علی ربیعی

ادعای عجیب علی ربیعی درباره انقلاب اسلامی/ مسکن و اجاره ارزان می‌شود اگر...

مدیر اقتصادی دیروز؛ منتقد اقتصادی امروز/ حل مشکلات مردم پس از ۳ دولت در ۱۲ سال آینده!



به گواه کارشناسان، افزوده شدن جمعیت فقیر ایران در اواخر دولت روحانی آغاز شده است.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

نقش شما در فقر مردم چیست!؟

مدیر اقتصادی دیروز؛ منتقد اقتصادی امروز

مدیر اقتصادی دیروز؛ منتقد اقتصادی امروز/ حل مشکلات مردم پس از ۳ دولت در ۱۲ سال آینده!

علی ربیعی، وزیر کار دولت روحانی و از نزدیکان سیاسی پزشکیان طی سخنانی در مراسم تجلیل از فعالان ستاد انتخاباتی پزشکیان در قم گفته است:

“زمانی ۱۰ درصد از جمعیت کشور ما را فقرا تشکیل می‌دادند، اما امروز این رقم به ۳۰ درصد رسیده که قابل قبول نیست. قرار گرفتن در این وضعیت فقط به تحریم‌ها برنمی‌گردد. علت اصلی این است که ما در درون کشور با قدرت بر سر یکدیگر کوبیدیم و با تغییر دولت‌ها، گویی انقلابی رخ می‌دهد و همه نیروها و برنامه‌های خوب کنار گذاشته می‌شوند. “

به گزارش مجاهدت از ایلنا، او می افزاید: سؤال این است که تا چه زمانی باید ظرفیت‌های ملی و اجتماعی ما نادیده گرفته شوند و در یک جا جمع نشوند تا بتوان از آن‌ها استفاده کرد؟ [۱]

*همه اعم از پیر و جوان باید بدانیم مادام که بانیان وضع موجود تبدیل به دلسوزان وضع موجود می شوند و کسانی که باید پاسخگوی فقر و نداری مردم باشند تبدیل به “آشنایان راه مردم” می شوند؛ اوضاع همینست و سرعت حل مشکلات اقتصادی هم بهبود نخواهد یافت!

به گواه کارشناسان، افزوده شدن جمعیت فقیر ایران اگرچه در دولت قبل شیوع یافته اما آغاز آن در اواخر دولت روحانی بوده است. آقای ربیعی هم که منصب دار دولت اسبق و از خاصان حلقه روحانی بوده است و از قضا سمت اقتصادی بزرگی مثل “وزیر کار” هم داشته؛ امروز باید از نقش خود در این ازدیاد فقر سخن بگوید و کمی ها و کاستی های حیطه کاری خود را برای مردم و مدیران جدید شرح کند (مگر اینکه خود را معصوم از تأثیر در این فقر بداند!) تا مسیرهای رفته ای که در حوزه کاری او منجر به فقر بیشتر مردم گشته؛ مسدود شود.

راه و چاه این است نه اینکه آقای ربیعی مثل جوان ها به یک ستاد انتخاباتی برود و خود را در کسوت مدیری خوش کارنامه و اقتصاددان جلوه دهد که اکنون همه منتظر راهبردهای مدیریتی او هستند.

اکنون این مردم و خواص سیاسی و این خواست مسئولیت پذیری از مدیران سابق و فعلی یا دلخوش کردن به چند میتینگ سیاسی!

حل مشکلات اقتصادی و بهبود قدرت خرید در گروه راهکار اول است.

***

راهکارهایی که منجر به بهبود زودهنگام گرانی می‌شوند

حل مشکلات مردم پس از ۳ دولت در ۱۲ سال آینده!

مدیر اقتصادی دیروز؛ منتقد اقتصادی امروز/ حل مشکلات مردم پس از ۳ دولت در ۱۲ سال آینده!

غلامحسین کرباسچی، فعال اصلاح طلب و دبیر کل سابق حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین پیرامون مشکلات جامعه و مباحث اقتصادی گفته است:

“این که بگوییم الان این دولت می‌تواند نارضایتی را کامل از بین ببرد، بنده چنین اعتقادی ندارم. چون گرفتاری‌های مردم خیلی زیاد است و با یک دوره حل نمی‌شود، مگر این که روش و روالی روی دور بیفتد که بعد از دو سه دولت که همین روال را طی کنند، مشکلات مردم حل شود! “[۲]

*آقای کرباسچی یکی از کارآمدان اصلاح طلب و یکی از چند مدیری هستند که جریان چپ می تواند بعنوان عملگرا و صاحب کارنامه اجرایی قابل قبول معرفی کند.

لکن این حرف او مبنی بر اینکه در صورت مطلوب بودن اوضاع و روندها؛ مشکلات مردم بعد از دو سه دولت متوالی(و حکما اصلاح طلب!) حل می شود؛ اگر به عمده مشکلات اقتصادی گریبانگیر مردم اشاره دارد؛ یک حرف کاملا غلط، مغایر اصول مدیریتی کلان، مخالف دانش اقتصاد و بر خلاف تجربه انباشته حکمرانی ماست.

در واقع اگرچه برخی مشکلات کلان که راه حل های زمان بر دارند قطعا شامل حرف کرباسچی می شوند اما عمده مشکلات به راحتی و در صورت وجود عزم و فهم مدیریتی خیلی زود قابل حل هستند.

مثلا مشکل اقتصادی عمده ای که امروز در ابعاد مختلف توانسته مردم و بازار را دچار مشکلات عدیده کند؛ کاهش قدرت خرید است. کاهش قدرت خرید در غذا، مسکن، خودرو و… که در ادامه سبب بروز رکود و نارضایتی نیز شده است.

در عین حال اما جالب است که بدانیم معضل چند عاملی کاهش قدرت خرید با چند تصمیم دولتی از قبیل نظارت بر بازار برای واقعی شدن قیمت اقلام، حمایت از سبد کالای خانوار، کاستن از شیب انفجاری افزایش مالیات و التزام به عدالت در ۲ مقوله مسکن و خودرو بلافاصله وارد کانال بهبود می شود.

و یا همینطور در مسئله نقدینگی به تعدادی مدیر و اقتصاددان شجاع نیاز است که بتوانند با اتخاذ سیاست های مالیاتی؛ بلافاصله نقدینگی را به سمتی که عقلانیت حکومتی تشخیص می دهد هدایت کنند.

پس مشاهده می شود که نه تنها نیاز به تکرار چند پزشکیان نیست بلکه با یک پزشکیان نصفه و نیمه هم می شود بهبودهای بزرگی را ایجاد کرد.

نگاه به کارنامه مدیریتی شهید امیرکبیر در مدت زمامداری ۳ ساله‌اش که بهبودها و تغییرات بزرگی را در سرنوشت ایران و زندگی مردم پدید آورد نیز در این زمینه راهگشاست.

گفتنیست به تازگی تحرکاتی مشاهده می شود مبنی بر اینکه برخی اصلاح طلبان در حال زمینه چینی برای ادامه پیروزی های جریان اصلاحات در انتخابات های بعدی ریاست جمهوری هستند.

***

1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1532517

2_khabaronline.ir/xmFfw

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مدیر اقتصادی دیروز؛ منتقد اقتصادی امروز/ حل مشکلات مردم پس از ۳ دولت در ۱۲ سال آینده! بیشتر بخوانید »

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!



امثال آخوندی نمی‌گویند اکنون که نظام سلطه در کالاهای استراتژیک ایران را با تحریم مواجه کرده؛ چه راهکاری برای رفع این مشکل به جز اقتصاد مقاومتی و”خودکفا شدن” وجود دارد؟

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

دفاع بد ربیعی از پزشکیان

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

ایلنا گزارش داد:‌ علی ربیعی، فعال اصلاح‌طلب و از مقامات دولت روحانی در بخشی از یک توییت به بهانه معرفی کابینه دولت چهاردهم به مجلس نوشته است:

“دولت پزشکیان، در عین آنکه هم دولت مقدورات است و هم ممکنات؛ بنیانگذار نظریه جدیدی در اداره جامعه نیز است. روزهای آینده آزمونی بزرگ برای مجلس خواهد بود. اگر مجلس با نگاهی سیاسی و جناحی برخی وزراء را از حضور در کابینه محروم کند، مسئول شکست این نظریه خواهد بود.“[1]

*بعید است حتی شخص رئیس‌جمهور پزشکیان هم چنین ادعایی داشته باشد که یک نظریه جدید را برای اداره جامعه در کیسه دارد!

بعیدتر اما از آقای ربیعی بود که با سابقه کلان اجرایی و امنیتی خود اما مثل جوانان تازه پا به سیاست گذاشته؛ از یک پیروزی انتخاباتی چنان به وجد بیاید که حرف‌هایی مغایر واقعیت و البته مغایر دموکراسی بر زبان بیاورد.

در بحث تأکید ربیعی بر اینکه اگر مجلس به برخی وزرای پیشنهادی رأی ندهد مسئول شکست پزشکیان خواهد بود؛ اولا باید دانست که اختیارات و قدرت یک رئیس‌جمهور در ایران به قدری زیاد است که هیچکس جز خودش مسئول شکست‌ها و ناکامی‌هایش نیست.

ثانیا ما در ایران قحط‌الرجال مدیریتی نداریم که در فرض رأی نیاوردن یک وزیر پیشنهادی؛ دیگر عنصر کارآمدی نتواند جایگزین او شود.

ثالثا این حق مجلس و نمایندگان مردم است که اگر احساس کردند یک وزیر پیشنهادی کارآمدی لازم را ندارد به او رأی ندهند.

اینکه یک عنصر سیاسی در خارج از مجلس که از قضا علاقه زیادی هم به حواشی سیاسی و “گزینه خیابان” دارد به ناگاه به صحنه بیاید و بگویید با این رأی ندادن پزشکیان را به شکست می‌کشانید؛ حرفی غلط و اوج ناجوانمردی در حق قانون و دموکراسی و عقلانیت است.

ما همچنین این کنایه را به آقای ربیعی عرض می‌کنیم که دشمن پزشکیان نه دموکراسی بلکه ناجوانمردی کسانی در اطراف اوست که در اعتراض به حق پزشکیان برای انتخاب مردان کابینه؛ از سمت خود استعفا کرده‌اند و شکستی هم اگر در کار باشد تقصیر حاشیه‌پردازان دولت پزشکیان است.

***

هم خودکفا نباشیم؛ هم دشمن تحریم کند!

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

عباس آخوندی، وزیر مسکن دولت روحانی و از حامیان انتخاباتی پزشکیان طی یادداشتی که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد دست به یک انتقاد عجیب گفتمانی از دولت جدید زد.

آخوندی در یادداشت خود نوشته است: ایران درگیر صدها مشکل و گرفتاری اقتصادی است. چون تورم بالا و مزمن، کاهش قدرت خرید مردم، بی‌ثباتی پولی و مالی، افزایش نرخ ارز، بحران بانکی، بیکاری، رشد منفی سرمایه‌گذاری، فقر و ده‌ها مساله دیگر. لیکن ریشه‌ی آنها دو مساله اصلی است: کسری بودجه که چاپ پول را در چهل سال گذشته سبب شده و غلبه توهم خوداتکایی و یا خودکفایی بر سیاست تجارت آزاد.

او می‌افزاید: اگر دولت‌مردان تا حدی به پیامدهای چاپ پول آگاه شده‌اند؛ و در انتصابات دولت چهاردهم نیز کم‌وبیش اثر آن را می‌توان دید، در انتخاب وفاداری به سیاست ضدتوسعه‌ی خوداتکایی که بلای جان اقتصاد ایران است هم‌چنان در بی‌راهه هستند!

آخوندی می‌نویسد: اصلی‌ترین مأموریت اقتصادی نهاد دولت در ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک کشور که چهارراه جهان است، باید توسعه‌ی تجارت آزاد باشد. در حالی‌که ضرورت دارد دولت با پایش فرایندهای تجاری کشور، هر جا مانعی بر رشد تجارت دیده ‌شد سریعا آن را مرتفع کند، سیاست خودکفایی مبتنی بر ایجاد مانع بر تجارت انتخاب شده‌ است. این یعنی هم‌چنان اجبار ملت به رفتن در صف خرید خودرو بد کیفیت در برابر خود رو ایمن به نفع سوداگران نهادی و… سیاستی صددرصد ضدتوسعه.

*قبل از هرچیز؛ مردم و مخاطبان محترم باید بدانند که یکی از مؤلفه‌های اصلی در سواد رسانه و پر کردن حافظه از اطلاعات و تحلیل‌های صحیح؛ شنیدن تحلیل از جانب تحلیلگران، سیاسیون و مدیران دارای کارنامه‌های خوب است.

آقای آخوندی هم یک رجل سیاسی و مدیریتی است که نگاهی به کارنامه او در فتنه سال 88 و در دوران مدیریت وزارت مسکن نشان می‌دهد در هیچیک از این 2 عرصه معدل خوبی به‌دست نیاورده است.

و اما مسئله خودکفا شدن…

کسانی مثل محمود سریع‌القلم و عباس آخوندی صراحتا مخالف این سیاست عقلانی هستند.

امثال این دو نفر در جبهه اصلاحات توضیح نمی‌دهند که اگر کشور روزی محتاج یک کالای غیر استراتژیک شد؛ شبکه سلطه جهانی با ایران چه خواهد کرد؟

اینان نمی‌گویند اکنون که نظام سلطه در کالاهای استراتژیک ایران را با تحریم گسترده مواجه کرده است؛ چه راهکار دقیقی برای رفع این مشکل به جز اقتصاد مقاومتی و “خودکفا شدن” ولو با هزینه بیشتر وجود دارد؟

البته آقایان روحانی و ظریف به نمایندگی از اینان تز برجام و گره زدن رفع مشکلات کشور به توافق نهایی با غرب را پیش بردند که همه دیدیم ماحصل آن “خسارت محض + هیچ” بود.

یعنی نظام سلطه نشان داد که دست از دشمنی با ایران برنمی‌دارد و به عزم توافق و رفع مشکلات نیز به چشم “کرنش ذلیلانه” در مقابل خودش می‌نگرد.

باز می‌گردیم به آن سؤال عقلانی و آن اینکه امثال سریع‌القلم و آخوندی باید پاسخ بدهند اگر کشور در یک کالای استراتژیک یا غیر استراتژیک دچار کمبود شد؛ آنگاه آیا باید کشور را تسلیم بیگانه کرد یا اینکه از هم‌اکنون و با تز امتحان‌پس‌داده‌ی خودکفایی از بروز چنین فاجعه‌ای جلوگیری کرد؟!

تأسف اینجاست که امثال آخوندی نه تنها به این سؤال عقلانی پاسخی نمی‌دهند بلکه حتی اگر متحد انتخاباتی خودشان هم به قدر سر سوزنی معتقد به خودکفایی باشد یا نخواهد کشور را تسلیم بیگانه کند؛ بدین‌سان که می‌بینیم به او می‌تازند و بی‌واهمه از امیدهای مردم برای روی کار آوردن یک دولت و گفتمان جدید؛ نهال نوپای دولت جدید با همه امیدهایش را به زیر دست و پا می‌کشانند.

***

“اقناع مردم” با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!

محمد عطریانفر، فعال چپ و از معاریف حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از یک مصاحبه با انصاف‌نیوز پیرامون کابینه پیشنهادی پزشکیان ضمن اینکه بصورت تلویحی کابینه وفاق دولت جدید را “کابینه مونتاژی” می‌نامد؛ در پاسخ به این سؤال که “گروهی می‌گویند ما باید در وهله اول به حق انتخاب رئیس جمهور احترام بگذاریم و اجازه دهیم اسامی کابینه هر نامی که باشند کار کنند بعد به این کابینه‌ی به قول شما مونتاژی ایراد وارد کنیم. نظر شما در مورد حق انتخاب رئیس جمهور چیست؟” گفته است:

“آقای پزشکیان ۱۸ میلیون رای گرفته است. این جامعه باید قانع شود. نمی‌توان پذیرفت که شخصی با پشتوانه‌ی چند ده میلیونی رای بیاورد و رئیس جمهور شود بعد در مقام عمل نتواند جامعه رای دهندگانش را راضی کند و آن‌ها را به جای وصول به ساحل آرامش و اعتماد مضاعف به نقطه‌ی نگرانی برساند که دلخوری‌ها و گلایه‌های سنگین حاصل شود. حتما باید جامعه و بدنه همراه، توجیه شود. این حقیقتی‌ست که نهادهای پیرامونی بعضا نمی‌فهمند و توجهی به آن ندارند که رئیس جمهور برابر جامعه‌ی رای خود مسئولیتی سنگین‌ دارد.[2]

*این تحلیل آقای عطریانفر صحیح نیست.

زیرا اولا رئیس‌جمهور در فلسفه جمهور؛ وکیل ملت است. یعنی ملت به او وکالت می‌دهند که به شرط کارآمدی و بهبود معیشت؛ وارد ریاست قوه مجریه شود و طبق صلاحدیدهای خودش امورات کشور را به پیش ببرد.

طبعا در این فرایند نمی‌توان در لحظه وارد فرایند وکالت شد و بخش‌هایی از این حق تفویض شده را ستاند و گفت که ما به عنوان رأی دهنده مثلا در فلان حیث تو را قبول نداریم یا درباره تشخیص شما در فلان وظیفه اجرایی اقناع نشده‌ایم!

چه اینکه تمام این تأییدات و اقناع‌ها در قضیه وکالت و تفویض آن مستحیل است.

(اشکال پیش‌گفته در مسئله شفافیت هم که عده‌ای طی سالیان گذشته به دنبال آن بوده‌اند مطرح است و نمی‌توان به نماینده‌ای که به او رأی داده‌ایم و او را به مجلس فرستاده‌ایم اما بگوییم که باید لحظه به لحظه رأیت را به اطلاع ما برسانی!)

ثانیا همه می‌دانیم که همه ما در همه مقولات تخصص و اشراف لازم را نداریم و پر بیراه نیست اگر بگوییم که یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌های اجتماع و قرارداد اجتماعی نیز همین ندانستن‌های فردی بود.

لذا وقتی فردی را در سمت ریاست‌جمهور به عنوان نماینده یا وکیل انتخاب می‌کنیم؛ این نکته را طبیعی می‌دانیم که به عمده موارد تخصصی و اشرافیت‌های او دسترسی نداریم اما او را بعنوان وکیل پذیرفته‌ایم.

پذیرفتنی به این معنا که رأی و انتخاب و صلاحدید او را هم قبول داریم.

بماند که اگر جامعه و تک تک آحاد رأی‌دهندگان قرار بود درباره جزئیات فرایندهای سیاسی و اجرایی قدرت اقناع داشته باشند؛ پس اساسا چه نیازی به رئیس‌جمهور و انتخابات و جلسات محرمانه و نامه‌های به کلی سرّی؟!

زیرا رئیس‌جمهور برآمده از یک شعور جمعی در کلیت تشخیص کارآمدی است. اما این تشخیص اگر قرار باشد به اجزای خرد تبدیل شود و درباره همه امورات، انتخاب‌ها، صلاحدیدها و آرای وکلای کشور اقناع شود؛ آنگاه است که طوفان سلایق، بی‌تخصصی‌ها و نفهمیدن‌ها وزیدن خواهد گرفت، کارآمدی شکل نخواهد گرفت.

پس حق چینش کابینه با رئیس‌جمهور است و جامعه رأ‌ی‌دهندگان و مردم نیز باید از حیث کارآمدی و کارنامه قانع شوند نه از جنبه محرمانه‌ها یا صلاحدیدها، تخصص‌ها و اشراف‌هایی که رئیس‌جمهور در کلیت قضیه دارد.

ما همچنین این انتقاد را هم از عطریانفر مطرح می‌کنیم که به نظر می‌رسد خدشه بر بدیهیات در کلام او و یا مونتاژی نامیدن کابینه پزشکیان، نه از سر دلسوزی که از سر انگیزه‌های دیگری باشد…

سؤال و تردیدی که شخص آقای عطریانفر باید پاسخگوی آن باشد.

***

1_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1518413

2_ https://ensafnews.com/540293

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دفاع بد ربیعی از پزشکیان/ "اقناع مردم" با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟! بیشتر بخوانید »

گزارش یک مامور اطلاعاتی از کابینه پزشکیان!

گزارش یک مامور اطلاعاتی از کابینه پزشکیان!



بهره‌گیری از لابی، اهرم فشار رسانه‌ای و فیک نیوزها از سوی برخی اصلاح طلبان فشارهای زیادی را کمیته های انتخاب وزرا وارد کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، بر اساس یادداشتی که علی ربیعی به همراه ارغوان فرزین‌معتمد در روزنامه اعتماد منتشر کرده بهره‌گیری از لابی، اهرم فشار رسانه‌ای و فیک نیوزها از سوی برخی اصلاح طلبان فشارهای زیادی را کمیته های انتخاب وزرا وارد کرده است.

نویسندگان مقاله اعتماد با بیان اینکه در انتخابات چهاردهم مسعود پزشکیان فاقد هر گونه پشتوانه سیاسی آشکار و پنهان بود و لذا انتخاب کابینه از همه دوران‌های گذشته پیچیده‌تر و دشوارتر شد، می‌نویسند:

با این وصف تشکیل شورای راهبری و کمیته‌ها ایده‌ای بود که تا حدود زیادی این نقصان را برطرف سازد. شاید تشکیل کارگروه‌ها در همه ادوار گذشته مرسوم بود اما نوع انتخاب افراد کارگروه و کمیته‌ها و فرآیند کار کاملا نوآورانه و خلاقانه شکل گرفت.

به نوشته نویسندگان این مقاله مداخله‌گری‌های لابی‌گرایانه و استفاده از اهرم رسانه و بیشتر فیک‌نیوزها برای تاثیرگذاری نیز پدیده‌های منفی در این روند بود.

علی ربیعی و ارغوان فرزین‌معتمد اما در پایان با بیان اینکه تجربه تشکیل شورای راهبری و کمیته های انتخاب وزرا در غیاب احزاب پرقدرت به عنوان الگویی برای انتخاب وزرا پرورش یابد، پیشنهاد می کنند که در سطوح پایین‌تر در وزارتخانه‌ها نیز می‌تواند با تغییراتی در اعضا به الگویی برای انتصابات تبدیل شود.

تجربه شخصی نویسندگان نشان می‌دهد پس از انتخاب وزرا فشارهای بسیاری از سوی ذینفعان به ناحق برای تصدی پست‌ها به وزرا اعمال می‌شود، تشکیل کمیته انتصابات برون‌رفتی برای کاستن از فشارها و بهینه‌گزینی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گزارش یک مامور اطلاعاتی از کابینه پزشکیان! بیشتر بخوانید »

اگر انتخابات مهندسی‌شده بود که شما وزیر نمی‌شدید!

اگر انتخابات مهندسی‌شده بود که شما وزیر نمی‌شدید!



متاسفانه برخی افراطیون مدعی اصلاحات عادت کرده‌اند که فقط انتخاباتی را که خودشان برنده می‌شوند، انتخابات بدانند و در غیر این صورت عادت دارند جرزنی کنند و وجهه انتخابات را زیر سؤال ببرند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: سخنگوی دولت روحانی و وزیر رفاه وی در اظهارنظری عجیب ادعا کرد: انتخابات مهندسی‌ شده است!

در حالی که بالغ بر ده نفر از طیف مدعیان اعتدال و اصلاحات در انتخابات ثبت‌نام کرده‌اند، علی ربیعی نوشت: «آنچه که این روزها جامعه در صحنه سیاسی انتخابات با تعجب شاهد بود، به نظرم نگران‌کننده و موروث انتخابات مهندسی‌شده، کوچک و کوچک‌تر شدن مداوم گردش نخبگان، غربالگری مداوم در نظام سیاسی و بیرون ماندن بسیاری از بزرگان، جامعه بی‌میانجی و بی‌سامانی سیاسی است. اهتمام به صندوق‌ها به عنوان میانجی‌گران سیاسی و اجتماعی، هم وظیفه دولت‌ها و هم وظیفه آحاد جامعه است و اتفاقا نوع کنش دولت‌هاست که نسبت مردم و رفتار مشارکت را مشخص می‌کند. انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ در ایران، نمونه قابل تببین و قابل تفسیر است».

ادعای مهندسی‌شدگی انتخابات‌های قبلی در حالی است که بارها نامزدهایی از طیف‌های مختلف در انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس و شورای شهر را به دست گرفته‌اند. در همین انتخابات اخیر مجلس با وجود همراهی برخی احزاب عضو جبهه اصلاحات با گروهک‌های حامی تحریم، طیف دیگری از احزاب اصلاح‌طلب، فهرستی ۱۶۵ نفره ارائه کردند که بنا بر ادعای رسانه‌های خودشان ۸۰ تا ۱۰۰ نفر از آنها راهی مجلس شده‌اند.

این طیف در انتخابات مجلس یازدهم با سه فهرست حضور داشت اما ناکام در جلب اعتماد مردم بود و در انتخابات سال ۱۴۰۰ نیز در کنار مهرعلیزاده و همتی (با دو میلیون و چهارصد هزار رای)، فهرست جمهور را هم برای انتخابات شورای شهر با امضای خاتمی ارائه کرده بود اما نفر اول آن لیست در تهران، ۳۹هزار رای آورد.

گفتنی است آقای ربیعی عضو ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات سال ۱۳۸۸ بود؛ انتخاباتی که با همراهی مدعیان اصلاح‌طلبی همراه بود اما آنها با ادعای دروغین تقلب زیر میز جمهوریت زدند و به مدت هشت ماه کشور را گرفتار ناامنی و آشوب کردند. در حقیقت برخی اعضای ستاد موسوی، با تغییر کاربری ستاد انتخاباتی، آن را به ستاد فرماندهی آشوب تبدیل کردند.

با این حال، چهار سال بعد در پی پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲، برخی از همان اعضای ستاد (از جمله عباس آخوندی و علی ربیعی و…) به عنوان وزیر و معاون و مدیرکل در دولت مستقر شدند و حال آن که اگر بنابر مهندسی انتخابات باشد، نباید دولت روحانی یا خاتمی سر کار می‌آمدند و امثال آقای ربیعی وزیر می‌شدند.

متاسفانه برخی افراطیون مدعی اصلاحات عادت کرده‌اند که فقط انتخاباتی را که خودشان برنده می‌شوند، انتخابات بدانند و در غیر این صورت عادت دارند جرزنی کنند و وجهه انتخابات را زیر سؤال ببرند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اگر انتخابات مهندسی‌شده بود که شما وزیر نمی‌شدید! بیشتر بخوانید »

اصلاح‌طلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک توده‌ای شد!

اصلاح‌طلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک توده‌ای شد!



شرکت یا عدم شرکت در انتخابات پیش رو این روزها به یک سوال اساسی در میان اصلاح‌طلبان بدل شده است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۴ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیوستن رسمی جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای، اصلاح طلبان در دوراهی انتخابات و حواشی مناظره دو نماینده مجلس در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

شرکت یا عدم شرکت در انتخابات پیش رو این روزها به یک سوال اساسی در میان اصلاح‌طلبان بدل شده است، برخی از آن‌ها معتقدند که برای جلوگیری از ریزش اجتماعی باید با مردم همراه شده و در انتخابات مجلس لیست داد و برخی دیگر با ژست آوانگارد همچنان در توهم اغتشاشات سال گذشته هستند. اما اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش‌رو چه خواهند کرد؟

روزنامه آرمان امروز به نقل از شکوری راد فعال سیاسی اصلاح‌طلب نوشته است:

من بر ابن باورم که اصلاح‌طلبان از این قدرت نهایت استفاده را کردند. زیرا توانستند با وجود قدرت حداقلی نمونه کارآمدی از اداره دولت و مجلس را به صورت شایسته به نمایش بگذارند. طبق آمارهای منتشره، دولت اصلاحات درخشان‌ترین نتایج اقتصادی را در تاریخ کشور پس از انقلاب ثبت کرد. از سوی دیگر نام مجلس ششم به دلیل همراهی و همدلی با مردم در تاریخ ثبت شده است. حجم آگاهی‌های تولید شده در دوره اصلاحات به قدری زیاد بود که دیگر تلاش حکومت برای اینکه مردم را در شرایط ناآگاهی نگهدارد، به جایی نرسید. بغض بخشی از حاکمیت از آقای خاتمی هم به این دلیل است که مردم را به این درجه از آگاهی رساند. اگر دوم خرداد ۱۳۷۶ رخ نداده بود احتمالا جامعه و کشور ما به الگوی کره شمالی شبیه می شد. زیرا مردم آن کشور به دلیل تامین معیشت حداقلی شان قدردان حاکمیت هستند. البته بدون اینکه خبر داشته باشند که در دنیا چه خبر است! اگر دوم خرداد نبود، قطعا ایران به یک کره شمالی دیگر تبدیل می‌شد. این واقعیت را باید مدنظر قرار داد که اصلاحات مانع این کار شده و مردم را به این درجه از آگاهی رسانده است که از وضع موجود ناراضی و نسبت به شیوه حکمرانی موجود معترض باشند.

اصلاح‌طلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک توده‌ای شد!

روزنامه هم‌میهن در گزارشی با عنوان سناریوهای اصلاح‌طلبان در انتخابات می‌نویسد:

به هر حال اگر مسئولان نظام به جمهوریت اعتقاد دارند، باید برای صندوق رای و حق تعیین سرنوشت مردم ارزش قائل شوند و این حکومت معتقد به جمهوری است که برای تدبیر امورش به مردم، نهادها و تشکل‌هایی که نمایندگی از مردم می‌کنند، نیاز دارد و نه اینکه مسئولینی از نظام در برابر آن قرار گیرد. پس به جای لحن تهدید و برخوردی از این دست که به اجبار اصلاح‌طلبان یا هر جریان دیگر را می‌خواهد به حضور در انتخابات سوق دهد، باید برای اعتماد مردم و افزایش مشارکت با تصمیمات بجا و مناسب در حوزه‌های سیاست خارجی و داخلی به مردم اطمینان دهند صدای نگرانی و عصبانیت‌شان را شنیده‌اند.

در ادامه این گزاش آشفته و بدون جمع‌بندی آمده است:

روزی که این اتفاق بیفتد نه ضرورت بر اجبار حضور در انتخابات و نه تحریم آن باقی می‌ماند و برای افزایش مشارکت همین تشکل‌ها و برنامه‌هایشان برای مردم کفایت می‌کند و آن وقت اصلاح‌طلبان هم نیازی به فرض و شرط نخواهند داشت. اگرچه هستند برخی دیگر از اصلاح‌طلبان که سیاست مشروط‌سازی و حضور به هر قیمت را مطلوب اصلاح‌طلبان نمی‌دانند و بر این باورند که باید از فرصت‌ها برای بهبود و پیشبرد راه اصلاح‌طلبی و تامین منافع ملی بهره ببرند و بنا بر هر موقعیتی تصمیم بگیرند.

اصلاح‌طلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک توده‌ای شد!

روزنامه شرق نیز آسیب‌شناسی عملکرد اصلاح‌طلبان و اصولگرایان در ماه‌های منتهی به انتخابات را به بحث نشسته و نوشته است:

اصلاح‌طلبان این تلقی و ارزیابی را دارند که هرچه تلاش بکنند، حضور قدرتمندی در مجلس دوازدهم بعد از جریان یکدست‌سازی قدرت پیدا نخواهند کرد و در بهترین سناریو و حالت ممکن تنها چند نماینده این جریان، آن‌هم نمایندگان نه‌چندان قدرتمند می‌توانند به مجلس دوازدهم راه پیدا کنند. به‌ همین ‌دلیل واقعا اصلاح‌طلبان اکنون انگیزه‌ای برای انتخابات ندارند که از آنها انتظار داشته باشیم برنامه‌ریزی مشخص، ائتلاف‌سازی، چارت سازمانی انتخاباتی و هدف‌گذاری انتخاباتی داشته باشند؛ چون واقعا در میان اصلاح‌طلبان انگیزه انتخاباتی وجود ندارد. اما اشکال کار اصولگرایان جای دیگری است که ناظر بر فقدان توان از سوی اصولگرایان برای افزایش مشارکت است. به هر حال عملکرد مجلس یازدهم و دولت سیزدهم به نحوی بود که مردم دیگر اعتمادی به این جریان ندارند و از این نظر اصولگرایان هم نمی‌توانند کاری برای جذب و افزایش مشارکت انجام دهند.

اصلاح‌طلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک توده‌ای شد!

آیا اصلاح‌طلبان انتخابات مجلس را تحریم می‌کنند؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد گفتگوها و نقدهای رسانه‌ای اضلاع مختلف جریان اصلاحات در برابر یکدیگر در خصوص مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات در حال شدت گرفتن بوده و گزاره ها و مدعاهای اصلاح طلبان ساختاری برای عدم مشارکت در انتخابات در حال به چالش کشیده شدن است.

در این رابطه اصلاح طلبان نهادی(قائل به مشارکت) در تلاشند تا اصلاح طلبان ساختاری(اصلاح‌طلبان تندرو) را به تحلیل منطقی انتخابات سال ۹۲ فراخوانده و این پرسش را مطرح می سازند که چه شد که پس از انتخابات ۸۸ و اعتراضات نسبت به آن و تحریم اعلام نشده در انتخابات ۱۳۹۰ و در شرایطی که اغلب ناظران سیاسی بر این باور بودند که مردم نسبت به انتخابات دلسرد شده و مشارکت جدی نخواهند کرد، تحلیل ها و برآوردها اشتباه از آب در آمد و نتیجه انتخابات چیزی دیگری شد؟

بنا بر تاکید اصلاح طلبان نهادی تصور شکل گرفته مبنی بر عدم مشارکت مردم در انتخابات سال ۹۲، سه ایرادی اساسی داشت. اولین و مهمترین آن تعمیم وضعیت تهران به کل کشور بود. فتنه سال ۸۸ تا حدود زیادی به شهرهای بزرگ به‌ویژه تهران محدود شده بود و نوعی تعمیم خطا صورت گرفته بود. البته، وضعیت کنونی ایران قدری فرق می‌کند و بدبینی و انتقادات مردم منحصربه تهران یا مناطق شهری بزرگ نیست و به‌نوعی عمومیت دارد، هرچند بر حسب منطقه کم و زیاد دارد.

اصلاح‌طلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک توده‌ای شد!

عکس/ فائزه هاشمی موتور تحریم انتخابات را روشن کرده است

به باور این بخش از اصلاح طلبان، اشتباه دوم این بود که اصلاح طلبان درکی از پویایی مردم نداشتند. اغلب مردم به‌ویژه شهروندان تهرانی نسبت به بهبود آینده از طریق انتخابات بدبین و ناامید بودند، پس اگر این ناامیدی زایل می‌شد، امکان تغییر نظر مردم نیز وجود داشت. این ظرفیت را باید همیشه در نظر گرفت. بالفعل کردن این ظرفیت وظیفه نیروی سیاسی است، ‌ از جمله حضور آقای هاشمی کمک جدی به فعلیت یافتن این ظرفیت کرد.

اصلاح طلبان نهادی تصریح می کنند که اشتباه سوم نیز فقدان درک صحیح از پویایی ساختار قدرت بود. خیلی‌ها گمان می‌کردند و با اطمینان معتقد بودند که پس از سال ۸۸ انتخابات تمام شده است و ساختار سیاسی نیز دیگر به برگزاری یک انتخابات رقابتی رضایت نخواهد داد. ولی تجربه نشان داده که هر قدرتی هرچند قوی نیز ملاحظات و محدودیت‌های خود را دارد و در انجام بسیاری از اقدامات محذوریت دارد. انجام هرگونه اتفاقات سیاسی در ایران بسیار محتمل است. اگر در سال ۸۰ کسی می‌پرسید که آیا ممکن است فردی مثل آقای هاشمی نیز ردصلاحیت شود، سوال‌کننده را مسخره می‌کردند، ولی این کار در سال ۹۲ رخ داد و از آن مهمتر این بود که اگر کسی می‌پرسید، آیا پس از انتخابات ۸۸ و سپس با حذف هاشمی کسی در پای صندوق رای حاضر خواهد شد یا خیر؟ حتما باز هم پرسش‌کننده را مسخره می‌کردند که مگر ممکن است کسی شرکت کند؟ ولی در همان زمان کسانی بودند که این را ممکن می‌دانستند و ممکن هم شد.

اصلاح‌طلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک توده‌ای شد!

عکس/ رسانه‌های معاند پس از اغتشاشات در خدمت اصلاح‌طلبان ساختاری قرار داد!

اصلاح طللبان با بیان ایرادات نگاه و برآورد سال ۹۲ مبنی بر عدم مشارکت مردم در انتخابات تاکید می کنند نسبت به انتخابات آتی باید ۳ شرط را مورد توجه قرار داد. شرط اول اینکه در شرایط کنونی به ناهمگونی سال ۱۳۹۰ نیست و میزان رویکردهای منفی در اکثر نقاط کشور به نسبت همگون است. شرط دوم که آماده کردن مردم برای شرکت از طریق خلق امید نسبت به آینده است، به عهده اصلاح‌طلبان است. به طور قطع این کار به اندازه سال ۹۲ قابل تحقق نیست، ولی به طرز معنادار می‌توان انجام داد. تحقق شرط سوم کمتر در دست منتقدان است، زیرا لازمه آن بروز دادن نشانه‌هایی از سوی حکومت است که آیا آنان قصد واقعی در برگزاری انتخابات رقابتی و جدی و مؤثر دارند؟ اگر این سه شرط فراهم شود، نتیجه انتخابات هرچه می‌خواهد باشد، فرق چندانی نمی‌کند، ولی اگر محقق نشود، انتخاباتی معنادار شکل نخواهد گرفت و بازنده هستیم.

از جوادیه تا روشنفکری و اعتراض …

گفت‌وگوی یک مامور امنیتی سابق و فعال سیاسی فعلی با یک سینماگر و کنشگر فرهنگی و رسانه‌ای می‌تواند محتوای جذابی را تولید کند. فریدون جیرانی، فیلمساز و کارشناس سینما روبه‌روی علی ربیعی، سخنگو و وزیر کار دولت سابق با دامنه وسیعی از مشاغل نشسته و در کنار او روایتی تازه از سینما، سیاست، جامعه و فرهنگ ایرانی ارایه کرده است. در بخشی از این گفتگو که در روزنامه اعتماد چاپ شده ربیعی گفته است:

اولین کتابی که خواندم، ژول‌ورن بود. سفر به کره ماه و سفر به بدن انسان. سه جلد گالینگور بود که از کتابخانه گرفتم. گالیور را خواندم، هانس کریستین اندرسن هم خواندم. کتابخانه زیاد می‌رفتم، با دختری آشنا شدم که توده‌ای بود و در کانون پرورش فکری کار می‌کرد که روی من بسیار اثر داشت. بعد فهمیدم توده‌ای بود. البته بچه بودم. به عاشقی نرسید. من با عشق مخالف نیستم ولی چرا دیگر حسین منزوی نداریم؟ برای آنکه مفهوم عشق را سرکوب کرده‌ایم، آنهایی که عاشقانه می‌سرایند دوست‌شان داریم اما مفهوم عشق را سرکوب کرده‌ایم. چرا کسی شرمش می‌آید بگوید عاشق شده است. حالا ما این نیستیم که «دل به دنبال همه، ‌من به دنبال دلم/ تا چشم مستی می‌بینی عاشق می‌شوی»؛ آن نیستیم. بالاخره عشق پدیده‌ای در زندگی است. چرا ما امروز رمان عاشقانه خوب نداریم؟ وارد این بحث‌ها نشویم. ما هنوز آن شرم را داریم ولی من بچه‌دبستانی بودم و آن خانم سنش بالا بود. ولی یادم هست بخاری نفتی بود و او به ما چای می‌داد ضمن اینکه یواشکی به ما کتاب‌های صمد بهرنگی می‌داد.

اصلاح‌طلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک توده‌ای شد!

روایت جدید ربیعی از زندگی خود در خود اشاراتی مهم دارد، یکی از مهمترین عناصر موجود در اغتشاشات اخیر جنگ علیه فرهنگ انسانی حاکم بر جامعه بود؛ دستگاه تبلیغاتی جنگ ادراکی به صورت شبانه‌روزی به ترویج وقاحت و مبارزه علیه شرم اجتماعی پرداخته تا یک جامعه پوست کنده و جدید از ایران بسازد. آنچه ربیعی درباره آن سخن می‌گوید قرائت جدید چپ‌های امنیتی از آینده فرهنگی ایران است که در لفافه‌ای کم رنگ بیان شده است. علی ربیعی مدتی قبل در یادداشتی نوشته بود که خیابان ترسناک نیست!

در بخشی از این یادداشت آمده بود:

اکنون برای شنیدن صدای معترضان، بسیار نوشته شده و اکنون می‌خواهم با هموطنانم که در خیابان ندا سر داده‌اند، بگویم اجازه ندهید صدای شما صداگذاری شود و به قول خودشان سوار موج داخل شده و به وسیله یک رسانه با پول‌های یک کشور ناسالم برای ایران جریان‌سازی شود. با نفی خشونت و پشتوانه ساختن این روزها برای گفت‌وگوی بزرگ، می‌توانیم آینده‌ای بهتر را در این مقطع، تاریخ‌سازی کنیم. برخی مفاهیم مثل آزادی و عدالت هرگز کهنه نمی‌شوند. اصلاحات نیز چنین مفهومی است… ت. ربیعی در آن یادداشت عناصر آشوب‌گر را جامعه خوانده و حالا به آن‌ها تجویز می‌کند که برای بیان این رادیکالیسم «شرم» نکنند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصلاح‌طلبان در دو راهی شرکت یا تحریم چه خواهند کرد؟ / سرنوشت یک مامور سابق امنیتی که از عاشق یک توده‌ای شد! بیشتر بخوانید »