علی فضلی

سردار فضلی: وعده صادق ۳ در زمان مقرر محقق می‌شود


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از اصفهان، سردار «علی فضلی» جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعد از ظهر امروز در مراسم گرامی‌داشت سی و هشتمین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام شهید حاج حسین خرازی، یادبود سردار شهید عبدالرسول زرین و شهدای حادثه تروریستی جاده خاش – زاهدان در گلستان شهدای اصفهان اظهار داشت: شهدا ستارگانی هستند که قابل مقایسه نیستند و توفیق شهادت را از آن خود کردند، شهدایی مانند شهید خرازی، از قبل از پیروزی انقلاب تا لحظه شهادت، لحظه‌ای از جهاد در راه خدا مضایقه نکرد.

وی افزود: شهید زرین و ۳۷ عزیز شهیدی که در سیستان و بلوچستان به درجه رفیع شهادت نائل شدند، همه در تلاش بودند تا این راه گم نشود و چراغ خاموش نشود.

فضلی ادامه داد: شهید حسین خرازی، انسانی بود که در دوران دفاع مقدس درخشید و با مجاهدت‌های خود، یاد و خاطره‌اش را در تاریخ ثبت کرد. 

جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: بعد از کردستان و آزادسازی سنندج، ایشان به جبهه جنوب آمدند و در کنار سردار صفوی به پاکسازی مناطق نزدیک به دشمن پرداختند. اصفهان در تمامی جبهه‌ها از کردستان تا سیستان و بلوچستان و خوزستان، حضوری بی‌نظیر داشت و رزمندگان اصفهانی به ویژه در دفاع از انقلاب اسلامی نقش بسزایی ایفا کردند.

وی تصریح کرد: با پیشرفت زمان، آشنایی ما با این شهید بزرگوار و دیگر رزمندگان اصفهانی عمیق‌تر شد. در شرایطی که منافقین و رئیس‌جمهور وقت، بنی‌صدر، از کشور گریختند، اولین عملیات بزرگ تحت فرماندهی کل قوا در منطقه دارکوبین اجرا شد. ازآن‌پس، عملیات‌های مختلفی در حوزه‌های دفاعی و پارتیزانی صورت گرفت و شهید خرازی به عنوان یکی از اولین افرادی که تشکیل تیپ را بر عهده گرفت، تیپ ۱۴ امام حسین(ع) را پایه‌گذاری کرد.

فضلی خاطرنشان کرد: این تیپ در عملیات طریق‌القدس باهویت خاص خود عمل کرد و در کنار دیگر تیپ‌ها مانند تیپ ۲۵ کربلا به فرماندهی سردار قربانی و تیپ ۳۱ عاشورا به فرماندهی سردار جعفری، انسجام بیشتری برای بنیه دفاعی کشور فراهم آوردند. 

جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیان کرد: در عملیات فتح‌المبین، مجاهدت فرزندان تیپ امام حسین(ع) و تیپ نجف اشرف به‌وضوح نمایان بود و طراحی‌های بزرگ رزمندگان برای عملیات بیت‌المقدس، نشان‌دهنده عمق استراتژی و فداکاری این عزیزان بود.

وی گفت: امروز اگر بخواهیم از شهید خرازی بگوییم، باید به یاد آوریم که چگونه ایشان در عملیات بیت‌المقدس و خط خرمشهر نقش‌آفرینی کردند. این یادآوری نه‌تنها یادآور فداکاری‌های اوست بلکه نشان‌دهنده اراده‌ای هست که همچنان باید در دل‌ها زنده بماند. شهید خرازی نماد عزت و مقاومت هست و یادش همیشه در دل ملت ایران باقی خواهد ماند.

فضلی ابراز کرد: عنوان یکی از بزرگترین عملیات‌های دوران دفاع مقدس، عملیات بیت‌المقدس هست که وسعتی معادل ۵۷۰۰ کیلومتر مربع را در بر می‌گیرد. این عملیات در یک مثلث سوق‌الجیشی شکل گرفت که یک ضلع آن بصره، ضلع دیگر خرمشهر و ضلع سوم اهواز هست. این عملیات، نزدیک به نیمی از سرزمین‌هایی را که عراقی‌ها از ابتدای جنگ به اشغال خود درآورده بودند، بازپس می‌گیرد.

وی تاکید کرد: در طراحی این عملیات، شناخت دقیق از دشمن و ارزیابی توان یگان‌های مختلف آن بسیار مورد توجه قرار گرفت. برای آماده‌سازی این عملیات، جلسات مشترکی بین برادران عزیز ارتش و سپاه برگزار شد. دو دیدگاه مختلف درباره شروع عملیات وجود داشت؛ برادران ارتش معتقد بودند که باید از نقاط ضعیف دشمن آغاز کنیم، در حالی که رزمندگان سپاه بر این باور بودند که باید به سمت خرمشهر حرکت کنیم.

جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یادآور شد: پس از تبادل نظر میان فرماندهان ارتش و سپاه، شهید بزرگوار امیر دل‌ها، شهید صیاد شیرازی و محسن رضایی و دیگر فرماندهان مبتکر و خلاق در این عملیات، به توافق رسیدند از مناطقی که نسبت به دشمن ضعیف‌تر هستند، اقدام کنند. بنابراین، از منطقه دارخوین به سمت دشمن حرکت کردیم و با عبور از رودخانه کارون آغاز شد.

وی اضافه کرد: مرحله اول عبور از کارون، رسیدن به جاده اهواز به خرمشهر بود که حدود ۱۱۰ کیلومتر آن در اشغال عراقی‌ها بود. هدف دوم نزدیک شدن به مرزهای بین‌المللی و هدف سوم محاصره خرمشهر بود. برای پشتیبانی از این عملیات، نیاز به یک عملیات پشتیبانی در منطقه فکه احساس می‌شد.

فضلی تاکید کرد: در این راستا، با یک قرارگاه مرکزی به نام کربلا و چهار قرارگاه مشترک لشکری نصر، فتح، قدس و فجر مواجه بودیم که باید در این عملیات مشارکت می‌کردند. عرض جبهه حدود ۱۰۰ کیلومتر و طول آن ۳۰۰ کیلومتر بود و ۱۳۵ گردان برای نبرد آماده شدند. از این تعداد، ۴۵ گردان متعلق به ارتش و ۹۰ گردان متعلق به بسیجیان و سپاه بودند.

جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: این عملیات تنوع جغرافیایی خاصی داشت؛ عبور از رودخانه، جنگ در نخلستان‌ها و در رمل‌های فکه. منطقه ویژه خرمشهر به دلیل اراده عراقی‌ها برای حفظ دائمی اشغال آن تبدیل به یک پادگان شده بود. عراقی‌ها تمام شهر را آلوده به میدان مین و سیم‌های خاردار کرده بودند و تردد در آنجا بسیار دشوار شده بود.

وی ادامه داد: قرارگاه‌ها شامل قرارگاه فتح، نصر، قدس و فجر بود که هر یک وظایف خاصی داشتند. قرارگاه قدس باید به کرخه می‌رسید و قرارگاه فجر باید به مرزهای بین‌المللی دست پیدا می‌کرد. قرارگاه فجر، منتسب به استان خاصی نبود و ترکیبی از رزمندگان استان‌های مختلف مانند کاشان، اصفهان، تهران، البرز، فارس و بوشهر در تیپ المهدی حضور داشتند. 

فضلی اظهار کرد: این عملیات با برنامه‌ریزی دقیق و همکاری نزدیک میان یگان‌های مختلف انجام شد و یادآور فداکاری‌ها و ایثارگری‌های رزمندگان اسلام در دفاع مقدس هست.

جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: طی این مراحل پی‌درپی، فرزندان عزیز امام به مرز رسیدند و بعد از آن راه به سمت خرمشهر باز شد. گام به گام پیش رفتیم؛ مثلاً در ۱۸ اردیبهشت، هویزه قهرمان آزاد شد.

وی تاکید کرد: با عنایت خدا رزمندگان به اهداف خود رسیدند و صبح زود، قبل از اذان صبح بود که همرزمان به جاده رسیدند و هرکس که به جاده می‌رسید، سجده شکر و نماز شکر به جا می‌آورد. 

فضلی خاطرنشان کرد: اما در مرحله بعد، خرمشهر از سه طرف محاصره شده بود و تنها یک مسیر باقی مانده بود که عراقی‌ها قادر بودند از آن عبور کنند.

جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: اگر ابتکار شهید خرازی و شهید کاظمی در ورود و شکستن هیمنه دشمن، نبود قطعاً شرایط به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. در آن زمان، سردار ناکام قادسیه، صدام، پیوسته پیغام می‌داد که شما در خرمشهر مقاومت کنید و ما دوباره بصره را به خرمشهر وصل می‌کنیم. 

وی یادآور شد: در این میان، تک‌تیراندازانی چون شهید زرین و یاران شهید خرازی در میدان نبرد حضور داشتند. یادمان هست که امام عظیم‌الشأن‌مان فرمودند: «خدا خرمشهر را آزاد کرد.» به‌واقع، اگر عنایت خدا، تقوا و تدین رزمندگان و اطاعت بی‌چون و چرای این شهدای عزیز، بازپس‌گیری خرمشهر غیرممکن بود. 

فضلی گفت: تاریخ نشان می‌دهد که خرمشهر سه بار سقوط کرده هست؛ یک بار به جای آن سلیمانیه را داده بودند تا خرمشهر را پس بگیرد و بار دیگر هرات، اما بار سوم، این اراده نائب امام زمان(عج) و یاران ایشان بود که اینگونه در دفاع از ولایت مطلقه فقیه با اقتدار و عزت، خرمشهر را آزاد کردند.

جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیان کرد: چند سال پیش، رهبری در دانشگاه افسری امام حسین(ع) فرمودند «خرمشهرها در پیش هست.» امروز شاهدیم که جبهه مقاومت با این همه مجاهدت و فداکاری از لبنان، فلسطین، به ویژه غزه، یمن، عراق، سوریه و ایران و حتی افغانستان و پاکستان، همه در یک صف دفاع از دین خدا قرار گرفته‌اند. این مکتبی هست که همواره شهید حاج قاسم سلیمانی بر آن تأکید داشت و در وصف شهید خرازی و شهید کاظمی نیز سخن گفته هست.

وی تاکید کرد: به برکت خون شهید زاهدی و شهید حاج رحیمی و دیگر شهدا وعده صادق ۳ هم در موقع مقرر محقق خواهد شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سردار فضلی: وعده صادق ۳ در زمان مقرر محقق می‌شود بیشتر بخوانید »

صوت/ اعلام رمز عملیات «والفجر هشت» توسط سردار «علی فضلی»

صوت/ اعلام رمز عملیات «والفجر هشت» توسط سردار «علی فضلی»

گروه ساجد دفاع‌پرس: عملیات «والفجر هشت» بیستم بهمن سال ۱۳۶۴ آغاز شد و در این راستا، سردار «علی فضلی» فرمانده وقت لشکر ۱۰ سیدالشهداء (علیه‌السلام)، رمز این عملیات را برای رزمندگان این لشکر قرائت کرد؛ به این ترتیب رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (علیه‌السلام) نقش‌آفرینی خود در عملیات والفجر هشت را آغاز کردند.

کد ویدیو

 

در نسخه کامل این صورت که در ادامه آن را می‌شنوید، هنگام اعلام رمز عملیات، کدهای «سفیر یک» و «سفیر دو» و «سفیر سه» و «سفیر چهار» مدام از سوی فرمانده فراخوانی می‌شود؛ کد «سفیر یک» برادر «راستگو» فرمانده غواصان راه کار اباعبدالله (علیه‌السلام)، کد «سفیر دو» شهید «سید مصطفی خاتمیان» فرمانده غواصان راه کار فاطمه‌الزهراء (سلام‌الله علیها)، کد «سفیر سه» برادر «مرادیان» فرمانده غواصان راه کار زینب کبری (سلام‌الله علیها) و کد «سفیر چهار» برادر «خادم حسینی» فرمانده غواصان راه کار علی‌اصغر (ع) هست؛ اما کد «سفیر دو» همان‌طور که در ارتباط بی‌سیم مشخص هست، جوابگو نیست؛ چراکه شهید «سید مصطفی خاتمیان» بعد از نفوذ به مواضع دشمن، با گلوله مستقیم اسلحه نگهبان بعثی به شهادت رسید.

کد ویدیو

لشکر ۱۰ سیدالشهداء (علیه‌السلام) در عملیات «والفجر هشت» نقش مهمی را در تصرف جزیره «ام‌الرصاص» ایفا کرد؛ اما تعدادی از فرماندهان آن وقتی برای توجیه و احداث قرارگاه عملیاتی، در «فاو» حضور پیدا کرده بودند، در اطراف کارخانه نمک با اصابت موشک دشمن، شهید و مجروح شدند؛ ولی با این وجود، رزمندگان این لشکر از جمله غواصان آن، حماسه‌های بی بدیلی را در عملیات رقم زدند.

رزمندگان این لشکر در ادامه عملیات «والفجر هشت»، با وجود اینکه فرمانده شان حاج علی فضلی به سختی مجروح شده و جانشین لشکر حاج جعفر جنگروی و برادر احسانی‌نژاد مسئول ستاد لشکر نیز به شهادت رسیده بودند؛ با تدابیر شهید یدالله کلهر که سرپرستی لشکر را عهده‌دار شده بود، صدمات فراوانی به تانک‌ها و همچنین نیرو‌های گارد ریاست جمهوری دشمن وارد کردند که این حماسه‌ها با شهادت حاج عبدالله نوریان مسئول گردان تخریب این لشکر همراه بود.

     مطالب بیشتر:

         فیلم/ پیشروی رزمندگان اسلام در عملیات «والفجر هشت»
         تصاویر/ فرماندهان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در عملیات «والفجر هشت» (۲)
         تصاویر/ فرماندهان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در عملیات «والفجر هشت» (۱)
         صوت/ اعلام رمز عملیات «بیت‌المقدس ۴» به رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع)
         فیلم/ اعلام رمز عملیات «بیت‌المقدس ۲» توسط سردار فضلی
         فیلم/ ارائه گزارش توسط شهید «عبدالله نوریان» به سردار «علی فضلی»
         سند/ حکم انتصاب شهید یدالله کلهر به فرماندهی تیپ سیدالشهداء (ع)

انتهای پیام/ ۱۱۳

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

صوت/ اعلام رمز عملیات «والفجر هشت» توسط سردار «علی فضلی» بیشتر بخوانید »

دل نوشته یک راوی در مدح فرمانده


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «محمدرضا مشایخی» رزمنده و راوی پیشکسوت دفاع مقدس، در دلنوشته‌ای به توصیف ویژگی‌های اخلاقی و مدیریتی، حاج «علی فضلی» فرمانده لشکر ۱۰ سید الشهدا (ع) در دوران دفاع مقدس پرداخت.

متن دلنوشته به شرح زیر هست:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
ن و القلم و مایسطرون

سلام فرمانده

 ظلم هست اگر در بررسی عملکرد یگان خط شکن، به فرمانده آن اشاره نکنیم. اینجا نمی‌خواهیم زندگینامه فرمانده لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهدا (ع) را بیان کنیم.

 کمابیش می‌دانیم که متولد سال ۱۳۴۰ هست و در سال ۱۳۵۸ دیپلم گرفته و تا قبل از جنگ در خدمت سپاه و در خوزستان در قائله خلق عرب و در غرب به مبارزه با دمکرات‌ها مشغول بوده هست.

 همه می‌دانیم که از شروع جنگ در خرمشهر بود و تا پایان جنگ در خط، این‌ها را همه می‌دانیم. می‌دانیم در سال ۱۳۶۰ ازدواج‌کرده و حاصل این وصلت مبارک سه فرزند هست.

 شنیدیم که بیش از ۱۶ بار مجروح شده (در برخی منابع ۴۰ بار ذکرشده). خودش چیزی نمی‌گوید. اگر بپرسیم در جنگ چه از دست داده‌ای؟ می‌گوید همه‌چیز را از دست دادم و فقط یک‌چشم برایم مانده هست، یعنی آنچه برایش مانده گویی ازدست‌داده هست.

 در کوله بارش اگر بگردی غیر از یک‌چشم چیز‌های دیگری نیز میابی. می‌گویند شجاع هست می‌گویند، دوست‌داشتنی هست، می‌گویند مقتدر هست، ضمن اینکه یک سرباز هست…

 اینها را می‌گویند و تو می‌شنوی ولی باید دیده باشی تا باور کنی، باید دیده باشی و نفس به نفس در کنارش بوده باشی تا بفهمی سازمان رزم یعنی چه؛ تا ببینی نظم در خطوط نظامی یعنی چه تا بفهمی برنامه‌ریزی برای یک عملیات یعنی چه و ببینی در عین اینکه یک شخصی فرمانده‌ای مقتدر هست، چقدر درون بسیجیان جا دارد، وقتی در خط حاضر می‌شد، همه رزمندگان برای دست‌بوسی او سبقت می‌گرفتند، اما او با آغوش باز فقط مصافحه می‌نمود و اجازه دست‌بوسی نمی‌داد.

 من در داستان‌ها خوانده بودم، شنیده بودم که مردان خدا اسدالنهار و زهار الیل هستند، اما ندیده بودم، برخی از فرماندهان که اکنون نیز در رکاب ایشان هستند و در دوران دفاع مقدس در لشکر ۱۰ مشغول به خدمت بودند نیز شاهد بودند او به بسیجیان به‌عنوان نیرو نگاه نمی‌کرد، بلکه به‌عنوان امانت نگاه می‌کرد و جان آنها را جان خویش می‌پنداشت.

 یادش بخیر سال ۶۶، شانزدهم تیرماه، در عملیات تکمیلی نصر ۴، بچه‌ها در تپه دوقلو گرفتار کمین شده بودند. قرار بود یک گردان کمکی به کمک آنها برود ولی از قرار معلوم رفتن گردان تازه‌نفس به تأخیر افتاد و در قرارگاه تاکتیکی، تازه ساعت ۴ صبح حاجی متوجه شد که هنوز نیرو نرسیده هست، به‌شدت برافروخت و فرمان داد هرچه وسیله نقلیه هست، حتی وسیله بچه‌های مخابرات بروند و گردان را به خط برسانند، باز آرام نگرفت، همه حاضرین قرارگاه را به خط نمود و به سمت خط مقدم روانه کرد.

 هیچ‌کس در قرارگاه نماند، راننده، پیک، مسئول مخابرات، نگهبان… همگی رفتیم تا حدود ۲۰۰ متری خط مقدم. یک سنگر دوشکا بود. آنجا توقف کردیم.

 من به دلیل وظیفه‌ای که داشتم فقط به چهره حاجی می‌نگریستم و در بهت و حیرت فرومانده بودم که او کیست؟ می‌داند که تپه دوقلو سقوط خواهد کرد، اما آخرین تلاش‌ها را کرد تا بچه‌ها سالم برگردند، هرچه گفتند حاجی برگرد، جواب می‌داد؛ من کجا برگردم درحالی‌که بچه‌ها آن جلوتر گرفتارند، جان اینها دست من امانت هست.

آری غرش او در صبحگاهان ۱۳۶۶/۴/۱۶ غرش شیری بود که فقط در داستان‌ها نظیر آن را می‌یابی. بالاخره گردان موردنظر با فشار حاج علی به خط رسید. حاجی کمی آرام گرفت، اما تا خبر نهایی از خط نگرفت، برنگشت. گردان زهیر به خط رسید و بچه‌ها از کمین نجات یافتند.

سازمان رزم در لشکر ۱۰ بسیار مهم بود. توجیه فرماندهان در همه رده‌ها، حتی گردان‌ها و گرو هان‌ها بسیار کلیدی و مهم بود. هماهنگی، مهم‌ترین نقش در کارایی یگان را دارد و این نظم و هماهنگی در لشکر ۱۰ موج می‌زد.

 در پایان این بخش به ایشان سلام می‌کنیم و می‌گوییم «سلام فرمانده» یعنی‌ای فرمانده بزرگ همیشه سالم باش، چون سلامتی تو آرزوی ماست؛ و این سطور را نه به تملق و نه به علاقه مسطور ننمودم، بلکه می‌دانیم و می‌دانید که ایشان به خودشان تعلق ندارند و به همگان متعلق هست. ازاین‌روست که چهره‌اش ماندگار شد و فرمانده کنونی سپاه بر دست و بازوی او بوسه زد و رهبر عظیم‌الشأن ایشان را فاتح الفتوح خواند.

 دیگر فرماندهان سپاه ایشان را شهید زنده و مظهر عشق و فداکاری و عشق در آتش نامیده‌اند.

 پس دوباره سلام به تو فرمانده؛ سلامی خالصانه از دل بسیجیان.

محمدرضا مشایخی؛ یکی از راویان همراه سردارحاج علی فضلی در دفاع مقدس

زمستان ۱۴۰۳

انتهای پیام/ ۱۱۲

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

دل نوشته یک راوی در مدح فرمانده بیشتر بخوانید »

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار شهید حاج «یدالله کلهر» جانشین لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) یکم بهمن ماه ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. هرچند آوردن نام او یادآور لشکر سیدالشهدا (ع) هست، اما شهید کلهر در سال ۶۴ به این لشکر آمد و پیش از آن، در سمت‌ها و واحد‌های دیگری مشغول خدمت بود. سردار «محمدعلی فلکی» از همرزمان شهید کلهر اظهار داشت: تابستان سال ۶۴ حاج علی فضلی فرمانده تیپ ۱۰ سید الشهدا (ع) شد. آن زمان هنوز تیپ به لشکر ارتقاء نیافته بود. با آمدن حاج علی، شهید کلهر هم به این تیپ آمد و از بدو ورودش جانشین سردار فضلی شد تا زمانی که در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

«محمود تنها» از دیگر همرزمان شهید کلهر هم می‌گوید: من اواخر سال ۵۹ در تیپ المهدی بودم. آن زمان سردار فضلی فرمانده این تیپ بود و شهید کلهر هم جانشینش. از همان زمان این دو نفر با هم رفیق و همراه بودند. بعد‌ها در عملیات فتح المبین و آزادسازی خرمشهر و والفجرمقدماتی همچنان کنار شهید کلهر بودم. 

شهید کلهر فعالیت‌های انقلابی‌اش را در شهریار و کرج آغاز کرد و در روز‌های پایانی عمر رژیم طاغوت، به تهران آمد و در تصرف پادگان‌های ارتش همراه دیگر جوانان انقلابی مشارکت کرد. در همین زد و خورد‌ها مجروح شد. بعد از پیروزی انقلاب، با شروع اغتشاشات در کردستان، به مناطقی مثل سنندج و تکاب رفت و در شهر تکاب فرماندهی عملیات منطقه را برعهده گرفت. سپس به کرج برگشت و در سپاه آنجا فعال بود.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

مشارکت در تاسیس تیپ المهدی (عج) و جانشینی آن، جانشینی تیپ نبی اکرم (ص)، حضور در کادر فرماندهی لشکر ۲۷، اعزام به لبنان و سوریه در سال ۶۳ و نهایتا آمدن به لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در تیر سال ۱۳۶۴، فعالیت‌هایی بود که شهید کلهر در جبهه‌ها انجام داد و نهایتا نیز در همین لشکر به شهادت رسید. حضور سردار فضلی و حاج یدالله کلهر در لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) باعث تقویت آن شد و شرکت در چند عملیات متوسط و محدود در خلال سال ۶۴ و خصوصا شرکت در عملیات والفجر ۸ باعث شد تا پس از پایان عملیات والفجر ۸، تیپ ۱۰ به لشکر ارتقاء پیدا کند. 

یکی از همرزمان شهید کلهر می‌گوید: در عملیات والفجر ۸ تیپ ۱۰ در دو مرحله شرکت کرد. یکی در عملیات ایذایی تصرف بخشی از جزیره‌ ام‌الرصاص که این عملیات برای فریب نیرو‌های دشمن و سلب تمرکزشان از فاو به عنوان محور اصلی عملیات والفجر ۸ بود. تیپ ما بعد از تصرف اهدافش در‌ام‌الرصاص، طبق نقشه آنجا را تخلیه کرد و ما در تداوم عملیات به خود فاو رفتیم. در آنجا حاج علی فضلی مجروح شد و یک چشمش را از دست داد. بعد از پایان والفجر ۸، ابلاغ شد که تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) به لشکر ارتقاء یافته هست.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

شرکت در عملیات کربلای ۵ شاهکار لشکر ۱۰ در دفاع مقدس بود. در این عملیات لشکر ۱۰ توانست عمده استحکامات دشمن در دژ شلمچه را تصرف کند. سردار فلکی در این خصوص می‌گوید: در عملیات کربلای ۵ خیلی از موانع نونی شکل را نیرو‌های لشکر ۱۰ تصرف کردند. ورود و تسلط به منطقه موسوم به پنج ضلعی هم از جمله کار‌هایی بود که لشکر سیدالشهدا (ع) انجام داد. بعد از تصرف پنج ضلعی، سردار فضلی آمد و مقر فرماندهی لشکر را آنجا بنا نهاد. البته این مقر فرماندهی شامل یک نفربر‌ «ام ۱۱۳» بود که برای در امان ماندن از تیر و ترکش‌های دشمن، جلسات و امور فرماندهی لشکر در آنجا انجام می‌گرفت.

«سید حسین میررضی» مسئول عملیات لشکر ۱۰، در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. شهادت او برای شهید کلهر که دوستی چندین ساله با میررضی داشت، بسیار گران آمد. پس از این اتفاق بود که تعدادی از فرماندهان مثل شهید شوشتری به مقر فرماندهی لشکر ۱۰ در پنج ضلعی آمدند تا کلهر را روحیه بدهند، اما گویا شهید کلهر از چیز دیگری ناراحت بود! 

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

سردار فلکی می‌گوید: شهید شوشتری آمده بود تا به شهید کلهر روحیه بدهد. کمی با ایشان حرف زد و بعد رفت. من و حاج یدالله کلهر و تعدادی از بچه‌ها، شوشتری را مشایعت کردیم. بعد از رفتن او، شهید کلهر گفت: اینها فکر می‌کنند همه ناراحتی من به خاطر شهادت میررضی هست. در حالی که من برای خودم ناراحتم. دوستانم رفته‌اند و من مانده‌ام. پنج روز بعد از شهادت میررضی، حاج یدالله کلهر هم به شهادت رسید.

میررضی ۲۵ دی ماه شهید شد و کلهر یکم بهمن ماه ۶۵ آسمانی شد. در شرح شهادت شهید کلهر آمده هست که او برای گره‌گشایی یکی از محور‌های عملیاتی که دچار مشکل شده بود، به آن منطقه می‌رود اما همان جا به سختی مجروح می‌شود. حاج علی فضلی فرمانده لشکر ۱۰ در خصوص مجروحیت شهید کلهر و نحوه تشییع پیکر او خاطرات مفصلی بیان کرده هست که حاج یدالله بعد از مجروحیت ابتدا به درمانگاه صحرایی و سپس به بیمارستان شهید بقایی منتقل می‌شود و حدود ۲۴ ساعت کار مداوا روی او انجام می‌شود تا اینکه به شهادت می‌رسد. 

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

بعد از شهادت کلهر، پیکرش به اردوگاه کوثر که مقر اصلی لشکر ۱۰ بود منتقل می‌شود. مراسم تشییع او بیرون از اردوگاه برگزار شده و تعداد زیادی از نیرو‌های لشکر از اردوگاه خارج می‌شوند. در همین لحظه جنگنده‌های دشمن کوثر را بمباران می‌کنند، اما به دلیل خروج نیرو‌ها از آنجا، جان بسیاری از رزمنده‌ها نجات پیدا می‌کند. معروف هست که حتی پیکر شهید کلهر هم حافظ همرزمانش بود و جان نیرو‌های لشکر ۱۰ را نجات داد. 

«محمود تنها» در بیان خاطره‌ای از انتقال پیکر شهید کلهر به زادگاهش شهریار می‌گوید: وقتی پیکر شهید را به سپاه شهریار آوردند. مرحوم حاج‌ نبی‌الله (پدر شهید) گفت: یدالله قوی‌تر از این حرف‌هاست که قبل از اتمام جنگ شهید شود. باور نمی‌کنم این پیکر او باشد. در صورتی باور می‌کنم که نشان یدالله را ببینم… این نشان خالی روی سینه شهید کلهر بود. مرحوم حاج نبی سینه شهید را نگاه کرد. با دیدن خال مطمئن شد که این پیکر، پیکر پسرش یدالله هست. بدون آنکه گریه کند، محکم گفت: آفرین پسرم. احسنت که رو سفیدم کردی.

وصیت‌نامه شهید

بسم رب الشهدا و الصدیقین

«من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فانادیته»

راه ِخمینی (ره) ما را به راه ِ مستقیم الله آورد

با سلام و درود بر محمد (صلی الله علیه و آله) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب بر حقش امام خمینی رهبر بزرگ تمامی مسلمین و مستضعفین جهان، رهبری که تمامی ما را از منجلاب خواری و ذلت بیرون کشیده و به راه راست هدایتمان کرد و نوری شد در تاریکی راه که بتوانیم حرکت خودمان را از تمام راه‌های انحرافی بازداریم و در راه مستقیم که همان «الله» می‌باشد، حرکت خود را ادامه دهیم و با این راهنمایی امام عزیزمان بود که راه خود را پیدا و انتخاب کردم تا بتوانم جبران زمان جاهلیت خود را بکنم.

سردار شهید «یدالله کلهر»

خونم به حسین (ع) گواهی می‌دهد که من مثل مردم کوفه نیستم

خدایا شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی دنیا بریدم تا بیشتر به تو نزدیک شوم و به تو بپیوندم. خدایا من خواهان شهادتم، نه به این معنی که از زندگی کردن در این دنیا خسته شده‌ام و یا خواسته باشم خود را از دست این سختی‌ها و نابسامانی‌های دنیوی خلاص سازم، بلکه می‌خواهم گناهان زیادی را که انجام داده‌ام به وسیله رنج کشیدن در راه تو و دادن چند قطره خون ناقابلم به خاطر تو پاک گردد. می‌خواهم شهید شوم تا اگر زنده‌ام، موجودی نباشم که جلوگیری از رشد دیگران شوم تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبران نماید و نهال کوچکی از جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند. می‌خواهم شهید شوم تا خونم به سرور شهیدان حسین (علیه السلام) گواهی دهد که من مانند مردم کوفه نیستم و رهرو راهش بوده‌ام.‌ای بهتر از همه دوست‌ها و یارها! مرا دریاب.‌ای معشوقم! مرا نزد خویش بخوان، من انسانی گنهکار و روسیاه هستم، مرا فراخوان که دیگر نمی‌توانم صبر کنم و صبرم به پایان رسیده هست؛ و چه سخت و ناگوار هست بین دوستان صمیمی جدایی می‌افتد و چه سخت هست آن زمانی که یک رهرو به مقصدش برسد و دیگری مثل من به مقصد خویش نرسد. بارال‌ها خودت این سختی‌ها را از دوش من بردار.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

پدر عزیز و مادر مهربانم! در شهادتم بی صبری و گریه نکنید

پدر عزیزم مرا ببخش که فرزند خوبی برایت نبودم و از من راضی باش تا خدا هم از من خشنود گردد و مرا بیامرزد. امیدوارم بتوانم با تقدیم خون ناچیز و جسم ضعیف خود به اسلام و قرآن رضایت خدا و شما را فراهم کنم. صبور باش و مبادا بی صبری و گریه کنی و تو مادر مهربانم در شهادتم گریه نکن. افتخار کن و شجاع باش و به دیگر مادران شهدا بیشتر سربزن و به آنها دلداری بده و اگر خواستی گریه هم بکنی بر سیدالشهدا حسین بن علی (علیه السلام) گریه کن نه بر من.

مریم را طوری تربیت کن که در آینده زنی متعهد و لایق برای اسلام باشد

همسر خوبم می‌دانم که همسر خوبی برایت نبودم و از روز اول ازدواج پیش شما نتوانستم بمانم و حتی شاید بگویم هنوز نتوانستیم درست همدیگر را بشناسیم. به هر حال شما مرا حلال کن و امیدوارم بتوانی در مقابل تمام سختی ها، چون کوهی استوار و مقاوم باشی و استاد خوبی برای تنها دخترم مریم که هنوز هم پدر خود را به خوبی نمی‌شناسد. مریم را طوری بزرگ و تربیت کن که در آینده زنی مسلمان و متعهد و لایق برای اسلام و جامعه اسلامی باشد.

برادر عزیزم مرا ببخش که برادر خوب و لایقی برایت نبودم و باعث سرافکندگی تو بودم، ولی مرا حلال کن و امیدوارم همیشه در راه رسیدن به اهداف اسلام و قرآن موفق باشی و شما خواهران مهربانم، زینب گونه باشید و مانند زینب پیام شهدا و برادر کوچک خود را به همه جا برسانید و مبادا گریه کنید که دشمن از این گریه کردن‌ها خوشحال خواهد شد و حجاب اسلامی داشته باشید و آن را به همه گوشزد نمایید.

خود را با سختی‌ها وفق دهید و همیشه پشتیبان امام (ره) باشید.

اما پیامی به تمام دوستان و برادران و آشنایان؛ روی مسائل اسلامی بیشتر تأکید کنید و همیشه در فکر رشد دیگران و خود باشید و سعی همگی بر این باشد که بیشتر به یاد خدا باشیم و رابطه خودمان را با او نزدیک‌تر کنیم. نفس خود را تحت فشار قرار دهیم و خودمان را با سختی‌های جامعه وفق دهیم، دوستی‌های این دنیا مبادا موجب غفلت مان گردد و در صف غافلین قرار گیریم. در خط امام که همان خط قرآن هست حرکت کنیم و خارج نشویم و همیشه پشتیبان امام عزیزمان باشیم.

در آخر از تمام برادران و آشنایان برایم حلالیت بطلبید تا گناهانم کمتر شود. ضمناً مرا در امامزاده محمد کرج دفن نمایید….

التماس دعا
یداله کلهر
۶۲/۱/۱۸
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی
خمینی را نگهدار

گزارش از علیرضا محمدی

انتهای پیام/ ۱۱۲

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر بیشتر بخوانید »

ضرورت جلوگیری از تحریف و دروغ‌پردازی پیرامون حوادث جنگ تحمیلی


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سعید سرمدی در نشست هم‌اندیشی راویان پیشکسوت دفاع مقدس که با حضور سردار سرتیپ پاسدار علی فضلی، جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه و سردار سرتیپ پاسدار رمضان شریف، مشاور فرمانده کل سپاه و رئیس مرکز اسناد برگزار شد، با اشاره به هدف اصلی راه‌اندازی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، گفت: اصل راه‌اندازی این مرکز، ضبط همزمان و واقعی مطالبی بود که در صحنه جنگ می‌گذشت. علت محدِثه مرکز این بود که از تحریف تاریخ جنگ جلوگیری شود و علت مُبقیه‌اش هم قاعدتاً باید همین باشد. نوارهایی که ما داریم حکم گنجینه جواهر را دارد؛ مطالب این نوارها صادقانه و بدون حب و بغض و منیت بیان شده و واقعیتی که در صحنه وجود داشته بیان شده هست.

وی با اشاره به اینکه گذر زمان باعث می‌شود در بیان خاطرات اشتباهاتی صورت گیرد و وقایع دگرگون بیان شود، به اهمیت تکیه بر اسناد تأکید کرد و ادامه داد: در گذشته هم به احیای نوارها و اسناد قدیمی توجه شده هست، اما یکی از خواسته‌های جدی ما راویان این هست که توجه ویژه‌ای به این امر شود چراکه این اسناد، پایه‌ای خواهند بود برای تدوین «تاریخ جامع جنگ» که برادرمان آقای مختاری پیشنهاد کردند.

سرمدی با اشاره به اهمیت دسترسی پژوهشگران و علاقه‌مندان به اسناد مربوط به دفاع مقدس و لزوم اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تحریف حوادث و رخدادهای جنگ و حماسه‌سرایی‌های دروغین گفت: اگر ما بتوانیم تاریخچه و گزارش‌های نحوه طراحی عملیات‌ها را مطرح کنیم که مثلاً مسئول تخریب می‌آید گزارش می‌دهد که شناسایی کردیم، این معبرها بوده، این مقدار مین کاشتیم و این تعداد نیرو داشتیم و …، از تحریف و انتشار داستان‌های دروغین جلوگیری می‌شود.

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ضرورت جلوگیری از تحریف و دروغ‌پردازی پیرامون حوادث جنگ تحمیلی بیشتر بخوانید »