علیرضا مختارپور

تقریظ رهبر انقلاب بر «خاتون» ۳ دلیل دارد

تقریظ رهبر انقلاب بر «خاتون» ۳ دلیل دارد



کتاب «خاتون و قوماندان» تازه‌ترین محصول فرهنگی در حوزه ایثار و شهادت به شمار می‌آید که مقام معظم رهبری بر آن تقریظ نوشته‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، علیرضا مختارپور، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی درباره «خاتون و قوماندان» و اهمیت این کتاب در نگاه مقام معظم رهبری می‌گوید: درکتاب خاتون و قوماندان به طور ویژه به شخصیت شهید علیرضا توسلی یا همان ابوحامد پرداخته نشده است، ولی، چون این کتاب که روایتگری همسر شهید یعنی خانم ام‌البنین حسینی است، به بسیاری از ویژگی‌های اخلاقی شهید هم پرداخته است، با مطالعه این کتاب شخصیت کلی ابوحامد به مخاطب القا می‌شود.

مختارپور درباره دلیل تقریظ رهبر معظم انقلاب بر این کتاب می‌گوید: فکر می‌کنم رهبر انقلاب اول به دلیل مظلومیت افغانستانی‌های جنگ‌زده که هنوز هم با مشکلات مربوط به مهاجرت حتی در کشور خودمان مواجه هستند و دوم به دلیل مطرح شدن ویژگی‌های اخلاقی و روحی شهید در این کتاب از زبان همسرش و سوم به دلیل ارج نهادن به جایگاه بالای همسران شهدا و زنان فداکاری که مشکلات را به دوش می‌کشند تا همسران‌شان به اهداف دیگری برسند، بر این کتاب تقریظ نوشتند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تقریظ رهبر انقلاب بر «خاتون» ۳ دلیل دارد بیشتر بخوانید »

ابلاغ سلام و دعای رهبر انقلاب به راوی ژاپنی کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»

ابلاغ سلام و دعای رهبر انقلاب به راوی ژاپنی کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»



معاون دفتر مقام معظم رهبری و نمایندگان دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب با عیادت از خانم سبا بابایی مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس، سلام و دعای رهبر انقلاب را به وی ابلاغ کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، معاون دفتر مقام معظّم رهبری و نمایندگان دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای عصر امروز (چهارشنبه) با حضور در بیمارستان خاتم‌الانبیاء(ص) تهران ضمن عیادت از خانم سبا بابایی (کونیکو یامامورا) مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس، سلام و دعای رهبر انقلاب را به ایشان ابلاغ کردند.

در این ملاقات، حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد محمدیان معاون دفتر مقام معظم رهبری ضمن اهدای چفیه معظّم‌له به این بانوی فداکار و انقلابی و ابلاغ سلام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به وی اظهار داشت: «حضرت آقا به شما سلام رساندند و برای سلامتی شما که عمر خود را در مسیر اسلام و انقلاب صرف نموده‌اید، دعا کردند.»

وی همچنین با بیان اینکه اخیرا رهبر انقلاب کتاب خاطرات خانم بابایی را مطالعه کرده و  ضمن تحسین کتاب، تقریظی هم بر آن نوشته‌اند، از انتشار این تقریظ توسط موسسه حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب خبر داد.

آقایان علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و ایمان عطارزاده معاون هماهنگی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در این عیادت همراه معاون ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری بودند.

سرکار خانم کونیکو یامامورا در سنین جوانی پس از آشنایی با معارف دین مبین اسلام و ازدواج با یک جوان مؤمن ایرانی، آیین شینتو را کنار گذاشت، به دین اسلام و مذهب تشیع گروید و نام سبا بابایی را برای خود برگزید. این بانوی فداکار در ایام پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس با همه وجود در میدان دفاع از انقلاب اسلامی حاضر بود و فرزندش را هم تقدیم انقلاب اسلامی کرد.

زندگانی پرفراز و نشیب این مادر شهید در قالب کتابی با عنوان «مهاجر سرزمین آفتاب» به قلم آقایان حمید حسام و مسعود امیرخانی به رشته‌ی تحریر درآمده و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ابلاغ سلام و دعای رهبر انقلاب به راوی ژاپنی کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» بیشتر بخوانید »

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند



رونمایی کتاب حوض خون - کتابفروشی به نشر تهران

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مراسم رونمایی کتاب «حوض خون»؛ روایت زنان اندیمشکی از رخت‌شویی در دفاع مقدس، عصر دیروز با حضور فاطمه‌سادات میرعالی؛ نویسنده کتاب، علیرضا مختارپور؛ دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، مرتضی قاضی؛ نویسنده، سیده سمیه حسینی؛ نویسنده، سحر دانشور؛ پژوهشگر حوزه زنان، سیدسجاد موسوی؛ معاون اجرایی مجمع ناشران انقلاب اسلامی و میثم رشیدی مهرآبادی، فعال حوزه کتاب و جمع محدودی از علاقمندان به میزبانی کتابفروشی به‌نشر(تهران) برگزار شد.

علیرضا مختارپور، دبیرکل کتابخانه‌های عمومی کشور در سخنانی در این برنامه با اشاره به یادداشتی که درباره کتاب «حوض خون» منتشر کرده بود، گفت: این کتاب «حوض خون» بود که به من و امثال من لطف کرد و دوباره حماسه‌های فراموش شده‌مان را به یادمان آورد.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی تصریح کرد: اولین نکته درباره کتاب «حوض خون» این هست که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب به عنوان متولی کار، توجه به تاریخ شفاهی انقلاب را در دست کار قرار داده است، اگرچه نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ممکن است که کمی دیر این توجه نشان داده شده اما سرعت، قوت، دقت و غنای آثار نشان می‌دهد که به تدریج این تأخیر جبران می‌شود. نکته دوم این است که هرکدام از آثاری که دوستان انتشارات «راه یار» منتشر کرده‌اند، مربوط به مراکزی است که در شهرهای مختلف تلاش می‌کنند و من با بعضی از این کارها آشنا شدم. تعدادی از این آثار را تا به حال خواندم و بقیه را هم در دستور مطالعه گذاشتم.

صورتی در زیر دارد آنچه در بالاست

مختارپور تاکید کرد: اولین احساسی که از مطالعه این آثار بروز می‌کند، تأسف و تأثر از این مسئله است که این گنجینه‌ها و ذخایر، دهه‌ها مورد غفلت قرار گرفته و همان‌طور که در مقدمه بسیاری از این کتب از جمله «حوض خون» آمده، می‌بینیم که بعضی از راویان از دنیا رفتند و یا بعضی به علت بیماری یا کهولت سن توان یا حافظه بیان خاطرات را ندارند، این یک تأسف و تأثر شدیدی است که به انسان دست می‌دهد اما بلافاصله اما یک احساس خرسندی هم درباره همین مقدار به دست آمده ایجاد می‌شود که برای نشر این کارها کوشش کردند و مقداری از این ذخایر، برای تاریخ و آینده حفظ و ثبت شده است.

وی ادامه داد: نکته سوم این است که آثار منتشره  «راه یار» نشان می‌دهد که آثار این نشر خوشبختانه از نظر حرفه‌ای و هنرمندی در صفحه‌آرایی، حروف‌چینی، تنظیم صفحات و انتشار کیفیت قابل قبولی قرار دارد اگرچه این نشر، دیر شروع به فعالیت کرده اما به سرعت توانسته خودش را به رده‌های نخستین نشر برساند و از این جهت هم موجب افتخار است.

دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور افزود: نکته چهارم هم درباره آثاری مانند کتاب «حوض خون» است که اگر چه خاطرات دفاع مقدس و بیان حماسه‌ها است اما همان‌طور که در خود عنوان و رده‌بندی‌ کتاب‌ها هم ناشر مشخص کرده، این کتاب‌ها در رده تاریخ قرار می‌گیرند، به دلیل اینکه این کتاب‌ها حاوی اطلاعات و گاه اسناد شفاهی، تصاویر و بیان بعضی از حوادث و رویدادها در تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستند و در هرصورت، مجموعه تاریخی محسوب می‌شوند، چنین مجموعه‌ای نیازمند این است که افزوده‌هایی را هم با داشته باشد که این کتاب‌ها بعضی از آنها را ندارند و من تأکید و استدعا دارم که حتما این موارد اضافه شود از جمله؛ فهرست‌های تفصیلی مطالب و همچنین نمایه‌های راهنما برای این کتاب‌ها لازم است.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی در همین باره عنوان کرد: کتابی که در حوزه تاریخ چاپ می‌شود امکان ندارد بدون نمایه باشد، وقتی محقق می‌خواهد مراجعه کند، غیر از نمایه‌های راهنما، راه دیگری نداریم برای اینکه به اطلاعات دست پیدا کنیم. بنابراین این موراد همانطور اهمیت دارد که اضافه شود.

مختارپور در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: کتاب‌های متعددی در حوزه دفاع مقدس و خاطرات شفاهی منتشر شده که همه آنها ارزشمند هستند و بسیاری از آنها مورد توجه و عنایت رهبر انقلاب که پیشرو کتابخوانان کشور محسوب می‌شوند، قرار گرفتند اما چند ویژگی وجود دارد که «حوض خون» را از کتاب‌های دیگر ممتاز می‌کند و به آن، درجه بهتری می‌بخشد. اولاً حضور و فعالیت حدود ۸ نفر از بانوان در روند تحقیق کتاب است، رهبر انقلاب بعد از رونمایی کتابی، همراه نویسنده خدمتشان رسیده بودیم، همانجا فرمودند که بانوان در عرصه ادبیات دفاع مقدس از آقایان سبقت می‌گیرند و این مسئله، در همین کتاب هم معلوم است. ویژگی دوم، تدوین مناسب، نثر روان و پرهیز از حواشی غیرمرتبط است.

وی افزود: ویژگی بعدی، افزودن تصاویر مناسب از راویان، شهدای منسوب و مکان‌های مختلف به کتاب است و موضوع چهارم حفظ گویش و لحن محاوره‌ای و گفتاری در اغلب خاطرات است. در اغلب روایت‌ها لحن گفتاری و صمیمی حفظ شده و از همه مهم‌تر قلم از دل و جان برخاسته‌ای است که در تدوین این کتاب هنرمندی خودش را نشان داده و بر دل می‌نشیند. این کتاب بهتر از هرچیز، ربط عالم خاکی را با عالم ملکوت نشان می‌دهد، در یادداشتی که برای معرفی این کتاب نوشتم، از تعبیر «حوض خون» تا «حوض کوثر» استفاده کردم و اشاره کردم به شعر مشهور میرفندرسکی که سروده بود: صورتی در زیر دارد آنچه در بالاست، این تمثیل را به کار برده بودم تا بگویم راه رسیدن به ارزش‌ها و معنویت به ایمان انقلابی، اخلاق پاک و زیست مؤمنانه این است که از همین نمونه‌های به ظاهر ساده زمان خودمان شروع کنیم، این اشخاصی که به ظاهر شاید دارای عناوین دانشگاهی نباشند، اینها هستند که می‌توانند ما را به ملکوت برسانند.

در ادامه این برنامه، سیده سمیه حسینی، از نویسندگان و مشاور کتاب «حوض خون» نیز در سخنانی عنوان کرد: اردیبهشت ماه سال ۹۷ بود که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، مشاوره این کتاب را به من سپردند. من در خوانش متن اولیه کتاب، چند نکته دستگیرم شد، اول اینکه با یک نویسنده توانمند طرفیم، دوم اینکه روایات قوی‌ای داریم که پتانسیل و ظرفیتشان خیلی بالاست یعنی خود متن باعث می‌شود که بفهمید این روایت‌ها جان‌دار هستند.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی ادامه داد: نکته سوم که چالش برانگیز هم بود تکرار در متن اولیه، زیاد بود، یعنی روایت‌ها در یک رختشوی‌خانه اتفاق افتاده که فکر می‌کنم در یک بازه زمانی، ۶۰-۷۰ نفر راوی از یک شهر خاطرات خود را از یک رختشوی‌خانه روایت کرده‌اند و این خودش، به طور طبیعی باعث تکرار می‌شد. اگر کتاب را بخوانید دیگر کلمات کلیدی «حوض خون»، «بوی وایتکس» و… همه اینها تکرار می‌شد و به طور مثال، هیجانش این بود که مثلا تکه‌های گوشت یا استخوانی از لای پتوها و لباس‌های مجروحان پیدا می‌شد.

حسینی ادامه داد: چیزی که من و خانم میرعالی به آن رسیدیم و خیلی نجات‌بخش و راه‌گشا بود، آن پتانسیلی بود که راوی‌های کتاب دارند، به این نتیجه رسیدیم که روایت‌ها و قاب‌بندی محدود، باز بشود و محور کتاب، روایت زن‌هایی باشد که با شرایط متفاوتی، خودشان را به رختشوی‌خانه می‌رساندند و در پشتیبانی جنگ شرکت می‌کردند.

این نویسنده افزود: وقتی سراغ تفاوت‌های راویان رفتیم، به‌نظرم، کار، درخشان شد یعنی شما هرچه این کار را جلو می‌روید باز آن‌قدر با موضوعات مختلف و شرایط متفاوت و حیرت‌انگیزی مواجه می‌شوید که دیگر آن تکرار به چشمتان نمی‌آید.

وی با اشاره به بخش‌هایی از کتاب تصریح کرد: «حوض خون» فضاسازی و توصیف‌های فوق العاده‌ای دارد، بارها ممکن است مور مورتان شود، یعنی این کتاب، آن‌قدر زنده و قدرتمند است که تمام حواس آدم را درگیر می‌کند.

عبور پیروزمندانه «حوض خون» از لبه تیغ ضدجنگ بودن

در بخش دیگری از برنامه، مرتضی قاضی، از نویسندگان و محققان دفاع مقدس و انقلاب در سخنانی گفت: ما با کتابی طرف هستیم که کاملا می‌تواند ضد جنگ باشد، ولی این کتاب توانسته پیروزمندانه از این لبه تیغ رد شود، کتاب‌هایی از این جنس که قاب روی یک موضوع ویژه و حساس می‌بندند، اگر نویسنده نتواند خوب، روایتش را بیان کند ممکن است به ضد خود تبدیل شود. به همین دلیل، به دوستان کتاب دست‌مریزاد می‌گویم.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی در ادامه سخنانش درباره کتاب اظهار داشت: ببینید ما در این کتاب با چه چیزی مواجه هستیم؟ اگر این کار معماری نداشت، می‌توانست به یک کتاب ملال‌آور و خسته‌کننده تبدیل شود، این کتاب، ساختارش معمولی است، فضا و لوکیشین روایت، واحد است و ظرفیت تکراری شدن را دارد، مهم این است چطور مهندسی کنید. دوربین یک چیز را روایت می‌کند: همه در رختشویخانه، در حال شستن پتو و ملحفه هستند، چیزی که متفاوتش می‌کند زندگی‌های شخصی راویان است، این معماری کتاب، ابتکار و خلاقیتی بوده که با مشورت سرکار خانم حسینی اتفاق افتاده است.

قاضی با اشاره به کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» خاطرنشان کرد: محمدسرور رجایی، نویسنده این کتاب که درباره خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس است، ابتکارشان این بود که اول روایت‌ها یک لید زده بود و قصه آدم‌ها را که الان کجا هستد و چه می‌کنند را گفته بود. این کارها درست است که از جنس خاطره هستند و با اغماض تاریخ شفاهی گفته می‌شود ولی با این حال، همین که به‌عنوان زبان خاطره می‌شناسیم، دوست داریم که یک مقدار پرظرفیت و از جنس تجربه نگاری و مدیریت دانش باشد. فکر می‌کنم خانم میرعالی، نویسنده کتاب از کودکی، حاشیه‌نگاری و سوانح‌نگری‌اش خوب بوده و در این کتاب هم سوانح را بسیار خوب نوشته است و سختی‌های کار را خوب منتقل می‌کند.

وی در ادامه سخنانش با اشاره به برخی روایت‌ها و خاطرات راویان کتاب تصریح کرد: «حوض خون»، واقعا خواندنی است، البته خیلی مهم است اینکه بدانیم این کار حقیقتاً بسته نشده و این کتاب هنوز ادامه داد. آدم هایی هستند که هنوز می‌توانند خاطره بگویند.

پاسخ به یک بدهکاری بزرگ

سیدسجاد موسوی، معاون اجرایی مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیز در سخنانی در این مراسم گفت: اگر بستر رویش نوقلم‌ها و نویسنده‌ها را به زمین فوتبال و نویسندگان را به بازیکنان فوتبال تشبیه کنیم، خانم میرعالی، از پر دست‌اندازترین زمین‌های خاکی شروع کرده‌اند، این کتاب، بخش زیادی از ارزشمندی‌اش بابت این ماجراست و من از نزدیک شاهد این قضیه بودم.

 همانطور که در مقدمه کتاب هم آمده، ما هر چه کتاب در زمینه نقش بانوان در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس کار کنیم، همچنان بدهکاریم، این کتاب «حوض خون» به‌نظر من پاسخی است به این بدهکاری بزرگ و ان‌شالله با تلاشی که نشر جوان و پرنشاط «راه یار» شروع کرده و دنبال نشنیده‌هاست، ادامه پیدا کند.

موسوی با اشاره به برخی روایت‌های کتاب بیان کرد: «حوض خون» را باید به همه دختران و پسران دهه هشتادی که علاقه‌مند به ژانرهای هیجانی هستند، می‌توان توصیه کرد، این کتاب، می‌تواند جای خلأ نیاز به هیجان را پر کند. از طرفی، این کتاب، به راحتی، قابلیت تبدیل شدن به آثار نمایشی را دارد، در واقع، «حوض خون» به نوعی جمع نقیضین هم است از این لحاظ که لطافت و ریحانگی زنانه را با یک زمختی از جنس جنگ پیوند می‌زند و این هنر «حوض خون» و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود که این اتفاق را رقم  زد.

هشت سال عملیات در یک رختشوی‌خانه

در بخش دیگری از این نشست، فاطمه سادات میرعالی، نویسنده کتاب «حوض خون» در سخنانی اظهار داشت: این کتاب، روایت ۶۴ خانم از رختشویی در زمان جنگ است اما فقط این تعداد نبود، با صد یا ۱۵۰نفر صحبت ‌کردیم تا بالاخره به این آدم‌ها رسیدیم یعنی یک تیم پژوهشی ۷-۸ نفره تلاش کردند و من از اینکه اینجا نشستم معذب هستم چون کار اصلی، مربوط به این ۶۴ خانم و همین ۷-۸ نففر محقق بوده که این راویان را پیدا کردند.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی در ادامه سخنانش عنوان کرد: اگر ما به صورت کلی بخواهیم به نقش زنان در جنگ بپردازیم، چیزی از آن درنمی‌آید، باید باید موضوعات رو جزئی‌تر کنیم. اولین بار در سال ۹۳ بود که درباره رختشویی زنان اندیمشکی در جنگ ‌شنیدم با وجود اینکه خودم در اندیمشک بودم، نمی‌دانستم چنین چیزی وجود دارد. بعد از مصاحبه‌هایی که با این زنان داشتیم تقریبا سال ۹۶ بود که تصمیم گرفتیم مصاحبه‌ها را گسترده‌تر کنیم و به کتاب برسیم و در نهایت با همه تأخیرهایی که بوجود آمد، در اسفند ۹۹ کتاب به چاپ رسید.

میرعالی درباره وضعیت فعلی رختشوی‌خانه بیمارستان شهید کلانتری متذکر شد: این بیمارستان قبل از جنگ، شرکت فرانسوی‌ها بوده و زمان جنگ به عنونا بیمارستان استفاده می‌شود در حاشیه این بیمارستان و کنار اورژانس و باند فرود، رختشویی راه افتاده بود ولی در اواسط دهه ۷۰ متاسفانه بیمارستان شد و ساختمان‌ها و رختشویی به همان شکل رها و متروکه شدند. بیمارستان شهید کلانتری در زمان جنگ، خودش یک خط مقدمی بوده که هر روز آنجا عملیات می‌شده است، اگر در جنگ مثلا عملیات فتح المبین داشتیم در بیمارستان شهید کلانتری هر روز عملیات بوده و هر روز مجروح می‌آوردند و هر روز رخت‌شویی فعال بوده است، یعنی هشت سال، جنگ در آنجا عملیات بوده، این مکان، ظرفیت این را دارد به یکی از یادمان‌های راهیان نور تبدیل بشود.

«حوض خون»؛ راوی زن انقلاب اسلامی

در بخش دیگری از برنامه، سحر دانشور، فعال و پژوهشگر حوزه زنان نیز در سخنانی بیان کرد: این کتاب یکی از متفاوت‌ترین کتاب‌هایی است که خوانده‌ام نکته‌ای را راجع به ضدجنگ بودن این کتاب بگویم، ما به چه چیز می‌گوییم ضد جنگ، یعنی گویا به هرآنچه که قرار است تلخی‌ها و سختی‌ها را نشان بدهد یا از پوسته بعضی آرمان‌ها و صحبت‌ها عبور بکنیم و برویم درون را واکاوی بکنیم این ترس را به ما می‌دهد که ممکن است اثر ضد جنگ باشد، این ترس را باید کنار گذاشت، اتفاقا یک چیزی که در «حوض خون» هست و آن را قوی‌تر از بقیه آثار می‌کند، همین‌ ویژگی است که درونیات آدم‌ها را نشان داده است. زنانی که داریم روایت آنها را می‌خوانیم، در سه سطح با اضطراب دست وپنجه نرم می‌کنند، یک اضطراب شخصی آنهاتس، دو اضطراب اجتماعی و سه اضطراب در ساحت الهی است. اینها احساس می‌کنند تکلیفی برای کشورشان دارند که باید انجام دهند و می‌بینیم که وجود زنانه اینها در نزاع بین لطافت و خشونت، خلق می‌شود و اتفاقا «حوض خون» نشان می‌دهد که اگر ما برویم در لایه‌های درونی انسان جنگ اولا و بعد زن جنگ می‌بینم که اتفاقا ما با زن‌هایی مواجه می‌شویم که نه‌تنها روایت آنها ضد جنگ نیست بلکه بسیار انسانی، الهی و متعالی است.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

دانشور در بخش دیگری از سخناش تصریح کرد: باید از روایت‌های کلی عبور بکنیم و برویم در لایه های درونی برای اینکه بفهمیم انسان انقلاب اسلامی، زن انقلاب اسلامی که چندین دهه درباره‌‎اش حرفش می‌زنیم، دقیقا کی هست و چه کار می‌کند، به نظرم «حوض خون» این کار را کرده و امیدوارم خط‌شکن باشد و دیگر آثار هم این خطر و جسارت را برای ورود به این فضا داشته باشند.

براساس این گزارش، کتاب «حوض خون» در ۵۰۴صفحه، شمارگان ۱۰۰۰نسخه و با قیمت ۷۰هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است و علاوه بر کتابفروشی‌ها، می‌توانند از طریق صفحات مجازی ناشر @raheyarpub و سایت vaketab.ir نسبت به سفارش کتاب اقدام کنند.



منبع خبر

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند بیشتر بخوانید »

شاعران انقلاب یکسونگر نبوده‌اند

شاعران انقلاب یکسونگر نبوده‌اند



شاعران انقلاب یکسونگر نبوده‌اند

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مصطفی محدثی خراسانی شاعر معاصر و عضو شورای ادبی نهاد کتابخانه های عمومی کشور روز شنبه در آیین راویان بالندگی تقدیر از شاعران انقلاب، اظهار داشت: شعر انقلاب فراخوان تمام ارزش ها و فضیلت های تاریخ شعر فارسی است که زمینه اشتی با میراث ادبی و فرهنگی و هنری ما را فراهم کرد.
وی افزود: شعر انقلاب پیوندی را که طی سال‌های قبل از پیروزی انقلاب در حال گسسته شدن بود، دوباره ترمیم کرد و توانست با قدرت جذب خود این فضیلت ها را فرابخواند و با افزودن حوزه های مفهومی و زبانی فصل شکوفایی را رقم بزند.

وی گفت: شعر انقلاب همه جانبه و همه سویه نگر و زنده و پویاست و در جریان شکل گیری این گونه شاعران بسیاری از زوایای مختلف نقش داشتند تا امروز بتوانیم در جریان شعر اصیل فارسی آن را تعریف کرده و برشماریم.

معاون توسعه کتابخانه ها و کتابخوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این آیین گفت: این نهاد بر اساس رسالت خود اقدام به راه اندازی محافل ادبی در سراسر کشور کرد که در مدت کوتاهی از زمان شکل گیری برکات خوبی داشته اند، بویژه در ایام کرونا به صورت مجازی رونق خود را حفظ کرد.
مهدی رمضانی افزود: امروز نخستین جلسه تجلیل شاعران پیشکسوت و شاخص کشور را شاهدیم ، این برنامه تا ۳۰ بهمن در سراسر کشور ادامه خواهد داشت و طی آن از ۴۲ چهره شاخص ملی و ۳۰ چهره فعال استانی در این جلسات تجلیل خواهد شد.

همزمان با چهل و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و با هدف اشاعه و ترویج شعر متعهد و انقلابی و همچنین تقدیر از ارزش های فرهنگی مفاخر ادبی انقلاب، ویژه برنامه ملی آیین تجلیل از پیشکسوتان و چهره های فعال شعر انقلاب به همراه یادمان مفاخر ادبی استان ها با عنوان «راویان بالندگی» با حضور علیرضا مختارپور، دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور و با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی در سالن آمفی تئاتر کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد. 
عباسعلی براتی پور، ناصر فیض، حسین اسرافیلی از جمله شاعران حاضر در این آیین بودند. در این آیین برخی شاعران انقلابی جوان و پیشکسوت به شعرخوانی پرداختند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مصطفی محدثی خراسانی شاعر معاصر و عضو شورای ادبی نهاد کتابخانه های عمومی کشور روز شنبه در آیین راویان بالندگی تقدیر از شاعران انقلاب، اظهار داشت: شعر انقلاب فراخوان تمام ارزش ها و فضیلت های تاریخ شعر فارسی است که زمینه اشتی با میراث ادبی و فرهنگی و هنری ما را فراهم کرد.
وی افزود: شعر انقلاب پیوندی را که طی سال‌های قبل از پیروزی انقلاب در حال گسسته شدن بود، دوباره ترمیم کرد و توانست با قدرت جذب خود این فضیلت ها را فرابخواند و با افزودن حوزه های مفهومی و زبانی فصل شکوفایی را رقم بزند.

وی گفت: شعر انقلاب همه جانبه و همه سویه نگر و زنده و پویاست و در جریان شکل گیری این گونه شاعران بسیاری از زوایای مختلف نقش داشتند تا امروز بتوانیم در جریان شعر اصیل فارسی آن را تعریف کرده و برشماریم.

معاون توسعه کتابخانه ها و کتابخوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این آیین گفت: این نهاد بر اساس رسالت خود اقدام به راه اندازی محافل ادبی در سراسر کشور کرد که در مدت کوتاهی از زمان شکل گیری برکات خوبی داشته اند، بویژه در ایام کرونا به صورت مجازی رونق خود را حفظ کرد.
مهدی رمضانی افزود: امروز نخستین جلسه تجلیل شاعران پیشکسوت و شاخص کشور را شاهدیم ، این برنامه تا ۳۰ بهمن در سراسر کشور ادامه خواهد داشت و طی آن از ۴۲ چهره شاخص ملی و ۳۰ چهره فعال استانی در این جلسات تجلیل خواهد شد.

همزمان با چهل و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و با هدف اشاعه و ترویج شعر متعهد و انقلابی و همچنین تقدیر از ارزش های فرهنگی مفاخر ادبی انقلاب، ویژه برنامه ملی آیین تجلیل از پیشکسوتان و چهره های فعال شعر انقلاب به همراه یادمان مفاخر ادبی استان ها با عنوان «راویان بالندگی» با حضور علیرضا مختارپور، دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور و با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی در سالن آمفی تئاتر کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد. 
عباسعلی براتی پور، ناصر فیض، حسین اسرافیلی از جمله شاعران حاضر در این آیین بودند. در این آیین برخی شاعران انقلابی جوان و پیشکسوت به شعرخوانی پرداختند.



منبع خبر

شاعران انقلاب یکسونگر نبوده‌اند بیشتر بخوانید »

قصه دفاع «حاج قاسم» از دختر بی‌حجاب در محرم

قصه دفاع «حاج قاسم» از دختر بی‌حجاب در محرم



روایت محرومیت‌های سردار سلیمانی/قصه دفاع از دختر بی‌حجاب در محرم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مراسم رونمایی از کتاب زندگی‌نامه خودنوشت شهید قاسم سلیمانی با عنوان «از چیزی نمی ترسیدم» در سالن همایش‌های سازمان صدا و سیما برگزار شد.

این کتاب که مزین به یادداشت رهبر معظم انقلاب شده، نخستین اثر چاپ شده توسط انتشارات «مکتب حاج قاسم» است و شامل دست نوشته‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه‌ی مبارزات انقلابی در سال ۵۷ می‌شود.

علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در مراسم رونمایی کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» زندگی‌نامه خودنوشت قاسم سلیمانی طی سخنانی گفت: یکی از ویژگی‌ها و البته شگفتی‌های این‌کتاب بیان صادقانه و دور از هرگونه تحریف و تغییر افکار و عواطف و واقعیت‌ها حتی به مصلحت شرایط نویسنده در زمان نگارش این زندگینامه است.

وی با اشاره به اینکه کتاب از ۵۶ صفحه ۱۳ تا ۱۴ سطری تشکیل شده، گفت: هر سطر ۱۳ کلمه زندگینامه‌ خودنوشت شهید قاسم سلیمانی از کودکی تا ۲۲ سالگی‌اش در سال اوج‌گیری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷است.

مشروح متن سخنرانی مختارپور در این‌مراسم چنین است:

به‌نام آن‌که جان را روشنی داد

[۱]

اولین نکته‌ قابل توجه زمان نگارش این زندگینامه است. آن‌طور که ناشر کتاب در مقدمه بیان کرده تاریخ این نوشته، چند سال قبل از شهادت آن شهید بوده است یعنی در بحبوحه‌ مبارزه نفس‌گیر و طاقت‌فرسا و قهرمانانه‌ مدافعان حرم از هر سرزمین و کوی و برزن به فرماندهی حاج قاسم  با لشکر جرّار و جبّار داعش که نماد جور و جهل استکبار و حلقه به‌گوشان مرتجع آنان در منطقه. بدین ترتیب یکی از ویژگی‌های شخصیتی نویسنده یعنی آرامش روحی در سخت‌ترین شرایط و تمرکز کامل بر به‌یادآوری و تحریر خاطراتی از دهه‌ها قبل با خصوصیاتی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد خود را نشان می‌دهد.

اگر خواننده‌ این زندگی‌نامه از نویسنده و شرایط و فعالیت‌های او بی‌خبر باشد بی‌شک تصور می‌کند این نوشته‌ها اثر نویسنده‌ای است که در گوشه‌ اتاقی یا کتابخانه‌ای در آرامش کامل و با دسترسی به انواع کتابهای مربوط به آداب و رسوم و زیست دوره‌ی خاصی از تاریخ و جغرافیای منطقه‌ی تولد و رشد خود نشسته و در سکوت کامل یا همراه با صدای گوش‌نواز و فرح‌بخش طبیعت به مرور خاطرات خود و تدوین آن پرداخته است.

اما وقتی به شخصیت و شرایط حیات و مجاهدت او آگاه شود آنگاه درمی‌یابد که آرامش روحی و طمأنینه‌ی نفس و زوال خوف که در تعریف ایمان آمده است چگونه در وجود حاج قاسم سلیمانی جلوه‌گر شده و در عرصه‌های مختلف و متعدد حیات طیّبه‌ی او ـ از جمله در نگارش همین زندگی‌نامه ـ خود را نشان داده است.

[۲]

زندگینامه‌ شهید سلیمانی حاوی اطلاعات دقیقی از تبار و خاندان و طایفه‌ای است که او در آن متولد شده و رشد کرده است. در این متن علاوه  معرفی افراد و خانواده‌های وابسته به بیان مناطق جغرافیایی و طبیعی از کوهها و رودها و دشت‌ها و نیز به شرایط اقلیمی و تغییرات آب و هوایی و شرایط سخت زمستانی آن منطقه و تأثیرات ناگوار آن نیز اشاره شده است.

نویسنده آن‌چنان به وضوح و بادقت تمام جزئیات شرایط زندگی و اتفاقات و خاطرات خود را ترسیم کرده که اگر مستندسازی با تجهیزات صوتی و تصویری به ضبط تصاویر و شرح صحنه‌ها می‌پرداخت نمی‌توانست به نتیجه‌ای از این دقیق‌تر و روشن‌تر دست یابد.

از این جهت این متن، نه صرفاً یک نوشته که مجموعه‌ای از تصاویر روشن و واضح است با این تفاوت که واژه‌ها و کلمات جایگزین تصاویر شده‌اند.

[۳]

متن زندگی‌نامه‌ی خودنوشت حاج قاسم سلیمانی سرشار است از واژه‌ها و اصطلاحات محلی. با اینکه معلوم است که در سخنرانی‌ها و محاورات روزمره آن هم در بحبوحه‌ی مبارزه با داعش، این‌قبیل واژه‌ها معمول و مورد استفاده‌ی روزانه‌ی آن شهید نبوده اما استفاده از این لغات و ترکیبات از سویی نشان‌دهنده‌ی حفظ ارتباط وثیق نویسنده با فرهنگ و آداب و رسوم و اصطلاحات منطقه‌ی ولادت و رشد او می‌باشد و از سوی دیگر نشانگر حافظه‌ی قوی و آماده در به یادآوری و استفاده از آنها حتی در سخت‌ترین شرایط.

[۴]

یکی دیگر از ویژگیها و البته شگفتی‌های این کتاب بیان صادقانه و به دور از هرگونه تحریف و تغییر افکار رو عواطف و واقعیتها حتی به مصلحت شرایط نویسنده در زمان نگارش این زندگینامه است، آن هم در روزگاری که برخی حتی گفتار و رفتار روز قبل خود را نیز به مصلحت و منفعت خود تغییر می‌دهند و خاطرات آنها نه واقعیات تاریخی که شرح رنگارنگ و نان به نرخ روز و ساعت و دقیقه خوردن است.

حاج قاسم نه از بیان لذتی که از بیسکویت‌های تغذیه مدارس احساس کرده ابایی دارد و نه از تصریح به اینکه حتی تا زمان نگارش این متن هیچ شیرینی دیگری برای او آن قدر مزه نداشته، و نه این واقعیت را پوشیده می‌دارد که تا سال ۵۳ حتی به فساد و تباهی فکری و عملی رژیم طاغوت آگاهی نداشته است و البته با همان صفا و طهارت روحی خود از متدیّنی حاج محمد نام راهنمایی می‌طلبد و شناخت صحیح را به دست می‌آورد.

[۵]

از دیگر نکات چشمگیر دراین کتاب، احترام و ارزش خانواده و به خصوص رابطه‌ی شهید با مادر گرامی‌اش است که نشان‌می‌دهد علیرغم شرایط سخت و عموماً سرد از نظر طبیعت که گاه تا مغز استخوان نفوذ می‌کرده چنان آتش مهرمادری، گدازان و سوزان برقرار بوده که قاسم را بیش از دیگر فرزندان و دیگر خانواده‌ها متّکی و استوار و پشت‌گرم به عطوفت مادر می‌سازد. تا سه سالگی در آغوش  مادر و بعد از آن در چادری بسته به پشت مادر رشد می‌یابد و لذت آن آرامش همراه با مادر بودن همواره در قلب و خاطرش ماندگار می‌شود . البته چنین مادری تنها به فرزندان خود مهر نمی‌ورزد که گرمای محبت او همسایه‌ی فقیر و مهمانان و مسافران حتی زنی مسلول را که همه رهایش کرده بودند در آغوش خود پناه می‌دهد. محبتی که حتی تذکر همسرش که می‌گفت حق نداری به آدم بی‌روزه غذا بدهی را نیز نادیده می‌گیرد و همچنان مهمان را حتی اگر اهل روزه و نماز نباشد اطعام می‌کند.

خواننده‌ی آگاه این سطور آرام‌آرام درمی‌یابد که محبت گسترده‌ی حاج قاسم سلیمانی که همه‌ی انسانها را صرفنظر از مذهب و رنگ و سبک زندگی دربرمی‌گرفت ریشه در کدام سرزمین مهر مادری دارد.

[۶]

اما پدر  اگرچه او نیز به فرزندان خود علاقه دارد و دلسوز آنان است و حتی با شنیدن صدای گریه‌ی قاسم بر اثر تنبیه به مدیر مدرسه اعتراض می‌کند اما دارای ویژگی‌های برجسته‌ی دیگری است که بخش دیگری از بنای رفیع شخصیت شهید سلیمانی حاصل معماری آن پدر شریف می‌باشد. ویژگی‌هایی که در یک کلام می‌توان آن را «اعتقاد راسخ به عقاید دینی و التزام عملی به احکام شرعی» نامید. مشدی حسن یا همان پدر قاسم به نماز، آن هم نماز اول وقت تقید داشت و نیز به حلال و حرام، شهره بود به درست عملی، اهل زکات، و رعایت احکام شرعی حتی در سخت‌ترین شرایط آب و هوایی و سرمای طاقت‌فرسا، و اهل زیارت امامزاده‌ها و روضه‌خوانی و عزاداری سیدالشهدا(علیه‌السلام).

 بدین ترتیب به موازات مادری که بذر مهر و محبت و نوع‌دوستی را در وجود فرزندان خود پرورش می‌دهد، پدر نیز نهاد اعتقاد و ایمان و عمل صالح را در سرزمین وجود فرزندان خود آبیاری می‌کند تا بعدها شاخه‌های پهناور این دو نهال مکمل، شخصیتی از حاج قاسم ‌بسازد که اگرچه اشدّاء علی الکفّار است اما اقیانوس محبتش همه را دربرمی‌گیرد. این مهرورزی تنها مربوط به سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم نیست، در همین زندگینامه‌ی خودنوشت به روزی در محرم سال ۱۳۵۵ اشاره می‌کند که وقتی می‌بیند پاسبانی به یک دختر جوانِ بی‌حجاب جسارت می‌کند قاسم چنان برمی‌آشوبد که بدون توجه به عواقب تصمیمش، بی‌درنگ به آن پاسبان حمله می‌کند. یک بار دیگر صحنه را ترسیم کنید:

زمان: محرم سال ۱۳۵۵

وضع قاسم: جوان، اهل کار، ورزیده، اهل رفت و آمد مکرر به مسجد جامع کرمان و اهل ثابت درس قرآن در مسجد قائم و همچنین تکیه فاطمیه.

شرایط فرد مورد جسارت: دختری با سر برهنه و موهای کاملاً بلند و در آن روزگار ، ظاهرا  طبیعی

طرف مقابل: پاسبان شهربانی و همراه او پاسبان راهنمایی

عکس‌العمل قاسم مؤمن: اعتراض و ادب کردن پاسبان به سزای بی‌ادبی به دختر بی‌حجاب آن هم در محرّم.

شاید کسی نداند آن دختر که بود و  از ماجرا مطلع شد یا نه و روزگارش به کجا انجامید، اما امروز یعنی ۴۴ سال بعد از آن ماجرا کدام دختر یا پسر جوانی است که این خاطره را بخواند و زبان به تحسین قاسم غیور مهربان نگشاید.

[۷]

ویژگی شاخص دیگری که در این زندگینامه خودنوشت به چشم می خورد احساس مسئولیت قاسم ۱۳ ساله است نسبت به مشکل اقتصادی پدر و تلاش برای مشارکت در رفع نگرانی خانواده.

به قول خودش یک بچه‌ی ضعیف که تا آن زمان فقط رابر را دیده به همراه دو نفر از دوستانش به کرمان می‌رود و بارها در مراجعه به هر کارگاه و رستوران با جواب منفی آن هم به‌خاطر قد کوچک و جثّه‌ی نحیفش مواجه می‌شود اما از تلاش بازنمی‌ایستد. سرانجام در مراجعه به ساختمان در حال ساختی و در مقابل اوستا علی اشک می‌ریزد و به کار حمل آجر گماشته می‌شود با دست‌هایی کوچک که حتی قادر به گرفتن یک آجر هم نیست، اما آن‌قدر آجر حمل می کند تا از دست‌های کوچکش خون جاری می‌شود و بالاخره اولین دسترنج خود را کسب می‌کند . برای کسب درآمد بیشتر به امید کمک به رفع گرفتاری پدر کار قبلی را رها می‌کند و در رستورانی مشغول می‌شود و همزمان برای کسب سریعتر درآمد، با خرید دستگاه آب‌میوه‌گیری در پیاده‌رو به فروش آب‌میوه می‌پردازد و بعد از ۹ ماه دوری و دلتنگی به روستا بازمی‌گردد و پس از ده روز مجدداً برای کار عازم شهر می‌شود.

آری تلاش و کوشش و سعی و نان از عمل خویش برآوردن و کمک به خانواده و همنوعان از سیزده سالگی در وجود قاسم شکل می‌گیرد.

[۸]

در بازگشت به کرمان برای ادامه‌ی کار، این بار پای قاسم به گود زورخانه‌ها باز می‌شود و با آداب پهلوانی آشنا می‌شود و سالها بعد در این زندگینامه چنین می‌نویسد:

«اساساً ورزش تأثیر زیادی بر اخلاق دینی من داشت و یکی از مهمترین عواملی که مانع مهمی در کشیده نشدنم به مفاسد اخلاقی بود، به رغم جوان بودن، ورزش بود. خصوصاً ورزش باستانی که پایه و اصولِ اخلاقی و دینی دارد.»

حالا دیگر بر همه‌ی آن ابعاد وجودی اُنس با حرم امام رضا(علیه‌السلام) هم اضافه می‌شود، حرم برای او جاذبه‌ی عجیبی دارد، شبها تا دیروقت در حرم می‌ماند.

به نظر می‌رسد تا تکمیل شخصیت قاسم سلیمانی فقط یک مرحله‌ی دیگر باقی است، پیوستن به نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

[۹]

سال ۱۳۵۶ فرامی‌رسد و از طریق دو تن از دوستان ورزشکارش برای اولین‌بار نام دکتر علی شریعتی و آیت‌الله خمینی را می‌شنود و به سرعت مجذوب آقای خمینی می‌شود و عکس او را با خود نگاه می‌دارد و به زودی به تعبیر خودش تبدیل می‌شود به یک انقلابی دوآتیشه آن هم بدون ترس از احدی و بی‌محابا.

البته این نترس بودن جدید نیست. در صفحات مربوط به ده‌سالگی‌اش نوشته که از همان ابتدای کودکی، حالتی از نترسی نداشتم.

آن شجاعت و ایمان اینک با بصیرت انقلابی درهم آمیخته و قاسم را به شعارنویسی علیه طاغوت می‌کشاند و سپس مکافات و ضرب و شتم از مأموران شهربانی را تحمل می‌کند .

قاسم جوان ورزشکار انقلابی در سال ۵۶ نه باشگاه ورزشی‌اش ترک می‌شود و نه رفت و آمد و فعالیت در مسجد جامع کرمان.

در حمله‌ی مأموران رژیم پهلوی به مسجد جامع کرمان به دفاع از مردم می‌پردازد و در میان گاز اشک‌آور و دود حاصل از به آتش کشیده شدن موتورهای جوانان توسط عوامل رژیم، به کمک کودکی که گریان و وحشت‌زده مورد حمله‌ی مأموران قرار گرفته می‌شتابد و با تحمل چندین ضربه‌ی باطوم کودک را نجات می‌دهد.

صفحات پایانی زندگینامه به ماجرای اوج‌گیری تظاهرات و شهادت چندتن از دوستانش می‌رسد. تقدیر این بود که زندگینامه‌ی خودنوشت او با ذکر نام مطهّر شهدا به پایان برسد.

[خاتمه]

آنچه گفته آمد توصیف مراحل تکوین شخصیت شهید حاج قاسم سلیمانی براساس زندگینامه‌ی خودنوشت او بود که اینک در سالگرد شهادت آن سردار دلها رونمایی می‌شود.

زندگینامه‌ای  که می‌توان آن را روایت حیات طیبه‌ی یک روح مؤمن عاشق مخلص نامید؛
مردی از تبار آب و آفتاب و آینه

و من الله التوفیق – علیرضا مختارپور

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مراسم رونمایی از کتاب زندگی‌نامه خودنوشت شهید قاسم سلیمانی با عنوان «از چیزی نمی ترسیدم» در سالن همایش‌های سازمان صدا و سیما برگزار شد.

این کتاب که مزین به یادداشت رهبر معظم انقلاب شده، نخستین اثر چاپ شده توسط انتشارات «مکتب حاج قاسم» است و شامل دست نوشته‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه‌ی مبارزات انقلابی در سال ۵۷ می‌شود.

علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در مراسم رونمایی کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» زندگی‌نامه خودنوشت قاسم سلیمانی طی سخنانی گفت: یکی از ویژگی‌ها و البته شگفتی‌های این‌کتاب بیان صادقانه و دور از هرگونه تحریف و تغییر افکار و عواطف و واقعیت‌ها حتی به مصلحت شرایط نویسنده در زمان نگارش این زندگینامه است.

وی با اشاره به اینکه کتاب از ۵۶ صفحه ۱۳ تا ۱۴ سطری تشکیل شده، گفت: هر سطر ۱۳ کلمه زندگینامه‌ خودنوشت شهید قاسم سلیمانی از کودکی تا ۲۲ سالگی‌اش در سال اوج‌گیری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷است.

مشروح متن سخنرانی مختارپور در این‌مراسم چنین است:

به‌نام آن‌که جان را روشنی داد

[۱]

اولین نکته‌ قابل توجه زمان نگارش این زندگینامه است. آن‌طور که ناشر کتاب در مقدمه بیان کرده تاریخ این نوشته، چند سال قبل از شهادت آن شهید بوده است یعنی در بحبوحه‌ مبارزه نفس‌گیر و طاقت‌فرسا و قهرمانانه‌ مدافعان حرم از هر سرزمین و کوی و برزن به فرماندهی حاج قاسم  با لشکر جرّار و جبّار داعش که نماد جور و جهل استکبار و حلقه به‌گوشان مرتجع آنان در منطقه. بدین ترتیب یکی از ویژگی‌های شخصیتی نویسنده یعنی آرامش روحی در سخت‌ترین شرایط و تمرکز کامل بر به‌یادآوری و تحریر خاطراتی از دهه‌ها قبل با خصوصیاتی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد خود را نشان می‌دهد.

اگر خواننده‌ این زندگی‌نامه از نویسنده و شرایط و فعالیت‌های او بی‌خبر باشد بی‌شک تصور می‌کند این نوشته‌ها اثر نویسنده‌ای است که در گوشه‌ اتاقی یا کتابخانه‌ای در آرامش کامل و با دسترسی به انواع کتابهای مربوط به آداب و رسوم و زیست دوره‌ی خاصی از تاریخ و جغرافیای منطقه‌ی تولد و رشد خود نشسته و در سکوت کامل یا همراه با صدای گوش‌نواز و فرح‌بخش طبیعت به مرور خاطرات خود و تدوین آن پرداخته است.

اما وقتی به شخصیت و شرایط حیات و مجاهدت او آگاه شود آنگاه درمی‌یابد که آرامش روحی و طمأنینه‌ی نفس و زوال خوف که در تعریف ایمان آمده است چگونه در وجود حاج قاسم سلیمانی جلوه‌گر شده و در عرصه‌های مختلف و متعدد حیات طیّبه‌ی او ـ از جمله در نگارش همین زندگی‌نامه ـ خود را نشان داده است.

[۲]

زندگینامه‌ شهید سلیمانی حاوی اطلاعات دقیقی از تبار و خاندان و طایفه‌ای است که او در آن متولد شده و رشد کرده است. در این متن علاوه  معرفی افراد و خانواده‌های وابسته به بیان مناطق جغرافیایی و طبیعی از کوهها و رودها و دشت‌ها و نیز به شرایط اقلیمی و تغییرات آب و هوایی و شرایط سخت زمستانی آن منطقه و تأثیرات ناگوار آن نیز اشاره شده است.

نویسنده آن‌چنان به وضوح و بادقت تمام جزئیات شرایط زندگی و اتفاقات و خاطرات خود را ترسیم کرده که اگر مستندسازی با تجهیزات صوتی و تصویری به ضبط تصاویر و شرح صحنه‌ها می‌پرداخت نمی‌توانست به نتیجه‌ای از این دقیق‌تر و روشن‌تر دست یابد.

از این جهت این متن، نه صرفاً یک نوشته که مجموعه‌ای از تصاویر روشن و واضح است با این تفاوت که واژه‌ها و کلمات جایگزین تصاویر شده‌اند.

[۳]

متن زندگی‌نامه‌ی خودنوشت حاج قاسم سلیمانی سرشار است از واژه‌ها و اصطلاحات محلی. با اینکه معلوم است که در سخنرانی‌ها و محاورات روزمره آن هم در بحبوحه‌ی مبارزه با داعش، این‌قبیل واژه‌ها معمول و مورد استفاده‌ی روزانه‌ی آن شهید نبوده اما استفاده از این لغات و ترکیبات از سویی نشان‌دهنده‌ی حفظ ارتباط وثیق نویسنده با فرهنگ و آداب و رسوم و اصطلاحات منطقه‌ی ولادت و رشد او می‌باشد و از سوی دیگر نشانگر حافظه‌ی قوی و آماده در به یادآوری و استفاده از آنها حتی در سخت‌ترین شرایط.

[۴]

یکی دیگر از ویژگیها و البته شگفتی‌های این کتاب بیان صادقانه و به دور از هرگونه تحریف و تغییر افکار رو عواطف و واقعیتها حتی به مصلحت شرایط نویسنده در زمان نگارش این زندگینامه است، آن هم در روزگاری که برخی حتی گفتار و رفتار روز قبل خود را نیز به مصلحت و منفعت خود تغییر می‌دهند و خاطرات آنها نه واقعیات تاریخی که شرح رنگارنگ و نان به نرخ روز و ساعت و دقیقه خوردن است.

حاج قاسم نه از بیان لذتی که از بیسکویت‌های تغذیه مدارس احساس کرده ابایی دارد و نه از تصریح به اینکه حتی تا زمان نگارش این متن هیچ شیرینی دیگری برای او آن قدر مزه نداشته، و نه این واقعیت را پوشیده می‌دارد که تا سال ۵۳ حتی به فساد و تباهی فکری و عملی رژیم طاغوت آگاهی نداشته است و البته با همان صفا و طهارت روحی خود از متدیّنی حاج محمد نام راهنمایی می‌طلبد و شناخت صحیح را به دست می‌آورد.

[۵]

از دیگر نکات چشمگیر دراین کتاب، احترام و ارزش خانواده و به خصوص رابطه‌ی شهید با مادر گرامی‌اش است که نشان‌می‌دهد علیرغم شرایط سخت و عموماً سرد از نظر طبیعت که گاه تا مغز استخوان نفوذ می‌کرده چنان آتش مهرمادری، گدازان و سوزان برقرار بوده که قاسم را بیش از دیگر فرزندان و دیگر خانواده‌ها متّکی و استوار و پشت‌گرم به عطوفت مادر می‌سازد. تا سه سالگی در آغوش  مادر و بعد از آن در چادری بسته به پشت مادر رشد می‌یابد و لذت آن آرامش همراه با مادر بودن همواره در قلب و خاطرش ماندگار می‌شود . البته چنین مادری تنها به فرزندان خود مهر نمی‌ورزد که گرمای محبت او همسایه‌ی فقیر و مهمانان و مسافران حتی زنی مسلول را که همه رهایش کرده بودند در آغوش خود پناه می‌دهد. محبتی که حتی تذکر همسرش که می‌گفت حق نداری به آدم بی‌روزه غذا بدهی را نیز نادیده می‌گیرد و همچنان مهمان را حتی اگر اهل روزه و نماز نباشد اطعام می‌کند.

خواننده‌ی آگاه این سطور آرام‌آرام درمی‌یابد که محبت گسترده‌ی حاج قاسم سلیمانی که همه‌ی انسانها را صرفنظر از مذهب و رنگ و سبک زندگی دربرمی‌گرفت ریشه در کدام سرزمین مهر مادری دارد.

[۶]

اما پدر  اگرچه او نیز به فرزندان خود علاقه دارد و دلسوز آنان است و حتی با شنیدن صدای گریه‌ی قاسم بر اثر تنبیه به مدیر مدرسه اعتراض می‌کند اما دارای ویژگی‌های برجسته‌ی دیگری است که بخش دیگری از بنای رفیع شخصیت شهید سلیمانی حاصل معماری آن پدر شریف می‌باشد. ویژگی‌هایی که در یک کلام می‌توان آن را «اعتقاد راسخ به عقاید دینی و التزام عملی به احکام شرعی» نامید. مشدی حسن یا همان پدر قاسم به نماز، آن هم نماز اول وقت تقید داشت و نیز به حلال و حرام، شهره بود به درست عملی، اهل زکات، و رعایت احکام شرعی حتی در سخت‌ترین شرایط آب و هوایی و سرمای طاقت‌فرسا، و اهل زیارت امامزاده‌ها و روضه‌خوانی و عزاداری سیدالشهدا(علیه‌السلام).

 بدین ترتیب به موازات مادری که بذر مهر و محبت و نوع‌دوستی را در وجود فرزندان خود پرورش می‌دهد، پدر نیز نهاد اعتقاد و ایمان و عمل صالح را در سرزمین وجود فرزندان خود آبیاری می‌کند تا بعدها شاخه‌های پهناور این دو نهال مکمل، شخصیتی از حاج قاسم ‌بسازد که اگرچه اشدّاء علی الکفّار است اما اقیانوس محبتش همه را دربرمی‌گیرد. این مهرورزی تنها مربوط به سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم نیست، در همین زندگینامه‌ی خودنوشت به روزی در محرم سال ۱۳۵۵ اشاره می‌کند که وقتی می‌بیند پاسبانی به یک دختر جوانِ بی‌حجاب جسارت می‌کند قاسم چنان برمی‌آشوبد که بدون توجه به عواقب تصمیمش، بی‌درنگ به آن پاسبان حمله می‌کند. یک بار دیگر صحنه را ترسیم کنید:

زمان: محرم سال ۱۳۵۵

وضع قاسم: جوان، اهل کار، ورزیده، اهل رفت و آمد مکرر به مسجد جامع کرمان و اهل ثابت درس قرآن در مسجد قائم و همچنین تکیه فاطمیه.

شرایط فرد مورد جسارت: دختری با سر برهنه و موهای کاملاً بلند و در آن روزگار ، ظاهرا  طبیعی

طرف مقابل: پاسبان شهربانی و همراه او پاسبان راهنمایی

عکس‌العمل قاسم مؤمن: اعتراض و ادب کردن پاسبان به سزای بی‌ادبی به دختر بی‌حجاب آن هم در محرّم.

شاید کسی نداند آن دختر که بود و  از ماجرا مطلع شد یا نه و روزگارش به کجا انجامید، اما امروز یعنی ۴۴ سال بعد از آن ماجرا کدام دختر یا پسر جوانی است که این خاطره را بخواند و زبان به تحسین قاسم غیور مهربان نگشاید.

[۷]

ویژگی شاخص دیگری که در این زندگینامه خودنوشت به چشم می خورد احساس مسئولیت قاسم ۱۳ ساله است نسبت به مشکل اقتصادی پدر و تلاش برای مشارکت در رفع نگرانی خانواده.

به قول خودش یک بچه‌ی ضعیف که تا آن زمان فقط رابر را دیده به همراه دو نفر از دوستانش به کرمان می‌رود و بارها در مراجعه به هر کارگاه و رستوران با جواب منفی آن هم به‌خاطر قد کوچک و جثّه‌ی نحیفش مواجه می‌شود اما از تلاش بازنمی‌ایستد. سرانجام در مراجعه به ساختمان در حال ساختی و در مقابل اوستا علی اشک می‌ریزد و به کار حمل آجر گماشته می‌شود با دست‌هایی کوچک که حتی قادر به گرفتن یک آجر هم نیست، اما آن‌قدر آجر حمل می کند تا از دست‌های کوچکش خون جاری می‌شود و بالاخره اولین دسترنج خود را کسب می‌کند . برای کسب درآمد بیشتر به امید کمک به رفع گرفتاری پدر کار قبلی را رها می‌کند و در رستورانی مشغول می‌شود و همزمان برای کسب سریعتر درآمد، با خرید دستگاه آب‌میوه‌گیری در پیاده‌رو به فروش آب‌میوه می‌پردازد و بعد از ۹ ماه دوری و دلتنگی به روستا بازمی‌گردد و پس از ده روز مجدداً برای کار عازم شهر می‌شود.

آری تلاش و کوشش و سعی و نان از عمل خویش برآوردن و کمک به خانواده و همنوعان از سیزده سالگی در وجود قاسم شکل می‌گیرد.

[۸]

در بازگشت به کرمان برای ادامه‌ی کار، این بار پای قاسم به گود زورخانه‌ها باز می‌شود و با آداب پهلوانی آشنا می‌شود و سالها بعد در این زندگینامه چنین می‌نویسد:

«اساساً ورزش تأثیر زیادی بر اخلاق دینی من داشت و یکی از مهمترین عواملی که مانع مهمی در کشیده نشدنم به مفاسد اخلاقی بود، به رغم جوان بودن، ورزش بود. خصوصاً ورزش باستانی که پایه و اصولِ اخلاقی و دینی دارد.»

حالا دیگر بر همه‌ی آن ابعاد وجودی اُنس با حرم امام رضا(علیه‌السلام) هم اضافه می‌شود، حرم برای او جاذبه‌ی عجیبی دارد، شبها تا دیروقت در حرم می‌ماند.

به نظر می‌رسد تا تکمیل شخصیت قاسم سلیمانی فقط یک مرحله‌ی دیگر باقی است، پیوستن به نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

[۹]

سال ۱۳۵۶ فرامی‌رسد و از طریق دو تن از دوستان ورزشکارش برای اولین‌بار نام دکتر علی شریعتی و آیت‌الله خمینی را می‌شنود و به سرعت مجذوب آقای خمینی می‌شود و عکس او را با خود نگاه می‌دارد و به زودی به تعبیر خودش تبدیل می‌شود به یک انقلابی دوآتیشه آن هم بدون ترس از احدی و بی‌محابا.

البته این نترس بودن جدید نیست. در صفحات مربوط به ده‌سالگی‌اش نوشته که از همان ابتدای کودکی، حالتی از نترسی نداشتم.

آن شجاعت و ایمان اینک با بصیرت انقلابی درهم آمیخته و قاسم را به شعارنویسی علیه طاغوت می‌کشاند و سپس مکافات و ضرب و شتم از مأموران شهربانی را تحمل می‌کند .

قاسم جوان ورزشکار انقلابی در سال ۵۶ نه باشگاه ورزشی‌اش ترک می‌شود و نه رفت و آمد و فعالیت در مسجد جامع کرمان.

در حمله‌ی مأموران رژیم پهلوی به مسجد جامع کرمان به دفاع از مردم می‌پردازد و در میان گاز اشک‌آور و دود حاصل از به آتش کشیده شدن موتورهای جوانان توسط عوامل رژیم، به کمک کودکی که گریان و وحشت‌زده مورد حمله‌ی مأموران قرار گرفته می‌شتابد و با تحمل چندین ضربه‌ی باطوم کودک را نجات می‌دهد.

صفحات پایانی زندگینامه به ماجرای اوج‌گیری تظاهرات و شهادت چندتن از دوستانش می‌رسد. تقدیر این بود که زندگینامه‌ی خودنوشت او با ذکر نام مطهّر شهدا به پایان برسد.

[خاتمه]

آنچه گفته آمد توصیف مراحل تکوین شخصیت شهید حاج قاسم سلیمانی براساس زندگینامه‌ی خودنوشت او بود که اینک در سالگرد شهادت آن سردار دلها رونمایی می‌شود.

زندگینامه‌ای  که می‌توان آن را روایت حیات طیبه‌ی یک روح مؤمن عاشق مخلص نامید؛
مردی از تبار آب و آفتاب و آینه

و من الله التوفیق – علیرضا مختارپور



منبع خبر

قصه دفاع «حاج قاسم» از دختر بی‌حجاب در محرم بیشتر بخوانید »