علیرضا داودی

چرا مردم به رسانه اعتماد ندارند؟!

چرا مردم به رسانه اعتماد ندارند؟!



مدیر انصاف نیوز معتقد است امروزه اعتماد مخاطب به رسانه های داخلی کاهش یافته و برای ترمیم این شکاف، نیازمند رفع محدودیت‌های خبری و کاهش تصدی دولت بر رسانه هستیم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، برنامه “ساعت بیست و چهار و یک دقیقه” در قسمت پنجم از فصل دهم این مجموعه برنامه با موضوعِ مهندسی اراده در سازه های 5گانه برای رسیدن به تعادل شناختی رسانه و جامعه با حضور دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی و علی اصغر شفیعیان، مدیر شبکه انصاف نیوز و فعال رسانه روانه آنتن رادیو گفت‌وگو شد.

*ساحت های سه گانه اراده

داودی در ابتدای برنامه گفت: اراده در علوم مختلف، تعابیر متفاوتی دارد که اگر محقق نشود، کاری صورت نخواهد گرفت. اراده دارای سه ساحت است؛ در جایی مفهومِ شناختی باید بر اراده تاثیر بگذارد تا رسانه فهم دقیقی از مخاطب و مخاطب فهم صحیحی از رسانه داشته باشد و در این صورت رسانه باید مخاطب را به سرمایه اجتماعی تبدیل کند.

از این رو ابتدا باید سراغ اراده فردی مخاطب نسبت به رسانه و نیز مخاطبی که خود رسانه است، برویم ولی این مفهوم لزوما به معنای ادبیاتِ مشترک نیست. مثلا وقتی درباره امنیت ملی صحبت می کنیم، برای یک گروه نباید امنیت حزبی و برای دیگری امنیت ملی معنا شود یا یک مقوله فرهنگی برای یک نفر نباید مفهومی جدی باشد و برای دیگری مقوله ای غیر اولویت دار معنا شود.

*خلقِ رسانه جمعی و تشکیلاتی

ساحت دوم به اراده گروهی و جمعی باز می گردد. یکی از کارکردهای حوزه شناختی، قرار دادن افراد مختلف با ادبیات های گوناگون در قالب یک درک واحد است. در این جا با مهندسی ادراک به اراده جمع می رسیم که اگر در قالب یک ساختار رسانه ای باشد، ما را به رسانه جمعی رهنمون می سازد که سعی دارد اتمسفر جدیدی را بر اساس ادراکات خلق کند و هدف، افزایش و ارتقای کیفی مخاطب نسبت به سرمایه اجتماعی است.

در ساحت سوم که بسیار مهم است، حوزه شناختی وارد اراده سازمانی می شود و فردی که در قالب یک گروه رسانه ای قرار گرفته، باید محتوایی تولید کند که در دو ساحت رفتاری و تشکیلاتی پیامی ساختاری داشته باشد.

*رسانه؛ مجادله به‌جای مباحثه

رفتار سازمانی رسانه ای در کشور به شدت دارای اعوجاج است و از این رو تضارب به جای مباحثه افزایش پیدا کرده و در سازمان رفتاری رسانه بیشتر شاهد مجادله هستیم.

از این پس مخاطب به سرمایه اجتماعی تبدیل می شود که به عنوان سازمان رای اجتماعی و فرهنگی تلقی شده تا مفاهمه شکل گیرد. پس رسانه و افراد به مرحله سازمان-رفتاری رسیده اند که باید متناسب با اقتضائات جامعه باشد و در نتیجه به سازمان رای سرمایه اجتماعی بدل شود.

*تحمل پذیریِ سرمایه‌اجتماعی

در این جا مهندسی اراده در تیتر، روتیتر، لید، محتوا، ویدئو، عکس-نوشت و زاویه نگاه به یک موضوع تاثیر دارد؛ مفهومی که به شدت نمایان می شود، تحمل پذیری است که در این قاعده، تحمل سرمایه اجتماعی افزایش می یابد ولی سیستمی که باید او را حل و جذب کند، به چنین مرحله ای نرسیده است.

ضمن این که شناخت برای شکل گیری اراده در حوزه شناختی بسیار اهمیت دارد؛ خاصه نسبت به رسانه‌ی سه وجهی و مخاطبی که دارای چنین قابلیتی شده است.

*توهم خبرنگاری

شفیعیان بحث را پی گرفت: با شکل گیری شبکه های اجتماعی همه مردم به رسانه دسترسی دارند و به این باور رسیدند که هر یک شهروند-خبرنگار هستند. این عبارت در زمانی به فردی غیر حرفه ای اطلاق می شد که اطلاعاتی را به دیگران می رساند ولی امروز باوری شکل گرفته که این افراد به واقع خبرنگار هستند و به رسانه حرفه ای نیاز ندارند.

این باور موجب شده از رسانه حرفه ای دور شویم و به شکل گیری جامعه توده ای دامن بزنیم. این مسئله در کنار ضعف تشکل ها و اصناف باعث می شود حکمرانی سخت تر شکل گیرد و به سختی پیام، اراده و خواسته‌ی خود را منتقل کند.

*رسانه؛ بلندگوی یک طرفه

ما هم در حکمرانی دچار اشتباه شده و به حوزه تولید محتوا ورود کردیم. رسانه های بسیاری از جمله صداوسیما وارد این رویه شدند و به جای این که در حوزه نظارت قرار گیرد، به عنوان رقیب دیگر رسانه ها قلمداد می شوند و فضای رسانه ای را از کارکردهای واقعی دور می سازند.

به عقیده شفیعیان به غیر از رسانه های دولتی، دیگر گونه های رسانه، آلوده به این روند شدند و ما هم با اعطای انواع و اقسام یارانه ها، به جدا شدنِ آن ها از مخاطب دامن زده ایم. در این شرایط دیگر به نیاز مخاطب توجه نمی شود و رسانه به بلندگویی یک طرفه تبدیل می شود و احساس می کند مخاطب باید گفته او را بپذیرد.

مخاطب نیز به این باور رسیده به رسانه حرفه ای نیاز ندارد و شق سوم، سانسورهای رسانه ای است که منجر می شود جامعه به رسانه های رسمی و حرفه ای بی اعتماد شود و دیگر بود و نبود رسانه اهمیت ندارد.

*وبسایت‌ها محکوم به شکست‌اند

داودی با ورود به این گفتگوی رادیویی، بحث را تکمیل کرد: داشتنِ دانش رسانه داری با دانشِ تولید کنندگی در رسانه متفاوت است. اعتبار بخش اول، تا نیمه اول دهه 80 پا بر جا بود و از آن پس دچار دگردیسی شد. با شکل گیری شبکه های اجتماعی و انسان-رسانه ها دانش مدیریت و تولید در رسانه باید توأمان در فرد وجود داشته باشد.

این فرد، مهندسی کننده‌ی جنس نیاز، ضرورت و انتظار در جامعه خواهد بود و به بیانی دیگر هم حاکم، هم حکمران و هم محکوم است. به همین دلیل وبسایت ها اگر صفحات مجازی را در شبکه های اجتماعی شکل نداده باشند، مشتری سابق را نخواهند داشت.

*همه انسان‌-رسانه‌ها حرفه‌ای نیستند

به عقیده این کارشناس حوزه شناختی وقتی از انسان-رسانه سخن می گوییم از یک مفهوم صحبت می کنیم ولی شهروند-خبرنگار یک کارکرد است. انسان-رسانه مفهومی عام است یعنی هر انسانی توانایی رسانه بودن را دارد که لزوما حرفه ای شدن را دربر نمی گیرد.

شفعیان هم تاکید کرد چنین طبقه بندی، نوعی برداشت غلط را در جامعه ایجاد کرده؛ چون بسیاری مردم نیازی به وجود رسانه را احساس نکرده و ضروری نمی بینند و می پرسند چرا این همه رسانه راه انداخته اید؟!

بخش دیگر هم به تصویر سازی مردم از رسانه های داخلی باز می گردد که یارانه و بودجه می گیرند و مردم باور دارند این کار بیهوده، از جیب آن ها هزینه می شود.

*اخبار غیرواقعی سلبریتی‌ها

داودی در پاسخ گفت: وقتی از انسان-رسانه صحبت می کنیم، یعنی رسانه از مرحله دیوایس به مرحله هیومن تغییر فاز داده ولی به این معنا نیست که شهروندان می توانند بدون رسانه های مستمر، نقل و انتقال پیام جدی داشته باشد و حداکثر می توانند پیامی غیر عمومی را منتقل کند.

شفیعیان هم تاکید کرد: امروز دیگر وضع بدین شکل نیست و به همین دلیل یک بازیگر سینما اخباری منتشر می کند که شاید اصلا صحیح نباشد و یا یک بازیکن فوتبال -در سال1401- تعبیری غیر واقعی ارائه می دهد. لذا اگر فقط رسانه های حرفه ای را مجاز به خبر رسانی بدانیم، یک فوتبالیست به خود اجازه انتشار اخبار این چنینی را نداده و مردم هم دیگر او را باور نخواهند کرد.

*رسانه تندرو و سقوط مخاطب

داودی در تکمیل سخنان خود گفت: شهروند-خبرنگار یک باکس در رسانه اصلی است ولی انسان-رسانه مفهومی نسبت به کلیه تغییرات در جامعه رسانه محسوب می شود. از این جا وارد ساحت اراده و ماهیت می شویم. یعنی آیا همه می توانند برای جامعه نقش رسانه مفید را ایفا کنند؟ این مهم به شهروند-رسانه و خود رسانه باز می گردد.

بسیاری سایت های رسانه ای، یک شبه ساخته می شوند و سایر رسانه ها هم با تندروی جامعه را منحرف می کنند. در این صورت از رسانه تعامل و تعادل بخش به رسانه‌ی برهم زننده تعادل می رسیم که در دوسه سال اخیر نمونه های آن را به وفور دیدیم.

مخاطب هم در آشفتگی رسانه به مرحله ای از خود مرجعی رسیده و خود را بی نیاز از رسانه قلمداد کرده که اول سقوط مخاطب را به دنبال دارد و اختلال شناختی را هم دامن می زند.

*لمپنیسم رسانه‌ای

در این مرحله وارد لمپنیسم رسانه ای شدیم؛ چون سطح خبری با ورود مخاطب [به عرصه خبری] تنزل یافته. در این فضا رسانه های یک شبه روی کار آمدند که مثلا خبر انصاف نیوز را در کنار خبری دیگر گذاشته و به کلاژِ خبر ثانویه می رسند و به جامعه تحویل می دهند. در این صورت سیستم مصرفی شناختِ مخاطب بر باد می رود.

این کارشناس علوم شناختی ادامه داد: این رسانه خود را به عنوان استاندارد جدید تحمیل می کند. در حالی که رسانه یک شبه، بر اساس نیاز سطحی و گروهیِ زودگذر خلق شده اما نمی داند چه اثرِ منفی روی استاندارد یا توانمندیِ سایر رسانه ها طی یک دهه می گذارد و این رسانه ها، خود اختلال شناختی محسوب می شوند.

*کنار زدنِ حرفه‌ای ها

در بسیاری موارد کار با ادعای رسانه ای تفاوت می کند؛ فرد مدعی ممکن است توانِ اداره ی یک وبلاگ را هم نداشته باشد؛ چون در جرگه رسانه و خبر، صرفا فردی بهانه جو بوده؛ این فرد وقتی نیازهای یک گروه را به عنوان نیاز یک ملت منتشر می کند، نقطه آغاز انحراف در رسانه خواهد بود.

در این جا نیازهای یک گروه به جای نیازهای یک ملت ارتقا می یابد و نیازهای یک ملت به خواست یک گروه کاهش پیدا کرده و از این پس رسانه های حرفه ای کنار رفته و تعدادی رسانه‌ی یک شبه شکل می گیرد ولی در این رویه، کاهندگی و برهم زدن استاندارد ایجاد شده است.

*برهم خوردن تعادل میدانی و محتوایی

برخی رسانه ها سبد مصرف را برهم می ریزند؛ مثلا نمی توانند نیاز سرگرمیِ جامعه را پاسخ دهند و به جای اجماع و اراده برای افزایشِ سبدِ مصرف، مخاطب را نیز محدود می کنند؛ بنابراین سطح عالی پاسخ به نیاز و تبدیلِ آن برهم می ریزد و سبد مصرف و تولید مخاطب در حوزه رسانه کاملا از بین می رود.

از این جا به بعد مخاطب اقدام به تولید رسانه ای می کند که باید دید تا چه سطحی از استاندارد، به اخبار دسترسی دارد؛ لذا جامعه دچار اختلال ادراکی در حوزه تولید رسانه ای شده و تعادل میدانی و محتوایی برهم می خورد.

*عذرخواهی ازمخاطب درماجرای مهساامینی

شفیعیان هم با ورود به بحث درباره مدیریت انتظارات در جامعه سخن گفت: در حال حاضر 13 هزار رسانه داریم و از طرفی رسانه‌ی ما با بحران مواجه است.

مثلا در جریان مهسا امینی رسانه ها در هفته اول تا حدی دست به اطلاع رسانی زدند و سپس قرار شد فیتیله ها قدری پایین آید که شاید توجیهات امنیتی داشته باشد. ما در همان مقطع بنابر این که نمی توانیم اطلاع رسانی کاملی داشته باشیم، از مخاطب عذرخواهی کردیم و او دریافت رسانه ما عذری دارد.

در مواردی مشابه مخاطب را صادقانه در جریان امور قرار دادیم؛ ولی در بسیاری موارد اخبار را حذف نمی کنیم و به اطلاع مخاطب می رسانیم.

*گفتگوی کلیشه‌ای با رئیس‌جمهور

مدیر عامل انصاف نیوز با اشاره به روند انتشارِ اخبار مربوط به تیراژ روزنامه ها گفت: پیش از انتشار این گزارش صاحبان روزنامه های پر تیراژ یا پز می دادند یا یارانه هایی دریافت می کردند که در حدشان نبود. همین رویه انتظاری در مخاطب پدید آورد که باید واقعیت را به او گفت و از آن پس با ما ارتباط برقرار کرده و یا حتی ما را نقد می کرد.

از طرفی برخی مطالب -از جمله مصاحبه با رئسای جمهور در تلویزیون- ظاهری کلیشه ای و ساختگی دارد و گویی مصاحبه کننده پاس گل می دهد و همین روند انتظاری غلط را نسبت به مصاحبه در جامعه پدید می آورد.

این مثال را بیان کردم تا بگویم رسانه باید انتظارها را از خود بالا ببرد؛ چون اگر توان اقناع مخاطب و شفاف سازی را داشته باشد، درباره سایر امور جامعه اقدامی حرفه ای انجام خواهد داد.

*تشویش رسانه‌ای؛ جامعه ملتهب

داودی بحث را ادامه داد: رسانه ای که تشویش ایجاد می کند، استاندارد اصلی برای نیاز را برهم می ریزد ولی باید دانست جامعه با دانستن برخی مسائل، به استاندارد می رسد یا به تشویش؟! رسانه به جای این که به خود بپردازد، به دیگر مسائل توجه می کند؛ یعنی در حوزه شناختی ادراک ناقص را به جای شناخت کامل جا می زند.

برخی رسانه ها استانداردهای فرعیِ غیر حرفه ای به منظور تشویش و التهاب شکل می دهند و این، جای حرفه ای گری را می گیرد و از آن پس جامعه وحشت زده خواهد شد و یک جامعه مهیج با استانداردها پیش نمی رود.

*رسانه‌ی التهاب آفرین

این کارشناس رسانه به رادیو گفت‌وگو گفت: زمانی که چنین رسانه هایی گسترش می یابند، افزایشِ هیجان فرعی به نیاز و انتظار تبدیل خواهد شد. مثلا فلان رسانه یا خبرگزاری برای عقب نیفتادن از مخاطب، به این التهابات دامن می زند و در نهایت جامعه از حالت تعادل روانی خارج می شود.

در این جا اختلال با هدف برهم زدن تعادل شکل می گیرد و وقتی زور ضد تعادل بیشتر باشد، حرف تعادل در جامعه برش نخواهد داشت.

*دولت دست از رسانه‌داری بردارد

شفیعیان هم در نتیجه گیری سخنان خود گفت: رسانه در کشورمان به صورت کلان فاقد اعتماد مخاطب است و فرستنده هر چه را ارسال می کند، از سوی مخاطب شنیده نشده و یا با آن ارتباط نمی گیرد.

لذا باید از جایی شروع کرده و اعتمادسازی کنیم. به نظرم کرونا موقعیتی تاریخی بود چون اعتبار رسانه ای را از دست داده بودیم و اگر وزارت بهداشت به درستی اطلاع رسانی می کرد، اعتماد تا حدی باز می گشت و این الگو را می شد به بخش های دیگر تسری داد.

همچنین در مهم ترین اقدام، حاکمیت و دولت باید دست از رسانه داری بردارند و این روند را به حداقل ممکن برسانند؛ چون رسانه های متعدد به صورت طبیعی رقابت نمی کنند؛ از طرفی محدودیت ها حتی الامکان باید کاهش پیدا کند تا مردم به سمت رسانه های حرفه ای گرایش یابند.

این برنامه به تهیه‌کنندگی نوشین رهگذر، اجرای کارشناسی دکتر محسن آقایی، گویندگی حمید عبیری، پژوهشگری زهرا سهل آبادی، هماهنگی مهدی تاجیک، خبرنگاری آزاده خواجه نصیری و سردبیری دکتر علیرضا داودی تهیه و پخش می‌شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا مردم به رسانه اعتماد ندارند؟! بیشتر بخوانید »

سوژه سازی رسانه های بیگانه و چگونگی ربط بی ربط ها

سوژه سازی رسانه های بیگانه و چگونگی ربط بی ربط ها



برنامه امواج شبهه رادیو گفت و گو، در گفت‌وگو با دکتر اسد رجبی (کارشناس و فعال رسانه) و دکتر مرضیه افضلی (کارشناس حوزه زن، خانواده و رسانه) به بررسی سوژه سازی رسانه‌های بیگانه پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کارشناسان برنامه امواج شبهه معتقدند؛ محوریت جمهوری اسلامی ایران در سازماندهی اقدامات ضد صهیونیستی و برداشتن نقاب از چهره مزدورانه و جنگ طلبانه آمریکا تا حدی معادلات را به ضرر آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل رقم زده و کنترل را از اختیار آنها خارج ساخته است که آنها که بازنده میدان و دیپلماسی هستند به ابزارهای دیگری متوسل شده‌اند تا مدیریت افکار عمومی را تحت اختیار خودشان درآورده و با ربط بی ربط ها بهم سوژه سازی کنند.

محوریت جمهوری اسلامی ایران در سازماندهی اقدامات ضد صهیونیستی و برداشتن نقاب از چهره مزدورانه و جنگ طلبانه آمریکا تا حدی معادلات را به ضرر آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل رقم زده و کنترل را از اختیار آنها خارج ساخته است که آنها که بازنده میدان و دیپلماسی هستند به ابزارهای دیگری متوسل شده‌اند تا مدیریت افکار عمومی را تحت اختیار خودشان درآورده و هچون دهه‌های گذشته به جنایت غیرانسانی‌شان بپردازند. گزارش‌های ارسال شده نشان می‌دهد در حال حاضر میلیون‌ها انسان آزاده، فارغ از دین ونژاد علیه سیاست‌های استعماری آمریکا و شرکای غربی آن صف آرایی کرده‌اند و با هیچ توپ و تشری هم حاضر به ترک میدان نیستند تا بانیان این شرایط غیرانسانی از سیاست‌های استکباری خود عقب‌نشینی و با توقف جنگ، ارسال کمک‌های انساندوستانه به مردم غزه را تسهیل کنند و غیرنظامیان حاضر در مدارس و مراکز آموزشی از بمباران‌های صهیونیست‌ها در امان باشند.

انحراف ذهن جامعه ایرانی از اساسی‌ترین رویکردهای رسانه‌های بیگانه

رجبی در پاسخ به این پرسش کارشناس مجری برنامه که چرا همچنان بی‌بی‌سی فارسی، ایران اینترنشنال ، وی‌اوای و رادیو فردا در تلاش برای تأثیرگذاری بر ذهن جامعه ایرانی هستند، گفت: در پاسخ به این سوال ابتدا باید دید که این دشمنی از چه زمانی شکل گرفته است، کار ویژه رسانه‌های فارسی زبان بیگانه متمرکز بر انحراف ذهن ایرانی‌ها از مسیری است که رهبر معظم انقلاب برای پیش‌روی به سوی مسیر موفقیت‌ها پیش بینی‌کرده اند. باید به این نکته توجه کرد که تنها کارکرد این رسانه‌ها انحراف ذهن جامعه ایرانی است، در خیزش دانشجویان کشورهای آمریکایی و اروپایی دانشگاه‌ها و مراکزی که قرار است پرورش دهنده تئوریسین‌ها و سیاست‌مداران آینده آمریکا باشند اقدامی است که نظیر آن را در سالیان گذاشته ندیده‌ایم.

وی ادامه داد: در حقیقت دانشجویان این دانشگاه‌ها، دانشجویانی متفاوت از دانشجویان سایر دانشگاه‌ها هستند، این نشان دهنده آن است که جامعه امروز آمریکا که تا پیش از این آن را جامعه‌ای خنثی و بدون ارتباط با بدنه سیاسی کشور می‌دانستیم، امروز نسبت به یک اتفاق سیاسی مهم در جهان واکنش نشان داده است. اما زمانی که شبکه‌های بیگانه را رصد می‌کنیم با چیزی متفاوت از اتفاقی که در میدان رخ می‌دهد مواجه می‌شویم. این رسانه‌ها با وجود اینکه همه جهان نسبت به اقدامات وحشیانه صهیونیست‌ها اقدام به اعتراض کرده‌اند، سکوت می‌کنند و جهت را به سمت پرونده خودکشی یک خانم در آبان ۱۴۰۱ می‌برند.

کارشناس و فعال رسانه ضمن اشاره به عقب ‌گرد این رسانه‌ها به اتفاقی که حدود ۱۱ ماه پیش رخ داده است، عنوان کرد: این رسانه‌ها با دو هدف اقدام به این کار کردند، نخست این که جامعه ایرانی را از اتفاقاتی که در آمریکا و اروپا در حال رخ دادن است و به نوعی صادرات انقلاب جمهوری اسلامی ایران است، منحرف کنند و دوم این‌که جامعه ایرانی را از مسیر پیشرفت خودش منحرف کنند. این رسانه‌ها برای منحرف کردن اذهان همه ارزش‌های خبری در خیزش دانشجویان آمریکایی و اروپایی نادیده می‌گیرند و به جای آن به یک پرونده قدیمی که اسناد آن از قبل نیز منتشر شده بود می‌پردازند.

رجبی گفت: جامعه ایرانی زمانی که خیزش دانشجویان آمریکایی و اروپایی را می‌بیند باید به اندازه تحقق وعده صادق خوشحال شود، چرا که انقلاب و تفکر انقلابی در حال صادر شدن است و جهان با انقلاب و تفکر انقلابی که برهم زننده دو قطبی‌ها است، آشنا شده است و حالا پس از ۴۵ سال در همه جهان در حال منتشر شدن است.

حضور زنان در صفوف اول حمایت از فلسطین

افضلی با بیان این موضوع که در خیزش آزادگان جهان دو نمودار را شاهد هستیم، این‌که در صفوف اول زنان آزاده آمریکایی حضور دارند و دو این‌که ایرانی‌های خارج از کشور که به خیلی آزادگان پیوسته‌اند، بیش‌تر مورد فشار قرار می‌گیرند، گفت: در نبرد شکل گرفته بین حق و باطل شاهد وحدت گفتمانی در جبهه حق بر مبنای فطرت و امری فطری یعنی دفاع از مظلوم هستیم، اگر از دانشجوهای آمریکایی بپرسیم که چه چیزی از فلسطین می‌دانی شاید چیزی از آرمان فلسطین نداند اما این‌که کودک فلسطینی به ناحق کشته می‌شود می‌تواند بین ما و آن‌ها گفتمان مشترکی ایجاد کند.

وی ادامه داد: زن‌ها احساسات را بر می‌انگیزند و مظهر احساسات هستند به همین دلیل نیز بیش‌تر با فرد مظلوم هم‌دردی می‌کنند به هکین دلیل است که در صف اول شاهد حضور بانوان برای هم‌دردی با مادران غزه هستیم. در جبهه معاند نیز می‌بینیم که می‌خواهند مظلومیت را به سمت خودشان برگردانند، اسرائیلی‌ها به کمک هلوکاست توانستند بر فلسطینی‌ها حاکم شوند شاید در گذشته بسیاری گمان می‌کردند که اشرائیل مظلوم است اما در حال حاضر ورق برگشته و همه بر مظلومیت فلسطین‌ایمان دارند.

این کارشناس حوزه زن، خانواده و رسانه با بیان این موضوع که اوج مظلومیت فلسطین را زمانی می‌توان دید که به پزشکان و مراکز درمانی حمله می‌شود، گفت: این‌ها عواملی هستند که موج همراهی با ملت فلسطین را در همه جهان ایجاد کرده و همانند سونامی در حال پیش‌روی است، غرب نیز در مقابل با این اقدام در تلاش برای متوقف کردن این اتفاق است و باتوجه به همراهی ایران در این جریانات و برای جا به‌جا کردن جریان حق و باطل باید جمهوری اسلامی را نیز در جایگاه ظالم قرار داد.

دومینو تخریب ذهنی غرب

رجبی در ادامه گفت‌وگو با بیان این موضوع که جدایی رسانه‌های بیگانه از بدنه کارشناسی داخلی و تنفس در فضای ایران موجب شده تا در انتخاب سوژه و تشخیص و نبض گیزی درست از جامعه دچار اختلال و مشکل می‌کند، گفت: این را نباید فراموش کرد که رسانه‌های بیگانه به دنبال این نیستند که همه سوژه‌ها به ثمر بنشینند و جامعه صد در صدی را تحت پوشش قرار دهند. رسانه‌های بیگانه به آرامی حرکت خود را انجام می‌دهند و در گام‌های اولیه سعی می‌کنند تا جامعه محدودتری را تحت تاثیر قرار دهند چرا که معتقد هستند که آن جامعه محدود می‌تواند تبدیل به بلندگو رسانه فارسی زبان در میان مردم شود و بدین‌گونه از یک دومینو تخریب ذهنی بهره‌مند می‌شوند.

وی ادامه داد: بی‌بی‌سی به دنبال این نیست که مخاطب حداکثری را در گام اول جذب کند، اگر نگاهی اجمالی به اخبار بی‌بی‌سی بیاندازیم خواهیم دید که عمده خبرهای این رسانه حقیقت داشته است و از این طریق نیز اقدام به اعتماد سازی کردند و به مرور و آرام آرام تغییر رویه دادند تا موجب عدم اعتماد در میان مخاطبان خودشان نشوند.

کارشناس و فعال رسانه با بیان این موضوع که زنان احساسی هستند و عموما می‌توانند عواطف و احساسات را برانگیخته کنند و جامعه را با خود همراه کنند، گفت: در سال ۱۴۰۱ اتفاقاتی که رخ داد حول محور زن شکل گرفت، پس طبیعی است که اتفاقات و جنایات را مجددا بازنمایی کنند این‌جا مجددا از زن از جنس همان جنبش قبلی استفاده می‌کنند تا دوباره بتوانند جنبش قبلی را به جریان بیاندازند.

سواد رسانه‌ای، پاشنه آشیل جامعه زنان

افضلی با تأکید بر این موضوع که سواد رسانه‌ای، پاشنه آشیل جامعه زنان است، گفت: ما پیش از این باید مطالبات زنان را می‌شنیدیم و به آن‌ها پاسخ درست می‌دادیم. زمانی که در مورد گفتمان انقلاب اسلامی و کرامت در حوزه زن صحبت می‌شود در واقع در مورد موضوعی مبهم گفت‌وگو می‌شود و این ناشی از این است که ما با گفتمانی واقعی و ملموس نتوانستیم با جامعه زنان به گفتمان بنشینیم.

وی با بیان این موضوع که رسانه‌های بیگانه به لیدری خانم‌ها که تجربه زیسته خود را عنوان می‌کند اقدام به برنامه سازی می‌کنند، گفت: مخاطب زمانی که می‌بیند یک خانم که هم‌جنس او است از دغدغه‌هایش می‌گوید ارتباط بیش‌تری می‌گیرد تا این‌که یک مرد از مشکلات حوزه زنان بگوید این یکی از مواردی است که موجب مغلوب شدن ما می‌شود. زمانی که می‌خواهیم از گفتمان حجاب دفاع کنیم این را به ذهن مخاطب القا می‌کنیم که مردها در مورد زمان تصمیم می‌گیرند.

رجبی در ادامه صحبت های خود در برنامه امواج شبهه رادیو گفت و گو، عنوان کرد: این رسانه‌ها در تلاش هستند تا در همان گام‌های ابتدایی ایران را متهم به نقش آفرینی در جنبش‌ها کند، در خیزش‌های اخیر با حضور دانشجویان قدرت تحلیل‌گری و سلطه‌گری آمریکا زیر سوال می‌رود. رفتار جمهوری اسلامی ایران موجب شده است تا برخی از دانشجویان از آن وام بگیرد و غرب نیز به دنبال این است که این اتفاق غیر مستقیم را مستقیم جلوه دهند و خیزش دانشجویان آمریکایی و اروپایی را بگونه‌ای دیگر جلوه دهند، رسانه‌های بیگانه در تلاش بودند تا وانمود کنند دانشجویان در حال راهپیمایی مسالمت آمیز بودند و این اتفاق رخ داده از جانب ایران بوده است.

افضلی در ادامه گفت‌وگو عنوان کرد: آن چیزی که با گفتمان ما ارتباط گرفته است فطرت انسانی است، رهبری سال‌ها پیش پیغامی به جوانان اروپایی دادند و با فطرت آن‌ها صحبت کردند یعنی سال‌ها پیش از این اتفاق‌ها اثر فطرت را در جوانان اروپایی ایجاد کردند، دین بر مبنای فطرت است و گفتمانی که باید بر مبنای فطرت ایجاد می‌شد را در آن نامه شکل دادند. شاید بسیاری از این جوانان آن پیام را نشنیده باشند اما این اتفاق انعکاس همان پیام رهبری است.

گفتنی است؛ برنامه «امواج شبهه» گفتگویی تخصصی پیرامون ماهیت‌شناسی و رفتارشناسی رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیک‌های رسانه‌ای است، روزهای یکشنبه و سه‌شنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج اف‌ام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش می‌شود.

علاقه‌مندان می‌توانند نظرات خود را از طریق سامانه پیامکی ۳۰۰۰۰۱۰۳۵ و شماره ۰۹۰۳۹۱۳۴۷۴۴ در پیام‌رسان‌های مجازی به اشتراک بگذارند. این برنامه به سردبیری دکتر علیرضا داودی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی سیده فاطمه شعار، اجرا و کارشناسی محمدرضا اشراقی به روی آنتن می‌رود. همچنین در این برنامه فائزه مقدم مسئول دعوت از مهمانان، فائزه سلطانی خبرنگار و مائده حیدری به‌عنوان آیتم ساز برنامه امواج شبهه فعالیت می‌کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سوژه سازی رسانه های بیگانه و چگونگی ربط بی ربط ها بیشتر بخوانید »

چه بر سر رسانه‌های بیگانه آمده است؟

چه بر سر رسانه‌های بیگانه آمده است؟



کارشناسان حوزه رسانه معتقدند؛ فروپاشی قدرت مطلق آمریکا ذیل خیزش جهانی است که نشانه بارز آن را در جنبش دانشجویان دانشگاه کلمبیا دانست، البته رسانه های بیگانه از زمان طوفان الاقصی مجبور به عقبگرد شدند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، برنامه امواج شبهه در گفت‌وگو با دکترحمیده طباطبایی (استاد دانشگاه و پژوهشگر رسانه)، دکتر ابراهیم شکوری (خبرنگار اسبق صدا و سیما و نیویورک و کارشناس مسائل بین الملل) و دکترعلیرضا داودی (کارشناس و تحلیل گر حوزه رسانه) به بررسی اصول رسانه‌های بیگانه از کودتا علیه دموکراسی تا دموکراسی کودتاگران پرداخت.

***مقابله صهیونیسم با جنبش دانشجویان آمریکایی

شکوری با اشاره به چگونگی نحوه برخورد رسانه و پلیس آمریکا با جنبش دانشجویی در دانشگاه کلمبیا آمریکا گفت: جنبش «همبستگی با مردم غزه» خواهان توقف سرمایه گذاری این دانشگاه در شرکت های تسلیحاتی وابسته به اسرائیل هستند. اما اینکه چه می‌شود در یک هفته اخیر، شدت گرفتن اعتراضات دانشجویان آمریکایی به اقدامات رژیم اشغالگر صهیونیستی و اعدام ۴۰۰ تن در بیمارستان الشفاء بر می‌گردد، بیمارانی که با بدن‌های پانسمان شده و سرم بر دست توسط این رژیم اعدام شدند.

وی ادامه داد: علی رغم تلاش‌های این رژیم برای رسانه‌ای نشدن این اتفاق در مجامع جهانی، قشر نخبگانی دانشگاه، اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه کلمبیا آمریکا نسبت به اقدامات این رژیم تحصن کرده و دست به اعتراض زدند. جالب توجه این است که دانشجویان این دانشگاه از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار هستند و فرزندان مقامات ارشد سیاسی و نفتی کشورهای معروف جهان می باشند.

شکوری افزود: گروه آپارتاید دایوست دانشگاه کلمبیا، خواهان بازگشت وجوه ارائه شده از چندین سازنده سلاح و شرکت‌های فناوری است که با دولت اسرائیل تجارت می‌کنند. دانشجویان دانشکده‌های مختلف نسبت به سرمایه‌گذاری فکری و علمی از صنایع وابسته به رژیم صهیونیستی که نفع رژیم در آن است معترض و خواهان توقف آن هستند.

خبرنگار اسبق صدا و سیما و نیویورک و کارشناس مسائل بین الملل گفت: صهیونیست‌ها در بازه زمانی کوتاه حکومت‌داری‌شان، با کمک دروغ بزرگ هلوکاست بگونه‌ای زمینه سازی کردند که خود را مظلوم نشان دهند و بدین طریق بتوانند اقدامات جنایت‌گرانه خود را پیش ببرند، بسیاری از این دانشجویان معتقد هستند که اسرائیل در غزه در حال پیاده‌سازی هلوکاست است. این اتفاقات در کف میدان در حال رخ دادن است اما شیوه پوشش دهی رسانه‌های غربی و تلاش این رسانه‌ها در وارونه نمایی نکته‌ای است که حائذ اهمیت است.

***مشروعیت زدایی آمریکا به کمک آپارتاید دایوست کلمبیا

طباطبایی در ادامه گفت‌وگو به شیوه برخورد رسانه‌های بیگانه فارسی زبان و غیر فارسی زبان با وقایع رخ داده در آمریکا اشاره کرد و گفت: اتفاقات اخیری که در آمریکا در حال رخ دادن است توانست از آمریکا مشروعیت زدایی کند و وجهه قدرت‌مندانه آمریکا را روز به روز کمرنگ‌تر کند. اتفاقی که در بین قشر نخبه آمریکایی در حال رخ دادن است در بستر گران‌ترین دانشگاه‌ها اتفاق افتاده، دانشگاه‌هایی که سازنده شبکه و چهارچوب سیاسی آمریکا در سال‌های آینده هستند.

وی افزود: این دانشجویان باوجود اینکه هزینه‌های بسیاری را برای تحصیل پرداخت می‌کنند و نسبت به آینده سیاهی که برای آنان توسط رجل سیاسی رخ می‌دهد آگاه هستند اما در راستای دفاع از حق در این اجتماعات حضور پیدا می‌کنند. در ابتدای طوفان الاقصی، عکس دانشجویانی که مخالف لابی صهیونیستی بودند روی کامیون‌ها چسباندند و در سرتاسر شهر چرخاندند تا انگشت‌نما شوند و به اصطلاح تبدیل به مرده در جامعه شوند.

***مواجه رسانه‌های بیگانه با پدیده‌هایی که ایران و غرب رخ می‌دهند، چگونه است؟

داودی با بیان این موضوع که اساسا از تمدن غربی چیزی باقی نمانده است، گفت: رسانه‌های بیگانه سه فرم از مواجهه را با پدیده‌هایی که در ایران و غرب رخ می‌دهد را دارند. فرم اول این است که ابتدا این مسئله را یک اتفاق عادی جلوه دهند، بی بی سی و دویچه وله گزارشی را توأمان با یکدیگر کار کردند که بی بی سی بیشتر به آن پرداخت و از این بعد بررسی پرداخت که علی رغم اینکه پلیس به این اتفاق ورود کرد و دانشجویان را دستگیر کرد اما از گلوله‌های پلاستیکی برای شلیک استفاده نکرد و در مابقی زمان برنامه بیش از دو سوم زمان موجود به مقایسه اعتراضات با ایران پرداخت.

وی ادامه داد: در اولین تصویراین گزارش فردی در حال گرفتن گزارش است در حالی که گلوله به صورت وی اصابت می‌کند. نخستین مرحله‌ای که این رسانه‌ها در پیش می‌گیرند این است که وقایع را تا جایی که به نفع منافع غرب است عادی جلوه می‌دهند و زمانی که واقعا علیه غرب است را در رابطه بین رفتار انتظامی، نظامی و امنیتی نسبت با پدیده های اجتماعی بررسی می‌کنند.

داودی گفت: این رسانه‌ها در مرحله دوم اقدام به تخفیف دادن موضوع می‌کنند و به دنبال این هستند که اتفاقی که در آمریکا رخ داده را امری طبیعی جلوه دهند. رسانه‌ها در این گام سعی می‌کنند به موضوع نپردازند و یا اگر می‌پردازند مدلینگ بپردازند و حتما در تطبیق با مدل هدف به آن پرداخته شود. در این مرحله اتفاق را عادی جلوه می‌دهند و معترضین را محکوم به رفتاری غیر قانونی می‌کنند و مقابله با آن را رفتاری قانونی می‌دانند.

کارشناس و تحلیل گر حوزه رسانه افزود: در گام سوم به شرایط سیاسی و محیطی در کشور مبدأ و مقصد می‌پردازند، مفهومی که در آمریکا تحت عنوان خطوط قرمز سیاسی در حوزه علمی ترسیم شده است اگر به هر دلیلی شکسته شود مستحق مجازات است، رسانه‌های بیگانه فارسی زبان به هیچ عنوان به تفسیر این موضوع نمی‌پردازند و در لحظه اقدام به عملیاتی کردن آن می‌کنند.

داودی ادامه داد: در مرحله سوم راجع به موضوعات و کشور مقصد یعنی ایران شروع به گفتمان می‌کنند و سعی دارند تا وقایع رخ داده در دل آمریکا را به سمت اعتراضات در ایران ببرند. مخاطب در این بین با دوگانگی از بعد منفی مواجه می‌شود، از این بابت که غرب اعتراضات خود را مثبت نشان می‌دهد در حالی که در داخل بگونه‌ای دیگر روایت می‌شود و این موجب بی اعتمادی مخاطب به رسانه‌های داخل می‌شود و رسانه بیگانه محمل نشان دادن برای ایجاد تراز عدالت رسانه‌ای می‌شود.

وی با بیان این موضوع که مخاطب در یک گردش ژله‌ای در بین رسانه‌ها با دوگانگی مواجه می‌شود، گفت: غرب در واقع اعتراضات در دانشگاه را به نمایش گذاشتند اما تفسیرهایی که به نفع خودشان باشد از آن داشتند و با انتهای بازی که برای این موضوع در نظر گرفتند، مخاطب را مردد می‌کنند، بنابراین اساس روش غرب به نوع زاویه بندی در ابتدا و انتها دو پیامی است که در مبدا و مقصد راجع به آن صحبت می‌کنند.

***وارونه نمایی رسانه‌های بیگانه از جنبش دانشجویان دانشگاه کلمبیا

شکوری با بیان این موضوع که رسانه‌های آمریکایی در همان ساعات اولیه اقدام به تعریف شاخص‌ها می‌کنند، گفت: در ماجرای بیداری اسلامی که خارج از منطقه ما از آن با نام بهار عربی یاد می‌شود در ساعات اولیه در زیر نویس تصاویر از عبارت انقلاب استفاده کردند و زمانی که متوجه این موضوع شدند که بیداری اسلامی در حال شکل‌گیری است از عبارت شورش اجتماعی استفاده کردند.

وی ادامه داد: در قضیه جنبش اجتماعی دانشجویان از عبارت معترضان دانشجویی طرفدار فلسطین استفاده کردند تا بدین‌گونه مخاطب را با قضاوت مواجه کنند، این اعتراض در نیویورک که به اسرائیل دوم معروف است رخ داد و به اندازه‌ای در این منطقه صهیونیسم است که تفاوتی با اسرائیل ندارد بلکه بسیاری از نوشته‌ها در سرتاسر این کشور به زبان عبری است.

شکوری افزود: در واکنش رسانه‌ها به جنبش دانشجویی آمریکایی ما شاهد این موضوع بودیم که از همان ابتدا صف معترضان غیر طرفدار فلسطین که برای حقوق بشر اعتراض می‌کنند در قشرهای مختلف بدنه جامعه آمریکا وجود دارند، اما این اعتراض به نسل کشی بوده است و رسانه‌ها با شیوه تیتر زنی به دنبال قضاوت مردم هستند که این افراد را دانشجویان طرفدار فلسطین بخوانند و با پخش مصاحبه با دانشجویان شرقی گفته خود را تایید می‌کنند تا به مخاطب این را القا کنند که این معترضین طرفدار فلسطین همان مسلمانان هستند.

وی گفت: غرب با نشان دادن بخشی از وقایع رخ داده برداشت خود را در ذهن مخاطب شکل می‌دهد و از او فرصت اگاهی همه جانبه نسبت به وقایع رخ داده را می‌گیرد در اتفاقی که ذر دانشگاهی در کلمبیا رخ داد از همه اقشار و تفکرات و ملیت‌ها حضور داشتند اما تنها افرادی با چهره غربی را به تصویر می‌کشند تا به اهداف خود و شکل گیری آن چیزی که می‌خواهند در ذهن مخاطب اتفاق بیوفتد نزدیک‌تر شوند.

شکوری با اشاره به این موضوع که غرب در تلاش برای نیازسازی عمومی جهت سرکوب است، گفت: این رسانه‌ها از پلیس می‌خواهند که اقدام به جمع آوری این افراد کنند و در اخبار خود از عباراتی نظیر پاکسازی محوطه دانشگاه از چادرها و زباله‌ها استفاده می‌کنند.

وی عنوان کرد: این دانشگاه‌ها در ابتدا در بیانیه‌های خود از واژه‌های زیبا حقوق بشر و آزادی بیان استفاده می‌کنند اما در عمل بگونه‌ای دیگر رفتار می‌کنند، به عنوان نمونه دانشگاه شمال شرقی بیانیه‌ای صادر کرده و در آن می‌گوید در این تضاهراتی که دو روز پیش بوسیله سازمان دهندگان حرفه‌ای آغاز شده، بدون هماهنگی با دانشگاه است و جریانی است که نفوذ کرده و از تعابیر و توهین‌هایی یهودی ستیزانه از جمله شعار یهودیان را بکش استفاده می‌کنند.

***اورژانس خدمات اجتماعی رسانه‌های بیگانه

طباطبایی با اشاره به این موضوع که رسانه‌های بیگانه در حال انجام رسالت خود هستند، گفت: ورود پلیس به اجتماع دانشجویان ترس را تبدیل به نفرت کرد، این تبدیل ترس به نفرت به خصوص در بین مردم و دانشجویان زنگ خطر است و در واقع آغاز و شروع عملیاتی خواهد بود که شاید رهبر مشخصی نداشته باشد. در حال حاضر یکی از سوالات دانشجویان این است که چرا بایدن که خود را فردی لیبرال و دموکرات معرفی کرد حالا در مقابل دانشجویان معترض و در پی سرکوب آنان برآمده است‌ و چرا باید سرمایه عظیمی صرف نسل کشی شود.

وی ادامه داد: اهمیت اسرائیل در امنیت ملی آمریکا را نباید فراموش کرد، بسیاری از دانشجویان در ذهنشان این سوال شکل گرفته است که برای امنیت ملی چرا اسرائیل اهمیت دارد و اینگونه پلیس ورود می‌کند. بحث راوی سفید از دیگر موضوعات پر اهمیت حال حاضر است، این اتفاقات در همه جهان در حال رخ دادن است اما چه می‌شود که همه نگاه‌ها ناگهان به یک سو جلب می‌شود، این به اهمیت راوی سفید بر می‌گردد و آمریکا نیز از همین رخ داد آسیب خواهد خورد.

***عقب گرد رسانه های فارسی زبان در مواجهه با طوفان الاقصی

داودی عنوان کرد: سوژه موثر می‌تواند رسانه کارآمد را خلق کند، موضوعی تحت عنوان طوفان الاقصی سوژه منلسبی بود اما نه برای طرف غربی به همین دلیل بسیاری متد ها و روش‌هایی که رسانه‌های بیگانه فارسی زبان و رسانه‌های آموزگار این رسانه‌ها همانند سی ان ان یا فاکس نیوز زمانی که وارد حوزه سوژه پردازی شدند با یک ترکیبی رو به رو شدند که آن‌ها را مجبور به بازگشت به عقب می‌کرد.

کارشناس و تحلیل گر حوزه رسانه ادامه داد: رسانه‌های بیگانه دارای دو لبه اجرا هستند یک لبه تیز موضوعات و دیگری تعریف سرویس‌های استاندارد برای مخاطبین است، سرویس خدمات اعتراض اجتماعی این عبارتی است که بی بی سی فارسی بسیار به آن می‌پردازد. بخشی از این سرویس به میزان نیاز مخاطب به خدمات رسانه خارجی به معترض در ایران که محروم از حقوق اعتراضی شده است، بر می‌گردد و بخشی دیگر به اورژانس خدمات اعتراضی بر می‌گردد اینکه مخاطب در حداقل زمان بین رویداد، به نمایش گذاشتن و برجسته سازی به خروجی مطلوب برسد. بی بی سی در نشر اخبار خود از عبارت‌هایی نظیر اینکه پلیس موظف است از یک بهم ریختگی که دلیلی برای آن نمی‌بیند بدون درگیری جلوگیری کند.

شکوری گفت: رسانه‌های بیگانه برای کنترل افکار عمومی در ایران از مدل‌های بسیاری بهره می‌برند، عملیات غرور آفرین وعده صادق، صدای بی صدایان و طوفان الاقصی چند موردی بودند که موجب آگاهی بسیاری از این دانشجویان شدند. کارفرمای رسانه.های غربی مشخص هستند و در نتیجه مدل‌هایی که توسط این رسانه‌ها پیگیری می‌شود مدل‌هایی است که حاکمان آن‌ها از آن استفاده می‌کنند.

وی افزود: بسیاری از مسئولان دانشگاه در بیانیه‌های خود عنوان می‌کنند که به طور کامل از آزادی بیان حمایت می‌کند اما این اقدامات خراب کارانه دانشجویان را مورد نقد قرار می‌دهند و به صورت کاملا جدی با آن برخورد می‌کنند، یعنی شعار آزادی را می‌دهند اما به این گونه عمل نمی‌کنند بلکه تنها در ظاهر وجهه آزادی را به نمایش می‌گذارند، گاهی شاهد این هستیم که افراد به دلیل انتقادی بسیار کوچک از رژیم صهیونسیم برکنار می‌شوند، حتی در حد شوهی هم اجازه نمی‌دهند کسی آن ها را مورد نقد قرار دهد.

***هلوکاست واقعی کیست؟!

شکوری ادامه داد: اسرائیلی ها به اندازه‌ای سلطه دارند که می‌توانند از کوچکترین جزییات رفتاری افراد و نقدها و نقطه نظرات آن‌ها نسبت به رژیم صهیونسیتی آگاه شوند و به بدترین شکل موجود به مقابله با آن بر بیایند. ما حتی در تصاویر منتشر شده نیز شاهد این موضوع هستیم که جمعیت افراد معترض را اندک و جمعیت افرادی که به مقابله با این دانشجویان اعتراض کردند را زیاد نشان می‌دهند در حالی که دوربین‌های شخصی جمعیت حقیقی افراد معترض را به نمایش می‌گذارد.

وی افزود: بسیاری از این افراد پرس تی وی را می‌شناسند و به خوبی در حال دیده شدن است، برنامه صدای بی صداهای پرس تی وی با اینکه در تهران است به برکت فناوری‌های نوین در حال دیده شدن است و دیگر نیازی نیست که حتما در کشوری مانند انگلیس دفتر داشته باشیم تا بتوانیم دیده شویم، امروزه وقایع واقعی در حال دیده شدن است و مردم جهان حالا به درستی می‌توانند تشخیص دهند که هلوکاست و ظالم واقعی کیست.

طباطبایی با اشاره به این موضوع که رسانه‌هایی مانند پرس تی وی به خوبی توانسته اند تا صدای این افراد باشند، گفت: در ایران و در فضای دانشجویی خودمان به خوبی عمل نکرده‌ایم، ما شاهد این هستیم که در آن دانشگاه‌ها دانشجو با وجود اینکه می‌داند بعد از حضور در این تجمع با مرگ اجتماعی مواجه خواهد شد اما به دفاع از مظلومان به پا می‌خیزند. در حالی که افکار دانشجویان ما تحت سلطه غرب است و لازم است تا رسانه‌های ما پر رنگ تر حضور پیدا کنند.

شکوری با اشاره به این موضوع که جنبش دانشجویان معترض ایران به عملکرد رژیم صهیونسیت این روزها در حال وایرال شدن از طریق شبکه های مختلف است، گفت: عملیات روانی که غرب بر روی مردم ما خاصه دانشجویان انجام می‌دهند بسیار قوی است، آن‌ها از تظاهرات ما با نام تظاهرات حکومتی یاد می‌کنند در حالی که تظاهرات ما در ایران تظاهراتی مذهبی است و لازم است تا رسانه‌های ما در داخل نیز با همین قدرت عمل کنند.

***حکمرانی مدرن یا میدان‌داری رسانه‌ها

داودی گفت: حکمرانی در حوزه متعالی خود، حکمرانی مدرن توسط رسانه تعریف می‌شود باید بپذیریم که در در یکی دو سال گذشته رسانه‌های ما به شدت در این حوزه نزول کردند و نه تنها خود بلکه همه توابع را هم از اینکه بتوانند یک مسئله دقیق حقه را تبدیل به حقوق حقه کنند، ساقط کرده‌اند.

کارشناس و تحلیل گر حوزه رسانه ادامه داد: اگر ده درصد شبکه اینترنشنال فعالیت کرده بودیم شاید می‌توانستیم در آمریکا میدان‌داری کنیم تجربه میدان‌داری رسانه‌های ما در آمریکا در زمان جرج فلوید رخ داد، رسانه در جمهوری اسلامی ایران با مشی انقلابی‌گری در سطح منطقه توانست موفق عمل کند.

داودی افزود: جامعه آمریکایی جامعه پیچیده‌ای نیست بلکه بسیار دورافتاده و مهجور نسبت به برخی از موضوعات است ولیکن رسانه در تلاش است تا به میدان نقش بدهد، اگر در این نقش دادن دانشگاهی مثل دانشگاه کلمبیا ورود کند یعنی او دارد این دانشگاه را در این میدان تبدیل به یک نقش پذیر می‌کند تا بتواند از آن نیز خروجی متفاوتی بگیرد. آن چه که در آمریکا رخ می‌دهد باید به نفع حکمرانی آمریکایی تمام شود حتی اگر کشتار داشته باشد، این که در دانشگاه در حال زدن دانشجویان هستند را تعریفی از آزادی تلقی می‌کنند چرا که نتیجه باید به نفع حکمرانی تمام شود.

شکوری گفت: بخشی از اطلاع رسانی در دنیا برعهده رسانه‌های مستقل است این که در شهر های مختلف شاهد این هستیم در جبهه انقلاب افراد خوش ذوق توانسته‌اند صدای بی صدایان باشند و اینگونه جهان را بیدار کنند، شاید در حال حاضر آمریکا جنبش دانشجویان دانشگاه کلمبیا را سرکوب کنند اما این اتفاق در خاطر تاریخ خواهد ماند.

داودی گفت: ما راجع به بسیاری از پیده‌ها قدرتمند عمل کردیم اما نقد جدی علمی به روش و نگرش نسبت به رسانه از حوزه خارج به داخل وجود دارد، یعنی آن چه که مخاطب در داخل باید نسبت به وقایع رخ داده در خارج بداند.

طباطبایی با اشاره به این موضوع که افسانه آمریکا در حال فروپاشی است، عنوان کرد: بپا خیزی مردم جهان فروپاشی افسانه آمریکا را به دنبال خواهد شد و خون بی گناهان و نسل کشی که رخ می‌دهد قطعا غیر از این نیز اثر نخواهد داشت، گاندی گفته بود که آزادی جهان ایده جالبی است، دقیقا همین طور است و آزادی جهان ایده است اما لیبرالیسم نمی‌گذارد آزادی بیان اتفاق بیوفتد و جلو آن را می‌گیرد اما در آینده‌ای نه چندان دور قطعا این آگاهی جهانی رخ خواهد داد و همه جهان صدای بی صدایان خواهند شد.

گفتنی است؛ برنامه «امواج شبهه» گفتگویی تخصصی پیرامون ماهیت‌شناسی و رفتارشناسی رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیک‌های رسانه‌ای است، روزهای یکشنبه و سه‌شنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج اف‌ام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش می‌شود.

علاقه‌مندان می‌توانند نظرات خود را از طریق سامانه پیامکی ۳۰۰۰۰۱۰۳۵ و شماره ۰۹۰۳۹۱۳۴۷۴۴ در پیام‌رسان‌های مجازی به اشتراک بگذارند. این برنامه به سردبیری دکتر علیرضا داودی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی سیده فاطمه شعار، اجرا و کارشناسی محمدرضا اشراقی به روی آنتن می‌رود. همچنین در این برنامه فائزه مقدم مسئول دعوت از مهمانان، فائزه سلطانی خبرنگار و مائده حیدری به‌عنوان آیتم ساز برنامه امواج شبهه فعالیت می‌کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چه بر سر رسانه‌های بیگانه آمده است؟ بیشتر بخوانید »

«وعده صادق» تفاوت انقلاب ما با سایر انقلاب هاست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، علیرضا داودی کارشناس رسانه‌های معاند، در برنامه گفت‌وگو با رادیو انقلاب اظهار داشت: یکی از مهمترین موضوعاتی که در انقلاب مطرح شد بحث وعده صادق بود و این نقطه تفاوت انقلاب ما با سایر انقلاب‌هاست.

وی ادامه داد: نفر اول کشور ما رهبر معظم انقلاب خیلی مقتدرانه وعده‌های سیاسی و … آمریکا را کنار گذاشت و از موضع برتر، یک‌سری جملات را در حضور همافرانی که اگر اول انقلاب پای کار نمی‌آمدند امکان داشت مشکلاتی برای انقلاب پیش بیاید، مطرح کردند.

وی ادامه داد: حرف‌هایی که ایشان زدند جنسش نرم و سیاست‌گذاری مطلق بود. حرف سیاست‌گذاری در جمع نیروی اقتداری سخت وقتی کنار هم قرار می‌گیرد، می‌شود «اقتدار صادق یک انقلاب». حالا رئیس جمهور آمریکا جلوی خبرنگار خانم نشسته و زحمت حرف زدن هم نمی‌کشد و بعد از صحبت‌های رهبر ما می‌گوید ما هیچ تحریمی را لغو نمی‌کنیم. وعده صادق یعنی اینکه بعد از ۴۲ سال جا به جایی را مردم دیدند. الان آمریکایی‌ها خودشان را به در و دیوار می‌زنند که جواب ما را بدهند. یعنی از قبل می‌دانستند ما در چه موضع اقتداری می‌خواهیم صحبت کنیم.

داودی افزود: ما لذت اقتدار را در ۴۲ سالگی انقلابمان روز ۱۹ بهمن و با بیانات رهبری چشیدیم. ما دو جزء بسیار جالب را می‌بینیم که تاریخ فرصت تکرار، اما با اذن و اراده را به ما داده است و نکته دوم اینکه آن‌هایی که در مسیر انقلاب جزئی از ناخالصی‌های انقلاب بودند امروز وقتی مقابل این عظمت قرار می‌گیرند فقط خودشان را مضحکه می‌کنند. در انقلاب ما هرچه نسل عوض می‌شود انقلاب پررنگ‌تر می‌شود و خودش را بیشتر به رخ می‌کشد. انقلاب برای همه افرادی که مومن به وعده‌های الهی هستند صادق است پس دو راه بیشتر نداریم یا بپذیریم که مرز بین حق و باطل برای ما کاملا قابل تشخیص است یا خودمان را به عدم تشخیص بزنیم و خسرالدنیا و الاخره شویم.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

«وعده صادق» تفاوت انقلاب ما با سایر انقلاب هاست بیشتر بخوانید »

هنر «گفتمان مقاومت» یکپارچه‌سازی مردم و ملت‌سازی است


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، علیرضا داودی کارشناس مسائل راهبردی رسانه‌های معاند در برنامه «عصر مقاومت» اظهار داشت: یکی از بحث‌های بسیار مهمی که در حوزه مقاومت داریم بحث انتخاب رده فعالیت است. وقتی صحبت از رده فعالیت می‌کنیم انتظار داریم اتفاق عجیب و غریبی در ذهنمان بیفتد که آنهم معمولا باید از کف بسیار بالایی برخوردار باشد تا نتیجه اش بشود یک برون داد خیلی عجیب و جدی که مثلا بگوییم ما در حوزه مقاومت کاری انجام دادیم.

وی ادامه داد: این زاویه و نوع نگاه نشات گرفته از فضای آرمان گرایی و آرمان خواهی ذاتی در حوزه مقاومت است. اما باید نکته‌ای را به طور ملموس در حوزه رده فعالیت در ذهنمان داشته باشیم. یک عبارتی بین همه اساتیدی که می‌خواهند توجیه کنند و توضیح بدهند که چگونه شما می‌توانید حرکت کنید وجود دارد و آنهم این است که برای فتح قله باید قدم اول را از کوهپایه بردارید. البته در اینجا عده‌ای هم هستند که شیطنت‌های کلامی دارند و می‌گویند که شما اگر با هلی کوپتر هم به نوک قله بروید اشکالی ندارد! اما خب مگر برای چند نفر چنین امکانی وجود دارد؟

داودی افزود: اما برداشتن قدم اول در کوهپایه مستلزم رعایت چهار مسئله است. مسئله اول اراده شما در رسیدن به قله است خیلی وقت‌ها اراده مان به رفتن به سمت قله هست، اما در حد یکی دو منزل برای گرفتن عکس یادگاری و پر کردن رزومه. این اشتباه است به این خاطر که حتما باید اراده شما نشات گرفته از نگاه جدی برای رسیدن به آن قله باشد. نکته دوم حتما باید ابزار و وسایل لازم را داشته باشید شما نمی‌توانید برای حرکت به سمت قله با دمپایی و زیرپیراهن پیش روید و این در حوزه مقاومت معنایی ندارد.

کارشناس مسائل راهبردی رسانه‌های معاند تصریح کرد: هر قله‌ای با هر اراده‌ای ابزار و وسایل خودش را می‌خواهد که حالا مصادیقش را بیان می‌کنم. نکته سوم اینکه شما حتما باید یک بلد راه در کنار خود داشته باشید. طی مسیر مقاومت یک ممارست و همیتی می‌طلبد که حتما باید با یک بلد راهی که این گسیر را بلد است حرکت کند و اگر درست در کنار بلد راه حرکت کند به راحتی قله را فتح کند.

داودی افزود: نکته چهارم وقتی رسیدید به قله باید یادتان باشد این دلیلی بر تفاخر و فخر فروشی نسبت به سایرینی که آن پایین هستند و یا در مسیر هستند یا همچنان مردد در قرار گرفتن در ابتدای این مسیر هستند، چنین است و نباید باشد؛ و افرادی که به قله رسیدند تا مدت‌های زیادی خیلی‌ها نمی‌دانستند که این‌ها روی قله هستند و چرایی اش به این دلیل است که آن‌ها در طول مسیر یاد گرفتند چطوری نفس سرکش را نفس به نفس، نفسش را ببرند.

وی ادامه داد: شما ببینید در حوزه مقاومت قله و هدفی تحت عنوان فلسطین و آرمانی تحت عنوان شکست دادن رژیم صهیونیستی داریم. پس اولین چیزی که باید بپذیریم و اراده‌ای که باید در ما شکل بگیرد این است که رسیدن به قدس بدون خون دادن معنا ندارد.

داودی گفت: آن‌هایی که رسیدن به قدس را قبول دارند، اما برای رسیدن به قدس خون دادن را لازمه این تحقق آرمان نمی‌دانند شک نکنید این‌ها سر سفره مذاکرات رژیم صهیونیستی نشسته یا در حال نشستن هستند؛ بنابراین این یک نکته بسیار جدی است و شما نمی‌توانید از رودخانه‌ای عبور کنید و خیس نشوید! اگر پذیرفتید که قرار است خون داده شود حالا باید بروید به سمت ابزار تشکیل دهنده خون دادن. شما وقتی پذیرش خون دادن را برای رسیدن به قله نقطه آغازین حرکت قرار می‌دهی در اینجا یاد می‌گیریم در هر رده‌ای که باشیم خون مترادف جان و جان مترادف قدم اول است. پس اینجا مبنایی همه چیز شما می‌شود قهرمانانه پس بنابراین در حوزه نگاه قهرمانانه نمی‌توانید جنبه لبخندی دشمن تان را بپذیرید.

وی با اشاره به درگیری به کره جنوبی بیان داشت: کره جنوبی باید تعهدی را انجام می‌داد و نه تنها انجام نداد بلکه یکسری کار‌هایی که نباید می‌کرد را انجام داد.

کارشناس مسائل راهبردی رسانه‌های معاند افزود: در منطقه حریم ما آلودگی ایجاد کردند و او را گرفتند. امروز عکسی منتشر شد و مقامات کره‌ای دست به سینه در حال ورود از در دروازه دیپلماسی ما هستند. همینکه طرف فهمیده باید بیاید و دست به سینه در مقابل عزت و ملت ایران خواهش کند تا اجابتی صورت بگیرد این یعنی اینکه ما به آن‌ها تفهیم کردیم که برای رسیدن به قله‌ای که مدنظرمان است، دادن خون که سهل است از همه چیزمان می‌گذریم. پس ملتی که مبنا و اراده اش روی شهادت بسته شده به هیچ وجه نه اسیر خودش می‌شود نه اسیر دیگران می‌شود و نه اسیر خزعبلات خویش ساخته سیاسی می‌شود.

داودی ادامه داد: امروز داشتم به این فکر می‌کردم که یکسال از شهادت سردار سلیمانی و همراهانش گذشته، وضعیت آمریکا چگونه است؟ آن‌ها دیگر چیزی ندارند که بدهند و به وضعیت سابق برگردند. اما ملت ایران همچنان استوار است.

وی ابراز داشت: فلاکتی که امروز در آمریکا می‌بینید فلاکت تبلیغاتی نیست و بنیادین و ساختاری است. فلاکت حقارت و حماقتی که شما درباره آمریکا می‌بینید به هیج وجه نمایشی نیست. حاج قاسم را از ما گرفتند، اما ملت همچنان استوار ایستاده است.

داودی افزود: شما اگر اراده کردید و حرکت کردید و با راه بلد رفتید و درست به قله رسیدید شما می‌شوید هدف برای دیگران به عنوان یک قله. حاج قاسم شد یک نماد، چون خوش این مراتب را طی کرد. آنچه برایمان مهم است این است که هر آنکس که در این مسیر اینگونه قدم بردارد خودش می‌شود مسیر دیگران آرزوی دیگران عشق و امید دیگران و تمام دین و زندگی و دنیای دیگران و این مرتبه‌ای است که رسیدن به آن کار سختی است. اما خیلی‌ها اراده کردند نه برای رسیدن به قله بلکه برای گرفتن عکس یادگاری و نهایتا تبدیل کردنش به رزومه؛ بنابراین در حوزه مقاومت بزرگترین رزومه زندگی طیب و طاهر خود افراد است نه چیز دیگری. برای همین است که جریان مقاومت مظلوم‌ترین و گم نام‌ترین و عالی‌ترین مرتبه اقدام انسان برای تکامل در این حوزه تلقی می‌شود.

کارشناس مسائل راهبردی رسانه‌های معاند ادامه داد: برخی اوقات اصطلاحی خیلی باب شد و واقعا دشمن از این اصطلاح ترسید. شهید قاسم سلیمانی یا سردار برای دشمنان خطرناک‌تر است و برای دوستان امید آفرین‌تر است. این مسیر روشن کننده حقایق است همینقدر که مردم امروز ما در سراسر دنیا، دیگر آمریکا را آدم به حساب نمی‌آورند و آمریکا یی‌ها یک مشت وحشی هستند و به نظرم یعنی نشان دادن بصیرت عظمت عزت نسبت به اقوامات و حرف‌هایی که در دنیا وجود دارد.

وی در ادامه بیان داشت: قدرت رسانه‌ها این روز‌ها خیلی سنگین است، اما شما با عشق ورزی مردم به معنای عام نمی‌توانید با مقاومت بجنگید. آنجایی که مردم هستند و خودشان و مقاومت و آنجا باید ببینید مردم با مقاومت چند چند هستند؟ به کرات اثبات شد که مردم با مقاومت پیوند خونه و ایمانی دارند. برای همین است که یک جمله حاج قاسم سلیمانی بسیار برجسته می‌شود: ما ملت امام حسینیم.

کارشناس مسائل راهبردی رسانه‌های معاند افزود: جایی که پای مقاومت می‌آید وسط مردم می‌شوند ملت و ملت می‌شود یکپارچه. عزت و عظمتی که در عراق و ایران در قالب ملت امام حسین (ع) نشان داده شد در طول تاریخ بی نظیر است. حاج قاسم کوته نظر نبود. اهل تسنن و مسیحیان هم حاج قاسم را دوست دارند. برای همین می‌گویم پیوند پیوند خونی و ایمانی است نه کوته نظری‌های سیاسی و بازی‌های جناحی!

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

هنر «گفتمان مقاومت» یکپارچه‌سازی مردم و ملت‌سازی است بیشتر بخوانید »