علی فضلی

برگزاری جلسه تدوین حماسه رزم لشکر ۱۰/ تأکید سردار فضلی بر ضرورتی مهم درباره ثبت تاریخ دفاع مقدس


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، پنجمین جلسه تدوین تاریخ حماسه رزم لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در سال ۱۴۰۳، روز گذشته (سه‌شنبه) با مدیریت سردار سرتیپ «علی فضلی» جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه و فرمانده این لشکر سرافراز در دوران دفاع مقدس و با حضور پیشکسوتان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/3/30/2503665_394.jpg” alt=”برگزاری جلسه تدوین حماسه رزم لشکر ۱۰/ تأکید سردار فضلی بر ضرورتی مهم درباره ثبت تاریخ دفاع مقدس” width=”600″ height=”360″>

در این جلسه، در خصوص ماموریت پدافندی لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در جزیره مجنون قبل از عملیات «والفجر هشت» بحث شده و حاضران روایت خود از این مامویت را بازگو کردند و سپس «حسن امیری» مسئول کمیته پیشکسوتان مجمع رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) نیز در خصوص کمیته پیشکسوتان و تلاش‌های انجام شده در جهت ارتباط‌گیری با فرماندهان گردان‌ها و واحد‌های این لشکر سرافراز گزارش مبسوطی ارائه کرد.

همچنین در پایان جلسه نیز سردار فضلی در سخنانی، بر ضرورت ثبت تاریخ شفاهی رزمندگان دوران هشت سال دفاع مقدس و همچنین دقت در جلوگیری از تحریف روایت‌های این دوران تأکید کرد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

برگزاری جلسه تدوین حماسه رزم لشکر ۱۰/ تأکید سردار فضلی بر ضرورتی مهم درباره ثبت تاریخ دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

چهارمین جلسه تدوین تاریخ حماسه رزم لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در سال‌جاری برگزار شد

چهارمین جلسه تدوین تاریخ حماسه رزم لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در سال‌جاری برگزار شد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، چهارمین جلسه تدوین تاریخ حماسه رزم لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در سال ۱۴۰۳ با مدیریت سردار سرتیپ «علی فضلی» فرمانده این لشکر سرافراز در دوران دفاع مقدس در سالن شهدای دزفول موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.

در این جلسه، گزارشی از وضعیت تدوین رزم عملیات‌های لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) از زمان تأسیس آن تا عملیات خیبر ارائه و مشکلات پژوهشگران و نویسندگان کتاب‌های حماسه‌های لشکر ۱۰ نیز بررسی شد.

همچنین گروه پژوهشی خط مقدم که مجمع رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) را در فعالیت‌های پژوهشی و ثبت خاطرات رزمندگان و تدوین کتاب یاری می‌کنند نیز گزارشی از کار‌های انجام شده و در دست اقدام را ارائه دادند.

انتهای پیام/ ۱۱۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چهارمین جلسه تدوین تاریخ حماسه رزم لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در سال‌جاری برگزار شد بیشتر بخوانید »

سجایای مدیریتی شهید «همت» از زبان دوستانش/ قهرمان من

سجایای مدیریتی شهید «همت» از زبان دوستانش


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نوشتار پیش‌ رو به شرح برخی مصاحبه‌هایی پرداخته که «علیرضا شفیعی» نگارنده کتاب «شهید همت در مکتب نبوی (ص): گذری بر رفتار‌های مدیریتی شهید همت» با افرادی داشته که با شهید همت در جبهه تعاملات کاری نزدیک داشته‌اند؛ در این میان برخی از سجایای اخلاقی شهید از جمله توبیخ خاطیان (حتی اگر از رفیقان نزدیک خود او بودند)، تفویض اختیار و مسئولیت‌خواهی، عدم انتقام‌گیری، مشورت در امور، تقسیم کار و… را از میان این مصاحبه‌ها استخراج کرده است که در ادامه می‌خوانید:

حاجی در مسائل نظامی و حفظ جان نیروهایش با کسی شوخی نداشت

«در مرحله اول عملیات خیبر، چند شب بود که گردان‌ها موفق نشده بودند از کانال عبور کنند. «حسن زمانی» که با سید رضا دستواره خیلی رفیق بود، شهید شده بود و جنازه‌اش در کانال مانده بود.

سید رضا اصرار داشت که جنازه حسن را عقب بیاورد، ولی حاج همت بنا به ملاحظاتی مانع این کار می‌شد. سید رضا طاقت نیاورد و به بهانه اینکه می‌خواهد قضای حاجت کند، آفتابه برداشت و به‌سمت کانال حرکت کرد.

بچه‌ها فریاد زدند: «رضا… رضا می‌خواهد برود و حسن را بیاورد.»

حاج همت به چند نفر از نیرو‌ها دستور داد که رضا را بگیرند و برگردانند. وقتی رضا را پیش حاجی آوردند، به‌شدت با او برخورد کرد و گفت: «من به تو تکلیف می‌کنم که حق نداری فعلاً برای انتقال جنازه شهید حسن زمانی اقدامی کنی.»

از آنجا که حاجی علاقه ویژه‌ای به رضا دستواره داشت، بچه‌ها تصور نمی‌کردند که آن‌طور با او برخورد کند، اما حاجی در مسائل نظامی و حفظ جان نیروهایش با کسی شوخی نداشت و در صورت بروز تخلف، با عزیزترین اطرافیانش هم برخورد می‌کرد.»

مصاحبه با «حسین بهشتی» مسئول مخابرات در زمان شهید همت در روز ۱۳۸۹/۱۱/۰۷

مسئولیت‌خواهی در کنار اعتماد به نیرو‌ها و تفویض اختیار به آنها

«تمام کسانی که با نیرو‌ها و فرماندهان حاج همت کار کرده‌اند، می‌دانند که افرادی مانند شهیدان اکبر زجاجی، سعید مهتدی، رضا چراغی، رضا دستواره، عباس ورامینی و دیگران، هر کدام در حد یک فرمانده لشکر بودند؛ مثلا رضا چراغی به بهترین نحو پشتیبانی تمام لشکر و گردان‌های عملیاتی را برعهده داشت و در هنگام مسئولیت او، کمتر کسی در لشکر ۲۷ با مشکل پشتیبانی مواجه می‌شد.

علت رشد و بروز استعداد‌های این نیرو‌ها را می‌توان در تفویض اختیار و واگذاری مسئولیت‌ها و اعتماد حاج همت به نیروهایش دانست؛ اگر این اعتماد حاجی به نیروهایش و واگذاری مسئولیت‌ها به آن‌ها نبود، چه بسا هیچ‌یک از آن‌ها نمی‌توانستند استعداد‌های خود را در حد اعلای یک فرمانده تمام‌عیار بروز دهند.

در کنار این تفویض اختیار، حاجی مرتب از نیرو‌ها می‌خواست گزارش بدهند که در خصوص مسئولیت واگذار شده، چه اقداماتی انجام داده‌اند؛ اگر احیاناً با مشکلی مواجه می‌شدند، کمک می‌کرد که موانع برطرف شود و اگر فردی کوتاهی می‌کرد، تذکر می‌داد.»

مصاحبه با «حسین بهشتی» مسئول مخابرات در زمان شهید همت در روز ۱۳۸۹/۱۱/۰۷

سعه صدر بدون کوچکترین حرف

«اگرچه روح غالب در جبهه‌ها، اخلاص، تقوا، سادگی و بی‌آلایشی نیرو‌ها بود، در عین حال؛ جبهه‌ها محل تجمیع سلایق گوناگون هم بود.

طبیعتاً هر جا که سلیقه‌های متفاوت جمع شود، اختلافات نیز بروز می‌کند و اگر ما در جبهه‌ها کمتر شاهد مخالفت‌ها و گاهی نزاع‌های شخصی و خودمحورانه بودیم، به‌دلیل تقوا و روحیه اخلاص و گذشت بود.

در تبادل نظرات یا بیان مطالب، افراد باتقواتر سعی می‌کردند نسبت به موضوع، حساسیت نشان ندهند و خود را متقاعد کنند که من تکلیف و وظیفه خود را انجام داده‌ام.

حاج همت به‌دلیل برخورداری از روحی بزرگ و تقوایی بالا، در برخورد با افرادی که گاهی بی‌غرض با او بحث می‌کردند و حتی متقاعد نمی‌شدند، در نهایت؛ صبر می‌کرد.

نیرو‌های لشکر ۲۷ در قلاجه (کوهی در ۴۱ کیلومتری شمال‌غربی ایلام) مستقر بودند. برادری به نام «مهدی» در خصوص تاکتیک‌های جنگ و نحوه ورود به مناطق عملیاتی و مانند آن، نظراتی داشت و همه این‌ها را با لحن درشت و صدای بلند به حاج همت منتقل می‌کرد.

حاجی هم استدلال‌های خود را بیان می‌کرد، اما آن برادر ناراحت شد و جلوی چشم ما حاج همت را هل داد، طوری که نزدیک بود حاجی روی زمین بیفتد.

حاجی بدون کوچک‌ترین تندی و بی هیچ حرفی به راه خود ادامه داد؛ انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. این در حالی بود که اگر با یکی از ما چنین برخوردی می‌شد، شاید با آن فرد برخورد شدیدی می‌کردیم.

این نوع برخورد، بیانگر روح بزرگ حاج همت و گذشت آن بزرگوار بود که هیچ‌وقت دنبال انتقام‌گیری نبود و با رفتار‌های اسلامی خود درس انسانیت و ادب می‌آموخت.»

مصاحبه با سردار «سید علیرضا ربیعی» مسئول بازرسی لشکر در زمان شهید همت در روز ۱۳۹۰/۰۷/۰۶

مشورت‌گیری حتی از راه دور

«حاج همت در مشاوره با دوستان و هم‌رزمانش در هر شرایطی و حتی از راه‌های دور دریغ نمی‌کرد. اگر مطلع می‌شد که فردی از قابلیت، ایده، طرح و برنامه‌ای رای پشتیبانی از جنگ یا عملیات در خط مقدم حضور دارد، به‌سرعت پیگیری می‌کرد که با آن فرد ارتباط برقرار کند.

من که به‌عنوان مسئول بازرسی حاجی بودم، گاهی مأمورم می‌کرد که فلان شخص در ناحیه‌ای از نواحی سپاه تهران را برای مشورت یا پذیرفتن مسئولیت نزد او ببرم.

حاج همت وقتی وارد جلسات قرارگاه می‌شد، اغلب با دست پُر می‌آمد؛ طوری که نظراتش نسبت به دیگر نظرات، بالاتر بود. قبل از شرکت در جلسات، با نیروهایش مشورت می‌کرد؛ بعد وارد جلسه قرارگاه می‌شد.

وقتی در این جلسات، عملیاتی را به‌عهده می‌گرفت_حضور در منطقه، پدافند، شناسایی و… _ بلافاصله پس از بازگشت، دستور می‌داد فرماندهان و مسئولان تحت امرش در محل جلسات جمع شوند و علی‌رغم تسلطش به مأموریت، حتماً ازنیروهایش هم مشورت می‌گرفت.»

مصاحبه با سردار «مهدی ربانی» جانشین لشکر ۲۵ کربلا در زمان شهید همت در روز ۱۳۹۰/۰۳/۰۵

تقسیم کار و پیگیری

بی‌اغراق، حاج همت فرمانده‌ای بود که توانایی‌ها و امکاناتش را خوب می‌شناخت. به همین دلیل، می‌توانست از ضعف‌ها و کمبودها، فرصت و موقعیت بیافریند.

بزرگترین توان حاج همت در شیوه جذب نیروها، هدایت و به‌کارگیری آن‌ها بود. سردار حاج علی فضلی در باره شیوه فرماندهی حاج همت و به‌ویژه در تقسم کار می‌گوید: «حاجی کاملاً ماننده یک معلم عمل می‌کرد. کار‌ها را تقسیم می‌کرد. هر کاری را به یکی از نیرو‌ها واگذار می‌کرد و پس از توجیه نیرو در انجام کار، نظارت، پیگیری و همکاری داشت و در پایان، نتیجه را می‌خواست.

ما در مدت افتخار همراهی و مصاحبت با حاج همت، درس‌های زیادی از او گرفتیم، از جمله آنها، همین موضوع تقسیم کار است.

وقتی هم کار را واگذار می‌کرد، در امور محول شده مثل بعضی از افراد بسته در مدیریت که در همه مسائل دخالت می‌کنند، دخالت نمی‌کرد؛ بلکه از طرق مختلف و حتی شخصاً امور را پیگیری می‌کرد. آن بزرگوار معتقد بود هر کس باید کار خودش را انجام دهد.»

مصاحبه با سردار «علی فضلی» مسئول عملیات سپاه ۱۱ قدر در زمان شهید همت در روز ۱۳۸۹/۱۰/۱۵

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سجایای مدیریتی شهید «همت» از زبان دوستانش بیشتر بخوانید »

فرمانده و رزمندگان لشکر سیدالشهداء - آخرین صبحگاه قبل از عملیات کربلای پنج - 16 دی سال 1365

پاسخ عاشورایی رزمندگان لشکر سیدالشهداء (ع) به درخواست فرمانده‌شان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «ولایت‌مداری» یکی از شاخصه‌های اصلی دفاع مقدس است؛ رزمندگان اسلام با لبیک به فرمان امام و مقتدای خود، به‌سوی جبهه‌ها شتافتند و در مواقعی که پیامی از سوی رهبر خود دریافت می‌کردند؛ روحیه‌ای مضاعف می‌گرفتند و حماسه‌های غرورآفرینی را رقم می‌زدند.

«ولایت‌مداری» یا «تبعیت از ولی‌فقیه» در میان فرماندهان و رزمندگان، جلوه‌های گوناگونی دارد که سردار حاج «علی فضلی» فرمانده «لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام)» در دوران دفاع مقدس، یکی از این جلوه‌ها را قبل از برگزاری عملیات «کربلای ۵»، این‌گونه روایت کرده است:

مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله چندمتری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم و دید بهتر می‌شد. به محوطه صبحگاه آمدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید؛ ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صدایش از یک گوشه اردوگاه می‌آمد؛ ولی معلوم نبود که کدام گردان است. این روز با مابقی روز‌ها فرق می‌کرد. حال و شعار نیرو‌های رزمنده با همه‌ی روز‌ها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند.

اولین گردان، گردان حضرت زینب (سلام الله علیها) بود. سرو وضع نیرو‌های گردان یک جور خاصی بود و با همه روز‌های تاریخ جنگ فرق می‌کرد. یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیرو‌های گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند.

تعدادی از این نیرو‌ها کفن به تن کرده بودند و تمامی نیرو‌ها پوتین‌های‌شان را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند. جلوتر که آمدند، متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.

بعدا این متن را به حضرت امام خمینی (ره) تقدیم کردند که در آن نوشته شده بود

اماما! ما اهل کوفه نیستیم که شما را تنها گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر نوشته بود.

فرمانده و رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) – آخرین صبحگاه قبل از عملیات کربلای پنج – ۱۶ دی سال ۱۳۶۵

این متن را در حدود ۱۰ هزار نفر امضاء کرده بودند که این نوشته و امضاء‌ها نشانگر بیعت مجدد با امام‌شان بود. گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان می‌داد نیرو‌ها آماده نبرد با دشمن هستند.

قرار شد من چند دقیقه‌ای برای رزمندگان لشکر صحبت کنم؛ این‌گونه سخن آغاز کردم:

برادر‌های رزمنده! شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به ۲۰ روز به عملیات «کربلای ۴» برای بالا بردن ضریب حفاظتی، ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع کردیم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید.

حالا که از عدم فتح عملیات «کربلای ۴» برگشتیم، امام عزیز از ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. رزمندگان اسلام! این‌روزها، روز‌های کربلایی و عاشورایی است.

من دقایقی صورتم را برمی‌گردانم…

هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.

این را گفتم و… دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان… می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبح‌گاه جدا نشد و همه یکصدا فریاد می‌زدند: «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند».

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پاسخ عاشورایی رزمندگان لشکر سیدالشهداء (ع) به درخواست فرمانده‌شان بیشتر بخوانید »

فیلم/ یادمان سیدالشهدا (ع)؛ یادآور از حماسه آفرینی رزمندگان لشکر ۱۰

فیلم/ یادمان سیدالشهدا (ع)؛ یادآور از حماسه آفرینی رزمندگان لشکر ۱۰

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ یادمان سیدالشهدا (ع)؛ یادآور از حماسه آفرینی رزمندگان لشکر ۱۰ بیشتر بخوانید »