیافت افزایش امنیت شهری است.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش حکمرانی خوب در ارتقاء امنیت جامعه بیشتر بخوانید »

شلیک موشک هایپرسونیک اثبات کرد در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم

جانشین رئیس سازمان بسیج اساتید: موشک هایپرسونیک اثبات کرد که در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ سال گذشته حوادثی در سطح دانشگاه‌ها و موسسات عالی کشور رخ داد که بعضاً صحنه‌های ناخوشایندی را رقم زد؛ اکنون که گذشت زمان باعث فروکش کردن آن حوادث شده است، فرصت را مغتنم شمردیم تا با «محمدرضا ابن الدین حمیدی» جانشین رئیس سازمان بسیج اساتید کشور درباره جهاد تبیین، آنچه در دانشگاه‌ها رخ داده و نیز رویکرد‌های این سازمان در کمک به حل نظام مسایل کشور به گفت‌وگو بنشینیم؛ لذا آنچه در ادامه آمده ماحصل این گفت‌وگو است.

دفاع‌پرس: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید دانشگاه‌ها با ایشان تأکید کردند که لازمه پیشرفت علم و فناوری داشتن مراکز فعال تحقیقاتی است؛ آیا بسیج اساتید در جهت تحقق این فرمایش معظم‌له برنامه‌ای دارد؟

ایشان داشتن یک مجموعه تحقیقاتی به‌منظور شناسایی مسائل و مشکلات کشور و ارائه راهکار‌های عبور از این مشکلات را برای پیشرفت کشور ضروری عنوان می‌کنند؛ یعنی ما باید بتوانیم همیشه شرایط خود را در هر مقطعی که قرار داریم، رصد کنیم و فاصله خود تا هدف را بسنجیم؛ همچنین در حوزه بصیرتی بدانیم که اهداف دشمن ما چیست و به چه می‌اندیشد، برای مقابله با ما چه سناریویی دارد، در این راه چه مقدار موفق بوده و عوامل موفقیت آن چه بوده و لذا در این رابطه نقش ما برای مقابله چیست.

البته بررسی این موضوع نیازمند یک مجموعه مطالعاتی در حوزه راهبردی است؛ اما در حوزه‌های کاربردی نیازمند پژوهش‌های عملیاتی هستیم که بدانیم در هر زمینه‌ای چه مشکلاتی وجود دارد و برای نیل به تمدن نوین اسلامی و آرمان‌های توسعه‌ای که مد نظر داریم، در کجا قرار داریم؛ سازمان بسیج اساتید در هر دو زمینه یادشده نقش‌آفرین بوده است.

ابتدا برای اینکه از ظرفیت علمی و تخصصی اساتید بسیجی به نفع حکمرانی دینی استفاده شود، یک مدل از سازماندهی مبتنی بر تشکیل گروه‌های مسئله‌محور تدوین شده است؛ گروه‌هایی که متشکل از حداقل سه استاد بسیجی با رشته مرتبط بوده و قادر هستند که مسئله‌ای را متناسب با مسئله و مشکلات زیست‌بوم خود شناسایی و برای حل آن نسبت علمی بین خود و مشکل موجود تعریف کنند؛ آن نسبت علمی شامل تعریف مسئله، پیدا کردن راه حل و در نهایت ارائه بسته سیاستی است.

ساختار این گروه‌های مسئله‌محور این‌گونه است که هر حداقل سه گروه علمی از آن‌ها که دارای رابطه تخصصی باشند، می‌توانند اندیشکده مطالعات راهبردی را با همان نام تشکیل بدهند؛ بدین ترتیب باید اعلام کنم که خوشبختانه در بیش از هزار مجموعه آموزش عالی و پژوهشی که بسیج اساتید در آن‌ها فعالیت دارد، در اغلب آن‌ها با دارا بودن کانون‌های بسیج اساتید، گروه‌های مسئله‌محور نیز وجود دارد؛ همچنین در بیش از ۱۰۰ کانون (دفتر) بسیج اساتید اندیشکده مطالعات راهبردی داریم که مأموریت آن‌ها بررسی مشکلات زیست‌بوم خودشان در سطح ملی، استانی و محلی و در ادامه مطالبه‌گری است.

بنابر این آن‌ها به تناسب، مسئله‌ای را شناسایی کرده و به کمک دانشجویان تحصیلات تکمیلی بسیجی، آن را بررسی می‌کنند و در این بین چنانچه نیاز به مطالعه و ترجمه مقالات، کتب یا یافته‌های علمی باشد، آن‌ها را جمع‌آوری خواهند کرد، اطلاعات تجربی و زیستی خود را به میدان می‌آوردند و در یک اتاق فکر اندیشه‌ورزی به یافته‌ها سامان می‌دهند و آن را به یک بسته سیاستی تبدیل می‌کنند؛ سپس آن بسته سیاستی را از طریق نماینده مجلس یا نماینده دستگاه حکمرانی موجود در آن منطقه و یا از طریق سازمان بسیج اساتید مطالبه‌گری می‌کنند.

کار‌های علمی دیگری نیز در این سازمان انجام می‌شود که این کار‌های علمی نوع دیگری از فعالیت‌های پژوهشی برای حل مشکلات جاری است؛ به‌عنوان مثال می‌توان به استارتاپ‌های علمی اشاره کرد که در هر استانی خطوط تولیدی راهبردی وجود دارد و این خطوط در مسیر خط تولید خود با گره‌های بحرانی یا به اصطلاح گره‌های کور مواجه است؛ بدین‌صورت که خط تولید یا از نظر فناوری، مواد اولیه و یا روش تولید وابسته به بیرون کشور است؛ لذا هرگاه این گلوگاه‌ها از طرف صادرکننده مواد اولیه و فناوری بسته شود، خط تولید به اصطلاح می‌خوابد و مختل می‌شود که این اختلال می‌تواند آثار اقتصادی و اجتماعی به همراه داشته باشد.

شلیک موشک هایپرسونیک اثبات کرد در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم

اساتید بسیجی برای حل این گره‌های کور، آزمون علمی رقابتی برگزار می‌کنند و برنده این آزمون را هم در سود آن شرکت وارد و هم برای آن‌ها افراد سرمایه‌گذار پیدا می‌کنند. پس برای کمک به چرخه اقتصاد کشور، اساتید بسیجی استارتاپ علمی برگزار می‌کنند.

یکی دیگر از کار‌هایی که در حوزه تحقیقاتی و مطالعاتی انجام می‌دهند، نوآوری در علم است. ما گرفتار علم وارداتی و نهضت ترجمه به‌ویژه در علوم انسانی هستیم؛ برگزاری کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره توسط اساتید بسیجی راهی برای عبور از این مشکل است؛ زیرا حوزه‌های مربوط به علوم انسانی مانند علوم روان‌شناختی و تربیتی، علوم اجتماعی، جمعیت‌شناسی، مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی و حوزه‌هایی از این قبیل، گرفتار نظریه‌های غربی و سکولار هستند و این در حالی است که ما بعد از انقلاب متأسفانه کماکان از نظریه‌های تولیدشده در دوران سکولار شدن علم در زمان بعد از رنسانس در حوزه علوم انسانی استفاده می‌کنیم.

لذا برگزاری کرسی‌های یادشده، راهی برای نقد یا بسط یک نظریه یا نوآوری در نطریه‌های جدید متناسب با ارزش‌های دینی است؛ این کار به‌صورت گسترده در دانشگاه‌ها توسط بسیج اساتید صورت می‌گیرد و برای تحول در علوم انسانی، گام‌های مثبتی برداشته شده است.

شلیک موشک هایپرسونیک اثبات کرد در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم

دفاع‌پرس: سازمان بسیج مستضعفین در رویکرد جدید خود در پرداختن به مسائل مختلف نگاه مسئله‌محوری را انتخاب کرده است؛ بر این اساس بفرمایید که بسیج اساتید به‌عنوان یک قشر تخصصی در بدنه بسیج، برای حل نظام مسائل چه برنامه‌ای دارد؟

برای تبیین مسئله‌محور بودن اساتید ابتدا باید دقیقاً بدانیم مسئله چیست تا استاد ما مسئله محور شود؛ در حوزه علم هر انحرافی خود یک مسئله است حال این انحراف گاهی از قانون صورت می‌گیرد، گاهی انحراف از عرف است و گاهی این انحراف از شرع انجام می‌شود و البته گاهی هم انحراف از نیاز‌ها و خواسته‌های طبیعی مردم است؛ هرچند که انحراف از علم هم در نوع خود «انحراف» به حساب می‌آید.

اساتید بسیجی باید بین تخصص و مشکلات زیست‌بوم خود مبتنی بر حل مسئله نسبت برقرار کنند؛ به‌عنوان مثال در بسیاری از شهر‌ها مشکل جدی‌ای که وجود دارد، پایین رفتن سطح آب‌های زیرزمینی، خشک شدن قنات‌ها و چاه‌های آب است که این موضوع مشکلاتی را برای کشاورزان و دامداران به‌وجود آورده است؛ از این رو، برای حل این مشکل، اساتید بسیجی حوزه محیط زیست، زمین‌شناسی، جنگل‌ها، مراتع، کشاورزی، دام‌داری و سایر حوزه‌های مرتبط در صحنه حضور دارند.

این اساتید برای حل مسئله کمبود آب در این شهر‌ها باید به راه حل ممکن برسند و در مسیر کشف راه حل و نقطه بهینه در حل این مشکل، به گونه‌ای عمل کنند که رشد و توسعه شهر متوقف نشود؛ لذا کشف این‌گونه راه حل‌ها یعنی رویکرد مسئله‌محور مبتنی با نظام مسائل زیست‌بوم اساتید.

دفاع‌پرس: سازمان بسیج اساتید پژوهشکده‌هایی را در موضوعات مختلف تشکیل داده است؛ حال سوال اینجاست که آیا این پژوهشکده‌ها می‌دانند مسائل کشور در چه حوزه‌هایی است و اینکه برای رفع مسائل موجود نیازمند تولید دانش هستیم؟

شلیک موشک هایپرسونیک اثبات کرد در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم

در اینکه آیا ظرفیت‌های دانشی موجود می‌تواند نیاز‌های کشور را برطرف کند، باید گفت قطعاً می‌تواند؛ چون امروز علم محدوده ندارد؛ به‌عنوان مثال همان درسی که یک متخصص در حوزه زمین‌شناسی در دانشگاه کالیفرنیا خوانده، همان درس هم در دانشگاه‌های کشورمان ارائه می‌شود؛ برای اینکه منابع و سرفصل‌های درسی استاندارد و یکسان هستند؛ بنابر این در داشتن علم محدودیت نداریم و حتی محدودیت‌های تحریمی هم نتوانسته جلوی توسعه علم را بگیرد؛ همچنان‌که تولید و شلیک موشک هایپرسونیک توسط متخصصان کشورمان اثبات کرد که در دسترسی به علم محدودیتی نداریم؛ فقط نیروی انسانی متعهد و متخصص با انگیزه می‌خواهیم که این هم در بسیج اساتید پیدا می‌شود.

پس برای حل هیچ مسئله‌ای محدودیت نداریم؛ تنها نکته مهم، برخورداری از نیروی انسانی پای کار و با انگیزه است. برای انجام کار علمی یا باید با پول انگیزه ایجاد کرد و یا با تعهد و تعلق به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی که این تعلق در اساتید بسیجی وجود دارد. بدیهی است که ما به‌عنوان بسیجی چندان پولدار نیستیم، اما با انگیزه هستیم؛ لذا استاد بسیجی برای حل مسایل انگیزه لازم را دارد؛ بنابراین بر اساس بررسی‌های صورت گرفته، لیست مشکلات وجود دارد و برای حل آن‌ها فقط باید به لیست مورد اشاره مراجعه شود.

اما شخصاً به موضوع نظام مسایل اعتقادی ندارم؛ زیرا مسایل از نظام برخوردار نیستند و علت آن هم این است که نظام ـ به معنای سیستم ـ الگوی خاصی ندارد؛ مشکلات ما چرخه سیستمی ندارد؛ بلکه چون دشمنی علیه انقلاب اسلامی روز به روز رنگ جدید به خود می‌گیرد، مشکلات ما از یک سیستم برخوردار نیست؛ یک روز در معرض هجوم عملیات نظامی و روز دیگر در برابر هجوم اقتصادی و فرهنگی هستیم؛ پس هر روز برای حل مشکلات باید حرف جدیدی بزنیم.

بر این اساس، صحبت از نظام مسایل برای شرایط آرام و سامان‌یافته است؛ در حالی که ما هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم و تا زمانی که به یک سازمان تبدیل شویم، فاصله داریم؛ البته اکنون نهایتاً ما به نهاد تبدیل شدیم؛ فرق نهاد و سازمان را هم در این می‌دانم که سازمان یک جریان منظم تثبیت شده با ورودی و خروجی مشخص است، ولی نهاد جریان شناوری است که هر روز می‌تواند تغییر کند و به سوی رشد متحول شود. بر این اساس، انقلاب ما اکنون به نهاد تبدیل شده است.

دفاع‌پرس: آیا صرفاً پرداختن به نظریه کافی است؟

قطعاً خیر؛ چون در هر کار علمی باید نظریه را مبنا قرار داده و سپس بر اساس آن، کار عملی انجام داد؛ به این معنی که تحول نیازمند مبنای علمی است و تا زمانی که این مبنی شناخته نشود، اقدام زیربنایی نخواهد بود.

پایانِ بخش اول

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جانشین رئیس سازمان بسیج اساتید: موشک هایپرسونیک اثبات کرد که در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم بیشتر بخوانید »

شلیک موشک هایپرسونیک اثبات کرد در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم

موشک هایپرسونیک اثبات کرد که در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ سال گذشته حوادثی در سطح دانشگاه‌ها و موسسات عالی کشور رخ داد که بعضاً صحنه‌های ناخوشایندی را رقم زد؛ اکنون که گذشت زمان باعث فروکش کردن آن حوادث شده است، فرصت را مغتنم شمردیم تا با «محمدرضا ابن الدین حمیدی» جانشین رئیس سازمان بسیج اساتید کشور درباره جهاد تبیین، آنچه در دانشگاه‌ها رخ داده و نیز رویکرد‌های این سازمان در کمک به حل نظام مسایل کشور به گفت‌وگو بنشینیم؛ لذا آنچه در ادامه آمده ماحصل این گفت‌وگو است.

دفاع‌پرس: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید دانشگاه‌ها با ایشان تأکید کردند که لازمه پیشرفت علم و فناوری داشتن مراکز فعال تحقیقاتی است؛ آیا بسیج اساتید در جهت تحقق این فرمایش معظم‌له برنامه‌ای دارد؟

ایشان داشتن یک مجموعه تحقیقاتی به‌منظور شناسایی مسائل و مشکلات کشور و ارائه راهکار‌های عبور از این مشکلات را برای پیشرفت کشور ضروری عنوان می‌کنند؛ یعنی ما باید بتوانیم همیشه شرایط خود را در هر مقطعی که قرار داریم، رصد کنیم و فاصله خود تا هدف را بسنجیم؛ همچنین در حوزه بصیرتی بدانیم که اهداف دشمن ما چیست و به چه می‌اندیشد، برای مقابله با ما چه سناریویی دارد، در این راه چه مقدار موفق بوده و عوامل موفقیت آن چه بوده و لذا در این رابطه نقش ما برای مقابله چیست.

البته بررسی این موضوع نیازمند یک مجموعه مطالعاتی در حوزه راهبردی است؛ اما در حوزه‌های کاربردی نیازمند پژوهش‌های عملیاتی هستیم که بدانیم در هر زمینه‌ای چه مشکلاتی وجود دارد و برای نیل به تمدن نوین اسلامی و آرمان‌های توسعه‌ای که مد نظر داریم، در کجا قرار داریم؛ سازمان بسیج اساتید در هر دو زمینه یادشده نقش‌آفرین بوده است.

ابتدا برای اینکه از ظرفیت علمی و تخصصی اساتید بسیجی به نفع حکمرانی دینی استفاده شود، یک مدل از سازماندهی مبتنی بر تشکیل گروه‌های مسئله‌محور تدوین شده است؛ گروه‌هایی که متشکل از حداقل سه استاد بسیجی با رشته مرتبط بوده و قادر هستند که مسئله‌ای را متناسب با مسئله و مشکلات زیست‌بوم خود شناسایی و برای حل آن نسبت علمی بین خود و مشکل موجود تعریف کنند؛ آن نسبت علمی شامل تعریف مسئله، پیدا کردن راه حل و در نهایت ارائه بسته سیاستی است.

ساختار این گروه‌های مسئله‌محور این‌گونه است که هر حداقل سه گروه علمی از آن‌ها که دارای رابطه تخصصی باشند، می‌توانند اندیشکده مطالعات راهبردی را با همان نام تشکیل بدهند؛ بدین ترتیب باید اعلام کنم که خوشبختانه در بیش از هزار مجموعه آموزش عالی و پژوهشی که بسیج اساتید در آن‌ها فعالیت دارد، در اغلب آن‌ها با دارا بودن کانون‌های بسیج اساتید، گروه‌های مسئله‌محور نیز وجود دارد؛ همچنین در بیش از ۱۰۰ کانون (دفتر) بسیج اساتید اندیشکده مطالعات راهبردی داریم که مأموریت آن‌ها بررسی مشکلات زیست‌بوم خودشان در سطح ملی، استانی و محلی و در ادامه مطالبه‌گری است.

بنابر این آن‌ها به تناسب، مسئله‌ای را شناسایی کرده و به کمک دانشجویان تحصیلات تکمیلی بسیجی، آن را بررسی می‌کنند و در این بین چنانچه نیاز به مطالعه و ترجمه مقالات، کتب یا یافته‌های علمی باشد، آن‌ها را جمع‌آوری خواهند کرد، اطلاعات تجربی و زیستی خود را به میدان می‌آوردند و در یک اتاق فکر اندیشه‌ورزی به یافته‌ها سامان می‌دهند و آن را به یک بسته سیاستی تبدیل می‌کنند؛ سپس آن بسته سیاستی را از طریق نماینده مجلس یا نماینده دستگاه حکمرانی موجود در آن منطقه و یا از طریق سازمان بسیج اساتید مطالبه‌گری می‌کنند.

کار‌های علمی دیگری نیز در این سازمان انجام می‌شود که این کار‌های علمی نوع دیگری از فعالیت‌های پژوهشی برای حل مشکلات جاری است؛ به‌عنوان مثال می‌توان به استارتاپ‌های علمی اشاره کرد که در هر استانی خطوط تولیدی راهبردی وجود دارد و این خطوط در مسیر خط تولید خود با گره‌های بحرانی یا به اصطلاح گره‌های کور مواجه است؛ بدین‌صورت که خط تولید یا از نظر فناوری، مواد اولیه و یا روش تولید وابسته به بیرون کشور است؛ لذا هرگاه این گلوگاه‌ها از طرف صادرکننده مواد اولیه و فناوری بسته شود، خط تولید به اصطلاح می‌خوابد و مختل می‌شود که این اختلال می‌تواند آثار اقتصادی و اجتماعی به همراه داشته باشد.

شلیک موشک هایپرسونیک اثبات کرد در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم

اساتید بسیجی برای حل این گره‌های کور، آزمون علمی رقابتی برگزار می‌کنند و برنده این آزمون را هم در سود آن شرکت وارد و هم برای آن‌ها افراد سرمایه‌گذار پیدا می‌کنند. پس برای کمک به چرخه اقتصاد کشور، اساتید بسیجی استارتاپ علمی برگزار می‌کنند.

یکی دیگر از کار‌هایی که در حوزه تحقیقاتی و مطالعاتی انجام می‌دهند، نوآوری در علم است. ما گرفتار علم وارداتی و نهضت ترجمه به‌ویژه در علوم انسانی هستیم؛ برگزاری کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره توسط اساتید بسیجی راهی برای عبور از این مشکل است؛ زیرا حوزه‌های مربوط به علوم انسانی مانند علوم روان‌شناختی و تربیتی، علوم اجتماعی، جمعیت‌شناسی، مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی و حوزه‌هایی از این قبیل، گرفتار نظریه‌های غربی و سکولار هستند و این در حالی است که ما بعد از انقلاب متأسفانه کماکان از نظریه‌های تولیدشده در دوران سکولار شدن علم در زمان بعد از رنسانس در حوزه علوم انسانی استفاده می‌کنیم.

لذا برگزاری کرسی‌های یادشده، راهی برای نقد یا بسط یک نظریه یا نوآوری در نطریه‌های جدید متناسب با ارزش‌های دینی است؛ این کار به‌صورت گسترده در دانشگاه‌ها توسط بسیج اساتید صورت می‌گیرد و برای تحول در علوم انسانی، گام‌های مثبتی برداشته شده است.

شلیک موشک هایپرسونیک اثبات کرد در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم

دفاع‌پرس: سازمان بسیج مستضعفین در رویکرد جدید خود در پرداختن به مسائل مختلف نگاه مسئله‌محوری را انتخاب کرده است؛ بر این اساس بفرمایید که بسیج اساتید به‌عنوان یک قشر تخصصی در بدنه بسیج، برای حل نظام مسائل چه برنامه‌ای دارد؟

برای تبیین مسئله‌محور بودن اساتید ابتدا باید دقیقاً بدانیم مسئله چیست تا استاد ما مسئله محور شود؛ در حوزه علم هر انحرافی خود یک مسئله است حال این انحراف گاهی از قانون صورت می‌گیرد، گاهی انحراف از عرف است و گاهی این انحراف از شرع انجام می‌شود و البته گاهی هم انحراف از نیاز‌ها و خواسته‌های طبیعی مردم است؛ هرچند که انحراف از علم هم در نوع خود «انحراف» به حساب می‌آید.

اساتید بسیجی باید بین تخصص و مشکلات زیست‌بوم خود مبتنی بر حل مسئله نسبت برقرار کنند؛ به‌عنوان مثال در بسیاری از شهر‌ها مشکل جدی‌ای که وجود دارد، پایین رفتن سطح آب‌های زیرزمینی، خشک شدن قنات‌ها و چاه‌های آب است که این موضوع مشکلاتی را برای کشاورزان و دامداران به‌وجود آورده است؛ از این رو، برای حل این مشکل، اساتید بسیجی حوزه محیط زیست، زمین‌شناسی، جنگل‌ها، مراتع، کشاورزی، دام‌داری و سایر حوزه‌های مرتبط در صحنه حضور دارند.

این اساتید برای حل مسئله کمبود آب در این شهر‌ها باید به راه حل ممکن برسند و در مسیر کشف راه حل و نقطه بهینه در حل این مشکل، به گونه‌ای عمل کنند که رشد و توسعه شهر متوقف نشود؛ لذا کشف این‌گونه راه حل‌ها یعنی رویکرد مسئله‌محور مبتنی با نظام مسائل زیست‌بوم اساتید.

دفاع‌پرس: سازمان بسیج اساتید پژوهشکده‌هایی را در موضوعات مختلف تشکیل داده است؛ حال سوال اینجاست که آیا این پژوهشکده‌ها می‌دانند مسائل کشور در چه حوزه‌هایی است و اینکه برای رفع مسائل موجود نیازمند تولید دانش هستیم؟

شلیک موشک هایپرسونیک اثبات کرد در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم

در اینکه آیا ظرفیت‌های دانشی موجود می‌تواند نیاز‌های کشور را برطرف کند، باید گفت قطعاً می‌تواند؛ چون امروز علم محدوده ندارد؛ به‌عنوان مثال همان درسی که یک متخصص در حوزه زمین‌شناسی در دانشگاه کالیفرنیا خوانده، همان درس هم در دانشگاه‌های کشورمان ارائه می‌شود؛ برای اینکه منابع و سرفصل‌های درسی استاندارد و یکسان هستند؛ بنابر این در داشتن علم محدودیت نداریم و حتی محدودیت‌های تحریمی هم نتوانسته جلوی توسعه علم را بگیرد؛ همچنان‌که تولید و شلیک موشک هایپرسونیک توسط متخصصان کشورمان اثبات کرد که در دسترسی به علم محدودیتی نداریم؛ فقط نیروی انسانی متعهد و متخصص با انگیزه می‌خواهیم که این هم در بسیج اساتید پیدا می‌شود.

پس برای حل هیچ مسئله‌ای محدودیت نداریم؛ تنها نکته مهم، برخورداری از نیروی انسانی پای کار و با انگیزه است. برای انجام کار علمی یا باید با پول انگیزه ایجاد کرد و یا با تعهد و تعلق به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی که این تعلق در اساتید بسیجی وجود دارد. بدیهی است که ما به‌عنوان بسیجی چندان پولدار نیستیم، اما با انگیزه هستیم؛ لذا استاد بسیجی برای حل مسایل انگیزه لازم را دارد؛ بنابراین بر اساس بررسی‌های صورت گرفته، لیست مشکلات وجود دارد و برای حل آن‌ها فقط باید به لیست مورد اشاره مراجعه شود.

اما شخصاً به موضوع نظام مسایل اعتقادی ندارم؛ زیرا مسایل از نظام برخوردار نیستند و علت آن هم این است که نظام ـ به معنای سیستم ـ الگوی خاصی ندارد؛ مشکلات ما چرخه سیستمی ندارد؛ بلکه چون دشمنی علیه انقلاب اسلامی روز به روز رنگ جدید به خود می‌گیرد، مشکلات ما از یک سیستم برخوردار نیست؛ یک روز در معرض هجوم عملیات نظامی و روز دیگر در برابر هجوم اقتصادی و فرهنگی هستیم؛ پس هر روز برای حل مشکلات باید حرف جدیدی بزنیم.

بر این اساس، صحبت از نظام مسایل برای شرایط آرام و سامان‌یافته است؛ در حالی که ما هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم و تا زمانی که به یک سازمان تبدیل شویم، فاصله داریم؛ البته اکنون نهایتاً ما به نهاد تبدیل شدیم؛ فرق نهاد و سازمان را هم در این می‌دانم که سازمان یک جریان منظم تثبیت شده با ورودی و خروجی مشخص است، ولی نهاد جریان شناوری است که هر روز می‌تواند تغییر کند و به سوی رشد متحول شود. بر این اساس، انقلاب ما اکنون به نهاد تبدیل شده است.

دفاع‌پرس: آیا صرفاً پرداختن به نظریه کافی است؟

قطعاً خیر؛ چون در هر کار علمی باید نظریه را مبنا قرار داده و سپس بر اساس آن، کار عملی انجام داد؛ به این معنی که تحول نیازمند مبنای علمی است و تا زمانی که این مبنی شناخته نشود، اقدام زیربنایی نخواهد بود.

پایانِ بخش اول

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

موشک هایپرسونیک اثبات کرد که در دسترسی به علم محدودیتی نداریم/ هنوز در شرایط انقلاب قرار داریم بیشتر بخوانید »

جنگ در کف خیابان و جنگ در ذهن!

جنگ در کف خیابان و جنگ در ذهن!



کارشناسان سواد رسانه می‌گویند، اگر خبری منتشر شد که احساسات شما را فورا درگیر و مثلا شما را بلافاصله عصبانی کرد، و از همه مهم‌تر شما را به «واکنش بدون فکر و فوری» واداشت، به آن خبر شک کنید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

تحولاتی که این روزها در کف خیابان‌های تهران و برخی شهرها به شکل پراکنده و کوچک و در فضای رسانه‌ای به شکل گسترده و بزرگ شاهد بودیم، برای افرادی که با «رسانه» سر و کار دارند، به‌اندازه ۳ واحد درس «سواد رسانه» اهمیت داشت. به این سؤال‌ها نگاه کنید:

تحولاتی که پس از فوت مهسا امینی رخ داد، آیا متناسب بود؟ چه نسبتی هست بین، فوت یک دختر دارای بیماری زمینه‌ای با این همه آشوب و کشت و کشتار؟ چرا خبر جنایتِ (نه فوتِ) ناجوانمردانه علیه یک دختر دیگر که در همین ایام و در یکی از کلینیک‌های عمل زیبایی البرز رخ داد، و بخشی از کادر درمان پس از سکته این دختر معصوم حینِ عمل جراحی، جسد او را در بیابان‌های اطراف به آتش کشیدند، اصلا دیده نشد اما فوت مهسا این طور، گل درشت دیده شد و خبرش رسید به دورترین نقطه جهان؟! پاسخ همه این سؤال‌ها در «رسانه» است.

با یک مقدمه نسبتا مفصل-که آوردنش را در این‌جا ضروری می‌دانیم-

به بررسی این سؤال‌ها می‌پردازیم. بخوانید:

در مبحث «علم و تکنولوژی» نیز، مثل خیلی از مباحث دیگر علوم اجتماعی، دو موضوع بسیار مهم وجود دارد که اساتید این حوزه همواره روی آن تاکید می‌کنند:

اول) فواید و مضرات تکنولوژی و دوم) پیامدهای پیش‌بینی نشده. مبحث اول واضح است. هرگونه علم و تکنولوژی درکنار فواید بسیاری که دارد، می‌تواند، مضراتی هم داشته باشد. این مضرات گاهی آن‌قدر زیاد می‌شوند که باعث ظهور جنبش‌های مخالف علم (Anti-science Movement) می‌شود.

یک مثال خیلی ساده که همیشه برای درک راحت‌تر این موضوع زده می‌شود، علم فیزیک و ساخت بمب اتم است. عده‌ای هستند که با توجه به خسارت‌های جبران‌ناپذیری که انفجار یک بمب اتم می‌تواند داشته باشد، به جای آنکه ساخت بمب اتم را نفی کنند، به این نتیجه می‌رسند که اصلا علم نباشد بهتر است! (این مبحث را بیش از این کِش نمی‌دهیم) «پیامدهای پیش‌بینی نشده» و «کارکردهای پنهان» نیز موضوعات مهم بعدی در مباحث علوم اجتماعی هستند که نمی‌خواهیم زیاد و تخصصی وارد آنها شویم و صرفا به این جمله ساده اکتفا می‌کنیم که، «به پیامدهایی گفته می‌شوند که در بدو آغاز یک مثلا اختراع، انتخاب یک شغل، یا روش رخ می‌دهند و اصلا جزو پیش‌بینی‌های ما نبوده‌اند.»

رسانه، یک تکنولوژی است و مثل خیلی از تکنولوژی‌های دیگر، دارای فواید، مضرات و پیامدهای پیش‌بینی نشده است.

البته این نکته را هم باید یادآوری کرد که گاهی، این مضرات و پیامدها آن‌قدر جدی، زیاد و پر رنگ می‌شوند که، برخی را به این نتیجه می‌رسانند، «نکند هدف از تولید این علم و تکنولوژی، استفاده از همین مضرات و پیامدهای به اصطلاح پیش‌بینی نشده بوده است؟!» بازگردیم به مبحث خودمان. تحولات و آشوب‌هایی که طی روزهای گذشته در تهران و برخی شهرهای دیگر کشور به صورت پراکنده رخ داد، چرا گل درشت به نظر رسید در حالی که طبق گزارش‌های مستند، دقیق و متعدد و مشاهدات میدانی بسیاری از جمله حقیر، این قدر بزرگ نبود؟!

همان‌طورکه گفتیم پاسخ این سؤال، در تکنولوژی «رسانه» است. شاید انگیزه و هدف اولیه از راه‌اندازی رسانه، «اطلاع‌رسانی»، «گردش آزاد اطلاعات» و به قول «هابر ماس» کمک به «دموکراسی» و «تشکیل حکومت مشروع» بوده باشد اما به جرات می‌توان گفت، «اطلاع‌رسانی» و «گردش آزاد اطلاعات» امروز تبدیل به یکی از اهدافِ آن هم فرعی و کم اهمیت این تکنولوژی شده است.

همین‌طور کمک به دموکراسی، تشکیل حکومت مشروع و….این مسئله می‌تواند همان «پیامدهای پیش‌بینی نشده» باشد. درست مثل کارکرد موبایل و تلفن همراه.

فلسفه اولیه و هدف از ساخت گوشی تلفن همراه، طبیعتا دسترسی راحت و همه جاییِ دارندگان آن به یکدیگر و برقراری تماس صوتی و پیامکی بوده است. اما امروز چنان امکانات متنوع و حیرت‌انگیزی روی این دستگاه اضافه شده که، برقراری تماس صوتی شاید، یکی از کارکردهای پیش پا افتاده آن تلقی می‌شود.

در بازار، هم گوشی‌های تلفن ۳۰۰ هزار تومانی داریم و هم گوشی‌های ۵۰میلیون تومانی و هر دوی این گوشی‌ها، کارکرد «تماس صوتی» را دارند! علت این همه اختلاف قیمت آیا چیزی جز اختلاف در امکانات و تغییر در آن فلسفه وجودیِ ابتدایی آنهاست؟!

می‌خواهیم بگوییم، اگر فلسفه وجودی تکنولوژیِ «رسانه» در بدو ابداع، مثلا کمک به دموکراسی و تشکیل حکومت مشروع و گردش آزاد اطلاعات و….بوده، امروز نه تنها از این اهداف کاملا دور شده بلکه گاهی حتی برعکس، به ضد این اهداف هم تبدیل شده است.

امروزه با بمباران اطلاعاتِ درست و غلطِ اذهان و افکار مردم با این «رسانه»، نه تنها کمکی به دموکراسی نمی‌شود بلکه علیه دموکراسی و برای نابودی آن وارد می‌شوند. (رجوع شود به گزارش مجاهدت از مهم مجله نیوزویک ۱۶ ژوئن۲۰۱۷ با عنوان ? HOW BIG DATA IS CORRUPTING DEMOCRACYیعنی چگونه انبوه داده و اطلاعات، دموکراسی را فاسد می‌کند؟) این‌جا می‌توان گفت با یکی از عجیب‌ترین «پیامدهای پیش‌بینی نشده» و «مضرات تکنولوژی» مواجهیم!

همین‌طور رجوع شود به مبحث مهم آستروتورفینگ (Astroturfing) که این هم با ابزار رسانه صورت می‌گیرد.(البته بیشتر با اهداف تجاری) به زبان ساده، آستروتورفینگ یعنی ایجاد کمپین یا موجی از اِبراز نظر و احساساتِ در ظاهر مردمی اما در واقع ساختگی، برای هدایت اذهان مردم به سمتی که می‌خواهند.

در این‌جا نیز با بمباران اطلاعاتی اذهان مردم، کار را پیش می‌برند طوری که این‌طور به آنها القاء بشود که، موج بزرگی علیه یک تفکر، یک تصمیم قانونی یا پدیده یا یک حکومت شکل گرفته و همه علیه آن یا با آن شده‌اند.

این روش تکیه زیادی روی ترکیب «دروغ» و «درگیر کردن احساسات» دارد. همه چیز در ذهن رخ می‌دهد. راه‌اندازی نوعی جنگ در اذهان در حالی که خبری خارج از این ذهن نیست و هرچه هست در همین چارچوب ذهنی است. یا اگر خبری هم بیرون از این ذهن هست، آن‌قدری که آستروتورفینگ آن را بزرگ و گل‌درشت نشان می‌دهد، بزرگ نیست. برخی شرکت‌ها و جریان‌هایی که در آمریکا به پول و تجارت وصلند، در ماجرای کرونا از این حربه بهره‌های زیادی بردند. با ایجاد تردید در مرگبار بودن ویروس کرونا، یا ایجاد شبهه درباره روش‌های جلوگیری از ابتلا و روش‌های درمان، عواطف و احساسات زیادی را برانگیخته و کمپین‌های خیابانی به راه می‌انداختند و بعضا حتی به موفقیت‌هایی هم دست می‌یافتند.

در یک جمع‌بندی می‌توان تحولات این روزهای برخی خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر طی روزهای اخیر را، با همین مبحث به خوبی تبیین کرد. امروز ایران عزیز با تکنیک‌های ترکیبی که هیچ حد و مرز و چارچوب اخلاقی را نمی‌شناسد، مورد هجمه قرار گرفته است.

در اذهان مسئله بزرگ است اما در کف خیابان کوچک. راز تلاش اوباش اجاره‌ای برای همراه کردن مردم در اعتراضات آن هم با تهدید و ارعاب، به همین نکته باز می‌گردد. آنها باید مسئله‌ای که در ذهن، درشت شده را در عین هم درشت کنند تا جدی بودن قضیه برای فرد «جا» بیفتد.

اگر دقت کنید، ایام و مکان‌هایی را برای تجمع انتخاب می‌کنند که، همیشه و به طور طبیعی شلوغ و پر جمعیت‌اند. یکی از این مکان‌ها «بازار» تهران بود. این مکان همیشه و به طور طبیعی شلوغ است. کافی است یک تصادف ساده در یکی از خیابان‌های اصلی یا فرعی بازار رخ دهد تا با ترافیک عظیمی مواجه شویم.

حمله به خودروها برای وادار کردن رانندگانشان به بوق زدن، هُل دادن سطل‌های زباله و گلدان‌های سیمانی و نیمکت‌های وسط خیابان‌های شلوغ و پر رفت و آمد بازار، با این هدف صورت می‌گیرد که، آنچه با تکنیک‌های شیطانی رسانه‌ای در اذهان ایجاد شده، بیرون از ذهن هم ایجاد شود!

اما راه‌حل چیست؟ کارشناسان سواد رسانه می‌گویند، اگر خبری منتشر شد که احساسات شما را فورا درگیر و مثلا شما را بلافاصله عصبانی کرد، و از همه مهم‌تر شما را به «واکنش بدون فکر و فوری» واداشت، به آن خبر شک کنید.

در بسیاری از مواقع درگیر کردن شدید احساسات یعنی، تعطیل کردن فکر. نباید فراموش کرد که انسان به طور فطری جذب اخبار و مسائلی می‌شود که، احساسات را درگیر کند.

اما این فقط مردم نیستند که باید راه‌حل‌ها را بیاموزند. گاهی باید مشکل را از ریشه حل کرد. لحظه‌ای بدون توجه به گرایش‌های سیاسی‌تان به این جملات فکر کنید. بستر رسانه و فضای مجازی در کشور ما در اختیار خودمان است یا دشمن؟ کدام کشور را در دنیا سراغ دارید که کنترل افکار عمومی‌اش را به دشمن سپرده باشد؟

یک مورد، فقط یک مورد نشان دهید، کشوری در دنیا زیرساخت‌های اطلاع‌رسانی و کسب و کار مردمانش را در اختیار نه یک کشور دیگر که، در اختیار دشمنش گذاشته باشد.

این فضا «باید» سر و سامان یابد و مخاطب این باید کسی نیست جز دولت محترم که باید بیشترین بودجه و بهترین متخصصین را برای بهبود پیام‌رسان‌های بومی و پلتفرم‌ها اختصاص داده و استخدم نماید. این جنگ، دیگر جنگ با موشک نیست، جنگ در ذهن است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنگ در کف خیابان و جنگ در ذهن! بیشتر بخوانید »

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، چند وقت پیش، دانشکده الهیات دانشگاه تهران، سلسله وبینارهایی برگزار کرد در آن نادیا مفتونی، عضو هیئت علمی این دانشکده با اساتید مختلف و مطرح جهانی بحث و گفتگو می‌کرد. تا پیش از این نام مفتونی را فقط در جلسات و نشست‌ها و یا روی جلد کتاب‌ها دیده بودم ولی وقتی در این وبینارها نام او را به عنوان گفتگو کننده و پژوهشگر ارشد و برجسته دانشگاه ییل در کنار افرادی چون اسلاوی ژیژک، آنتونی گیدنز، دیوید بوردول و همسرش کریستین تامسون دیدم، کنجکاو شدم بیشتر راجع به او بدانم و طبیعتاً همیشه اولین منبع برای دانسته‌های اینروزهای ما اینترنت و گوگل است. اولین یافته‌هایی که خیلی نظرم را جلب کرد یافته‌های نوشتاری و تصویری مفتونی به همراه همسرش بود و عشقی که به او دارد. در بسیاری از رسانه‌ها از عشق به همسرش گفته بود و اینکه ۳۷ سال پیش او از همسرش خواستگاری کرده و هنوز که هنوز است عاشق اوست.

قصد داشتم راجع به فعالیت‌های علمی اش بیشتر بخوانم اما وقتی متوجه شدم که او علاوه بر فلسفه ورزی و فعالیت‌های علمی، کار هنری هم می‌کند و فارغ التحصیل مدرسه جامع رضوی است و تحصیلات حوزوی دارد این شخصیت برایم جذاب‌تر شد و فهمیدم که با یک شخصیت چند وجهی طرف هستم. فلسفه خوانده ای عاشق، هنرمند، نقاش و البته اندیشه ورز که به قول خودش همه اینها را از برکت عشق به دست آورده است. تعداد تالیفاتش به زبان انگلیسی از تعداد تالیفاتش به زبان فارسی بیشتر است اما از میان تالیفات فارسی او می‌توان به آثاری چون «فارابی: خیال و خلاقیت هنری»، «اخلاق هنر از نگاه فارابی» و «پژوهشی در فلسفه علم دانشمندان مسلمان» اشاره کرد.

وقتی گفتگوهای این بانوی ایرانی با اساتید مطرح خارجی را دنبال کردم و تسلطش به زبان انگلیسی و مباحث فلسفی را دیدم به عنوان یک زن ایرانی هم خیلی حس غرور و افتخار کردم و هم شوق بیشتری برای گفتگو با او پیدا کردم و تصمیم گرفتم هرچه زودتر با او قرار ملاقات بگذارم.

در آخرین گفتگویی که با اسلاوی ژیژک داشت، این فیلسوف اسلوونیایی خطاب به مفتونی گفت: تو از من دور نیستی و تحت رادار من هستی. من شیفته آثارو خوانش رویکرد تو به سنت ایران هستم و وقتی داستان خواستگاری تو ازهمسرت را در اینترنت خواندم گریه کردم. علاوه بر ژیژک بسیاری از اساتید مطرح دنیا نظرات مفتونی، خصوصاً نظرات او درباره فارابی را ستودنی و قابل تأمل دانسته اند و بارها از تلاش‌های او تقدیر کردند.مجموعه همه اینها منجر شد که این ملاقات اتفاق بیفتد.

گفتگویی که در ادامه می‌خوانید، حاصل گپ وگفتی یکساعته در یک ظهر تابستانی در دفتر نادیا مفتونی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران است.

* خانم مفتونی، با توجه به اینکه دایره فعالیت‌های شما زیاد است اگر قرار باشد ما شما را از زبان خودتان معرفی کنیم باید چه بگوییم؟

من اگر خودم را بخواهم معرفی کنم، غیر از مطالبی که در اینترنت راجع به من پیدا می‌کنید، خودم را در این لحظه اینگونه معرفی می‌کنم: نادیا مفتونی، یعنی عاشق پیشه، مشخصاً عاشق حسین نوری، و هرچیزی که خداوند به من داده است از برکت این عشق داد و خیلی هم عشق بابرکتی بوده است. بنابراین اگر تفاوت و تمایزی در داشته‌های من با بقیه اساتید می‌بینید از برکت عشقی است که از حسین نوری دارم. ما دقیقاً ۳۷ سال است که زندگی بسیار لذت بخشی در کنار دو فرزند و دو نوه‌مان داریم.

*درگفتگوهایی اخیری که در وبینارهای دانشگاه تهران داشتید، با عنوان پژوهشگر ارشد دانشگاه ییل حضور داشتید، آیا در این دانشگاه هم حضور فیزیکی دارید و تدریس می‌کنید یا از به صورت مجازی مشغول هستید؟

بنده حدود دوسال است که از طریق فعالیت‌های علمی و پژوهشی که در اینترنت داشتم به جایگاه پژوهشگر ارشد یا پیشکسوت دانشگاه دست پیدا کردم، چون تعداد تالیفات انگلیسیم از تعداد تالیفات فارسی بنده بیشتر است ولی در این مدت حضور فیزیکی در دانشگاه ییل نداشتم. این جایگاهی که الان من دارم جایگاه بسیار ویژه ای است که به یکسری افراد خاص اعطا می‌شود.

البته چندین بار برایم دعوتنامه ارسال شده تا حضور پیدا کنم ولی چون من بدون آقای نوری هیچ جا نمی‌روم تا زمانی که ایشان تصمیم به سفر به آمریکا نگیرند بنده هم تصمیمی برای رفتن به آنجا نمی‌گیرم. حتی در گفتگوی اخیرم با آقای ژیژک، ایشان هم گفت: اگر به آمریکا آمدی بیا باهم یک نسکافه بخوریم و بحث کنیم که بنده گفتم اگر امدم حتماً اطلاع می‌دهم.

نادیا مفتونی، یعنی عاشق پیشه، مشخصاً عاشق حسین نوری، و هرچیزی که خداوند به من داده است از برکت این عشق داد و خیلی هم عشق بابرکتی بوده است. بنابراین اگر تفاوت و تمایزی در داشته‌های من با بقیه اساتید می‌بینید از برکت عشقی است که از حسین نوری دارم

*یعنی شما بدون آقای نوری تا حالا سفر نرفتید؟

خیر بنده بدون حضور ایشان هیچ سفری نرفتم و به غیر از چند مورد که در بیمارستان بودم و آن هم مربوط به تولد فرزندانمان بود در هیچ مورد دیگری بدون حاج آقا جایی نبودم چون همه لذت زندگی برای من در همجواری با ایشان است. من کشورهای مختلفی برای کنفرانس و سخنرانی سفر می‌کنم ولی همه را به همراه آقای نوری می‌روم. اخیراً هم فیلم آقای نوری در جشنواره فیلم آنجلیکا جایزه گرفت ولی پسرم حاضر شدند و جایزه را دریافت کردند.

*سرچشمه این عشق از کجاست همه این اتفاقات به ازدواج و آشنایی با آقای نوری برمی گردد یا قبل از این آشنایی هم این عشق و جوشش در وجود شما بود؟

از بس که ایشان دوست داشتنی هستند. من قبل ازدواجم، در دانشگاه صنعتی شریف فیزیک کاربردی می‌خواندم و به این موضوعات ورودی نداشتم. البته شعر، قصه و نمایشنامه در حد یک دختر دبیرستانی می‌نوشتم ولی اصل این عشق از زمانی که ۱۹ سالم بود و یک نوجوان بودم با آقای نوری آشنا شدم اتفاق افتاد و اصل فعالیت‌های هنری و علمی ام به سالهای بعد از ازدواجم مربوط می‌شود.

*ظاهرا ایشان دارای معلولیتی هم هستند؟

بله ایشان در زمان شاه دچار شکنجه شدند و جانباز انقلاب هستند و از هر دودست و هردوپا ناتوان است و با دندان نقاشی می‌کنند البته در حال حاضر حدود هفت سال است با همراهی خانواده یعنی بنده و یکی از پسرانمان که درس سینما خوانده و فیلمساز است در حال ساخت یک فیلم سینمایی هستند.

*با وجود این ناتوانی و با توجه اینکه شما می‌بایست به کارهای ایشان هم رسیدگی می‌کردید چطور فرصت می‌کردید به کارهای علمی تان برسید؟

منزل ما نزدیک دانشکده است و من، هم به بهترین شکل به کارهای پرستاری ایشان می‌رسم به طوریکه در تمام این ۳۷ سال ایشان پرستار غریبه به غیر از من و پسرانم نداشتند و هم با نظم به کلاس‌های درسی و وظایف دانشگاهی و علمی می‌رسم.

*برگردیم به بحثمان راجع به وبینارهای دانشگاه تهران که برگزار می‌شد، کمی راجع به شیوه برگزاری آنها بگویید و اینکه موضوعات این وبینارها را برچه اساسی انتخاب می‌کردید؟

شیوه برگزاری وبینارها خیلی پیچیده نیست و هراستادی با توجه به توانمندی که دارد می‌تواند این کار را انجام دهد. در دانشکده الهیات دانشگاه تهران هم بنده عضو هیئت علمی آنجا هستم، ریاست و معاونت آنجا یعنی دکتر باقری و دکتر بادکوبه نگاه و افق بین المللی دارند و موافق برگزاری چنین وبینارهایی هستند و وقتی بنده پیشنهاد آن را دادم مورد موافقت قرار گرفت و اتفاق افتاد. بنده به آنها اطمینان دادم که سراغ افراد درجه دوم و دانشگاه‌های درجه دو نمی‌روم چون جایگاه دانشگاه تهران با طرف‌های گفتگو سنجیده می‌شود.

در مورد موضوعات هم تلاش من برای انتخاب موضوعات گفتگو این بود که بیشتر به موضوعات بین رشته‌ای مثل فلسفه موسیقی، فلسفه سینما، فلسفه رسانه و امثال اینها بپردازم برای اینکه روزگار فعلی، روزگار علوم بین رشته‌ای است. البته علاوه بر گفتگوهایی که در حوزه فلسفه هنر داشتم، چند گفتگو هم در حوزه فلسفه اقتصاد داشتم. مثلاً با آنتونی گیدنز مدیر مدرسه اقتصاد لندن درباره فلسفه اقتصاد گفتگو کردم.

شیوه من برای انتخاب موضوعات وبینارهای دانشگاه تهران این گونه بود که بیشتر به موضوعات بین رشته‌ای مثل فلسفه موسیقی، فلسفه سینما، فلسفه رسانه و امثال اینها بپردازم برای اینکه روزگار فعلی، روزگار علوم بین رشته‌ای است

*در میان فلاسفه و اندیشمندان ایرانی به کدامیک از اندیشمندان علاقه یا تعلق خاطر بیشتری دارید؟

از تعبیر علاقه نمی‌توانم استفاده کنم ولی بیشترین وقتم را برای فارابی گذاشتم. چون فارابی به فکر جامعه جهانی فاضله است و یک نگاه بین المللی دارد و ادیان مختلف را می بیند. لذا در همایش‌هایی که در خصوص ارتباط ادیان و گفتگوی ادیان برگزار می‌شود من معمولاً دیدگاه فارابی را ارائه می‌کنم و عمدتاً هم مورد توجه قرار می‌گیرد.

علاوه بر این فارابی برای زندگی امروز ما خیلی کارآمد است. ضمن اینکه توانستم از نظریات مختلف فارابی نظریه اقتصادی استخراج کنم و همین جامعیت خیلی ذهن من را به خودش مشغول کرده است. اما در عین حال ابن سینا و ملاصدرا و سهروردی را هم به اقتضای دروس دانشگاهی تدریس می‌کنم. ولی فارابی را به نسبت کارآمدتر یافتم.

*از فلاسفه عصر حاضر و در زمانه خودمان که در قید حیات هستند به چه کسی علاقه دارید؟

اجازه بدید نام کسی را نبرم چون همه شأن محترم هستند و تعداد این افراد انقدر زیاد هست که نگرانم از تعدادی نام ببرم و تعدادی از قلم بیفتند و در حقشان ظلم شود. تعداد افراد زیاد است هم اساتید پیشکسوت و با سابقه و هم اساتید جوان. ولی اگر بخواهم از یک فیلسوف و متفکر نام ببرم که واقعاً فلسفه ورزی می‌کند نام همسرم حسین نوری را می برم.

ایشان به معنای واقعی فیلسوف است و بدون قید و بندهای آئین نامه‌ای و اکادمیک فلسفه ورزی می‌کند و بنده خیلی از افکار و عقاید ایشان استفاده می‌کنم. نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت. به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد. بنده خودم در بند قیود آکادمیک و اسیر این کتاب‌ها هستم و پشت این کتاب‌های دانشگاهی نشستم ولی این توفیق را دارم از تفکر خالص آقای نوری لذت میبرم و با ایشان مصاحبت می‌کنم.

*شما در تحقیقات و پژوهش‌هایتان از اصطلاحی سخن گفتید با عنوان «همه عاشق انگاری» لطفاً کمی در اینباره توضیح دهید؟

مقالات فارسی و انگلیسی بسیاری درباره این اصطلاح نوشتم و این اصطلاح را از دیدگاه‌های ابن سینا گرفتم که براساس این دیدگاه، ابن سینا ثابت می‌کند که عشق در همه موجودات جاری و ساری است. بنده دیدگاه‌های شیخ الرئیس را به صورت یک گزارش تحقیقی درآوردم و منتشر کردم و برای آن، این اصطلاح را وضع کردم.

*اینکه از نظریات فلاسفه اسلامی و قدیمی مان بخواهیم در زندگی امروز استفاده کنیم موافقان و مخالفان خودش را دارد؛ عده‌ای معتقدند چنین کاری شدنی نیست و آن نظریات امروز دیگر کاربردی ندارد ولی عده‌ای هم اعتقاد دارند که امکانپذیر است و استفاده از نظریات آنها در این دوره هم قابل استفاده است. به نظر می‌رسد شما جزو دسته دوم هستید. اخیراً هم که در کتاب جدیدتان با عنوان «اقتصاد فرهنگ و رسانه فاضله فارابی» به کمک نظریات فارابی بسیاری از اصطلاحات رایج غلط در حوزه اقتصاد را تصحیح و اصلاح کردید. چرا فکر می‌کنید نظریات آن دوره در عصر و زمانه فعلی هنوز قابل استفاده است؟

یک محقق هیچوقت یک تاریخ را برای خود تاریخ نمی‌خواند و کار نمی‌کند بلکه تاریخ را بهانه‌ای قرار می‌دهد که مشکلات روزگار خودش را هدف قرار دهد. لذا فارابی که هزارسال پیش زندگی می کرده است، فی النفسه اهمیتی برای یک محقق ندارد مگر اینکه به درد گرفتاری امروز بشر بخورد. حالا این گرفتاری ممکن است فرهنگی باشد یا اقتصادی.

علاوه براین، ما در حال حاضر به نقطه‌ای رسیدیم که آنتونی گیدنز از شنیدن نظریات افرادی مثل فارابی در حوزه اقتصاد شگفت زده می‌شود. به قول یک فیلمساز، شما هیچوقت توسط کسی که بیشتر از خودت کار می‌کند، مورد انتقاد قرار نمی گیری. در واقع ما با تلاش و کارمان قضاوت می‌شویم و من هم هیچوقت وارد بحث‌های جنجالی نشدم و سرم را انداختم پایین و کارم را انجام دادم و خروجی کارم همیشه مورد قضاوت و داوری قرار گرفته است.

البته هدف ما از وبینارها این نبود که کارهای من داوری شود ولی در گفتگو با ژیژک حدود ۵۰ دقیقه از گفتگویمان مربوط به کارهای من شد. جالب اینکه بعد از صحبت‌هایش راجع به کارهای علمی م غافلگیرم کرد و گفت: بهترین آرزوها را برای همسرت دارم. گفتم مگه شما همسر من را می‌شناسی؟ گفت: وقتی داستان خواستگاری تو از همسرت را خواندم گریه کردم.

از فلسفه ورزی تا عاشق‌پیشگی و هنرورزی/چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

*یکی از نکات جالب در مورد شما این است که شخصیت علمی شما آنقدری که در آنسوی مرزها شناخته شده در ایران شناخته شده نیست و اساتید و اندیشه ورزان خارجی بسیاری شما را می‌شناسند که در ایران اینگونه نیست بنظرتان چرا اینطور است؟

راستش من کمی بیم این دارم که حرفهایم حمل بر خودستایی شود ولی علاقه‌ای که اندیشمندان خارجی به تحقیقات من دارند بیشتر به توانمندی من در برقراری ارتباط با اندیشمندان و فیلسوفان برمی گردد.

چون دانستن یک زبان انگلیسی به تنهایی کافی نیست، یک استاد علوم انسانی و علوم اجتماعی نیاز دارد زبان انگلیسی‌ای را بلد باشد که صرفاً گرامر نیست بلکه زبان انگلیسی‌ای را بداند که متناسب با بهترین دانشگاه‌های علوم انسانی دنیاست و از آن مهم‌تر اینکه ما اصلاً بدانیم آن دانشگاه‌ها با چه مسائلی درگیر هستند. برای چنین ارتباطی نمی‌توانیم به مترجم متکی باشیم چون هرروز صدها مقاله منتشر می‌شود.

لذا فرد باید خودش مطلع باشد تا حرف برای گفتن داشته باشد. چون مثلاً وقتی بدانی که امروز بحث روز دنیا فلسفه زندگیست می‌توانی حرف فارابی و ابن سینا را درباره فلسفه زندگی بزنی و حتماً برای آنها جذابیت دارد.

مشکل فضلا و متفکران ما این نیست که سواد بالایی ندارند بلکه مشکلشان این است که شیوه ارائه آن را بلد نیستند و نمی‌دانند درست مثل زعفران ما که در تولید قوی هستیم ولی وقتی بسته بندی مناسب نداشته باشد مشتری ندارد حالا وقتی همین زعفران یک بسته بندی مقبول برایش انجام شود خیلی هم عالی فروخته می‌شود. بنابراین موضوع توانمندی زبان انگلیسی کارآمد در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی موضوع بسیار مهمی است.

موارد بسیاری پیش آمده که از من درخواست کردند که برای دعوت یک میهمان خارجی به حضور در یک نشست یا برنامه بنده ایمیل بزنم چون اینکه در نامه چه بنویسی و چگونه ایمیل بزنی خیلی مهم است و نامه نگاری با یک استاد دانشگاه، فرهنگ و اصول خاص خودش را دارد. مثلاً سخن گفتن با استاد دانشگاه هاروارد با سخن گفتن با استادی مثل ژیژک خیلی رک، راحت و بی پرواست فرق دارد.

یک محقق هیچوقت یک تاریخ را برای خود تاریخ نمی‌خواند و کار نمی‌کند بلکه تاریخ را بهانه‌ای قرار می‌دهد که مشکلات روزگار خودش را هدف قرار دهد. لذا فارابی که هزارسال پیش زندگی می کرده است، فی النفسه اهمیتی برای یک محقق ندارد مگر اینکه به درد گرفتاری امروز بشر بخورد

*و شما اینها را چگونه آموختید؟

برای این باید بگویم زحمت کشیدم. حتی در دانشکده الهیات کارگاه‌های بسیاری با عنوان «حضور بین المللی در رشته‌های علوم انسانی، هنر و علوم اجتماعی» برپا کردم؛ ضمن اینکه تجربه زیسته و سفرهای علمی وهنری که ازشرق و غرب از چین و لبنان گرفته تا آلمان و کانادا داشتم هم خیلی کمکم کرد.

*به نظر شما چرا ما در عرصه جهانی اندیشمند مطرح مثل هایدگر یا ژیژک و امثال اینها نداریم؟

به دو دلیل؛ یکی اینکه متفکر ایرانی خودش را به حوزه بین المللی وصل نمی‌کند، می گویم خودش را وصل نمی‌کند چون جز خود فرد هیچکس دیگری مسئول نیست، دوم اینکه رسانه‌های ما در ایران به نسبت رسانه‌های خارجی ضعیف‌تر هستند. درباره دلیل اول اگر بخواهم بیشتر توضیح دهم اینکه ما برای زبان انگلیسی مان به صورت ناکارآمد هزینه کردیم و تصورمان از زبان انگلیسی مخدوش است.

الان به محض اینکه من توانستم دیدگاه‌های فلاسفه مسلمان را معرفی کنم به عنوان پژوهشگر دانشگاه ییل پذیرفته شدم و عضو هئیت تحریریه مجله تاریخ فلسفه دانشگاه ایلینوی هم هستم. دلیل همه اینها زبان انگلیسی کارآمد است. بنابراین متفکر ایرانی اگر بخواهد مطرح شود باید به حوزه بین المللی وصل باشد.

*به عنوان سوال پایانی اینکه با توجه به سوابق علمی و هنری که داشتید و دارید حتماً پیشنهاداتی برای تدریس و زندگی در کشورهای دیگری داشتید، هیچوقت به مهاجرت و زندگی در کشور دیگری فکر کردید؟

به نظر من در زمانه فعلی جایگاه فیزیکی آدم بی معناست و کرونا این موضوع را بی معناتر هم کرد. ما قبلاً برای سفر و تفریح مسافرت می‌رفتیم ولی در این دوسال حتی نمایشگاه‌ها را هم از خانه برگزار می‌کردیم. برای من شخصاً در زندگی تسخیر مخاطب مهم است و وقتی در دانشکده الهیات نشستم و مخاطب را تسخیر می‌کنم نیازی به جابجایی فیزیکی و زندگی در جایی دیگر نمی بینم اما هرطوری که سلامتی و برنامه‌های همسرم اقتضا کند همان کار را می‌کنم. یعنی اگر روزی سلامتی همسرم اقتضا کند که جای دیگری زندگی کنیم حتماً این کار را خواهم کرد و تابع ایشان هستم.

ایشان اهل مشهد هستند ولی از زمان شاه که تحت فشار بودند وبه تربت جام تبعید شدند درآنجا زندگی کردند و من هم با ایشان مدتی در تربت جام زندگی کردم و بعد از مدتی به مشهد رفتیم و بعد هم که به تهران آمدیم. حالا هم هروقت تصمیم بگیرند هرجای دنیا برای زندگی بروند من با ایشان همانجا می‌روم.

منبع: مهر

از فلسفه ورزی تا عاشق‌پیشگی و هنرورزی/چرا اندیشمند جهانی نداریم؟

نادیا مفتونی، اندیشمند و استاد فلسفه دانشگاه تهران، وقتی می‌خواهد خودش را معرفی کند می‌گوید، عاشق حسین نوری و معتقد است هرآنچه دارد از برکت عشقی است که به او دارد.



منبع خبر

چرا اندیشمند جهانی نداریم؟ بیشتر بخوانید »